مدیر @stedler آمدی جانم به قربانت ولی حالاچرا بی وفا حالاکه من افتاده ام از پا چرا مازندران ،قاےمشهر
منصفانه نیست
تمامِ من از آنِ تو
و تو از آنِ دیگری..!
ای
قلب نیازمندیهای من
محتاجم
به اندکی از تو
برای
نفس در تپشهای نبض حیات
برای
دمادمهای پژمردهی انتظار
#آناا_ڪیاجمالی(الههیخیال)
قاصدڪ دلتنڪَیهایم را
به سویت روانه میڪنم
و با فاصله
و در جاده طولانی
یواشڪی بر دلت بنشیند ،
بخوانی نجواے قلبم را ؛
جان دلم تو را
به اندازهے تمام دلتنڪَیهاے عالم "دوستت دارم" ..!!
#شجاعی_اصل_ثریا
روز به روز بى احساس تر می شويم
روز به روزِ دلسردتر...
روز به روز اعتمادمان نسبت به آدم هاىِ اطرافمان كمرنگ و كمرنگ تر می شود..
ما بى آنكه خودمان با خبر باشيم ،
ديوارهايى شده ايم
براىِ نوشتن يادگارىِ آدم ها...!
آدم هاىِ بلاتكليفى كه خودشان نمی دانند از زندگى چه می خواهند...
از صبح كه چشم باز می كنند تا سياهىِ شب ،
به جاىِ زندگى كردن ، به جاىِ دوست داشتن
به جاىِ عاشقى كردن ، روزمرگى می كنند و روزمرگى...
آدم هايى كه حتى برايشان مهم نيست روىِ كدام ديوار می نويسند!
#علی_قاضی_نظام
اےعشق
مرا بیشتر از پیش بمیران
آنقدر ڪه تا دیدن او زنده بمانم
#فاضل_نظرے
صبح است!
زنگِ صدایت مُدام
قلبِ گوشی را می لرزانَد...!
چه هشدار عاشقانه ای!
عشقِ تو بلند بلند
در تمامِ خانه به صدا در آمده است !
باید دل از جا بکَنم ؛
نباید دیر کنم!
نباید امروز از دوست داشتنت جا بمانم !
باید بیایم ،
به پای چشمهایت بیفتم!
قلبت را ببوسم ؛
تا بدانی که خدا
مرا فقط
برای دوست داشتنِ تو آفریده است..!
#مینا_آقازاده
#صبحتون عاشقانه
آن دم ڪه با تو باشم یڪ سال هست روزی
آن دم ڪه بے تو باشم یڪ لحظہ هست سالی
#حافظ
تــــــو بارانے...
یا یڪ مه غلیظ
در ابتداے صبح پاییــزے...
یا ڪه نه،
تو آن خوابِ خوشِ صبحڪَاهے...
نمےشود از تو دل ڪند؛
مڪَر با یڪ بوسه عاشقانه،
اما طولانے ...!
#عليرضا_اسفنديارے
چرا بیرون ڪنم از دل خیـــاڸ جانِ جانان را...؟
خیالش قصہے عشق هست ڪہ از او من بہ دڸ دارم...
#راحم_تبریزے
.
دوستت میدارم.
دوستت میدارم.
یڬ لحظه
از مقابل چشمم دور نمیشوی.
نفسم از یادت میگیرد
و خونم در قلبم طغیان میکند.
#فروغ_فرخزاد
تبسمت
نسیم را به سمت
آستانه ی لبخندهایم
آورده است !
تا هر
صبح
تو
شورانگیزترین
اتفاق لحظه هایم باشی ...
#رضا_کریمی
اگر حتى از زندگى يكديگر رفتنى شديد،
اندكى "حرمت" بين خودتان به يادگار بگذاريد...
همه اش را نبَريد!
شايد خاطره اى ،
عكسى،
آهنگى...
جا گذاشته باشيد و مجبور شويد برگرديد!
علي_قاضي_نظام
قصّه نیستم که بگویی
صدا نیستم که بشنوی
نغمه نیستم که بخوانی
حرفت را به من بگو
قلبت را بمن بده
دستهایت با دستهایم آشناست
#احمد_شاملو
.
و اینجا
صبح
از ساحت مقدس
لبخندهای تو
ثانیه می شمارد!
کسی آن سوی جهان تو
افق را
در پس دوستت دارم های تو
به سحر کشانده؛
تا بیایی
گره بگشایی...
#علیرضا_اسفندیاری
.
چشم از سر صبح خواب بر میدارم
تا پنجره ها شتاب بر می دارم
از روی تو با نسیم قدقامت ؏ـــشق
پیمانه ی آفتاب بر می دارم
#علی_مظفر
ما یکدیگر را
خيلی دوست داشتيم
اما او به ریال، من به دلار...!!
#ارس_آرامی
#بهترینم
دلم گرفته و می خواهمت
چه کار کنم؟!
که از خودم که تو یی
تا کجا فرار کنم ...؟!
#مهدی_موسوی
ڪوتاه
مے نویسم
بقــدرےڪہ فقط
بدانے بـا ضرب بہ ضرب
تپشهاے قلبم دیوانہوار
دوسـتتدارم....!!
#امیــد_آذر
چایِ باران
در فنجانِ قهوه ای چشمم
دَم کشیده است
#پاییز_شال_نارنجی_اش_را
بسته است
کوله اش را از لای پرچین ها
برداشته و
نگاه سردش را
به زمستان دوخته است!
نگاهی ابری!
ردّپایی خیس!
و کوله بارش لبریز
از این همه برگی
که از درختان تکانده است
تا غافلگیر کند #یلدا را!
می خواهد
تنورِ دلش را با آتشی از برگها
از جنس عاشقانه
شعلهور کند
در قراری طولانیِ برگ و برف
به بلندای یک شب!
#پاییز_جان!
هرشب با یاد تو
زیر باران نگاهت
خواهم سرود
#سفرت_بخیر!
من چشـمانتـظار
چتـر نگاهت مىمانـم.
#فریبا_قربان_کریمی
چشم مستش عین ناز،ابروی مشکین ناز محض
این چه توفان است یارب، ناز بر بالای ناز؟
#بیدل
در آن گیر و داری که چرخ زرهپوش از روی رویای کودک گذر داشت
قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست...
#سهراب_سپهرى
نسیم کاکل افشان توأم من
پریشان گرد ِ سامان توأم من
پریشان آمدم تا آستانت
مران از در! که مهمان توأم من
فلک با صدهزاران میخ ِ نوری
نوشته بر کتیبه شرح ِ دوری
اگر خواهی شب دوری سراید
صبوری کن، صبوری کن، صبوری...
شب مهتاب اگر یاری نباشد
بگو مهتاب هم، باری، نباشد
#سیمین_بهبهانی
بزن چنگی مرا ، تارم خراب است
بِکش چنگی به مویم پیچ و تاب است
همه عمرم به چنگی ارزن ارزد
نزد چنگی به دل دنیا سراب است
#مریم_مرادی
یک جهان شعـــــر سرودم ڪه بفهمے تنها
محض لبخند تو شاعر شدهام خوش انصاف
#حسن_ڪمالو
دلم گرفته
دلم عجیب گرفته است
و هیچ چیز،
نه این دقایق خوشبو، که روی شاخهٔ نارنج میشود خاموش
نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست
نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمیرهاند
و فکر میکنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد...
#سهراب_سپهری
همدردیَت کجاست؟
هوایِ #دلم گرفت..
#افشین_یداللهی
.
ﺳﺮ ﺑﯽﮔﻨﺎﻫﯽ ﺭﺍ ﻟﺐ ﺟﻮﺏ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ
و ﻣﻦ ﭘﺎﯾﯿﻦ رود ﺑﺎﯾﺴﺘﻢ ﻭ ﺗﻮﺻﯿﻪ ﮐﻨﻢ که:ﺁﺏ ﺭﺍ ﮔﻞ ﻧﮑﻨﯿﺪ!
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﯿﺴﺖ؛ﭼﻪ ﮐﻨﻢ؟!
ﺷﺎﯾﺪ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽﺩﻫﻢ ﺷﻌﺮ ﺷﯿﭙﻮﺭ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻪ ﻻﻻﯾﯽ!
#احمد_شاملو
امشب دوست داشتنت راتکرار
و از چشمان من تا عمق
چشمانت هزار شب یلدا
عاشقیست!
برای تو،
برای روح پر آشوب
از عشق معجزه ایی تازه میخواهم
رسالتی که اعجاز لیلا
بود برای مجنون..
#مینو_پناهپور
#شبتون_ماه💫