مجله فرهنگ و علوم انسانی💡 ادمین: @Mrseed6863 اینستاگرام: https://www.instagram.com/asre_andishe/
📌فرستاده دولت ترامپ در امور سوریه و لبنان، تام باراک، در مصاحبهای با روزنامه اماراتی انگلیسیزبان The National News هشدار داد که لبنان باید موضوع سلاحهای حزبالله را حل کند، وگرنه با یک «تهدید وجودی» مواجه خواهد شد. او گفت:
«از یک سو اسرائیل را دارید، از سوی دیگر ایران، و حالا سوریه هم بهشکلی بسیار سریع خود را نشان میدهد؛ اگر لبنان حرکتی نکند، دوباره به بخشی از بلاد الشام تبدیل خواهد شد.»
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌عبرت سوخو ۳۵؟
📖مهرپویا علاء نوشت: نمیدانم هدف کسانی که دائم شواهد گوناگون برای این حقیقت ذکر میکنند که روسیه و چین متحد خوبی نیستند چیست.آیا اینها فکر میکنند چون روسیه حاضر نشد به ایران سوخو ۳۵ بدهد پس جمهوری اسلامی در سیاست خارجی خود تجدیدنظر خواهد کرد و متمایل به غرب میشود یا دستکم قدری از میزان عشق یکطرفۀ خود به پوتین و شی میکاهد؟اگر چنین امیدی دارند که باید گفت زهی خیال باطل!
البته من معتقدم یک تصور اغراقآمیزی از میزان نفوذ روسیه بر ایران میان مردم وجود دارد. اتفاقاً ایران اگر به راستی«مستعمرۀ»روسیه بود و تهران از مسکو حرفشنوی داشت، برای مثال وضعیتی مشابه بلاروس داشت، شاید تعدادی از سیاستهای زیانبار موجود تعدیل میشدند. برای مثال تمام سیاستهای منطقهای حکومت ایران لزوماً به نفع روسیه نیستند. این درست است که روسیه میخواهد ایران ضد غرب باشد، ولی ضد غربی که تا حدی منطق هم بر رفتارش حکمفرما باشد و قواعد شطرنج قدرت در سطح بینالمللی را بیش از اندازه بر هم نزند. به زبان ساده روسیه میخواهد حکومت ایران در ضدیت خود با غرب قدری کمتر «هیئتی» رفتار کند و قدری کمتر آخرالزمانی بیاندیشد. حتی در زمینۀ سیاست داخلی هم رفتارهایی مانند تحمیل حجاب که به بیثباتی سیاسی میانجامند لزوماً مورد تأیید روسیه نیستند. یک متحد ضد غرب که پشتیبانی درصد بالاتری از جمعیت کشور را داشته باشد قطعاً برای روسیه بهتر است. من نمیدانم سیاست مسکو در قبال ایران چیست، ولی منطق میگوید قدرت گرفتن گروهی از اصلاحطلبان که متمایل به غرب نباشند و هوس گردش بیش از اندازه به غرب هم به سرشان نزند اتفاقاً برای حکومت روسیه بسیار بهتر است. البته دربارۀ هوشمندی حاکمان روسیه هم تردید بسیار جدی وجود دارد.
اما هرچقدر هم که شما به ذکر شواهد از «بیوفایی» مسکو و پکن بپردازید باز تأثیر جدی و بلندمدتی بر روی سیاست خارجی کنونی نخواهد داشت، مگر آنکه شاهد دگرگونی ماهیتی در تفکر حاکم بر چگونگی کشورداری در ایران باشیم. اصل قضیه اینجاست: حکومتهایی که عمدتاً با زور بر جامعۀ خود اعمال قدرت میکنند در درازمدت توان نزدیکی راهبردی به غرب را ندارند. ممکن است کشورهای جنوبی خلیج فارس را به عنوان مثال نقض این گزاره ذکر کنند. اما باید توجه شود که من نگفتم حکومتهایی که دمکراتیک نباشند نمیتوانند متحد جدی غرب باشند. حرف این است که حکومتهایی که با اعمال زور بیش از اندازه بر جامعه به کار خود ادامه میدهند نمیتوانند متحد غرب باشند. شیخنشینها شاید دمکراتیک نباشند، ولی شرایط خاص حاکم بر آنجا مانند جمعیت اندک، ثروت سرشار و نیز بافت جمعیتی قبیلگی باعث وفاداری بخش اعظم جمعیت بومی به دولتهای مستقر میشوند. این کشورها در صورت لزوم احتمالاً گذار سادهتری هم به دمکراسی خواهند داشت.اما بقیه کشورها که از چنین شرایط آسانی برخوردار نیستند یا باید مانند مورد تایوان و کرۀ جنوبی در سیاست داخلی خود تجدید نظر کنند یا در سیاست خارجی خود هرچه بیشتر از غرب فاصله بگیرند - البته باید یادآوری شود که فاصله گرفتن از غرب همارز رفتار محیرالعقول بالا رفتن از دیوار سفارت نیست.
برای مثال نظام شاهنشاهی پهلوی را در نظر بگیریم که متحد استراتژیک غرب به شمار میآمد. این حکومت هرچه بیشتر به سالهای پایانی نزدیک میشد تمایل بیشتری به شوروی مییافت. دولتهای بلوک شرق بر خلاف دولتهای غربی استقبال خوبی از جشنهای ۲۵۰۰ ساله به عمل آوردند. شوروی سوسیالیستی بر خلاف پادشاهی بریتانیا بالاترین مقام تشریفاتی خود را به این جشنها فرستاد. در بعد اقتصادی از دهۀ چهل به این سو یک افسانه در ایران رواج داشت - و هنوز هم رواج دارد - که غرب تمایلی به واگذاری صنایع سنگین و به طور مشخص ذوبآهن به ایران ندارد. پیرامون افسانه بودن این تصور جای دیگر بحث خواهم کرد. اما حکومت شاه به قرارداد تهاتر گاز در مقابل تحویل کارخانۀ ذوبآهن میان ایران و شوروی به منزلۀ نوعی دهنکجی و استقلالطلبی از غرب هم نگاه میکرد. شاه در سالهای پایانی دیگر حرفش این نبود که ایران هنوز برای دمکراسی آماده نیست، بلکه اساساً «دمکراسی غربی» را نمیپسندید و تصور میکرد یک دمکراسی مناسب برای ایران را اختراع کرده است - توهم بسیار رایج میان اغلب دیکتاتورهای جهان سومی. در سیاست خارجی اگر انقلاب ۵۷ اتفاق نمیافتاد و همان ساختار حکومتی باقی میماند ناچار یکی از این دو جریان باید غلبه میکرد: یا ساختار سیاسی باید مشابه چند کشور شرق آسیا به سوی تغییرات لیبرال و دمکراتیک میرفت یا ایران هرچه بیشتر از غرب فاصله میگرفت و سیاست مشابه حزب بعث را پیش میگرفت. دربارۀ اینکه به راستی کدام اتفاق میافتاد نمیتوان نظر استواری ارائه داد، ولی میتوان گفت که متحد راهبردی غرب بودن و همزمان استبدادی بودن دیگر امکانپذیر نبود. این قاعده کماکان هم برقرار است.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌ژاپن رکورد سرعت اینترنت جهان را با ۱.۰۲ پتابیت در ثانیه شکست. سرعتی که برای دانلود تمام نتفلیکس در یک ثانیه کافی است.
تصور بهتر از این سرعت: از نظر تئوری این سرعت میتواند ۱۲ هزار فیلم کامل ۴K را در هر ثانیه منتقل کند.
🔗 مركز مطالعات ژاپن (@japanstudies_ir)
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌 انتظار برای جنگ!
📖حامد پاک طینت: سال ۱۹۷۷ ، عراق. صدام به تدریج قدرت می گرفت، افسران پاک سازی می شدند، دایره خودی ها تنگ تر می شد و گفتمان کشور یک گفتمان نظامی شده بود.بدون اینکه جنگی باشد! فضای کشور، رسانه ها، سخنرانی ها، شاخه شانه ها همه حال و هوای نظامی گرفته بود بدون آنکه دشمن بالفعلی باشد. انگار همه منتظر بودند پس این شاخه شانه کشیدنها بالاخره یک دشمن بالقوه به یمن الهی پیدا شود!
📌انتظار برای جنگ فقط یک حس القا شده به جامعه نبود، برانگیخته از خلق و خوی نظامی گری صدام بود و آثار عملی و اجرایی این تفکر حتی بدون یک جنگ واقعی در کشور شروع به بروز کرد. بودجه های عمومی کشور به نفع بودجه های نظامی کاهش یافت. بدون اینکه جنگی در کار باشد. ذهنها درانتظار یک جنگ بود و بودجه های نظامی عراق از ۱۶% با ۱۲۸% افزایش به مرور به ۳۵% بودجه سالیانه رسید، بودجه آموزش از ۹% به ۱% ، بودجه سلامت از ۶% به نیم درصد و بودجه توسعه از ۴۰% به مرور به ۹% بودجه کل سقوط کرد؛ شاخص توسعه انسانی مرتبط با شرایط آموزشی جامعه از جایگاه نخست عراق در جهان عرب به پایین تر از اردن و تونس سقوط کرد، زیرساختهای آموزشی و بهداشتی به مرور به خصوص در مناطق روستایی بدلیل کاهش چشمگیر بودجه نابود شد و همه اینها بدون آنکه جنگی در میان باشد!
📌بین سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۰ و در این بازه سه سال فضا هر روز تند تر شد، رسانه ها جنگی تر شده بود، نام ایران در سالهای آخر مطرح شد، بعنوان دشمن بالفعل، بسیج تاسیس شد، رزمایش های نظامی بیشتر شد و بودجه ها هر روز بیشتر به سوی نظامی گری رفت، سخنرانی ها تند تر میشد و دولت برای تامین بودجه نظامی متوسل به صادرات نفت و هزینه کرد این درآمد برای نظامی گری شد. طبیعی بود که رغبت سرمایه گذاری داخلی توسط بخش خصوصی وجود نداشت ، سرمایه گذار خارجی هم که تکلیفش معلوم بود؛ کدام آدم عاقلی در کشوری که مسئولانش با مشتهای گره کرده از جنگ قریب الوقوع می گویند سرمایه می اورد. بی توجهی نظام به صنایع غیرنفتی و اقتصاد بخش خصوصی منجر به کاهش تنوع صادراتی و وابستگی کامل عراق به نفت شد. نسبت واردات کالاهای سرمایه ای از ۵۰% در سال ۱۹۷۷ به مرور به ۱۲% کاهش یافت؛ مسلم بود که این روند به کاهش ذخایر ارزی منجر میشود، در مقابل ۶۰% واردات کالاهای نظامی افزایش پیدا کرد، بدون آنکه جنگی در میان باشد!
📌تردیدی نبود که این وضعیت آثار شوم اقتصادی خواهد داشت، صدام مجبور به چاپ پول شد و این تصمیم منجر به ۴۰% رشد نقدینگی، افزایش تورم از ۱۸% به ۶۸% و مقدمه ای برای تورم ۶ برابری در سالهای پس از آن شد. درنهایت نرخ رشد اقتصادی از ۹% سالیانه به ۲% رسید، بدون آنکه جنگی در میان باشد!
📌هرچند عراق پس از بروز جنگ واقعی با ایران سه سال پس از این دوران طعم واقعی فاجعه اقتصادی را چشید اما مدل رفتاری و اقتصادی "انتظار برای جنگ" را دوباره قبل از جنگ کویت تکرار و تجربه کرد؛ اینبار حتی عمیق تر ! مشکلات عراق کم بود که تحریم هم به آن اضافه شد!
📌حالا دیگر اقتصاد عراق، نفت در برابر کالا شده بود، تهاتر کالایی، مبنای تجارت بین الملل این کشور شد، توزیع کالای اساسی از برنج و آرد و شکر گرفته تا روغن و دارو جیره بندی شد؛ بازار سیاه سر تا پای اقتصاد را گرفت، دولت صدام برای کنترل اوضاع دونرخی و چندنرخی ارز را چاره کار دید و نتیجه آن رانت ارزی، فساد گسترده و رشد طبقه مافیایی در این کشور بود( تصور نکنید همه هنرهایی که داریم اختراع و کشف خودمان است!) در مقابل اما برای ایجاد کارخانه های موشک و سلاح و رهایی از اتکای به غرب و در جهت خودکفایی از واردات نظامی، تا دلتان بخواهد بودجه و پول فراهم بود و حالا چه کسی است که نمی داند پس از تمام این سالها توهم و نظامی گری در نهایت مخروبه ای بنام عراق برای مردمش و نسلهای بعد بجا گذاشت
📌هر انتظاری کٌشنده است انتظار برای جنگ کٌشنده تر . انتظار برای جنگ شاید از خود جنگ مخرب تر است. انتظار برای جنگ مثل موریانه به جان مردم و ثروت ملی می افتد. ثروت عمومی را به آرامی به باد می دهد، فساد را به آرامی توسعه می بخشد، رانت را به آرامی گسترده می کند، توسعه،بهداشت،آموزش و آینده مملکت را تبدیل به کالای نظامی می کند و دریغا از اینکه برای روز جنگ واقعی، همگی اینها زیر دوربین های ماهواره ای ثبت و ضبط شده است!
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌جهتِ اوضاع!
ظاهراً سعودیها برای کمک به رفع تشنج بین ایران و آمریکا پا به میدان گذاشتهاند. فعالیت دیپلماتیک آنها به صورت پنهان در جبهههای غزه و لبنان و سوریه با اسرائیل هم کمی نمایان شده است.
سعودیها علاوه بر حمایت آمریکا و اروپا، پشتیبانی چین و روسیه را نیز معمولاً با خود دارند. از این جهت پا در میانی آنها از وساطت کشورهایی چون عمان و قطر مؤثرتر است.
به نظرم مصریها هم به سهم خود در فعالیت دیپلماتیک سعودیها در موضوع ایران شریکند.
رابطهٔ تهران و قاهره در یک ماه اخیر به صورت خاموش ارتقاء بیسابقهای پیدا کرده است. نام خالد اسلامبولی عامل ترور انور سادات بدون سر و صدا از خیابانی در تهران حذف شد. این مسئله بزرگترین مانع سمبلیک پیش روی عادیسازی روابط ایران و مصر به شمار میفت. جالب اینکه از جماعت تندروی داخلی که در طول 40 سال گذشته این موضوع خطقرمز حیثیتیشان محسوب میشد، کمترین صدای اعتراضی در نیامد!
با توجه به این علائم و بخصوص خبرهایی که از برنامهٔ نشست ایران و امریکا در اسلو منتشر شده است، روند اوضاع ظاهراً خلاف جهتی است که صدا و سیما و پارهای از محافل تندروی داخلی برای آن تلاش میکنند.
#احمد_زیدآبادی
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌عدم حضور رهبری در بیت پیرو نظر حفاظت
✍️کمیل باقرزاده
🔹️بعد از رحلت حضرت استاد، مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی (رضوان الله علیه) فرزند ایشان مصاحبهای با خبرگزاری حوزه کرده بودند و اونجا فرمودند که حضرت آقا دوسال قبل از فوت آیتالله هاشمی شاهرودی به عیادت ایشون که مریض بودند رفته بودند و به ایشون فرموده بودند: «من همیشه حرف دو گروه رو حتماً و بدون چون و چرا گوش میکنم؛ یکی محافظان و دیگری پزشکان. اگر محافظان بگویند فلان جا نباید بروید، من حرفشان را گوش میکنم؛ همچنین پزشکان اگر توصیهای کنند یا دارویی تجویز کنند عمل میکنم.»
🔹️بعد، حضرت آقا به آقای هاشمی شاهرودی توصیه کرده بودند که شما هم حتماً به حرف دکترها گوش کنید. (ظاهرا پزشکان توصیه به عمل کرده بودند و ایشان بنا به نظر بعضی اصحاب طب سنتی زیر بار حرف پزشکان نمیرفتند). بعد هم آقازاده آیتالله هاشمی شاهرودی اظهار تأسف میکردند که پدر بزرگوارشان به توصیه حضرت آقا عمل نکردند و همین سبب توسعه بیماری شد، و نهایتا وقتی عمل کردند که دیگر دیر شده بود متأسفانه.
