Zanan Emrooz is a monthly Persian-language journal on women's issues Contact: zananemroozonline@gmail.com —————————- www.zananemrooz.com Instagram:zananemrooz Telegram:@zanan_emrooz —————————- WhatsApp: 09391367724
در بخش هنر شماره ۴۹ «زنان امروز» میخوانید:
«قهرمان شکستخوردهای که از بنبست عبور میکند»
گفتگو با مژگان ایلانلو، مستند ساز، درباره مستند هزار زن
🖋️ فرشته حبیبی
مژگان ایلانلو در مستند هزار زن، دورۀ کوتاه پرشوری در کشتی زنان را به تصویر کشیده که به دلیل الزام فدراسیون جهانی کشتی به حضور زنان و طراحی لباس اسلامی برای کشتی زنان، امکان حضور آنان بر روی تشک رقابتهای کشتی فراهم شده است. در این گپوگفت به تجربۀ او در زمان ساخت فیلم، محدودیتهای اجتماعی و خانوادگی، و نادیدهانگاری سیستماتیک که منجر به حذف زنان از عرصۀ ورزشهای ظاهراً مردانه همچون کشتی شده پرداختهایم.
«وقتی متهم زن است»
نگاهی به فیلم آناتومی یک سقوط، برنده نخل طلای جشنواره کن ۲۰۲۳
🖋️ آرمین اعتمادی
ساندرا، زنی ۴۰ ساله، نویسندهای موفق است که به همراه شوهرش ساموئل در یک کل دورافتاده در فرانسه زندگی میکنند. کشف جسد بیجان ساموئل که از اتاق زیرشیروانی خانه به پایین سقوط کرده سرآغاز ماجراهایی است که چیستی حقیقت را نشانه میگیرد. بازوهای کشف حقیقت و ابزارهای حل معما گاهی بسیار ناچیز و کمبضاعت و سهلانگارند؛ بهخصوص وقتی که متهم زنی باشد که معیارهای عرفی زنانگی را برنمیتابد. درمورد چنین زنی، قانون بهعنوان مجری عدالت از همان ابتدا با پیشفرض گناهکار بودن زن پیش میرود.
«رستگاری نسلی از مردان آزارگر»
مینوی سازی زنان و عقده گناه مردان در فیلم جنگل پرتقال
🖋️ معصومه گنجهای
سینمای ایران هنوز از زیر سایۀ تلقی فراگیر از زن بهسان دستاویزی برای رستگاری مرد بیرون نیامده است. با وجود استثناهای چشمگیر، میتوان بهروشنی دید که گرایش به نمادسازی از زن همچنان پابرجاست. این گرایش، که شاید بتوان از آن به «مینویسازی زنان» تعبیر کرد، گویی پاسخی است به نیازی مردانه که در سینما بازتابهای تصویری و شنیداری داشته؛ نیازی که مردانگی در چند دهۀ اخیر به پالودن، رستگاری و بخشیده شدن گناهانش پیدا کرده است. جنگل پرتقال ساختۀ آرمان خوانساریان یکی از واپسین نمونههای همین سوگیری در پیرنگهای مردمحور سینمای ایران است.
«دیگر تکرار دروغ، سخت است»
درباره کیک محبوب من ساخته مریم مقدم و بهتاش صناعیها
🖋️ مینا اکبری
کیک محبوب من با موضوعی اجتماعی و روایتی شفاف از مسائل پیچیدۀ زندگی میانسالی پرده برمیدارد. این فیلم، با بازی لیلی فرهادپور و اسماعیل محرابی، داستان زندگی زنی ۷۰ ساله به نام مهین است که تلاش می کند با پیدا کردن یک همنشین، وقتی را مطابق خواسته و علاقهاش با مردی همسن خود در خانهاش بگذراند. روایت این فیلم از زاویۀ نگاه زنی بهعنوان شخصیت اصلی است که فاقد ویژگیهای ستارگان و قهرمانان زن در سینمای جریان اصلی است.
لینک خرید این شماره:
store.zananemrooz.com
@zanan_emrooz
آنتیگونه، قهرمان نمایشنامۀ تراژیک در یونان باستان، راه درازی را در تاریخ طی میکند تا در زبان و ادبیات سیاسی فمینیستی امروز، جایگاهی تازه بیابد و نماد وضعیت دوگانۀ سوژگی زنانه در برابر امر سیاسی شود. «وضعیت آنتیگونه» هم تاریخی است، از آنجهت که شاهد تکرار نمونههای واقعی آن در طول تاریخیم و به این معنا، در اینجا و اکنون ما، در چهره و ژست مادران، خواهران و همسران سوگوار برای آرمانخواهانی که در راه هدفشان در مبارزۀ سیاسی کشته میشوند قابل شناسایی است، و هم نمادین، از آن جهت که بهعنوان یک تیپ، امکانِ اجرا و بیان کامل خویش را مییابد: او در برابر پادشاه مستبد و فالوسمحور، قرائت خود از قانون را بهتمامی، بیان و اجرا میکند. آنتیگونه زن سوگواریست که از قانون مردانهی حاکم سرباز میزند: تمرد میکند، از این تمرد دفاع میکند و به مجازاتِ مرگ تن میسپارد تا از یک امکانِ مقاومت اخلاقی، از نیروی پاسداشتِ زندگی، در برابر قانون خودبنیادِ حاکم مستبد، دفاع کند.
در پرونده تاریخ شماره ۴۹ مجله زنان امروز، از چند منظر به «وضعیت آنتیگونه» پرداختهایم:
هلن اولیایینیا در مقاله «آنتیگونهها؛ حقیقتی بیزمان» به فراز و نشیبهای کلیدی نمایشنامه آنتیگونه پرداخته است و روایت این نمایش را از منظر تقابل دو نیروی حق و قدرت بررسی میکند. او در این مقاله، شرح خواندنیی از تقابل کرئون و آنتیگونه ارائه میدهد.
مهدی سلیمی در «دو روایت از فیگور آنتیگونه» دو خوانش از منظر هگل و باتلر از تراژدی آنتیگونه را بررسی کرده است. او با نگاهی به وجوه نظری و منفعلانۀ فیگور آنتیگونه در آثار هگل و وجوه عملی و کنشگرانۀ این فیگور در خوانش باتلر، تقابل موضع فمینیستی با خوانش هگلی را شرح میدهد.
مریم رضایی در مقاله «آنتیگونه؛ از زن سوگوار تا سوژۀ سیاسی» به برداشتها و تفاسیر فمینیستی از ژست و کنش آنتیگونه به مثابۀ یک مبارزۀ سیاسی زنانه پرداخته است. او نشان میدهد که چگونه آنتیگونه در خوانشهای متفکران فمینیست همچون ویرجینیا ولف، ایریگری و... برهم زنندۀ انحصار مردانه در زبان و کنش سیاسی است.
وحید میرهبیگی در «وقتی آنتیگونه مرد است؛ دیدگاه نوکت سیرمان در مورد فمینیسم کرد» با ترجمه و تلخیص مقاله سیرمان، با خوانش روایت آنتیگونه به عنوان تقابل بین قانون مستبدانه و تخطی اخلاقمحور، و با نظر به مبارزۀ جنبش کرد در برابر دولت ترکیه، نشان میدهد که این جنبش چگونه به طرح دموکراسیی زنانهشده پرداخته است. سیرمان میگوید برای سوژهای که در مرگسیاست واقع شده، چارهای جز تخطی نمیماند.
لینک خرید شماره ۴۹ «زنان امروز»:
store.zananemrooz.com
@zanan_emrooz
شماره ۴۹ مجله «زنان امروز» منتشر شد. در این شماره میخوانید؛
جامعه:
بحران اشتغال در ایران: پروبلماتیک زنانه
🖋️ سمیه قدوسی
پیامدهای جنسیتی رسمیسازیِ فعالیتهای غیررسمی
همۀ پیچها با یک آچار باز نمیشوند!
🖋️ جایاتی گوش، ترجمه و تلخیص: وحید میرهبیگی
شیءانگاری جنسی، تنهایی و تکیهگاهی به نام «خود»
🖋️ آیلا عراقی
چند روز در دامنه
معاشرت با چند تن از اهالی روستای لیوس
🖋️ نگین بنیعامریان
__
تاریخ:
آنتیگونهها؛ حقیقتی بیزمان
🖋️ هلن اولیایینیا
دو روایت از فیگور آنتیگونه
🖋️ مهدی سلیمی
آنتیگونه: از زن سوگوار تا سوژۀ سیاسی
🖋️ مریم رضایی
وقتی آنتیگونه مَرد است
دیدگاه نوکت سیرمان دربارة فمینیسم کُرد
🖋️ ترجمه و تلخیص: وحید میرهبیگی
__
هنر:
قهرمان شکستخوردهای که از بنبست عبور میکند
گفتوگو با مژگان ایلانلو، مستندساز، به انگیزۀ ساخت فیلم مستند هزاران زن
🖋️ فرشته حبیبی
وقتی متهم زن است
نگاهی به آناتومی یک سقوط، برندۀ نخل طلای جشنوارۀ کن ۲۰۲۳
🖋️ آرمین اعتمادی
رستگاری نسلی از مردان آزارگر
مینَویسازی زنان و عقدۀ گناه مردان در جنگل پرتقال
🖋️ معصومه گنجهای
دیگر تکرار دروغ، سخت است
دربارۀ کیک محبوب من ساختۀ مریم مقدم و بهتاش صناعیها
🖋️ مینا اکبری
__
ادبیات:
مروری بر سی سال ترجمۀ ادبی در گفتوگو با مژده دقیقی
ترجمۀ ادبی بدون عشق پیش نمیرود
🖋️ امیلی امرایی
ای بس بهارها که بهاری نداشتیم
نگاهی به بهاریهسرایی در شعر زنان ایران
🖋️ مریم سیّدان
فمینیسم تدافعی
گریز از جنسیت زنانه در آثار نویسندگان زن
🖋️ مهشاد شهبازی
طعم خاک
🖋️ لین شَرِن شوارتز، ترجمۀ مژده دقیقی
لینک خرید این شماره:
http://store.zananemrooz.com/محصول/نسخه-چاپی-شماره-۴۹/
(سفارشها بعد از تعطیلات نوروز ارسال میشوند)
صاحبامتیاز، سردبیر ومدیر مسئول: شهلا شرکت
دبیران:
|جامعه: آتنا کامل
|تاریخ: مریم رضایی
|هنر: فرشته حبیبی
|ادبیات: شورای نویسندگان
|ویرایش: هایده عبدالحسینزاده
|وبسایت و شبکههای اجتماعی: رابعه حیدرنژاد
|عکس: امیر جدیدی
دیدبان آزار برگزار میکند:
همایش مجازی به مناسبت روز جهانی زنان، در تاریخ ۲۴، ۲۵ و ۲۶ اسفند.
زمانهای درجشده به وقت ایران است. لینگ گوگل میت برای حضور در برنامه به زودی در دسترس عموم قرار میگیرد.
* سروناز احمدی ارائه ندارد و متنی از او که در اردیبهشتماه ۱۴۰۰ نوشته شده توسط پنلگردان ارائه میشود.»
اشغال فمینیستیِ فضای تحت اشغال
همراه گزیدهای از کتاب گفتوگوهایی با زنان رادیکال فلسطینی
✍️ شیما وزوایی
شنیدن، نوشتن، و بلند کردن صدای زنان فلسطینی این روزها سختتر از همیشه است. روزهایی که حتی نمیشود دقیقاً دانست که روزنامهنگاران، هنرمندان، پرستاران و شاعرانی که در غزه میشناختیم هنوز زنده هستند یا نه. حسابهای کاربری آنها در شبکههای مجازی خاموش میشود و گاهی تنها از کامنتهای زیر آخرین پست میفهمیم که در بمباران خبرها، بمبارانی به زندگی آنها پایان داده است. کتاب گفتوگوهایی با زنان رادیکال فلسطینی که کالکتیو Shoal در تابستان ۲۰۲۱ منتشر کرده است در چنین روزهایی به دست من رسید. این کتاب شامل گفتوگو با ۱۰ زن فلسطینی از غزه، کرانۀ باختری و دیاسپورا است. کتابی که با از میان بردن تصورات کلیشهای دربارۀ تصویر زن فلسطینی باعث میشود فکر کنیم: «آیا صداها هم اشغال میشوند؟»
کتاب پاسخی به این پرسش است که چطور میتوان در جامعۀ فلسطین یک زن رادیکال بود و برای رهایی مبارزه کرد. جنبشهای همبستگی با فلسطین معمولاً مبارزۀ فلسطینیها را تنها از یک منظر یعنی مبارزه با اشغال اسرائیل مورد توجه قرار میدهند. این تقلیل مانعی برای دیدن، شنیدن و پذیرفتن زنان فلسطینی بهعنوان همرزمان و رفقای انقلابی و مبارزۀ متقاطع آنها برای دنیایی بهتر و علیه اقتدارگرایی، برتری سفیدپوستی، پدرسالاری، سرمایهداری و کنترل دولتی است.
این مطلب را در سایت «زنا امروز» بخوانید:
zananemrooz.com/article/اشغال-فمینیستیِ-فضای-تحت-اشغال/
#الهه_محمدی و #نیلوفر_حامدی دقایقی پیش از زندان آزاد شدند.
@zanan_emrooz
در بخش ادبیات این شمارۀ «زنان امروز» میخوانید:
▪️زنددخت، دختر ایران
بیداری در جامعهای خوابزده
🖋️ یاسمن آرنگ
▪️نگاهی بر رمان طوبا و معنای شب
لیلیت: روح ازلی طبیعت زنانه
مدفون در تاریخ مذکر
🖋️ مهشاد شهبازی
▪️از مستندنگاری تا داستاننویسی در آثار سوتلانا الکسیویچ
صدای آدمهایی که عدد و رقم شدهاند
🖋️ عطیه رادمنش احسنی
▪️نقدی بر رمان بیپایانی
نه سر پیدا و نه پایان پدیدار
🖋️ مریم سیّدان
در شماره جدید مجله «زنان امروز میخوانید»:
بخش تاریخ این شمارۀ مجلۀ «زنان امروز» در قالب دو مقالۀ تفصیلی، به تاریخ فقه در موضوع حجاب پرداخته است. ظاهراً نزول آیات حجاب در قرآن سرآغاز اجرای حکم پوشش در باب زنان بوده است. با این حال، از آنجایی که حدود پوشش به صورت روشن و دقیق بیان نشده بود، این امر محل اختلافات تاریخی در بین مفسران و فقها در قرون بعدی شد. این اختلافات بهگونهای بود که بهنظر میرسید شکل و حدود پوشش بیشتر تحت تأثیر عرف زمان خود بوده است. در مقالۀ «تحول و تطور حجاب زنان در فقه» نادیا جمالی به شکل مبسوط به این اختلافات تاریخی در حوزهی فقه پرداخته است.
شیرین کریمی در مقالۀ «فاطمه مرنیسی؛ ایستاده بر مرزها و در مقابل مرزها»، به یکی از مهمترین نظریهپردازان فمینیست در حوزۀ تاریخ حجاب در اسلام پرداخته است. مرنیسی که ازجمله منتقدانی بود که توانست دیدگاههای زنان کشورهای عرب آزاد شده از استعمار غرب را وارد فرهنگ عمومی فمینیسم جهانی کند، با تمرکز بر دین اسلام و تأثیرش بر زندگی زنان مسلمان عرب مینوشت. او در تحلیل نگرش مسلمانان در مورد آزادی زنان و محدودیتهای آن، از موضعی مردسالارانه و مشابه با دیگر جوامع مردسالار پرده برمیدارد و نشان میدهد که چطور تفسیر مردسالارانه از فقه، با هدف کنترل زنان در دورههای مختلف، محدودیتهای متفاوتی برای پوشش زنان در نظر میگرفت.
شمارۀ جدید مجلۀ «زنان امروز» منتشر شد.
لینک خرید:
store.zananemrooz.com/محصول/نسخه-چاپی-شماره-۴۸/
@zanan_emrooz
شوهرکشی جرمی است که در دو دهۀ گذشته شاهد افزایش تدریجی آن بودیم و فعالان زن بارها دربارۀ عوامل زمینهساز آن بحث کردند. آمار دقیقی از شوهرکشی در ایران نداریم اما به گواه زنانی که پایشان در سالهای مختلف به زندان باز شده، شوهرکشی در بندهای عمومی زنان از دهه ۸۰ به ۹۰ رشد چشمگیری داشته است. هنگامی که جرمی رو به افزایش میرود، توجه به زمینۀ وقوع آن به جای حذف عاملانش میتواند کارسازتر باشد.
طلاق نخستين راهحلی است كه براي خلاصی از زندگي دشوار یا خشونتآمیز ميتوانست به ذهن زنان قاتل برسد. سؤال سادهای است که بپرسیم پس چرا این قاتلان طلاق نگرفتند و کشتند؟ چرا کشتند در حالی که میدانستند کشته خواهند شد؟ به روند حقوقی طلاق و جایگاه زن در آن نگاه کنیم. بر اساس قوانين ايران در صورتی كه زن بخواهد طلاق بگيرد، بايد روند فرسايندۀ چندسالهای را طی كند و در بسیاری موارد با بخشيدن اجباری تمامی حقوق مالی خود و با دستی خالی زندگی مشترك را ترک کند. پروندههایی که رسانهای شدند نشان میدهند که این زنان در کودکی یا نوجوانی ازدواج کردند، فرصت و امکان کسب تحصیلات و مهارت برای استقلال فردی در زندگی نداشتند، شوهرانشان آنها را مجبور به انجام کارهایی مثل انتقال یا فروش مواد مخدر یا خودفروشی کردند، این زنان از شوهرانشان متنفرند و گزینهای برای خروج شرافتمندانه و عادلانه از این شرایط پیشرویشان نمیبینند. در نتیجه شوهرکشی را باید همزمان اجتماعی، حقوقی، مادی و روانی فهمید.
تا زمانی كه خشونت خانگی جرمانگاری نشود و قانون حداقل سن ازدواج نتواند مانع ازدواج دختربچههای ۱۰ تا ۱۴ سال و ۱۵ تا ۱۹ سال شود، نهتنها آمار خشونت در خانواده افزايش خواهد يافت که در کنار کودکهمسر، کودک مادر، کودک مطلقه، باید منتظر افزایش نرخ کودک قاتل هم باشیم.
سالهاست وکلا و فمینیستها هشدار دادند که اين يك قاعده است كه وقتی افراد از اجرای عدالت در دستگاههای مجری آن مستأصل شوند، شخصاً به اجرای آنچه فكر میكند عدالت است، دست خواهند زد. چنين قاعدهای در مورد شوهرکشیِ رو به صعود هم صادق است.
اعدام خشونتآمیزترین حکم علیه زندگی است. به قول اِیمی ای در مقالۀ «نگاهی فمینیستی به مجازات اعدام »، اعدام را باید علیه زندگی و علیه زنانگی دید؛ زنانی که به صورت تاریخی دیگریسازی شدند و در بستری تبعیضآمیز، ناعادلانه، تحقیرآمیز و ناامن زندگی میکنند، در شرایطی گرفتار میشوند که هزینۀ این شرایط را هم خودشان باید بپردازند.
@zanan_emrooz
برای خواندن داستان «کاغذ زرد» و تحلیل آن به سایت «زنان امروز » مراجعه کنید:
http://zananemrooz.com/article/کاغذ-دیواری-زرد/
این داستان در شماره ۵ مجله «زنان» در سال خرید ۱۳۷۱ چاپ شده است.
لینک خرید این نسخه قدیمی:
https://shorturl.at/cHIWX
@zanan_emrooz
🖋️نگین باقری
از موج دوم فمینیسم همواره بخش عمدهای از تلاش زنان معطوف به احقاق حقی بوده که به زبان خودمانی همان حق «بچهدار نشدن» است. اما وقتی زنی دارای معلولیت باشد، ماجرا فرق خواهد کرد؛ این بار حق «بچهدار شدن» یا همان باروری است که از او سلب میشود و باید برای گرفتن آن لباس رزم به تن کند. در طول تاریخ فمینیسم، حتی فعالان حقوق زنان هم سرمایهگذاری زیادی روی حق باروری افراد دارای معلولیت نکردهاند و کمتر در این باره حرف زدهاند. با اینکه جنبشهای فمینیستی و حقوق معلولیت پیوندهای زیادی با هم دارند، جنبشهای زنان کمتر به نیاز و حق باروری زنان دارای معلولیت نگاهی انداختهاند...
ادامه این مطلب را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
http://zananemrooz.com/article/حقی-به-اسم-مادری/
🖋️ آیریس ماریون یانگ،
ترجمه و تلخیصِ منیژه نجم عراقی
خشونت از عادتهای رایج در جامعه است؛ پدیدهای محتوم که همه میدانند رخ میدهد و همچنان رخ خواهد داد، و همواره پسِ ذهن جامعه هست حتی برای کسانی که مرتکب آن نمیشوند.
خشونت نظاممند است زیرا اعضای یک گروه را تنها به خاطر تعلقشان به آن هدف میگیرد. مثلاً، همۀ زنها دلیلی برای ترسیدن از تجاوز دارند. هر مرد سیاهپوستی، بهرغم هر کوششی برای گریز از ستمهای حاشیهنشینی یا بیقدرتی، میداند که از حمله یا آزار در امان نیست. ستمِ خشونت تنها به قربانی آن ختم نمیشود بلکه نگرانی روزمرۀ تمامی اعضای گروههای ستمدیده است که احتمال دارد تنها به دلیل هویت گروهی خود با خشونت روبهرو شوند. زیستن در سایۀ چنین تهدیدی ستمدیدگان را از آزادی و شأن اجتماعی محروم میکند و انرژی او را بیهیچ نیازی به مصرف میرساند.
این مطلب را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
http://zananemrooz.com/article/پنج-چهرۀ-ستمدیدگی/
@zanan_emrooz
ما از حال به گذشته سفر نمیکنیم، گذشته را به حال احضار میکنیم تا از دل یادها و رخدادها، داشتههایمان را پیش چشم آوریم. #یاد_داشت گذرگاهی شیشهای است که میخواهد بر داشتههایمان نور بتاباند.
میخواهیم نشان دهیم از تاریخ سی و دو سالۀ مجله «زنان» چه میتوانیم بیاموزیم؛ در این سه دهه مفاهیم و موضوعات دستخوش چه تغییراتی شدند، کدامیک رنگ باختند و کدام رنگ عوض کردند و به امروز رسیدند. میخواهیم امروزمان را از آینهٔ گذشته نگاه کنیم و تا جایی که ممکن است نشان دهیم چه خوانشهایی از لحظۀ حال میتوان داشت.
تا #زنان را به یاد داشته باشیم...
#یاد_داشت
پروژهای به کوشش:
آتنا کامل
رابعه حیدرنژاد
شیما وزوایی
و سعید فروتن
گفتوگو با مژگان طاهری استادیار دانشکدۀ شهرسازی دانشگاه تهران در رشتۀ مدیریت شهری و ایمان واقفی پژوهشگر مستقل مطالعات شهری. این گفتوگو به منظور بازخوانیِ وقایعی است که از اواخر شهریور از سر گذراندیم. در زمانی که از سرعت حوادث کاسته و فرصت بازاندیشی فراهم بود. در این گفتوگو بحث خشونتپرهیزی در جنبشهای اعتراضی را طرح کردیم و به این پرسش پرداختیم که در شرایطی که معترضان در بستری قهری دست به کنشگری میزنند، چطور میتوانند در عین تلاش برای حفظ جان دیگران، از جان خود نیز حراست کنند. در میدان سیاسیای که خشم و نفرت میتوانند بهراحتی شتاب گیرند، چطور هم آغازگر خشونت نباشیم و آن را ناموجه ادامه ندهیم و هم از خودمان در برابر حملات دفاع کنیم. همچنین تفاوت خیزش ژینا با اعتراضات پیش از آن را به بحث گذاشتیم و در آخر و به طور مختصر به سراغ بحث پرتکرار سازماندهی در جنبشها رفتیم.
متن این گفتوگو که در شماره ۴۷ به چاپ رسید را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
https://zananemrooz.com/article/از-خشونتپرهیزی-تا-مبارزۀ-اخلالگر/
@zanan_emrooz
در بخش ادبیات شمارۀ ۴۹، نخست گفتوگوی خواندنی امیلی امرایی را با مژده دقیقی دربارهٔ سی سال یا بیشتر ترجمهٔ ادبی او میخوانید. سرخط این گفتوگو نظر این مترجم است: ترجمهٔ ادبی بدون عشق پیش نمیرود. مژده دقیقی، که پیش از این نیز سالها مسئولیت بخش ادبیات مجلات زنان و زنان امروز را بر عهده داشته، از پرکارترین و در عین حال گزیدهکارترین مترجمان ادبی در ایران است. او همچنین بیش از یک دهه در حوزهٔ ادبیات زنان مطبوعات ایران جریان ساز بوده است.
موضوع بعدی دربارهٔ بهاریهسرایی شاعران زن ایران، نوشتهٔ مریم سیدان، است با سرخط: ای بس بهارها که بهاری نداشتیم. این مصرعی از شعر دختر بهار سرودهٔ فروغ فرخزاد است. مریم سیدان مینویسد: «بهاریههای مشهور فارسی را، همچون بسیاری دیگر از موضوعات شعری، مردان سرودهاند و اینجا نیز کمتر نامی از شاعران زن در میان است. ادبیات کلاسیک فارسی از سنتهای مردانه برآمده و کمتر مجالی برای حضور زنان در آن فراهم بوده است اگر هم زنی ــ غالباً به دلیل خاستگاه اجتماعی و تعلیم و تربیت منحصر به طبقات خاص جامعه ــ فضل و کمالی مییافت و ذوق و قریحهای در خود میدید و شعری میسرود، چهبسا ناشناس و گمنام میماند و یارای برابری با مردان نداشت. با این حال در میان زنانی که در ادب قدیم و جدید فارسی میشناسیم، شاعرانی بودهاند که بهاریههایی، گاه شورآفرین، سرودهاند اما این اشعار، به دلایل گفته و ناگفته، ناشناخته مانده است.» در این نوشته بعضی از این بهاریهها معرفی میشوند.
فمینیسم تدافعی، گریز از جنسیت زنانه در آثار نویسندگان زن، با قلم مهشاد شهبازی، سومین کار بخش ادبیات این شماره است. او در مقدمهٔ بحث مینویسد: «سرکوب غریزۀ جنسی زنانه در نظام پدرسالار، بهعنوان یکی از اساسیترین مباحث فمینیستی، به شکلهای گوناگونی در آثار نویسندگان زن فمینیست نمود یافته است ــ گاه از طریق سکوتهای درونمتنی، گاه از طریق ابراز بیزاری از برقراری رابطۀ جنسی با مرد و امتناع از ازدواج، گاه از طریق زبان بدن و بروز یک بیماری روانتنی، گاه با تقلید از رفتارهای مردانه برای انکار زنبودگی سرکوبشده، گاه حتی به واسطۀ مرد شدن یا بیجنس شدن و نفی کامل جنسیت زنانه، و گاه از طریق خلق یک رؤیا: رؤیای باکره باردار شدن. میتوان اینگونه گفت که سرکوب غریزۀ جنسی تا اندازهای در زنان فمینیست ریشهدار بوده است که حتی تکریم مادرانگی بهعنوان نمود قابلیت هستیآفرینی زنانه نیز بکارت آنان را مورد تعرض قرار نداده و فانتزی بارداری خودانگیخته را به یکی از مهمترین فانتزیهای دورۀ فمینیست تبدیل کرده است. به نظر میرسد که این تعارضِ محوری، که قهرمانان زن آثار فمینیستی را همزمان به دو قطب مخالف «آگاهی از جنسیت» و «رهایی از جنسیت» سوق داده، در برههای از سفر خوداکتشافی زنان به پارهپاره شدن روان آنان و پسروی ناگزیرشان به یک فضای شخصی مجرد منجر شده است.»
به نظر نویسنده: «زنان کنشگر که در مسیر رهایی از الگوی زنانگیِ تحمیلشده از سوی قدرت مسلط، چارهای جز تخریب کامل زنانگی خود نداشتهاند، ناگزیر به قدرتمندترین سرکوبگران جنسیت زنانه بدل شده و با نفی زنبودگی بیولوژیک، سرخوردگی جنسی و سردمزاجی را تا پایان عمر برای خود رقم زدهاند. زنانی چون قهرمانان زنِ دو اثر شاخص فمینیستی، ترلان (۱۳۸۲) و دل فولاد (۱۳۶۹)، که در حقیقت قهرمانان کنشگریهای خودمحورانۀ رادیکالی هستند که در مبارزه با جنسیتی که آنان را به بند کشیده است، یا همچون «ترلان» با ظاهر و ذهنیتی مردانه، یکپا مرد شدهاند یا چون «افسانه» در دل فولاد، در وضعیت فقدان جنسیت قرار گرفتهاند.» با بررسی این دو اثر تحلیل نویسنده ادامه دارد.
داستان کوتاه طعم خاک، ترجمهٔ مژده دقیقی، انتخاب شده از مجموعهٔ بهترین داستانهای کوتاه آمریکایی ۲۰۰۵، پایانبخش ادبیات شماره ۴۹ است. موضوع این داستانِ جذاب و روان مناسبات خانوادگی یک زوج بعد از جدایی است.
لینک خرید شماره ۴۹ «زنان امروز»:
store.zananemrooz.com
@zanan_emrooz
در بخش اجتماعی شماره ۴۹ میخوانیم:
▪️«بحران اشتغال در ایران: پروبلماتیکی زنانه» نوشتۀ سمیه قدوسی. در این مقاله از نرخ ناچیز اشتغال و مشارکت زنان در نیروی کار صحبت میشود که در چهار دهۀ گذشته همواره زیر ۲۰ درصد بوده و در سالهای اخیر روند کاهندهای را طی میکند. از جمعیت انبوه بیکاران تحصیلکرده زن بحث میشود که به رغم دستاوردهای چشمگیر تحصیلی در عرصۀ شغلی کمترین دستاوردها را کسب کردند. همچنین مروری تاریخی بر تحولات اشتغال زنان از بعد از انقلاب بدنۀ اصلی این مقاله است.
▪️«همۀ پیچها با یک آچار باز نمیشوند: پیامدهای جنسیتی رسمیسازیِ فعالیتهای غیررسمی» از جایاتی گوش، ترجمه و تلخیص وحید میرهبیگی
در این مقاله گوش بحث میکند که اشتغال غیررسمی به لحاظ جنسیتی چه شکل و شمایلی در کشورهای جهان جنوب به خود میگیرد. خلاف تصور رایج که هرچه کسبوکارهای غیررسمی به سمت رسمیشدن پیش بروند، روند عادلانهای را طی کردند، گوش نشان میدهد مداخله دولت در مشاغل غیررسمی چه خطراتی در پی دارد و به طور مشخص به سراغ چهار کشور هند، آفریقای جنوبی، تایلند، غنا و مراکش میرود. و تلاش میکند به این سؤالات پاسخ دهد که «راهبردهای رسمیسازی در بافتارهای متفاوت عملاً چگونه برای زنان کارگر اجرا میشوند؟ دامهای سیاستگذاریای که باید از آنها پرهیخت چه هستند و کدام راهبردها برای تضمین برابری جنسیتیِ بیشتر و توانمندسازی زنان کارگر بهنظر مؤثرتر میرسند؟ با رجوع به پنج کشور متفاوتِ درحالتوسعه در آسیا و آفریقا، این پرسشها بررسی شدهاند».
▪️«شیءانگاری جنسی، تنهایی و تکیهگاهی به نام خود» به قلم آیلا عراقی. این مقاله «در تلاش است تا نابرابری در اتخاذ جایگاه شیء بین زنان و مردان، و ناممکن شدن دوستی در این نابرابری را بهتصویر آورد. احتمالا همۀ ما این جُک تصویری را دیدهایم، که مردی با داشتن دو عدد «لایک» در شبکههای اجتماعی احساس شهرت میکند و زن جوان با داشتن صد عدد «لایک»، هنوز احساس میکند در جهان کسی از وجودش باخبر نیست. این متن در تلاش است تا شکل تنهایی این دختر را تا حدی بفهمد. یا شاید بتوان گفت توضیح مختصری است بر اینکه زن چطور ابتدا به شیء، و سپس به شیء جنسی بدل میشود. و در این تبدیل شدن، یا تولید شدن، «خود» را از دست میدهد. همان تکیهگاهی که برای مواجهه با تنهایی، به آن نیاز داریم»
▪️«چند روز در دامنه: گزارشی از معاشرت با چند تن از اهالی روستای لیوس» از نگین بنی عامریان. گزارشی مردمنگارانه از سفر به روستایی در شمال دزفول در استان خوزستان و همکلام شدن با زنان لیوسی است. وضعیت مهاجرت، کسبوکار، اوقات فراغت زنان جوان و مسن در این روستا موضوعاتیاند که در این مقاله توصیف میشوند.
روز جهانی زنان بر تمام کسانی که زیستشان مقاومت است، مبارک.
بر تمام کسانی که خود را به دردسر انداختند، لجبازی کردند و خودی از آن خود ساختند؛
بر تمام کسانی که برای نزدیکی و همبستگی بیشتر جنگیدند و علیه جدایی ایستادند؛
بر تمام کسانی که بر خواست و میلشان پافشاری کردند و همزمان چیزهایی را نخواستند و رد کردند؛
بر تمام کسانی که تلاش کردند تا «جهانی را که بعضی بدنها را به پرسش میگیرد خودش به پرسش کشیده شود».
شماره ۴۹ مجله «زنان امروز،» به زودی منتشر میشود...
@zanan_emrooz
در آستانه ۸ مارس، روز جهانی زنان و نوروز، مجله «زنان امروز» را به کارکنان سازمان خود هدیه دهید.
برای تهیه بستههای مجله به عنوان هدایای سازمانی، به این شماره در تلگرام پیام دهید:
۰۹۳۹۱۳۶۷۷۲۴
@zanan_emrooz
وقتی از احتمال آزادی الهه و نیلوفر شنیدیم، چنان بهت و شوقی در فضا موج میزد که واکنش بهموقع و بهجا گویی از توانمان خارج بود. اما از خوش روزگار در همین روز سارا احمد متن کوتاهی که قرار بود به بهانۀ ترجمه کتاب «فمینیستی زندگی کردن» و خطاب به فمینیستهای ایرانی و مشخصاً الهه و نیلوفر بنویسد به دستمان رساند.
فکر کردیم چه چیز بهتر از انتشار این متن در این روز:
فمینیستهای ایرانی عزیز،
برایتان پیامآور همبستگیام. این همبستگی را گاه همبستگیِ ضدحال مینامم؛ همبستگیای که هنگام مواجهه با سدهای پیشرویمان به آن نیازمندیم.
طنین «زن- زندگی - آزادی» شما بسیاری از ما را بهتزده کرد. برای من پژواکاش یادآور مبارزه و طغیان بود. از آنجلا دیویس آموختیم که آزادی، درونِ مبارزهای مستمر خانه کرده است. برای ما نیز آزادی در چیزی جز «جنگیدن در راه آزادی» معنا نمیدهد.
اگر میخواهیم در مسیر آزادی گام برداریم، اگر میخواهیم رها باشیم، اگر میخواهیم خود را آنگونه که دوست داریم تعریف کنیم و خواستنیهایمان را میجوییم، از آن روست که پیشتر در راه آزادی جنگیدیم. برای آزادی میجنگیم چون آزادیمان سلب شده است، چون بهجای خودمان دیگرانی کیستی و باید و نبایدهایمان را تعیین کردهاند.
وقتی آزادی را در آغوش میگیریم، وقتی بر قلۀ آزادی پا میگذاریم، وارث زخم تنِ پیشینیانمان هستیم که در جنگ برای آزادی برداشتهاند.
ما نیز برای جهانی میجنگیم که فرزندانمان میراثدارشاند.
میجنگیم تا ممکن شویم، میجنگیم به خاطر آزادی. مبارزات شما به ما فهماند که آزادی چه هزینهای دارد، چه مخاطراتی دارد، چه جانهایی که از دست رفتند و از ما گرفته شدند و چه تنهایی که در راه آزادی به زنجیر شدند. بر ماست که نامشان را، نامتان را فریاد زنیم، بر ماست که از جنگیدن، از جلورفتن در راه شما بازنایستیم.
دست برنمیداریم، نه از شما، نه از امید داشتن به شما.
آنانی که آزادیمان را مصلوب میخواهند، ارتباط ما با یکدیگر را قطع میکنند. کتابهایمان را ممنوع، واژهمان را مثله، دیدارهایمان را ناممکن و جمعمان را پخش میکنند. اما هرگز، هرگز نمیتوانند پرنده خیال و جوهر کلاممان را به بند کشند. سرود آزادی چنان آتش است؛ با شرارهای شعله میکشد. آزادی نیز چیزی جز طریقی که با یکدیگر رابطه میگیریم نیست؛ جستوجوی راهی برای بههم وصل شدن؛ شکلی برای همبسته شدن؛ نقشی که از خیال آینده، از زنان و دخترانِ در راه، به اشتراک میزنیم. آزادی چیزی نیست جز بهتصویر کشیدن تمام آنانی که قواعد و قوانین جنسیتی دستوپای آنها را خراش داده است.
جنگیدن برای آزادی میتواند ما را از جایی که هستیم بیرون بکشد؛ میتواند ما را از پیلهمان بیرون بیاورد. مبارزه برای آزادی میتواند ما را با خیابان آشتی دهد؛ جستجوی آزادی میتواند همان بیرون زدن و پیدا کردن کتابی باشد؛ شمایل آزادی میتواند مبارزهای آرام و بیصدا باشد که از تن دادن به قانون سرباز میزند.
جنگیدن برای آزادی میتواند تلاش برای «نه» گفتن باشد.
راههای بیشماری برای نه گفتن به خشونت مردسالاری بلدیم. اما میدانیم که از پس هر نهای که میگوییم خشونتی دوچندان در انتظارمان است.
درست بههمین خاطر بلندتر و رساتر از پیش میگوییم:
نه!
هربار بلندتر از گذشته میگوییم «نه»، تا که انعکاسش را در صدای دیگرانمان بشنویم.
جنگیدن برای آزادی میتواند آموختن معنای آزادی باشد. میتوانیم آزادی را یاد بگیریم بدون آنکه فقط آن را برای خودمان بخواهیم. درست بههمین خاطر کسانی که در راه آزادی میجنگند معنایش را میفهمند.
حقیقت را با گوشت و پوستمان حس کردهایم.
ما برای آزادی میجنگیم تا دیگران از آن بهرهمند شوند.
خواهرانم، این خطوط را با تمام احساسات و عاطفهای که نسبت به شما دارم مینویسم؛ مینویسم تا قدردان تمام آنچه برای آن مبارزه میکنید باشم.
با همبستگیضدحال
سارا
@zanan_emrooz
یک زن قادر دیگر آسمانی شد
🖋️ شهلا شرکت
شاید یک دهه، شاید هم بیشتر، تماسی نداشتیم. شنیده بودم گاهی به آمریکا میرود اما همیشه دلش را در وطن میگذارد که زودتر برگردد. یکی از زنان فعال و کارآمد بود که با انتشار اولین شمارۀ مجلۀ زنان به دفتر آمد و تبریک و تشویق نثارم کرد. همیشه طرحها و پیشنهادهای خلاقانهای داشت که از ذهنی پویا و تجربهای فربه بر میآمد. دغدغه و دلسوزیاش برای ایران و زن و فرهنگ و هنر ایرانی از وجودش سرریز بود. مثل ما روزنامهنگارها همیشه اول کژیها و کاستیها را میدید و بیتابانه حسرت میخورد و نقد میکرد. برای شکفتن و برآمدن انتشارات روشنگران و مطالعات زنان هر روز بیشتر میتپید و میدوید تا کاری قابل ارائه بدهد. زنی قادر و مسئول بود و در حد توان بیدامنهاش به برداشتن موانع بیشمار همت میکرد. همیشه در جستوجوی کمنظیری برای به دست آوردن آثار متفاوت برای نشر بود و همین اهتمام بود که سبب مطرح شدن بیشتر انتشارات او شد؛ سبب جان گرفتن زنان جوانتر از خود در این حرفه شد تا که امروز چهرههای مشتاق و موفقی را بیش از پیش دستاندرکار نشر میبینیم. راهی که بی تردید شهلا لاهیجی و پیشکسوتهای او در کوبیدن و هموار کردن آن استخوان خرد کردند.
همکاران زنان امروز به سنت یافتن مطلبی در آرشیو، برای بزرگداشت رفتگان بیبرگشت، به یک مصاحبه، یک یادداشت و یک نامه از این زن پرتلاش سپهر فرهنگ و هنر ایران برخوردند که در آنها از مشقتها و دغدغههای خود گفته. یاد و آثارش باقی...
▪️برای خواندن نوشتههای شهلا لاهیجی، به لینک زیر مراجعه کنید:
https://zananemrooz.com/article/1659
در بخش هنر شمارۀ ۴۸ «زنان امروز» میخوانید:
▪️قصاب روس
لحظات رویارویی با خبر قتل داریوش مهرجویی و
وحیده محمدیفر
🖋️ نغمه ثمینی
▪️بومیسازیِ یک شمایل فمینیستی
نگاهی به فیلم برادران لیلا
معصومه گنجهای
▪️سنگی وسط خانه
گفتوگو با شادی قدیریان به انگیزۀ برپایی نمایشگاه عکس اخیرش: «هفت سنگ»
🖋️ فرشته حبیبی
▪️تاشدن تا بینهایت و نشکستن
بازتاب تابآوری زنانه در سینما
🖋️ مارایکه دِ والک ترجمه و تلخیص: زرین جوادی
▪️باربی، روایتی زیبا از خشونتی دیرپا
دربارۀ الگوی زنانگی در فانتزی مذکر
به انگیزۀ اکران فیلم باربی
🖋️ مهشاد شهبازی
بخش اجتماعی شماره ۴۸ مجله زنان امروز را به دو محور اختصاص دادیم: مقاومت در کشورهای عربی و تجربه زیستۀ زنان دهه شصت از گلاویز شدن با نظم جنسیتی مستقر.
در بخش مقاومت در کشورهای عربی قبل از هر چیز به سراغ فلسطین رفتیم. «اشغال فمینیستی فضای تحت اشغال» مقالهای است از شیما وزوایی که ضمن توصیف مختصری از فضای چند ماه اخیر حول فلسطین، گزیدهای از کتاب «گفتگوهایی با زنان رادیکال فلسطینی» (۲۰۲۱) را ترجمه کرده است. این کتاب مواجۀ زنان فلسطینی با اشغالگری را درون تنوع و تکثرش نشانمان میدهد.
«داستان دو انقلاب زنانه: خوانشی جنسیتی از انقلاب و مقاومت در مصر و تونس» را فائزه آژ و آتنا کامل مشترکاً نوشتهاند. آنها بر روی چند مولفه مهم در جریان رخدادهای ۲۰۱۱ در این دو کشور تمرکز کردند: خشونتهای جنسی علیه زنان پس از اسقاط رژیم مبارک و بنعلی، بحث مهم پیشنویس قانون اساسی جدید از منظر جنسیتی، تغییر کدهای پوشش و نیز تغییر در ذهنیت زنانی که انقلاب را از سر گذراندند. نقاط اشتراک و اختلاف این دو کشور با یکدیگر و نگاه کردن به خود از دریچة تجربیات آنها میتواند آموزنده باشد.
در بخش تجربه زیسته، «خشونت فرهیخته» به قلم لیلا عراقی و «نقطه سر خط» از فاطمه علمدار را داریم. «خشونت فرهیخته» بحث میکند که جنسیتزدگی و پیامدهای آن که به شکل خشونت، طرد و تبعیض نمایان میشود چه تاثیر عمیقی بر زندگی حرفهای زنان میگذارد. لیلا از تجربۀ حضور در محیط کاری میگوید که مملو از افراد تحصیلکرده و البته جنسیتزده است. «نقطه سر خط» تجربۀ طلاق است. فاطمه علمدار از تردید بر سر طلاق شروع میکند، از تبدیل تردید به امکان و بررسی ملموس هزینههایش میگوید و تا قطعیت بر سر آن پیش میرود. سپس از پروسۀ دشوار طلاق میگوید و بحث را تا پس از طلاق گامبهگام پیش میبرد.
در نهایت «شادمانی به مثابه مقاومت» جستاری منتشر شده در وبسایت IAI (Institute of Art and Ideas) است که زرین جوادی آن را به فارسی ترجمه کرده. بحث اصلی در این جستار آن است که «آیا درست است که در جهانی از همگسسته شاد باشیم؟» در پاسخ از جنگ با هیولای بیتفاوتی و نیز جنگیدن برای حق انتخابهایمان سخن به میان میآید و البته نویسنده حواسش است که با گشودن موضوع شادمانی در موقعیت سرکوب، به دامن دفاع از نظم مستقر و توجیه بیعدالتیها و دفع کنشگری نیفتد.
http://store.zananemrooz.com/محصول/نسخه-چاپی-شماره-۴۸/
پس از تجربیاتی که در این یک سال و اندی پشت سر گذاشتهایم، نیاز داریم بنگریم که چه مسیری را تاکنون آمدهایم. یقیناً این مسیر از تابستانِ ۱۴۰۱ آغاز نمیشود و به اکنونی که در آن قرار داریم نیز ختم نخواهد شد. کمتر کسی است که تردید به خود راه دهد که ما میتوانیم در مختصاتِ کنونیمان از چیزی چون مسئلۀ زن پرسش به میان آوریم. این مسئله چیست و چگونه برساخته شده است؟ نسبتِ تاریخ جنبش زنان با آنچه که در سال ۱۴۰۱ تجربه کردیم چیست؟ رو به جلو در حرکتیم یا به عقب رانده شدهایم؟ آیا زنان در حال ایجاد تغییر در جامعهاند؟ مقاومت چگونه ممکن است؟ چه امکاناتی برای مقاومت در دست داریم؟ زنان قرار است دربرابر چه چیزهایی مقاومت کنند؟ مطالبات کجا و معطوف به چیست؟ از کدام ساختارها و در کدام ابعاد؟ اولویت کدام است؟ فرد، خانواده یا جامعه؟ آیا هر زن میتواند از خود بپرسد که در کجایِ جنبش زنان ایستاده است؟ کدام منظرگاه رهاییبخش است؟ مراد از رهاییبخشی چیست؟ پرسش منِ فردی چه نسبتی با پرسش رهاییبخشی دارد؟
برای گفتوگو دربارۀ این سؤالات گرد هم میآییم و آنها را با هم بحث میگذاریم.
رزرو در تلگرام: @Shak_space
🍉
🌟پایان شب سیه سپیدست...
به پیشواز یلدا این جشن غلبهی نور بر تاریکی میرویم، به امید روشنایی در قلب سرخ زندگی...
و به یاد میسپاریم که «یلدا همیشه ماندگارست»
❇️ در روز جمعه، ۲۴ آذر، از ساعت ۸-۱۶, بازارچهی یلدایی دستسازههای زنان ندای ماندگار در محل موسسهی ندای ماندگار، برگزار خواهد شد. منتظر همگی شما هستیم.
لطفا این پست را به اشتراک بگذارید و ماندگاری شوید.
#بازارچه #یلدا #ندای_ماندگار #ندای_ماندگار_دروازه_غار
.
/channel/mandegarava
🖋️ایمان واقفی
به خیال من حیاتیترین تفاوت این جنبش با پیشینیان خود، در آغوش کشیدن زندگی بود. دانشجویان امروزی دیگر نه فقط برای باورهای خود که برای تن و بدن خود، برای بودنِ خود، آنطور که میخواهد، میجنگند. اگر در دههٔ ۸۰ زنبودن مسئلهای تئوریک بود که حول آن بحث و فحص شکل میگرفت، امروز زنانگی قسمی هستی، نوعی شیوهٔ بودن در جهان است که دانشجویان زیستاش میکنند. همین تفاوت باعث شد مسئلهٔ زن نه فقط بهصورت موضوعی برای نظرورزی در حاشیهٔ جنبش دانشجویی، بلکه در هیأت شیوهٔ زندگی در قلب دانشگاه قرار گیرد. حالا دیگر مقالات، نشستها، کمپینها و پرفورمنسهایی با موضوع حجاب، قلدری و آزار جنسی نه تحشیهای بر امور فاخر و والای اجتماعی و سیاسی، که جانِ مسئله دانشگاه است.
▪️این یادداشت را در سایت « زنان امروز» بخوانید:
zananemrooz.com/notes/جنبش-دانشجویی-و-خیزش-زن،-زندگی،-آزادی/
عکس:آرش عاشورینیا
@zanan_emrooz
حضانت به معنی مراقبت، محافظت و نگهداری از فرزند است. اولویت حضانت فرزند طبق ماده ۱۱۶۹، چه دختر چه پسر تا هفت سالگی با مادر است و پس از آن به پدر داده میشود. بعد از هفت سالگی در صورت بروز اختلاف، نگهداری طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه است. طبق قانون اگر اثبات شود والدی که حضانت بر عهدهٔ اوست، از فرزند نگهداری و مراقبت نمیکند یا دارای انحطاط اخلاقی است از وی سلب حضانت خواهد شد، از جمله موارد انحطاط اخلاقی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر است. در این خصوص دادگاه و قاضی مربوطه موظف است حضانت را به والد دیگر بدهد.
آوا یارقلی، کودکی بود در هیدج از توابع استان زنجان که مادرش به دلیل اعتیاد شدید شوهرش از او جدا شده بود. مادر از نظر اخلاقی و مالی شایستگی حضانت آوا را داشت اما با وجود پیگیریهای مکرر، قاضی با درخواست بهحق او مخالفت کرد و حضانت آوا را به پدر معتادش داد و ایستادگی مادرش راه به جایی نبرد...
این یادداشت را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
http://zananemrooz.com/notes/حضانت-بر-اساس-مصلحت-کودک/
حالا دیگر بیست و پنج سال است که اول آذر هر سال ما را به یکی از مهمترین روزهای دادخواهی الصاق میکند. پرستو فروهر دادخواهی والدینشاش را به اندام زندگیاش گره زده؛ اندام دادخواهانهای که در فراز و نشیب این سالها روییده و بالیده است، «اندامی از جنس عضله و آه». او در این بیست و پنج سال پیکرهای از دادخواهی ساخته که بنیاناش بر همبستگی جمعی استوار است. پروانه فروهر جایی نوشته است "برای دادخواهیِ چنین جنایتی تلاش کردن عین زندگی و تلاش برای آیندهای بهتر و انسانیتر است. دادخواهی و استقامت به آدم نیرو و به بودنِ انسان مفهوم میدهد. بر شانههای این پیکرۀ شریف که بایستیم، آینده پیداست، از آنِ ماست."
بازخوانی قتل داریوش فروهر و پروانه مجداسکندری در نخستین سالگرد آن.
منتشر شده در شماره ۵۸ مجله «زنان»، آذرماه سال ۱۳۷۸.
https://zananemrooz.com/article/آنکه-میخندد-هنوز-خبر-هولناک-را-نشنی/
فروش تعداد محدودی از نسخههای قدیمی این شمارۀ مجله «زنان»:
https://store.zananemrooz.com/محصول/نسخه-چاپی-زنان-شماره-۵۸/
@zanan_emrooz
در روز جهانی مردان، نگاهی انداختیم به چهلمین شماره مجله «زنان امروز» که پروندهای است در باب مردانگی. سمیه قدوسی در این شماره با مصطفی عابدینیفرد گفتوگویی داشته است. تاریخچۀ مردانگیپژوهی و تحولات آن، پیوندهایش با اهداف فمینیستی و گسستهایش از آن، مضرات نظام جنسیتی مردانهسالار برای مردان، مرئیسازی مردان و مردانگی بهمثابۀ امری متکثر، برساختی و تاریخی، و نیل به دموکراسی جنسیتی از طریق تغییر در مردانگی غالب یا هژمونیک بخشی از پرسشهایی است که در این گفتوگو با مصطفی عابدینیفرد در میان گذاشتیم.
عابدینیفرد استادیار مدعو ادبیات فارسی و ایرانپژوهی در دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور کاناداست. از او تاکنون مقالات علمیـپژوهشی متعددی در حوزۀ مطالعات جنسیت، بهویژه مردانگیپژوهی، و با تمرکز خاص بر ادبیات و فرهنگ مدرن ایران به انگلیسی و فارسی منتشر شده است. عابدینیفرد پیشتر ویژهنامهای دربارۀ مردانگی ایرانی را ویراسته و هماکنون درحال نگارش کتابی با محوریت بازنمود مردانگیهای ایرانی در ادبیات مدرن، سینما و فرهنگ عامه در ایران است.
https://zananemrooz.com/article/مردانگیپژوهی،-میانبری-برای-نیل-به/
🖋️ترجمه: رابعه حیدرنژاد
اعتراضاتی که به عنوان خیزش ژینا یا خیزش “زن، زندگی، آزادی”در ایران مشاهده میکنیم، از شهریور ۱۴۰۱ در حال وقوع است. در پی کشته شدن مهسا امینی، زن کرد ایرانی پس از دستگیری توسط گشت ارشاد در ایران، خشم مردم سراسر کشور را فرا گرفت. در مراسم تشییع جنازهٔ او در شهر سقز، زنان شرکتکننده به نشانۀ اعتراض شعار زن، زندگی، آزادی سردادند.
پس از خیزش زن، زندگی، آزادی، گروه فمینیستی ژیان، با حضور چند تن از فعالان مدنی در ایران تشکیل شد. متن پیشرو حاصل گفتوگو با این گروه دربارۀ خیزش ژینا است.
این گفتوگو در سایت «زنان امروز» بخوانید:
http://zananemrooz.com/article/زن،-زندگی،-آزادی/
@zanan_emrooz