اگه کتابی رو که میخوای توی قفسه نمیبینی، بنویسش!📝 گنجینهی توصیههای نویسندگی، ایده، اصطلاحات داستاننویسی، فراخوان ادبی، نقد و... برای نویسندهها.📚 ✒| تبلیغات: @benevis_s_ads ✒| درباره بنویس:️ @benevis_s_in ✒| ارتباط: @TheAdmin_Here
#کتاب 📚
🌀 نام: خداوند الموت
🌀 نویسنده: پل آمیر، ذبیحالله منصوری
سفری به قلب یکی از حساسترین برهههای تاریخ ایرانزمین!
در کتاب خداوند الموت، رمان تاریخی جذابی به قلم پل آمیر، سرگذشت فرماندهی مرموز فرقهی اسماعیلیه، حسن صباح، پیش چشم خوانندگان مشتاق تصویر شده است.
نقدی که به ترجمه این کتاب و به طور کلی تمام آثار منصوری وارد است این است که او هرگز به متن اصلی کتاب وفادار نبوده و همیشه با شرح و بسط متن اولیه و اضافه کردن مطالبی به آن، اصالت کتاب را زیر سوال میبرد. چنین سبک ترجمهای سبب شده تا مخاطبان همواره از خودشان بپرسند آیا چنین نویسندهای واقعا وجود داشته است و یا او نیز ساخته و پرداخته ذهن مترجم است؟
✏️ @benevis_s
🖌|• انواع تعلیق
🖌|• از لحاظ ساختار داستانی دو نوع تعلیق وجود دارد:
● تعلیق روایی (narrative suspense)
● تعلیق کوتاه مدت (short-term suspense).
📘|• تعلیق روایی خواننده را با موضوع اصلی روایت داستانی درگیر میکند، در حالی که در تعلیق کوتاهمدت آنها را لحظه به لحظه کنجکاو نگه میدارد.
📗|• 1. تعلیق روایی (بلند مدت)
📗|• این نوع تعلیق در واقع به تنشی اشاره دارد که در کل داستان ایجاد میشود. در تعلیق روایی، شما در ابتدای کتاب یک سوال، مسئله یا معمّا را مطرح میکنید و با پیشرفت پیرنگ داستان اطلاعات بیشتری درباره آن ارائه میدهید، و به آن در نزدیکی اوج یا پایان داستان خاتمه میدهید.
📗|• تعلیق روایی اگر خوب نوشته شده باشد، کنار گذاشتن کتاب برای خواننده غیرممکن میشود. اما اگر میخواهید خوانندگان را 300 صفحه در تعلیق نگه دارید، به یک پایان عالی و باورنکردنی نیاز دارید! تعلیق در داستانعا غالباً با یک واقعه غیر منتظره یا آشکار شدن یک موضوع بزرگ به اوج میرسد.
📒|• نمونه تعلیق روایی یا بلند مدت
📒|• در کتاب کشتن مرغ مقلد، دو آرک تعلیق روایی وجود دارد: 1) این سؤال که چه اتفاقی برای تام رابینسون خواهد افتاد، و 2) تعلیق در رابطه با بوو ردلی. به موضوع هر دو تعلیق تقریباً در همان ابتدای داستان پرداخته می شود، در طول داستان بیشتر به آن پرداخته میشود و در پایان با هم به نقطه اشتراکی میرسند (اسپویلر : وقتی بوو ردلی پس از محاکمه رابینسون بچه ها را از باب ایول نجات می دهد).
📙|• 2. تعلیق کوتاه مدت
📙|• تعلیق کوتاه مدت همان چیزیست که از اسم آن مشخص است: یک لحظه یا صحنه کوتاه از تعلیق که یک واکنش قدرتمند را در خواننده برانگیخته کند. این ممکن است با تعلیق بلند مدت کتاب مرتبط باشد، یا به عنوان یک طرح داستانی فرعی عمل کند.
📙|• معمولاً در تعلیق کوتاهمدت بحث یا تقابلی بین شخصیتها وجود دارد که به سرعت حل و فصل میشود، البته ممکن است بعداً دوباره به آن پرداخته شود.
📕|• نمونه تعلیق کوتاهمدت
📕|• به عنوان مثال، تنشی که در ابتدا بین الیزابت و آقای دارسی در کتاب "غرور و تعصب" پیش می آید، زمینهساز ادامه رابطه آنهاست.
منبع✨
✏️ @benevis_s
چند #writing_prompt برای نوشتن قطعههایی شاعرانه و زیبا🌿
1⃣ دروغهای ناگفته.
2⃣ سقوط آزاد.
3⃣ فرار از چاه سیاه.
4⃣ زنجیرهای زیبا.
5⃣ پرندگان تابستان.
6⃣ نمک در زخم.
7⃣ وقت خداحافظی.
8⃣ بالهای بریده.
9⃣ خفته زیر خاک.
✏️ @benevis_s
جملهی آخر کتاب...
🌵|• اگه کتابی مینوشتی که شخصیت اصلیش کمکم در قعر دیوانگی فرو میرفت، خط آخرش چی میشد؟
🥀|• اگه شخصیت اصلی پایان دنیا رو در خواب ببینه، جملهی آخر داستانت چی میشه؟
🪻|• اگه داستانی مینوشتی که شخصیتهاش توی غاری گیر افتادن و تنها راه فرار اینه که یکی رو پشت سر بذارن، جملهی آخرش رو چی مینوشتی؟
✏️ @benevis_s
•[🖋]• سویِ تاریکِ نوشتن!
•[🩸]• در چند پستِ دنبالهدار، از نویسندگانی حرف میزنیم که #خودکشی کردند.
•[📚]• چزاره پاوزه (Cesare Pavese)
🪨• چزاره پاوزه رماننویس، شاعر، مترجم و منتقد ادبی ایتالیایی بود.
💉• عوامل مختلفی منجر به خودکشی اون شد؛ از جمله افسردگی، شکست عشقی در رابطه با بازیگری به نام کنستانس دولینگ که آخرین رمان و یکی از آخرین اشعار پاوزه برای اون بود، و توهمزدایی سیاسی.
🥀• چزاره پاوزه در روز ۲۷ اوت ۱۹۵۰ در سن ۴۲ سالگی در هتلی به نام «رم» در شهر تورین، در اوج شهرت و زمانی که هنوز چند ماهی از دریافت جایزه «استرگا» که مهمترین جایزه ادبی ایتالیاست نگذشته بود، داروی باربیتورات که اثر آرامبخش داره اوردوز کرد و درگذشت. شرایط خودکشیش درست مثل آخرین صحنهی رمان یکی مونده به آخرش بود.
📝|• هیچ نویسندهای الگوی دیگران نیست. اگه افکار خودکشی دارین با کسی صحبت کنین، بهویژه روانشناس. ضمناً، هیچچیز درباره نیاز داشتن به توجه، اشتباه نیست.💙💖
✏️ @benevis_s
•[📚]• امروز ۶ اسفند، #زادروز شاعر و پژوهشگر ایرانی، «هوشنگ ابتهاج» است؛ متخلص به ه. ا. سایه.
•[📘]• ابتهاج با اینکه در خانوادهای مرفه و سرشناس متولد شد بعدها همفکر توده شد، هرچند به عضویت آن درنیامد. در سالهای بعد اشعاری با درونمایههای عرفانی، اخلاقی و مناجات با خدا سرود.
•[📗]• برخی از آثار او نخستین نغمهها، سراب، سیاهمشق، بانگ نی، حافظ به سعی سایه (تصحیح دیوان حافظ) هستند.
شعر ارغوان
•[📙]• همزمان با ورود خمینی به ایران، ابتهاج در شعر نویی خمینی را به مهتاب تشبیه کرد. بعدها دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی او را در ۱۳۶۲ دستگیر و زندانی کرد.
•[📕]• ابتهاج در ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ در سن ۹۴ سالگی درگذشت. به گفتهٔ خودش هرچهقدر که به زندگی عشق میورزید، به مرگ فکر نمیکرد. مسعود بهنود در گفتگویی از او پرسید که آیا از زندگی راضی است؟ ابتهاج فوری جواب میدهد:
«فوقالعاده. من این شانس را داشتم که سمفونی نهم بتهوون را گوش کنم… این میز میتواند بگوید من سمفونی نهم را شنیدهام؟ یا بگوید آواز ابوعطای شجریان را شنیدهام؟... آن آواز باورنکردنی است… کجا میتوانستم اینها را بشنوم جز در زندگی؟»
زمین ، زمان را بهم ریخته
من که اسیرِ اندوهم
از تو می پرسم ،
کابوس ها از کدام گلو
راحت تر پایین می روند ؟
آژو/روژان اکبری؛ شعر کوتاه
بیست و سوم سپتامبر 1402
1🥀| «گفتی اینجا رو واسه زندانی کردن یه موجود ساختن... چی؟»
«من.»
~•~•~•~•~•~•~•~•~•
2🥀| «او را فقط دو بار دیدم. یک بار در خیابان از کنارش رد شدم و فردایش تصویرش را در اخبار دیدم.»
📚 #Writing_Prompt
✏️ @benevis_s
🎵|• #موسیقی
نوایی خاکستری و محزون...
قصهی قلبهای چندپاره و خاطرات دوردست.🥀💫
✏️ @benevis_s
۱✨ چند دوست در یک مهمونی به اتاقی قفلشده برمیخورن و به زور واردش میشن. بعد از اون، با هر در و پنجرهای که بیرون میرن دوباره سر از همون اتاق درمیآرن...
۲✨ یک نویسنده نوعی جوهر قدیمی و کمیاب میخره. موقع نوشتن جوهر قرمز میشه و اتفاقاتِ نوشتهشده در دنیای واقعی رخ میدن. جوهر از خودش اراده داره و زندگی شخصیتها رو به شیوه بدی بازنویسی میکنه...
۳✨ شخصیت در حراجی آینهای قدیمی میخره که بازتاب اشیا رو در ۲۴ ساعت بعدشون نشون میده. یک روز چیز وحشتناکی در آینه میبینه و فقط ۲۴ ساعت وقت داره جلوش رو بگیره.
۴✨ درباره عکسی که بالای پست فرستاده شد، بنویسید.
🔮• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° بذر نارضایتی
° جیرجیرکها
° قبرستان خموش
° جوانمرگی
✏️ @benevis_s
🌿|• «ارغوان» از مشهورترین اشعار هوشنگ ابتهاج است. عنوان شعر برگرفته از درختی در خانهٔ ابتهاج است.
🌿|• تاریخ نگارش: فروردین ۱۳۶۳
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
آسمان تو چه رنگ است امروز؟
آفتابیست هوا؟
یا گرفته است هنوز؟
من در این گوشه که از دنیا بیرون است
آسمانی به سرم نیست
از بهاران خبرم نیست
آنچه میبینم دیوار است
آه این سخت سیاه
آنچنان نزدیک است
که چو بر میکشم از سینه نفس
نفسم را بر میگرداند
ره چنان بسته که پرواز نگه
در همین یک قدمی میماند
کورسویی ز چراغی رنجور
قصهپرداز شب ظلمانیست
نفسم میگیرد
که هوا هم اینجا زندانیست
هر چه با من اینجاست
رنگ رخ باخته است
آفتابی هرگز
گوشه چشمی هم
بر فراموشی این دخمه نینداخته است
اندر این گوشه خاموش فراموش شده
کز دم سردش هر شمعی خاموش شده
یاد رنگینی در خاطر من
گریه میانگیزد
ارغوانم آنجاست
ارغوانم تنهاست
ارغوانم دارد میگرید
چون دل من که چنین خون آلود
هر دم از دیده فرو میریزد
ارغوان
این چه رازیست که هر بار بهار
با عزای دل ما میآید؟
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ میافزاید؟
ارغوان پنجه خونین زمین
دامن صبح بگیر
وز سواران خرامنده خورشید بپرس
کی بر این درهی غم میگذرند؟
ارغوان خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجرهی باز سحر غلغله میآغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخواندهی من
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
انواع سجع در سطح جمله:
•[📚]• موازنه و ترصیع
📘|• موازنه
🗳|• اگر سجع بین کلمههای دو جملهی قرینه، از نوع متوازن یا برخی متوازن و برخی متوازی باشد، به آن موازنه میگویند:
«ز گرز تو خورشید گریان شود / ز تیغ تو ناهید بریان شود»
«برگ بیبرگی بود ما را نوال / مرگ بیمرگی بود ما را حلال»
فلان به سیرت گزیده و عادت پسندیده معروف است و به خدمتکاری دولت و طاعتداری حضرت موصوف.
«کارها به صبر بر آید و مُستَعجِل به سر در آید.»
«هر که بر زیردستان نبخشاید، به جور زبردستان گرفتار آید.»
چطور فصل اول کتابمون رو بنویسیم؟
💜شخصیت(های) اصلی رو معرفی کنید.
💙حالوهوای داستان رو مشخص کنید.
💚مکان و موقعیت اصلی رو به نمایش بذارید.
💛با صحنهای قدرتمند آغاز کنید، نه صرفاً معرفیها و انبارِ اطلاعات.
❤️با بر هم خوردن تعادل زندگی شخصیت اصلی، صحنه رو به پایان برسونید.
✏️ @benevis_s
🖌|• تعلیق (suspense) چیست؟
🖌|• تعلیق تنشی است حاصل از حس عدم اطمینان خواننده از آنچه در داستان اتفاق خواهد افتاد.
🖌|• ابزاری ادبیست که نویسندگان برای حفظ علاقه خوانندگان به داستان از آن استفاده میکنند، طوری که حس انتظار برای رخدادی مهم را به وجود آورند.
📓|• در داستان از تعلیق برای اهداف زیر میتوانید بهره گیرید:
● تنش صحنه را افزایش دهید
● جوابهایی را که در آن زمان قصد ارائه آن را ندارید از نظر خواننده پنهان کنید
● در داستان اتفاقات غیرمنتظرهای را به وجود آورید
● خواننده را مشتاق و کنجکاو نگه دارید
● خواننده را در مورد سرنوشت شخصیتها نگران کنید تا ارتباط همدلانهای با آنها ایجاد کند
✏️ @benevis_s
شب فرو میافتاد
به درون آمدم و پنجرهها را بستم
باد با شاخه در آویخته بود
من درین خانهی تنها…تنها
غم عالم به دلم ریخته بود
ناگهان حس کردم
که کسی
آنجا بیرون در باغ
در پس پنجرهام می گرید
صبحگاهان
شبنم
میچکید از گل سیب
👤| هوشنگ ابتهاج
📚| شب فرو میافتاد
🕊| #شعر
✏️ @benevis_s
۱✨ بیدار میشی و میبینی توی تختخواب بچگیتی. همهش خواب بود، یه خواب بد.
۲✨ بلند اعلام میکنی که هرگز عاشق نخواهی شد؛ و الههی عشق تصمیم میگیره خودش رو به چالش بکشه.
۳✨ مردم دهکدهات تو رو توی جنگل رها کردن که قربانیِ خدایان جنگل بشی. وقتی خدایان سراغت اومدن، قصد کشتنت رو نداشتن. دنبال نوکر جدید میگشتن.
۴✨ درباره عکسی که بالای پست فرستاده شد، بنویسید.
🔮• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° آینه بخارگرفته
° ژربرای پژمرده
° دروغ شیرین
° رازهای پشت تپه
✏️ @benevis_s
#کتاب 📚
🌀 نام: به سوی فانوس دریایی
🌀 نویسنده: ویرجینیا وولف
این رمان به نوعی تاریخچۀ زندگی خود نویسنده است. در این رمان زندگی، مرگ و خانم رمزی مسائل اصلیاند و فانوس دریایی که در دریا منزوی است و به فواصل مرتب پرتو میافکند، تصویر نیرومندی است.
این رمان مظهر این مدرنیسم است و هرج و مرج شخصیتها را در فرمی میگنجاند که بر اثر تجزیه و تحلیل بهدست میآید. در صحنهای که بچهها برای خواب به اتاقها میروند گفتوگو، اندیشه، نقلقول و احساسات کنار هم قرار میگیرند.
✏️ @benevis_s
🎵|• #موسیقی
تعدادی از غزلها، تصنیفها و اشعار نیمایی هوشنگ ابتهاج را هنرمندانی نظیر محمدرضا شجریان، احمدظاهر، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، حسین قوامی و محمد اصفهانی اجرا کردهاند.
سپیده (ایران ای سرای امید) یکی از آنهاست.
✏️ @benevis_s
اینجا می خونیم ، می بینیم و گوش میدیم ! جورنالی از زندگی یک شاعرک جوان
Читать полностью…📒|• شاعران و نویسندگان فارسیزبان، بهویژه در ادبیات کهن، برای زیباسازی کلام خود از آرایهها و صنایع ادبی یا «صنایع بدیع» بهره میگرفتند.
📗|• آرایهها و صنایع ادبی به دو دسته تقسیم میشوند:
🖌|• «صنایع لفظی»:
🖌|• به صورت و ظاهر کلام مربوطاند؛ مانند آرایه جناس، سجع، قلب و...
🖍|• «صنایع معنوی»:
🖍|• به معنا و محتوای کلام ارتباط دارند؛ مانند آرایه تشبیه، مجاز، استعاره، کنایه و...
✏️ @benevis_s
فراخوان شعر The Plough Poetry Prize 2025🕊
✍|• در بیست و دومین سال برگزاری این مسابقه، میتوانید حداکثر شش شعر انگلیسی با موضوع آزاد که هریک نهایتاً چهل خط باشد، در رقابت شرکت دهید. هزینهی ارسال هر شعر بهصورت آنلاین ۵ پوند است.
🎁|• جوایز:
نفر اول: ۱۰۰۰ پوند
نفر دوم: ۵۰۰ پوند
نفر سوم: ۲۵۰ پوند
📆|• تقویم مسابقه:
مهلت ارسال: ۲۸ مارس ۲۰۲۵ (۸ فروردین ۱۴۰۴)
اعلام نتایج در وبسایت: ۲۷ می ۲۰۲۵ (۶ خرداد ۱۴۰۴)
📝|• لینکها و اطلاعات بیشتر:
وبسایت مسابقه
شرایط و قوانین دقیق مسابقه
فرم ارسال اثر
✏️ @benevis_s
برنامهای برای گوش کردن به کتابها: نوار🎙
•|🍁|• زندگی شلوغ ما باعث شده تا وقت خالی برای کتاب خواندن نداشته باشیم. با نوار، کتابها، دانستنیهای مفید زندگی و کسب و کار و هر چیز خوب دیگری شنیدنی میشود.
•|🍁|• میتوانید همیشه و همهجا با گوش دادن به کتابهای صوتی، یاد بگیرید، شگفت زده بشوید و از وقت خود بهترین استفاده را ببرید. مثلا موقع پیادهروی روزانه، توی مترو، تاکسی و اتوبوس، زمان مسافرتها، موقع رسیدگی به کارهای خانه، قبل از خواب و یا هر وقت دیگری.
🔻🔺 #App
✏️ @benevis_s
#کتاب 📚
🌀 نام: مرد بالشی
🌀 نویسنده: مارتین مکدونا
نمایشنامۀ مرد بالشی با اتاق بازجویی شروع میشود. دو پلیس، کاتوریان کاتوریان را به اتاقی مخوف آوردهاند و از او برای قتلهای اخیر کودکان میپرسند؛ انگیزۀ قتلها را هم داستانهای هولناک کاتوریان میدانند که در همهی آنها کودکان به نحوی قلع و قمع میشوند. حالا زندگی کاتوریان لبهی تیغ قرار دارد؛ باید هرطور که شده حقیقت را بگوید تا بتواند از شر شکنجهها و بازجوییها خلاص شود...
✏️ @benevis_s
#کتاب 📚
🌀 نام: دن کیشوت
🌀 نویسنده: میگل دو سروانتس
دن کیشوت یکی از جاودانههای ادبیات کلاسیک جهان است. این کتاب همه حصارهای جغرافیایی و نژادی و اجتماعی و طبقاتی را درهم شکسته و نام خود را با دنیا و بشریت توأم ساخته است.
دن کیشوت نجیبزادهای است که در دورانی که شوالیهگری (عیاری و پهلوانی قرون وسطایی) دیگر رونقی ندارد میخواهد بساط پهلوانی علم کند. قصد او این است که به اوهام و تخیلات خود، که در نتیجه شب و روز خواندن داستانهای پهلوانی در ذهن او خانه کرده است، صورت واقعیت بخشد. با آنکه توان آن ندارد که مگسی را از خود براند، زره میپوشد و کلاهخود بر سر میگذارد و زوبین در دست و شمشیر بر کمر بر اسبی ناتوانتر از خود سوار میشود و در جستجوی حوادث و ماجراهای پهلوانی سر به دشت و بیابان مینهد...
✏️ @benevis_s
📝|• مقالهای درباره سجع
🖌|• بخش سوم:
• موازنه و ترصیع
• تضمینالمزدوج و مزدوج
• فرق تضمین المزدوج با موازنه و ترصیع
✏️ @benevis_s