2139
مدیر @stedler آمدی جانم به قربانت ولی حالاچرا بی وفا حالاکه من افتاده ام از پا چرا مازندران ،قاےمشهر
در دستان چه کسی
اسراف می‌شوی تو
اکنون که من
به ذره ذره‌ات محتاجم
#ییلماز_اردوغان
نام ما را به خطا بُرد و خودش می‌دانست
به فراموشی ما داشت تظاهر می‌کرد!
#محمدحسن_جمشیدی
گرمایی بوده‌ام همیشه
ولی بین خودمان بماند
سرمایی می‌شوم
وقتی که پای آغوش تو
در میان باشد
صبح
که میشود دلم
هنوز هم منتظر است
تا که به یک نگاه خود کُن فِیِکون کنی جهان
#هماکشتگر
به هر شهری
هزاران ماهرو دیدم ولی ز آنها
به آن چشمت قسم
چشمان خود را دوختم بی تو
#ابوالقاسم_لاهوتی
گاهی میشود مُرد
برای ''نیم نگاه " از جانب کسی که تسکین
تمام دردهایت میشود ..!
#فاطمه_سلمانی
یه موسيقي خوب
ميتونه حال آدم و
خيلي خوب كنه
تقديم با عشق😍
رد لبهایت روی گونه‌ام
ایــن قشنــــگ تـریـــن
خالکوبی دنیاست ....
#محسن_حسینخانى
مادرم می‌گفت : عاشقی یک شب است ،
و پشیمانی هزار شب !
اما هزار شب است ،
پشیمانم، که چرا یک شب عاشقی نکردم ...!
#علی_شریعتی
صید تو را
به زخم پیاپی چه احتیاج؟
از دور
یک اشاره‌ی تیغِ نگه، بس است!
#طالب_آملی
"در تماشای تو
قانع نشوم من به دو چشم
همه چشمان جهان گو به سرم بشتابند..." 💞
💞ای که گفتی طبیب دله بیمارانی
پس طبیب دل من باش که بیماره توام💞
با شعلهٔ خورشيد
چه سازد نفسِ صبح ...
روشن‌تر از آنم
ڪه توان ڪرد خموشم ...
#صائب‌تبریزے
باید از دستی که دادی پس بگیری عاقبت
آهِ من روزی برایت دردسر شد جا نخور
#سجاد_غفرانی_راد
خودت گفتی جدایی حق ندارد بین ما باشد!
کجایی تا ببینی که جدایی هم شکر خورده...
نمی‌دانم کجا باید بیفتم از نفس دیگر
درختی را تجسّم کن که از هر سو تبر خورده!
#سعید_صاحب_علم
عشق يڪ مهمان ناخوانده است ؛ روزے می‌رود
التمــاس و آهِ صاحبخانه هَم بی‌فايده است...
#حسين‌دهلوے
من از نخست که دیدم تو را یقین کردم
که روی خوب تو عقلم به باد خواهد داد
#غمام_همدانی
شیوه ای دارد عجب در دلبری
عشوه پیدا بوسه پنھان می‌دهد•
#عطار
شب ب شب قوچی از این دهکده
گم خواهد شد
ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد...
مفهومه؟
#هنیا_لک
اولین باری که بوسیدمش ،
فهمیدم حق با مادرم حوا بوده
گاهی بعضی ممنوعه ها
ارزشِ رانده شدن از بهشت را
هم دارند...
#طاهره_اباذری_هریس
آنقَدَر با
عشوه ، طنازے تو ڪردے با دلم
وصفِ شیرین
ڪاریَت در بیستون هم نَقل گشت
#مهنازنجفی
برسان سلامِ ما را به رفوگرانِ هجران
که هنوز پاره‌ی دل، دو سه بخیه کار دارد
#شهریار
کاش این جمله کمی قلب تو را نرم کند...
که بدانی که به جز تو مرا نیست دگر همنفسی...
#امین_غلامی_شاعر_کوچک
شطرنج بهانه بود
می خواستم تو برایم مهره بچینی
وَ گرنه
من مدت هاست مات توام
#ناهید_سیدموسوی
چشم او دل بُردُ
جان هم در پی‌اش دزدید و برد
ای خوش آن سرقت
که دل از سارقش خشنود بود
#راحم_تبریزی
ساڪنين دلت را
به دقت انتخاب ڪن،
چرا ڪه مالیات سڪونتـشان را
ڪسے غیـر از تو نمے پردازد ...
#جبران_خليل_جبران
🌙
من از نهایت شب حرف میزنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شب حرف میزنم
اگر به خانه‌ی من آمدی
برای من ای مهربان
چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه‌ی خوشبخت بنگرم
فروغ فرخ زاد
سر سبز دل از شاخہ بریدم،
تو چہ ڪردی؟
افتادم و بر خاڪ رسیدم،
تو چہ ڪردی؟
من شور و شرِ موج و
تو سر سختےِ ساحل
روزے ڪہ بہ سوے تو دویدم،
تو چہ ڪردی؟
#فاضل_نظری
عشق از دل گذشت تا جان شد
جان هم از عشق تا که جانان شد
هرکه چشم تو دید مست افتاد
و آنکه روی تو دید حیران شد
#فیض_کاشانی