irandel_channel | Unsorted

Telegram-канал irandel_channel - ایران‌دل | IranDel

3437

💚 🤍 ❤️ همه عالم تن است و ایران‌دل این کانال دغدغه‌اش، ایران است و گرداننده آن، یک شهروند ایرانی آذربایجانی بازنشر یک یادداشت، توییت، ویدئو و یا یک صوت به معنی تأیید کل محتوا و تمام مواضع صاحب آن محتوا نیست و هدف صرفاً بازتاب دادن یک نگاه و اندیشه است

Subscribe to a channel

ایران‌دل | IranDel


🎥 آوازی در مخالف سه‌گاه از استاد سلیم مؤذن‌زاده اردبیلی


من کی دهم به ذلّت و خواری تَن، اِی وطن
عنقا مگر به دام پی دانه می‌رود؟

رحیم منزوی اردبیلی



(اجرا در سال ۱۳۶۳ خورشیدی)


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 ایران

نگاه کج نتوانند سوی ایران کرد

زِ بیم تیغِ کجش، خسروانِ مُلک‌ستان

صائب تبریزی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 «اینک وطن» ؛ سروده‌ای به نام وطن و میهن از زنده‌یاد استاد منوچهر مرتضوی تبریزی


صد مرد گر از پای فتد، کار همان است
در پهنه این معرکه، پیکار همان است

هر چند نه بغداد همان است و نه دجله
منصور همان، حرف همان، دار همان است

اسکندر و یأجوج نماندند ولیکن
بین حق و ناحقّ، در و دیوار همان است

از رودکی امروز خبر ماند و اثر نیست
اندیشه همان، شیوه گفتار همان است

شد سوری و قبطی عربی، لیک در این ملک
از فیض دری، تابش انوار همان است

از طوس وز تبریز وز شیراز و سمرقند
گفتار همان، نکته اشعار همان است

از غزنه و از گنجه و شروان و نشابور
وز بلخ، همه شیوه اشعار همان است

بر تخت جم و طاق مداین گذری کن
آیینه همان، عبرت ابصار همان است

اطلال به تبریز و به شیراز و صفاهان
هر گوشه سر افراشته معمار همان است

صد گونه پیام است ز صد هند به صد رنگ
بند و قفس و طوطی و منقار همان است

جز بیشه سرسبز وطن یاد نیارد
این فیل ـ چه سرمست و چه هشیار ـ همان است

آمویه و اروند و ارس تالب سیحون
لب تشنه اسطوره اعصار همان است

عَمان و خزر هر دو کتابی است که هر موج
از قصه صد خاطره، سرشار همان است

فرهنگ و زبان ضامن این بوم کهن بود
و امروز پس از سی سده، ناچار همان است

ایران و دو صد فتنه و صد خصم ز هر سو
هم مرکز و هم گردش پرگار همان است

هر لحظه به شکلی دگر این دیو عیان گشت
هم رستم و هم اژدر خونخوار همان است

فرسوده اگر چرم و، شکسته است اگر پتک
آهنگر بیدار دل‌افگار همان است

گفتند که شد یکسره این کار، ولی کار
تا کور شود دیده پندار، همان است

هر بار قفس بود دگر، دام دگر، مخمصه دیگر
جان‌سختی این مرغ گرفتار همان است

صد بار بخستند تن و پیکر ما را
جانداری سیمرغ فسونکار همان است

دانند زبان پایه این کاخ بلند است
این تیشه بدین ریشه، به اصرار همان است

دانند که فرهنگ و زبان رمزِ حیات است
در سرّ و علن این همه انکار هماون است

وحشی شده اهلی و غم حمزه فراموش
دوز و کلک هند جگرخوار همان است

خواهند که هر قطعه به یک گرگ سپارند
از پیکر ما، مایه ادبار همان است

این زمزمه شوم گر از جهل و گر از عمد
ناموس و شرف هدیه به اغیار همان است

ره دور و هوا تار و افق تیره و کولاک
این کوله و این پشت گرانبار همان است

سوسوی چراغی است از آن دور پدیدار
همواره قلاووز شب تار همان است

امید مبرّید از آن پرتو لرزان
در عرصه این دشت، پدیدار همان است

بی‌توشه و بی‌راحله مردانه بتازید
آهنگ وطن، مرکب رهوار همان است

هر منزل از این قافله کم شد نفری چند
خیزید ز جا، بانگ علمدار همان است

ایرانی و افغانی و تاجیک شریک‌اند
در گنج سخن، حاصل اسفار همان است

با هم چو نشینند، بگویند و بفهمند
این است وطن، وعده دیدار همان است

ره بسته، جگر خسته و شب تار و گران بار
لالایی آن دولت بیدار همان است

هر جا که علمدار هم از پای درآید
یک مرد دگر خیزد و کردار همان است

این قافله باید که ز رفتار نماند
رنج و تعب و کوشش بسیار همان است

یک مقصد و یک راه و حرامی و خطرها
بانگ سحر و کوچ دگر بار همان است

گر عاقل و دیوانه، همینیم که هستیم
ماییم و ملامتگر بیکار همان است

توران شد و صقلاب بیامد، خطری نیست
هم آمل و هم مرو و کماندار همان است

از غزنه به تبریز وز آمویه به شروان
اسطوره آن تیر زباندار همان است

جز قند دری و شکر پارسی این درد
درمان نپذیرد که سزاوار همان است

فرخنده طبیبا که چنین گفت و چنین کرد
چون درد همان، داروی بیمار همان است

شکّرشکنان قند مکرر بپسندند
یک معنی و صد لفظ به تکرار همان است


⚫️ نهم تیرماه، سالگرد درگذشتِ استاد منوچهر مرتضوی تبریزی، استاد برجسته‌ی دانشکده‌ی ادبیات دانشگاه تبریز و حافظ‌شناسِ نامدارِ ایرانی


#یادها | #مناسبتها

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 تبریزیان در روزهای پرالتهاب میهن، شاهنامه خواهند خواند

🔴 بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب و انجمن ایرانی تاریخ (شعبهٔ آذربایجان شرقی) برگزار می‌کنند:

«کلاس‌های شاهنامه‌خوانی»



آموزگار:
بهمن دمشقی خیابانی


زمان:
دوشنبه ۹ تیر ۱۴۰۴ خورشیدی، ساعت ۱۶:۳۰

جایگاه:
تبریز، خیابان ثقه‌الاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربت‌اوغلی، بنیاد ایران‌شناسی استان آذربایجان شرقی



#اطلاع_رسانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 بغضِ ما هم با تو تَرکید..

زنده‌باد ایران




@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🎙 ایران چیست؟

سخنرانیِ دکتر جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران، در همایشِ بین‌المللی تاریخ و فرهنگ جنوب ایران (فارسِ تاریخی) در سال ۱۳۹۶ خورشیدی

اندیشۀ ایرانشهری و تداومِ تاریخی ایران
بن‌بستِ کنونی شیوه‌های تاریخ‌نگاری دربارۀ ایران


🔴 سخنرانی را از پوشۀ صوتی پیوست بشنوید.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 شاهنامه‌خوانیِ بانوی تبریزی

براساسِ شاهنامه فردوسی، ویرایشِ دوم استاد جلال خالقی مطلق

زنانِ خردمند شاهنامه: گُردآفرید


شگفت آمدَش، گفت: «از ایران سپاه
چنین دختر آید بَدآوردگاه
سوارانِ جنگی به روزِ نبرد
همانا بَدابر اندر آرند سَر»


شاهنامه‌خوان:‌
فاطمه تمجیدی
(کارگاه شاهنامه‌خوانی تبریز)


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 ما برای آن‌که ایران،‌ خانهٔ خوبان شود؛
رنجِ دوران بُرده‌ایم



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 ایران؛ تو بمان جاودان


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 ایران: ایستادۀ پُرغرورِِ هزاره‌ها

ما مردمانی هستیم که بر سنگ نوشتیم تا بمانیم، نه بر شنِ زمان. آن‌چه امروز هستیم، ریشه در کاخ‌هایی دارد که با قلم و چکش ساخته شدند، نه با فریاد..

(استاد محمد ابراهیم باستانی پاریزی)


■ موسیقی: سمفونی خرمشهر، اثر استاد مجید انتظامی


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 ایران؛ تو حتی اسمتم خیلی نجیبه...



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 سِرّ برجای ماندن ایران چیست؟

[یک نقطهٔ مرموز در کلّ تاریخ ایران]

✍️ استاد محمدعلی اسلامی ندوشن

ایران، از سه‌هزار سال پیش بدین‌سو هیچ زمان نبوده است که در صحنهٔ تاریخ جهان حاضر نباشد. یک ملّت چقدر می‌تواند پست و بلند و افت و خیز و رنج و آزمون داشته باشد، و باز بماند؟
از نفَس بیفتد، ولی از پا نیفتد؟ چون به حکم جغرافیا در قلب حوادث جهان بوده، از چهار سو فشار بر او وارد می‌شده، با این‌حال، از میدان به در نمی‌رفته.

از کاخِ آپادانا تا خانهٔ گِلی حافظ در شیراز، فاصلهٔ چندانی نیست؛ زمانی مُلکِ مرئی را در زیر سیطرهٔ خود داشته، زمانی مُلکِ معنی را.

یک نقطهٔ مرموز در کلّ تاریخ ایران است و آن سرّ بر جای ماندن اوست. چگونه بوده که وقتی همهٔ درها به رویَش بسته می‌نموده است، باز دریچهٔ نامنتظری باز می‌شده که او بتواند خود را از طریق آن برهاند؟ چنین می‌نماید که هرگاه لازم می‌شده، او ادامهٔ حیات ایرانیَش را به بهای گرانی می‌خریده.

این بها، «شکیبائی در مصائب» بوده است.

بدین‌گونه، آنچه را که «مَشی ایران» می‌توان خواند، به نیروی نو شدن و «باز آفرینی بر حسب مقتضیّات» تضمین می‌گردیده.
منظورم از «باز‌آفرینی بر حسب مقتضیّات» آن است که اقتضای اوضاع و احوال جدیدی که عارض گردیده، پاس داشته شود، بی‌آنکه اصلِ «مشی» تغییر یابد.

[اصلِ مشی ایرانی ماندن]

ظواهر تغییر می‌کرد، ولی او آن را مهم نمی‌دانست، پس از چندی و پس از یک انحنای مختصر، باز همان مسیر پیشین در پیش گرفته می‌شد.

🔴 بُن‌مایه:
سخن‌ها را بشنویم، صص ۴۶-۴۵


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

⚫️ تهرانِ پرغرور، پایتختِ باشکوه ایران

در شاهنامه فردوسی، واژۀ «ایران» بسته به بافتِ شعری، دست‌کم دو معنای کلیدی دارد که هر دو به دفعات تکرار می‌شوند. در یک معنا «ایران»، به‌مثابه یک واحد جغرافیایی و سیاسی در برابر دیگر سرزمین‌ها قرار می‌گیرد. در این کاربرد، «ایران» معمولاً نماد یک هویت جمعی فرهنگی و سیاسی است که باید از آن در برابر دشمن دفاع کرد.
در دیگر معنا، «ایران» اشاره به تخت‌گاه، مرکز قدرت و حکومت دارد.

سده‌هاست تهران،‌ پایتختِ ایران است؛ تهران یعنی ایران و ایران، یعنی تهران.

با چنگ و دندان،‌ نگهبانِ تهران، پایتخت بزرگ و پرغرور ایران‌مان هستیم. دست متجاوز به ایران و تهران باید قطع گردد.



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 من ایران را دوست دارم...


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 دیارِ عاشقی‌هایم...



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 سنگ و سر فروغی

✍️ مهدی تدینی

محمدعلی فروغی، دولتمرد بزرگ ایران جدید، مرد دوران گذار بود. وقتی همه‌چیز ویران و آشوب‌زده بود، چونان معماری زبردست پلی می‌ساخت برای گذار از فروپاشی به پایداری. او در زمان ثبات هم ریاست دولت را در دست داشت، اما شهرت و نقش بی‌همتایش در سیاست ایران مهندسی و معماری دوران‌های گذار است.

البته این گذار دشواری‌های خود را داشت؛ اصلاً گذار سخت است، وگرنه در عهد ثبات هر میانمایه‌ای می‌تواند امور را بر سبیل عادت و با سکان خودکار پیش برد. از تیره‌ترین روزهای ایران شهریور ۱۳۲۰ بود. در پی زیاده‌خواهی متفقین که انتظار داشتند ایران بی‌طرفی‌اش را در جنگ جهانی کنار بگذارد و به آغوش متفقین بغلتد، کشور از شمال و جنوب آماج تاخت مدرن‌ترین ارتش‌های جهان قرار گرفت. ساعت دوباره صفر شد؛ کیان ملی و شیرازۀ کشور دستخوش چپاول بیگانه و چنگال روزگار شد. رضاشاه در یکی از واپسین اقدامات، پیش از کناره‌گیری از قدرت، فروغی را مأمور تشکیل کابینه کرد. فروغی شش سالی بود که در پی واقعۀ مسجد گوهرشاد مغضوب و خانه‌نشین بود. اگر بخواهیم یک نفر را بیابیم که معنای «مصلحت کشور» را عمیقاً درک کرده باشد و هیچ‌گاه نفع ملی را فدای مطامع شخصی نکرده باشد، محمدعلی فروغی است.

رضاشاه دو هفته بعد به نفع ولیعهد جوان کناره‌گیری کرد و گام در مسیر تبعید نهاد. فروغی باید شیرازه‌دار کشور می‌شد: در رأس کارهای مهم جلوس ولیعهد بر تخت بود. زیر پای فروغی نشسته بودند تا قاجار را برگردانند یا اعلام جمهوری کنند. اما فروغی، به عنوان یکی از مجریان اصلی گذار از قاجار به پهلوی و نویسندۀ متن سوگندنامۀ رضاشاه، کارکرد پادشاهی را از اعماقِ اسطوره تا سیاستِ روزمره می‌دانست و محال بود زیر بار جمهوری رود.

این دورۀ رئیس‌الوزرایی، آخرین فروغ فروغی در آسمان سرزمین شاهان بود؛ دوره‌ای که شش ماه بیشتر طول نکشید، اما برای معمار چیره‌دست همین نیم‌سال کافی بود تا ستون‌ها را قوام بخشد و تَرک‌ها را ترمیم کند. برای اینکه بدانید ادارۀ این دوره چقدر سخت بود، شرح مفصلی، فراتر از این مجال، لازم است: فوران و انفجاری در کشور رخ داده بود. کشور زیر اشغال بود؛ عصای پولادین رضاشاه شکسته بود و آزادی سیاسی فورانی از کنش سیاسی پدید آورده بود. هجوم برای تأسیس روزنامه به حدی بود که بررسی درخواست‌ها یک سال طول می‌کشید! سکوتِ پیشاشهریوری به همهمه‌ای سرسام‌آور بدل شده بود. روزنامه‌ها بی‌هراس شکمِ هر فرد و مسئله را می‌دریدند. وقتی از تریبون مجلس به رضاشاه هر چه می‌خواستند می‌گفتند، تکلیف بقیه روشن بود.

فروغی باید زیر این فشار خردکننده، کِشتیِ نیمه‌غرق کشور را نجات می‌داد و در هر کار هم با مجلس درگیر بود؛ واپسین روزهای مجلس دوازدهم و مجلس سیزدهمی که در عدم آزادی سیاسی در دوران رضاشاه انتخاب شده بود. اما همین نمایندگان رام و دستچین‌شده اینک به شیران شرزه بدل شده بودند و ممکن بود سر هر چیز از سنگر مجلس با فروغی بجنگند. اینک مهم‌ترین کار ساماندهی رابطه با اشغالگران بود؛ مسئله‌ای که بیشترین تأثیر را بر آیندۀ ایران داشت. او کوشید معاهده‌ای سه‌جانبه میان ایران و شوروی و بریتانیا ببندد. بی‌راه نیست اگر ادعا کنیم نجات تمامیت خاک ایران در سال‌های بعد و رهاندن کشور از آروارۀ استالین نتیجۀ درایت فروغی در عقد این پیمان بود.

فروغی در سی‌ام آذر این معاهده را تقدیم مجلس کرد. شدیدترین بحث در مجلس و فضای عمومی درگرفت. این پیمان نُه اصل داشت؛ اولینش این بود که شوروی و بریتانیا تمامیت ارضی و استقلال ایران را محترم شمردند. طبق اصل سوم در صورت تجاوز به ایران باید از ایران دفاع می‌کردند. اصل چهارم به آنها اجازه می‌داد قوای نظامی خود را در آب و خاک و آسمان ایران هر قدر لازم است نگه دارند، اما اصل پنجم حکم می‌کرد که متفقین ظرف شش ماه پس از پایان جنگ ایران را ترک کنند. پنج سال بعد، وقتی شوروی نیروی خود را از ایران بیرون نبرد و به طمع تجزیۀ ایران از طرق نیرویی دست‌نشانده افتاد، همین اصل به چماقی حقوقی برای بیرون راندن استالین و حفظ ایران بدل شد.

سرانجام مجلس در ششم بهمن با جنجال فراوان با ۸۰ رأی موافق از ۹۲ رأی این پیمان را تصویب کرد. اما یک روز قبل، وقتی فروغی برای بحث سر پیمان در مجلس بود، مردی از میان تماشاچیان به او حمله کرد، سنگی به سمتش پرتاب کرد و او را به باد کتک گرفت. فروغی را از دست ضارب رهاندند. فروغی پس از دقایقی دوباره پشت تریبون برگشت و گفت «جملۀ معترضه‌ای کلام مرا قطع کرد» (تعبیرِ سنگ و کتک به «جملۀ معترضه» مجاز غم‌انگیزی است). سپس حق داد که برای برخی شبهاتی ایجاد شود و گفت: «ولی اینها نباید باعث شود عقلا حقیقت را در نظر نگیرند و مطابق مصلحت کشور رفتار نکنند.»

این بود متانت مردی که مصلحت‌دان ایران بود. فروغی یک ماه بعد از نخست‌وزیری کناره‌گیری کرد و چند ماه بعد چشم از جهان فروبست.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 برشی از کتاب مکتبِ حافظ

✍️ منوچهر مرتضوی، حافظ‌شناس

▪️قریب چهل سال پیش از استاد بدیع‌الزمان فروزانفر پرسیدم چرا با بصیرت و تبحری کم‌نظیر که دربارهٔ مشرب و طرز سخن و نکات باریک شعرِ حافظ دارند عنانِ تحقیق و تألیف به سوى لسان‌‌الغيب معطوف نمی‌دارند تا پیادگانی امثال بنده که تهوّر و جسارتی از سر ناپختگی دارند و چیزی درباره حافظ می‌نویسند ناگزیر نباشند بدایع نظر بدیع الزمان را از خلال سخنان ایشان استنباط یا در مواردی مشخص به نقل افاضات شفاهی اکتفا نمایند. تأملی نمودند و فرمودند:

«عرصهٔ ظاهر و باطن شعر حافظ مزلّه است».

به همین پاسخ کوتاه و قليل و دلیل بسنده کردند و بنده نیز که مقصودشان را در حد فهم و اندیشه خود دریافته بودم تصديع بیشتر روا ندیدم.
اگرچه عرصهٔ غزلسرایی او مزلّه و لغزشگاه است ولی در عظمتش هرگز تردید نکنیم، که هرچه گفته و آنچه سروده طوطی‌صفت تلقین و درس استاد ازل بوده و بازتاب فغان و غوغای آن ناشناس لاهوتی از اندرون سویدای دلش. به عبارت دیگر می‌توان گفت جولان هنر ساحرانهٔ شاعری در عوالم خودآگاهی و ناخودآگاهی و زبّر آگاهی حافظ سرچشمهٔ این همهٔ تنوع و تفنن ذوقی و حکمی و عرفانی و اخلاقی و اجتماعی به شمار می‌رود.

آن روزگار که تذکره‌نویسان و ادیبان او را صرفاً غزلسرایی بزرگ یا شاعری عارف می‌دانستند سپری شده است. تنها در شاعری اجماع و اتّفاق نظر وجود دارد، ولی مسأله که ماهیّت و روح و مشرب و جهان‌بینی او در کدام عرصه از مشرب‌های هنر شاعریِ مطلق و نبوغ ذوق و بیان، عرفان و تصوّف، مشرب ملامتی یا قلندری، حکمت و دیدگاه فلسفی، مشرب ادریه یا لاادریه و بالاخره دیدگاه اجتماعی و‌ اخلاقی به صورت جامع و مانع قابل تعریف است، بنده به نظرم امکان‌پذیر نمی‌نماید.

به همین علت ناگزیر عنوان «مشرب رندی» را که لااقل خود حافظ بارها تصریح نموده رساترین و فعلاً دقیق‌ترین عنوان برای تعریف مشرب او می‌دانیم. می‌توان گفت عصارهٔ همه مباحثی که در متن کتاب و ضمائم و مقدمه‌‌های آن مشروح است تعریف تفصیلی این عنوان را به دست می‌دهد.‌



🔴 پی‌نوشت:
مَزَلَّه: لغزشگاه. در مقدمهٔ این کتاب ارجمند استاد مرتضوی پیرو آن سخن کوتاه استادشان بدیع الزمان فروزانفر تشریح می‌کنند که چرا عرصهٔ حافظ‌شناسی لغزشگاه است. رحمة الله علیهم اجمعین!
چراغِ صاعقهٔ آن سحاب روشن‌ باد
که زد به خرمنِ ما آتشِ محبتِ او

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🎥 شهر نطنز، باغ‌شهرِ زیبا و تاریخی ایران


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 شکوه ایرانشهر

سنگ‌نگارهٔ پیروزی شاپور اول ساسانی، شاهنشاه ایرانشهر بر امپراتوران روم در نقش رستم (استان فارس) واقع شده و به طول ۱۱ متر و عرض ۵ متر است.
در این نقش، شاپور اردشیر، شاهنشاه ایرانشهر با تاج و لباس شاهانه به تصویر کشیده شده و دست چپش را بر دستهٔ شمشیر و دست راستش را بر مچِ یک رومی ایستاده، قرار داده است. زیر شکم اسبِ شاپور، کتیبه‌ای به زبان یونانی وجود دارد که آسیب دیده است.
دو شخصیت رومی در صحنه دیده می‌شوند: یکی زانو زده که به والریانوس (امپراطور روم) نسبت داده می‌شود و دیگری ایستاده که هویت او مورد بحث است.
شاپور اردشیر در حال پیروزی بر دشمنانش به تصویر کشیده شده و وقار شاهانه‌اش نمایان است.


■ عکاس: صادق میری
برگرفته از صفحهٔ «ایران معماری»


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 ژئوپلیتیک و بقای ایران

✍️ اکبر مختاری، کارشناس‌ارشد روابط بین‌الملل

روزهای سختِ نبردِ ایران و اسراییل، بار دیگر ارزشِ ژئوپلیتیک ایران را یادآور ساخته است.
وقتی سخن از جغرافیای ستودنیِ ایران‌زمین و مخاطراتِ فدرالیزم و سپس تجزیۀ ایران گفتیم و نوشتیم، برای همین است.

برای آن‌که ایرانِ بزرگ، حفظ شود، برای این‌که خدشه‌ای به بقای ایران وارد نشود.

اگر ژئوپلیتیک ایران، امروز نبود شدت و سرعت آسیب‌پذیری در سطح بالاتری قرار داشت
اگر ژئوپلیتیک ارزشمند ایران نبود مردم به‌راحتی نمی‌توانستند در سراسر ایران به‌هنگام بحران پراکنده گردند!

یادمان نرود، ایران امروز پس از اشغال توسط سه قدرت بزرگ آمریکا، بریتانیا و شوروی سابق (در شهریور ماه ۱۳۲۰ خورشیدی) با تدبیر بزرگانی چون فروغی و قوام‌ها و استقامتِ ملت و سربازان وطن حفظ شد.

تلاش‌های بزرگانی چون احمد قوام و سربازان ملت و حاکمیت ایران را در بازگشتِ آذربایجان به آغوش مام میهن (در ۲۱ آذر ۱۳۲۵ خورشیدی)، هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنیم.

چنین اهدافی میسر نمی‌شد اگر تدبیر دیپلماتیک و پشتوانۀ دفاعی و ملی، توأمان وجود نداشت.

بقای ایران از همه‌چیز مهم‌تر است

تأسیسات و منابع استراتژیک ایران از برق و نفت و گاز متعلق به تمام ملت است. برای ساخت این تأسیسات خون‌دلها خورده شده است.

از رضا شاه تا امروز برای این تأسیسات از پول ملت ایران، هزینه‌های بسیار شده است.

بقای ایران و تمامیت ارضی ایران باید بالاترین اولویتِ تمام نخبگان سیاسی، فکری، فرهنگی ، علمی و ملت نجیب ایران باشد.

تاریخ به ما می‌آموزد مام میهن، حکومت‌های مختلفی را به خود دیده است اما آنچه باید به هر طریقی حفظ شود، ایران است..


🔴
بُن‌مایه:
درگاه تلگرامی «دیپلماسی»


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 ایران چو باغی‌ست خرّم بهار

✍️ جلال خالقی‌مطلق،‌ شاهنامه‌شناس

شاهنامه، چشمۀ درخت است و ریشۀ درختِ ملیّتِ ما از این چشمه، آب می‌خورد؛ آبی شیرین و گوارا.

در یک جایی خسرو پرویز برای پسرش، شیرویه پیامی می‌فرستد و به او می‌گوید:

که ایران چو باغی‌ست خرّم بهار
شکفته همیشه گلِ کامگار

گل کامگار، رز‌ بسیار‌ زیبا‌ و شادابی بود که یک تَن از خاندانِ کامگاریان که در مرو زندگی می‌کرد، به نام احمد کامگاری ‌‌آن‌ را پرورش داده بود.

پر از نرگس و نار و سیب و بهی
چو‌ پالیز‌ گردد‌ زِ مردم تهی‌
سپرغم، یکایک زِ بُن بر کنند
همان شاخِ نار و بِهی بشکنند

سپرغم، ریحان‌ است که یک نوع آن شاه‌اسپرغم بوده است.

اگر بفکنی خیره‌، دیوارِ باغ‌
چه باغ و چه‌ دشت و چه دریا، چه راغ

اگر دیوار باغ را خراب کنی، دشتی بیش نیست و ویران خواهد شد.

نگر تا تو دیوارِ او نفکنی‌
دل و پشتِ ایرانیان نشکنی
کز آن پس بود‌ غارت و تاختن‌
خروشِ سواران و کین آختن‌
زن و کودک و بومِ ایرانیان‌
به اندیشۀ بد منه در میان

چیزی را در میان نهادن، یعنی آن را تاخت زدن و وجه‌المصالحه قرار دادن. مواظب باش‌ سرنوشت‌ این‌ کشور را فدای آزمندی‌های خود نکنی.

این شاه‌بیتی است که باید آن را با آبِ زر نوشت و در اتاق کار همۀ دولتمردان و حتی در مراکز پژوهشی و علمی و در‌ همۀ خانه‌ها آویخت که هر روز در مقابل چشم ما باشد.


🔴 بُن‌مایه:
جلال خالقی مطلق، بخارا شمارۀ ۶۴، ص ۱۲۰


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 ملت و کشورِ کُهنِ ایران، پاینده باد

ما ملت ایرانیم؛ یک ملت یکپارچه، تاریخی، ریشه‌دار و بافرهنگ..


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 پیامِ شاهنامه،‌ دفاع از شرفِ ملّی است

آنچه قومی را از قوم دیگر ممتاز می‌کند، تا جایی که بتوان این مایهٔ جدایی و مابه‌الامتیاز را ملیّت خواند، همان روح ملّی است.

ایرانی امروز به هویت ملی خود می‌نازد. از خاک و شرف و عزت خود دفاع می‌کند، زننده‌کنندهٔ یاد «جنگ قادسیه» را سر جای خود می‌نشاند و از غلط‌کاریش پشیمان می‌سازد، مالکِ زمین و هوا و دریای خویش است.

این «ایرانی» محصول فرهنگ و روح ملی و ژن بزرگی است که فردوسی یکی از معماران آن بوده است.

فردوسی مداح قومی است که سه هزار سال حاکم این سرزمین بوده‌اند، شاهان و ملوک الطوایف و امرا و پهلوانان و خاقانان جزئی حقیر از این تودهٔ کثیر بوده‌اند. فتوحات و شکست‌ها را به شاهان نسبت مدهید. فتح و شکست از اجزای اصلی تاریخ یک قوم است، شکست او شکستی است که به زودی جبران می‌شود و فتح او برای حفظ کیان و هستی خویش است.

فردوسی هم فتوحات را نشان داده است و هم شکست‌ها را. فریدون و اردشیر و انوشیروان را ستوده است و از کیکاووس و همانندان او، بد گفته است.

پس چرا او را مداح شاهان می‌خوانید؟

او ستایشگر ملتی است که خود از بنیانگذاران و معمارانِ روحِ او بوده است. او اگر شاهی را می‌ستاید برای آن است که آن شاه به ایران و ایرانی خدمت کرده است و اگر شاهی را نکوهش می‌کند برای آن است که آن شاه به مملکت خود خیانت کرده است.

پس به قول امروزی‌ها، پیامی که شاهنامه امروز برای ملّت ایران دارد، پیام شاه‌دوستی و شاه‌پرستی نیست، پیام دفاع از ملیت و‌ قومیت ایرانی است، ملیتی که اساس معنوی و روحی زبان پارسی و تاریخ سه هزار ساله‌اش است.
ما به زبان فارسی می‌نازیم که یکی از غنی‌ترین ادبیات جهان را دارد.

پیام شاهنامه، پیام دفاع از حیثیت و شرف ملی است. پیام فردوسی به ملت ایران در همین روز و همین ساعت از قول رستم است به اسفندیار:
که گفتت برو دستِ رستم ببند
نبندد مرا دست چرخ بلند

ما این پیام را شنیدیم و کار بستیم و آن را به صدام فرو خواندیم و ثابت کردیم که همان فرزندان رستم هستیم.


🔴 گفتگو با زنده‌یاد دکتر عباس زریاب خویی،
به کوشش غلامحسین میرزا صالح
مجموعهٔ سپهر اندیشه، تهران: ۱۳۸۱
صص ۱۰۶-۱۰۰


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 ملّتِ ایران، نگهبانِ ایران


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 وطن‌دوستی چگونه است؟

پایداری در برابر هجوم بیگانگان (انیرانیان) / والاترین وظیفۀ اهورایی ایرانیان بر پایۀ شاهنامه

✍️ استاد محمدامین ریاحی خویی

مهیب‌ترین نمود اهریمنی، هجوم اَنیران (غیر ایرانی) به سرزمین ایران، و والاترین و مقدّس‌ترین وظیفۀ اهورایی، پایداری ایرانیان در برابر هجوم  بیگانگان و نگاهبانی آزادی و استقلال سرزمین و مردم خویش است.

شاهنامه سرگذشت این پایداری ها و تجلّی روح ملی ایران و بیان آرمان‌های جاودانی ایرانیان است. از اینجاست که در ضمیر ناخودآگاه ایرانیان جای گرفته و با گذشت هزار سال، غبار کهنگی بر آن ننشسته است.‌

گردآوری داستان های ملی و تدوین شاهنامه در عصر انوشیروان، به نیت تقویت همبستگی ملی و رفع پراکنده اندیشه‌ای درونی کشور و تقویت نیروی ملی در برابر خطرهای هجوم هپتالیان از شمال شرق و رومیان از غرب بود.

در عصر فردوسی هم ایران از یک سو دستخوش ستم و تاراج عباسیان بود و از دگرسوی اقوام بیابانگرد تازه نفسی از شمال شرق به ایران می‌تاختند و شاهنامه پیامی به مردم ایران برای برانگیختن روح پایداری در برابر این خطرها بود.
این پیام در سراسر شاهنامه، از آغاز تا انجام آن، به گوش می‌رسد. وقتی کاووس در‌ هاماوران گرفتار گردید، افراسیاب لشکر به ایران کشید و از آن سوی تازیان به ایران تاختند:‌
ز ترکان و از دشتِ نیزه‌وران‌
ز هر سو بیامد سپاهی گران‌
سپاه اندر ایران پراگنده شد
زن و مرد و کودک همه بنده شد

ایرانیان شوریده بخت روی به زابلستان نهادند و پیغام به رستم فرستادند:‌
دریغ است ایران که ویران شود
کُنام پلنگان و شیران شود
کنون چاره‌ای باید انداختن‌
دل خویش از رنج پرداختن‌

رستم که مظهر نیروی پایداری ایران در برابر انیران بود، مهاجمان را تار و مار کرد و ایرانیان را نجات داد. بعد از آن هم تا پایان عمر نگهبان ایران بود. حتی وقتی پسرش سهراب به تورانیان پیوست (اگرچه هدفش از میان بردن افراسیاب خون‌خوار و کاوس سبک‌سر بود)، به دست پدر (اگرچه ناشناخته) کشته شد.‌

در شاهنامه هجوم های سه قوم تازی، رومی و تورانی به ایران را می‌خوانیم. نخستین و بازپسین دشمنان، تازیان اند که با چیرگی هزارساله ضحاک، جنگ کاوس با شاه‌هاماوران (= حِمیَر)، حمله شعیب قتیب در عهد داراب، و حمله طایر عرب در عهد شاپور اول بیان می‌شود.‌‌دومین دشمن رومیان‌اند که کینهٔ آنها از سلم ـ پسر فریدون ـ آغاز می‌شود و دیربازترین دشمنی و بیشترین و خونین‌ترین جنگ‌های ایرانیان با تورانیان است.

‌‌
@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 ایران، زادگاه سرو است؛ و فرزندانش، همچون سرو

در روزگاری که طوفانِ حادثه‌ها بر سرزمین‌مان می‌تازد و سایهٔ سنگین دشمن بر آسمان دل‌هایمان می‌افتد، یاد سرو، این درخت دیرآشنا و همیشه‌سبز، آرامشی ژرف در جانِ ما می‌نشاند.

سرو، نه تنها درختی است بر خاک ایران، که روحی است ایستاده بر تارک تاریخ، نمادی است از آن‌چه ایرانیان در سیر قرون و اعصار بدان شناخته شده‌اند: ایستادگی، استواری و بزرگی.

در فرهنگ کهن ایران، سرو نهال مقدسی است که در باورهای مزدیسنا، نشانی از اهورایی بودن دارد. گفته‌اند که زرتشت، پیام‌آور روشنایی، سرو را در کنار آتشکده‌ها کاشت تا نشانه‌ای باشد از زندگی، از پایداری و از روشنی. و چه زیباست که درختی را به نماد جاودانگی برگزینند، درختی که هرگز خزان را باور ندارد و قامتش خم نمی‌شود، حتی زیر تازیانهٔ تندباد.

در شاهنامه، آن کتاب سترگ هویتِ ایرانی، سرو نه‌فقط تصویری طبیعی که تصویرگر خصلت‌های پهلوانی است. سرافرازی رستم، پایداری کاوه و آزادگی سیاوش، همه را می‌توان در قامت سرو دید. فردوسی آنگاه که از ایران می‌گوید، گویی از سروی سخن می‌گوید که از دلِ خاک سربرآورده تا سر بر آسمان بزند و بر بادها بشورد.

در شعر فارسی، سرو، گاه تمثال معشوقی است بلندبالا و گاه مظهر انسانی است آزاده و وارسته، که در برابر هیچ قدرتی خم به قامت نمی‌آورد. حافظ و سعدی و مولوی، همه و همه، قامت دلدار را با سرو سنجیده‌اند، تا هم عشق را معنا کنند و هم آزادگی را.

و مگر تنها در شعر و اسطوره است که سرو می‌روید؟ در فرش و گلیم، در ترمه‌دوزی و نگارگری، در نقش‌های هزاررنگ ایران‌زمین، سرو ایستاده است. گویی هر هنرمند ایرانی، در تار و پود اثر خود، امیدی کاشته است، که حتی اگر جهان در آتش بسوزد، سرو باز خواهد رویید.

ای ایرانی، ای فرزند سرزمین سروها! اگر امروز دستان دشمن در کمین‌ است و خاکت زخم خورده، به یاد آور که ریشه‌های تو در دلِ این خاک، هزاران سال است که می‌تپد. قامت تو، همچون سرو، آموخته است که نه به طمع باران، و نه از بیم تندباد، خم نشود. آن‌که سرو را در دل خود دارد، هیچ‌گاه به زانو نمی‌افتد.

پس برخیز. نگاهت را به قله‌ها بدوز. به خاطر داشته باش که ایران، زادگاه سرو است؛ و فرزندانش، همچون سرو، در روزگار سختی، سبزتر و سرافرازتر می‌رویند.

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 اینترنشنال، این بلندگوی تجزیه‌‌طلبان، بایکوت شود!

✍️ نیما عظیمی

‌اینترنشنال هدفی جز تجزیه‌ی ایران را دنبال نمی‌کند. این شبکه‌‌ی ضدِّ ایرانی از ابتدای تاسیس تا همین امروز ثابت نموده که یک جرثومه‌ی تجزیه‌طلب است؛ و با آوردنِ نامِ مقدّسِ ایران در پیشوند نامِ شبکه‌ی خود، در پیِ فریب اذهان است.
با مرور لیست مؤسسان و مجریان و نویسندگان و میهمانان (به اصطلاح کارشناس) این شبکه، و پیگیری درون‌مایه‌ی برنامه‌های این شبکه‌ی ضدِّ ایرانی، می‌توان به گزاره‌های پرشماری اشاره کرد که دشمنی این شبکه با موجودیت ایران را اثبات می‌کند.

ما در این یادداشت کوتاه، به سه اصلِ اساسی و در واقع سرشاخه‌های این گزاره‌ها اشاره می‌کنیم:

۱) دشمنی آشکار و تمام عیار با «یکپارچگی سرزمینی»، تمامیت ارضی یا تمامیت سرزمینیِ ایران
۲) دشمنی مداوم با «زبان فارسی»، از جمله تلاش‌های شبانه‌روزی و مذبوحانه‌ برای گسترش کمپین تجزیه‌طلبانه‌ی «منو فارسی» و...
این تلاش‌های ضدِّ ایرانی در حالی‌ست که زبان فارسی، نخ تسبیحِ همبستگی ملی ایرانیان و از پایه‌های اساسی هویت ایرانی است.
۳) دشمنی آشکار با همبستگی ملی ایرانیان.
(به عبارت دیگر، تلاش برای برهم زدنِ مفهوم تاریخی و تغییرناپذیرِ «ملت» در ایران)

تاریخ گواهی می‌دهد که هرجریان ایرانستیزی، تابعِ یک، دو یا هرسه‌ اصلِ مذکورِ بالاست.

این شبکه‌ی تجزیه طلب در تمام سالهای فعالیتش در همه‌ی رخدادهای سیاسی - اجتماعیِ رخ داده در ایران، با دخالت‌های خود در مسیر ملت ایران، تنها و تنها در پیِ ماهیگیری‌های تجزیه‌طلبانه‌ی خود بوده است؛ و تلاش دارد دشمنی خود با ملت ایران را در چهارچوب شاخه‌های گوناگون رسانه‌ای، مانند خبر، تحلیل، یادداشت و مقاله و... پوشش دهد؛ اما تشت رسوایی‌اش مدت‌هاست از بام افتاده است.
این شبکه‌ی کثیف، در این روزهای سخت برای ایران عزیزمان نیز تا توانسته اخبارِ یک‌‌طرفه و جانبدارانه - علیه ایران - پخش کرده است. تشویش اذهان عمومی و دامن زدن به تشویش و اضطراب‌های شرایط جنگی، قطعا در دستور کار و اولویت اصلی اینترنشنال است.
بنابراین به یکایک هموطنان نازنین‌‌مان پیشنهاد می‌دهیم و خواهش‌مندیم که مانندِ همه‌ی رخدادهای پیش آمده برای این سرزمین اهورایی، با چشمانی واقع‌بین به پیش‌آمدهایِ تلخ این روزهای سرزمینِ کهن‌مان نگریسته و برای پیشگیری از نفوذ جنگ روانیِ عوامل این شبکه‌ی ایرانستیز، از پیگیری اخبار و نفرت‌پراکنی‌های این بلندگوی تجزیه‌طلبان، کاملا خودداری شود. ملت بزرگ ایران امروز با هوش بالا و چشمانی باز، «مصالح ملّی» خود را بهتر از هر جریانی می‌شناسد.

«سرو می‌ماند، ولی طوفان به پایان می‌رسد

پاینده ایران



@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 جواد طباطبایی در بابِ سرشتِ جنگ‌ دربارۀ ایران چه نوشته بود

✍️ جواد طباطبایی (دفتر تأملی دربارۀ ایران)

تحول تاریخی هیچ قومی در شرایط آزمایشگاهی شکل نمی‌گیرد، بلکه تاریخ، میدانِ پیکارِ پیوسته است و میزان داوری در تاریخ، دستاوردهای جنگ است نه نتیجۀ نبرد.

این نکتۀ اساسی را نباید فراموش کرد که وضع بحران و جنگ،‌ همیشه نتیجۀ گزینش آزادِ یک قوم نیست، بلکه تحمیلی است. هیچ قومی نمی‌تواند به پیامدهای جایگاه جغرافیای سیاسیِ سرزمینِ خود تن در ندهد، اما می‌تواند با شناختِ درست داده‌ها و با آگاهی از منطق آن، خود را بر داده‌های «جغرافیای سیاسی» تحمیل کند. به دیگر سخن، ایران‌زمین با توجه به مکانِ خود در جغرافیای سیاسی نمی‌توانسته است در معرض یورشِ اقوام بیگانه، قرار نگیرد، اما با توجه به دائمی بودن تهدید و تجاوز می‌بایست اندیشه‌ای از «مدیریت بحران» پیدا می‌کرد که تا بتواند درد «ضعف طبیعی» خود را با آخرالدوای ارادۀ معطوف به قدرت، درمان کند.


🔴 بُن‌مایه:
درگاه تلگرامی «سرو ایرانشهر»

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel


🔴 خودآگاهی ملّی ایرانیان

✍️ آرش رئیسی‌نژاد، دکترای روابط بین‌الملل

در ٢٧ قرن گذشته، ایران پنج‌بار ویران شده و بيش از ۲۵۰ جنگ دفاعی داشته.
علی‌رغم ویرانی، ایران اما هر بار از خاکسترِ مرگ برخاسته و ‎تداومِ دیرینِ خود را نشان داده؛ چرا که ایرانیان درکی منسجم از «خودآگاهی ملّی» داشته‌اند؛ درکی که بارها در دفاع از میهن، نمایان شده.
امروز نیز ایران برمی‌خیزد!


#توییت_خوانی

@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…

ایران‌دل | IranDel

🔴 نگاهداری از ایران «به هر قیمتی»

✍️ سید جواد طباطبایی‌، فیلسوف سیاسی ایران

ایران، پیوسته همچون جزیره‌ای در میانِ دریای دشمنانی بود که به هر مناسبتی، خیزآب‌های بلند آن قُلزم‌ها بر ساحل‌های امنِ او، فرو می‌آمد.

این کشور، در زمانی که از منجنیقِ فلک، سنگِ فتنه می‌بارد، در آبگینه‌حصاری قرار دارد، و ما وظیفه‌ای جز نگاهداری از آن، «به هر قیمتی» نداریم!


🔴 بُن‌مایه:
مجلۀ سیاست‌نامه ۵۴، ص ۲۲ و ۲۵


@IranDel_Channel

💢

Читать полностью…
Subscribe to a channel