virastaar | Unsorted

Telegram-канал virastaar - ویراستار

10195

حسین جاوید 🔹مدیر نشر #کتاب_سده مشاوره و همکاری در همه‌ی زمینه‌های تولید کتاب: 📲 ۰۹۱۲۲۴۷۲۸۳۸ ➡️ @hjavid اگر پرسشی دارید یا کمکی از من برمی‌آید، در حد توانم، با افتخار در خدمت هستم. لطفاً صبور باشید تا فرصت کنم پیامتان را ببینم.

Subscribe to a channel

ویراستار

❇️ «بیبی کورن» 👈 «بچه‌ذرت»/ «بچه‌بلال»
❇️ «بیبی اسفناج» 👈 «بچه‌اسفناج»
❇️ «بیبی کروت» 👈 «بچه‌هویج»

به همین سادگی!

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

همه‌ی ما به یکی از این کتابخانه‌های قشنگ کنار تختمان نیاز داریم!

@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

«ضمن عرض تسلیت به مناسبت پاسداشت سالگرد شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع)...»

دیروز جواد خیابانی گزارش بازی پرسپولیس ـ تراکتور را عیناً با این کلمات شروع کرد، یعنی درواقع بابت اینکه سالگرد شهادت امام موسی کاظم (ع) پاس داشته می‌شود تسلیت گفت!

#کژتابی

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

نقشه‌ی تهران در سال ۱۳۴۰ شمسی (۱۹۶۱ میلادی)

جالب اینجاست که آن روزها مسجد زیبای سپهسالار نماد تهران بوده است! سپس‌ برج شهیاد (آزادی) و سپس‌تر برج میلاد جای این نماد را گرفتند.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

به فعل «می‌فرمایند» توجه کرده‌اید؟

ما یک بار فعل «می‌گوید» را برای نشان دادن احترام تبدیل به «می‌فرماید» کرده‌ایم و سپس همین فعل را دوباره جمع بسته‌ایم که بار احترام‌آمیز آن بیشتر شود!

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

❇️ «تواَم»: «تو هستم.»
✅ «با تواَم! کجا می‌روی؟»
✅ «هر اتفاقی بیفتد، کنار تواَم.»

❇️«توأم»: «همراه با.»
✅ «برای هفته‌ی آتی هوای ابری، توأم با بارش‌های پراکنده، پیش‌بینی می‌شود.»
✅ «معذرت‌خواهی فقط توأم با جبران معنا دارد.»

❇️ «تواَم»: «تو هم.» (فقط در محاوره؛ توصیه هم نمی‌شود.)
✅ «ما می‌ریم اونجا، تواَم می‌آی؟»
✅ «تواَم گرفتی ما رو!»

فتحه و همزه را در «توام» اشتباه نگذاریم.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

«زبان‌شناسی» و زیرشاخه‌هایش، مثل «ریشه‌شناسی» و «آواشناسی»، «علم» هستند. علم را کجا می‌آموزند؟ در دانشگاه. «اسطوره‌شناسی» هم هرچند «علم» نیست، تنها با تسلط بر شاخه‌های علمی می‌توان راجع به آن خردمندانه پژوهید و سخن گفت، چراکه مستلزم درک درست از تاریخ، فرهنگ، زبان‌های باستانی، انسان‌شناسی، فلسفه و دین است.

عموم مردم علاقه دارند در این زمینه‌ها نظر بدهند ــ هیچ اشکالی هم ندارد و اتفاقاً ستودنی است و نشانه‌ی دغدغه‌مندی و فرهنگ‌دوستی آن‌ها؛ مشکل آنجا شروع می‌شود که کسانی خود را بدون پشتوانه‌ی آکادمیک، «متخصص» این کارها می‌پندارند، کتاب می‌نویسند و نظریه صادر می‌کنند و حتی کلاس‌های آموزشی می‌گذارند!

