💎گروه بحث تاریخ و فرهنگ بلوچستان💎 ⌲ https://t.me/joinchat/tHLNWwBQh1hiZGU0 منتظر انتقاد و پیشنهاد شما و پاسخگوی سوالاتتان هستیم🌻 🔖 پست اول کانال: https://t.me/balochs_history/3
🔹 #طبیعت زیبای منطقه حفاظتشدهٔ گابریک و جاسک (بخشهای بلوچنشین استان هرمزگان)؛ متشکل از ساحل، خور، جنگل حرا، رودخانه، صحرا و نخلستان با تنوع جانوری بالا
💠 @balochs_history
🔹 گِدام (سیاه چادر)
💠 سرپناه عشایر بلوچ
💠 @balochs_history
🔹 آبشار روستای تمین
💠 شهرستان میرجاوه
#طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 رقص دوچاپی بلوچها در بحرین
💠 @balochs_history
🔹 انواع نانهای سنتی شهرستان میرجاوه
💠 ثبتشده در میراث ناملموس کشور
💠 @balochs_history
🔹 نقاشی و تصویر جی. پی. تیت از آثار بهجایمانده از زاهدانِ کهنه (دارالملک قدیمی سیستان):
💠 کوشک دخترِ ملک قطبالدین
💠 میل قاسمآباد (دوره سلجوقی)
💠 @balochs_history
🔹 منظرهٔ کوه تفتان از روستای لادیز
💠 تصویر از جی. پی. تیت (۱۹۰۹م)
💠 @balochs_history
🔹 منبعشناسی بلوچ و بلوچستان در دوران ساسانیان
🔹 منابع اسلامی
🔹 شرح پذیرش شاهنشاهیِ اردشیر توسط شاهان توران و مکران
🔹تاریخ بلعمی: «...و باز به پارس آمد و آنجا به جور بنشست و ملوک طوایف هرچه گرداگرد او بودند چون ملک کوشان و ملک طوران و ملک مکران همه به طاعت وی آمدند و رسول فرستادند،...»[۱].
🔹 تاریخ طبری: «فاتته رسل ملک کوشان و ملک طوران و ملک مکران بالطاعة»[۲].
🔹 ترجمه تاریخ طبری: «...و فرستادگان شاه کوشان و شاه طوران و شاه مکران به اطاعت پیش وی آمدند[۳]».
🔹 المسالک و الممالک ابن خرداذبه: «ابنخرداذبه در ذکر فرمانروایانی که تسلیم اردشیر شدند و او به آنان لقب شاه داد، از «سجستانشاه، کرمانشاه، برجانشاه (بارزان/بارجان)، قفصشاه، مکرانشاه، تورانشاه و قیقانشاه (کیزکان/کیکان)» و چندین شاه دیگر، نام برده است»[۴].
🔹 بحث: پس از فتوحات و لشکرکشیهای فراوان اردشیر، شاهان سرزمینهای مکران و طوران (ناحیهای در شرق مکران به مرکزیت قصدار) و نیز شاه کوشان، خودخواسته فرستادگانی برای اردشیر میفرستند و فرمانبرداری خود را از شاهنشاهی ساسانی اعلام میکنند. همانطور که قبلاً خواندید، مکران در کنار پارس و کرمان، از سرزمینهایی بود که در کارزار اردشیر با اردوان، او را یاری کرد. بنابراین اطاعت خودخواستهٔ حکومت محلی مکران از اردشیر کاملاً منطقی است. البته باید در نظر داشت که بخشی از مردم مکران و سند، در نبرد اردشیر با بلاش [فرماندار اشکانیِ کرمان] طرف بلاش را گرفتهاند.
پایان.
منابع📃/۴
۱- ابوعلی محمد بن محمد بن بلعمی: «تکمله و ترجمهٔ تاریخ طبری (تاریخ بلعمی)»، تألیف ابوجعفر محمد بن جریر طبری. به تصحیح محمدتقی بهار ملکالشعرأ. به کوشش محمد پروین گنابادی. کتابفروشی زوار تهران شاهآباد. جلد دوم: صفحه ۸۸۴.
۲- همان.
۳- محمد بن جریر طبری: «تاریخ الرّسل و الملوک (تاریخ طبری)». ترجمه ابوالقاسم پاینده. چاپ اول - ۱۳۵۲، نشر الکترونیک - آذرماه ۱۳۸۹. جلد دوم: صفحه ۱۴۴.
۴- ابیالقاسم عبیدالله بن عبدالله ابن خرداذبه: «المسالک و الممالک». طبع فی مدینة لیدن المحروسة. بمطبعة بریل، سنة ۱۸۸۹ المسیحیة. ص۱۷.
🔹 منبعشناسی بلوچ و بلوچستان در دوران ساسانیان
🔹 کارنامه اردشیر پاپکان
🔹 بخش سوم: کارزار اردشیر با بارزان
🔹 ترجمه متن کارنامه: «پس از آن که اردشیر کرم کشته بود باز به گوار (شهرکی از کورهٔ اردشیر) آمد. و سپاه گران به کستهٔ کرمان فرستاد، به کارزار بارزان آمد»[۱].
🔹 برگردان به نثر روان: «پس از آنکه کرم کشته شد اردشیر به دربار باز آمد و با گنج و سپاه به سوی کرمان و به کارزار بلوچان آمد»[۲].
🔹 روایت احتمالی شاهنامه از این وقایع:
🔵بدو گفت گوینده کای شهریار
🔵به پالیز گل نیست بیزخم خار
🔵همان مرز تا بود با رنج بود
🔵ز بهر پراگندن گنج بود
🔵ز کار بلوج ارجمند اردشیر
🔵بکوشید با کاردانان پیر
🔵نبد سودمندی به افسون و رنگ
🔵نه از بند وز رنج و پیکار و جنگ
🔵اگرچند بد این سخن ناگزیر
🔵بپوشید بر خویشتن اردشیر
🔵ز گفتار دهقان برآشفت شاه
🔵به سوی بلوج اندر آمد ز راه
🔵چو آمد به نزدیک آن مرز و کوه (؟برزکوه)
🔵بگردید گرد اندرش با گروه
🔹 بحث: در کارنامه اردشیر پاپکان، اردشیر پس از فتح کرمان به سوی ناحیه بارزان میرود که ظاهراً از نظر اداری و سیاسی، جدا از باقی بخشهای کرمان بوده است. جاینام موردنظر را مشکور بهصورت «بارزان» و فرهوشی بهصورت «بلوچان» آورده است. هدایت نیز آن را باریجان خوانده و با شک و تردید معادل بلوچان دانسته است. به گفته ابن فقیه در البلدان، بارزان / بارجان / جبال بارز، از شهرستانها و نواحی کرمان بوده است. با توجه به این نکته، خوانش بارزان صحیحتر است. ناگفته نماند در دورهٔ اسلامی، نویسندگان مسلمان ساکنان بارزان را دو قوم «کوچ و بلوچ» دانستهاند. در شاهنامه نیز اشعاری مبتنی بر کارزار اردشیر با بلوچان وجود دارد.
🔹 نیز بنگرید به مطالب «بلوچ در شاهنامه».
منابع📃/۳
۱- فرهوشی، بهرام: «کارنامهٔ اردشیر بابکان». دانشگاه تهران. صفحه ۸۷.
۲- مشکور، محمدجواد: «کارنامه اردشیر بابکان». چاپخانه دانش: ۱۳۲۹. متن ترجمه فارسی: صفحه ۳۳.
🔹 منبعشناسی بلوچ و بلوچستان در دوران ساسانیان
🔹 کارنامه اردشیر پاپکان
🔹 بخش دوم: کارزار اردشیر ساسانی و اردوان اشکانی
🔹 ترجمه متن کارنامه: «به کارزار با اردوان آمد و آن سپاه اردوان همگی کشت و هیرو خواسته و ستور و بنه ازش بستد و خود به استخر نشست. کرمان و مَکْرِستان و پارس، کستهکسته سپاه به بسی مره (شماره) گرد کرد و به کارزار اردوان آمد. چهار ماه هر روز کارزار و زَنِش (زدوخورد) بسیار بود. اردوان از کسته کسته، چون از ری، دماوند، دیلمان و پتشخوارگر سپاه و آخور خواست. از آن چون خرهٔ کیان (فر کیانی) با اردشیر بود، اردشیر پیروزی یافت»[۱].
🔹 برگردان به نثر روان: «(سپس) به کارزار با اردوان آمده و آن سپاه وی را جمله بکشت دارائی و خواسته و ستور و بنه از او بستد و خود به استخر بنشست و از کرمان و مَکْرِستان و پارس ناحیهبهناحیه سپاه بیشمار گرد کرده و به کارزار اردوان فرستاد»[۲].
🔹 روایت شاهنامه از این وقایع:
🔵چو شد لشکرش چون دلاور پلنگ
🔵سوی بهمن اردوان شد بجنگ
🔵بیفکند زیشان فراوان به گرز
🔵که با زور و دل بود و با فر و برز
🔵ز گیتی چون برخاست آواز شاه
🔵ز هر سو بهپیوست بی مر سپاه
🔵مر او را فراوان نمودند گنج
🔵کجا بهمن آگنده بود آن برنج
🔵چهل روز زین سان همی جنگ بود
🔵ز گیل و ز دیلم بیامد سپاه
🔵همی گرد لشگر برآمد بماه[۳]
🔹 بحث: این گزارش کارنامهٔ اردشیر، دربارهٔ نبرد بین اردوان اشکانی و اردشیر ساسانی است که در نهایت منجر به برافتادن اشکانیان و شکلگیری شاهنشاهی ساسانی شد. برخلاف سایر منابعی که به این واقعه پرداختهاند، روایت کارنامه دربارهٔ هر یک از ایالتهایی که با اردوان یا اردشیر همپیمان بودهاند و آنها را در این جنگ یاری دادهاند، مفصلتر و کاملتر است. به روشنی مشخص است که در این نبرد، مکرستان (مکران) و کرمان و پارس در شمار سپاهیان اردشیر ساسانی بودهاند و نواحی ری، دماوند، دیلمان و پتشخوارگر با اردوان اشکانی متحد بودهاند.
منابع📃/۲
۱- فرهوشی، بهرام: «کارنامهٔ اردشیر بابکان». دانشگاه تهران. صفحات ۴۷ و ۴۸.
۲- مشکور، محمدجواد: «کارنامه اردشیر بابکان». چاپخانه دانش: ۱۳۲۹. متن ترجمه فارسی: صفحه ۱۷.
۳- فرهوشی، بهرام: همانجا.
🔹 منبعشناسی بلوچ و بلوچستان در دوران ساسانیان
🔹 کارنامه اردشیر پاپکان
🔹 بخش اول: داستان هفتان بوخت
🔹 ترجمه متن کارنامه: چون ستمگری و گناهکاری هفتانبوخت و پسران را به سپاه اردشیر شنود، اندیشید نخست کار پارس باید ویراستن، از دشمنان بیبیم بودن، پس شهر دیگر پرداختن. اکنون به آن بتی که به گذاران ایدون چیر و ستمگر، که اش ۵ هزار سپاه، چه، به یگانگی به کسته کستهٔ بوم سند و مکران [↓پ.ن] و دریا آمده است. سپاه و گند اردشیر از کستهها باز به اردشیر آمد. هفتان بوخت سپاه خویش همگی باز به درگاه خواست. اردشیر سپاه بسیار با سپاهبدان کرم گسی کرد[۱].
🔹 برگردان به نثر روان: ولی چون اردشیر ستمکاری و گناهکاری پسران هفتانبخت را به سپاه خویش شنید، اندیشید که نخست کار فارس باید بیاراست و از دشمنان ایمن گشت سپس به شهر دیگر پرداخت. اکنون با چنان بتپرستی که به کلالان چیره و زورآور شده و با پنج هزار سپاه جراری که از ناحیه به ناحیه بوم سند و از کنار دریا [↓پ.ن] (به یاری او) آمدهاند باید (کارزار کنیم)[۲].
🔹 پینوشت: در نسخه سنجانا بهجای «مکران (و دریا)»، «از کران (دریا)» آمده است.
🔹 بحث: اگر «مکران» بهجای «از کران» درست باشد، میتوان نتیجه گرفت که جنگجویان بسیاری از مکران و سند به یاریِ هفتانبخت در نبرد وی با اردشیر ساسانی شتافتهاند. هفتانبخت یا هفتواد یا ابتنبد، همان بلاش (به نقل از منابع اسلامی) واپسین شاه کرمان در دوره اشکانی است. نتیجهٔ این نبرد، شکست هفتانبخت و پایان اقتدار اشکانیان در کرمان و الحاق این ناحیه به قلمروی اردشیر بابکان بود.
منابع📃/۱
۱- فرهوشی، بهرام: «کارنامهٔ اردشیر بابکان». دانشگاه تهران. صفحه ۵۷.
۲- مشکور، محمدجواد: «کارنامه اردشیر بابکان». چاپخانه دانش: ۱۳۲۹. متن ترجمه فارسی: صفحه ۲۳.
🔹 دختر بلوچ در حال سوزندوزی
💠 دروازه قرآن، دامن (ڈَمِّن)
💠 @balochs_history
🔹 قلعه دامن (ڈَمِّن)
💠 شهرستان ایرانشهر
#تاریخ
💠 @balochs_history
💠 پوشاک زیبای بلوچی
#پوشاک_و_هنر
💠 @balochs_history
🔹 بیشهزار پینکور
💠 شهرستان نیکشهر
#طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 پارینه سنگی ناحیه بلوچستان
━━━━≼🔸≽━━━━
💠 با وجود پیدایی آثار دورهٔ پارینه سنگی قدیم، آثار مربوط به دورههای بعدی از جمله دوران موسترین در بلوچستان دیده نشده است، هر چند آغاز دوران موسترین در ایران به طور دقیق روشن نیست، اما آنچه در غار شنیدر به دست آمده از یکصد هزار سال پیش است. در سواحل دریای مکران تعدادی ابزار سنگی که به روش لواوا ساخته شده به دست آمده است. در بررسیهای انجام شده طی سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۵ در کنارههای دریای مکران تعدادی ابزار سنگی از چهار نقطه در مکران جمعآوری شد. مقدار زیادی از این ابزارهای سنگی مربوط به دوران پارینهسنگی بود. چهار نقطهای که ابزار فوق از آنها گردآوری شد عبارتاند از:
🔹 ۱- سدیچ: در این ناحیه در کرانه غربی رودخانه و روبهروی محل بست ژاندارمری محل، مقداری آثار و تیغههای سنگی جمعآوری شد. بر اساس پژوهشهای نخستین و مقایسهٔ این ابزار با آنچه از ایران شمالغربی و کوههای زاگرس به دست آمده است، زمان ساخت این ابزار موقتاً ۷۵۰۰۰ - ۶۵۰۰۰ سال پیش پیشنهاد شده است. بر پایهٔ مقایسهٔ کلی اشیای به دست آمده از سدیچ با اشیای سایر نقاط میتوان گفت که این ابزارها مربوط به دورانهای پارینه سنگی قدیم و میانی است.
🔹 ۲- کوهستک: در اینجا نیز مقداری ابزار سنگی پیدا شده است که با روش لواوا ساخته شده است.
🔹 ۳- بخش شمالغربی دهکدهٔ کنارک: در اینجا نیز مقداری آثار و ابزار مربوط به دوران پارینه سنگی میانی جمعآوری شده است. همه این ابزارها در سطحی صاف و یکدست به صورت پراکنده ریخته شده بود. این ابزارها شبیه ابزارهایی است که مورتنسن در شمالغربی ایران یافته و نیز شبیه آثار دیده شده در خراسان و ابزار لادیزی بلوچستان است. این آثار از نظر کلی بسیار به آثار دوران پارینه سنگی قدیم شباهت دارد.
🔹 ۴- بخش جنوبشرقی کنارک: در اینجا نیز مقداری ابزار و اشیای سنگی پیدا شده است و در کنار آنها مقداری سفال ساده و منقوش مربوط به اواخر هزارهٔ چهارم و اوایل هزاره سوم پیش از میلاد نیز گردآوری شده است.
#تاریخ #باستان
📃/۳
💠 @balochs_history
🔹 پارینه سنگی ناحیه بلوچستان
━━━━≼🔸≽━━━━
💠 گری هیوم طی سالهای ۶۷ - ۱۹۶۶ از سوی دانشگاه مینهسوتا، تراسهای رودخانههای لادیز، سیمیش و ماشکید را در بلوچستان بررسی کرد. در این بررسیها تعدادی ابزار و اشیای مربوط به دوران پارینه سنگی قدیم از نوع «ساطورهای یک لبه یخ و دو لبه یخ» پیدا شد. اشیا شبیه به این ابزارها پیشتر از محوطههای باستانی سوآن در پاکستان و اولدوِی در آفریقای شرقی (تانزانیا) جمعآوری شده بود.
💠 مجموعهٔ جمعآوری شده را هیوم در نوشتههای باستانشناسی به «ابزار لادیزی» مشهور کرد. با تکیه به مدارک زمینشناسی، این صنعت را به اواخر دورهٔ یخبندان ریس (ریس - وورم) یا اوایل یخبندان وورم منسوب کردهاند. کشف این نمونهها نشان داد که این بخش از بلوچستان از دوران پارینه سنگی قدیم و پلیستوسن میانه و جدید، مسکون بوده و به این ترتیب دوران استعمال ابزار پیدا شده مربوط به یکصد هزار سال پیش است. تعدادی از این ادوات که در محوطهٔ کارگاههای ابزارسازی بهدستآمده شامل تعدادی رنده و تیغهٔ سنگی است. خانم جودیت ماروچک آثار مشابه این ادوات (لادیزی) را نیز در ناحیه خاش در فلات سرحد گزارش کرده است.
💠 با اینکه در این بررسیها شواهدی در مورد وضع محیط و اقلیم منطقه و حیوانات و نباتات موجود در آن به دست نیامده است، اما کاشف این آثار، گری هیوم، اظهار میدارد که ساکنان منطقه جانورانی مانند خر وحشی و غزال و مارال را شکار میکرده و مورد استفاده قرار میدادهاند.
#تاریخ #باستان
📃/۲
💠 @balochs_history
🔹 پارینه سنگی ناحیه بلوچستان
━━━━≼🔸≽━━━━
📖 سیدمنصور سیدسجادی: «باستانشناسی و تاریخ بلوچستان»، مقالهٔ «بلوچستان باستانی از آغاز تا اسلام». تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، چاپ اول: ۱۳۷۴.
━━━━≼🔸≽━━━━
💠 سرزمین بلوچستان یکی از نقاطی است که بنا بر عقیده برخی از پژوهشگران بر سر راه مهاجرت گروه انسانهای نخستین از آفریقا به سوی جنوبشرقی آسیا قرار داشته است.
💠 ارتفاعات و سرزمنیهای شرقی ایران از خراسان تا کنارههای دریای مکران دارای آبوهوای متغیری است. این نوار پهن دارای تابستانهای گرم و زمستانهای سرد است و در این نوع آبوهوا امروزه نباتاتی از قبیل درختان عرعر و پسته و بادام به عمل میآید و حیوانات مهم آن نیز شامل بز، قوچ وحشی، گراز، غزال و خر وحشی است. این جانوران به احتمال زیاد در دوران پارینه سنگی نیز در منطقه وجود داشتهاند.
💠 جنوب بلوچستان، کنارههایی از دریای مکران که امروزه در زیر آب قرار دارد، احتمالاً در دوران یخبندان در داخل دریا پیشرفتگی داشته است. به نظر فلیپ اسمیت، این کنارهها احتمالاً محل زندگی اجتماعات انسانی دوران پارینه سنگی در منطقهٔ ساحلی مکران بودهاند. با وجود آنکه پژوهشهای باستانشناسی کاملی در این بخشهای ساحلی صورت نگرفته است، میتوان احتمال داد که آثار و مدارکی از قدیمترین دوران سکونت انسان در این ناحیه وجود داشته باشد.
#تاریخ #باستان
📃/۱
💠 @balochs_history
🔹 تصویر جی. پی. تیت از نوازندگان لوری
💠 لوریها گروهی از کولیان هستند که در بلوچستان غربی (ایران) حضور داشتند. آنها به مشاغل آهنگری و نوازندگی و دیگر کارهای پیشپاافتاده مشغول بودند.
💠 @balochs_history
🔹 آسیاب آبی روستای تاریخی لادیز
💠 شهرستان میرجاوه
💠 @balochs_history
🔹 خانوادهٔ بلوچ در ساحل رود هیرمند
💠 تصویر از جی. پی. تیت (۱۹۰۹م)
💠 @balochs_history
🔹 بنای تاریخی (احتمالاً بادگیر) شِشگیم
💠 شهرستان سرباز
💠 @balochs_history
🔹 کلات روستای برزیار لادیز
💠 شهرستان میرجاوه
#تاریخ
💠 @balochs_history
🔹 قلعهٔ کوچک نصرتالله خان سنجرانی
💠 نصرتآباد، شهرستان زاهدان
#تاریخ
💠 @balochs_history
🔹 سکونتگاه (هَلک) متروکهٔ عشایر بلوچ در شهرستان فنوج (پَنّۆچ) که متشکل از چندین گردتوپ (نوعی کلبه بلوچی) است.
💠 @balochs_history
🔹 درختان گز و نخل در رودخانه دامن (ڈَمِّن)
💠 #طبیعت
💠 @balochs_history
🔹 گویش سراوانی
━━━━≼🔸≽━━━━
🔹 نحو
💠 ترتیب واژگانی بینشان ساختار جمله در سراوانی «فاعل - مفعول - فعل» است که در حالتهای نشاندار مانند ساختهای مبتدایی / تأکیدی به آرایش «مفعول، فاعل - فعل» تبديل میشود؛ مانند: nešār-a - dī - ayān ← (آنها عروسِ (خانواده) را دیدند)، یا nešār-a - ayān - dī ← (عروسِ (خانواده) را، آنها دیدند).
💠 صفت در گروه اسمی شامل اسم و صفت به همراه پسوند وصفی ساز ēn- در جایگاه پیش از اسم هسته قرار میگیرد؛ مانند: sōhr-ēn počč (لباس قرمز). در گروه اسمی، بند موصولی پس از اسم هسته واقع میشود. همچنین، پسوند موصولیساز به اسم هسته میچسبد. این ترکیب گروه اسمی متأثر از زبان فارسی است:
mardomān-ē ke tawār-eš kort-et, yaht-e(nt);
مردمانی که صدایشان زدید، آمدند.
💠 ساختار فعل مجهول نیز ترکیبی از صورت مصدری فعل اصلی در جمله معلوم و صورتی از فعل کمکی buten است، مانند:
počč-ān šōdag būt-e(nt) → لباسها شسته شدند.
💠 جملههای مرکّب همپایه با حروف ربط همپایهساز از قبیل: wa / ō (وَ)، balē (ولی)، ya (یا) ساخته میشوند.
پایان.
📃/۱۰
#زبان #گویش
💠 @balochs_history
🔹 گویش سراوانی
━━━━≼🔸≽━━━━
🔹 صرف (در مقولههای اسم و ضمیر و فعل بررسی میشود).
🔹 ب) فعل
💠 فعل گذشتهٔ التزامی از ترکیب پیشوند التزامی -be-/b، ستاک گذشته، پسوند گذشتهٔ التزامی ēn- و شناسههای شخصی گذشته ساخته میشود، مانند be-kapt-ēn-ā(n)/-o(n) (اگر میافتادم / اگر افتاده بودم) که از مصدر Kapten (افتادن) ساخته شده است. فعل گذشتهٔ نقلی (حال کامل) با اضافه کردن فعل ربطی حال (به جز سوم شخص مفرد) به اسم مفعول ساخته میشود. اسم مفعول خود شامل ستاک گذشته و پسوند a- است.
💠 دربارهٔ ترکیب سازهای ساختار فعل گذشتهٔ نقلی، بارانزهی بر این باور است که چون شناسههای شخصی (به جز سوم شخص مفرد) با فعل ربطی یکساناند میتوان صورت فعل گذشتهٔ نقلی را حاصل ترکیب اسم مفعول فعل اصلی با شناسههای شخصی دانست، مانند: handsta-y-ā(n)/-o(n) ← خندیدهام؛ که از مصدر handesten یا hondeten یا handessen (خندیدن) ساخته شده است؛ این مصدر به صورت handeten نیز به کار میرود. صورت گذشتهٔ فعل کامل با اضافه کردن فعل ربطی گذشته به ستاک گذشته ساخته میشود، مانند: tros-et-at-ā(n)/-o(n) ← (ترسیده بودم) از مصدر troseten (ترسیدن).
💠 زبانشناسان دربارهٔ ماهیت پیشوندی یا پسوندی عنصر یا جزء فعلی a- در گویشهای زبان بلوچی اختلاف نظر دارند. در واقع، این عنصر فعلی همراه با ستاک فعل به کار میرود، ولی به آن متصل نمی شود؛ بلکه به عنوان پیبست به واژهٔ قبل از فعل میچسبد. برخی از زبانشناسان عنصر فعلی a- را نشاندهندهٔ نمود ناقص فعل دانستهاند که با ستاک زمان حال در وجه اخباری (غیرگذشته) نمود ناقص و وجه را بیان میکند.
📃/۹
#زبان #گویش
💠 @balochs_history
🔹 گویش سراوانی
━━━━≼🔸≽━━━━
🔹 صرف (در مقولههای اسم و ضمیر و فعل بررسی میشود).
🔹 ب) فعل
💠 فعل در این گویش دارای دو ستاک حال و ستاک گذشته است. ستاک حال در ساخت فعل در نظام غیرگذشته و ساخت اسم فاعل به کار میرود. ستاک حال باقاعده در بلوچی سراوانی یک ریشه یا پایهٔ فعل بدون پسوند است که با حذف پسوندهای گذشتهساز t- و et- از ستاک گذشته ساخته میشود، مانند: ستاک lōt-et (دعوت کرد) که اگر پسوند گذشتهساز آن برداشته شود، مادّهٔ lōt باقی میماند. یا ستاک wān-t (خواند) که پسوند t- گذشتهساز است و wān مادّهٔ فعل است.
💠 از ستاک گذشته در ساخت فعل در نظام گذشته، اسم مفعول و مصدر استفاده میشود. ستاک گذشته در فعلهای باقاعده شامل ریشه و یکی از پسوندهای گذشتهساز et- و t- است، مانند kapt (افتاد) و gopt (گفت).
💠 فعل حال ساده (حال - آینده) از ترکیب ستاک حال و شناسههای شخصی غیرگذشته ساخته میشود، مانند: افعال ǰeh-ān (میدوم)، ǰeh-ey (میدوی)، ǰeh-et (میدود)، از مصدر ǰesten (دویدن).
💠 فعل حال استمراری با استفاده از واژه golāyeš به عنوان فعل کمکی و ستاک حال فعل اصلی ساخته میشود. در این ساختار فعل، شناسههای شخصی غیرگذشته هم به فعل کمکی و هم فعل اصلی اضافه میشوند. برای سوم شخص مفرد شناسهٔ شخصی o- فقط به فعل کمکی اضافه میشود. در واقع، واژهٔ golāyeš به معنای «در حال» و «مشغول» است، مانند golāyeš korten (سرگرم کردن، مشغول کردن) و golāyeš būten (مشغول بودن)؛ در میان گویشهای مختلف زبان بلوچی فقط در سراوانی به عنوان فعل کمکی دستوری شده است و نمود استمراری را نشان میدهد. همچنین در گویش سراوانی غیرمرکزی برای اول شخص مفرد حال استمراری شناسه (n)o- نیز به فعل کمکی اضافه میشود. صورت فعل حال التزامی از ستاک حال فعل، پیشوند التزامی -be-/b و شناسههای شخصی غیرگذشته ساخته میشود، kapten (افتادن)، be-kap-ā(n) (بیفتم).
📃/۸
#زبان #گویش
💠 @balochs_history
🔹 گویش سراوانی
━━━━≼🔸≽━━━━
🔹 صرف (در مقولههای اسم و ضمیر و فعل بررسی میشود).
🔹 ب) فعل
💠 فعل در این گویش دارای دو ستاک حال و ستاک گذشته است. ستاک حال در ساخت فعل در نظام غیرگذشته و ساخت اسم فاعل به کار میرود. ستاک حال باقاعده در بلوچی سراوانی یک ریشه یا پایهٔ فعل بدون پسوند است که با حذف پسوندهای گذشتهساز t- و et- از ستاک گذشته ساخته میشود، مانند: ستاک lōt-et (دعوت کرد) که اگر پسوند گذشتهساز آن برداشته شود، مادّهٔ lōt باقی میماند. یا ستاک wān-t (خواند) که پسوند t- گذشتهساز است و wān مادّهٔ فعل است.
💠 از ستاک گذشته در ساخت فعل در نظام گذشته، اسم مفعول و مصدر استفاده میشود. ستاک گذشته در فعلهای باقاعده شامل ریشه و یکی از پسوندهای گذشتهساز et- و t- است، مانند kapt (افتاد) و gopt (گفت).
💠 فعل حال ساده (حال - آینده) از ترکیب ستاک حال و شناسههای شخصی غیرگذشته ساخته میشود، مانند: افعال ǰeh-ān (میدوم)، ǰeh-ey (میدوی)، ǰeh-et (میدود)، از مصدر ǰesten (دویدن).
💠 فعل حال استمراری با استفاده از واژه golāyeš به عنوان فعل کمکی و ستاک حال فعل اصلی ساخته میشود. در این ساختار فعل، شناسههای شخصی غیرگذشته هم به فعل کمکی و هم فعل اصلی اضافه میشوند. برای سوم شخص مفرد شناسهٔ شخصی o- فقط به فعل کمکی اضافه میشود. در واقع، واژهٔ golāyeš به معنای «در حال» و «مشغول» است، مانند golāyeš korten (سرگرم کردن، مشغول کردن) و golāyeš būten (مشغول بودن)؛ در میان گویشهای مختلف زبان بلوچی فقط در سراوانی به عنوان فعل کمکی دستوری شده است و نمود استمراری را نشان میدهد. همچنین در گویش سراوانی غیرمرکزی برای اول شخص مفرد حال استمراری شناسه (n)o- نیز به فعل کمکی اضافه میشود. صورت فعل حال التزامی از ستاک حال فعل، پیشوند التزامی -be-/b و شناسههای شخصی غیرگذشته ساخته میشود، kapten (افتادن)، be-kap-ā(n) (بیفتم).
📃/۷
#زبان #گویش
💠 @balochs_history