مجله فرهنگ و علوم انسانی💡 ادمین: @Mrseed6863 اینستاگرام: https://www.instagram.com/asre_andishe/
📌توییت یک پروژهبگیر در زمان شاه!
📖تقی دژاکام نوشت: معروف است که در گذشته اهالی کسب و مشاغل پیش از شروع به کار، تأکید داشتهاند که حتماً مسائل شرعی مربوط به کسبوکار و مشخصاً شغل خودشان را پیش یک عالم یا کارشناس دینی فرا بگیرند، محدوده حلال و حرام و مال شبههناک و قرض و دین و میزان سود و شیوههای مشارکت و احکام شرعی مربوط را بخوبی و دقت بدانند. حتی بسیاری از کاسبان قدیم یک دور پای درس «مکاسب محرمه» مینشستند و بعد کارشان را کلید میزدند.
بعدها این دقت و حساسیت شرعی به اجبار قوانین موضوعه کشوری، جایش را به یادگرفتن قوانین حقوقی مربوط به کسب و کار داد و اولی را به مرور کمرنگ کرد تا جایی که اکنون کمترند کسانی که در هر شغل و حرفه، احکام شرعی مربوط به آن را بدانند.
۱۹۶ سال پیش در چنین روزی نخستین روزنامه در ایران منتشر شد. میرزاصالح شیرازی روزنامه خود را که «کاغذ اخبار» یا «اخبار وقایع دارالخلافه» نام گذاشته بود، هر روز در دو صفحه با چاپ سنگی منتشر میکرد و در آن مهمترین وقایع پایتخت و یکی دو کشور همسایه را به اطلاع مخاطبان میرساند.
از آنروز تا به امروز کمیت و کیفیت انتشار روزنامه در ایران بسیار تغییر کرده است. تعداد آن به حدود ۱۸۰ روزنامه در کشور رسیده که فقط ۱۰۰ عنوان آن مربوط به استان تهران است. همچنین کیفیت چاپ و تعداد صفحات و تنوع موضوعات و شیوهها و قالبهای اطلاعرسانی روزنامههای امروز کشور به هیچوجه قابل مقایسه با حتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیست که سهچهار روزنامه بیشتر نداشتیم، چه برسد به ۷۰ سال پیش از صدور فرمان مشروطیت در زمان انتشار «کاغذ اخبار» در دوران محمدشاه قاجار.
امروزه البته به مدد اینترنت و فضای مجازی، بسیاری از روزنامهها یا فقط در فضای مجازی منتشر میشوند یا همزمان به صورت کاغذی و مجازی در صفحات اینترنت جای میگیرند و مخاطبان هم بهجای آنکه مانند سالها پیش بعدازظهرها در جلوی دکههای سابقاً روزنامهفروشی، صف ببندند تا بتوانند کیهان و اطلاعات خود را پیش از تمامشدن بخرند، آنها را پیش از نیمهشب با بهترین کیفیت دیجیتال در صفحه گوشی خود دریافت و مطالعه میکنند.
اما خوب است به همین مناسبت، یکی دو سؤال و ابهام خودمان را هم مطرح کنیم و ببینیم نظر مخاطبان و صاحبنظران گرامی در این باره چیست.
اولین سؤال اینکه چگونه است اگر کسی در خیابان و مجامع عمومی به دیگری دشنام بدهد، تهمتی بزند، افترایی ببندد و به ناموسش تعرضی کند، با شدیدترین شیوه ممکن با او برخورد میشود، کار به پلیس ۱۱۰ و شکایت و دادسرا میکشد و دادگاه او را محکوم و مجازات میکند، اما همین کار اگر در روزنامهای و نشریهای صورت بگیرد، شدت و شیوه برخورد با او متفاوت میشود؟ چه تفاوتی بین این دو رفتار است؟
سؤال بعدی اینکه، فراتر از روزنامهها، حالا در عصر دیجیتال و شبکههای اطلاعرسانی و کانالها و گروههای فضای مجازی، چرا موضوع رهاشدهتر و بیصاحبتر و فضا بیدروپیکرتر است؟ بیشترین دروغها، اتهامها، فحاشیها و حملههای ناجوانمردانه در این فضا دیده میشود که کسی با آنها کاری ندارد. اگر یک فحاشی یا پردهدری در خیابان اتفاق بیفتد حداکثر همان چندنفری در جریان قرار میگیرند که صدا را شنیده و ماجرا را دیدهاند، اما یک دروغ، یک اتهام و یک بحرانسازی در فضای مجازی که به سرعت برقوباد بازنشر و گسترده میشود و حتی از فضای مخاطبان یک کشور گذشته و منطقه و جهان را تحت تأثیر قرار میدهد، با بیتوجهی و بیاعتنایی همان قاضی و دادگاهی مواجه میشود که به یک درگیری خیابانی رسیدگی کرده بود. علت این دوگانگی و چندگانگی در رسیدگی و بررسی و مجازات احتمالی متهمان ماجرا چیست؟ دایره و شعاع انتشار خبر و دروغ و بحران کوچکتر است؟ تأثیرگذاری آن بر روح و روان مخاطب کمتر است؟ احکام شرعی و قوانین موضوعه کشوری نسبت به آن حساس نیست یا موضعی ندارد؟
چگونه است که تهمت و دشنام خیابانی به پدر یک شهروند بیمجازات نمیماند، اما در فضای بیدروپیکر مجازی کسانی که پدر یک وزیر را که در دفاع مقدس به شهادت رسیده است با عنوان کمونیست وابسته به شوروی و عاشق لنین معرفی میکنند و به سرنوشت متعالیاش تعمداً اشاره نمیکنند، رها و آزادند؟ همان کسانی که به فرماندهان رشید و عالی کشورمان تهمتهای فراوان زدند و کسی آنها را نخواست و مجازات نکرد و آنها را برای ادامه افتراها و دروغها و لجنپراکنیهایشان آزاد گذاشت.
این افراد اگر توییتر در زمان شاه هم بود و فضای مجازی احتمالی آنزمان هم مثل دوران جمهوری اسلامی بیصاحب بود، مطمئناً بعد از اینکه کسانی مثل طیب در زندان درآستانه شهادت بودند، با گرفتن پروژههای نانوآبدار از رژیم پهلوی، توییت میزدند: «آقای طیب حاجرضایی فردی که به شرابخواری و قمهکشی شهره است، از آیتالله روحالله خمینی حمایت کرده است.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌تولدِ شهیدانی «دیگر»
شکستن کلیشهی رسمی «شهید» در عرصهی عمومی پس از جنگ دوازدهروزه
📖 محسنحسام مظاهری
[قسمت ۲ از ۳]
مشابه این برخورد را آیتالله خمینی با مرگ دکتر شریعتی نیز داشت و در مقابل اصرار برخی نزدیکانش که از ارادتمندان شریعتی بودند بر شهیدنامیدن شریعت، به این مضمون گفته بود که این روشنفکرها گمان میکنند به آسانی میشود به هرکسی شهید گفت. اینکه در این نگرش چه تغییری حاصل شد و یا اساساً میشود رویهی پس از انقلاب آیتالله خمینی را تغییر دانست یا نه، موضوع مهمی که بررسی مستقلی میطلبد و بحث یادداشت حاضر نیست.
۴
در تطور و توسع مفهوم شهید، مبارزات انقلاب اسلامی و مشخصاً دهههای ۴۰ و ۵۰ نقطهعطف مهمی است. در این مقطع، متأثر از فراگیری و اقبال به ادبیات چپ از یک سو و توسعه و فراگیری خوانش اسلام سیاسی (متأثر از جریانات و شخصیتهای اسلامگرای اهل سنت مصری و پاکستانی و...) از سوی دیگر، زمینه برای تحول در کاربست شهید فراهم شده بود. تحولی که انگارهی سنتیِ شهید در خوانش شیعی را شکست و انگارهای جدید را متولد ساخت. جامعهی انقلابی و در حال مبارزه، نیاز به اسطورهها و سرمشقهای مقدس داشت و با تنها یک حسین ـ که آن هم بیشتر در تصرف روضهخوانان و مداحان بود ـ نمیشد به جنگ حکومت مستقر و مسلح رفت. مضافاً که دیگر ملل مبارز در آن مقطع، سرمشقهایی امروزی داشتند که الهامبخش مبارزانشان بودند. اما جامعهی شیعهی ایرانی، سرمشقهایش همه به تاریخ گذشته تعلق داشتند. این نیاز و ضرورت انقلابی، به زایش مفهومی نو از شهید انجامید. اولاً از همان شخصیتهای تاریخی و اسطورهای (مانند امام حسین و حضرت زینب) خوانشی امروزی و مبارز ساخته و پرداخته شد، و ثانیاً با بسط مفهوم شهادت و کنارگذاشتن احتیاطات فقیهانه، همهی کشتگان مبارزه از هر گرایش فکری و حتی دینی (ازجمله کشتگان مارکسیست) «شهید» نامیده شدند. بهعبارت دیگر، شهادتِ سیاسی، شهادتِ فقهی را به حاشیه راند و در شرایط انقلابی توانست بر آن غالب شود. در این گذار از شهادت فقهی به شهادت سیاسی، بیش از همه، یکی دکتر شریعتی و دوم مجاهدین خلق نقش داشتند. (دربارهی نقش دکتر شریعتی پیشتر ازجمله در یادداشت کوتاه «فراخوان زینب» نوشتهام.)
۵
نکتهی مهم آن است که با پیروزی انقلاب اسلامی و به فاصلهی کوتاه پس از آن، وقوع جنگ تحمیلی، خوانش شهادت سیاسی به خوانش رسمی و غالب مبدل شد و حتی خواسته یا ناخواسته و آگاهانه یا غیرآگاهانه، مورد پذیرش فقهای مبارز و روحانیت سیاسی نیز قرار گرفت. در همان زمان البته جریان سنتگرای شیعی مسیر خودش را جدا کرد و کوشید مغلوب جو زمانه نشود. اما این جریان تضعیف شده بود و صدایش پژواکی نداشت. نشانهاش آنکه هم دکتر شریعتی و هم یکی از مخالفان سرسختش شیخ قاسم اسلامی (که جزو قربانیان گروه «فرقان» بود) هردو «شهید» نامیده شدند، اما افکار عمومی جامعهی آن زمان، «معلم شهید دکتر شریعتی» را پذیرفت، ولی «روحانی مجاهد شهید اسلامی» را نه. اولی بر نام اماکن و فضاهای عمومی نقش بست و در مطبوعات دربارهاش فراوان نوشتند، و دومی انعکاسی بیش از همسایگان «مسجد شیشه» (پایگاه شیخ قاسم) و برخی محافل غیررسمی مذهبی نیافت.
۶
در ماههای نخست جنگ و تا پیش از یکدستسازی فضای سیاسی در وقایع منجر به خرداد ۶۰، کاربست سیاسی دورهی مبارزه از شهید همچنان غالب بود. برای همین در نشریات پرشمار گروهها و احزاب سیاسی آن زمان، به طیف متکثری از «شهید»ها برمیخوریم. کمتر گروه سیاسی فعال در آن دوره را میتوان سراغ گرفت که خود را صاحب «شهید» نداند. شهید در آن دوره ـکه مشروعیت دفاع میهنی یک اصل مسلم و فراگیر بود ـ برای گروههای سیاسی یک دارایی محسوب میشد که جایگاه آنها را در رقابتهای سیاسی ارتقا میبخشید. بههمینجهت ارگانها و نشریات حزبی چند ماه پس از انقلاب پر است از تصاویر و زندگینامهی شهدایی که سمپات یا عضو آن گروه و حزب معرفی شدهاند. متکثرترین تعریف از شهید (سیاسی) را در همین چند ماه میتوان جست: شهیدِ فدایی خلق، شهیدِ تودهای، شهیدِ مجاهد خلق، شهیدِ حزب جمهوری و... . به تبع ماهیت ملی و مردمی دفاع، این تکثر فقط در گرایش سیاسی نیست، در بقیهی ویژگیها از طبقهی اجتماعی تا جنسیت و دین و پوشش نیز هست.
۷
با عبور از مقطع خرداد ۶۰ و پوستاندازی سیاست رسمی و غلبهی جریان مذهبی، اما به تدریج این تکثر رنگ باخته و جای خود را به کلیشهی تکرارشونده و ثابت میدهد.
ادامه 👇
#عصراندیشه
@Asreandisheh
در پایتخت کره شمالی، ساختمانهای اشرافی کمونیستی قدیمی با درهای بلند، مثل ساختمان هخامنشیها وجود داشت. همچنین هتلی داشتند که میگفتند کیم ایل سونگ رهبر بزرگ فرمودند: هتلی که آمریکا در نیویورک درست کرد و بزرگترین هتل دنیاست چندطبقه است؟ پاسخ داده بودند ۱۰۴ طبقه. کیم دستور داده بود هتل ۱۰۵ طبقهای بزرگتر از این هتل آمریکا بسازند.
📌جیک سالیوان: برجام توانست ۱۵ سال برنامه هستهای ایران را با کمترین هزینه محدود کند در صورتیکه حمله پرهزینه آمریکا و اسرائیل تنها چند ماه برنامه هستهای ایران را به تعویق انداخت!
مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید:
هدف اصلی ایران از ورود به توافق برجام، رهایی از تحریمها بود.
برجام بهترین آورده را برای امنیت آمریکا و اسرائیل به همراه داشت.
اگر شک دارید، از اسرائیلیها بپرسید. آنها تأیید خواهند کرد که ایران در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ به تعهداتش پایبند بود، نه ذخایر اورانیوم را جابهجا میکرد و نه سانتریفیوژهای جدید نصب میکرد.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📖خبرنگار: آیا روسیه از تولید سلاح هسته ای توسط ایران حمایت میکند؟
ممدوف نایب رییس شورای امنیت روسیه:
ببینید شرایط کاملا تغییر کرده است؛شما دیدید که ایران مورد تهاجم دو کشور اتمی قرار گرفت،اکنون ما هیچ دلیلی برای مخالفت با این تصمیم احتمالی ایران نداریم.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌مقصود فراستخواه: برخی سیاستها در این چند دهه هویت جمعی ما را زخمی کرده است
📖مقصود فراستخواه، جامعه شناس: ما یک مابودگی، ملت-دولت و هویت جمعی داریم که همه با هم در یک سرزمین زندگی میکنیم؛ ملت و دولت به هم پیوستهاند و وقتی تجاوزی به کشور می شود، این مابودگی بیشتر احساس میشود.
🔹اما چه سیاستها و عملکردهایی در این چند دهه به این هویت جمعی ما لطمه زده و آن را زخمی کرده و از هم گسیختگی ایجاد کرده؟ سیاستهایی که برخلاف سیاست زندگی مردم بوده، زنان ما سبک زندگی متنوع دارند و سیاستهای ما این را تحمل نمیکند. برخی از این سیاستها علیه هنجارهای اجتماعی است.
🔹در سالهای گذشته مصادیق متعددی داشتیم که سیاست شورای عالی انقلاب فرهنگی و برخی بخشهای حکومتی خلاف سیاست زندگی مردم بود. ما با سیاستهای فیلترینگ عصر اطلاعات را نادیده میگیریم و جامعه را به خاطر سبک زندگی و تنوعاتش آزار میدهیم.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌شَرِّ «شِرّ و وِر»
📖محمد فاضلی: گفتهها و سخنانی که مردم به آنها «شِرّ و وِر» میگویند، اگرچه مهمل و پوچ هستند، اما میتوانند شَر به پا کنند. «شِرّ و وِر» سخن بیاثر نیست، میتواند نابودگر باشد. یک نمونه از آنرا مختصر تحلیل میکنم.
نماینده مجلسی که عضو #کمیسیون_امنیت_ملی هم هست گفته «هواپیماهای B2 آمریکا قارقارک هستند، این هواپیماها ساخت ۳۵ سال پیش هستند، فرسودهاند و آمریکا در حال فروپاشی است.»
بدیهی است این عبارت به معنای اخص «شِرّ و وِر» است. آدم از استدلال برای اثبات «شِرّ و وِر» بودن این سخن هم خجالت میکشد. دقت کنید که عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نمیداند، نمیفهمد یا تجاهل میکند که:
یک. هواپیمای B2 بمبافکن استراتژیک است، و یکی از ستونهای قدرت متعارف و اتمی نیروی هوایی آمریکاست.
دو. گذشت سیوپنج سال از اولین ساخت و عملیاتی شدن این هواپیما تأثیری بر کارکرد آن ندارد.
سه. بمبافکن B52 از سال ۱۹۵۵ تا به امروز در خدمت ارتش آمریکاست (۷۰ سال) و کسی از قدیمی و فرسوده بودن آن نمیگوید. ظاهراً قرار است تا ۲۰۴۰ هم در خدمت باشد.
چهار. هواپیماها با توجه به فناوریهای روز بهسازی میشوند؛ بهینهسازی و نوسازی هواپیماهای نظامی متداولتر و رویه ارتشهاست.
بدیهی است که بلاهت موجود در «شِرّ و وِر»گویی زود آشکار میشود. اما کارکرد شرارتآمیز این گونه «شِرّ و وِر»گویی است که باید تحلیل کرد. شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که:
یک. روان شهروند عاقل را به سُخره میگیرد و عصبانیاش میکند. شَرِّ «شِرّ و وِر» در آسیب رساندن به روان شهروندان است.
دو. درست در میانه بحرانی بزرگ برای کشور که ایران به اعتماد نیاز دارد، شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که اندک اعتمادها را هم نابود میکند. شهروند میگوید این که نماینده کمیسیون امنیت ملی مجلس باشد، ولی به حال امنیت ملی، وای به حال کشور، وای به حال منِ شهروند.
سه. شهروند منتظر است نشانههای هر چند کوچکی از تغییر گفتار، بروز عقلانیت، سخن بخردانه و واقعبینی مشاهده کند. اما شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که نشان میدهد در بر همان پاشنه میچرخد، کماکان برخی سخنگویان و تریبونداران، در هپروت توهم غوطهورند.
چهار. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که شهروند را در دوراهی دشواری قرار میدهد که از خود میپرسد اینگونه سخن گفتن از سر خُلبازی است یا منافعی پشت این نهفته است، یا گوینده واقعاً خُل است؟ هر کدام باشد، فاجعه است.
پنج. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که عین علف هرز در مزرعه رشد میکند و فراگیر میشود، و همان اندک رویشهای عقلانیت و اعتماد به عقلانیت و سخن/عمل عقلانی را از ریشه میسوزاند. شهروند وقتی گوشش از «شِرّ و وِر» پر شد و اعتمادش فروریخت، مستأصل و عصبانی میشود، و ظرفیت گرایش و عمل عقلانی در او هم کم میشود.
اینها بخشی از شَر و شرارتی است که در «شِرّ و وِر»گویی مردان و زنان سیاست نهفته است. سخن «شِرّ و وِر» از زبان افراد منتسب به حکومت، علف هرزی است که عقلانیت را میسوزاند، سازههای اعتماد را در هم میشکند، شهروند را با عقل سیاسی بیگانه میکند، و امید نجات از مسیر عقلانیت را به فنا میدهد.
واقعاً نمیدانم از «شِرّ و وِر»گویی دنبال چه میگردند! و کدام منفعت را دنبال میکنند.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
رضاشاه وقتی به تخت نشست، هنوز رجال طراز اول قاجاریه بودند که خدمت میکردند و رضاشاه به کمک آنها محتاج بود. آن رجال یکیک میروند و جایشان را رجال تکنوکرات میگیرند. تکنوکراتها بیفرهنگترین آدمها هستند و برای آنها فرقی نمیکند در ایران باشند یا در تایلند و کویت، هر جا بروند مثل ماشین کار میکنند.
📌اکبر نبوی، روزنامهنگار اصولگرا: کاظم صدیقی با استعفا ندادن از ریاست ستاد امر به معروف و امامت جمعه، نشان داده که حاضر است بار منفی حواشی مربوط به خود را بر سر جامعه آوار کند
📖نبوی نوشت: حواشی مربوط به آقای کاظم صدیقی تاسفبار است. اما، وی با استعفا نکردن از ریاست ستاد امر به معروف و نهی از منکر و نیز با کنار نکشیدن از امامت جمعه نشان داده که حاضر است بار منفی این حواشی را همچنان بر سر جامعه آوار کند.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌پرویز امینی درباره انتخاب آیتالله صدیقی به عنوان خطیب نماز جمعه: خلاف توجه به امر ملی است و این به امر ملی ضربه میزند
📖پرویز امینی در گفتوگو با فرهیختگان:
بعضی از صحبتها که در همین رسانه ملی به فاصله کوتاهی بعد از توقف درگیری شد و شبیه ریختن بمب روی انسجام اجتماعی بود، این سخنان نباید تکرار شود
▫️من درباره آقای صدیقی حکمی صادر نمیکنم ولی با توجه به حساسیتها و نگرشهای منفی که اطراف ایشان به هر شکل ممکن شکل گرفته، گذاشتن ایشان در جایگاه خطیب نمازجمعه، خلاف توجه به امر ملی است و این به امر ملی ضربه میزند.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌 انتقاد زیدآبادی از برگزاری نماز جمعه به امامت کاظم صدیقی/ قرار است چه سود و منفعتی برای حکومت برساند که تاب مستوری از دست داده اند؟
احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود نوشت:
⏺من نسبت به اتهامات حقوقی منسوب به شیخ کاظم صدیقی در خصوص حوزۀ علمیهاش، هیچ موضعی ندارم و طبعاً اتهامهای فرزندش را به پای او نمینویسم، اما مواضع سیاسی و اعتقادی و رفتار عمومی او را از هر جهت نادرست و زیانآور و قابل نقد و رد میدانم.
⏺وقتی که حضور سیدمحمد خاتمی در یک قاب عکس مشترکِ تصادفی با فلان خبرنگاری که بعدها هتاک از کار درآمده است، سند جرم شخص خودش معرفی میشود، آنگاه چطور فردی که پیرامونش شائبه و پروندۀ فسادمالی شکل گرفته است، با کوچکترین محدودیتی روبرو نمیشود؟
⏺امامت جمعۀ آقای صدیقی در این هفته، قرار است چه سود و منفعتی برای حکومت و یا حتی هم طیفیهای او برساند که تاب مستوری از دست دادهاند؟
⏺این کار معنایی جز اصرار بر لجاجت با بخش بزرگی از افکار عمومی و نتیجهای جز واکنش طعنآمیز و همراه با سرخوردگی آنها در بر دارد؟
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌مقاله مشترک آیتالله محقق داماد و محمد درویشزاده: از جهل مقدس تا تسلیح حقوقی دشمن
📖سیدمصطفی محقق داماد و محمد درویشزاده در مقاله ای مشترک به بررسی پدیدهای به نام "جهل مقدس" پرداخته اند که چگونه برخی اظهارات، اقدامات و سیاستگذاریهای داخلی ناخواسته منجر به "تسلیح حقوقی دشمن" (بهویژه اسرائیل و آمریکا) شده و مستندات حقوقی برای تجاوزات آنها فراهم کرده است.
آن ها معتقدند این تسلیح حقوقی، که ماهیتی نرم و نامشهود دارد، خطرناکتر از کمک تسلیحاتی سختافزاری است و ناشی از برداشتهای جاهلانه از جهان معاصر و عدم شناخت سازوکارهای نظام سلطه جهانی است.
به نظر نویسندگان این مقاله، مهمترین این مصادیق عبارتند از:
اعلام و اظهارهایی که درصدد نفی و انکار عمق خسارت و تخریبهای جنگ ۱۲روزه است و آسیب وارده به تأسیسات هستهای را سطحی و جزئی میداند. این اعلامها میتواند زمینه و مستندی حقوقی لازم را برای تجدید تجاوز فراهم کند.
تبلیغاتی که برای تحریک به ترور رؤسای اسرائیل و آمریکا و تسهیل ترور آنها مبادرت به جمعآوری پول میکند. این کارها میتواند بهانه حقوقی لازم را برای اقدامات پیشدستانه و تجاوزگرانة دشمنان فراهم کند.
پخش برنامههای تلویزیونی که در آن اشعاری خوانده میشود با این مضمون که همه یهودیان را نابود خواهیم کرد و... از آنجهت که مورد استناد مقامات اسرائیلی در مجامع بینالمللی قرار گرفته و زمینه مظلومنمایی و مستندی برای تهدید وجودی آنها را فراهم کرده است.
نصب تابلوی روزشمار نابودی اسرائیل و حمایت مقامات رسمی از موضوع، از آن جهت که این اقدام نیز مورد استناد دشمن صهیونی به عنوان تهدید وجودی قرار گرفته است.
شعارهای افراطی مقامات دولتی، نظامی و تریبونهای رسمی، مبنی بر نابودی برخی طرفهای متخاصم مصداق دیگری است که مورد استناد در مجامع بینالمللی قرار گرفته است.
برخی رجزخوانیهایی که درباره توان هستهای و شهرهای موشکی و سکوهای پرتابی با مبالغههایی در جزئیات فنّاوری هستهای مطرح شده است.
سیاستگذاریهایی که در زمینه فیلترینگ شبکههای اجتماعی انجام شد و موجب نصب دهها میلیون فیلترشکن روی گوشی مردم، مسئولان و خانوادههای آنها شد؛ از آن جهت که فناوری مستندسازی حقوقی و جاسوسی را تسهیل و ترویج کرد.
سیاستگذاریهایی منتهی به ورود میلیونها نفر اتباع بیگانه به داخل کشور شد؛ از آن جهت که زمینه استفاده از فقر آنها را برای مستندسازی حقوقی و جاسوسی تسهیل و ترویج کرد.
برخی احکام افراطی و پیشبینی شده در طرح اخیر مجلس با عنوان «تشدید مجازات جاسوسی و همکاریکنندگان با رژیم صهیونیستی و کشورهای متخاصم» آمده است و جالب اینکه در این طرح، با اینهمه سروصدا، از جرمانگاری صور مختلف تسلیح حقوقی و تسهیل حقوقی رژیم صهیونیستی و دولت متخاصم نامی به میان نیامده است!
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌با بالا گرفتن احتمال فعالسازی مکانیزم ماشه و بازگشت تحریمهای شورای امنیت، بازار مسکن وارد فاز جدیدی از بلاتکلیفی شده. در کوتاهمدت، فشار فروش در فایلهای لوکس و سرمایهمحور افزایش داشته، چراکه ریسکهای ژئوپلیتیکی باعث افزایش نقدشوندگی داراییها در سبد سرمایهگذاران شده. اما در لایه کلان، با افزایش احتمال بازگشت تحریمها، فشار بر منابع ارزی دولت تشدید خواهد شد. تجربه تاریخی نشان داده که هر بار در چنین شرایطی، بازارهای دارایی از جمله مسکن، بهواسطه انتظارات تورمی، با افزایش تدریجی "قیمت اسمی" مواجه میشوند، هرچند در ابتدا رکود معاملاتی خواهیم داشت. بهلحاظ تکنیکال هم ریزش حدود ۱۰٪ اخیر قیمتهای پیشنهادی در تهران بخشی از اصلاح کوتاهمدتی قیمت هست اما در صورت فعال شدن موانیزم ماشه در مناطق ارزانتر و متراژهای پایین، مقداری افزایش قیمت محتمل خواهد بود. مسکن اولیها در شرایط فعلی فرصت خوبی برای خرید دارند اما اشخاصی که تمایل به سرمایهگذاری در حوزه مسکن دارند صبر کنند بهتر هست.
🔗 Ehsan (@Ehsanviews1)
#عصراندیشه
@Asreandisheh
الان فیلم دوربینهای ترافیکی چند دقیقه بعد از حمله موشکی به تجریش منتشر شده.
تو این چند دقیقه مردم با وجود تمام خطرات به سمت هم میدون. مثل نیروی امدادی. جمعیتشون زیادتر میشه. تو سرشون میزنن. تو این فیلم همه مثل یک پیکرن، مثل یک خانواده.
با دیدنش به هموطن بودنمون افتخار کردم.
🔗 M O R V A R I D (@bghmorva)
پن : به علت ناراحت کننده بودن نداشتم
چون احتمالا دیده اید
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌چرا خودمان را فریب بدهیم؟
📖کانال دانشطلب نوشت: سرباز روحالله در تعریضی نسبت به بنده نوشت «مسئله اساسا سکولار ساختن جنگ نیست». البته خودش تأکید کرده که ملیگرایی ظرفیتی برای مقاومت ندارد و در طرف دشمن هم سویههای مذهبی و آخرالزمانی حاکم است. در پایان میگوید هویت ایران موزاییک نیست و نمیتوان بخش ملی را از دینی جدا کرد، این جمله آخری دقیقا حرف ما است.
محل نزاع ظاهرا به رسانه و تبلیغات تنزل میکند که سرباز روحالله با عبارات «به حاشیه فرستادن» درباره کسانی که صرفا نگاه ملی و وطنی دارند از آن تعبیر کرده. یعنی آنها که نگاهشان سکولار است و ایران را آمیخته به مذهب نمیبینند باید بیشتر دیده شوند و قدر ببینند. این هم از طرف ما مشکل خاصی ندارد اما در جبهه سکولارها، فرق میکند.
شیعه سیاسی حتی اگر کمونیستها آدم حسابش کنند نه تنها حاضر است پول و سلاح بهشان بدهد که ازشان قهرمان هم میسازد. سالها فحش خوردند و تحقیر شدند به خاطر رابطه با کاسترو و چاوز و دیگران. تقریبا هر چهره شاخص وجهانی که از مقاومت دم زد و ایران را پذیرفت (لگد نیانداخت) به تهران دعوت شد و تقدیر و تجلیل دید.
در مخالفان داخلی اما انکار هویت را میبینیم و کوتاه آمدن از مقاومت دینی، یعنی دقیقا با «سکولارسازی» مواجه هستیم. علیزاده را مثال میزنم که سرباز روحالله بهتر از بنده از ارتباطش با نیروهای انقلابی، قدر دیدنش در صداوسیما و پیوندش با طرفداران جلیلی خبر دارد و خوب میداند چه تأثیر جدی و گستردهای در ذهن جوانهای ارزشی گذاشت.
هر گاه خواستید تماس بگیرید و از او بپرسید انقلاب ایران اسلامی بود و ستیز با اسرائیل دینی است یا ژئوپلتیک و کریدوری؟ درافتادن ایرانیها با نظام سلطه به خاطر دستورات الهی بوده یا به خاطر آرمانهای ملی و سکولار؟ صراحتا هویت اسلامی را مانع همگانی شدن مقاومت میداند و کسانی که نگذاشتند ایران مثل لبنان شود را نئاندرتال توصیف میکند.
بگذریم از اینکه ایران اگر مثل لبنان پاره پاره باشد دیگر ایران نیست و باز بگذریم از اینکه آنهمه هیاهو درباره تکثر یا حمایت مسیحیها مفت نیارزید و هیچ کمکی به مقاومت نکرد. خودشیرینی از طنز گذشت آنقدر که برخی کارشناسان جوان، برکشیده و محصول سیستم، کارنامه نظام را بر اساس منافع ملی تحلیل کردند و ایدئولوژیک بودن را گردن نگرفتند.
محمد فاضلی فریاد کشید و بین مذهب و ملیت دوگانه ساخت، گفت امتگرایی شکست خورده و ملیگرایی جواب میدهد. حرفش بارها بازنشر و هزاران بار تأیید شد. چطور بگوییم سکولارسازی مسئله نیست؟ اینها مرتزق از نظام بودهاند و قطعا عدهای خود سرباز روحالله را چون تبارش به خارج از ایران میرسد و امتگرا بوده مجرم و هزینهساز میدانند.
آنچه زیر واژههای زیبای اتحاد و همبستگی پنهان کردهاند عقبنشینی از هویت است. میگویند انقلابی بوده ملی و همگانی که چند سالی اسم و قانونِ اسلامی رویش گذاشتید، غلط کردید و همین جنگ و نیازتان به شورشی نشدن ما ثابت کرد باید کوتاه بیایید. اسلامگرا و امتگرا دیگر نباید راهبر و جلودار باشند، یا استحاله و شبیه ما شوید یا پایین بیایید.
شعار همگی دفاع از ایران است اما جلوتر که برویم بیشترشان خواهند پرسید: مای ایرانی چه مرضی داریم که با اسرائیل دربیافتیم؟ سوال اصلی همین است و جوابی ندارد اگر ارزشها در سیاست عقب بروند. احمق است کسی که قدرت آمریکا را نشناسد یا حساسیت غرب به اسرائیل را نفهمد. این حد از ستیز با طاغوت فقط در دین توجیه پیدا میکند.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌تولدِ شهیدانی «دیگر»
📖محسنحسام مظاهری
[قسمت ۳ و پایانی]
به ویژه پس از فتح خرمشهر، و بهموازات تغلیظ تدریجی گفتمان دینی ـ شیعی در جنگ و کمرنگشدن گفتمان ملی ـ میهنی، هرچه به ماههای پایانی جنگ نزدیک میشویم، کلیشهی شهید تکامل و وضوح بیشتری مییابد: (۱) مردِ (۲) جوانِ (۳) مذهبیِ (۴) روستازاده یا متعلق به طبقهی پایین و مستضعف در ادبیات آن روزِ (۵) نوعاً با لباس خاکیِ بسیجی/سپاهی (۶) که کاملاً وفادار به نظام و معتقد به ولایت فقیه است.
در کلیشههای فرعی، زنان یا غیرجوانان هم حضور دارند؛ اما آنها هم باز چهارچوبی مشخص دارند: زنانی که محجبه اند، مردانی که ریش دارند و... . بدینگونه کلیشهی رسمی شهید در تشیع سیاسی ج.ا. شکل میگیرد؛ کلیشهای که تبلیغات (نقاشیهای دیواری، پوستر، عکس و....) و رسانه (صداوسیما و مطبوعات) نقش مهمی در تثبیت و تکثیر آن ایفا میکنند. در زمانهای که هنوز خبری از رسانههای عمومی غیررسمی و اینترنت نیست، این کلیشهسازی با موفقیت همراه است و کلیشه تثبیت میشود. حتی برای آن دسته از «شهیدان» که لزوماً منطق با شاخصهای کلیشه نبودند و در زندگی روزمره و معمولیشان سروشکل متفاوتی داشتند، هم باز روایت و شمایلی که پردازش میشد مشابهسازی به کلیشه بود؛ به ویژه در مورد زنان (مثلاً شهدای موشکباران شهرها و...).
۸
در سالهای پس از جنگ، کاربست شهید بسط زیادی یافت و عملاً شهید به مدال افتخاری تبدیل شد که برای تکریم یا دلجویی و جبران به سینهی گروههای مختلفی از افراد چسبانده شد؛ از آتشنشانها تا کشتهشدگان برخی سوانح مثل آتشسوزی مسجد ارک و مهمتر از همه «مدافعان حرم» همه شهید نامیده شدند. اما با این حال کلیشهی رسمی تغییر چندانی نکرد و تنها کمی بهروزرسانی شد. بهموازات روایت رسمی، برخی گروههای مخالفان نیز کوشیدند کشتهشدگان خود را شهید نام دهند. اما به دلایل مختلف ازجمله دست پایین جریانهای بدیل و رقیب در تولید و تثبیت گفتمان مذهبی و نیز طرد نظام رسمی، این لقبگذاریها اقبال فراگیر نیافت. تنها موردی که میتوانست تقاطعی میان این دو جریان ایجاد کند، قربانیان سانحهی هواپیمای اوکراینی بود که آنهم به دلایلی ازجمله بیرغبتی بخش عمدهی بازماندگان به همنوایی با روایت رسمی، پذیرفته نشد و به تدریج (به جز چند نفر که نزدیک به روایت رسمی بودند) فراموش شد.
۹
اما آنچه در جریان تجاوز اسراییل به ایران طی ۱۲ روز صورت گرفت، از جنس دیگری بود. ناگهان فهرستی از «شهیدان» به افکار عمومی معرفی شدند که بیشینهی تنوع و تکثر و تعلق به گروههای اجتماعی مختلف را دارا بودند. از شهیدِ با ظواهر مذهبی تا شهیدِ «غیرمذهبی»، از شهید باحجاب تا شهید بیحجاب،از شهید حامی نظام سیاسی تا شهیدِ منتقد آن و موارد دیگر. جملگی هم شهدایی که کسی نمیتوانست در شهیدنامیدنشان خدشه وارد کند: مظلومانِ کشتهشده به دست وحشیترین رژیم سیاسی و شاخصترین دشمن.
بله، پیشتر و در جنگ هشتساله هم شهدای بسیاری از طبقات و تیپهای مختلف بودند. اما یک تفاوت مهمِ شهدای تهرانِ ۱۴۰۴ با مثلاً شهدای تهرانِ ۱۳۶۶ را رسانه و مشخصاً شبکههای اجتماعی رقم زدند. تفاوت نه در تکثر، بلکه در امکان مدیریتِ تکثر است. تفاوت در زمانهای است که رسانهی عمومی منحصر میشد در صداوسیمای دوکاناله و چند روزنامهی رسمی شبیه بههم، با زمانهای که هر کس در جیبش یک صداوسیمای چندین کانالهی آزادِ فردیشده دارد. در چنین زمانهای و با چنین شرایطی، دیگر حفظ و بازسازی کلیشهی رسمی دیگر شدنی نیست. و کلیشه لاجرم میشکند. شهیدهای تازه، نه آنکه لزوماً واقعیتی متکثرتر از شهدای پیشین داشته باشند، بلکه روایت و نمایشی متفاوت دارند؛ بهتبع شکستن انحصار راوی. شهیدهایی دیگر؛ شهیدهایی با شمایلهای دیگر. شهیدی که خود محجبه بوده و توییتهایش در مخالفت با «گشت ارشاد» همچنان لایک میخورد، شهیدی که کلیپ رقصش در پیج اینستاگرامش است، شهیدی که در کل حسابهایش در شبکههای اجتماعی نمیشود یک عکس با حجاب پیدا کرد، شهیدی که دستهایش را تتو کرده و... .
۱۰
چنانکه در اثنای جنگ به کوتاهی نوشتم و وعده دادم که تفصیلش را بعدتر خواهم نوشت، یکی از پیامدهای تجاوز اسراییل برای ایران پساجنگ، همین شکستن کلیشه و تغییر شمایل شهید در قاموس روایت رسمی است که ـ به گمان من ـ فرصت تازهای را برای جامعهی ایرانی پدید آورده و میتواند بستری برای گفتگو و پذیرش و تعامل و نهایتاً وفاق ملی در لایههای بیشتر جامعه باشد. جامعهای با سرعت تغییرات فوقالعاده شتابان؛ که تا همین چند ماه قبل همچنان قانون حجاب موضوع پرچالش افکار عمومی بود و برخورد با بیحجابان در صدر دغدغههای بسیاری از مسئولان کشور، و حالا تصاویر چند دختر و زن بدون حجاب در مراسمی رسمی پشت سر رییسجمهور نقش میبندد؛ آنهم با لقبِ «شهید».
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌تولد شهیدانی «دیگر»
شکستن کلیشهی رسمی «شهید» در عرصهی عمومی پس از جنگ دوازدهروزه
📖محسنحسام مظاهری
[قسمت ۱ از ۳]
۱
مفهوم «شهید» از آن دسته مفاهیم دینی است که تا زمان ما تطور زیادی را تجربه کرده است. به نظر میرسد در قرون نخستین، سه خوانش اصلی از این مفهوم در بین مسلمانان وجود داشته است: یکی خوانش اهل سنت (خوانش رسمی: اکثریت)، دوم خوانش شیعه، و سوم خوانش خوارج. خوانش شیعی نیز خود به دو شاخهی امامی و زیدی تفکیک میشود. بهتدریج و با افول خوارج، خوانش آنها نیز به حاشیه رفته و دو خوانش سنی و شیعه باقی ماندند. به دلیل تجربهی تاریخی اقلیتبودگی و فشار و سرکوب سیاسی، طبیعتاً شیعه اقبال بیشتری به مفهوم شهید داشته است. به عبارت دیگر، منطقِ موقعیت، شیعه را به سمت مفهوم شهید و پروبالدادن به آن و ازآنخودکردن آن سوق داده بود. این میان، اهتمام و انگیزهی تشیع زیدی بیشتر بوده و در کاربست این مفهوم گشادهدستانهتر عمل کردند. در مقابل، تشیع امامی در قرون میانی و حتی میشود گفت تا پیش از دورهی معاصر در کاربست این مفهوم محتاط و محافظهکار بوده است. مصداق این احتیاط را در ادبیات کلاسیک شیعی مانند منابع حدیثی میتوان دید که صرفاً برای معدودی از شخصیتهای اسلامی ـ شیعی از این صفت استفاده شده است. حمزه، امام حسین، زید بن علی و یحیی بن زید مشخصاً چهار شهید شاخص در فرهنگ شیعی سنتی محسوب میشوند که در منابع شیعی بیش از دیگران برای آنها صفت شهید ذکر شده است. جالب آنکه تا پیش از دورهی معاصر حتی برای اغلب امامان نیز استفاده از تعبیر شهادت رایج نبوده است و این صفت نوعاً اطلاق به امام حسین داشته است. چنانکه برای سالروز درگذشت بسیاری از امامان، اصطلاح «وفات» پربسامدترین بوده و حتی در ادبیات آیینی مجالس و تقویم مناسکی نیز استعمال میشده است.
۲
همینجا باید این نکته را متذکر شوم که بین مقام شهید یا معادل آن (که نزد خدا است و فقط او از آن مطلع است) با اطلاق صفت شهید (که امری مربوط به این دنیا است) باید تفاوت قائل شد. احتیاطی که به آن اشاره شد و همهی چالشهای بعدی، مربوط به کاربست دنیوی این صفت است. وگرنه طبق برخی احادیث، گروههای متنوعی از افراد نزد خدا مقام شهادت دارند؛ از زن بارداری که موقع زایمان جان خود را از دست داده تا مردی که در مسیر تأمین معاش اهل و عیالش درگذشته است و طالب علمی که در مسیر دانشاندوزی عمرش سر آمده باشد و بیماری که در بستر میمیرد اما معرفت به خدا دارد و موارد دیگر. شهیددانستن این موارد را فقها براساس اطلاق تنزیلی میدانند. احتیاط در کاربست صفت شهید هم بیشتر از جنس احتیاط فقیهانه است و بهدلیل شرایط خاصی که برای شهادتدانستنِ مرگ در فقه ذکر شده است. مشخصهی اصلی شهید در تعریف فقهی، کشتهشدن فرد در جهاد با کفار به اذن پیامبر یا امام معصوم است. بههمینجهت مصداق شهادتدانستنِ کشتهشدن در جهاد دفاعی یا در عصر غیبت و بدون اذن امام از موضوعات اختلافی است و به همین دلیل است که فقهای سنتی (لااقل تا پیش از دورهی معاصر) در شهیدنامیدن کشتگان در کشمکشهای سیاسی و حتی جنگها نهایت احتیاط را داشتند.
۳
احتیاط در اطلاق شهید تنها مختص فقهای سنتگرا نبوده است. بهعنوان مثال حتی آیتالله خمینی هم پیش از پیروزی انقلاب ـ چنانکه از برخی اسناد و منقولات استنباط میشود ـ مواجههی متفاوتی با این مفهوم داشته است. یک نمونهی گویا و جالب، برخورد ایشان با درگذشت سیدمحمدرضا سعیدی است. سعیدی، روحانی جوان مبارزی بود که امامت جماعت مسجد موسی بن جعفر در محلهی دولاب تهران را برعهده داشت و در دفاع از آیتالله خمینی و اعتراض به رژیم پهلوی، زبان گزنده و بیپروایی داشت که قابل مقایسه با اغلب روحانیون انقلابی دیگر نبود. پس از دستگیریها و شکنجههای مکرر، وی در خرداد ۱۳۴۹، در زندان قزل قلعه جانش را از دست میدهد. این درگذشت، به ویژه که در زندان هم بوده، در محافل انقلابیون به سرعت به شهادت تعبیر میشود. اما برخلاف انتظار، آیتالله خمینی در این زمینه سکوت کرده و اعلامیهای صادر نمیکند. در نامهای هم به نمازگزاران مسجد سعیدی، وی را «مقتول» مینامد. این موضوع، اعتراض برخی نزدیکان آیتالله را برمیانگیزد. پاسخ وی در موضوع این یادداشت بسیار مهم است. ایشان گفته بود چون من از ایران دور هستم (در تبعید نجف) ازکموکیف مرگ وی اطلاع دقیق ندارم. کسی را فرستادهام تحقیق کند که آیا واقعاً مرگ وی بر اثر شکنجه بوده که بشود او را شهید نامید یا نه. این تحقیق چند ماه طول کشید و نهایتاً ایشان در فروردین سال بعد ضمن نامهای به دامادِ سعیدی (سیدمهدی طباطبایی) از سعیدی با صفت «فقید شهید» یاد میکند.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌بزودی شرکتها اقدام به تعدیل نیرو خواهند کرد
رکودی بسیار عمیق و بیسابقه کل اقتصاد رو فرا گرفته
کاهش نرخ بهره و دلار در روزهای اخیر نتیجه همین رکود سنگینه نه به خاطر هنر بانک مرکزی!
شاخص مدیران خرید در خرداد به کمترین میزان خودش در یک دهه اخیر رسیده
آقایون به فکر بستههای سیاسی و اقتصادی نجات اقتصاد باشید وگرنه تابستان سختی برای بنگاها و بازار کار در پیشه
شرکتها اقدام به تعدیل نیرو خواهند
#عصراندیشه
@Asreandisheh
دیدار از پیش اعلام نشدهی علی لاریجانی و پوتین؛
۱۴۰۴/۰۴/۲۹ ۱۸۱۰
#عصراندیشه
@Asreandisheh
یه کارگردان ساواک رو تطهیر میکنه ،یه کارگردان فیلم لجن پیر پسر رو میسازه،یکی برادران لیلا رو میسازه!
رهبر انقلاب چند سال پیش فرمودن مراقب شبیخون فرهنگی علیه کشور باشید ،ولی انگار مسئولین امر خواب هستن!
🗣 مهدخت🇮🇷🇵🇸
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌فراستی: برای سخنگوی دولت متاسفم که از «پیرپسر» دفاع کرد/ این فیلم یکی از کثیفترین فیلمفارسیها است
#عصراندیشه
@Asreandisheh
علی لاریجانی: اسرائیل اگر بخواهد گسترش پیدا کند، شبیه بند تنبون پاره میشود.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌از «وکالت تسخیری متجاوز» تا تسلیح حقیقی دشمن/پاسخی به مغالطات مشترک آقایان محقق داماد و محمد درویشزاده
📖«علی کاکادزفولی» جامعهشناس سیاسی: یادداشت مشترک آقایان محقق داماد و جناب درویشزاده با عنوان «از جهل مقدس تا تسلیح حقوقی دشمن» مصداق قابل تأملی از چارچوب معرفتشناختی ناکارآمد در تحلیل پدیدههای سیاسی و امنیتی است. این نوشتار، علیرغم ظاهر مبتنی بر عقلانیت در تحلیل نهایی خود به نتیجهای جز «مشروعیتزدایی از راهبردهای مقاومت» و «تأمین ناخواسته مستندات برای طرف متخاصم» منتهی نمیشود. نویسندگان، با اطلاق مفهوم «جهل مقدس» به بخشی از رویکردهای حاکمیتی و مردمی، خود به ورطهی نوعی «جهل مرکب آکادمیک» دچار شدهاند.
🔹مغالطه اول: در گوش گرگ، کتاب قانون زمزمه نمیکنند
بنیادیترین خطای تحلیلی مقاله، در این پیشفرض پنهان است که رژیم صهیونیستی و هیئت حاکمه ایالات متحده، بازیگرانی هنجارمحور هستند که کنشهای خود را بر مبنای «مستندات حقوقی» تنظیم میکنند. دشمن متخاصم، دادگاه بیطرف نیست که بتوان با ارائهی لوایح حقوقی آن را مجاب ساخت؛ بلکه قدرتی سلطهگر است که از «حقوق» به عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع خود بهره میگیرد. انگیزهی اصلی خصومت، ریشه در نفس وجود قدرت مستقل و الهامبخشی به نام جمهوری اسلامی ایران دارد. تمرکز افراطی مقاله بر «رویههای حقوقی» و غفلت از «ماهیت بازیگران» مصداق دقیق همان «جهل مقدسی» است که نویسندگان دیگران را به آن متهم میکنند.
🔹مغالطه دوم: عَلَم را به گناه افراشته بودن، بر زمین نمیکوبند
شعار زوال رژیم صهیونیستی، بیش از آنکه برنامه نظامی کوتاهمدت باشد، آرمانی راهبردی است که به کنش، معنا میبخشد. بخشی از قدرت بازدارندگی از طریق «نمایش اراده» محقق میشود. کنشهای نمادین و ایدئولوژیک نیز پیام «بازدارندگی نرم» مخابره میکنند. در چنین وضعیتی همین نمادها و شعارها هستند که کارکرد «سنگرهای هویتی» را ایفا کرده و مرز میان «دوست» و «دشمن» را برای عموم جامعه شفاف نگه میدارند. عقلانیت ضرورتا بیان گزارههای منطقی نیست؛ بلکه پیشبرد عقلانیتی مدون از تمام قالبها و چارچوبهای ممکن است که چارچوب های احساسی و هیجان جمعی هم تحت شرایطی میتوانند جزیی از آن باشند.
🔹مغالطه سوم: به خیال تصحیح بیت، شاهنامه را به آتش نمیکشند
زمانی که یک شخصیت علمی و حوزوی در داخل کشور طی تحلیل تفصیلی اذعان میکند که اقدامات نظام، مصداق تسلیح حقوقی دشمن است، این دیگر پروپاگاندا نیست؛ بلکه اعترافی از درون است. مقاله آقایان محقق داماد و درویشزاده، عملاً «کیفرخواستی داخلی» علیه سیاستهای راهبردی ایران است. این مقاله بیش از تمام روزشمارهای نابودی اسرائیل، دشمن را به «تسلیحات گفتمانی» مجهز میکند. هیچ دولت عاقلی در بحبوحهی جنگ امنیتی و روانی، ابعاد دقیق آسیبپذیریهای خود را به نمایش عمومی نمیگذارد تا طرف مقابل، راهبرد حمله بعدی خود را بر اساس آن تنظیم کند.
🔹عقلانیت در مسلخ ترس نامقدس؛ خواب خرگوشان در بیشه شیران
نوشته ایشان از یک سو در درک ماهیت طرف متخاصم دچار خوشبینی روششناختی است و از سوی دیگر، کارکردهای جامعهشناختی و راهبردی مقاومت روانی را نادیده گرفته است. راهبرد ضمنی آن، یعنی سکوت و انفعال تاکتیکی به بهانه «بهانه ندادن به دست دشمن»، مسیری است که به تسلیم تدریجی و فرسایش قدرت ملی منتهی میشود. واقعبینی حکم میکند که در نظم کنونی جهان، این «قدرت» در ابعاد مختلف آن است که بازدارندگی و احترام ایجاد میکند، نه انفعال. جهل مقدس نه در کنشهای نمادین هویتبخش یک ملت برای حفظ روحیه مقاومت، بلکه در گفتمانهای روشنفکرانهای نهفته است که از هراس رویارویی، به انفعال رضایت داده و برای توجیه این رضایت، نام آن را «عقلانیت» و «خردمندی» میگذارند.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌مشاور قالیباف، کاظم صدیقی را «امام جمعه سابق» خواند و «بازگشت» او را «تعجب برانگیز» خواند
🔸ابراهیم رسولی نوشت: «از خبر بازگشت امام جمعه سابق ، آنهم بدون هیچ مقدمه ای یا توضیحی ... متعجب شدم
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌 اسرائیل و سویدای سوریه!
🔹️صابر گل عنبری نوشت: شنبه شب گذشته، شبهنظامیان وابسته به شورای نظامی سویدا تحت امر شیخ حکمت الهجری رهبر معنوی دروزیان چند بادیه نشین عرب را در محله مقوس سویدا ربوده و در مقابل هم آنها 14 جوان دروزی را به گروگان گرفتند و درگیری خونینی میان مسلحین دو طرف درگرفت و دهها کشته و زخمی برجای گذاشت. قبل از این حادثه هم اتفاقات فرقهای مشابهی در این منطقه رخ داده بود.
▫️متعاقب این ربایشها و گروگانگیریهای متقابل، صبح یکشنبه گذشته، وزارت دفاع و نیروهای امنیتی سوریه از اعزام تشکیلاتی نظامی برای پایان دادن به درگیری میان دو طرف خبر داد، اما نیروهای اعزامی در منطقه المزرعه در هدف کمینی مرگبار قرار گرفته و 18 نفر از آنها کشته شده و شورای نظامی تحت امر الهجری تصاویری از مثله کردن اجساد نظامیان کشته شده منتشر کرد. سپس، دمشق ادوات نظامی گستردهای با شمول تانک و موشکانداز به منطقه گسیل داشت و تحولات در نتیجه نبود موازنه قوا میان دو طرف به سمت گسترش بسط سلطه مرکزی دمشق بر این منطقه پیش میرفت.
▫️در این هنگام اسرائیل به نفع دروزیها و برای جلوگیری از بر هم خوردن معادلات امنیتی شکل گرفته در سویدا پس از سقوط نظام سابق وارد عمل شد و نیروهای دولتی، کاخ ریاست جمهوری، وزارت دفاع و غیره را بمباران کرد. سپس توافق آتش بسی برقرار شد که نیروهای ارتش از سویدا خارج شوند؛اما الهجری آن را نپذیرفته است.
▫️اما چرا اسرائیل مداخله کرد؟
تل آویو پس از سقوط اسد سیاست سیطره امنیتی بر جنوب سوریه را در دستور کار جدی قرار داد. این سیاست هم در چارچوب راهبرد منطقهای کلانی برای شکل دهی به ترتیبات امنیتی جدید در شعاع چند کیلومتری محیط پیرامونی اسرائیل از جنوب سوریه و جنوب لیتانی در لبنان و نوار غزه تا صحرای سینا در مصر (پیمان کامپ دیوید) پیگیری میشود.
▫️راهبرد ایجاد چنین مناطقی پیرامون اسرائیل با هدف پایان حضور نظامی (حماس در جنوب و حزب الله در شمال) به عنوان دو ضلع «محور مقاومت»، جلوگیری از شکل گیری چنین وضعیتی در جنوب سوریه و تداوم وضعیت در سیناست.
▫️در این میان، اما جنوب سوریه به ویژه استان سویدا از چند جهت برای اسرائیل حائز اهمیت است؛ نخست موقعیت استراتژیک آن با توجه قرار گرفتن در مثلث مرزی سوریه، اسرائیل و لبنان و نقشی است که این منطقه میتواند برای تسلیح مجدد حزب الله در آینده داشته باشد. دوم این که اسرائیل به آن به عنوان دروازه تضمین نفوذ و تاثیرگذاری بر دمشق مینگرد. از این رو، اسرائیل نه تنها به دنبال خشکاندن ریشه هر نوع حضور نیروی مخالف خود در جنوب سوریه و سویداست، بلکه هم از طریق حضور نظامی خود و هم ایجاد و نیز ساماندهی تشکیلات نظامی متحد (دروزیها) میخواهد هم این منطقه را برای همیشه تحت سلطه امنیتی خود قرار دهد؛ هم دمشق را کنترل کند و نیز از این رهگذر چهره امنیتی و ژئوپلیتیکی شامات و خاورمیانه را به نوع خود تغییر دهد.
▫️حملات سنگین اخیر اسرائیل در بحبوحه مذاکرات دولت سوریه و مقامات اسرائیلی در چند کشور روی داد؛ اما حمایت تمام قد اسرائیل از دروزیهای سوریه در مقابل دولت مرکزی جدا از دلایل پیشگفته و بیاعتمادی به نظام جدید سوریه نوعی ادای دین به دروزیهاست که طی روزهای اخیر با بستن خیابان در اسرائیل و رفتن برخی به داخل سوریه خواستار جنگ با دمشق شدند.
در کل با وجود مخالفت برخی جریانهای دروزی در شامات با اسرائیل، اما این طایفه وفادارترین متحد اسرائیل به شمار میرود. در خود اسرائیل بر خلاف مسیحیان و مسلمانان از قبل در دستگاههای حکومتی به ویژه ارتش و سازمانهای امنیتی حضور پررنگ دارند و نمونه بارز آنها غسان علیان اولین فرمانده غیر یهودی تیپ زبده گولانی است.
▫️در واقع نیروهای امنیتی و نظامی دروزی به بخشی مهم از ماشین خشونت و سرکوب علیه فلسطینیها به ویژه در قدس و کرانه باختری تبدیل شدهاند و رفتار آنها احیانا خشنتر از خود نظامیان یهودی است.
در جنگ علیه غزه هم عالیرتبهترین مقام نظامی اسرائیلی که کشته شد یک دروزی به نام سرهنگ احسان دقسه فرمانده تیپ زرهی ۴۰۱ بود.
▫️در کل سیاست بینالمللی به رهبری آمریکا و غرب در قبال سوریه و حتی کل منطقه، بر هرج و مرج و بیثباتی گسترده استوار نیست که به نفع اسرائیل هم نخواهد بود، بلکه بازآفرینی تدریجی امنیت شامات به عنوان مدخل خلق نظم جدید در خاورمیانه است. این مهم در سوریه به دو شیوه به موازات یکدیگر پیگیری میشود؛ نخست خلق ترتیبات امنیتی پایدار در جنوب و دوم همسوسازی نظام جدید سوریه. حکومت الشرع تاکنون ضمن جلب حمایت سه بلوک امارات، عربستان و قطر و ترکیه توانسته است مورد شناسایی بینالمللی قرار گیرد و تحریمها را نیز رفع کند. فعلا هم تا زمانی که دمشق وارد تقابل جدی با اسرائیل نشده، بعید است که گامی در جهت براندازی نظام جدید برداشته شود.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌قدم زدن روی اعصاب جامعه
📖محسن صالحیخواه | گزارشگر هممیهن: آنها چه کسانی هستند که با امنیت روانی جامعه بازی میکنند؟ این روزها حرفهایی میشنویم یا رفتارهایی میبینیم که سخت است تشخیص بدهیم از سر جهل است یاعمد. ایران یک کشور ۹۰ میلیون نفری است و آنچه میگوییم و مینویسیم، باید خیر جمعی این جامعه بزرگ و متکثر را در نظر بگیرد.
🔸️در چنین شرایطی با رفتارهایی عجیب مواجه هستیم که مبنایی عقلایی ندارد؛ هیچ نسبتی هم با منافع ایران ندارد بلکه هزینههای اضافه برای آن میتراشد. مثلاً چه چیزی باعث میشود فردی در رسانهای حاکمیتی مانند تلویزیون، از حمله پهپادی به شهرهای اروپایی صحبت کند؟ نه با آنها در حال جنگ هستیم نه چنین تهدیدات پوچی که از تریبون صداوسیما مطرح میشود، کمکی به بهبود شرایط ما میکند. مشخص نیست میخواهند فقط هزینهای بسازند یا قصد دیگری دارند.
🔸️موضوع ترور ترامپ و نخستوزیر رژیم اسرائیل هم به همین شکل است. اگر واقعاً تصمیمی برای حمله انتقامی به افرادی مانند ترامپ و نتانیاهو وجود دارد – که مسئولین کشور بارها تاکیدکردند حداقل در مورد ترامپ چنین سیاستی وجود ندارد –شلوغکاریهایی مانند جمع کردن پول یا گرفتن فتوا از مراجع تقلید برای چیست؟ چه دردی از ما دوا میکند و حتی چه کارکردی برای انجام این اقدام دارد؟ ترور ترامپ برای انتقام خون شهید سلیمانی یا پشتیبانی از رژیم اسرائیل در حمله به ایران و همه ظلمهایی که به کشور ما انجام داده، معطل گرفتن فتوا از علما بوده؟
🔸️دوز حرفهای عجیب و غریب تندروها و کارهایی که انجام میدهند، همزمان با آمدن حریف به سمت روان مردم ایران، بالاتر رفته است. در حال حاضر، درگیری مستقیم وجود ندارد. اما عملیات روانی با قدرت دنبال میشود. مصائب اقتصادی جنگ ۱۲ روزه خود را نشان میدهد و عرصه بر مردم تنگتر شده. همین آتشسوزیهایی که این روزها اتفاق میافتد، هر چه باشد، اخبارش بر مردم تاثیر منفی میگذارد چون توجهها به سمت آنها جلب شده است. در چنین شرایطی، جماعت مذکور به جای اینکه تلاشی برای بازگرداندن آرامش به جامعه داشته باشند، بر آتش تنش میدمند.
#عصراندیشه
@Asreandisheh
📌حرفهای آذری جهرمی در مورد تجمیع اطلاعات درست است.
امروز همه زندگی شهروندان ایران را به شماره تلفنشان متصل کردهاند.
اگر خط تلفنت قطع شود در واقع تعطیل خواهی شد.
برای همین هم هست که قبل از حمله اطلاعات بانک سپه را زدند و در جریان حمله هم آن اطلاعات را نابود کردند.
🔗 hossein yazdi (@IrTimes)
#عصراندیشه
@Asreandisheh
کریستین امان پور از تو خونه اش با بیلینکن وزیرخارجه آمریکا که دم در آشپزخونه نشسته گفتگو کرده. صرفنظر از گفتگو که خیلی هم مهم هست، خواستم بگم، خبرنگارها و سیاستمداران ایرانی استودیو نباشه جایی نمیرن
🔗 داوود حشمتی (@heshmatid)
#عصراندیشه
@Asreandisheh
آقاى جمشید مشایخى آمدند. از اینکه در دولت اصلاحات به او توجه نشده، گلهمند است. گفتند که مایلند براى دوران سازندگى که باعث پیشرفت واقعى ایران شده است، فیلم بسازند و شعار توسعه و سازندگى، همیشه همراه با نمونههاى عینى و عملى بود و مردم احساس صداقت و تطبیق گفتار و کردار مىکردند، ولى شعارهاى اصلاحات در جامعه مصداق عینى پیدا نکرده و باعث سرگردانى جوانها شده است. گفتم، فیلمنامه را بفرستند اگر مناسب باشد حمایت مىکنم.
۲۴ تیر ۱۳۸۱
📌رهبر انقلاب فرمودند من از نیروی هوافضا خیلی راضی هستم
📖گفتوگوی منتشرنشده رسانه KHAMENEI.IR با سردار سرلشکر شهید حاجیزاده:
🔹 یک مواقع زیادی بوده که ما خدمتشان رسیدیم، گفتهاند با همین دستفرمان بروید جلو، همین دستفرمانی که دارید میروید خوب است. مواردی بوده، من سؤال کردم از حضرت آقا و گفتم آقا از هوافضا راضی هستید؟ آقا فرمودند که از کل سپاه من راضیام، البته جاهای مختلف فرق دارد اما از نیروی هوافضا خیلی راضیام. اینها خیلی شیرین بوده، خاطرات شیرینی بوده برای ما که خب بالاخره رضایت حضرت آقا را توانستیم جلب بکنیم.
🔹حضرت آقا اینطور نیستند که یک جلسه بیایند، یک صحبتی بکنند و تمام بشود. حضرت آقا با مطالعه در جلسه مینشینند. بارها شده که ما در جلسات رفتیم و متوجه شدیم که حضرت آقا گزارشهای قبلی را، تمام نوشتهها را دقیق مطالعه میکنند. وقتی آدم با بعضیها جلسه میگیرد، طرف ساعتش را نگاه میکند، حوصلهاش سر میرود و این برخورد، آدم را کسل میکند؛ ولی حضرت آقا دقیق مطالعه میکنند، گذشته را میدانند، تدابیرش را میدانند و یک روند چند ساله جلوی چشمشان هست.
#عصراندیشه
@Asreandisheh