کارتونیست-تصویرگر-طنزنویس_نقاش نویسنده
خوشحالم که دخترم🥰
و میتونم با یه پسر باشم،😍
این تعریف رو حال میکنید👌
برای هر دوطرفه❤️❤️
#ژاله_یوسفی_نژاد
روز پسر مبارک❤️🌹❤️
@zhalehyoosefinezhad
✅اگر میخواهید
کارگردانی
بازیگری
جلوههای ویژه
طراحی صحنه
صدابرداری
و
نورپردازی
یک فیلم را
همزمان با هم
خودتان انجام دهید،
📚کتاب بخوانید
با خواندن هر کتاب
میتوانید همزمان
همهی این موارد
را به طرز لذتبخشی
تجربه کنید.
#ژاله_یوسفی_نژاد
کاریکاتور#ژاله-یوسفی-نژاد
@zhalehyoosefinezhad
🔴ئەمڕۆ رۆژی زمانی کوردییە
❤️ جوانترین وینهی کتیب #هیوای_فرین
نووسهر وێنهکێش#ژاله-یوسفی-نژاد
15ـی ئایار لەسەر بنەمای رۆڵ و کاریگەریی گۆڤاری هاوار لە پێشخستنی زمانی کوردیدا، بە رۆژی زمانی کوردی دیاریکراوە؛ یەکێک لە پێشنگەکانی زمانی کوردی، جەلادەت عەلی بەدرخان بە بڵاوکردنەوەی گۆڤاری هاوار لە 15ـی ئایاری ساڵی 1932دا، دەروازەیەکی بەڕووی زمان و رۆشنبیریی کوردیدا کردەوە.
@zhalehyoosefinezhad
قمر مشتری😍😍😘
چقدر رنگی رنگی و خوشگله
هوراات
بلاخره
سیاره خودمو پیدا کردم
@zhalehyoosefinezhad
🗞شماره ۴۱۴ هفتهنامه آوات
🗓دوشنبه
📝۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
#سرنوشت-یک-مانتو
طنزنویس#ژاله-یوسفینژاد
@zhalehyoosefinezhad
مجموعه نفیس ۱۳جلدی کتاب کودک
اثر ماموستا#محمد-رسولنیا
با
تصویرگری#ژاله-یوسفی-نژاد
@zhalehyoosefinezhad
دعوتنامه برای اولین مسابقهی داستاننویسی
که شرکت کردم.
اگرچه در بخش برندگان نبودم
اما همین حضور در میان
افراد دعوت شده برایم لذتبخش بود
@zhalehyoosefinezhad
📚نمایشگاه بزرگ کتاب در کتابخانهی فردوسی
🗓هرروز از
⏰ ساعت ۸صبح تا ۷ شب
فقط تا ۳۱ اردیبهشتماه
📚 انواع کتابهای کوردی، رمان، شعر روانشناسی ، انگیزشی.
با ۵۰ درصد تخفیف✅
کتابهای کودک کوردی- فارسی
با ۲۰ درصد تخفیف✅
تلفن:09011697383زارعی
📚ناوی کتێب: #جوجهڵهکهم-کوا
نامکتاب:#جوجهی-من-کو
✒شاعیر: موحهمهد رهسولنیا
🖌وێنهکێش: ژاڵه یووسفی نژاد
شاعر: #محمد-رسول-نیا
🖌تصویرگر: #ژاله_یوسفی_نژاد🦋
✅مژار: شیعر بۆ منداڵان
✴ موضوع: شعر برای کودکان
🖨وەشانخانە: زانکو بوکان
🖨انتشارت : زانکو بوکان
و کتاب سیزدهم
عاشق کاراکتر گربه شدم
خیلی دوسش دارمممممم
گوگولی اگه واقعی بود
به گربهخوندگی قبولش میکردم😃
@zhalehyoosefinezhad
📚ناوی کتێب: #مریشکه-قوڵه
نامکتاب:#مرغ-گوگولی
✒شاعیر: موحهمهد رهسولنیا
🖌وێنهکێش: ژاڵه یووسفی نژاد
شاعر: #محمد-رسول-نیا
🖌تصویرگر: #ژاله_یوسفی_نژاد🦋
✅مژار: شیعر بۆ منداڵان
✴ موضوع: شعر برای کودکان
🖨وەشانخانە: زانکو بوکان
🖨انتشارت : زانکو بوکان
کتاب دوازدهم
@zhalehyoosefinezhad
📚ناوی کتێب: #قوتابخانهی-نێو-دهریا
نامکتاب:#مدرسهای-توی-دریا
✒شاعیر: موحهمهد رهسولنیا
🖌وێنهکێش: ژاڵه یووسفی نژاد
شاعر: #محمد-رسول-نیا
🖌تصویرگر: #ژاله_یوسفی_نژاد🦋
✅مژار: شیعر بۆ منداڵان
✴ موضوع: شعر برای کودکان
🖨وەشانخانە: زانکو بوکان
🖨انتشارت : زانکو بوکان
کتاب یازدهم
@zhalehyoosefinezhad
📚ناوی کتێب: #دایه-مهمده-به-گورگه
نامکتاب:#مادر منو نده- به گرگی(اسم یک بازی کوردی هست بهنام:)
✒شاعیر: موحهمهد رهسولنیا
🖌وێنهکێش: ژاڵه یووسفی نژاد
شاعر: #محمد-رسول-نیا
🖌تصویرگر: #ژاله_یوسفی_نژاد🦋
✅مژار: شیعر بۆ منداڵان
✴ موضوع: شعر برای کودکان
🖨وەشانخانە: زانکو بوکان
🖨انتشارت : زانکو بوکان
کتاب دهم.
@zhalehyoosefinezhad
📚ناوی کتێب: #پشیله-بۆره
نامکتاب:#گربهی-خاکستری
✒شاعیر: موحهمهد رهسولنیا
🖌وێنهکێش: ژاڵه یووسفی نژاد
شاعر: #محمد-رسول-نیا
🖌تصویرگر: #ژاله_یوسفی_نژاد🦋
✅مژار: شیعر بۆ منداڵان
✴ موضوع: شعر برای کودکان
🖨وەشانخانە: زانکو بوکان
🖨انتشارت : زانکو بوکان
@zhalehyoosefinezhad
روژی کچ پیروز
نهقاشی#ژاله-یوسفی-نژاد
-کچ کە گەورە بوو
ئەبێت بە دەریای خەم
ئەبێتە دایک بۆ برا
هەندێک جار دایکایەتیش بۆ دایکی ئەکا...
خەم لە خەمەکانی باوکیشی ئەخوا....
کە عاشق بۆ خەمی تاقە خۆشەویستەکەی ئەخوا،وەکو تۆ دڵەسپیەکەم کە تەواوی ژیانمی
کچ بوون ئاسان نیە...
رۆژی کچە جوانەکانی کوردستانم گوڵ گەوهەرەکان پیڕۆزە♥️
🌸💎
@zhalehyoosefinezhad
خیلیها معتقدن که
این جهان
مکانیه برای رنج بردن ما
ولی من معتقدم
که این جهان جاییه
برای لذت بردن ما
وگرنه چرا این همه
زیبایی
توی جهان هست؟
#ژاله_یوسفی_نژاد
@zhalehyoosefinezhad
ترجمه کوردی
سه کتاب خوب
مترجم#انور-ناصری
از بهترین مترجمان کورد
جهت تهیه به آدرس:
کتابفروشی نیشتمان
پاساژ آبیدر خیابان شهدا
مراجعه کنید.
تلفن۰۸۷۳۳۱۷۲۱۱۵--۰۹۱۸۳۷۷۸۷۷۹
@zhalehyoosefinezhad
در دوران نوجوانی که تازه
با مقولهی عشق
و با دنیای دوستیها
بعد از سن بلوغ آشنا شده بودم
اصلا درک نمیکردم
چرا شاعران و عرفا معتقد بودن
عشق واقعی فقط خدا
دوست واقعی فقط خدا
تا با گذر زمان متوجه شدم
دوستی آدمها
به تار مویی بنده
و هیچ آدمی نیست
که صددرصد دوست باشه
همه و همهی ما به دنبال
منافع پنهان و آشکار خودمان هستیم
و کسی از این مقوله خارج
نیست.
فقط تعدادی برای این
منافع حاضرن به هر شکلی
که باشد، به دیگران آسیب بزنند
بلکه به منفعت خود برسند.
اما ما
آن ضربالمثل مشهور
را فراموش کردیم
که میگوید:
با شکستن پای دیگران ما
بهتر راه نمیرویم
#ژاله_یوسفی_نژاد
@zhalehyoosefinezhad
🗞شماره ۴۱۴ هفتهنامه آوات
🗓دوشنبه
📝۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
#سرنوشت-یک-مانتو
طنزنویس#ژاله-یوسفینژاد
قیچی قهوهای،با ولع مانتوی صورتی را از وسط برید و بعد شروع کرد به تکه تکه کردن آن. البته قیچی در دستان دختر جوانی بود که متفکرانه روی کارتون جاتخم مرغی در آشپزخانهاش نشسته و در حال پاره کردن تعدادی از لباسهای قدیمیاش بود.مانتوی صورتی آخرین لباسی بود که به تکههای کوچکتر تقسیم میشد.او تکههای مانتو را با تکههای لباسهای دیگر درون نایلون بزرگی ریخته درگوشهای گذاشت و رفت.
مانتو صورتی پرنسسی که تکهتکه شده، از اینکه دیگر عزیز دخترجوان نبود،گریه میکرد. تکه پارچهای سیاه که زمانی پالتوی جذابی بود گفت:بسه دیگه سرمان رفت چقدر گریه میکنی؟همهی ماها هم تکه تکه شدیم این سرنوشت ما لباسهاست.
مانتو صورتی آرام آرام گریهاش را قط کرد و گفت: اما من پرنسسش بودم،او عاشقم بود حتی من را با روبان ومروارید تزیین کرده درحالی که این کار را برای دیگر مانتوهایش نکرده بود.تکه پارچهی پالتو گفت:من هم سالها او را از سرمای زمستان محافظت کردم،تنش را گرم کردم و دوستش داشتم شاید من هم باید بگویم من پادشاه او بودم.
کمی آنطرفتر روسری صورتی گفت:آدمها زود فراموش میکنند و اتفاقا چیزی را که بیشتر دوست داشته باشند بدتر رها میکنند.
پالتوی سیاه گفت:بفرما همه فکر میکردن دخترجوان عاشقشان بوده،تو چیاش بودی؟ نکنه مثل بچهاش؟
روسری گفت: نه،ولی وقتی من را سرش میکرد خیلی زیباتر میشد و افراد زیادی او را با تحسین نگاه میکردند من خیلی به او میآمدم.
مانتو صورتی دوباره زد زیر گریه،اما ناگهان دستی گره نایلون را باز کرد و تکهی گریان مانتو صورتی را برد.پالتوی سیاه با رضایت گفت:این بهترین اتفاق امروز بود.
مانتو صورتی گفت:اما اون قسمت تسکین آلام و دردهایم بود دیگر نمیتوانم گریه کنم!
روسری صورتی گفت:یادته زمانی باهم ست بودیم؟
مانتو صورتی گفت:من فقط دخترجوان را یادمه وقتی او مرا میپوشید و من بغلش میکردم،از اینکه مال او بودم حس خوبی داشتم.
شلوار مشکی که هنوز تکهتکه نشده بود گفت: چقدر شماها گلهمند هستید من هم زمانی به او خیلی نزدیک بودم اما چند بار خشتکم پاره شد،او بارها مرا رفو کرد،چون من چسپان بودم و پاهای زیبای او را نشان میدادم.
اما یک روز ندانسته در حال نقاشی کردن رنگ زیادی روی من ریخت و زمانی که او متوجه شد که رنگها خشک شده و دیگر پاک نمیشدند.
شلوار مشکی آه بلندی کشید.
پالتو سیاه گفت:این آه، آهی عاشقانه بود
شلوار مشکی ادامه داد:او دیگر نتوانست مرا بپوشد،اگرچه دلم برایش تنگ است اما من درک میکنم که او نمیتواند با من پاهایش را بپوشاند چون من کهنه هستم و او باید شلوار تازه بپوشد اما من تا همیشه به یاد لحظاتی هستم که با او بودم.
مانتو صورتی گفت:اوایل که دخترجوان مرا خریده و پوشیده بودخیلی دوستم داشت، چون رنگ صورتی روشن و آستینهای فانوسیام را خیلی دوست داشت،وقتی بیرون میرفت ازبین آن همه مانتو مرا میپوشید، بلند بودم و فقط ۱۰سانت تا قوزک پایش فاصله داشتم،درست همان قسمت را هم با روباندوزی زیبایی تزیین کرده و مرواریدهای خیلی کوچک سفید و صورتی را هم کنارش به کار برده بود،حتی روی کمربند و قسمت مچ آستینهای فانوسیام را هم روباندوزی کرده بود، هربار که بیرون میرفت به من عطر میزد و خرامان خرامان راه میرفت.
پالتو سیاه گفت:اینجا همه مجنون اند.
در این هنگام دستی کیسه پلاستیکی که تکههای لباس در آن بودند را برداشت و برد روی یک میز گذاشت،تلفنش زنگ خورد و رفت، مانتو صورتی تکهی مختص تسکین دردهایش که وظیفه گریه کردن را به عهده داشت دید که روی میز افتاده و با دوتکه پارچهی زرد دیگر میخندند.پرسید: تسکین،تو میخندی؟
تسکین برگشت وگفت:البته از وقتی اینجا آمدم و در حال کمک کردن به یک کار ماندگار هستم همیشه میخندم.
مانتو صورتی گفت:و آن کار چیست؟تو که سرتاپایت کثیف شده و رنگ صورتیت هم تقریبا ناپدید شده.
تسکین گفت:این کثیفی نیست این رنگروغن است دخترجوان وقتی قلموهای رنگیش را تمیز میکند با ما تکهپارچهها پاکش میکند اگر ما نباشیم و قلموها را تمیز کنیم او نمیتواند نقاشی بکشد واگر نقاشی نکشد نمیشود یک اثر هنری را به جهان ارائه داد.
مانتو صورتی گفت:یعنی ما به چیز بهتری تبدیل شدیم؟
پالتوی سیاه گفت:امیدوارم از ما هم در راه هنر استفاده کند باید زندگانی پر مفهومی باشد.
شلوار سیاه گفت:دلخوش به اینم که باز نقاشی دیواری کند و مرا بپوشد.
روسری صورتی گفت:یعنی امیدوار باشم که مرا هم تکه تکه میکند!
تسکین گفت:از روزی که در پاک کردن قلموهایش کمکش میکنم فهمیدم در این جهان
هیچچیز از بین نمیرود فقط از صورتی ب صورت دیگر تبدیل میشود و من اکنون به بهترین صورت خود رسیدم.کمک ب خلق یک اثر هنری.
پ.ن.جملهی هیچچیز در این جهان ازبین نمیرود فقط از صورتی به صورت دیگر تبدیل میشود از آن انشتین است.
#حرف_حساب
اونجایی که قوی تر از بهونه هات
بودی،اونجایی که باورت نکردن و باز
هم ادامه دادی، اونجایی که تلاش
میکردی و هیچکس تو رو نمیدید،
اون جایی که حرف های پشت سرت
رو میشنیدی و سکوت میکردی دقیقا
همون روزا داشتی رشد میکردی...🌷
@zhalehyoosefinezhad
این گوگولی خوشگل خجالتی
بین همه کتابا عاشق کتاب من شد
و بس که کتاب رو دوست داشت
من ازش پول نگرفتم و بهش
هدیه دادم❤️😘😍
@zhalehyoosefinezhad
مردم فراموش خواهند
کرد شما چه گفتید...
فراموش خواهند کرد
چه کردید...
اما هرگز
فراموش نمی کنند که
چه حسی
به آنها منتقل کردید.
📝 مایا آنجلو
انسانم آرزوست
عکس#ژاله-یوسفی-نژاد
@zhalehyoosefinezhad
📚سیزده جلد کتاب کودک👦🧒👧👶
✍تصویرگری برای
🗂مجموعهی نفیس ۱۳جلدی
📚کتابهای ماموستا محمد رسولنیا
✒️شاعر و نویسندهی نامدار بوکانی.
🗓سال ۱۴۰۳
📇و همهی ۱۳ جلد کتاب چاپ و نشر شد.
شاعر و نویسنده #محمد-رسولنیا
تصویرگر#ژاله-یوسفی-نژاد
همکاری با ماموستا رسولنیا برای من افتخاری بود و خیلی خوشحالم که توانستم در این مجموعه نفیس با ایشان همکاری کنم.
تصویرگری این کتابها برای من بسیار لذتبخش بود چون با تکتک کاراکترها در این کتابها زندگی کردم، حسشان کردم و با شادیشان شاد بودم و با غمشان نارحت، و در انتها با رسیدنشان به مقصدها خوشحال بودم.
جهت سفارش
@mohammad_rasulnia
به آیدی ماموستا پیام بدهید.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@zhalehyoosefinezhad
📚ناوی کتێب: #جوجهڵهکهم-کوا
نامکتاب:#جوجهی-من-کو
✒شاعیر: موحهمهد رهسولنیا
🖌وێنهکێش: ژاڵه یووسفی نژاد
شاعر: #محمد-رسول-نیا
🖌تصویرگر: #ژاله_یوسفی_نژاد🦋
✅مژار: شیعر بۆ منداڵان
✴ موضوع: شعر برای کودکان
🖨وەشانخانە: زانکو بوکان
🖨انتشارت : زانکو بوکان
و کتاب سیزدهم
به پایان آمدیم دفتر
حکایت همچنان باقیست.
و کتاب سیزدهم از مجموعه ۱۳ جلدی
شاعر و نویسندهی توانا و نامدار بوکان
ماموستا محمد رسولنیا.
عاشق کاراکتر گربه شدم
خیلی دوسش دارمممممم
گوگولی اگه واقعی بود
به گربهخوندگی قبولش میکردم😃
@zhalehyoosefinezhad
📚ناوی کتێب: #مریشکه-قوڵه
نامکتاب:#مرغ-گوگولی
✒شاعیر: موحهمهد رهسولنیا
🖌وێنهکێش: ژاڵه یووسفی نژاد
شاعر: #محمد-رسول-نیا
🖌تصویرگر: #ژاله_یوسفی_نژاد🦋
✅مژار: شیعر بۆ منداڵان
✴ موضوع: شعر برای کودکان
🖨وەشانخانە: زانکو بوکان
🖨انتشارت : زانکو بوکان
کتاب دوازدهم
این کتاب یک داستان هیجانانگیز به قلم
ماموستا محمد رسول نیا است، که ماجرای یک مرغ گوگولیه که یه سفر کوتاه داره و اتفاقات
جالب و اموزندهای در مسیر رسیدنش به
مقصد براش میافته.
@zhalehyoosefinezhad
📚ناوی کتێب: #قوتابخانهی-نێو-دهریا
نامکتاب:#مدرسهای-توی-دریا
✒شاعیر: موحهمهد رهسولنیا
🖌وێنهکێش: ژاڵه یووسفی نژاد
شاعر: #محمد-رسول-نیا
🖌تصویرگر: #ژاله_یوسفی_نژاد🦋
✅مژار: شیعر بۆ منداڵان
✴ موضوع: شعر برای کودکان
🖨وەشانخانە: زانکو بوکان
🖨انتشارت : زانکو بوکان
کتاب یازدهم.
این کتاب دارای شعری بسیار با معنا و آموزنده است و بیشترین کنتراست رنگهای شاد
و گوگولی رو داره، و بخاطر تنوع کاراکترها
خیلی زیباست
دلم میخواد هی نگاش کنم و شعرشو بخونم.
سپاس از ماموستا رسولنیا
برای شعرهای زیبایش
@zhalehyoosefinezhad
📚ناوی کتێب: #دایه-مهمده-به-گورگه
نامکتاب:#مادر منو نده- به گرگی(اسم یک بازی کوردی هست بهنام:)
✒شاعیر: موحهمهد رهسولنیا
🖌وێنهکێش: ژاڵه یووسفی نژاد
شاعر: #محمد-رسول-نیا
🖌تصویرگر: #ژاله_یوسفی_نژاد🦋
✅مژار: شیعر بۆ منداڵان
✴ موضوع: شعر برای کودکان
🖨وەشانخانە: زانکو بوکان
🖨انتشارت : زانکو بوکان
کتاب دهم.
@zhalehyoosefinezhad
📚ناوی کتێب: #پشیله-بۆره
نامکتاب:#گربهی-خاکستری
✒شاعیر: موحهمهد رهسولنیا
🖌وێنهکێش: ژاڵه یووسفی نژاد
شاعر: #محمد-رسول-نیا
🖌تصویرگر: #ژاله_یوسفی_نژاد🦋
✅مژار: شیعر بۆ منداڵان
✴ موضوع: شعر برای کودکان
🖨وەشانخانە: زانکو بوکان
🖨انتشارت : زانکو بوکان
پ.ن. این نهمین کتاب از مجموعه 13 جلدی کتاب شعر کودک ماموستا محمد رسولنیا شاعر بوکانیست.
کتاب نهم
@zhalehyoosefinezhad
📚ناوی کتێب: #ههڵپهرکی-باران
نامکتاب:#رقص-باران
✒شاعیر: موحهمهد رهسولنیا
🖌وێنهکێش: ژاڵه یووسفی نژاد
شاعر: #محمد-رسول-نیا
🖌تصویرگر: #ژاله_یوسفی_نژاد🦋
✅مژار: شیعر بۆ منداڵان
✴ موضوع: شعر برای کودکان
🖨وەشانخانە: زانکو بوکان
🖨انتشارت : زانکو بوکان
پ.ن. این هشتمین کتاب از مجموعه 13 جلدی کتاب شعر کودک ماموستا محمد رسولنیا
شاعر بوکانیست.
@zhalehyoosefinezhad
نەورۆز
ئهی ڕۆژی شادی، پڕ له ڕهنگ و نوور
سهرچاوهی هیوای، سنوور به سنوور
به هاتنت زهوین به جلی سهوزهوه
ئهڵێ ههڵپهڕن، نهورۆز هاتهوه
#ژاله_یوسفی_نژاد
سفره ۷سین #ژاله_یوسفی_نژاد
با آرزوی سالی پرخیر و برکت برای همه
@zhalehyoosefinezhad