🔹️لذا عدم حضور آقا در مراسم، یک اتفاق نادر و بیسابقه و عجیب نیست؛ در واقع التزام ایشان به سیره و سنت همیشگیشان است که نظر کارشناسی تیم حفاظت را بر علاقمندیهای شخصی خودشان مقدم میدارند؛ و درست و حکیمانه هم همین است. تفاوت فقط اینجاست که اینبار ما هم در این مصداق مشخص باخبر شدیم که آقا بنا به نظر کارشناسی حفاظت از شرکت در یک مراسم یا حضور در یک جای خاص خودداری فرمودند؛ وگرنه اصل این سیره و سنت همیشگی و ثابت بوده و در موارد متعدد ایشان همواره چنین میکردهاند.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌روایت کاظم بهمنی شاعر ترانه "علاج" از شبی که محسن چاوشی تصمیم بر ساخت این اثر گرفت.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌بیش از 140 میلیارد تومان پول مردم در سایت های بلیت فروشی کنسرت گیر کرده و عودت داده نمیشود. بانک پاسارگاد کار نمیکند. "کرمان موتور" بعد از 5 ماه تاخیر، تمایلی به تحویل ماشین ندارد. "علی بابا" پول پروازهای لغو شده را دوست دارد "ندهد"!
کنسرت، پاسارگاد، کرمان موتور، علی بابا....
#بهمن_بابازاده
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌همراهیِ نمادین با نتانیاهو:
تشدیدِ جسارتِ تهاجم در دشمن
📖مهدی جمشیدی
۱. رژیم صهیونی بر اساس برآوردهای مختلفی تصمیم گرفت که به ایران حمله کند و از این جمله، برآورد از جامعۀ ایران بود. رژیم صهیونی مشاهده کرد که در ماجرای اغتشاش «زن، زندگی، آزادی»، کسانی بر دین و انقلاب تاختند و خیابانها را به آتش کشیدند و فتنه انگیختند و ماهها، تلاطم و تنش آفریدند. اینان بسیار اندک بودند، اما بازنماییِ رسانهایشان فراوان بود و توانستند از واقعیّتهای کوچکِ خویش، روایتهای بزرگ تولید کنند. ازاینرو، گمان آمریکا و رژیم صهیونی این بود که جامعۀ ایران، مستعد «جنبش براندازی» شده و جمهوری اسلامی در موضع ضعف و سستی قرار گرفته و میتوان فشارها و تحمیلها را بر آن فزونی داد و او را وادار به تسلیم کرد. این اغتشاش، یک «نماد مرکزی» داشت و آن «کشف حجاب» بود. هرچند موجِ اغتشاش، فروکش کرد و شهرها و خیابانها رو به آرامش نهادند، اما این نماد، تداوم یافت و همچون یک خطّ هویّتی و فرهنگی، بر جای ماند. کشف حجاب در تهران، از پنج درصد آغاز شد و بهتدریج، گسترش کمّی و حتی کیفیِ بیشتری یافت. این روند انحطاطی، همچنان نیز ادامه دارد. از این جهت بود که تحلیلگرانِ امنیتیِ رژیم صهیونی، باور یافتند که در متن جامعۀ ایران، امکان و ارادۀ براندازی و مخالفخوانی و تولید هرجومرج و اغتشاش وجود دارد و وضع کنونی، بهمثابه «آتشِ زیر خاکستر» است که چنانچه بادی وزیده شود، شعلهوار خواهد شد و دوباره به جانِ جمهوی اسلامی خواهد افتاد و چهبسا این بار، به حیات این نظام سیاسی، پایان بدهد. بنابراین، هیچ تردیدی وجود ندارد که کشف حجاب بهعنوان نماد جریان «زن، زندگی، آزادی»، پیام روشنی را دربارۀ وضع جامعۀ ایران و نسبت آن با نظام سیاسی به دشمن ارسال میکرده و «امیدها» و «انگیزهها»یی را در آن پدید میآورده است.
۲. به همین دلیل بود که آیتالله خامنهای، کشف حجاب را نهتنها حرام شرعی، بلکه «حرام سیاسی» خواند و هرگز آن را نپذیرفت و آن را خط قرمزِ قطعی و حتمیِ جمهوری اسلامی دانست. حرام سیاسی به این معنی است که کشف حجاب، به نماد «مبارزه» و «معارضۀ» مدنی با جمهوری اسلامی تبدیل شده و از یک انتخاب شخصیِ متضاد با تعلّقات دینی خارج شده و آشکارا، جنبۀ سیاسی و ضدامنیتی یافته است. این نماد، برای همین تقابل سیاسی طراحی شد و هدف این چالش تحمیلیِ بیگانهساخته، ظهور و تجلّیِ مخالفت با جمهوری اسلامی در عرصۀ عمومی بود. در اینجا، قصد و نیّت کسیکه کشف حجاب میکند، هیج اهمّیّتی ندارد، چون این نماد، چنین معنا و مفادی یافته و دیگر نمیتوان در دلالت آن، تغییری ایجاد کرد. ضعف در حجاب و کشف حجاب، هر دو مخالف شرع هستند و زنی که مبتلای به این دو باشد، دچار معصیت شده و عذاب الهی، متوجّه او خواهد بود، اما دربارۀ کشف حجاب، اتّفاق دیگری نیز رخ داده و آن، عبارت از این است که کشف حجاب، جنبۀ نمادین یافته و معطوف به «معارضه با حکومت دینی» شده است. این امر، بسیار متفاوت از سهلانگاری دینی و ضعف ایمانی است و در حکم معصیت کبیره است؛ چراکه خواهناخواه، موجبات تضعیف و تحقیر حکومت دینی را فراهم میکند و به اعتبار و منزلت آن، گزند میرساند. بهخصوص باید این لایه را نیز در نظر گرفت که ولیّفقیه بهعنوان نایب امام معصوم -علیهالسلام- آشکارا و در سخنرانی عمومی، بهشدّت از این عمل، نهی کرد و آن را حرام سیاسی دانست. اگر کسی پس از این انذارها و روشنگریها، همچنان بر معصیت سیاسیِ خویش اصرار بورزد، دیگر نمیتوان به جهل و فقر فکریاش ارجاع داد و از وی درگذشت.
۳. بههرحال، تداوم کشف حجاب در لایهای از زنان ایرانی، یکی از متغیّرها و عنصرهای تعیینکننده در تحلیلهای امنیتیِ رژیم صهیونی از وضع جامعۀ ایران بود و آنها را به حملۀ نظامی، تشویق و ترغیب کرد. کشف حجاب در دیدۀ آنها، یک «امکان اجتماعی» بر ضد جمهوری اسلامی بود که میشد بهعنوان یکی از اضلاع مکمّلِ حملۀ نظامی، آن را نیز در نظر گرفت. بهبیاندیگر، کشف حجابِ بخشی از زنان ایرانی، این تصوّر را در ذهنیّت تحلیلگران امنیتی رژیم صهیونی ایجاد کرد که این مخالفت نمادین در وضعی که جمهوری اسلامی، مورد حملۀ نظامیِ ناگهانی قرار گرفته و تضعیف شده، قدرت تبدیلشدن به مخالفت خیابانی و آشوب و اغتشاش و تحرّک براندازانه نیز دارد و فقط کافی است این زمینه فراهم بشود. بهگمانم روشن شده باشد که کشف حجاب، معنایی جز خیانتِ واضح و در سطح ملّی و از طریق همدستیِ نمادین با دشمن نداشته است. بیجهت نبود که نتانیاهو به زبان فارسی گفت: «زن، زندگی، آزادی».
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌گزارش اسفند سال گذشته آقای سریع القلم از وضعیت منطقه را ببینید... چیزهای زیادی هنوز مبهم است مثلا هنوز با اطمینان نمیدانیم آینده عراق، لبنان و سوریه چه خواهد شد؟
روند بزرگی در کشورهای خاورمیانه حول محور توسعه اقتصادی و فناوری در جریان است البته با حفظ ظاهر دیپلماتیک از افزایش توان نظامی هم غافل نیستند.
چین هم مستثنی نیست و بازیگر اصلی همکاریهای اقتصادی است و به نظر هنوز سودای جهانگیر شدن فرهنگی و نظامی را ندارد.
سرانجام مناقشه روسیه و ناتو و به ویژه جنگ اکراین هم مشخص نیست...
وضعیت ایران هم مشخص نیست...اما سکوت عملی به اصطلاح همسایگان در مورد ۱۲ روز جنگ به غیر از انزوای تاریخی ایران نشانه توافق همه برای تثبیت نظم جدید است.
