🌸رمان ایرانی / رمان خارجی 🌸کتابهای ما را از کتابفروشیها و شهرکتابهای معتبر سراسر ایران بخواهید 🌸سایت فروش آنلاین http://aamout.ir واتساپ کتابفروشی آموت ۰۹۳۶۸۸۲۸۱۸۰ ☎️021 44232075 ☎️021 66499105 🌸کتابنامهی نشر آموت https://t.me/aamout/13191
آقای احمد تهوری: مدیر نشر آفتابکاران، و
آقای ارسلان فصیحی؛ مترجم در غرفهی نشر آموت
@aamout
حضور دکتر عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد، و نیکنام حسینپور رییس مرکز روابط عمومی وزارت فرهنگ در غرفهی نشر آموت
@aamout
خانم فرشته بهرامی؛ پژوهشگر و نویسنده، در غرفهی نشر آموت
@aamout
پرفروشترین کتابهای نشر آموت در پنجمین روز نمایشگاه کتاب تهران:
▪️بخش حضوری:
۱. صدای آرچر / میا شریدن/ منا اختیاری
۲. جایی که خرچنگها آواز میخوانند/ دیلیا اوئینز/ آرتمیس مسعودی
۳. مخاطب خاص/ فریدا مکفادن/ رضا اسکندریآذر
۴. خاما / یوسف علیخانی
۵. تراویس/ میا شریدن/ منا اختیاری
۶. ستارهساز/ ملیسا دهکوستا/ آریا نوری
۷. جیمز/ پرسیوال اورت/ سیدرضا حسینی
۸. قلب دوخته/ کارول مارتینز/ کامران حسینی
۹. خاک آمریکا/ جنین کامینز/ سیدرضا حسینی
۱۰. زندگی محال/ مت هیگ/ سیدرضا حسینی
۱۱. ما تمامش میکنیم/ کالین هوور/ آرتمیس مسعودی
۱۲. بازی آرزوها/ مگ شفر/ هدیه گرامیمقدم
۱۳. در بزم آتش/ کاترین سنتر/ فیروزه مهرزاد
۱۴. اگر حقیقت این باشد/ کالین هوور/ عباس زارعی
۱۵. سلام غریبه/ کاترین سنتر/ مریم رفیعی
۱۶. خدمتکار و پروفسور/ یوکو اوگاوا/ کیهان بهمنی
۱۷. جاری چون رود/ شلی رید / آرتمیس مسعودی
۱۸. جنگل/ هارلن کوبن/ محدثه احمدی
۱۹. تنها بازمانده/ رایلی ساجر/ ساره خسروی
۲۰. ما شروعش میکنیم/ کالین هوور/ آرتمیس مسعودی
۲۱. زندانی/ فریدا مکفادن/ رضا اسکندریآذر
۲۲. هیچکدام از اینها حقیقت ندارد/ لیزا جوئل/ علی شاهمرادی
۲۳. کفشهای دیگری/ جوجو مویز/ مریم مفتاحی
۲۴. تنها غم عشق میتواند اینطور زخم بزند/ پیج تون / سیدرضا موسوی
۲۵. ناگاه، ناکجا/جیلیان مکالیستر/ محدثه احمدی
۲۶. پیدایت میکنم/ هارلن کوبن/ محدثه احمدی
۲۷. زن همسایه/ شاری لاپنا/ عباس زارعی
۲۸. زاهو/ یوسف علیخانی
۲۹. مردی از شب/ ریچل کین/ مریم رفیعی
۳۰. جاده رستگاری/ جان هارت/ هدیه گرامیمقدم
۳۱. الینور آلیفنت کاملا خوب است/ گیل هانیمن/ آرتمیس مسعودی
۳۲. کسی که میشناسیم/ شاری لاپنا/ عباس زارعی
۳۳. آوارگیها/ بروس هالسینگر/ آرتمیس مسعودی
۳۴. یاد او/ کالین هوور/ عباس زارعی
۳۵. زندگی کوتاه است/ ابی هیمنز/ مریم رفیعی
۳۶. استونر/ جان ویلیامز/ مرجان محمدی
۳۷. بیوهکشی/ یوسف علیخانی
۳۸. اتاق / اما دوناهو/ علی قانع
۳۹. فرداها/ ملیسا دهکوستا/ آریا نوری
▪️بخش مجازی:
۱. من پیش از تو/ جوجو مویز/ مریم مفتاحی
۲. سالار مگسها/ ویلیام گلدینگ/ ناهید شهبازیمقدم
۳. صدای آرچر/ میا شریدن/ منا اختیاری
۴. جایی که خرچنگها آواز میخوانند/ دیلیا اوئینز/ آرتمیس مسعودی
۵. زن همسایه/ شاری لاپنا/ عباس زارعی
۶. ما تمامش میکنیم/ کالین هوور/ آرتمیس مسعودی
۷. سلام غریبه/ کاترین سنتر/ مریم رفیعی
۸. زندانی/ فریدا مکفادن/ رضا اسکندریآذر
۹. تراویس/میا شریدن / منا اختیاری
۱۰. خاما/ یوسف علیخانی
@aamout
گرامیداشت یاد محمدعلی علومی در نمایشگاه کتاب برگزار میشود
معاون فرهنگی وزیر فرهنگ خبر داد؛
گرامیداشت یاد محمدعلی علومی در نمایشگاه کتاب برگزار میشود
رئیس سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از گرامیداشت یاد محمدعلی علومی در نمایشگاه ۱۴۰۳ خبر داد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، یاسر احمدوند، معاون امور فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پی درگذشت محمدعلی علومی، نویسنده و پژوهشگر با انتشار یادداشتی در فضای مجازی از گرامیداشت یاد او در سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران خبر داد.
پیام به شرح زیر است؛
«درگذشت آقای محمدعلی علومی نویسنده توانمند اهل بم را به جامعه فرهنگی و ادبی تسلیت میگویم. او پژوهشگر، داستاننویس، طنزپرداز و روزنامهنگاری نوآور بود. در نمایشگاه کتاب تهران یاد او را گرامی و بزرگ خواهیم داشت.»
@aamout
https://www.ibna.ir/news/510689
سلام به کلمات، به زیباترین کلمات
سلام به حقیقت آغاز که آشنایمان میکند، معنایمان میبخشد، و آرامش است
سلام به کتاب، و رد کبود خیال بر سپیدی کاغذ، و نبض پرشتاب نور و نگاه
و تکرار هزار بارهای که میگوید
«خواندن عشق است»
امسال هم میآییم و میآیید به سلام
به پرامیدترین سلام
کتابهای نشر آموت در نمایشگاه کتاب تهران در هر دو بخش حضوری و مجازی در دسترس شماست.
در بخش مجازی به سایت زیر مراجعه و نشر آموت را جستجو کنید
http://book.icfi.ir
و نشانی ما در بخش حضوری:
مصلی. شبستان
راهروی ۱۴. روی سکو. برابر ستون ۵۴.
غرفهی ۱۸. نشر آموت
#نشر_آموت
#با_آموت_در_بهشت_روشن_کلمات
#آموتخوان
#خواندن_عشق_است
#بخوانیم_و_بسازیم
#سی_و_پنجمین_نمایشگاه_بین_المللی_کتاب_تهران
@aamout
چاپ نودوچهارم رسید؛
#من_پیش_از_تو
(رمان خارجی)
جوجو مویز
ترجمهی مریم مفتاحی
نشر آموت / چاپ نودوچهارم / ۵۳۶ صفحه / ۳۷۵۰۰۰ تومان
ویل ترینرِ ماجراجو، کسی که همواره به ورزشهای مخاطرهآمیزی چون صخرهنوردی میپرداخت، در اوج جوانی و سلامت و ثروت اتفاقی برایش رخ میدهد و به لحظهای زندگیاش تغییر میکند و او...
«من پیش از تو» یک رمان عشقی نیست، اما عشق، عنصر اصلی آن است؛ عشقی متفاوت که از چارچوبهای زمینی خارج میشود و به لایهی آرمانی میرسد و پیچیدگی احساسات درونی انسان را برملا میسازد.
«آسوشیتدپرس» درباره این رمان مینویسد: «بعضی کتابها را نمیتوان زمین گذاشت. کتابهایی وجود دارند که آدم به حدی جذب شخصیتهایش میشود که دوست ندارد داستان به پایان برسد، برای همین خواندنش را کش میدهد. کتاب جوجو مویز یکی از این کتابهاست. گاهی میخندید، گاهی لبخند میزنید و گاهی عصبانی میشوید، و بله، گاهی اشک میریزید. پیشنهاد من: کتاب «من پیش از تو» را باید همراه با یک جعبه دستمالکاغذی فروخت.»
@aamout
چاپ نهم رسید؛
#نسکافه_با_عطر_کاهگل
(رمان ایرانی)
م. آرام
نشر آموت/ چاپ نهم / ۳۸۴ صفحه/ ۳۲۵۰۰۰ تومان
شهریار، از گذشته خود چیزی نمیداند اما تصاویری مبهم، گاهی او را آزار میدهند و احساس میکند جایی که در آن زندگی میکند، خانه و زندگی اصلی او نیست. اغلب اوقات هنگام خوردن نوشیدنی همیشگیاش (نسکافه) احساس میکند عطر کاهگل در مشامش میپیچد و در ادامه همیشه یک دیوار کاهگلی در ذهنش زنده میشود.
سرانجام با مشاهده یک صحنه تصادف، حافظهاش را به دست میآورد و یادش میافتد اسم اصلی او شهریار نیست و ...
نسکافه با عطر کاهگل، تقابل دو نوع زندگی (پس رفته و ایده آل) در جامعه امروزی و تضاد کنش ها و واکنش ها، رویاها، دنیاها و امیدهاست.
@aamout
چاپ دوم رسید؛
#هرگز_دروغ_نگو
(رمان خارجی)
فریدا مکفادن
رضا اسکندریآذر
نشر آموت/ چاپ دوم / ۳۰۸ صفحه / ۲۲۰۰۰۰ تومان
تازهعروس و دامادی به نامهای تریشا و ایثن، به دنبال خرید خانۀ رؤیاییشان هستند. اما وقتی برای بازدید از عمارت دورافتادهای میروند که زمانی به دکتر آدرین هیل، روانشناس نامداری که چهار سال قبل مفقود شده، تعلق داشته، به دلیل بارش برف و بوران در عمارت گیر میافتند و حالا باید تا پایان بوران در این خانۀ مرموز سر کنند. اما دیری نمیگذرد که اتفاقات عجیبی شروع به رخ دادن میکنند.
@aamout
کتابنامه نشر آموت - سال ۱۴۰۳
شامل تازههای نشر و تجدیدچاپیها
به همراه اطلاعات مخصوص هر کتاب
@aamout
ضمن اینکه این نرم افزارها می توانند در کسری از ثانیه حجم بسیار زیادی از متون مختلف را از زبانی به زبان دیگر ترجمه کنند اما ماشین های ترجمه هنوز راه بسیار درازی در پیش دارند تا بتوانند به عرصه رقابت با مترجمان حرفهای وارد شوند. اکنون هوش مصنوعی صرفاً در حوزههای ساده و عمومی همچون مکالمات روزانه و متون ساده بازرگانی میت واند کارایی داشته باشد، اما وقتی نوبت به متون تخصصی و ادبی می رسد، نرمافزارهای ترجمه مبتنی بر هوش مصنوعی دیگر چندان کارآیی نخواهند داشت و ترجمههایی که ارائه میکنند از دقت و درستی و سلاست و روانی عاری خواهند بود.
مترجم کتاب «روزی مثل امروز» ادامه داد: ترجمه ای موفق است و مخاطب می تواند به راحتی آن را درک کند و با آن ارتباط برقرار کند که در آن فقط به انتقال معنا و مفهوم بسنده نشده باشد. هر جمله یا عبارت یک بار معنایی و مفهومی دارد و یک بار احساسی و عاطفی و در یک جمله یا عبارت علاوه بر یک معنای خاص، ممکن است یک هیجان خاص هم نهفته باشد. ترجمه ای موفق است که این احساس و هیجان را هم انتقال بدهد. به عنوان نمونه یک جمله از یک رمان اگر درست ترجمه شود، اشک به چشم خواننده می آورد یا او را به خنده می اندازد یا بیزاری و تنفر را در او برمی انگیزاند اما اگر یک ترجمه ماشینی و بیروح از آن جمله ارائه شود، شاید معنا و مفهوم جمله را انتقال دهد اما آن هیجان خاصی را که نویسنده تلاش داشته در خواننده برانگیزد، در او به وجود نخواهد آورد. ترجمه خوب علاوه بر وفادار بودنش به متن اصلی باید گویا و زیبا هم باشد و این دو شرط گویا و زیبا بودن در ترجمه متون ادبی بسیار اهمیت دارد، به طوری که اگر رعایت نشود، آن ترجمه فاقد ارزش ادبی خواهد بود.
وی تاکید کرد: هوش مصنوعی چون صرفاً بر الگوریتم و دادهها مبتنی است و با اینکه در طراحی آنها سعی شده تا با روشهای مبتنی بر استقرا و استتناج نوعی یادگیری هم اتفاق بیفتد، از انتقال این احساس و هیجان عاجز است. هوش مصنوعی نمیتواند معانی ضمنی یک واژه یا اصطلاح را درک کند و انتقال بدهد و از تشخیص سبکهای زبانی عاجز است. پیشینه فرهنگی یک متن را نمیتواند بفهمد و به همین علت ممکن است برداشت کاملاً نادرستی از متن بکند و در ترجمهای که ارائه میکند حتی معنا را هم به درستی انتقال ندهد.
@aamout
https://www.ibna.ir/news/509897
چاپ نهم رسید؛
#یک_پرونده_کهنه
(رمان ایرانی)
#رضا_جولایی
نشر آموت/ چاپ نهم / ۳۳۲صفحه/ ۲۵۰۰۰۰ تومان
برندهی نخستین دورهی جایزهی احمد محمود
پنج نفر بودند: یک سرهنگ ستاد، یک سرگرد فراری، یک سروان اخراجی و دو نفر شخصی. دور یک میز گرد قدیمی با چند صندلی لهستانی و یک چراغ سقفی حبابدار که نور اندکی به اتاق میپاشید. پردهها را کشیده بودند. نمیدانستند که بیرون برفِ ریزی شروع به باریدن کرده. زمستان سختی بود. دایم برف میبارید. همه جا یخ زده بود، حتی شاخههای درختان یخ زده بودند و از آنها قندیلهای بلورین آویزان بود. هرشب چند پرنده یخ میزدند و زیر شاخهها میافتادند اما کسی به آنها نگاه نمیکرد....
@aamout
چاپ دهم رسید؛
#زبان_گل_ها
(رمان خارجی)
#ونسا_دیفن_باخ
ترجمهی #فیروزه_مهرزاد
نشر آموت/ چاپ دهم/ ۴۰۰ صفحه/ ۲۹۹۰۰۰ تومان
ویکتوریا، پس از دوران کودکیاش در پرورشگاه، نمیتواند با کسی ارتباط بگیرد و تنها راه ارتباط معنیدار او با جهان از طریق گلها و معانی آنهاست. ویکتوریا جایی برای رفتن ندارد و در یک پارک عمومی میخوابد؛ جایی که از گیاهان، باغ کوچکی برای خود درست کردهاست. خیلی زود گلفروشی محلی، استعدادهای او را کشف میکند و ویکتوریا متوجه میشود موهبت کمک به دیگران از طریق انتخاب گلها را دارد. در این میان فروشندهای مرموز در بازار گل، جواب سؤالهای ویکتوریا و راز دردناکی از گذشتهاش را میداند اما...
مجلهی اپرا : «با خواندن زبان گلها قطعا دستهگل بعدیتان را ماهرانه انتخاب خواهید کرد»
بریژیت ویکز (واشنگتنپست): قصهگویی مسحور کننده... خیلی دوست دارم به ونسا یک دسته گل بوواردیا (اشتیاق)، گل گلایل (در قلبم نفوذ کردی)، و گل استکانی (قدردانی) هدیه دهم... و یک نشان دیگر که باید به دسته گلهایش اضافه کنم؛ یک میخک صورتی (هرگز فراموشت نمیکنم)
@aamout
منتشر شد؛
#لی_لا
#مریلین_رابینسون
(رمان خارجی)
ترجمهی #مرجان_محمدی
نشر آموت/ چاپ اول/ ۳۰۴ صفحه/ ۲۷۵۰۰۰ تومان
@aamout
خوشحالم بعد از سالها دوباره دکتر #سیدعباس_صالحی، وزیر فرهنگ را از نزدیک دیدم. از خوششانسیام این انسان بیدریغ را از نمایشگاه کتاب استانی میشناسم. وقتی که شهر به شهر میآمد و هم به مردم و هم به ما غرفهدارها خداقوت میگفت. آنوقتها معاون فرهنگی بود. در نمایشگاه کتاب تهران هم هیچوقت ندیدم که همراه اعوان و انصار و کلی خبرنگار بچرخد. خودش تنهایی توی راهروها میچرخید و مشکلات همه را حل میکرد. طرحهای عیدانه و تابستانه و پاییزه و زمستانه، از طرحهای ماندگار او برای رونق کتابفروشیها بود.
خوشحالم رئیسام، رفیقام و برادرم #علیرضا_معزی را دیدم. زمانی بهم اعتماد به نفس داد که خالی خالی شده بودم؛ سال ۱۳۸۱. دستم را باز گذاشت برای مصاحبه با نویسندهها. و البته بیشترین لطف را زمانی بهم کرد که دعوتم کرد به روزنام همشهری و آنجا صفحهی گردشگری را در اختیارم گذاشت که باعث شد نیمی از ایران را بروم و تماشا کنم و عکس و گزارش بیاورم. و البته در تمام این سالها حامی بوده؛ حتی الان که مدیرعامل خبرآنلاین است.
خوشحالم #حسن_بنی_عامری نویسندهی محبوبم را دیدم که بیست و چند سال قبل که اولین بار دیدماش، گفت «بنویس! مجال نده به زندگی، فقط بنویس!» و سالها ناپدید بود و دوباره آمده. دست پر برگشته. دلخور بود از ناشراناش. خجالت کشیدم بهش بگویم اما اینجا مینویسم، شاید بخواند: حسن جان! لطفا اینبار فقط با یک ناشر کار کن. وقتی رمانهایت دست چند ناشر باشد، هیچکدامشان روی تو مکث نمیکنند.
خوشحالم امروز استاد #عباس_مافی و استاد #پارکوهی_هارطونیان را دیدم. باورم نمیشد هم استاد مافی و هم استاد هارطونیان، #خاما را خوانده بودند و کلی دربارهاش حرف زدند. عاشق خانم هارطونیان شدم. بهرنگ مافی، مترجم باشکوه مجموعه کتابهای چرخ زمان، پسر استاد مافی و عروس و نوهجانشان از رفقای کتابفروشی آموت در مرزداران هستند.
خوشحالم پسرک شیطان کلاس سوم ابتدایی سال ۱۳۷۳ را دیدم. سال اول دانشگاه بودم و تئاتری کار کرده بودم در قزوین به اسم «یه لقمه نون» که یکی از بازیگرانش مهدی رمضانی بود.
خوشحالم #آرتمیس_مسعودی آمد.
خوشحالم #مریم_مفتاحی امروز آمد.
خوشحالم #کامران_حسینی، مترجم #قلب_دوخته آمد.
دیدن ارسلان فصیحی، احمد تهوری، فرشته بهرامی، رضا امیرخانی، پرویز شیشهگران، آذر خزایی، مهشید فهیم، سمیرا ابوترابی، فاطمه افژولند، رفقای آوانامه، چند کتابفروش از شهرهای مختلف که لیست کتابها را جمع میکردند و ... رزق و روزی امروز بود که ششمین روز #نمایشگاه_کتاب_تهران بود.
عکسها اینجاست
@aamout
خالق «#پریباد»، «#سوگ_مغان»، «#خانه_کوچک» و آشنای «#قصه_اساطیر» در قصهای نانوشته ناپیدا شد
@aamout
صبح با تلفن #ندا_ولی_پور خبرنگار #ایسنا از خواب بیدار میشوم. صدایش میلرزد. میگوید «#علیرضا_روشن نوشته.»
میگویم «خبر ندارم. اجازه بدهید پیگیر بشوم.»
تا وصل میشوم به اینترنت، استوری آسیدمحسن بنیفاطمه را میبینم که نوشته «دریغا محمدعلی!»
چرخی که میزنم، خبر هفتهنامهی طلوع بم را میبینم که «با نهایت تاسف درگذشت استاد #محمدعلی_علومی، پژوهشگر و نویسنده، اسطورهشناس و شاهنامهپژوه و چهره برجسته ادبیات داستانی و طنز ایران را اعلام مینماییم.»
پیام میدهم به آسیدمحسن، میپرسم «کی؟»
فوری جواب میدهد «دیروز.»
زنگ میزنم به خانم ولیپور، میگویم «تسلیت میگویم.»
اولینبار یک روز بعد از زلزلهی بم به محمدعلی علومی زنگ میزنم؛ سال ۱۳۸۲. با بغض و گریه از اقوامش میگوید که زیر آوار ماندهاند اما صدایش پر از امید است و گفتگویمان در روزنامه جامجم منتشر میشود: «میخواهم بم فرهنگی را احیا کنم.»
هفت سال بعدش، به همراه آسید #محسن_بنی_فاطمه به خانهاش در تهران میرویم. رمان #سوگ_مغان را بهمان میدهد که در #نشر_آموت منتشر شود.
و این رفتنها ادامه پیدا میکند و #پریباد و #خانه_کوچک و این اواخر هم #قصه_ی_اساطیر ازش منتشر میشود.
آنقدر گرم بود که کنارش حس میکردی، نزدیکترین آدم به تو، فقط اوست.
نزدیک به یک دهه قبل راهی کرمان و بم و بردسیر شد و کمتر ازش خبری داشتیم جز پیامهای گهگاهیاش در واتساپ و تلگرام و یا وقت حقالتحریرها.
و آخرین بار همین دو روز پیش که با #محمد_شریفی زنگ زده بودم، حرفاش شد و اینکه علومی تازه یک رمان را تمام کرده.
و الان که این کلمهها را مینویسم، کنارم نشسته و گویی دارد صفحهی 34 #سوگ_مغان را میخواند که «گفتم: شما حرفهای اسپندار را قبول دارید؟ دکتر مدتی ساکت ماند. قناریها آواز میخواندند. جماعت با همدیگر صحبت میکردند. دکتر منظرهی بیرون را تماشا میکرد. گفت: سوال سختی است. مثل این که بپرسند اسطوره واقعیت است یا جفتگیات و خزعبلات؟ بگذار دو موضوع را برایت روشن کنم. اولی این که اسپندار نه اینکه اسطورهشناس خوبی باشد، نه! او اصلا در اسطورهها زندگی میکند. چیزهایی میبیند که من نمیبینم، چیزهایی میشنود که من نمیشنوم، اسپندار مجذوب است، مفتون مهر است. در این دنیای بیبرخ او حتی به یک تکهسنگ هم مهر میورزد، حتی به مورچهها هم واقعا علاقه دارد ... دوم که خیلی هم مهم است، از بس که سختی کشیده و رنج برده، دنیای درونی خیلی زیبایی برای خودش ساخته که ربط چندانی به واقعیتها ندارد. زمان و مکان، اشخاص و اشیا در ذهن اسپندار جابهجا میشوند و ...»
#محمدعلی_علومی جوری زندگی کرد که میخواست و جوری رفت که ...
اینجا
@aamout
چهار رمان «مریلین رابینسون»
▪️«گیلیاد»؛ کتاب گیلیاد نامههای یک کشیش پیر آیووایی برای پسر هفتسالهاش است. رابینسون در این کتاب داستان سه نسل را از جنگ داخلی تا قرن بیستم تعریف میکند، داستانی دربارهی پدران و پسران و چالشهای معنوی آنها.
▪️«خانه» داستان خانهی کشیش رابرت بوتون و فرزندانش را حکایت میکند. گلوری دختر خانواده به خانه برگشته است تا از پدر در حال مرگش مراقبت کند. جک پسر ولخرج و الکلی خانواده پس از سالها غیبت به خانه میآید. کتاب خانه داستان تضاد میان نسلها، عشق، مرگ و ایمان است.
▪️«لیلا»؛ این داستان در مورد زنی بیخانمان به نام لیلا است که پس از سالها آوارگی وارد شهر گیلیاد میشود و کلیسای شهر را تنها پناهگاه خود مییابد. او با قدم گذاشتن به این کلیسا داستانی عاشقانه را رقم میزند.
▪️«خانهداری»داستان در مورد روت و لوسیل، دو خواهر یتیمی است که در شهر نمادین دورافتاده فینگربون در شمالغربی آمریکا بزرگ میشوند. پس از آن که قوم و خویشهای جانشین مادر، آنها را رها میکنند این دو خواهر تحت مراقبت سیلوی، خاله بیخیال و اسرارآمیزشان قرار میگیرند.
@aamout
چاپ ششم رسید؛
#پیامبر
#جبران_خلیل_جبران
ترجمهی #محمد_شریفی
نشر آموت / چاپ ششم / ۱۴۴ صفحه / ۹۱۰۰۰ تومان
«پیامبر» شاهکار ادبی و هنری «جبران خلیل جبران» است. این کتاب در طول قرن بیستم پس از انجیل پرفروشترین کتاب در آمریکا بوده است. تا سال ۱۹۹۸ تنها در آمریکای شمالی ۹ میلیون نسخه از آن فروش رفته بود. این کتاب دست کم به پنجاه زبان ترجمه و یکی از بزرگترین کلاسیکهای زمان ما شده است. گفته میشود «پیامبر» شاهدی بر نبوغ جبران است.
پیام آرمانگرایانه و نمادین جبران برای ایجاد توازن بین معنویت شرقی و پیشرفت مادی غرب، چیزی از رنج انسان در سراسر جهان نکاسته است، خوانندگان به صفحات «پیامبر» پناه بردهاند تا حکمت آن را از نو جذب کنند. شعر محبوب این کتاب عموماً در عروسیها، تعمیدها، و مراسم تشییع مردگان در سراسر جهان خوانده میشود.
«پیامبر» سفر مردی تبعیدی به نام المصطفی را که در زبان عربی به معنای فرد برگزیده است، به تصویر میکشد. زمانی که آمادۀ بازگشت به «جزیرۀ زادگاهش» است، آرزو میکند که هدایایی را به اهالی اُرفالِس، مردمی که در میان آنها زندگی کرده است، ببخشد اما چیزی ندارد جز ..
@aamout
:
چاپ دوازدهم رسید؛
#بودن
(داستان خارجی)
#یرژی_کاشینسکی
ترجمهی مهسا ملکمرزبان
نشر آموت/ چاپ دوازدهم / ۱۳۶ صفحه/ ۹۹۰۰۰ تومان
رمان «بودن» دربارهی باغبانی چهلسالهای است که بعد از مرگ صاحبکارش مجبور به ترک محلی میشود که در آن همهی عمر کار کرده است، و چون این باغبان پیش از آن هیچگاه از محل کارش خارج نشده، مواجههاش با جهان بیرون برایش عجیب است و از سوی دیگر برای مردم نیز دیدن و صحبت کردن با این فرد عجیب است با این حال و در نهایت باغبان بر اثر یک اتفاق، وارد خانهی یکی از بزرگان شهر میشود و ...
«بودن» داستانی تأثیرگذار و توام با فضایی متفاوت در کارنامهی کاری نویسنده بهشمار میرود. کاشینسکی، نویسندهی لهستانی آمریکایی، فیلمنامهی این رمان را نیز پس از انتشار آن تالیف کرده و هال اشبی بر اساس آن فیلمی با عنوان «آنجا بودن» (Being there) در سال ۱۹۷۹ ساخته است.
@aamout
چاپ دوم رسید؛
#فرداها
(رمان خارجی)
#ملیسا_ده_کوستا
ترجمهی #آریا_نوری
نشر آموت / چاپ دوم / ۳۶۵ صفحه/ ۲۷۵۰۰۰ تومان
معرفی کتاب:
زندگی هر چیزی که از شما میگیرد را به شما پس میدهد.
آماند هیچوقت فکرش را هم نمیکرد که یک نفر در زندگی بتواند اینقدر درد بکشد. او پس از اتفاق وحشتناکی که برایش رخ میدهد، به خانهای در یک روستای دورافتاده پناه میبرد. در آنجا به طور تصادفی تقویمها و دفترچههایی را پیدا میکند که مالک قبلی خانه، فعالیتهای مرتبط با باغبانی خود را در آنها یادداشت میکرده است.
آماند تصمیم میگیرد تا با نوشتهها و راهنماییهای خانم هوگ، پیرزن مرحومی که پیش از او در آن خانه زندگی میکرد، جان تازهای به باغچۀ رهاشدۀ آنجا بدهد. او مشغول به کار میشود و با گذشت فصلها و ارتباطگرفتن با طبیعت و آدمهای جدید، زندگیاش متحول میشود. هر روزی که میآید و هر فردایی که قرار است بیاید، تبدیل به وعدهای برای آیندۀ بهتر میشود
@aamout
از همان روز اول روشنشدن چراغ #کتابفروشی_آموت قرار گذاشتیم هر کسی سه کتاب به بالا میخرد، شمارهاش را در سیستم #کتابفروشی ثبت کنیم. کمتر از ششماه بعد نگاه کردیم به لیست دوستانمان. باورنکردنی بود؛ میانگین روزی ده نفر ثبت شده بودند و رسیده بودیم به هزار و هشتصد نفر. گروهی برای دوستان کتابفروشی درست کردیم؛ به نام #آموت_نوشت.
#گروه_کتابخوانی آموتنوشت از روز آغازین تا امروز، جدا از اینکه برای خود اعضا، بسیار مفید بوده، مجالی شده برای آگاهی بیشتر ما و شناختن سلیقهی مخاطبان و دیدن خود در آینه نگاه مخاطبان.
در چند ماه گذشته، دوستان آموتنوشت، روزانه هر کدام یک #کتاب را انتخاب کرده و مدیریت معرفیاش را برعهده داشتند.
در چنین گروههایی، قاعدتا نود درصد اعضا ساکت هستند و در آغاز ممکن است باعث دلخوری دوستان دیگر و مخصوصا ادمینها بشود اما در درازمدت متوجه شدیم که اغلب این اعضا ساکت، پیگیر گفتگوها هستند.
T.me/aamoutnevesht
@aamout
نشر آموت به زودی منتشر میکند؛
اثری دیگر از نویسندهای رمان #خانه_پیش_از_تاریکی
#تنها_بازمانده
#رایلی_ساجر
#ساره_خسروی
-نامزد بهترین کتاب معمایی گودریدز
-نامزد بهترین کتاب معمایی آمازون
-از پرفروشهای نیویورکتایمز
-کتاب برگزیده برای خوانش تابستانی واشنگتنپست، اُپرا، یواِسآ تودی
🗨️نظرات 🗨️
🟢- تحریککننده.... یک جنایی گوتیک گیجکننده
نیویورکتایمز
🟢-طرفداران دافنه دو موریه از این داستان اضطرابآور و برتر لذت خواهند برد.
پابلیشرز ویکلی
🟢-تنها بازمانده نه تنها یک گوتیک هیجانانگیز است بلکه سوالات مهمی را در مورد اندوه، فقدان و اسراری که از نزدیکانمان پنهان میکنیم میپرسد.
ریچل هاوکینز
🟢-تنها بازمانده یک گوتیک ترسناک در بهترین حالت خود است. رایلی ساجر پادشاه پیچیدگیها دوباره موفق شد. من نمیتوانستم این کتاب را زمین بگذارم.
آنا رِیِس
🟢-فراموشنشدنی و به شدت ظریف با پیچیدگیهایی که سرتان را گیج میآورد. این بهترین نسخهی رایلی ساجر است.
ماری کوبیکا
🟢-رایلی ساجر که استاد تعلیق است، باعث شد با صدای بلند به نفس نفس بیفتم و به صداهایی که از خانهام بیرون میآید گوش دهم.
مجلهی رموز و تعلیق
@aamout
چاپ پنجم رسید؛
#هوای_او
(رمان خارجی - ژانر عاشقانه)
بریتنی سیچری
ترجمهی منا اختیاری
نشر آموت/ چاپ پنجم / ۳۹۲ صفحه/ ۲۹۹۰۰۰ تومان
دربارهٔ «تریستن کول» به من هشدار داده بودند.
مردم میگفتند: ازش فاصله بگیر… بیرحمه… سرده… داغونه. ساده است که مردی را از روی گذشتهاش قضاوت کنی، که به تریستن نگاه کنی و یک هیولا ببینی.
اما من نمیتوانستم اینکار را انجام بدهم. من مجبور بودم ویرانهای را که درون او میزیست، بپذیرم؛ چون آن ویرانه در من هم بود.
هر دوی ما تهی بودیم.
هر دو به دنبال چیز دیگری بودیم، چیزی بیشتر.
هر دو میخواستیم تکههای شکستهٔ دیروزمان را بند بزنیم.
بعد از آن، شاید میتوانستیم به یاد بیاوریم که چگونه نفس بکشیم.
@aamout
منتشر شد؛
#لی_لا
#مریلین_رابینسون
(رمان خارجی)
ترجمهی #مرجان_محمدی
نشر آموت/ چاپ اول/ ۳۰۴ صفحه/ ۲۷۵۰۰۰ تومان
چهارمین رمان مریلین رابینسون، لیلا، در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. این داستان در مورد زنی بیخانمان به نام لیلا است که پس از سالها آوارگی وارد شهر گیلیاد میشود و کلیسای شهر را تنها پناهگاه خود مییابد. او با قدم گذاشتن به این کلیسا داستانی عاشقانه را رقم میزند. مریلین رابینسون در کتاب لیلا به بررسی مضامین شرم، تنهایی و تاثیر گذشتهی انسانها بر زمان حالشان میپردازد. این کتاب در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز است و جایزهی ملی حلقهی منتقدان کتاب را از آن خود کرده، و نامزد نهایی جایزهی ملی کتاب و پولیتزر شده است.
«لیلا رمانی است پر از ادراکات ناگهانی ظریف.»
رایترز ریویو
«رمانی پر از استعاره که دنیای ویران را به چیزی عجیب و ارزشمند تبدیل میکند.»
والاستریت ژورنال
«رابینسون با خانه و لیلا مجموعهای کوچک، غنی و بیباک خلق کرده است که در آن همانطور که مذهب بدون شرم وجود دارد، شک و تردید هم باعث شرمندگی نیست.» نیویورکریویو
▪️«مریلین رابینسون» متولد ۱۹۴۳ در شهر سندپوینت آمریکا؛ دکترای زبان انگلیسی را در شهر واشینگتن به پایان برد. او در دانشگاههای بسیاری تدریس کرده است.
نام رابینسون در فهرست ۱۰۰ فرد تاثیرگذار مجلهی تایم قرار دارد. او در سال ۲۰۱۲ مدال ملی علوم انسانی را از باراک اوباما رئیسجمهور وقت ایالات متحده دریافت کرد، و در سال ۲۰۱۶ برندهی جایزهی ادبی صلح دیتون شد.
▪️«مرجان محمدی»، متولد ۱۳۴۸ در تهران، و دانشآموختهی کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی و کارشناسیارشد زبانشناسی همگانی است. او ترجمهی چهار رمان گیلیاد، خانه، لیلا و خانهداری نوشتهی مریلین رابینسون را در کارنامهاش دارد.
@aamout
/channel/aamout/14968
چاپ دوم رسید؛
#سیب_ها_هرگز_نمی_افتند
(رمان خارجی)
#لیان_موریارتی
مترجم #سحر_حسابی
#نشر_آموت / چاپ دوم /۵۹۲ صفحه/ ۴۴۴۰۰۰ تومان
گاهی فقط یک جمله، زخمی عمیق بهجا میگذارد
📍اگر مادرتان گم شده باشد، به پلیس اطلاع میدهید؟ حتی اگر پدرتان مظنون اصلی باشد؟
این دوراهی بزرگ پیش روی فرزندان خانواده دیلانی قرار گرفته است. خانوادهی دیلانی انسانهای متشخصی در جامعه هستند. همه به والدین این خانواده، جوی و اِستن، غبطه میخورند. در زمین تنیس عالی هستند و ارتباطشان خارج از زمین بینظیر است. حالا بعد از پنجاه سال زندگی مشترک، آکادمی تنیس خود را فروختهاند و آمادهی سالهای طلایی زندگیشان هستند. اما چرا همه چیز خراب میشود؟ دختری ناشناس به نام ساوانا ناگهان دَرِ خانهیِ دیلانیها را میزند و زندگی همهی اعضای خانه را به چالش میکشد. ساوانا آینهای از خطاهای ریز خانوادهی دیلانی است که عقدهی بزرگی در زندگی اطرافیان ایجاد کرده است.
📍موریارتی نشان میدهد عشق گاهی سخت است، و اشتباه در زندگی لازم است، و آسیب رساندن به خانواده اجتنابناپذیر است.
@aamout