شناخت مفاهیم سیاست به بیان ساده با هدف تحلیل واقع بینانه رویدادهای سیاسی این کانال هوادار هیچ جناح،حزب و گروهی نیست انتشار مطالب به معنای تایید آنها نیست ارتباط با ادمین @politicoadmin
❇️✴️ آقای پزشکیان! بهجای نان و آب، با دوفوریت از حبس و دهانبستن شروع کردید؟
✍️ اکبر اعلمی
چه کسی باور میکرد نخستین لایحهی دوفوریتی دولت پزشکیان، نه برای نان مردم باشد، نه برای مهار بحران آب، بلکه برای مهار زبان مردم؟!
دولتی که هنوز جوهر وعدههای شفافیت و گفتوگو از لبهایش خشک نشده، با امضای شخص رئیسجمهور و وزیر دادگستریاش، لایحهای به مجلس برده که از حیث شدت مجازات، دامنهی اثر، و ابهام در تعاریف، چیزی از «طرح صیانت» کم ندارد؛ حتی بدتر از آن است.
آنهم در شرایطی که انتظار میرود سیاست تقنینی جمهوری اسلامی معطوف به تقلیل جرمانگاری و حبسزدایی باشد، نه افزودن مجازات و تهدید رسانهها و کاربران.
⬇️در این لایحه آمده:
«هرگاه کاربر یا درگاه نشر، اقدام به انتشار محتوای خلاف واقع کند، به حبس، جزای نقدی و محرومیت از فعالیت محکوم میشود؛ و اگر خلاف واقع بودن محتوا از سوی مراجع رسمی قطعی اعلام شود، مجازات یک درجه تشدید خواهد شد.»
اما چه کسی تعیین میکند کدام محتوا «خلاف واقع» است؟
رسانههای حکومتی که خود بارها دروغ منتشر کردهاند؟ یا نهادهایی که نقد را با جرم یکی میدانند و منتقد را با تهدید پاسخ میدهند؟
❓ آیا کشور با خلأ قانونی در این زمینه مواجه بوده که دولت را به چنین اقدامی، آنهم با قید دوفوریت، واداشته است؟ هرگز!
از قانون مجازات اسلامی تا قانون جرایم رایانهای، همهی ابزارهای قانونی برای برخورد با نشر اکاذیب، افترا، توهین و تشویش اذهان عمومی وجود دارد.
آنچه این لایحه میخواهد اضافه کند، نه قانون، بلکه لگام بر دهان مردم است.
⬇️و اینجاست که باید گفت:
یا آقای پزشکیان با علم کامل این لایحه را امضا کرده و باید مسئولیت آن را بپذیرد،
یا اینکه حلقهای از مشاوران امنیتگرا، با سوءاستفاده از اعتماد یا بیاطلاعی رئیسجمهور، دولت را به سکویی برای تحقق منویات خود بدل کردهاند.
و در هر دو صورت، وضعیت نگرانکننده است.
ما پیش از این هم تجربه کردهایم؛
وقتی به نام قانون، دهان منتقدان را دوختند، به نام نظم، اعتراضات را سرکوب کردند، و به نام امنیت، مردم را به حاشیه راندند.
امروز اگر فریاد نزنیم، فردا نه گوشی برای شنیدن باقی میماند، نه زبانی برای گفتن.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ چرا دولت ترامپ به دنبال کنترل منابع معدنی حیاتی دنیاست؟
🔹دولت ترامپ در تلاش برای تسلط بر بازار جهانی مواد معدنی حیاتی، تنها طی چند ماه گذشته گامهایی جنجالی برداشته است؛ از ازسرگیری مذاکرات خرید گرینلند – که دومین ذخایر بزرگ عناصر خاکی کمیاب جهان را در اختیار دارد – و اعزام معاون رئیسجمهور جی.دی. ونس به این جزیره، تا پیگیری توافقهای "منابع در برابر امنیت" با اوکراین و کنگو.
🔹ماه گذشته نیز ترامپ فرمان اجرایی جدیدی صادر کرد که تسریع پروژههای استخراج را ممکن میسازد و حتی از قانون تولید دفاعی برای تأمین مالی استخراج بهره میگیرد؛ فرمانی که شامل ۵۰ ماده معدنی حیاتی از جمله لیتیوم، نیکل و کبالت است و شورای جدیدی تحت عنوان «شورای تسلط بر انرژی ملی» برای پیشبرد آن تشکیل شده است.
🔹 این اقدامات در حالی انجام میشود که چین حدود ۷۰٪ از پالایش نیکل، ۵۹٪ از لیتیوم و ۷۳٪ از کبالت جهان را در اختیار دارد، در حالی که سهم آمریکا از تولید جهانی لیتیوم از ۳۳٪ در سال ۱۹۹۵ به تنها ۱٪ در سال ۲۰۲۱ کاهش یافته است.
🔹با وجود فشار سیاسی ترامپ، منتقدان هشدار میدهند که این سیاستها میتوانند به افزایش تنشهای تجاری، فرار سرمایهگذاران، و تناقض در سیاستگذاری بین حذف یارانههای انرژی سبز و تشویق به استخراج بیشتر منجر شود؛ همچنین، تحلیلگران تردید دارند که آمریکا با وجود کمبود تخصص فنی و ضعف در زنجیره تأمین جهانی بتواند به این زودی جایگاه چین را به چالش بکشد./آمریکانا
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
♦️ نشانهگیری مکانیسم ماشه کجاست؟ بعد از فعال شدن مکانیسم ماشه چه اتفاقاتی برای ایران رخ میدهد؟
🔹کیفیت زندگی مردم، مهمترین نشانهگیری مکانیسم ماشه است. با فعال شدن این مکانیسم، به وضوح شاهد افول کیفیت زیست جامعه خواهیم بود.
🔹نفت و حمل ونقل دریایی، سیستم مالی بین المللی و خرید و فروش تسهیلات با مشکلات جدی مواجه خواهد شد و شاهد تحریمات سازمان ملل خواهیم بود.
🔹به زبان ساده، ایران به جزیرهای دور افتاده، تبعید خواهد شد که هیچ کشوری علاقهمند به ارتباط با آن نخواهد بود.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔼✴️کشوری را می شناسم
که نیمی از آب شرب انتقالی در زیرساخت فرسوده اش گم می شود و به هدر می رود.
🔹صدها هزار انشعاب غیرمجاز برای مصرف کنندگان بی نام و نشان تامین آب می کند.
🔹از صدها هزار چاه آب غیر مجاز هر روز آب می کشد.
🔹تلنباری از هندوانه و خربزه در اقصی نقاط کشور و حتی خارج از کشور به نمایش می گذارد.
🔹و مردم را به کاهش زمان استحمام به ۸ دقیقه تشویق و در مرحله بعد تهدید می کند.
✍حامد پاکطینت
🔺پ.ن: تازه آب را یه عراق هم ارسال میکند. حقابهاش را از طالبان نمیتواند بگیرد. سد گتوند را هم به عنوان بزرگترین آبشورکن جهان و ننگ مهندسی و مدیریت کشور، برای هدر دادن میلیونها مترمکعب آب، میسازد.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔵🔴 اهمیت #زنگزور از زبان یک راننده ترانزیت
او با زبانی ساده اهمیت این کریدور را بیان میکند
#آگاهی_بخش
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ بحران آب ایران، چگونه ایجاد شد، و چگونه قابل مدیریت است؟
✍️ هادی صمدی
سالهاست که بحران آب در ایران از هشداری زیستمحیطی به واقعیتی ملموس در زندگی روزمره تبدیل شده است.
در حالیکه در منطقهای خشک و نیمهخشک زندگی میکنیم، کشاورزی ما، که بزرگترین مصرفکنندهی آب کشور است، پرمصرفتر از استانداردهای جهانی است.
🔰این تناقض چگونه شکل گرفت؟
پاسخ در غلبهی یک ایدهی شهودی قدرتمند بر رویکرد علمی و شواهدمحور نهفته است..
🔰این ایده شهودی که هم در سطح حاکمیت و هم در میان عموم مردم ریشه دارد، این است :
«ما باید در تأمین منابع غذایی خودکفا باشیم و به دیگران وابسته نشویم.» این گزاره در نگاه اول، منطقی و میهنپرستانه به نظر میرسد...
اما همین شهود قدرتمند، به مثابهی یک سد ذهنی، مانع از دیده شدن آمارهایی شد که دههها فریاد میزدند منابع آبی تجدیدناپذیر کشور در حال نابودی است و ارزش واقعی آب در این سرزمین، بسیار بیشتر از گندم و جویی است که با آن تولید میشود.
صادرات مجازی آب، مثلاً صادرات هندوانه، که مشکل را بدتر کرد نیز با این شهود تأیید میشد که صادرات هرچه بیشتر، بهتر.
⬇️چرا یک شهود نادرست اینچنین پایدار و محبوب است؟
قدرت این ایده صرفاً ناشی از یک خطای محاسباتی نیست، بلکه از ارزشهای اخلاقی عمیق و ریشههای تکاملی ما سرچشمه میگیرد....
نظریه بنیانهای اخلاقی که توسط روانشناس اجتماعی، جاناتان هایت، مطرح شده است، این پدیده را به خوبی توضیح میدهد.
طبق این نظریه، قضاوتهای اخلاقی ما تنها بر اساس منطق و استدلال شکل نمیگیرند، بلکه تحت تأثیر چند بنیان اخلاقی تکاملیافته و شهودیاند. ایدهی «خودکفایی» حداقل با دو مورد از این بنیانها به شدت گره خورده است:
🔸بنیان وفاداری :
انسانها به صورت تکاملی برای بقا در گروههای کوچک، تمایل به حمایت از «خودیها» و بیاعتمادی به «بیگانگان» دارند...
🔸🔸ایدهی خودکفایی بر همین مبنا استوار است...
وابستگی غذایی به کشورهای دیگر، به مثابهی یک تهدید برای امنیت و استقلال ملت تلقی میشود و حس وفاداری به درونگروه را خدشهدار میکند...
این حس آنقدر قوی است که هر دادهی آماری در مخالفت با آن، به عنوان تلاشی برای تضعیف گروه نادیده گرفته میشود.
🔸بنیان قداست :
این بنیان، که ریشه در پرهیز از آلودگیها و بیماریها دارد، به مفاهیم انتزاعی نیز تسری یافته است.
«محصول ملی» میتواند جایگاهی مقدس پیدا کند.
ایدهی تأمین غذا از منابع داخلی، نوعی حس «پاکی» و اصالت را القا میکند، در حالی که وابستگی به خارج میتواند به صورت نمادین، نوعی «آلودگی» یا نقص تلقی شود.
این بنیانهای تکاملی، چون با احساسات عمیق ما پیوند خوردهاند، به سختی با استدلالهای منطقی و آماری کنار گذاشته میشوند.
مغز ما برای واکنش سریع به تهدیدهای فوری بقا طراحی شده است، نه برای درک بحرانهای تدریجی و پیچیدهای مانند فرونشست دشتها یا اتمام آبهای زیرزمینی.
⬇️اما علم، عموماً ضد شهود است
مشکل دیگر این است که علم اغلب نتایجی را آشکار میکند که با درک شهودی ما در تضاد است.
شهود ما از تجربهی مستقیم با جهان پیرامون نشأت میگیرد.
وقتی به یک میز چوبی دست میزنیم، آن را صلب و توپُر حس میکنیم.
اما علم فیزیک به ما میگوید که همین میز، عمدتاً از فضای خالی بین اتمها تشکیل شده است.
شهود ما در این مورد کاملاً اشتباه میکند، زیرا حواس ما برای درک واقعیت در مقیاس اتمی تکامل نیافته است.
شهود به ما میگوید کاشتن گندم برای سیر کردن مردم کار خوبی است.
اما علم اقتصاد و محیط زیست، با نگاهی کلانتر، به ما میگوید که هزینه-فایده این کار در یک کشور کمآب، فاجعهبار است و در درازمدت نیز ما را خودکفا نمیکند.
علم به ما نشان میدهد که میتوان با واردات برخی محصولات آببر و تمرکز بر کشاورزی دانشبنیان و کممصرف، هم امنیت غذایی را تأمین کرد و هم منابع آبی را برای نسلهای آینده حفظ نمود.
این راهحل علمی، هرچند منطقی، فاقد جذابیت عاطفی و قهرمانانه ایدهی خودکفایی ملی است.
⬇️ضرورت حکمرانی علمی
بحران آب ایران، بیش از آنکه یک بحران منابع باشد، یک بحران مدیریت و تفکر است.
ادارهی جوامع مدرن و پیچیده با تکیه بر شهودهای باستانی که برای بقای انسان در دشتهای آفریقا تکامل یافتهاند، امکانپذیر نیست.
هرچند برای عموم مردم همان شهودها کارآمدند اما حکمرانی باید علمی شود.
این به معنای حذف اخلاق یا ارزشها نیست، بلکه به معنای آن است که سیاستگذاریها باید بر اساس مجموعهای از شواهد آماری، تحلیلهای هزینه-فایده، و استدلالهای منطقی بنا شوند، نه بر اساس احساسات، شعارها و شهودهای قدرتمندی که هرچند خوشایندند، اما ما را به بیراهه میکشانند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ زنگزور و حلقهای که تنگتر میشود
✍ #سهند_ایرانمهر
در دنیای دیپلماسی، بعضی جملات هستند که در ظاهر سادهاند ولی در باطن، بوی باروت میدهند. یکی از آنها را همین چند روز پیش سفیر ایالات متحده در ترکیه و فرستاده ویژه در سوریه، به زبان آورد:
🔸«ترکیه و ارمنستان و آذربایجان سالهاست سر ۳۲ کیلومتر جاده دعوا دارند. ما میگوییم خیلی خب، این جاده را بدهید ما اداره کنیم؛ صد سال. همهتان هم از آن استفاده کنید».
🔸وقتی کسی مثل تام باراک - سرمایهدار میلیاردر لبنانیتبار، شریک معاملات املاکی و دوست صمیمی دونالد ترامپ، و لابیگر سابق امارات در واشنگتن- با لبخندی دیپلماتیک و لحنی تجاری، پیشنهاد اجاره ۱۰۰ ساله دالان زنگزور را مطرح میکند، باید شک کرد که پشت این پیشنهاد ساده، فقط حل اختلافات منطقهای خوابیده باشد.باراک که بیشتر با معاملات املاک بزرگ شناخته میشود تا معاهدات صلح، حالا برگ تازهای از نفوذ خزنده واشنگتن در قفقاز جنوبی را ورق میزند و این بار، مقصد نهایی، درست در مرزهای شمالغربی ایران قرار دارد.
🔸شاید در نگاه اول، این پیشنهاد مثل یک واسطهگری بیطرفانه یا حتی پیشنهاد صلح بهنظر برسد. ولی اگر عینک ژئوپلیتیک به چشم بزنیم، میبینیم پشت این جمله ساده، نقشهای نهفته است که میتواند قواعد بازی در قفقاز را به نفع آمریکا و به زیان ایران بازنویسی کند.
🔸دالان زنگزور همان ۳۲ کیلومتریست که جمهوری آذربایجان را به نخجوان وصل میکند. ترکیه مدتهاست چشمش به این مسیر است تا از طریق آن، شاهراهی به آسیای مرکزی باز کند. آذربایجان هم دلش میخواهد نخجوان را بدون عبور از خاک ایران به هم وصل کند. حالا آمریکا پا پیش گذاشته و گفته بگذارید من این گره را باز کنم اما به شرط اجاره ۱۰۰ ساله!
🔸اگر با دید ژئوپلیتیک نگاه کنیم، این یعنی آمریکا حضور رسمی و ماندگار در مرز شمالی ایران پیدا میکند. ارمنستان عملاً کنترل بر بخشی از خاکش را به قدرتی خارجی میسپارد. و ترکیه و آذربایجان صاحب مسیری میشوند که با برچسب «بیطرفی آمریکایی» از حساسیتها کم میکند. در این معادله، یک بازیگر خاموش اما کلیدی وجود دارد: اسرائیل. تلآویو سالهاست شریک نظامی، سیاس یو اقتصادی نزدیک باکوست. اگر آمریکا وارد این منطقه شود، یک ضلع دیگر هم به این مثلث افزوده میشود مثلثی که میتواند در آینده نهچندان دور، مرزهای شمالی را به میدان بازی علیه ایران تبدیل کند.
🔸دالان زنگزور در ظاهر فقط یک مسیر حملونقل است، اما در عمل میتواند راه ارتباط زمینی ایران با ارمنستان را تضعیف یا حذف کند . مسیرهای تجاری و ترانزیتی را به سمت باکو و آنکارا و واشنگتن منحرف و منطقه سیونیک ارمنستان را که پیوند ژئوپلیتیکی تهران با قفقاز است به نقطه نفوذ ناتو تبدیل کند. در دنیای امروز، قدرتها دیگر برای اشغال خاک تانک نمیفرستند؛ بلکه موقعیتهای ژئوپلتیک جدید را در اختیار میگیرند تا برای رقبا خفگی ژئوپلتیک ایجاد کنند. آمریکا دقیقاً همین کار را میکند: با اجاره یک دالان، به قلب منطقهای پا میگذارد که سالها دهلیز تنفس ایران بوده است.
🔺اگر این اتفاق بیفتد، یک حلقه دیگر از محاصره آرام اما مؤثر ایران بسته میشود. حلقهای که از اسرائیل گذشته به خلیج فارس جوش خورده و حالا مسیر دیگرش به آذربایجان رسیده و قرار است در زنگزور کامل شود.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔼⚛دستورالعملِ حکومت بر جهان |
🔰چرا ماکیاولی هنوز خطرناکترین مرد تاریخ است؟
تو این ویدیو میریم سراغ چهرهی واقعی ماکیاولی؛ نشون میدیم چطور ایدههاش تبدیل شد به یه «انجیل تاریک» برای سیاست مدرن، و چطور با اون ایدهها، مفهومی به اسم «دولت» رو ساخت که دیگه فقط یه نهاد نیست، بلکه یه جور خدای زمینیه؛ خدای قدرتمند و بیرحمی که برای حفظش، همهچیز مجازه... حتی نابودی خودِ انسان.../مدرسه علوم انسانی
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ جدی نگرفتن مکانیسم ماشه مانند همان حرف احمدینژاد است که قطعنامههای ضدایرانی را کاغذپاره میخواند
🔰روزنامه جمهوری اسلامی
ماجرای مکانیسم ماشه را باید جدی گرفت و با پشتکار و تلاش برای منصرف کردن سه کشور اروپائی از فعال کردن آن وارد عمل شد.
این کار، از یکطرف با دشواری مواجه است زیرا آمریکا و اسرائیل برای تشویق سه کشور اروپائی عضو برجام به فعال کردن مکانیسم ماشه تلاش میکنند و از طرف دیگر قابل دسترسی به نظر میرسد زیرا اروپا اکنون درگیر جنگ اوکراین است و برای ورود به درگیری بزرگ دیگری که طرف آن ایران باشد آمادگی لازم را ندارد.
ایران میتواند از این فرصت استفاده کند و با سه کشور اروپائی عضو برجام برای جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه به توافق برسد.
نظریه تشبیه مکانیسم ماشه به تفنگ بیفشنگ، فاقد استدلال و پشتوانه واقعی است و چیزی مانند «کاغذپاره» دانستن قطعنامه ششگانه ضدایرانی سازمان ملل توسط رئیس دولتهای نهم و دهم است که منشأ تمام عوارض منفی بعدی تاکنون شده است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ اقتصاد ایران با فشار همزمان تحریم و جنگ چه میکند؟
✍محمد طاهری
اقتصاد ایران سالهاست که تحت فشار تحریمهای شدید اقتصادی قرار دارد، اما همزمانی این تحریمها با جنگ و نااطمینانیهای ناشی از آن، تجربهای تازه و بسیار دشوار برای جامعه ایران به شمار میرود.
در دهه 60، جامعه شرایط نسبتاً مشابهی را در جریان جنگ تحمیلی تجربه کرد. با این حال، شدت و تنوع تحریمهای کنونی و تفاوت ماهیت جنگ اخیر، شرایط را پیچیدهتر کرده است.
در آن دوره، اقتصاد ایران با وجود چالشهای بزرگی که در برابر داشت، به دلیل حمایت عمومی از نظام تازهتأسیس و انسجام بالای اجتماعی، از فروپاشی نجات یافت.
با این حال برخی معتقدند سیاستگذاری اقتصادی دهه 60 موفق بوده و باید به همان الگو بازگشت.
این دیدگاه در اظهارات اخیر سخنگوی دولت نیز بازتاب یافته که گفته است: «دولت در تلاش است با برنامهریزی جدی، حمایت معیشتی از مردم را تقویت کند و منابع مراحل بعدی کالابرگ را برای تأمین کالاهای اساسی مردم در ماههای آتی فراهم آورد.»
این موضعگیریها در کنار تأکید معاون اول رئیسجمهوری بر قیمتگذاری و سرکوب بازار، نشاندهنده تداوم رویکردهای اقتضایی است که به جای حل ریشهای مشکلات، به مدیریت موقت بحرانها اکتفا میکند.
اما پرسش کلیدی این است: اقتصاد ایران در شرایط کنونی چه تفاوتهایی با گذشته دارد و تابآوریاش چقدر است؟
اقتصاددانان میگویند سالها سیاستگذاری اشتباه، دیپلماسی تهاجمی و انزوای بینالمللی، دور شدن از مسیر توسعه و گسترش روز افزون فقر را به دنبال داشته است.
در این شرایط، جامعه ایران که هزینههای سنگین تحریمهای گذشته را تحمل میکند، اکنون با چالشهای ناشی از جنگ و نااطمینانیهای آن نیز مواجه شده است که تداوم این وضعیت میتواند صدمات جبرانناپذیری به همراه داشته باشد.
در صورت تشدید تنشهای نظامی یا وقوع درگیری مستقیم، اقتصاد ایران با چالشهای جدیدی روبرو خواهد شد.
این وضعیت میتواند طبقه متوسط را به مرز فروپاشی نزدیک و انسجام اجتماعی را تضعیف کند. جامعه تحریمزده و جنگزده ایران، تابآوری محدودی در برابر تنشهای جدید دارد.
وضعیت آشفته اقتصاد، قطعیهای مکرر برق، جیرهبندی آب و تورم افسارگسیخته در هفتههای اخیر، فشار بر طبقه متوسط را چند برابر کرده و اقشار ضعیف جامعه را در شرایط بسیار سختی قرار داده است.
تجربه نشان داده که مردم ایران در برابر تهدیدهای خارجی میتوانند متحد شوند، اما انسجام کنونی به دلیل شکافهای عمیق اجتماعی، نارضایتی از عملکرد اقتصادی و اصرار سیاستمداران بر تعمیق این شکافها، بسیار شکنندهتر از گذشته است.
در این شرایط، جامعه از تصمیمگیران انتظار دارد از تشدید درگیریها پرهیز کنند و از دیپلماسی برای کاهش تنشها بهره ببرند. مردم خواستار تلاش برای صلح، شفافیت در تصمیمها، برنامهریزی برای مدیریت بحران و اولویت دادن به معیشت و امنیت روانی خود هستند.
آنها همچنین مطالبه آزادیها و حقوق مسلم خود را دارند و بر این باورند که توسعه اقتصادی و سیاسی تنها در سایه صلح امکانپذیر است.
اکنون تابآوری جامعه ایران به شدت به توانایی تصمیمگیران در مدیریت بحران، جلب اعتماد عمومی و ارائه راهکارهای درست برای کاهش فشارهای اقتصادی و اجتماعی وابسته است.
بدون این اقدامات، خطر بیثباتی داخلی در کنار دسیسههای خارجی، بیش از پیش جامعه را تهدید میکند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ درون این قبر مردهای وجود ندارد!
✍سیدهاشم فیروزی
🔗نظام اجتماعی نه بسان مفعولی بیاختیار، دارای کارکرد موقت و در دسترس حاکمان بداختیار، بلکه موجودی زنده، ذیاختیار و برخوردار از آگاهی در مورد خواستهها و نیازهای خویش است.
🔗در هنگامه خشک نمودن یک به یک آب سدها، برق نیروگاهها و تحمیل جنگی کوتاه و تکرار پذیر و پر تبعات بر اقتصاد نحیف ایران بواسطه مدیریت نهضتی هیئتی غربستیز و عقل گریز، ضداجتماعی و مردمپرهیز، اکنون ترجیح بنده اهل علوم اجتماعی این است که همچنان درب بر پاشنه نامردمی بودن و ضدیت با اجتماع بچرخد، بجای آنکه این حوزه مقدس تبدیل به زوجه متعهای شود و مورد سوءاستفاده مردان رند و نظرباز برای عدم تغییر شالوده پدید آورنده وضع موجود که همانا سیاستهای کلان حاکم است!
🔗حتما ترجیح آحاد بر آن است در وهله نخست اقتصاد ویران گروگان گرفته شده بواسطه سیاست خارجه رهایی یابد نه آنکه در زیر تجاوز سخت بیامان تنها امکان آروق و یا سوت زدن برایمان فراهم شود!
آنچه ملت را بیش از هر چیز دیگر و بمعنای حقیقی بعنوان علتالعلل همه چیز به ورطه نابودی کشانده مسئله سیاست خارجه ستیزهجویانه و استثنائی در عالم میباشد.
🔗بله آقای علی اکبر ولایتی درون این قبری که بر سر آن روضه میخوانید مردهای وجود ندارد!
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔼✴️ افزایش ۵۳ درصدی قیمت اقلام اساسی در یکسال اخیر
🔹بررسی فرهیختگان از آخرین آمار نشان میدهد از خرداد ۱۴۰۳ تا خرداد ۱۴۰۴، قیمت کالاهای اساسی بهطور میانگین ۵۳ درصد افزایش داشته است.
🔹بیشترین افزایش قیمت مربوط به گروه حبوبات با رشد تا ۲۰۰ درصد بوده است؛ لوبیا چیتی با ۲۰۳ درصد افزایش قیمت در صدر این فهرست قرار دارد.
🔹در یک ماه اخیر و همزمان با جنگ، با وجود وفور ذخایر، برخی اقلام مانند برنج، شیر خشک و لبنیات ۱۰ تا ۳۰ درصد افزایش قیمت داشتهاند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️⚛ دموکراسی
دمکراسی در معنای حداقلی آن نه ناظر بر يک شیوهٔ زندگی دمکراتیک در همه حوزه ها، بلکه بمعنی نوعی از نظام های سیاسی یا شیوه ای از حکومت و یا «تکنولوژی سیاسی» است که در آن اقتدار سیاسی از رأی و رضایت اکثریت مردم بعنوان سرچشمهٔ اصلی مشروعیت سیاسی نشئت میگیرد.
در دمکراسی بمعنای حداقلی آن حزب یا گروه حاکمه منتخب مردم بر اساس انتخابات آزاد، رقابتی و منظم قدرت دولتی را برای مدتی معین بدست می گیرد و در جهت اهداف اعلام شدهٔ خود اعمال می کند. در دمکراسی حداقلی یا دمکراسی بعنوان روش و تکنولوژی، سیاست و حکومت نیازمند تضمین آزادیهای سیاسی و انتقال آزاد اطلاعات و رقابت ایدئولوژیک در عرصه عمومی است که لوازم حداقل دمکراسی به شمار می روند.
شاید بتوان گفت که دمکراسی حداقلی مفهومی سیاسی است در حالی که دمکراسی حداکثری مفهومی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است که در آن باید آزادیها و حقوق مدنی و عمومی در معنای سیاسی آن بواسطه برقراری میزانی از توزیع عادلانه و عدالت اجتماعی از پشتوانه لازم برخوردار شوند. بنحوی که همه گروههای ذینفع و طبقات اجتماعی بتوانند به شیوه ای نسبتاً برابر در حوزه قدرت دولتی رقابت و مشارکت کنند و در نتیجه فرهنگ دمکراتیک در سطح کل جامعه ورای نخبگان سیاسی گسترش یابد. در حالیکه مفهوم دمکراسی حداقلی و یا سیاسی در نظریه های گذار برجستگی بیشتری دارد، مفهوم دموکراسی حداکثری در بررسی میزان تحکیم و تعمیق و نهادمند شدن دموکراسی مورد تأکید قرار می گیرد.
📖گذار به دموکراسی
✍️حسین بشیریه
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
تصاویری از دریاچه ارومیه که تقریبا مرده
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
محمد درویش: میتوانیم بزرگترین صادرکننده انرژی دنیا باشیم
محمد درویش، فعال حوزه محیط زیست:
هیچ نقطه دیگری در کره زمین نمیتواند ادعا کند که بیشتر از ایران در واحد سطح دریافتکننده انرژی خورشیدی است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔼⚛در بسیاری از حکومتهای اقتدارگرا، دولت با بهکارگیری و تأمین معیشت بخش بزرگی از طبقه متوسط، آن را به نیرویی وابسته, رانتی و محتاط تبدیل میکند.
این طبقه دستساز بهجای پیگیری تغییرات سیاسی، امنیت شغلی و منافع تثبیتشدهاش را اولویت میدهد. فقدان استقلال اقتصادی، هزینه مشارکت دموکراتیک را افزایش میدهد و انگیزه کنش سیاسی را فرسوده میسازد.
🔨در ساختارهایی که دولت همچنان بازیگر اصلی اقتصاد است تقاضا برای دموکراسی نهتنها شکل نمیگیرد، بلکه ائتلافهای دموکراسیخواه نیز بهتدریج تضعیف میشوند. طبقه متوسط رانتی برخلاف انتظار نه نیروی پیشرانِ تحول، بلکه تکیهگاه اقتدار باقی میماند.
✍️ براین روزنفلد
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ چرا از چین و روسیه یاد نگرفتهایم؟
✍صفدر نظری
چین و روسیه بهترین معلمان و بهترین نمونههای آموزشی پیش چشم ما بودند و ما نکته اصلی را از آنها یاد نگرفتیم یا نخواستیم یاد بگیریم.تعارف را کنار بگذاریم و اذعان کنیم اگر این درس اصلی را از آنها یاد نگرفتیم به خودمان ربط دارد نه آن ها.گناهش را نباید پای آنها بنویسیم. چین و روسیه میتوانند بهترین آموزگاران ما باشند. اما به جای اینکه از امروزشان نکته اصلی را یاد بگیریم شاگرد گذشتههای دورشان شدهایم. گذشتهای که آنها به آن پشت کردهاند. عینی تر حرف بزنیم.آیا غیر از این است که بزرگترین رقابت اقتصادی جهان بین آمریکا و چین جریان دارد؟ و آیا غیر از این است که بخش دومِ این رقابت نیز در عین حال بین اروپا و چین در جریان است؟
علاوه بر بحث اقتصادی آیا غیر از این است که بزرگترین تهدید بینالمللی برای آمریکا و اروپا در مرحله اول چین است؟ بر کسی پوشیده نیست که ظرفیت های تهدیدزای چین از روسیه بیشتر است.آیا غیر از این است که روسیه بزرگترین تهدید جهانی از بعد نظامی و امنیتی برای آمریکا و بیش از آن برای اروپاست؟ اعداد و ارقام اقتصادی به خوبی نشان میدهد روسیه هیچگاه از جهت اقتصادی به رقیبی جدی برای اروپا و آمریکا تبدیل نخواهد شد. اما روسیه از جهت امنیتی، نظامی، هژمونیک و منابع انرژی،تهدیدی بسیار جدی برای غرب است و رقابت تندی میان آنها وجود دارد. روسیه دو قرن سال است که غرب را تهدید میکند.غربستیزی از ماندگارترین سنتهای فرهنگی و سیاسی روسیه است.فرقی هم نمیکند تزار، استالین یا پوتین صاحبخانه کرملین باشد.
در سال ۱۹۷۹ تبادلات تجاری چین با آمریکا روی هم چهار میلیارد دلار بود. پس از برقراری روابط دیپلماتیک و عقد معاهدات تجاری دوجانبه با رشدی شتابان امروز به بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار رسیده است و حتماً میدانید طرف صادرات چین به آمریکا بسیار میچربد.تحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری روسیه است.روسیه ۲۶ درصد نفت و ۴۰ درصد گاز اتحادیۀ اروپا را تأمین میکرد. این تجارت بالا در مورد آمریکا نیز وجود دارد.صادرات روسیه به آمریکا سه برابر صادرات آمریکا به روسیه است.بیائید اعداد و ارقام را باور کنیم. اعداد هیچگاه دروغ نمیگویند. اگر یک سینی با ده سیب روی میز باشد هیچ معلم و شعبدهبازی نمیتواند شما را مجاب کند تعداد سیبها ده تا نیست و هفت تاست. اعداد را همه باور داریم.
این همان درس اصلی است که ما باید از چین و روسیه میآموختیم و نیاموختیم و اگر نیاموختیم گناهش را گردن چین و روسیه نباید بیندازیم. البته اگر چین و روسیه روزی به این جمعبندی رسیدند که تجارت را از سیطره سیاست مستثنی کنند چیزی نبود که یک شبه آموخته باشند.روسیه هفت دهه لجوجانه کاپیتالیسم ستیزی پیشه کرد تا سرانجام روزی سرش به سنگ خورد. چین نیز پس از سه دهه تجربه کمونیستی مطلق فهمید باید راهش را عوض کند و البته هر دو کشور نیز پاداش این تغییر سیاست را گرفتند. کیست که منکر این باشد که چین بلای جان آمریکا،اروپا و حتی جهان شده است و روسیه نیز دیگر آن لاشه گندیده ۱۹۹۰ نیست.چین و روسیه با یک قرن تجربه پیش چشم ما فریاد میزنند: اقتصاد را فدای سیاست نکنید! ما نمیشنویم! گناه آنها چیست؟
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
مصطفی مهرآئین در میزگرد گذار به دموکراسی :
« زندگی مقدم بر استبداد است..!!!..»
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️ اتیوپی ۵۴ و سودان ۴۲ میلیون گاو دارد، ولی از کشورهای فقیر دنیا هستند!
🔴هلند یازده میلیون گاو دارد،ولی لبنیات جهان را تامین میکند!
مشکل گاوها نیستند، مشکل گاوهایی هستند که اقتصاد را اداره میکنند!
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️⚛ تغییر رژیم از طریق مداخلهی خارجی: موفقیت فاجعهبار
مداخلهی خارجی سودای بسیاری از مخالفان رژیم برای براندازی حکومتهای استبدادی است. اما این مداخلهها اغلب نهتنها شکست میخورند، بلکه پیامدهایی ویرانگر برای کشور میزبان بهدنبال دارند.
الکساندر داونز، استاد علوم سیاسی و مدیر مؤسسهی مطالعات امنیت و منازعه در دانشگاه جورج واشنگتن، پس از سالها پژوهش کیفی و آماری راجع به ۱۲۰ مورد تغییر رژیم از طریق مداخلهی خارجی در خلال سالهای ۱۸۱۶ تا ۲۰۰۸ نشان میدهد که نتیجه معمول مداخله سیاسی آشوب است: از جنگ داخلی و شورش گرفته تا بیثباتی سیاسی و اقتصادی بلندمدت.
❇️⬇️ سه نوع تغییر رژیم
داونز سه نوع مداخله برای تغییر رژیم را شناسایی میکند:
🔸۱. تغییر رهبران بدون تغییر ساختار حکومت
🔸۲. تغییر ساختارهای نهادی (مثل قانون اساسی، ارتش یا دستگاه قضایی)
🔸۳. بازگرداندن رژیمهای پیشین
جالب آنکه بیش از نیمی از موارد مداخله نظامی از نوع اولاند، یعنی فقط چهرهها عوض میشوند و نه ساختار قدرت.
🔰افزایش خطر جنگ داخلی
حدود یکسوم از تغییر رژیمهای خارجی در کمتر از ده سال منجر به جنگ داخلی شدهاند. این خطر بهویژه زمانی بالا میرود که فقط رهبران عوض شوند، بدون بازسازی نهادی. در ۸۳٪ از موارد جنگ داخلی، نوع اول مداخله (تغییر رهبر بدون تغییر ساختار) عامل اصلی بوده است.
همچنین اگر تغییر رژیم در بستر شکست نظامی در برابر کشور مداخلهگر رخ دهد، خطر بیثباتی بیشتر میشود. بهعبارت دیگر، کنار رفتن یک رهبر بهتنهایی، آن هم بهزور اسلحهی خارجی، بیشتر به خلأ قدرت و درگیریهای خونین میانجامد تا دموکراسی یا ثبات.
🔰فروپاشی ارتش و رقابت اولویتها
دو عامل کلیدی در بیثباتی پس از مداخله، از نظر داونز، عبارتند از:
۱. فروپاشی ارتش ملی: پس از مداخله، ارتش کشور هدف ممکن است تجزیه شود، برخی نیروها از نظام کنارهگیری کنند یا به شورش مسلحانه بپیوندند.
۲. تعارض اولویتها: رهبران جدید، دستنشاندهی قدرت خارجی هستند و بین پاسخگویی به مردم خود و تأمین منافع کشور مداخلهگر گرفتار میشوند. این دو اولویت معمولاً با هم در تعارضاند.
اگر به نفع مردم عمل کنند، قدرت خارجی ناراضی میشود و ممکن است دوباره مداخله کند. اگر به نفع مداخلهگر عمل کنند، حمایت مردمی از دست میرود و شورش یا کودتا شکل میگیرد.
🔰عمر کوتاه و فرجام خشونتبار رهبران دستنشانده
مطالعات نشان میدهد عمر سیاسی رهبرانی که با مداخلهی خارجی به قدرت میرسند بسیار کوتاه است و اغلب با خشونت از قدرت کنار زده میشوند. در بیش از ۹۰٪ موارد، آنها با چالشهای جدی سیاسی داخلی روبهرو میشوند. سه مسیر اصلی برای پایان کارشان عبارتند از:
۱. برکناری مستقیم توسط کشور مداخلهگر
۲. برکناری با چراغ سبز قدرت خارجی توسط بازیگران داخلی
۳. سرنگونی توسط نیروهای ملیگرا که مداخله را تهدیدی علیه حاکمیت میدانند
برخلاف تصور عمومی، تغییر رژیم نهتنها به روابط بهتر میان کشور مداخلهگر و کشور هدف منجر نمیشود، بلکه در بسیاری موارد آن را بدتر هم میکند. حتی مبادلات تجاری بین دو کشور بهطور میانگین ۴۵٪ کاهش مییابد.
تحریم اقتصادی و دیپلماسی اجباری، که بهعنوان گزینههای جایگزین مداخله مطرح میشوند، اغلب در عمل ناکارآمدند. موفقترین تحریمها تنها در ۳۸٪ موارد اثرگذار بودهاند، و «تحریمهای هوشمند» حتی کمتر (حدود ۱۰٪). دیپلماسی اجباری نیز معمولاً شکست میخورد.
آمریکا سردمدار تغییر رژیم در جهان است. این کشور در صد سال گذشته رهبران ۳۳ کشور جهان – از آلمان و ژاپن گرفته تا ایران و مکزیک – را برانداخته است. اما داونز در پژوهش خود مداخلات دیگر ابرقدرتها همچون اتحاد جماهیر شوروی سابق در اروپای شرقی برای حفظ رهبرانِ همپیمانش بعد از جنگ جهانی دوم را نیز از نظر گذرانده است، مداخلههایی که به باور او برای ملتهای کشورهای هدف جز تباهی ارمغانی نداشت.
مداخله نظامی به ابرقدرتها ختم نمیشود و قدرتهای کوچک که در تغییر رژیم دخالت داشتهاند شامل برزیل و آرژانتین در پاراگوئه (۱۸۶۹)، شیلی در پرو (۱۸۸۱–۸۲)، تانزانیا در اوگاندا (۱۹۷۹)، ویتنام در کامبوج (۱۹۷۹) و رواندا و اوگاندا در کنگو (۱۹۹۷) میشوند.
داونز نتیجه میگیرد که هرچه اجرای تغییر رژیم سادهتر بهنظر برسد، احتمال موفقیت آن کمتر است. او به طراحان تغییر رژیم با مداخلهی خارجی هشدار میدهد که تمرکز بر سرنگونی حکومتِ هدف، بدون برنامهای برای حکومتداری، اشتباهی مکرر و پرهزینه است. بهزعم او، حتی وقتی تغییر رژیم موفقیتآمیز بهنظر میرسد، معمولاً فاجعهای در کمین است.
🔰چکیدهای از پژوهش داونز را در زیر بخوانید:
https://daneshkadeh.org/global/14241/
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
مردم تغییر می خواهند ..!!
سخنان قابل تامل محمد درویش فعال محیط زیست در استودیو اتاق خبر ایرنا:
« نیازی نیست که ما به دریوزگی مذاکره با ترامپ دچار شویم..
کافی است که یاد بگیریم با هموطنان خود گفتگو کنیم...
ما باید دوباره حول نام مقدس ایران متحد شویم.
مردم از شنیدن حرفها و شعارهای قشنگ خسته شدهاند و منتظر کارهای قشنگ هستند...!!
کارهایی که نشان بدهد پیام را گرفته اند.
اجازه دهید فضای آزاد وجود داشته باشد، ما میخواستیم برویم از ایران دفاع کنیم، اینترنت را ملی کردند، نمی توانستیم از ایران دفاع کنیم..!!
شما با این کار صدای طرفداران ایران را قطع کردید،
صدای کسانی که نگران فرزندانشان بودند، ارتباطات مردم را قطع کردید.
یکی از قول هایی که مسعود پزشکیان به مردم داد این بود که من مخالف فیلترینگ هستم..!!
یکسال شده است، امیدوارم دولت در آستانه یکسالگی خبرهای خوبی برای مردم داشته باشد.»
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔼✴️ علمالهدی بیدار شو، شرکایت مدعی مشهد و نیشابور شدند!
✍ اکبر اعلمی
وقتی از تریبون نماز جمعه، امثال علمالهدی مهاجران افغانستانی را با مهاجران صدر اسلام قیاس میکند و مردم ایران را به تقسیم خانهشان با آنان فرامیخواند، باید پرسید: پیامد این سادهانگاری عوامپسندانه چیست؟ویدئویی که امروز منتشر شده ؛ تهدید شهروند ایرانی در خاک خودش توسط کسانی که خود را شریک در این خانه میدانند.
این رفتار نه بر پایه عقلانیت است و نه سیاست مدبرانه. سست کردن مرزهای هویتی و ملی با شعارهای بیپشتوانه دینی نه نشانه ایمان است و نه انسانیت. افراط در «برادری» بیحساب گاهی زمینهساز دشمنی در درون خانه میشود
نه آن پذیرش بیحد و حصر که مردم را به تقسیم خانهشان با اتباع افغان فرا میخواند، راهحل است و نه طرد عجولانه و یکشبه که پس از جنگ ۱۲ روزه، جمعیتی چندمیلیونی را دشمن خوانده و به مرزها راند، تدبیر است.
ایران خانه ماست؛ هم باید در پاسداری از آن هوشمند بود هم در میزبانی، مرزهای امنیت، کرامت و ظرفیت را شناخت
فاجعه زمانی رخ میدهد که هر دو سوی افراط نتیجه بیتدبیری ما باشد؛ پذیرش کور، طرد عجولانه...
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ وقتی حکمرانی فقط به معنای تماشا کردن است…
✍🏻هاشم بافقی
در هر نظام سیاسی، #حکمرانی مسئولیتی است فراتر از قدرت داشتن. حکومت یعنی نظم دادن به منابع، پیشبینی بحران، پاسخگویی به نیازهای مردم، و ساختن آینده.
اما آنچه امروز در ایران رخ میدهد، نمونهای بیسابقه از #حکومت بدون #مدیریت است.
برق میرود، بدون برنامه جایگزین.
سدها خشک میشوند، بدون سیاست روشن برای مدیریت منابع آب.
تورم، رکود، مهاجرت نخبگان، فروپاشی زیرساختها… و حکومت فقط نظارهگر است، یا در بهترین حالت، اطلاعیهدهنده.
بر اساس گزارشهای رسمی و پژوهشهای مستقل داخلی و بینالمللی تولید برق ایران بهشدت وابسته به منابع فرسودهایست که بیش از ۳۰٪ ظرفیت اسمی آنها بلااستفاده مانده است و تا سال ۲۰۳۰، ایران با کاهش ۳۰–۴۰٪ بارندگی و افزایش میانگین دمای سراسری مواجه است، اما هیچ نقشه عملیاتی برای حفاظت منابع آبی در دست نیست.
◀️تاریخ نمونههای زیادی از حکومتهای تماشاچی در دل خود دارد، که پیشبینی را برای ادامه مسیر امروز بسیار راحت میکند! آینده ای تاریک برای ایران مظلوم!
🔰حکومتهایی که به جای تدبیر، صرفاً نظارت کردهاند، نهتنها کارآمد نبودهاند بلکه زمینهساز بحرانهای گسترده اجتماعی و سقوط ملی شدهاند:
🔸شاه سلطان حسین صفوی
آخرین پادشاه صفوی، در حالی که افغانها به اصفهان نزدیک میشدند، مشغول دعا و مراسم مذهبی بود. هیچ اقدام نظامی مؤثری نکرد. نتیجه؟ سقوط پایتخت، قتلعام مردم، و پایان سلسله صفوی.
🔸فتحعلیشاه قاجار
در زمان جنگهای ایران و روس، با وجود هشدارهای نظامی، هیچ برنامه دفاعی مؤثری نداشت. نتیجه؟ عهدنامههای گلستان و ترکمانچای، واگذاری بخشهایی از قفقاز، و تحقیر ملی.
🔸محمدشاه قاجار
در دورهای که کشور دچار بحران اقتصادی و شورشهای محلی بود، شاه بیشتر وقتش را صرف ساختن کاخ و سفرهای تفریحی میکرد. هیچ اصلاحی در ساختار مالی یا اداری انجام نشد.
🔸احمدشاه قاجار
در دوران او، کشور عملاً توسط سفارتهای خارجی اداره میشد. شاه جوان و بیتجربه، بیشتر در اروپا اقامت داشت. نتیجه؟ کودتای ۱۲۹۹ و پایان سلطنت قاجار.
در همه این مثالها، حکومتها در لحظهٔ بحران، فقط نظارهگر بودند. نه برنامه داشتند، نه واکنش. امروز هم همین الگو تکرار میشود متاسفانه!
بحران آب؟ فقط هشدار.
بحران برق؟ فقط جدول قطعی.
بحران اقتصادی؟ فقط شعار.
بحران اجتماعی؟ فقط سرکوب.
⭐️حکومتهایی که فقط حکومت میکنند، نه مدیریت، در تاریخ ایران همیشه با سقوط، شورش، یا مداخله خارجی مواجه شدهاند. امروز هم اگر ساختار سیاسی اصلاح نشود، اگر مدیریت جای شعار را نگیرد، اگر مردم فقط تحمل کنند، نه امید، آنچه باقی میماند فقط یک تاج بیتدبیر است.
در این شرایط، مردم ایران نه صرفاً با حکومت که با غیاب حکمرانی روبهرو هستند. و این خطرناکتر از نبود امنیت یا رفاه است—چراکه مسیر فروپاشی از لحظهای آغاز میشود که هیچکس پشت فرمان نباشد.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔼✴️ فقط ۶ درصد مردم جهان در کشورهای فاسدتر از ما زندگی میکنند
رسانهها را نامحرم میدانیم، گویی فساد فقط در تاریکی درمان میشود.
جوان امروز راحت تر مهاجرت میکند؛ چون ارتباطی با این سرزمین حس نمیکند.
🔗ناصر ذاکری، اقتصاددان گفت: یکی از شاخصهای اصلی در زمینه مبارزه با فساد، «شاخص ادراک فساد» یا CPI است که توسط سازمان شفافیت بینالملل منتشر میشود. این شاخص کشورها را بر اساس امتیازی از صفر تا صد رتبهبندی میکند؛ امتیاز بالاتر نشاندهنده فساد کمتر است.
🔗متاسفانه، کشور ما هرگز نتوانسته از امتیاز ۳۰ فراتر برود و اکنون در رده ۲۴ قرار دارد. در حالی که کشورهایی همچون امارات در همین منطقه، امتیازی در حدود ۷۰ دارند، ما در سطحی بسیار پایینتر قرار گرفتهایم.
🔗بررسیها نشان میدهد تنها ۶ درصد جمعیت جهان در کشورهایی زندگی میکنند که وضع فسادشان بدتر از ماست. اگر وزن اقتصادی کشورها را در نظر بگیریم، این عدد به یک و نیم درصد میرسد؛ یعنی سهم کشورهایی که فساد بیشتری از ما دارند از اقتصاد جهانی بسیار ناچیز است.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
✴️❇️ شَرِّ «شِرّ و وِر»
✍محمد فاضلی
گفتهها و سخنانی که مردم به آنها «شِرّ و وِر» میگویند، اگرچه مهمل و پوچ هستند، اما میتوانند شَر به پا کنند.
«شِرّ و وِر» سخن بیاثر نیست، میتواند نابودگر باشد. یک نمونه از آنرا مختصر تحلیل میکنم.
نماینده مجلسی که عضو کمیسیون امنیت ملی هم هست گفته «هواپیماهای B2 آمریکا قارقارک هستند، این هواپیماها ساخت ۳۵ سال پیش هستند، فرسودهاند و آمریکا در حال فروپاشی است.»
بدیهی است این عبارت به معنای اخص «شِرّ و وِر» است. آدم از استدلال برای اثبات «شِرّ و وِر» بودن این سخن هم خجالت میکشد. دقت کنید که عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نمیداند، نمیفهمد یا تجاهل میکند که:
🔸یک. هواپیمای B2 بمبافکن استراتژیک است، و یکی از ستونهای قدرت متعارف و اتمی نیروی هوایی آمریکاست.
🔸دو. گذشت سیوپنج سال از اولین ساخت و عملیاتی شدن این هواپیما تأثیری بر کارکرد آن ندارد.
🔸سه. بمبافکن B52 از سال ۱۹۵۵ تا به امروز در خدمت ارتش آمریکاست (۷۰ سال) و کسی از قدیمی و فرسوده بودن آن نمیگوید. ظاهراً قرار است تا ۲۰۴۰ هم در خدمت باشد.
🔸چهار. هواپیماها با توجه به فناوریهای روز بهسازی میشوند؛ بهینهسازی و نوسازی هواپیماهای نظامی متداولتر و رویه ارتشهاست.
بدیهی است که بلاهت موجود در «شِرّ و وِر»گویی زود آشکار میشود. اما کارکرد شرارتآمیز این گونه «شِرّ و وِر»گویی است که باید تحلیل کرد.
شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که:
🔰یک. روان شهروند عاقل را به سُخره میگیرد و عصبانیاش میکند. شَرِّ «شِرّ و وِر» در آسیب رساندن به روان شهروندان است.
🔰دو. درست در میانه بحرانی بزرگ برای کشور که ایران به اعتماد نیاز دارد، شَرِّ «شِرّ و وِر»گویی این است که اندک اعتمادها را هم نابود میکند. شهروند میگوید این که نماینده کمیسیون امنیت ملی مجلس باشد، ولی به حال امنیت ملی، وای به حال کشور، وای به حال منِ شهروند.
🔰سه. شهروند منتظر است نشانههای هر چند کوچکی از تغییر گفتار، بروز عقلانیت، سخن بخردانه و واقعبینی مشاهده کند. اما شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که نشان میدهد در بر همان پاشنه میچرخد، کماکان برخی سخنگویان و تریبونداران، در هپروت توهم غوطهورند.
🔰چهار. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که شهروند را در دوراهی دشواری قرار میدهد که از خود میپرسد اینگونه سخن گفتن از سر خُلبازی است یا منافعی پشت این نهفته است، یا گوینده واقعاً خُل است؟ هر کدام باشد، فاجعه است.
🔰پنج. شَرِّ «شِرّ و وِر» این است که عین علف هرز در مزرعه رشد میکند و فراگیر میشود، و همان اندک رویشهای عقلانیت و اعتماد به عقلانیت و سخن/عمل عقلانی را از ریشه میسوزاند. شهروند وقتی گوشش از «شِرّ و وِر» پر شد و اعتمادش فروریخت، مستأصل و عصبانی میشود، و ظرفیت گرایش و عمل عقلانی در او هم کم میشود.
اینها بخشی از شَر و شرارتی است که در «شِرّ و وِر»گویی مردان و زنان سیاست نهفته است.
سخن «شِرّ و وِر» از زبان افراد منتسب به حکومت، علف هرزی است که عقلانیت را میسوزاند، سازههای اعتماد را در هم میشکند، شهروند را با عقل سیاسی بیگانه میکند، و امید نجات از مسیر عقلانیت را به فنا میدهد.
واقعاً نمیدانم از «شِرّ و وِر»گویی دنبال چه میگردند! و کدام منفعت را دنبال میکنند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ زنانِ تبریزی !
و حماسهی فداکاری برای تمامیت ارضی وطن، برای ایران
✍ جعفر بخشی بی نیاز
در هیچ کجای تاریخ ؛ پیروزی یا شکست بی آن که رد پای زنی یا زنانی در آن باشد ؛ ثبت نشده و به بایگانی نرفته. توفیقی هم اگر بوده و پرچمی بالا رفته و فتح و ظفر نمایان شده ؛ فاتحین از زنان هم اسم برده اند و آنان را به تکریم و احترام ستوده اند. نمی شود از مرد گفت اما پیش از آن از زن حرفی نزد. در تمام جهان زنان چون مردان تغییر دادند. ماهیت بخشیدند. بزرگ شدند و به شوکت رسیدند. جهان را به گمانم زنان ساختند و مردان نگهش داشتند. جهان وام دار زنان است. حتی آنها که فقط زن بودند.
🌐 اما برخی زنان زیادی زن اند. زیادی معنا دارند و شکوه و شوکت شان وصف ناشدنی ست. در عهد نامه ترکمانچای زنان تبریزی کولاک کردند و فاتحانِ بی نام و نشانِ آذربایجان شدند. در قسمت کرورات و تخلیه سر حدات در فصل سوم عهد نامه آمده : اگر خدای نکرده مبلغ مزبور فوق که هشت کرور تومان است، روز پانزدهم ماه آگوست ۱۸۲۸ میلادی که عبارت است از پانزدهم شهر صفرالمنظر ۱۲۴۴ هجری به تمامه تسلیم نشود ؛ معلوم بوده و خواهد بود که تمام ولایت آذربایجان از ایران انفصال دائمی خواهد یافت و اعلیحضرت امپراطور کل ممالک روسیه مطلقاً استحقاق خواهد داشت که او را یا ضمیمه ممالک خود سازد یا در زیر حمایت بی واسطه و بالانفراد خود خان نشینهای خودسر که انتقال آنها به ارث باشد در آن معین کنند.
🌐 این مبلغ غرامت در دولتِ بی لیاقت قاجار ؛ باید پرداخت می شد ورنه ایران آذربایجان نداشت. ایران سبلان را نمی دید و با سهند بیگانه بود. اما قاجار به دلیل کم توانی و خساست های فتحلی شاه امکان پرداخت این غرامت را نداشت. شاه عاجزتر و بی عرضه تر از آن بود که پادشاهی بلد باشد. داشت بخت سیاه به سرنوشت ایرانیان بافته می شد تا خطه ای زر خیز و شریف و نجیب از دست برود و داغش تا ابدالآباد بر جانِ ایران و ایرانی بنشیند. در این هنگام که از دست مردان کاری ساخته نبود؛
زنان شریف و بزرگِ تبریزی با وقف طلا و جواهرات خود کاری کردند کارستان تا آذربایجان همچنان آذربایجان باقی بماند و ایران با آذربایجان عزیز و خواستنی تر شود. آذربایجان با زنانش بیشتر شکوه دارد و با آنهاست که به خود می بالد.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ اسنپبك و كيك اقتصادی كه مدام كوچك ميیشود
✍ #پيمان_مولوی
🔰 تبعات راهاندازي مكانيسم ماشه و اسنپبك از سوي اروپاييان براي اقتصاد ايران چه خواهد بود؟
آيا اين مكانيسم براي اقتصاد ايران كه سالهاست با تحريم و محدوديت روبهرو است، مشكل تازهاي ايجاد ميكند يا اينكه اقتصاد ايران در برابر تحريمها رويينتن شده است؟
🔗پاسخ به چنين پرسشهاي مهمي در روزهايي كه پرونده راهاندازي #مكانيسم_ماشه دوباره از سوي اروپاييان باز شده و مهمتر از آن برخي جريانات سياسي هم آن را بياهميت معرفي ميكنند، بدون زبان عدد و رقم بيفايده است.
حتما مخاطبان شما هم در خاطرشان مانده كه اندازه اقتصاد ايران و وضعيت توليد ناخالص داخلي اقتصاد ايران در سالي كه تحريمهاي سازمان ملل هنوز اعمال نشده بود چه وضعي داشت و امروز چه وضعي دارد.
🔗۱۲ سال قبل، اندازه اقتصاد ايران حدود ۶۴۵ميليارد دلار بود. اين اقتصاد در اوج اقتصاد در سالهاي پس از انقلاب قرار داشت.
🔗پس از آغاز تحريمها، بسياري از افراد و جرياناتي كه امروز هم از بياثر بودن اسنپبك صحبت ميكنند در آن زمان ميگفتند، غرب آنقدر قطعنامه صادر كند تا قطعنامهدانش پاره شود!
در ادامه هم گروهي از راه رسيدند و ادعا كردند تحريمهاي اقتصادي را دور خواهند زد و اجازه نميدهند، خدشهاي بر اقتصاد و معيشت ايران وارد آيد.
🔗نتيجه اين حرفهاي گزاف اين شد كه كيك #اقتصاد_ايران نسبت به سال ۲۰۱۳ حدود يكسوم رسيده است و حول و حوش ۳۷۰ميليارد دلار است.
قبل از آغاز تحريمها، حجم GDP ايران با اقتصاد تركيه و عربستان رقابت ميكرد و حول و حوش ۶۵۰ميليارد دلار بود. امروز اما اقتصاد عربستان و تركيه به بالاي يك تريليون دلار رسيده و كيك اقتصاد ايران، يكسوم شده است.
🔗جواب سوال شما را بسيار دقيق با عدد و رقم اينگونه ميتوان پاسخ داد كه بازگشت تحريمهاي سازمان ملل، اقتصاد ايران را از اين هم كوچكتر كرده و به محدوده ۲۸۰ميليارد دلار ميرساند. ايران بدون تحريمها اقتصادي بزرگتر از عربستان و تركيه داشت!
همينطور درآمد سرانه كشور ايران هم بيش از تركيه بود، اعمال #تحريم هاي بيشتر سازمان ملل يعني كوچك شدن مجدد اندازه اقتصاد ايران!
اين روند باعث نقدينگي بيشتر، فقر بيشتر، #تورم بيشتر و نزول شاخصهاي بيشتر خواهد شد. دردآور اينكه باز هم جماعتي ميگويند، #مكانيسمماشه در اقتصاد ايران بيتاثير است و به راحتي ميتوان تحريمهاي سازمان ملل را دور زد. اين گروه يا از تحريمها سود ميبرند يا اينكه دچار جهل و ناداني هستند. اين افراد و گروهها اگرچه ادعاهايي درباره بياثر بودن تحريمها مطرح ميكنند، اما هزينههاي آن را مردمي ميپردازند كه هر روز بيشتر با گراني و فقر و بيكاري و...دست به گريبان ميشوند. تحريمها نه فقط اقتصاد ايران را، بلكه حتي اقتصاد روسيه را نيز گرفتار ساخته است. بانك مركزي روسيه نقدينگي اين كشور را به صورت ناگهاني ۳۰درصد رشد داده است.اساسا اقتصاد، هنر شفاف انديشيدن است و براي شفاف ديدن در ابتدا بايد دركي از مكانيسم آن بخش داشت، در ايران نيز درك مكانيسم حركتي اقتصاد به ما در تشخيص اينكه چه روي خواهد داد، كمك ميكند.
🔗واقعيت اقتصاد توسعه مناسبات ارتباطي با جهان پيراموني است و كشوري كه به دليل تحريم و محدوديت از اين ضرورت محروم بماند، در واقع از مسير رشد خود باز ميماند. همانند چشمه آبي كه ورودي و خروجي آن مسدود شود.
چنين اقتصادي در بلندمدت ظرفيت خود را از دست داده و گرفتار ايستايي و سكون ميشود.
🔗با چنين توضيحاتي معتقدم مهمترين دستور كار دولت در شرايط فعلي بايد دوري از تحريمهاي اقتصادي، جلوگيري از راهاندازي مكانيسم ماشه و دستيابي به يك توافق برد-برد با طرف مقابل باشد. در غير اين صورت دوباره كيك اقتصاد ايران آب رفته و دوباره معيشت ايرانيان با چالش مواجه ميشود.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
🔼✴️ تصاویری از آب شیرینکن های عظیم عربستان
🔴سعودیها با این تاسیسات عظیم آب 35 میلیون نفر را تامین میکنند
🔺پ.ن: این امکان برای تمام کشورهای ساحلی خلیج فارس، امکان پذیر است اگر تدبیر و وطندوستی و میهنپرستی واقعی وجود داشته باشد و رفاه مردم اساسا جزو اولویتها باشد.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ نحوه طبخ مرغ هایی که یک پا دارند!
✍️حامد پاک طینت
مرغش یک پا داشت.
مائو به لجاجت شهره بود.
او باور داشت، گنجشکها دزد غله هستند.
دانه ها را می خورند و باعث کاهش برداشت می شوند. مردم را موظف کرد برای نابودی گنجشکها بسیج شوند. مردم با قابلمه و ماهی تابه به جان گنجشکها افتادند؛ لانه هایشان را تخریب کردند، تخم ها را شکستند، جوجه ها را کشتند.
اما گنجشکها فقط دانه نمی خوردند. آنها حشره خوار هم بودند. سیل ملخ ها و حشرات شهرها را در نوردید. آفات، مزارع را به نابودی مطلق کشاند و قحطی مهمان مردم چین شد.
🔻او اما می گفت به قله رسیده ایم.
در سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۲ با عنوان صنعتی شدن، دهقانان را مجبور به فولادسازی کرد. ۳۰ تا ۴۵ میلیون تن از قحطی مردند. پس از مرگ مائو، چین با اقتصاد ورشکسته، قحطی و بی اعتمادی عمومی مواجه بود. حزب کمونیست می توانست ساختار کاملا بسته خود را حفظ کند، اما شیائوپینگ با انعطاف پذیری خیره کننده، اصلاحاتی تدریجی را آغاز کرد. او اجازه فعالیت بخش خصوصی واقعی و خارج از دایره دولت را در چین کلید زد. برای سرمایه گذار خارجی که تا پیش از این جاسوس پندار می شد، فرش قرمز پهن کرد، مناطق آزاد تجاری راه انداخت و از همه مهمتر با دنیا، ویژه با غرب ارتباط برقرار کرد.
او اقتصاد را اولویت قرار داد تا بسیاری از اصول ایدئولوژیک مارکسیسم کم رنگ شود.
شعارها جای خود را به اقتصاد داد و نتیجه اش خروج ۸۰۰ میلیون از فقر مطلق در این کشور بود. چین با یک خط فکری تازه و انعطاف، دومین اقتصاد بزرگ دنیا شد و با بیش از ۸% رشد اقتصادی سالانه برای چهار دهه متوالی جهان را انگشت به دهان گذاشت.
این معجزه انعطاف پذیری است.
مرغش یک پا نداشت.
دهه ها حاکمیت اقلیت سفیدپوست با سیستم آپارتاید در آفریقای جنوبی باعث نفرت گسترده، خشونت و انزوای بین المللی شده بود. ماندلا پس از آزادی، به جای انتقام جویی، راه آشتی و انعطاف پذیری در رهبری سیاسی را برگزید. او تشکیل دولت وحدت ملی را به جای تصفیه سیاسی گسترده انتخاب کرد، دادگاههای اعدام و انتقام را تعطیل و جای آن کمیسیون حقیقت بنا کرد، شعارهای تفرقه افکنانه و دو دستگی و چندشقه کردن جامعه را به پیامهای وحدت آفرین و انسجام داخلی تغییر داد.
و او توانست. او با معجزه انعطاف، جایگاه بین المللی آفریقای جنوبی را در جهان زبانزد کرد. تحریم ها را لغو کرد. یک دموکراسی چند نژادی و چند فکری شکل داد و به عنوان یک آزادی خواه این کشور را بدون جنگ داخلی به سلامت عبور داد.
دو روز پیش موضوعی تحت عنوان "قدرت انعطاف پذیری" را مطرح کردم که در شرایط بحرانی چقدر برای یک سازمان، حیاتی و تعیین کننده است و حتی دو مثال از شرکتهای ایرانی که یکی منعطف و پیروز و دیگری غیرمنعطف و بازنده بود را بررسی کردم.
نظام ها نیز اگر نتوانند خود را با واقعیت های اجتماعی، اقتصادی و بین المللی منطبق کنند و بر ادامه ساختارهای قدیمی و ناکارآمد یا نگرشهای قبلی خود اصرار ورزند، عاقبت متفاوتی در انتظارشان نیست.
در آغاز بهار عربی، مردم سوریه درخواستهایی حداقلی برای اصلاحات، مبارزه با فساد و آزادی بیان داشتند. اما حکمرانی بدون کوچکترین نشانه ای از انعطاف، اصلاح در ساختار را نپذیرفت و در ابعاد بین المللی هم به هیچ مصالحه و یا توافقی نائل نشد. انزوا، تحریم های سنگین و وابستگی شدید به روسیه و ایران از عواقب مسیری بود که پیمود. نیم میلیون در این مسیر جان خود را از دست دادند و بیش از ۱۰ میلیون مهاجر یا آواره شدند و در نهایت حاکمیت فرو پاشید.
شوروی در دهه ۱۹۷۰ به بحران اقتصادی، نارضایتی اجتماعی و رقابت شدید تسلیحاتی با آمریکا مشغول بود. ساختار سیاسی آن بسته و غیرقابل اصلاح بود. یک حزب واحد، اقتصادی کاملا دولتی و سرکوب رسانه ها، وضعیت زمانه بود. اصرار بر اقتصاد با فرماندهی دولت، انکار ناکارآمدی، محدود کردن آزادی ها، بی توجهی به نارضایتی در جمهوری های عضو، نشانه های بارزی از عدم انعطاف پذیری شوروی بود. در نهایت شوروی، ابرقدرتی خود را واگذار کرد.. بحران اقتصادی در دهه ۹۰ این مملکت را به روز سیاه نشاند. ۱۵ جمهوری از این کشور جدا و مستقل شدند و در سال ۱۹۹۱ به فروپاشی کامل نائل شد!
شاه ایران نیز در دهه ۵۰ چنین کرد. مرغ او هم یک پا داشت؛ و زمانی فهمید مرغش می تواند دو پا داشته باشد که دیر شده بود. او با انعطاف پذیری دیرهنگام و تاخیر در پاسخ به فشار برای اصلاحات، در نهایت نظامش را واگذار کرد و ایران شاهد انحلال کامل سلطنت پس از ۲۵۰۰ سال شد.
در سیاست، داشتن دو پا برای مرغ شرط بقاست و سیاستمدارانی که نتوانند با مردم، زمانه و واقعیت ها سازگار شوند ناگزیر به بی رحمانه ترین وجه کباب می شوند!
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
❇️✴️ حذف ایران از نبرد کریدورها؛ تهدیدی پنهان اما سرنوشتساز
✍ بابک کاظمی
🔰در ادبیات ژئوپلیتیک و توسعه منطقهای، «کریدور» به مسیرهای پیوسته و امنی اطلاق میشود که کالا، انرژی، داده یا حتی جریانهای انسانی را میان دو یا چند نقطه راهبردی جغرافیایی جابهجا میکنند.
این مسیرها میتوانند زمینی، ریلی، دریایی یا دیجیتال باشند و معمولاً تحت توافقات چندجانبه و سرمایهگذاریهای سنگین میان دولتها شکل میگیرند. در جهان امروز، کریدورها تنها شاهراههای اقتصادی نیستند، بلکه به ابزارهای نوین تولید قدرت، نفوذ سیاسی و امنیت پایدار نیز بدل شدهاند.
کشوری که در طراحی و کنترل این کریدورها نقش مؤثر داشته باشد، میتواند جایگاه خود را در معادلات منطقهای و بینالمللی ارتقا دهد و برعکس، حذف یا نادیده گرفته شدن از این شبکههای ارتباطی، به معنای حاشیهنشینی در نظم نوین جهانی خواهد بود.
در این میدان راهبردی، ایران با وجود قرارگیری در یکی از برترین موقعیتهای جغرافیایی منطقه، بهتدریج در حال حذف شدن از برخی مسیرهای اصلی است؛ روندی که اگر متوقف نشود، میتواند کشور را از یک بازیگر مرکزی به تماشاگری پیرامونی تبدیل کند.
کریدور هند-عربستان-اسرائیل-اروپا که بهصراحت ایران را دور میزند، تلاش ترکیه و آذربایجان برای تکمیل کریدور زنگزور بدون نقشآفرینی تهران، و نیز احیای مسیرهای جایگزین برای کریدور شمال-جنوب از طریق آسیای مرکزی، تنها بخشی از شواهد این واقعیت تلخاند. در کنار این روندها، نباید از نقش اسرائیل در تغییر ژئوپلیتیک منطقه غافل شد. رژیم صهیونیستی با بهرهگیری از خلأهای امنیتی در سوریه، طی سالهای اخیر بهطور مداوم حملات هوایی علیه زیرساختها، مراکز لجستیکی و مسیرهای ارتباطی محور مقاومت انجام داده و اکنون با تضعیف حاکمیت ملی سوریه، عملاً در حال تبدیل شدن به بازیگری مؤثر در خاک این کشور است. این حضور خزنده و پرخطر، به اسرائیل امکان میدهد تا از طریق جولان و جنوب سوریه، به یکی از کریدورهای زمینی راهبردی منطقه – که سابقاً در امتداد محور ایران-عراق-سوریه-لبنان تعریف میشد – دسترسی پیدا کند.
به بیان دیگر، رژیم صهیونیستی نهتنها در نبرد امنیتی، بلکه در نبرد کریدورها نیز فعالانه وارد عمل شده تا ایران را از مسیرهای حیاتی ارتباطی و نفوذ منطقهای خود محروم سازد. در مقابل، ایران درگیر مشکلات داخلی، تحریمهای مزمن و بیثباتیهای مدیریتی بوده و فرصتهای طلایی در منطقه را یکی پس از دیگری از دست داده است.
با این حال، نبرد کریدورها هنوز به پایان نرسیده و ایران میتواند با بازآرایی راهبردی، بار دیگر به بازیگر تعیینکننده این میدان تبدیل شود. پیروزی در این نبرد مستلزم احیای دیپلماسی واقعگرایانه، توسعه سریع زیرساختهای ترانزیتی، استفاده هوشمندانه از موقعیت ژئوپلیتیکی در خلیج فارس، دریای عمان، قفقاز و آسیای میانه، و تبدیل تهدیدهای منطقهای به فرصتهای همگرایی است.
ایران باید بهجای انفعال، به سمت ابتکار حرکت کند؛ مسیرهای مشترک با هند، ارمنستان و آسیای میانه را فعالتر کرده، تعامل سازندهتری با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تعریف کند، و با عبور از تقابلگرایی صرف، نقش خود را بهعنوان حلقه پیوند شرق و غرب بازسازی نماید.
آینده قدرت در منطقه، نه در تصرف سرزمین بلکه در تسلط بر مسیرها رقم خواهد خورد؛ و کشوری که نتواند مسیرها را در اختیار بگیرد، بهناچار در حاشیه تصمیمسازیها باقی خواهدماند.
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology