Ⓜ️ ریشۀ تعصب و جزماندیشی در کجاست!؟
📌 افراد متعصب كسانی هستند كه از ابهام و نامعلومی تنفر دارند، از این رو مایلاند كه سریع قضاوت كنند و تصمیم بگیرند. بر این اساس، این افراد بر اساس اولین اطلاعاتی كه دریافت میكنند، ذهنیتشان را شكل میدهند و به آن میچسبند؛ و اگر پس از آن اطلاعاتی در مخالفت با اطلاعات اولیه به آنها بدهید، آن را نمیپذیرند. این روشِ تفكر ناشی از این نیاز است كه انسان مایل است جهان را طبقهبندی كند، و این کار اغلب بهصورت ناخودآگاه صورت میپذیرد. وقتی كه كسی را میبینیم، اولین چیزی كه در ذهنمان به جریان میافتد این است كه زن است یا مرد؟! پیر است یا جوان؟! سیاه است یا سفید؟! و ... ؛ اما مشكلِ بزرگتر این است كه برای هرکدام از این طبقهبندیها، ویژگیهایی را نیز قائل هستیم كه منجر به تعصب و قالبگیری ذهن میشود. كسانی كه نیاز به قضاوت سریع دارند، قضاوتشان در مورد یك فرد جدید بر اساس اعتقاداتی است كه از قبل در مورد طبقهی آن شخص در ذهن خود پرورش دادهاند. بهعنوان مثال، میگویند این فرد یك سیاهپوست است، بنابراین باید فلان ویژگیها را داشته باشد!
▪️از صفحات ۹۹ و ۱۰۰ کتاب «مدیریت تعارض؛ مهارتی گمشده در روابط میان انسانها»، محمدعلی صفرپور، احسان اژدری و نیلوفر زارعی، چاپ اول ۱۴۰۲، نشر اختران.
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ چگونه برخی از افراد گل میکنند؟
▪️ دکتر آذرخش مکری drazarakhshmokriofficial">+++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ نظام های اخلاقی ناواقع گرا
📌 نظامهای اخلاقیای كه در توصيههای خود به واقعيتهای انسانی توجه نمی كنند ناواقعگرا هستند و قابل توصيه نيستند. به تعبير ديگر، درست است كه اخلاق با عمل سروكار دارد، اما اين طور نيست كه عمل تأثيری در شخصيت و منش انسان نداشته باشد و رفتار خاص شخصيت و منش خاص پديد میآورد. برای شناخت نظامهای اخلاقی ناواقعگرا معمولاً به تو صيهها يا به پاسخ به سؤالهايی كه میدهند توجه میشود، اين درست است، اما، مهمتر از آن، سؤالهای ناواقعگرايانهای است كه اين نظامهای اخلاقی پيش می نهند؛ به قول مولوی: هم جواب از علم خيزد هم سؤال. در اينجا فقط به يك نمونه می پردازم و آن نظامهای اخلاقی ای هستند كه معمولاً انسان را با دوراهی مواجه می سازند.
📌 اين نظامهای اخلاقی ناواقعگرايانهاند، چون انسان در زندگی بيشتر با چندراهی مواجه می شود و بسيار بهندرت با دوراهی مواجه می شود. بنابراين، نفس اين طرح دوراهی، فارغ از اينكه انتخاب كدام راه پيشنهاد شود، ناواقعگرايانه است. مثلاً سقراط می گفت اگر كسی سلاحی نزد من به امانت گذاشته باشد و بعد خواست به قصد كشتن ناحق كسی آن را از من بگيرد و من از قصد او آگاه بودم آيا بايد رد امانت كنم يا عدم ياری ظالم. سقراط اين مثال را می زد تا نشان دهد انسان در زندگی با تعارض وظايف روبروست. اما، فارغ از اينكه رد امانت را ترجيح دهيم يا عدم ياری ظالم، می پرسيم چرا بايد منحصر در اين دو راه شد؟ آيا راه سومی وجود ندارد؟ مثلاً سلاح را به ظالم تحويل داد و در عين حال نصيحتش كرد كه مظلوم را نكشد، يا سلاح را تحويل داد و در عين حال با سلاح قوی تری مانع اقدام او شد، يا مظلوم را باخبر كرد، يا از ديگران برای اقدام عليه ظالم ياری گرفت و...
📌برای اينكه اين مسأله را نشان دهم مثالی می زنم از لارنس كالبرگ، بزرگترين شاگرد و همكار ژان پياژه كه هر دو در زمينه روانشناسی رشد و تربيت اخلاقی فعاليت ميكردند. يكی از نظريات اساسی كالبرگ و پياژه در تعليم و تربيت اخلاقی اين بود كه اگر از همان آغاز به كسی كه تحت تعليم و تربيت است خودانديشی نياموزيم موفق نخواهيم بود. در واقع، خودانديشی شرط لازم تعليم و تربيت اخلاقی است. خودانديشی يعنی اينكه انسان خود بايد انديشد و بداند كه در اخلاقی زيستنش كسی نمی تواند به جای او انديشد. به طور كلی، انسان در زندگی دو دسته عامل تأثيرگذار دارد، يكی آنها كه جانشينپذيرند و بنابراين می توان آنها را به ديگری واگذار كرد و يكی آنها كه جانشينپذير نيستند و به ديگری نمی توان واگذار كرد، مثلاً نمی شود به ديگری گفت به جای من غذا بخور.
📌 حالا سخن در اين است كه برای اخلاقی زيستن انديشيدن لازم است و كسی جز خود انسان نمی تواند اين كار را كند. كالبرگ و پياژه می گفتند كه در گذشته تصور اين بود كه می توان انسان را با صرف انتقال قواعد اخلاقی تربيت كرد، اما آزمايشات آنها نشان داد كه انتقال قواعد اخلاقی كافی نيست و خودانديشی لازم است. برای سنجش اين خودانديشی كالبرگ آزمايشی مطرح كرد و به كودكان گفت زنی به سرطان لاعلاجی مبتلا شده است و بهتازگی كسی دارویی كشف كرده است كه فقط آن دارو می تواند آن زن را نجات دهد. شوهر آن زن به سراغ آن فرد می رود و داروساز، چون می داند كسی جز او اين دارو را ندارد، قيمتی طلب می كند كه اگر آن مرد همه زندگی اش را هم ببخشد فقط نيمی از آن قيمت را می تواند تقبل كند. كالبرگ به كودكان گفت كه در اينجا دو راه بيشتر وجود ندارد، يا آن شوهر بايد رضا بدهد كه زنش بميرد و يا اينكه آن دارو را بدزدد و او راه دوم را انتخاب كرد.
📌بعد پرسيد كه آيا كار او درست بوده است يا نه؟ كالبرگ می نويسد كه درصد قابل توجهی از كودكان، بر خلاف ما بزرگترها، چون هنوز كاملاً مطابق فرهنگ بزرگترها آموزش نديده بودند، می گفتند كه راههای سوم و چهارم و ديگری هم هست و تحقيات نشان داد كه كودكان 37 راه ديگر پيشنهاد كردند، مثل اينكه گفتند آن مرد همه زندگی اش را بفروشد و نصف مبلغ را بدهد و برای نصف ديگر تا آخر عمر برای داروساز كار كند، يا فقط نصف ميزان دارو را بگيرد و شايد همانقدر كارساز باشد، يا به انجمنهای خيريه رجوع كند، يا آگهی دهد، يا می گفتند كسانی كه داروی تازهای را كشف كردهاند محتاج آزمايش روی بيماران واقعی اند و بنابراين حتی آن فرد می تواند مطالبه پول هم بكند و.... اين قدرت تخيل در واقع قدرت واقعبينی است. كالبرگ نتيجه می گرفت كه كودكان، چون هنوز به دوگزينهای بودنی كه بزرگترها به آنها القا می كنند خوگر نشدهاند، به طور غريزی می فهمند كه زندگی به دو راه مختصر نمی شود.
📝 استاد مصطفی ملکیان || روانشناسی اخلاق | صفحه 157و 158 +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ بحران انرژی؛
چگونه ایران با وجود ذخایر غنی، مجبور به واردات برق و گاز خواهد شد؟
❗️بحران انرژی؛ چگونه ایران با وجود ذخایر غنی، مجبور به واردات برق و گاز خواهد شد؟
❗️ایران تا چند سال دیگر واردکنندهی انرژی میشود؟
❗️کمبود برق در تابستان و گاز در زمستان تا حدی پیش رفته که در آیندهی نزدیک ایران مجبور خواهد بود بخش قابل توجهی از درآمد نفت خود را صرف واردات انرژی کند. علت ریشهای این بحران کسری انرژی که مانند یک بیماری مزمن و کشنده به جان کشور افتاده چیست و چگونه میتوان آن را درمان کرد؟ +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ آفات تحول
➕خودشناسی و تحول نیز مانند هر روند دیگری، آفات و آسیبشناسی خاص خود را دارد؛ موانع آشکار و پنهانی که اگر هوشیار نباشیم، بهآسانی ما را به شکست، یأس یا فریبخوردگی میکشانند. در این نوشتار، شش مورد از رایجترین این آفات را برایتان برمیشمارم.
📮 پندار کمال
بهقول مولوی، برای هستی انسان هیچ بیماری مهلکتر از "پندار کمال" نیست.
علتی بدتر ز پندار کمال
نیست اندر جان تو ای ذودلال
از دل و از دیدهات بس خون رود
تا زتو این معجبی بیرون رود
شخص کمالپندار، خود را واجد همه دانشهای لازم برای زندگی خوب و عاقلانه میداند و اصولا خودشناسی را چیزی زائد یا ایدهآلیستی میشمارد. غافل از آن که ذهن و زندگیاش عمیقا در جهل و ایدهآلگرایی مخرب میگذرد.
📮 عدم جدیت
اغلب آدمها در خودشناسی و تحول، چندان جدی نیستند. به این وادی هم ناخنکی میزنند و رد میشوند. نقد و پرورش خویش حیطهای بسیار عمیق، وسیع و نیازمند همت بلند و تلاشی بهطول همه عمر است.
📮 عقلگریزی و شعارزدگی
با شنیدن اسم خودشناسی، تصوری که به ذهن برخی میآید، عوالم عاطفی، حالات شاعرانه و اخراج فکر برای ورود عشق (!) است. این، البته خودشناسی نیست. بلکه تعطیل کردن فهم و تعقل خود و تقلیل دادن خویش است به درجه گیاهان و جمادات.
📮 نقض غرض
در هیج مرحله از راه یادمان نرود که خودشناسی قرار است در خدمت شادمانی و آسایش ما باشد، نه بالعکس. این که با سرزنش، انتظارات ظالمانه و خودآزاری، شادی و رشد خود را فدای خودشناسی کنیم، نقض غرض است.
📮سکه قلب
آدمهای بیشماری بهاسم تحول، عرفان یا خودشناسی، بهراه خودفریبی میروند و خودشان را با چرخیدن دور خویش سرگرم میکنند. این جور گمگشتگی از شایعترین آفات رشد و تحول است. تعجبی ندارد. اولا تشخیص راه از بیراهه کاری بهغایت ظریف، دشوار و نیازمند بینش عمیق و هوشیاری فراوان است. ثانیا فریب و تخدیر، آسانتر از تحول و تغییر است.
📮 راهحل
اما آیا عاملی وجود دارد که سالک را از همه این آفات و گمگشتگیها نگاه دارد؟ فرضا من از کجا بدانم که راه را درست میروم و دچار اشتباه نیستم؟ یا چگونه میتوانم مسائل بسیاری را که بر سر راهم رخ مینمایند حل کنم؟ آیا راهی هست؟
● جواب این است که بله، در راه سلوک، گوهر یگانهای هست که هرکس که باشی، در هر مرحله که باشی و با هر چالشی که روبرو شوی، سرانجام راه تو را خواهد گشود و تو را به مقصد خواهد رسانید و هرگز تنهایت رها نخواهد کرد. و آن گوهر یگانه، تداوم و از پا ننشستن است. کسی که در راه نیل به هدف جدی است، در نهایت، همه آفات، دامها و دشواریها را پشت سر خواهد گذاشت و به سرمنزل آزادی خواهد رسید تنها شرطش تداوم است و همت بلند.
📝 ساسان حبیب وند +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ تصمیمات کوچک با نتایج بزرگ
▪️بررسی یک مقاله || دکتر آذرخش مکری +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ ریزه خواری چیست و چرا عادت ریزهخواری در افراد شکل میگیرد؟
🔻 ریزه خواری به مصرف خوراکیها به مقدار کم بین وعدههای اصلی غذا (صبحانه، ناهار و شام) میگویند. بهعبارتدیگر، ریزه خواری صرفاً به معنای خوردن یا نوشیدن چیزی بین وعدههای غذایی است، صرف نظر از اینکه غذا سالم است یا نه.
🔻 میتوان گفت اغلب گرسنگی انگیزه اصلی عادت ریزه خواری است، اما عواملی مانند مکان، محیط اجتماعی، زمان روز و در دسترس بودن غذا بهویژه غذاهای اشتها آور نیز در این امر نقش دارند، زیرا مردم گاهی اوقات حتی باوجود سیر بودن به دلیل اشتها برانگیز بودن غذا، آن را میخورند. در یک مطالعه، وقتی از افراد چاق یا اضافهوزن پرسیده شد که چرا تنقلات ناسالم را برای ریزه خواری انتخاب میکنند، رایجترین پاسخ وسوسه و به دنبال آن گرسنگی و سطح انرژی پایین بود.
