Ⓜ️ از تعصب تا ایدئولوژی یا بهتر ازخامی تا خرفتی!
🔻وقتی منتسکیو فیلسوف و اندیشمند فرانسوی کتاب نامه های ایرانی را نوشت دیدرو هم وطن او درستایش او گفت:«منتسکیو با نگاه یک بیگانه به وطن خود می نگریست تا آن را بهتر بشناسد».به نظر می آید برای کسانی که می خواهند این سرزمین و مردمانش را نیک بشناسند چاره ای جزاین فاصله گیری و نگاه فارغ ازتعصب و پیشداوری وجود نداشته باشد.منتسکیو درروح القوانین می نویسد:«اگر می توانستم انسان ها را وادارکنم که ازپیشداوری دست بردارند خوشبخت ترین موجود این جهان فانی بودم».که البته حرفی است بس عمیق.
🔻پیشداوری و تعصب چنانچه مولانای شرق می گویدازخامی است.رکود ذهن است و همانطور که اوکتاویوپاز شاعر و اندیشمند آمریکای لاتین گفته است«عفونت ذهن» است.می توان گندی و بویناکی آن را در زبان فردی که دچار تعصب و خامی و عفونت ذهن است به خوبی دید.زبانی مطلق،خودحق پندار،بسته ومحدود.زبانی که هیچ ارتباطی با افق های بازندارد. فروغ راست گفت که«در سرزمین قدکوتاهان معیارهای سنجش همواره برمدار صفر درجه می چرخد».
🔻نگاه تعصب آمیز و آمیخته به پیشداوری، نگاهی بسته و بدون افق است.هیچ گشایشی دراین نگاه وجود ندارد.نگاهی خودحق پندار که جهان بیرون ازخود را باطل می پندارد.خود حق است دیگری باطل.خود حسین است دیگری شمر.خود روز است و دیگری شب.خود سراپا روشنی است و دیگری و دیگران سرتاپا ظلمت و تباهی.جهان او منقسم به دوبخش است.خودی و غیر خودی. هرآنچه خودی است درست است و قابل ستایش و هرآنچه متعلق به دیگری است نادرست و سزاوار سرزنش.
🔻رهبران مذهبی ایران را نگاه کنید.چهل سال است مدام و مداوم برطبل خودحق پنداری می کوبند.ازدید این جماعت قلیل جمیع و جمله جهان برباطل است.فقط همین مجتمع کوچک برادران است که بوی بهشت می دهد.همین عفونت ذهن را می توان در متعصبان ناسیونالیستهای اقوام ایرانی هم دید. شوونیستهای قومی فقط خود بزرگ هستند. هرآنچه بیرون ازدایره تنگ نگاه آنهاست کم مقدار، بی ارزش و تهدیدکننده است.یا به کرم فروکاسته می شوند و زیر پا له می شوند و یا به غول و اهریمن و دیو و دد تشبه می یابند که باید با گرزو کوپال به سراغ شان رفت و سرشان را به سنگ کوفت.
🔻سال هاست دربیخ گوشمان زمزمه کرده اند ما «ملتی هستیم غیور و شهیدپرور»،«تمدن داشتیم وقتی بشر تمدن نداشت»،«هنر نزد ایرانیان است و بس!».اخیراً نیز پروپاگاندای جمهوری اسلامی درقالب شیعه گری غالی خلق و آفرینش جهان و زیر جهان و زبر جهان را منوط به حضور امام اول شیعیان می داند که اگر نبود وجود گرانبهایشان نه ازآفرینش عالم خبری بود و نه رعد و برقی و ابری و بارانی درآسمان.که رشد و رویش گل ها نیز با نفس مسیحایی ایشان است.غلوگویی و تحریف حقیقت با آمیزه ای ازتعصب و خامی وتنگ نظری و دید مسدود. با این نگاه های تنگ،مسدود و تیره ،با تعصب و خامی،با ذهنی دچار عفونت نمی توان جهانی خوشبخت آفریداگر غیر این بود باید ایران بهشت زمین می بود نه دوزخ آن
🔻هیچ ملتی درجهان به سوی رشد و پیشرفت حرکت نمی کند مگر این که افق دید خود را بازکند. مگراینکه تفکر نقادانه و انتقادی را جایگزین ذهنیت های عفونت بسته خود بکند.شرط پیشرفت و ارتقا درآمیزش با فرهنگ های ملل و آموختن ازآنهاست.نه دربستن و فروبستن مرزهای فرهنگی و ابداع واژگان بی مصرفی چون تهاجم فرهنگی. اگر فرهنگ غرب غالب است و درجهان پیشتازی می کند پیش ازهمه به واسطه انطباق آن با غریزه آدمی است.غریزه ای سودجو و لذت طلب.کیست که دراین جهان وحتی درجهان باقی درپی بهشت و لذات بهشتی و حور و غلمان مومنانه نباشد؟غرب این را نقد می کند و به جهان دیگر نسیه نمی دهد.شما اسمش را لهو و لعب بگذارید مهم نیست.مهم این است که افراد وقتی نقد را ببینند نسیه راقبول نمی کنند.
🔻هرنگاه و باور و اندیشه ای که دربرابر غریزه لذت طلب و سودجوی آدمی بایستد محکوم به فناست.آنچه اهمیت دارد مهار این غریزه به دست عقل است.عقل خودبنیاد و نقاد.و عقلانیت نیز همچون پدیده ای تاریخی-اجتماعی آموختن است ازتجارب همه انسانها که دراین راه چه کرده اند.
🔻ایدئولوژی انهدام عقل است.تزریق این باور غلط است درذهن آدمی که غریزه لذت و سودجویی خود را فدای غریزه دیگری بکند.این است که زن و بچه خود را تنها رها می کند تا به جنگ بشتابد جنگی که خود هیچ سهمی دربرافروختن آن نداشته است.ایدئولوژی است که باعث می شود کارگری دقیقا به کسی رای بدهد که ضد کارگراست.فردی آزادی خواه را برده مافوقی می کند که همه را برده می خواهد. ایدئولوژی همان باورپیشاعقلی است. ناسیونالیسم، مارکسیسم،جمع گرایی اسلامی همچون سه ایدئولوژی مخرب عمل می کنند.جراحات نشسته برتن این ملت نیز جزبه خنجر و دشنه نابهنگام فدائیان و چریک ها و گریلاهای این سه نبوده است.آیا زمان گریختن ازچنگ این سه باورپیشاعقلانی فرانرسیده است؟
▪️قربان عباسی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ ماجرای اشغال سفارت ایران توسط نیروهای سازمان خلق عرب
▪️سال ۱۳۵۹ بود که برای شش روز، خبر اشغال سفارت ایران توسط چند جوان عرب در صدر اخبار جهان قرار گرفت. چند وقت پیش بود که در چنل داکیودراما ویدیوی سازمان خلق عرب منتشر شد و در آن ویدیو، حمله به سفارت ایران در لندن هم یکی از اقدامات آنها ذکر شد. حالا در این ویدیو ، شرح این ماجرا ارائه میشود.
