zehn_shenasy | Unsorted

Telegram-канал zehn_shenasy - فلسفه ‌ذهن

-

🌹هدف ما ذهن‌شناسی به بیان ساده است🌹

Subscribe to a channel

فلسفه ‌ذهن

خودشناسی و خودآگاهی

مهرداد شفیعیان
محمد مانیان

جدا از بحث های عصب شناسی و مطالبی که با عنوان خود اتوبیوگرافی توسط عصب شناس ها مطرح میشود به نظر میرسد که درک انسان در گذشته (مثلا هزار سال قبل ) از خوداگاهی با درک انسان عصر مدرن و امروزی از خوداگاهی یکسان نبوده است.

انسان در گذشته اصولا خویشتن و هویت مستقلی برای خود قایل نبود . فردیت و درک از خویشتن انچنان که امروز میشناسیم یعنی individualism در ان زمان وجود نداشت و هویت در رابطه با خویشان، مذهب و اجتماع بود. بدین لحاظ تبعید مجازات بسیار وحشتناکی برای انان بود چون تمام چیزهایی که هویت شخص را تشکیل می دادند به یکباره از وی گرفته میشد و بدست اوردن انها در مکان جدید بسیار دشوار بود.

از انچه گذشت به نظر میرسد که خوداگاهی(self-consciousness ) یا چیزی که عصب شناس ها با عنوان خود اتوبیوگرافی یا اگاهی گسترده به آن اشاره دارند دارای سطوح و مراتب یکسان نباشد و با بالا رفتن شناخت فرد از خود (خودشناسی)  فرد کیفیت ذهنی جدید و قوی تری از خوداگاهی را تجربه کند.

در عصر حاضر  اگاهی از داشتن اگاهی در برخی از انسانها وجود دارد و بسیاری اصلا متوجه آن نیستند.

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

ارتباط با ادمین
09111561146
@mojtaba motallebi
در واتساپ

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

دوستان عزیز ادامه مطالب در واتساپ به آدرس لینک زیر منتقل شده است
لطفا در واتساپ مطالب را پیگیری نمایید
با سپاس فراوان

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

🔹 فلسفه ذهن
درس‌گفتار ششم:

بررسی رابطه ذهن و بدن از مسائل قدیمی فلسفه است که ذهن بسیاری از فیلسوفان را به خود مشغول کرده است.


دکارت فیلسوف فرانسوی، یکی از کسانی است که بسیار جدی به بررسی رابطه ذهن و بدن پرداخته است.

@zehn_shenasy

در این درس‌گفتار راه حل دکارت بطور مختصر و مفید ارائه می‌شود :


اول توجه کنیم وقتی که به خودمان و دوستانمان دقت می‌کنیم، دو دسته ویژگی متفاوت برای توصیف «خود»و«آنها» بکار می‌بریم؛ یکی ویژگیها و صفات غیرفیزیکی مانند
علی عاقل است.
امیر آدمی احساساتی است.

و دیگری فیزیکی مانند
حسن سکته مغزی کرده است.
قد امیر ۱۷۰سانتیمتر است.

@zehn_shenasy


حالا پرسش این است :

رابطه میان این دو دسته از (صفات و ویژگی‌ها) چیست؟




🌼🔹🌼🔹




پاسخ دکارت :
ویژگیهای دسته اول به «چیزی به نام ذهن» تعلق دارند و
ویژگیهای دسته دوم به «چیزی به نام بدن» تعلق دارند.



@zehn_shenasy

از نظر دکارت
جهان از دو نوع (موجود) یا همان (جوهر) ساخته شده است:

جوهر ذهنی
و
جوهر مادی


در درس‌گفتار بعدی این بحث را ادامه خواهیم داد.

@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

سلام و عرض ادب
بنده قصد ادامه سلسه مطالب ذهن شناسی را دارم.
بسیاری از دوستان در pv درخواست انتقال کانال به whatsapp را دارند.
دوستانی که قصد مطالعه مطالب ذهن شناسی ( بدون بیشتر بدانیم ها و ...) را دارند لطفا در pv نظر خودشونو اعلام کنند ، در صورت استقبال از واتساپ مطالب همین گروه از ابتدا در واتساپ گذاشته می‌شه.
منتظر نظرات شما عزیزان هستم.
سپاسگزارم 🎋

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

💠فلسفه‌ذهن
بیشتر بدانیم؛




🔘 مغز - جعبه سیاهی که هر روز مرموزتر می‌شود

▫️پژوهش‌های جدید نشانگر تغییراتی در مغز است که دانشمندان از توضیحش عاجزند


▫️چند دهه قبل حرکت‌های کهکشانی خلاف انتظار وجود مادۀ تاریک را اثبات کرد؛ ماده‌ای که هرگز مشاهده نشده اما قسمت اعظم کیهان را تشکیل می‌دهد.
حال پژوهش‌های جدید نشانگر وجود کارکردهایی خلاف انتظار در مغز است. بر اساس این یافته‌ها مغز حتی برای انجام ساده‌ترین کارکردها مثل تشخیص بو، بیش از آنچه ما تصور می‌کنیم تغییر می‌کند. آیا این تغییرات نشانۀ توانایی ما در یادگیری است؟ آیا صرفاً خطایی سیستماتیک است؟ یا شاید هم مانند مادۀ تاریک، نشانۀ وجود چیز دیگری پس پرده است که هنوز نمی‌دانیم چیست...

منبع:
https://telegra.ph/مغز---جعبه-سیاهی-که-هر-روز-مرموزتر-می‌شود-10-01






@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

💠فلسفه‌ذهن

بیشتر بدانیم؛


باید منطق مشترکی باشد تا افراد بتوانند با یک دیگر صحبت کنند. مسیحی، مسلمان، یهودی، زرتشتی، بودائی، آتئیست، ندانم گرا،...

به عنوان مثال یک مسیحی هنگام بحث با یک مسلمان نمیتواند از انجیل آیه بیاورد و آنرا حقیقت بنامد و بر اساس آن استدلال کند. زیرا مسلمان به او خواهد گفت انجیل تحریف شده است.
همین استدلال را یک مسیحی در مورد قرآن میتواند انجام دهد و بگوید که از نظر او آیات قرآن نشان از حقیقت ندارند.

پس چه باید کرد؟ آیا راهی هست که بشود بدون ارجاع به پیش فرضی و یا کتابی بتوان دیالوگی بر قرار کرد؟

آن را ۲۵٠٠ سال پیش ارسطو بنا نهاد.

سه قانون که به نام قوانین تفکر نام گرفته اند.
ارسطو این قوانین را به شرح زیر نوشت و خواست او این بود که هر گاه در هنگام یک دیالوگ متوجه شدید که طرف مقابل خلاف این قوانین صحبت و استدلال میکند، از او عذر بخواهید و به او بگوئید که دیگر قادر به ادامه دیالوگ نیستید.

اما قوانین تفکر بسیار ساده و بدیهی هستند ولی هم هنگام قابل اثبات نیستند.

۱- قانون تناقض
برای تمام گزاره های الف، امکان ندارد که هم الف و هم نقیض الف حقیقت داشته باشد.
۲- قانون منع میانی یا شق سؤم
یا الف حقیقت دارد و یا ندارد. شق سومی نمیتواند وجود داشته باشد.
۳- قانون تطابق
یک گزاره الف با خودش همیشه در انطباق و تطابق است.

البته منطق از زمان ارسطو پیشرفت های زیادی کرده و کسانی مانند برتراند راسل و آلفرد نرث وایتهد در پیشرفت آن کمک های شایانی کرده اند.

این حداقل هائی است که گفتگو را خارج از یک منبع خارجی مانند کتب مقدس ممکن میکند.

البته شروط دیگری هم وجود دارند مانند دانستن مغالطات و احتراز از آنها هنگام دیالوگ. دانستن انواع استدلالات صحیح.

@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

لینک کانال:

@zehn_shenasy
ارتباط با ادمین :
@mojtaba_motallebi

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

🔹فلسفه‌ذهن
بیشتر بدانیم

بیداری ـ آگاهی و مسئله سخت آگاهی

در سال ۲٠٠۵ میلادی مجله ساینس در ۱۲۵ سالروز تاسیس خود ویژه نامه ای را منتشر و در آن مقاله مفصلی را قرار داد تحت عنوان
۱۲۵ پرسش مهم در مقابل جهان علم.

اولین پرسش مهم این بود که دانش ما در باره ماده در جهان بسیار محدود است. ۷۲ درصد جهان از چیزی درست شده به نام انرژی تاریک که چیزی راجع به آن نمیدانیم.
۲۳ درصد جهان از ماده تاریک درست شده که راجع به آن نیز چیزی نمیدانیم.
ما فقط راجع به ۵ درصد از ماده تشکیل دهنده جهان میدانیم که به آن باریونیک مَتِر میگویند که شامل اتمها و ذرات بنیادی است.

مسئله دوم معضل آگاهی ـ بیداری است.
در اینجا منظور از آگاهی ـ بیداری، تجربه ذهنی شخصی است.
راجع به کار کرد های بخش های مختلف مغز دانشمان زیاد شده ولی راجع به مسئله سخت آگاهی چیزی نمیدانیم.
فیلسوف ذهن دیود چالمرز در کتاب خود ذهن بیدار
The conscious mind
اصطلاح مسئله سخت آگاهی را پیش کشید و این این اصطلاح باب شد.

سه گونه برخورد با این مسئله شده است.
۱- این مسئله بقدری پیچیده است که عقل و دانش بشری قادر به درک آن نیست. چنانکه یک گربه قادر به کشف نسبیت عام نیست.

۲- این مسئله قابل حل نیست مگر اینکه هنگامی که در گیر حل مسئله دیگری هستیم به صورتی کاملا اتفاقی به راه حلی برای این مسئله برسیم.

۳- این مسئله با داشتن و دانستن قوانین فیزیک در حال حاضر قابل حل نیست. باید عنصری دیگر به عناصر طبیعت مانند جرم، انرژی، شتاب، نیرو،... به نام آگاهی اضافه شود و قوانین فیزیک که اساس درک ما را از جهان هستی بیان میکند دوباره بر اساس وارد شدن این عنصر جدید نوشته شود.
شبیه این موضوع در اواسط قرن نوزدهم اتفاق افتاد. دانشمندان میدانستند که مایبن الکتریسیته و مغناطیس رابطه ای وجود دارد ولی قادر به کشف این را بطه نبودند. تا اینکه فیزیکدان اسکاتلندی جیمز کلارک مکسول با وارد کردن عنصری به نام بار الکتریکی به عناصر فیزیکی این مسئله را حل کرد.
البته فیلسوفان و دانشمندان دیگری هستند که اعتقادی به وجود مسئله ای به نام مسئله سخت آگاهی ندارند و این مسئله را ناشی از تعداد زیاد نرون ها و نیز شبکه وسیع ارتباط هر نرون با تعداد زیادی از نرون های دیگر میدانند.
آنها میگویند که به خاطر این ارتباطات، تغییرات کمیتی موجب تغییرات کیفیتی شده و آگاهی ـ بیداری "ظهور" کرده است و به آن emergent property of the brain
میگویند. به هر حال این مسئله بسیار غامض است و تا به حال راه حلی برای آن پیدا نشده است.



https://www.sciencemag.org/site/feature/misc/webfeat/125th/



@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

فلسفه نبردی ست علیه جادو شدن شعور ما به وسیله ی زبان.




"ویتگنشتاین"

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

🟦🟩🟨🟧🟥🟪🟦🟩🟨🟧🟥🟪🟦🟩🟨🟧🟥🟪🟦🟩🟨🟧🟥🟪🟦 t.me/joinchat/IOGsKEob9JgR2CWt
‍ "طنین شومان"
⭐️ امروزه دانشمندان بر این باورند که ضریب طنین "شومان" با سرعت و شدت در حال تغییر فزاینده است. طنین شومان به زبان ساده و خودمانی به مفهوم همان ضربان حیات زمین است که ارتعاش آن، هم ارتعاش با وضعیت آلفای مغز انسان است! طبق بررسی های انجام شده توسط دانشمندان این علم، تا چند سال پیش میزان طنین شومان ۷:۸۳ هرتز بوده، که امروزه به بیش از ۸:۵ هرتز رسیده است. حتی در برخی از روزها، این ارتعاش بطور ناگهانی تا ۳۰ هرتز نیز رسیده و ثبت نموده اند! نکته اینست که این شتاب و هیجان فزاینده، باعث دگرگونی در آگاهی و حیات است. زیرا حیات آدمی هماهنگ با حیات زمین و بسته به آن است. این یعنی بشریت از یک مرحله از حیات و آگاهی به مرحله ای دیگر می رود. ساده تر آن که، منظومه شمسی و به تَبَع آن زمین، بسرعت در حال گذر از ارتعاشات متعارف قبلی، و غوطه ور شدن در ارتعاشات جدید است. ارتعاشاتی که از هم اکنون، روند حیات و آگاهی بشریت را بشدت تحت تاثیر خود گرفته، آنچنان که نشانه هایش را امروزه میتوان از انواع اضطرابات جهانی به وضوح مشاهده نمود. در چنین وضعیتی باید صبور بود، باید اعصابی قوی داشت. نباید در هر مسئله ای هیجانزده و کور اقدام کرد. چه امروزه ارتعاشات بین سیاره ای بیش از هر زمان دیگر است. با "ایمان و صبر و تسلیم" میتوان از این تنش سماوی عبور کرد و روح خود را رهاند. نگاه سالکانه که همان "مشاهده" است، تو را در این گذر افلاکی یاری خواهد نمود.
نگارنده: مسعود ریاعی
منتشر کننده: دنیای اسرار آمیز



@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

در این کلیپ مشاهده می‌کنید که بدن انسان غیر از #ذهن او قابل ساختن است، شما می‌توانید مثلا ۵۰ سال با یک بدن زندگی کنید و بعد تمام خاطرات، تفکرات، قوای فاهمه، شعور و... خود را در بدنی دیگر جای دهید و با همان کاراکتر شخصیتی ، در بدن جدیدی که انتخاب می‌کنید به ادامه‌ی زندگی بپردازید.
#zehn_shenasy

پیشنهاد می‌کنم این کلیپ کوتاه و مختصر را چندین بار و با دقت ملاحظه بفرمایید.

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

لینک کانال:

@zehn_shenasy
ارتباط با ادمین :
@mojtaba_motallebi

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

، دارد. بخش عظم این فرضیه از مطالعات عصب شناسی برروی ضایعات مغزی در قسمت هیپوکامپوس نشأت می گیرد که این ضایعات مغز باعث از دست دادن توانایی جداسازی و تکمیل الگوها می شود، بخش دیگری از مطالعات هم از محاسبات و مدل های کامپیوتری بدست آمده که چگونه “سیستم قسمت بندی حافظه” عمل می کند.

براساس شواهد به دست آمده از مطالعات انجام شده در سال ۲۰۰۰ نشان داده شد که هم در انسان و هم حیوانات هیپوکامپوس نقش مهمی در جداسازی و ترتیب بندی قسمت های تجربه دارد. با استفاده از آرایه ای از روش های تجربی، محققان دریافتند که هیپوکامپوس برای رمزگذاری محرک های عصبی بسیار مهم می باشد و آن بیان کننده الگوهای منحصر به فرد از فعالیت های همزمان می باشد. مدل دوم از این جهت حائز اهمیت است که آنرا تقابلی با مدل مکان سلولی در رابطه با عملکرد هیپوکامپوس در طول مسیریابی می توان دانست، در چنین مدلی انتظار ما این است که فعالیت هیپوکامپوس سازگار با تداخل  ِ مسیرها باشد، به عنوان مکان فیزیکی یک شخص، این هم بخشی از محیط میباشد. این نشان می دهد هیپوکامپوس وظیفه ای بیشتر از یک طرح بندی ساده برای محیط دارد. موفقیت بزرگی نصیب هاوارد ایکنبام و همکارانش در دانشگاه بوستن برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر راجع به هیپوکامپوس شد.

@zehn_shenasy

هیپوکامپوس برای رمزگذاری محرک های عصبی بسیار مهم می باشد
 
همچنین در مقاله ای که سال ۲۰۱۱ منتشر شد، نویسندگان مجموعۀ دیگری از اعصاب را در هیپوکامپوس یافتند و آنها را “سلول های زمانی” نامیدند. براساس مجموعه ای از مطالعات صورت گرفته بر روی موش ها، دانشمندان دریافتند که سلول های زمانی می توانند حوادث پی در پی را کدبندی کنند.


اگر این را به انسان تعمیم دهیم، این یافته مهمترین سند برای فهم عملکرد هیپوکامپوس خواهد بود، کاربردهایی مانند، حافظه قسمت بندی شده، مسیریابی و تخیل. مخصوصا نشان می دهد که هیپوکامپوس قادر است تا عملکرد خود را به صورت کدهای زمانی یا مکانی سازگار کرده و بسته به شرایط یکی از این کدها را استفاده کند.
 
اتصال فضا و زمان در مغزمان و اینکه تجربیات و خاطرات ما از فضاها و زمان ها به وسیله اعصاب مشترک به هم وابسته است، می تواند بنیادی ترین سوال را طرح کند: آیا زمان و مکان واقعا در ذهن ما به صورت مجزا میباشند و یا محصول ِ مشترک اعصاب ما برای فهم جهان هستند؟
@zehn_shenasy
تلخیص از مقاله "رمزگشایی فضا و زمان در مغز انسان "
https://www.beytoote.com/scientific/midanid/decryption1-space1-time.html


منبع : scientificamerican.com - bigbangpage.com

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

🔹✨بیشتر بدانیم:
در پرانتز (۱۳)


جالب است که بدانیم #ملاصدرا ، قرن‌ها پیش این را مطرح کرده بود که همه اشیا بُعد چهارم دارند.
به این ترتیب که ؛
فیزیکدانان برای تبیین موقعیت یک جسم با کمک ریاضی‌دانان جسم را دارای سه کشش در محور xوyوz می‌دانستند اما ملاصدرا زمان را هم برای تبیین موقعیت یک جسم یک کشش می‌دانست و زمان را بعد چهارم در نظر می‌گرفت...

@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

نظر ایلان ماسک در مورد افزایش عمر انسان

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

https://chat.whatsapp.com/L2dSLggF8M2It4YNPJWmj4

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

💠بیشتر بدانیم

▪️از نظر نیوتون و اینشتین، مفهوم اختیار به این معنی که ما سلطان سرنوشت
خود هستیم، خیالی باطل بود. اینشتین این درک عام از نسبیت را، به این معنی
که اجسام محسوسی که ما لمس می‌کنیم حقیقت دارند و در حالات معینی
وجود دارند، «واقعیت عینی» نامید.
او آشکارا موقعیت خود را به این صورت
بیان کرده است:
من جبرگرایی هستم که وادار شدم به گونه‌ای رفتار کنم که انگار اختیار وجود
دارد، زیرا اگر می‌خواهم در جامعه‌ای متمدن زندگی کنم باید رفتاری
مسئولانه داشته باشم. می‌دانم که از نظر فلسفی یک قاتل مسئول جرائم خود
نیست، اما ترجیح می‌دهم با او چای ننوشم. فعالیت‌های من به وسیله نیروهای
مختلفی که هیچ کنترلی بر روی آنها ندارم تعیین شده است؛ پیش از همه
توسط قيود اسرار آمیزی که طبیعت با آنها ضرورت زندگی را تدارک دیده است.
هنری فورد ممکن است آن را ندای درون بنامد، سقراط آن را اهریمن خطاب کند؛ هرکس با روش خود این حقیقت را بیان میکند که

"انسان آزاد نیست"

همه چیز جبر است، حتی متمدن بودن یا نبودن!

📓جهان‌های موازی
♦️میچیو کاکو

@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

🔷🔶فلسفهء ذهن🔶🔷



#فلسفه_ذهن

جمع بندی و خلاصه آنچه تاکنون بیان کردیم :






۱_در طول روز بارها جملاتی شبیه این را میشنویم :
-فلان مطلب در ذهنش نمی رفت
-درگیریهای ذهنیش زیاد شده
-ذهنش دیگه یاری نمی کنه و...

این « ذهن » چیست؟🔵


۲_تمام عواطف و احساسات و عاشق شدن و خشم و حالات تفکراتی و ... در ذهن رخ می‌دهد
پس فهم ماهیت ذهن
بسیار اهمیت دارد.🔵



۳_آیا ذهن همان مغز است؟ مغز یک جسم جامد با حدود ۱.۲ کیلوگرم وزن است ولی مثلا حس درد یا حس عاشقی ماهیتی فیزیکی ندارد و از یک چیز فیزیکی چیز غیر فیزیکی نمی‌تواند حاصل شود . پس جریان چیست؟🔵

@zehn_shenasy

۴_باورهای ذهنی ما حتما راجع به چیزی فیزیکی در خارج از ما هستند.🔵


۵-در مورد علوم شناختی و قابلیت های شناختی ذهن در درس‌گفتار دوم صحبت کردیم🔵


۶_معیارهای پدیده های ذهنی را در درس‌گفتار سوم توضیح دادیم🔵



۷-در مورد روانشناسی عامیانه در مقابل روانشناسی علمی در بخش اول درس‌گفتار چهارم صحبت کردیم (این مبحث بسیار مهم است حتی المقدور بازخوانی بفرمایید)🔵



۸-گفتیم دو تلقی از «خود» وجود دارد و هرکدام را بررسی کردیم🔵




۹_فرق روانشناسی و فلسفه‌ذهن را بررسی کردیم🔵


در درس‌گفتار بعدی می‌خواهیم بگوییم که رابطه «ذهن» و «بدن» چگونه استاست
🔱🔱🔱🔆🔱🔱🔱

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

💠فلسفه‌ذهن
بیشتر بدانیم؛

دوستانی در مورد هوش مصنوعی سوال داشتند

با تشکر از دوستانم در کانال خردمند و با تلخیص
ابتدا این متن مختصر و مفید را برای خواندن پیشنهاد می‌کنم و در ادامه بیشتر از هوش مصنوعی خواهم گفت:


▪️اصطلاح هوش مصنوعی برای اولین بار توسط جان مک‌کارتی (که از آن به‌عنوان پدر علم و دانش تولید ماشین‌های هوشمند یاد می‌شود) استفاده شد. وی مخترع یکی از زبان‌های برنامه‌نویسی هوش مصنوعی به نام لیسپ (lisp) است. با این عنوان می‌توان به هویت رفتارهای هوشمندانه‌ی یک ابزار مصنوعی پی برد. (ساخته‌ی دست بشر، غیرطبیعی، مصنوعی) حال آن‌که هوش مصنوعی به‌عنوان یک اصطلاح عمومی پذیرفته شده که شامل محاسبات هوشمندانه و ترکیبی (مرکب از مواد مصنوعی) است.

کتاب زندگی ۳/۰ به مناقشه‌انگیزترین مسائل روز در زمینه‌ی هوش مصنوعی می‌پردازد - از ابرهوش گرفته تا معنا و آگاهی و مرزهای فیزیکیِ نهاییِ حیات در کیهان. مکس تگمارک کیهان‌شناس و استاد MIT در این کتاب که بر پژوهش‌های ژرف استوار است ما را به عمق اندیشه درباره‌ی هوش مصنوعی و وضع بشر می‌برد و با پرسش‌های اساسی زمانه‌مان رودررو می‌کند.

کتاب شامل ۸ فصل می‌باشد:
در فصل اول تاریخچه‌ی مختصری از پیچیدگی تشریح می‌شود و سیر پیشرفت حیات را به ۳ مرحله‌ی زندگی ۱/۰ (مرحله‌ی زیستی)، زندگی ۲/۰ (مرحله‌ی فرهنگی)، زندگی ۳/۰ (مرحله‌ی تکنولوژیک) تقسیم می‌کند و سپس به بحث‌ها، اختلاف نظرها و برداشت‌های نادرست حول پیشرفت هوش مصنوعی می‌پردازد.

در فصل دوم به مبانی هوش و این‌که ماده‌ی به‌ظاهر گنگ چگونه می‌تواند طوری آرایش یابد که بتواند به‌یاد آورد، محاسبه کند و یاد بگیرد اشاره می‌شود و پرسش‌های کلیدی که با جلورفتن در زمان و امکان دستیابی به هوش مصنوعیِ هرچه پیشرفته‌تر مطرح می‌شوند، بررسی می‌شوند.

فصل سوم به مسائلی همچون رقابت بر سر تسلیحات هوش مصنوعی، اثرات اقتصادی آن، و قوانین اختصاص دارد. توصیه به کودکان که به دنبال چه شغل‌هایی بروند که در آینده‌ی نزدیک، ماشین جایگزین آن‌ها نشود و این‌که با پیشرفت هوش مصنوعی تا رسیدن به سطح انسان با چه چالش‌های اجتماعی‌ای روبه‌رو هستیم.

در ادامه‌ی بحث این پرسش پیش می‌آید که آیا انفجار هوش، یا رشد آهسته و پیوسته می‌تواند هوش مصنوعی را بسیار فراتر از هوش انسان ببرد؟ مجموعه‌ی بسیار متنوعی از این‌گونه وضعیت‌های ممکن در فصل چهارم بررسی می‌شوند.

فصل پنجم را به واکاوی طیف وسیعی از پیامدهای ممکن این وضعیت‌ها در آینده‌ی دور می‌پردازد، از وضعیت کاملاً ویرانشهری گرفته تا آرمانشهری. چه‌کسی اوضاع را به دست خواهد گرفت؟ انسان‌ها یا هوش مصنوعی، یا سایبورگ‌ها؟ آیا با انسان‌ها خوب رفتار می‌شود یا بد؟ آیا نسل دیگری از موجودات جایگزین انسان‌ها خواهند شد؟

در فصل ششم، میلیاردها سال به آینده خواهیم رفت و در مورد این زمان دور می‌توانیم به نتایجی برسیم که در مقایسه با فصل‌های پیش‌تر استوارتر است، مانند این‌که حد نهاییِ حیات در کهکشان ما را نه هوش، بلکه قوانین فیزیک تعیین می‌کنند.

و سرانجام در فصل هفتم به بررسی پایه‌ی فیزیکی اهداف مدنظر و در فصل هشتم به بررسی پرداخته می‌شود.

سخن پایانی هم اختصاص دارد به این‌که برای ساختن آینده‌ای که می‌خواهیم، همین حالا چه می‌توان کرد.

🌀 معرفی کتاب: زندگی ۳/۰: انسان‌بودن در عصر هوش مصنوعی (Being Human in the Age of Artifical Intelligence)

#مکس_تگمارک

@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

💠فلسفه‌ذهن
بیشتر بدانیم؛



ابن سینا عشق را حالتی روانی با عوارض جسمانی می داند و حتی در کتاب الاشارات و التنبیهات که در باب منطق است نامی از عشق نیاورده ولی در قانون که بحث طب است طریق علاج و تشیخص آن را ذکر کرده!


@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

#فیلم_کوتاه

🎥سلول ۲۲۷
👤کارگردان: آلفرد هیچکاک
🗣دوبله فارسی
🔸کوچک‌ترین خطا در پی یک تصمیم هیجانی ممکن است موجبِ شرّ و مرگ شود، درست زمانی که قرار است از اتهامی تبرئه و به زندگی برگردید.

به کانال #فیلم_کوتاه بپیوندید↙️
https://t.me/joinchat/AAAAADv_ymzQoHY9v-KW9g

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

🔹فلسفه‌ذهن
سوال یکی از دوستان گروه در مورد اختلال دوقطبی در افراد را به اختصار خدمتتان توضیح می‌دهم :


ژنتیک حرف اول را در ابتلا به اختلال دوقطبی می‌زند


خلق بالا یکی از بارزترین ویژگی‌های این افراد است، به‌طوری که احساس سرخوشی زیاد داشته و به‌نوعی خود را خوشبخت‌ترین افراد روی کره زمین می‌دانند، این افراد ممکن است در گذشته مبتلا به افسردگی باشند و یا در آینده دچار افسردگی نیز شوند.

البته برخی از دوقطبی ها ممکن است تحریک‌پذیر شده و به افسردگی نیز دچار شوند، مثلا دست به اموری می‌زنند که برای آنان عاقبت خوبی ندارد، معمولا میل جنسی زیادی دارند و زمانی که در حالت بالایی از دوقطبی قرار می‌گیرند، مذهبی‌تر از قبل خود می‌شوند و حتی ممکن است ادعای ارتباط با امام زمان (ع) نیز داشته باشند، چنین افرادی درصدد توجیه و ارشاد افراد دیگر بوده و احساس خود بزرگ‌بینی دارند.

افراد دوقطبی معمولا تمایل زیادی به خرید و فروش دارند، دست و دلبازی می‌کنند، زیاد می‌خندند، دچار حواس‌پرتی و پرش افکار هستند و فشار کلامشان زیاد شده و پرحرف هستند و امکان دارند نیاز به خوابشان کم شود، به‌طوری که حتی تا سه روز هم بیدار می‌مانند.

در مقایسه با اختلال افسردگی، ژنتیک در این اختلال نقش پررنگی دارد، البته محیط و عوامل اکتسابی نیز در ابتلا به این بیماری موثر است، در سطح جامعه مشاهده می‌شود افرادی که گرایشات مذهبی بیشتری داشته باشند خلق‌وخوی بهتری پیدا می‌کنند و کمتر به این بیماری روانی مبتلا می‌شوند.....



اختلال دوقطبی در بیشتر موارد ریشه وراثتی دارد

اختلال افسردگی یک نوع اختلال خلقی است که در این حالت فرد یکسری علائم را در بعد فیزیولوژیک، رفتاری، هیجانی، شناختی و ... به مدت دو هفته از خود نشان می دهد. برای مثال کاهش اشتها و وزن، کاهش خواب یا تغییرات در خواب، کم اشتهایی یا پراشتهایی، فقدان انرژی، مشکلات تمرکز، دقت، توجه، داشتن افکار منفی، سرزنش خود و دیگران، احساس گناه، حس خشم، غم، ناراحتی و... یعنی فرد در این حالت باید به مدت دو هفته چندین علامت در ابعاد مختلف را از خود نشان بدهد.

اما مانیا یا همان سرخوشی و شیدایی دوره مشخصی از خلق خیلی غیرطبیعی و غیرعادی در فرد است. در این حالت خلق فرد به شدت بالا می رود، به شکل ناهنجاری گشاده رو می شود، می گوید و می خندد، به شدت تحریک پذیر و حتی آماده تنش و درگیری است، انرژی اش بالا می رود، خلاقیتش گل می کند و... این حالت ها را هر روز می توان در فرد دید. حتی ممکن است در این شرایط فرد بستری شود.

فرد به مدت یک هفته و هر روز خلق بالا و تحریک پذیری دارد. عزت نفس و اعتماد به نفس و حس بزرگمنشی در فرد بالا می رود، کاهش خواب دارد (یعنی فرد نیاز به خواب دارد اما نمی خوابد). افزایش فعالیت ها، انرژی مضاعف و بی قراری دارد که این حالت باعث می شود فرد در عملکرد خود دچار اختلال شود یا افکار عجیب در سر می پروراند. برای مثال موردی داشتیم که فرد ۵۴ ساله ای وسایل خانه اش را فروخته بود که ادامه تحصیل بدهد و پس از آن ازدواج کند. یا در این حالت فرد خیلی پرحرف می شود و پرت و پلا می گوید. حواس پرتی دارد. میل جنسی اش بالا می رود و حتی می تواند در این حالت مورد آسیب جنسی قرار بگیرد و فرد یا افرادی از این حالت فرد بیمار سوء استفاده کنند. ممکن است علائم سایکوتیک (روان پریشی) هم داشته باشد.

در اختلال دو قطبی نوع اِی، فرد ممکن است ریسک پذیری بالایی نیز داشته باشد. برای مثال مبلغ هنگفتی را ببخشد یا کلی بدهی به بار بیاورد یا با توجه به اینکه نیازی ندارد از یک جنس تعداد بالایی خریداری کند. پس همه این حالت ها به اضافه گشاده رویی، تحریک پذیری و خلق به شدت بالا همراه است. حال ممکن است این اختلال با دوره ای از مانیا یا افسردگی یا حالاتی از هر دو «مختلط» نمایان شود. در حالت مختلط فرد هم علائم مانیا را دارد و هم افسردگی اساسی. این دوره و این حالت های عجیب و غیرعادی به طور کامل یک هفته وهر روز در فرد نمایان است.....


@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

▫️اگر فردیتی که به سوی آن رشد می‌کنیم تفاوت فاحشی با اصل خود ما داشته باشد، شخصیت ترمیمی در ناخودآگاه ما شکل می‌گیرد که یونگ آن را سایه می‌نامد.

♦️رابین رابرتسون

@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

🔹فلسفه‌ذهن

بخش معرفی کتابهای مفيد:

«فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای»


▫️این اولین کتاب به زبان انگلیسی است که به‌طور کامل به فلسفه‌ی علوم اجتماعی در سنت قاره‌ای اختصاص داده شده است. کتاب حاضر به دنبال نشان دادن ماهیت منحصربه‌فرد رویکرد قاره‌ای به فلسفه‌ی علوم اجتماعی است و سنت قاره‌ای را در تقابل با سنت انگلیسی ـ امریکایی قرار می‌دهد. این کتاب به سنت‌های هرمنوتیک، تبارشناسی و نظریه‌ی انتقادی اختصاص دارد و متون و آراء نظریه‌پردازان کلیدی این حوزه ازجمله گادامر، ریکور، دریدا، نیچه، فوکو، مکتب فرانکفورت اولیه و هابرماس را بررسی می‌کند. رویکرد بدیع نویسنده با دنبال کردن ریشه‌های فکری آراء متفکران برجسته‌ی قرن بیستم تا یونان و روم باستان، مسیحیت قرون وسطی،‌ روشنگری و رمانتیسم، عمق تاریخی آن‌ها را نشان می‌دهد. نویسنده در طول این اثر بر اهمیت فهم تاریخی انگشت می‌گذارد تا به این وسیله خصلت متمایز و اومانیستی فلسفه‌ی علوم اجتماعی قاره‌ای را نشان دهد.

📓«فلسفه علوم اجتماعی قاره‌ای»
هرمنوتیک، تبارشناسی و نظریه انتقادی
♦️ایون شرت

@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

#فلسفه‌_تجربی؛

🔘 فلسفه تجربی {Experimental Philosophy} چیست؟

▫️فلسفه تجربی (یا فلسفۀ آزمایشگاهی) حوزه جدیدی در فلسفه است که از داده‌های تجربی استفاده می‌کند.
فلاسفۀ تجربی با روشِ انتزاعی و متکی بر تاملات صرف در فلسفه یا‌‌ همان «فلسفۀ صندلی راحتی» مخالف هستند. آن‌ها می‌خواهند به جای حرف زدن از اتاق‌های دربسته بیرون بروند، اطلاعات جمع کنند و ببینند مردم عادی درباره آزمون‌های فکری چه دریافتی دارند.

@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

هیچ سال نویی ایده‌ آل نخواهد بود
مگر اینکه تو تصمیم بگیری آن را
به بازتابی از ارزش‌ها
خواسته‌ها، علاقه‌ها و قوانین خودت تبدیل کنی...
سال نو مبارک🌱
سالی سرشار از تندرستی و خردورزی برایتان آرزومندم✨🌸

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

🔹فلسفه‌ذهن
در پرانتز ۱۴ (رابطه‌ی تکامل اجتماعی و خویشاوندی)

خویشاوندی؛

🔘 درون‌گشنی و خویشاوندی

▪️اكثر انواع رفتارهای اجتماعی، و از جمله شاید تمام پیچیده‌ترین انواع آن، به طریقی بر خویشاوندی استواراند.

به‌عنوان یک قاعده‌ی کلی هرچه نسبت ژنتیکی اعضای گروه به هم نزدیک‌تر پیوندهای اجتماعی اعضایش پایدارتر و درهم‌بافته‌تر است. در عوض هرچه گروه پایدارتر و بسته‌تر و هرچه اندازه‌اش کوچک‌تر میزان درون‌گشنی‌اش بیشتر می‌شود که این خود، بنا به تعریف، به‌معنی ایجاد رابطه‌ی ژنتیکی نزدیک‌تر است.


بنابراین درون‌گشنی تکامل اجتماعی را ترغیب می‌کند اما از سوی دیگر ناجورتخمیِ آن جمعیت و قابلیت انعطاف و عملکرد بهتر را که عموماً با ناجورتخمی همراه است، نیز کاهش می‌دهد.
@zehn_shenasy

لذا در تجزیه تحلیل هر جامعه داشتن معیار هرچه دقیق‌تر از درجه‌ی درون‌گشنی و خویشاوندی از اهمیت بسیار برخوردار است.

معمولاً در ژنتیک جمعیت از سه معیار خویشاوندی که در اصل توسط سیوال‌رایت طراحی شده استفاده می‌شود:

ضریب درون‌گشنی (inbreeding coefficient): این ضریب که با f یا F نشان داده می‌شود، عبارت است از احتمال آن که هر دو آلل موجود در یک لوکوس در فرد موردنظر، از طریق داشتن نیای مشترک، با هم یکی باشند. هر احتمالی بالاتر از از صفر به معنی آن است که فرد مربوطه تاحدودی درون‌گشن است، به این معنی که والدینش در گذشته‌ی نسبتاً نزدیک نیای مشترک داشته‌اند. (در تعریف گذشته‌ی نزدیک باید توجه داشت که تقریباً تمام اعضای یک جمعیت مندلی، اگر شجره‌شان به‌اندازه‌ی کافی به عقب برده شود، نیای مشترک دارند.) اگر دو آلل مورد بحث دقيقاً یکی باشند (زیرا از یک آلل واحد در یک جد به ارث رسیده باشند) گوییم که آن‌ها خودتخمی (autozygousity) و در غیر این صورت دگرتخمی (heterozygousity) دارند.

ضریب همخونی (coefficient of consanguinity): این ضریب که به ضریب خویشاوندی نیز موسوم است از احتمال آنکه دو آلل که تصافاً از یک لوكوس واحد در دو فرد کشیده شده، خودتخم باشند. ضریب خویشاوندی از نظر عدد با ضریب درون‌گشنی یکی است، با این تفاوت که این یک ناظر بر دو آلل است که از والدین در یک نسل کشیده شده حال آنکه ضریب درون‌گشنی مربوط به آلل‌ها پس از ترکیب‌شدن آن‌ها در یکی از فرزندان است. ضریب خویشاوندی را معمولاً با fⲓᴊ (یا Fⲓᴊ) نشان می‌دهند که در آن Iو J (یا هر وجه اشتراک دیگر) ناظر بر دو فردی است که با یکدیگر مقایسه می‌شوند.

ضریب قرابت (coefficient of relationship): این ضریب که با r نمایش داده می‌شود، کسری از ژن‌های دو فرد در سرجمع همه‌ی لوکوس‌های آن‌ها است که، به علت داشتن نیای مشترک، یکسان باشند.

📓سوسیوبیولوژی: تلفیق نوین
♦️ادوارد ویلسون

@zehn_shenasy

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

🔹فلسفه‌ذهن و فضازمان

زمانی که فیلسوفان مشغول به بحث و اظهار نظر پیرامون نظر کانت در مورد ادراک ما از فضا بودند، در واقع کمک کردند به تحقیقات غیر علمی در مورد اینکه ذهن ما چگونه فضایی را که درک می کنیم می سازد؛ بخشی از اینکه چگونه این اتفاق افتاده است توسط ادوارد تولمن روانشناس آمریکایی در سال ۱۹۴۸ ارائه شد. تولمن بیشتر علاقمند به تحقیق پیرامون رفتار موش ها در قرار گرفتن در فضاهای مارپیچ بود، او می خواست بداند که موش ها صرفا به وسیله مکانیسم های رفتاری مسیرها را شناسایی می کنند یا اینکه توانایی مسیریابی آنها بر اساس مراحل شناختی می باشد، تولمن متوجه شد که موش ها به صورت ذاتی می توانند مسیرشان را در مارپیچی که قبلا در آن نبوده اند بیابند، او پیشنهاد کرد که موش ها به صورت خود آگاه و ذاتی تصویری در ذهن خود از مارپیچی که هرگز در آن نبوده اند می سازند و این به آنها اجازه می دهد تا با برنامه ریزی به مقصد مد نظرشان برسند.

