Zanan Emrooz is a monthly Persian-language journal on women's issues Contact: zananemroozonline@gmail.com —————————- www.zananemrooz.com Instagram:zananemrooz Telegram:@zanan_emrooz —————————- WhatsApp: 09391367724
زنی است چهلوهشتساله، سبزه، با موهای جوگندمی سهسانتی. مغرور و مهربان است. زیاد اهل معاشرت نیست و کمتر در جمعها دیده میشود. دو سه ماه یک بار، چهار پنج نفر از دوستان نزدیکش را برای صرف عصرانه و گپوگفتی باکیفیت به خانهاش دعوت میکند. لباس بلندی از پارچۀ هندیِ بدون طرح به رنگ سبز زیتونی میپوشد، گردنبندی با مهرههای درشت میاندازد و عینکش را که برای مطالعه و دیدن صفحۀ گوشی از آن استفاده میکند بالای سرش میزند. در خانهاش همیشه بوی کُندر میآید و بوی عطرش، که معلوم نیست زنانه است یا مردانه، با بوی سیگارش درهم میآمیزد.
نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی آگاه، تیزبین و دقیق است، اما آدم رادیکال و تندی نیست. اهل قیلوقال هم نیست و در همۀ سالهای جوانیاش بیسروصدا کار کرده.
آشنایی ما به حدود سی سال و اندی پیش برمیگردد، زمانی که بسیار کوچک بودم...
لینک ادامهٔ یادداشت: zananemrooz.com/article/یک-داستان-واقعی/
🖋️ مریم نصر اصفهانی
منیر گرجی، زنی که محبوبیت و مرجعیت قابل اعتنایی درمیان زنان متدین داشت؛ متعلق به نسلی از اندیشمندان زن مسلمان ایرانی که معتقد به برابری زنان و مردان و مدافع حضور اجتماعی و سیاسی زن مسلمان در همه امور جاری در جامعه اسلامی بودند.
او که با رأی مردم تهران تنها عضو زن خبرگان قانون اساسی شد، بهرغم مخالفتها با حضورش، ایستاد و
مقاومت کرد.
گرجی کنشگری اجتماعی نیز بود که سالها به مردم مناطق محروم خدمت کرد. او همچنین «موسسه مطالعات و تحقیقات زنان» را ساخت.
گرجی منتقد برداشتهای زنستیزانه از قرآن بود و در مقابل، زن را در نگاه خداوند مستعد رسیدن به والاترین درجات انسانی، میدانست.
تصور میشد بعد از انقلاب شاهد رشد و حضور اجتماعی و سیاسی صدها زن چون منیر گرجی باشیم؛ برخاسته از حلقههای فکری زنان مسلمان اندیشمند و کنشگر سیاسی و اجتماعی اما چنین نشد.
امثال فریده ماشینی، اعظم طالقانی، زهرا شجاعی و منیر گرجی رویایی را با خود بردند که زمانی در میان زنان مسلمان ایرانی نوری افروخته و شوری فراگیر برانگیخته بود.
نام و یادش گرامی
گفتوگوی زهرا مبلغ با منیر گرجی را در فایل بالا بخوانید.
وقتی زنی مینویسد، باید به تاریخ همۀ کلمهها پاسخگو باشد، باید در محکمۀ همۀ استعارههای زبانی و نمادهای فرهنگی برنده شود تا بتواند یک کلمۀ دیگر روی کلمۀ قبلی بگذارد و پیش برود. وقتی زنی مینویسد، و دربارۀ زن بودن، متفاوت و اصیل مینویسد، با نوشتن، کل استعارۀ زبان را جابهجا میکند. وقتی زنی دربارۀ زن بودن مینویسد، تاریخ حذف و پوشاندن و اخراج همۀ زنان را یکتنه به سخره میگیرد، مانند کودکی که صادقانه عریان بودن پادشاه را در میان جماعت شهر غفلتزده به سخره گرفت. نوشتن زنان و نوشتن از زنان شاید دشوارترین امکان در میان امکانهای جابهجایی در نظم زبانی باشد. نوشتن دربارۀ زنان شجاعتی میطلبد که از هر تمثیل و استعارهای از شجاعت فراتر است. جابهجایی استعارهها مستلزم مداومت است، مستلزم استمرار در ایستادگی و شجاعت فرا رفتن از همۀ استعارههایی که تا امروز نظم جهان ما را ساختهاند. هزاران زن هزاران سال باید مینوشتند تا امروز ما دربارۀ زنان، دربارۀ وضعیت دشوار زن بودن بنویسیم.
لینک ادامه مطلب:
zananemrooz.com/article/زنان-امروز،-کنشی-استعاری-در-برابر-نظم-ا/
مژده دقیقی دورۀ آموزش ویرایش را در مرکز نشر دانشگاهی با ویراستاران پیشکسوت همچون ابوالحسن نجفی، احمد سمیعی (گیلانی) و علی صلحجو گذرانده است. بعدها نیز خود دورههای ترجمۀ ادبی و ویرایش را با تمرکز بر آثار ترجمهشده برای علاقهمندان برگزار کرده است.
دقیقی یکی از اعضای گروه مترجمان کتاب ویرایش از زبان ویراستاران، به قلم گروهی از ویراستاران امریکایی، و ویراستار ترجمۀ فارسی این کتاب و همچنین آثار مترجمان نامداری چون نجف دریابندری، دکتر روشن وزیری و حشمت کامرانی است. او با دکتر سعید اربابشیرانی در ویرایش مجموعۀ هشت جلدی تاریخ نقد جدید، اثر رنه ولک، همکاری داشته است. این مجموعه به تاریخِ نقد ادبی از ۱۷۵۰ تا ۱۹۵۰ میپردازد و در سال ۱۳۷۵ بهعنوان کتاب سال ایران برگزیده شد.
در شمارۀ پیشین مجله گفتوگویی را با مژده دقیقی، ویراستار و مترجم آثار ادبی، خواندید. در این شماره گفتوگویی دیگر را، که به ویرایش و مباحث این حوزه اختصاص دارد، در پروندۀ «دربارۀ ویرایش» میخوانید:
zananemrooz.com/article/ویراستار-در-آفرینشِ-اثر-سهیم-است/
این پنجاهمین شمارۀ «زنان امروز» است؛ مقطع مهمی برای مجلهای که همۀ این سالها در آغوشش گرفتیم و برای انتشارش قلب و قلم فرسودیم. بیش از ده سال طول کشیده تا تعداد شمارههای مجله به پنجاه برسد و هر شماره لااقل برای من درنوردیدن تجربهای یگانه و یافتن جان و جهانی تازه بوده است. مختصات جهان ما هر بار با شرایط تازه تغییر میکند، مرزهایش عقب و جلو میشود و موجهایش بالا و پایین.
نوشتن دربارۀ زنان در همۀ این سالها مصداق «نوشتن دربارۀ چیزی بدون نوشتن دربارۀ آن» بوده. قلمت را بیاوری نزدیک و بدون آنکه بفشاری بر سینۀ کاغذ، در فضایی معلق و آکنده از محدودیت و تقید و تعصب و نگرانی بنویسی و شرح دهی و پیش بروی. انگار که در یک طیف بلند چندوجهی از سویی برسی به رهایی و از سویی به ناامنی. چطور روی این بند معلق راه رفتهایم و نیفتادهایم؟ میخواهم به این پرسش پاسخ دهم یا دربارۀ آن بنویسم، دربارۀ سالها مدارا کردن با چارچوبها و ذرهذره عقب راندن خطکشیهای نامرئی.
لینک ادامه مطلب: zananemrooz.com/article/بنویس-اما-تازیانه-را-فراموش-مکنفرشته-ح/
درباره فیلم "ماهسایه"
داستان آواز خواندن زنان در کنسرت عمومی در ایران با قمر الملوک وزیری آغاز شد که صدایش به قول استاد نیداوود دو خصوصیت نادر همزمان داشت: هم بسیار قوی بود و هم بسیار گرم. قمر در ۱۵ سالگی با استاد نیداوود آشنا شد و در کلاسهای او توانست به سرعت فنون خوانندگی را بیاموزد. چندی بعد چنان پیشرفت کرد و آوازه صدای او چنان همهگیر شد که کمپانی هیز مستر وویس دستگاه صفحه پرکنیاش را به ایران آورد تا صدای او را بر روی صفحه گرامافون ضبط کند. قمر برای اولین بار در سال ۱۳۰۳ در گراند هتل تهران بیحجاب بر روی صحنه رفت و برای اولین بار تصنیف مرغ سحر را همراه با تار استادش نیداوود اجرا کرد. اما پس از کنسرت به جرم بیحجابی نظمیه او را احضار کرد و از او تعهد گرفت که دیگر بیحجاب ظاهر نشود، زیرا در آن زمان زنان بی چادر را در خیابانها دستگیر می کردند.
این مطلب را در سایت زنان امروز بخوانید:
zananemrooz.com/article/آنگاه-که-ماه-از-سایه-برون-آمد/
اگر بخواهیم به تلاشهای زنان برای بازخوانی تاریخ نگاه کنیم میبینیم که نگارش تاریخ زنان در غرب عمدتاً از دهه ۱۹۷۰ میلادی گسترش یافت و بهتدریج تعمیق پیدا کرد. هرچند میتوان پیش از آن هم زنانی را یافت که تلاش کردهاند در عرصههایی به نادیدهانگاشتن و حذف زنان در تاریخهای گوناگون موجود اعتراض کنند. برای نمونه ویرجینیا وولف در دهه ۱۹۲۰، با انتشار کتاب «اتاقی از آن خود» حذف زنان در تاریخ ادبیات جهان را به چالش کشید و این پرسش را مطرح کرد که چرا تا آن زمان هیچ زنی در تاریخ ادبیات جهان وجود ندارد.
به هرحال اگر آثار زنان در حوزه تاریخنگاری را مرور کنیم میبینیم که تاریخنگاری زنان در طول زمان با توجه به بسط نظریههای فمینیستی و گسترش رویکردهای مختلف به تاریخ بهتدریج دچار تحول شده است، بهطوری که گاهی این تاریخنگاری صرفاً در محدودهی پرداختن به زندگی و فعالیت زنانِ تاثیرگذار (که در تاریخ نامشان به حاشیه رفته یا به کل از تاریخ حذف شدهاند) باقی مانده است.
متن این سخنرانی را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
zananemrooz.com/article/فهیمهٔ-آواز-ایران-و-بازخوانی-تاریخ-زنا/
“هنر زندگی کردن در خطر” ساخته مینا کشاورز، مستندی تلفیقی است که تلاش دارد درباره ضرورت تصویب قانون حمایت از زنان قربانی خشونت خانگی حرف بزند. فیلم دو خط روایی دارد و در روایت اصلیاش (که به مستند گزارشی یا مشاهدهگر نزدیک است) پیگیری مصرانه گروهی از وکلای زن را برای تدوین و به تصویب رساندن قانون منع خشونت خانگی تصویر میکند و در پلانهایی متناوب جلسات، هماندیشیها و چانهزنی آنان را برای نوشتن و تنظیم نسخه نهایی لایحه با مخاطب در میان میگذارد. این مسیر طولانی و جسورانه، با خرده روایتهایی از تلاش فعالان حوزه زنان برای برگزاری کارگاههای منع خشونت خانگی، گردآوری مصادیق خشونت و داستانهای سرکوب و خشونت خانگی از زبان زنانِ آسیبدیده و نیز گفتگوهایی پیرامون موضوع خشونت در شهرهای مختلف تکمیل میشود.
این یادداشت را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
zananemrooz.com/article/نوری-جان-و-زنان-دیگر/
در دوره قاجار با زنان سرکش، زنانی که متهم به جرمی غیراخلاقی میشدند چگونه برخورد میشد؟ در این یادداشت نویسنده از سه منظر جامعهشناختی، فمینیستی و سنتگرایی محافظهکار تلاش میکند به شیوههای مختلف مواجهه با جرایم ناموسی در دوره قاجار بپردازد.
این یادداشت را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
zananemrooz.com/article/مهار-کردن-زن-سرکش/
⭕️ کارگروه مطالعات جنسیت و سکسوالیته انجمن انسانشناسی ایران
با همکاری انجمن جامعهشناسی ایران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار میکند:
همایش
“خشونت جنسیتی؛ چالشها و ابعادِ نوظهور”
پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳
از ساعت ۸:۳۰ الی ۲۰
دبیر همایش: شیوا علینقیان
خانه اندیشمندان علوم انسانی
تهران، بلوار کریمخانزند، استاد نجاتاللهی، نبش ورشو
“خشونت جنسیتی به عنوان یکی از پیچیدهترین و چندلایهترین معضلات اجتماعی، تاریخی و سیاسی، در قلمروهای متنوعی رخ میدهد که نیازمند بررسیهای چندبعدی و تقاطعی است.
۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، بهانهای است تا نگاهی گستردهتر به پدیده خشونت داشته باشیم و به روابط درهمتنیدهای که خشونت جنسیتی را به اشکال متنوع سلطه و نابرابری متصل میکند، فکر کنیم. از منظر تقاطعی، خشونت نه تنها امری متاثر از جنسیت، بلکه محصول تلاقی نابرابریهای نژادی، طبقاتی، جنسی، قومیتی و حتی زیستمحیطی است”
در ماهی که گذشت اخبار مربوط به آخرین حد از خشونت علیه زنان یعنی قتل، همهٔ ما را غافلگیر کرد. بهویژه که بار دیگر نشانمان داد خشونت علیه زنان، فراطبقاتی است و متغیرهایی همچون تحصیلات و طبقهٔ بالا، مصونیتی در برابر خشونت ایجاد نمیکنند. این در حالی است که بیش از یک دهه از بحثها دربارهٔ لایحهٔ منع خشونت علیه زنان که بعدها به لایحهٔ «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» تغییر نام داد، میگذرد و این لایحه همچنان در مجلس مسکوت باقی مانده است.
به بهانهٔ اکران مستند «نفس دوم» دربارهٔ خشونت علیه زنان و ابعاد آن گفتوگو میکنیم.
ثبتنام در تلگرام:
@shak_space
از زمان انتشار اولین شمارۀ مجلۀ زنان در بهمن ۱۳۷۰ تا امروز، ایران تغییرات زیادی کرده است. در این سه دهه، همراه با بحرانهای سیاسی و فراز و فرودهای جنبش زنان، تغییرات مهمی را هم در عرصۀ کنشگری و هم در حوزۀ دانش فمینیستی شاهد بودهایم. بازتاب این تغییر و تحولات در مجلۀ زنان/ زنان امروز، در طرح جلدها و بخشبندی و محتوا، بخشی از تاریخ سیاسی ـ فمینیستی ماست. این بازتاب تاریخی نشانگر تغییر گفتمان و جهتگیریها در این سه دهه است. برای من که از نیمۀ سال ۱۳۹۹ وارد مجله شدم، این تاریخ به دو بخش بایگانی و حضوری تقسیم میشود. بایگانی در سالهای نوجوانی و دانشجویی که پیگیرش بودم و حضوری در جمع کوچک و اغلب آنلاین تحریریه. بازگو شدن مکرر خاطرات، مرا پیوسته در طول زمان بین گذشته و حال به عقب و جلو میبرد و بایگانی را احضار میکند، اما حضورم در مجله بسیار به شرایط زمانه متصل است و مجله تلاش میکند به رغم محدودیتهای یک نشریۀ رسمی، به مسئولیتش در قبال کنشگری فمینیستی، کنشگران درگیر و نظریۀ فمینیستی متعهد بماند.
لینک ادامهٔ مطلب:
zananemrooz.com/article/انباشت-معنا-و-عاطفه/
@zanan_emrooz
قصه از کجا شروع شد؟
این تئاتر در بند زنان زندان اوین نوشته شده است. قصه از آنجا شروع شد که رفیقی پیشنهاد داد برای روز جهانی کارگر تئاتری اجرا کنیم. قرار بر این شد که نمایشنامههای کارگری را جستوجو کنم. در پرسوجوها چندین بار نام تئاتر مستند عباس آقا، کارگر ایران ناسیونال تکرار شد. از رفیقی خواستم که آن را تلفنی برایم بخواند. ابتدا بگویم که من تئاتر نخواندهام و تحصیلم در رشتۀ مددکاری اجتماعی است. رفیقم بروشور این تئاتر را پیدا کرده بود. یک بروشور سیزده صفحهای که در ابتدای آن توضیح کوتاهی دربارۀ نمایش مستند داده شده، سپس سه پاراگراف کوتاه آمده از دیالوگهای عباس آقا و همسر و بچههایش، بعد هم تعدادی ترانه آورده شده که یکی از آنها ترتیب خواندن بخشهایش مشخص نیست، و در آخر هم عکسی است از شناسنامۀ عباس آقا. همین و همین.
لینک ادامهٔ مطلب:
zananemrooz.com/article/گِلههای-کارگری-از-چرخ-ستمگری-تئاتری/
نحوهٔ نگارش تاریخ، به تاریخ شکل میدهد. چینش حوادث، شخصیتها و برجستهکردن برخی و نادیدن برخی دیگر، روایتهای تاریخی را میسازند. به همین خاطر ما با روایتی واحد از یک دوره، رخداد یا موضوع سروکار نداریم که دقیق، قطعی و همهجانبه باشد، بلکه با روایتهای مختلفی مواجهیم که نقطهٔ تأکیدشان را متفاوت از یکدیگر میگذارند؛ بدیهی است که هر تأکید و برجستهکردنی اموری را وامیگذارد و نادیده میگیرد.
از این میان، تاریخنگاری فمینیستی روشی از مطالعهٔ تاریخ است که نگاهی انتقادی به دیدگاه غالب مردانه از تاریخ دارد و تلاش میکند با بیان روایتهای جدید یا ضدروایتها، زیر سؤال بردن پیشفرضهای جنسیتی و ذاتگرایانه و بهکار گرفتن دیدگاهی اینترسکشنال به چنین هدفی نزدیک شود. تاریخنگاری فمینیستی در این مسیر از خاطرات شخصی، نامهها، روایتهای شفاهی، مصاحبه و روایتهای تصویری سود میبرد تا بایگانی فراگیرتری در خدمت رؤیتپذیر کردن روابط جنسیتی تبعیضآمیز دست و پا کند.
مستند «ماهسایه» تلاش میکند از همین منظر به موضوع موسیقی و زنان بپردازد. محور این مستند فهیمه یمین اسفندیاری مشهور به فهیمه اکبر است که از نخستین زنان پیشگام موسیقی ایران محسوب میشود و تا مدتها در تاریخ رسمی موسیقی ایران فراموش شده بود.
به بهانهٔ اکران این فیلم دربارهٔ تلاش زنان برای بیرون آمدن از سایه گفتوگو میکنیم.
بهای بلیت: ۱۵۰۰۰۰ تومان
رزرو در تلگرام: @shak_space
بخش تاریخ ویژهنامهٔ شماره ۵۰ زنان امروز به تاریخ زنان از نگاه مجلهٔ زنان و زنان امروز پرداخته است. این دو مجله که مهمترین و در مقاطعی، تنها مجله با رویکرد فمینیستی بودهاند، امروز و ازپس سالها فعالیت فرهنگی و مدنی فعالان و پژوهشگران حوزهٔ زنان، حامل ارزشی تاریخی هستند که معرفی این جایگاه تاریخی، یکی از اهداف بخش تاریخ این شماره بوده است.
در بخش تاریخ شماره ۵۰ زنان امروز میخوانید:
▪️یادداشت کوتاهی با عنوان: «در تقلای نامیدن زنان، ورود به میدان زبان» نوشتهٔ مریم رضایی
▪️«من دختر شانزده سالهام را از دست دادهام: گفتوگو با شهلا شرکت، سردبیر مجلات زنان و زنان امروز» با مریم رضایی، عنوان مصاحبهٔ مبسوط و شیرینی است که در آن شهلا شرکت از نزدیک به چهار دهه تجربهٔ روزنامهنگاری در حوزهٔ زنان و فراز و نشیبهای این مسیر دشوار میگوید. شهلا شرکت، زنی برای تمام فصول، از روزهای اول انقلاب تاکنون هیچگاه قلم و تلاشش را در انتشار مجلاتی برای زنان با هدف پیگیری مطالبات زنان، بر زمین نگذاشته است.
▪️ سحر کریمی در گزارشی تاریخی با عنوان «جنبش زنان در میدان؛ روز جهانی زن به روایت ماهنامهٔ زنان (۱۳۷۰-۱۳۸۶)» با استفاده از گزارشهای مجلهٔ زنان از ۸ مارس در سالهای مختلف، از اتفاقات، مطالبات و سخنانی که در این روز صورت گرفته است و طعم شیرین امکان حضور جنبش زنان و طرح مطالبات مدنی در سالهای دولت اصلاحات میگوید.
▪️المیرا بهمنی نیز در گزارشی تاریخی با عنوان «مروری بر پیشینهٔ زنکشی در ایران با نگاهی به آرشیو مجلهٔ زنان» ضمن ارائهٔ گزارشی از این اتفاق تلخ در سالهای مختلف با استفاده از گزارشهای مجلهٔ زنان، نشان میدهد که چگونه نقصان راهکارهای قانونی در برابر زنکشی علیرغم مطالبهٔ فعالان حقوق زنان در طول سالهای مختلف، باعث تداوم و عادیسازی این جنایت در جامعهٔ ایران شده است و همواره امنیت زنان ایرانی را تهدید کرده است.
لینک خرید این شماره:
http://store.zananemrooz.com/محصول/نسخه-چاپی-شماره-۵۰/
میروم به ده سال پیش، همین روزها شاید، درست اواخر بهار، اما کمی خنکتر، هوا کمی بازتر…
جوانم، دلشاد و پرنشاط از اینکه نتیجۀ زحماتم بهعنوان طراح گرافیک را در دکههای روزنامهفروشی میبینم. تازه در حال ایدهپردازی و مذاکره برای روی جلد شمارۀ سه هستیم که خانم شرکت میآید و میگوید: اخطار گرفتیم! میگویم: چه اخطاری؟ مگر چهکار کردهایم؟ میگوید: موی دختر روی جلد از روسری بیرون است، گفتهاند فلان است و بیسار…
هاج و واج نگاه میکنم و باورم نمیشود! کدام مو؟ تعدادی دختر را که در گاوداری کار میکنند نشان دادهایم تا تشویقشان کنیم، و بقیه هم ببینند و یاد بگیرند. این جرم است؟ حالا گیریم چند تار موی دخترک گوشۀ سمت راست پایین کادر هم پیدا باشد! حتی من هم که حواسم بوده چنین چیزهایی را سانسور کنم اصلاً ندیدمش! فقط زیبایی حضور انسانهایی مستقل را در محوطۀ گاوداری سوار بر تراکتور دیدهام.
حالا باید چهکار کنیم؟ مجله تعطیل میشود؟! برویم خانه؟ چه میشود؟
لینک ادامهٔ یادداشت:
zananemrooz.com/article/سرو-ما-نازنین-است/
مکان آرشیو نیز کمدها و قفسههایی که خاک میخورند نیست. تصویرمان از آرشیو گره خورده با کندوکاو برای رسیدن به چیزی، به مکانی که دارد خاک میخورد و توجه زیادی به آن جلب نمیشود. آرشیو در قامتِ ویدئو، صدا و تصویر نیز همچون چیزی نمودار میگردد که باید نشان داده شود تا از خاکخوردگی برهد. اما باید فهممان را دوباره ارزیابی کنیم و بگوییم آرشیو یک نهاد است. مسئله دیده شدن یا دیده نشدن آرشیو نیست. یا درواقع این مسئله بهتنهایی کافی نیست. مسئله ساختن یا نساختن یک آرشیو است. چیزی که آن را بدل به نهاد میکند روابط ممتد و ساختیافته/ نیمهساختیافتهای است که میسازد. آنچه از آرشیو فمینیستی مد نظر ماست یک نهادِ در مجادله است، در ستیز با قدرتهای غلبهکنندهای که میروند تا همه چیز را به شکلی که خود میخواهند درآورند. بنابراین خصلت ستیزهجویِ آرشیو از کمدها و قفسهها و کلمات نوشتاری سرریز میکند و بدنها، ارتباطات، خلاقیتها و کنشها را دربرمیگیرد.
لینک ادامه مطلب:
zananemrooz.com/article/مجلۀ-زنان-امروز-یک-آرشیو-فمینیستی/
در این ارائه به چگونگی طرح و برساخت مسائل زنان از سوی گروههای مختلف کنشگران این حوزه بر بستر رسانههای دیجیتال پرداخته میشود.
تمرکز بر این پرسش است که در بحثها و گفتوگوهای دیجیتال کدام مطالبات زنان برجسته میشود، چه راهکارهای حل مسأله، و همچنین چه تصویری از وضعیت مطلوب و بدیل پیش نهاده میشود.
در این راستا، با ارجاع به بایگانیای از روایتهای متنی و تصویری تولید و توزیعشده بر فضاهای دیجیتال از سوی فعالان فمینیست به این پرداخته میشود که چه گفتمانهای فمینیستیای حول مسائل زنان و جنسیت در حال شکل دادن به مسألهٔ زن در جغرافیای ایران است. تلاش میشود این گفتمانهای جاری در بستر رسانههای دیجیتال هم به مسیرهای جنبش زنان در ایران و هم به جریانها و بحثهای فمینیستی بینالمللی پیوند زده شود. همچنین امید است این بحثها به گفتوگویی جمعی برای ارزیابی انتقادی پویشها و بحثهای روز در حوزهٔ زنان و جنسیت تبدیل شود.
رزرو در تلگرام: @shak_space
چرخش آشکاری که از سال ۱۳۸۴ آغاز شد تغییرات عمیقی در ساختار سیاسی و فرهنگی ایران پدید آورد. در کنار تخریب همهجانبه، یکی از پیامدهای این چرخش جلوگیری از فعالیتهای مدنی و مسالمتآمیز زنان بود که با لغو مجوز نشریۀ زنان در ۱۳۸۶ به اوج رسید. چند سال بعد در ۱۳۹۳ نشریۀ زنان امروز به همت خانم شرکت آغاز به کار کرد. این نشریه بنا داشت با نظر به مقتضیات و شرایط جدید، رویکردی نوین درمورد زنان و جنسیت با هدف غنای نظری و تاریخی مباحث مربوط به جنسیت در شرایط خاص ایران اتخاذ کند. این تحول هم در ظاهر جدید نشریه (قطع کوچکتر و صفحات بیشتر) و هم در محتوای آن بازتاب داشت. زنان امروز تلاش داشته از شمول اجتماعی گستردهتری برخوردار باشد و صدای نسلهای گوناگون را منعکس کند. تلاش گردانندگان آن معطوف به ایجاد پل ارتباطی میان نسلهای قدیمتر و جدیدتر بوده است.
لینک ادامهٔ یادداشت:
zananemrooz.com/article/در-پرداختن-به-مسائل-زنان-باید-از-جنسیت-ف/
به پنجاهمین شمارۀ مجلۀ زنان امروز رسیدیم. این رسیدن نهفقط چیزی از جنس گذر زمان بلکه برداشتن پنجاه گام در مسیر مداقۀ مداوم در چیستی، چگونگی و منازعات زن بودن در ایران امروز و اکنون بوده است. زنان امروز اما در امتداد مجلۀ زنان سابق، گرچه رسانهای امروزی و در حال رشد و نوبهنو شدن بوده است، همواره جایگاهی تاریخی دارد. تنها گشتی کوتاه در میان مجلات آرشیوشدۀ زنان و زنان امروز به ما نشان میدهد که میراثدار چه راه و رهروان گرانقدری هستیم. این است که هر گامی به پیش میرویم، نیمنگاهی به این میراث و نیمنگاهی به فردا و تداومش داریم. به اینکه چگونه گذشته را چراغ راه آینده کنیم و از آن مهمتر، به نام گذشته و میراثش، از آینده بازنمانیم که ما وارثان صدای زنانی هستیم که در روزگار عقبگرد و بازگشت به خودهای نامعلوم و خویشتنهای ناخوش، در ۸ مارس ۵۷، شش روز در خیابانهای این شهر فریاد زدند که «ما به عقب برنمیگردیم».
لینک ادامه مطلب:
zananemrooz.com/article/در-تقلای-نامیدن-زنان-ورود-به-میدان-زبان/
عکس: تینا حاتم- زهرا جعفری
همایش خشونت جنسیتی، آنچه آموختیم
چند روز پیش، در هشتم آذر ماه به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان، نزدیک به دوازده ساعت گردهم آمدیم تا به نوبه خود به روزهای نارنجی رسمیتببخشیم و از خشونت جنسیتی سخن بگوییم. گردهمآیی که به گفتهی بسیاری از ناظران و فعالان زنان در سالهای اخیر اتفاقی کم سابقه بود. لاف نیست اگر بگوییم که حتی ما اعضای کارگروه مطالعات جنسیت و سکسوالیته نیز به عنوان برگزارکننده این برنامه، بهپیش رفتن و برگزار شدنش باور نداشتیم.
در روزهایی که مشغول نگارش پیشطرح این گردهمآیی بودیم، تلاش ما بر آن بود که خشونت جنسیتی را به عنوان موضوعی چندوجهی طرح کنیم؛ موضوعی که تنها به جنبههای عینی و ملموس آن در زمینههای خانگی و خانوادگی محدود نمیشود. ما به بررسی پیوند میان خشونت به عنوان یک مقولهی جنسیتی، با ساختارهای اقتصادی، معرفتشناختی، تبعیضات اقلیتساز قومی، مذهبی و جسمانی، نابرابریهای اجتماعی و حتی مسائل زیستمحیطی نظر داشتیم، اما به ناگاه، آمار زنکشیها در آبان ماه جاری غافلگیرمان کرد و نشان داد که یکی از مسیرهای اصلی بروز خشونت همچنان از خانواده...
خواندن متن کامل👉
روزنامهنگاری را با یک اتفاق آغاز کرد. خبر آمد که زهرا رهنورد، استاد دانشکدۀ هنرهای زیبا که پس از انقلاب سردبیر اطلاعات بانوان شده بود، علاقهمندان به روزنامهنگاری را دعوت به کار کرده است. مصاحبۀ کاری شهلا شرکت موفقیتآمیز بود و او از چهار دهه پیش قدم در این راه گذاشت و دو مجلۀ دیگر را هم منتشر کرد تا امروز که یکی از خستگیناپذیرترین زنان روزنامهنگار فمینیست در ایران است.
پس از تعطیلی نخستین مجله مدتی از کار روزنامهنگاری فاصله گرفت ولی چندی بعد کارش را با سردبیری هفتهنامۀ زن روز ادامه داد. رویارویی با فراز و نشیبهای نوشتن درمورد زنان او را به فکر راه انداختن مجلهای مستقل با مدیرمسئولی خودش انداخت. انتشار زنان (۱۳۷۰-۱۳۸۶) را در دفتر مشترک با مجلۀ کیان آغاز کرد و این دو در کنار هم مسیر جریان روشنفکری نوپای پس از انقلاب را دنبال کردند. زنان نسلی از زنان روزنامهنگار، نویسنده، پژوهشگر و فعال مدنی را گرد هم آورد و تا هنگام لغو امتیازش، شانزده سال شاخصترین مجلۀ فمینیستی داخل ایران بود…
لینک ادامهٔ گفتوگو:
zananemrooz.com/article/من-دختر-شانزدهسالهام-را-از-دست-دادم/
به عنوان یک زن جامعهشناس که همواره به مسائل و مصائب جنسیتی حساس بودهام، نوشتن از ۲۵ نوامبر و خشونت علیه زنان برایم دشوار است. به این دلیل ساده که سالهاست در ایران به رغم فراز و فرودهای سیاسی و اجتماعیای که صحبت از خشونت جنسیتی را گاه محدود کرده و گاه مجاز شمرده و با تمام سمینارها، پنلهای گفتگو، پایاننامهها، مقالات و سخنرانیهایی که در چهار دهه پس از انقلاب ۵۷ حول این موضوع شکل گرفته، همچنان با رویکردی مواجهیم که آن را مسئلهای زنانه میداند و بهتبع از سیاستگذاری اجتماعی معاف میشود و مردان نیازی به توجه به آن نمیبینند. مشکل هم از بالاست و هم از پایین؛ هم قانونگذار و سیاستگذار توجه جدیای به این مسئله ندارند و بنابراین در سازمانها، دانشگاهها، مدارس و سایر فضاهای عمومی و خصوصی، ارادهای بر رفع مشکل نیست و هم از سمت دیگر، مردان چندان رغبتی به درگیری با چنین بحثهایی ندارند، در حالی که یکسوی این ماجرا آنها هستند.
این یادداشت را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
zananemrooz.com/article/خشونت-علیه-زنان-مسئلهای-زنانه-نیست/
طرح و ثبت زندگی روزمرۀ زنان در سینمای ما همواره موانعی جدی پیش رو داشته است. بخشی از آن احتمالا به یک فرهنگ ریشهدارتر مربوط میشود که ترجیح میدهد زنان را بیشتر در اندرونی نگه دارد و آنچه از زنان به نمایش میگذارد شمایل برساختهای است که جامعه به واسطۀ نقشهای متنوع زنانه به قامتشان دوخته است. محدودیتهای دیگری نیز ارائۀ تصویری نزدیک به واقعیت از زندگی زنان را بهخصوص در سینمای مستند به چالش میکشد.
آزادی رضاییان مقدم در فیلم مستند داخلی –تهران تلاش کرده تا زندگی روزمرۀ سه زن را که در یک ساختمان قدیمی در مرکز شهر تهران زندگی میکنند، بدون در نظر گرفتن محدودیتهای رایج ثبت کند. او در خلال رفتوآمدهای دوربین، به آرامی روحیات و دغدغههای کاراکترهایش را نشانمان میدهد.
این گفتوگو را در سایت «زنان امروز» بخوانید:
zananemrooz.com/article/ترجیح-میدهم-که-نه/
قصۀ مجلۀ زنان (زنان امروز) با قصۀ پرفراز و فرود جنبش زنان گره خورده است. وقتی در سال ۱۳۷۰ با پایان جنگ، اولین بار با نام «مجلۀ زنان» منتشر شد نشانهای بود از عاملیت زنان آن هم با تابلوی «حقوق حقۀ خودشان» و نه صرفاً برای «حقوق عامه»، «عامهای» که انقلابش را با حذف حقوق زنان همراه کرده بود و از جنگ هشتسالهاش هم در نهایت «مردان قهرمان» را پاس میداشت و بر درودیوار شهرش فقط پرترههای مردانش را میشد دید. در این میان تابلوی مجلۀ «زنان» نشان از اعتراض به وضعیتی داشت که در آن زنان گرچه در انقلاب و جنگ نقش داشتند، به رسمیت شناخته نشدند.
لینک ادامهٔ مطلب: zananemrooz.com/article/چراغی-برای-تداوم-تغییر/
@zanan_emrooz
آیا نوشتن از خشونت علیه زنان و از قانون و فرهنگی که پشتوانۀ این خشونت و امتدادبخش آن است موضوعی تاریخی است؟ در مرور آرشیو مجلۀ زنان و زنان امروز، گزارشهای متعدد زنکشی در سالهای مختلف نشان از یک انجماد تاریخی در موضوع زنکشی دارد. گویی این مسئله و حل قانونی آن هیچگاه در دستور کار قانونگذاران نبوده است، تا جایی که زنکشی امروز و زنکشی دیروز از یک نوع خلأ قانونی و نگرش اجتماعی تغذیه میکنند. این نوشته تأملی کوتاه ــ و ازهمینرو ناکافی ــ است بر برخی گزارشهای مفصلی که در ماهنامۀ زنان و نشریۀ زنان امروز درخصوص زنکشی و ناموسباوری نگاشته شده است. حین نگارش، در جدال با احساسات متناقض خود، تلاش میکردم با این متون قدیمی همچون سندی تاریخی و با فاصله مواجه شوم، اما نه با احساس آن زنانِ در آستانۀ مرگ بیگانه بودم و نه از قانون، فرهنگ و خانوادهای که در قتل این زنان شریک بود دور. تو گویی «اکنون» هنوز و همچنان تبدیل به تکرار «تاریخ» میشود.
لینک ادامهٔ مطلب:
zananemrooz.com/article/مروری-بر-پیشینۀ-زنکشی-در-ایران/
@zanan_emrooz
همین لحظه فایل ویژهنامۀ پنجاهمین شمارۀ مجلۀ زنان امروز به چاپخانه ارسال شده. شاید فردا بعد از چند ماه اعضای تحریریه، ویراستاری، طراحی گرافیک و شبکههای اجتماعی، که با نام و کارشان در صفحۀ شناسنامۀ مجله آشنایید، بتوانند نفسی تازه کنند و دمی بیاسایند. من که مدیون این زنان مسئول، صبور و خستگیناپذیرم از فردا سعی میکنم تا چند روز هیچ تماسی با آنها نداشته باشم چون میدانم ظرفیتشان برای شنیدن صدای من و مکالمهها و مجادلههای روزهای دشوار پایانی کار تکمیل شده. واقعیت این است که هر کاری در این دوران عسرت اقتصادی و کمبود نیروی انسانی سخت و طاقتسوز است، ازجمله کار مطبوعاتی که چندوجهی و چندشاخه است…
لینک ادامه مطلب:
zananemrooz.com/article/حیاط-خانۀ-ما-تنهاست/
این شماره برای همهٔ زنانیها مثل یک جور بازنگری و مرور خود است؛ مرور تجربهها و داشتهها و بهدست آمدهها و از دست رفتهها. پنجاهمین شمارهٔ «زنان امروز» مقطع مهمی برای مجلهای است که همه این سالها در آغوشش گرفتیم و برای انتشارش قلب و قلم فرسودیم. بیش از ده سال طول کشید تا تعداد شمارههای مجله به پنجاه برسد و هر شمارهاش درنوردیدن تجربهای یگانه و یافتن جان و جهانی تازه بوده است.
در بخش هنر پنجاهمین شمارهٔ «زنان امروز»
میخوانید:
▪️ بنویس اما تازیانه را فراموش مکن
🖊️فرشته حبیبی
نویسنده در این یادداشت بلند به مرور سانسور و محدودیتهای انتشار مجله در سالهای اخیر پرداخته است. در بخشهای مختلفی از یادداشت به اعمال فشارهای بیرونی، خودسانسوری و جستوجوی راهکارهایی برای کاهش ریسک، چانهزنیها، سانسورهای سلیقهای و تغییرات ناشی از تحولات اجتماعی توجه شده است.
▪️مطالبهگری بهسان رهاورد دیالکتیک نظریه و عمل
نگاهی به عناوین بخش هنر مجلهٔ «زنان
امروز»
🖊️ معصومه گنجهای
مقاله با ارجاع به مجلات معتبر فمینستی، تلاش دارد میان کنشگری و نظریهپردازی نسبتی برقرار کند و با این نگاه مقالات بخش هنر مجله «زنان امروز» را طی ۵۰ شماره کاویده و با ملاک قرار دادن عنوان هر مقاله (به مثابه چکیدهٔ اصلی محتوا) نسبت این مقالات را با شرایط اجتماعی سنجیده است. نویسنده معتقد است واژگان بهکاررفته در عناوین بخش هنر همچون مطالبه، شکستن و ... روند سوگیری بیشتر به جانب پویایی و کنش و حرکت را نشان میدهد.
▪️«زنان امروز»، غایبان سینمای ایران
زنان امروز هستند، چه روی پرده باشند چه
نباشند
🖊️ آرمین اعتمادی
در این مقاله، نویسنده با اشارهای به آغاز همکاری با «زنان امروز»، مروری مختصر بر تاریخ حضور زنان در سینمای ایران داشته و نبود تصویر واقعی زنان امروز را به نقد کشیده است. اعتراض به حذف زنان از درامهای حاضر بر پرده سینما در جامعهٔ امروز ایران از نقاط عطف این نوشته است که نشانگر تعمدی مردسالارانه در حوزهٔ سینما، آن هم بعد از تأثیرگذارترین کنش زنانه در تاریخ معاصر کشور
است.
▪️جشنوارهای فراموش شدنی!
هفتادوهفتمین دورهٔ جشنوارهٔ کن
🖊️ عسل باقری
به سنت هرساله، عسل باقری گزارشی از جشنوارهٔ کن امسال نوشته است. همانگونه که از عنوان مطلب برمیآید فیلمها از نگاه نویسنده، جشنوارهای فراموش شدنی را رقم زدهاند اما با نگاهی به رخدادهای مرتبط با زنان اتفاقات قابل تأملی در میان فیلمها دیده میشود. این گزارش علاوه بر توجه به فیلمهای مرتبط با زنان، حواشی جذابی از کن را نیز مدنظر قرار داده از جمله حواشی دنبالهدار جنبش «من هم» روی فرش قرمز و حاشیههای حضور فیلمها و بازیگران ایرانی. در کن امسال به رغم حضور کمرنگ زنان جوایز بیشتر به فیلمهایی که حول موضوعات زنانه ساخته شدهاند تعلق گرفته است.
▪️گلههای کارگری از چرخ ستمگری
تئاتری مستند در زندان
🖊️ سروناز احمدی
آخرین بخش از مطالب بخش هنر برشی از نمایشنامهٔ گلههای کارگری از چرخ ستمگری است. نمایش مستندی که سروناز احمدی در زندان و بر پایهٔ تجربیات زنان زندانی نوشته است و با بازیگری همانها به روی صحنه برده است. سروناز روند شکلگیری و نگارش و چالشهای اجرای این نمایش در زندان را نیز ضمیمهٔ متن کرده است. برشی از نمایش که در این شماره منتشر شده، مونولوگی از یک زن خانهدار و شرح زندگی و ناکامیهای اوست.
لینک خرید این شماره:
http://store.zananemrooz.com/محصول/نسخه-چاپی-شماره-۵۰/
گام آخر و غیر قابل چشمپوشی در تولید محتوای مجلات زنان و زنان امروز ویرایش متون بوده و همچنان نیز هست.
این را همۀ همکاران و نویسندگان میدانند و الزام و ابرام ما بر ضرورت ویرایش مذاق بعضی را شیرین میآید و کام بعضی دیگر را تلخ. برخی از مولفان و مترجمان معتقدند که مجله در ویرایش سختگیر است و گروهی دیگر خرسند از پاکیزگی متنی که از نظر ویراستاران میگذرد. در شرایطی که بسیاری از رسانههای ایران هنوز تمایلی به ارائۀ محتوای ویراسته به مخاطب ندارند، ویرایش برای ما حرف آخر است و مهر سلامت. از این رو انتخاب بخش ادبیات در پنجاهمین شمارۀ مجله موضوع ویرایش است. این صفحات شامل یادداشتی است از فرزانه طاهری، پیشگام این حوزه، و نیز گفتوگو با مژده دقیقی دربارۀ ویرایش.
لیلا صمدی، سیما سودخواه و هایده عبدالحسینزاده ویراستاران مجلات زنان و زنان امروز بودهاند که حدود سه دهه بار گران ویرایش مطالب دو مجله را بردوش داشته اند. در این بخش یادداشتی از هایده عبدالحسین زاده داریم و با تاسف بسیار، تالمات روحی دو همکار دیگرمان که هریک عزیزی را از دست دادهاند امکان نوشتن به آنها نداد. جای قلمشان در این شماره خالی است اما جای خودشان سبز و امیدواریم در فرصتی دیگر بتوانیم از تجربههای ارزندۀ این همراهان سختکوش بهره ببریم.
لینک خرید این شماره:
http://store.zananemrooz.com/محصول/نسخه-چاپی-شماره-۵۰/
در بخش اجتماعی شماره ۵۰، از نویسندگان، پژوهشگران و هنرمندانی که در طول این سالها همراه زنان و زنان امروز بودند، دعوت کردیم یادداشتی دربارۀ مجله بنویسند. در ابتدا پرسشهایی طرح کردیم و برای ۲۴ نفر از دوستان فرستادیم، سؤالاتی کلی دربارۀ مجله، تأثیرات و نقاط ضعفش. اما بعد متوجه شدیم که سؤالات محدودکنندهاند؛ آنها را کنار گذاشتیم و از همۀ دوستان درخواست کردیم از هر نقطهای که مایلاند شروع کنند و دربارۀ هر چیزی که مهم میدانند بنویسند. از آن جمع ۱۶ نفر درخواست ما را اجابت کردند و یادداشتهایی برایمان فرستادند که برخی خاطرهاند، برخی تحلیل سیر تاریخی مجله، برخی هم انتقاداتی را طرح کردهاند یا تغییر در رویکرد مجله را یادآور شدهاند.
آنچه در بخش اجتماعی این شماره میخوانید، ۱۶ یادداشت متعلق به نسلهای مختلف و از منظرهای متفاوت است.
@zanan_emrooz