در داخل کشور صاحبان سرزمین ایران هم بیشتر از تمام مردم کشورهای منطقه از وضعیت فعلی آسیب دیده و خسته اند.
/channel/montakhabsal/88939
#عصراندیشه
@Asreandisheh
همبستگی مدنی، همبستگی سیاسی
========
📖جواد کاشی نوشت: آنچه مردم در روزهای آتشین جنگ از خود نشان دادند، همبستگی مدنی بود نه همبستگی سیاسی. بیهوده نباید مفاهیم ناسیونالیستی را بر آن بار کرد. حمایتهایی که مردم به طور داوطلبانه از یکدیگر کردند، استقبال از مهاجرین به شهرها، خدمات رسانی صنوف مختلف منجمله پزشکان به مردم، همه مصادیق همبستگی مدنی بود. این تصور که روح ملی ایرانی بیدار شده، همه را به خطا میاندازد منجمله سیاستگذاران و تصمیمگیران سیاسی را.
اسرائیل و تلوزیون ایران اینترنشنال که صدا و تصویر اسرائیل است، خیال کردند به محض عملیات غافلگیر کننده ترور فرماندهان نظامی، مردم گروه گروه در خیابانها ظاهر خواهند شد تا نظام را ساقط کنند. اما مردم نشان دادند برای تامین مطالباتشان از مسیر هیچ فاجعهای عبور نخواهند کرد. به جای همراهی با متجاوز، آغوششان را به روی یکدیگر گشودند و تلاش کردند هر چه میتوانند برای کاستن از آلام یکدیگر انجام دهند. چیزی مشابه با آنچه در حوادث زلزله انجام میدادند. آنها نمیدانستند نوعی سرمایه معطوف به خلق همبستگی مدنی در فرهنگ و مخیله مردم ایجاد شده که در هنگام حادثهها ظهور میکند. این سرمایه عقلانیتی خلاق میان مردم به بار آورده است.
اتفاقی که اسرائیل انتظار داشت، رخ نداد. اما معلوم نبود از کجا کسانی از راه رسیدند و فوراً آنچه را میدیدند همبستگی ملی خواندند و صدا و سیمای جمهوری اسلامی پر شد از مفاهیم ملی. تا جایی که یک نوحه خوان شناخته شده، سرود ملی خواند و مردم همراه او سینه زنی کردند.
همبستگی مردم حاصل یک هیجان صرف در نتیجه بروز جنگ نبود. حاصل تجربههای عمیق طی دهههای گذشته بود. مردم به تدریج به این نتیجه رسیدهاند که در نهایت خودشان پناهگاه یکدیگرند. تنها با پناه آوردن به یکدیگر میتوانند از زلزلههای عرصه سیاست مصونیت پیدا کنند.
همبستگی مدنی میتواند همبستگی سیاسی خلق کند. کدام بازیگر سیاسی است که بتواند عامل و سببساز این خلق و ابداع باشد؟ نظام مستقر از همه بیشتر این شانس را دارد. به شرطی که به ملزومات آن تن در دهد.
خلق همبستگی مدنی حاصل تحولات مهمی در دهههای گذشته است. پیشترها مردم ذیل یک دستگاه ایدئولوژیک و انقلابی با نظام مستقر همبسته بودند. اینک همبستگی مدنی میان مردم برقرار شده است بدون وساطت نظام مستقر. اصول و مبادی این همبستگی با اصول و مبادی ساختار مسلط سیاسی سازگاری ندارد. نظام تنها به شرطی میتواند با همبستگی مدنی میان مردم نسبت برقرار کند، که در وهله اول این وضعیت را به رسمیت بشناسد. از منطق همه با من دست بردارد. عمر این منطق به پایان رسیده است. ما با دو «من» مواجهیم. یکی «من» با واسطه نظام سیاسی که اقلی از مردم را شامل میشود و «من» بدون واسطه نظام سیاسی. یکی خصلت عمودی دارد دیگری افقی.
من با سازوکار عمودی باید با من در سازوکار افقی رویارو شود و قراردادی تازه منعقد کند. آنگاه آنچه امروز صرفاً مدنی است قدرت و وجاهت سیاسی هم پیدا میکند.
میان این دو من، تقدم و تاخر زمانی وجود دارد. نظامهای متفاوت آگاهی و الگوهای ناسازوار عملی میان این دو، کار را دشوار میکند. ذهنهای قدرتمند، شجاعتهای نظری، و توانمندیهای عدیده عملی لازم است تا این دو با یکدیگر بسازند و بستری تازه برای همزیستی سیاسی بیافرینند. شاید در این بستر الگویی تازه و معنادار از همبستگی ملی خلق شود.
بی تردید یکی از ملزومات عبور از پیچ خطرناکی که در آن افتادهایم، همین پیوند و عقد قرارداد جدید است.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌 معتمدی: پدافند غیرعامل ضعیف ترین بخش در جنگ 12 روزه بود؛ بازنگری اساسی و طراحی مجدد ضروری است
📖وزیر پیشین ارتباطات و فناوری اطلاعات: در جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل، اگرچه در آفند قوی عمل کردیم و بازدارنده بود، اما پدافند غیرعامل ضعیف ترین بخش بود و باید در پدافند غیرعامل کشور بازنگری اساسی و طراحی مجدد صورت گیرد؛ چراکه بسیار ضربه پذیر است.
🔸 پدافند غیرعامل فقط شامل هک نمی شود، بلکه استفاده از تلفن همراه هم در این حوزه است؛ چراکه در ساختمان ها شاهد بودیم که موقعیت شهدای جنگ را یافتند و فرماندهان و دانشمندان ما را شهید کردند.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌آلون میزراهی تحلیلگر اسرائیلی :
(آیت الله) خامنهای در حال تبدیل شدن به چهگوارای عصر ما است. او بهعنوان ضدامپریالیستِ بزرگ و رهاییبخش بشریت جاودانه خواهد شد.
چند سالی بیشتر طول نمیکشد که جوانان غربی را ببینید که تیشرتهایی با تصویر او بر تن دارند. حرف مرا به خاطر بسپارید!
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌یاسمین باکوئی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه شریف که در حمله اسرائیل به مناطق مسکونی کشته شد.
#فرزندان_ایران
Yasamin bakouei
The young master's student of Sharif University,
They first killed you, then said that your life wasn’t worthwhile. They called you a “collateral damage” of your father's murder. Iran knows how worthwhile all of you were. Rest in our memories.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌موضوع مراجع تقلید شیعه نسبت به تهدیدات علیه آیت الله خامنهای
📖آیتالله مکارم شیرازی:
هر شخص یا رژیمی که رهبری و مرجعیت را تهدید کند حکم محارب دارد
📖آیتالله حائری، مرجع تقلید و عالم بزرگ نجف اشرف: هرگونه تعرض به رهبر ایران، تعرض به امت اسلام است
📖آیتالله نوری همدانی: اهانت به رهبر انقلاب، اهانت به اصل اسلام است و هرگونه تعرض و تهدید ایشان از طرف دولت یا شخص، حکم محاربه دارد.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌نفوذ با چه فهمی؟
📖سیدجواد نقوی نوشت:
بحث پیرامون نفوذ این روزها به شدت باب شده است، در این مباحث ۳نوع نگاه به نفوذ وجود دارد که مدام از طرف افراد مختلف بیان میشود.
نگاه اول تصور کلاسیک است:
در نگاه اول، این تصور که فردی یا افرادی در بدنه مسئولان باعث شدهاند وضع فعلی شکل بگیرد به شدت پررنگ است.
از طرف دیگر اینکه جاسوسهایی در بدنه اتباع هم وجود داشته یا برخی از عناصر داخلی از حلقههای سازمان منافقین بودند در این نگاه اول قرار میگیرد.
در نگاه دوم تکنولوژی عامل نفوذ است:
در نگاه دوم که اخیراً به شدت طرفدار دارد، استفاده از تلفنهای همراه و ایضاً هوش مصنوعی از عواملی است که سیستمهای جاسوسی استفاده میکنند و در جنگهای اخیر هم به عنوان یک عامل یاد میشود؛ حتی برخی معتقدند نفوذ فقط در سطح سختافزاری نیست، بلکه خود پلتفرمها در نقش نفوذ بازی میکنند و باعث میشوند فرمهای اجتماعی به گونهای مهندسی اجتماعی شوند.
نگاه سوم مسأله ادراکی نفوذ در تصمیمگیری است:
یعنی مسئولی در دام ادراکی که بخشی از متخصصان نفوذی هستند گرفتار شود و آنها را حذف کند و در طول زمان افراد کمتر باسواد و متخصص وارد عمل شوند که در نتیجه قدرت تصمیمگیری مهم و درست را کمتر میکند و این باعث ضعف سیستم در نتیجه تصمیمهای غلط میشود.
هرچند سه نگاه تا حدودی هرکدام باید در دستورکار هر حکمرانی باشد اما آنچه عامل ضدنفوذ است فهم همان لحظه است.
یعنی اگر امروز کشور در جنگ است ضرورت این است که چگونه ایران باید از شرایط فعلی به سمت مطلوب حرکت کند.
تحولات پرسرعت منطقه در سالهای اخیر به ما نشان داده آنجایی که امنیت ملی مسأله ایران شد طرح نفوذ توان تحمیل خود را نداشته است. به طور مثال در بحرانی که بعد از شهادت شهید مطهری و بسیاری از فرماندهان در سال ۶۰ شکل گرفته بود، مسأله امنیت ملی نه فقط یک دفاع از چند شخص بلکه دفاع از وطن تعریف و ترورها به نوعی تصرف ایران معرفی شد که آنجا هم از طرح نفوذ وسیع جلوگیری کرد.
اگر وارد آن سه نگاه شویم نتیجهاش ابتدا جدال است بعد انفعال و بعدتر هم شکاف اجتماعی.
آنچه اهمیت دارد راهبرد دفاع از وطن است که اگر کمرنگ شود نفوذ شکل گرفته است. دشمن تلاش دارد ما را در سه نگاه بیان شده متوقف کند؛ نگاه اول شکاکیت وسیع به همهچیز و همه افراد است که خود بحرانزا است.
نگاه دوم مسدودسازی مسیر اجتماعی را فراهم و پلهای ارتباطی را قطع میکند. فراموش نکنیم طرح مهندسی اجتماعی به بدبین کردن بدنه نسب به تکنولوژیها به شدت حساب کرده تا شرایط برای شکاف فراهم شود.
در نگاه سوم هم فقط رادیکالها میتوانند طرح بحث کنند؛ مثلاً اینکه صلح را سریع بپذیرید یا مثلاً حمله تمامعیار به رئیس جمهور هر دو از تعلل در نگاه سوم است.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌ایرانگرایی: منحط یا اخلاقی و زایشگر
📖جواد کاشی: چرخش جمهوری اسلامی به ملیت و ملیگرایی تازگی ندارد. بیش از یک دهه است، وجود گروههای وابسته به ایران در غزه و لبنان و عراق به عمق راهبردی ایران نسبت داده میشد. استدلال میشد قدرت منطقهای ایران، راهی است برای دفاع از تمامیت سرزمینی ایران. اگر با دشمنان خود در دوردستها رویارو نشویم، باید کنار مرزهای خود آنها را ملاقات کنیم. شواهد دیگری هم میتوان آورد و استدلال کرد منظومه گفتاری نظام، به تدریج به سمت ملیتگرایی سوق پیدا کرده است. اما چرخش موفق به سمت ملیتگرایی، ملزوماتی دارد و الا از یک چاله به چاله دیگری خواهیم افتاد.
گاهی تمسک به ملیتگرایی از سر ناچاری و ناشی از زوال گفتار اسلامگراست گاه یک انتخاب تازه اخلاقی. به نظر میرسد نظام با درک زوال گفتار اسلامگرا، به سمت نوعی ملیتگرایی منحط میل میکند.
یک گفتار سیاسی هنگامی زوال پیدا میکند که وجه هژمون خود را از دست داده باشد. نتواند روح و روان مردم را همراه خود کند. آنگاه ناگزیر است از منظومههای کلامی دیگر برای توجیه خود بهره ببرد. حضور ایران در کشورهای منطقه دیگر با تمسک به گفتار امتگرایانه و اسلامی پذیرش داخلی نداشت. به همین سبب برای توجیه حضور این نیروها از کلام ناسیونالیستی بهره برداری میشد. یک گفتار هنگامی که وجاهت سیاسی خود را از دست میدهد، دستمایه سوء استفاده و فساد نیز میشود. ظهور الیگارشیهای فاسد مالی و اخلاقی در اشکال گوناگون با نام اسلام و اسلامگرایی، مظهر تام و تمام زوال و انحطاط گفتار سیاسی اسلامگرا در ایران بود.
جنگ دوازده روزه با اسرائیل یک نقطه عطف در چرخش به سمت ملیتگرایی بود. اما این ملیتگرایی از همان بدو تولد منحط زائیده میشود.
چرا گفتار اسلامگرایی به سمت زوال و تضعیف پیش رفت؟ دوگانه سازی میان امت اسلام و دیگران، نقطه ضعف اصلی آن بود. چرا که امتگرایی اسلامی بعدها به امتگرایی شیعی، و پس از آن به امتگرای ولایی تغییر منزل داد. هر روز تنگ نظرتر از دیروز شد و چندان دایره دوستان را تنگ کرد که کمتر کسی مقیم حریم حرم ماند. این گفتار خود زوال و تضعیف خود را رقم زد. حال اگر قرار باشد همان بازیگران، همان سیاستها و خطمشیهای پیشین به نام ایران رقم بخورد، از یک صورت زوال یافته به گفتاری منتقل خواهیم شد که از همان روز اول منحط و فرسوده است.
ایرانگرایی به شرطی نو و زاینده زائیده خواهد شد که از گذشته درس بگیرد و دوگانهسازیهای پیشین را تکرار نکند. ما ایرانیان جمعی از نوع بشریم. خیال نکنیم امت برگزیده و نورچشمی خدا و تاریخ بوده یا هستیم. البته میراث و تاریخی داریم که مختص خودمان است. کورش هخامنشی و فردوسی و شاهنامه و مولوی و قرآن و سعدی و تشیع و تسنن از جمله آنهاست. ما همزمان چندتا هستیم. ما چقدر به چند بودگی خود گشودهایم؟ سوال دوم این است که با همه مواریثمان چه موهبتی برای بشریت امروز به ارمغان خواهیم آورد؟ برای درمان دردهای عام بشر امروز چه در چنته داریم؟
همزمان به میراث تاریخی و فرهنگی بشر گشوده باشیم. در سنتهای فکری غرب و شرق جهان امروز، چه درمانهایی برای درمان دردهای ما نهفته است؟ ما به یک ایرانگرایی مشتاق دیگری نیازمندیم نه سنخی از ایران گرایی که دگرستیزی امت را این بار به زبانی تازه ترجمه کند.
ملیتگرایی گشوده، متکثر، گفتگویی و جستجوگر وفاق و دوستی یک انتخاب اخلاقی است. جمهوری اسلامی برای چرخش به سمت این سنخ از ملیت گرایی، نیازمند نقد رادیکال گذشته است.
واقع این است که ناسیونالیسم منحط امروز صاحب دارد. ایرانگرایان در خارج از کشور و در داخل ایران با مستمسک عرب ستیزی و افغان ستیزی بیش از یک دهه است جان گرفتهاند. جمهوری اسلامی با چرخش به سمت این سنخ از ناسیونالیسم کاری جز آن نمیکند که خود را خلع گفتاری کند.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌امروز سالگرد کشتار سربرنیتسا در بوسنی است، اما نکته اینجاست کشورهایی که بیشتر تماشاچی یا بعضاً نقش فعالی در آن نسل کشی داشتند، اکنون به عنوان ناجیان مردم بوسنی معرفی می شوند اما از ایران که از ابتدا با نیروی نظامی( قدس) نقش بسزایی در نجات مردم بوسنی داشت، حرفی زده نمی شود.
🔗 کاتخون. (@rasputin1500)
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌انطباق یا انحراف مواضع دکتر پزشکیان با قرآن و نهجالبلاغه
📖یوسف پزشکیان: آیا اسلام ما را از مذاکره با ظالمان و ستمگران نهی کرده؟ آیا اسلام توصیه کرده که همواره با دشمنان با زبان تهدید و محکم سخن بگوییم؟ آیا دکتر پزشکیان خلاف درسهای استاد و مرادش، علی (ع) عمل کرده است؟
برای یافتن پاسخ این سوالها به عنوان نمونه به تعدادی از آیات قران و سخنان امام علی (ع) و سنت پیامبر و ائمه (علیهم السلام) ارجاع میدهم.
◀️ آیات ۴۳ و ۴۴ سوره طه خداوند خطاب به حضرت موسی (ع) و برادرش هارون میفرماید:
اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿۴۳﴾
به سوى فرعون برويد كه او به سركشى برخاسته
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى ﴿۴۴﴾
و با او به نرمی سخن گویید شايد كه پند پذيرد يا بترسد
وَلا تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاکَ إِلَيْهِ عَدُوُّکَ وَلِلَّهِ فِيهِ رِضًى فَإِنَّ فِي الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِکَ، وَرَاحَةً مِنْ هُمُومِکَ، وَأَمْناً لِبِلادِکَ، وَلَکِنِ الْحَذَرَ کُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ، فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ، فَخُذْ بِالْحَزْمِ، وَاتَّهِمْ فِي ذَلِکَ حُسْنَ الظَّنِّ.
هرگز صلحى را که از جانب دشمن پيشنهاد مى شود و رضاى خدا در آن است رد مکن، چراکه در صلح براى سپاهت آرامش (و تجديد قوا) و براى خودت راحتى از همّ و غم ها و براى کشورت امنيّت است؛ اما پس از صلح با دشمنت، از او سخت برحذر باش، زيرا دشمن گاه نزديک مى شود که غافلگير سازد، بنابراين دورانديشى را به کار گير و در اين مورد خوش بينى را کنار بگذار.
📌اسامی افراد را حفظ نکنید.
افراد میروند و میآیند.
اسامی رسانهها را بخاطر بسپارید!
حواستان باشد بعدا آدم خوبها و آدم بدها تقسیم کار نکنند سرتان را شیره بمالند.
#وحید_اشتری
#عصراندیشه
@Asreandisheh
https://x.com/mehdikharratya/status/1939237739964035582?s=46
📌مهدی خراتیان: در دورهای قرار داریم که تهدید دشمن صرفاً نظامی یا اطلاعاتی نیست، بلکه رفتاری و روانی است.
دشمن در عصر ترور هوشمند، به دوربین و مسلسل نیازی ندارد؛
او فقط باید عادتهای شما را بشناسد.
🔴بزرگترین خطری که متوجه شخصیتهای هدف در جمهوری اسلامی است، ثبات در سبک زندگی، رفتارهای تکراری و شبکه ارتباطی سنتی است.
🔴حفاظت از افراد در معرض تهدید، دیگر تنها وابسته به «دیوار بلند» و «تلفن امن» نیست. بلکه نیازمند تحول کامل ذهنی و رفتاری است.
در اینجا ابتدا به برخی اصول بنیادین در بازسازی الگوی رفتاری شخصیتها و سپس به مجموعهای از پروتکلهای امنیتی فنی اشاره میشود:
🔴اول: تغییر الگوی رفتاری؛ اساس بقا در نبرد جدید
۱. امنیت از ذهن شروع میشود، نه از دیوار و دوربین.
مهمترین تهدید، عادتهای ثابت و پیشبینیپذیر است. دشمن اغلب منتظر فرصت نیست؛ منتظر تکرار است. هر شخص در معرض خطر باید باور کند که از این لحظه، هیچ عادت روزمرهای نباید مثل قبل تکرار شود: نه زمان غذا، نه محل نماز، نه مسیر حرکت.
۲. هر شخصیت باید «شخصیت دوم» داشته باشد
در شرایط بحرانی، فرد هدف باید بتواند با یک نام، پوشش، رفتار و مسیر کاملاً متفاوت ظاهر شود. این یک اصل در مدلهای حفاظتی کشورهای پیشرفته است.
۳. حذف رفتارهای پررنگ و قابل شناسایی در مکان عمومی حتی حضور مکرر در مراسم مذهبی یا سیاسی – اگر با محافظ یا خودرو مشخص باشد – دشمن را در نقشهبرداری دقیقتر کمک میکند.
۴. قطع کامل با شبکههای ارتباطی قدیمی
حتی دوستان یا اقوام قدیمی، اگر در زنجیره ارتباطی دشمن دیده شوند، میتوانند ناخواسته نقطه نفوذ یا ردیابی شوند.
۵. بازتعریف امنیت از حالت فیزیکی به حالت دادهمحور
امنیت امروز یعنی:
نه گفتن به تماس تلفنی ساده
حذف یک برنامه بیضرر
یا تغییر مکان خواب، بدون هشدار قبلی.
۶. اعتماد صرفاً به معنای خیانتنکردن نیست
دوست یا محافظ نابلد، بهاندازه جاسوس دشمن خطرناک است.
اعتماد نیازمند آموزش، مهارت و تبعیت بیچونوچرا از پروتکل است.
🔴دوم: توصیههای امنیتی فنی – عملیاتی
۱. ممنوعیت حضور مستمر در یک مکان :
اقامت بیش از ۳ روز در یک موقعیت، اشتباهی مرگبار است. باید از سیستم اقامت چرخشی با ۳ تا ۴ نقطه امن استفاده شود.
۲. استفاده از پوششهای حرفهای برای جابجایی:
خودروهای اجارهای با هویت واسطه، تاکسیهای ناشناس و مسیرهای متغیر ضروری است. هیچ مسیر یا زمان مشخصی نباید تکرار شود.
۳. ممنوعیت GPS و اپلیکیشنهای موقعیتمحور:
Google Maps، Waze و حتی اپهای هواشناسی باید از همه دستگاهها حذف شوند. خودروها نیز باید فاقد ردیاب باشند.
۴. تیم حفاظت نامرئی:
محافظان باید در قالب افراد عادی (راننده، دوست، خریدار، عابر) ظاهر شوند. تیم رسمی امنیتی بزرگترین نشانه برای دشمن است.
۵. قطع پیوند با فضای دیجیتال :
تمام اکانتها حذف یا توسط تیمی روی تجهیزات مستقل اداره شوند. حضور آنلاین شخصیت باید به صفر برسد.
۶. ممنوعیت حمل کارت بانکی، کیف پول دیجیتال، :
برای خرید یا ورود به اماکن عمومی از کارتهایی با هویت جایگزین استفاده شود.
۷. پیشرصد و ضد تعقیب :
قبل از هر حرکت، یک تیم باید مسیر را بررسی کند. تعویض ناگهانی مسیر و توقف تصادفی بخشی از تاکتیک حفاظتی است.
۸. ارتباطات رمزی و لایهدار:
مکالمات یا پیامها باید با کلمات رمزی رد و بدل شوند. هیچ مفهومی نباید مستقیم منتقل شود.
۹. تاکتیکهای فریب و شبیهسازی حضور :
نور مصنوعی، صدا، استفاده از بدل یا ترددهای جعلی در مکانهای عمومی میتواند تمرکز دشمن را منحرف کند.
۱۰. کیت گریز آماده :
هر شخصیت باید کیف اضطراری حاوی پول نقد، مدارک جعلی، سیمکارت اضطراری و لباس جایگزین در محل مخفی داشته باشد.
🟡دشمن را شکست میدهیم، اگر خود را تغییر دهیم
در این نبرد، مهمترین ابزار ما آگاهی، بیثباتی رفتاری، و مدیریت اطلاعات است.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
محسن یگانه: به خاطر دفاع از مرزهای خیلیها مثل من دست پدرشان را نگرفتند....
📖محسن یگانه، ۳۱ خردادماه در ادامه تور جهانی خود به دلیل شرایط جـنگ، کنسرت خود در سیدنی استرالیا را با اجرای چند آهنگ غمگین به پایان رساند و به هموطنان ساکن سیدنی قول داد در آینده یک کنسرت رایـگان برگزار خواهد کرد.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌اعتراض صادق زیباکلام به مواضع خیانتکارانه رضا پهلوی و اپوزیسیون:
🔺شماهایی که از جنگ علیه ایران حمایت میکنید با مسعود رجوی چه فرقی دارید؟
🔺این غیراخلاقی است که چون مخالفید بیایید و کنار اسرائیل و نتانیاهو بایستید.
🔺من هرگز در کنار اسرائیل و ترامپ نمیایستم؛ ما نباید کنار دشمن قرار بگیریم.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌نیازمند بررسی در منابع معتبر
«سر جنگ ۲۰۰۸ روسیه و گرجستان کمک تلآویو به تفلیس برای #روسیه ایجاد دردسر کرده. بعد از اون مسکو متعهد میشه که سلاح برهم زننده توازن به دشمنان اسرائیل تحویل نده و در مقابل اسرائیل در کارزار غربیها علیه منافع روسیه در سرزمینهایی که قبلا تحت سلطه شوروی بودند مشارکت نکنه».
https://x.com/Sadeq__E/status/1939784880725819594
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌انتقاد جلیل محبی از وحدت شکنی رئیس جریان اصلاحات در این روزهای جنگی ایران
#عصراندیشه
@Asreandisheh
زیارت سیدالشهدا علیهالسّلام را کردم. نماز خواندم. توی ضریح مقدس رفتم. خط جناب امیر را بالای ضریح گذاشتم. قرآن خط امام زینالعابدین کوچک بود توی ضریح حضرت بود میرزاحسن آورد زیارت کردم. یک قرآن بزرگی - خیلی بزرگ - که در هند تمام شده است محمدعلیخان افتخارالدولهٔ هندی که یکی از راجهها یا شاهزادگان هند بوده است - و در آخر در کربلا مجاور بوده همین جا مرده است - او گذاشته است. عجب چیزی است همچه قرآنی در دنیا کسی تمام نکرده است از خط و تذهیب و پرکاری چیز غریبی است. بنای گنبد بقعهٔ متبرکهٔ امام حسین اولاً از آلبویه بوده بعد از خلافت عباسیه مخفف و مختصر ساخته بودند. آقامحمدخان مرحوم از نو ساخته بزرگ کردند، گنبد را طلا کردند. نقرهٔ ضریح از خاقان مغفور است. طلای منارهها که از نصف بالا است از زن خاقان مرحوم - از دختر مصطفیخان عمو - آینه را مردم به شراکت ساختهاند. نقرهٔ ضریح حضرت عباس از والدهٔ شاه مرحوم است - محمدشاه - اما نقرهاش بسیار نازک است که همه ریخته است.
خاطرات ناصرالدین شاه-سفر عتبات
۱۲۸۷ قمری
#ناصرالدین_شاه
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌سرلشکر صفوی: سپاه آماده است تا در صورت هرگونه خطای دشمن به شدت پاسخ دهد
🔹صهیونیستها و آمریکاییها بدانند که ملت ایران گریبان آنها را رها نخواهند کرد و از خون شهدای خود نخواهیم گذشت. حتی اگر آتشبس موقت برقرار کرده باشند، ما آنها را میشناسیم و از ساختارها، پایگاهها و نیروهای آنها در منطقه و خارج از آن آگاهیم.
🔹سپاه پاسداران آماده است تا در صورت هرگونه خطای دشمن، با فرماندهی مقام معظم رهبری به شدت پاسخ دهد. بانک اهداف نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به طور کامل پایگاههای دشمن را شناسایی کرده و در صورت اشتباه دیگر، منافع آنها با خطر جدی مواجه خواهد شد
🔹ما شهدای زیادی در طول سالها دادیم، اما این شهدای بزرگ سبب تقویت ملت ما شدهاند. راهپیمایی اخیر قدرت ملت ایران را در مقابل آمریکا و صهیونیستها در جهان نشان داد.
🔹ما به دشمنان هشدار میدهیم که اگر تهدیدات جدیدی آغاز کنند، ایران پاسخ سختتری از آنچه که تصور میکنند خواهد داد.
🔹صهیونیستها و آمریکا به زودی در برابر قدرت ایران شکست خواهند خورد.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌تسبیحات اربعه را بخون
📖 دکتر حامد قنبری: دو سال پیش، وقتی از پست اجراییام در بانک مرکزی خداحافظی کردم و بهعنوان مشاور ادامه دادم، برنامهام سبکتر شد. بعد از هجده سال کار شبانهروزی، فرصتی پیش آمده بود که بیشتر مطالعه کنم، کمی به کارهای عقبافتاده برسم، نفس بکشم. در همین دوران بود که یکی از دوستان قدیمی تماس گرفت. با لحنی دوستانه گفت: «الان که سرت خلوت شده، چرا به مرکز امور حقوقی بینالمللی ریاستجمهوری مشورت نمیدی؟ دنبال یکی هستن که حقوق بینالملل خونده باشه، ولی از نظام بانکی هم سر دربیاره. تو که سالها تو بانک مرکزی بودی، چه کسی بهتر از تو؟»
حرفش بیراه نبود. من نه دنبال سمت بودم، نه عنوان، نه پول. گفتم حالا که وقت دارم و بار اجراییام سبک شده، اگر کاری از دستم برمیاد برای مملکتم انجام بدم، چرا نه؟ قبول کردم. کمی بعد، با رئیس مرکز صحبت کردم. گفت: «چند پرونده خارجی داریم در حوزه بانکها. لایحهنویسی و کارهای حقوقی رو وکلای خارجی انجام میدن، اما ما یه نفر ایرانی میخوایم که هم حقوق بلد باشه، هم بانک رو بشناسه، که پروندهها رو بخونه، مطمئن بشه جایی اشتباه نکردن، کم نگذاشتن، و منافع ما حفظ شده.»
کار کاملاً فنی بود. نه منصب داشت، نه اعتبار، نه درآمد آنچنانی. فقط دلمشغولی من بود برای ایران. برای اینکه سهمی هرچند کوچک داشته باشم در دفاع از منافع کشورم در یک دعوای بینالمللی. روند معمول اداری این بود که برای همکاری، باید مراحل گزینش نهاد ریاست جمهوری را هم طی میکردم. گفتم باشد.
یک روز زنگ زدند که برای مصاحبه گزینش بیایید. رفتم؛ خیابان پاستور، ساختمانی رسمی، اتاقی ساده. مردی پشت میز نشسته بود. چند فرم داد تا پر کنم. شروع کرد به سؤالوجواب. مشخصات، سوابق، درسهایی که خواندهام، تجربهها. بعد ناگهان گفت: «تسبیحات اربعه را بخون.»
سکوت کردم. پرسید: «انواع غسلها را بگو.» بعد گفت: «غسلهای مخصوص بانوان را هم توضیح بده.»
همانجا درونم فرو ریخت. حس کردم هجده سال تلاش بیوقفه، همه دقت و وسواس در حفظ منافع بانک مرکزی، همه ساعتهای پرتنش تحریم و مذاکره و نامهنگاری، ناگهان به هیچ تبدیل شد. من را، با «تسبیحات اربعه» میسنجیدند. نه با تعهدم. نه با تخصصم. نه با کارنامهام. با دانستن غسلهای بانوان.
من آمده بودم برای وطنم کاری بکنم. برای پروندههایی که اگر اشتباهی در آنها میرفت، شاید میلیونها دلار خسارت روی دست کشور میگذاشت. اما معیار سنجش من نه صداقت بود، نه توان، نه شناخت حقوق بینالملل، نه تجربه بانکی. معیار، میزان آشنایی من با جزئیات مناسک بود.
در آن لحظه فهمیدم درد این کشور فقط تحریم و بحران اقتصادی نیست؛ درد این کشور آن است که آنکس که از کار دزدی نکرده، اما تسبیحات اربعه را از حفظ نیست، در معرض طرد است. و آنکس که نماز جمعه را درست میرود اما در کار خیانت میکند، با افتخار میماند. این همان ساختاریست که باعث شده متخصصان شریف یکییکی مهاجرت کنند. نه چون نمیخواستند بمانند، بلکه چون این کشور نتوانست قدرشان را بداند. چون وقتی آمده بودند که خدمت کنند، در برابرشان فرمی گذاشتند و گفتند: «غسل بانوان را توضیح بده.»
بعد گفت: «معرفت کیه؟» نوشتم: احمد عراقچی.
نگاهی کرد و گفت: «همون عراقچی که پرونده داره؟» گفتم: «آره، همون.»
با تعجب گفت: «آخه نمیشه که!»
گفتم: «همینه که هست. اون آدمی بود که اومد برای این مملکت کار کنه و بهش ظلم شد. اگر اون از نظر شما مردوده، منم همونم. از نظر من، آدم درستیه.»
رفتم. آرام، بیعصبانیت، اما محکم. و پشت سرم را هم نگاه نکردم.
در آن لحظه، شاید آن شخص نفهمید چرا دارم میروم. اما من میدانستم. میدانستم که تدوام این سیستم گزینش، فقط مساوی است با تأیید همین سنجههای ریاکارانهای که کشور را به این نقطه رساندهاند. همین گزینشها، همین معیارهای ظاهربین و مقلد، ریشهی پوسیدگیاند. ریشهی کوچ آدمها، ریشهی فرسایش سرمایه انسانی، ریشهی فربه شدن ظاهرسازان و بیاثر شدن باکفایتها.
و واقعیت این است:
وقتی پای وطن در میان است، وقتی کشوری در بزنگاه نیاز به کسی دارد که پشتش بایستد، تسبیحات اربعه به کارش نمیآید.
آنچه به کار میآید، قلبیست که برای ایران بتپد و پاییست که در لحظهی خطر عقب نکشد.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌هاآرتص: جنگ در ایران یک اشتباه استراتژیک بود
🔹روزنامه صهیونیستی هاآرتص با انتشار مطلبی، حمله به ایران را به خاطر اینکه موجب اتحاد بین ایرانیها شده، اشتباهی استراتژیک معرفی کرد:
🔹بعد از ۱۲ روز جنگ، حالا ایرانیها بسیار خشمگین هستند. اگر اسرائیل حمله خود را به سایتهای هستهای محدود میکرد و با هدف قرار دادن ساختمانهای مسکونی، مردم بیگناه را نمیکشت، این حجم از عصبانیت از اسرائیل که حالا به نقطه جوش رسیده، به وجود نمیآمد.
🔹وقتی به ایرانیها میگوییم که «میخواهیم از شر موشک های بالستیک شما راحت شویم، به این معنا است که میخواهیم شما اینقدر ضعیف باشید که هر وقت دلمان بخواهد، بتوانیم شما را بمباران کنیم.» خب چنین چیزی برای ایرانیها قابل قبول نیست.
🔹در اسرائیل افراد در خصوص تغییر نظام ایران خیالپردازی میکردند؛ اما بیشتر مردم ایران چنین باوری ندارند. وقتی ملتی بمباران میشود، حس ملیگراییاش تقویت میشود. الان حتی افرادی که مخالف نظام بودند هم در شبکههای اجتماعی مینویسند: «به خاطر کشورمان با هر متجاوزی خواهیم جنگید.»
🔹حالا آنها دور ایران جمع شدهاند. جنگ در ایران یک اشتباه استراتژیک بود.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌مانیفستی برای همیشه تاریخ
📖تقی دژاکام: علی آژیر از بچههای ناب گردان تخریب لشکر محمد رسولالله «ص» تعریف میکرد که اولین محرم بعد از شروع جنگ بود. چند روز مانده به عاشورا، از قدیم رسم بود دستههای عزاداری هر محل با رعایت پیشکسوتی به محلهای دیگر میرفتند. مثلاً کاشانک میرفت نیاوران، بعد هم محله حصاربوعلی. بعد نوبت آنها بود که میآمدند و بازدید پس میدادند. در مسجد محل هم سینهزنی باحالی انجام میشد تا میرسید به ظهر عاشورا که هیئتها جوری برنامهها را میبستند که ظهر عاشورا همه در حسینیهها و مساجد محل خودشان باشند تا عزاداری مفصلی انجام دهند. این روال هنوز هم ادامه دارد بدون اینکه حتی ساعتی زمانش عقب و جلو بشود.
آنروز هم عاشورا بود. دسته سینهزن حصاربوعلی آمده بود مسجد کاشانک. خدا رحمت کند همه پیر غلامان و خادمان را؛ حاج حجت کسری مداح سرشناس شمیرانات که شور و حال و اخلاص عجیبی داشت یک دم داد که تا آنروز نشنیده بودم و فکر کنم اکثر مردم هم نشنیده بودند:
آمریکا! آمریکا!
تو با سلاح ناوگان
ما با سلاح ایمان
بجنگ تا بجنگیم
سینهزن دم گرفت و خدا میداند چه غوغایی بر پا شد و چه سینهزنی عجیبی راه افتاد و چه توسلی گرفته شد.
به بقیه خاطره علیآقا کاری ندارم، اما این ماجرا، یک اتفاق موردی و مقطعی نبوده است. لحظهلحظه دوران جنگ چه در جبهه و چه در پشت جبهه پر است از خاطراتی که یک خط پررنگ آن را به عزاداری، به توسل و به تمسک به سیدالشهدا«ع» وصل میکند.
همه کسانی که حتی اگر یک روز حضور در دفاع مقدس را تجربه کرده باشند، به خاطر دارند که بجز زمان عملیات، تقریباً هیچ نماز صبحی نبود که در تعقیب آن «زیارت عاشورا» نباشد؛ زیارت عاشورایی که هنوز هم در مراکز سپاه و بسیج یک برنامه لاینفک از مراسمهای روزانه یا اصلی است. زیارتی که یک بیعت دائمی با اباعبدالله علیهالسلام و یک عهد و پیمان وثیق با اوست که «تا یومالقیامه» با هر کس که با حسین«ع» در سلم و صلح است در سلم و صلح باشیم و هر کس که با او در جنگ و محاربه باشد، در جنگ و حرب باشیم.
خب، امام حسین علیهالسلام که شهید شده است و الان کسی ظاهراً با او در حال جنگ نیست، پس این زیارت قدسی چه میگوید؟ معلوم است که غرض، خط سرخ حقیقت و جنگ باطل با این خط و با پیروان این خط و پیروان سیدالشهدا در طول تاریخ تا روز قیامت است: کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا.
با این حساب، در این جنگ تعداد شمشیرها و سلاحهای آن که با حسین«ع» و جبهه حق میجنگد عامل پیروزی واقعی نیست؛ ارتش یزید و ابن زیاد ۱۸ هزار تا ۳۰ هزار نفر بودند و سپاه سیدالشهدا ۷۲ نفر!
این واقعیتی است که به استناد و اعتبار همین زیارت عاشورا، «الی یوم القیامه» با آن مواجهیم، نه تعداد نیروی انسانی و نه تجهیزات و ابزارهای جنگی عامل پیروزی در تاریخ نیست؛ آنچه جبهه حق را برای همیشه پیروز میکند دل داشتن و پیمان بستن با سیدالشهدا و حضرات معصومین علیهمالسلام است. برای همین است که در این زیارت، همزمان با سلام بر حسین«ع» به همه ارواح پاکی که همراه او و در راه او به شهادت رسیدند تا زمانی که ما زنده باشیم و بالاتر تا زمانی که روز و شبی در کار باشد و جهان آفرینش برپاست، سلام و درود میفرستیم.
و، اما لعنت. در زیارت عاشورا، در کنار هر سلام یک یا چند لعنت هم وارد شده است: آنها که بنیان ظلم و ستم را گذاشتند، آنها که مانع شدند تا خوبان عالم در جایگاه شایسته خود بنشینند، آنها که سیدالشهدا و یاران خوبش را به شهادت رساندند و قابل تأملتر از همه، آنان که مقدمات و زمینههای شهادت این خوبان و خوبترینها را فراهم کردند.
آری، فقط آنها که حسین و یارانش را به شهادت رساندند مقصر نیستند، هر کس در هر مقام و در هر مسئولیت بزرگ و کوچکی که برای شهادت این عزیزان مقدماتی را فراهم کرده باشد و کوچکترین نقشی در این جنایات داشته باشد، تا همیشه مشمول لعنت تصریحشده در این زیارت است.
راه تقرب به امام حسین و حضرات معصومین علیهمالسلام هم بر اساس آنچه در این زیارت آمده، علاوه بر دلدادگی به این حضرات، برائت از تکتک کسانی است که نقش بزرگ و کوچکی در شهادت این عزیزان داشته یا دارند.
در یک کلام، زیارت عاشورا یک مانیفست و یک راهبرد و راهنمای عمل همیشگی برای شیعه است تا بر اساس حب و بغض نسبت به دوستان و دشمنان خدا، فکر کنیم، تصمیم بگیریم و عمل و عملیات داشته باشیم.
این همان نگاه مکتبی است که حاج حجت کسری در اولین محرم بعد از جنگ تحمیلی در مسجد کاشانک تهران داشت و شور بهپا کرد که:
آمریکا! آمریکا!
تو با سلاح ناوگان
ما با سلاح ایمان
بجنگ تا بجنگیم...
#عصراندیشه
@Asreandisheh