🔸️ در این برگه گرد هم آمده ایم تا پیرامون ایرانشهر و دین مزدیسنا سخن گوییم؛ پیرامون میهنی اهورایی که در اشغال گماشتگان اهریمن است و دینی باستانی که ما را به یاری اهورامزدا در نبرد با اهریمن فرا میخواند. 📜 فهرست اصلی: t.me/AshemVohu2581/66
🔸 آیا کورشنامهی گزنفون، همان گونه که برخی ادعا میکنند، از روزن تاریخی بیاعتبار است؟
🔸 پاسخ این پرسش، در برگههای 40 تا 57 از کتاب "یونانیان و بربرها" (پوشینهی نخست)، نوشتهی جناب امیرمهدی بدیع، داده شده است. این کتاب را در زیر قرار میدهم.
🔸 بخوانیم و بیاندیشیم...👇
🔥 @AshemVohu2581 🔥
↩️ به فراخور #دیگان، جشنی به پاس #اهورامزدا، خداوند دانا: هفت نکتهی مهم یزدانشناختی در یک نگارهی نمادین
1⃣ تقارن نامهای اهورامزدا و اهریمن نسبت به یکدیگر: نماد وجود توامان این دو از ازل
2⃣ سپید بودن نام اهورامزدا: نماد همهآگاهی و سرچشمه داشتن همهی نیکیهای جهان از اهورامزدا
3⃣ سیاه بودن نام اهریمن: نماد نادانی و سرچشمه داشتن همهی پلیدیهای جهان از اهریمن
4⃣ خاکستری بودن پسزمینه: نماد آمیختگی گیتی به نیکی و بدی در زمانهی کنونی ما یعنی روزگار گمیختگی
5⃣ بالا نوشته شدن نام وارونهی اهریمن و پایین نوشته شدن نام درست اهورامزدا: نماد آنکه گرچه گاهی به نظر میآید قوای اهریمنی در زمانهی ما دست بالاتر را دارد، اما اهریمن در واقع هر لحظه در حال سقوط و نزدیک شدن به شکست پایانیست؛ در حالی که اهورامزدا مانند همیشه استوار است
6⃣ درست نوشته شدن نام اهورامزدا: نماد راست و درست بودن کردار نیک اهورامزدا و پیروزی و استواری جاودانهی او در فرشگرد
7⃣ وارونه نوشته شدن نام اهریمن: نماد ناراستی و نادرستی کردار پلید اهریمن و شکست و نگونساری پایانیاش در فرشگرد
✍ بهدین #تیرداد_نیکاندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
↩️ تیر خلاص به دروغهای کورشستیزان: شاهنشاه کورش بزرگ؛ ابرمردی که دوست و دشمن، از گزنفون گرفته تا هرودوت، ستایشاش میکنند
💠 همواره دیده ایم که ایرانستیزان میکوشند به هر شیوهای، کورش بزرگ و کارنامهی تاریخی او را تخریب کنند. آنها از هر ابزاری که به دستشان بیاید، بهره میگیرند تا چهرهی تاریخی او را تیره نشان دهند. در این راستا، از هیچ اتهامی دریغ نمیکنند؛ چه اتهاماتی که برخی تاریخنگاران جهان باستان نیز به درست یا نادرست به او وارد کرده اند و چه اتهاماتی که صرفا میوهی جعل تاریخی خود آنهاست.
💠 در این نوشتار، بر آن نیستیم که به هیچ یک از آن اتهامات ریز و درشت به گونهی ویژه پاسخ دهیم، بلکه بر آنیم تا از چهرهی تاریخی کورش بزرگ و کارنامهی درخشان او به گونهی کلی پدافند (دفاع) نماییم تا پاسخی باشد به همهی اتهاماتی که به او وارد میکنند. در این راستا، از دو بنمایهی مهم تاریخی یاری میگیریم؛ کورشنامهی گزفنون و تاریخ هرودوت. اما چرا این دو؟ علت آنکه این دو بنمایهی تاریخی را برگزیدم، تفاوت بنیادینیست که میان آن دو وجود دارد.
💠 آن تفاوت بنیادین اینست که گزفنون کسیست که کتاب کورشنامه را از بنیاد در ستایش کورش نوشته است. چنان که در آغاز کتابش، دربارهی علت نگارش کورشنامه میگوید: «هنگامی که دیدم چگونه كورش بر عدهی درخور توجهى از افراد حكومت كرد و شمار بسیاری از شهرها و اقوام و ملل گوناگون را به زیر فرمان خود درآورد، از دیدگاه نخست خود برگشتم و ناچار به اعتراف شدم كه نه تنها حکومت بر مردم امرى ناشدنی نيست، بلكه مسئلهی دشوار و بغرنجى نيز نخواهد بود؛ مشروط بر اينكه حكومتكننده چارهاندیش و زیرک باشد. در واقع، در قلمرو شاهى كورش ملل و اقوام پرشمارى همگی طوق اطاعتش را به گردن نهادند و با اينكه از يكديگر روزها، بلكه ماهها دور بودند و عدهاى هرگز او را به چشم خود نديده بودند و برخى بیگمان بودند كه هرگز او را نخواهند ديد، اما همگی يكدل و يكسو میكوشيدند در زير درفش پادشاهیاش درآيند و فرمانهایش را پیروی نمايند.» [1]
💠 این همه در حالیست که هرودوت نگاهی کاملا وارونه به شاهنشاه کورش بزرگ داشته است. چه، خود او در کتابش میگوید: «اکنون دربارهی کوروش میگوییم، یعنی این مرد چه کسی بود که توانست امپراتوری کرزوس را سرنگون کند و چگونه ایرانیان اربابان آسیا شدند. با آنکه در اینباره سه روایت مختلف از ایرانیان شنیده ام، آن یکی را نقل میکنم که [میپندارم] بیشتر حقیقت دارد و کمتر به ستایش از کوروش پرداخته است.» [2]
💠 در واقع، هرودوت بهروشنی گفته است که بدبینانهترین نگاه ممکن را به کورش دارد؛ چه، از میان سه روایت تاریخیای که دربارهی او وجود داشته است، هرودوت بدبینانهترین را نقل کرده است. پس، ما باید بدانیم که وقتی کتاب او را میخوانیم، نه لزوما با یک روایت تاریخی همهجانبه و بیطرفانه دربارهی کورش، بلکه با نگاهی روبرو هستیم که احتمالا دشمنان کورش به او داشته اند.
💠 حال بیایید بررسی کنیم که ارزیابی کلی هر یک از این دو تاریخنگار نامدار یونانی از کورش چگونه بوده است؟ گزنفون، که کورشنامه را از بنیاد اندر ستایش او پدید آورده است و از این رو، بسیار مورد استناد ایراندوستان میباشد، او را این چنین میستاید: «كورش در همه حال و همه وقت رئوف و نسبت به عموم زيردستان مهربان بود.» [3] «برای ملت خویش پدری مهربان و گرانمایه بود.» [4]
💠 در اینجا، ستایش یکی از دوستداران کورش از او امر چندان شگفتآوری نیست. اما داستان زمانی شگفتآور میشود که بدانیم حتی هرودوت، که از بنیاد میکوشد بدبینانهترین روایت تاریخی را دربارهی او بازگو کند و از این رو، بسیار مورد استناد ایرانستیزان میباشد، کورش را این چنین میستاید: «کورش پدر بوده است؛ زیرا [... او] مهربان و انساندوست و در اندیشهی آسایش رعایای خود [بود].» [5]
💠 آری؛ این برجستهترین تاریخنگاران جهان باستان، چه از موضع دوست و چه دشمن، نتوانسته اند در ارزیابی کلی از شاهنشاه کورش بزرگ، انسانیت و بزرگمنشی او در برابر مردمش را زیر پرسش ببرند. شگفت آنکه هر دو نیز همسو با یکدیگر، کورش را به چرایی مردمداری، مردمپروری و مردمدوستیاش به یک پدر همانندسازی کرده اند؛ پدری برای همهی مردمانِ زیرِ فرمانِ شاهنشاهیِ هخامنشی. آنگاه مشتی ایرانستیز، چگونه پس از 2500 سال گمان میکنند میتوانند خدشهای به سیمای تاریخی این سوشیانت وارد کنند؟!
