غمگینترین آهنگ را برایم بنواز
که بتوانم بنشینم
با احترام
سیگاری بیاسوزم
عمیق تنفسی برآورم
و با لبخند به نتهایت سلام کنم
بعداز آن میتوانی از میانم بروی
که باید سکوتم را
برای عقربهها تشریح کنم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
قدم زدیو به سیگار لبسپار شدی
قدم زدیو کشیدی، خودت قطار شدی
قدم زدی، نرسیدی، صبورتر نشدی
قدم زدی، از ایستگاه دورتر نشدی
به مرز مرگ رسیدی به ریل خیس خودت
به سرخرنگترین شکل خودنویس خودت
برای گردنِ چترت شبیهِ دار شدی
به رعد و برق رسیدی جریحهدار شدی
شب رسیدن بارون شب شکست تو بود
هنوز توی اتاقی بلیط باطل شد...
#آباعابدین
#آدم_ابری
آهنگ: I'm Afraid of Stars از Nemra, Serj Tankian
نما از فیلم Her و Lost in Translation
@@aba_abedin_channel
نیست
آنچه باید
تا دوشهایم زیرِ این بار
آنقدر سنگینی کنند
که نفس هم به کشیدن فکر نکند
سکوت
تنها،
نشانهی سکوت است
یعنی کسی که حرف نمیزند
شبیه سدی
که دریچههایش هنوز باز نشده
پشتِ دیوار
به شانه ای فکر میکند
به آغوشی
که میتواند سالها برای نبودنش بغض کرد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
متغیری بودم
بر حسب او
چشمهایم را شنید
ثابت شد چشم دارم
گوشهایم را صدا کرد
ثابت شد گوش دارم
لبهایم را لمس کرد
ثابت شد
مرا...
ثابت شدم
حالا نیستم
نه اینکه نباشم
راهی برای اثباتم نیست
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
برگی آرام از درختانت میچینم
تا بویش مرگ
مرا به تو مبدل کند
و رویشی باز
در نام دیگر دلپذیرت
در کشاکش خاک
پیغامت را برای دفترها خواهم سرود
و با چینش منظم ابر
رگباری به احترام خواهم نواخت
تا غارنشینان بعدی
در نقاشیهایشان
چیزی برای کشیدن داشته باشند
من مداد بیرنگ این جعبه بودم
که تنها خونم به سرخی میزد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
یادم میارم روزایی رو که از آسمون شُرشُر میریختم
و دلم از گرفتهترین شکل ممکن گرفتهتر بود
روزایی که به هرکی رسیدم، نبود
حالا به کدوم صراط مستقیم باشم
که تلخیا رو یادم بره
من قد تموم خنده هات، مُردم
حالا خیلی عجیبه که فکر میکنی
میتونی یه مرده رو زنده کنی.
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
با سلیس درد سلام
که سراغ اگر داشتیام
این گونه به آسمان سرایت نمیکردم
این گونه سینه به سر نمیگرفتم
نمیگداختم
جهان که این چنین بیتوست
کدام خیال را به خواب بگنجانم؟
که شهر، شرم برنگزیند
که شهر، شرح بپذیرد
با سلیس درد سلام
به نامهای که هرگز بدستت نمیرسد
به تو
که بعد تو
هرچه هست توست
توست که دارد میگردد
توست که دارد میگرداند
توست که دارد میگریاند
وهمگون دردگین!
سلام
نیامدی هم نیامدی
فقط طوری به این چشمها بفهمان
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
برای تو خشکیدهام
حالا میتوانی استخوانهایم را آتش بزنی
تا گرم شوی؟
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
از پرسهها درخت بگیرم
بیماریِ بلندِ پر از برگ
خشکم زده، ببند چشامو
ای زندگیِ خوبِ پس از مرگ
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
یه جنگلِ بزرگ و بیدرختم
که با صدای بولدوزر رفیقه
دریاچهای که داره خشک میشه
ولی هنوز معتقده عمیقه
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
پوستم را میشکافم
آوندهایم را کنار میزنم
و به فرزندانم نشان میدهم
جای تبر
در حلقههای سن یک درخت
چگونه عمق میگیرد
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
گم شدن را در خانه تمرین میکردیم
توی کمد
پشتِ لباسها
بعدها در خیابان
پیادهروها
کافهها
و بعد توی خودمان
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
رزمگاه خویش را
با برف و باران میشویم
و رعد را که با من زبان گرفت
به پاس شب میگمارم
تا خدایان
به یگانگی دردهای من
به سجده بنشینند.
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
هربار که زبونم به اسمش چرخید
یه بند از دلم وا شد، که ماهیام سر از حوضش در آوردن
حالا از آخرین شمعی که فوت کردم چیزی یادم نمیاد جز صفحههای تقویمی که زودتر از خودش به دنیا اومدن، هنوز میذارم زمین بچرخه تا آسمونی که طوفانی شده واسه کسایی که هوامو میشناسن جای نفس بذاره.
باقیِ جنگل بمونه واسه درندهها و دریدهها.
باغِ وحشِ من قبل از اینکه وحشی باشه باغ بوده.
بستگی داشت کدوم طرفِ میله بشینه
این ور یا اون ور
روی بلیطش نوشته بودم درست انتخاب کن اینجا دوبار به دنیام نمیای.
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
چشماتو قبل ابر چشیدم
با ترس، تو یه کوچهی فرعی
میدیدمت حوالی خونه
در قالب یه قطرهی مرئی
#آباعابدین
#آدم_ابری
@aba_abedin_channel
تو زبان پهلوی به کهکشان میگن
کایوسان
توی پرام یه پر داشتم به اسم کایوسان
که راز پرواز رو توش مخفی کرده بودم
الان که به تو رسیده خیالم راحته
چون حالا پشت سر پرواز تمام پرندهها
میشه رد تورو دید
تو پرنده نیستی، پروازی
#آباعابدین
@@aba_abedin_channel
هیچکس مرا بهخاطر نمیآورد
و تنها در آستانِ بغض
ناآرام آرمیدهام
باران از سویی
و عطر شاخههای نارنج از دیگر سو
دریا را در خواب دیدهام
که موجها این چنین آشفته
به بالینم راه میپیماند
از خاک برآورده سر
مرگ را به آغوش آغشتهام
که با هراس نمینشینم همآره
حالا اگر نویدِ کوچ دارید
لبانم را به رسم لبخند بگشایید
به بشارتی
به اشارتی
و باقی ماندهام را
به خاک بسپارید
که من دفن نمیشوم
#آباعابدین
@aba_abedin_channel
هر قسمتم را در کتابی مخفی کردهام
برچهار قلهی سبز
روزی خواهی رسید
و نامم را صدا خواهی نواخت
آن روز از صفحاتم جدا خواهم شد
بند به بند
کلمه به کلمه
حرف به حرف
بهم میپیوندم
و دوباره در مقابلت
شعری خواهم نشست بلند
تا به رسم آتشان گذشته
مرا به آغوش بیآفرینی
با کلماتی که از من به تو رسیدهاست
–قسم به من
قسم به من که توام
قسم به من که توامان توام
قسم به تو
گدار آن
به چشمهایم سلام خواهم سرود
و در مقابلم گلستانی خواهم نوشت فراز
که نه میسوزانم
نه خواهم سوخت
هر قسمتم را در کتابی مخفی کردهام
بر چهار قلهی سبز
روزی خواهم رسید
و کاش نامم را
بهخاطر بیاورم
#آباعابدین
.
آهنگ: Mausoleum از Rafferty
نما از فیلم نیست.
@@aba_abedin_channel
–پیشم را لشگری فراهم
پشتم را دشتی خاموش
ترس را اما
ازچشمهایم نخواهی خواند
به آسمان نگاه کرد
و ابرها را نشان داد
او تنها آمده بود
تنها اما نمیمانست
#آباعابدین
@aba_abedin_channel