۱. لغات سطحبندیشده ۲. گرامر سطحبندیشده ۳. اصطلاحات و عبارات کاربردی ۴. نکاتی برای یادگیری و تمرین بهتر زبان ۵. خطاهای رایج برای جلوگیری از تکرار مجدد ۶. معرفی منابع مفید ۷. تستای آموزشی و کلی چیزای خفن دیگه😎🤩 ارتباط با هلپدسک: @ELL_Helpdesk
🔍 تفاوت بین کلمات: Fewer vs. Less
🟣 این دو کلمه برای بیان "کمتر" استفاده میشوند، اما خیلی وقتا جابهجا استفاده میشن:
1⃣Fewer /ˈfjuːər/
معنی:تعداد کمتر (برای چیزهای قابل شمارش)
✅This store has fewer customers than before.
این فروشگاه مشتریان کمتری نسبت به قبل دارد.
✅Use fewer plastic bottles to help the environment.
برای کمک به محیط زیست، بطریهای پلاستیکی کمتری استفاده کنید.
✅She spends less time on social media now.
او الآن وقت کمتری در شبکههای اجتماعی میگذراند.
✅We need less sugar in this recipe.
در این دستور غذا به شکر کمتری نیاز داریم.
❓🔺
🩵🩵🩵🩵
#Upper_Intermediate
#Listening
📣@En_lg_lab❤️
📌Give sb the benefit of the doubt
به کسی اعتماد کردن
😇Meaning:
to decide you will believe someone or something
😭Example:
I gave the man the benefit of the doubt but I still think that he is lying.
به اون مرد اعتماد کردم اما هنوز فکر میکنم داره دروغ میگه.
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts.
کل مشکل جهان اینه که افراد احمق و دیوانه همیشه به خودشون اعتماد کامل دارند و افراد عاقل پر از شک و تردید هستند.
#آموزش_لغات2️⃣ 📓📓📓📓
🔴Adventure /ədˈven.tʃər/
ماجراجویی، هیجان
They went on an adventure in the Amazon rainforest.
آنها به یک ماجراجویی در جنگل آمازون رفتند.
I bought this shirt with a 50% discount.
من این پیراهن را با ۵۰٪ تخفیف خریدم.
Please put the milk back in the refrigerator.
لطفاً شیر را دوباره در یخچال بگذارید.
This app is very useful for learning English.
این برنامه برای یادگیری انگلیسی بسیار مفید است.
The privilege of a lifetime is to become who you truly are.
امتیاز یک عمر زندگی، تبدیل شدن به کسی است که واقعاً هستی.
#آموزش_لغات📓📓📓📓
👈 تو این پست چندتا لغت مربوط به احساسات و عواطف رو با هم بررسی میکنیم:
🔴Melancholic/ˌmelənˈkɒlɪk/
غمگین، حزنآلود
The melancholic melody brought back memories of her childhood.
ملودی غمگین خاطرات دوران کودکیاش را زنده کرد.
She was ecstatic when she received the surprise gift.
او با دریافت هدیه غافلگیرکننده، سرمست شد.
His apathetic response showed he didn’t care about the issue.
پاسخ بیتفاوت او نشان داد که به موضوع اهمیت نمیدهد.
The fans gave a fervent cheer when their team scored.
هواداران وقتی تیمشان گل زد، تشویقی پرشور سر دادند.
She felt apprehensive before her job interview.
او قبل از مصاحبه شغلیاش احساس نگرانی میکرد.
He was indignant when he was falsely accused.
وقتی به ناحق متهم شد، خشمگین شد.
What we achieve inwardly will change outer reality.
آنچه در درون به دست میآوریم، واقعیت بیرونی را تغییر خواهد داد.
📌Actions speak louder than words
به عمل کار برآید، به سخندانی نیست؛ عملکردن مهمتر از حرفزدنه
😇Meaning:
What you do is more significant than what you say
😭Example:
✏️:I am sorry. I’ll try to be a better person henceforth.
✏️: Actions speak louder than words.
✏️: متاسفم. تلاش میکنم از این به بعد آدم بهتری باشم.
✏️: مهم عمل کردنه. حرف رو که همه میزنن.
🔍 تفاوت بین کلمات: Lose vs. Loose
1⃣ Lose /luːz/ (verb)
معنی: گم کردن، باختن
✅ Don't lose your keys again!
دوباره کلیدهات رو گم نکن!
✅ Our team never loses hope.
تیم ما هرگز امیدش را از دست نمیدهد.
✅ These pants are too loose.
این شلوار خیلی گشاد است.
✅ The dog broke loose from its chain.
سگ از زنجیرش رها شد.
🧩 جمعبندی:
- Lose = فعل (گم کردن/باختن)
- Loose = صفت (شل/آزاد)
🟢🟢💎➡️🟡⬅️💎🟢🟢
🩵🩵🩵🩵
#Elementary
#Listening
🔗@En_lg_lab❤️
#آموزش_لغات6️⃣📓📓📓📓
🔴 Iconoclast /aɪˈkɒnəklæst/
سنتشکن، بتشکن
The artist was an iconoclast, challenging traditional norms in every painting.
این هنرمند یک سنتشکن بود و در هر نقاشی، هنجارهای سنتی را به چالش میکشید.
The funeral was a lugubrious affair, with mournful music and weeping relatives.
مراسم تشییع جنازه یک اتفاق غمگین بود، با موسیقی سوزناک و بستگان گریان.
She has a propensity for exaggeration, often making small issues seem huge.
او تمایل ذاتی به بزرگنمایی دارد و اغلب مسائل کوچک را بزرگ جلوه میدهد.
The DNA evidence was incontrovertible proof of his guilt.
شواهد DNA دلیل انکارناپذیری از گناه او بود.
Out of suffering have emerged the strongest souls; the most massive characters are seared with scars.
از رنج، نیرومندترین روحها زاده میشوند؛ بزرگترین شخصیتها با زخمها شکل میگیرند.
📌Add insult to injury
نمک به زخم پاشیدن
😇Meaning:
to make a person who feels bad feel worse, to make a bad situation worse
😭Example:
Their basement was flooded, and then, to add insult to injury, a pipe burst in the kitchen.
زیرزمین خونهشون رو سیل زده بود، و سپس ترکیدن یه لوله توی آشپزخونه، نمک روی زخمشون شد.
🔍 تفاوت بین کلمات: Raise vs. Rise
🟣 این دو فعل در انگلیسی معانی مشابهی دارند، اما کاربردشان متفاوت است! بیایید دقیقتر بررسی کنیم:
1⃣ Raise /reɪz/
این یک فعل transitive است ( یعنی به مفعول نیاز دارد)
معنی: بلند کردن، افزایش دادن
✅ She raised her hand to ask a question.
او دستش را بلند کرد تا سوال بپرسد.
✅ The company raised salaries by 10%.
شرکت حقوقها را ۱۰٪ افزایش داد.
✅ The sun rises in the east.
خورشید از شرق طلوع میکند.
✅ Prices have risen sharply this year.
قیمتها امسال به شدت افزایش یافتهاند.
🧩 جمعبندی:
- Raise → نیاز به مفعول دارد (کسی/چیزی را بلند کردن)
- Rise → بدون مفعول ( بالا رفتن)
✅ He raised his voice in anger.
صدایش را از روی عصبانیت بلند کرد.
✅ The balloon rose slowly into the sky.
بالون به آرامی بالا رفت.
✅ They raised the flag at dawn.
پرچم را سحرگاه بالا بردند.
✅ Her popularity has risen recently.
محبوبیتش اخیرأ افزایش یافته.
❓🔺💎➡️🟡⬅️💎🔺❓
🩵🩵🩵🩵
#Upper_Intermediate
#Listening
🔗@En_lg_lab❤️
این ویدیو چون زیرنویس فارسی هم داره توضیحات خاصی نمیخواد. به نظرم قشنگ و قابل تامله💌
عنوانش Let go به معنی "رها کن" هستش. let go معمولا اینطوری به کار میره:
🔺Let go of sb/sth
دوتا جملهی مثالی ببینید:
1⃣. The little boy let go of the string and his balloon drifted high above the trees.
2⃣. As soon as Sally let go of the leash, her dog ran away.
#آموزش_لغات3️⃣📓📓📓📓
🔴Accurate/ˈæk.jə.rət/
دقیق، درست
The weather forecast was accurate today.
پیشبینی آبوهوا امروز دقیق بود.
She bought a beautiful leather bag.
او یک کیف چرمی زیبا خرید.
He tried to persuade me to join the trip.
او سعی کرد مرا متقاعد کند که به سفر بپیوندم.
I totally agree with your idea.
من کاملاً با ایدهی تو موافقم.
📌Shake a leg
عجله کردن، دست جنبوندن
😇Meaning:
used to tell somebody to start to do something or to hurry
😭Example:
Come on, shake a leg! The film starts in 20 minutes.
یالا، عجله کن! فیلم ۲۰ دقیقهی دیگه شروع میشه.
🔍 تفاوت بین کلمات: Assure vs. Ensure vs. Insure
🟣 این سه کلمه در انگلیسی اغلب با هم اشتباه گرفته میشوند!
1⃣ Assure /əˈʃʊr/
معنی: اطمینان دادن (به کسی)
✅ I assure you the product is safe.
به شما اطمینان میدهم محصول ایمن است.
✅ The doctor assured me it was minor.
دکتر به من اطمینان داد که مسئله کوچکی است.
✅ Please ensure the door is locked.
لطفاً مطمئن شوید در قفل است.
✅ This app ensures data security.
این برنامه از امنیت دادهها اطمینان حاصل میکند.
✅ Did you insure your new car?
آیا ماشین جدیدت را بیمه کردی؟
✅ The house is insured against fire.
خانه در برابر آتشسوزی بیمه شده است.
🧩 جمعبندی:
- Assure = اطمینان دادن به شخص
- Ensure = تضمین کردن نتیجه
- Insure = بیمه کردن (مالی)
📝در انگلیسی تجاری:
"Quality assurance" = تضمین کیفیت
"Insurance policy" = بیمهنامه
📌In a nutshell
به صورت مختصر، به صورت خلاصه
😇Meaning:
briefly, in a few words
😭Example:
We went to the meeting and they told us in a nutshell about the plans for our company.
رفتیم جلسه و اونها به صورت مختصر و مفید بهمون در مورد برنامهها برای شرکت گفتن.
این دوتا جمله رو ببین:
1️⃣I think that these packages are ours.
2️⃣I think that these packages are our's.
از این ویدیو چه عباراتی میتونیم یاد بگیریم که در صحبتکردنامون ازشون استفاده کنیم؟🤔
💡 Step back (for a minute)
(یک دقیقه) درنگ کردن، تامل کردن
Example:
We need to step back and look at all our options.
💡 Dive into sth
با عجله دستبهکار شدن
Example: Our mistake was to dive into the work without much preparation.
💡 Save sb time/money
در وقت/پول کسی صرفهجویی کردن؛ وقت/پول کسی را نگرفتن
Example: A professional wedding coordinator can save you time and money.
🎞️#Videos
📱@En_lg_lab❤️
#آموزش_لغات📓📓📓📓
⬅️تو این پست چندتا لغت واسه توصیف شخصیت رو با هم بررسی میکنیم:
🔴 Diligent /ˈdɪlɪdʒənt/
سختکوش، پرتلاش
She was a diligent student, studying late into the night to master the material.
او یک دانشآموز سختکوش بود و تا دیروقت برای تسلط بر مطالب مطالعه میکرد.
After years of living alone, he became self-reliant, solving problems without help.
پس از سالها زندگی مستقل، او خوداتکا شد و مشکلات را بدون کمک حل میکرد.
The tenacious climber refused to give up, even in the face of strong winds.
کوهنورد سرسخت تسلیم نشد، حتی در برابر بادهای شدید.
The negligent driver caused an accident by ignoring traffic rules.
راننده سهلانگار با نادیده گرفتن قوانین رانندگی، باعث تصادف شد.
The meticulous editor checked every comma and footnote before publishing.
ویراستار وسواس قبل از انتشار، هر ویرگول و پاورقی را بررسی کرد.
As a gregarious host, she filled the party with laughter and lively conversations.
به عنوان یک میزبان خونگرم و خوشبرخورد، مهمانی را با خنده و گفتگوهای پرجنبوجوش پر کرد.
Despite failures, the resilient entrepreneur kept launching new ideas.
علیرغم شکستها، کارآفرین تابآور به راهاندازی ایدههای جدید ادامه داد.
📌A hot potato
دردسر بزرگ، گرفتارى
😇Meaning:
Something that is difficult or dangerous to deal with
😭Example:
Terrorism is a political hot potato in Afghanistan.
توی افغانستان تروریسم یه دردسر سیاسی بزرگه.
🔹یه سری از کلماتی که املاشون (مخصوصاً برای داوطلبای IELTS) دردسرساز میشه کلماتی هستن که ترکیب "ei" یا "ie" توشون هست، مثل کلمات زیر:
achieve, believe, deceive, hygiene, ceiling, retrieve, receipt, ....
🖥یه راهکار خیلی ساده که میتونه برای همیشه شما رو از این اشتباه دور نگه داره اینه که این rhyme ساده رو حفظ کنید:
🔺"I before E except after C"
➖➖➖➖➖➖➖➖
🟣یعنی همیشه تو املا کلمات بین دو تا ترکیب "ei" یا "ie"، ترکیب "ie" رو انتخاب میکنیم(I before E):
🟢achieve🟢 believe 🟢 hygiene
➖➖➖➖➖➖➖➖
⏺مگر اینکه قبل این ترکیب حرف C رو داشته باشیم، که در این صورت "ei" مینویسم ( except after C):
🟢 receive🟢 deceive 🟢 receipt
➖➖➖➖➖➖➖➖
➕چندتا کلمه استثنا هستند که تو این قاعده نمیگنجن:
⚪️Weird ⚪️Seize ⚪️Foreign ⚪️Neither ⚪️Leisure ⚪️Forfeit ⚪️ Efficiency
➖➖➖➖➖➖➖➖
✅So keep in mind, "I before E except after C"
🅰🅰🅰🅰🅰🅰🅰
🅰🅰🅰🅰🅰
🟢Summon up
فراخواندن (احساس یا شجاعت)، جمع کردن
✅She summoned up the courage to speak in public.
او شجاعتش را جمع کرد تا در جمع صحبت کند.
✅Old memories flooded back when I visited my hometown.
با بازدید از زادگاهم، خاطرات قدیمی زنده شدند.
✅He decided to put the past behind him and move on.
او تصمیم گرفت گذشته را پشت سر بگذارد و ادامه دهد.
✅New cafes are springing up all over the city.
کافههای جدید در سراسر شهر ناگهان در حال ظهور هستند.
✅His constant complaining grates on my nerves.
غر زدنهای مداوم او اعصابم را خرد میکند.
#آموزش_لغات5️⃣📓📓📓📓
🔴Compensation/ˌkɒmpənˈseɪʃən/
جبران، غرامت
The company offered fair compensation for the overtime work.
شرکت غرامت منصفانهای برای اضافهکاری ارائه داد.
She is an influential leader in the field of education.
او یک رهبر تأثیرگذار در حوزه آموزش است.
The support from the community was overwhelming.
حمایت جامعه بسیار غالب (فراگیر) بود.
Economic stability is essential for growth.
ثبات اقتصادی برای رشد ضروری است.
❓🔺
🩵🩵🩵🩵
#Upper_Intermediate
#Listening
📣@En_lg_lab❤️