🔻اما آیا میتوان این ریزه خواریهای گاه و بیگاه تبدیل به عادت ریزهخواری شده؟ و آیا میتوان ریزه خواری را ترک کرد؟ آیا عادت ریزه خواری باعث افزایش وزن و چاقی مفرط میشود؟
🔻 تحقیقات نشان میدهند که تأثیر مصرف میان وعده و ریزه خواری بر وزن بدن بهاحتمال زیاد به مقدار و نوع میان وعده بستگی دارد. بسیاری از متخصصان تغذیه مردم را به ریزهخواری تشویق میکنند. آنها میگویند برای حفظ سطح انرژی در طول روز، کم اما هرچند ساعت یکبار غذا و خوراکی بخورید. بااینحال، بسیاری از مردم تعریف متخصص تغذیه از میان وعده و ریزه خواری سالم را فراموش میکنند. متخصصان اغلب در ریزهخواری سالم به مصرف مقدار کمی غذا یا نوشیدنی سالم بین وعدههای غذایی اصلی اشاره میکنند. بااینحال، در نظر داشته باشید که اگر بهطور منظم و زیاد ریزه خواری کنید ممکن است از انرژی موردنیاز روزانه بدن خود فراتر روید که این در طولانیمدت میتواند باعث افزایش وزن شود. این حالت را تصور کنید: سرکار هستید … ساعت ۴ بعدازظهر است … شکم شما غرغر میکند … به سمت غذاخوری میروید … سیب را انتخاب میکنید یا شکلات؟
🔻 یکی از مشکلات این است که ما معمولاً از قبل برای میان وعده خود برنامهریزی نمیکنیم و هنگام گرسنگی به سراغ آن میرویم، همین باعث میشود که معمولاً یک میان وعدهی پرکالری و انرژی مثل چیپس یا شکلات برای ریزهخواری انتخاب کنیم.
🔻 میتوان اینگونه استدلال کرد که این تنقلات حاوی «کالریهای خالی» هستند – کالریهایی باارزش غذایی کم؛ بنابراین بدن همچنان به مواد مغذی اضافی نیاز دارد که باید آنها را از منابع غذایی دیگر به دست بیاورد،که همین ممکن است منجر به دریافت کالری روزانه بیش از نیاز بدن شود.
🔻 مردم اغلب یادشان میرود که برخی نوشیدنیهایی که بهصورت روزانه مصرف میکنند مانند نوشابههای گازدار پر از کالری هستند. آبمیوهها و اسموتیها که بهعنوان گزینهای سالم تبلیغ میشوند، اغلب حاوی قندی برابر یا بیشتر از نوشابههای گازدار هستند؛ بنابراین ممکن است افراد با مصرف نوشیدنیها هم از انرژی موردنیاز روزانه بدن خود فراتر بروند. همه اینها نشان میدهند که ریزهخواری مکرر میتواند در درازمدت باعث ایجاد عادت ریزهخواری و درنتیجه افزایش وزن شود.
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ نزاع ایران با اسرائیل بر اساس منافع ملی است؟ || گزیدهای از مناظره مهدی نصیری و قیس قریشی
➕ مهدی نصیری: بنیانگذار سیاست ستیزهجویی خود جمهوری اسلامی بوده است. با کدام پشتوانه اقتصادی و حمایت مردمیای شعار نابودی اسرائیل را میدهید؟! مدارس سیستان و بلوچستان در کپرهاست، و دنبال مدرسهسازی در لبنان هستید؟!
➕ قیس قریشی: هدف همکاریهای ایران با آمریکا هم این بود که به ما محور شرارت نگویند! غرب ثابت کرده است که نتیجهی مماشات ما هم رفع تحریمها نیست. وقتی بیتعهدیهای طرف مقابل را نبینیم، هر اقدامش را توجیه میکنیم. +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ محله یهودی های نیویورک
➕ یهودیان در نیویورک تقریباً ۱۳ درصد از جمعیت این شهر را تشکیل میدهند، که جماعت یهودی این شهر را تبدیل به بزرگترین جماعت یهودی در جهان پس از اسراییل میکند به تاریخ ۲۰۱۴ میلادی ۱٬۱ میلیون یهودی در پنج بخش نیویورک و ۲ میلیون یهودی در مجموع در ایالت نیویورک زندگی میکردهاند. یهودیان از زمان نخستین سکونتگاه هلندی نیو آمستردام در سال ۱۶۵۴ به نیویورک مهاجرت کردهاند و شاخصترین دوره مهاجرت آنان در انتهای قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم بوده که جمعیت یهودی از ۸۰٬۰۰۰ در سال ۱۸۸۰ به ۱٬۵ میلیون در سال ۱۹۲۰ رسید. جمعیت یهودی بزرگ اثر شایان توجهی بر فرهنگ نیویورک داشتهاست. جمعیت یهودی نیویورک پس از دههها افول، به خاطر نرخ تولد بالای جوامع حسیدی و ارتدکس در سده بیست و یکم بسیار افزایش داشتهاست. +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ روانکاوی توهم دانایی
➕ دکتر محمد رضا ابراهیمی - متخصص روانشناسی ، روانکاو +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ اهمیت سوخو ۳۵ ها در برابر دفاع از ایران!
▪️منبع : +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ اینجا، خاورمیانه است...
➕ ما با گلوله پیوند خورده ایم و در میان جنگ عاشق شدیم و در میانه ی آتش رقصیده ایم....
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ لزوم توجه به تفکر نقادانه
➕دوران جدید، چالشهای جدیدی را با خود بههمراه داشته است که در گذشته تا این حد پررنگ نبودهاند. ازجمله این تغییرات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
✖️تغییرات سریع محیطی
✖️توسعهی پیچیدهی اقتصاد و کسب و کار
✖️جابجایی غیرمتمرکز اطلاعات
✖️کاهش نقش خانواده و نهادهای رسمی در آموزش
✖️ عقبماندن ساختارهای رسمی از اکوسیستم اقتصادی
➕ در گذشته، پدر و مادرهای ما، چارچوبها و اصول و قواعدی را که برای رشد و پیشرفت و موفقیت از پدرها و مادرهایشان آموخته بودند، به ما منتقل میکردند. دنیا هم آنقدر تغییر نمیکرد. لااقل بخشی از حرفها و شیوهی نگرش آنها قابل استفاده بود. اما نسل امروز، در دانشگاه خود رشتههای تحصیلی زیادی را میبیند که در زمان بازنشستگیاش وجود نخواهد داشت. در دانشگاه کتابهای درسی زیادی را میبیند که حتی اگر بهتازگی منتشر شده باشند، باز هم از آنچه در جامعه میگذرد فرسنگها عقب هستند. پس بهنظر میرسد که ما، بیش از اینکه بخواهیم از تجربههای دیگران و حاصل تفکرات دیگران استفاده کنیم، لازم است شیوهی درست تجربهکردن و شیوهی صحیح فکرکردن را بیاموزیم. این تغییرات سریع محیطی را در همهی جنبههای زندگی میتوان مشاهده کرد. اگر قبلا اخبارهای رسمی و روزنامهها و سایتهای خبری، منبع اصلی خبرهای دستاول بودند، حالا به گردآوری و پالایش خبرها در شبکههای اجتماعی و بازنشر آنها مشغول هستند. شبکههای اجتماعی و ابزارهای دیجیتال، بسترهایی پراکنده و غیرمتمرکز اما سریع و قوی برای انتقال اطلاعات هستند که با وجود خطای زیاد و اعتبار پایین، بهعلت سرعت بالا و در دسترسبودن و نبودن کنترل متمرکز، اعتماد قابلتوجهی جلب کردهاند.
➕ امروز اصطلاحاتی مانند "گفته میشود" یا "شنیدهها حاکی از آن است که" و یا "براساس اخبار منتشر شده"، در شبکههای اجتماعی زیاد تکرار میشوند. این اصطلاحات، یک ساختار مشخص دارند:
💲 همه جملات با فعل مجهول و بدون فاعل ساخته شدهاند.
💲خبر وجود دارد، اما منبع خبر وجود ندارد.
💲اطلاعات وجود دارد، اما استناد – لااقل به شیوهی گذشته – وجود ندارد.
➕ پس بهنظر میرسد وظیفهی ارزیابی صحت و سقم اطلاعات و اخبار هم بهتدریج به خود ما واگذار میشود. بگذریم از اینکه محیطها و فضاهای پیچیدهای برای کسب و کار به وجود میآیند که قبل از اینکه نهادهای نظارتی و قانونگذاری بخواهند وجود آنها را بهصورت کامل و جامع درک کنند و بشناسند و در مقابل آنها موضع بگیرند و یا برایشان چارچوب فعالیت و قوانین نظارتی تعریف کنند، آنها رشد میکنند. به بلوغ میرسند. اثر خود را بر جوامع میگذارند و افول میکنند و جای خود را به نسل بعدی سیستمها و پلتفورمها و کسب و کارها میدهند.
اگر در گذشته، قانون و قراردادهای اجتماعی، شکلی از امنیت ذهنی را برایمان ایجاد میکرد، امروز میدانیم که در تشخیص بسیاری از درستها و نادرستها و مفید و مضرها و بایدها و نبایدها، تنها هستیم و نمیتوانیم صبر کنیم تا ساختارهای سنتی و بوروکراتیک، به مرحلهی بررسی و پاسخگویی به نیازهای تحلیلی ما برسند.
➕اگرچه بهنظر میرسد که تفکر نقادانه برای همهی ما ضروری است، اما نمیتوان انتظار داشت که همه، برای یادگیری آن، وقت و حوصله و انرژی و انگیزهی کافی داشته باشند. درست مانند مطالعه، که همه بر اهمیت آن تاکید میکنند، اما بهندرت آن را به بخش ثابتی از برنامهی روزمرهی خود تبدیل میکنند.
📮 در هر صورت، تفکر نقادانه به ما کمک میکند که یاد بگیریم:
➖ چگونه سؤالات بهتری بپرسیم و پاسخهای بهتری مطرح کنیم.
➖ چگونه مستدلتر و عمیقتر فکر کنیم، حرف بزنیم و بنویسیم؟
➖چگونه شباهتها و تفاوت بین ایدهها و حرفها و تحلیلهای مختلف را ببینیم و ارزیابی کنیم؟
➖ چگونه میزان محکمبودن و نیز خطاهای احتمالی استدلالهای مختلف را ارزیابی کنیم؟
➖ چگونه مسائل و مشکلات را بهشکل نظاممند و سیستماتیک تعریف و تحلیل کنیم؟
➖ در میان انبوه رسانههایی که امروزه – تقریبا بدون استثناء – منافع و بقای خود را در اولویت قرار میدهند، چگونه میتوانیم اطلاعاتی مفید، ارزشمند و با حداقل سوگیری بهدست بیاوریم؟
➖ چگونه دانستهها و باورها و شناختمان از جهان را پالایش کنیم و از تعصب و تنگنظری و پیشداوری فاصله بگیریم؟
➖ چگونه شفافتر فکر کنیم و حرفها و نظرها و استدلالهایمان را به شیوهای شفافتر و متقاعدکنندهتر به دیگران منتقل کنیم؟
➖چگونه از نگاه فردی دیگر و با چارچوب نگرشی متفاوت، به مسائل نگاه کنیم تا از این طریق، گفتگو و تعامل ما با دیگران سادهتر و سازندهتر باشد؟
➖ چگونه به دیگران کمک کنیم تا مسائل و مشکلات خود و سازمانشان را بهتر و شفافتر ببینند و درک کنند؟ +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ اثر نتیجه معکوس
🌀 چرا تلاش برای تغییر عقاید دیگران ممکن است نتیجه عکس داشته باشد؟
📌 اگر انسان موجودی کاملاً منطقی بود، با روبهرو شدن با شواهد جدید و معتبر، به راحتی باور خود را تغییر میداد. اما واقعیت این است که اغلب افراد، حتی با وجود ارائه شواهد قوی و قانعکننده، بر باورهای قبلی خود اصرار میورزند.
حتماً تاکنون با افرادی برخورد کردهاید که در بحثها، با وجود ارائه حقایق و دادههای علمی، همچنان بر دیدگاه و باورهای اشتباه خود پافشاری میکنند. این پدیده، که به "اثر نتیجه معکوس" معروف است، نشان میدهد که گاهی تلاش برای تغییر عقیدهی دیگران، ممکن است نتیجهای برعکس داشته باشد.
📌 اثر نتیجۀ معکوس باعث میشود هرچه بیشتر تلاش میکنید تا با ارائۀ حقایق و اطلاعات معتبر و منطقی، شخص مقابل را متقاعد کنید که اشتباه میکند، او بیشتر متقاعد شود که باور قبلیاش درست است و بر آن پافشاری کند.
📌 در واقع اثر نتیجۀ معکوس نوعی سوگیری شناختی است که باعث میشود افراد شواهدی که باورهایشان را به چالش میکشد، نادیده بگیرند و به جای آن، به دنبال توجیهاتی برای تقویت باورهای قبلی خود باشند.
📌 اصطلاح «اثر نتیجۀ معکوس» را اولینبار دو دانشمند حوزۀ علوم سیاسی به نامهای برندان نیهان و جیسون ریفلر برای تشریح اینکه افراد هنگام مواجهه با شواهد و اطلاعات متعارض با باورهای خود تا چه اندازه موضع اولیۀ خود را، حتی با قوت بیشتری حفظ میکنند، به کار بردند. آنها در یک مطالعه با بررسی تصورات غلط پیرامون موضوعات بحث برانگیز سیاسی _ازجمله سلاحهای کشتار جمعی و جنگ عراق_ دریافتند که ارائۀ اطلاعات دقیق و صحیح دربارۀ این مباحث به افراد اغلب باعث میشود در مواردی که اطلاعات جدید با باورها و عقاید قبلی آنها مغایر است، افراد اعتقاد راسختری به باورهای پیشین خود بیابند.
🔖 حسین حسینی پناه
▪️ ذهن فریبکار من: 140 سوگیری شناختی که ناخودآگاه دچار آنها میشویم +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ از آیتمهای مهم عزت نفس(self-esteem) اینه؛
_مدام نخوای از بقیه جلو بزنی
_خودتو با کسی مقایسه نکنی
_نخوای افراد رو زمین بزنی، یا کم جلوه بدی
_از بالا رفتن دوستان و اطرافیانت بههم نمیریزی، خوشحال هم میشی.
_بیش از آنکه ارتقا دیگران رو چک کنی، دنبالارتقا کیفیت و کمیت زندگی خودتی.
📝 دکتر محمد گراوندنیا
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ اهمیت آزادی || نگاهی به «درباره آزادی» اثر جان استوارت میل
➕در این ویدئو خلاصهی کتاب «درباره آزادی» نوشته جان استوارت میل را تعریف میکنم. کتابی که توضیح میدهد چرا آزادی بر هر چیزی مقدم است و اولویت دارد و البته اینکه چگونه میتوان در عین داشتن آزادی، آزادی دیگران را نیز تضمین کرد تا جامعه در یک تعادل به سر ببرد. +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ الان این #هموطنبرانداز به این فکر نمی کنه که ۸۵ میلیون ایرانی در این سرزمین زندگی می کنند!؟ و فکر کن اسرائیل همه ی این ها را نابود کرد و جمهوری اسلامی هم رفت اون وقت شما بازم حاضری برگردی در این ویرانه زندگی کنی!!!؟ بعضی ها مرزهای وطن فروشی رو جا به جا کردن!!!!
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ تله اجتماعی
➕ در جوامع جمعگرا وجود جهتگیریهای جمعگرایانه برای ادامه زندگی اجتماعی ضروری است، جمعگرایی احتمال تبعیت فرد از ارزشهای گروهی، وظیفهشناسی و مسئولیتپذیری در قبال سایر افراد اجتماع را افزایش میدهد.چرای بیش ازحد دامها، صید بیرویه آبزیان، قطع درختان، تغییر کاربری زمینها، خرید و احتکار بههنگام گرانی، خرید کالای قاچاق و انبوه دیگری از رفتارهای غیرهمگرایانه، نمونههایی از این رفتارهای ضد گروهگرایی هستند؛ موقعیتهایی که اگرچه در کوتاهمدت بهنفع فرد یا گروه کوچکتر هستند اما در بلندمدت به گروه بزرگتر و اجتماع آسیبهای غیرقابل جبران وارد میکنند.
➕ حتی در عرصه سیاست نیز یکی از مشکلات اساسی در ساختار دولتها این است که رفتار رجال سیاسی بیشتر بهوسیله ملاحظات آنی شکل میگیرد تا منافع عمومی بلندمدت. مردم بیشتر جذب رفتارهای مصرفی میشوند که منجر به رضایت کوتاهمدتشان میشود. بهعلاوه بسیاری از مردم از رابطه بین رفتار کنونی (مثلا نحوه مصرف) و بحرانهای آتی آگاه نیستند؛ بحران را خیلی دور از زمان و مکان خود یا خیلی کوچکتر از واقعیت تصور میکنند.
➕محققان یکی از دلایل این رفتارهای غیرگروهگرایانه را تله اجتماعی (Social Trap) میدانند. تله اجتماعی موقعیتی است که افراد، گروهها یا سازمانها بهدلیل عدم اعتماد و فقدان سرمایه اجتماعی، قدرت یا تمایل به همکاری و رفتار گروهگرایانه ندارند. تله عبارتست از شرایطی که فرد فقط برای منفعت شخصی خود کاری انجام دهد یا از انجام فعالیتی اجتناب کند که در مجموع برای گروه بهعنوان یک کل آسیبرسان است. البته رفتارهای متفاوت یک شخص واحد در موقعیتهای مختلف تابع میزان مزایای محاسبهشده در آن شرایط توسط فرد است. میزان مزایای احتمالی هر موقعیت نیز به عوامل بسیار زیاد فردی (نظیر سن، جنسیت، تحصیلات، اعتقادات دینی، فرهنگ، سابقه خانوادگی و ...) وابسته است. الگوهای رفتاری که با تله اجتماعی مرتبط هستند.
🔻 سهلانگاری اجتماعی
افراد سهلانگار جهتگیریهای بلندمدتی در اتخاذ رفتارهای خود ندارند. سهلانگاری بهعنوان یک رویکرد و سبک زندگی منجر به کاهش اعتماد اجتماعی، بیتفاوتی سیاسی و بیتفاوتی زیستمحیطی میشود که همه، احتمال اسارت در انواع تلههای اجتماعی را بالا میبرند.
🔻 امپاتی
مهارت شناختی خود را بهجاي دیگران قراردادن (Empathy) در موقعیتهایی که سودمنديهاي کوتاهمدت ممکن است در بلندمدت به ضرر دیگران باشد، باعث میشود که فرد با تامل و احتیاط بیشتري عمل نماید.
🔻 راحتطلبی
فرد صرفا با پیداکردن راهی به ظاهر راحتتر فعالیت یا اجتناب از وظیفهای میکند که در بلندمدت این راحتطلبی به زیان خواهد بود. بهعنوان مثال رهاکردن زباله در جای تفریح، در بلندمدت باعث آلودگی محیطزیست میشود. انداختن وظایف شخصی بر دوش دیگران نیز مثال دیگری است که در همه این موارد وجوه مشترك بیتفاوتی نسبت به وظایف و تعلل و توجه صرف به راحتی خود وجود دارد.
🔻 سودجویی مالی
آن دسته از اقدامات مالی و اقتصادی که اگرچه در کوتاهمدت بهنفع فرد یا گروهی میباشد اما در بلندمدت بهزیان اقتصاد جامعه است. مانند احتکار در وقت گرانی یا صید بیرویه، گرفتن رشوه، استفاده بیش از حد از چراگاهها.
🔻 دورزدنگرایی
این عامل اشاره به راههای کوتاهی دارد که راههای قانونی و استاندارد را دور زده و گزینههای ظاهرا سودمندی در مقابل فرد قرار میدهد. بهعنوان مثال فرار از پرداخت مالیات، استفاده شخصی از امکانات عمومی، لاییکشی و جادهخاکیزدن در حین رانندگی.
🔻 بیاحتیاطی
بیمحابا وقتگذراندن در فضای مجازی، ارتباط عاطفی با بیش از یک نفر بهطور همزمان، رانندگی با سرعت غیرمجاز و رابطه جنسی محافظتنشده مثالهایی از گویههای عامل بیاحتیاطی هستند. ما معتقدیم مقدمه نجات از تله اجتماعی، شناخت آن است.
▪️برداشت آزاد از مقاله: برآورد مقدماتی پایایی و روایی مقیاس تله اجتماعی، دکتر سروه محمدزاده و دکتر مسیب یارمحمدی واصل +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ بنر جالبی در سطح شهر تهران با اشاره به محله #زادگاهحاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه
(محله فلاح در جنوب غرب تهران)
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ عدالت یا عدالت اجتماعی؟
🔻مفاهیم بنیادینی مثل عدالت، آزادی، رشد اقتصادی یا رفاه اجتماعی معمولا در ایران با معنایی متفاوت و بعضا متضاد با خاستگاه معنایی خود به کار برده میشوند. به عنوان مثال، وقتی سؤال میشود رشد اقتصادی مقدم است یا عدالت؛ کمتر کسی پاسخ میدهد که این پرسش غلط است و اختلاف نظر درباره یک پرسش نادرست در بیشتر اوقات حتی به نزاع لفظی هم کشیده میشود. در سالهای اخیر هم این پاسخ به مد روز تبدیل شده است که ابتدا باید با سیاستهای رشدساز، کیک اقتصاد را بزرگتر کرد و سپس درباره سهم هر فرد (یعنی عدالت به زعم خودشان) صحبت کرد.
🔻البته این شایعترین اشتباه درباره عدالت نیست که سیاستهای بازتوزیعی را با عدالت یکی میگیرد. رایجترین اشتباه، یکسانانگاری اصطلاح «عدالت اجتماعی» با مفهوم بنیادین عدالت است که باعث رواج اقتصاد دستوری شده است. البته خیلیها با تساهل، اصطلاح «عدالت اجتماعی» را به جای عدالت به کار میبرند اما این تساهل نباید باعث غفلت از خاستگاه این مفهوم شود که ریشه در مکتب سوسیالیسم دارد و در واقع رقیقسازی شدهی «عدالت سوسیالیستی» است.
🔻تفاوت اصلی «عدالت» با «عدالت اجتماعی» در این نکته است که موضوع اولی، رفتار فرد یا حکومت است ولی موضوع دومی رفتار جامعه است. مفهوم «عدالت اجتماعی» براساس این ایده شکل گرفته است که میتوان جامعه را به گونهای سازماندهی کرد که «توزیع برابر درآمدها» به صورت اتوماتیک تحقق یابد. به عبارت دیگر، عدالت اجتماعی به دنبال آن نیست که قواعدی بر جامعه حاکم باشد که براساس آن قواعد، حق هر کسی به او داده شود و حقی را که متعلق به او نیست داده نشود؛ بلکه به دنبال آن است جامعه عادل باشد و فارغ از اراده افراد به گونهای سازماندهی شود تا توزیع برابر درآمدها تحقق یابد.
🔻خاستگاه تمام سیاستهای دستوری در اقتصاد به ویژه قیمتگذاری و توزیع رانت، یکسانانگاری مفهوم «عدالت اجتماعی» با مفهوم عدالت است که باعث مداخلات وسیع دولت در اقتصاد شده است که نه عادلانه بلکه سوسیالیستی است و تمام مصائب سوسیالیسم را بر زندگی مردم تحمیل میکند. این نوع سیاستها باعث تغییر رفتار اکثر فعالان اقتصادی میشود و تابع هدف آنها را به جای «خلق ارزش» برای کسب سود به «جذب رانت» تبدیل میکند؛ پیامدی که در اقتصاد ایران نیز به وضوح قابل مشاهده است.
🔻 در مقابل، یکی از بهترین تعاریف برای عدالت توسط جان رالز تحت عنوان «عدالت به مثابه انصاف» ارائه شده است. نظریه رالز بر اساس دو ایده محوری «وضعیت اولیه» و «حجاب جهل» بنا شده است. به اعتقاد رالز، راه رسیدن به پاسخ این سوال که «کدام اصول عدالت منصفانه هستند» این است که فکر کنیم «افراد چه اصولی را انتخاب میکنند زمانی که نمیدانند چگونه از آن اصول متاثر خواهند شد». رالز بر این اعتقاد است که اگر فردی نداند کدام تکه کیک به او خواهد رسید، نسبت به حالتی که آن را بداند احتمال بیشتری دارد که کار تقسیم را منصفانه انجام دهد.
🔻 داستانی از رییس مجلس سوییس در زمان تدوین اصلاحیه قانون اساسی این کشور در اواسط قرن گذشته نقل میشود که همه مباحث عدالت در آن خلاصه شده است. وی میگوید: در رستورانی بودم که دیدم در میز مجاور من مردی يک ساندويچ برای دو پسر كوچكش گرفت. گذاشت روی ميز و به اولی گفت: تو نصف كن و به دومی گفت: تو انتخاب كن! مات و مبهوت نگاه عادلانه اين مرد شدم. اگر اولی به این وسوسه دچار میشد که عمدا نامساوى تقسیم کند دومى صاحب این حق بود که قسمت بزرگتر را انتخاب کند که بیعدالتی را تقریبا غیرممکن میکرد. فهمیدم نقش پدر مانند «قواعد بازی» است، پسر اول در نقش «حاکمیت» است و «پسر دوم» در نقش «ملت». و تا امروز این تجربه در همه ارکان سوئیس حاکم شده است.
🔻مأموریت حاکمیت، محافظت از قواعد بازی همهشمول است (عدالت رالزی) نه وارد شدن در بازی به نفع برخی بازیگران (عدالت سوسیالیستی یا اجتماعی). اولی باعث رشد اقتصادی میشود اما دومی رشد اقتصادی را نابود میکند.
📝 علی میرزاخانی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ همسران شاه | تلخکامی، رویاپردازی، وفاداری
▪️پادکست مورخ +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ سندروم فاو و سندروم هرات
📌دهههاست که دستگاه سیاست خارجی ایران از ناتوانی در شناخت رابطه میدان و دیپلماسی رنج می برد. این ناتوانی را باید در « سندروم فاو» و «سندروم هرات» دید.
📌 سندروم فاو اشاره به عدم تشخیص زمان مناسب برای تبدیل نفوذ نظامی به امتیازات دیپلماتیک از طریق گفت و گو و بده بستان استراتژیک دارد. ریشه آن به تسخیر فاو در عملیات والفجر ۸ در ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ بازمی گردد. این پیروزی مقامات وقت ایران را در دامِ امیدواری برای شکست کامل عراق گرفتار کرد و باعث شد انعطاف پذیری در مذاکرات را کنار گذارند. اما پیروزی نظامی به دستاوردی دیپلماتیک نینجامید و در پایان قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت.
📌سندروم هرات به نبود صبر استراتژیک اشاره دارد که ناتوان از پایداری بیشتر برای دستیابی به اهداف ژئوپلتیکی است. ریشه این سندروم به بازپسگیری هرات به دست سلطان مراد میرزا حسام السلطنه، عموی ناصرالدین شاه و حاکم خراسان، در ۲۵ اکتبر ۱۸۵۶، بازمی گردد. بریتانیا بوشهر و خرمشهر را گرفت.اما شورش هندیان در شرف وقوع بود. حسام السطنه که هندیان را به پایمردی فراخوانده بود به شاه نامه نوشت «شورش سپاهیان هند شروع شده است. هرچه از انگلیسیها بخواهید، خواهند داد. بیدار باشید. مفت نبازید.» ناصرالدین شاه اما در حساسترین لحظات، بیشترین امتیاز را به ناتوانترین بریتانیا داد.
📌 هنر والا در سیاست خارجی کاربرد داشتهها و ابزارها به پیروزیهای استراتژیک است؛ هنری برخاسته از شناخت روندهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی و فناوری. چرا که تهدیدات ویرانگر در جهان شبکهای کنونی فرصتها را در دل خود نیز دارند و فرصتهای گذرا نیز آبستن تهدیدات هستند. پیش از آن که زود، دیر شود «تاریکیِ تهدیدات را وانهید و نورِ فرصت را برگیرید!»
▪️پینوشت:
ایده سندروم فاو و سندروم هرات در کتاب «شاه و شطرنج قدرت در خاورمیانه» به تفصیل اشاره شده و سالها پیش مطرح گشته است. بحران کنونی تنها یکی دیگر از نمودهای چنین ضعف و ناتوانی بنیادینی است.
📝 دکتر آرش رییسی نژاد استاد روابط بین الملل +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ واقعیت اینست بخشی از #موشکهای پرتاب شده از سوی ایران در تل آویو فرود آمد و به برخی اهداف اصابت کرد.
● بعد از جنگ ۱۹۷۳ اعراب و اسراییل، تنها در زمان جنگ عراق و کویت، صدام چند موشک برای همراه سازی جهان عرب با خود بسمت تل اویو پرتاب کرد.
● موشک قابلیت تخریبی دارد نیروی هوایی قوی قابلیت برنده سازی دارد. ایران توانایی ناامن سازی منطقه و اسراییل رودارد ولی آنها توانایی فلج سازی ایران رو دارند. فلجسازی خطرناک تر از ناامن سازیست.
● با تصاعد تنش میان ایران و اسراییل روز به روز از توافقی برای رفع تحریمها دورتر میشویم
و فشار اقتصادی روی مردم بیشتر خواهد شد. +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ خدای موّرخ یا خدای قصهگو؟
🔻 وقتی قصههای متون مقدس، منجمله، قصهی پیامبران و یا داستان خلقت را در قرآن و سایر کتب مقدس ادیان میخوانیم، چه برداشتی از آنان داریم؟ آیا آنان را یک گزارش تاریخی مییابیم و یا آنها را نه یک متن تاریخی که در قالب یک قصه فهم میکنیم؟ به تعبیر دیگر، آیا خدا را در مقام راوی تاریخ و گزارشگر واقعیتها مینشانیم و یا او را در موقعیت قصهگو میبینیم؟ تفکیک دو مقام "مورخ" و "قصهگو"، ما را به دو گونه فهم از مدعیات متن مقدس و قصههایش میرساند. هر یک از این دو گفتمان، انتظار ما را به گونهآی خاص از متن مقدس شکل میدهد.
🔻 مهمترین تفاوت در دو نگرش تفکیک شده این است که گزارش تاریخی، اولا باید باورپذیر باشد و ثانیا، مدعیات تاریخی، مشمول صدق و کذب میشوند، ولی کلیت قصه و مولفهها و عناصر شکل دهندهی آن، اساسا از دایره و شمولیت صدق و کذب بیرون است. از این رو پرسش از درستی یا نادرستی رخدادهایی که در قصه درج است، نشان از فهم نادرست زبای قصهگویی است. زیرا با تکیه بر تعالیم ویتگنشتاین، در واقع ما با بازیهای زبانی متفاوتی روبرو هستیم. به نحوی که از منظر روش فهم، نمیتوانیم قواعد یک بازی زبانی را به زمین دیگر از نوع دیگر بازی زبانی تسری دهیم. زبان اسطوره، قصه و داستان و زبان شعر، از این جهت که مشمول داوری صدق و کذب واقع نمیشوند، شبیه به هم هستند. همچنین از منظر دوم، نیز با یکدیگر مشابهت دارند و آن "پذیرفتن" به جای "باورپذیری" است. وقتی قصه میخوانیم، رخدادها را به عنوان امر غیر عادی میپذیریم. به عنوان مثال: اژدها شدن عصای موسی، بلعیده شدن یونس توسط ماهی و گلستان شدن آتش برای ابراهیم.
🔻 کسی که از سخن گفتن حیوانات و یا رخداد گلستان شدن آتش، پرسش میکند، به این دلیل است که این اتفاقات را از ذیل مفهوم قصه بیرون میبرد و آن را با فهم عرفی و ِ تجربی ارزیابی میکند. از جاکنده شدن قصه از جایی که باید باشد، ما را با پرسشهای بزرگی روبرو میکند، از جمله، موجهسازی، باورپذیری و سازگاری با تجربه، علم و عقل. در حالی که قصه، بنیادا از جنس دیگری است. وقتی مولفههای تشکیل دهندهی قصه، شعر و اسطورهها را با مفهوم راست/ دروغ میسنجیم آنگاه چارهای نیست که همه اسطوره پردازان، شاعران و قصهگوها را دروغگوهای بزرگ تاریخ بنامیم. در حالی که شهود ما چنین حکمی نمیکند. زیرا حتی ذهنهای آموزش ندیده، آنها را با ترازوی راست/دروغ نمیسنجد.
🔻 از نظر "جاناتان باتشال"، قصه، مخاطب را فعالانه وارد بازی میکند و اجازه میدهد در یک بده بستان متن/مخاطب، قوهی خیال او نیز به حرکت درآید. "داستان دزدانه وارد جان ما میشود، ما را میخنداند یا میگرباند، عاشقپیشه یا خشمگینمان میکند و شیوهی تفکر ما را دربارهی خودمان و دنیایمان تغییر میدهد" زبان قصه، زبان استدلال و ارائهی شواهد نیست. کارکردش، تاثیرگذاری بر عمیقترین بخش وجودی انسان است. "فدریک دبلیو میِر"، بر این باور است که قصهها و عموما آن قصههایی که ساختار ساده تری دارند، "قادرمان میکنند از معنای جهان سر دربیاوریم، عواطفمان را برمیانگیزند، هویتمان را تثبیت میکنند و ما را به کنش سوق میدهند". "میِر" بر این باور است که قصهها علاوه بر پیرنگ، شخصیت، واجد معنایی نیز هستند. قصهها مقصودی و معنایی را منتقل میکنند. معنای قصه به الگوهای عامی ارتباط دارد که پیش چشم میگذارد، الگوهایی در بارهی این چرا چیزها چنیناند، جهان چگونه عمل میکند، یا باید چگونه عمل کند...معنا آشکارا در متن قرار نگرفته است. بلکه محصول ذهن خواننده را درگیر می کند و از همبرکنش متن و مخاطب، معنایی زاده میشود. از این رو هیچ دو نفری از یک قصه به معناهای یکسان نمیرسند. به تعبیر رولان بارت، ذهن"بی وقفه معنا را جایگزین رونوشت سرراست رخدادهای بازگو شده میکند". بنابر این وقتی برای تفسیرِ تجربه، قصه میسازیم، معنایی به تجربه تزریق میکنیم".
🔻 قصه، در حقیقت، جنبهی دلالتی دارد. به سخن دیگر، رخدادهای قصه، به ورای خود و به معنایی دیگر و بیرون از خود، اشاره میکند. در این میان اما کسانی هستند که به جای نگاه کردن به هدفی که قصه به آن اشاره میکند، به انگشت اشاره (یعنی اجزای خود قصه) توجه میکنند. به عنوان مثال، "معنای قصهی مسابقهی خرگوش و لاک پشت این نیست که "فلان لاک پشت، بهمان خرگوش را شکست داد"، بلکه این است که "رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.
📝 علی زمانیان +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ شاید عجیب ترین شیوه مبارزه با #دیکتاتوری. یک گروه از تبعیدیهای اهل کره شمالی ساکن سئول در بطری برنج USB می گذارند و به دریا پرت میکنند. تا به دست مردم آن سر دریا برسد تا با خوردن برنج و دیدن فیلمهای USB آگاه شوند و علیه حکومت قیام کنند. چه فیلمهایی: کی پاپ، جیمز باند، هری پاتر، چند قسمت فرندز و …
🔗 شراره دهشیری (@Dehshiri4Law)
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ ریشه اعتیاد چیست و چطور ترک کنیم؟
▪️تو این اپیزود به این سوالات جواب داده میشه:
✖️ارتباط دوپامین با اعتیاد چیه؟
➖ارتباط تروما با اعتیاد چیه؟
✖️با انسان معتاد چطور برخورد کنیم؟
➖چطور ترک اعتیاد کنیم؟ +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ باکلاس های بی شخصیت
➕ ما در جامعه مان یک مشکل جدید پیدا کرده ایم. افرادی هستند که ظاهرشان کاملا امروزی، مدرن و کار درست است اما بی شخصیت هستند. این افراد دست کم شش ويژگی دارند:
🔖1- این افراد ساعت لاکچری دارند اما ....
این افراد ساعت های لاکچری و گران قیمت می بندند مانند برموند، شوپارد، امگا، پیاژه، رولکس. اما تفاوت بین 8 تا 8:15 را نمی دانند. ساعت را نه برای آن تایم (سروقت) بودن و مدیریت بهینه وقت خودشان و دیگران، بلکه برای زینت می بنندند. بدقول اند. در هر جلسه ای دیر می رسند. به قول شان وفا نمی کنند. تفاوت 60 دقیقه و 61 دقیقه را درک نمی کنند و بابت تاخیر خجالت نمی کشند.
🔖 2- مدرک دانشگاهی عالی دارند اما ....
این افراد مدرک دانشگاهی دارند، اما سطح تحلیل شان، سطح نگاه شان، با یک فرد فاقد تحصیلات دانشگاهی هیچ تفاوتی نمی کند. این افراد عاجزند از اینکه بر اساس یک مدل، یک تئوری، یک چهارچوب فکری روشن صحبت و تحلیل کنند. از آن بدتر دارای ثبات فکری نیستند و چون چارچوب فکری منسجم ندارند به تناسب شرایط، حس و حال و مخاطب، افکار و مواضع خود را تغییر می دهند. در یک گفتگوی یک ساعته سه موضع متفاوت راجع به یک موضوع می گیرند چرخش های 180 درجه ای در کمتر از 15 دقیقه!
🔖 3- این افراد ماشین های گران قیمت سوار می شوند اما ....این افراد ماشین های گران قیمت عمدتا خارجی دارند. اما توجه ندارند که صدای ضبط شان را در محدوده خودروی خود نگاه دارند. آن قدر با شخصیت نیستند که برای خانمی که کودکش را بغل کرده ماشین را کاملا متوقف کنند تا با خیال راحت از خیابان رد شود. خیابان را سطل آشغال خود فرض می کنند و ته سیگارشان را به راحتی در سطل آشغال شخصی شان (همان خیابان عمومی شهر) می اندازند و علایم و خطوط راهنمایی و رانندگی را چیزهای زایدی می دانند.
🔖 4- این افراد خوش صحبت هستند و خوش محضر اما ... این افراد از واژه های امروزی استفاده می کنند. علاوه بر اینکه خوب و سلیس صحبت می کنند، زبان خارجی هم بلدند و از برخی اصطلاحات زبان خارجی هم استفاده می کنند، اما دایره واژگان ان ها شامل برخی واژه ها نمی شود، آنها بلد نیستند بگویند اشتباه کردم، نمی توانند بگویند من این موضوع را بلد نیستم و نمی دانم. بلد نیستند بگویند فعلا حرفی ندارم باید مطالعه کنم و یا باید فکر کنم.
🔖 5- این افراد سفر خارجی می روند اما ...این ها درآمدشان و سبک زندگی و کارشان به گونه ای است که سفر خارج می روند. اما بلد نیستند که آداب خوب، افکار خوب، رفتارهای پسندیده را با خود به هدیه بیاورند. آن ها فقط سرکوفت، حسرت، مرغ همسایه غاز است را برای ما تکرار می کنند.
🔖 6- این افراد گوشی های به روز دارند اما ....
این ها گوشی های گران قیمت دارند، همچنین شماره گوشی هایشان نیز رُند است اما سواد رسانه ای ندارند، هر مطلبی را می خوانند. هر مطلبی را فوروارد می کنند. تفاوت یک رخداد واقعی و یک رخداد رسانه ای را نمی دانند. متوجه نیستند که رسانه ها چگونه اطلاعات را به صورت نامحسوس دستکاری می کنند. از آن مهم تر در زمینه رعایت مالکیت معنوی از هفت دولت آزاد هستند و دزدی محتوا و مطلب می کنند.
🛜 تجویز راهبردی:
🌀 آنچه گفتم را همه ما کمابیش داریم. حالا یکی هست که همه این ويژگی ها را دارد و دیگری ممکن است دو تا را داشته باشد.ما برای آنکه توسعه یافته شویم، نیازمند انسان هایی هستیم که روی شخصیت شان کار کرده اند به عبارتی دیگر توسعه یافته اند. ما زمانی توسعه خواهیم یافت که؛
• فرق هشت و هشت و ربع را بفهمیم.
• قاعده مند فکر و گفتگو (دیالوگ) کنیم.
• در زندگی جمعی، انضباط رفتاری نشان دهیم (نمونه اش انضباط ترافیکی)
• همانگونه که پول و وسایل و دوچرخه کسی را نمی دزدیم، مطلب و نوشته و ایده و نقاشی دیگران را ندزدیم.
• بیاموزیم که خجالت نکشیم و بگوییم «بلد نیستم، باید کمی فکر کنم، دانش من در این زمینه ناقص است و نمی دانم!»
• کشورهای پیشرفته را نقد کنیم، حسرت و سرکوفت و ناامیدی را پشت سر بگذاریم و آنچه خوب است را برای کشور خود برداریم.
🌀 ساعت باکلاس، سفر خارجی، مدرک دانشگاهی، گوشی های آخرین مدل و ماشین گران قیمت، توسعه نمی آفریند. برای حرکت باثبات و پایدار به سمت توسعه یافتگی، به ذهنیت توسعه یافته و شخصیت توسعه یافته نیازمندیم.
📝 دکتر مجتبی لشکربلوکی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ آینده تنش ایران و اسرائیل | گزیدهای از گفتگوی مهدی خراتیان و علیرضا مجیدی
➕ مهدی خراتیان: نباید امثال صادق زیباکلام و فائزه هاشمی، آمریکا و اسرائیل ما باشند. سیاستگذاری اطلاعاتی ما باید اصلاح شود. ماجرای انفجار پیجرها نشان داد که اسراییلیها چند سال خواب را بر خودشان حرام کرده بودند. اسرائیل بهدنبال یک حماس و حزبالله تعدیل شده و غیرموثر است. آمریکا پشتیبان اسرائیل در ماجرای غزه بود تا از نظر خودش موازنه وحشت برقرار کند.
➕علیرضا مجیدی: درباره هفت اکتبر تحلیل غلطی گفته شد که اسرائیل توانایی جنگ بلندمدت را ندارد. عبارت «تله جنگ» منجر به یک خطای شناختی شده است. بعد از ماجرای سوریه با نوعی تقدم عمل بر نظر مواجه بودیم. حتی حماس منتقد عملکرد ما در سوریه بود. این رویکرد هرچند منافعی داشت، اما ایران برخی از متحدانش را از دست داد تا جایی که از حذف برخی از نیروهای مقاومت خوشحالی میکردند. +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️آموزش اصطلاحات اقتصادی کاربردی تحلیلهای اقتصادی
▪️دکتر زهرا فتورهچی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی