Zanan Emrooz is a monthly Persian-language journal on women's issues Contact: zananemroozonline@gmail.com —————————- www.zananemrooz.com Instagram:zananemrooz Telegram:@zanan_emrooz —————————- WhatsApp: 09391367724
در بخش ادبیات شماره ۴۲ مجله «زنان امروز» میخوانید:
▪️پیش از پروین، پس از فروغ▪️
نگاهی به جریانشناسی شعر زنان
گفتوگو با کامیار عابدی
🖋️گلاله هنری
▪️بازخوانی شعر فروغ با حذف مظاهر تسلط زبانی▪️
🖋️گلاله هنری
▪️شعر غنایی و نوشتار زنانه▪️
🖋️حافظ موسوی
▪️از میان برخیز▪️
شعر زنان در دهههای اخیر از یک دیدگاه
🖋️لادن نیکنام
لینک خرید این شماره:
Store.zananemrooz.com
▪️در بخش هنر شماره ۴۲ مجله «زنان امروز»، مریم پالیزبان در مقالهای تحت عنوان "داستان یک جدایی" به زندگی، آثار و خودکشی سوزان تابس، نویسنده مجارتبار پرداخته. تابس که ازیهودیان مهاجر به قارۀ امریکاست در جنگ جهانی دوم و برحسب اتفاق و خوشاقبالی زودتر از بسته شدن تمام مرزها به روی یهودیان از اروپا گریخت و از مرگ در اردوگاههای کار اجباری در امان ماند. اما زندگی او متأثر از این تجربه، با پایانی غم انگیز رقم خورد.
▪️فرشته حبیبی در "دوباره همدیگر را میبینیم" نگاهی داشته به فیلم سرزمین آوارهها ساختۀ کلویی ژائو. فیلم دربارۀ زنی است به نام فرن که همۀ داشتههایش را در رکود شدید اقتصادی امریکا از دست میدهد و سفری طولانی را در غرب امریکا آغاز میکند. زندگی بهمثابۀ یک بیخانمان مدرن نگاه فرن به زیستن را تغییر میدهد و معیارهای او را درباره خانه، سفر و معنای بودن به چالش میکشد.
▪️امین حامیخواه در نقد فیلم شنای پروانه ساخته محمد کارت با تیتر "احضار اشباح فیلمفارسی"، به احیای لمپنیزم و فانتاستیک کردن خشونت پرداخته. نویسنده معتقد است که احيای اشکالی از فیلمفارسی در سينمای دو دهه اخير، با سیاستزدایی از حضور اجتماعی و سیاسی زنان مرتبط است.
▪️"انقلاب روی صفحۀ تلویزیون"، ترجمه مقالهای است از لورن آفورتیت به قلم مهسا فرهادیکیا که ماجرای جذاب اشغال تلویزیون بدست زنان اوهاکا را در قالب تئوریهای فمینیستی شرح میدهد. تصرف تلویزیون دولتی اوهاکا نتیجۀ خودجوش راهپیمایی پنجاه هزار زن از قومیتهای مختلف بود که استانداردهای نزاکتی تلویزیون را از اعتبار انداختند.
▪️و در آخر آزاده بیزارگیتی در یادداشتی تحت عنوان "تکیه بر مردسالارانهترین مسند سیاسی جهان" به مستند «غیرمنتظره» پرداخته است. این فیلم همچون سفری، زندگی مرکل را از زمان ورود به عرصۀ سیاست در سال ۱۹۸۹ تا رسیدن به صدارت دنبال میکند.
شماره ۴۲ «زنان امروز» را میتوانید از سایت ما خریداری کنید:
store.zananemrooz.com
در شماره جدید «زنان امروز» میخوانید:
📄جامعه
▪️نظریات فمینیستی دولت▪️
🖋️ترجمهٔ ایمان واقفی
▪️زنان میدان▪️
روایتهای ناگفتهٔ انقلابیون مصری
🖋️ترجمهٔ مهسا صباغی و پیام ذوقی
▪️ رسانههای نوین و سیاست زنان▪️
در عصر پسا اصلاحات
🖋️نسترن صارمی
▪️زنان، سیاست و کرونا▪️
حضور زنان در جلسات مطبوعاتی دولت بریتانیا
🖋️جسیکا اسمیت
ترجمه زهرا میلانی
▪️غیبت زنان در مذاکرات صلح و امنیت جهانی▪️
فیروزه خشنودیپرست
_____________________________
📄تاریخ
▪️زنان در قاب یک قرن▪️
🖋️مریم رضایی
▪️اولین مواجهات خواتین با سینماتوگراف▪️
🖋️نازی پیران
▪️جایگاه و نقش زنان در تاریخ هنر معاصر ایران ▪️
زنان و تخم طلای نبوغ هنری
🖋️مهرنوش علی مددی
▪️درآمدی بر تاریخ حضور زنان در بازار کار ایران▪️
سقوط آزاد زنان از نردبان اقتصاد
🖋️فاطمه موسوی ویایه
▪️آجی ددهٔ باغستان قزوین▪️
🖋️فرشته بهرامی - مهدی حاجی کریمی
_____________________________
📄 هنر
▪️موقعیت احتمالی یک مرگ یا خودکشی در احتمال یک موقعیت▪️
داستان یک جدایی
🖋️مریم پالیزبان
▪️دوباره همدیگر را میبینیم▪️
نگاهی به فیلم سرزمین آوارهها ساخته کلویی ژائو
🖋️فرشته حبیبی
▪️احضار اشباح فیلمفارسی▪️
دربارهٔ شنای پروانه ساختهٔ محمد کارت
🖋️امین حامیخواه
▪️انقلاب روی صفحهٔ تلویزیون▪️
زنان اوهاگا و اشغال تلویزیون
🖋️لورن آفورتیت
ترجمهٔ مهسا فرهادیکیا
▪️تکیه بر مردسالارانهترین مسند سیاسی جهان▪️
آنگلا مرکل در مستند غیرمنتظره
🖋️آزاده بیزارگیتی
_____________________________
📄 ادبیات
▪️پیش از پروین، پس از فروغ▪️
نگاهی به جریانشناسی شعر زنان
گفتوگو با کامیار عابدی
🖋️گلاله هنری
▪️بازخوانی شعر فروغ با حذف مظاهر تسلط زبانی▪️
🖋️گلاله هنری
▪️شعر غنایی و نوشتار زنانه▪️
🖋️حافظ موسوی
▪️از میان برخیز▪️
شعر زنان در دهههای اخیر از یک دیدگاه
🖋️لادن نیکنام
لینک خرید این شماره:
store.zananemrooz.com
«مروری بر کتاب آسیبها»
حقایقی دربارۀ آنکه زنان چگونه در نتیجۀ نظام پزشکی نادرست و علوم بیپایه، از عرصۀ پزشکی حذف شده، بیماریهایشان اشتباه تشخیص داده شده و بیمار میمانند.
اثر مایا دوزنبری
🖋️مریم ابوالحسنی
بسیاری معتقدند حضور كمرنگ زنان در بعضی عرصهها، در درجهی اول به خود زنان ضرر میزند و در مرتبهی دوم، در سطح اجتماع، خطری برای توسعه پایدار کشورها محسوب میشود. شکاف جنسیتی در عرصهی سلامت و درمان، همواره صرفاً بر جامعهی پزشکان، متخصصین، پرستاران و سایر کارکنان این حوزه متمرکز بوده است. در حالیکه این حوزه، سلامت عموم افراد را تحت ثأثیر قرار میدهد. به همین دلیل است که جامعهی بشری، برابری دسترسی به خدمات درمانی را در قالب حقوق بشر امری ضروری میداند.
در کتاب «آسیب زدن» نویسنده زاویه دید متفاوتی را در پیش گرفته و شکاف جنسیتی را به جای پزشکان و پرستاران، در رابطه با بیماران و مراجعین مطرح میکند. انگیزه اصلی نویسنده مشاهده برخوردهای متفاوت پزشکان در درمان او و سایر افراد به عنوان یک زن- و نه یک «بیمار»- بوده است. تجربهی نویسنده از تشخیص نادرست بیماریاش، عامل محرکی بود تا فرآیند درمان و تشخیص بیماریهای زنان را با دیدگاهی آگاهانه از جنسیت مورد بررسی قرار دهد.
🔗 لینک ادامه مطلب:
http://zananemrooz.com/article/مروری-بر-کتاب-آسیبها
@zanan_emrooz
«چرا اصلاحات ارضی کورجنس بود؟»
🖋️فهیمه تاجنیا
قانوننویسان اصلاحات ارضی را عقیده بر آن بود که این تنها و آخرین راه نجات و احیای دوباره جامعه روستایی در ایران است؛ آنچنان که جامعه را نیز از فروپاشی رهانیده و به ناعدالتیها پایان بخشیده است. آنها رویای جهانی بهتر در سر داشتند اما جهانی که ساخته شد شکلی جدید از نابرابری را رقم زد و به حذف زنان و عاملیت آنها از برخی از عرصهها انجامید. درواقع باید گفت که این نابرابریها ناشی از این پیشفرضِ کورجنس اولیه بوده است که مخاطبان اصلی اصلاحات ارضی، مردان هستند.
نخست و پیش از هر چیز، اولین عارضه اصلاحات ارضی برای زنان، انکار هویت مستقل آنها بود و این اتفاق در ابتدا با تعریفی که قانون از خانوار ارائه داد، افتاد. بر اساس این تعریف، مرد به عنوان رئیس خانوار معرفی شد و زن و فرزندانش، افراد خانوار او. با این نوع نگاه زنان تضعیف شدند و زیر سایه مردانی که به عنوان سرپرست خانوار تعریف شده بودند، قرار گرفتند. بخصوص در مرحله اول اصلاحات ارضی، بسیاری از مالکان زن از این نظر متضرر شده و به آن معترض بودند، به این دلیل که استقلال مالی زنانی که صاحب املاکی بودند تنها به دلیل تأهل، نفی شده و نادیده گرفته میشد. هرچند این قانون بعدتر اصلاح شد اما زمینهای تقسیمشده امکان بازگشت به حالت اول را نداشتند. به این ترتیب در مرحله اول اصلاحات ارضی، شاهد از دست رفتن قدرت و سرمایه بخش بزرگی از زنان روستایی هستیم، زنانی که پیش از آن قدرتهایی موازی و نزدیک با مردان روستایی داشتند.
این مقاله با بررسی شکایات و اسناد موجود در اصلاحات ارضی نشان میدهد که چگونه زنان در طبقات و گروههای مختلف و طی مراحل مختلف اصلاحات ارضی، درنتیجه نگاه مردسالار طراحان و مجریان این برنامه اقتصادی کلان، از اصلاحات ارضی متضرر شده و سلب مالکیت شدند.
از بخش تاریخ شماره ۴۱ «زنان امروز».
لینک خرید این شماره:
store.zananermooz.com
چند ماه بیشتر از جنبش نوپای منـهم در ایران نمیگذرد. تعرضهای جنسی در شبکههای اجتماعی خصوصاً توئیتر فارسی افشا شدند، برخی از نجاتیافتگان جرئت طرح شکایت را پیدا کردند، گروههای حمایتی و خواهرانه شکل گرفت، وکلای داوطلب نماینده شدند و طرح شکایت قانونی انجام گرفت. اما پرسشهای مهمی در اینجا مطرح میشود: آیا مدل ایرانی این جنبش مثل سایر کشورها باعث تغییرات حقوقی عدالتمحور میشود؟ آیا قانونْ ظرفیت و قابلیت حمایت از بازماندگان تعرضها را دارد؟ آیا نیروی انتظامی، دادگاه و قضات دارای حساسیت جنسیتی برای به رسمیت شناختن حقوق و منافع زنان در بررسی شکایات تعرض جنسی هستند؟ آیا قانونگذاران صدای زنان را دربارۀ نابرابریهای جنسیتی برای اصلاح قانون میشنوند؟ این پرسشها بخشی از نگرانیهای حقوقی این جنبش در ایران است. مهمترین مسئله به نظر من مشکل فاصله است، بدین معنا که فاصلۀ بزرگی است بین قانون و فرهنگ حقوقی عموم، بین سنتهای مردسالار و قانون مدرن، بین بعضی از تفاسیر شرع و نیازهای جامعۀ امروزی ایران و مهمتر بین آنچه در قانون است و آنچه گاه در سیستم قضایی اجرا میشود، آنچه پلیس میفهمد و آنچه قاضی تفسیر میکند.
هنگامی که جزئیات این تعرضات بر روی شبکههای اجتماعی قرار گرفت، کاربران بسیاری را با خود همراه کرد. خیزش جمعی در فضای مجازی برای استفاده از کلمۀ تجاوز برای توصیف تعرضات جنسی این نگرانی حقوقی را ایجاد میکرد که: آیا قوانینْ جرایم جنسی را بهروشنی تعریف کردهاند؟ آیا عموم مردم خصوصاً کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به تعاریف حقوقی تعرضها آگاهی دارند؟
«تأملات حقوقی کارزار زنان در اعتراض به آزار جنسی»
نوشته سحر مرانلو
از بخش اجتماعی شماره ۴۱ «زنان امروز»
لینک خرید این شماره:
http://Store.zananemrooz.com
قسمت دوم: قدم دوم عذرخواهی که نامجو هنوز برنداشته است، «بیان جزئی نحوه تجاوز به حریم دیگری و اعلام و پذیرش این واقعیت که من آن آزار را واقعا انجام داده ام. جزئیات بسیار مهم است زیرا شفای زخم تنها به کمک بیان جزئیات ممکن می شود. صحبتهای کلی مثل خیلی متاسفم، اذیتت کردم، ببخشید که آزار جنسی به تو رساندم، کافی نیست. مبهم است. حقیقت ماجرا را بیان نمی کند. آزارگر باید با جزئیات بگوید واقعا چه اتفاقی افتاد. نه فقط رفتارهای آزارگرانه با شفافیت و صراحت باید بیان شود، بلکه آزارگر باید افکار، نیت و احساسات خود را در حین ارتکاب آزار نیز بیان کند.» دلیل تاکید و اصرار ایو انسلر بر بیان جزئیات آزار، نیاز آزاردیده به شنیدن این است که آن اتفاق با همان جزئیات که او تجربه کرد، اتفاق افتاده است. آزاردیده آنها را توهم یا تخیل نکرده است، بلکه آن حادثه واقعا به همان شدت و با همان جزئیات که مدام در خواب و بیداری جلوی چشمش می آید، اتفاق افتاده است. آزارگر هم آن را تایید می کند. شاید آزاردیده سالها سعی کرده تجربه تلخ خود را از یاد ببرد، آن را انکار کند تا از درد آن بکاهد، دیگران به او گفته اند جدی نگیرد، زیادی بزرگش نکند، اما او همیشه، با پوست و گوشت و استخوان خود می دانسته که آن اتفاق بزرگ افتاده است. بیان جزئیات ضربه های تروماتیک شفابخش است، آزاردیده نیاز دارد یک بار حادثه را با جزئیات مرور کند تا بتواند آن را هضم کند، معنای اتفاقاتی را که تجربه کرده، بفهمد، دلیلی برای شکسته شدن حرمت خود پیدا کند. آزارگر با بیان جزئیات رفتار، احساسات، افکار و نیت خود به آزاردیده کمک می کند تا به روایت مغشوش خود از حادثه نظم دهد، آن را قابل فهم کند و باور درهم شکسته خود به خوبی، اعتماد، انسانیت و زندگی را ترمیم کند. اولین سوال آزاردیده پس از تجربه آزار این است که «چرا این اتفاق افتاد؟ چرا این کار را با من کرد؟» آزارگر با پاسخ شفاف و جزئی به این سوال توان این را دارد تا روح آزاردیده را آزاد کند.
قدم سوم این است که «آزارگر قلب و وجود خود را باز کند و درد و رنج آزاردیده را در هنگام آزار و تجاوز احساس کند. اجازه دهد مثل آزاردیده قلبش بشکند، کابوس، وحشت و احساس خیانتی را که وارد زندگی آزاردیده کرد، احساس کند. اثرات بلندمدت خشونت خود را در زندگی آزاردیده ببیند، درک و احساس کند. پس از تجربه آن خشونت چه بر سرش آمد؟ بخاطر آن اتفاق، چه چیز در زندگی اش تغییر کرد؟ به چه آدمی تبدیل شد؟» این مرحله من را یاد مستند بی نظیر «the act of killing» می اندازد، آنجا در انتهای فیلم که کارگردان از متجاوز، که مرتکب نسل کشی در اندونزی شده، می خواهد خودش را به صندلی ببندد و نقش یکی از قربانیانش را بازی کند. متجاوز که تا پیش از این به کشت و کشتارهایی که کرده به چشم بازی نگاه می کرد و به آن می خندید، وقتی در جایگاه قربانی خود قرار می گیرد، درهم می شکند و فرو میریزد، زیرا برای اولین بار رنج او را احساس می کند. انسان به سبب توانایی های تحولی و رشدی خود قادر است که درد و رنج دیگری را احساس کند، آنقدر واضح و شفاف، گویی که رنج و درد خودش است. هنگام مشاهده درد و رنج دیگری، همان نورونهایی در مغز شلیک می شود که هنگام تجربه درد و رنج توسط خود. این توانایی شگفت انگیز انسان است که او را قادر می سازد با دیگری همدلی کند، از مرزهای جسمی و روانی خود بگذرد و با دیگری متحد شود. آزارگر با احیای توانایی همدلی خود، قادر می شود وجدان آشفته خود را آرام سازد.
و مرحله آخر، قدم چهارم، این است که آزارگر «مسئولیت اعمال خود را بپذیرد و آسیبهایی را که وارد کرده، جبران کند، عذرخواهی کند و به این ترتیب نشان دهد که تغییر کرده و دیگر هیچگاه رفتار متجاوزانه خود را تکرار نخواهد کرد.» قدم آخر، قدم عذرخواهی است. نمی شود در همان قدم اول، صرفا برای رفع اتهام از خود و خاموش کردن سر و صداها از روی دفتر با جملاتی کلی و مبهم متن عذرخواهی خواند و تصور کرد که این عذرخواهی زخم دیگری را شفا می دهد، وجدان آشفته خود و جامعه را آرام می کند و راه را بر تکرار خطا می بندد.
#مینااورنگ #تروما #خشونت_جنسی #خشونت #نامجو
#trauma
مفهوم رضایت در رابطۀ جنسی بحث جدیدی نیست و از دههها پیش نظریهپردازان بسیاری را به خود مشغول کرده است. رخدادها و دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی طی سالها به بسط و توسعۀ بیشتر این مفهوم یاری رساندند و در این میان جنبش منـهم نیز بیتاثیر نبوده است. جنبش منـهم، از یک طرف، باری دیگر پیچیدگی و ابهام چارچوبهای حقوقی در مورد رضایت جنسی را به ما یادآور شد و، از طرف دیگر، به شکلگیری مباحثی انجامید که تلاش داشت رضایت را سختگیرانهتر بسنجد و بررسی کند.
بدیهی است هنگامی که فقدان رضایت جنسی معاشقه را به جرم جنسی بدل میکند، تردیدی در ضرورت بازسازی مرزهای رضایت جنسی و تکیه بر تعاریف مشخص حقوقی به منظور پیشگیری از خشونت باقی نمیماند. اما دشواریها عموماً زمانی پدیدار میشوند که تعاملات پیچیدۀ انسانی با توسل به ابزار حقوقی بررسی شوند. همچنانکه هالی، اگرچه مدل سختگیرانۀ «بله یعنی بله» را در سطح نظام آموزشی معیاری مؤثر و جامع برای بازاندیشی در روابط جنسی و هنجارسازی اجتماعی میداند، همزمان نسبت به خطرات به کارگیری آن بهمثابۀ ابزاری حقوقی در سطح ملی هشدار میدهد. چرا که میتواند منجر به افزایش کنترل اجتماعی، هراس از رابطۀ جنسی و برچسب آزارگری شود.
🖋️ غنچه قوامی
لینک ادامه مطلب :
https://zananemrooz.com/article/معمای-رضایت
# خبر_از_زنان
🗞 حضور موفق ایرانیها در سومين جشنوارهی جهاني ايپس و آثار برتر قارهی آسیا
با پایان سومين جشنوارهی جهاني ایپس و برگزاری مراسم اختتامیه، دبیرخانهی سومین دورهی جشنوارهی آثار برتر قارههای مختلف را معرفی کرد که در میان برترینهای آسیا آثاری از خبرنگاران و عکاسان ورزشی ایران نیز دیده میشود.
به گزارش ایسجا در بخش گزارش تصويری، مریم مجد از ایرانِ ورزشی مقام دوم را از آن خود کرد. در همین بخش عکس و در زیر مجموعهی اسپورت اکشن نیز پرتو جغتایی به همراه سه عکاس دیگر از هند، مالزی و کویت ردهی هشتم آسیا را به خودداختصاص دادند.
همچنین در قسمت مکتوب نیز تنها یک اثر بین برترینها قرار گرفت که این اثر به افسون حضرتی اختصاص دارد. اثر او در ردهی دوم بهترین ستون در بخش مکتوب قرار گرفت.
انجمن خبرنگاران و عکاسان ورزشی ایران به نمایندگان ایران در این جشنواره و افرادی که بین برترینها قرار گرفتند تبریک گفته است.
مقدمات برگزاری مراسمی برای تقدیر از برندگان در حال انجام است که به زودی جزییات اين برنامه اطلاعرسانی خواهد شد.
@zanan_emrooz
#خبر_از_زنان
🗞 خبرنگار ورزشی مجلهی زنان امروز برندهی مقام دومین ستوننویس ورزشی در آسیا شد
افسون حضرتی روزنامهنگار ورزشی مجلهی زنان امروز، در سومین دورهی مسابقهی ورزشینویسان جهان، AIPS، موفق شود عنوان نفر دوم بخش بهترین ستون را از آن خود کند.
انجمن ورزشینویسان جهان، AIPS، به منظور توسعهی روزنامهنگاری ورزشی، سه سال است که مسابقهای جهانی در بخشهای مختلف برگزار میکند و ورزشینویسان قارههای جهان با یکدیگر به رقابت میپردازند.
یادداشت افسون حضرتی مربوط به بازی ایران و کامبوج و ورود رسمی زنان به ورزشگاه بود که این یادداشت عنوان دومی آسیا را کسب کرد. حضرتی در بخش جهانی هم توانست در فهرست بلند و فهرست کوتاه منتخب بهترین ستون شود.
@zanan_emrooz
من هستم؛
نگاهی به هنر زنان عرب و آثار مَنال الدویان
🖊 سهیلا عبادیفر
تحولات ناشی از جهانی شدن و گسترش وسایل ارتباط جمعی در کنار رشد تحصیلات و اشتغال زنان خاورمیانه بستر مهمی برای افزایش میزان آگاهی آنها دربارۀ حقوق مدنی و تلاش برای کسب مطالباتشان فراهم کرده است. زنان هنرمند خاورمیانه و منتسب به آن نیز متأثر از شرایط سیاسی-اجتماعی محیط خود به بازنمایی هویتهای چندگانه، مشکلات اجتماعی و حقوق مدنی در زمینۀ جنسیت میپردازند و چالشهای اشارهشده را بهشکلی صریح یا ضمنی در آثارشان بازنمایی میکنند.
زنان هنرمند از رسانه بهعنوان ابزاری مهم بهره میبرند تا از طریق آن هم تجربۀ زیستی خود و واقعیتهای پیچیدۀ مربوط به زنان در جوامع مردسالار را بیان کنند و هم با زیر سؤال بردن قوانین و کلیۀ اشکال تبعیض در فضایی گستردهتر راهی برای تغییر شرایط بیابند. جهانی شدن و گسترش رسانهها، همزمان که چالشهای هویتی جدیدی را بههمراه میآورند، فرصت ویژهای را نیز برای زنان هنرمند فراهم میکنند.
در دو دهۀ گذشته برپایی نمایشگاههای مختلف در کشورهای اروپایی، امریکا و... با تمرکز بر هنر زنان و بازنمایی دغدغههایشان در قالب آثار هنری روند رو به رشدی داشته است. نمایشگاههایی نظیر چشمانداز (برلین، ۲۰۰۳)، زنان عکاس خاورمیانه؛ قدرت پایدار (کالیفرنیا، ۲۰۱۶)، واقعیت پنهان (نیویورک، ۲۰۱۶)، زنان روایتگر (بوستون، ۲۰۱۳) و همه با هم (اتریش، ۲۰۱۶) انگیزۀ مضاعفی برای هنرمندان ایجاد کردهاند تا هم آثارشان را در سطح وسیعتری به نمایش بگذارند و هم تصویر رسانهای که نوعی نگاه غربی در مورد زن جهان سوم را بازنمایی میکند، بر هم زنند؛ تصاویری که هم بر زنان منفعل و قربانی و هم زنان بهعنوان تروریستهای انقلابی تأکید دارند. هنرمندان شاخصی که از میان آنها میتوان به لالا اِسِیدی (مراکشی)، بشرا المتوکل (یمنی)، رانیا مَطر (لبنانی)، جانانه الانی (عراقی)، مونا حاتوم (لبنانی-فلسطینی)، رائده سعاده (فلسطینی)، لامیا جورج (لبنانی)، امیلی جاسِر (فلسطینی) و مَنال الدویان (عربستانی) اشاره کرد.
▫️از بخش هنر شماره ۴۱ «زنان امروز».
لینک خرید این شماره:
Store.zananemrooz.com
@zanan_emrooz
# خبر_از_زنان
🗞 قاضی شهریاری: هیچ یافتهای مبنی بر خودکشی یا قتل آزاده نامداری وجود ندارد
به گزارش خبرگزاری ایرنا، سرپرست دادسرای جنایی ساعاتی پیش اعلام کرد که هیچ یافتهای مبنی بر خودکشی یا دگرکشی مرحومه آزاده نامداری وجود ندارد.
او افزود: هیچگونه آثار ضرب و جرحی بر روی پیکر خانم نامداری یافت نشده و علت فوت وی، منوط به آزمایشهای سمشناسی و آسیبشناسی است که توسط پزشکی قانونی صورت میگیرد.
اینکه بگوییم فوت خانم نامداری به علت قتل یا جنایت بوده، منوط به بررسی آزمایشگاهی است.
@zanan_emrooz
🗞 احتمال خودکشی آزاده نامداری!
ساعاتی پیش پیکر بی جان «آزاده نامداری» یکی از مجریان سابق صدا و سیما در منطقهی سعادت آباد در غرب تهران کشف شد.
۲۴ ساعت از فوت پیکری که متعلق به آزاده نامداری است، میگذرد.خانوادهی این مجری صداوسیما در چالوس بودند و او چند روزی تنها بوده است. ابتدا مادرش در را باز میکند و سپس پدرش با اورژانس تماس میگیرد.
گفته میشود در بررسیهای بیشتر از پیکر آزاده نامداری معلوم شده که او خودکشی کرده است. خبرهای بیشتر متعاقباً اعلام میشود.
@zanan_emrooz
# خبر_از_زنان
🗞 طناب دار در انتظار متجاوزان به یک زن فرانسوی در لاهور
در پاکستان یک زن فرانسوی، که به خاطر تمام شدن بنزین ماشینش، کنار جاده توقف کرده بود، جلوی چشمان دو فرزندش، مورد تجاوز دو مرد قرار گرفت. دادگاهی در پاکستان این دو مرد را به جرم تجاوز به اعدام محکوم کرد.
فشار افکار عمومی زمانی شدت گرفت که رئیس پلیس لاهور این زن را به این علت که در شب بدون داشتن همراه مرد رانندگی میکرد، سرزنش کرد.
🗞 خروج ترکیه از پیمان استانبول
ترکیه به دستور رئیس جمهوری این کشور، رجب طیب اردوغان، در شب ۲۰ مارس ۲۰۲۱ از پیمان استانبول، که برای مقابله با خشونت علیه زنان بین ۴۶ کشور اروپایی در استانبول منعقد شده بود، خارج شد.
این تصمیم که شبانه گرفته شد انتقادهای شدیدی را در پی داشت و موجب تظاهرات زنان و مردانی بسیاری شد که حامیان و فعالان حقوق زنان در ترکیه بودند.
اتحادیهٔ اروپا، از این تصمیم با عنوان پیام خطرناک یاد کرده است.
@zanan_emrooz
بخش ادبیات چهل و یکمین شمارۀ مجلۀ زنان امروز پروندهای است دربارهٔ ادبیات کودکان.
نخستین مقالۀ این پرونده را به قلم محمدهادی محمدی، نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودکان، میخوانید با عنوان: ادبیات کودکان ایران در چرخش از سدهای به سدۀ دیگر.
در دیباچۀ این مطلب آمده است: کوشندگان و پدیدآورندگانی نامآور و کمنام یا گمنام همگی کوشیدند ادبیات کودکان این سرزمین در جایگاهی شایسته قرار بگیرد. اما از همان آغاز آنچه انکارکردنی نیست سهم زنان در شکل دادن به این تحول است. نویسنده در این نوشتار تحلیلی صریح از وضعیت ادبیات کودکان در طول یک سده ارائه داده است که شاید، جدای از اینکه به کار امروزیان بیاید، یادگاری باشد برای کارشناسان و دوستداران ادبیات کودکان ایران در یک سدۀ دیگر.
دومین مطلب این بخش گفتوگوی عادله خلیفی است با جمشید خانیان، یکی از مطرحترین نویسندگان امروزِ ادبیات کودک و نوجوان، با عنوان: بدون پوستاندازی، ایدهها ماهیهایی کوچک و لاغرند. خانیان امسال از ایران نامزد است برای دریافت دو جایزۀ معتبر جهانی، اولی هانس کریستین آندرسن ۲۰۲۲ و دیگری آسترید لیندگرن ۲۰۲۱. او این راه دشوار را پس از نزدیک به چهل سال قلم زدن و تجربه کردن پیموده است. در این گفتوگو با افکار و ایدهها، سبک و جهان این نویسنده آشنا میشوید.
نوشتۀ دیگر این مجموعه را با قلم صمیمی زری نعیمی، سردبیر مجلۀ عروسک سخنگو، میخوانید. این مجله سخنگوی ادبیات مدرن کودکان ایران است و بر آزادی نوشتن و خواندن برای کودکان تأکید دارد. زری نعیمی در سی و دو سال عمر عروسک سخنگو مروج آموزش و پرورش تفکر انتقادی و مشوق کودکان بوده است تا با صدای بلند حرفهایشان را بنویسند و صدایشان را به گوش دیگران برسانند.
گفتوگوی دیگر این بخش را ساناز زمانی با زهرا شاهی، نویسندۀ ادبیات کودک و نوجوان ترتیب داده است با عنوان: نوجوان ما فرصت دیدن خودش را در ادبیات ندارد.
زهرا شاهی معتقد است نوجوانِ ادبیات ایران درگیر مسئله بلوغ نیست، درگیر روابط و احساسات تازه و عجیب نیست، مواجه با نگاههای بد، موقعیتهای خجالتآور، تغییرات فیزیکی و غرایز طبیعی نیست. اینها همه مشمول سانسور میشوند و ادبیات نوجوان ایران بخشی از کارکرد خودش را که فروکاستن اضطراب است از دست میدهد. در این گفتوگو در جریان تجربیات و دیدگاههای این نویسنده قرار میگیرید.
لینک خرید این شماره:
Store.zananemrooz.com
@zanan_emrooz
قرنی که گذشت یکی از پرالتهابترین دورههای تاریخی برای زنان ایران محسوب میشود. در فاصله جریان مشروطیت و شکلگیری جامعه درحال تغییر ایران که یکی از پیامدهای ناگزیر آن، حضور اجتماعی زنان بود، جنگ و آشتی دائمی با حضور زنان به عنوان شهروندان مشروط این جامعه نوین برقرار بوده است. بااینحال زنان، در تقابل با نیروهایی که اساساً حضور زن در جامعه را نفی میکردند و حضور زن را جز در اندرونی برنمیتافتند، پنهان و آشکار، در عرصههای تازه به فعالیت پرداختند؛ حال یا در نقش نیروی کار در اقتصاد رسمی یا هنرمند و بازیگر یا زن کشاورزی معمولی. این تلاش و مقاومت زنان برای پیوستن به قطار جامعه نوین، نقشی بهیاد ماندنی در ساختار اجتماعی و فرهنگی یک قرن اخیر ایران به جا گذارده است. نقشی که در تاریخنگاری رسمی و حزبی، به شکل حاشیهای یا ذیل نیروهای دیگر و به شکل مبهم، قابل طرح بوده است. خواندن و بازیابی این نقش، بخشی از تلاش نویسندگان در پرونده "زنان در یک قرن (۱۳۰۰-۱۴۰۰)" بخش تاریخ این شماره مجله زنان امروز است.
لینک خرید این شماره:
Store.zananemrooz.com
در بخش اجتماعی این شماره کوشیدیم نشان دهیم دیگر دهههاست که ادبیات کنشگری سیاسی تنها بر نهادهای حکومتی و مشارکت انتخاباتی موقوف نمیشود و اشکال متکثر کنشگری آلترناتیو همچون کمپینهای اینترنتی، تظاهراتهای خلقالساعه، انجمنها و محفلهای سیاسی غیررسمی را پیش چشم میآورد. تحقیقاتی که به مطالعه جنبشهای اجتماعی جدید، تظاهرات و اعتراضها پرداختند، در برانگیختن رویکردی پهندامنتر به کنشگری سیاسی مؤثر بودند؛ رویکردی که صرفاً به میدان تنگ نهادهای رسمی و حاکمیتی محدود نمیماند. در این شماره تلاش کردیم کنشگری سیاسی زنان را هم در میدان رسمی سیاست و هم در سایر اشکال کنشگری که غیررسمی خوانده میشوند، مورد بررسی قرار دهیم.
لینک خرید این شماره:
Store.zananemrooz.com
چهل و دومین شماره مجله «زنان امروز» منتشر شد.
از امروز میتوانید شماره جدید را از دکههای روزنامه فروشی و یا فروشگاه اینترنتی «زنان امروز» خریداری کنید.
store.zananemrooz.com
«فقدان ادبیات در آثار کودک و نوجوان»
🖋️زری نعیمی
سردبیر مجلۀ عروسک سخنگو
من از دو چیز گریزانم: مصاحبه و سخنرانی. چون نه مصاحبه و سخنرانی و گفتار شفاهی را دوست دارم و نه توانایی سخنرانی و نه مصاحبه با کسی را دارم. کلمات و جملات میگریزند و پخش و پلا میشوند. عیبهای بزرگی است برای سردبیر، خیلی از موقعیتها را از دست میدهد. اما من فقط اهل نوشتن هستم. کلمات در نوشتن با ذهن من عجین میشوند. گزارش این دو ناتوانی و گریزانی از آنها به اصرار و اجبار شهلا شرکت برمیگردد که تصمیم گرفته در مجلۀ زنان امروز پروندۀ ادبیات کودک درآورد. اولین کسی را هم که به تور انداخته من هستم. آن هم درست در سیودومین سالگرد انتشار عروسک سخنگو و انبوهی از کارهای مجله. خوشحال بودم که به عنوان همکار دائمی و منظم زنان امروز نقدم را تحویل دادهام و حالا با خیال راحت به کارهای عروسک سالگرد میپردازم. اما از من انکار که نمیشود و از او اصرار که باید بشود.
شهلا شرکت از من میخواست مطلبی در مورد وضعیت ادبیات کودک ایران بنویسم. گفتم دوست عزیز، من سیودو سال است که، با بهانه و بی بهانه، ادبیات کودک ایرانِ قبل از انقلاب و بعد از انقلاب را نقد کردهام. هرچه بنویسم تکرار همان مقالهها و پژوهشهاست. گفتم احتمالاً سال ۱۳۷۶ بود که بیست سال ادبیات کودک پس از انقلاب را نقد کردم. در هفتهنامۀ جامعۀ مدنی چاپ شد و بعد غوغایی به پا کرد. آنجا با تحلیلی مبسوط نوشتم که بعد از انقلاب چیزی به نام «ادبیات کودک» نداریم. آثاری فراوان و پر از رنگ و لعاب در تولیداتی انبوه و متنوع داریم، اما «ادبیات» نه. هنوز هم بعد از چهل و اندی سال مینویسم که نویسندگان کودک و نوجوان ایران از اساس دغدغۀ «خلقِ ادبیات»، چه در شکل داستان و چه در شکل شعر، را ندارند. اگر دغدغهای وجود داشته باشد، که در آن هم تردید اساسی دارم، دغدغۀ آموزش و پرورش است. دچار پندار اشتباه نشوید. من به هیچ وجه با آموزش و پرورش در نوشتن مخالف نیستم. اما باور دارم که هر مضمون آموزشی و اخلاقی و...، چه با آن موافق باشیم چه نباشیم، اول باید «ادبیات» باشد بعد چیزهای دیگر. آثار کودک ایران همه چیز هست، بهجز «ادبیات». این اساسیترین نقد من به آثار کودک ایران در چهار دهۀ اخیر است.
از بخش ادبیات شماره ۴۱ «زنان امروز»
لینک خرید این شماره:
store.zananemrooz.com
«ادبیات کودکان ایران در
چرخش از سدهای به سدۀ دیگر»
نوشته محمدهادی محمدی
نویسنده و پژوهشگر ادبیات کودکان
یک سده کار و کوششِ هزاران کوشنده و پدیدآورندۀ ادبیات کودکان سیمایی از تحول فراگیر اجتماعی به طور عام و تحول در فرهنگ کودکی ایران به طور خاص را به نمایش میگذارد. کوشندگان و پدیدآورندگانی نامآور و کمنام یا گمنام همگی کوشیدند ادبیات کودکان این سرزمین در جایگاهی شایسته قرار بگیرد. اما از همان آغاز آنچه انکارکردنی نیست سهم زنان در شکل دادن به این تحول است. و البته، مهمتر از این، نوع نگاه آنها به این مقوله است که ارزش کارشان را بالاتر میبرد. زنان برجستهای که نهاد کودکی را در این سرزمین با کمک مردان همراهشان برپا کردند به دلایل گوناگون نگاه سالمتر و پاکیزهتری به موضوع فرهنگ کودکی و ادبیات کودکان داشته و دارند. من که بخش بزرگ از زندگیام را در این راه گذراندهام، گواهی میدهم، اگر مدیریت آنچه اینجا در توصیف وضعیت ادبیات کودکان در این یک سده با مخاطبان در میان میگذارم به طور کامل در دست زنان میبود، وضع ما این نبود که اکنون هست. اما انگیزهام از نوشتن این جستار بیان این آرزو نیست، بلکه ارائۀ تحلیلی کوتاه از این وضعیت است که شاید، جدای از اینکه به کار امروزیان بیاید، یادگاری باشد برای کارشناسان و دوستداران ادبیات کودکان ایران در یک سدۀ دیگر.
از شماره ۴۱ «زنان امروز»
لینک خرید این شماره: store.zananemrooz.com
من با «نورا»ی هنریک ایبسن در نمایشنامۀ خانۀ عروسک خیلی سال پیش در دوران جوانی آشنا شدم. همان موقع اینطور بهنظرم رسید که این نورا، با همۀ بیشباهتیهایش به مادرم، بسیار شبیه اوست. آنها هر دو رازهای پنهانی دارند. هر دو آنطور که نشان میدهند نیستند. هر دو رفتارشان ناشی از موقعیت هولناکی بوده که در آن گرفتار شدهاند. هر دو قربانی خودمهربانیهایی شدهاند که فکر میکردند سرانجام آن عشق است و نبود. اما نورا یک تفاوت بنیادی با مادرم دارد. او به مرتبهای از آگاهی میرسد که جز شوریدن بر وضعیتی که در آن قرار گرفته نمیتواند انتخاب دیگری داشته باشد. در این مرتبه، اما، مادر من عصیان نمیکند، نمیشورد، باز هم ادامه میدهد و عواطفش را پنهان نگه میدارد. نورا ادامه نمیدهد. ناخشنودیهای جنسیتیاش را که ساختار اجتماعی به او تحمیل کرده بروز میدهد و از انفعال به سمت عاملیت حرکت میکند. مادر من همان نورای خانۀ عروسک است بدون پایانبندی زندگی او، بدون هیچگونه شورانشگری. بدون اینکه بگذارد و برود، کاری که نورا کرد. او همیشه همینطور ماند: بازتابی از جامعهای مردسالار... همینطور ماند تا همین حالا...
«بدون پوست اندازی ایدهها ماهیهایی کوچک و لاغرند»
▪️گفتوگو با جمشید خانیان، نویسندۀ ادبیات کودک و نوجوان
🖋️عادله خلیفی
در شماره ۴۱ «زنان امروز».
لینک خرید این شماره:
Store.zananemrooz.com
قسمت اول: همه ما عذرخواهی محسن نامجو را شنیدیم، اما به دل خیلیهایمان ننشست، فکر کردیم چیزی کم دارد، جاییش می لنگد، حسی از حقیقت در آن نیست. و اندکی بعد، آن فایل صوتی منتسب به نامجو منتشر شد و تق عذرخواهی درآمد. مصداق «تا سیه روی شود هر که در او غش باشد»؛ نامجو از آزاری که رسانده بود، عمیقا پشیمان نبود. او هنوز متوجه زخمی که به روح و روان انسانی دیگر وارد کرده بود، نشده بود. نامجو قدم اول را برداشته بود، اما هنوز در ابتدای مسیر بود. عذرخواهی حقیقی یک پروسه زمان بر است؛ نامجو برای طی کردن این مسیر به شهامت، صداقت و تلاش بیشتر نیاز دارد . ایو انسلر، نویسنده فمینیست و از نجات یافتگان سواستفاده جنسی دوران کودکی در کتاب جدیدش با عنوان «عذرخواهی» مینويسد عذرخواهی حقیقی چهار مرحله دارد و فرد آزارگر باید از اعماق تاریک درون خود و دنیای درهمشکسته قربانی اش عبور کند تا قادر به زبان آوردن عذرخواهی ای باشد که به دل بنشیند. قبل از اینکه درباره این چهار مرحله بنویسم شاید از خود بپرسید، اصلا چرا نامجو، متجاوزان و آزارگران باید مشقت این راه دشوار را به جان بخرند؟ در جواب، به صحبت خود نامجو ارجاع میدهم، آنجا که گفت «به خدا قسم، من یه اسکرین شات که برام میفرستن، دوستها به عنوان دلسوزی میفرستن، ولی خب من سیصدتا دوست دارم توی تلفنم... و سیصد بار باید این پیش بیاد... بعد تا سه ساعت دستهای من داره میلرزه، که من دارم تاوان چی را پس می دهم؟» وجدان انسانِ خاطی و آزارگر این سوال را از خود می پرسد، در خواب یا بیداری، و به دنبال جواب است. یکی سوال را به مسخره می گیرد و قلبش سنگ می شود، یکی سوال را انکار می کند و فراموشی می گیرد، یکی هم شاید آنقدر شهامت و صداقت از خود نشان دهد تا جواب را بالاخره پیدا کند و آرام بگیرد.
ایو انسلر می گوید، «قدم اول بیرحمانه زیر سوال بردن خود است، جستجوی دلایل و محرکهای رفتار متجاوزانه خود.» چرا آن کار را کردم؟ چه چیز من را قادر ساخت که خطوط قرمز را زیر پا بگذارم و به روح و جسم دیگری تجاوز کنم؟ آیا اصلا خط قرمزی برای خود متصور بودم و هستم؟ چرا انسان در ارتباط با دیگری به خط قرمز نیاز دارد؟ آیا برای دیگری ارزش و حرمتی برابر با خود قائل بودم و هستم؟ آیا اصلا برای خود ارزش و حرمتی به عنوان انسان قائل بودم و هستم؟ چه چیز در من و دیگری مشترک است؟ چه چیز در گذشته من، در کودکی من، در محیط پیرامون، فرهنگ سمی و جامعه اطراف من بود که من را به این سمت سوق داد؟ به نظر می رسد محسن نامجو این قدم اول را تا حدی برداشته است، آنجا که صحبت از تراپی خود، عقده های شخصی و فرهنگی، خودکاوی و مطالعه درباره خشم خود، عدم آموزش و روابط صحیح در یک فرهنگ هزاران ساله مردسالار می کند. فرهنگ دیروز و امروز ایران چه در خود دارد که بسیاری از مردان را قادر می سازد خطوط قرمز حریم دیگری (زن) را به راحتی زیر پا بگذارند؟ آیا مشکل فرهنگ ما این است که اتفاقا خطوط قرمزی در ذهن مردان ما در ارتباط با زنان تصویر و تصور نشده است؟ خطوط قرمز من در رابطه با دیگری چیست؟
پس از به راه افتادن موج افشاگری آزار جنسی در شبکههای اجتماعی فارسیزبان، شاهد بودیم که درک عمومی نسبت به معنای رضایت تا چه حد برآمده از مناسبات قدرت مردسالارانه و متأثر از تفکرات قالبی در حوزۀ جنسیت است. از دید عدهای «خودش خواسته بود چون به خانۀ مرد رفته بود» کفایت میکند تا رضایت قطعی زن نسبت به هر آنچه ممکن است رخ بدهد قلمداد شود. برساخت مسلط از متجاوز همچنان مردی غریبه است که در تاریکی حملهور میشود و وحشیانه تجاوز میکند. موقعیتی خشونتآمیز که فقدان رضایت در آن محرز و سرراست است. اما بالاترین آمار تجاوز مربوط به موقعیتهایی خاکستری است که مرزهای غالب رضایت جنسی دگرگون میشود. موقعیتهایی که مرتکبْ همکلاسی، دوست، همسر، دوستپسر و یا آشنای دور فرد بازماندۀ خشونت است.
در ادبیات رضایت جنسی، بر سر تعریف این مفهوم و چگونگی اظهارش در رابطۀ جنسی نهتنها توافقی وجود ندارد که گاه رویکردهای متعارضی نیز به چشم میخورد. این در حالی است که بسیاری از متونی که بر خشونت جنسی تمرکز دارند از تصریح مفهوم و مرزهای رضایت امتناع کرده و معنای آن را به درک و برداشت مخاطب واگذار کردهاند. در برخی متون و قوانین، ماهیت جنسیتی رضایت مفروض گرفته شده است، یعنی این زن است که به مرد رضایت میدهد و نه برعکس. رضایت مرد همواره حاضر و برخاسته از «غریزۀ مردانه» او بدیهی فرض میشود. به این ترتیب بحثی از رضایت مرد نسبت به زن و رضایت در سایر روابط جنسی در دنیای مدرن به میان نیامده است...
از مطلب «معمای رضایت»
نوشته غنچه قوامی
از شماره ۴۱ زنان امروز.
لینک خرید این شماره: store.zananemrooz.com
آنچه در مورد حرمسرا نمیدانیم؛
کار و مهارتآموزی در حرمسرای ناصری
🖋️ مریم دژمخوی
در نگاه عوامانه و رایج حرمسرا به مثابه عشرتکده بازنمایی میشود، محل عیش و نوش شاه، مکانی تحت سلطه سکسوالیته مذکر. در این قلمرو سلطه، زنان به مثابه ابژههای منفعل و اسباب عیش تفسیر میشوند. شق دیگری از بازنمایی حرمسرا که به ویژه در تاریخنگاری کلاسیک همچنان مقبول است، زنان حرم را بیکارگانی خبیث و دسیسهچین میداند که شاهان را زیر سلطه خود گرفته، دائماً در حال تحریک و اجرای نقشههای پلیدند. یکی از نمونههای شاخص این رویکرد ماجرای سوزاندن تخت جمشید به دست اسکندر مقدونی به تحریک معشوقهاش است. در تاریخنویسی وطنی مهدعلیا نمونه تمام و کمالی از زن دسیسهچین فاسد را به نمایش میگذارد. اما آیا زنان حرمسرا، فراتر از این تصاویر، به فعالیت دیگری نیز میپرداختند؟
لیلا احمد پژوهشگر برجسته که درمورد زنان در امپراتوری عثمانی به ویژه مصر پژوهش میکند اولین بار در مقاله کوتاهی به انتقاد از بازنمایی اروتیک اروپاییان از حرمسرا پرداخت. وی خاطر نشان میکند که قوممحوری اروپایی باعث تحمیل انگارههای فرهنگی اروپایی بر حرمسرا و ارایه تفسیری اروتیک و جنسی از حرمسرا شده است.
درواقع مطالعات جدید نشان میدهند که حرمسرا یک نظام بروکراتیک در دستگاه سلطنت اسلامی بوده است که فعالیتهای متنوع و مختلفی در آن صورت میگرفته است. تجارت و کسب و کار، مشارکت سیاسی مستقیم و پذیرفتن زنان نماینده خارجی، برگزاری مراسم و میهمانیهای ازدواج و تهیه جهیزیه و برگزاری کارگاههای آموزشی بخشی از فعالیتهای ناشناخته مانده در حرمسرای دوره ناصری است.
بخش عمده زندگی زنان حرمسرا در میان همجنسان خود میگذشت. زندگی دسته جمعی و مشارکت در کارها و وجود تقسیم بندیهای اداری حرم را به شهرکی قانونمند تبدیل کرده بود. به نظر میرسد یکی از برنامههای روزانه در حرمسرا یادگیری مهارتهای مختلف هنری بوده است. درواقع زنان بخشی از لباسها، تزئینات لباس، و حتی فرش و پشتی مورد نیازشان را خودشان تولید میکردند. حتی بخش عمده مواد غذایی و اقلام مصرفی (به ویژه شربت و انواع شیرینی) در زندگی روزانه و به ویژه جشنها و مجالس به دست خود زنان تهیه میشد.
▪️از بخش تاریخ شماره ۴۱ «زنان امروز».
لینک خرید این شماره:
Store.zananemrooz.com
پیچیدگی تجربۀ ایرانی جنبش منـهم در کجاست و چرا هر قصهای که از ایران روایت میشود استثنا و متفاوت فهم و نقد میشود؟ مسئله نادیده گرفتن ویژگیهای خاص ایران و اثراتش بر جنبش منـهم نیست، بلکه سؤال اینجاست که آیا این جنبش، جنبشی «غربی» و بالادستی است و نمیتواند به تغییر اجتماعی پایدار بینجامد؟
استثناگرایی ایرانی در تلاقی ایدئولوژیهای ملی و جنسیتی سالهاست که زن ایرانی را در سلسلهمراتب جنسیتی قدرت در جایگاه فرودست قرار داده است. استثناگرایی ایرانی همان تفکری است که جملههای روزانهمان را با «هیچ جای دنیا بهجز ایران ...» آغاز میکند، همان نگاهی است که فرهنگ ایرانی را غنی و برتر میشمارد، اما ایرانی را «بیفرهنگ» و عقبمانده میداند. به عبارت دیگر، چنین ایدئولوژی متقاطعی تعلیقدهنده و بازدارندۀ تحرک اجتماعی است.
در سطحی دیگر، استثناگرایی ایرانی آن ایدئولوژیای است که زن ایرانی را مقابل یک کلّ برتر خارجی/غربی قرار میدهد. روایتهای آزاری که در رسانههای اجتماعی شکل میگیرند همچون کنشی اتصالی (که برخی آن را کنش هشتگی هم نامیدهاند) این کل را به اجزایی متفاوت اما در پیوند با یکدیگر تبدیل میکنند و، با غالب کردن خواست جمعی زنان بر سیاستها و ساختارهای اجتماعی، به رهاییبخشی و تغییر میانجامند.
شیما وزوایی در مقاله «بیرون از قاب هشتگ»، با بررسی جنبش منـهم و موج اخیر آن در ایران از منظر رسانه و ارتباطات در تلاش است نشان دهد نگاه به جنبش منـهم بهمثابۀ کنش اتصالی در شبکههای اجتماعی چطور میتواند خاست جمعی زنان ایرانی علیه آزار جنسی را از قابهای کلیشهای متصور برای زن ایرانی برهاند و همزمان آن را در پیوند با دیگر امواج و اشکال این جنبش بینالمللی در کشورهای دیگر بهویژه جهان جنوب قرار دهد.
از بخش اجتماعی شماره ۴۱ «زنان امروز».
لینک خرید این شماره :
store.zananemrooz.com
« آیا آزاردیده میتواند سخن بگوید؟»
🖋️ آتنا کامل
حالا دیگر نُه ماه از آغاز آنچه جنبش منـهم ایران شناخته میشود، میگذرد. اگرچه آزارهای جنسی و تلاش برای مقابله با آن مدتها پیش از شکلگیری این جنبش وجود داشت، نامگذاری مجدد جنبش ذیل جریانی همهگیر به ما امکان نزدیکتر شدن به تجربیات ما را داد. در این مدت زنان زیادی روایت آزارشان را در محیطهای کاری یا شخصی به اشتراک گذاشتند. زنانی از سنین مختلف، شناختهشده یا گمنام اما اغلب از طبقۀ متوسط، تحصیلکرده و با امکان دسترسی به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی. از نقدهای مهمی که تا اینجا به این جریان وارد شده، در انحصارماندگی و قشربندی اجتماعی آن است. به این معنا که موفق نشده زنان از طبقات و گروههای مختلف اجتماعی را در خود ادغام کند. نبود مشارکت در جنبش منـهم دلایل مختلفی دارد که در اینجا آنها را در دو محور اصلی دستهبندی میکنیم: نتوانستن و نخواستن. گفته میشود برخی زنان «نمیتوانند» یا «نمیخواهند» در جنبش منـهم مشارکت کنند. البته عدهای نیز معتقدند کسی از آنها نخواسته است. به این معنا که آگاهیرسانیِ وسیعی دربارۀ این جنبش، اهدافش و طریقۀ مشارکت در آن صورت نگرفته است. بسیاری از زنان ممکن است از وجود چنین جنبشی بیاطلاع باشند، چه رسد به مشارکت در آن.
از بخش اجتماعی شماره ۴۱ «زنان امروز».
لینک خرید این شماره:
Store.zananemrooz.com
@zanan_emrooz
▫️آناهیتا در بحران؛ حذف نقش زنان به مثابه مالک و نگهبان آب
🖋️ لیلا پاپلی یزدی
مسئله آب در پیوست با اقتصاد و وضعیت وخیم زیست محیطی ایران مسئلهای بسیار مهم است. به لحاظ تاریخی، آناهیتا، ایزدبانوی آبهای جهان در ایران باستان، نمادی از زنان بسیاری در فرهنگ ایرانی با وظایف مشابه است. اسناد نشان میدهند که زنان تا همین سده پیش نگاهبانان آب بودهاند و در نقاطِ مختلفی از ایران وظیفۀ بازیابی، مالکیت و توجه به قنات و تأسیسات آب برعهده آنها بوده است.
تأسیسات آب به ویژه قنات و سهم آب از طریق مهریه، هبه و همچنین ارث به زنان انتقال مییافته است. زنان از یکسو از این امکان در راستای بهبودِ زندگیِ خود و خانوادهشان استفاده میکردند و از سوی دیگر، درست به همین دلیل، تلاش میکردهاند موجودیت قنات و تأسیسات آب، موجودیتی پویا باقی بماند. پویایی و برقرار ماندن آب در درازمدت باعث میشده که زن تاحدی قدرت اقتصادی داشته باشد و از سوی دیگر در یک مقیاس کلیتر، اعمال قدرتِ زنان بر فعالیتهای کشاورزی به عنوان یکی از روشهای جدی معیشت در مناطق خشک را تضمین میکرده است و نقشی فراتر از مادرانگی در سازوکار معیشت به زنان میبخشیده است.
با وجود این، در هشت دهه گذشته به تناوب فشارهای اجتماعی بر زنان در خانهنشین کردن آنها نقش عمده داشته است. سیاستهایی مانند کشف حجاب، تخته قاپو کردن عشایر، اصلاحات ارضی، حجاب اجباری، کاهش نرخ اشتغال زنان، همراه با استفاده از فشارهای مختلف سیاسی و اجتماعی و سرکوب، همراستا با رویدادهای دیگری مانند جنگ ایران و عراق موجب شده تا فضای کسب و کار مردانهتر شود و از سوی دیگری مهاجرت به شهرها رشد بیرویه پیدا کند.
