مدیر @stedler آمدی جانم به قربانت ولی حالاچرا بی وفا حالاکه من افتاده ام از پا چرا مازندران ،قاےمشهر
مثلِ " بهمن " بیا ... !
به آغوش بِکش
تمامم را ... !
#حمیدرضا_عبداللهی
من از دیار عروسڪها میآیم
از زیر سایههاے درختان ڪاغذی
در باغ یڪ ڪتاب مصور
از فصلهاے خشڪ تجربههاے عقیم دوستے و عشق ..
#فروغ_فرخزاد
عشق یعنے!!!
وسط حــادثہے دلتنڪَے
یار با عشق بہ ڪَوش تو بڪَوید هستم..!!
#آزاده_ڪج_ڪلاه
سقف دل
را بہ بهانہ ے آمدنت
شڪستہ ام و از آسمان شب
تا سپیدہ با یادت ستارہ مے چینم ..!!
#باوینه
روی " لبخندت "
مکث کن ..
چند ثانیه فقط بیا جای من
و زل بزن به خودت ..
میبینی؟
عجیب دیوانه میکند آدم را ...!
#علی_قاضی_نظام
دلها همه در خدمت
ابروی تو اند
جانها همه صید
چشم جادوی تو اند
#خاقانی
تو همونی ک تا ازت یه حرف میاد وسط دل من میلرزه❤️❤️
Читать полностью…مَـرا دعوت
ڪن هر صبح بہ عَطرت
در شڪوفہهاے یاس و شمعدانی..!!
#مینوپناهپو
بـیﻧﮕــﺎﻩ
مـے خوﺍﻫــﻤﺖ
ﺣﺎﻻ ڪه ﺩﺭ ﺟــﺎﻥ منـے ...!!
#ﺣﻤﯿــﺪ_ﺭﻫا
مرا سرمہ ڪن
بہ چشمهایت بگذار
ببینمت نگاهت ڪنم بوسہ باران
بنوشمت.باور ڪن من عشق را
همان اندازہ ڪہ تویی میخواهم...!!
#امید_آذر
بے تو هم
بستر شب هستم و هم خواب خیال
بردم از یاد دگر طعـــم هم آغوشے را..!!
#حامد_فلاحي_راد
نمےآید بہ چشمَم هیچڪس غیر از تو...این یعنی
بہ لطفِ عشق تمرین میڪنم یڪتا پَرستے را
#فاضل_نظری
گرماۍ لب هاۍِ 👄تو
شبیه ڪرسۍ زمستانهاۍ مادربزرگ
ریشه جانم را گرما مۍبخشد🙈❤️🔥
و صبح
در ادبیات من یعنی
هر وقتی از شبانه روز
که تو
در چشمانم خیره شوی
و من
دوباره متولد شوم
#بهنام_محبی_فر
سنی ندارد عاشقی کردن؛فرقی ندارد کودکی، پیری......
هر وقت زانو را بغل کردی؛ یعنی تو هم با عشق درگیری.......!!
#علیرضا_آذر
پست جدید گوگوش بہ همراہ نوہ اش
با آهنگ #همدم استاد #معین
چشمانت
همان اتفاقیست ڪه
هر صبح شهر دلِ من را گرم میڪند.!!
#ریحــانه_تحویلــی
آغوشت
بانۍ دیوان
اشعار من است
و واژههایم
حریصتر از من
براے سفر در دشتِ تنت
حرڪت از تنگناے بازوانت
تا بهشت لبت
آه لبت...
توقف میڪنم
توقفی طولانی
تا تولد شعرے دیگر
مرا ببوس...
#صـوفیا
با شوقِ تو...
عالم همه سجادهی عشق است...
#حسین_منزوی
نزدیکی چون لبهایم به من...
دوری، چون بوسهای که هرگز نمیرسد...!
#محمود_درویش
از تبِ عشقِ
تو دیوانہ شدن یعنے عشق
با همہ غیرِ تـو بیگانہ شدن یعنے عشق..!!!
#مهنـاز_نجفی
ای شب به من بگو...
اڪنون ستاره ها
نجواگران
مرثیه ی عشق ڪیستند؟
هنگام عصر
بر سر دیوار باغ ما
باز آن دو مرغ خسته
چرا می گریستند
#منوچهر_آتشے
بـیﻧﮕــﺎﻩ
مـے خوﺍﻫــﻤﺖ
ﺣﺎﻻ ڪه ﺩﺭ ﺟــﺎﻥ منـے ...!!
#ﺣﻤﯿــﺪ_ﺭﻫا
دهانم
تلـــخ میشود وقتی که می نوشم
فال ِ چشمانـــت را در کافه انتظار..!! !!
#یکتا_حق_پرست
پنجره
ی نگاهت رابه رویم باز کن
میخواهم صبح را در هوایت نفس بکشم !!
#منا_کمانگر
آغوش تو
اخرین ایستگاه
برای ارامش
تمام عاشقانه های من است
یکبار
عاشق تر از همیشه
در اغوشم بکش
#امیر_عباس_خالق_وردی
میدانی!
غمگین ترین نوع دوست داشتن این است
که بگویی سلام؛
خوبی؟
من هم خوبم...
اما نگویی دوستت دارم.
نتوانی که بگویی!
نباید که بگویی...
#پریسا_زابلی_پور🌿
آرام بڪَیر امشب،ما هر دو پر از دردیم
در آتش و یخبندان،داغیم ولی سردیم
#افشینیداللهی