💐حضور گرامی جناب آقای دکتر پزشکیان
پیروزی شما را در انتخابات چهاردهم ریاست جمهوری اسلامی ایران به جنابعالی، ملت فهیم و رهبری حکیم انقلاب تبریک عرض میکنم.
به عنوان عضوی کوچک از اصحاب فرهنگ امیدوارم در دوران ریاست جمهوریتان شاهد بهرهگیری از ظرفیتها و توانمندیهای همهی سلایق و نگرشها در عرصهی فرهنگ، هنر و ادبیات گرانسنگ ایران عزیز باشیم.
✍🏻افشین علا
تیر ۱۴۰۳
@afshinala
فکر کردم در این فضای جدی برای تغییر ذائقه هم که شده، شعر طنزی بگویم. با پوزش از نامزدهای گرامی که برخلاف سیاهنماییهای مرسوم، برای هردوی آنان و هوادارانشان احترام قائلم.
🔹سعید یا مسعود؟🔹
باز هم وقت انتخاب رسید
موقع ترک خورد و خواب رسید
قول نان ای گرسنه! شد بسیار
یا اگر تشنهای، سراب رسید
آنچه با ذرهبین نمیشد دید
در بزرگی به آفتاب رسید
سوت و کف را بلندتر بزنید
همه با هم که آن جناب رسید
یا که پیغمبری زبانم لال
گشت مبعوث و با کتاب رسید
ما که باور نمیکنیم، اما
سوی ما وعده، بیحساب رسید
قلم و کاغذی مهیا کن
موعد جملههای ناب رسید
موجی آمد، گه سواری شد
وقت اسکی به روی آب رسید
کار بعضی به اتحاد افتاد
کار بعضی به انشعاب رسید
کارزار سعید و مسعود است
دو قلم جنس خوب و ناب رسید
من ندانم که رأی قالیباف
به کدامین گل گلاب رسید
مژده، ای بانوان که بار دگر
بحثها بر سر حجاب رسید
همه دم میزنند از تغییر!
نکند وقت انقلاب رسید؟
من که دانم چه داغ میکردند
اگرت بویی از کباب رسید
کرد میلیاردها هزینه، ستاد
تا که این عکسها به قاب رسید
بینقابی مگر چه عیبی داشت
که به رخسارهها نقاب رسید
همه در کار خیر و توزیعاند
دو طرف را بسی ثواب رسید
به جوانان دهید مژده که باز
عهد شیرینی شباب رسید
باز در فیلمهای تبلیغی
مطربی با دف و رباب رسید
هیچکس فیلترینگ را نستود
همه را فکر فتح باب رسید
بس افاضات نغز بر سر خلق
مثل باران که از سحاب رسید
وقت در رفتن آمد از کوره
چون تلنگر به یک حباب رسید
گه چو آتشفشان یکی غرید
سنگها سوی ما مذاب رسید
میکروفن پرت شد چنان کز آن
لرزه بر جان شیخ و شاب رسید
مثل میدان جنگ، کاندیدا
با سواران همرکاب رسید
جرمها را که خط قرمز بود
این زمان وقت ارتکاب رسید
اهل خدمت بسی به سوی ستاد
در پی پست و انتصاب رسید
با کدامی سعید یا مسعود؟
بر تنم لرزه از جواب رسید
این وسط بین قولهای صواب
چند تا قول ناصواب رسید
قطع شد هی صدای کاندیدا
تازه حرفش به آب و تاب رسید
تکه انداخت بر مخاطب خویش
چون به او فرصت خطاب رسید
منجی کل دردهای وطن
با دعاهای مستجاب رسید
بدهید این نوید مستان را
وقت آزادی شراب رسید
خنده از وعدهها ز پلدختر
گاه تا سرپلذهاب رسید
گاه وقت جوابهای صریح
طفره با سرعت شهاب رسید
سوی هم نقدهای رگباری
مثل شلیکی از خشاب رسید
در ازای عمل نکردن، بحث
تا به اعدام با طناب رسید
وقت تبلیغ شد تمام اما
بس پیامک که با شتاب رسید
مثل دوران نامزدبازی
اساماس توی رختخواب رسید
حرفها بازگو شدند اما
تازه هنگام بازتاب رسید!
بس که دندان به هم فشردم من
لثههایم به التهاب رسید
قرصلازم شدیم ما، از بس
که به اعصابمان عذاب رسید!
✍ افشین علا
🗓️تیر ۱۴۰۳
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🇮🇷ایران من بخند🇮🇷
ایران زخمدیدهی غمگین، کمی بخند
دف میزنم برای تو، با من دمی بخند
زانوی غم گرفته در آغوش تا به کی؟
یک دم بدون هیچ ملال و غمی بخند
تا چشم دشمن تو شود کور، شاد باش
بگذار تا نگاه کند عالمی، بخند
ای سرو باستانی من، کم نمیشود
چیزی ز ریشهات که ز بن محکمی، بخند
با بتهجقههای لباست چو دختران
چرخی بزن، به نغمهی زیر و بمی بخند
دنیا اگر به قصد تو برخاست، غم مخور
ایران من! تو کشور جام جمی، بخند
اوج و نشیبهای فراوان چو دیدهای
از پیچ و خم نترس، به پیچ و خمی بخند
هر شادمانی و طربی ابتذال نیست
مهد بنان و پایور و خرمی، بخند
تا چند انتظار گشایش؟ بلند شو
تا کی به یاد حادثه و ماتمی؟ بخند
خواهی که انتقام بگیری ز غم؟ برقص
خواهی به زخم خویش نهی مرهمی؟ بخند
دیدی اگرچه داغ جوانان بیشمار
چون غرق عشرتند شهیدان، همی بخند
پیراهن سه رنگ برای تو دوختیم
با نقش خوشنگار چنین پرچمی بخند…
✍🏻افشین علا
✨🆔 @afshinala ✨
🔺 کانال اشعار و یادداشتهای افشین علا
هر دو سلیقه را به رسمیت بشناسیم.
