Ⓜ️ هیجان(Emotion)
🔻هیجان در روانشناسی امروز، بسیار مفهوم مهمی است. هم روان درمانی های معاصر که جدید محسوب می شوند( مثل درمان هیجان مدار و درمان روانپویشی کوتاه مدت) اساس خود را بر هیجان ها استوار کرده اند و هم درمان های کلاسیک تر مثل درمان شناختی رفتاری و یا حتی طرحواره درمانی به سمت هیجان دست دراز کرد تا از او برای ایجاد تغییرات پایدارتر کمک بگیرد.
🔻هیجانات را در یک طبقه بندی، نه به مثبت و منفی، بلکه به خوشایند و ناخوشایند تقسیم می شوند(هیجان در درمان/استفان هافمن) و هر دو دسته برای ما حیاتی هستند. اما روانشناسی زرد تمام تلاشش را می کند تا "ترس" و "غم" و "خشم" و "ناامیدی" را بد و غلط بداند و در حذف آنها کمکتان کند!
🔻روانشناسی زرد اصرار دارد کسی که ترس را تجربه می کند "ترسو" است. کسی که "غم" را تجربه می کند افسرده است. کسی که طعم خشم را می چشد "غیر قابل کنترل" است. و آنکه گاهی ناامید می شود "گناهکار" است. پس باید با تکنیک(متاسفم که شور این واژه را درآوردند)های مختلف و پکیج ها و دوره ها خودساخته شان این هیجانات را درمان کنید. این یعنی تجاوز به روان انسان. یعنی آسیب مستقیم و وحشیانه به زندگی انسان.
🔻انسان بدون هیجان(به قول دوستان: احساسی) انسان عاقل نیست. عقل بدون هیجان وجود خارجی ندارد و انسان بدون هیجان اصلا نمی داند کیست؛ اخلاق را نمی شناسد و هیچ ثباتی ندارد. رجوع کنید به مورد تاریخی مشهور فینیاس گیج(و سایر کیس هایی) که توسط هانا و آنتونیو داماسیو(زوج عصب شناس) در کتاب "خطای دکارت" بررسی و تحلیل شده است.
🔻حال بد، استرس و اضطراب مبهم، گیجی و سردرگمی و ... به نوعی محصول سرکوب و نادیده گرفتن همین هیجانات هستند. هیجاناتی که ارزشمندترین اطلاع رسان های ما به شمار می آیند. غم باعث می شود کمی کناره بگیریم و از حمایت اطرافیان برخودار شویم تا فقدان را تاب بیاوریم. خشم باعث می شود مرزهای شکسته شده مان را دوباره بسازیم و اجازه ندهیم به حقوقمان تعرض شود. ترس از ما محافظت می کند؛ و ناامیدی به قول لزلی گرینبرگ، اجازه می دهد بفهمیم نیازمان برآورده نمی شود و باید رهایش کنیم(Letting go)( مربیگری در درمان هیجان مدار/لزلی گرینبرگ).
🔻خفه کردن هیجانات یعنی خفه کردن انسان؛ یعنی دفن کردن ارزشمندترین دارایی هاییش. البته که نباید هیجانات ما را به بند بکشند و ماه ها در بند یک هیجان باشیم. ولی نکته ی اساسی این است که تا هیجانات را تجربه نکنیم و نپذیریم، از آنها گذر نمی کنیم.
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ تو سه مرحله آزمایش نزدیک ۲۰۰۰ نفر رو تو موقعیتهای مختلف آنالیز کردن و متوجه شدن واسه آدمها؛
🔘 "گوش دادن طرف مقابل، جذابتر از حرف زدنشه، سوال کردن جذابتر از پاسخ دادنشه، تلاش برای فهمیدن جذابتر از تلاش برای فهموندنه ونشون دادن علاقه جذابتر از تلاش واسه جلب علاقه دیگرانه"…
▪️از این جهت توصیه میشه؛
🔘 دفعه بعد که تو رابطهای خواستید کسی رو تحت تأثیر قرار بدید، به جای اینکه تلاش کنید از خودتون و دستاوردهاتون تعریف کنید، بیشتر گوش جان بسپارید و سعی کنید طرف مقابلتون رو بفهمید!…
🔘 چرا که؛ در بلند مدت خیلی مهم نیست که از چه جایگاهی دارید حرف میزنید؛ همینکه مخاطبتون حس کنه؛ "وای، این آدم منو میفهمه" کافیه تا بیشتر بخواد ارتباطش با شما رو بیشتر کنه...
📝دکتر امید امانی
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ در باب حامی پروری
🔻زمانی در مورد کشورهای عرب حوزه خلیج فارس میگفتند که این کشورها پترودلار خرج میکنند و اطاعت میخرند ولی صرف منابع برای جلب حمایت سیاسی در بسیاری از مناطق دنیا نظیر مصر و اردن پدیدهای رایج است. این پدیده را در اقتصاد سیاسی، حامیپروری نام نهادهاند که در واقع سازوکاری برای کنترل جامعه و سرکوب مخالفان و ایجاد ثبات به حساب میآید. ماجرای اعتراضهای اخیر بنگلادش را میتوان از این منظر هم بررسی کرد.
🔻بنگلادش حدود 170 میلیون جمعیت دارد؛ کشور فقیری که در این سالها رشد خوبی را تجربه کرده است و حجم اقتصاد آن به 460 میلیارد دلار میرسد. عمر این کشور دراز نیست ولی در آن یک سازوکار بامزه سهمیهبندی مشاغل دولتی پیشنهاد شده است که 56 درصد یعنی بیش از نیمی از مشاغل دولتی بنگلادش مشمول سهمیهبندی میشوند: 30 درصد شغلها در دولت به خانواده کهنهسربازان جنگ استقلال سال 1971 میرسد و 10درصد آنها به زنان، 10 درصد به مناطق محروم و شش درصد هم به اقلیتهای بومی و معلولان اختصاص دارد. شغل دولتی در بنگلادش مثل خیلی از کشورهای دیگر دنیا یعنی میتوانی خیلی کار نکنی ولی در عوض مواجبت را بگیری، به شبکههای قدرت وصل شوی و بارت را ببندی. بنابراین شغل دولتی، منبع اقتصادی و منزلتی خوبی به حساب میآید که خیلیها برایش سرودست میشکنند.
🔻اما تعداد بیکارها به 18 میلیون نفر رسیده و به ویژه نرخ بیکاری جوانان از کرونا به بعد همچنان بالاست؛ فارغالتحصیلانی که با کلی امید و آرزو میخواهند وارد بازار کار شوند فقط به 44 درصد از مشاغل دولتی دسترسی دارند. تصویب قانون سهمیهبندی در سال 2018 اعتراضهایی را برانگیخت ولی مسکوت گذاشته شد. پیشنهاد دوباره آن در سال جاری خیابانها را شلوغ کرد و معترضان به خیابانها ریختند؛ حکومت نظامی اعلام شد و دولتیها اینترنت را هم محدود کردند. با این همه تعداد زیادی کشته شدند و کار چنان از دست دولت در رفت که نخستوزیر مجبور به ترک کشور و گریختن به هند شد. ماجرای سر باز کردن کینههای دیرین و خشونتهای میان مسلمان و هندوها را هم که میدانیم. عوامل متعددی باعث شدند اعتراضهای بنگلادش پا بگیرد و گسترده شود ولی از این ماجرا چه میتوان در مورد ایران آموخت؟ حامیپروری عاقبتی جز دولت بزرگ ندارد؛ سیاسیون میخواهند شبکههای وفادار خود را بزرگ کنند و به منابع بیشتری دسترسی داشته باشند، پس سعی میکنند توجیهی برای بزرگتر شدن دولت بتراشند. معنای این هم بیرون راندن بخش خصوصی، رقابتهای سیاسی مخرب و البته فساد است؛ اگر به این معجون عامل تحریم را بیفزاییم کار حتی پیچیدهتر هم میشود. بد نیست چند نکته را به یاد داشته باشیم:
📌1- در رژیمهای سیاسی نظیر ایران درجاتی از حامیپروری ناگزیر است؛ خوب بود که نمیبود ولی شوربختانه هست. جایی که بازیگران میدان سیاست جای خود را سفت نکرده باشند برای یارگیری سیاسی به حامیپروری رو میآورند. در چنین اوضاعی که هنوز نهادهای قدرتمند شکل نگرفتهاند و قاعده بازی تثبیت نشده است، گروههای ذینفع اگر سهمی نگیرند به خشونت رو میآورند که میتواند جامعه را به آشوب بکشد.
📌2- تحریمهای اقتصادی بیش از یک دهه است ریشه اقتصاد کشور را خشکانده و ناکارآمدی و سوءمدیریت اهالی دولت را به بهانه تحریمها توجیه میکنند. به نظر به دلیل وجود تحریمها، اراده سیاسی لازم در میان اهالی قدرت برای تغییر اوضاع به چشم نمیخورد. باید این گفته را بارها تکرار کرد که بدون رفع و بیاثر کردن تحریمها هیچ امیدی به بهبود پایدار شرایط وجود ندارد. هرگونه تحول جدی در ایران پس از گذر از «شرایط حساس کنونی» معنی پیدا میکند؛ زمانی که کشور در معرض تحریمهای بیشتر و حتی جنگ نباشد.
📌3- مفاهیمی نظیر تبعیض مثبت و سهمیهبندی که با توجیه بهبود عدالت اجتماعی انجام میگیرند با وجود تمام ادعاها فقط کار را خرابتر میکنند. باید این قبیل تفننهای فکری را کنار گذاشت، اگر بر سیستمی که کارکرد حداقلی هم ندارد انتظارات بیشتری بار کنیم، عملکرد بهتری نشان نخواهد داد.
📌4- حرکت به سوی کوچک کردن دولت و استخدام نیروی انسانی بر مبنای شایستگیهای فنی (تخصص و نه تعهد) میتواند تا اندازهای اعتماد عمومی را بهبود ببخشد، شفاف کردن فرآیند گزینش و توسعه و نگهداشت کارکنان بخش دولتی گامی بزرگ در این زمینه به شمار میآید. یادمان نرود گروههای ذینفع هم مجبورند به درجاتی مردمی به نظر برسند.
📌5- برای مهار گروههای ذینفع سیاسی رسمی باید اجازه داد جامعه مدنی با ابزارهای خودش نظیر رسانهها، سمنها و تشکلهای صنفی آنها را تا اندازهای مهار کند؛ با ورود بازیگران مدنی جدید به میدان سیاست میبینیم که حامیپروری اندکی دشوارتر میشود.
https://bit.ly/3SWTfjF
▪️کانال راهبرد/امیرحسین خالقی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ عاقبت اختناقها انفجار است.
❗️روایتی از بی تدبیری آیتالله خمینی در مدیریت بحران میان ایران و عراق قبل از آغاز جنگ
🔻 محمد جواد مظفر: «امام خمینی» در پاسخ به پیام تبریک حسن البکر رئیس جمهوری عراق به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی ایران پاسخ میدهد:" انقلاب ایران هشداری بود به همه مستکبران که در مقابل مستضعفین میایستند. عاقبت اختناق ها انفجار است."
🔻 «امام» پنج ماه قبل از شروع جنگ پیام داد: "که ای عشایر عراق قیام کنید این آقا {صدام} را سرنگون کنید؛ ای ارتش عراق، کودتا کنید این آقا {صدام} را سرنگون کنید."
🔻 کارتر دیپلماتی را فرستاد برای مذاکره درمورد گروگان گیری و حل ماجرا، ناگهان تلویزیون اعلام کرد: «امام خمینی» فرمودند: "ما با هیچکس مذاکرهای نداریم و مذاکره نخواهیم کرد."
▪️بخشی از مناظره فتحالله جعفری و محمد جواد مظفر در "حرف نو" با موضوع « چرا جنگ، هشت ساله شد؟!»
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ انقلاب سفید محمدرضا شاه موفق بود؟! || از حقوق زنان تا اصلاحات ارضی
▪️منبع:
تاریخ ایران مدرن _ عباس امانت
تاریخ ایران مدرن _ یرواند آبراهاميان
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ مدیریت اقتصاد زیرزمینی و قاچاق
▪️علی بندری || بی پلاس
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ محمد بن زکریای رازی، فیلسوف تجربی اندیش
➕ امروز روز بزرگداشت محمد بن زكريای رازی (روز داروساز)است. رازی کاشف الکل، جوهر گوگرد (اسید سولفوریک)، نخستین داروهای آلکالوئیدی و نفت سفید است . جرج سارتن در کتاب تاریخ علم،رازی را پدر علم شیمی میداند. رازی اولین فیلسوف تجربی ایرانی است. برخی در ایران، به اشتباه، متکلمین را فیلسوف قلمداد می کنند و به این اعتبار رازی از معدود فیلسوفان خردگرای محض(قبل از دکارت)و یک پوزیتویست تمام عیار است(حتی قبل از بیکن). رازی از اولین منادیان عقل استقرایی بوده است، همان عقلی که محمد غزالی بعدها متعرض آن شد و آثارش تا به امروز ادامه دارد.
➕اگرچه همگان منجمله ابن الندیم در الفهرست از تواضع و مردمداری رازی گفتهاند اما نگاه علمی محض رازی به وقایع و تعمیم آن به حوزه فلسفه و دین، باعث شده است که جریانی وی را دهری(ملحد و ماده گرا) بداند. فارابی و شهید بلخی و ابن هیثم به همین دلیل ردیه هایی علیه وی نوشتهاند و ابنسینا در موردش می گوید:المتکلف الفضولی المتکلم بما لا یعنیه. در هرحال رازی معتقد به جدایی فلسفه و عقل از دین بوده و با انتقاد از ادیان ،آنها را ضد عقل (فأما المذهب فأنّه ممّا يحتاج فيه الي كلام يبّين به انّه عرضّ هوايي لاعقلي) میدانست و بر جامعیت عقل تاکید داشت :«با ابزار خرد است که ساختن کشتیها یافتهایم، دانش پزشکی را هم با خرد حاصل کردهایم و هم بدان امور بس پیچیده و پنهان از دیده را شناختهایم ، چنان که شکل زمین و سپهر و بزرگی خور و ماه و دیگر اختران ، فواصل و حرکات آنها را دریافتهایم ، و نیز بدان خود به شناخت آفریدگار گرامی نائل شدهایم ، خرد اگر نبود، وضع ما همچون حال چارپایان میمانست ».
➕رازی به سبب این افکار مورد انتقاد بوده، ابن حزم، رازی را «جاهل خرافاتی»مینامد، موسيبنميمون(دلاله الحائرین) که فیلسوفی یهودی است افكار رازی را« هذيان»می داند، ابوريحان بيروني هم در نامه ای که به ابن سینا مینویسد در جایی به آرای رازی استناد و موجب آزردگی بوعلی می شود چنانکه بوعلی با آنکه خود پزشکی برجسته است و در نگارش «قانون» از کتاب «الحاوی» رازی استفاده زیادی کرده است، می نویسد:«گويي تو اين اعتراض را از محمدبنزكرياي رازي آن متكلف فضولي گرفتهای كه بر الهيات شرح ها نوشت و از حد خود تجاوز كرد و نظر در شيشههاي ادرار بيماران را فرو گذاشت». (نامه دانشوران ج.1).
➕ به نظر زکریای رازی، استبداد و خود کامگی، از پلیدترین احساسات بشری است. در باب نوزدهم کتاب «طب روحانی»رازی آن نوع از حکومت را میستاید که مبتنی بر عدالت و برادری و مصالح و منافع اکثریت است. در باب بیستم کتاب«طب روحانی» (في الخوف من الموت) ، وی مردم را به شجاعت اخلاقی و مدنی فرا میخواند.علمای بغداد معتقد بودند که اجتماع بدون نبوت و شریعت استقرار پیدا نمیکند و احکام و قوانین باید حتما آسمانی و به تصدی امام و خليفه باشد. زکریای رازی که هم فيلسوفی زبردست بود و زبان عربی را بهتر از خلیفه میدانست به آنها جواب داد که این ادعا دروغ است ، به دلیل این که مردمان قفچ یاکوچ که در قسمت شرقی کرمان حکومتی كوچك دارند. با آنکه به هيچ يك از کتابهای اسمانی معتقد نیستند از بهترین قوانین و در نتیجه از بهترین شرایط زندگی برخوردارند.(منبع:زندگی مسلمانان در قرون وسطا/ علیاکبر مظاهری، مرتضی راوندی)
➕دوکتاب رازی که منعکس کننده افکار انتقادی اوست عبارتند از«فیالنبوات» و«فی حیل المتنبین» که بواسطه صراحت در نفی حجیبت دین و پیامبران در بین علمای دین به نام های «نقص الادیان » و «مخاریق الانبیاء» مشهور شد و در قرون بعد به فتوای هم آنان از بین رفت(در زمان خود رازی سامانیان ایرانی تبار نوعی فضای آزاد اندیشی فراهم کرده بودند). نقل قولهای بجامانده از رازی دراین حوزه، بیشتر بر اساس گفته های«ابوحاتم رازی»نویسنده «أعلام النبوه»است که با رازی مناظرههای متعددی داشته است.
➕ مرتضی مطهری با استناد به رساله «فی تثبیت المعاد »معتقد است رازی معتقد به توحید و معاد و چون اهل ری، حتما شیعه بوده بنابراین طبیعی است که بخاطر انتقاد فارابی و ابن سینا باب انتقاد از او بازشود و علمای اهل سنت رازی را ملحد معرفی کنند با این حال همین اظهارنظر شاید این نکته رو نادیده گرفته است که حتی فردی مثل ناصر خسرو که شیعه اسماعيلي بوده است در کتاب «زادالمسافرین»، رازی را غافل میداند بنابراین نمیتوان، دلیل اتهام الحاد وی را به مذهبش تقلیل داد .
📝 سهند ایرانمهر +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ داستان زندگی برادران هندوجا
ثروتمندترین خانواده بریتانیا چگونه از ایران برخاستند؟
🔻داستان زندگی ثروتمندترین خانواده بریتانیا از اینجا شروع شد؛ خیابان نادری اهواز؛ دکانی نه چندان بزرگ که یک هندی تبار در آن چای و ادویه می فروخت. پارماناند هندوجا و خانواده اش در اهواز زندگی می کردند و در کار تجارت ادویه. 4 پسر او که بعدها با ثروت 37 میلیارد پوندی خود به یکی از ثروتمندترین خانواده های جهان تبدیل شدند، کسب و کار خانوادگی خود را در کنار پدر از همین جا شروع کردند. بعدها به تهران رفتند و اندکی قبل از انقلاب 57 ساکن لندن شدند.
🔻آنها در دوران پهلوی رابطه بسیار نزدیکی با دربار داشتند و با واسطه گری در قراردادهای اقتصادی و خریدهای نظامی و تجاری ایران پورسانتهای کلانی می گرفتند و بسرعت به ثروت هنگفتی رسیدند. رابطه آنها با دربار پهلوی اما باعث نشد که بعد از انقلاب رابطه شان با حکومت تازه تاسیس تیره شود. آنها در 40 سال گذشته نیز رابطه خوبی با مقامات جمهوری اسلامی داشته و ردپای انها در بسیاری از قراردادهای نفتی و خریدهای نظامی ایران پیدا است. +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ ملکم خان: مرد هزار چهره تاریخ معاصر ایران
➕میرزا ملکم خان ناظمالدوله، چهرهای پر رمز و راز در تاریخ معاصر ایران است. از روشنفکر اصلاحطلب تا متهم به فساد مالی، زندگی او پر از فراز و نشیب بود. در این ویدیو، به بررسی زندگی و افکار ملکم خان میپردازیم:
● تحصیل در فرانسه و آشنایی با افکار مدرن
● تأسیس فراموشخانه و ترویج افکار اصلاحطلبانه
● نقش در قرارداد رویتر و اخراج از سفارت ایران در لندن
● انتشار روزنامه قانون و تأثیر آن بر افکار عمومی
● ایدههای اصلاحی ملکم خان: از تغییر خط فارسی تا اهمیت بانکداری
● تأثیر افکار ملکم خان بر انقلاب مشروطه
● آیا ملکم خان قهرمان ملی بود یا فردی فرصتطلب؟ نظر شما چیست؟ +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ این نکات باور شما را در مورد یادگیری تغییر خواهد داد.
▪️در این ویدیو راهکارهای اندرو هوبرمن رو در مورد یادگیری بررسی می کنیم. +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ آدامس خروس نشان، نوستالژی از دوران پهلوی
➕ یکی از نوستالژی هایی که ما ایرانی ها داریم، آدامس خروس نشان هست، قبل از آدامس، در ایران سقز خیلی استفاده میشد و جز اوبین جویدنی های ایران بود. در دنیا هم جویدنی های مختلفی از سمق درختان تولید می شد و قدیمی ترین جویدنی برای ۵۷۰۰ سال قبل هست که از پوست درخت توت بوده. اولین نوع جویدنی صنعتی رو رو جان بی کورتیس تولید کرد ولی باید پدر آدامس دنیا رو توماس آدامز دونست و اصلا به خاطر همین توماس، الان اسم آدامس مشهور شده. اولین آدامس هم در ایران زمانی که وارد شد ازش استقبال نشد چون اون رو نوعی غرب زدگی و مخالف عقاید مذهبی میدونستن. اولین شرکت آدامس ایران، آدامس طوطی نشان در سال ۱۳۲۰ بود و ده سال بعد هم آدامس طاووس نشان تولید شد. ولی مطرح ترین برند آدامس ایران، آدامس خروس نشان بود. آدامس خروس رو آقای بهره مند و آقای محبوبی در شرکت سقز سازی مدیریت میکردن. +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ چقدر " فرافکن " هستیم؟
➕ به این مثالها دقت کنید:
➖ مسئولی که مرتباً کاستی ها و کمبودها را به گردن مدیر قبلی می اندازد!
