"کانال سینمای موج نو" به تحلیل و بررسی سینمای اروپا خصوصا سینمای فرانسه بدلیل اهمیت فراوان در تاریخ صنعت سینما و تاثیرات آن بر دیگر سینماگران جهان میپردازد🎬 Contact us : @CinemaNewWave www.instagram.com/cinema.newwave
نویسندگی (آلن رب-گری یه)
نخستین رمان "رب گری یه" با نام «جوانی» در ۲۲ سالگی نوشته شد، اما هرگز منتشر نشد. پاککنها اولین اثر او بود که در ۱۹۵۳ توسط انتشارات مینویی چاپ شد. این رمان که مضمونی پلیسی داشت در آن سال برنده جایزه فنئون شد و به شدت مورد توجه رولان بارت منتقد برجسته ادبیات فرانسه قرار گرفت.
آلن رب گری یه در سال ۱۹۵۵ در مقام مدیر ادبی انتشارات مینویی قرار گرفت و رمان چشم چران را به چاپ رساند. این کتاب که به روانشناسی یک زنا کار در حال و هوایی سوررئالیستی میپرداخت جایزه منتقدان را از آن او کرد. او از آن پس شروع به همکاری با گاهنامه اکسپرس کرد. مقالاتش در این مجله سالها بعد در کتاب مستقلی باعنوان درباره رمان نو به چاپ رسید.
موفقیت اصلی رب گرییه در سال ۱۹۵۷ رخ داد، رمان"حسادت" که گذشته و حال و آینده را در کنار یکدیگر عرضه میکرد، نوید ظهور یک نویسنده صاحب سبک را میداد. این کتاب برای آلن شهرت و اعتبار فراوانی را به ارمغان آورد.
او همچنین رمانهای «در تو در تو/ هزارتو»، «وعدهگاه»، «طرحی برای انقلاب در نیویورک» و «جن» را خلق کرد که همچنان بعنوان بهترین آثار آلن رب گریه بشمار میآیند.
@Cinema_New_Wave
✅ با نگاهی به آخرین فرصتها، لطفاً پیش از حذف این پست :
فوری وارد شوید.⤵️🏴🌊
دوره آنلاین نویسندگی خلاق ✍
تابستان امسال در کنار هم تمرین نوشتن خلاقانه خواهیم داشت و سعی در پرورش خلاقیت در روایت میکنیم.
این دوره مناسب تمامی سطوح است و پیشنیاز خاصی ندارد؛ از علاقهمندان به کپیرایتینگ و تولید محتوا گرفته تا داستاننویسان.
جلسات هفتگی برگزار خواهد شد و بنمایه دوره مشق خلاقیت است.
برای هماهنگی با شماره تلفن ۰۹۳۷۶۸۳۰۶۰۴ یا آیدی تلگرام @javadtorshizi در ارتباط باشید.
✍ جستجوی حقیقت پایانی ندارد اما هر قدم معجزه است.
با انتخاب کلید موردنظر، به جامعه دوستداران دانش، هنر و فلسفه بپیوندید.
این پست تبلیغاتی نیست، برای پیشرفت و رشد شماست، مجموعه ای از بهترین ها.
صفت نو
اصطلاحاتی چون «مکتب نگاه» یا «رمان نو» از تمرینات سادهٔ تجزیه و تحلیلی که رولان بارت از نخستین اثر آلن رب گرییه ارائه داد، به وجود آمدند. صفت نو فینفسه، نه بهتر از صفت دیگری است و نه بدتر، بلکه به خودی خود بر چیزی دلالت نمیکند و در ادبیات به همهٔ آثار بزرگ گذشته که نمایانگر این تحول دائمی و ضروری قالبها بودهاند، اطلاق شده است؛ تحولی که بدون آن، هنر داستاننویسی و بهطور کلی هنر، نه میتواند پیش برود و نه زنده بماند (اثر استاندال نیز به اندازهٔ اثر پروست «نو» بودهاست). پس اگر در آغاز دههٔ پنجاه این صفت دقیقاً برای نشان دادن نوع خاصی از رمان به کار رفته است، رمانی که بر خلاف سنت رایج شکل گرفته بود، طبعاً میبایست دلایلی خاص داشته باشد. در واقع رولان بارت تأکیدی بر جنبهٔ انقلابی و خارجی اثر رب گرییه داشت و به ویژه حذف معیارهای سنتی قصهنویسی توسط نویسنده که سبب حذف ریشهای عناصر کلاسیک رماننویسی شد.
رولان بارت در مقالههای مشهورش که همزمان با اولین کتابهای آلن رب گرییه منتشر میشد (سالهای ۱۹۵۴ و ۱۹۵۵)، این نوع ادبیات را ادبیات عینی یا ادبیات تحتاللفظی مینامید.
@Cinema_New_Wave
مکتب یا جنبش
اینگونه از رمان با کتاب تروپیسم اثر ناتالی ساروت، آغاز میشود که رمان «پاککنها» ی آلن رب گرییه به آن استحکام میبخشد. رمان نو مکتب نیست، جنبشی است بدون رهبر و بدون مجله یا روزنامه، با اینهمه جهتگیریهای رب گرییه او را رهبر ضمنی این جنبش میسازد. ناتالی ساروت در جایی ضمن اشاره به تفاوتهای موجود میان نویسندگان رمان نو فرانسه مینویسد: «با اینهمه آنچه موجب پیوند ماست، رفتار و برداشت مشترکی است که نسبت به ادبیات گذشته داریم. وجه اشتراک ما اعتقاد به لزوم دگرگونی مداوم «صورت»ها و به آزادی کامل آنهاست. رولان بارت بر این باور است که معنی رمان، چیزی جز همین «صورت»ها نیست و در مقالهٔ «پاسخ به کافکا» آشکارا مینویسد: «همهٔ مفهوم رمان در شگردهای ادبی خلاصه میشود؛ ادبیات در شیوهٔ خود پدیدار میگردد». رب گرییه در گفتگویی میگوید: «این نویسندگان سالها بود که مینوشتند تا من آنها را در انتشارات مینویی گرد هم آوردم. با این وصف «رمان نو» به هیچ وجه یک مکتب نبود. هر کسی روی کتاب خودش کار میکرد؛ ولی از آنجا که این گروه وجود داشت، هریک از ما میکوشید در راه خود تا آنجا که امکان دارد پیش برود».
@Cinema_New_Wave
🗂️ به زودی این پست حذف خواهد شد لطفاً
زودتر وارد شوید .💎✨️〰
نمایش «ترس و نکبت رایش سوم»
طراح و کارگردان:
علیرضا اخوان
تهیهکنندگان:
نادر فلاح، افسانه کاشفی
عمارت هما
ساعت: ۱۹:۳۰
اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۴
ریلز تولید شده در تیوال
#ترس_و_نکبت_رایش_سوم
#تئاتر
https://www.tiwall.com/p/tars.va.nekbat6/tags/all
تاریخچه سینمای موج نوی فرانسه
▪️شهرت Cahiers du Cinéma (کایه دو سینما) عمدتاً در نتیجه این نگاه جدید رادیکال به سینما شروع به رشد کرد. در هالیوود این نقد، به خواندنِ ضروری تبدیل شد و کارگردانانی مانند فریتز لانگ، جوزف مانکیویچ و نیکلاس ری با یک نسخه از مجله در دست، عکس گرفتند. فیلمسازانی مانند اینها عادت نداشتند که مردم درباره کارشان با این دقت و عمق بحث کنند. آنها عمیقاً تحت تأثیر این علاقه مندان جوان با نظرات قوی و بینش ادراکی خود در مورد هنر سینما قرار گرفتند.
📝 به ناچار با شناخته شدن بیشتر ایدهها و نوشتههای منتقدان کایه دو سینما، با واکنشهای منفی مواجه شد. تهاجمی بودن نقد توسط برخی، بیش از حد افراطی احساس شد. این باعث ایجاد احساس کینه و حتی نفرت در افرادی که هدف قرار گرفته بودند، شد. در نتیجه نوعی جنگ بین رادیکالهای جوان و گارد قدیمی سینمای فرانسه در گرفت. ادامه مطلب...
@Cinema_New_Wave
❐ موضوعات فیلمهای فرانسوا رایشنباخ، از نوازندگان کلاسیک گرفته تا ستارههای راک و محکومان را شامل میشد.
جک لنگ، وزیر فرهنگ، بعد از مرگ او گفت: ما مرد برجسته و کارگردان بزرگی را از دست دادیم که ژانر مستند را با ادبیات نجیب خود ارائه کرد.
فرانسوا رایشنباخ در پایان زندگی اش به ژنو، شهر مطالعات موسیقی خود بازگشت تا ۴ فیلم محصول "کلود ریچارد" را کارگردانی کند: هنر سیگار کشیدن زینو دیویدوف (1983)، ژنو (1988)، نستله ساخته رایشنباخ (1990) و چهره های سوئیسی برای هفتصدمین سالگرد کنفدراسیون سوئیس (1991).
فرانسوا رایشنباخ علاقه زیادی به مکزیک داشت و همچنین ملیت مکزیکی دارد، او از سال 1960 مکرراً در آنجا اقامت داشته است.
▪️او در بستر مرگ به فیلمنامه نویسش، دانیله تامپسون گفت که میخواهد در "لیموژ" دفن شود، جایی که دوران جوانی خود را در آنجا گذرانده بود. "فرانسوا رایشنباخ" در 2 فوریه 1993 در Neuilly-sur-Seine درگذشت. او در قبرستان Louyat در "لیموژ" به خاک سپرده شده است.
🎬 پارت 33 نیز با معرفی "فرانسوا رایشنباخ" به پایان رسید، در پارت 34 به معرفی "آلن رُب-گری یه" دیگر فیلمساز موج نو خواهیم پرداخت.
@Cinema_New_Wave
❐ در طول جنگ جهانی دوم، فرانسوا رایشنباخ به ژنو رفت، گرچه او در فرانسه به دنیا آمد، اما ملیت سوئیسی نیز دارد، زیرا پدربزرگ پدری او، آرنولد رایشنباخ، یک صنعتگر ثروتمند سوئیسی بود که در صنعت گلدوزی در "سنت گالن" کار میکرد. او موسیقی را در کنسرواتوار موسیقی ژنو خواند و در آنجا با کارگردان فیلم "جرارد اوری" آشنا شد. سپس ترانه هایی نوشت، به ویژه برای "ادیت پیاف" و "ماری دوباس".
"رایشنباخ" در نیویورک به عنوان مشاور موزه های آمریکا، برای خرید آثار هنری در اروپا کار خود را آغاز کرد و سپس تابلوهایش را به فروش رساند. او چندین سال را در ایالات متحده گذراند.
▪️در سال 1960، اولین فیلم بلند او، آمریکای غیرمعمول، با سبک جدید، برداشت از حقیقت و اصالت دیدگاهش، شور و هیجانی برانگیخت. این شهروند آمریکایی از زمان تولد تا مرگش در تمامی شرایط کمیک، بورلسک و غیرعادی زندگی اش، فیلمبرداری کرد.
سینمای "فرانسوا رایشنباخ" سینمای بدون مرز است. او آثار متفاوتی خلق میکند که با آزادی و جسارتش بخشی از "موج نو" هستند، اما با حقیقتش به آثار "ژان روش" نزدیک میشوند.
@Cinema_New_Wave
📚 ⏱ 💎
🔵 با انتخاب هر کلید وارد مجموعه ای از بهترین های علمی، فلسفی و هنری شوید.
🟡 این لیست تبلیغاتی نیست، برای دانش و آگاهی بیشتر شماست.
☑️ درخواست عضویت در تبادلات
🆔 @tabadolat_derakhshan
درباره فیلم
❍ جشنواره شیراز به دلیل بازکردن فضای ارتباط میان هنرمندان ایرانی و جهانی، باعث رشد جریان آوانگارد در هنر معاصر ایران شد. بازگشت به ریشههای تمدنی کهن (تخت جمشید)، در محیط فکری نوگرا، جامعه هنری ایران را با چهرهای جدید از هنر مدرن آشنا کرد. برخورد با تجربههای نوین، دَمی تازه در فضای هنری ایران بود که به باور برگزارکنندگان جشنواره، برای پیشبرد و تغییر فضای هنری کشور با اهمیت بهشمار میرفت.
▪️در طول جشنواره، هنرمندان عرصه تئاتر، آثار متفاوتی در تئاتر ایران پدیدآوردند و شخصیتهای هنری چندی، همچون پرویز صیاد، عباس نعلبندیان، عزتالله انتظامی، بهرام بیضایی و علی نصیریان به ارائه آفرینشهای خود پرداختند. این جشنواره، فضای مناسبی برای آشکار ساختن استعدادهای فیلمسازان و بازیگران نوگرای ایرانی، همچون پرویز کیمیاوی، ناصر تقوایی، فریدون رهنما، داریوش مهرجویی، و آربی اوانسیان بود. برخورد این فیلمسازان با کسانی چون یاسوجیرو ازو، اینگمار برگمان، لوئیس بونوئل، ساتیاجیت رای، و دیگران، آغازگر معرفی سینمای ایران به جامعه جهانی بود.
@Cinema_New_Wave
❐ هدف از برگزاری جشن هنر شیراز، بزرگداشت و معرفی فرهنگ غرب به شرق و شرق به غرب و میعادگاهی برای برخورد هنرهای نمایشی و سنتی و معاصر بود.
▪️ هدف دیگر، کوشش برای شناخت هنر نوین در زمینههای گوناگون بود و این که پژوهش در گوشههای هنر ایرانی انجام شود. با اینکه مایه اصلی جشن هنر شیراز موسیقی نبود، برنامههای موسیقی بخش بزرگی از برنامههای جشن بود زیرا موسیقی یک زبان جهانی است. این کوشش برای ایرانیها رد پای ژرفی بر جای گذاشت. در برنامههای جشن هنر در حافظیه، هنرمندان با ارزش در موسیقی سنتی ایران چون استاد "تهرانی" و استاد "عبادی" به دنیای موسیقی ایران و جهان شناسانده شدند. استادان بزرگی چون "موریس بژار" مردی که میتوانست آنچه را که اراده کرده با کرشمههای باله و سه تار "جلال ذوالفنون" بیان کند در طرح و اجرای زیباترین کار هنری خود از اشعار "سعدی" الهام گرفت و در "باله گلستان" از توانایی و برد موسیقی ایرانی بهره گرفت و باله ارزندهای را به وجود آورد.
@Cinema_New_Wave
❐ رایشنباخ این پیشگام موج نو به دلیل اهمیت دادن به کارش، همیشه یک دوربین، در صندلی عقب ماشینش داشت تا فوراً «در هر صورت» فیلم بگیرد، زیرا او دوست داشت «از هر چیزی که حرکت می کند فیلم بگیرد». مجله "کایه دو سینما" می نویسد: «فرانسوا رایشنباخ با دوربینی در چشم به دنیا آمد»
فرانسوا رایشنباخ، قبل از تبدیل شدن به یک فیلمساز، ترانه سرای ماهری بود که برای خوانندگانی مانند "ادیت پیاف" آهنگ می ساخت. او با تشویق پسر عمویش، تهیهکننده "پیر برانبرگر"، به کارگردانی روی آورد و به یک مستندساز پرکار و رهبر جنبش "سینما حقیقت" تبدیل شد. مستندهای او که اغلب بر جنبههای زندگی آمریکایی تمرکز میکردند و بهخاطر مشاهدات تند و حس شوخ طبعی خود قابل توجه هستند.
▪️از معروف ترین فیلم های او می توان به (آمریکا از نگاه یک فرانسوی, 1960) نام برد. او در سال 1964 جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن را برای فیلم کوتاهش «La Douceur du village» دریافت کرد. سپس، فرانسوا رایشنباخ اسکار بهترین فیلم مستند را در سال 1970 برای L'Amour de la vie - Artur Rubinstein دریافت کرد و F for Fake (1973) را با همکاری اورسن ولز کارگردانی کرد.
@Cinema_New_Wave
34 - آلن رُب-گری یه
(فرانسوی: Alain Robbe-Grillet؛ ۱۸ اوت ۱۹۲۲ – ۱۸ فوریه ۲۰۰۸) نویسنده و فیلمساز فرانسوی و از مهمترین چهرههای جنبش رمان نو در دههٔ ۱۹۶۰ بود.
آلن رب-گریه دورۀ آموزش متوسطه را ابتدا در برست و سپس در دبیرستانهای بوفون و سن لویی پاریس گذراند. از انستیتو ملی کشاورزی فرانسه مدرک مهندسی گرفت؛ و از ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸ در انستیتو ملی آمار پاریس کار کرد. سپس به عنوان کارشناس کشاورزی سه سال را در نقاط گرمسیری مختلفی مانند مراکش، مارتینیک، گوادلوپ و گویان فرانسه گذراند؛ ولی در سال ۱۹۵۱ به علت بیماری مجبور به بازگشت به فرانسه شد. او در سال ۱۹۴۹ رمان «شاهکشی» را به پایان رسانده بود که از سوی انتشارات "گالیمار" رد شد، کتابی که سرانجام سی سال بعد پس از بازنویسی توسط انتشارات "مینویی" به چاپ رسید. رب-گریه هنگام بازگشت با کشتی به فرانسه در ۱۹۵۱ نوشتن رمان "پاککنها" را آغاز کرد و در همان سال با کاترین راستاکیان Catherine (née Rstakian) Robbe-Grillet هنرمند نامدار ارمنیتبار فرانسوی ازدواج کرد و برای کتاب او، «تصویر»، پیشگفتاری با نام مستعار نوشت.
@Cinema_New_Wave
🪐🪐🪐
«تبادلات کهکشان»
◽️ارتباط با ادمین
🆔 ADMIN
◽️مجموعهای از کانالهای علمی، فلسفی،هنری، تاریخی و سیاسی
▫️با انتخاب کلیدهای زیر، به جمع ما بپیوندید .
🗂️ به زودی این پست حذف خواهد شد لطفاً
زودتر وارد شوید .🍎⚡️〰
▪️گروه روز تولد خورشید برگزار می کند؛
چهارمین جشنواره بین المللی نقاشی کودکان
بهمن 1404
موضوع نقاشی؛ سایه
آخرین مهلت ارسال نقاشی ها 30 آبان 1404
09306090196
www.instagram.com/sun.birthday
@sun_birthday
خصوصیات رمان نو
«رمان نو» به آنچه در رمان سنتی معمولاً قهرمان یا شخصیت (پرسوناژ) و روند منطقی سلسله حوادث داستان اطلاق میشود اعتقادی ندارد. بلکه به روانکاوی جنبههای غیرعادی و نقاط تاریک شخصیت انسان میپردازد. شخصیت داستان هویت خاصی ندارد، تبدیل میشود یک حرف اول اسم یا یک ضمیر شخصی مذکر و مؤنث. در رمان کلاسیک ماجرا با درک دنیایی نظم یافته مطابقت دارد، ولی در رمان نو داستان در هم میریزد. رمان نو به ویژه هرگونه اشتغال ذهنی ایدئولوژیک را دور میریزد. به نظر رب گرییه، انتقال یک اندیشه، بهکارگیری قالب سنتی را ایجاب میکند. در رمان نو نه جذابیت موضوع برای نویسنده اهمیت دارد، نه تسلسل منطقی حوادث و نه شخصیتهای داستان. موضوع فقط قالبی است برای بازنمایاندن سلسله حوادثی که ممکن است هیچ ربطی به هم نداشته باشند و شخصیتها، نظیر رهگذرانی هستند که از خیابان یا کوچهای میگذرند.
شکل رمان نو در رابطه با رمان، مانند ارتباط آبستره است با نقاشی فیگوراتیو. از بین بردن ساختار کلاسیک رمان نه تنها از دید فنی، از دید هستیشناسی، معرفتشناسی و از دید شناخت فردی، چیزی به عنوان سلسله مراتب رمان قدیم وجود ندارد.
@Cinema_New_Wave
▪️رمان نو Nouveau Roman
رمان نو یکی از جنبشهای ادبی معاصر غرب است که همگام با تحولات اجتماعی و سیاسی در اواخر دهه ۱۹۵۰ در فرانسه شکل گرفت و همزمان به انتقاد از شیوههای بیان واقعگرایانه و کلاسیک در رمان پرداخت. «رمان نو» که در میان انگلیسیزبانان بیشتر به ضد رمان شهرت دارد با انتقاد از عناصر سنتی روایت داستانی مانند شخصیت، حادثه و طرح بر آن بود تا با تأکید بر لزوم تحول دائمی در ادبیات، گونهای نو از روایت داستانی را ابداع و معرفی کند که با اوضاع اجتماعی و زندگی جدید انسان همخوانی بیشتری داشته باشد.
در رمان نو دیگر از نظم ساختاری که در رمان کلاسیک جا افتاده بود، یا سلسله مراتب و قواعدی مانند پیرنگ و ریتم، خبری نیست. آنچه در رمان کلاسیک مطرح است به صورت رفت و برگشت، هرمی با قاعده است که در نوک آن قهرمان جا دارد؛ ولی رمان نو فاقد اینهاست. رمان نو، شکل آبستره رمان قدیم است. یا به عبارت بهتر، وصف حال انسان مدرن، انسان نو، بنابراین رمان نو است. در رمان نو دیالوگ پیچیدهتر از رمانهای سنتی شده و انواع جدیدی از گفتگو پدید آمدهاست که پیچیده است و مطلب را ساده و بدیهی در اختیار خواننده نمیگذارد.
@Cinema_New_Wave
📙 🔭 🌍
🎭 ورود به دنیایی از شناخت،با هر انتخاب دری تازه به سوی فهم بهتر جهان گشوده،خواهد شد .
✨ این لیست تبلیغاتی نیست، برای دانش و آگاهی بیشتر شماست .
🔗 درخواست عضویت در تبادلات
☑️ Admin
⚫️ نظریه مؤلف
▪️برای منتقدان موج نو، «مفهوم مؤلف» زیربنای دیدگاه زیباییشناختی آنها بود. اگرچه آندره بازن و دیگران مدتی استدلال میکردند که یک فیلم باید دیدگاه شخصی کارگردان را منعکس کند. اولین بار تروفو بود که عبارت «la politique des auteurs» را در مقاله خود «Une suretance du cinéma français» ابداع کرد. او معتقد بود که بهترین کارگردانها دارای سبکی متمایز و همچنین مضامین ثابتی هستند که در فیلمهایشان جریان دارد و این دیدگاه خلاقانه فردی بود که کارگردان را به نویسنده واقعی فیلم تبدیل کرد.
📝 در آن زمان تئوری مولف رویکرد جدید و رادیکال به سینما تلقی میشد. پیش از این، فیلمنامه نویس یا تهیه کننده یا استودیوی هالیوود بود که بعنوان خالق اصلی یک تصویر دیده میشد. منتقدان "کایه دو سینما" این تئوری را در مورد کارگردانانی مانند آلفرد هیچکاک و هوارد هاکس بکار بردند که قبلاً صرفاً بعنوان صنعتگران عالی دیده می شدند، اما هرگز به عنوان هنرمند جدی گرفته نشده بودند. نویسندگان جوان با کشف ژرفای پیچیده در کار کارگردانانی مانند اینها، نه تنها در نحوه درک یک فیلم، بلکه در نحوه درک خود سینما، زمینه جدیدی را گشودند.
@Cinema_New_Wave
❌بدون دانش حقوقی همیشه یه قدم عقبی
✅✅دانستنی های حقوقی که هیچ جا بهت یاد ندادن
همین حالا عضو شو 👇
📌 /channel/+Jw6XxoCwYiUyYTk0
❐ فرانسوا رایشنباخ بیش از هر چیز دوست داشت خود را به عنوان یک نوازنده معرفی کند. او بیش از صد فیلم مستند، در فرانسه، ایالات متحده و مکزیک ساخته است.
پرتره های متنوعی از جمله: (اورسون ولز، فیلمساز، یهودی منوهین، آرتور روبینشتاین، مستیسلاو روستروپوویچ، مانیتاس د پلاتا، هنرمندان محبوبی چون جانی هالیدی، سیلویا وارتان، باربارا، میریل ماتیو، دایان دوفرن، وینس، نوازندگان فیلم، ساخته است. بازیکنان فوتبال، پله و پاسکال اولمتا، ماتادور ال کوردوبس، آرمان مجسمهساز، مانیتاس د پلاتا نوازنده گیتار، نقاش مارگریت دونویر دو سگونزاک، تاجر سیگار برگ زینو دیویدوف، رهبر ارکستر هربرت فون کارایان، و بازیگران زن ژان مورو و بریژیت باردو).
▪️فرانسوا رایشنباخ همچنین نویسنده آهنگ اسکوپیتون (جد کلیپ) بانی و کلاید (1967) است که توسط سرژ گینزبورگ و بریژیت باردو خوانده شده است.
او علاقه اش به مکزیک را در فیلم «مکزیک، مکزیک» در سال 1968 و در آخرین اثرش، «شور مکزیک» به تصویر کشید. آقای لانگ اعلام کرد که مجموعه 3500 اثر هنری عامیانه رایشنباخ در موزه هنرهای آفریقایی، اقیانوسی و آمریکایی در مارسی به نمایش گذاشته شده است.
@Cinema_New_Wave
🌟 به زودی این پست حذف خواهد شد لطفاً
زودتر وارد شوید .😯⭐️〰
❍ فرخ غفاری، منتقد و کارگردان فیلم و قائم مقام جشن هنر شیراز میگوید:
یکی از اهداف ما از آغاز آن بود که جامعه ایران را با موسیقی و نمایش مدرن مغرب زمین آشنا کنیم، بخشی از کار ما فقط در حیطه هنر معاصر جریان داشت ولی از هنرهای سنتی و آئینی نیز غافل نبودیم. کوشش میکردیم با عرضه سنتهای ایرانی به غربیان، عقده حقارت هنرمندان خودمان را نیز بشکنیم. برنامه ها و کنسرتهای ایرانی در جشن هنر همان قدر مورد توجه غربیها قرار میگرفت که موسیقی هند و ژاپن. از طرفی، جشن هنر سبب شد که هنرمندان ایرانی به مجامع فرهنگی اروپا راه پیدا کنند و غربیها را نیز با موسیقی سنتی و هنرهای نمایشی ایران آشنا کنند.
▪️او در پاسخ به خرده گیرانی که همجنس نبودن برنامه های جشن را نمی پسندیدند و مثلا حضور عبدالوهاب شهیدی را در کنار "اشتوکهاوزن" مضحک میدیدند، گفت: میخواستیم علاوه بر ایجاد تنوع، نوعی برخورد و رویاروئی میان شرق و غرب به وجود آوریم. این تنوع، به مخاطبان نیز امکان انتخاب میدهد. رویاروئی شرق و غرب مدت هاست که در تالارهای هنری اروپا جلوه دارد. مثلا رویاروئی "راوی شانکار" هندی با "یهودی منوهین" انگلیسی...
عکس: راوی شانکار
@Cinema_New_Wave
تصاویر، ریتم و سازهای کوبه ای
Image, rythmes et percussions
کارگردان: فرانسوا رایشنباخ
شرکت کنندگان: فرح پهلوی، فرانسوا رایشنباخ
یانیس زناکیس
موسیقی: سباستین باخ، ادگار وارز
نوازنده: مارتا آرگریچ، مکس روچ، ابی لینکلن
گری بارتز، رجی ورکمن
ژانر: مستند-هنر و فرهنگ
کشور: فرانسه
مدت زمان: ۱ ساعت و ۴ دقیقه
تاریخ انتشار: 1969
عکس: کلود زیدی، کریستین اوداسو
دستیار تولید: مونیک لوپو
تهیه کنندگان: رادیو و تلویزیون ملی ایران- اپرا فیلمز فرانسه
✔️خلاصه فیلم
یک فیلم مستند به کارگردانی فرانسوا رایشنباخ درباره فستیوال هنر و فرهنگ شیراز در سال ۱۹۶۹ است...
@Cinema_New_Wave
33 - 3 - تصاویر، ریتم ها و سازهای کوبه ای
Image, rythmes et percussions
یک فیلم مستند به کارگردانی فرانسوا رایشنباخ درباره فستیوال هنر و فرهنگ شیراز در سال ۱۹۶۹ است. در سال 1969، ایران و شهر باستانی شیراز (تخت جمشید) میزبان جشنواره هنری بودند که تمام تضادها و تنوع ایران باستان را آشکار می کرد. تناوب سکانس های نمایشی و تصاویر فیلمبرداری شده در این کشور، نشان دهنده غنای فرهنگی ایران است که در آن مدرنیته و سنت همزیستی دارند.
جشن هنر شیراز، مجموعهای بود از اجرای تئاتر، رقص و موسیقی و حتی تعزیه که از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ در پایان تابستان هر سال در شهر شیراز و تخت جمشید برگزار میشد. این جشنواره زیر نظر دفتر مخصوص فرح پهلوی و با مدیریت فرخ غفاری برگزار میشد. از این جشنواره هنری به عنوان جنجالیترین جریان فرهنگی و هنری در تاریخ معاصر ایران یاد میشود و در جهان بعنوان یکی از رادیکالترین جشنوارههای ترکیبی هنرها و فرهنگهای گوناگون شناخته میشود.
جشن هنر شیراز، با وجود همه انتقادهای بجا و نابجائی که بر آن وارد می آورند، "حادثه و جریانی" بزرگ و بارآور در عرصه فرهنگ و هنر معاصر ایران به شمار می رود.
@Cinema_New_Wave
⭕️دوره بازیگری مقابل دوربین تضمینی⭕️
۱۵ جلسه سه ساعته
در پایان دوره بازی در فیلم کوتاه تضمینی
و دو اجرای صحنه ای در طول دوره
درصورت اطلاعات تکمیلی به شماره زیر در واتس اپ پیام بفرستید
۰۹۳۰۵۶۴۰۱۰۳
ایدی تلگرام
@Ne_poshtibani