▪️صدام که از سالها قبل حمایتهای خودش را از گروههای #پان_عرب در ایران آغاز کرده بود، پس از انقلاب و با سو استفاده از آشفتگی داخلی، تصمیم گرفت که از طریق یکی از افسران ارشد #سازمان_اطلاعاتی عراق که با نام مستعار روباه شناخته میشد، چند جوان که تمایلات تجزیه طلبانه داشتند را جذب کرده و برای ماجرای تصرف #سفارت_ایران در لندن آموزششان دهد.وقتی که این ماجرا به روز ششم رسید، نیروهای ویژه SAS بریتانیا وارد عمل شدند و عملیاتی را تحت عنوان #عملیات_نمرود اجرا کردند و این ماجرا به پایان رسید... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ چرا هوش مصنوعی آدمها رو میترسونه؟
➕یووال نوح هراری نویسنده شناختهشدهای برای علاقهمندان به تاریخ و اجتماع است. کتابهای او جزو پرفروشترین آثاری است که در ۱۰ سال گذشته به فروش رفته و من در این ویدئو به سراغ معرفی کتابی از او رفتهام که به تازگی منتشر شده است؛ کتاب Nexus که در آن به رابطه «قدرت و اطلاعات» میپردازد. نگرانی اصلی هراری این است که هوش مصنوعی به نقطهای برسد که آینده ما را به خطر بیندازد... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ بحران مالی ۲۰۰۸؛ چگونه بانکهای آمریکایی ورشکسته شدند؟
➕بحران مالی ۲۰۰۸؛ چگونه بانکهای آمریکایی ورشکسته شدند؟
➕چگونه وامهای بیحساب آمریکا را تا مرز فروپاشی اقتصادی برد؟
➕دلیل بروز بحران اعتباری ۲۰۰۸ و فروپاشی اقتصاد جهانی چه بود؟
➖ از حباب مسکن و وامهای بیپشتوانه گرفته تا سقوط بانکهای بزرگ و تاثیرات آن بر زندگی میلیونها نفر... ببینید که چگونه تصمیمات نادرست و ریسکهای مالی، بزرگترین بحران اقتصادی دهههای اخیر را به وجود آوردند.... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ رازها و دروغهای جزایر سهگانه ایران / بریتانیا چطور جزایر را به یغما برد / هدیه قلابی به شیخ نشینان شارجه که جرمشان دزدی دریایی بود / بریتانیا چطور مدام دروغ میگفت؟
▪️حسن ظهوری || عصرایران +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ مش عباس تبریزیان و تئوری توطئه
▪️پی نوشت: این که این حکیم خودخوانده توهم درمان همه ی بیماری ها را دارد بماند ولی این که عده ای جون شون رو دست این پیرمرد متوهم می دهند، جای تعجب دارد.
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ واقعيتهاي اجتماعي "دگرگونيناپذير" و واقعيتهاي اجتماعي "دگرگونيپذير" از نگاه روانشناسان
1⃣ انسان بايد واقعيت تفاوتهاي خود با ديگران را بپذيرد، والا اولين اثر عدم پذيرش اين واقعيت اين است كه هميشه در مقام نظر خود را در حال مقايسة با ديگران و در مقام عمل در حال مسابقة با ديگران ميبيند و اين زندگي او را تلخ ميكند.
2️⃣ بايد پذيرفت كه نميتوان چنان زندگي كرد كه همة انسانها از طرز زندگي ما خوشنود شوند، اين كار، به قول شاعر، حلقة اقبال ناممكن جنبانيدن است. اگر انسان به دنبال بدآيند و خوشايند ديگران باشد فقط زندگي خود را نابود كرده است و نهايتاً هم به مقصود نميرسد. كساني كه به اين قاعده التزام دارند، به تعبير بودا، مثل كرگدن تنها سفر ميكنند و نوعي تكروي دارند. نبايد اين تكروي را به عجب تعبير كرد، بايد اين را هم لحاظ كرد كه وقتي انسان تماماً به دنبال اين است كه خود را به عضويت يك مجموعهاي درآورد و هر وقت از او ميخواهند خود را معرفي كند با عضويتهايش خود را معرفي ميكند و هيچ وقت ويژگيهاي فردياش را نميگويد به دنبال همرنگي با جماعت است و خود را نفي ميكند. كسي كه به دنبال همرنگي با اجتماع است ارزشداوريهاي ديگران برايش اهميت مييابد و چون ميخواهد ارزشداوريهاي منفي ديگران متوجه او نشود نهايتاً خود را فراموش خواهد كرد.
🔻انسانهايي كه سلامت رواني دارند به ارزشداوريهاي ديگران توجهي نميكنند. البته روانشناساني، مثل پِرز، هستند كه در اين جهت افراط ميكنند و نوعي زندگي ملامتي را توصيه ميكنند و مثلاً در جايي كه خوردن مشروب را قبيح ميدانند طوري آب ميخورند كه وانمود كنند مشروب است. اين حالت افراطي درست نيست، چون همين حالت هم در بند ازشداوريهاي ديگران است. انسان وقتي راه زندگي درست خود را بيابد (كه يك مؤلفهاش اخلاقي بودن است) ديگر اررزشداوريهاي ديگران مهم نخواهد بود.البته ارزشداوريهاي ديگران به لحاظ آثار و نتايج عملياي كه بر آنها مترتب ميشود مراحلي دارند و مثلاً اگر كار به جايي كشيد كه جان انسان در خطر افتاد انسان بايد، با رجوع به عقل و اخلاق خود، محاسبه كند كه آيا آن ارزشي كه براي آن ميخواهند او را بكشند مهمتر است يا ارزش حفظ جان؛ و اگر نتيجه اين بود كه حفظ جان مهمتر است بايد پاسداري از جان كند.
🔻 بنابراين، به طور كلي ارزشداوريهاي ديگران تا جايي بياهميتاند كه آن ارزشي كه انسان براي آن به رأي ديگران بيتوجه است مهمتر از آن چيزي باشد كه ارزشداوريهاي ديگران را به خاطر آن به خطر مياندازد. البته مردم در اينجا متفاوتاند، كساني هستند مثل سقراط كه ارزشي كه در پي پاسدارياش هستند مهمتر از جانشان است. به سقراط هم پيشنهاد جريمة مالي شد و هم پيشنهاد فرار، اما نپذيرفت، چون ميگفت جرمي كه بدان محكوم شدهام اين است كه افكار جوانان را فاسد ميكنم، پس چنين كسي نبايد با پول آزاد شود، زيرا چگونه ممكن است كه با پرداخت پول دوباره بتوانم بروم و افكار ديگران را فاسد كنم؛ چقدر ظريفانديشي هست در اين سخنان! يا دربارة فرار هم ميگفت چگونه است كه اگر به موجب قانون من صاحب حيثيت و ثروت و غيره ميشدم قانون را ميپذيرفتم، اما به محض اينكه به موجب قانون امور منفي نصيبم شود آن را نپذيرم؟ بنابراين، وقتي انسان هر نوع كه زندگي كند بالاخره يكي را خشنود ميكند و يكي را ناخشنود، پس بايد طوري زيست كه خود دوست ميدارد.
📝 استاد مصطفی ملکیان || روانشناسی اخلاق صفحه 156 +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ #خاورمیانه رو خون ورداشته اون وقت برادران سعودی عروسی گرفتن تو ریاض!!!