چنان‌که «پزشکی» نیز علم است و کسی که تحصیلات آکادمیک پزشکی ندارد فوقش مثلاً «شکسته‌بند» است یا «دندانساز تجربی»، «زبان‌شناس» و «ریشه‌شناس» و «اسطوره‌پژوه» هم محصول دانشگاه هستند. اگر هم کسی خارج از دانشگاه کار شایسته‌ای انجام داده است، با تکیه بر شیوه‌های پژوهش دانشگاهی بوده است، نه دلی و ذوقی.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

لقمه را دور سر نگردانیم!

❌ مورد بررسی قرار گرفت.
✅ بررسی شد.

❌ مورد استفاده قرار بگیرد.
✅ استفاده شود.

❌ مورد مطالعه قرار بدهند.
✅ مطالعه کنند.

❌ مورد حمایت قرار دادند.
✅ حمایت کردند.

❌ مورد آزمایش قرار دادند.
✅ آزمودند.

و...

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

شیوه‌ی درست ارتباط گرفتن با ناشرها که شانس پذیرش اثر شما و انتشار آن را افزایش می‌دهد

تماس گرفتن از راه‌های رسمی (ایمیل یا سایت یا دایرکت صفحات اجتماعی مؤسسه‌ی نشر)

فرستادن پیام مستقیم به خود ناشر (مگر در زمانی که او را بشناسید یا خودش چنین خواسته باشد)، ارسال پیام‌های صوتی یا متنی شخصی در پیام‌رسان‌های اجتماعی، تماس با دفتر انتشارات یا موبایل ناشر و سلام دادن و بلافاصله گفتن «شما در فلان حوزه کتاب منتشر می‌کنید؟» و...، در اغلب موارد، بلافاصله با یک پاسخ «نه» مواجه یا، در بهترین حالت، «نادیده» گرفته خواهد شد. صادقانه بگویم، خیلی وقت‌ها ناشرها کسانی را که این‌گونه دنبال چاپ کتاب هستند «از سر باز می‌کنند»، بدون اینکه ارزش واقعی اثر آن‌ها را بسنجند.

راه‌های رسمی دشوارتر هستند و بعضاً دیرتر به پاسخ می‌رسند، اما به‌هرحال کارآمدترند.

فرستادن کارنامک رسمی و مرتبط خود

ناشر باید دقیقاً بداند شما چه‌کسی هستید و چه سابقه‌‌ای دارید یا چه کارهایی انجام داده‌اید. «سلام، من فلانی هستم، یه کتاب ترجمه کرده‌ام»،‌ «وقت به خیر، از فلان شهر تماس می‌گیرم، پذیرش اثر دارید؟» و مانند این‌ها به کار هیچ ناشری نمی‌آید. هیچ ناشری هم به پنج دقیقه فایل صوتی شما که در آن سابقه‌تان را جسته‌وگریخته توضیح داده‌اید اهمیت نمی‌دهد. ارسال کارنامک نامرتبط نیز سودمند نیست ــ مثلاً، کارنامک درخشانی که با آن می‌شود در ده‌ها شرکت به‌عنوان مدیر پروژه استخدام شد، ولی فرضاً هیچ ربطی به داستان‌نویسی یا ترجمه‌ی یک جستار ندارد.

ساخت کارنامک حرفه‌ای و مرتبط و ارائه‌ی آن به ناشر گام مهمی است.

فرستادن معرفی کامل اثر (چه ترجمه باشد و چه تألیف)، شامل موضوع و حجم و مرحله‌ی آماده‌سازی و...

کمتر ناشری، اگر شما را نشناسد، وقت می‌گذارد که فرضاً رمان سیصد صفحه‌ای‌تان را بخواند یا پژوهشتان را دقیقاً و موبه‌مو بررسی کند. اگر خودتان به او کمک کنید که با صرف زمانی اندک، برآورد دقیق‌تری از کار به دست بیاورد، قطعاً شانس پذیرش اثرتان بیشتر می‌شود. ناشر باید جزئیات محتوایی اثر و جزئیات فیزیکی اثر را بداند تا تصمیم دقیق بگیرد: اثری که نیمی از آن هنوز آماده نشده و سال دیگر تمام می‌شود شاید به کار فلان ناشر نیاید؛ بهمان ناشر شاید توان سرمایه‌گذاری روی یک کتاب مفصل هزار و دویست صفحه‌ای را نداشته باشد؛ آن یکی ناشر شاید اصلاً به کار در موضوعی خاص علاقه‌مند نباشد...

معرفی کامل اثر کمک می‌کند دغدغه‌های ناشر رفع شوند و وضع روشن‌تر باشد و تصمیم‌گیری ساده‌تر.

فرستادن دست‌کم یک‌پنجم از متن آثار حجیم و یک‌سوم از متن آثار کم‌حجم

نمونه‌ای از کارتان را ضمیمه کنید تا ناشر یا کارشناسان معتمدش بتوانند آن‌ را بخوانند و با اثر و قلم شما آشنا شوند. وقتی به ناشر سوء‌ظن دارید و، صریح یا تلویحی، می‌گویید نمی‌شود کتاب را در اختیار او بگذارید، بعید است او هم گامی جلو بگذارد. بی‌اعتمادی شما با بی‌اعتنایی اغلب ناشرها مواجه می‌شود. نگرانید از اثرتان سوء‌استفاده شود؟ همان ایمیل‌های رسمی سندهای خوبی هستند؛ پس از راه رسمی اقدام کنید. ضمن اینکه هیچ ناشر معتبری سابقه‌اش را قمار نمی‌کند.

حتماً اعلام کنید آمادگی دارید در صورت موافقت اولیه، متن کامل را برای بررسی در اختیار ناشر بگذارید.

پرهیز از اغراق با هدف جلب نظر ناشر

ببخشید، می‌دانم تلخ است، اما واقعیت دارد: عموم ناشرها و کارشناس‌های آن‌ها به عباراتی مانند «این کتاب بهترین کتابی است که در فلان حوزه نوشته شده»، «قطعاً این اثر بسیار پرفروش خواهد بود»، «این کتاب را استاد فلانی تأیید کرده‌اند»، «هر کس این را خوانده خوشش آمده» و... کوچک‌ترین اهمیتی نمی‌دهند و چه بسا در برابرشان جبهه‌گیری هم می‌کنند.

خنثی و حرفه‌ای باشید. اجازه بدهید اثرتان سخن بگوید، نه خودتان.

👈 کلام آخر: چاپ کتاب، به‌خصوص اولین اثر، در هیچ‌جای دنیا آسان نیست. باید صبور و پیگیر باشید و واقعیت‌های اقتصادی کشورمان را هم در نظر بگیرید.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

تیترهای اصلی و فرعی کتاب‌ها و مقاله‌ها هدایت‌گر خواننده به آن مطالبی هستند که در ادامه شرح و بسط می‌یابد. تیترها را با حروف توپر (بولد) می‌نویسیم و نباید جلوی آن‌ها از نشانه‌ی دونقطه («:») استفاده کنیم.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

دوستان گرامی
📢 کارگاه جامع ویرایش از فردا (یکشنبه، ۱۶ دی) آغاز می‌شود و این آخرین دوره‌ای است که من در سال ۱۴۰۳ برگزار می‌کنم.

⏳👈 برای ثبت‌نام در این کارگاه با شماره‌ی ۰۹۹۱۲۸۲۰۷۹۷ (مؤسسه‌ی ته‌رنگ) تماس بگیرید.

❇️ اگر پرسشی راجع به چندوچون کارگاه دارید، می‌توانید به خود من هم پیام بدهید (@HJavid).

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

❇️ «in his twenties…»
❇️ «She is in her fifties…»
❇️ «I went into my 30s with a checklist…»
❇️ «He was in his early forties.»

لابد دیده‌اید که مترجم‌های کم‌تجربه‌تر جملاتی شبیه جملات بالا را کمابیش این‌چنین ترجمه می‌کنند:

❇️ «در دهه‌ی بیست زندگی‌اش...»
❇️ «او در دهه‌ی پنجاه سالگی‌اش است.»
❇️ «با یک چک‌لیست دهه‌ی سی‌‌ام را شروع کردم...»
❇️ «اوایل دهه‌ی چهل سالگی‌اش بود.»

در انگلیسی چنین ساخت‌هایی بسیار رواج دارند و فرضاً «twenties» یعنی بیست تا بیست و نه سالگی و «thirties» یعنی سی تا سی و نه سالگی، و به همین ترتیب. ما در فارسی این‌طوری به سن‌وسال افراد اشاره نمی‌کنیم و ساخت‌های این‌چنینی بر اثر گرده‌برداری در کتاب‌های ترجمه‌شده دیده می‌شوند (گو اینکه مثلاً «دهه‌ی سی‌ام زندگی» کسی یعنی طرف کمابیش سیصد سال دارد!).

در فارسی فصیح بهتر است در چنین مواردی دهه‌های زندگی فرد را ملاک قرار دهیم و، مثلاً، جملات بالا را این‌گونه ترجمه کنیم:

✅ «در دهه‌ی سوم زندگی‌اش...»
✅ «او در دهه‌ی ششم زندگی‌اش است.»
✅ «با فهرستی از کارها دهه‌ی چهارم زندگی‌ام را شروع کردم...»
✅ «تازه به دهه‌ی پنجم زندگی‌اش پا گذاشته بود.»

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

از زبان واحد به زبان واحد

میزان ارتباطات جوامع نسبت مستقیم دارد با میزان نزدیکی و دوری زبان‌ها و نیز تعداد آن‌ها. در ابتدای شکل‌گیری زبان قاعدتاً «انسان خردمند» (Homo sapiens) یک بار زبان را پدید آورد (این یادداشت را بخوانید) و بعد با مهاجرت افراد این سرده به سرزمین‌های دیگر، چه نزدیک و چه دور، ابتدا تفاوت‌های جزئی و سپس تفاوت‌های عمده‌ بین دایره‌ی واژگان و ساخت آوایی آن‌ها و سپس نحو و دستور شکل گرفت، به‌گونه‌ای که دیگر فهم مشترک زبانی بین افراد جوامع دورتر وجود نداشت و افتراقات سخن گفتن آن‌ها طوری بود که زبان هر کدامشان یک زبان جدید محسوب می‌شد؛ نشان به آن نشان که خانواده‌های زبانی عمدتاً در گستره‌های جغرافیایی محدود و مشخص رواج دارند و لهجه‌ها و گویش‌ها در مناطق و تجمعات بشری بسیار محدودتر و نزدیک‌تر. به زبان ساد‌ه‌تر، فرضاً ما در امریکای جنوبی دنبال زبانی از خانواده‌ی زبانی آلتایی نمی‌گردیم یا مثلاً در سیستان و بلوچستان در پی ثبت لهجه‌ای از زبان گیلکی نیستیم.

دنیای دو، سه سده‌ی اخیر دنیای ارتباطات گسترده است. ابتدا وسایل حمل‌ونقل جمعی باعث شدند تجارت بین مناطق و سپس گردشگری و سفر رونق بگیرد و طبعاً بده‌بستان‌های زبانی بین جوامع نزدیک و دور پررنگ شود و، درنتیجه، خیلی از لهجه‌ها و گویش‌ها از بین رفتند. سپس بسیاری از زبان‌ها جایشان را به زبان‌های پرگویشورتر و رایج در مناطق ثروتمندتر و مهم‌تر دادند. این است که سده‌هاست تعداد زبان‌ها در دنیا رو به کاهش است و، پیاپی، زبان‌های زیادی برای همیشه به زبان مرده بدل می‌شوند. ظهور اینترنت هم تسهیل‌کننده‌ی ارتباطات جوامع دور و نزدیک و حرکت آن‌ها در مسیری واحد بود.

اگر بشر روال تکاملی عادی را در پیش داشته باشد ــ یعنی مثلاً فناوری‌های پیشرفته‌ی پزشکی، مثل کاشت تراشه‌ها، به‌کلی ارتباطات و زبان‌آموزی و زبان‌ورزی را متحول نکند ــ دور از ذهن نیست که درنهایت مسیر آمده را باز خواهیم گشت و دوباره به زبان واحدی خواهیم رسید. این نه خوب است، نه بد؛ صرفاً یک روال طبیعی است. زبان یک «ابزار» از مجموعه‌ابزارهایی است که انسان خردمند به کار گرفته است تا کره‌ی زمین را به سیطره‌ درآورد و زندگی را برای خود آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر کند و امتداد ژن خود را تضمین؛ هیچ مزیت تکاملی‌ای در تعدد زبان‌ها وجود ندارد و آن‌ها همان‌طور که روزگاری به وجود آمده‌اند، روزگار دیگری خاموش خواهند شد و جایشان را به ابزارهای کارآمدتر و چه‌بسا محدودتر خواهند داد. در مقام مثال، آنچه برای بشر اهمیت دارد حرکت سریع و آسان و ایمن بین دو نقطه است و نه ابزار این کار؛ یک روز با خودِ حیوان، یک روز با گاری، یک روز با قطار و خودرو، یک روز با هواپیما و شاید روزی نه‌چندان دور با وسیله‌ای بی‌نهایت پیشرفته‌تر ــ «حرکت» است که مزیت تکاملی دارد، نه چگونگی آن. «زبان» هم صرفاً ابزاری است برای نیل به یک هدف، نه خودِ هدف.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

📣 ثبت‌نام دوره‌ی جدید کارگاه ویرایش آغاز شده است و در این دوره، به روال سال‌های دورتر، مباحث مقدماتی و پیشرفته هم‌زمان ارائه می‌شود.

کارگاه ما حضوری است و زنده در اسکای‌روم هم پخش می‌شود. بنابراین، امکان حضور مجازی در کلاس هم فراهم است. کارگاه روزهای یکشنبه از ساعت ۱۴ تا ساعت ۱۶ برگزار می‌شود.

بیش از یک دهه است کارگاه ویرایش برگزار می‌کنم و باعث افتخار من است که در این سال‌ها چند صد دوست عزیز در کارگاه ویرایش حاضر بوده‌اند و اکنون شمار قابل توجهی از آن‌ها به‌عنوان ویراستار و حتی سرویراستار با مؤسسات انتشاراتی همکاری دارند. ناشرها و مترجم‌ها و نویسنده‌‌هایی که می‌خواهند کارهای پیراسته‌تری ارائه دهند هم از مخاطبان بالقوه‌ی کارگاه ویرایش‌اند. بااین‌حال، چنان‌که همیشه تأکید کرده‌ام، هیچ «چوب جادو»یی وجود ندارد که معلمی به کار بگیرد و شما را طی یک دوره‌ی کوتاه ویراستار کند؛ باید خواند و آموخت و کار کرد و کار کرد و کار کرد. این‌طور دوره‌ها مثل چراغی است که مسیر را روشن‌تر و پیمودن آن را ساده‌تر می‌کند.

👈 برای ثبت‌نام در این کارگاه با شماره‌ی ۰۹۹۱۲۸۲۰۷۹۷ (مؤسسه‌ی ته‌رنگ) تماس بگیرید.


حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

گروه «اخبار کتاب» از بیستم دی‌ماه ۱۳۹۴ تا کنون محفلی است برای صدها ناشر و نویسنده و مترجم و دوست‌دار کتاب؛ در آستانه‌ی ده سالگی گروه، از طریق لینک زیر می‌توانید به ما بپیوندید:

👉 /channel/+mCJLAlGWW_kxNTE0

📣 پیوستن به «اخبار کتاب» فقط در ۲۴ ساعت آینده شدنی است و پس از آن، به روال همیشه و برای حفظ فضای خوب جمع دوستانه‌مان، دست‌کم تا ۳ ماه این امکان فراهم نیست.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

در خط فارسی حروف «ا»، «د»، «ذ»، «ر»، «ز»، «ژ» و «و» فقط به حروف پیش از خودشان می‌چسبند و امکان پیوستن به حروف پس از خود را ندارند. وقتی واژه‌ای مختوم به یکی از این حروف است و پسوند یا جزء دیگری به آن اضافه می‌شود و آن را تبدیل به واژه‌ی مشتق یا مرکب می‌کند فاصله‌ای در مرز دو جزء (کلمه‌ی نخستین و جزء افزوده) وجود نخواهد داشت. بنابراین، این ساخت‌ها را با عنوان «بی‌فاصله» می‌شناسیم و از «نیم‌فاصله» برای اشاره به آن‌ها استفاده نمی‌کنیم. مثلاً، «هوا» و «ساز» در «هواساز»، «باد» و «بان» در «بادبان»، «کاغذ» و «فروش» در «کاغذفروش»، «روز» و «گار» در «روزگار»، «باز» و «بین» در «بازبین»، «ژاژ» و «خای» در «ژاژخای» و «گرو» و «گان» در «گروگان» «بی‌فاصله» نوشته می‌شوند، نه با «نیم‌فاصله».

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

امروز روز #جشن_سده است و من خوشحالم که مؤسسه‌ی انتشاراتی کوچکم چنین اسم قشنگی دارد.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

دو تا مطلب کوتاه ادبی و زبان‌شناختی راجع به زبان ترکی نوشتم، کلی پیام توهین‌آمیز از پان‌ترک‌ها گرفتم! یعنی حتی بیان نکات علمی را برنمی‌تابند!

نکته‌اش کجاست؟ من خودم، از دو طرف، هفت جدم ترک‌زبان است و عاشق زبان ترکی‌ هستم! نوشته‌هایم هم اصلاً سیاسی یا اجتماعی نبود!

‏چه خبرتان است؟

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

وقتی نتوانی بین «نژاد» و «زبان» تمایز قائل شوی، هیچ‌وقت قانع نمی‌شوی که بله، می‌شود «ترک» نبود اما «ترک‌زبان» بود!

بارها پیش آمده که در خود ترکیه با شهروندان این کشور به ترکی استانبولی هم‌کلام شده‌ام و بعد که بحث «ترک بودن» پیش آمده طرف قاطعانه گفته که «ترک نیستم، کرد هستم». مثلاً، در همین کشور خودمان هم اقوام «ایرانی» زیادی داریم که به زبان‌هایی چون ترکی، ترکمنی، عربی و کردی سخن می‌گویند و غریب نیست که در بجنورد یا کرمان ترکی بشنوی و در مازندران کردی و در خوزستان و همدان لری و...!

ما واژه‌ی «ترک» را دهه‌ها توسعاً به معنای «ترک‌زبان» به کار برد‌ه‌ایم. همین شده که رواج زبان ترکی در استان‌هایی از کشور را (که عمدتاً متعلق به همین چند قرن اخیر است) معادل ترک‌نژاد بودن مردمان آن‌ها گرفته‌ایم. قطعاً اقوام ترک‌ هم در سرزمین بزرگ ایران بوده‌اند و زیسته‌اند ــ و شگفت اینکه بعضی از آن‌ها به فارسی یا دیگر زبان‌های رایج در ایران‌زمین سخن گفته‌اند و نوشته‌اند! ــ اما، با شواهد تاریخی و زبان‌شناختی، تردیدی نداریم که مثلاً نواحی بزرگی از آذربایجان تا همین چند سده پیش زبانی جز ترکی داشته‌اند.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

دربار عثمانی دیرزمانی‌ حامی شعرا و نویسندگان پارسی‌گوی بود و بعضی سلاطین قدرتمند این امپراتوری، نظیر سلطان سلیم یکم و سلطان سلیمان قانونی، چنان به زبان فارسی عشق می‌ورزیدند که به این زبان شعر می‌سرودند؛ آن‌وقت یک‌ عده پان‌ترک شیرین‌عقل دوره افتاده‌اند و به بهانه‌ی دفاع از «تورکی» به زبان فارسی می‌تازند!

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

نظام نام‌گذاری و ثبت شرکت‌ها در ایران از عجایب نیست‌درجهان است! پیش‌تر نام‌ها باید «سه‌سیلابی» می‌بودند و چندی است که نام‌ها باید دست‌کم «چهارسیلابی» باشند؛ مسئله اینجاست که هیچ ممیزی معنایی و زیبایی‌شناسانه‌ای وجود ندارد و عملاً هزاران هزار شرکت داریم که نام ثبت‌شده‌شان، با عرض پوزش، «دری‌وری محض» است!

این یکی از همان نام‌هاست: «آرون کولاک کویر شهریور!»

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

«ازدواج بنفش» (معادل «lavender marriage») هم از عبارت‌هایی است که باید در فرهنگ‌های‌ جدید فارسی ضبط شود.

این نوع ازدواج به ازدواجی گفته می‌شود که یکی از طرفین آن یا هر دوی آن‌ها تمایلات هم‌جنس‌گرایانه‌ دارند و پیمان ازدواج ایشان از روی مصلحت و بنا به ملاحظات قانونی و اجتماعی و خانوادگی است.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

تبلیغ رمان مسافرت به ماه نوشته‌ی ژول ورن در روزنامه‌ی اطلاعات، سال ۱۳۰۸.

جالب است که برای آنچه ما امروزه عمدتاً «رمان‌های زرد» می‌نامیم از اصطلاح «رمان‌های هرزه» استفاده شده است!

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

امروز اعضای کانال ویراستار از ده هزار نفر عبور کرد. این یک پیام کوتاه از بالاترین نقطه‌ی تهران برای قدردانی از شماست.💚

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

این‌ روزها باز صحبت از #اینترنت_طبقاتی در میان است که قرار است به‌زودی اجرایی شود.

چنانچه به‌ هر‌ عنوان، شغلی یا دانشگاهی، اینترنت بدون فیلتر به من تعلق بگیرد، قطعاً از آن استفاده نخواهم کرد.

دسترسی آزاد به اینترنت حق تمام شهروندان این کشور است، چه فرد آکادمیک برای پژوهش و چه آن فرد بی‌سواد در دورترین روستای کشور برای سرگرمی.

‏⁧ #تبعیض⁩ درنهایت دامن همه را
می‌گیرد.

#ورای_ویرایش

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

«پلنگ» به معنای «زنی که اقدامات و جراحی‌های زیبایی زیادی روی صورت و بدن خود انجام داده است» هم از آن واژه‌هایی است که از زبان مخفی به زبان روزمره راه یافته است و باید در فرهنگ‌های جدید فارسی مدخل شود.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

در سال گذشته‌ی میلادی، مطالب کانال «ویراستار» حدود یک و‌ نیم میلیون بار دیده و خوانده شده است.

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

حالا بماند که «نهار» نیست و «ناهار» است، اما به فرض درست بودن هر دو، وقتی محاوره‌ای می‌نویسی و «رو» داری چرا باید از صورتی استفاده کنی که هیچ‌وقت در گفتار به کار نمی‌رود؟

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

در یک کلیپ اینستاگرامی شنیدم که به «گوشت چرخ‌کرده» گفته شد «گوشت ماشین‌شده»!

شگفتا!

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…

ویراستار

«نداریم» آسان‌تر از «موجود نمی‌باشد» نیست؟

حسین جاوید
@Virastaar

Читать полностью…
Subscribe to a channel