جذابترین کلیپ ها،موسیقی و متن های تغییر افکار و ذهنیت 😍 زندگی هنوز قشنگیاشو داره 😊 ZendegiZibAst مدیر @mehnialireza
مردم به یک فرد ناراضی توجه بیشتری نشان میدهند. بدبختی یک سرمایه گذاری فوقالعاده است. اگر زن ناراضی نباشد، شوهر به سادگی تمایل دارد او را فراموش کند. اگر او ناراضی باشد، شوهرش نمیتواند او را نادیده بگیرد. اگر شوهر ناراضی است، تمام خانواده، زن، بچه های اطراف او نگران او هستند. این راحتی زیادی میدهد. او احساس میکند که تنها نیست، او خانواده و را فرزندان دارد.
وقتی بیمار، افسرده، ناراضی هستید، دوستان به ملاقات شما میآیند، به شما آرامش میدهند، از شما حمایت میکنند. وقتی خوشحال هستید، همان دوستان به شما حسادت میورزند. وقتی واقعاً خوشحال باشید، متوجه میشوید که تمام دنیا علیه شما روی آوردهاند.
اکثر آدمها یک فرد شاد را دوست ندارد، زیرا یک فرد شاد به نفس دیگران آسیب میرساند. بقیه احساس میکنند: «چطور شاد و خوشحالی؟ در حالی که ما هنوز در تاریکی، بدبختی و در جهنم زندگی میکنیم؟ چطور جرات میکنی خوشحال باشی وقتی همه ما خیلی بدبختیم!
در خوشبختی شما فرد هستید. در بدبختی شما بخشی از جمعیت هستید
خوشبختی فقط خوشبختی است. انسان به دنیای دیگری منتقل میشود. او دیگر بخشی از دنیایی نیست که توسط ذهن انسان ساخته شده است، او دیگر بخشی از گذشته نیست، او دیگر بخشی از تاریخ زشت نیست. او اصلاً بخشی از زمان نیست.
وقتی واقعاً شاد، سعادتمند هستید، زمان ناپدید میشود، فضا ناپدید میشود
#اوشو 🌸🌿
@zendegi_ziibaaaast
#تشخیص نوع #سردرد و #درمان آن
/channel/zendegi_ziibaaaast
انسان یک واحد ارگانیک است. روزی تو یک دانه بودی، مثل هر درخت. تو در بستر رحم مادرت شروع به جمع آوری محیط پیرامونی خودت کردی. ابتدا هسته پدیدار شد و هسته از پوسته سبقت گرفت - و اکنون تو مرکز را پاک از یاد برده ای. تو با پوسته ات زندگی را می گذرانی و خیال میکنی کل زندگی ات همین است و بس. این پوسته و گذران زندگی با آن، نوعی «خود» می آفریند - یک خود کاذب - که به تو این احساس را می بخشد که آری، تو کسی هستی. اما این «خود» همیشه در حال تزلزل و ویرانی است، زیرا از هیچ واحد ارگانیکی برخوردار نیست.
#ترس از #مرگ هم از همینجا منشاء می گیرد. اگر تو خود واقعی خویش را بشناسی، هرگز از مرگ نمی هراسی. جای تردید نیست، زیرا واحد ارگانیک هرگز نمی میرد. واحد ارگانیک فناناپذیر و نامیراست. فقط واحدهایی مکانیکی که مونتاژ شده و روزی از هم متلاشی می گردند. واحد مکانیکی آغاز و پایانی دارد. واحد ارگانیک هیچ آغاز و پایانی ندارد - یک فرآیند ازلی ابدی است.
تو شالوده یا هسته ات را میشناسی؟ اگر نمی شناسی، پس مدام در وحشتی. این است که خوداگاهی همواره در وحشت است، همیشه تنش می لرزد. و تو همیشه نیازمند حمایت دیگران هستی - یکی که از تو قدردانی کند، برایت کف بزند، هندوانه زیر بغلت بگذارد، بگوید چقدر خوشگلی و یا چقدر باهوشی. تو نیاز داری یکی این چیزها را به تو بگوید، و مثل تلقینات هیپنوتیز می دم گوش تو بخواند، تا تو باورت بیاید که بله، تو باهوشی، زیبایی، نیرومندی. اما نکته اینجاست: تو به دیگران وابسته ای.
#اوشو 🌸🌿
/channel/zendegi_ziibaaaast
💥💥💥
⭕️💥⭕️اینو حتما گووووش کن💥💥
🔹👑 #جویس_مایر
✅لینک کانال تلگرام ✅
@zendegi_ziibaaaast
💥💥💥
پیرمرادیان از یعقوب لیث صفاری و کتاب دو قرن سکوت میگوید
Читать полностью…#نیایش
💥بنام خدایی که از شدت حضورش ناپیداست!
💥بنام خدایی که گره گشای همه مشکلاته!
او که ذوق کردنهای از ته دله، اشک شوقه، لذت بردنه .... یکی از نام های او همدمه که همیشه همراهه ...
💥خدای من دریای بی نظیره ...
💥خدای من جنگل زیباست ...
💥خدای من پرنده زیباست...
💥خدا من توی افکار سالم و آراسته است، تو باور های محکم و قَویست ....
💥خدای خوبم! تو در قلب و روح ما هستی. در واقع ما با افکار و باورهای درست و رفتار خوب، تو رو تو وجود مون حس میکنیم .این یعنی هماهنگی بین ما و تو .... در واقع این ما هستیم که تو رو از وجودمون دور یا نزدیک میکنیم.
💥خدایا شکرت که در تمام لحظات زندگیام بخصوص لحظاتی که ظاهراً جالب نیستند، تو را حس میکنم ، این احساس خوب را از من نگیر.
@zendegi_ziibaaaast
💥💥💥
کدام جهنم!؟
جهنم جنوب ایران یا جهنم سپاه در فومن یا جهنم نسبت داده به خدا
انمیشن طنز
..
#پیشنهادی
در مورد #کار_و_موفقیت ، #توسعه_فردی و #رمان
چه #کتاب_هائی بخوانیم
💥مردي ديروقت، خسته و عصباني از سر كار به خانه بازگشت. دم در، پسر پنج ساله اش را ديد كه در انتظار او بود.
بابا ! يك سوال از شما بپرسم؟
- بله حتماً. چه سوالی؟
بابا شما براي هر ساعت كار چقدر پول مي گيريد؟
مرد با #عصبانيت پاسخ داد : « اين به تو ربطي نداره. چرا چنين سوالي مي پرسي؟
فقط مي خواهم بدانم. بگوييد براي هر ساعت كار چقدر پول مي گيريد؟
اگر بايد بداني مي گويم. 20 #دلار
پسر كوچك در حالي كه سرش پايين بود، آه كشيد. بعد به مرد نگاه كرد و گفت : « مي شود لطفا 10 دلار به من #قرض بدهيد؟
مرد بيشتر عصباني شد و گفت :« اگر دليلت براي پرسيدن اين سوال فقط اين بود كه پولي براي خريد اسباب بازي از من بگيري، سريع به اتاقت برو و فكر كن كه چرا اينقدر خودخواه هستي. من هر روز كار مي كنم و براي چنين رفتارهاي كودكانه اي وقت ندارم
پسر كوچك آرام به اتاقش رفت و در را بست
مرد نشست و باز هم #عصباني تر شد
بعد از حدود يك ساعت مرد آرامتر شد و فكر كرد كه شايد با پسر كوچكش خيلي خشن رفتار كرده است شايد واقعا او به 10 دلار براي خريد چيزي نياز داشته است. بخصوص اينكه خيلي كم پيش مي آمد پسرك از پدرش پول درخواست كند
مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز كرد
خواب هستي پسرم؟
نه پدر بيدارم
من فكر كردم که با تو خشن رفتار كرده ام. امروز كارم سخت و طولاني بود و ناراحتي هايم را سر تو خالي كردم. بيا اين هم 10 دلاري كه خواسته بودي
پسر كوچولو نشست خنديد و فرياد زد : « متشكرم بابا » بعد دستش را زير بالشش برد و از آن زير چند اسكناس مچاله بيرون آورد
مرد وقتي ديد پسر كوچولو خودش هم پول داشته دوباره عصباني شد و گفت :« با اينكه خودت پول داشتي چرا دوباره تقاضاي پئل كردي ؟بعد به پدرش گفت : « براي اينكه پولم كافي نبود، ولي الان هست. حالا من 20 دلار دارم. آيا مي توانم يك ساعت از كار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بياييد؟ چون دوست دارم با شما شام بخورم🌺
نتیجه : زود قضاوت نکنیم بویژه در مورد بچهها،
عصبانیت را وارد منزل نکنیم
و در عصبانیت تصمیمگیری نکنیم
@zendegi_ziibaaaastЧитать полностью…
در انتظار فرصت، عمری تباه کردم!
فرصت جوانیم بود، من اشتباه کردم.
کسانی موفق شدند که از جوانی شان حداکثر بهره را بردند. همراه عزیز جوان زندگی نامه افراد موفق را بخوانید.
@zendegi_ziibaaaast
چگونه با احادیث جعلی زبان فارسی تضعیف شد، زبان خوزستانی از بین رفت و خیلی از کشورها مانند اردن قسمتی از عراق مصر لیبی سوریه فلسطین سابق و ... عربی شد.
حتما ببینید
.
توئیت زده که :
▪️پوست آشغالا رو بزار تو کیف، وقتی رسیدی ... سطل اشغال بنداز .... مخصوصا توی جاده چیزی رو پرت نکن بیرون.
▪️ته سیگارتو ننداز پای درخت
▪️قبل از حضور در مکانهای عمومی دوش بگیرین و مسواک بزنین... مخصوصا برای باشگاه ... زود به زود برید حموم برید بقیه گناهي نکردن که شمارو تحمل کنن
▪️وقتي جلسه و یا کلاس قراره برید سیر و پیاز نخورید
▪️تو خیابونم بيخودي بوق نزنين ...
▪️وسط هفته تو آپارتمان نصفه شب پارتی نگیر
▪️با صدای بلندبوق نزن جلو بیمارستان
بعد از ظهر نیمه شب یا صبح زود توی محلهای سکونی بوق نزن ... ممکنه یکی سکته کنه از ترس
▪️مواقع بارونی با سرعت نرو که فاتحه بخونی به سرتا پای عابر پیاده.... چه خبره ؟ راننده غیر محترم که اینقدر با سرعت میری میخوای به هر سمتی بپیچی راهنمای لامصب ماشین رو بزن.
▪️سیگار میکشی فیلترشو پرت نکن تو خیابون، خیابون ملک بابات نیست که.... آدم باش...
▪️ماشينتو وسط خیابون پارک نکن بگی پنج دقیقه ای میرم و میام ، ترافیک ایجاد میکنی.
▪️تو بزرگراهها با سرعت خیلی پایین حرکت نکن باعث تصادف میشی اتوبوس و مترو وسیله حمل و نقل عمومیه استفاده ازش کسر شان نیست میتونی در مواقع ازش استفاده کنی و همین طور دوچرخه تا ترافیک کمتری داشته باشیم....مثل یک انسان متمدن رانندگی کنیم.
▪️اتوبان و خیابان محل تخلیه هیجانات و عواطف شما نیست .... توی مترو و اتوبوس و تاکسی و کلا فضای عمومی خوراکی نخورید
▪️الکی به دختر مردم بوق نزن
▪️ زل نزنین به داخل ماشین بغلی
اوووف خسته شدم خلاصه متمدن باشیم.
@zendegi_ziibaaaast
.
💥
مننمیفهمم چرا همه فشارها روی درونگراهاست که حرف بزنن و اجتماعی باشن؟ چرا یکی به برونگراها نمیگه برای یک دقیقه هم شده دهنت رو ببند و با همه حرف نزن؟
@zendegi_ziibaaaast
.
جهان را پستی و بلندی توئی
ندانم چهای، هرچه هستی توئی
عدم خواندن نماز میت بر جنازه حکیم فردوسی توسط آخوند ابوالقاسم گرکانی و عدم اجازه دفن در قبور مسلمین به علت کافر خواندن حکيم فردوسی و خوابی این آخوند از حالات فردوسی در آن دنیا میبيند.
گوینده : حیاتی گوینده سابق خبر
💥#داستان زال
سام از ھمسر زیبایش صاحب کودکی بسیار زیبا میشود ولی تمام موی سر و مژگان و بدن او چون برف سفید بود. سام از ترس سرزنش مردم کودک خود را به کوه البرز برد. جائی که سیمرغ لانه داشت گذاشت، شاید سیمرغ کودک را بخورد. ولی به فرمان خدا، سیمرغ آن طفل را حفاظت و بزرگ کرد. سالھا گذشت، کودک بزرگ شد با نشانی فراوان از پدر.
#سام در خواب دید مردی بر اسبی تازی نشسته، از سوی سرزمین ھندوستان بسوی او میآید و مژده داد که فرزند تو زنده است.
سام پس از نیایش با گروھی به سوی کوه البرز رفت. #سیمرغ از فراز کوه سام و گروه او را دید و دانست که در پی کودک آمدهاند. سیمرغ نزد جوان بازگشت و داستان کودکی او را برایش تعریف کرد و گفت اکنون سام پھلوان، سرافرازترین مرد جھان به جستجوی تو آمده.
جوان چون سخنان سیمرغ را شنید غمگین شد. اشک از دیدگان فرو ریخت و به زبان سیمرغ پاسخ داد، زیرا با انسانی ھمکلام نشده بود. سیمرغ گفت: امروز نام تو را دستان نھادم. این را بدان که ھرگز تو را تنھا نخواھم گذارد و تو را به پادشاھی میرسانم. من دل به تو بستهام برای آنکه ھمیشه با تو باشم تعدادی از پر خود را به تو میدھم تا اگر زمانی سختی پیش آمد از پرھای من یکی را به آتش افکنی، در ھمان زمان نزد تو خواھم آمد.
سیمرغ دل دستان را رام کرد و او را بر پشت گرفت و نزدیک سام بر زمین نشست. قبای پھلوانی آوردند و جوان پوشید و از کوه به زیر آمدند و ھمه با ھم راھی ایرانشھر شده و به دیدن منوچھر رفتند.
منوچھر فرمانی نوشت که تمامی کابل و سرزمین ھند تا دریای سند از زابلستان تا کنار رود ھمه از آن جھان پھلوان سام باشد.سام ھمراه فرزندش دستان (زال) بعد از نیایش روانه سرزمین خود شدند.
در زابلستان، سام تاج و تخت و کلید گنج را به زال سپرد و بعد از نصیحت فرزند، خود به فرمان منوچھر شاھنشاه ایران برای جنگ با دیوان و دشمنان به گرگساران و مازندران رفت.
روزگاری گذشت تا روزی زال جوان آھنگ سیر و سفر و شکار کرد. مھراب شاه کابل، مردی خردمند و دلیر، از نژاد ضحاک و باجگزار سام شاه زابلستان بود و دختری بسیار زیبا به نام رودابه داشت. زال و رودابه ندیده عاشق ھمدیگر شدند ولی نژاد رودابه مشکل وصلتشان بود. بعد از مدتھا نامهنگاری بین زال و سام و حتی آماده شدن سام برای جنگ با مھراب، بالاخره زال به دیدار منوچھر رفته، بعد از آزمایش او توسط موبدان، منوچھر با این وصلت موافقت میکند.
سام نیز که فرزند را بکام دل خویش میبیند پادشاھی و تخت و تاج زابلستان را به زال میسپارد🌺
/channel/zendegi_ziibaaaast
اعتماد به نفس حقیقی
☀️و تعریف جالب دیگر :
#اعتماد_به_نفس این نیست که وارد جایی شوید و
خودتان را بهتر از همه بدانید ، اعتماد به نفس یعنی وارد جایی شوید و خودتان را با هیچ کس
مقایسه نکنید .
/channel/zendegi_ziibaaaast
💥📢 پیغام :
هدایت #روح القدس و بالاخانه
🎙واعظ:
رضا بختیاری
#رضا_بختیاری
#معجزات_خیابانی
📱📱 لینک تلگرام⬇️⬇️⬇️
@zendegi_ziibaaaast
💥💥💥
#ببخش اونی که ناراحتت کرده و اصلا به #عذرخواهی او نیاز نداشته باش ... #بخشش تو به این معناست که نمیزاری ، کاری که او درقبال تو کرده اعمالت رو کنترل کنه ، بخشش تو به این معناست که تو آگاهی که او درحد بلوغ و شعور خود باهات رفتار کرده ....
وقتی توان اینو داری که چنین چیزی رو #درک کنی پس دیگه نمیزاری رفتاری که باهات داشته ، روی افکارت تاثیر بزاره . تو با بخشیدن او خودتو #آزاد میکنی.
@zendegi_ziibaaaast
💥💥💥
💥💥💥
اگه آدم #امن و #اصیل به پستتون خورد، وجدانا #ولش نکنید. #عشقتون همون باشه، #فقط همونو دوست داشته باشید، بقیه رو نبینید، توجه از بقیه نخواید، دنبال تایید بقیه نباشید، لاس خشک و تر نزنید، دلشو گرم کنید به همهجوره بودنتون، خیالشو راحت کنید از همهچی. اونوخ بشینید ببینید #زندگی چهشکلیه.
@zendegi_ziibaaaast
💥💥💥
.💥💥💥
از دیدگاه روانکاوی؛ #افسردگی نتیجهی سرکوب 《 #خشم 》 یا 《 #احساس گناه 》 ناخودآگاه ست که به سمت درون هدایت شده و فرد را در سوگ از دست دادن "#یک شیء"، "#رابطه" یا "#بخشهایی_از_خودش" نگه میداره.
""
@zendegi_ziibaaaast
💥💥💥
💢هر از چندگاهی، دختری به پدرش اعتراض میکرد که #زندگی سختی دارد و نمیداند چه راهی رفته که باعث این مشکلات شده است.
این دختر همیشه در زندگی در حال جنگ بود. به نظر میرسید هر مشکلی که حل میشود، یک مشکل دیگر به دنبالش میآید.
پدرش که سرآشپز بود او را به آشپزخانه برد. او سه کتری را پر از آب کرد و هر کدام را روی دمای بالا قرار داد. زمانی که آب هر سه دیگ به جوش رسید، او سیب زمینی ها را در یک کتری ، تخم مرغها را در کتری دیگر و دانه های قهوه را در کتری سوم گذاشت. سپس ایستاد تا آن ها نیز آب پز شوند؛ بدون این که به دخترش چیزی بگوید.
دختر غر میزد و بی صبرانه منتظر بود تا ببیند پدرش چه میکند. پس از بیست دقیقه، او گازها را خاموش کرد.
پدر سیب زمینی ها را از قابلمه خارج کرد و داخل یک ظرف گذاشت. تخم مرغ ها را نیز خارج کرد و داخل یک ظرف گذاشت. او قهوه ها را نیز با ملاقه خارج کرد و آن را داخل یک فنجان ریخت
سپس به سمت دخترش برگشت و از او پرسید: دخترم چی میبینی؟
دختر گفت: سیب زمینی، تخم مرغ و قهوه
پدر گفت: بیشتر دقت کن و به سیب زمینی ها دست بزن.
دختر این کار را کرد و فهمید که آن ها نرم شده اند
سپس از دخترش خواست تا تخم مرغ ها را بشکند. زمانی که تخم مرغ ها را برداشت فهمید که تخم مرغ ها سفت شده اند.
در نهایت، پدر از دخترش خواست که قهوه را بچشد. عطر خوش قهوه لبخند را به روی لب های دختر آورد.
سپس از پدرش پرسید: پدر این کارها یعنی چه؟
پدرش گفت: سیب زمینی، تخم مرغ و قهوه، هر سه با یک ماده یعنی آب جوش مواجه شدند اما واکنش آن ها متفاوت بود. سیب زمینی سفت و سخت بود اما در آب جوش نرم و ضعیف شد.
تخم مرغ شکننده بود و یک لایه نازک داشت که از مایع داخل محافظت میکرد، اما زمانی که با آب جوش مواجه شد، مایع داخل سفت گردید.
با این حال، دانه قهوه خاص بود. وقتی با آب جوش مواجه شد، آب را تغییر داد و یک ماده جدید ایجاد کرد.
تو کدام یک از این سه ماده ای؟!🌺
@zendegi_ziibaaaastЧитать полностью…
سربهسر گذاشتن میمونها با سگها
کلیپی سراسر خنده🤣🤣😂😂
@zendegi_ziibaaaast
💥💥💥
فردوسی با تمام احترامی برات قائلم
آخر شاهنامه آخرش خوش نبود و نیست😭
به خیانتکاران، نامرد نسبت میدهیم.
خیانتکاران به وطن تا قبل از ۱۳۵۷ که بزرگترین آنها سلمان بود
ببینید و بشنوید
💥بزرگواران گاهی از یک جمله عمیق میشه یک کتاب نوشت :
"ایده آلی وجود نداره ، فقط باید انتخاب کنی
با کی میخوای سختی بکشی "
واقعا یک انتخاب درست نباید بر اساس این
باشد که یک نفر بیاید و خلاُ های مرا پر کند
زیرا کسیکه جذب چنین انسانی میشود ، خود
پر از خلاُ هست .( خلاُ دو برابر میشود !!!)
ولی وقتی رابطه بر اساس عشق بی قید و شرط
باشد .ایندو راحتتر چالشها را پشت سر میگذارند
زیرا وجود چالشها انکار ناپذیر است .
@zendegi_ziibaaaast
💥
گل خریدن دور ریختن پول نیست ؛ سرمایه گذاری قوی روی رابطهست...
""
@zendegi_ziibaaaast
.
دوش دیدم خانم ایران به خواب
چهرهاش افسرده و حالش خراب
..
.
.
.
عجب صدای عالی و حماسی
گوش کنید