afshinala | Unsorted

Telegram-канал afshinala - افشين علا

4727

✅شاعر، نویسنده و فعال فرهنگی ✅دانش آموخته علوم سیاسی در دانشگاه تهران

Subscribe to a channel

افشين علا

فقدان داریوش مهرجویی اگر با مرگ طبیعی نیز اتفاق می‌افتاد، برای فرهنگ و هنر ایران ضایعه‌ای فراموش نشدنی بود. چه برسد به آن‌که با قتلی چنین فجیع آن هم همراه با یار و شریک زندگی‌اش از میان ما برود.
من کارشناس سینما نیستم، اما سالهاست که با برخی شخصیت‌هایی که او خلق کرد، زندگی کرده‌ام. از مش حسن فیلم گاو گرفته تا حمید در هامون که نه بار مرا به سالن سینما کشاند. تماشای مکرر مهمانی مامان نیز با آن جلوه‌های بی‌نظیر از صفا و خلوص زندگی طبقات کم برخوردار برای من مرهمی بود بر زخمی قدیمی‌، یعنی مشاهده‌ی نخوت و سنگین‌دلی اصحاب قدرت و ثروت.
افسوس که پس از عمری تلاش عاشقانه و خردمندانه به خون غلتید و این داغ سهمگین، ملتی را تلخکام کرد.
امیدوارم هرچه زودتر قاتل یا قاتلان این دو عزیز به حق پیوسته معرفی و محاکمه‌ شوند تا زخم‌های دل بازماندگان و همه‌ی دوست‌داران داریوش مهرجویی التیام یابد.

✍ افشین علا
🗓️مهر۱۴۰۲

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

💣لحظه واپسین


✍ افشین علا
🗓️مهر۱۴۰۲

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹غزه🔹

دیدی چگونه صبر خداوند لبریز شد ز حیله‌ی این قوم؟
با عطسه‌ای ز غزه‌ی مظلوم خاموش شد فتیله‌ی این قوم

باریکه‌ای به تنگی زندان راه نفس گرفت بر اینان
گویی مدیترانه فرو ریخت بر خرمن و قبیله‌ی این قوم

هفتاد سال دولت صهیون سوزاند بس که ساقه‌ی زیتون
زقوم را به جای رطب ریخت در کام‌شان نخیله‌ی این قوم

در خون شناور است فلسطین صحرای محشر است فلسطین
رفتند غاصبان و به جا ماند آذوقه و وسیله‌ی این قوم

تا چند مثل گوی حقیری در چنگ صهیونیزم اسیری؟
ای باختر! بدان که به تیری افتد به خاک، تیله‌ی این قوم

شیخ عرب! ز وسوسه‌ی دیو دل خوش مکن به باغ تل‌آویو
جز کرم‌های مرده نخیزد پروانه‌ای ز پیله‌ی این قوم

آیا نگفت پیر خردمند دل‌خوش به این قمار نباشید؟
دیدی که اسب لنگ زمین خورد امروز در طویله‌ی این قوم؟

نام خوراک پخته نهادند دیروز بر شهید ره قدس
حالا چو خوک در دل آتش بریان شده‌ست فیله‌ی این قوم

ای رشک فاتحان و سلاطین ای غزه ای نگین فلسطین
چشمان قبله‌گاه نخستین بر توست پشت میله‌ی این قوم

✍ افشین علا
🗓️مهر۱۴۰۲

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

✨علت پيدايش هستي ✨


ذات حق خواست به خاک، آب حیاتی بفرستد
پی احیای جمادات، نباتی بفرستد

تا خرد تر کند ازعشق، سر خامه خود را
خواست برصفحه اعجاز دواتی بفرستد

خواست تا فاش شود علت پیدایش هستی
تا به حیرانی ما صبر وثباتی بفرستد

تا ببینیم درآئینه او حسن خدارا
خواست در قالب احمد حسناتی بفرستد

تا مبارک شود ایام برای همه عالم
خواست با نام محمد برکاتی بفرستد

تا شود شیوه رفتار بشر، معتدل ازاو
سرو موزون حرکات وسکناتی بفرستد

تا که از تیربلا دور بمانیم به محشر
ز امان نامه ی ابروش براتی بفرستد

تا بیابیم یقین، برلب پیغمبر اُمّی
خواست درقالب قرآن کلماتی بفرستد

نتواند که بخواند نتواند بنویسد
ولی از فضل خود اورا درجاتی بفرستد

با علی بن ابیطالبِ او سوی خلایق
بهر ادراک خود، ازخویش صفاتی بفرستد

خواست بعداز شب معراج زپیدایش زهرا
به سراپرده عفت نفحاتی بفرستد

نقشی از جود کشد با حَسَنش برهمه عالم
با حسینش زفَلَک، فُلک نجاتی بفرستد

خواست ازگنج خرد با نفس جعفرصادق
به در خانه اندیشه زکاتی بفرستد

همه ی جان جهان بود و خدا خواست برایش
همه ی عالم هستی صلواتی بفرستد



✍🏻افشين علا




‎✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
‏ @afshinala



https://b2n.ir/82366

Читать полностью…

افشين علا

🔹داوود🔹

پسرم! هیچ‌کس ترا نشناخت
از همین رو زمانه با تو نساخت

تا که برخاستی به داد و دهش
فلک از شش جهت به سوی تو تاخت

دل نبستی، درید پیرهنت
چون زلیخا که دل به یوسف باخت

جای مرهم گذاشتن به دلت
شانه‌های تو را به دشنه نواخت

لحن داوودی تو را نشنید
یا که از رشک، پشت گوش انداخت

رفتی و هرچه ابر، بر تو گریست
رفتی و قلب سنگ، بی تو گداخت

آبروی زمین، غریبان‌اند
خوش به حالت! کسی ترا نشناخت...

✍ افشین علا
🗓️مهر۱۴۰۲

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🥀به یاد شهید نازنین "مهندس عمار میرانصاری" که هشت سال پیش در سرزمین منا آسمانی شد

🌱سرو همیشه سبز منا



ای سعی ناتمام تو از حج، تمام‌تر
قبرت ز بارگاه فلک بادوام‌تر

رفتی به شوق وصل علی‌اکبر حسین
از کشته‌گان دشت جنون، خوش‌خرام‌تر

چون میوه‌ی رسیده، ترا چید دست عشق
در بند شاخه‌ ماند هر آن‌ کس که خام‌تر

آمد به پیشواز تو خیل فرشتگان
از کشته‌گان بادیه پر‌ازدحام‌تر

ای سر کشیده شربت احلی من العسل
از ما نمانده بی تو کسی تلخ‌کام‌تر

صیاد ماند و هاویه، چون کشتن تو بود
از صید آهوان حرم هم حرام‌تر

سرو همیشه سبز منایی اگرچه بود
از سینه‌سرخ‌ها کفنت، سرخ‌فام‌تر

در خیل حاجیان ز تو در نزد کعبه نیست
ای کشته‌ی غریب منا! نیک‌نام‌تر


✍🏻افشین علا
شهریور ۱۴۰۲




🔻کانال رسمی افشین علا🔻

🔸 @afshinala 🔸

Читать полностью…

افشين علا

@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

همزمان با سالروز شهادت امام رضا (ع) شانزده سال از خزان عمر مادرم بانو "پروين‌دخت ملك محمدی نوری" گذشت. هم او که از کودکی، بذر محبت این خاندان را در دلم کاشت.

◾️جای مادرم خالی‌ است...◾️          

🥀تازگی ها دفترم خالی‌ست
شعر ها دیگر سراغم را نمی گیرند
واژه هایم لال
سطرها آب دهان مرده را مانند
خودنویسم گرچه مالامال
جوهرم خالی‌ست
چون که جای مادرم خالی‌ست...

🥀صبح ها در ازدحام این همه آدم
سایه های روشن و خاموش
این همه چشم و دهان و گوش
باز هم حس می کنم دور و برم خالی‌ست
چون که جای مادرم خالی ست...

🥀ظهر ها در خانه همچون روح سرگردان
می کشم هر سو سرک، چیزی نمی یابم
گاه می گریم
گاه می خوابم
گاه گاهی شانه هایم می شود سنگین
رفته شاید دخترم باز از سر و کول پدر، بالا
یا نه، شاید ضربه‌ی دست زنم باشد
خسته از پرسیدن حالم
هم ز پاسخ های سربالا
یک نفر گاهی به دستم استکانی می دهد
می نوشمش، شاید
چای تلخی یا شرابی خوشگوار است این
سایه ای بر سفره می لغزد
می خورم، شاید ناهار است این
بعد از آن وا می روم بر صندلی، اما
صندلی از پیکرم خالی‌ست
چون که جای مادرم خالی‌ست...

🥀عصرها، تکرار یک کابوس:
در حیاط پشت خانه، روی رخت آویز
چادری در باد می رقصد
یک نفر در گوش من می خواند این آواز:
"مادرت را باد با خود برد..."
می گریزم تا نگوید باز
می خزم کنج اتاق خالی مادر
گنجه را وامی کنم، بو می کشم یکسر
خیره گشته عینکش بر من:
"آمدی فرزند؟
چشم من روشن!"
عینکش را می کشم بر دیده، پنهانی
کفش هایش را به روی لب
جانمازش را به پیشانی
گنجه را می بندم و سر می نهم بر تخت
هق هقم را در لحافش می کنم پنهان
عطر اندامش دلم را می چلاند سخت
سر که برمی دارم از بالین
خنده ام می گیرد از تصویر خود در قاب آیینه:
نیمی از من هست، نیم دیگرم خالی‌ست
چون که جای مادرم خالی‌ست...

🥀شب که جادوی نوازش یا فریب قرص خواب آور
خواب را در چشم هایم می کند جاری
آن دم آخر
لحظه ی پایان بیداری
باز یادم هست: مادر نیست!
رفته و تا عمر دارم بالش زیر سرم خالی‌ست
چون که جای مادرم خالی‌ست...

🥀نیمه های شب، دم کابوس هایم گرم!
که رها می سازدم از چنگ رویاها
-خواب مادر داشتن خوب است، امّا سر ز خوابی این چنین برداشتن، دشوار-
سخت بیزارم من از نیرنگ رویاها
چون که وقتی چشم ها را می گشایم باز
پوستی می بینم از خود مانده بر تختم
لاشه‌ی تن مانده اما جای من در بسترم خالی‌ست
چون که جای مادرم خالی‌ست
چون که جای مادرم خالی‌ست...

✍️افشین علا 

◾️ @afshinala◾️
کانال اشعار و مطالب افشین علا

B2n.ir/f08738

Читать полностью…

افشين علا

👇برای مشاهده کامل گفتگو لینک زیر را لمس کنید:


B2n.ir/Afshinala


📚کانال رسمی افشین علا

💎 @afshinala 💎

Читать полностью…

افشين علا

▪️اربعین▪️

بعد از هزار و سیصد و اندی سال اهریمن از نگین تو می‌ترسد
شمشیر کین هنوز به قربانگاه از حلق نازنین تو می‌ترسد

آن آتشی که خیمه‌گهت را سوخت گرم است همچنان به خردسوزی
چون کاهدان، بساط فریب اما از آه آتشین تو می‌ترسد

شیپور مکر و سفسطه و تحریف امروز نیز در کف رندان است
بانگش رسیده تا به فلک اما از منطق متین تو می‌ترسد

تزویر، از صراحت رفتارت زور و زر از تبلور ایثارت
توجیه، از فصاحت گفتارت تردید، از یقین تو می‌ترسد

خودکامه‌گان تجسم آن سنگ‌اند سنگی که خورده‌ بود به پیشانیت
خونت هنوز مانده به دامانش اما خود از جبین تو می‌ترسد

آن نی که در سفر، سر خونینت آیات وحی بر سر آن می‌خواند
در کوی و برزن است هنوز اما از صوت دلنشین تو می‌ترسد

امروز اگرچه مغرب ویرانگر تسخیر کرده است ثریا را
با گنبد دفاعی پولادین از عزم آهنین تو می‌ترسد

تا نشنود بشر کلماتت را اصحاب شر به هلهله مشغول‌اند
چون لشکر یزید ولی دشمن از بانگ پرطنین تو می‌ترسد

بنگر که ساحران نوین از عجز سر را بر آستان تو می‌سایند
ای وارث کلیم! هنوز آن مار از جوف آستین تو می‌ترسد

سوی تو آمدند پی پابوس، مردم ز شرق و غرب چو اقیانوس
زین رو سپاه سفسطه و سالوس از شور اربعین تو می‌ترسد

✍ افشین علا
🗓️شهریور١٤٠٢

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

به مناسبت سالروز ناپدید شدن امام موسی صدر، فخر ایران و امید لبنان. گوهر مفقودی که چشم‌های نگران جهان اسلام و تشیع، بیش از هر زمان نیازمند دیدار شفابخش اوست

🔸یوسف عصر🔸

برتری از شهرت و از نام نیز
از فروع دانش و احکام نیز

برده ای از صور و صیدا صبر و تاب
هم ز ایران و عراق و شام نیز

گرچه پنهانی به ظاهر از نظر
خود به صدری، نزد خاص و عام نیز

دوری راهت نبرد از یادها
سال‌های رفته و ایام نیز

چشم در راهت کلیسا و کنشت
بی‌قرارت امت اسلام نیز

یک سر و گردن ز خیل همگنان
برتری، در حسن و در اندام نیز

می‌درخشی مثل ماه از پشت ابر
بر فراز قله و بر بام نیز

ابروانت رونق محراب‌ها
مست و مدهوش نگاهت جام نیز

یوسف عصری که داری در کمین
جز برادر یا زلیخا، دام نیز

گرچه موسایی نهان در طور خویش
چون خلیل افکنده‌ای اصنام نیز

دشمنان پخته داری در خفا
آشکارا بس حسود خام نیز

تشنه‌ی خونت نه تنها اجنبی‌ است
در وطن، گرگان خون آشام نيز!




✍🏻افشین علا



📚کانال اشعار و یادداشتهای افشین علا

💎 @afshinala 💎

Читать полностью…

افشين علا

از فقدان ابدی پدرم که همچون نیاکان نامدارش اسوه‌ی بخشش و جوانمردی در دیار خود بود، دو سال گذشت...

▪️برای جای خالی پدرم▪️


رفته بودم تا بپرسم باز حالی از پدر
تا بگيرم باز هم شايد حلالی از پدر

طبق معمول تمام هفته‌ها رفتم به نور
تا نشان گيرم ز سبزی، از زلالی، از پدر

رفته بودم بشنوم پند و حكايات قديم
از يل و سالار مردان شمالی، از پدر

كودك ذهنم وفاتش را ز خاطر برده بود
همچنان می‌ساخت تنديسی خيالی از پدر

در سراب آرزوها می‌كشيدم از عطش
نقش وهمی، چشمه‌ای در خشكسالی، از پدر

با خودم می‌گفتم آن مرگی كه ديدم خواب بود
می‌گرفتم هی نشان در آن حوالی از پدر

روح من مجروح داغی بود و در دل داشتم
شوق تسكينی در آن آشفته‌حالی از پدر

همسفر با من در اين ره گرچه اقبالی نبود
باز بودم در پی فرخنده‌فالی از پدر

دشت و كوه و بيشه‌ی مازندران آكنده بود
از نسيمی دلپذير، از عطر شالی، از پدر

معجزی می‌جست چشمم از خدای لايزال
تا شود روشن به لطف لايزالی از پدر

تا رسيدم، بی‌امان در كوفتم اما دريغ!
خانه خالی بود، خالی بود، خالی از پدر...


✍🏻افشین علا


✨🆔 @afshinala
🔺 کانال اشعار و یادداشتهای افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

بازآفرینی مرثیه‌ای که ۹ سال پیش در روز وداع با زنی سرودم که آموزگار غزلم بود

💐ای خوش به حال خاک...

پیچیده در عزای تو ای زن! وطن به خویش
آن‌سان که در فتادن سروی، چمن به خویش

داغت به سینه نیش چنان زد که بعد از این
چون مار زخم‌خورده بپیچد سخن به خویش

تابوت اگر به رقص درآید بعید نیست
وقتی که بر تن تو نگنجد کفن به خویش

ای خوش به حال خاک که پیچیده تا ابد
از نرمی حریر تنت پیرهن به خویش

جمعیم بر مزار تو و داغدار تو
شمعیم و چاره نیست به‌جز سوختن به خویش

ترسم نبیند ای زن بشکوه استوار
بعد از تو روزگار، شبیه تو زن به خویش

تنها نه من به مهر تو پیوند خورده‌ام
بالیده ملتی به تو مانند من به خویش

شعر تو را گرفته‌ام از شیر مادرم
خو کرده‌ام به نام تو آن‌سان که تن به خویش

شد جامه‌‌ی تو گرچه تهی از تو، هر بهار
از خامه‌ی تو عطر زند نسترن به خویش

سر می‌زنم به خاک تو بسیار بعد از این
چون سر زدن به توست همان سر زدن به خویش

افشین علا✍🏻



📚 کانال رسمی #افشین_علا 📚
👇عضویت در کانال👇
💎 @afshinala 💎

Читать полностью…

افشين علا

حججی

سر می‌بُرند، از ماه ای شب بیا تماشا
با ذکر یا اباالفضل (ع) بر لب بیا تماشا

ای کربلا تنش را، حالات رفتنش را
هر روز کن زیارت هر شب بیا تماشا

افتاده است یارم، آن ماه بی‌مزارم
بی‌سر به سینه‌ی خاک، مرکب بیا تماشا

من عاجزم ز وصفش، سوسن ز باغ برخیز
با کاکل پریشان کوکب بیا تماشا

ای نام و رسم و عنوان، خاکی بریز بر سر
مصدر بیا به پایین، منصب بیا تماشا

ای مرگ! بعد از این داغ، دیگر مرا نترسان
از سوختن چه دانی؟ ای تب بیا تماشا

بانو! مدافعت را بردند سوی مقتل
بر تلّ خویش بازآ زینب بیا تماشا...




✍🏻افشین علا




📚کانال رسمی افشین علا📚.
👇مشاهده دیگر اشعار و مطالب 👇

💎 @afshinala 💎
💎 @afshinala 💎
💎 @afshinala 💎

Читать полностью…

افشين علا

◾️پیام تسلیت حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی خطاب به جناب آقای محمد طالبی از قضات ارشد دیوان عالی کشور که در سوگ فرزند برومندشان داود نشسته‌اند.

📚کانال رسمی افشین علا📚

@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

▪️کودک‌کش▪️

در فلسطین خاک بگشاید دهان ای‌کاش
قوم غاصب را ببلعد ناگهان ای‌کاش

کاش توفانی وزد از جانب دریا
جسم‌شان در ماسه‌ها گردد نهان ای‌کاش

کودکان را مثل آهو می‌درند از هم
تیر غیب آید به جان روبهان ای‌کاش

عده‌ای گویند حق با قوم صهیون است!
لال گردند ای خدا این ابلهان ای‌کاش

پادشاهان عرب در خواب نوشین‌اند
برنخیزند از تشک‌ها این شهان ای‌کاش

دیدگان مسجدالاقصی شود روشن
ناگهان منجی رسد با همرهان ای‌کاش

کاش امشب کاش امشب‌ با نتانیاهو
هرچه کودک‌کش بمیرد در جهان ای‌کاش!

✍ افشین علا
🗓️مهر۱۴۰۲

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹داغ هرات🔹

از داغت ای هرات نه تنها مزار سوخت
هم جان کابل و جگر قندهار سوخت

لرزید با تو تربت مشهد که قلب ماست
افغان گمان مدار که بی‌غمگسار سوخت

شد زائر و مجاور از این داغ باخبر
پس جانب حرم شد و پروانه‌وار سوخت

عمری دلم قرار ملاقات با تو داشت
اما نشد میسر و زین غم قرار سوخت

تو سرزمین دانش و فضلی، عجب مدار
بسیار خرمن هنر از روزگار سوخت

بار دگر بلند شو از جا که پیش از این
برخاستی، اگرچه دلت بی‌شمار سوخت

برخیز و در زلال هریرود رخ بشوی
ای ماهرو که آینه در انتظار سوخت

در خاک، ای درخت کهن، ریشه‌ات به جاست
یک‌چند، آفتی اگرت برگ و بار سوخت

✍ افشین علا
🗓️مهر۱۴۰۲

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔺سبک‌باری🔺

سوی پیری‌ام بردند لحظه‌ها به آرامی
لحظه‌های خوشحالی لحظه‌های ناکامی

چون درخت‌ها عمری تکیه بر خودم کردم
کس نشد به توفان‌ها غیر ریشه‌ام حامی

در خطر به خود رو کن چون دریغ می‌ورزند
همرهان ز همراهی، همگنان ز همگامی

رغبتم به صحبت نیست کار این جماعت چیست؟
در حضور، مداحی در غیاب، نمامی

از جوان و پیر ای دوست دیده‌ام شگفتی‌ها
وهم فهم، از خامان، هم ز پختگان، خامی

در خواص جز نخوت، خاصیت نخواهی یافت
ای خوشا نشستن‌ها، نزد مردم عامی

بین زندگی یا مرگ انتخاب من این بود
مرگ با سبکباری، زندگی به گمنامی...

✍🏻افشین علا

‎✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
‌‏ @afshinala

Читать полностью…

افشين علا

🔸🔶بر چهره‌ی وقار🔶🔸

ما کیستیم؟ خیل ملامت کشیده‌ای
در کنج خویش، گوشه‌ی عزلت گزیده‌ای

گاه ایستاده‌ایم چو شمعی میان جمع
گاهی فتاده‌ایم چو اشک چکیده‌ای

دوران چو ما ندیده و ما را نشانده است
با مردمان تازه به دوران رسیده‌ای

در قد و در قواره‌ی ما نیست مدعی
با قامت ز بار تعلق، خمیده‌ای

ما را چه حاجت است به این نور چشمیان؟
وقتی ادب ندیده چو ما نور دیده‌ای

سرخی اگرچه رفته ز رخسار، مانده‌ایم
بر چهره‌ی وقار، چو خون دویده‌ای

ای روزگار! حرمت ما را نگاه دار
زیرا تو نیز گرمی و سردی چشیده‌ای

فردا که قدر ما بشناسی چه مانده است
از ما به جز غریب به گور آرمیده‌ای؟

✍🏻افشین علا

‎✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

💵 گرانی



روغن و قند و برنج، پسته و بادام، پر
نان و پنیر ناهار، اشکنه‌ی شام، پر

کفش و لباس جدید، میوه و آجیل عید
گشت و گذار و خرید، دیدن اقوام، پر

بره و گوساله گشت همدم آهوی دشت
مرغ گران هم کشید از لب این بام، پر

هم شده از مبل‌ها شوق ضیافت، تهی
هم زده از فرش‌ها سفره‌ی اطعام، پر

مردم بی‌خانه را خواب شب از دیده، دور
از دل مستأجران شادی ایام، پر

صف زده چون تانک‌ها در همه جا بانک‌ها
از کف مردم ولی موهبت وام، پر

جشن عروسی خیال، خانه گرفتن محال
رخت و جهیز وصال، خرمی و کام، پر

عشق جوانان دگر مرکب رهوار نیست
هم موتور و هم پراید چون دگر اقلام، پر

بغض سفر در گلو، مشهد و کیش آرزو
خود دگر از حج‌ مگو جامه‌ی احرام، پر

دفترم از شعر چون سفره‌ی مردم تهی‌
در سرم اندیشه پر، از دلم آرام، پر...

✍🏻افشین علا
مهر ۱۴۰۲


🔻کانال رسمی افشین علا 🔻

📚 @afshinala

Читать полностью…

افشين علا

🔻سازمان ملل🔻

گوش می‌دهم
هم به های و هوی رهبران
هم به بق بقوی پشت پنجره
از گلوی کفتران

آن طرف
نغمه‌های دلنشین
این طرف
نطق‌های آتشین

پشت پنجره
بزم خرده نان و بوسه و پَر است
در اتاق
گوشم از دروغ‌ها کر است

با همان
زیرپوش کهنه بر تنم
می‌دوم به سوی پنجره
داد می‌زنم:

"فضله‌ی شما کبوتران
از فضائل تمام این سخنوران
قیمتی‌تر است!.."

✍🏻افشین علا

✨🆔 @afshinala
🔺 کانال اشعار و یادداشتهای افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔷شکایت سگ🔷

دم ظهر، وقت نماز زوال
سگی زخمی و لاغر و خسته‌حال

به مسجد رسید و کنار درش
نشست از سر اضطرار و ملال

قضارا یکی از بزرگان شهر
می‌آمد بدان سو به فرّ و جلال

برای نماز و به دنبال او
مریدان پی کسب عنوان و مال

یکی زان میان تاخت بر سگ، چنان
که مردان جنگی به قصد قتال!

به ناگاه سگ را به سنگی نواخت
به همراه دشنام، از این احتمال:

که از پوزه‌ی سگ، مبادا نجس
شود دامن مرد نیکوخصال

دگر مردمان نیز چون او شدند
به سگ، حمله‌ور از جنوب و شمال

سگ بینوا ناله‌ای کرد و رفت
از آن در، ولی در نگاهش سؤال:

چه کردم به اینان که این‌سان ز خویش
مرا دور کردند با قیل و قال؟

نه از بانگ من گوشی آزرده شد
نه بر دوش آن جمع بودم وبال

نه نانی بریدم به عمرم ز خلق
نه حقی شد از من ز کس پایمال

اگر لقمه نانی به من داد کس
نبردم ز خاطر به ماه و به سال

نگهبانی از گله‌ها کرده ام
که نقصان نیابد ز گرگ و شغال

خود آگاهم از حرمت سجده‌گاه
که بر در نشستم نه جای رجال

اگر بر در مسجدم راه نیست
نجس‌تر ز من از چه یابد مجال؟

چرا در نبندند بر مکر و جور؟
چرا ره نگیرند بر ابتذال؟

سگان، رانده از در، ولیکن به صدر
چه گرگان و شیران، به کوپال و یال

چه بسیار روباه آدم‌نما
چه بسیار ماران خوش خط ّو خال

از این مردمان کارها سر زند
که هرگز نگنجد مرا در خیال

نشان ده اگر در صفا چون منند
یکی از همینان برای مثال

ریا و تظاهر کجا کرده‌ام؟
چه کس دیده از من، دغل تا به حال؟

من و ناسپاسی؟ گمانی بعید!
من و بی‌وفایی؟ خیالی محال!

به محشر، بشر خود گواهی دهد
نجس، بيشتر بوده‌ام يا زلال؟

قضاوت کند بین اینان و من
خداوند بخشنده‌ی لایزال...

✍🏻افشین علا

✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
‏ @afshinala

Читать полностью…

افشين علا

🔹در حاشیه‌ی مصاحبه‌ی اخیر امیر قمیشی

✨خانم‌بزرگ✨

خانم‌بزرگ گرچه مسیحی بود
با عشق اهل‌بیت، تو را پرورد
از تربت حسین به کامت ریخت
با گریه بر حسین بزرگت کرد

فکر تو بود و سفره‌ی افطارت
یکشنبه‌ها که شوق کلیسا داشت
نام حسین ورد زبانش بود
با آن‌که کیش حضرت عیسی داشت

از اوست این‌که مانده بر آن عهدی
عهدی که با حسین علی بستی
از دوستان هزار بدی دیدی
هرگز ولی به خصم نپیوستی

این روزها که کسب مناصب شد
مستلزم فریب و ریاکاری
از آن طرف فضای مجازی نیز
زد آتشی به خرمن دین‌داری

حالا که گاه عابد و زاهد نیز
از خود به وقت حادثه بیخود شد
حالا که نزد مردم بی ریشه
انکار دین، نماد تجدد شد

ماندی سپندوار در این میدان
با آن‌که در مسیر جز آتش نیست
این قصه‌ی امیر قمیشی‌هاست
هر کس در این میانه سیاوش نیست

تو عاقبت به خیر شدی‌ هرچند
این مثل روز بر همه روشن بود
بی‌شک دلیل پاکی و اخلاصت
بعد از خدا، بزرگی آن زن بود

آن زن که با تبسم شیرینش
صوت تو را به اوج حلاوت برد
از خانه‌ای که غرق تنعم بود
دست تو را گرفت و به هیأت برد

هنگام مرگ، یکسره جاری بود
عطر شهادتین به بالینش
در واپسین‌دم ازچه مسلمان شد؟
آمد مگر حسین به بالینش؟!

✍ افشین علا
🗓️شهریور١٤٠٢

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://www.aparat.com/v/jxJYm

Читать полностью…

افشين علا

☕️ بفرمایید غزل


🧾نسخه ای برای خود



باید از این به بعد خدای خودم شوم
بعد از خدا دلیل بقای خودم شوم

دل، خانه‌ی خداست پس از کعبه، واجب است
تعمیر کار کهنه‌بنای خودم شوم

باید که نسخه ای بنویسم برای خویش
مرهم نهم به زخم و شفای خودم شوم

در این مسیر سخت کسی نیست جز خودم
باید برای تکیه، عصای خودم شوم

وقتش رسیده کوک دلم را عوض کنم
هم‌ساز و هم‌سرود و نوای خودم شوم

ما را پس از وفات نیازی به شمع نیست
هنگام مرگ شمع عزای خودم شوم

قربانی‌ جماعت رندان شدم، دریغ
ای کاش از این به بعد فدای خودم شوم




✍🏻 #محمدرضامیرفندرسکی

📆 ۱۶ شهریور ۱۴۰۲

📍مازندران، نور



📚در صورت تمایل این کانال را به علاقه مندان ادبیات معرفی فرمایید.


🌏آدرس کانال:

/channel/mirfendereski_asar

/channel/mirfendereski_asar

/channel/mirfendereski_asar

Читать полностью…

افشين علا

باعرض سلام خدمت یکایک عزیزان. تلگرام بنده هک شده است. بنابراین امکان دارد پیام های نامتعارفی برای شما با نام بنده برسد. لطفا پاسخ ندهید.

Читать полностью…

افشين علا

🩸از شهیدان تو هستم🩸

من که خود صید تو هستم، دام می‌خواهی چه‌کار؟
بیش ازین آهوی خود را رام می‌خواهی چه‌کار؟

پشتِ سر گفتی فلانی را نمیارم به یاد
روبرو با من بگو، پیغام می‌خواهی چه‌کار؟

هرچه گفتی من همان کردم، چرا پس دشمنی؟
من دعاگوی توأم، دشنام می‌خواهی چه‌کار؟

خون من در شیشه کردی، ناگهان جانم بگیر
سربکش لاجرعه مِی را، جام می‌خواهی چه کار؟

کشته‌ی عشق تو هستم نازنین، از چون منی
صبر می‌خواهی چه‌کار، آرام می‌خواهی چه‌کار؟

پسته‌ی خندان ندارد قیمتی پیش لبت
با چنان چشمی دگر بادام می‌خواهی چه‌کار؟

از کنایات نهان آکنده است ابروی تو
با چنین صنعت بگو ایهام می‌خواهی چه‌کار؟

کفتر جلدِ کسی هرگز نخواهد شد دلت
می‌پری زین سو به آن سو، بام می‌خواهی چه کار؟

من ز عشقت سوختم اما دلت با دیگری‌ست
یارِ چون من پخته داری، خام می‌خواهی چه کار؟

در زدم، در را نکردی باز و گفتی کیستی؟
از شهیدان تو هستم، نام می‌خواهی چه کار؟...


✍🏻 افشین علا


📚کانال اشعار و یادداشتهای افشین علا

💎 @afshinala 💎

Читать полностью…

افشين علا

🩸شهید باش 🩸



یک عمر زنده باش ولیکن شهید باش
هر دم پی حماسه و عزمی جدید باش

حتی اگر تمام جهان غرق تیرگی‌ است
چون ماه در سراسر شب روسفید باش

یک لحظه از امید دلت را تهی مکن
اما ز هر چه غیر خدا ناامید باش

چون سرو، سرفراز میان ستمگران
لرزان ولی به خلوت خود مثل بید باش

وقتی که از فرشته مقام تو برتر است
پاکیزه از پلشتی نفس پلید باش

بر دست اهل صدق بزن بوسه چون نسیم
بر قامت نفاق چو توفان، شدید باش

با جسم خود بسوز چو شمعی میان جمع
اما چو روح وقت گنه، ناپدید باش

بر چهره های غم‌زده، جاری چو خنده شو
در قفل‌های بسته به هر سو کلید باش

در ماتم حسین علی گریه کن ولی
در فکر محو این همه شمر و یزید باش...




✍🏻افشین علا



📚کانال رسمی #افشین_علا📚

💎 @afshinala 💎



📖در صورت صلاحدید این کانال را به علاقه مندان #شعر و #ادبیات معرفی بفرمایید.

Читать полностью…

افشين علا

🌏مقصود آفرینش🌎



دل خوش مکن به دنیا چون آشنای ما نیست
این خانه‌ی کهن جز مهمان‌سرای ما نیست

جام جهان‌نما را از پیش دست بردار
چون مقصدی به جز گور در پیش پای ما نیست

این پسته‌ هست خندان اما مزن به دندان
آجیل شور دنیا مشکل‌گشای ما نیست

ویرانه را مکن فرش قصری بساز در عرش
این خانه‌ی کلنگی والله جای ما نیست

این را که از تولد تا مرگ، زنده هستیم
باور مکن که تنها این ماجرای ما نیست

هم ابتدا نداریم هم انتها نداریم
ما با ابد عجینیم مرگ، انتهای ما نیست

از این سرای خاکی روزی که پر بگیریم
آغاز شادی ماست روز عزای ما نیست

پیوند ما و ساقی تا محشر است باقی
ما جاودانه هستیم مردن فنای ما نیست

از ما دو روز، مردم بگذار بد بگویند
بر صدق ما گواهی غیر از خدای ما نیست

تا عاشق حسینیم خورشید عالمینیم
مقصود آفرینش جز کربلای ما نیست

✍🏻افشین علا
مرداد ۱۴۰۲


📚کانال رسمی افشین علا📚




👇عضویت در کانال از طریق آی دی زیر👇

💎 @afshinala 💎

Читать полностью…

افشين علا

🔹خبرنگاران🔹

ای خبرنگاران، ای راویان دانایی
وارث رسولانید با دم مسیحایی

می‌کنید در میدان با یلان، هماوردی
کار لشکری کردید گاه خود به تنهایی

هم گهرشناسان را انس با اسامی‌تان
هم جریده‌خوانان را با شما هم‌آوایی

ای خوشا نگارش‌ها، نقدها، گزارش‌ها
اشتیاق عکاسی، شور صفحه آرایی

پای حرف‌هاتان تا یک دقیقه بنشینیم
برده‌اید ساعت‌ها رنج راه‌پیمایی

جوهر حقایق شد جاری از قلم‌هاتان
گرچه می‌کند باطل، میل خامه فرسایی

مرغ زیرکید آری بر شما همین زیبد
در رهایی استغنا در قفس، شکیبایی

ملت از شما خرسند در رسانه ها هرچند
سخت می‌توان گفتن حرف حق به شیوایی

✍ افشین علا


✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹درخت تزویر🔹

فلک تغیر کند به اخمی امید تغییر اگر بخشکد
به کام جان بر لبان چو زخمی غم گلوگیر اگر بخشکد

به روز روشن چنین نمایان چو می‌کنی ظلم بر ضعیفان
بماندت لکه‌‌ روی دامان ز آه شبگیر اگر بخشکد

تهی شود گر ز عدل، میهن فغان برآید ز کوی و برزن
چنان‌که خیزد ز طفل، شیون به سینه‌ای شیر اگر بخشکد

چو فاسقی رخت زهد پوشد نهان ولی خون خلق نوشد
بدان که آن خون دوباره جوشد به روی شمشیر اگر بخشکد

درخت زقوم در صحاری دمد به‌زودی ز اشک جاری
نشان فقر و غم نداری ز بیخ و بن، دیر اگر بخشکد

شکوه زنجیر و طبل غران نخواهد افکند شور در جان
نشاط در سینه‌ی جوانان ز بیم زنجیر اگر بخشکد

مکن تو با خستگان تقابل به جای تحمیل کن تحمل
فرو بریزد ز پایه این پل، زلال تدبیر اگر بخشکد

چه حاصل آمد به جز تباهی هم از اوامر هم از نواهی
خود، این جوانان شوند الهی‌ درخت تزویر اگر بخشکد

✍ افشین علا
🗓️مرداد ١٤٠٢

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…
Subscribe to a channel