▪️در ميان جنگ خاورميانه، جشنواره موسم الرياض در پايتخت سعودي برگزار شد.كه در آن جنيفر لوبيز براى اولين بار و سلن ديون و نانسي عجرم خواننده لبناني و كاميلا كابيو خواننده آمريكايي و كوبايي اجرا داشتند.
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ اثر شفافیت بر روان فقرا
📌 حالا که قضیه شفافیت درآمدی پیش اومده و حتی گامهایی برای انتشار درآمدهای دولتیها برداشته شده، خوبه که به این مساله بپردازیم که آیا شفافیت همیشه خوبه؟ مثلا فرض کنید ما از این وضعیت پیشتر هم بریم و از همین فردا سوابق مالیاتی و درآمدی همه ایرانیان روی یک سامانه بارگذاری بشه و شما بتونید بفهمید که بقیه اعضای خانواده، اساتید، همکاران، سیاستمداران، دوستان و حتی آدمهایی که نمیشناسید، چقدر درآمد دارن و چقدر مالیات میپردازن. به نظر شما این شفافیت چه پیامد اجتماعی میتونه داشته باشه؟
📌 جالبه بدونید نروژ جز کشورهایی که در حال حاضر همچین سامانهای داره. قبل از سال ۲۰۰۱ هر نروژی اگر میخواست سوابق مالیاتی فرد دیگهای رو ببینه باید یک درخواست میداد، اما از سال ۲۰۰۱ به بعد هر نروژی میتونست خیلی سریع به یک وبسایت مراجعه کرده و بفهمه که بقیه مردم نروژ چقدر مالیات میپردازن و چقدر درآمد دارند. البته این وضعیت منحصر به نروژ نیست و کشورهای دیگهای مثل فلاند، سوئد و ایسلند هم قوانینی در زمینه به نمایش گذاشتن عمومی سوابق مالیاتی دارن.
📌 حالا تو این وضعیت، احتمالا فقرا بیشتر آسیب میبینن، چون اونا میفهمن که "فقیرتر از اونی هستن که فکر میکردن" و همین مساله روی عزتنفس اونها تاثیر میذاره. به همین دلیل مطالعهای انجام شده و با بررسی پیمایشهایی که از سال ۱۹۸۵ تا ۲۰۱۳ در نروز انجام شده، تاثیر شفافیت درآمدی رو بر رضایت از زندگی و میزان شادی نروژیها بررسی کردن. نتایج اونها فرضیه بالا رو تائید کرده و نشون داده فقرا از به نمایش گذاشتن عمومی لیست احساس شرم میکنن و کودکان خانوادههای فقیر در مدرسه به خاطر عمومی بودن لیست، مورد آزار و اذیت قرار میگیرن.
📌 حرف اینه که شفافیت یکی از مباحثیه که در اقتصاد به طور عام و اقتصاد رفتاری به طور خاص خیلی در موردش بحث شده، اما همیشه نمیتونه یک گزینه سیاستی خوب باشه. واضحه که حرف این نیست که چون شفافیت بر فقرا تاثیر گذاشته باید ازش جلوگیری بشه، حرف اینه که باید نحوه ارائه و به نمایش گذاشتن اطلاعات به صورتی باشه که در عین حال که شفافیت وجود داره، پیامدهای اجتماعی مخربش کاهش پیدا کنه. مثلا تو سال ۲۰۱۴، دولت نروژ تصمیم گرفت که جستجو در سوابق مالیاتی دیگه به صورت «ناشناس» نباشه (بحث ناشناس بودن یا نبودن یکی از موضوعاتی که ادبیات گستردهای در اقتصاد رفتاری داره)، و به جای اون هر فرد میتونست در وبسایت بفهمه که چه کسی درآمدش رو سرچ کرده. وقتی ناشناس بودن حذف شد، تعداد جستجوهای الکی و از روی تفریح و یا حتی برای سواستفاده، ۸۸% کاهش پیدا کرد. آدمها همچنان به سایت مراجعه میکردن، اما این بار نه برای جستجوی درآمد دیگران، بلکه برای این که بفهمن چه کسی اونها رو سرچ کرده!
📌درسته که این یک گام عملی برای مبارزه با فساده (انتشار درآمدهای دولتیها در ایران) و در اولین گام معمولا به جزئیات مساله خیلی دقت نمیشه، اما با توجه به تاثیر بلندمدت شفافیت بر جامعه، لازمه که برنامهریزی دقیقتری برای اجرای برنامه صورت بگیره تا یک سیاست خوب در بلندمدت به یک سیاست بد مبدل نشه.
📝 زهرا موسوی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ معماریپایدار
● عکس هوایی یزد : ۱۳۳۵
● عکس هوایی یزد : ۱۴۰۲
● و حیاط مرکزی هایی که باقی مانده و هنوز کار میکنند...
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ شاه ایران و پرزیدنت امریکا: دوستان استراتژیک یا دشمنان مخفی؟
➕رابطهای که سرنوشت ایران را تغییر داد: شاه، نیکسون و توافقات پشت پرده از تخت طاووس و کاخ سفید.
● متن: معین فرخی، علی بندری
● ویدیو: نیما خالدیکیا +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ چشم تاریخ
🔻آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی بلافاصله پس از کودتای28مرداد طی تلگرافی بازگشت شاه به قدرت را به وی تبریک گفت. وی کمتر از ۳ هفته پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرنگونی دولت محمد مصدق در گفتگو با روزنامه مصری اخبار الیوم دیدگاههای خود را درباره دولت مصدق و کودتای ۲۸ مرداد تشریح کرد. او اشتباه بزرگ مصدق را تلاش برای برقراری جمهوریت شمرد و گفت: «مصدق برای برقراری جمهوریت میکوشید. او شاه را مجبور کرد ایران را ترک کند؛ اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد برگشت. ملت شاه را دوست دارد.»
🔻کاشانی در جواب روزنامهٔ مصری که پرسیده بود آیا عقیده دارید مصدق مستحق همین سرنوشتی بود که به او رسید؟ گفت: «خداوند عادل است و آن چه امروز بر مصدق گذشتهاست نتیجهٔ عدل خداوندی است.» او همچنین در این مصاحبه مصدق را به مرگ محکوم کرد: «این مصدق راه را گم کرده و مستحق چنین عاقبتی بودهاست. تمام هم و غم او این شده بود که مردم فریاد بزنند زنده باد مصدق. مصدق به من و کشورش خیانت کرد. طبق شرع شریف اسلامی مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشورش خیانت کند مرگ است.»
🔻آیت الله کاشانی در ادامه این گفت و گو، محمد مصدق را به داشتن جنون متهم کرد: «مصدق برای کشور کاری نکرد. نه یک خرابی را تعمیر کرد نه خیابانی را افتتاح کرد نه خزانه را نجات داد و نه ملت را متحد ساخت. حتی در مورد نفت که او ادعا داشت صاحب فکر ملی ساختن میباشد اگر این اتحادی که من در صفوف ملت بوجود آوردم نبود هرگز ملی نمیشد. او خیانت کرد. به من و کشور خیانت کرد. قبل از این که من با مصدق مخالفت کنم، ملت با او بود ولی پس از این که من با او مخالفت کردم ملت از دور او پراکنده شدند. مقام و کرسی صدارت مصدق را مسحور کرده بود. او دستخوش نوعی جنون شده بود.»
➕جالب این جاست که با وجود طرفداری آیت الله کاشانی از پادشاهی پهلوی و کودتای «آمریکایی» 28 مرداد، بزرگراهی به نام او در تهران وجود دارد ولی هیچ کوچهای به نام دکتر مصدّق وجود ندارد!
📝 محمدرضا سرگلزایی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ روایت بیماری تا مرگ محمدرضا شاه
➕ چندین سال قبل از وقوع انقلاب در ایران، محمدرضاشاه به سرطان مبتلا شد. اما نه تنها از او این مساله را پنهان کردند، بلکه تا مدتها بیماری شاه اشتباه تشخیص داده شد.اما دلیل بیماری او چه بود؟ و آیا وقوع انقلاب به آوارگی، تشدید بیماری و مرگ او سرعت بخشید؟ این مستند کوتاه به دلایل بیماری و نقش اطرافیان شاه به خصوص عبدالکریم ایادی، پزشک مخصوص شاه پراخته است. همچنین به روند درمان و اشتباهات متعدد پزشکی در تشخیص بیماری محمدرضاشاه که در نهایت منجر به مرگ او شد، پرداخته است... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ حکومت دینی؛ امکان یا امتناع؟
➕ حکومتها را به استبدادی و دموکراتیک تقسیم میکنند. نوع سوم در تصور نمیگنجد؛ زیرا حکومتها یا در فرایندی آزاد و بدون فیلترهای ایدئولوژیک یا طبقاتی یا حزبی شکل میگیرند و استمرار مییابند یا با دخالت عواملی که همه یا بخشی از آزادیهای سیاسی جامعه را نقض میکنند. در نظامهای دموکراتیک، لاجرم غلبۀ کمّی و کیفی با نهادهای انتخابی است و نیز همۀ مسئولیتها زمان محدود و قلمرو معین(تفکیک قوا) دارد. اما در نظامهای استبدادی(از اُلیگارشی و آریستوکراسی تا خودکامگی فردی)، مسئولیتهای انتصابی دست بالا را دارند و زمام امور در دست اقلیتی مقتدر و منسجم است.
➕ اینکه در جهان امروز حکومت دموکراتیک وجود خارجی دارد یا نه، و اینکه کدامیک از این دو نوع حکومت، به نفع شهروندان است، سخن دیگری است. در اینجا سخن من این است که دین نه با دموکراسی سازگار است و نه با استبداد. بنابراین حکومت موصوف به دینی باید قادر به تولید نوع سومی از حکومت باشد که به نظر ناممکن میآید؛ مگر از رهگذر بازی با الفاظ. هیچ کس مانند شیخ فضل الله نوری، درست و صریح و شجاعانه دربارۀ ناهمدلی دین با دموکراسی سخن نگفته است. خلاصه و عصارۀ سخن او در لوایح و سخنرانیهایش این است که در دموکراسی، مردم(به قول او: نجار و بقال و خباز) تصمیم میگیرند نه خدا و نمایندگان او. از درون دموکراسی گاهی قانونهای بیرون میآید که دین نمیتواند از هزار فرسنگی آن عبور کند؛ مانند پوشش آزاد و آزادی بیان و نقد، یا حقوق برابر میان زن و مرد یا میان مسلمان و غیر مسلمان، یا ازدواجهای غیر شرعی یا همجنسگرایی یا آزادی هر شغلی که جامعه پذیرای آن است، مانند مشروبفروشی.
➕ اما آب دین با استبداد هم در یک جوی نمیرود؛ به یک دلیل بسیار ساده و بسیار مهم و بنیادین: حکومتها از تصرف در اموال عمومی و منابع ملی ناگزیرند و این تصرف قطعا باید با رضایت یکیک صاحبان اصلی اموال(شهروندان) باشد؛ وگرنه تصرف عُدوانی و حرام بیّن و دزدی در روز روشن است، اگرچه آن مال دزدی در نیکوترین وجه مصرف شود. به حکم شرعیِ «الناس مسلطون علی اموالهم» هیچ کس حق ندارد در اموال مردم تصرف کند، مگر با رضایت آنان. کسب رضایت مردم نیز تنها از راه انتخابات آزاد و بدون نظارتهای حکومتپسند ممکن است.
از این رو «حکومت دینی»، مفهومی تناقضآمیز و ناممکن است، مگر در یک صورت: انسانها را صغیر بشماریم و حق شرعی آنان را بر اموالشان انکار کنیم و اذن ولیّ را در مصرف اموال عمومی، بدون رضایت قلبی صاحبانشان کافی بدانیم، که در این صورت پذیرفتهایم که حکومت دینی، حکومت اقلیت مدعی بلوغ بر اکثریت متهم به صغارت است. تناقض دیگر در مفهوم «حکومت دینی»، در حوزۀ کارکرد دین پدیدار میشود: حکومت دینی، دین حکومتی به بار میآورد و دین در مقام فرمانروایی بر کالبد جامعه، از عهدۀ هیچیک از رسالتهای بنیادین ادیان، مانند تربیت اخلاقی و معنوی مردم، برنمیآید و بهتدریج جامعه از حضور نهادی معنویتگستر و مدافع عدالت و اخلاق و انصاف و مخالف زورگویی و استبداد محروم میشود.
➕ به گمان من اگر دین را مجبور به قبول یکی از انواع حکومت کنند، به دموکراسی مایلتر است؛ زیرا تنها این نوع حکومت است که شرعاً حق تصرف بر همۀ امکانات مادی و معنوی کشور را دارد؛ اگرچه در این فرایند، گاهی برخی شرعیات جزئی، مغلوب عرفیات زمانه میشود که برای آن نیز میتوان وجه شرعی یافت.
➕ آری؛ ممکن است کسانی به تحقق حکومت دینی در گوشهای از تاریخ اسلام(مانند زمان پیامبر و اصحاب ایشان) استدلال کنند و بگویند بهترین دلیل بر امکان حکومت دینی، تحقق آن در دروههایی از تاریخ است. من در کتاب دیانت و عقلانیت، بهتفصیل توضیح دادهام که اولا ماهیت سرپرستی پیامبر(ص) بر مدینه و امام علی(ع) بر سرزمینهای اسلامی، انطباق حداکثری بر عرفیات زمانه داشت؛ عرفیاتی که متاسفانه در دستگاه فقهی ما تبدیل به شرعیات ابدی شد. ثانیا آن بزرگواران حکومت را بخشی از رسالت الهی خود نمیشمردند و تنها به دلیل اقبال حداکثری مردم به آن تن دادند. ثالثا اگر حکومت را هم شأنی از شئون نبوت یا امامت بدانیم، تسری آن به غیر پیامبران و امامان، نیازمند دلایل محکمتری است.
