اندیشه، آگاهی، اعتماد به نفس. مطالبی درباره ی زنان، برای همگان. کلیه متون اثر نویسنده زنان آگاه. بازنشر با ذکر لینک کانال و منبع آزاد. . *بدون تبلیغ.
آموزش بازی با سرنوشت کودکان معصوم. به سبک آموزههای عمو قزی (تصمیم گیرندگان و مدیران مرد کمسواد) روی بوردهای شهری. متولد شدن کودکان در خانوادههای مشکلدار.😐😐 شرم باد بر این مسئولین که یک عدد باسواد بینشون نیست و فقط به فکر کارخانه سربازسازی برای جنگهاشون اند.
زنان آگاه @zanAneAgah
در روز جهانی مادر
تمرین کنیم که وقتی از سوی آقایان کم و کاستی و... در رفتار می بینیم، خودشون رو مسئول رفتارهاشون بدونیم. دست از سرزنش مادران و تکرار "لابد اونها خوب مردان رو تربیت نکرده اند" برداریم. دلیلی نداره بابت مشکلات اخلاقی و رفتاری مردان بالغ و بزرگسال، بازهم انگشت اتهام و سرزنش رو به سمت زنان (در این جا مادران) بگیریم. آیا وقتی با زنانی با مشکل رفتاری مواجه میشیم، پدرش رو سرزنش میکنیم؟ یا این گونه عادت همیشگی سرزنش زنان بهم میخوره؟!
از مردها ناراحت و خشمگینیم؟ (شما فرض کن شخصیت های سیاسی و اختلاسگران! یا شاید از راننده ی ماشین بغلی در ترافیک، یا رئیس بیانصاف در محل کار؟) چرا به مادر (و خواهرشون) فحش میدیم؟
به جز مبحث ادب و این که چقدر فحش دادن عادتمون هست _و اینجا بهش وارد نمیشیم_ انقدر فحش مادر و خواهر ندیم. این فحش ها از یک سو به زنان برمیگرده نه مرد خاطی ماجرا که در لحظه لایق توهین دونستیمش، و از سوی دیگه هدفش قلقلک دادن "حس مالکیت مردان بر زنان" و مفهوم زهرآگین ناموس و ناموس پرستی ست. باید جا انداخت که احدی صاحب جان و تن هیچ زنی نیست. نه مادر و نه هیچ زن دیگری. (مورد بوده در سوئد، ایرانیه به سوئدیه گفته مادرت رو فلان! سوئدیه ریلکس گفته رابطه جنسی مادرم به من ربطی نداره. انتخاب خودشه. اگه دلش بخواد باهات میخوابه و من کی ام که دخالت کنم؟! نداشتن حس مالکیت مرضگون، باعث شد چنین واکنش آرام و سالمی داشته باشه و فرد توهین کننده خلع سلاح بشه. )
مورد بعد، حواسمون به فرسوده کننده بودن عمل خانهداری برای زنان باشه. دلیلی نداره که پدر بازنشسته فقط تلویزیون تماشا بکنه و مادری که از خانه داری بازنشست نمیشه فقط بشوره و بسابه. دلیلی نداره زنان هی سفره بندازند و جمع کنند و مردان بنشینند به بحث سیاسی و توهم انجام دادن یک کار خیلی مهم!
و مورد آخر و البته تکراری این که، مادران رو مقدس ندونیم. توی این قدیس سازی، کل ظلم زورچپان شده هست. اگر بُغض و کینه ای داریم نسبت به سایر زنان که چرا به اندازه مادرمون "بله قربانگوی مقدس بی حق و حقوق" نیستند ، احساسات منفیمون رو کنترل و پردازش کنیم! کینه، نفرت، انتقام! سیستم مادر شما لزوما سالم نبوده که حالا از ندیدن اون سیستم در نسل جدید دچار گره و عقده بشیم!
به قلم زنان آگاه @zanAneAgah
آیا استقلال مالی برای دوری از خشونت کافی ست؟
@zanAneAgah
🔹فرافکنی: آینهای رو به بیرون
یکی از واکنشهای ناپختهی ما در برابر تذکر یا انتقاد اینه که آینه رو از خودمون میگیریم و رو به طرف مقابل میگیریم.
مثلاً وقتی میشنویم: «بلند حرف نزن»، فوری جواب میدیم:
«تو خودت همیشه بلندتر از من حرف میزنی!»
این یعنی فرافکنی؛ یعنی بهجای روبهرو شدن با رفتاری که ممکنه نیاز به اصلاح داشته باشه، دنبال مقصر دیگهای میگردیم تا از خودمون دفاع کنیم—even اگه شده با یه تلافی بیموقع.
🔸 اما یادت باشه:
تذکر، توهین نیست.
انتقاد لزوماً حمله به شخصیت نیست.
خیلی وقتها حتی از سر دلسوزیه. ولی ما، بهجای شنیدن، میجنگیم.
✳️ بدتر از فرافکنی، میل به تلافی در لحظهست.
یعنی بهجای گفتوگو، به طرف نشون بدی که «تو هم بینقص نیستی». این تلافی، رابطه رو از مسیر درک و اصلاح، به سمت نبردهای خاموش و بیپایان میکشونه.
📌 نتیجه چیه؟
کمکم صمیمیت جاشو میده به احتیاط.
طرف مقابل از گفتن میترسه، چون همیشه منتظره یه جواب تند بشنوه.
و اینطوری، گفتوگو میمیره.
پذیرفتن ایراد، نشونهی ضعفه؟
نه.
نشونهی بلوغه.
نشونهی آدمیه که جرأت داره به خودش نگاه کنه و رشد کنه.
@zanAneAgah
میگویند مشغول پاک کردن دیوارنوشتهی معروف خیابان کریمخان زند هستند که محتوایش «مرگ بر آمریکا» بود. /دامون قنبرزاده @zanAneAgah
Читать полностью…پایین ترین امتیاز مردمی برای تازه ترین اثر دیزنی، رتبه 1.6 imdb برای سفیدبرفی .
آیا مخاطبان دیزنی نژادپرست اند؟
اصل قصه این گونه آغاز میگردد که "پادشاه و ملکه پس از سال ها انتظار، صاحب فرزندی می شوند که چون پوستی به سفیدی برف و موهایی به رنگ شب داشت، او را سفیدبرفی می نامند".