آب، نگاهبان خود را از دست داده است و از اینرو غریب نیست اگر در حالِ احتضار باشد. آنچه مورد تأکیدست، نه تکعاملی بودن وضعیت وخیم آب در ایران که اشاره به نقشِ تغییر رژیم جنسیتی در وضعیتی است که امروز با آن مواجهیم. تغییر سیاستهای جنسیتی به ویژه در فرایند پنجاه سال گذشته و سرکوب زنان، تنها بر زندگی زنان اثر نداشته است بلکه با تغییر در سننی همراه بوده که محیط زیست سرزمین ایران را برای سدهها پایدار نگاه داشته بودند. چهره بیابانیشده حاشیه روستاها، روستاهای متروکِ رهاشده که زوزه شغالان از آنها به گوش میرسد و قناتهای لایروبی نشده بیصاحب مانده که هر روز خبر نشست یکی از آنها را میشنویم، پشت صحنه هولناکی دارند که بخشی از آن به سناریوی دهشتآور سلبِ مالکیت از زنان بازمیگردد.
▪️از بخش تاریخ شماره ۴۱.
لینک خرید این شماره:
Store.zananemrooz.com
#خبر_از_زنان
🗞 سه دختر متهم به قتل پدرشان قربانی بودهاند
سه خواهر ۱۷، ۱۸ و ۱۹ سالهی روس که به اتهام قتل پدرشان در سال ۲۰۱۸ دستگیر شده بودند، قربانی شناخته شدند.
جسد پدر دخترها در حالی پیدا شد که از ناحیهٔ سینه و گردن مورد اصابت چاقو قرار گرفته بود.
الکسی پارشین، وکیل خواهران خاچاتوریان در گفتوگو با خبرگزاری تاس گفته است که با این روند امیدوار است اتهام این سه خواهر از قتل عمد به دفاع مشروع تغییر کند.
@zanan_emrooz
دختر کنار پنجره تنها نشست و گفت:
ای دختر بهار حسد میبرم به تو
عطر و گل و ترانه و سرمستی تو را
با هر چه طالبی بهخدا میخرم ز تو
بر شاخ نوجوانِ درختی شکوفهای
با ناز میگشود دو چشمان بسته را
میشست کاکلی به لب آب نقرهفام
آن بالهای نازک زیبای خسته را
خورشید خنده کرد و ز امواج خندهاش
بر چهر روز روشنی دلکشی دوید
موجی سبک خزید و نسیمی به گوش او
رازی سرود و موج بهنرمی از او رمید
خندید باغبان که سرانجام شد بهار
دیگر شکوفه کرده درختی که کاشتم
دختر شنید و گفت چه حاصل از این بهار؟
ای بس بهارها که بهاری نداشتم
خورشید تشنهکام در آن سوی آسمان
گویی میان مجمری از خون نشسته بود
میرفت روز و خیره در اندیشهای غریب
دختر کنار پنجره محزون نشسته بود
باشد که این بهار نوروزی شود برای مردمانی که بهارهاست بهاری نداشتند. 🌱
#خبر_از_زنان
🗞 خواهر رهبر کرهٔ شمالی خطاب به آمریکا: برای خودتان دردسرسازی نکنید!
کیم یونگ اون، خواهر رهبر کرهٔ شمالی یک روز قبل از اعلام مواضع رسمی دولت جدید آمریکا در قبال کرهٔ شمالی به آمریکا هشدار داده است که برای خود دردسرسازی نکند.
او در ادامهٔ صحبتهایش از رزمایش نظامی مشترک کرهٔ جنوبی و آمریکا انتقاد کرد.
🗞 جنسیتزدهترین اظهار نظر در ژاپن متعلق به کیست؟
بر اساس نظرسنجی اینترنتی که گروه نائوسپس در ژاپن انجام میدهد، جنسیتزدهترین اظهار نظر در سال ۲۰۲۰ متعلق به میو سوگیتا، نمایندهٔ محافظهکار حزب لیبرال در مجلس است که گفته بود زنان دربارهٔ خشونت جنسی دروغ میگویند.
ردهٔ دوم این لیست متعلق به یوشیرو موری، ریاست سابق کمیتهٔ المپیک این کشور بود که زنان را وراج خواند.
🗞 اولین وزیر زن سرخپوست در کابینهٔ بایدن
دب هالند، اولین وزیر کابینه در تاریخ آمریکاست که از بین بومیان این کشور به این سمت برگزیده شده است.
آمریکاییان بومی کمتر از دو درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند.
🗞 کارشناس صداوسیما: اشتغال و تحصیل زنان، ابزاری برای کنترل جمعیت است
حسین مروتی، کارشناس حوزهٔ جمعیت صداوسیما در برنامهای گفته است که اشتغال و تحصیل زنان از برنامههای استکبار جهانی برای کنترل جمعیت است.
او در ادامه گفت: «من مخالف اشتغال و تحصیل زنان نیستم اما باید بازنگری در طرح این مسئله برای کنترل جمعیت شود و با توجه به این سیاستگذاری شرایط ازدواج را برای بانوان دانشجو فراهم نمیشود. نیازمند ساماندهی فضای اشتغال و تحصیل زنان هستیم و در یک بعد این مسئله باید شرایط را سازگار کنیم که افراد همزمان با تحصیل و اشتغال فرزندآوری داشته باشند و بعد دیگر این هست که همه مشاغل برای خانمها مناسب نیست.»
🗞 تیم شهرداری سیرجان خانم گل شد
تیم فوتبال زنان شهرداری سیرجان با پیروزی سه بر هیچ مقابل سپاهان اصفهان، توانست عنوان قهرمانی مسابقات لیگ برتر فوتبال زنان را به دست بیاورد.
این تیم توانست با ۲۲ گل، خانم گل لیگ این مسابقات شود. این بازیها در صدا و سیما پوشش داده نشد.
🗞 قانونی برای جلوگیری از رابطه بین محارم زیر ۱۸ سال در فرانسه
نمایندگان پارلمان فرانسه به قانونی برای تعیین سن برای رضایت جنسی رأی دادهاند.
به موجب این قانون رابطهٔ جنسی بین افرادی که رابطهٔ خونی داشته باشند و یکی از طرفین کمتر از ۱۸ سال داشته باشد، ممنوع است.
این اتفاق در پی رسواییهای جنسیای رخ داد که سبب واکنش شدید افکار عمومی شد.
اگرچه رابطهٔ جنسی بین محارم در جامعهٔ فرانسه قبیح شمرده میشود اما طبق قانون جرم نیست.
🗞 آنگلا مرکل در آستانهٔ شکست
نتایج انتخابات ایالتی برای اتحادیهٔ دموکرات مسیحی آنگلا مرکل نتایج مثبتی را به دنبال نداشته است به طوری که یکی از اعضای این حزب از این نتایج با عنوان زنگ بیدارباش یاد کرده است.
البته تنها ۶ ماه تا انتخابات سراسری باقیمانده است. انتخاباتی که مشخص میکند چه کسی قرار است جانشین آنگلا مرکل شود.
گفته میشود یکی از دلایل شکست این حزب در آلمان، سرازیر شدن مهاجران غیرقانونی و عدم مدیریت صحیح ورود این حجم از جمعیت بدون تخصص به این کشور است.
🗞 مرگ ملکهٔ پیست نوربرگ بعد از ۴ سال مبارزه با سرطان
سابین اشمیتز، رانندهٔ مسابقات اتومبیلرانی آلمان و مجری برنامهٔ تخته گاز شبکه بیبیسی، پس از ۴ سال مبارزه با سرطان، در سن ۵۱ سالگی درگذشت.
از او به عنوان ملکهٔ پیست نوربرگ یاد میشد. پیست نوربرگ در حساب رسمیاش در شبکههای اجتماعی با انتشار بیانیهای، مرگ وی را تائید کرده است.
🗞 استخدام زنان سرپرست خانوار در وزارت دفاع افغانستان
وزارت دفاع افغانستان زنانی را که شوهران یا یکی از مردان خانوادهٔ آنان در جنگ با طالبان شهید شدهاند در کارگاههای خیاطی لباسهای نظامیان، به کار گرفته است.
حقوق ماهانهٔ این افراد ۱۲ هزار افغانی معادل ۱۵۵ دلار آمریکاست و به برخی از آنان یک واحد آپارتمان نیز تعلق گرفته است.
@zanan_emrooz