اگه کتابی رو که میخوای توی قفسه نمیبینی، بنویسش!📝 گنجینهی توصیههای نویسندگی، ایده، اصطلاحات داستاننویسی، فراخوان ادبی، نقد و... برای نویسندهها.📚 ✒| تبلیغات: @benevis_s_ads ✒| درباره بنویس:️ @benevis_s_in ✒| ارتباط: @TheAdmin_Here
#کتاب 📚
🌀 نام: دن آرام
🌀 نویسنده: میخائیل شولوخف
کتاب دن آرام یکی از شاهکارهای ادبی قرن بیستم است که داستان زندگی و مشکلات مردم دان کساکس را در طول جنگ جهانی اول و انقلاب روسیه تصویر میکند. مردم دن کاساکس، گروهی از مردم روسیه بودهاند که در کنار رود دن زندگی میکردند. این گروه در زمان اتحاد جماهیر شوروی یک حکومت و جمهوری مستقل و دموکراتیک داشتند.
میخائیل شولوخف نام کتابش را دن آرام گذاشت چون معتقد بود که در طول روایت پر پیچ و خم داستان، رودخانه دن همچنان آرام در جریان است.
✏️ @benevis_s
🖌|• زمانی که مشغول کار نیستید، به داستان فکر نکنید.
🖍|• همینگوی میگوید هرگز نباید قبل از شروع دوبارهی کار در روز بعد، به داستانی که مشغول نوشتن آن هستید، فکر کنید:
اگر فقط در زمان کار به داستان فکر کنی، ضمیر ناخودآگاهت همیشه مشغول کار بر روی داستان خواهد بود. اما اگر به صورت خودآگاه به آن فکر کنی یا نگرانش باشی، داستان را خواهی کشت و مغزت قبل از شروع کار، خسته خواهد بود. زمانی که خودم مینوشتم، برایم ضروری بود که پس از پایان کار، مطالعه کنم تا ذهنم به داستان فکر نکند.
رادیو چپتر 🎙️
چکیدهای انتخابشده و کاربردی از کتابهایی که میتوانند مسیر نوشتنمون رو شکل بدن.
🔍 در هر قسمت از «رادیو چپتر» به سراغ یکی از کتابهای کلیدی «آموزش نویسندگی» خواهیم رفت.
هر اپیزود، یه چپتره؛
و هر چپتر، گامی به سوی درک عمیق «بهتر نوشتن»
از ساختار تا دیالوگ، از الهام تا بازنویسی
🔗 چپتر شمارهی ۱ : نوشتن با تنفس آغاز میشود
پنجشنبهها ساعت ۱۷:۰۰ ⏳
همراه با فائزه جعفری 👤
🎧 پخش از آکادمی خیالشناس
@Fantasist_academy
🥀|• وقتی پرسی بیش شلی، شاعر و نجیبزادهی انگلیسی در سال ۱۸۱۹، شعری سرود با عنوان «در ستایش باد غرب» نمیدانست که پیشآگاهی (Foreshadowing) مرگش را سروده. او جایی در این شعر میگوید:
«آه، مرا چون موجی، مرا چون برگی، چون ابری، بالا ببر
که من بر بتهخارهای زندگی افتاده و خونینم.»
شما نویسندگان هیچگاه نباید قضاوت کنید، بلکه باید درک کنید.
من یک کانال زدم که داستانایی که مینویسم رو به بقیه هم نشون بدم. *لبخند دستپاچه*
داستانی هم که فعلا دارم اینجا آپلود میکنم درباره دختریه که میتونه زمان و علت مرگ آدما رو بالای سرشون به صورت نوشته ببینه. حالا با مردی آشنا شده که دو ماه دیگه قراره توسط خودش به قتل برسه...
یه کوچولو از وقت عزیزتون رو به من قرض بدید و بیاید فقط چپتر اولش رو بخونید. کوتاهه و یجورایی کلیت داستان هم دستتون میاد. بعدش انتخاب کنید پیشمون موندگار بشید یا نه.🩵✨
*نفس عمیق*
اینم لینک کانال:
@mari4708book
🎵|• #موسیقی
سفر به اعماق ذهن و خیالات...
سفری در جهان رازآلود و پرقصهی پستراک.🪶🪐
✏️ @benevis_s
من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه ای که با شب می رفت
این فال را برای دلم دید
دیری است
مثل ستاره ها چمدانم را
از شوق ماهیان و تنهایی خودم
پر کرده ام ولی
مهلت نمی دهند که مثل کبوتری
در شرم صبح پر بگشایم
با یک سبد ترانه و لبخند
خود را به کاروان برسانم
اما
من عاقبت از اینجا خواهم رفت
پروانه ای که با شب می رفت
این فال را برای دلم دید.
👤| محمدرضا شفیعی کدکنی
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
پناهگاه رویاهای بیدار؛ جایی که آرامش، تو را در بر میگیرد🌸
خانهای از آرامش منتظرت است...* 🍃✨
🍃@Nocturnechan
🍃@Nocturnechan
نویسندهها، بگین اگه شما هرگز سر شخصیت اصلیتون نازل نمیشدین و اون به زندگیش بدون بلاهایی که سرش آوردین ادامه میداد... چه جور آدمی میشد؟
#توییت📝
✏️ @benevis_s
📓|• عبدالله کوثری میگوید شخصیتهای رمان «گفتوگو در کاتدرال»، اثر یوسا، هنگامی که حرف میزنند، نویسنده غالباً نام آنها را نمیآورد و خواننده فقط از زبان و شیوۀ سخن گفتن آنها باید بفهمد که چه کسی دارد حرف میزند.
📔|• رمان «بازمانده روز» نوشته کازوئو ایشی گورو، ترجمه نجف دریابندری، نمونه دیگری است. زبانی که دریابندری برای آقای استیونز، سر پیشخدمت یک خانواده اشرافی انگلیسی، برگزیده است با موقعیت اجتماعی او هماهنگی کامل دارد.
✍|• در واقع در چنین موقعیتی زبان برابر است با هویت.
✏️ @benevis_s
🖌|• من شیفته فرهنگ لغت هستم و موقع تقلا برای نوشتن مثل نی روی آن خم میشوم. من شیفته فرهنگهای لغت اصیل و با پدر و مادرم.
🖊|• در فرهنگ لغت هیچ واژهای خاص و متمایز نیست و در آن هیچ تبعیضی بین کلمات وجود ندارد. برای همین در این کتابها «شکار» در کنار «شکاف» آمده است یا «خطا» در کنار «خطر».
🖍|• البته در فرهنگهای لغت گاهی برچسبهایی همچون «تحقیرآمیز»، «گستاخانه» یا «توهینآمیز» به واژه ها میزنند اما من غالبا سعی میکنم این نوع قضاوتها را نادیده بگیرم.
✏️ @benevis_s
طراحی خلاقانهی کتابخانه🌝📚
به هرکدوم چه نمرهای میدی؟
✏️ @benevis_s
#کتاب 📚
🌀 نام: فرهنگ فارسی عامیانه
🌀 نویسنده: ابوالحسن نجفی
فرهنگ حاضر شامل لغات و ترکیبات متداول زبان فارسی امروز در زبان عامیانه و روزمره است که در بعضی از موارد تا حد زبان معیار نیز پیش میرود.
اغلب لغات و اصطلاحات و معنیهایی که در این فرهنگ آمده است در فرهنگهای عمومی موجود زبان فارسی یافت نمیشود.
✏️ @benevis_s
💠مقاله «چرا فیلمهای زندگینامهای غالباً ضعیفاند؟»💠
✔️ فیلم زندگینامهای (Biopic) با الهام از زندگی افراد مشهور (خوانندگان، سیاستمداران، مجرمان، نویسندگان و...) ساخته میشه.
✔️ هم نمونههای خوب این فیلمها هست و هم نمونههای بد، اگرچه تعداد فیلمهای ضعیف رو به ازیاده. در این فایل چهارده علتِ ضعفِ فیلمهای زندگینامهای رو میخونیم.
✏️ @benevis_s
🎵|• #موسیقی
ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽاﻡ ﭼﮕﻮﻧﻪ میگذرد
ﻋﺎﺷﻖ ﺁﻥ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ
ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﺍﺯ ﺫﻫﻨﻢ ﻋﺒﻮﺭ میکنند
ﻭ ﺑﺎﻋﺚ ﻟﺒﺨﻨﺪﻡ میشوند…
- پابلو نرودا🌿
✏️ @benevis_s
امروز ایدههای ترسناک داریم👽
۱✨ شخصیت در سفر جادهایش به شهری میرسه که روی نقشه نیست. مردم شهر مهربونن، اما از یه خیابون دوری میکنن. شخصیت در خیابون قدم میذاره و زمان و واقعیت به هم میریزه.
۲✨ شخصیت نامههایی دریافت میکنه که در اونها جزئیات و اتفاقاتی خصوصی شرح داده شده که فقط یک نفر میتونست بدونه، دستخط هم شبیه اونه. ولی اون سالهاست مُرده...
۳✨ تو پژوهشگر خواب هستی و درباره کابوسها تحقیق میکنی. به نظر میرسه خوابهای بیمار جدیدت داره به خوابهای خودت حمله میکنه...
۴✨ درباره عکسی که بالای پست فرستاده شد، بنویسید.
🔮• چند کلمه برای نوشتن دربارهشون:
° سردابه
° ساعتنوازی
° درمهای سیمین
° دیوسواران
✏️ @benevis_s
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺎﺭ ﺍﺑﺮ ﺍﺳﺖ
ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﺷﻤﺸﯿﺮ،
ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻮﻥ ﺑﺎﺭﻭﺕ
ﺑﻪ ﻋﺮﯾﺎﻧﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺑﺨﺸﯿﻢ
ﻭ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ
ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺩﯾﺪﯾﺪ ﻣﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺷﺪﯾﻢ
👤| خسرو گلسرخی
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s
📝|• #پرسش_شما
سلام من یه کمک میخوام برای رمانم
سه تا دوستن که میخوام یکیشون اون یکی رو به قتل برسونه ولی یه جوری صحنه سازی بشه که انگار کار اون یکی دوستشونه
یه دلیل غیر تکراری میخوام بابت اون دعوا و اینکه چجوری همه چی علیه اون شخص بشه؟
🌈- نظرتون رو در بخش دیدگاهها بنویسید. اگه میخواید ناشناس باشه، این لینک ناشناسه.
🌈- شما هم اگه پرسشی داشتین، برای لینک ناشناس بفرستین.
✏️ @benevis_s
نویسندهها، بگین بدترین کاری که شخصیت اصلیتون انجام داده چیه؟
#توییت📝
✏️ @benevis_s
💠مقاله «چرا کتابها فصل دارند؟»💠
✔️ تا حالا فکر کردین که چرا کتابها به فصلها تقسیم میشن؟ براش دلایل زیادی مثل تقسیمبندی موضوعات مختلف وجود داشته.
✔️ در این مقاله با چند علت فصلبندی کتابها و تاریخِ این تقسیمبندی و نظرات مختلف آشنا میشید.
✏️ @benevis_s
بعضیها درک نمیکنن...
دوستم: به چی میخندی؟
من: از دست این کتاب!
*چند دقیقه بعد*
دوستم: وا، چرا گریه میکنی؟
من: از دست این کتاب!
*چند دقیقه بعد*
دوستم: کتاب رو چرا پرت میکنی آخه؟
من: *جیغ* از دست این کتاب!
#توییت📝
✏️ @benevis_s
آرامش تو، قویترین سلاح تو در برابر آشفتگیهای دنیاست. 🌼🕊️"
Читать полностью…📝|• #پرسش_شما
سلام خوبید؟ من یه سوالی داشتم
میخواستم بدونم کسایی که داستان مینویسید ، داستان هاتونو چطوری به اشتراک میزارید؟ کجا میزارید و چطور پرومتش میکنید؟ (کسایی که به اشتراک میزارن البته)
منظورم داستان های مستقل و اورجینال با کارکتر های جدیده (مثلا فیکشن نه)
پیشاپیش تشکر
🌈- نظرتون رو در بخش دیدگاهها بنویسید. اگه میخواید ناشناس باشه، این لینک ناشناسه.
🌈- شما هم اگه پرسشی داشتین، برای لینک ناشناس بفرستین.
✏️ @benevis_s
📖|• #تمرین نویسندگی!
📖|• از زاویهدید متصدی پذیرش هتل، یه شیفت شلوغ رو توصیف کن.
📖|• اتاق خواب شخصیت رو طوری توصیف کن که ترسها و امیدهاش رو نشون بده.
✏️ @benevis_s
چندتا ایدهی غمگین (بهجز کُشتن شخصیتها)🥲🥀
۱۳. شخصیت مجبور شه ببینه دوست یا خانوادهش شکنجه میشه یا میمیره و نمیتونه کاری بکنه.
۱۴. شخصیت متوجه میشه محبوبش در خطر افتاده و همهش تقصیر خودشه.
۱۵. شخصیت متوجه میشه اینکه عزیزش مُرده همهش تقصیر اونه.
۱۶. شخصیت مجبور خبر ناگواری رو به افراد پیر یا بچهها بده.
✏️ @benevis_s
📚|• معرفی #تروپ
⚰|• سیوهشت: همیشه مونث (Always Female)
🐚|• مثل تروپ قبلی، خیلی از آرکیتایپهای شخصیتی هم همیشه یا ۹۰ درصد اوقات زناند.
🦆|• چند نمونه از الگوهای داستانی و شخصیتیِ معمولا مونث:
● دوشیزه در رنج
● مرگ سر زا
● دختر رویایی شیطون دیوونه
● باروری وارونه
● دختر پایانی
● ملکه جیغ
● زن اغواگر
● رئیس شرور یتیمخانه: بانویی که سرپرست یتیمخانهست و کارهای خوبی در حق بچههاش نمیکنه.
● سرباز آمازون: زن آمازونی عضلهای و جنگی.
● فاحشهی مرد قدرتمند: شخصیتهای مردِ قدرتمند خیلی وقتها با گروهی فاحشه که نقش خاصی در داستان ندارن احاطه میشن.
● سینگل مرکز توجه: دختری که توجه همهی پسرهای اطرافش رو جلب میکنه و همه میخوان مخش رو بزنن.
● حاملهی عصبانی: خیلی از شخصیتهای باردار به دلیل تغییرات هورمونی دمدمی و عصبانی نمایش داده میشن.
● دخترهای بدجنس مدرسه: یک گروه دختر محبوب و بدجنس و سطحی که نگاه بالا به پایینی به بقیه شخصیتها دارند.
● رابطهی لزبین هات: رابطهای که فقط برای خوشایند و لذت مردها نمایش داده شده.
● گیشا: زنی که برای سرگرم کردن تربیت شده.
● ادای ارگاسم: ادای ارضا شدن رو درآوردن برای شخصیتهای زن بسیار رایجه.
َ● مادر تنها: مادری که به تنهایی بچهش رو بزرگ میکنه و خبری از پدر نیست.
● افلیا: زن جوان زیبا و خوشخیال.
● لیدی مکبث: همسر و حامی مردی شرور، با اینکه گاهی حتی دیوانهتر و شرورتر از اون جلوه میکنه.
● لوسِ بابا: دختربچهای که خانوادهش و مخصوصاً پدرش اون رو بهشدت لوس کردن.
● شاهدخت خوب، ملکهی بد
● زن شهوتانگیز
● بانوی مافیا
● شاهدخت شورشی
● زن سلیطهی آلفا
● دختر دعوایی
● زیبای درون حمام
● بردهی زیبا
● زیبای احمق
● دختر نوجوون بیادب
● خواهر بزرگهی خفن
● خانم پیر حیواندوست
● دختر گوگولی دستوپاچلفتی
● جادوگر خطرناک
● زن خونگی بیکار
● دختر بیاحساس
● دختر گوتیک اهل جادو
● دختر تسخیرشده
● فاحشهای با قلبی از طلا
● شاهدخت جنگل
🍁|• بعضی از این نقشها رو نمیشه به شخصیت مرد داد؛ مثلاً نقشهای مربوط به شخصیت مادر یا باردار، اما بعضیهای دیگه گاهی به مردها داده شده. مثلاً شخصیت ساحر، پیشخدمت، فاحشه، منشی و فمینیست مرد نادره ولی وجود داره.
✏️ @benevis_s
🎵|• #موسیقی
قطعه پیانو عاطفهبرانگیزی از نوازنده مشهور🎶
حس ارتباط با طبیعت، مناظر جاودانه و زیبایی آهنگین.🌱🪷
✏️ @benevis_s
و گفتی که پرندهها را دوست داری
اما آنها را داخل قفس نگه داشتی
تو گفتی که ماهیها را دوست داری
اما آنها را سرخ کردی
تو گفتی که گلها را دوست داری
و آنها را چیدی
پس هنگامی که گفتی مرا دوست داری
من شروع کردم به ترسیدن.
👤| ژاک پرهور
🕊| #شعر
🕊| #دیالوگ
✏️ @benevis_s