♦️اگرچه عدم مشارکت اکثریت مردم در انتخابات اخیر دلایل واضحی دارد و بزرگان نظام باید هرچه زودتر پیام آن را دریابند و به جبران خطاها بپردازند، اما دو نامزد رقیب نیز در برابر این حجم از قهر و سرخوردگی مردم نباید بیتفاوت بمانند. حال که انتخابات به مرحله دوم رسیده و رقابتی حقیقی شکل گرفته است، کاش این بزرگواران از برخی روشهای مرسوم در رقابتهای پیشین دوری کنند. بویژه از سیاهنمایی و دوقطبیسازی که اگر این حربه جوابگو بود، دو جناح موفق میشدند جمعیت عظیمی را پای صندوق بکشانند. به باور من رأیی که هر دو نامزد آوردند، به خاطر بینقاب بودن و صراحت در بیان مواضع و خاستگاهشان بود، نه تبلیغات پر سروصدا و ترساندن مردم از روی کار آمدن رقیب.
♦️مردم آنقدر خستهاند و آنقدر هوشیار که دیگر فریب کسی را نمیخورند. زیرا روی کار آمدن دولتهای نزدیک به هر دو نامزد را تجربه کردهاند و محاسن و معایب هر دو جناح را میشناسند. به خاطر همین مدتهاست که از چپ و راست عبور کردهاند و دنبال کسی میگردند که بتواند صدق و توانمندی خود را اثبات کند، نه آنکه فقط عیب رقیب را بگوید. امروز، ضرورتها و اولویتها به شدت تغییر کرده است و اینگونه رفتارها در جلب آراء مردم تأثیری ندارد. امروز دیگر همه میدانند هیچ کس سیاه محض یا سفید محض نیست. کاش رقبای سیاسی هم این را بدانند و از تحریک و تهییج هواداران خود یا جمعیتی که رأی ندادهاند، بپرهیزند.
♦️میدانم این حرفها موجب رنجش برخی سیاسیون خواهد شد، که اتفاقا شده و گلایههای بسیار هم شنیدهام. اما چون وظیفه دارم، با اطمینان میگویم: نه پزشکیان، نماد وادادگی در برابر غرب و وابستگی به باندهای قدرت و ثروت است، نه جلیلی نماد تنگنظری و سرکوب و فشار. نه پزشکیان میتواند یکشبه ایران را گلستان کند، نه جلیلی میخواهد کشور را به عقب برگرداند.
♦️هر دوی این نامزدها، نماد واقعی بخشی از بدنه همین ملتاند. مردمی که بسیاری از آنها تغییر در سیاست های نظام را میخواهند و بسیاری دیگرشان خواهان تداوم وضع موجودند. درک این واقعیت نهتنها نگرانکننده نیست، بلکه فرصتی است برای به رسمیت شناختن هر دو نگرش و ایجاد آشتی بین صفوف ملت. ملتی که قرنهاست با همین تنوع در نگاه و سبک زندگی و با وجود اقوام، فرهنگها و مذاهب گوناگون، توانسته است متحد و مستحکم بماند و تمدنی کهن و ریشهدار را بیافریند.
♦️پس دامن زدن به اختلاف و تنازع، نه خدمت به ایران است و نه کمک به انقلاب. بلکه توهین به شعور ملتی است که همه گرایشها را آزموده و خود میتواند با رصد واقعیات و درک اقتضائات، فرد اصلح را انتخاب کند.
✍🏻افشین علا
تیر ۱۴۰۳
📚کانال رسمی افشین علا
@afshinala
🔹بهشتی🔹
بوی بهشت میشنوم یاران! این آخرین کلام بهشتی بود
آری همین بس است که دریابی حق در مسیر گام بهشتی بود
این سالها اسامی بسیاری از هرطرف به گوش تو میآید
ورد زبان ملت ما اما در سال شصت نام بهشتی یود
تنها نه دشمنان که رفیقان هم زخم زبان زدند به او بسیار
با آنکه بیمرامی و زشتی دید داد و دهش مرام بهشتی بود
حالا نبین که بوی ریاکاری از داعیان دین به مشام آید
مصداق صدق و زهد و خردورزی آن روزها کلام بهشتی بود
با آنکه جنگ بود در این کشور این خاک شور و حال عجیبی داشت
زیرا هوای پاک وطن هر صبح آکنده از سلام بهشتی بود
میدانم از خشونت و از اعدام، بسیار گفتهاند در آن ایام
اما کسی نگفت که یک ملت خواهان انتقام بهشتی بود
ایکاش خشم و کینه و بدبینی در بین ما پدید نمیآمد
رفتار انقلاب، پر از رأفت چون شیوهی قیام بهشتی بود
نفرین به غرب جانی غارتگر، غرب خردستیز ترور پرور
از ما ربود مرغ سعادت را مرغی که روی بام بهشتی بود
✍ افشین علا
🗓️۷ تیر ۱۴۰۳
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🔹یک توضیح ضروری🔹
خوشبختانه دچار این توهم نیستم که اعلام نظرم در خصوص نامزدهای انتخابات برای دیگران اهمیتی داشته باشد. اما بسیاری از مخاطبان عزیز که به بنده لطف دارند، به گمان این که از نامزد خاصی حمایت میکنم، طی تماسهای مکرر خواستهاند از طریق بنده به ستادهای انتخاباتی برخی نامزدها وصل شوند و فعالیت تبلیغی کنند. بنابراین لازم دیدم به عرض این دوستان برسانم که بنده هیچ ارتباطی با هیچیک از نامزدهای محترم و ستادهای انتخاباتی آنان ندارم. به تجربه نیز دریافتهام وظیفه امثال بنده ورود به این عرصهها نیست. تنها وظیفهای که داریم توصیه به مشارکت حداکثری در انتخابات است. چراکه قهر با صندوقهای رأی نهتنها هیچ کمکی به بهبود اوضاع نمیکند، بلکه سبب میشود از دستیابی به مطالبات خود محرومتر شویم. بنابراین من نیز مثل اکثریت شهروندان، بیاعتنا به جنجالها، میتینگهای تبلیغاتی، تعاریف اغراقآمیز، تخریبها، سیاهنماییها و... پس از شنیدن سخنان همهی نامزدهای محترم و شناخت فرد اصلح، تصمیمم را خواهم گرفت. خوشبختانه معیارهای تشخیص فرد اصلح را نیز رهبر معظم انقلاب در روز عید سعید غدیر خم تببین کردهاند. امیدوارم نامزد منتخب، واجد تمامی این صفات باشد. چراکه اصل برای من بهبود اوضاع داخلی در عین حراست از اقتدار منطقهای و جهانی ایران اسلامی در برابر قدرت رو به افول غرب به سرکردگی دولت تروریست، بدعهد و خونخوار ایالات متحدهی آمریکاست.
✍ افشین علا
🗓️تیر ۱۴۰۳
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🔸در اين آشفته حالي ها... 🔸
از ایوان نجف رویی به استقبال برگردان
به حال خوش، مرا ای احسنالاحوال برگردان
ترازوی ستم را بشکن از شاهین ابرویت
ز دزدان، سهم ما مثقال تا مثقال برگردان
سؤال مال را پاسخ، زغال آتشین دادی
نوال بذل و بخشش را بدان منوال برگردان
به پیش چشم غارتگر بچرخان ذوالفقارت را
چنین سهم یتیمان را به بیت المال برگردان
زر و سیم خوانین را ز کابین زنان، بستان
خواتین ز خشم آزرده را خلخال برگردان
تفأل بر تو باید زد در این آشفته حالی ها
تو ای قرآن ناطق، قرعه از این فال برگردان
ز دام رهزنان دین و دنیا، شیعیانت را
به دامان خودت ای کعبه آمال برگردان...
✍🏻افشین علا
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
🔸دعا🔸
یارب! این ملت دلسوخته را یاری کن
بارش رحمت خود را به وطن جاری کن
به تو بردیم پناه از مرض و فقر و دروغ
وطن غمزده را زین سه بلا عاری کن
دشمن از هر طرفی چشم به ما دوخته است
تو از این ملت و این ملک، نگهداری کن
زخم تحریم و غم زلزله و سیل هنوز
دارد این قوم، کنون چارهی بیماری کن
اغنیا جمله قرنطینه ز آفات شدند
این میان از فقرا رفع گرفتاری کن
اختیار همه با توست، از این جبر چه بیم؟
ضعفا را تو ولی بیمهی اجباری کن
بی پرستار و طبیباند چه بسیار مریض
تو خود از این همه مظلوم پرستاری کن
ما روادار نبودیم به هم از چپ و راست
با چنین جمع پریشان تو رواداری کن
بین حکام و رعایا که ز هم دور شدند
رفع بدبینی و بدگویی و بیزاری کن
ظالمان را که ندارند ز مظلوم خبر
اهل داد و دهش و ترک ستمکاری کن
جیبهای تهی کارگران را پر پول
رونق داد و ستد هدیه به بازاری کن
تا سر دشمن چون گرگ خورد باز به سنگ
خواب خرگوشی ما ختم به هشیاری کن
روسیاهیم خدایا! تو به خون شهدا
آبرویی که نداریم خریداری کن
✍🏻افشین علا
✨🆔 @afshinala ✨
🔺 کانال اشعار و یادداشتهای افشین علا
زایندهرود🌊
نصف جهان که سهل است! خواهم جهان نباشد
چون رودخانه، جاری در اصفهان نباشد
رفتهست از کف شهر، زایندهرود و خواهم
بی نقش نیلگونش "نقشجهان" نباشد
از اشک من بپرسید حال سی و سه پل را
وقتی ز چشمهایش آبی روان نباشد
خواجو نشسته در گل، از بزم شب چه حاصل؟
غوغای رود و ساحل چون در میان نباشد
در چارباغ، حتی میلی به گز نماندهست
از رود چون نسیمی جاری در آن نباشد
آئینه چون نهان شد از سینهی صفاهان
دیگر چرا بیابان، هر سو عیان نباشد؟
در شهر، شرح این درد با دوستان چو گفتم
با من کسی ندیدم همداستان نباشد...
افشین علا✍🏻
بازسرایی: خرداد ۱۴۰۳
اصفهان
♦️کانال رسمی افشین علا
@afshinala
🔺آموزگار عشق🔺
جرم كمی نبود
بي لكنت از سپيده سخن گفتن
با كاهنان الكن خواب آلود
از قبله، با قبيلهی روشنفكر...
بيهوده نيست، اين كه تو را مثل آفتاب
در هر دو سوی آب
انكار می كنند
هم دشمنان ز بغض
هم دوستان ز بخل
هم فربهان دون كه افاضات چرب را
بر سفرهی فريب، تلنبار می كنند
هم رهزنان دين كه اضافات غرب را
در خوابگاه تيرهی اوهام
نشخوار می كنند...
جرم كمی نبود
از آسمان خراش خردسوز باختر
در پيش چشم اين همه ناباور حسود
رو بر كشيدن و دل بستن
بر تربت مدينهی پيغمبر
بر وصلهی بهشت برين
در پاره های كفش علی
بر كهكشان شيری پنهان فاطمه
در خانه ای گلين
جرم کمی نبود
از جنس زينتی،
زن را به شأن زينبی اش خواندن
مردان خشم و غفلت و شهوت را
در مكتب حسين نشاندن...
اي خفته در دمشق
آموزگار عشق
نام تو را رقيب، گر انكار می كند
تاريخ تا ابد
مدهوش واژگان تو خواهد شد
يك روز، ناگزير
در اين قبيله هرچه كه قابيل است
مغلوب بازوان تو خواهد شد...
✍ افشین علا
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
✨به پيشگاه حضرت حجت (عج)✨
از كهكشان كه كفشكن توست
تا مروه و صفا سخن توست
بازآ كه چرخ پير چو يعقوب
چشم انتظار پيرهن توست
ایكاش نفحهای بفرستی
از نافهای كه در ختن توست
در باغ، ياسمن چو گل سرخ
مشتاق روی چون سمن توست
از خون عاشقان تو ای سرو
بس لاله ها كه در چمن توست
ميراث تو كه ملك جهان است
در چنگ خصم نعرهزن توست
بازآ كه غرق خون، تن اسلام
از خون پارههای تن توست
ما نيز گرچه غرق گناهيم
بازآ كه اين وطن، وطن توست
بازآ كه در ركاب تو بیتاب
هرسو سپاه صف شكن توست
صبر و توان ما به سر آمد
ديگر زمان آمدن توست...
✍افشين علا
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
تقدیم به بانوی داغدیده آذر رحمانی که در فراق نیمای نازنینش به سوگ نشسته است
▪️گل پرپر▪️
صبحی که سر ز بالش خود برنداشتی
بیم از خمیدن قد آذر نداشتی؟
از کوچههای شهر به آغوش مادرت
تا رو کنی دوباره، مگر پر نداشتی؟
وقتی قرار بود که پنهان شوی به خاک
کاش ای گل خزانزده، مادر نداشتی
خنجر زدی چگونه به قلب برادرت؟
عمری مگر هوای برادر نداشتی؟
جانی که بود آنهمه شیرین، چرا دگر
ای پیک نوبهار به پیکر نداشتی؟
تا حک شود به سینهی عشاق، نام تو
جز داغ، یادگاری دیگر نداشتی؟
ای روزگار در پی گلچیدنی فقط
آه ای بهار جز گل پرپر نداشتی...
✍ افشین علا
🗓️خرداد ۱۴۰۳
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🌒ای ماه ناتمام!🌘
هرچند رفته ای به تو ای یار دلخوشیم
با خاطرات کهنهی دیدار دلخوشیم
ما عاشقان کوی ترا عاقلان شهر
انکار اگر کنند، به انکار دلخوشیم
زخم زبان شنیدن و باز از تو دم زدن
عمریست تا که ما به همین کار دلخوشیم
از آن سحر که روزهی هجران شروع شد
ای ماه ناتمام! به افطار دلخوشیم
پرچینی از خیال، میان شما و ماست
همسایه با توایم و به دیوار دلخوشیم
از شکر و از شکایت ما بی خبر نباش!
بسیار دلشکسته و بسیار دلخوشیم...
✍ افشین علا
✨🆔 @afshinala ✨
کانال اشعار و مطالب افشین علا
🔹نامهای به رئیسجمهور منتخب🔹
سر سال از محرم آفریدند!
تقدیر چنان رقم خورد که فردای روز اعلام پیروزیات آغاز محرم باشد. این تقارن پرمضمون را به فال نیک بگیر و با همان جامهی سیاه عزا که بر تن داری، به شادی دل این ملت صبور بیندیش. آن هم نه برای یک شب -که اگر محرم نبود، برایت جشنی باشکوه برگزار میشد- بلکه به چهار یا هشت سال آینده فکر کن. به دورانی که اگر در آن به عهد خود با ملت وفا کنی، این مردم وفادار تمام شبها و روزهایش را به شکرانهی انتخاب تو جشن خواهند گرفت. واما بعد:
اگر اصلاحطلب هستی: به اصلاحاتی بیندیش که سرور آزادگان جهان، حماسهی خونین و جاودانهی خود را به خاطر آن رقم زد. یعنی اصلاح امور امت جدش که در دست ناپاک یزید بن معاویه قرار گرفته بود. نه برای آن که حلقهی یاران و هوادران خویش را به قدرت برساند. بنابراین انتظار میرود در مسیر دشوارت همهی پاکان و صدیقان را از هر جناح و گرایشی به یاری برگزینی و تقوا را ملاک انتخاب کارگزارانت قرار دهی. حتی اگر از جناح و گرایشی مخالف حامیان تو باشند. و از یاد مبر که اصلاح امور امت، یعنی هم داد جوانان مظلوم این آب و خاک را بستانی، هم به مصائب امت پیامبر (ص) و تقویت نهضت جهانی اسلام بیندیشی. هم به جراحت دل دختران ایرانی که بخاطر پوشش شان اهانت دیدهاند مرهم بگذاری، هم به دادخواهی هزاران هزار دختر مدفون زیر آوارهای غزهی مظلوم برخیزی. و از یاد مبری که در جهان معاصر، پرچم این دادخواهی به دست کیست؟ از این پرچمدار مجاهد و حکیم که بیش از تمام محافل و باندهای سیاسی دلسوز تو و خیرخواه ایران و اسلام است غافل مشو. و مبادا ضرورت تعامل با تمام دنیا حتی جهان غرب را با کرنش در برابر حرامیان مدرن و جانیان اتوکشیده و کراواتی که برخلاف ما فریب دشمن خود را نمیخورند، اشتباه بگیری. چپاولگران تشنه به خونی که علیرغم اعتراض و خشم جهانیان حتی ملتها و جوانان غرب، وقیحانه بر حمایت از رژیم غاصب اصرار میورزند. اسرائیلی که نه هفتاد سال پیش، بلکه هماینک و پیش چشم تو و ما مشغول قتل عام بیوقفهی زنان و کودکان فلسطینی است. و کیست که نداند امروز نگاه نگران اباعبدالله از گودال قتلگاه به کدامین خیام مینگرد و از امت جدش برای نجات کدامیک از نوامیس اسلام یاری میطلبد؟
اما اگر اصولگرا هستی: از هجوم تبلیغات تند جبههی رقیب علیه خودت کینه به دل مگیر. هرچه را که دیدی و شنیدی فراموش کن و به وسعت بخشیدن دایرهی شیفتگان رهبر و مقتدایت بیندیش که یکتنه در برابر نظام سلطه ایستاده است و برای تقویت این جبهه به یارانی صبور، حکیم و نوآور نیاز دارد. نه آنانی که با مدیریت غلط، ادبیات شعاری و ملالآور و گاه با ترویج فرهنگ ریا و مقدسمآبی کاری کردند که جوانان به دام دشمن غدار بیفتند و عطای تبلیغ ناشیانه و غلط سبک زندگی اسلامی را به لقای آن ببخشند. پس با تأسی به حکم قرآنی ادفع باللتی هی احسن، از دشمنی با رقیب بپرهیز و چنان کن که مردم اعتماد از دست رفتهی خود را به نظام اسلامی بازیابند. نظامی که رویش و بالیدن خود را مدیون خون دهها هزار سرو شهید سرافراز است. اما چون درختی سایهگستر از هرطرف مورد هجوم تبرهای آشکار و نهان قرار گرفته است. پس برای یاری به باغبان، بازوان ستبر جوانان پاکیزه را به یاری بگیر. جوانانی که در انحصار جناح و جریان هوادارت نیستند. بلکه خیل بیشماری از آنان بی هیچ شباهتی به حلقهی محدود مدیران جوان و انقلابی امروز، دل در گرو این مرز و بوم دارند، اما دستشان از مناصب و فرصتها کوتاه است. جوانانی که بیمهری دیدهاند، استعدادهایشان نادیده مانده است و سرخورده شدهاند. اما تو میتوانی با کشف و جذب آنان کاری کنی که در صف اول مدافعان انقلاب بایستند و به دامان پرمهر رهبر مقتدر اما مظلوم نهضت جهانی اسلام بازگردند.
✍ افشین علا
🗓️۱۵ تیر ۱۴۰۳
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🔹ایران🔹
کشورم رودی است از چرخ معلق، ریخته
مثل گیسویی که بر آن یاس و زنبق ریخته
روی فرشش زیر نور گردسوز خاطرات
ردی از شهنامه و تاریخ بیهق ریخته
مثل مولانا قرین با باطن قرآن ولی
مثل حافظ، آبروی دلق ازرق ریخته
گر به خون غرقش کنی سر برمیآرد باز هم
چون که از حب علی هر گوشه زورق ریخته
بارها ویران شد اما در دل آوار نیز
گنجی از موسیقی و خط و معرق ریخته
کشورم سرچشمهی دانایی و آزادگی است
گرچه گاهی حرمتش را رند و احمق ریخته
گرچه گاه از روغن تزویر، تردامن ولی
از بساط ظلم با تدبیر، رونق ریخته
در خیابانش قدم بگذار با آهستگی
زانکه هر سو برگ گل چون خون ناحق ریخته
✍🏻افشین علا
✨🆔 @afshinala ✨
🔺 کانال اشعار و یادداشتهای افشین علا
✨مرگ و زندگی✨
سوی پیریام بردند لحظهها به آرامی
لحظههای خوشحالی لحظههای ناکامی
چون درختها عمری تکیه بر خودم کردم
کس نشد به توفانها غیر ریشهام حامی
در خطر به خود رو کن چون دریغ میورزند
همرهان ز همراهی، همگنان ز همگامی
رغبتم به صحبت نیست کار این جماعت چیست؟
در حضور، مداحی در غیاب، نمامی
از جوان و پیر ای دوست دیدهام شگفتیها
وهم فهم، از خامان، هم ز پختگان، خامی
در خواص جز نخوت، خاصیت نخواهی یافت
ای خوشا نشستنها نزد مردم عامی
بین زندگی یا مرگ انتخاب من این بود:
مرگ با سبکباری، زندگی به گمنامی
✍🏻افشین علا
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🔺به رئیسجمهور آينده🔺
دوباره رنگ عوض میکنند بوقلمونها
هم اهل بخيه اعم از بلندپايه و دونها
به صندلی چو نشستی شوند معجزهآسا
مريد و چاكر و خدمتگزار، تشنه به خونها
چه فرق میكند آيا رئيس تازه كه باشد؟
به پيشواز شما صف كشيدهاند قشونها
كه پر كنند مگر لاك خويش را ز غنائم
چه چابكاند به دنبال سايهات حلزونها
ملازمان زبانباز با رئيس پس از تو
همان كنند كه پيش از تو كردهاند زبونها
كناره گير ز پستان ز آفتاب پرستان
که از دورنگی این قوم میرسی به جنونها
دری اگر نگشودی به روی اهل طريقت
به روی اينهمه رهزن ببند قفل و كلونها
مباد خام فريب كسی شوی كه برايت
ستادها زده از هر طرف به خشت فسونها
در این عمارت لرزان مخور فریب کسانی
كه در پی فرجی میدوند بين ستونها
نگاه كن به زمين گر عقاب قلهنشينی
ببين چه غلغلهای كردهاند بوقلمونها!
✍ افشین علا
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🔹آشتی🔹
گرچه در این کاروان با هم به هودج نیستیم
در کمین جان هم چون سلم و ایرج نیستیم
زاهد ار خواهد مثال از عهد پیغمبر، بگو:
ما که با هم قهرتر از اوس و خزرج نیستیم
آشتی داد اهل یثرب را سپس احکام گفت
ما ولی جز با دل پرکین پی حج نیستیم
هر که را از ما جدا شد انگ بدعهدی زدیم
راستگو باشیم: خود در عهدمان کج نیستیم؟
در جدل وقتی رقیبی عزم لجبازی کند
مهربانی کن بگو ما با شما لج نیستیم!
پاره میخواهی اگر این رشتهی تسبیح را
خود به خاک افتی، مگر چون دانه، همرج نیستیم؟
هر که ایرانیست جایش بر سر مژگان ماست
فرق، قائل بین تهران و سنندج نیستیم
✍ افشین علا
🗓️تیر ۱۴۰۳
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🔸 در این سراب چه جویی؟🔸
ز سنگ خاره، جواهر درست نتوان کرد
علاج پستی دونان به پست نتوان کرد
اساس ملک به عدل است و گر جز این باشد
به هیچ قاعده آن را درست نتوان کرد
اگر زمام سپردی به رهزنان طریق
سفر به آن چه که مقصود توست نتوان کرد
در این سراب چه جویی؟ که کشف سیر و سلوک
ز عکس مردم چالاک و چست نتوان کرد
طمع به چیدن ریحان ز مزرعی که در آن
به جای گل، علف هرزه رست نتوان کرد
قسم به دامن پاکیزه، اتکا به کسی
که از طهارت خود دست شست نتوان کرد
به راه صدق چو خواهی به انتها برسی
وفا به اهل ریا از نخست نتوان کرد
به راست یا که به چپ، هر طرف که بنشینی
بدان که تکیه به دیوار سست نتوان کرد...
✍🏻افشین علا
✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala
🔺نامهای به ترودو🔺
آقای جاستین!
با ما سخن درست بگویید
ایران تیول سلطنت انگلیس نیست
این قوم قرنهای متمادیست
با عزم راستین
بر پای پر ز تاول خود ایستاده است
گاهی اگر
از پا فتاده است
هر بار قد كشیده سرافراز و استوار
زیرا نژاده است
زیرا در آستین
دارد فنون و شعبده، بسیار
مزدورهای تازه به دوران رسیده را
با این کهنسرا نه توان افاده است
لاف از چه می زنید؟
از آن تمدنی كه ستونش را
بر استخوان مردم بومی
بر گور دستهجمعی اطفال بیشمار
بنيان نهاده است؟!
✍️افشين علا
✨ @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🇮🇷چمران
سال شصت ای خوب من! ایران نمیدانی چه بود
حال ما از جبهه تا تهران نمیدانی چه بود
میرسید از جبههها هر روز تابوت شهید
ازدحام لاله و ریحان نمیدانی چه بود
سوخت هم جان بهشتی ناگهان، هم باهنر
هم رجایی، این غم سوزان نمیدانی چه بود
جسم پیران غرق خون شد در دل محرابها
شور و حال خطبهی آنان نمیدانی چه بود
متحد بودند اما اهل شهر و روستا
طعم یکرنگی، صفا، ایمان نمیدانی چه بود
لذت همسایگی در کوچه و بنبستها
با وجود جنگ و بمباران نمیدانی چه بود
انتخابات، آن زمان مثل عبادت بود و رأی
داشت عطر صفحهی قرآن، نمیدانی چه بود
در همین پایان خرداد از قضا در سال شصت
کشته شد مردی که در عرفان نمیدانی چه بود
در ظرافت گرچه روحی داشت نازکتر ز گل
کارزارش با صف شیطان نمیدانی چه بود
عزم او در مجلس شورا مدارا بود و عشق
رزمش اما در دل میدان نمیدانی چه بود
سوی ما ایرانیان انگار او برگشته بود
از دل تاریخ چون سلمان، نمیدانی چه بود
وای من! از او فقط نام خیابان مانده است
آه فرزندم! ولی چمران نمیدانی چه بود!
✍🏻افشین علا
خرداد ۱۴۰۳
♦️کانال رسمی افشین علا
@afshinala
🔹سخنی پیرامون انتخابات🔹
این روزها بسیاری از دوستان همدل و عزیزانی که به من لطف دارند، مکررا نظرم را درخصوص نامزد مورد نظرم برای ریاست جمهوری جویا میشوند. ضمنا برخی عزیزان، خواهان حضورم در تبلیغات انتخاباتی به نفع برخی نامزدهای محترم هستند. لازم دیدم به عرض برسانم سالهاست تصمیم گرفتهام به این عرصه ورود نکنم. زیرا به تجربه دریافتهام که در حیطهی سیاست، وظیفهی اهالی فرهنگ، کمک به تحقق مجموعهی آمال و آرزوهای ملت بزرگ ایران و تلاش برای رفع آفات و نابرازندگیها از بدنهی حاکمیت است، نه تبلیغ به نفع اشخاص. البته یکی از مهمترین وظایف خود و سایر اهالی فرهنگ را دعوت به شرکت در انتخابات میدانم و در هر شرایطی قهر با صندوق رای را توصیه نمیکنم. خوشبختانه در این دوره، مجموعهی نامزدهای حاضر، ترکیب مناسبی را تشکیل دادهاند و به نظرم فضا برای رقابتی واقعی و سالم مهیاست. سخنان و مواضع هر شش نامزد گرامی را نیز -با وجود برخی تفاوتها و قوت و ضعفها- معقول و متین یافتم و با دقت تمام مشغول رصد کردن رفتار و گفتار آنان تا پایان دورهی تبلیغات هستم. بهویژه منتظرم تا ببینم در مناظرات حضوری چه مباحثی مطرح میشود و کدامیک از نامزدها میتوانند امید و اعتماد بیشتری بیافرینند. ضمنا از آن گروه عزیزانی نیستم که بنا به تعلقات جناحی، از ابتدا نامزد مورد نظرشان را انتخاب کردهاند و احتمال اصلح بودن سایر رقیبان را نمیدهند. پس من هم مثل بیشتر شهروندان عادی صبر میکنم تا عیب و هنر همهی نامزدهای محترم را بشناسم و بعد به جمعبندی برسم. امیدوارم با حضور پرشمار آحاد ملت صبور، فهیم و نجیب ایران، شاهد انتخاباتی پرشور و دشمنسوز باشیم و سکان ریاست جمهوری را به دست کسی بسپاریم که برازندهی عظمت این ملت و نهضت مترقی ۵۷ باشد.
✍ افشین علا
🗓️خرداد ۱۴۰۳
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🔹نصیرات🔹
آهِ غزه میترسم خشک و تر بسوزاند
هرچه در زمین باقیست از بشر بسوزاند
آتشی عیان گردد از میان خاکستر
جان اهل عالم را بیخبر بسوزاند
ماهیان دریا را در عطش بمیراند
مرغ آسمانی را بال و پر بسوزاند
کودکان چو میسوزند دسته دسته در آتش
شرق و غرب را ترسم این شرر بسوزاند
یا که زنده بگذارد مادران دنیا را
در عزای طفل اما از جگر بسوزاند
تندباد خشم آید ریشهسوز و بنیانکن
پس درخت گیتی را برگ و بر بسوزاند
یک شب از همین شبها خلق را عذابی سخت
غرق خواب خوش ترسم تا سحر بسوزاند
هم یلان روئینتن، تن به تن کشد بر خاک
هم سران عالم را سر به سر بسوزاند
هر که بیتفاوتتر بگذرد از این بیداد
شعلهی عذاب، او را بیشتر بسوزاند
امت محمد را گرچه سوگوارانند
ترسم آتشی از مصر تا قطر بسوزاند
هرچه زودتر ای غرب! کاخ ظلم ویران کن
بغض خاوران ترسم باختر بسوزاند
آهِ غزهی مظلوم ریشهی خلایق را
آه اگر بخشکاند آه اگر بسوزاند
✍ افشین علا
🗓️خرداد ۱۴۰۳
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
🔹وجود نازک آزردهی گزند🔹
خبر سکتهی مغزی استاد محمدعلی بهمنی، مرا هم در بهت و اندوه عمیقی فرو برد. او یکی از استوانههای بنای باشکوه غزل امروز است. بنایی که در دههی اخیر، فقدان بزرگانی چون سیمین بهبهانی و هوشنگ ابتهاج، خلل بزرگی بر آن وارد کره است.. بهمنی نیز مثل آن دو بزرگوار، پشت و پناه بسیاری از شاعران و غزلسرایان روزگار ماست. او علاوه بر غزلها و ترانههای ماندگاری که برای نسل دیروز و امروز خلق کرده است، خود نیز صاحب شخصیتی دوستداشتنی، متواضع، مهربان و صمیمی است. بهگونهایکه اغلب شاعران جوان بهویژه غزلسرایان و ترانهسرایان، شیفته و دلدادهی او هستند و بهمنی را استاد خود میدانند. استادی که برای انبوه دوستدارانش "کلاس" نمیگذارد، دعوتهای شاعران را قبول میکند، گاه خودش به سراغشان میرود، بی هیچ آداب و ترتیبی در جمعشان حاضر میشود، رنج سفرهای پیاپی به شهرهای مختلف را به جان میخرد، و حتی از حضور در گعدهها و مهمانیهای طرفدارانش سر باز نمیزند. در هر وضعیتی نیز ساکت و محجوب در گوشهای مینشیند و لبخند مهر و فروتنی خویش را از کوچک و بزرگ دریغ نمیکند. شاید همین قبول کردن بیمنت دعوتهای دوستان و حضور مداوم در محافل ساده و بیآلایش هوادارانش در جایجای ایران، سبب شده بود همگان از یاد ببرند که بهمنی نیز دیگر پا به سن گذاشته و باید بیشتر مراقب و نگرانش بود. هرچند خودش نیز چنان چابک و بشاش و جوان بهنظر میآمد که هیچکس بالا بودن سن و سالش را جدی نمیگرفت. اما دریغا که جان خستهی شاعر هرچقدر هم که شاداب به نظر برسد، همیشه و بیش از دگران در معرض آسیب است و باید هوای جسم و روح شاعران را داشت.
اکنون آن وجود نازک آرزدهی گزند، در بستر بیماری با غول نخراشیدهقامت سکتهی مغزی دست و پنجه نرم میکند. از پروردگار رئوف و رحیم میخواهم شادابی را به آن جسم رنجور بازگرداند و به آن زبان شورآفرین و مضمونساز، قدرت تکلمی دوباره بدهد. چراکه غزال تیزپای غزل به آغوش گرم و مهربان شاعران صاحبدلی چون بهمنی نیازمند است.
✍ افشین علا
🗓️خرداد ۱۴۰۳
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
B2n.ir/e49096
به مناسبت سالروز شهادت حضرت امام جواد(ع)
▪️غزل کاظمین 🕌 ▪️
گذرم فتاده به جاده ای
که رسد به چشمه ی باده ای
من تشنه کام و رهی چنین؟
چه مسافری و چه جاده ای!
شده بیخود از همه سو کسی
همه سو فتاده فتاده ای
چکد اشک دیده به خاک ره
ز سواره ای، ز پیاده ای
چه رهی! که خود به دو کهکشان
کشدم بدون اراده ای
به چه مهری و به چه اختری
به چه پیری و به چه زاده ای
پدر رضا، پسر رضا
چه نیایی و چه نواده ای
به حرم نگر، چه ضیافتی!
ز کرم، چه خوان گشاده ای
دل من خوشا به سعادتت
چه گرفته ای و چه داده ای!
✍افشین علا
🆔 @afshinala
🔺 کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺
▪️کودککش▪️
در فلسطین خاک بگشاید دهان ایکاش
قوم غاصب را ببلعد ناگهان ایکاش
کاش توفانی وزد از جانب دریا
جسمشان در ماسهها گردد نهان ایکاش
کودکان را مثل آهو میدرند از هم
تیر غیب آید به جان روبهان ایکاش
عدهای گویند حق با قوم صهیون است!
لال گردند ای خدا این ابلهان ایکاش
پادشاهان عرب در خواب نوشیناند
برنخیزند از تشکها این شهان ایکاش
دیدگان مسجدالاقصی شود روشن
ناگهان منجی رسد با همرهان ایکاش
کاش امشب کاش امشب با نتانیاهو
هرچه کودککش بمیرد در جهان ایکاش!
✍ افشین علا
✨🆔 @afshinala ✨
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