🗯 پینوشتها:
(1) کورشنامه (کوروپدیا) _ نوشتهی گزنفون _ برگردان رضا مشایخی _ انتشارات علمی و فرهنگی تهران _ برگهی 3
(2) تاریخ هرودوت _ جلد اول _ برگردان مرتضی ثاقبفر _ انتشارات اساطیر، 1389 ه. خ. _ برگهی 145
(3) کورشنامه (کوروپدیا) _ همان _ برگهی 236
(4) همان _ برگهی 238
(5) تاریخ هرودوت _ همان _ برگهی 399
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
↩️ ریشهیابی رفتار کورش در اندیشهی زرتشت
💠 جناب مرتضی ثاقبفر در برگردان خود از "تاریخ هرودوت"، پیشگفتار بسیار زیبا و اندیشهبرانگیزی را به خامه درآورده است. ایشان در این پیشگفتار به بررسی تاثیر جهانبینی و اندیشهی ملتها بر منش و رفتارشان پرداخته است. او در این راستا، نخست تاثیرپذیری یونانیان از استورههای خود پیرامون خدایانشان را بررسی میکند و سپس با بررسی استورههای ایرانی و فلسفهی دین زرتشتی، نکتههای بسیار جالبی را به زبان میآورد.
💠 او در پارهای از واکاوی گستردهی خود پیرامون آموزههای جهانبینی زرتشت نوشته است: «پیکار با بدی لزوما به معنای "جنگ" نیست و مفهوم "جنگ" تنها در دفاع از خویش در برابر یورشهای اهریمنی اهریمنان محدود نمیشود، بلکه مهمترین میدان کارزار با اهریمن، عرصهی زندگی و آباد کردن و پیش بردن و تکامل بخشیدن به هستی و گیتی است.»
💠 جناب ثاقبفر در ادامه، چنین نتیجه میگیرد: «پس اگر کوروش در یورش به هیچ جا پیشگام نیست (در نبرد با ماد قبلا از سوی هارپاگ دعوت میشود، در پیکار با لودیا آغازگر دشمنی کرزوس است و در فرو گشودن بابل از سوی کاهنان دعوت میشود) ولی در همه جا پیروز است و هیچ یک از فرمانروایان شکستخورده را نمیکشد بلکه به ایشان ملک و زمین و مستمری میبخشد که بتوانند تا پایان عمر آسوده زندگی کنند و در همه جا، همهی ادیان را گرامی میدارد و حتی به رهایی اقلیتهای دینی میشتابد و از آنان پاینام "منجی" را میگیرد، و پایهگذار نخستین دولت دادگرانهی جهانی میشود و همه جا فرهنگساز است و نه فرهنگسوز و نخستین منشور حقوق بشر را انتشار میدهد و ... هیچ یک از اینها تصادفی نیست بلکه به برکت آموزشهای کیش زرتشت است.»
💠 به دیگر سخن، جناب ثاقبفر بهدرستی بر این باور است که کورش بزرگ، متاثر از دین زرتشتی، میکوشیده است تا منش و رفتار خود را به اهورامزدا -خداوند دانا- همانند نماید؛ همان خدایی که بر پایهی اندرزی از دینکرد ششم، داد یا قانونش مردمدوستی (انساندوستی، فارغ از هر کیش و باور) است و بر پایهی متن استورهای بندهش، در نبردش با اهریمن، این او نیست که نبرد را میآغازد، بلکه اهریمن است که از موضع آفندی (تهاجمی) وارد میشود اما ورود اهورامزدا به نبرد از موضع پدافندی (تدافعی) انجام میگیرد. کورش بزرگ نیز به گفتهی ایشان، درست از همین موضع به همهی جنگهایش وارد شده است و در آن جنگها به پیروزی رسیده است؛ همان گونه که اهورامزدا در فرجامشناسی زرتشتی بر اهریمن پیروز خواهد شد اما همهی فریبخوردگان او (بدکرداران) را خواهد آمرزید. شگفتا که کورش نیز درست به همین شیوه با شکستخوردگانش برخورد کرده است.
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
#News@AshemVohu2581
🔺 اقدام تاجیکستان برای ثبت فرمان حقوق بشر کورش بزرگ در میراث جهانی یونسکو
#تاجیکستان #امامعلی_رحمان
🔥 @AshemVohu2581 🔥
☕️ بریدهی کتاب 📖🔎
#Study@AshemVohu2581
↩️ شاهنشاه کورش بزرگ، الگوی انساندوستی و میهندوستی برای جهان امروز
💠 «ترویج پیام صلح و دوستی و حقوق بشر نیز برای نخستین بار به دست یک شاه هخامنشی یعنی کوروش به همه جهان ابلاغ شد. کوروش با این کار خود در حال آموزش دادن به بشریت و آیندگان بود. نه اینکه صرفا سیاستی برای وحدت موقت بشر برپا کند. شاهان هخامنشی ثابت کردند که میتوان بشردوست بوده و با همه ملتها به درستی و عدالت رفتار کرد و در عین حال میهنپرست و ناسیونالیست بود. این در حالی است که 2500 سال پس از او، در سده بیستم، گروهی با شعار بشر دوستی، به دشمنی با میهنپرستی و گروهی با شعار میهنپرستی، به دشمنی با بشر پرداختند و البته امروز هر دو ایدئولوژی کمونیسم و فاشیسم شکست خورده و امیدواریم جهان تصمیم به پیروی از الگوی کوروش داشته باشد.»
📚 شاهنشاهی جهانی ایران
✍ بهرام روشنضمیر
🔥 @AshemVohu2581 🔥
پرسش :
آیا رویکرد نقلی و سنت گرایانه در تضاد با رویکرد عقلی و خردگرایانه است؟
پاسخ :
۱) امروزه ما شاهد یک دو قطبی بزرگ در جامعه ی زرتشتی میان سنت گرایان و پیروان رویکرد نقلی از یک سو و تجددخواهان ِ روشنفکر و مدعی خردگرایی هستیم.
۲) بر خلاف تصور عام، سنت گرایی مزدایی با خرد و خردگرایی تضادی ندارد چرا که کلیه ی دستورات و قوانین و مناسک مزدیسنی بنا به سود توامان فردی و جمعی در زمان و مکانی خاص استوار می باشند. به همان نسبت نیز تجددخواهی و روشنفکری به اصطلاح زرتشتی نیز الزاماً با خردورزی و عقل گرایی همخوانی ندارد چرا که سردمداران کنونی این جریان اکثراً شناخت درست و دقیقی از روح مزدیسنا و چرایی قوانین و دستورات و مناسک کهن زرتشتی ندارند و در بهترین حالت، «با دوستی خاله خرسه ی خویش» برانداز ستون های نگاه دارنده ی این کیش ارجمند می باشند و در عمل از استدلال ورزی و نشان دادن سود و بهره ی احتمالی پیشنهادات ویرانگر خود برای فرد و جامعه ی زرتشتی ناتوان هستند و تنها با برگزیدن رویکردی نقلی، پشت ترجمه های غلط و نادرست از گاهان و منسوب به ستوده فروهر زرتشت پاک پنهان شده و از خود سلب مسئولیت می کنند.