در بسیاری از قصه ها چه قدیمی و چه جدید، نامگذاری شخصیت اصلی دقیقا به خاطر یک ویژگی ظاهری ست.
سپیددندان _ سیاه قشنگ_ پلنگ صورتی_ شنل قرمزی _ موطلایی و سه خرس_ بز زنگوله پا_ گربهی چکمه پوش_ در نمایش عروسکی ایرانی هم کلاه قرمزی، ژولی پولی، گوش دراز و دم دراز ، منگوله گوش ، چرا (با طره موی شکل علامت سوال) و... را داشتیم.
در سال های اخیر تنوع نژادی خوبی در انیمیشن ها دیدیم با داستان هایی خوب و خوب تر و گاه متوسط. انیمیشن Encanto، coco ، vivo... مکزیکی بودند. Luca ایتالیایی بود. Mulan چینی بود. Moana اهل هاوایی. Cuzco اهل پرو. چندین انیمیشن دیگر هم ساخته شد مثل "قرمز شدن" و "آن سوی ماه" ، "اژدهای آرزو" "رایا و آخرین اژدها" (خاوردور)، یا home و شاهزاده و قورباغه ، روح (آمریکایی آفریقایی) با شخصیت های تازه و قصه های تازه، از نژادهای متفاوت. خیلی هم عالی 👌
حالا فکر کن شنل قرمزی بیاوریم با شنل بنفش. دم دراز بی دم بیاوریم. بگوییم اسم کارتون پلنگ صورتی ست ولی سبز خال خال باشد... چرا توی اتاق فکر دیزنی این را نمیفهمند؟ والت دیزنی اگه زنده بود حتما سکته می کرد از اصرار بر تخریب یک خاصیت داستانی. صد البته که آقای والت دیزنی پس از از ساخت سفید برفی به عنوان اولین انیمیشن بلند تاریخ، گفته بود در آینده هیچ نوع اقتباسی از آن نکنند و معتقد بود هر تغییری اثر اولیه را خراب می کند.با این حال، دست اندرکاران امروز دیزنی حتی به این فکر نکرده اند که خب موقرمزها هم یک زمانی تمسخر می شدند و لایو اکشن پری دریایی می توانست انسان سفیدپوست مو قرمز باشد. سیاهش کردند. سفیدبرفی تازه شان هم که رنگ و رخ لاتین دارد.
فکر نمیکنم این تصمیمات جدید دیزنی برای ساخت شخصیت پری دریایی سیاه پوست و سفیدبرفی گندمی، کوچک ترین تاثیر مثبتی داشته باشد بر نگرش مخاطب نسبت به تنوع نژادی. شاید کاملا نتیجه عکس بدهد. عجیب هم نیست. چراکه نه منطق خردسالان سفیدبرفی غیر سفید را می پذیرد، و نه بزرگسالانی که نوستالژی آثار دیزنی، نقطه امن خاطرات و روانشان هست از تخریب خاطراتشان خوشحال می شوند. البته واکنش منفی مخاطبان به سفیدبرفی جدید، نه صرفا به خاطر گندمی بودن پوست بازیگر، که به دلایل دیگری نیز بوده است و قضیه "نژادپرستی" مخاطبین نیست. بازیگر سفیدبرفی، در موارد متعددی به شکل غیرحرفه ای رفتارهایی در فضای مجازی داشته که مخاطبان را به او بی علاقه تر کرده است. (درست برعکس آن چه که برای اما واتسون اتفاق افتاد و شخصیت واقعی اش او را محبوب تر از نقش ها و بازیگری اش در فیلم های فانتزی و رئال کرده).
کمپانی دیزنی اعلام کرده با تغییر همه چیز در داستان سفید برفی و هفت کوتوله، هدفشان ساخت یک شخصیت رهبر و بی نیاز به شاهزاده بوده است.
این درحالی ست که سال 2012 کمپانی نتفلیکس فیلم سینمایی دیگری به نام "سفید برفی و شکارچی" ساخت که علی رغم بی ادعایی و دوری از شعارزدگی، اتفاقا بسیار امروزی تر عمل کرد، و یک کاراکتر رهبر و توانمند واقعی را به نمایش می گذاشت و نیز علی رغم تغییر بسیاری از جزییات ریز و درشت داستان، واکنش منفی از مخاطبان نگرفت.
خلاصه که، قصه های تازه و شخصیت های تازه با هر رنگ و نژادی و هویت جنسی، آری.
گند زدن به خاطرات و افسانه های قدیمی، هرگز.
پ.ن: تریلر این فیلم در یوتیوب حدود هفتاد و یک هزار لایک ، و بالای دو میلیون دیسلایک خورده. یعنی نود و شش درصد مخاطبان رای منفی داده اند.
(با استفاده از اکستنشن یوتیوب، عدد رای های منفی هم قابل دیدن هستند.)
پ.ن۲: جلوههای ویژه ابتدایی و ضعیف فیلم نیز ، از دیگر دلایل واکنش منفی منتقدان فیلم ذکر شده است.
به قلم زنان آگاه @zanAneAgah
تبلیغ چاقی؟؟
راستی چرا اونایی که خودشون رو خوش اندام و ورزشی و روفرم میدونند،
از دیدن اینکه کسی با اضافه وزن
خودش رو همون جوری پذیرفته باشه،
و دلش نخواد برای کاهش وزن خودکشی بکنه و رژیم بگیره و...
حالشون بد می شه؟
"آی هوار دارید ترویج چاقی می کنید"؟
شما که روفرمی. مشکلت با بدن یه نفر دیگه چیه؟
جالبه وقتی صد در صد رسانه ها ترویج لاغری و البته وضعیت های غیرطبیعی و عجیب و پرخرج و احمقانه می کنند (باسن برزیلی با کمر باریک و...) صداشون در نمیاد و نمی گند وای چیز بدی داره ترویج داده میشه.
اون موقع نمیگند چی برای سلامتی خوب یا بده.
نمیگند مصرف پودرها و مکمل های ورزشی چه مضراتی داره. نمیگند هیچ کدوم ازین رژیمهای لاغری یه چیز تایید شده نیست و هر یک، عوارضی داره و هیچ وقت خدا متخصصان تغذیه باهم توافق ندارند! (مثال: اختلاف بر سر خوردن یا نخوردن زرده تخم مرغ).
خلاصه جالبه که فقط صداشون دربرابر اعتماد به نفس چاق ها درمیاد.
درباره مبحث سایه های یونگ اگر بخونیم جوابش کمابیش معلوم میشه.
به قلم زنان آگاه @zanAneAgah
آیا رانندگان اسنپ و کاسبها و رستوران ها
گناه دارند که بابت بی حجابی ما جریمه یا پلمپ بشند؟؟؟
زنان بالای چهل ساله که بابت قانون حجاب دارند جریمه و هزینه مالی و جانی و روانی میدند. تذکر شنیدن بابت خود حجاب و متعلقاتی که از "درخت آفت حجاب" درومده، برای ما زنان از ۷_۸ سالگی شروع شده. حتی ۹ سالگی که سن تکلیف اسلامی برای دختره هم نه، بلکه ۷_۸ سالگی در مدرسه! مقنعه و چک شدن حتی جوراب و کفش در دهه هفتاد که سفید نباشه جزیی از شاخ و برگ های فلسفهی "در چنگال گرفتن زنان" با حجابه، حتی اگه توی قرآن نیومده باشه. من حتی در ۸ سالگی در شهربازی تذکر حجاب گرفتم. آقای اسنپی هم در بچگی تذکر حجاب گرفته؟! سالها در مدرسه این ترس (آسیب روانی) با ما کودکان و نوجوانان بود که ممکنه بابت متعلقات فلسفه حجاب نمره انضباطمون رو کم کنند. درسته در نهایت نمره کم نمیکردند، ولی اون آسیب بالاخره به روانمون با سطح تحلیل کودکانه زده شد، چون باور داشتیم مدرسه قدرت نمره کم کردن رو داره. کل سال های دانشگاه زمان عبور از حراست جلوی در، قلب بنده اومد توی دهنم که یه وقت بهم چیزی نگند، چون اگه میگفتند واقعا کل روزم خراب میشد. آره خیلیا بچه پررو بودند و جواب حراست میدادند و ... ولی خیلیا هم که مثل من آسیب خورده و بی جرات بودند، خیلی اذیت شدند. به اندازه هر یک بار عبور از چهارچوب اون در اذیت شدند. بارها کار اداری داشتیم و یه زن آسیب خورده تر از ما از نوع عقده ای، دم در جلومون رو گرفت و نذاشت بریم بالا، در حالی که مردان صرفا با تمرکز روی مساله مراجعه شون از پله رفتهاند بالا. بعدم شاکی به همه گفته اند که زنه کارمو راه ننداخت! (زنه= کارمندی که به اجبار تو اون اداره چادر و مقنعه پوشیده و حجاب شرط اول استخدامش بوده، اونم توی ساختمانی که هوای داخلش مسمومه و یدونه کولر با صدای قارقار از پس اون همه گرما و بوی عرق برنمیاد).
دقیقا ما چرا باید نگران درآمد و پول افرادی باشیم که هیچ ایده ای از فشار روانی و آسیب درخت آفت حجاب ندارند؟ و فقط دردشون مالیات و مسائل مادیه؟؟ اینا حتی در اعتراضات هم فقط نگران جیب خودشون بودند. بعدم شاکی اند که چرا عدالت اقتصادی براشون اجرا نمیشه. در حالی که عدالت حقوق اولیه انسانی نیمی از جامعه حقیقتا براشون مهم نیست، خیلی هاشون عمیقا یا زن ستیزند یا در بهترین حالت اصلا به زنان فکر نمیکنند. (ولی کافیه جلوشون از حقوق زنان بگی، تا برآشفته فک رو باز ، و هوار هوار کنند که پس حقوق مردها چی! بلبل زبونی به سبک بچه های لج باز دوساله.) برای این جماعت اتفاقا تنها چیزی که مهم نیست حقوق انسانیه. تنها چیزی هم که مهمه، جیب خودشونه. کسانی که حاضرند برای حقوق مادی عقب افتاده شون تجمع کنند، برای حقوق زنان خیر. برای مهریه داده ها می رند شعار می دند. ولی اصلا خبر هم ندارند سالی چه تعداد زن بابت سواستفاده های مالی و کلاهبرداری شوهرشون میفتند زندان! چرا دقیقا ما برای این افراد خودخواه باید ملاحظه و آخی اوخی کنیم یا فکر کنیم گناه دارند؟
میگند مامورم و معذور!! معذور یعنی کسی که عذرش پذیرفته ست. هیچ عذری در مبارزه با ظلم پذیرفته نیست. ما چیزی به اسم معذور بودن نداریم. فقط شرافت داریم و بی شرفی. اون استاد دانشگاهی که برای جلوگيري از اخراج دانشجوی بی حجابش کلی پادرمیونی میکنه و موقعیت خودش رو در دانشگاه میندازه توی خطر، اونم بعد از ده دوازده سال درس خوندن و مطالعه، یه آدم شرافتمنده. اونی که میگه وای به من چه، من خودم رو قاطی نمیکنم و آسه برم آسه بیام که اوف نشم، بی شرفه. این همه آدم های شرافتمند اعم از نویسنده و منتقد و هنرمند با رزومه های ارزشمند دارند برای مبارزه با ظلم هزینه میدند، بعد رستوران نخواد هزینه بده و بگه من خودمو قاطی سیاست نمیکنم؟! اون اتفاقا باید ده بار پلمپ بشه تا بفهمه اهمیت مبارزه با ظلم رو. نمی شه هی جلو مشتری گردن کج کنیم و ادا دربیاریم که خیلی مظلومیم چون باید جریمه مالی بدیم! پس تو با قانون ظلم همراهی کن که من پول ندم!!
اونی که واقعا مخالف نظام ظلمه (از اساس اون قدر شعور داره که مخالف باشه و فقط کاسبی خودش براش مهم نباشه!) پا به پای زنان هزینه هم میده. هی هم به مشتریانش نمی گه همسایه ها یاری کنید که من فقط پول دربیارم.
لب کلام: نه اسنپی نه رستوران دار نه کسبه، هیچ گناهی ندارند. اگر نمی خوان آزادی من مشتری نوعی رو در نظر بگیرند، من هم سود مالی اونارو در نظر نمی گیرم و ازشون خرید نمی کنم.
به قلم زنان آگاه @zanAneAgah
در سالهای اخیر افراد بیشتری نسبت به گذشته از طریق #رحم_اجاره_ای صاحب فرزند شده اند. بیشتر افراد سلبریتی و یا کسانی که به دلایل سنی یا جسمی امکان فرزند آوری طبیعی نداشتهاند...
شما را به خواندن این مجموعه داستانواره/Story و بررسی مخصر ابعاد متنوع رحم اجارهای دعوت میکنم:
(با تشکر از @parisaqwnia)
اعتقاد، سلیقه ای نیست
بهش گفت "خب این سلیقه توئه! اینم سلیقهی من. " سر بچه چهارساله ش حجاب کرده بود و میگفت این سلیقه ست.
مثال برای سلیقه:
قرمز قشنگ تر از آبیه.
فیلم کمدی باحال تر از فیلم تاریخیه.
خورش کرفس به اندازه قورمه سبزی خوشمزه ست.
انتخاب بین دامن بلند یا کوتاه صرفا بر این اساس که کدوم خوشگل تره و به اندام کسی بیشتر میاد.
مثال برای عقیده:
عیسی پسر خداست.
یک منجی دینی در آینده ظهور خواهد کرد.
برای دفع بلا باید گوسفند قربونی کنیم و *خون بریزیم.
فلانی چشمش شور و پاقدمش سنگینه!
دختری که در ماه آبان به دنیا بیاد شومه و باعث مرگ شوهر اولش میشه (عقیده هندی).
اگر هر سال نذری بدی اون اتفاق خوب مدنظرت میفته.
تفاوت سلیقه همیشه امکانش هست. هیچ چیز بد یا خطرناکی هم نیست. این تفاوت ها میتونه خیلی هم قشنگ و سرگرم کننده باشه. مثل تماشای لباس های بازیگران بر فرش قرمز جشنواره کن. نهایتش سلیقهی بد کسی (از نظر ما بد) میتونه شگفت آور یا باعث خنده بشه. (مثلا وااای این چه طرز سفره یلدا چیدنه، مگه مهدکودکه؟!)
اما عقیده... عقیده اگر مبنای علمی نداشته باشه، میتونه بسیار خطرناک باشه. و اغلب عقاید هم علمی و در آزمایشگاه قابل آزمایش نیستند. طبق تجربه، دیدهایم که هر آن چه که برای اثبات یک عقیده بهمون میگند درباره ی دانشمندان ژاپنی و آزمایشاتشون که تهش یک دین یا مناسک تایید بشه، دروغ و مزخرفی بیش نیست. می خواد فواید روزه گرفتن باشه، یا اون قصهی ملکول آب که بهش حرفای خوب زدند و زیر میکروسکوپ خوشگلتر و ستارهایتر شده! عقاید اغلب از خانواده و محیط به ارث میرسند و کم تر کسی خودش رو مجبور میکنه که از پکیج مسایل القا شده توسط عزیزانش بگذره (بتونه محبت پدر و مادر رو از خود اون عقیده جدا کنه) و خوداگاهانه از نو عقاید خودش رو بچینه. آشنایی با هنر خیلی خیلی راه فوق العادهای برای شروع تغییر نگاه و تمرین هویت جداگانه و بینیازی از پیروی از جمعه.
و هم زمان آشنایی با روانشناسی و علوم، و سنجش عقاید با این دو، میتونه بسیار تاثیر گذار بشه. (مثلا وقتی روایتی از ائمه میاد درباره دوش گرفتن! باید بپرسیم مگه اون زمان لوله کشی آب و دوش وجود داشته؟! اصلا دوش کلمه اروپاییه، توی عربستان دوش کجا بوده هزار و چند صد سال پیش؟!)
به هر صورت، یک عقیده، سلیقه نیست! این دو رو باهم اشتباه نگیریم.
به قلم زنان آگاه @zanAneagah
وقتی برای بار نمی دونم چندم که هری پاتر و جام آتش رو خوندم توجهم به وینکی جلب شد. وینکی همون جن خونگی آقای کراوچ که همش گریه زاری می کرد و ازش خوشم نمی اومد.
هی هرمیون بهش می گفت دارن شما جن های خونگی رو استثمار می کنند! شما باید حقوق بگیرید، مرخصی و استراحت داشته باشید، لباس خوب بپوشید، احترام داشته باشید...
وینکی می گفت نمی خوایم! این چیزها خلاف خواسته ی یک جن خونگی واقعیه! یه جن خونگی خوب فقط خدمت می کنه و هیچی نمی خواد! این چیزها برای جن های خونگی برخورنده ست!! و واقعا هم بهش برمی خورد از مطرح شدن حقوق و احترام...
هیچی دیگه، یاد این زن هایی افتادم که وقتی بهشون حقوق شون رو یادآوری می کنی، اخم می کنند و می ترسند که یکی اومده کانون گرم استثمار شدنشون رو ازشون بدزده! واقعا سخته به یه برده حالی کنی زنجیر سیاه و سنگینی که گردنشه افتخار نداره و مفهومی وجود داره به نام آزادی. و اون چیزی که بهش عادت کرده و به نظرش عادی میاد، صرفا بردگیه.
به قلم زنان آگاه @zanAneagah
هی! تویی که همیشه هوای همجنست رو داری و خواهرانگی بلدی! تویی که با معرفت و با انصافی! تویی که شخصیت قوی داری!
۸ مارس، روز جهانی زنان مبارک دوست من💜🚺
#زن_زندگی_آزادی
کانال زنان آگاه @zanAneAgah
هی! تویی که چراغ خونه رو روشن نگه میداری!
قَدر و ارزشت رو میدونیم💜
۸ مارس، روز جهانی زن مبارک دوست من.
#زن_زندگی_آزادی
کانال زنان آگاه
@zanAneAgah
عزیزان حقوق انسانی و اون چه که میشه در #شروط_ضمن_عقد قید بشه، مثل کیف مدارک شماست. اگر کیف مدارک شما دست کسی بیفته، وظیفه داره اونارو به صاحبشون برگردونه. آدم مدارکش رو با هیچ چیزی معامله نمیکنه یا "طاق نمیزنه". بعد از چند سال خوندن و دیدن زندگی زنان بیمهریه، یا کسانی که فکر کردند چقدر شیکه اگر "به جای مهریه" شروط ضمن عقد وضع کنند (و در عمل خیلی هاشون دیدند که علی رغم ثبت شروط نمی شه در ج.ا به اون حقوق طبیعی رسید) الان با بلندترین صدا میگم: بدون مهریه ازدواج نکنید. بدون مهریه ازدواج نکنید. شروط بدون مهریه در عمل خیلی وقت ها به درد نمی خوره. در صورت خوشبختی صد درصدی و یک عمر زندگی مشترک و پیر شدن به پای هم، زمانی که بعد ۱۲۰ سال خدای ناکرده شوهر فوت بشه، اون موقع شما در پیری و محدودیت های جسمی اون سن به مهریه تون نیاز خواهید داشت. شروط ضمن عقد اصلا کافی نیست. مهریه نداشتن هم روشنفکری نیست. با زنانی که سی چهل سال از زندگی مشترک شون گذشته حرف بزنید و از تجربه اون ها بپرسید. با زنان بیوه و بچه دار یا طلاق گرفته حرف بزنید... با هر حقوقدان معتمد که می خواین حرف بزنید. ولی نه بی مهریه ازدواج کنید و نه مجانی ببخشید. خام بازی های کلامی مردان امروزی که دچار سندرم بی عرضگی شده اند هم نشید. "تو مگه اسلام رو قبول داری که مهریه شو می خوای؟" "نه ولی زندگی خودم رو قبول دارم و برای زندگیم بیمه میخوام. شروط + مهریه بیمه ی زندگی منه".
امتحان این موضوع هم متاسفانه مجانی نیست. هزینهش کل زندگی آدمه.
به قلم زنان آگاه @zanAneAgah
خودشیفته های پنهان.
آیا برنامه Reality show عشق ابدی رو دنبال می کنید ؟ توصیه می کنم ببینید، نه به قصد تماشای خاله زنک/دایی مردک بازی یک گروه جوان مجرد. بلکه به چشم تحلیل رفتار و یادگیری. با این دید، اتفاقا بسیار جالبه و اصلا وقت تلف کردن نیست.
در این ویدیوها، رفتارهای دو تن از شرکت کنندگان تحلیل شده. رفتارهایی که فکر می کنم بسیاری از زنان در رابطه تجربه ش کرده و می کنند و بی اندازه آشناست. ترکیب خودشیفتگی و پیاده سازی تکنیک چراغ گاز (Gas lighitng) ، و نیز "تله ی رهاشدگی" و وابستگی، و تکیه بر "پتانسیل های" رابطه به جای واقعیت های آن.
1️⃣ https://www.youtube.com/watch?v=uTwsV7M7Kmw
2️⃣ https://www.youtube.com/watch?v=_HSEXqgG_7U
نوشته بود ba eftkhr Kurdm !
+ خودمونیم.اگه من بیام بگم به این که تهرانی ام افتخار میکنم و آی تهران یه چیز دیگه ست و... ده نفر لهم نمیکنند؟؟؟ کسی نمیاد بگه "یعنی می خوای به بقیه قومیت ها توهین کنی؟! شما تهرانیا همه امکانات رو در اختیار دارید و خیال کردید خیلی خاصید!" جان من، آیا چنین چیزی نمیگند؟! من دختری رو میشناختم که در هر جمله، پز پزشک بودن پدر رو میداد و هی تکرار میکرد "آخه نیست که بابام دکتره...!" و هر بار ما از اون لبخندها میزدیم که یه "اه اه" خاصی توش بود!
+ خیلی وقتا به چیزایی با صدای بلند افتخار میکنیم که خودمون (خودمون! نه بقیه) در عمق خیلی هم ازش خوشحال نیستیم! مثلا تا حالا دیدین یکی با تیپ آلامد داد بزنه "با افتخاار میگم که بچه منطقه فرشته یا زعفرانیه ام!" ولی چقدر دیدیم که کسی_جایی مثلا تو مصاحبه تلویزیونی بگه "با افتخار میگم بچه لب خط راه آهنم!" یا "با افتخار میگم که پدرم پاکبان شهرداریه!" و همه براش دست بزنند که آفرین، دمت گرم، چقدر مشتی هستی!! این جور افتخار انگار داره به مخاطب میگه "حالا اگه جرات داری درباره محلهی ما بد بگو!" چون خودش در درون احتمالا اونجا رو دوست نداره! در حالی که شاید اصلا برای بقیه مهم نباشه شما بچه کجایی چه برسه بخوان بهش گیر بدند یا بر اون اساس برچسب بزنند! و چقدر قشنگتره وقتی میپرسند بچه کجایی، خیلی عادی و خوشرو و متین، بگیم فلان جا. حالا میخواد سیدخندان باشه یا دروازه غار! این حالت بوی اصالت میده.👌
+ بارها گفتهم که باید به چیزهایی افتخار کنیم که خودمون بهش رسیدهایم. ماه تولد، شهر، کشور (معمولا برای این ایرانیان مهاجر هم خیلی کف و سوت میزنند که آفرین! به همه میگه من ایرانی ام! جلو دوربین میگه افتخار میکنم!) لهجه و قومیت (اینایی که هی مینویسند با افتخار کوردم! تورکم! لرم...عملا نگاه متعصبانه و نژادپرستانهای دارند و جرات دارید از یک رسم مثلا غیرمنطقیشون انتقاد کنید. الان من اگه به ارتباط آمار خشونت علیه زنان و بعضی قومیتها اشاره هم بکنم میان از وسط چهار قسمتم میکنند که اثبات کنند خشونت ندارند.) هیچ کدوم اینا حاصل زحمت فرد نیست که افتخار داشته باشه. این چیزهایی که در شناسنامه نوشته میشه رو صرفا باید پذیرفت و باهاش زندگی کرد.
+ یه بار من تو وبلاگم نوشته بودم از چهرههای تپل و لپ گلی برای آقایون خوشم نمیاد (جوان بودم، بر من ببخشایید که درباره ظاهر نظر میدادم🤦♀️). یکی برام نوشت I am Lop Goli & I'm proud of it!! 😂 راستش حتی ظاهر هم افتخار نداره. ظاهر رو هم باید پذیرفت و باهاش در صلح بود و تا جایی که سلامت جسم و روانمون رو تحت تاثیر قرار نده، برای بهتر شدنش تلاش کرد. همین. حتی اون ورزشکارانی که برای اندامشون زحمت کشیدهاند و هییی گوشی در دست و تو آینه هیکل رو میکنند تو چشم بقیه... راستش اینم در نگاه من خیلی جالب نیست. ولی خب، چون طرف زحمتش رو کشیده، میگیم آفرین. ایشالا بر فکر و درون هم همین قدر کار بکنی.
یه نوع افتخار دیگه هم داریم که ما کسبش نکردیم. ولی گاهی احساسش میکنیم. افتخار از مثلا موفقیت عزیزان. دکترا گرفتن همسر. برنده شدن خواهر و برادر... این جنس از افتخار بیشتر بوی محبت و تقسیم خوشحالی میده. این جنس از افتخار برعکس افتخارهایی که مبتنی بر پز و دل سوزاندنه، یا به شکلی از "ناامنیهای درونی" میاد، اتفاقا خیلی سالمه. نشون میده یه نفر چقدر از درون سرشاره که نه تنها از پیشرفت و موفقیت دیگری احساس حسادت نکرده (میتونست حسادت بکنه دیگه، نه؟) بلکه خوشحال هم هست و این خوشحالی از درونش سرریز کرده و حالا با دیگران هم به اشتراک میگذاره. (البته یک جور فرافکنی موفقيت های دیگران بر خود هم داریم که بماند. مثل کسی که چون شوهرش دکتره، میگه به منم بگید خانم دکتر).
و در نهایت، بهترین شکل افتخار، رسیدن به همون چیزیه که با تلاش و شایستگی بهش رسیدیم. چون خیلی وقتا بازم انقدر احساس ناامنی درونی داریم، که از موفقیت خودمونم احساس خوشحالی نمیکنیم! از دوم شدن راضی نیستیم و دلمون میخواست اول بشیم. از ممتاز شدن راضی نیستیم. (تو دانشگاه ما این حالت خیلی رایج بود! منم ممتاز شدم و دانشگاه به خاطر بینظمی هیچ لوحی بهم نداد و ناراحت شدم. اما چند نفر دیگری که ممتاز شده بودند گفتند برو بابا، لوح اینا مگه ارزش داره؟! و اصلا نرفتند که بگیرند! میخوام بگم هیچ لذتی از ممتاز بودنشون نبردند.)
امیدوارم "افتخار سالم" برای همه مون پیش بیاد... به موقعش❤️
به قلم زنان آگاه @zanAneAgah
👇👇
میگویند مشغول پاک کردن دیوارنوشتهی معروف خیابان کریمخان زند هستند که محتوایش «مرگ بر آمریکا» بود. دیوارنوشتهای که نزدیک به چهل سال، به یکی از عناصر این خیابان تبدیل شده بود. نمیدانم پاک کردن این دیوارنوشته تا چه حد صحت دارد. خودم نیز با این که نزدیک کریمخان زندگی میکنم، هنوز آن سمتی نرفتهام تا صحتِ داستان را بسنجم. اما وقتی عکسالعمل ملت در قبال این عکس را میخواندم، متوجه شدم واقعیتِ این رنگپاشی هر چه که باشد، یک چیز تغییرناپذیر است ...
.
وقتی این شعار روی دیوار خیابان کریمخان نوشته میشد، دلار حدود ده تومان بود و حالا که رنگپاشیاش میکنند صدهزار تومان است. در این فاصله ما پیر شدیم، فشار خوردیم، سیاهی دیدیم، سختی کشیدیم، هر روز «شعار» شنیدیم، مُردیم و ... زنده نشدیم. تصور نکنید قصدم این است که ماجرا را به مذاکرهی روز شنبه بکشانم و نوشتهام را به نتیجهای برسانم، خیر! بحث من همین شعارهاییست که یک عمر شنیدیم تا مغزمان آرامش نداشته باشد. تمام زندگیمان پر از شعار بود. شعارهایی که انسانسازی و بهشت و زندگی خوب و هزاران چیز خوب دیگر نوید میدادند. شعارهایی که کل عالم را دشمن فرض کرده بودند. شعارهایی که ...
.
توی صف مدرسه، در حالی که بچهای نافهم بودیم، شعار شنیدیم. توی تلویزیون شعار شنیدیم. روی در و دیوار زشت ادارهها و شرکتهایمان شعار نوشته شده بود. توی کوچه و خیابان پر از شعار بود ... ما تحت نظارت این شعارها بزرگ شدیم. هر چند خیلیهامان سعی کردیم تحت تاثیرشان قرار نگیریم، اما این اتفاق به شکلی ناخواسته و نادانسته پسِ ذهنمان تاثیر گذاشت و همچنان هم میگذارد. ما با همین شعارها بزرگ شدیم و زندگی را باختیم و حالا رنگپاشی روی یکی از این شعارهای مرگآوری که تمام عمر در گوشمان پر شده بود، به هر قصدی که باشد، آن نکتهی تغییرناپذیر را یادمان میآوَرَد و آن این است که:
.
شعارها فقط شعارند، هیچوقت واقعی نمیشوند و به عمل نمیآیند. اگر میآمدند اسمشان شعار نبود. روا نبود (و نیست) که زندگی ما در پسِ این شعارهای بیکارکرد و بیثمر با سختی بگذرد. ما به اندازهی کافی شعار شنیدهایم. حالا به شعور نیاز داریم.
به قلم دامون قنبرزاده .
@zanAneAgah
آیا رای منفی مخاطبان دیزنی به سفیدبرفی گندمی، حاصل نژادپرستی ست؟
بخوانید در @zanAneAgah
ادبیات اداری
یکی از راه های اعمال قدرت و "لنگ نگه داشتن دایمی کار مردم" ، استفاده از ادبیات اداری ثقیله. یعنی رشته ی حقوق و کلیه ادبیات حقوقی و قانونی رو به قدری عربی و سخت و غیرقابل فهم وضع کرده اند، که به عنوان آدم عادی ندونی باید چی کار کنی. نفهمی کلا چی شد بعد این همه ازین اتاق به اون اتاق رفتن و پر کردن فرم های عجیب (همون فرم های ساده ی بانکی از نظر من عجیب و گنگه و طول میکشه تا بفهمم اصلا منظورشون چیه، و کدوم جاهای خالی رو باید پر کنم).
یه دوره ای هم گیر دادند که بیایم الفاظ خارجی رو از فارسی حذف کنیم. در اولین و احمقانه ترین اقدام، رفتند سراغ کتب درسی رشته تجربی! و گند زدند به آموزش های علمی! جای کلماتی مثل "سلول" و "کروموزوم" کلمات مثلا فارسی ولی عجیب و غریب من درآری گذاشتند که باعث شد صدای مدرسین دربیاد. یکی هم نبود بگه اگه واقعا دغدغه فارسی سازی دارید، برید سراغ رشته حقوق و فضای اداری! و به جای کلمات عربی عجیب ، ساده ترین معادل فارسی رو بنویسید! (ورشکستگی به جای اعصار مثلا). اصلا یه علت این که آدمایی مثل من، حقوق خودشون رو نمی دونند و نمی رند بخونند ،همین ادبیات حقوقی و اداریه که باعث می شه کار آدم لنگ وکیل و وصی بشه.
نکته اینه که زمان فارسی سازی هم باید همه چیز رو ساده تر کرد، نه سخت تر. چون یه پیرزن کم سواد تنها که فارسی رو سخت متوجه میشه و اومده بانک هم باید بتونه راحت کارش رو انجام بده. به چنین فردی بگیم فرم "باز کردن حساب" شاید براش راحت تر باشه تا "گشایش حساب" و "افتتاح حساب".
یه علت بی علاقگی و پشت گوش انداختن انجام امور اداری توسط بیش تر آدما، همین ادبیات عجیب اداریه. ارباب رجوع ناچار می شه چندین جا هزینه بده که کارش راه بیفته درحالی که دقیقا هم متوجه نشده الان چی شد که بالاخره کار انجام شد؟!
به قلم زنان آگاه @zanAneAgah
🌿 امروز سیزدهبهدره...
میدونی زبالههایی که همینطوری ول میکنیم تو طبیعت، چقدر طول میکشه تجزیه بشن؟
🚬 فیلتر سیگار: ۱۲ سال
🍬 آدامس: ۶۰ سال
🥡 پاکت چیپس: ۸۰ سال
🥫 قوطی آلومینیومی: ۵۰۰ سال
🧴 بطری پلاستیکی: ۴۵۰ سال
🧻 دستمال مرطوب: ۱۰۰ سال
🥤 لیوان یکبار مصرف پلاستیکی: ۵۰ سال
🍽 ظروف فومی (یونولیتی): ۵۰۰ سال یا بیشتر
🧃 نی پلاستیکی: ۲۰۰ سال
یعنی یه بیدقتی ساده از ما، صدها سال برای زمین دردسر میسازه...
هر چی با خودمون آوردیم، با خودمون برگردونیم… زمین انبار زباله نیست! 🌍♻️
بذار سیزدهبهدر، برای زمین هم روز خوبی باشه🌸🌸🍀🍀🍀
@zanAneAgah
آیا سقف مهریه چهارده سکه شده؟
شراره عنایتی، وکیل پایه یک دادگستری: در هفته گذشته، متعدد دایرکت در خصوص سقف مهریه داشتم. هیچ تغییری در قوانین حوزه مهریه رخ نداده.
می دونید برای اینکه قانونی خلاف عرف در بین اذهان جا بیفته و عموم بپذیرنش، اول اون رو در قالب شایعه رواج میدن.
بعد مدتی عموم با اون شایعه آشنا میشن و به پذیرش نسبی میرسند.
در این زمان قانون تصویب و وارد سیستم قضایی میشه.
سعی کنید در این بازی که صد در صد علیه زنان خانه دار و متاهل هست وارد نشید. زنان خانه دار اکثرا بدون پشتوانه و شغل و وابسته هستند و تنها دارایی شون همین مهریه هست.
پست های مربوط به این شایعات حقوقی رو بازنشر و فوروارد نکنید.
از صفحه اینستاگرام حقوق کاربردی. hoghoghekarbordi
(از معدود صفحات حقوقی که دنیا را از نگاه زنان می بیند)
@zanAneagah
این آیدی یک گروه ساخته به نام "تنبیه پرستوهای ** نظام" و رندوم تصاویر و آیدی و گاه شماره خانمها رو داره با کامنت های جنسی داخلش پخش میکنه.
(از جمله تصاویر آشنایان بنده).
در آیدی کانالشون هم نوشته باید پول بدید تا عکس و آیدی تون رو بردارم. اخاذی درواقع 🙂
همکاری بفرمایید ریپورت بشه.
@Gpieb آیدی
@wviit کانال حاوی تصاویر و اخاذی
🌺🍀
دوست عزیزم، سال نو مبارک!
برات شادی و دلخوشی آرزو میکنم.
سلامتی و خیال راحت و لحظات شیرین آرزو میکنم.
سفرهای خاطرهانگیز،
تغییرات مثبت، گشایش کار و باز شدن مسیر،
و رقص در نهایت آزادی و امنیت
در میدان اصلی شهر آرزو میکنم🍀
سپاس از این که امسال هم همراهم بودی!
🤗🤗
ارادتمند زنان آگاه @zanAneAgah
نه همهی مردان!!
همه مردان این گونه نیستند!!
Not all men, but always a man.
https://www.instagram.com/reel/DGyGK4Huj_P/?igsh=MTZ3YTMwcmwwZ2I0Yg==
یادآوری هایی برای 8 مارس، روزجهانی زن:
_ در گفتارمان، از الفاظ جنسیت زده دوری کنیم.
_ اگر در موضوعی، با یک مرد مشکل داریم، درباره خودش حرف بزنیم. نه زنان خانواده اش. (فحش خواهر و مادر یا این مغلطه که حتما مادر آن مرد خوب تربیتش نکرده! مسئول تمام و کمال رفتار یک مرد بالغ، فقط و فقط خودش است. نه مادرش.)
_ از بزرگ نمایی ایرادات زنان و تاکید بر جنسیت شان بابت آن ایراد، دست برداریم! (چرا زمان نقل قول برخورد با یک کارمند بی مسئولیت، یا یک راننده ناشی، باید مرتب تاکید کنیم که طرف زن بود و زن بودنش علت آن ایراد است؟؟)
_ خواهرانگی داشته باشیم. حمایتگر زنان باشیم. زیرآب زدن یا دشمنی و رقابت های بی معنی و ناسالم، کار افراد ضعیف و مشکل دار است. انسان ارزشمند نیازی به این رفتارها ندارد.
_ سلیقه چیزی ست قابل ارتقا. سلیقه مان را در انتخاب خوراک فکری و تفریحمان ارتقا دهیم. هیچ دلیلی ندارد خوانندگان کم ارزش، بی ادب، یا بی ارزش را دنبال کنیم و در نهایت مغلطه کنیم "من با آهنگ هایش کار دارم نه خودش!" خواه تتلو باشد یا بازیگری که متهم آزارجنسی است.
_ برای خوشامد مردان، یکی به میخ و یکی به نعل نزنیم. یک انتقاد از زنان و بعد به به و چه چه گفتن و جایزه دادن به مردان، آن هم بابت پایه ای ترین اصول آداب و شعور رفتاری؟! علت این رفتارهای خودشیرینی از جنس Pick me، احساس ضعف و ترس است. برخی افراد به خاطر اعتماد به نفس پایین و یک تصمیم ناخودآگاهانه برای وصل کردن خود به "منبع قدرت" تلاش دارند مردان حامل اختلال خودشیفتگی را این گونه تغذیه کنند و راضی نگه دارند. شما باید خود "منبع قدرت" باشید. نه آن که خود را به یک شخصیت ضعیف و خودشیفته وصل کنید. مثل یک شاگرد که سعی دارد با پارتی بازی با یک معلم کم سواد امتحانی را پاس کند.
_ به خاطر داشته باشید "از نگاه قشر لوس و ننر جامعه که عادت به شنیدن انتقاد ندارند یعنی مردسالاران" ، هر نوع نقد و نظری "زیاده روی" و "افراطی گری" محسوب می گردد. اگر بهتان برچسب افراطی زدند جدی نگیرید.
_ به عنوان یک فمینیست، شما هرگز وظیفه ندارید چیزی را به مردان ثابت کنید. این که با مردان دشمن نیستید. این که لیاقت امنیت یا تساوی حقوق دارید یا... هیچ زنی وظیفه ندارد برنده جایزه نوبل باشد تا به اندازه یک پسر پانزده ساله حقوق انسانی داشته باشد. عامی ترین، کم سوادترین، بی دستاوردترین زن هم، شایسته ی حقوق انسانی است. درست مثل عامی ترین، کم سوادترین و بی دستاوردترین مرد معمولی که همه حقوق انسانی اش پابرجاست.
_ خانه داری یک شغل تمام وقت و فرسایشی و بی مرخصی و مادام العمر است. هرگز اجازه ندهید در حضورتان یک زن خانه دار را بی ارزش و بی دستاورد، یا "مصرف کننده" و "مفت خور" بنامند. کار هر زن خانه دار، معادل میلیون ها تومان/هزاران پوند یا دلار صرفه جویی در امور منزل است. زن خانه دار ظاهرا پول به خانه نمی آورد، اما با زحمتی که می کشد از هزینه ی اضافی جلوگیری کرده، و نقش بی اندازه مهمی در جمع آوری ثروت خانواده دارد. کافی است حساب کنید که اگر یک هفته به جای آشپزی و امور منزل و نگهداری از کودک، روزی سه وعده از رستوران غذا بگیریم و ناز نظافتچی های پاره وقت و از زیرکار در-رو و پرستارهای بچه را بکشیم و برای آن چه توسط خانم خانه انجام می شود، هزینه کنیم تا متوجه تفاوت بشویم.
_ هیچ جای دنیا زنان در صورت طلاق، دست خالی از زندگی مشترکی که در ساخته شدنش نقش داشته اند خارج نمی شوند. این موضع گیری ندارد.
_ زنان بسیاری بابت سوء استفاده های مالی شوهر از ناآگاهی های وی، در زندان هستند. بابت امضا کردن اوراق مالی شوهر و... ج.ا اما عاشق اجرای پروژه منفورسازی زنان بابت "مهریه" است. پس تنها زندانیان مهریه را در بوق و کرنا می کند و از زنان زندانی کم ترین اخباری منتشر نمی کند.
_ درگیر مغلطه "سلیقه و اعتقاد" نشویم. سلیقه یک چیز است و اعتقاد یک چیز دیگر. و هر اعتقادی لزوما احترام برانگیز نیست.
_ شما مجبور نیستید کلیشههای ظاهری مردانه را بر خود پیاده سازید تا لایق احترام و جدی گرفتن باشید.
حرف ها بسیار است و وقت کم!
عجالتا، روزتان مبارک.🌸🌸
به قلم زنان آگاه @zanAneAgah
*زنان آگاه را به دوستانتان معرفی کنید🌸
هی! تویی که کمک میکنی دنیا تبدیل به جای امن تر و قشنگتری بشه!
۸ مارس، روز جهانی زنان مبارک دوست من💜🚺
#زن_زندگی_آزادی
کانال زنان آگاه @zanAneAgah
هی! تویی که تلاش میکنی آیندهت رو بسازی! تویی که از عشق و آگاهیت به دیگران میبخشی!
۸ مارس، روز جهانی زنان مبارک دوست من💜🚺
#زن_زندگی_آزادی
کانال زنان آگاه @zanAneAgh
"آموزش چگونه با کلاهبرداری کاری کنیم که زن مهریه اش را ببخشد." :)
Читать полностью…