تولمن این تصویرسازی ذهنی موش ها از مسیر را “نقشه شناختی” نامید و فرضیه ای بر این اساس ارائه نمود که انسان ها و موش ها که از گونه پستانداران هستند این ویژگی ذاتی را دارند تا از محیط اطراف خود تصویری ذهنی بسازند و براساس آن مسیریابی کنند. ایده “نقشه شناختی” در سال ۱۹۶۰ توسط روانشناسان شناختی رشد یافت و به صورت گسترده منتشر شد. تولمن به شخصه زحمت فراوانی متحمل گشت تا “نقشه شناختی” را شکل دهی و گسترش دهد. این موضوع که تفاوت “نقشه شناختی” با دیگر ظرفیت های مسیریابی و شناخت فضایی در انسان در چیست هنوز مشخص نیست و آیا دانشمندان خواهند دریافت که “نقشه شناختی” بر اساس سیستم عصبی می باشد یا خیر؟!
@zehn_shenasy
جان اوکیف و همکارانش در کتابی تحت عنوان “هیپوکامپوس” (دم اسب، که در رشته عصب شناسی به بخشی از مغز که قسمت های مختلف حافظه را شامل می شود اطلاق می گردد) این سوالات و مسئله “نقشه شناختی” را به صورت ماهرانه ای توضیح می دهند، جان اوکیف و لین نادل فرضیه ای را مطرح کردند که می گوید: تجمع خاصی از اعصاب در هیپوکامپوس مسئول رمزگشایی از محل قرارگیری پستانداران در فضا می باشد. این گروه از اعصاب با تغییر جایگاه سلول ها و استفاده مستقیم از هیپوکامپوس در موش ها برای مسیریابی وقتی موش ها به نقطه ای خاص از محیط می رسند سوخت و ساز افزایش می یابد. بعد از چند بار تکرار مسیر موش ها خود را با محیط تطبیق می دهند و مسیر درست را تشخیص می دهند. اوکیف و نادل معتقدند که این سلول های مکانی اساس اعصاب “نقشه شناختی” هستند، تحقیقاتی که در سال های اخیر روی بیماران صرعی صورت گرفته است آشکار ساخته که محل سلول های مکانی در انسان ها هم همان هیپوکامپوس میباشد، اطلاعاتی از این قبیل به طور مشابه در مطالعات دیگر بر روی پستانداران نیز ثبت گردیده است.

سلول های مکانی به صورت خود به خود ظاهر می شوند تا موقعیت های داخل محیط را نشان دهند
 
سلول های مکانی به صورت خود به خود ظاهر می شوند تا موقعیت های داخل محیط را نشان دهند، به هر حال با توجه به قابلیت انعطاف پذیری آنها در تغییر موقعیت ناشی از دستکاری های محیط این موضوع کاملا روشن نیست که آیا آنها این توانایی را هم دارند، که اگر چیزی را که ما به عنوان چارچوب فضا می شناسیم، تغییر دهیم می توانند با آن هم سازگار شوند! گروه دومی از سلول ها که برای اولین بار توسط زن و شوهری که به عنوان یک تیم باهم کار می کردند و دانشجویانشان کشف شد می تواند پاسخ این مسئله باشد، این سلول ها، سلول های شبکه نام دارند و به شکل یک شبکه شش ضلعی دیده می شوند، این سلول های شبکه ای که تحت مشاهدات دقیق و منظم قرار داشتند بر خلاف سلول های مکانی به نظر نمی رسید که از ویژگی های محیطی و یا هر اطلاعات دیگری که از محیط دریافت می کند مشتق شده باشند.

در عوض این نوع اعصاب به نظر می رسد که فضا را در داخل مغز کدبندی می کنند و محیط بیرون را بر این اساس شکل می دهند، و در واقع همان پیش بینی کانت است. موضوع جالب توجه این می باشد که سلول های شبکه برای اولین بار در ناحیه ای از مغز به نام قشر آنترورینال مشاهده شدند که این منطقه ورودی اعصاب به هیپوکامپوس می باشد، که نشان می دهد سلول های شبکه ای یک منبع از چارچوب فضایی را ایجاد می کنند که نقشه شناختی براساس آن شکل می گیرد.

حال می رسیم به مفهوم زمان برای مغز که مفهومی پیچیده تر برای روانشناسان و عصب شناسان می باشد. با وجود دهه ها تحقیق پیرامون مفهوم زمان در مغز تنها دو مورد برای ما روشن است یک: اینکه چگونه حوادثی که با هم تداخل دارند به قسمت های مجزا تقسیم می شوند و دوم: اینکه چگونه این قسمت های مختلف در یک چارچوب زمانی مرتب سازی می شوند. از سال ۱۹۷۰ تاکنون تنها فرضیه این می باشد که هیپوکامپوس نقشه کلیدی ای برای جداسازی الگوهای خاطراتی به قسمت های به خود متکی که حجم “سیستم قسمت بندی حافظه” ما را اشغال می کند

Читать полностью…

فلسفه ‌ذهن

علی‌رغم پیچیدگی نسبیت، این محاسبات هنوز بهترین راه برای توضیح پدیده‌های فیزیکی که می‌شناسیم است. با این حال، دانشمندان می‌دانند که مدل‌های آنها ناقص است، زیرا نسبیت هنوز کاملأ مطابق با مکانیک کوانتومی نیست، مکانیکی که خواص ذرات زیراتمی را با دقت بالایی توضیح می‌دهد اما نیروی گرانش را در نظر نمی‌گیرد. مکانیک کوانتومی بر اساس این حقیقت است که ذرات کوچکِ تشکیل‌دهندۀ جهان گسسته یا کوانتیزه هستند. بنابراین، فوتون‌ها، ذرات تشکیل دهندۀ نور، شبیه تکه‌های نور در بسته‌هایی مجزا هستند.
برخی از نظریه‌پردازان فرض می‌کنند که شاید فضا-زمان به خودی خود در این تکه‌های کوانتیزه وجود داشته باشد و مکانیک نسبیت و کوانتوم را تشکیل دهد. 

Читать полностью…
Subscribe to a channel