📝 زنده نام رضا بابایی
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ مردمی که کتاب نمی خوانند:
1️⃣ از حقوق شهروندی خود و دیگران ناآگاه هستند
2️⃣ نمی دانند جهل چیست
3️⃣ استعداد پوپولیست شدن را پیدا میکنند
4️⃣ مستعد پذیرش شایعات هستند
5️⃣ در همه زمینه ها، اظهارنظر میکنند
6️⃣ زمینه های تداوم اقتدارگرایی را فراهم میآورند
7️⃣ تعریفشان در خصوص زندگی، از غرایز انسانی فراتر نمیرود
8️⃣ منافع خود را به خوبی تشخیص نمیدهند
9️⃣ حکومت ها را خوشحال میکنند
🔟 باعث میشوند که نظام حزبی در یک کشور شکل نگیرد
▪️دکتر محمود سریعالقلم +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ نظام سیاسی در جامعهی فروپاشیده، "دغدغهمندی" افراد را تبدیل به "غر زدن" میکند. چرا؟
➕ … بدترین حالت برای جامعهی ما، روی آوردن اعضای جامعه به غرزدن و منفیبافی است که نشان از «فروپاشی اجتماعی» در جامعهی ما دارد … «منفیبافی» پیآمد «غر زدن»های بیحاصلی است که وقتی افراد در یک جامعه نسبت به «دغدغهمندی»هایشان پاسخ نگیرند اتفاق میافتد …
➕ … «غر زدن» دارای چهار عنصر مفهومی است:
➖نارضایتی
➖اعتراض
➖خشم
➖آهسته سخنگفتن
➕بنابراین «غر زدن» پیآمد نارضایتی اجتماعی است که در آن «سرمایه اجتماعی» به بازی گرفته شده است یعنی از سرمایهی اجتماعی به عنوان «ابزار»، و نه «هدف» توسط نظام سیاسی استفاده میشود …«دغدغهمندی» که ناشی از اذهان معطوف به لزوم اصلاحات در جامعه به نفع همگان است وقتی به «مطالبهگری» تبدیل میشود اما پاسخ نمیگیرد و گاه در نطفه خفه میشود آرامآرام تبدیل به «غر زدن» میشود …
➕... آدمهای دغدغهمند،«فردیتگرا» هستند نه «فردگرا»، یعنی با خود گفتوشنود میکنند در ضمن اینکه در جمع حضور دارند. فردیتگرایی یکی از حلقههای مفقوده در جامعهی ما در مسیر تحولات و تغییرات اجتماعی است.... در «سطح خرد»، اگر دغدغهمندی یک زن از سوی شوهرش فهم نشود تبدیل به غر زدن میشود. در «سطح میانه»، اگر تربیت و فضای لازم برای بروز و ظهور دغدغهمندی دانشآموزان یا دانشجویان از سوی نهادهای آموزشی تدارک دیده نشود، اثر منفیاش در سطح خرد بازتولید میشود. در «سطح کلان»، ساختارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در مصداقبخشیدن و تحقق «دغدغهمندی» بر اساس رویکرد «برساختگرایی» (Reconstructionism) مسئولند اگر به ذهنها و گروهها و نهادها اجازهی بروز دغدغههایشان را ندهند این آفت از طریق سطح میانی به سطح خرد منتقل میشود و میبینید که صدای زن به گوش شوهر در خانه و نیز صدای پدر و مادر به فرزندانشان نمیرسد …
➕ … ساختارها نقش کلیدی دارند. اگر در نظام سیاسی، مشارکت واقعی اعضای جامعه (نه به صورت بسیج تودهای و نه به صورت گلهی گوسفند با هدایت چوپان) به صورت دیالکتیکی و سنتزآفرین شکل نگیرد الگوهای رفتاری قبلی بازتولید میشوند و جامعه به سمت فروپاشی بیشتر سوق پیدا میکند …نظام سیاسی در ایران مانع شکلگیری «زبان»ی مبتنی بر جملات کوتاه و قابل فهم برای همه شده است زیرا زبانهای غنایی و حماسی و هیجانی را میپسندد …
▪️ گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی سطح دغدغهمندی شهروندان در گفتوگو با احمد بخارایی و سید جواد میری | منتشرشده در شمارهی ۵۹۴۲، شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ گره خوردن سرنوشت ما و ملت کرهشمالی
➕ سفر سال ۱۳۶۸ آیتالله خامنهای رئیسجمهور جمهوری اسلامی به کشور دوست و برادر کره ی شمالی!
▪️پی نوشت: دشمن مشترک رمز بقای چپ هاست! و چه سرنوشت مشترکی داریم ما دو ملت!!!
▪️ویدیو از کانال جناب گاو
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ نوستالژی و نورولوژی
➕ نوستالژی، حس یا هیجان نیرومندی است که با اتفاقاتی که شباهتی به تجربیات گذشتۀ شخص دارند به وجود می آید. آهنگ های آشنا، بوها و دیگر چیزهایی که گذشته را به یاد می آورند احساسات نوستالژیک را تحریک می کنند.نوستالژی اغلب با تحریکات حسی است که رها می شود، یعنی همان که مثلاً بویی به مشاممان می خورَد یا آهنگی می شنویم، که اولی حس بویایی است و دومی حس شنوایی. اما این احساسات گاهی با “گفت و گوها” هم می توانند رها شوند، یا حتی با یادآوری خاطرات بخصوص.
گاهی هم با اتفاقات غیرمنتظره است که این رها شدن اتفاق می افتد و گاهی بعضی بدبختی ها آن را در مغزمان رها می سازند. و گاهی برای این به نوستالژی متوسل می شویم که شاید در عالم بدبختی مان خود را اندکی خوشبخت احساس کنیم.
📌مغز و نوستالژى :
➕ نوستالژی، فعالیت چند ناحیه از مغز را افزایش می دهد، که با افزایش جریان خون و سوخت و ساز آن نواحی مشخص می شود. یعنی وقتی احساس نوستالژی می کنیم چند ناحیه از مغز به فعالیت می افتند. افزایش جریان خون در هر جای مغز و افزایش فعالیت سوخت و سازِ آن نشانۀ این است که آن ناحیه به فعالیت در آمده است و دارد وظیفۀ مخصوص خود را انجام می دهد. کسانی که آهنگی گوش می کنند که آنها را شدیداَ دچار حس نوستالژیک می کند، شیار تحتانی از قسمت پیشانی مغز آنها و همچنین مخچه و قسمتی به نام اینسولای مغزشان فعال تر از زمانی است که آهنگ گوش می کنند اما حس نوستالژی در آنها ایجاد نمی شود.
➕ نکتۀ جالبی هم كه اینجاست. اشخاصی که از لحاظ شخصیتی ، افرادی حساس و عاطفی هستد و زود غمگین می شوند، تمایل بیشتری به نوستالژی دارند. اما این بدآن معنا نیست که نوستالژی ربطی به افسردگی یا هر اختلال عاطفی دیگر دارد. بعضی ها نه افسرده هستند و نه اختلال عاطفی دارند، اما چون حساس و عاطفی هستند بیشتر دچار نوستالژی می شوند. در یکی از مطالعات هم دیده شده که نوستالژی با انعطاف پذیر بودن اشخاص بی ارتباط نیست. هر کس انعطاف پذیر باشد بیشتر دچار نوستالژی می شود.
📌چرا نوستالژی حس خوبی است ؟
➕ وقتی احساس نوستالژی می کنیم، قسمت هایی در مغز که به مراکز پاداش معروف هستند به فعالیت می افتند. یعنی همان سوخت وساز و جریان خونشان بالا می رود. اینها این قسمت ها هستند : هیپوکامپوس، نواحی تگمنتال ونترال، و ونترال مخطط. آن که گاهی حتی آهنگی می شنویم که قبلاً آهنگ دلخواه ما نبوده، اما الان که آن را می شنویم احساس نوستالژی می کنیم، به خاطر همین است. یعنی به خاطر این است که مراکز پاداش فعال می شوند. این مراکز با هر چیزی فعال شوند حس خوشایندی به انسان دست می دهد. این هم که گاهی حتی مثلاً آهنگ های معمولی می توانند آن مراکز را فعال کنند، و ما را دچار نوستالژی کنند، ظاهراً به خاطر این است که این ها متعلق به گذشته ای هستند که آن گذشته برای ما خوشایند است. از طریق به یاد آورن آن گذشته است که آن مراکز را فعال می کنند.
➕ وقتی گذارت به تالار ورودی جایی می افتد که قبلاً مدرسه ات بوده یا با اتوموبیل از جایی رد می شوی که قبلاً در نزدیکی آنجا منزل داشتی، اینها مرکزهای پاداش مغز را تحریک می کنند و منجر به حس نوستالژی می شوند. این حس های خوش در پاسخ آن چیزهایی ایجاد می شود که گذشته را به یاد ما می آرند، به شرطی که اتفاقاتی که در آن گذشته برایمان افتاده است اتفاقات مثبتی باشد، یا اگر هم مثبت نیست خنثی باشد. اگر آن تجربه ها ناخوشایند و منفی باشند ایجاد نوستالژی نمی کنند. نوستالژی می تواند استراتژی عاطفی مفید یا مضری باشد.
➕ حس خوشی که با نوستالژی ایجاد می شود، می تواند شخص را در برابر یأس ها و حتی اضطراب هایی که بعضی وضعیت ها برایش ایجاد می کنند محافظت کند. وقتی نوستالژی به عنوان یک استراتژی برای مقابله با وضعیت ها به کار گرفته شود، شخص می تواند احساسات مربوط به نوستالژی را با گوش کردن به آهنگ های آشنا، نگاه کردن به عکس های قدیمی، یا رفتن به محیط های آرامبخش گذشته رها سازد.
➕اما از آنجا که حس نوستالژی به راحتی می تواند تحریک شود، ممکن است شخص خودش را به آن معتاد هم بکند. کلاً هر فعالیتی که بتواند مراکز پاداش مغز را فعال کند، می تواند اعتیادآور باشد. باری، نوستالژی می تواند صورت افراط پیدا کرده و حکم چوب زیر بغل را برای شخص پیدا کند و آنگاه که مشکلات زندگی خارج از حد تحمل می شود، حس های مثبت نوستالژی جانشینی برای زندگی کردن در زمان حال شود.
▪️این یادداشت، ترجمۀ نسبتاً آزادی از این مقاله است:
Noriuchi M, et al. Memory and reward systems coproduce ‘nostalgic’ experiences in the brain. Soc Cogn Affect Neurosci. 2016 Jul;11]
📝عباس پژمان +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ چنار امامزاده عباسعلی | امامزاده دروغین اندرونی شاه
➕داستان چنار عباسعلی یا چنار مقدس یا چنار امامزاده عباسعلی از اتفاقات عجیب اما واقعی دوران ناصرالدین شاه قاجار بوده. امامزاده دروغین اندرونی شاه قاجار که با نقشه و همفکری روحانی و مشاور دربار ساخته شد.چنار امامزاده عباسعلی یک چنار کهنسال در تهران بود که با حیله شاه قاجار تبدیل به چنار مقدس شد و تا سالها زنان حرمسرای ناصرالدین شاه در کاخ گلستان به این درخت دخیل میبستند و زیارتنامه میخوندند و نذر میکردند.تهران شهر چنارها لقب داشته و از این دست چنارهای کهنسال تهران کم نبودند که با خرافات و داستانهای جعلی تبدیل به چنار مقدس شده بودند.ماجرای چنار عباسعلی در خاطرات خصوصی ناصرالدین شاه و خاطرات دوستعلی خان معیرالممالک نوشته شده و در این ویدیو داستان چنار امامزاده عباسعلی، امامزاده دروغین اندرونی شاه رو براتون گفتیم. +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ محمود سریعالقلم: دولت به جای نگرانی از تعاملات بینالمللی، رشد اقتصادی را در اولویت قرار دهد.
➕وی معتقد است مشکلات اقتصادی نقش مهمی در ایجاد پیوند میان دولت و مردم دارند، اما این زمانی محقق میشود که دولت به جای نگرانی از تعاملات بینالمللی، رشد اقتصادی را در اولویت قرار دهد.
➕او به تجربههای جهانی از جمله عملکرد آنجلا مرکل پس از بحران ۲۰۰۸ و تعامل دولت آمریکا با بخش خصوصی اشاره کرد و گفت کشورهایی که به بخش خصوصی میدان میدهند، نوآوری و رشد بیشتری دارند.
➕وی اشاره کرد که تغییر افکار و رویکردها میتواند منجر به تغییر تصمیمگیریها شود و در ایران، اگر تصمیمسازی مشترک میان دولت و بخش خصوصی صورت گیرد، به نفع کشور خواهد بود.
➕مشکلاتی مانند دخالت دولت در قیمتگذاری، نوسانات ارز و سیاستهای غیرقابل پیشبینی، موانعی برای فعالیت بخش خصوصی هستند. در نهایت، سریعالقلم معتقد است که تغییرات در ایران معمولاً نه از طریق استدلال و آمار، بلکه با بروز بحرانها رخ میدهد... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ آنچه برای توسعه کشور لازم است!
▪️ چرا برخی کشورها توسعه می یابند و برخی دیگر درجا می زنند یا حتی عقبگرد می کنند؟
🔻قطعاً توسعه یک امر اتفاقی نیست، بلکه لوازمی دارد که با وجود آنها توسعه میسر بوده و بی آنها، محال است. در این نوشتار، 6 اصل لازمه توسعه جوامع را آورده ام ، هر چند که ادعایی برای کامل بودن این فهرست ندارم ولی بر این باورم که آنچه در پی می آید، شش ضلعی حداقلی توسعه است که بدون آنها، توسعه ای در کار نخواهد بود.
🔻 هر کدام از این موارد را نیز می توان مستقلاً مورد بررسی قرار داد و مصداق و عدد و رقم برایشان آورد ولی در این نوشتار، صرفاً کلیات را مطرح می کنم.
1️⃣مدیریت علمی
حرف اول را در دنیای امروز علم می زند. وقتی پذیرفته ایم برای مربیگری یک تیم فوتبال، به دانش روز فوتبال نیاز است یا برای درمان یک سرماخوردگی ساده باید سراغ دانش پزشکی رفت یا نگهداری از ماهیان داخل آکواریوم دانش خاص خود را می طلبد، چگونه می توان برای اداره یک کشور، بی نیاز از علم و مدیریت علمی بود؟!
لازمه بهره مندی از مدیریت علمی نیز این است که اولاً حکومتگران به مدیریت علمی و اصل تخصص حکمرانی باور داشته باشند و ثانیاً از مدیران دانش گرا برای اداره کشور بهره بگیرند.
کشوری که مدیریت علمی نداشته باشد، ناچار باید درگیر آزمون و خطا شود یا چیزهای دیگری را جایگزین علم نماید، مانند شعارگرایی، هیجان های کاذب و مرید پروری؛ بدیهی است که با این جایگزین ها نمی توان روی توسعه را دید.
2️⃣ تطابق
"تطابق خواست های مردم و سیاست های حکومت"، نکته کلیدی در موفقیت جوامع است.
تطابق، دایره بسیار وسیعی را شامل می شود. از طرز لباس پوشیدن تا سیاست خارجی.مردم باید خودشان را در حکومتگران و کارهای آنان شریک ببینند. اگر در جامعه ای باورهای غالب، سبک زندگی، معیشت، موسیقی، سفر، لباس و تفریحاتِ عموم مردم به گونه ای باشد ولی حکومتگران جور دیگری دیکته کنند ، آن جامعه فاقد تطابق است. مثال ساده "عدم تطابق" این است که اکثر مردم در خانه ها و خودروهای شان، نوع خاصی از موسیقی را گوش می کنند که در تلویزیون ملی شان، ممنوع است یا مردم کشوری درباره نوع روابط خارجی، یک رأی داشته باشند ولی حکومتگران خلاف آن عمل کنند.
نتیجه عدم تطابق، "اصطکاک" است و نتیجه اصطکاک نیز، کندی حرکت، بالا رفتن تب و نهایتاً آتش سوزی است.
3️⃣ اعتماد
"اعتماد" نیز از لوازم پایداری و توسعه جوامع است: اعتماد مردم به یکدیگر، اعتماد مردم به حکومت و حاکمان و اعتماد حکومتگران به مردم. مهمترین عامل ایجاد اعتماد عمومی عملکرد خود حاکمیت در حکمرانی است که با ایجاد ساختارها و سیاست های واقع گرایانه و عمل به آنها میتواند اعتماد عمومی را افزایش دهد .
وقتی اعتماد نباشد، "بدبینی" جای آن را پر می کند. در جامعه بدبین، همکاری شکل نمی گیرد و جامعه بدون همکاری رشد نمی کند.
در چنین جامعه ای، شایعه، جای خبر را می گیرد و هر اتهامی اعم از روا یا ناروا به ویژه علیه شخصیتها و حکومتگران، باور پذیر می شود و گسترش می یابد و بی اعتمادی را تشدید می کند.
4️⃣ امید
لازمه دیگر توسعه جوامع، وجود "امید" در جامعه است. جامعه خالی از امید، مُرده متحرک است و از مرده نمی توان انتظار امید داشت.
مردم باید به فردای خود و فرزندان شان امیدوار باشند که اگر نباشند،کارهایشان معطوف به آینده نخواهد بود بلکه همه درگیر امروز و نان امشب شان هستند.جامعه ناامید، میدان جنگ عمومی برای بقا خواهد شد و تمام توان افراد جامعه، صرف دست اندازی به دیگران و دفاع از خود در برابر حملات آنها می شود.در چنین جامعه ای، مهاجرت اپیدمی می شود و هر که بتواند خود و نسل اش را نجات دهد، از کشور خارج می شود.
5️⃣ مشارکت
"مشارکت در اداره امور کشور" نیز از لوازم اصلی توسعه پایدار است. مردم باید خود را در تصمیم گیری ها و اداره امور کشور، سهیم و مؤثر بدانند و این مشارکت را با تمام وجود حس کنند.
مردم باید یقین داشته باشند که اگر نظری دارند، می توانند آن را در قالب های مدنی مانند احزابی که خودشان تشکیل می دهند، پیگیری کنند و در نهایت، آنچه امروز در ذهن شان می گذرد را بتوانند با دیگران به اشتراک بگذارند و در زمانی معقول در کشورشان، عملیاتی کنند نه این که آراء و دیدگاه های مردم، در حکم آرزوهای محال باشد.
فقدان مشارکت، به انزوا و بی تفاوتی مردم می انجامد و کشوری که مردمانش منزوی و بی تفاوت باشند، هرگز روی توسعه نخواهد دید.
6️⃣شفافیت
"شفافیت" نیز از لوازم دائمی یک جامعه بالنده و توسعه گراست. جریان آزاد اطلاعات، دسترسی عمومی و آسان به اطلاعات و پاسخگویی قابل راستی آزمایی، بسترهای اجتناب ناپذیر شفافیت هستند.جامعه غیرشفاف، مانند خودرویی است که شیشه های آن گل آلود و کدر شده اند؛ سرنوشت این خودرو، حادثه و واژگونی است.
📝 دکتر جعفر محمدی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ داستان زندگی حسن طهرانی مقدم
موساد چگونه معمار برنامه موشکی ایران را ترور کرد؟
➕صدای انفجار مهیب در ظهر بیست و یکم آبان، غرب تهران را بشدت لرزاند. ابر عظیم دود از پادگان ملارد به آسمان برخاست. تصاویر ماهوارهای بعدها نشان داد که انفجار چنان قدرتمند بوده که تقریباً تمام پایگاه موشکی با خاک یکسان شده است. در آن روز، حسن طهرانی مقدم، معمار اصلی برنامه موشکی ایران، به همراه شانزده نفر از همکارانش جان باخت.کشته شدن طهرانی مقدم، که از او به عنوان "پدر موشکی ایران" یاد میشود، ضربهای سنگین به برنامه دفاع موشکی کشور بود. مردی که در طول سه دهه، ایران را از یک واردکننده سلاح به یکی از قدرتهای موشکی منطقه تبدیل کرده بود، در حالی جان باخت که به گفته همکارانش در آستانه دستیابی به یک پیشرفت مهم در صنعت موشکی قرار داشت. در حالی که مقامات ایرانی در ابتدا این واقعه را یک "حادثه" در حین جابجایی مهمات معرفی کردند، رسانههای بینالمللی از همان ساعات اول از یک عملیات پیچیده موساد سخن گفتند.واقعیت چه بود؟... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ ملاقات دو سرباز اسیرِ ایرانی و عراقی بعد سالها در کشور کانادا !!!
● دنیا جای کوچکیست ، با هردست بدی با همون دست پس میگیری ...دنیا خیلی کوچک و بی ارزشه تا میتونید به هم عشق بورزید و به هم محبت کنید، چون تنها همین باقی خواهند ماند./ بی بی سی فارسی
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ حاج قربان سلیمانی استاد موسیقی محلی ایران
➕ در این برنامه حاج قربان سلیمانی، نسل هشتم از بخشیهای شمال خراسان از زندگی خود میگوید؛ از دوران نوجوانی و آغاز فراگیری ساز دوتار تا آخرین کنسرتش در رویال فستیوال هال لندن. این برنامه شرح زندگی و خصوصیات بخشیها از زبان بخشی حاج قربان سلیمانی است.کنسرت او و علیرضا سلیمانی در فستیوال نواهای جاویدان در لندن در پاییز سال ۱۳۷۹ به دعوت موسسهی هنری «نوا» در سالن رویال فستیوال هال اجرا شد.... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ چطور در ۲۰ ساعت یک مهارت جدید را یاد بگیریم؟
▪️یادگیری مهارت +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ نسبت انسان توانمند و توسعه
▪️ "چرا سلامت روانی ما از استانداردهای جهانی پايين تر است؟"
▪️پاسخ دردمندانه دكتر محسن رنانی را با دقت بشنويد!
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ به ياد استاد داوود فيرحي در چهارمين سال فقدانش
🔻 استاد داوود فيرحي، پژوهشگر حوزه و انديشمند علوم سياسي بيش از چهار سال است که دنيا را واگذار کرده است. فقدان او موجي از گفتگو و بحث را در جامعه انديشه اي ايران برانگيخت، برخي در نقد او و بسياري در ستايش انديشه هاي او بسط سخن دادند، اما فيرحي چه مي گفت و چه مي خواست و بدنبال کدام غايت رهسپار بود؟ بسياري به درستي مي گويند که فيرحي بدنبال نسبت سنجي فقه و دنياي مدرن بود؛ آنگونه که در "قدرت، دانش و مشروعيت " کوشيده بود تا ريشه هاي تاثير گذاري قدرت بر نص و سنت را واکاوي نمايد و نشان دهد چگونه قدرت مي تواند برمنابع تاثير بگذارد. فيرحي در قدرت، دانش و مشروعيت بدنبال آن بود که ميزان تاثير شمشير يا به تعبير امروزي قدرت و عوامل ديگر را بر دانش واکاوي نمايد، او سپس کوشيد اين تجربه را به دنياي معاصر تسري دهد، به اين خاطر بنيان پژوهش هاي خود در انقلاب مشروطه را بر شناخت دقيق عناصر توليد دانش و قدرت گذاشت.
🔻علت آن نيز آشکار بود زيرا مشروطه از دوره هاي درس آموز تاريخي ملت ايران است که مي تواند درسهاي بسياري براي جامعه ي ايراني داشته باشد، اما با اين همه، هم چنان زواياي بسياري از آن پنهان مانده است.
🔻فيرحي کوشيد، با مطالعه دقيق تاريخ معاصر و کنکاش پيرامون اصطلاحات نو آمده راهي در اين ميانه بگشايد، به اين خاطر به شرح تنبيه الامه ميرزا حسين ناييني همت گماشت. پيش از او آيه اله محمود طالقاني نيز شرح مختصري بر اين کتاب با عنوان حکومت در اسلام نوشته بود. داوود فيرحي از پس سالها با بازگشت به ناييني کوشيد نشان دهد اسلام به مثابه آيين مي تواند با حدف و اصلاح خوانش هاي غيرحقوق بشري و با تاکيد بر خردمندي انسان، بسان درختي پر شکوه ريشه در سنت داشته باشد و در همان حال شاخ و برگ هايش در هواي مدرنيته رشد و نمو کند.
🔻بنابراين در شناخت ريشه هاي فکري فيرحي بايد او را استمرار مراجع نجف در عصر مشروطه، ادامه محقق ارجمند ميرزا حسين ناييني و آيه اله سيد محمود طالقاني در دوران معاصرناميد. او بسان اسلاف خود مي کوشيد نسبتي از مفاهيم مدرن را با لايه هايي از فقه شيعه پيوند بزند. فيرحي مي انديشيد که تجربه هاي فقهي و ديني ما داراي اين ظرفيت هست که مفاهيم مدرن را درخود بازنمايي نمايد و بر اساس شناختي که از جامعه ايراني داشت گمان مي کرد چنانچه اين نسبت به درستي تبيين شود، ميتوان اميدوار بود که جامعه ايراني در تلاقي سنت و مدرنيسم با حفظ لايه هايي از سنت به ديدار مدرنيسم برود و باور داشت با نگهداري هويتهاي ديني و فرهنگي جامعه ايراني آينده روشنتري را در برخورد با مدرنيسم خواهد داشت.
🔻به همين خاطر مفاهيمي مانند مساوات، آزادي، استبداد و حکومت مشروطه را در ترازوي فقه سنجه مي کرد. فيرحي بسان ناييني و طالقاني مي کوشيد نشان دهد فقه شيعه توان روز آمد شدن را دارد و مي تواند پاسخگوي مشکلات جامعه باشد، به اين جهت آنگونه که ناييني در تنبيه الامه مي خواست نسبتي از فقه را با نسبتي از دنياي مدرن پيوند دهد و از اين رهگذر بين سنت و مدرنيسم آشتي بر قرار نمايد، فيرحي نيز در اين مسير گام بر ميداشت. استاد داوود فيرحي در کتابهايش(فقه و حکمراني حزبي، فقه و سياست و تاريخ تحول دولت و ...)مدام در پي راهي بود تا از تصادم سنت و مدرنيسم در ذهن جامعه ايراني بکاهد، و در پي آن بود که جامعه ايراني به گونه اي منطقي با حفظ داشته هاي خود به ديدار مهمانان نو آمده برود؛ توجه به ادبيات فيرحي نشانگر آن است که او در سالهاي پايان زندگي کوتاهش به قرارداد در زندگي اجتماعي مي انديشيد؛ ديدگاهها و انديشه هايش درباره نوع حکمراني پيامبر (ص) و ماهيت حکمراني ايشان و تاکيد بر اينکه پيامبر(ص) در طول زمامداري دهها قرارداد با قبايل مختلف منعقد کرده است،نشان مي دهد که فيرحي در طول سالها ممارست و تلاش فکري در حوزه سنت و پژوهش در دنياي جديد به حکمراني مبتني بر قراردادي که مورد توافق همه شهروندان باشد رسيده بود و معتقد بود، قرارداد مي تواند منجر به حکمراني مورد تاييد شرع و عرف شود و در نهايت قانوني که مورد توافق همگان باشد را در اين مسير راهگشا ميدانست.
🔻به اين خاطر به نظر مي آيد فيرحي در پي آن بود تا نشان دهد که قرارداد مي تواند نوعي حجت شرعي براي متدينين و در همان حال نوعي الزام اجتماعي براي شهروندان مدرن باشد و به اينگونه ضمن پاسداشت شرع، ملاکي براي التزام در دنياي مدرن را به دست دهد تا دغدغه ي صد و بيست ساله جامعه ايراني را بر طرف نمايد(براي تفضيل اين مطلب مي توانيد به کتاب پيامبري و قرارداد که به تازگي از درس گفتارهاي استاد منتشر شده است نگاه کنيد)شايد تصور کنيد اين انديشه ها را ممکن است دهها انديشمند ديگر نيز نشر...
📝 دکتر احسان مکتبي
▪️ادامه اینجا
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ کا گ ب و مرگ میلیونها نفر از مردم شوروی
➕ در این ویدیو درباره کا گ ب حرف میزنم. همچنین به دیگر سازمانهای اطلاعاتی مخوف دورهی شوروی میپردازم که مسئول مرگ میلیونها نفر بودن.. +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ سنگنگارههای کرتیر | داستان معراج و نفوذ یک موبد بزرگ
➕ در دل تاریخ ایران باستان، نامی پُرآوازه نقش بسته که سرنوشت آیین زرتشتی را دگرگون ساخت. کرتیر، موبد برجسته دوران ساسانی، مردی که هم با سیاستمداران همدورهاش و هم با آیینها و ادیان دیگر درآویخت و دین مزدیسنا را به اوج رساند. در این ویدئو، به بررسی نقش و تأثیر کرتیر از دوران اردشیر تا نرسی میپردازیم و داستان سنگنگارهها و کتیبههای او را روایت میکنیم. با ما همراه شوید... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ همهی گروه های خونی در ۳ دقیقه!!
▪️به زبان ساده +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی