atorshiz | Unsorted

Telegram-канал atorshiz - تاریخ ایران

1455

شناسایی منابع و مآخذ مربوط به تاریخ اجتماعی زرتشتیان و ذکر مطالب محققان و پژوهشگران تاریخ کیش زرتشتی. ارتباط با مدیریت کانال: @aDaryosh مسئول تبادلات کانال: @Kardarigan_respendial

Subscribe to a channel

تاریخ ایران

مسئله دین هخامنشیان و خدای بزرگ آیین زرتشت(شماره ۹)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
اکنون ما همه عناصر موجود را برای بررسی نوآوری های زرتشت فراهم ساخته ایم. زرتشت از وجود خدای سرنوشت بی خبر نبوده است که برای فرزندی دعا می کرد یا از وایو، پسرش، که صاحب مبهم آغاز جهان و دارنده زندگی و مرگ است. چون اهورا - مزدا را که جامع وجود فرمانروایی ورونایی و میترایی بود، پدید آورد و دیگر نیازی به خدای سرنوشت نداشت. این خود اعتراضی است بر اعتقاد جبر و تقدير. اما چنین بود که دو نیمه متغایر و متضاد و او به صورتی دیگر در دین جدید جلوه کند و نمودار ثنویت شوند. داستان های مربوط به توأمان ازلی بایستی رایج بوده باشد. چنان که در میان سرخ پوستان هست. اینک به سرزمین نزدیک تر توجه کنیم. يمه در هند خواهر هم شکمی داشت به نام یمی. در ایران کهن هم مانند هر جای دیگر همچون مردم سلت، اسلاو، آینو و غیره نیروهای نیک و بد روحانی و جادوگر وجود داشته است. در جهان بینی بابلیان (مردوک، تیامت) هم آشکار است که تعارض و تضاد میان نیروهای نیکی یا نظم، بدی و آشفتگی، و در جهان بینی یونان (زئوس، تیتان ها)، اهمیتی بسزا دارد و چنین است در دین مصریان که گذشته از جنبه جهان بینی کیهانی در سیاست و سپاهی گری هم رخنه کرده بود و رع، خدای خورشید، یا آپوفیس و اوزیریس با سست (که خدای سرزمینی کوچک بود که تسلیم امپراطوری گشته بود) در جنگ بودند، همچنان که فرعون با شورشیان و سرکشان و بی نظمی و شر پیکار می کند.(ص ۸۷ _ ۸۸)

مأخذ: دوشن گیمن، ژاک. زرتشت و جهان غرب. ترجمه: مسعود رجب نیا. نشر هیرمند. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله دین هخامنشیان و خدای بزرگ آیین زرتشت(شماره ۷)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
شدر قدمت اسطوره زروان به روایت مدافعان مسیحی را کاملا منکر شده است. ویدنگرن در مخالفت با این مطلب، استدلال جدیدی آورده است. زروان ایرانی پیشکش هایی تقدیم داشت تا پسری پیدا کند و او را اورمزد نامد تا آسمان و زمین را بیافریند. همانند این، اسطوره ای هندی درباره پره جاپتی خدای بزرگ هست که نخستین کسی بود که dakşayana تقدیم کرد تا فرزندی بیابد. این همانندی به گفته ويدنگرن ثابت می کند که در هر دو مورد، سر و کار ما با خدای متعالی است که از او جهان فیضان می کند. او کهنه بودن این اسطوره ایرانی را درباره زرتشت تأیید می کند. این استدلال استواری است و فرضيه شدر که این اسطوره ساخته مسخره مسیحیان است که در قبال دین ایرانی مسخره می آید، به طور قطع باید حذف شود. اما آنچه باید از این نتیجه بگیریم، چیست؟ اینکه اسطوره خدای بزرگی که پیش از آفرینش جهان قربانی کرد تا فرزندی بیاید، در ایران و هند وجود داشته است. شاید در زمان هند و ایرانیان هم بوده است. هیچ یقین نیست که کهن ترین صورت این اسطوره همان توأمان زاییدن خدا باشد. زیرا در هند هیچ اثری از این نیست. از این مطلب بعدا یاد خواهیم کرد. اما علل استواری هست که در ایران کهن، زمان جنبه الوهیت یافته بود. زیرا در داستانهای عامیانه هم رخنه کرده بود. این مطلب از رساله ويكاندرا حاصل می شود که نشان می دهد داستان های مربوط به رستم پهلوان و پدرش زالِ زر، رایزن منوچهر شاه چنان که در شاهنامه فردوسی آمده است، به صورت تاریخ در آوردن اساطير عامیانه وایو و زروان است. زروان را در مقایسه با وایو و برعکس، به بهترین وجهی می توان شناخت. آنچه از قدمت یکی گفته شود، موجب اثبات قدمت دیگری است. زرتشت وایو را که خدایی از ریشه هند و ایرانی است، بایستی شناخته باشد. سرشت او را تحقیقات ویکاندر و دومزیل به نیکی روشن کرده است و یک شرح فراهم شده آن را می توان در مطلبی که کای بار درباره دین ایرانی نوشته است، خواند.(ص ۸۵ _ ۸۶)

مأخذ: دوشن گیمن، ژاک. زرتشت و جهان غرب. ترجمه: مسعود رجب نیا. نشر هیرمند. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله دین هخامنشیان و خدای بزرگ آیین زرتشت(شماره ۵)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
۴.. تاوادیا سرانجام برای زرتشتی بودن شاهان هخامنشی استدلال می کند، آنکه به عقاید دانشمندان پیشین در این باره اشاره کند. اگر اهورا مزدا را در ایران پیش از زرتشت می پرستیدند می بایستی یک یشت در ستایش او سروده شده باشد، چنان که درباره خدایان پیشین (میترا، آناهیتا، تیشتر و غیره) سروده شده است.«این حقیقت که چنین چیزی وجود نداشته است، باید دلیل قطعی گرفته شود بر اینکه خدایی به نام اهورا یا مزدا یا هر دو توأم به الگوی زرتشت وجود نداشته است. استدلال اینکه این را مخصوصا و عمدا نابوده کرده اند، نمی توان چندان جدی گرفت». به راستی چرا باید سرایندگان يشتها آن را نابود ساخته باشند تا خویشتن را ناچار ببینند که برای پر کردن این مجموعه «اورمزد یشت» رنگ پریده و سست را جعل کنند؟ برای تجدیدنظر در آنچه گفته شد و خلاصه کردن آن، خود را ناچار می بینیم که باور کنیم هخامنشیان از داریوش به بعد زرتشتی بوده اند _ منتهی به گونه ای خاص. تفاوت های فاحشی که برشمردیم، می تواند تا حدودی نتیجه تحولاتی باشد که در آیین گاتها پس از مرگ زرتشت پدید آمد و نیز از سویی، می تواند نتیجه وفق دادن آن توسط داریوش برای نیازهای شاهنشاهی کثیرالملّه خویش باشد. از پاره های جدیدتر اوستا معلوم است که آیین زرتشت در طی قرون و اعصار، دست نخورده نمانده است. این آیین پیش از آنکه از شرق، شاید به دست مغان مادی به فارس رسیده باشد، احتمالا تا حدودی با صورت اوستایی آن سازگار شده بود. یعنی با شش ایزد جدید و سهل گیری در ادای قربانی های خونین سازگار شده، ولی از جهات دیگر تفاوت هایی نیز میان آنها بود. اما چه بسا داریوش متن تجدید نظر شده ای از این آیین به دست داده باشد. داریوش همچون فرمانروای بسیاری استانها و کشورها، به یک نوع به خصوص از نظام روحانیت محدود و جزمی چندان دلبستگی نداشته است. هنوز آن زمان فرا نرسیده بود که موبدان دستگاه دینی ساسانی بر کشور مسلط شوند و این امر با همه اساس کشورداری داریوش کاملا ناسازگار بود.(ص ۸۳)

مأخذ: دوشن گیمن، ژاک. زرتشت و جهان غرب. ترجمه: مسعود رجب نیا. نشر هیرمند. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله دین هخامنشیان و خدای بزرگ آیین زرتشت(شماره ۳)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
اما تنها یک جنبه از مسئله را بررسی کرده ایم. اینک به جنبه دیگر توجه کنیم:
١. اگر داریوش و خشایارشا زرتشتی نبودند، پس زمانی رسید که دین زرتشت در ایران رواج یافت و این امر نباید از ۴۴۱ پ. م. دیر تر روی داده باشد، چون برحسب محاسباتی که هیلد کارد لووی و سید حسن تقی زاده هر یک جداگانه انجام داده اند، تقویم زرتشتی معمول شده بودند. اینک اگر این هر دو دین، این چنین از هم متفاوت بودند که نتوانیم هخامنشیان را به دین زرتشت نسبت بدهیم، پس گرویدن به این دین، مثلا از سوی اردشیر اول، بایستی یک انقلاب به شمار می آمد. پس چگونه است که هیچ اثری از رواج دین در این دوران نمانده است؟ تنها حقایقی که از رواج دین نو به گوش ما می رسد، آیین میترا و آناهیتا است که باید نشان دهد که اردشیر دوم از آیین ساده و بی پیرایه پیامبر دور می شد. آیا می توان گفت که گرویدن به زرتشت توسط هخامنشیان به تدریج روی نمود؟ اگر آیین زرتشت به تدریج رواج یافت، پس چرا نگوییم که داریوش اندکی بدان گرویده بود؟
۲- ایراد دیگر از نام اهورامزدا حاصل می شود. این نه از آن روست که وجه شکل فارسی باستان، که ترکیبی ثابت است (جز در یک مورد تکرار در کتیبه خشایارشا)، به وضوح «تازه تر» از همانند گاهانی آن است. زیرا تحول زبان شناسی در گویش های گوناگون، چه بسا با سرعت متفاوت پیشرفت کند. اما چنین می نماید که این نام، مخصوصا پاره میهم دوم آن را، زرتشت برگزیده و رواج داده است. یعنی کسی که نظام وجودهای مطلق فرمانبردار این خدا را ابداع کرده است.(ص ۸۰ _ ۸۱)

مأخذ: دوشن گیمن، ژاک. زرتشت و جهان غرب. ترجمه: مسعود رجب نیا. نشر هیرمند. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz  🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

نکوداشت یعقوب لیث چهارشنبه ۱۱ بهمن
/channel/tarikhe_melal

Читать полностью…

تاریخ ایران

به چشمِ مردمِ یونان، ایرانیان نامی‌ترینِ بیگانگان هستند
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
استرابو می‌گوید: "به چشمِ مردمِ یونان، ایرانیان نامی‌ترینِ بیگانگان هستند". هرگاه توجهِ یونانیان به‌جهتِ ضرورت‌های سیاسی نیز به توان و قدرتِ ایران جلب نمی‌شد، باز دلایلِ نیکوی دیگری بود که آنان با عنایت به این سرزمین بنگرند. ایران، خواه از لحاظِ اصالتِ فرهنگ و شکلِ ویژه‌ی حکومتش، خواه از لحاظِ شکوه و حشمتِ دربار و گذشته‌ی افسانه‌ای که سلاله‌های پیشین آن را دربرگرفته بود و خواه از لحاظِ روش و شیوه‌ی خاصِ تعلیماتی و دیگر جنبه‌های تمدنش، کانونی از شگفتگی‌ها برای یونانیان بود که همانندِ آن در هیچ کشورِ دیگرِ شرقی یک‌جا بافت نمی‌شد.(ص ۱)

مأخذ: بنونيست.امیل، دین ایرانی بر پایه‌ی متن‌های مهم یونانی، ترجمه بهمن سرکاراتی، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، چاپ دوم ۱۳۵۴
@atorabanorg

Читать полностью…

تاریخ ایران

جهت گیری نظام هخامنشی و جهت گیری نظام گاهانی(شماره ۱)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
اخیراً دیدیم که، به رغم همسانی ساختارهای مهم، عزیمت گاهِ نظام هخامنشی دقیقا همان عزیمت گاه نظام گاهانی نیست. سخن نه از داوری درباره ی شاه بر اساس موضع - الزاماً موافق - او در برابر باروری، بلکه از داوری درباره ی اعمال انسان ها براساس موضعشان در برابر شاه است. در جهان هخامنشی بر محور شخص شاه یا بهتر بگوییم، بر محور فکرت شاهی بنا شده است نه بر محور فکرت باروری. تفاوت، از جمله، در واقعیتی واژگانی بازنمود می یابد که تا این زمان عملاً مورد توجه نبوده است.
نیکی، هر اندازه هم که انتزاعی به نظر برسد، همیشه پایه هایی انضمامی دارد. انتخاب اصطلاح دال بر آن، با دل مشغولی های جامعه ی مفروض بیگانه نیست. این نکته جای شگفتی ندارد و همیشه می توان آن را دید. دانش آموز را چیزهایی "خوب" می کند متفاوت با آنچه شاه، دهقان ، مادر، یا ارتش را. آنچه در همه ی این مفاهیم مشترکاً وجود دارد توان برآمدن از زدهای ویژه ی این افراد است. کشاورز خوب روی زمین خود کار میکند برای آنکه بیشترین سود را از آن به دست آورد و از ویرانی نگاهش دارد. دانش آموز خوب با کارآیی  بیش از دیگران برای امتحاناتش آماده می شود. سرباز خوب در نبرد با دشمنان و خنثی کردن نیرنگ های آنان دلیری بیشتری نشان می دهد. بیشتر اوقات، اصطلاحی یگانه را برای این مفاهیم متفاوت به کار می گیرند؛ با وجود این، ریشه شناسی آن اغلب آشکار می کند که مفهوم ابتدایی آن و، بنابراین، دل مشغولی های اساسی جامعه ی مفروض چه بوده است. معنی دار است که وهو، اصطلاحی کلی برای دلالت بر "نیکی" و "نیک" درگات ها باشد. این اصطلاح ویژه ی زرتشتیگری به نظر می رسد و حتی پنداشته اند که گاه به کار متمایز کردن مفاهیم پیشا۔ یا فرا-زرتشتی خویشاوند می آمده است. در این مورد به خصوص موضوع هرچه باشد، ناگزیر باید (۱) در اوستای ناگاهانی،(۲) در نوشته های پهلوی و صورت فارسی کنونی "به دین" را در نظر داشت که برای دلالت بر آخرین پیروان زرتشت به کار رفته است. مفاهیمی ویژه دریزدان شناختی گاهانی این صفت را می گیرند: وهومنه واشه وهیشته را هم داریم. اقامتگاه نیک بختان در اوستایی(۳) و در پهلوی، به طور ساده، "vahist" خوانده شده است. در این جا پاداش با ویژگی های مادی نابی ارائه شده است؛ این گونه ای هستی اجمالی است مشابه زندگی ای که در این دنیا جریان دارد، هرچند تعالی یافته و نورانی. در سانسکریت وسو تنها یکی از اصطلاحات دال بر "نیک" است و پیامدهای کارکردی آن در آنجا کاملا روشن است. این خوبی در واقع خوبی مادی و غناست. مفهومی از "خوبی" که وسو می رساند برکارکرد سوم مبتنی است؛ این [دلالت] به اندازه ای حقیقی است که، چنانکه آقای دو مزيل ثابت کرده است، وسو اصطلاح کلی دال بر خدایان رده ی سوم شده است کاملا به همانگونه که رودره بر خدایان جنگاور دلالت میکند و آدیتیه بر خدایان فرمانروا.(ص ۵۳ _ ۵۴)

۱)vahvi dainā mazdayasni
۲)veh dēn mazdēsn
۳)vahištõ anhuš ašaonam


مأخذ: موله.ماریان. آیین،اسطوره و کیهان شناسی در ایران باستان (مسئله سنت زرتشتی و مزدایی). ترجمه محمد میرزایی. ناشر: نگاه معاصر. سال ۱۳۹۵
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله انتقال و تداوم کتاب مقدس زرتشتیان در دوران اشکانیان (شماره ۹)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
شواهد زبانی و نوشتاری در مورد انتقال اوستا(شماره ۲)

نشانه ها و شواهد دیگری از توزیع گسترده متون اوستایی را در سراسر ایران می توان در روایت سغدی دعای اشم وهو دید که گِرشِویچ آن را معرفی کرده است. گرشویچ بر این باور است که این دعا به یک زبان ایرانی باستان نوشته شده است، و به احتمال زیاد «سغدی باستان»، مخصوصا از این نظر که پایانه های صرفی و ضمیرهای ahmāi و yat در آن هنوز حفظ شده است. گذشته از آن، چون این روایت از دعای مذکور حاوی چند خصوصیت گویش سغدی است، گرشویچ نتیجه گیری می کند که از سنتی مستقل از اوستا می آید، چون دعای اشم وهوی اوستایی مقدس تر از آن است که تا این حد تحت تأثیر گویشی قرار بگیرد. صحیح تر آن است که بگوییم تحریرهای اوستایی و سغدی این دعا دو شاهد مستقل اند از یک نمای ایرانی و پیش زرتشتی مشترک. ولی باید در نظر گرفت که شواهد و نشانه ها در عین حال تفسیر متفاوتی را در این زمینه پیش می کشند. این استدلال هم محتمل است که پایانه های حرفی و نیز ضمایر ahmāi و yat به این علت باقی مانده اند که این دعا به زبان اوستایی نوشته شده و سغدیان آن را به زبان اوستایی اخذ کرده اند. در این صورت، شاید باید پذیرفت که زبان اوستایی در اینجا تحت تأثیر زبان سغدی واقع شده است. این مسئله نشان میدهد که این روایت از دعا صورتهای آوایی کهن تری را از دعایی نشان میدهد که از جریان اصلی سنت زردشتی ساسانی به امروز رسیده است. اگر این نظریه قابل قبول باشد، پس ویژگیهای خاص زبان سغدی که در دعا یافت می شود، نشان میدهد که متون اوستایی به هر منطقه ای وارد می شدند، با گویش محلی  مطابقت پیدا می کردند، مناطق الرُّخج / درنگیانه [سیستان] و پارس، و نیز البته سغد. گواه غیر مستقیمی از حضور دین زردشتی را در پارت می توان در جای نام مُزدوران، در حدود ۶۲ مایلی شرق توس و مشهد در مشرق سرزمین پارت، و در نام کوه مُزدوران سراغ گرفت. هومباخ  نام مزدوران را ریشه یابی کرده، و آن را از صورت کهن تر mazdõrān. می داند، مشتق از ān و mazdõr*"، مأخوذ از صورت اوستایِ(۱) . اگر این تحلیل قابل قبول باشد، پدیده جالبی که در اینجا می بینیم، ترتیب کلمه است که- mazdā پیش از - ahura قرار گرفته و این از مشخصات اوستای متقدم است. بعدها، توالی - ahura - mazdā ملاک می شود و به صورت یک کلمه(۲) در فارسی باستان و(۳) در پهلوی در می آید. بدین ترتیب، یک نام جغرافیایی در سرزمین پارت توانسته صورتی کهنه را حفظ کند و به دوران ایران باستان بازگردد.(ص ۲۱۱ _ ۲۱۳)

۱)mazdā- ahura
۲)auramazdā
۳)õhrmazd

مأخذ: ویزهوفر،یوزف. امپراتوری اشکانی و اسناد و منابع آن. مقاله اوستا در دورانِ اشکانی، نوشته آلموت هینتز،ترجمه فرید جواهر کلام، ویراستار آرزو رسولی (طالقانی). نشر فرزان روز. سال ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله انتقال و تداوم کتاب مقدس زرتشتیان در دوران اشکانیان (شماره ۷)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
شواهدی از سنت نوشتاری و گفتاری در اوستا و متون پهلوی
متون اوستایی توضیحات واضحی درباره انتقالشان ندارند. ولی اشاره ای غیر مستقیم در این  زمینه در فرگرد چهارم وندیداد، بند ۴۵، دیده می شود. در این قسمت، از روشی سخن می گوید که «مردان هم دین»، که «خواه برادر خواه دوست» (وندیداد ۴، ۴۴) و «خِرَدجو»، (وندیداد ۴، ۴۵) باشند، باید به آن دست بزنند. لازم است که آنها «کلام مقدس را به خاطر بسپارند» تا «آن واژگان محکم و استوار در ذهنشان باقی بماند» واژگانی که پیشتر هیربدانشان از راه سینه به سینه آموخته بودند». حروف و واژگانی که در اینجا به کار برده شده تا متون مقدس را برساند، اشاره دارند به سنتِ شفاهی («به خاطر سپردن»،«واژه، آموزش»، تحت اللفظی: «آنچه شنیده می شود»؛ «آموختن از راه سینه به سینه»، تحت اللفظی: «محکم کردن»). بخشهای متعددی در منابع پهلوی وجود دارند مشعر بر آنکه احترام فوق العاده ای می بایستی برای سنتی گفتاری و شفاهی قائل شد. به خاطر سپردن متون اوستایی یکی از وظایف و فضائل موبد زرتشتی است. آنچنان که از اراداویرازنامه، فصل دوم، بند ۲ بر می آید، مردم عادی نیز متون مقدس را از بر میکردند: در آنجا از هفت خواهر ارداویراز سخن رفته که دین و پشتها را از بر داشتند. در دینکرد، یک مسیحی می پرسد چرا اهورامزدا دین خود را به زبان رازآلود اوستایی بیان کرد و آن را به طرز شفاهی و گفتاری و نه به شکل نوشتاری عرضه داشت. از بر کردن و در عین حال نوشتن متون از بندی از رساله خسرو و ریدک، ۸-۱۰، بر می آید که داستان شاگردی است که شاهزاده ای یتیم است، او يَشتها، هادُخت نَسک و وندیداد (ویدو داد) را از بر داشت و در عین حال می توانست بنویسد. اکنون همنظر با بیلی می توان نتیجه گرفت که اگر آنها کتابی اصلی داشتند که به ندرت استفاده می شد، اما سنتی هم داشته اند حاصل زمانی که هیچ کتابی وجود نداشته و همه چیز گفتاری و شفاهی بوده است.(ص ۲۰۷ _ ۲۰۹)

مأخذ: ویزهوفر،یوزف. امپراتوری اشکانی و اسناد و منابع آن. مقاله اوستا در دورانِ اشکانی، نوشته آلموت هینتز،ترجمه فرید جواهر کلام، ویراستار آرزو رسولی (طالقانی). نشر فرزان روز. سال ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

شناسایی منابع و مآخذ مربوط به تاریخ اجتماعی زرتشتیان و ذکر مطالب محققان و پژوهشگران تاریخ کیش زرتشتی.

🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله انتقال و تداوم کتاب مقدس زرتشتیان در دوران اشکانیان (شماره ۵)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
آیا اوستایی مکتوب در عصر اشکانی وجود داشته است؟ (شماره ۱)

در نیمه اول قرن بیستم دانشمندان و پژوهشگران همگی نظر دادند که اوستا در عصر اشکانی به صورت نوشتاری درآمده بود. فرض وجود چنین اوستای مکتوبی را فریدریش کارل آندرئاس (۱۸۴۶- ۱۹۳۰) در سال ۱۹۰۲ بر اساس ملاحظات زبان شناختی مطرح کرده بود. آندرئاس ادعا کرد که اوستای مکتوب دوران ساسانی حاصل و نتیجه نسخه برداری صرف از متنی بوده که به خطی همخوانی مشابه خط پهلوی نوشته شده بود. در خلال این نسخه برداری ادعایی که می بایستی حدود سال ۴۰۰ میلادی صورت گرفته باشد، کاتبهای مربوطه مرتکب اشتباهات زیادی گشته اند، مانند صدادار کردن کلمات یا(۱) و تبدیل آنها به ترتیب به(۲) در نوشتار مفروض اشکانی. اکنون این وظیفه بر عهده دانشمندان و پژوهشگران است که تلفظ فرضی عصر اشکانی را بازسازی نمایند چون این کار منبعی معتبر برای تحلیلهای زبان شناختی اوستاست. چهل تا پنجاه سال این تئوری و نظریه بر مطالعات اوستا مسلط بود و دانشمندان برجسته ای مانند واکر ناگِل، بنونیست یا لومل هم آن را پذیرفته بودند. با این حال، هنینگ، مورگنشتيرنه و بیلی، نک هوفمان، هریک مستقل از دیگری، این نظریه را مردود دانستند. ایراد اصلی آنها به این نظریه آن است که متن را به طور جدی و بر اساس آنچه واقعاً از آن بر می آید، در نظر نمی گیرد بلکه با متنی فرضی بر اساس فرضیاتی بی پایه سروکار دارد. از آن گذشته نظریه آندرئاس وجود یک سنت شفاهی را در نظر نمی گیرد. با وجود همه اینها نمی توان از نظر دور داشت که اوستا پیش از دوران ساسانیان به نوشتار درآمده است. دانشمندان اهمیت فراوانی برای قطعه ای از کفالایای قبطی که قبلاً ذکر آن رفت، قائلند و آن سندی است از سنتی ضد زردشتی. از آنجا که مانویان برای نوشتار اعتبار بیشتری از گفتار قائل بودند، فرصت مغتنمی به دست آوردند تا به مجادله با زردشتیان بپردازند که سنتشان صرفاً شفاهی بود. در عوض، مانویان شاهدی برای سنت نوشتاری اوستا به دست می دهند. به همین دلیل است که هنینگ این قطعه مانوی را دلیلی بر وجود اوستایی نوشتاری در عصر اشکانی می داند. ولی بویس/گرنه ثابت کرده اند که این سند مانوی به متون جعلی زردشتی یونان اشاره دارد. در همین زمینه، شاید اشاره پلینی (که پیشتر ذکر شد) به دو میلیون آیه که على الظاهر زرتشت نوشته است، نیز صحیح باشد: آنها هم بیشتر به نوشته های جعلی زردشتی یونان اشاره دارند. اگر چنین باشد، این نظر پیش می آید که منابع غیرایرانی که به سنت نوشتاری اشاره می کنند، ممکن است منظورشان متونی باشد به جز متونی که بدنه اصلی اوستا را شکل می دهند. گذشته از بابل، پائوسانیاس استفاده از کتاب را در میان زردشتیان لیدیه نیز مشاهده کرده است، در صورتی که سایر منابع یعنی باسیلیوس و استرابو فقط از سنت شفاهی در کاپادوکیه سخن گفته اند. بدین ترتیب، منابع ظاهراً گوناگون مطابق با ناحیه مربوطه اطلاعات ضد و نقیضی می دهند. این مسئله ممکن است بازتاب این واقعیت تاریخی باشد که احتمالاً آداب و رسوم مذهبی زرتشتیان از یک ناحیه با ناحیه دیگر فرق میکرده است. زرتشتیان مقیم لیدیه بیش از جاهای دیگر یونانی مآب شده بودند و می توان گفت که وجود یک اوستای مکتوب به خط یونانی غیر ممکن نبوده است.(ص ۲۰۵ _ ۲۰۶)

۱)gwywtym
۲) gaoiiaoitīm یا aom

مأخذ: ویزهوفر،یوزف_ امپراتوری اشکانی و اسناد و منابع آن. مقاله اوستا در دورانِ اشکانی، نوشته آلموت هینتز،ترجمه فرید جواهر کلام، ویراستار آرزو رسولی (طالقانی). نشر فرزان روز. سال ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله انتقال و تداوم کتاب مقدس زرتشتیان در دوران اشکانیان (شماره ۳)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
پلینی مهین در کتاب تاریخ طبیعی با اشاره به آثار هِرمیپوس [از دید کنونی و] (قرن سوم پیش از میلاد) نقل می‌کند که زرتشت دو میلیون آیه به سِحر نوشت که همه ناپدید شدند. پلینی در قسمتی از کتاب خود نیز ذکر می‌کند که «زَرتوس مادی» چیزی به جز نام باقی نمانده است. همانطور که نو ملاحظه کرده، پلینی با اشاره به زرتوس مادی، در واقع شاهدی برای روایتی می‌دهد که مطابق آن زردشت هیچ نوشته ای از خود باقی نگذاشت. زرتوس احتمالاً تحریف صورت ایرانی همین نام است ولی ظاهراً پلینی او را شخصی غیر از زردشت پیامبر می‌داند. یک اسقف مسیحی به نام باسیلیوس قیصریه ای در کاپادوکیه(ح ۳۳۰ _ ۳۷۹ م) در مورد اوستا از یک سنت صرفأ شفاهی خبر داده است. در سال ۳۷۷ میلادی، اسقف اپیفانيوس , قسطنطنیه ای از سالامیس باستانی در قبرس در نامه ای نوشته است که یک جامعه نیرومند و بزرگ زردشتی در کاپادوکیه وجود دارد. طبق نظر باسيليوس، این زردشتیان مدتها قبل از ناحیه میانرودان (بین النهرین) به کاپادوکیه آمده بودند و در سراسر آن سرزمین پراکنده شدند. آنها با غیرزردشتیان ازدواج نمی کردند و همیشه رسم و سنت خود را حفظ می نمودند. بحث با آنها درباره دینشان از محالات بود زیرا آنها به طور مطلق تحت سلطه و فرمان شیطان بودند. این پیروان مغها نه کتابی داشتند نه معلم روحانی بلکه مذهب خود را بدون تفکر و کورکورانه دنبال می کردند، فرزندان «کافریِ» خود را شفاهی و سینه به سینه از پدرانشان فرا می گرفتند. استرابو (ح ۶۴٫۳ ق م تا ۲۱م زنده بوده است) نظریه مشابهی ارائه کرده است، او در گزارش خود متذکر می شود که اعمال عبادی مغها در کاپادوکیه با استفاده از کتاب نبوده است.(ص ۲۰۲ _ ۲۰۳)

مأخذ: ویزهوفر، یوزف. امپراتوری اشکانی و اسناد و منابع آن. مقاله اوستا در دورانِ اشکانی، نوشته آلموت هینتز،ترجمه فرید جواهر کلام، ویراستار آرزو رسولی (طالقانی). نشر فرزان روز. سال ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

زرتشتی ها هیچ گاه از امکان حمله و بی حرمتی در امان نیستند.
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
ایشان(زرتشتی ها) ناگزیرند جامه های کم رنگ بپوشند و در شهر حق اسب سواری یا دکانداری و اجازه تصاحب خانه های عالی ندارند و هنگامی که استملاک می کنند ناچارند بیشتر از مسلمانها بها پرداخت نمایند و به پنهانی داشتن وسایل کار و زندگی خویش مجبور می باشند و از بیم اقدامات خصومت آمیز، کارهای تجارتی خود را مکتوم می دارند و در حین عبور از کوچه و خیابان هیچ گاه از امکان حمله و بی حرمتی در امان نیستند. در سال های اخیر هم کیشان ایشان از بمبئی انجمنی برای حمایت از وضع و منافع آنها ترتیب داده اند.(جلد دوم _ ۲۹۴)

مأخذ: کرزن.ن.جُرج. ایران و قضیه ایران. ترجمه: غلامعلی وحید مازندرانی. انتشارات علمی و فرهنگی. سال ۱۳۶۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

این جماعت همواره دچار صدمه شده اند و هنوز هم از خطر آزار آزاد نیستند
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
در نظر انگلیسی ها شاید این طایفه از هر چیزی بیشتر در یزد مورد توجه باشند. در اینجا طی قرن‌ها این جماعت شریف زیسته و این شهر و نقاط مجاور آن را که ایشان دهات مختص به خود دارند از برکات صنعت و کار خستگی ناپذیر و فضایل اخلاقی خویش بهره‌مند داشته اند و در حالی که مورد حمایت و عنایتی نمی باشند گاهی آسیب‌های دیده اند. عده آنها را در دوره های مختلف این قرن به تفاوت از ۳۵۰۰ تا ۷۰۰۰ نوشته‌اند و درست هم معلوم نیست که چه عده روستائیاند و چه عده دیگر فقط شهرنشین. در شهر مدرسه اختصاصی و موبد عالی مقام دارند و یکی از شهریان در کار ایشان سمت برتری دارد. آنها چهار آتشکده دارند که محرمانه در خانه های خود آتش جاویدان را پایدار نگاه داشته اند. چند دخمه و بر‌ج خاموشی بر تپه های اطراف دارند ، بعضی از ایشان تبعه انگلیس شده اند و از هندوستان باز آمده اند و نسبت به این پیوستگی و ارتباط افتخار می ورزند. یکی از بازرگان های برجسته آنها اردشیر مهربان است که نیک شهرت دارد، با وجود این ثروت و سرافرازی باز این جماعت همواره دچار صدمه شده اند و هنوز هم از خطر آزار آزاد نیستند. در زندگانی روزانه و امور تجارتی از محرومیت ها صدمه می کشند . چند سال پیش باج سنگینی بر آنها تحمیل شد که در نتیجه بسیاری از آنها جلای شهر و دیار کرده اند. در بیست سال اخیر یکی از زردشتی های نامی به تحریک ملاها آشکارا در شهر به قتل رسیده است و جانی ها از مکافات عمل خود رسته اند.
ایشان ناگزیرند جامه های کم رنگ بپوشند و در شهر حق اسب سواری یا دکانداری و اجازه تصاحب خانه های عالی ندارند و هنگامی که استملاک می کنند ناچارند بیشتر از مسلمانها بها پرداخت نمایند و به پنهانی داشتن وسایل کار و زندگی خویش مجبور می باشند و از بیم اقدامات خصومت آمیز، کارهای تجارتی خود را مکتوم می دارند و در حین عبور از کوچه و خیابان هیچ گاه از امکان حمله و بی حرمتی در امان نیستند. در سال های اخیر هم کیشان ایشان از بمبئی انجمنی برای حمایت از وضع و منافع آنها ترتیب داده اند.(جلد دوم _ ص ۲۹۳ _ ۲۹۴)

مأخذ: کرزن.ن.جُرج. ایران و قضیه ایران. ترجمه: غلامعلی وحید مازندرانی. انتشارات علمی و فرهنگی. سال ۱۳۶۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

محله گبران به حیثیت کثرت جمعیت، عمده محلات آن شهرست (۱۰۰۱ هجری قمری)
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
دارالعباده یزد هم آبی عظیم از کوهستان موضع تفت برخاسته از خیابان اهرستان فرود آمد و چون به حوالی شهر رسید اکثر امارات عالیه و باغات و زراعات که بر ظاهر آن بلده بود از جای کنده به بیابان برد و محله گبران که به حیثیت کثرت جمعیت، عمده محلات آن شهرست تمامی را خراب کرد و صحاری خارج شهر که مشتمل بر قری و مزارع معموره بود دیگر بار مغمور گردیده هامون و بیابان گشت.(ص ۵۳۱)

مأخذ: افوشه ای نطنزی،محمد بن هدایت الله. نقاوه الآثار فی ذکر الآخیار در تاریخ صفویه. به اهتمام دکتر احسان اشراقی. بنگاه ترجمه و نشر کتاب. سال ۱۳۵۰
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله دین هخامنشیان و خدای بزرگ آیین زرتشت(شماره ۸)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
وایو بر زندگی و مرگ چیره و نسبت به خوشبختی و بدبختی مردم بی اعتنا بود. این سرشت دوگانه چندان استوار بود که حتی با سانسور آیین زرتشت هم ناپدید و حذف نمی شد. وایو را در یشت خاص او، همچون خدایی «یا عمل عالی» می پرستند. اما تنها آن پاره ای از او مورد احترام است که «از اندیشه نیک سرچشمه می گیرد». یک دیناور آشکارا می دانست که وایو را دو جنبه است و نمی توان تجاهل کرد که وی شکار می کند و خود را می رساند و هر دو آفرینش روان نیک و شر را نابود می کند. همه زندگی در خدمت اوست. هرگاه آدمی نیاز به کمک داشته باشد، وایو به سرعت به یاری اش می شتابد و او جسور است. بدین گونه، او که نخستین ورثرغن یا خدای پیروزی است. آریاها وایو را هم وزاننده باد واقعی می دانستند که در توفان با شدت و سرعت پیش می راند و نمی توان با آن پایداری کرد و هم نخستین اصل زندگی جهان می دانستند. در همه موجودات زنده، وایو دم زنده است و در عالم کبیر نیز چنین است. اما وایو نفسی است که همه موجودات زنده در باز پسين دم بر می کشند. پس، او هم خدای زندگی و هم خدای مرگ است. وایو یا واته در نوشته های ودایی هند آشکارا جلوه گر است، ولی از آنجا که صفت دوگانه او در آن نوشته ها نمایان نمی شود، می توان تردید کرد که ریشه آن به زمان هند و ایرانیان می رسیده است. در اینجا همانندی هایی که در کیش رومیان است، می تواند کمک کند. وجود یانوس دو رویه دلیلی است بر اینکه خدایی دو جنبه ای در تصور هند و اروپاییان بوده است. رابطه میان این خدای خوشبختی و بدبختی با خدای دیگر سرنوشت یعنی زروان یا زمان کدام است؟ پیش از رساله ای از ویکاندر که بدان اشاره رفت، نیبرگ برای روشن ساختن دو خدای مزبور، تحقیق مفصلی کرده بود و به دیده او، آنان چنان همانند جلوه کرده بودند که او تردید می کند که این هر دو در هیچ یک از نظام های جهان بینی در کنار هم وجود داشته باشند. ویکاندر دریافته بود که یکی از این دو، پدر دیگری است. به گفته کای بار، عقیده ویکاندر در این امر چنین است:
«رستم، جنگاور نیرومند، همانند شخصیت حماسی گرشاسب، پهلوان وایو است که گرز می گرداند و اژدها می کشد و در اوستا تجسم آدمی وایو، خدای ترس آور باد، است. او درباره خویش می گوید که «سال مرا شمار نیست.» پس از مرگ پسرش هم دست کم که تا پانصد سال جهان پهلوان بود، زیست و یادی از مرگ او نشده است. نام زال به معنی «فرتوت» و نیز زر که به معنی «پیر» است، شاید اصلا نشانه ای از خدای زمان بوده است. در اینجا از ویکاندر نقل می کنیم که «پنداری زال و رستم چون تجسم زروان و وایو هستند. نسبت به کسان دیگر حماسه، درازتر عمر می کنند و آنکه تجسم زروان است از عمر بیشتری بهره می جوید». کای بار روابط متقابل اینها را خوب توصیف می کند که «زال به عکس رستم شکست ناپذیر و فعال، وجودی است آرام ولی رایزنی است پرخرد که عقل او بی زمان است».(ص ۸۶ _ ۸۷)

مأخذ: دوشن گیمن، ژاک. زرتشت و جهان غرب. ترجمه: مسعود رجب نیا. نشر هیرمند. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله دین هخامنشیان و خدای بزرگ آیین زرتشت(شماره ۶)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
شورش گئوماته که پیش از هر چیز یک جنبش سیاسی بود، جنبه دینی هم داشته و روحانیان می خواستند از حدودی که فرمانروایی هوشیار پیش پای آنها گذاشته بود، پا فراتر گذارند. داریوش معابد (āyadana) را که پرستشگاههای
«همه خدایان دیگر» بود و گئوماته آنها را ویران ساخته بود، از نو بر پا داشت. او ظاهرا همه اصولی را که پیش از آنکه پایه های شاهنشاهی اش او را استوارتر کند، مایه از میان رفتن حسن نظر مردم می شد، از آیین مزدایی حذف کرد. مثلا او به فرجام شناسی به معنی(۱) باشد که در گاتها برای ملکوت آینده آورده شده، اهمیتی نمی داد. زیرا برای او این اهمیت داشت که مبادا فرمانروایی خود را که تازه جان گرفته بود، برای ملکوت خدا کنار نهد. دیگر وجودهای ایزدی بسی بی پایه و عمیق می نمود، چون اهورامزدا همه آنها را در خویشتن جمع کرده بود. اگر این تعبیر را بپذیریم، می توانیم کتیبه خشایارشا را با یادی که در آن هست و فرمان پیکار با دیوان و قبول سالنامه زرتشتی به فرمان اردشیر اول، به عنوان وزارت پی در پی و پیشرفت مغان در دربار هخامنشی توجیه کنیم. «خدای بزرگ» دیگری که شاید به روزگار پیش از آیین زرتشت وجود داشته، زروان بوده است. کهن ترین یادی که از این خدا به ما رسیده، تنها به قرن چهارم پ. م. می رسد (اگر گفته دماسكيوس (دمشقی) رودسی به راستی بر اساس روایت تئوپومپوس باشد، به طریقی مورد تایید بروسوس است که از Zerovanus یاد می کند.) ویدنگرن از الواح نوزی، نامی به صورت(۲) برداشت کرده است. با آنکه بیلی نشان داده است که شواهد بیشتری لازم است تا بتوان آن را در مسئله زروان به کار برد، می توان از آن بهره گرفت.(ص ۸۳)

۱)xšaøra - xśašśa
۲)dza-ar-wa-na(با ترکیب za-ar-wa)

مأخذ: دوشن گیمن، ژاک. زرتشت و جهان غرب. ترجمه: مسعود رجب نیا. نشر هیرمند. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله دین هخامنشیان و خدای بزرگ آیین زرتشت(شماره ۴)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
کای بار در پشتیبانی از این امر دو دلیل می آورد:
نخست «در ص ۳۷» می گوید که: زرتشت که هیچ کدام از نام های خدایان کهن آریایی را نپذیرفت، شگفت خواهد بود اگر خدای بزرگ دین خود را که نتیجه دریافت خود اوست و در گاتها به وی ابدیت بخشیده است، به نام یکی از خدایان که پرستش آنها را کاملا منع کرده، موسوم کرده باشد. آنگاه در یادداشتهای فنی تر پایان کتاب (ص ۲۰۸) نام ها را چنین تحلیل می کند: در گات ها نام اهورامزدا همیشه یکسان به کار نرفته است. در اعتراف به گرایش دین در یسنا ۲۷، پاره ۱۳ زرتشت عمل وهومنه را از مزدا و تسلط و فرمانروایی را از اهورا می داند. مزدا خدای بزرگ است که همچون خدایی که مقدرات عالم هستی به دست اوست، بر آسایش مردم نظارت می کند. در صورتی که اهورا خداوندی است که بر آن جامعه فرمان می راند... مزدا باید به معنی «کسی که بر امور نظارت می کند»، باشد و این نظارت صفتی است از آن اهورای قادر متعال که بر همه چیز نظارت و نگهبانی می کند و همه چیز را زیر نظر دارد و حفظ می کند. عین همین صفات در یسنا ۴۵، پاره ۴ آمده که «خداوندی که همه چیز را می بیند»، ولی او هم مانند خدایان کهن وَرونا و میتراست که هرگز فریب نمی خورد. مزدا خدای بزرگ همچون خداوند و اهورا و خدای متعال همانا گونه متعالی خدایان کهن ورونا میتراست». در رد این نظریه می توان از تعبیر استوار پلوتارک یاری جست که ویکاندر آن را به صورت (۱) آورده است. زیرا اگر میترا در اهورامزدا جذب شده است، پس چگونه می تواند بار دیگر با او شریک شود. می توان در جواب گفت که به هنگام رسیدن اهورامزدا به ایران این دوگانگی اصلی فراموش شده بود و اینک بی آنکه زائد و حشو قبیح به نظر برسد، می شد با میترا یا به عبارت دقیق تر با Missa شرکت کند.
٣. یکی از نامها که شاید زرتشت برای خواندن پیروان خویش از همه بیشتر به کار برده است mazdayasna است. آیا می شود که چنین نامی برگزیده شود (چنان که لومل که با دیگران در این امر همداستان است می گوید) بی آنکه مزدا با این کیش خصوصیتی داشته باشد؟درست است که نیبرگ با گفتن اینکه شکل دیگر ترکیب ! mazdayazna که مادی است، موجب اثبات وجود آیین مستقلی در باختر می گردد. اما می توان گفت که این شکل طبیعی و خود به خودی نقل این نام اوستایی است. پس باز استدلال اول پابرجا است.(ص ۸۱ _ ۸۲)

۱)Nissan + Aur - mazda

مأخذ: دوشن گیمن، ژاک. زرتشت و جهان غرب. ترجمه: مسعود رجب نیا. نشر هیرمند. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz  🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

#جشن_سده یه #جشن_ملی ايرانيه
با کلی ویژگی‌های جذاب برای شادی کردن
و دور هم بودن
تو این #جشن #ایرانیان آتش روشن می‌کردن
و دور آتش می‌چرخیدن
به رقص و پایکوبی می‌پرداختن و میگساری می‌کردن
یه سری ماسک درست می‌کردن و به دو دسته اهورایی و اهریمنی تقسیم می‌شدن و
با شمشیر و سپرهای چوبی بازی می‌کردن
کلی ویژگی دیگ هم داره که هر کسی می‌تونه
بنا به سلیقه خودش به کار ببره
شما چی ازش می‌دونید؟؟
چه رسم‌های دیگری داره؟؟
/channel/pooyeshesimorgh

Читать полностью…

تاریخ ایران

آیا روزی خواهد رسید که مردم ایران از همین راه پر محنت و پر مشقت با یک وجد و نشاط و سهولت مخصوصی سوار قطار راه آهن شده، و این مناظر دلفریب جنگل و دريا را منظر نگاه خود سازند؟
#رضا_شاه_پهلوی
#سفرنامه_مازندران_رضا_شاه_پهلوی
#پهلوی
#سفرنامه
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
مأخذ: سفرنامه مازندران رضا شاه کبیر. مرکز پژوهش و نشر فرهنگ سیاسی دوران پهلوی. پنجاهمین سال شاهنشاهی پهلوی‌‌. سال ۲۵۳۵
@atorabanorg

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله دین هخامنشیان و خدای بزرگ آیین زرتشت(شماره ۲)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
اما درباره عوامل انحرافی:
۱. داریوش - pat و mar- را به مفهوم غیردینی آنها به کار برده است که همانا «افتادن» و «مردن» باشد. اما این واژه ها در پاره های اخیر اوستا است، نه در گاتها که این فعلها ارزش اهریمنی پیدا می کنند.
۲. همین نکته در مورد حذف yazata نیز درست می نماید. اما گذشته از این در کتیبه ها،(۱) را به مفهوم عمومی «خدا» به کار می برد که با اوستا مغایر است ولی شاید هم یک گویش را نمودار ساخته است.
٣. تنها واژه ای که برای کاهن در کتیبه ها به کار رفته(magu) - است که فقط یک بار در اوستای متأخر آمده است. اما چنین می نماید که این با - magavan مضاف ارتباط دارد، یا اینکه تلفظ عمومی و مردم پسند آن است یا هر دو واژه از یک ریشه مشتق شده اند. علت اینکه واژه ی - magu تقریبا در اوستا آورده نشده است، هر چه باشد، شاید در میان مادها و پارسیان به کار نمی رفته و رایج نبوده است.
۴.(۲) مندرج کتیبه خشایارشا، در اوستا همانندی ندارد و چنان که از (۳) سانسکریت بر می آید، بازمانده ای از دوران هند و اروپایی است (دیگر از واژه flamen لاتین یاد نمی کنیم). این بی گمان یک شکل بازمانده کهن است که در هنگام اصلاحات زرتشت، دیگر رواج نداشت.
۵. چنین بود رسم به خاک سپردن پادشاهان در دخمه ها یا ساختمانهای بزرگ و گذراندن قربانی به افتخار آنان. این ما را متوجه قربانی می کند، مخصوصا قربانی همراه با خونریزی. قربانی های خونین نزد هخامنشیان بسیار پسندیده بود، اما زرتشت آن را ناپسند شمرد. گویا ریشه کن کردن این رسم دشوار بود، زیرا نه تنها در اوستا آن را می ستایند، بلکه آن را به شکل ساده تری تجویز می کنند که قربانی گوسفند باشد و پادشاهی دیندار چون شاپور اول آن را به جای می آورد. پس بدین گونه هخامنشیان از آیین گات ها و هم از رسوم بعدی سرپیچی می کنند. همین امر در مورد اعتقاد ایشان به اینکه اهورامزدا خدای واحد نبود و بلکه بزرگ ترین خدایان بود، این هم با اوستا، مخصوصا يسنای هفت هات' به بعد که شرک در آن آشکار شده، مخالف نیست. با این همه، چنین می نماید که آسان تر است بگوییم هخامنشیان هرگز نامی از زرتشت و اصلاحات او نشنیده باشند.(ص ۷۹. ۸۰)

۱)baga
۲)brazmaniya
۳)Brahman

مأخذ: دوشن گیمن، ژاک. زرتشت و جهان غرب. ترجمه: مسعود رجب نیا. نشر هیرمند. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

دین مادها
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
آگاهی ما درباره دین مادها بسیار اندک است. بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۷ میلادی دیوید استروناخ بنای که در حدود سال ۷۵۰ پیش از میلاد بنا شده بود را کشف کرد و چنین به نظر می رسد که کاربری آن عمدتاً مذهبی بوده است. این سازه که در تپه نوشیجان در حدود ۶۰ کیلومتری جنوب همدان قرار دارد بر روی تخته سنگی به ارتفاع ۳۰ متر بنا شده است شامل«نیایش گاه مرکزی» «نیایش گاه غربی»، «دژ» و «تالار ستون دار» است که توسط دیواری آجری محصور شده است. نیایش گاه مرکزی به شکل برجی با محراب داخلی سه گوش بود. مساحت زمین آن ۱۱×۷ در ۱۱ متر و دیوارهایش ۸ متر ارتفاع دارند. در نزدیکی گوشی غربی محراب، آتشگاه پله داری کشف شد که از خشت و گل ساخته شده بود. چنانکه میدانیم، آیین مذهبی آتش، میراث مشترک و رایج در بین اقوام هند و ایرانی بود و نیایشگاه تپه نوشیجان، کهن ترین ساختمان از این نوع در ایران است که می شناسیم و دیگر اطلاعات مان درباره دین مادها، عمدتاً بر پایه کتاب تواریخ هرودوت و نام افراد مادی است. به گفته هرودوت، «مُغ ها» قبیله ای مادی بودند که روحانیون را نه تنها برای مادها که برای پارس ها نیز فراهم می کردند. بنابراین، آنها طبقه ای روحانی را تشکیل می دادند که وظیفه شان از پدر به پسر منتقل می شد. افزون بر این، آنها در دربار ایشتوویگو، به عنوان مشاور، پیشگو و تعبیرکننده خواب ایفای نقش می کردند. بنابراین، ظاهراً مغ ها در دربار آخرین شاه ماد نقش مهمی را بازی می کردند. درباره نام شخصی مادها، متون آشوری متعلق به سده های نهم و هشتم پیش از میلاد، شامل نمونه هایی است که بخش اصلی آنها به هر دو زبان پارسی باستان و اوستایی شباهت دارد: واژه هندوایرانی اَرتَ (اوستایی: اَشا؛ هندوایرانی: رتا به معنای «راستی») یا با نام های تئوفوریک با مَژدَکُ و حتی نام اهورامزدا پیوستگی دارند. نویسندگان کلاسیک، متفق القول از مغ ها به عنوان روحانیون زرتشتی یاد کرده اند و دیاکونوف چنین پنداشته است که «ایشتوویگو و حتی شاید هووخشتره، دینی را پذیرفته بودند که از آموزه های زرتشت الهام گرفته شده بود. (هرچند که این دین قطعاً با آموزه های پادشاه یکسان نبود)». با این حال، اکثر پژوهشگران با این دیدگاه موافق نیستند. مری بویس حتی چنین استدلال می کند که وجود مغ ها در ماد با آداب و رسوم و شیوه های پرستش خاص خودشان، مانع از تبلیغ مذهبی زرتشتیان آن جا بود. احتمال قوی، نوعی از مزداگرایی با آداب و رسوم رایج هندوایرانی در اوایل سده هشتم پیش از میلاد در ماد شایع شد که با ویژگیهای خاص آیین زرتشتی ناسازگار بود، در حالی که دین اصلاح شده توسط زرتشت تنها در نیمه نخست سده ششم پیش از میلاد، تحت فرمانروایی آخرین شاهان ماد در غرب ایران شروع به گسترش کرد.(۱)(فصل یکم: تاریخ و فرهنگ ماد _ ص ۴۸ _ ۵۰)

۱)این مقاله ترجمه ای است از:

M.Dandamayev  and I.Medvedskya,``Media,``Encyclopaedia iranica,online edition, 2006

مأخذ: م. داندامایف و اینا نیکولایفنا مدودسکایا. تاریخ ماد به گزارش دانشنامه ایرانیکا. مترجمان: دکتر شهرام جلیلیان، محمد حیدر زاده. انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز. سال ۱۳۹۶
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله انتقال و تداوم کتاب مقدس زرتشتیان در دوران اشکانیان (شماره ۸)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
شواهد زبانی و نوشتاری در مورد انتقال اوستا(شماره ۱)

گذشته از سنت زرتشتیان درباره انتقال متون مقدسشان، می توان یک نتیجه گیری هم در زمینه اصل و اساس خط و زبان اوستایی به عمل آورد. در این مورد تلاشهای کارل هوفمان و تا حدی با همکاری یوحنا نارتن از اهمیت ویژه ای برخوردارند. وی دریافت که تلفظ سنتی اوستا، آنگونه که در زمان ساسانیان نوشته شده، دارای عناصری است که در عین حال از مشخصات فارسی باستان است. یکی از اینها تلفظ ii و u  بعد از همخوان به صورت ii و uu است، مانند واژه های سه هجایی اوستایی - aniia و -hauruua که معادل فارسی باستان آنها -aniya و haruva است. از متون موزون اوستایی چنین برمی آید که -aniia و hauruua در زبان مؤلفان دوهجایی بوده اند، و این فرایند با آنچه از نظر تاریخی انتظار داریم، موافق است، همان طور که -nyáa و -sarvá ودایی نیز دوهجایی هستند. بنابراین هجایی کردن او پس از همخوان باید پدیده ای باشد که در جریان سنت شفاهی وارد تلفظ سنتی اوستا شده است. همین مشخصه در فارسی باستان نیز یافت می شود، و چون نواحی جنوب غربی ایران از نظر سنت زرتشتیان از مراکز انتقال اوستا بوده است، لاجرم رابطه ای دوسویه در خصوص وجود این پدیده آوایی در دو گویش ایرانی باستان مشاهده می شود. بدین ترتیب ما می توانیم با هوفمان هم عقیده شویم که این پدیده زمانی وارد تلفظ اوستایی در جنوب غربی ایران شد که هجایی کردن I و u و پس از همخوان هنوز در فارسی باستان صورت نگرفته بود، یعنی پیش از ادغام -iia- به -ī- در فارسی میانه. این مسئله اشاره به آن دارد که تبدیل iو u پس از همخوان به ii و uu به دوران هخامنشی باز می گردد، زمانی که پارس مرکز انتقال اوستا در این دوران بوده است. این نتیجه گیری را که برگرفته از دلایل آوایی و خطی است، سنت زرتشتی نیز تأیید می کند زیرا بنا بر متون پهلوی، در شهر استخر (که معرب آن اصطخر است) نزدیک تخت جمشید، دز نبشت فرمانروایان ساسانی قرار دارد، جایی که مجموعه متون اوستایی ساسانیان نگهداری می شد. گذشته از اینها، زبان متکلمان زردشتی یعنی پهلوی گویش جنوب غربی ایران است. - تمام این اطلاعات از سوی هوفمان ارائه شده تا نتیجه گیری وی را به اثبات برساند مبنی بر آنکه اوستا که اصل و منشأ آن از مشرق ایران بوده، تنها نگارش ایرانی جنوب غربی آن به امروز رسیده است. اوستا در دوران هخامنشی، در پارس از بر می شد، و تداوم آن سنت از آن زمان به دوران اشکانی و ساسانی هم رسید.
این مسئله که کانونهای دیگری هم برای این سنت وجود داشته اند، بسیار محتمل است. اوستا جغرافیای سیستان را واقع در جنوب شرقی ایران با جزئیات تشریح می کند و همچنین از حوادث مهم فرجام شناختی که پیش بینی شده در دریاچه هامون رخ دهد، سخن می گوید. در واقع، هوفمان پاره ای از خصوصیات آوایی را که با قوانین مصوتهای اوستایی همخوانی ندارد، توضیح می دهد که از گویش آن منطقه و احتمالاً از گویش
رُخجیِ ناشناخته دیگری وارد زبان اوستایی شده است. سنت زرتشتی که سیستان را یکی از پایگاههای مهم خود معرفی می کند، بر شواهد حاصل از زبان شناسی تاریخی مهر تأیید می زند.(ص ۲۰۹ _ ۲۱۱)

مأخذ: ویزهوفر،یوزف. امپراتوری اشکانی و اسناد و منابع آن. مقاله اوستا در دورانِ اشکانی، نوشته آلموت هینتز،ترجمه فرید جواهر کلام، ویراستار آرزو رسولی (طالقانی). نشر فرزان روز. سال ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

🖥 خبرگزاری MCN

▶️ اطلاع‌رسانی آخرین اخبار تحولات روز ایران و جهان

👑 روشنگری‌‌های سیاسی و اجتماعی بر محوریت ملی‌گرایی ایرانی

👑 آشنایی بیشتر با فرهنگ، تمدن و رسومات کهن ایران‌زمین

🎬 مطالب، مستندات و ناگفته‌های تاریخی
📔 کتاب‌ها و مجلات ممنوعه

👇 هـمین حـــالا به مــا بــپـیونـدید 👇
@MCN_news @MCN_news

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله انتقال و تداوم کتاب مقدس زرتشتیان در دوران اشکانیان (شماره ۶)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
آیا اوستایی مکتوب در عصر اشکانی وجود داشته است؟ (شماره ۲)

افزون بر منابع غیرایرانی، سنت زردشتی نیز حکایت از وجود نسخه های خطی اوستا از زمان هخامنشیان و اشکانیان دارد. اگر این مسئله قابل قبول باشد، خط استفاده شده نوعی خط پهلوی بوده باشد، مأخوذ از خطوط آرامی. این مسئله که آیا فارسی باستان یا فارسی میانه متقدم در اواخر عصر هخامنشی یا اوایل دوران پس از هخامنشی به خط آرامی نوشته می شد، ظاهراً با کتیبه آرامگاه داریوش در نقش رستم مشخص می گردد. در این صورت هم وجود تحریری از اوستا احتمالاً کارکردی جز یادداشتهای کوتاه نداشته است. زیرا با ابداعاتی که برای ضبط زبانهای ایرانی بر خط آرامی صورت گرفت و با کاستیهایی که این خط داشت، آن را کم و بیش برای انتقال یک زبان زنده مناسب کرد نه برای یک زبان کهن و مقدس مذهبی. گذشته از همه اینها، اوستای مکتوب دوران ساسانی به آشکار اشاره دارد به یک اوستای گفتاری و شفاهی که بر اساس آن نگارش یافته است. در حقیقت، ویژگی الفبای اوستا به عنوان خطی (آوانگار) در صورتی درک و فهمیده می شود که این خط را تنها برای نگارش متون مقدس اوستایی طوری که در آن زمان تلفظ را هم نشان دهد، به عنوان ابزاری ارتقاء یافته در نظر بگیریم. بنابراین هرچند وجود یک اوستایِ نوشتاری را در عصر اشکانی نمی توان منکر شد ولی باید دانست که چنین مجموعه ای فاقد اهمیت علمی است، زیرا نمونه نخستین اوستایِ ساسانی آشکارا بر سنتِ گفتاری و شفاهی استوار است.(ص ۲۰۶ _ ۲۰۷)


مأخذ: ویزهوفر،یوزف. امپراتوری اشکانی و اسناد و منابع آن. مقاله اوستا در دورانِ اشکانی، نوشته آلموت هینتز،ترجمه فرید جواهر کلام، ویراستار آرزو رسولی (طالقانی). نشر فرزان روز. سال ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله انتقال و تداوم کتاب مقدس زرتشتیان در دوران اشکانیان (شماره ۴)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
پژوهشهایی که در زمینه انتقال اوستا صورت گرفته است

دار مستتر و گلدنر با بررسی گزارش دینکرد تاریخچه ای از متون نوشتاری اوستا ارائه داده اند. آنها بر این باورند که در دوران هخامنشی یک اوستای مکتوب وجود داشته است که به دست اسکندر نابود و پراکنده شد. نخستین مجموعه آنچه باقی مانده بود، در زمان یکی از شاهان اشکانی موسوم به ولخش گردآوری شد و سپس اردشیر بابکان، شاه ساسانی، این کار را با کمک موبد تنسر ادامه داد. پس از آن، در زمان پسر و جانشین اردشیر، شاپور اول، متون غیر مذهبی به این مجموعه افزوده شد و در زمان شاپور دوم، موبد آدورباد مهر سپندان تحریری درست دین از ایمان زردشتی را وضع کرد. سرانجام، شاه خسرو اول انوشیروان این درست دینی را رسمیت و استحکام بخشید. براساس مطالبی که در اعمال شهدای مسیحی ایران به زبان سریانی یافت شده، فرانسوا نونو نتیجه دیگری می گیرد. نونو بر این باور است که اوستا تا پایان عصر ساسانی فقط به صورت شفاهی منتقل گشته و تنها بعد از عصر ساسانی و به عنوان واکنشی در برابر فشار دینهای دیگر به ویژه اسلام، اوستا مکتوب شده است. نونو به این مسئله استدلال می کند که اعمال شهدای مسیحی ایران به سریانی فقط به سنت شفاهی اوستا اشاره می کند و نه نوشتاری. ولی در برابر این نظریه، کریستن سن به درستی اظهار می دارد که شواهد و مدارک قاطع دال بر وجود یک اوستای گفتاری الزاماً وجود همزمان اوستایی مکتوب را نفی نمی کند. جامع ترین پژوهش در زمینه انتقال اوستا را بیلی انجام داده است. او در پنجمین سخنرانیهای راتانبای کاتراک (Ratanbai Katrak) که در سال ۱۹۳۶ در دانشگاه آکسفورد برگزار شد و در سال ۱۹۴۳ چاپ و منتشر گردید، مطالب زیادی در خصوص پیوند (Patvand) «سنت» را گردآوری و ترجمه کرد. وی این نظر را ابراز داشت که اوستا اواسط قرن ششم میلادی به صورت سینه به سینه منتقل شد و آن زمان بود که برای نخستین بار به طور کامل به نگارش درآمد در برابر این نظر، دوشن گیمن با مروری بر منابع موجود درباره انتقال اوستا، امکان وجود اوستایی مکتوب را در عصر اشکانی در نظر می گیرد، در حالی که جریان اصلی انتقال سنت همچنان سینه به سینه بوده است. ویدنگرن، هم نظر با ویکاندر میان سنت نوشتاری شیر و سنت شفاهی استخر تمایزی قائل می شود. با این حال، فرض بر وجود چنین سنت نوشتاری در شیز قابل اثبات نیست. کلنز، بویس/ گروه همراه با یادداشت و ویزهوفر، نیز خلاصه ای از شرح انتقال اوستا را ارائه داده اند.(ص ۲۰۳ _ ۲۰۵)

ماخذ: ویزهوفر،یوزف. امپراتوری اشکانی و اسناد و منابع آن. مقاله اوستا در دورانِ اشکانی. نوشته آلموت هینتز. ترجمه فرید جواهر کلام. ویراستار آرزو رسولی (طالقانی). نشر فرزان روز. سال ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله انتقال و تداوم کتاب مقدس زرتشتیان در دوران اشکانیان (شماره ۲)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
در رساله شگفتی ها و برجستگی های سیستان، بندهای ۹ تا ۱۵ که در وصف عجایب سیستان است، گزارش دیگری آمده که بنا بر آن هنگامی که اسکندر ایران را تصرف کرد موبدان زرتشتی را به قتل رساند. ولی آن سنت و مقوله زرتشتی از میان نرفت و این به علت آن بود که یک کودک سبحستانی همه را در قالب نثر از بر کرده بود. اهمیت سرزمین سیستان در زمینه انتقال اوستا در عین حال مدیون آثار مسعودی نویسنده عرب است که در ۹۵۶ م درگذشت. وی از یک زرتشتی سیستانی یاد می‌کند که تمام اوستا را از بر کرده بود. مسعودی احتمال می‌دهد که این پدیده نادر بوده است. انتقال اوستا در مشرق ایران با گزارشی از رساله شهرستان های ایران بندهای ۲-۵، تأیید می شود که مطابق آن، زرتشت - به دستور کوی ویشتاسپه - ۱۲۰۰  بخش (فرَگرد) اوستا را به دین دبیری بر روی لوحه های زرین کَند و نوشت و در خزانه آتشکده وهرام نهاد. این آتشکده را قبلا در ناحیه سمرقند کیخسرو، پسر سیاوش، نشانیده بود. ولی «سکندر گجستک» آنجا را به آتش کشید و «فرگردهای دینی هفت خدایگان» را به دریا افکند. تخریب و نابود کردن یک نسخه اوستای گرانبهای دوران هخامنشی به دست اسكندر در سایر منابع پهلوی نیز ذکر شده است. نامه تنسر به این اشاره می کند که تمامی کتابها و افسانه های زردشتیان در دورهای بین اسکندر و اردشیر از میان رفت؛اسکندر کتابهای مذهبی را که بر روی دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود و در استخر نگهداری می شد، سوزاند و از میان برد. پس از آن، یک سوم متون مقدس از راه سنت شفاهی حفظ شد و در سینه مردمان باقی ماند. آنچه باقی ماند، شامل افسانه ها و سنتها بود. ولی کتابهای قوانین و فرامین از میان رفتند، و بعدها سنت شفاهی نیز که حافظ افسانه ها و روایات بود، در فراموشی غرق شد. بدین ترتیب طبق گفته تنسر، اوستا که سرانجام کاملاً از میان رفته بود، در زمان اردشیر از نو به وجود آمد. علی رغم اختلاف در جزئیات، سنت زردشتی جمعاً گویای این مسئله است که متون مقدس بر اثر حمله و هجوم اسکندر از میان رفتند، گردآوری اولیه آنها در زمان اشکانیان صورت گرفت، سپس شاهان ساسانی این کار را ادامه دادند؛ مراکز این سنت از سویی استخر در پارس و از سوی دیگر سیستان بوده اند.
پرادز آکتور شِروو با بازسازی قطعه ای از متن زیر در «مکاشفه کردیر» (ح ۲۷۰ م)، قدیمی ترین ارجاع را به اوستای دوره ساسانی یافته است: ، «و به همان گونه که در نسک آشکار است». شِرور حدس می زند که منظور از نسک باید ويدوداد (Vīdēvād) باشد زیرا مطالب موازی و شبیه بین مکاشفه کردیر و بخشهای فرجام شناختی در فرگرد نوزدهم ویدوداد وجود دارند. در بند هشت همان کتیبه که می گوید فعالیت و اعتبار روحانیان زردشتی (-magu) در استانهای پارس و سیستان و همچنین در سایر سرزمینها رو به افزونی بود، هم حاکی از اهمیت این دو استان خاص از نظر تاریخ آیین زردشتی است و هم انتشار این دین در سراسر کشور. اشاره به اینکه انتقال اوستا از دوران اشکانی به بعد صورت گرفت فقط در منابع غیرایرانی یافت می شود. وجود یک اوستای مکتوب را پائوسانیاس، نویسنده یونانی تأیید می کند که این مطلب را در فاصله سالهای ۱۴۳ تا ۱۷۶ م نوشته است. وی در کتابش به نام(۲) اشاره به این می کند که مغها در لیدی عادت داشتند کتابهایی در دست بگیرند و مطالب آن را به هنگام مراسم نیایش به سرود بخوانند. به همین ترتیب اسقف ائوسِبيوس اهل قیصریه (۲۶۰-۳۴۰م) اشاره می کند به متون مقدس. منبع دیگری که به وجود یک اوستای مکتوب اشاره می کند عبارت است از کفالایای (Kephalaia) سنت مانوی به زبان قبطی. در این کتاب گفته شده است شاگردان زردشت پس از مرگ وی تعالیم او را به نوشتار در آوردند صورتی که خود زردشت مانند مسیح و بودا، دست به نوشتار و نگارش نزد. در اینجا نکته ای تذکر داده شده است که تعالیم این «پدران عدالت» خیلی بهتر و کامل تر و دقیق تر حفظ می شد اگر خود آنان به نوشتن آنها دست می زدند، و به همین علت بود که مانی مصمم شد به دست خود تعاليم خویش را به نوشتار درآورد.(ص ۱۹۹ _ ۲۰۱)

۱)/ ZK [ w ] gwn cygwn//PWNn ]sky nmdty)
۲)5. 27 . 5-6 Graeciae Descriptio(Clemen 1920a, 62-63  نقل شده از)

مأخذ: ویزهوفر،یوزف. امپراتوری اشکانی و اسناد و منابع آن. مقاله اوستا در دورانِ اشکانی. نوشته آلموت هینتز. ترجمه فرید جواهر کلام. ویراستار آرزو رسولی (طالقانی). نشر فرزان روز. سال ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله انتقال و تداوم کتاب مقدس زرتشتیان در دوران اشکانیان (شماره ۱)
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
اغلب در مطالعات هند و اروپایی، مهمترین مشکل در بازسازی انتقال اوستا در دوران اشکانی مسئله کمبود و ناکافی بودن منابع قابل دسترسی است. هرگونه بازسازی فقط می تواند از یک طرف بر متون پهلوی تکیه کند، و از سوی دیگر بر اندک منابع غیر ایرانی که در آثار برخی نویسندگان یونانی، لاتینی و عرب یافت می شود. ولی قابل اعتماد ترین شواهد در ویژگی های خط و زبان اوستایی کشف شدند. صریح ترین و شفاف‌ترین منابع در خصوص انتقال اوستا از کتاب های پهلویِ متعلق قرن نهم به دست می‌آیند. سنت زردشتی به وضوح از گزارشی که در دو روایت در دینکرد حفظ شده است، برمی آید، یکی بخش کوتاهی است در پایانِ کتاب سوم و دیگر بخش مفصل تری در ابتدای کتاب چهارم. طبق گزارش اول، آموزه هایی که از جانب خدا به زردشت وحی شده بود، در زمان کوی ویشتاسپه (گشتاسب)به کتابت درآمد. متن اصلی و اولیه آن در خزانه و یک نسخه از آن در بایگانی نگهداری شد و سایر نسخه ها در سراسر قلمرو پادشاهی توزیع و پخش گردید. در جریان حمله اسکندر به ایران و خرابی های حاصل از آن، نسخه رسمی از بین رفت، نسخه اصلی و اولیه به دست مهاجمان افتاد و به زبان یونانی ترجمه شد. بعدها شاه اردشیر بابکان فرمان داد تا متون اوستا تحت سرپرستی موبد تَنسر گردآوری شود. یک نسخه از آن اوستا در خزانه نگهداری شد، نسخه های دیگر توزیع گردیدند. طبق گزارش دوم نیز  که به تفصیل بیشتری نوشته شد، کوی ویشتاسپه (گشتاسب) متونی را که به زرتشت وحی شده بود، گردآوری کرد. پس از او، شاه دارا پسر دارا نسخه ای از اوستا و زند را در خزانه نگهداری کرد و نسخه ای دیگر را در بایگانی نهاد. نخستین کوشش ها برای گردآوری متون اوستایی پس از ویرانگری های اسکندر از سوی یکی از شاهان اشکانی به نام شاه وَلَخش به عمل آمد. وی فرمان داد تا تمام متونی را که از اوستا و زند باقی مانده، چه نوشتاری و چه شفاهی، از تمامی استانهای ایران گردآوری کند. کوشش وی در این زمینه از سوی فرمانروایان ساسانی نیز ادامه یافت. با فرمان و کوشش نخستین فرمانروای سلسله ساسانی یعنی اردشیر بابکان (۲۴۱_۲۷۲م)، موبد تَنسر تمام متون را گردآوری کرد و موجد نسخه رسمی و قانونی اوستا شد. در زمان شاپور اولِ اردشیران (۲۴۱_۲۷۲م) جانشین اردشیر پابکان، متون غیرمذهبی در زمینه‌های طب، نجوم، جغرافیا، فلسفه، و سایر رشته ها، از هند و یونان و جاهای دیگر گردآوری و سپس وارد اوستا شدند. آنگاه نسخه نوشتاری آن به خزانه سپرده شد. بعداً در زمان شاپور دوم هرمزدان (۳۰۹_۳۷۹م)، تمام روایات شفاهی طی مباحثاتی در دربار وی بررسی شدند. در نتیجه این کار نوعی درست دینی به یاری موبدان موبد آدورباد مهر سپنبدان رسمیت یافت. سرانجام خسرو اول انوشیروان (۵۳۱_۵۷۸م) در برابر بدعت به شدت مقاومت کرد. تصور می‌شود این گزارش انتقال اوستا از زمانی که او خود را «بغ سرور» خواند، به بعد در اسناد باقی مانده است.(ص ۱۹۷_۱۹۹)

مأخذ: ویزهوفر،یوزف. امپراتوری اشکانی و اسناد و منابع آن. مقاله اوستا در دورانِ اشکانی، نوشته آلموت هینتز، ترجمه فرید جواهر کلام، ویراستار آرزو رسولی (طالقانی). نشر فرزان روز. سال ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

سیری در سرگذشت اوستا
#تاریخچه_کتابت_اوستا
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
این دیدگاه را اطلاعات سنن زرتشتی مندرج در کتاب های مقدس قرون میانه و دیگر کتاب ها از جمله دینکرت،بندهشن، ارداویراف نامک و غیره تایید می کند. بر اساس این اطلاعات و نیز منابع دیگر، از جمله اخبار مولفان یونان و روم باستان، اوستا زمانی به صورت مجموعه ی عظیمی بوده است از احکام مذهبی و آئینی و تصورات کیهان شناسی و آخرت شناسی، سرودهای مذهبی در ستایش ایزدان گوناگون، نیایش های مختلف ،معیارهای اخلاقی،مطالب اسطوره‌ای، حماسی، افسانه ای و غیره که همیشه تمامی آن ها با نام زرتشت پیامبر مرتبط نبوده اند. بر پایه ی دلایلی چند در دوره ی اشکانیان نه تنها سنن شفاهی زرتشتی گردآوری، احیا و ثبت شد، بلکه بخش هایی از کتاب های مقدس موجود از قرون پیشین که یک نسخه از آن ها به دستور اسکندر مقدونی سوزانده شده بود،گردآوری، احیا و بازنویسی شد.ضمنا می دانیم که در ربع آخر قرن چهارم پ.م اسکندر مقدونی تئومپیوس دانشمند یونانی را مامور مطالعه و بررسی کتاب های دین زرتشت کرده بود. پلینی (2،XXX) به نقل از هرمیپ (قرن سوم پ.م) یکی از بهترین صاحب نظران دین زرتشتی، خبر می دهد که کتاب های مقدس دین زرتشتی شامل بیش از دو میلیون سطر بوده است. جالب توجه است که شاپور اول پادشاه ساسانی دستور داده بود آنچه در متن اصلی اوستا از بین رفته بود،ولی به صورت ترجمه،از جمله به زبان یونانی باستان (در دینکرت ترجمه ی یونانی باستان اوستا یا بخش های جداگانه ی آن تایید شده است) حفظ شده بود، به زبان پهلوی ترجمه کنند. درباره ی وجود متون کتبی کتاب های مقدس زرتشتی نه تنها اشاره ی پاوسانیوس مبنی بر آنکه کاهن زرتشتی"سرودهای مذهبی را از روی کتاب می خواند"،بلکه اطلاعات باستانی در مورد وجود "کلام" زرتشت در زمان سقراط نیز گواهی می دهد. برخی از دانشمندان اخبار هرودت را در مورد آنکه مغ ها در زمان قربانی کردن، سرودهای الهی می خواندند، اشاره ای می دانند بر وجود متن مکتوب گات ها_قسمتی از اوستا. و بالاخره در اثبات موجودیت مکتوب اوستا، یا بخش هایی از آن در زمان پیش از هخامنشیان، بر وجود یک نکته ی عطفی اشاره کنیم: تعالیم زرتشت تنها به شکل مکتوب خود می توانستند بر فلسفه ی یونان و دین یهود اثرگذار باشند. بر حسب محاسبات مولفان یونانی متن اوستا (یا بخش های جداگانه ی آن) شامل دو میلیون سطر بوده است. همچنین بر حسب سنن زرتشتی و ادعای مولفان عرب و فارسی زبان متاخر اوستایی که با حروف زرین روی دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود، مدت ها قبل از اسکندر مقدونی وجود داشته است. (ص.۱۶۲_۱۶۳)

مأخذ :علی یف، اقرار،تاریخ آتروپاتن (آذربایجان باستان)، ترجمه مهناز صدری، تهران، ققنوس، ّ۱۳۹۱
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

شب یلدا شب فَر و کیان است
نشان از سنت ایرانیان است 
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…
Subscribe to a channel