۳) یگانه راه سعادت فردی و جمعی جامعه ی مزدیسنی زرتشتی پی بردن به روح مزدیسنا و چرایی مناسک و آداب و قوانین کهن و کوشش برای تداوم بخشی و استمرار اهداف و مقاصد خیرخواهانه و سازنده ی این مناسک و آداب و قوانین ریشه دار و حساب پس داده به همراه استدلال ورزی و نشان دادن سود و زیان برخاسته از بنیادگرایی گرایی و یا اصلاح گرایی در زمان و مکان حاضر می باشد.
به دیگر سخن، گاهی اوقات سنت گراترین رویکرد ممکن تطبیق و اصلاح برخی آداب و رسوم و مناسک دینی بر اساس نیازها و اقتضائات زمانی و مکانی به منظور استمراربخشی به اهداف پایه ای همان آداب و قوانین و مناسک دینی می باشد و گاهی اوقات خردمندانه ترین رویکرد، پایفشاری بر دست نخورده ماندن سنن کهن و کارآمدی است که سود و منفعت آن برای فرد و جامعه ی مزدیسنی زرتشتی حتی در شرایط زمانی و مکانی کنونی انکارناپذیر است.
✍ فریدون راستی
🍃 @rastih72 🍃
↩️ به فراخور جشن دیگان، دربارهی اهورامزدا بیشتر بدانیم!
1⃣ دانایی اهورامزدا:
اهورامزدا با ویژگی همهآگاهی شناخته میشود. او همهآگاه است و این یعنی از همهی دانستنیها آگاه است. پس، هر آن دانشی بخشی از دانایی اوست و این نکته، معنایی روشن دارد؛ هر کس در هر زمینهای که دارای دانش درست باشد، در آن زمینه و به اندازهی دانش خود، از آموزش و پیام اهورامزدا برخوردار شده است.
2⃣ توانایی اهورامزدا:
اهورامزدا را در نوشتههای زرتشتی، همهتوان نیز گفته اند اما این همهتوانی را محدود به توانستنیها (امور ممکن) دانسته اند. چه، اهورامزدا بر هر کاری تواناست؛ مشروط بر آنکه انجام آن کار به گونهی یک فرایند منطقی، امری ممکن باشد.
3⃣ نکویی اهورامزدا:
مهمترین ویژگی اهورامزدا در باور زرتشتی، نکویی مطلق اوست؛ بدین معنا که او یگانه سرچشمهی همهی نیکیهاست و هیچ بدی از او سرچشمه ندارد. نتیجهی روشن این باور آنست که از آنجایی که بدی در جهان وجود دارد اما سرچشمهاش اهورامزدا نیست، پس بدی باید سرچشمهای دیگر داشته باشد که همان اهریمن است. این باور در بینش زرتشتی، دوبنانگاری نام دارد.
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔸 هموندان گرامی، درود بر شما.
🔸 نمونهی رویکرد راستکیشانه-خردگرایانهی «اَشِمْ وُهو» در راستای تبیین دین زرتشتی را (که پیشتر پیرامونش سخن گفتم) شما میتوانید تقریبا در همهی نوشتارهای این برگه دربارهی دین زرتشتی ببینید.
🔸 در این نوشتارها نه تنها با تکیه بر رویکرد راستکیشانه، کوشش میشود مبانی اصلی بحث از درون بنمایههای کهن زرتشتی بیرون کشیده شوند، بلکه همزمان با تکیه بر رویکرد خردگرایانه، کوشش میشود همهی آن مبانی به گونهای منطقی، به زبان ساده و بدون ورود بیجا به حریم دانشهای گوناگون توضیح داده شود؛ توضیحی که پیشنیاز پذیرش یا دستکم درک آن نه الزاما باور قبلی مخاطب به دین زرتشتی، بلکه تمایل مخاطب به یافتن حقایق است.
🔸 افزون بر این، رویکرد دیگری که من معمولا میکوشم از آن پیروی نمایم، آن است که ضمن بهرهگیری از بنمایههایی چون متون پارسیگ دینکرد، بندهش و ...، میکوشم ریشهی نقلقولهایی که از این بنمایهها ارائه میدهم را درون گاهان نیز نشان دهم تا بدین سان، هم ریشه داشتن شالودههای فکری نوشتههای گوناگون زرتشتی در گاهان نشان داده شود و هم روشن گردد که اساسا به یاری دیگر نوشتههای زرتشتیست که میتوان به درک بهتری از آنچه در متن منظوم، بسیار کهن و از روزن فلسفی پیچیدهی گاهان آمده است، رسید. این رویکرد نیز همهی برنامههای اهریمنی برخی برای دوگانهسازی میان گاهان و دیگر بنمایههای ارجمند زرتشتی را نقش بر آب مینماید.
🔸 امید که بتوان از پس دشواریهای زمانه برآمد و آتش زرتشت را باری دیگر روشناییبخش دلها و اندیشهها نمود...
🔥 @AshemVohu2581 🔥
#Library@AshemVohu2581
📚 «وِزیدَگیهای زادِسپَرَم» | نوشتهی موبد زادسپرم | برگردان محمد تقی راشد محصل
🔥 @AshemVohu2581 🔥
#Study@AshemVohu2581
↩️ جایگاه برجستهی آذرپاد مهراسپندان در تاریخ زرتشتیان: پیوند دادن دین زرتشتی با روح زمان
💠 «جنبوجوشهای اندیشهای و دینی اندر ایرانشهر و قلمرو رومیان مُهر خویش را بر نخستین سدهها[ی میلادی] زده اند. گفتگوهای فیلوسوفیائی و دینی اندر فرهنگستان بردیصان به اورهای، نفوذ کیش بودی¹ اندر خوراسان، پیشرفت مسیحیگی و زندیگی (/غنوستیگی) اندر خاور ایرانشهر بهویژه اندر مردمان انیر²، بنیاد یکخدایی³ ساسانی ابر کردهخدایی⁴ اشکانی، و پیدائی دین مانی نشانهای این هنگام نو بودند. بدین هنگام، مغی که توانست مزدیسنی⁵ را با روح زمان پیوستن، و از عهدهی پیکار⁶ با مخالفانِ داعی برآمدن، آذرباد بود. برای همین، زود چهرهای افسانهای گرفت. مغانِ پس از او، او را نمایندهی دورهی نو میشناسانیدند. جایی که ویدیوداد⁷ (45:4) از هیربدان پیشین یاد کند، زند⁸ نام آذرباد را آورد. اگر زمان زردشت را آغاز نخست دورهی درخشان مغان بهگیریم، آنگاه زمان آذرباد آغاز واپسین دورهی مغان بود.»
📚 آذرباد مهرسپندان
✍ رهام اشه
🗯 برابرِ واژههای دشوار: (1) بودایی (2) غیرایرانی (3) شهریاری یکپارچه و متمرکز (4) حکومت ملوکالطوایفی و غیرمتمرکز (5) دین مزداپرستی (6) مناظره (7) وندیداد، بخشی از اوستا (8) گزارش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
↩️ جان باختن اَشو زرتشت در راه میهن به گواه شاهنامه
💠 بر پایهی شاهنامهی فردوسی، که البته این بخش از آن سرودهی دقیقیست، پس از آنکه گشتاسپشاه به دین زرتشتی میگرود، اشو زرتشت او را از باج دادن به بیگانگان پرهیز میدهد.
💠 سپس، گشتاسپ این اندرز میهنپرستانهی اشو زرتشت را میپذیرد و این خبر به گوش ارجاسپشاه تورانی میرسد. ارجاسپ که درمییابد دین تازهی ایرانیان رواجدهندهی میهنپرستی و استوارکنندهی استقلال ملیست، بهشدت خشمگین شده و ایرانیان را تهدید میکند که اگر از این کیش دست نکشند، به جنگ آنها خواهد شتافت.
💠 ایرانیان اما از دینداری، شاهدوستی و میهنپرستی خویش دست نمیکشند و فرمان شاه را که به پیروی از دین اهورایی، حکم به پاسداری و پرستاری از میهن میداد، فرمانبرداری میکنند.
💠 چنین میشود که ارجاسپ به ایران میتازد و در جریان این تازش، اشو زرتشت و شماری از یارانش نیز در روز خور از ماه دی (برابر با پنجم دی) و در راه میهنشان به دست تورانیان کُشته میشوند:
«همه پیش آتش بکشتندشان
ره بندگی بر نوشتندشان
ز خونشان بمرد آتش زردهشت
ندانم چرا هیربد را بکشت»
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
➖ کریسمس را شادباش نمیگویید؟!
➕ نه، سپاسگزارم! جشن سال نوی ما ایرانیان نوروز جمشیدی است، جشن آغاز زمستانمان شب چله است، جشن گرامیداشت خداوندمان اهورامزدا هم جشنهای چهارگانهی دیگان است و جشن زادروز پیامآورمان اَشو زرتشت نیز روز خرداد از ماه فروردین است.
💠 راستی، چهارم دی (25 دسامبر، همزمان با کریسمس) برای ما ایرانیان زادروز رودکی -پدر شعر پارسی- است؛ زادروز او را به همهی ایرانیان و پارسیزبانان جهان شادباش میگوییم.
💠 از دید شما، شادباشگویان کریسمس هم در این روز یادی از رودکی میکنند؟
🇷🇺 Собираетесь праздновать рождество?!
Не стоит! Празднование Нового года у арийцев - Навруз Джамшида, празднование начала нашей зимы - Шаб Челех , празднование почитания нашего Господа Ахура Мазды - это также четыре праздника Диган, а празднование Задруза (рождения) нашего Пророка Ашо Зартошта - это 26 марта.
Мы не празднуем и не советуем иранцам праздновать день рождения чужого пророка Иисуса. Говорят, 25 декабря родился поэт Рудаки. Лучше разднуйте рождение этого великого поэта.
🔥 @AshemVohu2581 🔥
↩️ گوهر اهورایی گیتی در دین مزدایی: آیا اهریمن آفرینش مادی دارد؟
💠 ما همواره گفته ایم که اهریمن توانایی آفریدن در گیتی (جهان مادی) را ندارد. یگانه آفریدگار گیتی اهورامزدا است. اهریمن اما نه آفریدگار، بلکه تباهکنندهی گیتیست. هر آن فعلی که اهریمن در گیتی انجام میدهد، فعل تباه کردن، نیست گرداندن و نابود ساختن است و از او در گیتی اصولا فعل آفریدن یا پدید آوردن سر نمیزند. آنچه او میتواند پدید آورد، تنها ماهیت مینویی (غیرمادی) دارد. [1] دیوان همان پدیدآوردگان مینویی اهریمن اند.
💠 در اینجا این پرسش پیش میآید که اگر چنین است، پس اهریمن چگونه بر گیتی تاثیر میگذارد؟ پاسخ روشن است: همان گونه که گفته شد، تاثیر اهریمن بر گیتی، نه به میانجی فعل "آفریدن"، بلکه به میانجی فعل "تباه کردن" است. برای نمونه، اهورامزدا را سازندهای در نظر گیرید که ساختمانی را میسازد یا میآفریند. در این همانندسازی (تشبیه)، اهریمن مانند کسیست که به درون این ساختمان رخنه میکند و با بیل و کلنگی که آن نیز ساختهی سازندهی ساختمان است و در ساختمان وجود دارد، به جان این ساختمان میافتد تا آن را ویران کند. او چیزی نمیسازد، بلکه تنها ویران میکند و به تباهی میکشاند.
💠 با این همه، نمونهای معروف در بنمایههای کهن زرتشتی وجود دارد که برخی در نقد سخنان بالا پیش میآورند. آنها میگویند: اگر چنین است که اهریمن توانایی آفریدن در گیتی را ندارد، پس چرا از خرَفستَران در برخی نوشتههای کهن زرتشتیان به عنوان موجوداتی اهریمنی یاد شده است؟
💠 پاسخ این پرسش در بخشی از بندهش دربارهی چگونگی خرفستران نهفته است. در این بنمایهی کهن زرتشتی آمده است: «ایشان [= خرفستران] را هستی و روشنی چشم و باد جانی هرمزدی است و از همین روست که در جهان اند. ایشان را واخش بزهگری و بدکامگی از آن اهریمن است.» [2]
💠 برای آنکه معنای این بخش از بندهش را دریابیم، نخست باید بدانیم که خرفستران چه هستند. "خرفستر" در فرهنگ زرتشتی، به آن دسته از موجودات درنده و موذی گفته میشود که زیانآور اند؛ مانند آفتهای کشاورزی، مار، کژدم (عقرب) و جانوران درندهی جنگلها چون گرگها و کفتارها. اکنون بازگردیم به همان بخش از بندهش. چنان که دیدید، در آنجا هستی و جان آنها از اهورامزدا دانسته شده است و نیز گفته شده است که به چرایی همان هستی و جان اهوراییست که آنها در گیتی وجود دارند. با این همه، این نیز در آنجا گوشزد شده است که بدکامگی و بزهگری یا تبهخویی و زیانرسانی آنها از آن اهریمن است. پس، بهروشنی آشکار است که اهریمنی دانسته شدن خرفستران در ادبیات زرتشتی نیز نه تنها نمیتواند ناقضِ این نکته باشد که اهریمن توانایی آفرینش در گیتی را ندارد، بلکه نشاندهندهی اهریمنی بودن گونهای خوی یا رفتار این موجودات است.
💠 در اینباره در کردهی 105 از دینکرد سوم نیز قاعدهای کلی آمده است: «آنچه زیر نام مینوی تاریکی، در بستر هستی پدیدار میشود، این پدیداری را از گوهر خود ندارد؛ بلکه تنپوشی جدا از گوهر آن است.» [3] در ادامهی این توضیح کلی نیز از قضا خرفستران به عنوان نمونه آورده میشوند و دربارهیشان گفته میشود: «این پیکرمندی و نمایشگری از گوهر خود آنان نیست.» [4] به دیگر سخن، حتی اگر گوهر مینویی خرفستران را اهریمنی در نظر گیریم، باز نیز پیکر مادی آنها را نمیتوان آفریدهی اهریمن دانست.
💠 چه، در اینجا هستی مادی و جان خرفستران مانند همان بیل و کلنگیست که به سازندهی ساختمان (اهورامزدا) تعلق دارد، اما فرد تبهکار (اهریمن) آن را بر میدارد و برای ویران کردن ساختمان (گیتی) استفاده میکند. اهریمن در این همانندسازی، ساختمان را با تبدیل کردنش به ویرانه، به تباهی میکشاند و بیل و کلنگ را با استفادهی نابجااش؛ در حالی که هم ساختمان و هم بیل و کلنگ به سازندهی ساختمان تعلق دارند. در اینجا باید نگرش داشت که ویرانه را نمیتوان ساخته یا آفریدهی اهریمن دانست، بلکه باید تباهکردهی او دانست.
💠 در پایان، گفتنیست که هدف از نگارش این نوشتار، نه پرداختن به موضوع اهریمنی بودن خرفستران، بلکه پرداختن به یک باور بنیادین فلسفی در دین مزدایی پیرامون آفریننده بودن اهورامزدا و نابودکننده بودن اهریمن در گیتی بود. پس، این قاعدهی کلی در جهانبینی زرتشتی را باید پذیرفت که گیتی و هر آن چیز مادی در هستی، ذاتا دارای گوهری نیک و اهورایی است؛ حتی اگر به چرایی رخنهی اهریمن، دیوان و انواع خویهای پلید، رفتارهای اهریمنی از آنها سر زند. چه، در دینکرد سوم بهروشنی آمده است که مینوی بدی را «سزاوار نیست که به ساخت باشندگی گیتیانه تبدیل شود.» [5]
🗯 پینوشتها:
(1) «هر دو [= ایزدان و دیوان] دارای وجودی مینوی اند.» (دینکرد سوم؛ کردهی 123)
(2) بندهش؛ بخش نهم
(3) (4) (5) دینکرد سوم؛ کردهی 105
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
↩️ پیوستن به دین بهی چه پیشنیازهایی میخواهد و چه دگرگونگیهایی با پیوستن به دیگر کیشها دارد؟
💠 یکی از موضوعات بنیادینی که باید پیرامون زرتشتی بودن بدانیم، چیستی و چگونگی پیشنیازهای زرتشتی شدن است. نکتهای که اگر در آن ژرفنگری نشود، میتواند سبب برداشتهای نادرست از فرایند زرتشتی شدن گردد. زیرا پیوستن به کیش زرتشتی، دستکم سه دگرگونگی (تفاوت) بنیادین با پیوستن به بسیاری از کیشهای دیگر دارد که در این نوشتار میکوشم به آنها اشاره کنم.
💠 نخستین پیشنیاز زرتشتی بودن "آزادانگی گزینش" است. به سخنی دیگر، نخستین دگرگونگیای که پیوستن به دین بهی با پیوستن به بسیاری از کیشهای دیگر دارد، آنست که زرتشتی شدن و زرتشتی بودن نمیتواند کنشی اجباری باشد، بلکه باید سددرسد آزادانه بوده و بر آزادکامی (اختیار) استوار باشد. پس یک انسان هرگز نمیتواند به زور یا حتی پافشاری و اصرار دیگران زرتشتی شود یا حتی زرتشتی بماند! زیرا حتی اگر چنین رخدادی انجام گیرد، او تا زمانی که کاملا با آزادکامی خود به دین بهی نگرود، هیچگاه یک زرتشتی راستین به شمار نمیآید. همچنین کسی که دیگران را وادار به گرویدن به دین بهی نماید نیز، با پایمالی آموزههای اشوزرتشت، از کیش زرتشتی بیرون رفته است. چرا که زرتشت در چهارمین سرودهی خود آشکارا گفته است: «ای مزدا، هنگامی که به ما توانایی گفتار و کردار دادی، خواستی که ما باور خویش را به دلخواه خویش برگزینیم.»
💠 اکنون جدای از آزادانه بودن گزینش، پیشنیاز دیگری نیز برای شیوهی گزینش کیش زرتشتی هست که آن "آگاهانگی گزینش" میباشد. بدین معنا که هیچکس نمیتواند بیآنکه آگاهی و دانش بسنده پیرامون جهانبینی زرتشتی داشته باشد، یک زرتشتی راستین برشمرده شود. پس، بیگمان روشن است که هیچکس از هنگام زایش، زرتشتی زاده نمیشود و تا هنگامی نیز که به بلوغ اندیشهای (فکری) نرسیده باشد، نمیتواند یک زرتشتی باشد! چه، این در ستیز با هر دو پیشنیاز نخست زرتشتی بودن است. از یاد نباید برد که خود زرتشت نیز در سومین سرودهی گاتها، پافشاری میدارد که هر انسان، پیش از گزینش راه خویش، میباید با اندیشهای روشن به بررسی بهترین سخنان بپردازد تا گزینشی درست در پیش داشته باشد. در دینکرد سوم نیز در اینباره آمده است: «تا کسی از بن جان در کار دین اندیشه نکند، حتی اگر خود را در گفتار و کردار به آن باورمند نمایش دهد، هرگز به ژرفای دین نرسد.»
💠 سومین و شاید واپسین پیشنیاز زرتشتی بودن نیز "شایستگی گزینش" است. این بدین معنی است که کسی که میخواهد زرتشتی شود، میباید شایستگیِ پیوستن به دین بهی را داشته باشد. این شایستگی را هیچکس مگر خود انسان روشن نمیکند. زیرا شایسته بودن یا نبودن یک تن برای زرتشتی بودن، تنها و تنها به اندیشه، گفتار و کردار خود او وابسته است. پس روشن است که باز هم به وارون بسیاری از کیشها، خواندن گونهای نیایش یا انجام یک آیین سنتی نمیتواند برای زرتشتی شدن یک انسان بس باشد. چرا که چنانچه همواره گفته ام، آن کسی بهراستی یک زرتشتی است که آزادانه و آگاهانه با همهی توان بکوشد تا در اندیشه، گفتار و کردار خویش به منش و بینش زرتشتی که شالودههای کلیشان در گاتها آمده است، باورمند و پایبند باشد. این موضوعی است که در دو بند نخست از واپسین سرودهی گاتها هم به گونهای بر اهمیتش پافشاری شده و در دینکرد ششم نیز آمده است: «دین آنست که همواره انجام دهند.» که بر این پایه، باید دانست که برای زرتشتی بودن، این تنها زرتشتی شدن نیست که مهم است، بلکه زرتشتی ماندن از آن هم مهمتر است. به سخنی بهتر، همان سان که یک تن با به دست آوردن شایستگی میتواند به کیش زرتشتی بپیوندد، با از دست دادن آن نیز پیوندش با کیش زرتشتی گسسته میگردد.
💠 اینک، یادآور میشوم که تا زمانی که هر یک از سه پیشنیاز بالا در انسانی گنجانده نشده باشند، آن انسان هر اندازه هم که نمایش دهد یا ادعای آن را داشته باشد، نمیتواند بهراستی زرتشتی باشد. اما اگر آن سه پیشنیاز را داشته باشد، به پروانهی (اجازهی) هیچکسی برای زرتشتی شدن و زرتشتی بودن و زرتشتی ماندن نیاز ندارد. افزون بر این، یک زرتشتی در هر اندیشه، گفتار و کردار خود، با گزینشی از میان بهدینی و دگرکیشی روبرو است. پس باشد که همواره هشیار بوده و تا جای توان بکوشیم یک زرتشتی راستین تمامعیار باشیم. ایدون باد.
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
📜 شاهنشاه کورش بزرگ:
«و اما تو، اى کمبوجیه، بدان که عصاى زرین، پادشاهی را نگاه نمیدارد، بلکه یاران صمیمى براى پادشاه بهترین و استوارترین تکیهگاه هستند. اما اين را بدان كه مردمان عموما وفادار و صمیمى نیستند، زیرا اگر صمیمیت و وفا ذاتى همهی مردمان بود، مانند دیگر ویژگیها طبیعتا مشهود بود؛ و حال آنكه هر فردى از افراد باید بکوشد تا یاران همسو و صمیمى و وفادار براى خویش فراهم سازد. اما یاران نیک با جور و ستم به دست نمیآیند، بلکه به یارى کردار نیک و رفتار پسندیده میتوان آنها را به دست آورد.»
📚 کورشنامهی گزنفون
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔸 هموندان گرامی، درود بر شما.
🔸 کمابیش یک سال پیش بود که پرسشی را پیرامون فلسفهی چهارگانگی جشنهای دیگان در پیام ریپلایشدهی بالا درانداختم.
🔸 اکنون، پس از گذر یک سال از آن هنگام، کار نگارش مقالهای کاملا مستند و دربرگیرندهی نکتههایی کلیدی و بسیار مهم دربارهی یزدانشناسی زرتشتی به پایان رسید که با انگیزهی پاسخ دادن به این پرسشِ بهظاهر ساده و کماهمیت اما در واقع ژرف و مهم، از سوی بنده به نگارش درآمده است.
🔸 این مقاله، به یاری یزدان، در شمارهی چهاردهم واجنامه منتشر خواهد شد.
🔸 گفتنیست فرایند دریافت مقاله برای انتشار در این شماره از مجلهی زرتشتی واجنامه همچنان ادامه دارد.
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔻 سربسته میگویم:
1⃣ کسی که مفاهیم و اندیشههای پیریزیشده در بنمایههای کهن با ریشههای سدها و هزاران ساله را دستاورد فکری خود مینامد و به دیگران بابت ترویج آن مفاهیم و اندیشههای کهن، تهمتهایی زننده میزند، خود هرگز سر سوزنی از روی نیکخواهی دربارهی آن مفاهیم و اندیشهها سخن نمیگوید، بلکه در پی مصادرهی آن مفاهیم و اندیشهها به جهت تخریب ترویجکنندگان راستین آنهاست.
2⃣ کسی که در برابر دوربین از دیگران میخواهد مردم کوچه و خیابان را به کام مرگ کِشند، هرگز هیچ راهبردی برای مبارزه با قاتلان ندارد، بلکه خود شریک جرم همان قاتلان است.
3⃣ کسی که پیروی از یک کیش را محدود به باند خود میکند و میگوید هر کس از ما نباشد، پیرو این کیش نیست، اساسا نه پیرو یا دوست راستین آن کیش، بلکه از خطرناکترین دشمنان آن کیش بوده و بهروشنی به دنبال سوءاستفاده از اعتبار آن در راستای مقاصد شوم خود است.
🔸 چکیدهی سخن آنکه چنین کسی (که سه مورد بالا تنها گوشهای از کارنامهی اهریمنی اوست) نه تنها هیچ کدام این کارها را از روی سادهدلی انجام نمیدهد، بلکه همهی آن کارها را یکسره از روی دروغگویی و شیادی انجام میدهد. چه، هرگز شیادی کسی را نمیتوان به پای سادهدلیاش گذاشت، اما سادهدل پنداشتن شیادان میتواند گاهی رفتاری سادهدلانه از سوی خود ما باشد که ریشه در آن دارد که ما گاهی دیگران را مانند خودمان نیکخواه، صادق و دلسوز میپنداریم.
🔸 در پایان، بر پایهی آنچه در دینکرد سوم نیز آمده است، باید گفت حتی اگر "فرضا" از دروغگویی یک دروغگو سودی نیز به پارسایان رسد، هرگز نباید آن فرد را بابت این سود، شایستهی کوچکترین ستایشی دانست.
🔥 @AshemVohu2581 🔥
#Question@AshemVohu2581
🔹 پرسش:
چرا احساس می کنم شماره 6 یه جوریه
انگار از سر ناچاری
اهورا مزدا
زرتشت به پیامبری برگزیده
یا من اینطور فکر می کنم نوشتین
🔹 پاسخ:
🔸 درود بر شما.
🔸 "ناچاری" به وضعیتی گفته میشود که چارهی بهتری نباشد و ضرورت حکم به انجام کاری کند. در متون کهن زرتشتی نیز داریم که یکی از بنیادینترین نشانههای کار و کنش ایزدان از روی ضرورت بودنشان است؛ یعنی نیاز بوده است که آن کار انجام شود و اگر انجام نمیشده است، پیامدهای منفی ویژهای میداشته است.
🔸 بر این پایه، اساسا آفرینش همهی آفریدهها از روی همان ناچاری یا ضرورت بوده است. پیامآوری اشو زرتشت نیز که دیگر خود بهنوعی زیرمجموعهای از روند آفرینش بوده است.
🔸 دقت بفرمایید که کاری که از روی ناچاری نباشد، ضرورتی ندارد و کاری که ضرورتی نداشته باشد، بیهوده است و کاری که بیهوده باشد، خردمندانه نیست.
🔸 پس، ما اگر باور داریم اهورامزدا همواره نیکترین کار را میکند، باید بپذیریم که کاری را میکند که خردمندانه است، نتیجتا بیهوده نیست، نتیجتا از روی ضرورت است و نتیجتا ناچارانه است زیرا چارهی بهتری وجود نداشته است.
🔸 پس ناچاری از این روزن، یک ویژگی منفی برای اهورامزدا نیست.
🔸 البته، این را باید بیافزایم که در آنجا اساسا منظور بنده چیز دیگری بوده است. اینکه گفته ام "راه بهتری برای گزینش پیدا نبوده است"، منظورم آن بوده است که مردم راه بهتری برای زندگی نمیشناخته اند. از این رو، اشو زرتشت به نشان دادن آن راه بهتر پرداخت.
✍ بهدین #تیرداد_نیکاندیش
⁉️ #پرسش_و_پاسخ
🔥 @AshemVohu2581 🔥
☕️ بریدهی کتاب 📖🔎
#Study@AshemVohu2581
↩️ اهمیت تاریخی دین و جهانبینی جوامع انسانی در شکلگیری تمدن بشری
💠 «هگل در خرد در تاریخ مینویسد: «هر دولتی بر پایهی دین استوار است... و از آن ریشه میگیرد... و تا ابد نیز هستی خود را از دین خواهد گرفت.» منظور از دین در این جا نه تنها وجدان درونی و باورهای ماورای طبیعی بلکه افزون بر آن همان چیزی است که امروزه به آن ایدئولوژی و جهانبینی میگوییم که نه تنها بنیاد دولت را در هر جامعه، بلکه شالودهی زندگی و مناسبات اقتصادی، اخلاقی و فرهنگی را نیز بنا مینهد. و در جایی دیگر نیز میافزاید: «دین یک قوم، آگاهی آن قوم از هستی خود و از برترین هستی است. این آگاهی نمودار ذات و گوهر کلی آن قوم است. یعنی انگارهی (تصور) هر قوم از خدا برابر است با انگارهی (تصور) آن قوم از خویشتن و از پیوندش با خدا. از این رو، دین آن قوم نمودار انگارهاش از خویشتن خویش نیز هست.»
💠 و من چنان که در شاهنامهی فردوسی و فلسفهی تاریخ ایران نیز نوشته ام برای شناخت گوهر هر دین باید بتوان به چهار پرسش زیر پاسخ داد: (1) چیستی یا ماهیت خداوند؛ (2) فلسفهی آفرینش؛ (3) پیوند میان آدمی و خداوند؛ (4) نقش آدمی در گیتی.
💠 بنابراین، برای این که راز حرکات اجتماعی، تشکیل دولت و ماهیت آن، نهادهای اقتصادی و خلقوخوی مردم جامعهای را دریابیم باید به دین آن مردم رجوع کنیم.»
📚 پیشگفتار «تاریخ هرودوت»
✍ مرتضی ثاقبفر
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔸 در اینباره، همچنین بنگرید به:
t.me/AshemVohu2581/491
t.me/AshemVohu2581/1726
t.me/AshemVohu2581/1763
t.me/AshemVohu2581/2483
t.me/AshemVohu2581/2488
🔥 @AshemVohu2581 🔥
↩️ گاهنبار مَیدیارِمگاه خجسته باد.
💠 گاهنبار میدیارمگاه، پنجمین گاهنبار از میان گاهنبارهای ششگانه در گاهشمار اوستایی است که در روزهای 10 تا 14 دی هر سال جا دارد و به پاس آفرینش جانوران برگزار میشود.
💠 نام این گاهنبار به گفتهی استاد ابراهیم پورداوود به معنای "میانهی سال" است. این نامگذاری از آن روست که در گاهشماری کهن ایرانیان باستان و در گونهای بخشبندی ویژه از آن، هر سال دارای یک تابستان هفتماهه و یک زمستان پنجماهه دانسته میشده است. همچنین، هر سال بر پایهی زمان گاهنبارها به شش دوره بخشبندی میشده است. در پنج روز پایانی هر یک از این شش دوره، آیین گاهنبار برگزار میشده است. در این میان، آیین گاهنبار میدیارمگاه در پنج روز پایانی یک بازهی زمانی هشتادروزه برپا میشده است که آغاز این بازهی هشتادروزه درست در میان آن تابستان هفتماهه و زمستان پنجماهه بوده است؛ یعنی بهعبارتی در میانهی سال با آن بخشبندی ویژه.
💠 گفتنیست که فاصلهی میان هر گاهنبار با گاهنبار بعدیاش، یکسان نیست. برای نمونه، از این گاهنبار تا پایان گاهنبار بعدی هفتادوپنج روز فاصله است.
✍ بهدین تیرداد نیک اندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
☕️ #بریدهی_کتاب 📖🔎
#Study@AshemVohu2581
↩️ میراث ماندگار شاهنشاه کورش بزرگ برای جهانیان
💠 «کورش بزرگ در جهان باستان و پس از آن تا زمان حال، شخصیت برجستهای به شمار میرود. فرمانروایان، شاهان و فاتحان بسیاری در تاریخ وجود داشته اند، اما آنچه او را از دیگران متمایز میسازد، رفتار انسانی او با دشمنان و شکستخوردگان، بخشندگی، ژرفنگری و مدارای او با مردمان است. او آغازگر رفتار احترامآمیز با مردمان، فرهنگها و دینهای دیگر بود. در عین حال، او یک رهبر و جنگجوی بزرگ بود که نه تنها بزرگترین امپراتوری را که جهان به خود دیده بود به وجود آورد، بلکه بنیانگزار ایران به عنوان یک کشور و ملت متحد به شمار میرود. در منابع کلاسیک آمده است که ایرانیان او را "پدر" میخواندند و یونانیان از او به عنوان یک رهبر بزرگ و "قانونگزار" یاد میکردند. گزنفون، تاریخنویس یونانی، کتاب کوروپدیای خود را به زندگی کورش اختصاص داده و در آن کورش را به عنوان یک فرمانروای آرمانی معرفی کرده است. همین کتاب از جمله چند کتابی بود که بنیانگزاران ایالات متحدهی آمریکا از جمله تامس جفرسون (بعدها سومین رئیسجمهور آمریکا)، آن را مطالعه کرده و از آن ایده گرفتند. جفرسون خود دو نسخه از این کتاب را در کتابخانهی شخصیاش داشت.
💠 در اروپا شخصیت کورش همواره به عنوان یک شخصیت آرمانی و الگوی یک فرمانروای دادگر و نیرومند به شمار میرفت و در منابع لاتین از او با نام "Cyrus Maior" به معنی "کورش بزرگ" یاد میشد. حضور او در کتابهای دینی باعث شد تا کورش چهرهای مذهبی نیز بیابد و در کتاب مقدس یهودیان و مسیحیان شخصیتی برگزیدهی خداوند به شمار آید. کورش تنها کسی است که در کتاب عهد عتیق از او با عنوان مسیح یا نجاتدهنده نام برده شده.»
📚 استوانهی کورش بزرگ
✍ شاهرخ رزمجو
🔥 @AshemVohu2581 🔥
↩️ جایگاه دانش روانشناسی در دین زرتشتی: از کرفه و گناه تا پاداش و پادافرهی روان
💠 یکی از باورهای بنیادین در جهانبینی زرتشتی، با پاداش و پادافرهی (مجازات) روان در پیوند است؛ به گونهای که پیشتر نیز من آن را جزئی از «الفبای جهانبینی زرتشتی» دستهبندی کرده ام.
💠 موبد زادسپرم در گزیدههای خود گفته است:
«روان در برابر تن آن گونه سامان یافته است که همان گونه که تن را آرزوست تا خوراک خورد و جامه پوشد، روان را هم آرزوست تا توسط تن، خوراک به گرسنگان و جامه به برهنگان بدهد.» (وزیدگیهای زادسپرم؛ بخش 30)
«همانا راهی که به دوزخ میرسد، به سبب ریمنی [= آلودگی] روان است.
برای جدایی از گناه وز بهر رسیدن به پاکی، وز بهر درمان روانِ آلوده به گناه، میباید اندر کار زمزمهی منترَههای [= نیایشهای] دین بهی شد.
آن کس که دستور راهاش آگاهیهای روانپزشک دینآموخته باشد، رهنمودهای او برایش از هر دارو و هر گونه آگاهیای که در پیشهی تنپزشکی برای هر بیماریای تجویز میشود، جانبخشتر است.
این روان ریمن و آلوده به گناه، زمانی که در اندیشه به پشیمانی میرسد، و نیز زمانی که خواهان بخشش زبانی است، از گناه توبه کرده است؛ ولی بهکردار میباید همسنگ دستوری دین بهی، و فرمایش روانپزشک پیرو دستور دین بهی باشد؛ آنگاه است که از گناه جداکرده میشود و روان خود را از گناه و ریمنی و آلودگی پاکیزه میگرداند؛ و آنگاه است که راه دوزخ بسته میشود؛ چونان بیمارتن که آن بیماری تن برای پزشک و درمانگر در کار نمودن و دادن راه درمان به او نهفته است؛ که تنها با رهنمود او تن از بیماری درمان میشود و روی سوی درستی [= سلامت] میکند.» (دینکرد سوم؛ کردهی 14)
«این چنین، نهاد دروغکار تباه کرد برای خود پاداش آشکار راه درست را. روانش هنگام هویدا شدن کردارها در سر پل چینود به هراس افتد؛ چه، از کردار و زبان خویش از راه راستی برگشت.» (اوستا- گاهان؛ هات 51، بند 13)
🔸 همکیشان گرامی، درود بر شما.
🔸 ما امروز در زمانهای به سر میبریم که بیش از هر زمان دیگر، نیازمند انجام همان کاری هستیم که این دینمرد فرزانهی زرتشتی، آذرپاد مهراسپندان، انجام داده بود؛ یعنی همان که سرور گرانمایه رهام اشه آن را چنین خوانده است: «مزدیسنی را با روح زمان پیوستن».
🔸 این درست همان نکتهایست که بنده نیز پیشتر با تاکید بر بایستگی پایبندی همزمان به دو رویکرد «راستکیشانه» و «خردگرایانه» گفته ام؛ چه، این دو را باید در هر زمانی همچون دو بال برای به پرواز درآمدن دین زرتشتی دانست؛ دو بالی که حتی فقدان هر یک بهتنهایی میتواند به سقوط هر پرندهای بیانجامد.
🔸 من رویکرد راستکیشانه را پیشتر چنین تعریف کرده ام: رویکردیست که بر پایهی آن باید به اصول و مبانی بنیادین دین زرتشتی که در بنمایههای کهن به آنها اشاره شده است، پایبند و وفادار بود؛ به گونهای که آموزههای دینی را دستاویز دیدگاهها و گرایشهای شخصی خود نکرد.
🔸 و رویکرد خردگرایانه را نیز چنین: رویکردیست که بر پایهی آن باید تا جای توان کوشید هر اندیشه، گفتار و کردار ما دارای توضیح و توجیه منطقی درستی باشد که بتوان در گفتگو با دیگران از آن پدافند کرد و پاسخگوی پرسشها و نقدهایی بود که دیگران بر آن وارد میکنند.
🔸 با این همه، شوربختانه برخی، با نقض آموزههای اصیل دین زرتشتی، همچنان اهمیت پایبندی همزمان به این هر دو رویکرد را نادیده میانگارند؛ به گونهای که گاه در گفتار و گاه در کردار خود، یا رویکرد خردگرایانه را ناقض رویکرد راستکیشانه میپندارند و یا رویکرد راستکیشانه را ناقض رویکرد خردگرایانه. این همه در حالیست که در بستر دین زرتشتی، این هر دو در سازگاری کامل با یکدیگر به سر میبرند؛ به گونهای که میتوان گفت نامآوری بزرگترین شاهان و مغان زرتشتی در درازای تاریخ به چرایی آن بوده است که از اهمیت این هر دو بال دین زرتشتی آگاه بوده اند.
🔸 به چرایی اهمیت این موضوع، اگر توان یاری کند، بهزودی روشنگریهای دقیقتر فراوانی را در اینباره در برگهی «اَشِمْ وُهو» انجام خواهم داد.
✍ بهدین #تیرداد_نیکاندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
📜 موبدان موبد آذَرپاد مَهراسپَندان:
«در دین پیداست که راه آن دو است؛ یکی فَرارون و یکی وارون. از راه وارون باید رو گرداند. به راه فرارون باید ایستاد. هرگز از این راه بر نباید گشت. هیچ وارونی نباید اندیشید، نباید گفت و نباید کرد.»
📚 بیست و دو واژه
🔥 @AshemVohu2581 🔥
🔹 همراهان گرامی، درود بر شما.
🔸 تیم فرهنگی واجنامه، برای ساخت و انتشار ششمین قسمت از مجموعه پویانماییهای سیمرغستان، نیازمند ایدههای خلاقانه و پیشنهادهای سازندهی شماست. این قسمت از سیمرغستان در نوروز پیش رو منتشر خواهد شد.
🔹 شما میتوانید برای دستیابی به ایدهها و پیشنهادهای بهتر و متناسبتر با امکانات و سبک و سیاق سیمرغستان، از اینجا به تماشای قسمتهای پیشین این مجموعه پویانماییها بپردازید.
🔸 سپس، میتوانید از راه درمیانگذاری ایدهها و پیشنهادهای خود با ما، یاریگر واجنامه در ادامهی انتشار مجموعهی فرهنگی-هنری سیمرغستان باشید.
🔹 گفتنیست تیم واجنامه در راستای آرمان همیشگی خود، به دنبال ایدهها و پیشنهادهاییست که در راستای پالایش فرهنگ ایرانی و بهویژه گسترش آتش زرتشت، پیشبرنده و سودمند باشند.
🔸 ایدهها و پیشنهادهای خود را میتوانید در بخش کامنتها با ما میان گذارید و یا به یکی از نشانیهای زیر برای گردانندگان کانال واجنامه ارسال نمایید:
👤 @Ardavan_z
👤 @Tirdad_NikAndish
🆔 @vajname
↩️ چهارم دی، زادروز #رودکی، پدر شعر #پارسی، گرامی باد.
💠 از نگاه رودکی، گیتی همچون دریاییست که تنها با «چشم خِرَد» میتوان آن را شناخت و نیز تنها از راه «نکوکاری» میتوان به ساخت یک کِشتی برای گذشتن از آن پرداخت.
💠 گفتنیست که این دیدگاه او، سازگاری کاملی با شالودهی اصلی فرهنگ ایرانی یعنی جهانبینی زرتشتی دارد؛ چه، از نگاه دین زرتشتی، آنچه انسان را به ساحل رستگاری میرساند، چیزی جز «نیکی» نیست و نیکی را هم تنها به یاری «خرد» میتوان شناخت. بر این پایه، در جهانبینی زرتشتی، مهمترین امر از میان همهی امور نیکیست و معتبرترین ابزار برای شناختن آن خرد است.
💠 آنکه نیکی را در اندیشه، گفتار و کردار خود پاس ندارد، رستگار نتواند شد و آنکه از خردش بهدرستی بهره نگیرد، اساسا نیکی را نتواند شناخت؛ چه رسد به آنکه از راه نکوکاری به رستگاری دست یابد.
💠 به همین چرایی، پاس داشتن خردگرایانهی اندیشه، گفتار و کردار نیک را باید چکیدهی اخلاق و رفتار زرتشتی دانست؛ اخلاق و رفتاری چنان جهانشمول که حتی شاعری چون رودکی که الزاما زرتشتی نیز نبوده است، آن را به پیکر شعر درآورده است.
✍ بهدین #تیرداد_نیکاندیش
🔥 @AshemVohu2581 🔥
📜 «هر یک از مردم از بهر همزاد بودن یزدانیشان، باید آن دیگری را همچون خویشتن در نظر دارد و به اندازهی مهربانی برادران، یکی به دیگری نیکی کند و زشتکرداری را از او بزداید.»
📚 دینکرد سوم؛ کردهی 246
🔥 @AshemVohu2581 🔥
📜توجه به دانش و دانش پروری پادشاهان ساسانی
✍🏻عهد انوشیروان را باید عصر نهضت فرهنگی ایران شمرد، این نهضت را از نظر تاریخ ایران بیشتر از اینجهت قابل ملاحظه میدانند که کاملا جنبه ملی داشته است.
در این دوره ایرانیان گذشته از آثار علمی و فرهنگی خود به دانشهایی هم که در هند و یونان رواج داشته نیز اهمیت بسیاری میداده و برای بدست آوردن کتابهای ایشان و ترجمه آنها به زبان پهلوی از کوشش فرو گذار نمیکرده اند.
پادشاه ایران میخواست تا تیسفون پایتخت ایرانشهر را که در جهان سیاست مهمترین مرکز شرق شده بود در جهان دانش و فرهنگ به پایگاهی بالاتر از آن برساند، پایگاهی که دو قرن بعد در همین محل نصیب شهر نوساز بغداد گردید.
روزگار این شاه بدانجا نکشید تا کوشش خود را چنانکه چشم میداشت به نتیجه رساند لیکن شعله ای که افروخته بود خاموش نگردید و دانشمندان ایرانی همچنان کار خود را در نشر علم و ادب دنبال کردند و آنرا به نتایج نیکو رسانیدند با این فرق که پس از سپری شدن روزگار ساسانیان کوششهای آنان بنام اسلام و آثار فکری ایشان به زبان عربی بود.
📚فرهنگ ایرانی و تاثیر آن در تمدن اسلام و عرب، محمد محمدی، برگه ۱۱