➖ فردی که در انجام وظایف خود خوب عمل نمیکند، میگوید: سایرین همه همینطور عمل می کنند.
➖ کسی که کمبود جنسی دارد، رفتار دوستانه و عادی دیگران را نوعی "دعوت" تلقی میکند.
➖ مردی که به همسرش خیانت میکند ممکن است دائم به او تهمت خیانتکاری بزند. . .
▪️ فرافکنی یعنی:
● انگشت اتهام به سوی دیگران گرفتن!
● تمایل به نسبت دادن آنچه در درون میگذرد به دیگران یا به محیط.
● از سر خود بازکردن! یافتن مقصری بیرون از خود!
● نپذیرفتن مسئولیت نسبت به کردار خود و نداشتن حس تعهد به رفتارهای خود.
🔻 ویژگی های منفی مانند حسد، تکبر، پرخاشگری، رقابت جویی خصمانه و مانند آن، واکنش های منفی در ما برمی انگیزد.
اما اگر این ویژگی ها در خودمان باشد( که هست و نباید آنرا انکار کرد! ) و از آن بی خبر باشیم، واکنش های منفی ما بسیار شدیدتر از کسانی خواهد بود که نسبت به این ویژگی های منفی وجود خود، آگاهی دارند.
🔻 با این وسیله دفاعی، فرد می کوشد تا تمایلات نامناسب و ناپسند خویش را به دیگران نسبت دهد و در نتیجه خود را عاری از هرگونه عیب و نقص بداند و خود را از احساس گناه برهاند.
➖ در فرافکنی؛ فرد در مورد دیگران با مقیاس خویش قضاوت می کند.
➖ بنابراین، بیشتر اوقات مطالبی را که به عنوان قضاوت یا راهنمایی به دیگران می گوییم، در واقع به «خودمان» می گوییم!
➖ ما نقطه ضعف های خود را به دیگران نسبت می دهیم و مطالبی را به دیگران می گوییم که در درون خود ماست.
➖ هنگامی که درباره دیگران پیش داوری می کنیم، در حقیقت درباره خود پیشداوری کرده ایم.
➖ به علاوه، در بسیاری از موارد توصیه هایی که به دیگران می کنیم، نشانه این است که خودمان به آن توصیه ها نیاز داریم و بخشی از درون ما تشنه این توصیه هاست و آن را می طلبد.
▪️ چه باید کرد؟
🔘1) قبل از متهم کردن و مسئول شناختن دیگران، ابتدا به اشکالات خویش توجه کنیم.
🔘2) به "خودکاوی" درون خود اهمیت دهیم.
🔘3) بمدت یک هفته به مرور و بررسی و آسیب شناسی مشکلات رفتاری و ذهنی خود بپردازیم.
🔘4) از دیگران، در مورد نکات مثبت و منفی خود، سوال و نظرخواهی کنیم.
🔘5) فهرستی از پندارها، قضاوت ها و توصیه هایی که به دیگران می کنیم، تهیه کنیم.
▪️آیا تمام تصورات و قضاوت هایمان نسبت به دیگران صحیح هستند !؟ آیا این توصیه ها برای خودمان مناسب نیستند!؟ پس کافی است به توصیه هایی که به دیگران می کنیم، خودمان عمل کنیم...
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ عبدالمالک ریگی | طالبان ایرانی
▪️پادکست مورخ +++
Ⓜ️ @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ شورای نگهبان و رد صلاحیت در دنیا!
▪️نحوه ورود به انتخابات مجلس در کشورهای مختلف چگونه است؟ +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ چرا به این مکان نقش رستم میگویند؟
➕ درنقش رستم این نگارسنگ هاست که تاریخ باشکوه ساسانی را بیان می کند. نگاره تاج گیری اردشیر پاپکان از اهورا مزدا و نقش پیروزی شاپور یکم ساسانی و اقتدار در برابر امپراطوری رم تا ایزد بانو آناهیتا الهه آبها که نرسی پادشاهی خود را مدیون او میداند و ادعا میکند سلطنت خود را از ایزد بانو دارد محوطه باستانی منسوب به نقش رستم ،کتاب تاریخیست از دل سنگ که از زمان عیلام و هخامنشیان تا شاهنشاهی ساسانیان به یادگار مانده و امروز اطلاعات زیادی را در اختیار باستانشناسان و مورخان قرار میدهد. +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ محمدرضا شاه پهلوی و معماری || آمریکا چه تاثیری در معماری ایران داشت؟!
▪️منبع: کتاب زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران _ پاملا کریمی _ انتشارات شیرازه +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ #پزشکیان: هیچ منطقی وجود ندارد که بنزین را با دلار آزاد بخریم و با سوبسید به مردم بفروشیم
_شرق_
Ⓜ️ پزشکیان میگه چرا بنزینِ ارزان بدیم مگر منطق اینطور حکم میکنه؟
منطق حکم میکنه خودروی خارجی رو ۳برابر قیمت در بازار داخلی بفروشیم؟
منطق حکم میکنه قیمت ملک در ایران با کانادا و آمریکا یکی باشه؟
منطق حکم میکنه خط فقر بالای ۳۰میلیون و حقوق پایه ۷میلیون باشه؟
بازم از منطق بگم؟
_Ehsan_
Ⓜ️ ماهی ۱۰۰ لیتر بنزین ۵۰ هزار تومنی بزنی سالی ۶۰ میلیون تومن میشه ۱۰ سال میشه ۶۰۰ میلیون تومن، اینجا دارن ماشین ۱ میلیاردی رو ۴ میلیارد تومن به مردم میدن، ۳ میلیارد گرونتر، راضی هستیم بنزین به قیمت جهانی بدن ماشین هم به قیمت جهانی باشه حقوقم به نرخ جهانی
_Hadi_
Ⓜ️ هیچ منطقی هم وجود ندارد که با این وضع بیپولی، بخش بزرگی از بودجه مملکت، در حد هزاران میلیارد تومن، به موسسه های شبه فرهنگی - مذهبی بدون هیچ کارکرد مفیدی برسه. چرا از اونجا شروع نمیکنی آی پزشکیان؟!
_Agh bahman_
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ خرافات و شبه علم در حال خفه کردن مردم است.
▪️ انرژی و امواج مثبت و منفی! سو استفاده از مفاهمیم آگاهی و مکانیک کوانتومی!
➕ این روزها همه از فیزیک کوانتومی صحبت می کنند. از رمال ها و فالگیرها و شیادان مستند راز و درمانگرهای معنوی و شعور کیهانی گرفته تا سایر مروجان شبه علم و خرافات. کافیست نگاهی به شبکه های اجتماعی و رسانه ها و نشریات زرد بیندازید تا ببینید بسیاری از باورهای شبه علمی معاصر با کلماتی مانند فیزیک کوانتوم؛ الکترومغناطیس؛ فرکانس ؛ انرژی و نظایر آن توضیح داده می شوند. بسیاری از افراد خرافاتی و مروجان شبه علم در صحبت های خود اصرار دارند که بگویند از علم و مفاهیم علمی سر در می آورند. در این بین؛ فیزیک کوانتومی به دلیل نام پرطمطراق و پرطنینی که دارد و همچنین به دلیل پیچیدگی محتوایی اش بیش از هر شاخه دیگر علمی، مورد سوء استفاده مجریان برنامه فریب عمومی و اصحاب شبه علم قرار گرفته است.
➕این گزافه گویی از آنجا ناشی می شود که این افراد نمی خواهد به کهنه پرستی و خرافه باوری متهم شوند. چنین افرادی اغلب به صورت ناشیانه از کلمات و واژگان حیطه علم مانند انرژی و کوانتوم و کوارک و … استفاده می کنند تا عقاید خود را سازگار با علم جا بزنند. فیزیک کوانتومی از هر جهت سوژه جذاب ای برای سوء استعمال مجریان برنامه فریب عمومی است. اجازه بدهید بدون تعارف بگویم. عباراتی نظیر “اسرار کوانتومی موفقیت” یا “اندیشه کوانتومی مولانا” و نظایر آن بی محتوا هستند. نه موفقیت انسان، اسرار کوانتومی دارد و نه اندیشه مولانا ارتباطی به فیزیک کوانتومی دارد.
این دسته از افراد رمال چون هیچ دلیل علمی برای چپاول کردن مردم ندارند سعی میکنند از مفاهیم علمی برای واقعی بودن حرفهای خود استفاده کنند که کمتر کسی از انها اطلاع دارد.
➕این افراد تصور میکنند که فیزیک کوانتومی به دلیل توصیف پدیدههای عجیب جهان، راز آلود و بنابراین تعریف و مفهومی معنوی است. آنها باور دارند که کوانتوم جاییست که اتفاقات ماورایی و معنوی و فراطبیعی رخ میدهد و میتوان برای توصیف یا توجیه هر چیز غریبی به سراغ کوانتوم رفت. غالباً از سوی این افراد ، اصرار عجیبی روی این موضوع وجود دارد که هرچه فیزیک جدید (از کوانتوم گرفته تا نسبیت و نظریه ریسمانها) به آن رسیده، پیشنیان میدانستهاند. تلفیق عرفان و معنویات با مفاهیم علمی، یکی از پرطرفدارترین بازارهای شبهعلم است و در این بین، فیزیک کوانتومی به دلیل ثقیل و پیچیده بودن مفاهیم؛ دستاویز خوبی برای فضلفروشی و اظهار نظرهای به ظاهر عمیق (ولی در باطن توخالی) است.
➕در ایران نیز کتابهای پرفروش بسیاری در این خصوص نوشته شده و اقبال عمومی به همایشها و سخنرانیهایی با اصطلاحات پرطمطراق و پرطنینی مثل فیزیک کوانتومی، جهانهای موازی و متافیزیک بسیار بالاست. استقبال عوام از این گفتهها (بیخاصیت برای عموم و پر کننده جیب فریبکاران) چنان است که عاقبت به چاپ چرندیات شبهعلمی با عناوینی مغلوط همچون صفر:تولد و مرگ در فیزیک جدید، جهان هولوگرافی، اندیشه کوانتومی مولانا و شعور آب وراز قانون جذب و غیره منجر میشود. درک اشتباهی که از آزمایش دو شکاف یانگ در فیزیک، در خصوص شناخت سرشت موجی یا ذرهای نور وجود دارد به این باور دامن زده که عدهای تصور کنند که ذرات نیز شعور و آگاهی دارند و بنابراین میتوانند هومیوپاتی و یا باورهای عرفانی را با آن تطبیق بدهند. حتی دستاندرکاران برنامههای فریب عمومی، رمالان حرفهای ، فالگیرهای اینترنتی یا کسانی که مدعیاند با وصل شدن به یک مفهوم انتزاعی مثل حلقههای شعور کیهانی میتوان بیماریها را درمان کرد؛ نیز از فیزیک کوانتوم صحبت میکنند تا آموزههای خود را ژرف و به عبارت دیگر علمی جلوه دهند.
➕در گفتههای رمالان و فالگیران و ارسالکنندگان انرژی و درمانگرهای ماورایی دیگر صحبت از «قمر در عقرب» و «قفل کردن بخت» و «نفرین جن نامسلمان» نیست؛ بلکه آنها از «جذب نامناسب انرژی» و «ارتعاش نادرست» و «ارسال انرژی منفی» و «موجودات غیر اورگانیک» برایتان میگویند تا با ترکیبی جدید از واژههای نامأنوس و شبهعلمی شما را مسخ کنند. آنها برای علمی و تخصصی جلوه دادن گفتههایشان از بیگبنگ و بوزونهیگز و کوانتوم و ارتباطش به رویای صادقه میگویند، خمش فضا را به سرعت جبرئیل ربط میدهند و برای هر ادعا از دانشمندان خیالی گواه میآورند. مدعیان عوامفریب امروز انبانی از کلمات قلنبه سلنبه دارند که در هر مبحث دست در انبان کرده و تعدادی کلمه بیرون کشیده و با قطار کردن آنها جملات بیمعنی میسازند با لفاظی و سفسطه نوع جدیدی از شبهعلم را روایت میکنند.
▪️عرفان کسرایی دانشگاه کاسل آلمان نشریه گمانه
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ ما ملت کدام امام حسینیم؟
▪️این شعر زیبا توسط خانم مهدیس خونده شد و شاعرش آقای مجتبی احمدی است.
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ افسانه سروتونین و قرصهای ضد افسردگی
➕تو این اپیزود به این سوالات جواب داده میشه:
● سروتونین چیه و چیکار میکنه؟
● ارتباط سروتونین با افسردگی چیه؟
● آیا قرصهای ضد افسردگی جواب میدن؟
● چطور بطور طبیعی سروتونین خودمون رو افزایش بدیم؟ +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ ادب اول گفت و گو
1⃣ در گفت و گو نباید به مسائل نظری پرداخت
2⃣ در گفت و گو نباید به "شبه مشکل " پرداخت
3⃣در گفت و گو باید مشکلات را رده بندی کرد و به مهم ترین آن ها پرداخت
▪️درسگفتار اخلاق گفت و گو، فروردین۹٨، استاد مصطفى ملکيان
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ ارزیابی انتقادی از خود و اعتقاداتمان
🔻در پژوهشی مشترک در دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه نیوکاسل مشخص شد که چگونه جهتگیریهای تاییدی در افراد تکامل پیدا میکنند. جهتگیری تاییدی یکی از انواع جهتگیریهای ذهنی است که نحوه تفکر و استدلال را در افراد مطالعه میکند.فرایندهایی که منجر به نتیجهگیری در ذهن میشود و روند حل مسئله و تصمیمگیری را شکل میدهند.به زبان ساده،جهتگیری تاییدی یعنی هنگامی که باوری در ما شکل میگیرد تنها اطلاعاتی را میپذیریم که باورهای پیشین ما را تایید میکند و در عین حال اطلاعاتی را که درباره باورهایمان شبهه ایجاد میکند یا کلا نادیده میگیریم یا از اساس رد میکنیم.این نوع مواجهه با باورهایمان ممکن است همچون مخدری عمل کند و ما را در برابر واقعیتهای اطرافمان کرخت سازد.اینگونه است که ممکن است دریافت ما بخش بزرگی از واقعیت بیرون از ذهن را منعکس نکند.
🔻شناخت جهتگیریهای ذهنیمان لزوما به این معنا نیست که قرار است باورها و ارزشهای فردیمان را از دست بدهیم.برعکس،شناخت ذهن و نحوه سوگیریاش ممکن است از ما انسانی منطقیتر بسازد که بتوانیم باورهای خودمان و دیگران را بهتر درک کنیم،از موقعیتهای متفاوت اجتماعی شناخت بهتری بهدست بیاوریم، موقعیت فردیمان را در جامعه ارتقا ببخشیم، ناخواسته دیگران را ناراحت نکنیم، قدرت ارزیابی عملکرد خودمان و دیگران را به شیوهای انتقادی افزایش دهیم،در شرایط متفاوت اجتماعی و موقعیتهای پیچیده تصمیمات بهتری بگیریم و قضاوت منطقی و تفسیر دقیقتری از واقعیتهای جهان اطرافمان داشته باشیم.در چنین شرایطی، نزاع و تنش جایش را به گفتگوی انتقادی با خودمان و دیگران میدهد.
🔻چاره کار چیست؟اگر میخواهیم فکری باز داشته باشیم، نمیتوانیم قسمتی از باورهایمان را بسته نگه داریم و اجازه شنیدن، خواندن، صحبتکردن و نوشتن درباره آنها را از خودمان بگیریم.در این صورت، قسمتی از باورهای ما هیچگاه دچار تغییر نخواهد شد و در نتیجه چیز جدیدی نخواهیم آموخت.راهکارهای متنوعی هستند که با یادگیری و بهکارگیریشان میتوان از دام جانبداری ذهن گریخت:
🔻اینکه در انتخاب منابعی که دادههای ورودی را برای ذهنمان فراهم میکند گزینشی عمل نکنیم.منابعی را که از آن اکثر اطلاعات و دانشمان را دریافت میکنیم شناسایی کنیم و به چالش بکشیم.از تنوع استقبال کنیم و به منابع جدید، متفاوت و متنوع فرصت پذیرش بدهیم.برخی از این راهکارها در بافتهای متفاوت را با هم مرور میکنیم.
🔻در روابط اجتماعی اعم از حقیقی و مجازی به این موضوع بیاندیشیم که چرا به یک سلسله موقعیتهای خاص اجتماعی تمایل بیشتری داریم و برعکس؟با استفاده از فناوریهای جدید و امکانات موجود در اینترنت، دانش خودمان را درباره هر آنچه دربارهاش برداشت منفی داریم افزایش دهیم.از هر فرصتی برای سفر و آموختن درباره فرهنگهای متفاوت و آداب و رسوم دیگران استفاده کنیم. دوستان تازهای پیدا کنیم که متفاوت از ما فکر میکنند. از معاشرت با افرادی که شیوه زیستشان با ما فرق دارد استقبال کنیم. از واردشدن به گفتگوی انتقادی هراس به دل راه ندهیم و شیوههای تفکر انتقادی را بیاموزیم.
🔻در زندگی فردی، فرصت خواندن،دیدن و شنیدن کتابها، فیلمها و داستانهای متفاوت را به خودمان بدهیم. در شیوه زیستمان هر از چند گاهی تفاوت ایجاد کنیم.مثلا موسیقی متفاوت گوش کنیم و اخبار روزانهمان را از رسانههای متفاوت دریافت کنیم. غذاها و طعمهای مختلف را تجربه کنیم.در موقعیتهای پیچیده و لحظات تصمیمگیری به خودمان فرصت تفکر خارج از چهارچوب بدهیم.
🔻در گفتار و نوشتار،کلید واژگان، عبارات و جملاتی را که اکثر مواقع استفاده میکنیم دوباره شناسایی کنیم و به یاد بیاوریم آنان را از کجا، چه کسی یا چه منبعی فراگرفتهایم؟ از خودمان بپرسیم که چرا برخی واژگان، عبارات و جملات ممکن است ما را ناراحت کند؟با تامل درباره زبانمان به قسمتهایی از باورهایمان که سالهاست تغییری نکردهاند دسترسی پیدا کنیم و آنان را مورد سنجش انتقادی قرار دهیم.
🔻در حوزه مالی، سبد خرید روزانه را متنوع کنیم. پیش از هر تصمیم اقتصادی بزرگ اعم از سرمایهگذاری و خرید و فروش داراییهایمان، درباره استراتژیهای گوناگون مطالعه کنیم.تلاش کنیم اطلاعات متنوعی درباره شرایط بازار بهدست بیاوریم و نظر کارشناسان اطرافمان را جویا شویم.تمام گزینههای موجود را سبک سنگین و بعد تصمیمگیری کنیم.
🔻هیچکس مصون از جانبداری ذهن و پیامدهای آن نیست.رهایی از تعصبات ما را به انسانی آزاداندیش تبدیل میکند اما رهایی از جهتگیریهای ذهنی کار یک روزه نیست.ارزیابی انتقادی از باورهایمان را باید مهارتی به شمار آورد که همیشه نیازمندش هستیم.لازم است هر از چند گاهی خودمان و ذهنمان را از محوطه آسایش بیرون ببریم.
📝 بیبیسیفارسی
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ فک کن #رولزرویس ۲۰۱۱ پلاک گذرموقت که ٣٠ میلیارد پولشه سوار بشی، اما پول وانت ندی اون تلوزیون رو بیاره برات.
_حاجی شلبی_
🏺آقا ما ذهن مون فقیره!!!
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ مفهوم علم، بهمعنای (Science)
🍥 گزاره علمی باید عینی باشد. یعنی قابل تجربه و تحقیق همگانی باشد. برای مثال، همگان میتوانند نقطهجوش آب را آزمون کنند. تجربههای شخصی (مثل ادعای مشاهده جن) یا تجربههای یگانه و تکرارناپذیر، امکان عینیبودن و آزمون و تجربه همگانی را میستاند.
🍥 گزاره علمی باید با جمیع حالات نسازد.
برای مثال شما این سخن را نمیتوانی ابطال کنی: هروقت که زمانش برسد، اتفاق خواهد افتاد.چهطور میخواهی ابطالاش کنی؟ اگر اتفاق افتاد، میگویم وقت اتفاقش رسیده بود و اگر نیفتاد، میگویم که وقتاش نرسیده بود.
🍥 وقتی سخنی ابطالناپذیر شد، پیشبینی نیز نمیتواند بکند. شما زمان اتفاقافتادن را در عبارت فوق چهطور میخواهید پیشبینی کنید؟
🍥 قانون علمی نباید خودارجاع باشد. مثلا عوامل بیماری، باعث بیماریست؛ علمی نیست.
🍥 مفاهیم تشکیل دهنده آن نباید منطقا یا عملا بههم متکی باشد و راه مستقلی برای ارزیابی نباشد.
🍥 گزاره علمی نباید مشتمل بر حصر منطقی باشد و جمیع حالات ممکن را در بر بگیرد. مثل اینکه گفته شود: هر انسانی ویژگیهایی دارد؛ که سخنی کلی و مبهم است و علمی نیست.
🍥 از بودن موجود خاصی صحبتکردن، بدون روشنکردن زمان و مکان مشخص، علمی نیست. مثل اینکه بالاخره راه درمان سرطان یافت میشود؛ سخنی غیرعلمی است.
🍥 کیفی (غیرکمی) و مبهم سخنگفتن مثل: سرمایهداری موجب طغیان تودههای محروم میشود.
🍥 لوازم ذاتی و ضروری اشیاء و افکار را بر شمردن. مثل: انسان ذاتا حقیقتجوست؛ سخنی علمی نیست.
🍥 روش علمی کلگرا نیست و گزینشی است. یعنی جمیع حالات پدیده را مطالعه نمیکند و چنین امکانی ندارد.
📝 علیرضا موثق، با کمی تغییر +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ سلام
🔻گروه متصل به کامنت های کانال به نام دانش و توسعه تغییر نام داد. اگر دوستان مایلند و دوست دارن در مباحث اون شرکت کنند تشریف بیارند.
🌱 با هم گفت و گو کنیم و به هم احترام بگذاریم که این به انسانیت نزدیک تر است.
/channel/+DT3kNbrPPMA2YWE0
🛄 مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ شیوه ترویج علم در جامعه
▪️دکتر آذرخش مکری
● تصویری را در اینجا ببیند
/channel/peyvastaha/10
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ هر ایرانی این شش نکته را به فرزندش بیاموزد
📍در كتاب حاجيآقا نوشته صادق هدايت،حاجي به كوچكترين فرزندش درباره نحوه كسب موفقيت در ايران نصيحت ميكند:
📍توي دنيا دو طبقه مردم هستند؛ بچاپ و چاپيده؛اگر نميخواهي جزو چاپيدهها باشي، سعي كن كه ديگران را بچاپي! سواد زيادي لازم نيست، آدم را ديوانه ميكنه و از زندگي عقب مياندازه! فقط سر درس حساب و سياق دقت بكن! چهار عمل اصلي را كه ياد گرفتي، كافي است، تا بتواني حساب پول را نگهداري و كلاه سرت نره، فهميدي؟ حساب مهمه! بايد كاسبي ياد بگيري،با مردم طرف بشي،از من ميشنوي برو بند كفش تو سيني بگذار و بفروش،خيلي بهتره تا بري كتاب جامع عباسي را ياد بگيري!
📍سعي كن پررو باشي، نگذار فراموش بشي، تا ميتواني عرض اندام بكن،حق خودت را بگير! از فحش و تحقير نترس!حرف توي هوا پخش ميشه، هر وقت از اين در بيرونت انداختند، از در ديگر با لبخند وارد بشو،فهميدي؟ پررو، وقيح و بيسواد؛ چون گاهي هم بايد تظاهر به حماقت كرد، تا كار بهتر درست بشه!..نان را به نرخ روز بايد خورد! سعي كن با مقامات عاليه مربوط بشي، با هركس و هر عقيدهاي موافق باشي، تا بهتر قاپشان را بدزدي!.كتاب و درس و اينها دو پول نميارزه! خيال كن تو سر گردنه داري زندگي ميكني! اگر غفلت كردي تو را ميچاپند. فقط چند تا اصطلاح خارجي،چند كلمه قلنبه ياد بگير، همين بسه!!
🛜تحلیل و تجویز راهبردی:
🔻آنچه گفته شده عریان ترین شیوه تشریح دستیابی به موفقیت برای نسل بعدی است. به نظرم در همین نوشته به ظاهر حاوی نکات غیراخلاقی، نکات طلایی نهفته است.آنچه حاجی به فرزندش گفته حاوی نکات مثبت و منفی است. بخشی از توصیه ها درست است هر چند که لحن بیانش بد است. در ادامه شش نکته را که بعد از خواندن نکات حاج آقا در ذهنم جرقه زد را انتخاب می کنم که به فرزندم بیاموزم و فکر می کنم هر ایرانی باید به فرزندش بیاموزد.
📌۱.نسل قبلی به ما گفتند درس بخوان تا برای خودت کسی شوی. این حرف اشتباه است. درس خواندن خالی نه شعور می آورد و نه خوشبختی. این تجربه زندگی با تمام جوانب آن است که برایت شعور و خوشبختی می آورد.وقتی می گویم زندگی یعنی همه چیز: از آشپزی بگیر تا دوچرخه سواری، از بستن چشم ها برای گوش دادن به یک موسیقی تا فوتبال گل کوچیک. از کار کردن در خیریه کوچک محله تان تا پیگیری سخنرانی های سران جهان در مجمع جهانی گروه بیست. درس خواندن خالی نه شعور می آورد و نه خوشبختی.
📌۲.در مدرسه این چیزها را به تو یاد نمی دهند: سواد مالی، سواد رسانه ای، سواد جنسی. هر سه این ها مهم اند. هر کدام را از منابع معتبر بیاموز. ریاضی را بیاموز نه با این هدف که پیچیده ترین معادلات را حل کنی بلکه برای آنکه بیاموزی چگونه از دانش ریاضی در تصمیم گیری های مالی ات استفاده کنی، وقتی وام می گیری، وقتی سرمایه گذاری می کنی و وقت بیمه عمر می خری اگر ریاضی بلد نباشی کلاهت پس معرکه است. خواندن ریاضی اگر منجر به افزایش سواد مالی در تو نشود، کم فایده است.
📌۳.تاریخ مهم تر از جغرافیاست. اکنون نرم افزارهای موقعیت یاب، راهیاب و نقشه های آنلاین فراهم شده اند، اگر جغرافیا ندانی، باز هم راهت را پیدا خواهی کرد اما تاریخ را هیچ نرم افزاری نمی تواند خلاصه کند. تاریخ را عمیق بخوان. تا آن اشتباهاتی که ما کردیم را تو انجام ندهی. اشتباهی که دوبار تکرار شود دیگر نامش اشتباه نیست، حماقت است.
📌۴.زبان انگلیسی، چینی و عربی به اندازه زبان فارسی اهمیت دارد. وقتی زبان فارسی بلدی، یعنی ۸۰ میلیون هم سخن عاطفی و هم کار تجاری داری، در جهان امروز این عدد می تواند به شدت گسترش پیدا کند. حلقه هم سخنان و هم کارانت را به بیش از ۸۰۰ میلیون گسترش بده. جهان فردا، جهان بدون مرز است.
📌۵.مهارت ارتباطات موثر را بیاموز. ۵۰% موفقیت به ارتباطات موثر، قانع و همراه کردن دیگران و تاثیرگذاری روی آنان است. باید بلد باشی خوب حرف بزنی، خوب ارایه کنی، خوب گزارش بنویسی و خوب متقاعد کنی. مذاکره و ارایه موثر را خوب یاد بگیر.
📌۶.مدرک مهم است اما اکنون زمان مهارت است. آن زمان که ما درس می خواندیم تعداد مدرک دارها کم بود.پس هر کسی ارشد و دکترا داشت مزیت داشت در زمان شما دیگر مدرک از مد می افتد کسانی باقی خواهند ماند که مهارت داشته باشند. تا ده سال آینده بسیاری از مشاغل از بین می روند و بسیاری مشاغل جدید خلق می شوند. رشته ای را بخوان و مهارتی را کسب که به درد دنیای فعلی نمی خورد بلکه به درد دنیای آتی می خورد. اگر رشته بدی انتخاب کنی مانند این است که تولید کننده بهترین چرتکه دنیا هستی، در جهانی که هیچکس از چرتکه استفاده نمی کند.
▪️نکاتی که ما باید به فرزندان مان بیاموزیم بیشتر از این هاست،اینجا فقط نکاتی را نوشتم که بعد از خواندن توصیه های حاجی در ذهنم جرقه زد.فرصتی شد بعدا بیشتر می نویسم.
📝 مجتبی لشکربلوکی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ اینجوری که #دیجیکالا میگه یکی از بیشترین سرچهای نسل زد #کاندوم بوده و نسل قبلش #روغنموتور، اختلافی که بین این دوتا نسل هست از اختلاف طبقاتی بیشتره. به شماره ۱۰ لیست پرتقاضاترین توجه کنید!!!
_فریور خراباتی_
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ علی اصغر حکمت و هویت ایرانیِ ورزشگاه امجدیه
➕سوم شهریور سالروز درگذشت علی اصغر حکمت روشنفکردولتمرد عصر پهلوی است. آقای حکمت مدتی نسبتا طولانی از سال ۱۳۱۲ تا سال ۱۳۱۷ مسئولیت وزارت معارف(آموزش و پرورش کنونی) را برعهده داشت و در دوران وزارتش منشا خدماتی شد که بر زندگی ایرانیان اثر داشته است. در دورهی وزارت او تعداد مدارس کشور گسترش قابل توجهی یافت و دانشسراهای مقدماتی و عالی جهت تربیت معلم تاسیس شد. همچنین برگزاری کنگرهي بزرگداشت فردوسی و بنای آرامگاههای شاعران نامدار ایران همچون حافظ و خیام در دوران او صورت گرفت. بنای موزهی ایران باستان و دانشگاه تهران از جمله دیگر خدمات اوست.
➕یکی دیگر از خدمات علیاصغر حکمت راهاندازی و تقویت دورههای تربیت بدنی و پیشاهنگی در مدارس و تاسیس ورزشگاه امجدیه به عنوان مرکزی برای برگزاری مسابقات ورزشی بود. حکمت بهخصوص تلاش کرد بنای ورزشگاه امجدیه را با هویت ایرانی عجین سازد.
➕در خاطرات حکمت میخوانیم که او پس از جلب موافقت رضاشاه برای گسترش تربیت بدنی، اقدامات خود را چنین آغاز کرد: ««چهار زمین وسیع در چهار نقطۀ شهر، شمال (اراضی باغ امجدیه)، شرق (اراضی اکبرآباد دولاب)، غرب (اراضی پشت باغشاه) . جنوب (اراضی نزديك بيمارستان شیروخورشید سرخ) خریداری و به نام وزارت معارف قباله شد. بدین ترتیب میدانهای وسیع در چهار نقطهی شهر به وجود آمد که دانشآموزان مدارس هر کدام در ناحیهی خود به آنجا رفته به تمرین و ممارست مشقهای بدنی پرداختند». چنان که حکمت روایت کرده، زمینی که در باغ امجدیه انتخاب شد از همه وسیعتر بود و «ورزشگاه نمرهی یک» نام گرفت. حکمت این زمین به مساحت ۲۱هزار ذرع را از مخبرالسلطنه هدایت به بهای ذرعی ۳ قران خرید.
➕چند ماه بعد، دیوارههای استادیوم بالا رفت، روزی که رضاشاه هنگام سرکشی در خارج از شهر، عملیات ساختمانی در زمین امجدیه را دید، در هیئت وزیران از حکمت پرسید: «این قلعهی مدور که در بیرون دروازهی دولت میسازید، برای چیست؟»، پاسخ حکمت به شاه چنین بود: «این ورزشگاهی است که به سبك استادیومهای فرنگستان ساخته میشود و در آنجا جوانان زورآزمایی و هنرنمایی میکنند.»
➕حکمت تنها به ایجاد ساختمان ورزشگاه امجدیه اکتفا نکرد بلکه در جهت هویتسازی برای امجدیه، از علیاکبر دهخدا خواست یک بیت شعر از شاهنامه را به عنوان شعار ورزشکاران ایرانی پیشنهاد دهد و سپس دستور داد این شعر منتخب دهخدا از شاهنامه با خط نستعلیق در ورودی ورزشگاه امجدیه نوشته شود: «ز نیرو بود مرد را راستی/ ز سستی کجی زاید و کاستی». (حکمت پیشتر شعر «توانا بود هر که دانا بود» از فردوسی را به عنوان شعار عمومی آموزش و پرورش در شورای عالی معارف مصوب کرده بود).حکمت همچنین از ملکالشعرای بهار خواست شعری را به مناسبت احداث ورزشگاه امجدیه بسراید.
➕علیاصغر حکمت برای پیوند زدن اسطورههای ایرانی به امجدیه، سلیقه و وسواس عجیبی به خرج داد. مطابق با خاطراتش، به دستور کریمخان زند، صحنهي رزم رستم و دیو سپید، کاشیکاری شده و بر سردر عمارت ارگ وکیل نصب شده بود. آقامحمدخان قاجار پس از رسیدن به سلطنت دستور داد این کاشیکاری را به تهران منتقل کنند و در کاخاش نصب نمایند. حکمت، از رضاشاه درخواست کرد که این کاشیکاری از کاخ به ورزشگاه منتقل شود و پس از موافقت شاه، کاشیکاریهای عهد زندیه از رزم رستم و دیو سپید، به امجدیه منتقل و در ورودی غربی ورزشگاه نصب شد( مطابق با خاطرات حکمت این اثر با ارزش تاریخی در سال ۱۳۳۸ بر اثر بیمبالاتی تعمیرکنندگان امجدیه از میان رفت).
➕با افتتاح امجدیه در سال ۱۳۱۸، صفحات مطبوعات آن دوره، شاهد گزارشهای مختلفی از برگزاری رژههای ورزشی در این ورزشگاه بود، و بهخصوص رژه و مسابقات ورزش دستهجمعی دختران، مورد توجه مطبوعات قرار میگرفت. ماهنامهی آموزش و پرورش مراسم پیشاهنگی آبان ۱۳۱۸ در امجدیه را چنین گزارش داد: «ابتدا دستههای ورزشکار دختران و پسران پایتخت و سپس قهرمانان شهرستانها با پرچمهای مخصوص به حالت رژه از برابر شاهنشاهزاده محبوب خود عبور نمودند. [...] بعدازظهر مسابقات نهایی قهرمانی دو امدادی میان ورزشکاران پایتخت و شهرستانها آغاز گردید. [...] پس از اتمام مسابقه دو، قهرمانان کشتی به میدان آمده و دوبهدو به کشتی پرداختند. [...] سپس دو دسته از دوشیزگان به مدت یک ربع به بازی هندبال پرداختند. [...] در ادامه تیمهای تهران و اصفهان مسابقۀ فوتبال دادند که تهران چهار بر صفر به پیروزی رسید.» امجدیه و میراثی که حکمت باقی گذاشت، نقطهی مهمی بود برای گسترش تربیت بدنی و ورزشهای جمعی در ایران.
📝 علی ملیحی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی