NDE – near death experience تجربه ایست که طی آن شخص به علت بیماری و حوادث مرگبار بهطورموقت علائم حیات را از دست میدهد اما دوباره احیاء شده وبه زندگی برمیگردد، بسیاری ازاین افراد ازدیدن یک دنیای متفاوت واحساسی معنوی سخن میگویند
📺📺📺
🔠 اگه خدایی وجود داشته باشه، بعد از مرگ دوست داری چی بهت بگه؟
📌 فکر میکنید «آلن دلون» ستارهی سینمای کلاسیک فرانسه که در تمام جهان مشهور و محبوب است، و از سینما به هرچه که میخواسته رسیده، هیچ حسرت و آرزویی دارد؟!
#ویدیو
@AR_NOSRATI
🌳 درختان هم احساس و آگاهی دارند
▪️ بخشی از تجربه نزدیک به مرگ «تام سایر»
✍️ ترجمه: احمد بهزادی
🍀 شما نسبت به هرکاری که برای هرکس یا هر چیزی انجام داده باشید، در مقابل خودتان مسئول هستید. همه چیز را خودتان دوباره تجربه میکنید و خودتان هستید که قضاوت میکنید و تمام نتایج گستردهی اعمالتان را ادراک میکنید. این حقیقت حتی در مورد جزئیترین و کماهمیتترین موارد زندگی شما هم صدق میکند. برای مثال، وقتی من 9 ساله بودم و داشتم در یک پارک راه میرفتم، از ظاهر یک درخت خوشم آمد و از زیباییاش لذت بردم. موقع مرور زندگی در تجربهی نزدیک به مرگم، احساسی که آن درخت در آن زمان، بخاطر عشق من تجربه کرده بود را تجربه کردم. من متوجه دو پرتوی نور عشق و ستایشی شدم که خودم به سمت آن درخت در 9 سالگی فرستاده بودم. مثل این بود که برگهای آن درخت بابت حضور من قدردانی میکردند.
🍀 آیا درخت احساس و تجربه دارد؟ بله که دارد! پس دیگر به درختها لگد نزنید! شما روی گیاهان تاثیر میگذارید. شما روی حیوانات تاثیر میگذارید. شما روی جهان و کائنات تاثیر میگذارید. شما هنگام مرور زندگیتان، در جایگاه کائنات قرار میگیرید و خودتان را بر اساس زندگیای که داشتید و تاثیری که روی کائنات گذاشتید، تجربه میکنید. وقتی با دوستتان، از روی محبت خداحافظی میکنید و دستتان را تکان میدهید، آیا روی ابرهای بالای سرتان اثر میگذارید؟ آیا بالهای یک پروانه در چین بر روی آب و هوای آمریکا تاثیر میگذارد؟ من پیشنهاد میکنم که باور داشته باشید تاثیر میگذارد. شما همهی این موارد را در هنگام مرور زندگیتان یاد میگیرید.
📜 بخشی از تجربه نزدیک به مرگ «تام سایر» (Tom Sawyer)
➖➖➖➖
🆔@near_death
📺📺📺
🔠 ذهن سریع، ذهن آرام و ذهن متوقف!
#ویدیو
⭐️@NDEchanel
قسمتی از تجربه نزدیک به مرگ نرما ادواردز (به زودی روی وبسایت منتشر خواهد شد):
«در ادامه زندگی ام روی یک صفحه به من نمایش داده شد... من متوجه شدم که چقدر از عمرم را صرف تعقیب موفقیت های مادی کرده ام، بجای اینکه اهداف واقعی زندگی خود را محقق کنم. با خود گفتم چطور می توانستم اینقدر احمق باشم. همچنین دیدم که چرا افراد مختلف را به سوی خود جذب کرده ام و چگونه افراد در زندگی من، در کمک یا به چالش کشیدن من نقش داشتند، حتی کسانی که به نظر منفی می رسیدند. دیدم یکی از این افراد که به خصوص در زندگی من بسیار چالش برانگیز و ناخوشایند بود، در حقیقت یک روح عزیز و نزدیک به من از زندگی گذشته بود که عشق زیادی به من داده بود، ولی در این زندگی با به چالش کشیدن من، به رشد من کمک می کرد. بازی کردن در این نقش برای او سخت بود، با این حال او برای کمک به من آن را قبول کرده بود.»
https://www.youtube.com/watch?v=kmajN8_SqTs
دکتر جفری لانگ: «تناسخ به طور مرتب در تجارب نزدیک به مرگ ابراز میشود»
☘️ دکتر جفری لانگ، محقق برجسته و موسس وبسایت NDERF.org که بزرگترین منبع آنلاین در زمینهی روایتهای اندیئی است در ویدئویی که لینک یوتوبش در انتهای این پست قرار گرفته، ضمن اشاره به تحقیقات دکتر ایان استیونسون و کیسهای تناسخ (کودکانی که زندگی گذشتهشان را به یاد میآوردند) و بیان اینکه آنها شواهد «بسیار قدرتمند و متقاعد کنندهای» هستند، در مورد تحقیقات خودش در مورد تجارب نزدیک به مرگ توضیح میدهد که:
«اندیشهی تناسخ به طور مرتب در تجربههای نزدیک به مرگ ابراز میشود»
قسمتی از تجربۀ نزدیک به مرگ آستین:
ناگهان به یکباره «همه چیز» و «هیچ چیز» را تجربه کردم. در حقیقت «من» مرده بودم و من چیزی را تجربه نکردم، بلکه هر تجربه ای به سادگی وجود داشت؛ همۀ آنچه بود. من زندگی را به عنوان هر موجود زنده، از تولد تا مرگ، و هر تکرار [و امکان و متغیر] آن تجربه کردم. به عبارت دیگر، هر کس که این نوشته را میخواند، من زندگی خود شما را تجربه کردم، و دوباره همان زندگی با یک موی اضافه بر سر شما و دوباره همان زندگی یک سانتیمتر به راست و دوباره یک سانتی متر به چپ… هر متغیر و هر احتمال ممکن از هر تجربه منحصر به فرد [وجود داشت و] به اندازه هر چیز دیگری واقعی بود. من همه چیز را میدانستم، و در وحدت کامل با همه چیز وجود داشتم. همۀ دانش ها، همۀ تجربهها در یک اصل واحد تلفیق شدند:
«من هستم.»
این کلمات در تمامی جهان هستی طنین افکند. من در یک لحظه شاهد تولد، مرگ، و بازتولد هر جهان در یک حلقه بینهایت بودم.
در اوج تجربه ام و در مرکز همه چیز، توانستم کل مجموعۀ تمام جهان ها را ببینم؛ جهانهایی که پتانسیل خام بودند. می توانستم کل [شبکه] فضا-زمان را از بیرون مشاهده کنم. من جهان و هر متغیر ممکن آن را به صورت یک هایپر کره (hypersphere) واحد، شکلی فراتر از درک انسانی، دیدم و «وجود» یک مفهوم بود… آخرین چیزی که تجربه کردم زندگی خودم بود. من آن را ناتمام یافتم و سعی کردم که بازگردم…
https://www.nderf.org/Experiences/1austin_w_nde.html
📝📝📝
📌 از چهار ماهِ پیش که به این شهرِ کوچیک اومدیم، من در محلِ کارم متوجه یک نکته جالب شدم. از میانِ مراجعه کنندگانِ زیادی که در سنین مختلف داشتیم و من آخرش نفهمیدم چرا مردمِ این شهر عاشقِ این هستند که صورتحساب شون رو با نوشتنِ چک پرداخت کنند، یک گروهِ خاص وجود داشت.
📌 روزایِ اول که چکها رو مینوشتن، فقط به نظرم میومد، چقدر تو این شهرِ کوچیک، آدمهایِ با دست خطِ خوب و زیبا زیاده. بیشتر که دقت کردم، دیدم تقریبا همه این آدمهایِ خوش خط زن هستند و همشون هم در رِنجِ سنیِ ۵۰ تا ۶۵ بودند. نه اینکه دیگران اصلا خوش خط نباشن، نه، ولی تو این گروه خیلی تعدادشون زیاد بود. به چند نفرشون گفتم: "تو این شهر خوش خط زیاده ها!" همشون بدونِ استثنا با تعجب میگفتن: "جدی؟ نمیدونم!" خیلی برام این مساله جالب بود.
📌 سوالمو عوض کردم، این دفعه پرسیدم: "کی باعث شد اینقدر خطتون خوب شه؟" جالب این بود همه جوابشون باز یکی بود: "خانومِ باربارا، معلمِ کلاسِ دوم! اون همیشه میگفت که خوش خط بنویسم."
📌 یه معلم تو یه شهرِ کوچیک در طولِ زمانِ کارش رویِ خوش خطیِ دانش آموزانش کار کرده بود. و من داشتم اثرِ کارشو بعدِ سالهایِ سال میدیدم. خودِ اون آدمها نمیدونستن چه موجِ زیبایی به راه انداختن.
📌 از یکیشون پرسیدم: "خانمِ باربارا آدمِ خاصی بود؟"
گفت: "نه!"
--"آدمِ معروفی بود؟"
--"نه!"
--"معلمِ معروفی بود؟"
--"نه!"
--"اون زنده ست؟"
-"نمیدونم!"
این سوالها رو از چند نفرِ دیگه هم پرسیدم و دقیقا همین جوابها رو شنیدم.
📌 این ماه سوالم رو عوض کردم. از هر زنی در اون گروهِ سنی که خطِ خوبی داشت میپرسیدم: "معلمِ کلاسِ دومت خانومِ باربارا بوده؟ " همشون با تعجب یه جواب میدادن: "آره، از کجا میدونی؟" و منم به همه یه جواب میدادم: "آخه من یه جادوگرم!" و از دیدنِ قیافههایِ حیرت زده شون لذت میبردم.
📌 خیلی دلم میخواست این خانومِ باربارا رو می دیدم، و براش این شعرِ مولوی رو که خودِ باربارا مظهرِ عینیِ اونه رو میخوندم:
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای، هزاری تو چراغ خود برافروز
📌 باید برایِ ساختنِ یک دنیایِ زیباتر تلاش کنیم. هر چقدر هم که به نظر کوچک، ولی دست از تلاش برنداریم. با هر تلاشِ کوچکی دنیا جایِ زیباتری برایِ آیندگان خواهد شد. ما به شدت بر هم تاثیر میگذاریم. تاثیری زیبا به جا بگذاریم.
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز.
✍ منبع: کانال فرنگنوشت
#شعرومتن
💫 @NDEchanel
📝📝📝
🔰 قسمت دوم
📌 بعدها من به مادر دختر توضيح دادم كه او را در همان روز مرگم در اثر تصادف و در طبقه هفتم آپارتمانشان و در حال گريه روى صندلى كنار تخت دخترش ديده ام و او ناباورانه منرا تایید می کرد.
در همان زمان صدايى بسيار بسيار پرقدرت و نيرو كه تمام كهكشانها و هر جنبنده اى در جهان مى توانست آنرا بشنود ولى همراه عشق بسيار عظيمى بود از من پرسید:
اين خانوم چه كار مىكند؟
من بسيار متعجب و گيج بودم، هم مى فهميدم كه اين صدا متعلق به خداوند است و هم اين سوال خيلى به نظرم عجيب بود، چون مشخص بود كه او در حال گريه است.
جواب دادم؛ او گريه مى كند.
سوال دوم اين بود:
براى چى اينچنين گريه مى كند؟
من حقيقتا هيچ جوابى در آن لحظه به ذهنم نمى رسيد. هر چيزى فكر كردم بگويم در آن لحظات بسيار بى معنا بودند.
سوال سوم اين بود:
آيا شماها هيچ كار ديگرى نداريد كه اينجا بنشينيد و گريه كنيد؟
من ترجيح دادم هيچ جوابى ندهم چون همه جوابها به نظرم در آن لحظه بى مفهموم بودند. بعد او به من گفت همراهم بيا مىخواهم چيزى نشانت دهم.
🔰 مصاحبه گر: شما چطور قاطعانه میگویید او خداوند بود؟ چطور اینچنین مطمئنید؟
📌 در آن بعد برداشت من چنین بود که او یک انرژی کنترل کننده و ناظر به هستی هست که همه جا وجود دارد. من احساسم بود که او خداوند است. ولی نمی توانم دقیق به شما ثابت کنم. بعد به من گفت:
تو دوباره برخواهى گشت و من دوباره به تو زمان خواهم داد. رسالتت بر روى زمين اين است كه تمام آنچه را ديدى براى همه تعريف كنى.از زمانت نهايت بهره را ببر چون زمان بسيار كوتاهى به تو مى دهم.
من با سرعت باور نكردنى در بدنم بيدار شدم درد بسيار عجيبى حس مى كردم نمى فهميدم كجا هستم همه جا تاريك بود. ناگهان صحنه تصادف يادم آمد و خروج از بدنم. در اين فكرها بودم كه فردى ملافه را از صورتم كنار زد پزشك شيفت بعد بود و زمانى كه چشمان باز منرا ديد با جيغى خودش را عقب پرت كرد. پرستارها همه دويدند و سريع دوباره به اتاق عمل منتقلم كردند.
📌 پنجاه روز در بيمارستان بسترى بودم تمام پرسنل بيمارستان براى ديدنم مى آمدند و مىگفتند هرگز پیش از این مرده اى كه زنده شود را نديده اند. سپس من را به بيمارستان به خصوصى در سن پطرزبورگ فرستادند كه هرگز افراد معمولى نمى توانند به آنجا دسترسى پيدا كنند. پزشكى كه من را تحت مداوا قرار داد به من گفت دوست من دوباره زنده شدن تو هيچ نامى غير از معجزه از نظر پزشكى ندارد چون ارگانهاى حياتى تو تقريبا تخريب شده قطعى هستند. من بايد بگويم كه تو فقط شايد بتوانى مدتى زندگى كنى. بله من تقريبا چيزى به اسم معده و روده ندارم. ولى از آن ثانيه تا كنون هر لحظه تجربه ام را با مردم در ميان مى گذارم.
🔰 مصاحبه گر: شما در حقيقت دو معجزه دريافت كرديد، يكى برگشت به زندگى و يكى ادامه ى زندگى به اين طريق.
📌 بله همينطور هست، من در آن لحظاتى كه مادر آن دختر را ديدم بسيارى از اتفاقاتى كه همزمان در آن لحظات رخ داده بودند را نيز ديدم. مثلا فردى كه به او زنگ زد و تمام مكالماتشان را، محل زندگى آن فرد و اتفاقاتى كه براى او در خانه اش افتاد. و مادر آن دختر در نهايت بهت يك به يكشان را تاييد كرد.
مادر دختر از من مى پرسيد حالا من بايد چكار كنم؟ چطور خداوند من را مخاطب قرار داده؟ این از حیطه ادراک من خارج است. به نظرم جواب بسيار واضح بود:
به زندگى و به فرصت داده شده اش در بهترين شكل ممكن ادامه دهد.
كانال معجزه شبكه آلمان
ترجمه: گلاره سادات اخوى
برگرفته از: @Nahtoderfahrung
@NDEchanel
📝📝📝
📌 آندریاس برگلزو در سال ۱۹۹۵ در اثر حادثه تصادف ماشين در روستاى كوچكى نزديك بوخوم به شدت آسیب میبیند. پزشکان مرگش را اعلام میکنند و تصمیم میگیرند که اندامهای سالمش را برای پیوند عضو آماده کنند، اما او ۵ ساعت بعد از اعلام مرگ قطعیاش، دوباره به زندگی برمیگردد. به گفته خودش بعد از مرگ به آسمان مى رود و با گرفتن وظيفهاى از طرف خداوند، دوباره به زندگى برگشت داده مى شود.
این تجربۀ شگفتانگیز را در پست بعدی بخوانید.
@NDEchanel
📺📺📺
📌 «جهانبخش کردیزاده» مشهور به «بخشو» یا «بخشی» (زادهٔ ۱۰ خرداد ۱۳۱۵، بوشهر - درگذشتهٔ ۱۹ مرداد ۱۳۵۶، شیراز) نوحهخوان و مداح استان بوشهر در جنوب ایران بود. او صاحب سبکی خاص و صدای استثنایی در عزاداری و سینهزنی سنتی بوشهر بودهاست. وی همچنین موجب معرفی این نوع و شیوهٔ عزاداری، در سطح کشور و جهان شد.
📌 نوع حنجرهٔ او به اعتقاد بسیاری از اهل فن از معدود حنجرههایی بود که در دنیای موسیقی و خوانندگی وجود داشته و دارد. آوازهٔ اجرای بینظیرش باعث شد تا علاقهمندان زیادی از استانهای خوزستان، فارس، کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی هنرمندان و موسیقیدانان فرانسوی، اروپایی و روسی برای شنیدن صدای جذاب و دلنشین او به بوشهر کشیده شوند. همچنین «لوریس چکناواریان» و «محمدرضا لطفی» به همراه فوزیه مجد» مدیر وقت سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران برای صحبت و ضبط صدای جهانبخش کردیزاده به دیدار او رفتند.
📌 وی علاوه بر اجرای زیبا و بینقص نوحهها و مرثیههای سنتی بوشهر در اجرای شروه، چاوشخوانی، مناجاتخوانی، صبحدمخوانی، بیتخوانی، جنگنامهخوانی، مصیبتخوانی و خیامخوانی نیز از تبحر خاصی برخوردار بود.
📌 «ناصر تقوایی» کارگردان مشهور ایرانی در سال ۱۳۴۹، در فیلم مستند خود به نام «اربعین»، از نوحهخوانی بخشو در مسجد دهدشتی بوشهر تصاویر منحصربهفردی را ثبت کردهاست.
📌 بسیاری از ملودیها و سبک نوحههای وی، الهام بخش تعدادی از نوحهخوانان جنوب و ترانهسرایان گشت که تا کنون نیز ادامه داشتهاست. از جمله ترانه معروفی با نام «ممد نبودی ببینی» که بعد از آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ و به یاد محمد جهانآرا، توسط غلامعلی کویتیپور خوانده شد. ملودی و سبک این ترانه کاملاً مشابه نوحه «لیلا بگفتا ای شه لب تشنه کامان» از جهانبخش کردیزاده میباشد که سالها پیش از ترانه کویتیپور، خوانده شده بود.
📌 او آخرین اجرای خود را در سال ۱۳۵۶ در حرم امام رضا انجام داد و طی آن به نوحهخوانی در رثای امام حسین پرداخت. کردیزاده سرانجام در روز ۱۹ مرداد ماه سال ۱۳۵۶ چند روز مانده به ماه رمضان، هنگام برگشت از مشهد در سن ۴۱ سالگی بر اثر سکته قلبی و مرگی مشکوک در بیمارستان نمازی شهر شیراز، درگذشت.
📌 مرگ ناگهانی کردیزاده تمام اهالی بندر بوشهر را عزادار کرد و در حالی که بازار شهر به احترام او تعطیل شده بود، مردم بوشهر یکی از باشکوهترین تشییع جنازهها را همراه با عزاداری و سینهزنی در سوگ او برپا کردند.
✅ برگرفته از اینستاگرام نوستالژیسم
#شعرومتن
@AR_NOSRATI
📚📚📚
🔰 مدرسهای که زمین نام دارد!
📌 هر روز، چالشی نو. هر روز فراگیریای جدید. ما هرگز بنا به نوعی تصادف، در این کره خاکی حضور نداریم. ملاقاتهایمان با بسیاری از افرادی که دوست یا دشمن ما هستند، تصادفی نیست. حضورمان در خانوادهای که دوست میداریم یا برعکس، از آن بیزاریم، تصادفی نیست. نکتهای که از همه چیز مهمتر است، این است که ما این واقعیت را به خوبی درک کنیم که حضورمان در روی زمین، برای تکامل روحیمان بسیار حائز اهمیت است. ما همه باید به رشد و تکامل معنوی و روحانی لازم دست پیدا کنیم تا معرفت بیشتری از عالم هستی و آفریدگار توانایی که ما را خلق کرده است به دست بیاوریم. ما باید رشد و رشد و رشد کنیم، تا روحی بسیار مهربان و نیکسیرت بشویم و بتوانیم برچسب «عالی» را بر خود بچسبانیم.
📗 کتاب نگهبانان آسمان / نوشتۀ اکو بدین
منبع: @jalalodinghotbylibrary
@NDEchanel
📺📺📺
📌 مادرش صبح که میخواسته بره سر کار بوسش نکرده، همین اتفاق ساده ببینید چقدر برای این کودک مهم است!
@NDEchanel
📔 کتاب علم و زندگی پس از مرگ
🖋 دکتر شارون رالت
✍️ ترجمه: احمد بهزادی
➖➖➖➖
🆔@near_death
تجربه نزدیک به مرگ یک زن روسی و رویت آثار انجام سقط جنین در زندگی پس از مرگ
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
💫 ضرورت هبوط انسانها به زمین
🕊 تجربه نزدیک به مرگ ایمی کال
🎙گوینده: علی ایمانی نسب
🖋ترجمه: امیر قانعی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅────
✨ معنویت، توسعه فردی (پادکست طنینآوا)
✅ /channel/taninaava
❇️https://instagram.com/ali_imaninasab
هفسینیها سلام 👋
بازم تابستون اومد و ما هم مثل سالای قبل با پویش لوازمالتحریر اومدیم پیشتون 📐✏🎨
امسال هم میخوایم برای دانشآموزان کمبضاعت و بیبضاعت سرزمینمون بستههای لوازمالتحریر آماده و ارسال کنیم.
اما امسال میخواهیم بستههای پر و پیمونتری برای دانشآموزان تدارک ببینیم.
پس حسابی روی کمکهای همیشگی شما حساب باز کردیم تا دل بچههای بیشتری رو شاد کنیم😍
💳 6221061220922647
👤 محمد حسین عالیپور
#برای_آینده_کشور
هفسین🌱| #لوازمالتحریر | #نقش_مهر
@Haf_cn
@Hafcn_Group
با توجه به تجربهی نزدیک به مرگم عرض میکنم: یقین بدونین کسانی که از کودکی آزمونهای سنگینی برمیدارن ارواح بزرگی هستن که آگاهانه این مسیر سخت رو انتخاب کردن، کودکانی که مبتلا به سرطان میشن و با زاده شدنشون روی خاک اینهمه درد رو تقبل میکنن پیش خداوند خیلی حرمت دارن، حتی ذرهای خدمت و محبت کردن بهشون باعث تعالی و ارتقاء روحی ما میشه، پس والدینی که دچار این چالشها هستن قدر بدونن و با عشق پذیرای این آزمونها باشن چرا که نشان از شهامت و شجاعت اون طفلیه که بعنوان فرزندشون بدنیا اومده ولی در واقع عزیز خداست، یه وقت هست سالها در رفاه زندگی میکنیم و اون سکون برای روح ما سنگین و طاقتفرساست ولی در سختیهاست که رشد معنوی اتفاق میفته، هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند.
🦋 لیلی جلیلیان 🦋
🦋 مرکز نیکوکاری جانان 🦋
/channel/jananleylijalilian
معرفی و دانلود کتاب صوتی تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان
درباره کتاب:
آنچه از آن به عنوان تجربهی نزدیک به مرگ (Near-death experience) یاد میکنند، پدیدهی تازهای نیست و قدمت آن احتمالاً به درازای عمر گونهی انسان است. شواهد باستانشناختی نیز مؤید آن است که در نقاشیها و سایر آثار هنری بهجامانده از دوران گذشته، میتوان اشاراتی به این دست از تجارب را تشخیص داد. با این حال بررسی این پدیده و اعتنا به آن، امری است که اخیراً باب گشته. عموماً از کتاب «زندگی پس از زندگی»، اثر دکتر ریموند مودی، به عنوان نخستین تلاش برای ارائهی فهم و توضیحی پذیرفتنی دربارهی ماهیت تجارب نزدیک به مرگ یاد میکنند. پس از نگارش این اثر در سال 1975 بود که ان دی ای یا همان تجربهی نزدیک به مرگ، مورد توجه جامعهی علمی نیز قرار گرفت.
تجربهی نزدیک به مرگ، عنوانی کلی است که به طیف گوناگونی از ادراکات اطلاق شده و برای توصیف حالتهای بسیار متنوعی که برای شمار کثیری از افراد رخ داده به کار میرود. آنچه در تمام این تجارب و حالتهای متفاوت مشترک بوده، و به ما اجازهی استفاده از یک عنوان برای نامیدن تمامشان را میدهد، این است که همهی ادراکات و تجارب مورد بحث در حالتی رخ دادهاند که فرد تجربهگر در آستانهی مرگ فیزیولوژیکی (مثلاً بر اثر ایست قلبی، سکتهی مغزی، سانحهی رانندگی و ...) بوده است. در برخی از تجربهگران هوشیاری مغز به تمامی از کار میافتد، و در برخی دیگر نه. آنچه مهم این است که فرد در وضعیت جسمانی وخیم، و چنانکه گفتیم در آستانهی مرگ قرار دارد.
این تجارب بسته به فرد تجربهگر میتواند از یکی به دیگری بسیار متفاوت باشد. به واقع تمام تجارب نزدیک به مرگ خاص و منحصربهفردند؛ با این حال میان آنها مشترکاتی نیز هست. مثلاً دیدن تونلی نورانی، ملاقات با اشخاص متوفی، احساس قرار گرفتن در معرض عشقی بیقید و شرط، تجربهی خروج از بدن و چند مورد دیگر، از جملهی ادراکات مشترک بیشوکم تمام تجربهگران است.
با این مقدمه از شما دعوت میکنیم که شنوندهی کتاب صوتی تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان از علی ایمانی نسب، علی نقی قاسمیان نژاد و عارفه صالحی باشید. ایشان در این اثر با اتکا به تجارب شخصی خویش و همچنین، با توجه به گزارشهای دیگر تجربهگران، اطلاعاتی سودمند را در باب تجربههای نزدیک به مرگ در اختیار شما گذاشتهاند.
با مطالعهی کتاب تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان ضمناً خواهید آموخت که از معرفتِ احتمالیای که از این دست تجارب حاصل میشود، میتوان در جهت تسلی داغ عزیزان، و یا مهمتر از آن، ساختن زندگیای به لحاظ معنوی پُربارتر سود جست.
کتاب صوتی تجربهی نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به مباحث معنوی مخاطبین عام، و افرادی که به تازگی عزیزی را از دست دادهاند، مخاطبین خاص این کتابند.
برای خرید نسخه صوتی کتاب اینجا کلیک کنید.
برای خرید نسخه الکترونیکی کتاب اینجا کلیک کنید.
گروه وابسته به انجمن بین المللی تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ (IANDS) در ایران
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
ایماگوایران با همکاری آیندزایران تقدیم می کند:
سلسله نشست های عمومی انسان شناسی
با حضور اساتید برجسته در حوزه های مختلف
محوریت نشست ها:
انسان کیست و به دنبال چیست ؟
سخنرانان و تاریخ و ساعت سخنرانی ها:
◀️ دکتر کاوه قادری
استادیار روان شناسی بالینی دانشگاه شهید بهشتی
با موضوع «آنک انسان! سوژگی و انسان بودگی از منظر روان کاوی!»
شنبه 13 مرداد ساعت 21 الی 22:30
◀️ دکتر مجتبی اعتمادی نیا
محقق و پژوهشگر فلسفه و عرفان
با موضوع «طُفیلِ هستی عشق؛ جستاری در انسانشناسی حافظانه»
پنجشنبه 18 مرداد ساعت 20 الی 21:30
◀️دکتر علی زکی ئی
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
با موضوع «انسان ارزشمدار»
سه شنبه 23 مرداد ساعت 20 الی 21:30
◀️ دکتر آروین آذرگین
دانش آموخته فلسفه و روانشناسی
با موضوع «هویت انسان، معنای زندگی و بنیادهای فلسفی آن»
دوشنبه 29 مرداد ساعت 21 الی 22:30
شرکت در نشست ها رایگان و برای عموم آزاد می باشد.
برای ثبت نام به شماره یا آی دی زیر در تلگرام پیام ارسال فرمایید:
09364080850
@ImagoOnline
📺📺📺
🔠 دنیا به تاریکی هم نیاز داره!
📌 این حرفهای «باب راس» رو باید با گوشجان شنید؛ ساده و عمیق و پرمعنا!
📌 این صحبتهای باب راس مربوط به زمانی است که همسرش را تازه از دست داده بود و داشت با غم از دست دادن او مبارزه میکرد. اگرچه مدت کوتاهی بعد از درگذشت همسرش، خودش نیز از دنیا رفت.
#ویدیو #شعرومتن
@NDEchanel
📝📝📝
📌 از طریق قلبم، که آن نیز با نور ضعیفی می درخشید، می توانستم به صورت تله پاتی [افکار آنها را] بشنوم. قلبم موجی از انرژی را به قلب فرشتگان فرستاد. آنها احساس کردند که من سوالی دارم. حس کردم که اشکالی ندارد سوالم را از آنها بپرسم. پرسیدم آیا آنچه تجربه می کنم واقعی است؟ فرشتگان پاسخ دادند که اقلیم آنها واقعی است. سپس پرسیدم آیا بودن من در آنجا و در کنار آنها به این معنی است که مرده ام؟ آنها پاسخ دادند که بدن من مرده است تا قلب بالاتر یا روح من بتواند آنها را ملاقات کند.
📌 برای اولین بار از وقتی که وارد [این اقلیم] شده بودم، همانند ترسی که روی اقلیم زمینی می شناختم، از درون قلب بالاترم احساس ترس کردم. آنها به ترس من پاسخ داده و بلافاصله آن را از درون قلبم محو کردند. احساس کردم که [دوباره] در انرژی آنها در برگرفته شدم. احساس کردم عده بی شماری از وجودهای انرژی با حضور بسیار لطیفشان به وجود من راحتی و آسایش می فرستادند. در آنجا هیچ درد فیزیکی حس نمی کردم.
📌 در اقلیم فرشتگان، برخلاف اقلیم بشری، زمان و مکانی وجود نداشت. هیچ درکی از گذر زمان نداشتم. عشق، آرامش، فیض، و قبول نامشروطی که دریافت می کردم بیشتر از چیزی بود که کلمات هرگز بتوانند آن را بیان کنند. گویی هر جزیی از انرژی من در حال ترمیم و نو شدن بود. [با ترمیم انرژیام،] فهم من در حال بسط یافتن به سطوح بالاتر بود. در حالی که شروع به قبول کردن مرگ بدن زمینی ام کردم، امواجی از گرما و آسایش من را دربر گرفت. [در آنجا] هیچ کار و وظیفه ای برای انجام دادن نبود. در حالی که موسیقی و نور در اطراف من می چرخید و امواج آن درون من در رقص بود، در استراحت و آرامش قرار داشتم.
منبع: www.neardeath.org
💫 @NDEchanel
📝📝📝
📌 دکتر «جیم بی تاکر» از گروه روانپزشکی دانشگاه ویرجینیا، در کتاب خود به نام «بازگشت به زندگی»، ۲۵۰۰ مورد از کودکانی را که زندگی قبلی خود را به یاد آوردهاند را مورد مطالعه قرارداده است.
📌 یکی از سوژههایی که توسط دکتر جیم تاکر مورد مطالعه قرار گرفت، پسر کوچکی به نام «لی» بود که اصرار داشت که در زندگی قبلیاش، نام میانی او «کُو» بوده و تاریخ تولدش ۲۶ ژوئن است. او میگفت که قبلا در هالیوود زندگی میکرده و فیلمنامهنویس بوده. او همچنین مدعی شد که دختری به نام جنیفر داشته است. وقتی خواهر لی از او پرسید که در چه سنّی فوت کرده، او پاسخ داد در ۴۸ سالگی!
📌 خانواده لی فهرستی از فیلمها را تهیه کرده و از او درباره آنها پرسیدند. زمانیکه از فیلم بربادرفته یاد شد، او واکنش مثبتی نشان داد. مشخصاتی که لی از زندگی قبلیاش گفته بود با زندگی نویسنده فیلمنامه بربادرفته مطابقت داشت:
✅ «سیدنی کُو هُوارد» فیلمنامه نویس بود.
✅ فیلمنامۀ «بربادرفته» را نوشته بود.
✅ او دختری به نام «جنیفر» داشت.
✅ در سن ۴۸ سالگی درگذشته بود.
💫 @NDEchanel
📝📝📝
تجربۀ نزديك به مرگ «آندرياس برگلزو» / Andreas Berglesow
🔰 قسمت اول
او در سال ۱۹۹۵ در اثر حادثه تصادف ماشين در روستاى كوچكى نزديك بوخوم مى ميرد و به گفته خودش به آسمان مى رود و با گرفتن وظيفه اى از طرف خداوند دوباره به زندگى برگشت داده مى شود.
📌 من تا رسيدنم به كلينيك كوچك محليمان هشيار بودم گرچه در شوك كامل بودم. پزشكان و پرستارها همه اطرافم جمع بودند و به یکدیگر مى گفتند اين نبض ندارد. بيشتر ارگانهايم از بين رفته بودند و چند ارگان باقى مانده را مىخواستند براى اهدا اعضا آماده كنند. ملافه اى روى بدنم كشيدند و به اتاق بخصوصى منتقلم كردند.
🔰 مصاحبه گر: شما دچار مرگ كلينيكى شديد؟
📌 مرگ كلينيكى بعد از پنج تا شش دقيقه اول را مى گويند كه فرد به زندگى بر اثر احيا بر نگردد. من مرگ معمولى داشتم در حدود پنج ساعت. من در اون اتاق لحظه اى كه قلبم ايستاد را ديدم و متوجه شدم كه دارم از بدنم خارج مى شوم و مسيرى رو به بالا را جلويم دارم( مثل پرواز به آسمان) از سقف اتاق و كلينيك خارج شدم.
📌 من از تمام ابعاد هشيارى داشتم راست چپ بالا پايين. واقعا دركش براى كسى كه چنين چيزى را تجربه نكرده باورناپذير است بسيار هشيارتر از قبل بودم . تمام مدت فكر مى كردم چطور تا كنون چنين بدن تنگى را روى زمين تحمل مىكردم. در همان لحظه من جمعيتى را ديدم كه به سمت من مى آمدند در حاليكه يك صداى موسيقى بخصوصى را هم مى شنيدم، نمى دانم آنها سرود مى خواندند و يا در فضا طنين داشت. همه با نور خاصى مى درخشيدند. بين آنها من دختر بچه اى را ديدم كه مى شناختمش حدود سه ماه پيش در اثر سرطان خون در منطقه ما فوت شده بود. او به طرف من آمد دستم را گرفت( در همان زمان موسيقى متوقف شد) به من گفت:
آندرياس تو هم اينجايى؟ شكوه اينجا را لمس مىكنى؟
دوباره موسيقى شروع شد من هر زمان كه به آن لحظات فكر مى كنم، گويا روحم دوباره مى خواهد از بدنم خارج شود بسيار بسيار مسحور كننده بود گويا تمام آسمان همنوايى داشت.
📌 بعد ناگهان همراه آن دختربچه به سمت خانه شان برده شدم و به من تمام وقايع مرگش را از نزديك و در سكوت نشان داد. من همزمان در احساس مادر و خانواده اش قرار گرفتم و زجر عظيمى كه آنها از فراغت او لمس مى كردند را با تمام وجودم لمس كردم. حتى خاطرم هست كه مخصوصا چطور توجه من را به هر قطره اشكى كه مادرش ريخته بود جلب كرد.
كانال معجزه شبكه آلمان
ترجمه: گلاره سادات اخوى
برگرفته از: @Nahtoderfahrung
@NDEchanel
دکتر آخیم سینگ گرب (پزشک و محقق در زمینه داروهای سرطان) بیداری معنوی خودش را در اثر بیماری سرطان شخصی اش بدست آورد. همچنین کتاب غلبه بر سرطان را با کمک از مفاهیم مولانا و تجارب شخصی و علمی اش نوشته است. او از آثار مولانا بسیار بهره مند شده است و بعد از شفای بیماری اش در صدد کمک کردن و همراهی این بیماران برآمده است و زندگی اش را کاملا در این مسیر قرار داده است. او انسان والایی ست که مبتلایان بسیاری را در این راه، همراهی می کند. چنین افراد بلند مرتبه ای در جامعه ی انسانی مان، زندگی می کنند که جهان را بسیار زیبا و درخشان تر می سازند.
https://instagram.com/gelareh_sadatakhavi?igshid=1eg1om4rjrgjz
📝📝📝
📌 من نمیتوانم سوگواری برای امام حسین را درک کنم؛ مگر آنکه بتواند قهرمانانی را تربیت کند که در برابر حاکم ستمگر سخنِ حق را بگویند و در برابر او بایستند.
امام موسی صدر
@NDEchanel
📝📝📝
📌 آنها از من خواستند که عشقی که به من میفرستند را حس کرده و استنشاق کنم. جسارت زیادی نیاز داشت که به آنها بنگرم. از زیبایی آنها در بهت و ستایش بودم. اعضای این گروه نور و عشق بیشتری را از قلب خود به من فرستادند. در همین حال فقط از من یک سوال کردند:
آیا در طول زندگیت بر روی زمین خوشحالی خلق کردهای؟
من دوباره سرم را پایین انداختم و با صدایی رسا گفتم «نه!». این احساسی نبود که من حس کرده باشم و به همین خاطر هیچ وقت برایم مهم نبود. مفهوم سرور را میدانستم، ولی هیچوقت آن را شخصا تجربه نکرده بودم…سوال آنها در یک آن ذهن من را به هم ریخته و آشفته کرده بود. این سوال بسیار ساده و در عین حال بسیار عمیق بود!
💫 @NDEchanel
افسانه سازی، از آسیب های تجارب نزدیک به مرگ
🌖 گزارش های دلپذیر و خوشایندی که توسط افراد تجربه کننده نزدیک به مرگ منتشر می شود این ذهنیت را در مخاطبین تقویت می کند که هر تجربه نزدیک به مرگ درخشان بوده و هر داستانی از تجربه نزدیک به مرگ یک پایان خوش دارد.
🌖 شرح این عناصر زیبا و آسمانی و بهشت گونه (برای جذب مخاطب بیشتر) سر تیتر مقاله ها، موضوع کتاب ها و برنامه های تلویزیونی می شود و مخاطبین برای شنیدن گزارش های لذت بخش دست از پا نمی شناسند و میخکوب صفحه تلویزیون می شوند.
🌖 به گفته ننسی بوش و برون گریسون، از محققین مشهور تجارب نزدیک به مرگ، با این که تمایل به شنیدن خبرهای خوب کاملاً قابل درک است، اما این امر سبب انحراف اذهان از کلیت تصویر این تجارب می گردد.
🌖 گویی انتظارات مردم درباره تجارب نزدیک به مرگ بالا رفته است. آن ها هر لحظه منتظر شنیدن تجارب لذت بخش و ماورایی و پیامدهای عمیقی هستند که افراد تجربه کننده با آن ها روبرو می شوند. بنابراین دیگر رغبت و تمایلی برای شنیدن تجارب نزدیک به مرگ دردناک و ناخوشایند وجود نخواهد داشت. این تجارب یا انکار می شوند یا دست کم گرفته می شوند. می توانید حدس بزنید این انکار و نادیده گرفته شدن چه پیامدهای روانشناختی و اجتماعی برای افرادی دارد که چنین تجربه ای را پشت سر گذاشته اند.
🌖 متاسفانه چیزی که در برنامه های گفتگومحور تلویزیونی و رادیویی بسیار اندک به آن پرداخته می شود این است که آیا مدیریت تحولات عمیق ایجاد شده برای تجربه کنندگان سخت نیست؟ آیا افراد تجربه کننده به راحتی و آسانی می توانند با تجربه خود کنار بیایند یا با دیگران ارتباط برقرار کنند؟ علت اینکه تعداد کمی از تجربه کنندگان، حتی با داشتن تجربه ای بسیار لذت بخش، مواردی نظیر افسردگی، پریشانی و انزوای اجتماعی را گزارش می کنند چیست؟
🌖 اگر کسی درباره تجربه نزدیک به مرگ این گمان را داشته باشد که تجربه نزدیک به مرگ معادل مرگ واقعی است و همه مرگ ها، مسرت بخش و همه پیامدها خوشایند هستند، ممکن است تجارب آزاردهنده و ناخوشایند را اصلا تجربه نزدیک به مرگ قلمداد نکند و این مانع بزرگی برای پژوهش های بیشتر روی این تجارب است.
#علی_قاسمیان
محقق تجارب نزدیک به مرگ و روانشناس
Join → @IranNDE
متن ویراستۀ گفتوگوی زندۀ اینستاگرامی با موضوع «مرگ از منظر مولانا»
تنظیم و ویرایش: مریم حمیدی
به اهتمام دپارتمان تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ ایران، گفتوگوی زنده اینستاگرامی، پنجشنبه هشتم خرداد ماه 1399 با موضوع «مرگ از منظر مولانا» برگزار شد. در این گفتوگو دکتر مجتبی اعتمادینیا (محقق و پژوهشگر فلسفه و عرفان) به سؤالات دکتر علی قاسمیان (روانشناس و محقق تجارب نزدیک به مرگ) در باب مرگ از منظر مولانا پاسخ داد. متن ویراسته این گفتوگو در لینک زیر قابل ملاحظه است.
«مرگ از منظر مولانا»
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
انتشار رایگان فصل چهارم و بخشی از فصل پنجم کتاب
تجربه نزدیک به مرگ و تسلی داغدیدگان
هدیه ای به همراهان گرامی
برای خرید کتاب کامل از لینک های زیر استفاده نمایید.
نسخه الکترونیکی
نسخه صوتی
DNDSI.ir
Join → @IranNDE
📝📝📝
گفت: نماز کردند؟
گفت: آری
گفت: آه!
گفت: نماز همۀ عمرم به تو دهم، آن «آه» را به من ده!
مقالات شمس
#شعرومتن
@AR_NOSRATI