afshinala | Unsorted

Telegram-канал afshinala - افشين علا

4727

✅شاعر، نویسنده و فعال فرهنگی ✅دانش آموخته علوم سیاسی در دانشگاه تهران

Subscribe to a channel

افشين علا

▪️زمزمه‌ای برای شب قدر
✍️ سراینده: افشین علا
🎤 خواننده: سید یوسف مناجاتی
🎼 آهنگساز: بابک رادمنش

✨🆔
@afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🌘 مثل حضرت علی 🌘


ماه، ماه روزه است
روز، روز ضربت است
از مصیبت علی
در دلم قیامت است

روزهای ماه را
گرچه روزه بوده ایم
ما به لقمه های چرب
روزه را گشوده ایم

هیچ شب نگشته ایم
با یکی دو رنگ، سیر
در کنار نان، علی
لب نزد به ظرف شیر

توی سفره اش، علی
شربت خنک نداشت
در کنار نان جو
او به جز نمک نداشت

زرق و برق سفره ها
کم نمی شود ولی
کاش زندگی کنیم
مثل حضرت علی



✍🏻افشین علا


‌‎✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
‏ @afshinala

Читать полностью…

افشين علا

🍀هنوز هم بهار!🍀

هنوز چرخش زمین
هنوز رفت و آمد مدام فصل ها
دوباره سور و سات هفت سین
دوباره شوق کشت و کار
هنوز هم بهار...

هنوز باد
به گیسوان سبزه، پیچ و تاب می‌دهد
هنوز هم زنی کنار پنجره
به ساقه‌های شمعدانی آب می‌دهد
اگرچه در نگاه او غم، آشکار
هنوز هم بهار...

هنوز بیدمشک
جوانه می‌زند
هنوز بوته‌ی تمشک
-یواشکی که نشنود کلاغ-
به باغ، حرف‌های عاشقانه می‌زند
هنوز ریشه‌ها به شاخه‌اند،
امیدوار
هنوز هم بهار...

✍ افشین علا


✨🆔
@afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

ما روزه‌ی خود به باده افطار کنیم
تا مست شویم و با تو دیدار کنیم
این مستی و بی‌خودی اگر هست گناه
هرسال به ماه روزه تکرار کنیم

🍀مهدیه الهی قمشه‌ای (آتش)🍀

✨🆔
@afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

قم‌ اللیل الا قلیلا...



برخیز، از بستر به غیر از پاره‌ای از شب
در جنگ دیو آور به کف، قداره‌ای از شب

مستی ندارد روز، زیرا برنمی‌دارد
هستی، نقاب از چهره جز در پاره‌ای از شب

می‌آید از پشت سکوت گنبد گیتی
مثل حرم، موسیقی نقاره‌ای از شب

وقتی که شبها سینه‌ی بخشش پر از شیر است
اشکی چو طفلان ریز در گهواره‌ای از شب

مستان، سر و سامان نمی‌جویند در این بزم
هر سو می‌آید ناله‌ی آواره‌ای از شب

در روز، مروارید را حتی تلألو نیست
یابد ولی مقدار، سنگ خاره‌ای از شب

با من جفا کن ای ستمگر هرچه می‌خواهی
زیرا که می‌جویم به آهی، چاره‌ای از شب

✍🏻افشین علا



✨کانال رسمی افشین علا✨

🔹
@afshinala 🔹

Читать полностью…

افشين علا

🍀مادر🍀

به ماه روزه می‌کند دلم هوای مادرم
که گشت در شروع آن خمش، صدای مادرم

بدون چتر سوی من نیا که خیس می‌شوی
که ابری و گرفته‌ام که در هوای مادرم

دل از چه خوش کنم دمی به این جهان بی‌کران
که با تمام وسعتش نبود جای مادرم

درخت قامتش چرا نهان به زیر خاک شد؟
چرا نماندی ای زمین! تو زیر پای مادرم؟

به سینه تنگ شد نفس در این سرای چون قفس
که می‌کشند خار و خس، نفس به جای مادرم

کسی برون نمی‌کشد مرا ز باتلاق غم
فقط امید بسته‌ام به دست‌های مادرم

خوش است زندگی ولی به شوق مرگ، بعد از او
خوش است جان ولی اگر شود فدای مادرم

اگرچه پیر گشته‌ام ولی شبیه بچه‌ها
همیشه تنگ می‌شود دلم برای مادرم

✍ افشین علا
🗓️اسفند ۱۴۰۲

✨🆔 @afshinala
🔺افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔺 هوای زهد 🔺



بشر به فکر عمر است، فنا نمی‌گذارد
از او به جز خیالی به جا نمی‌گذارد

مراقب است صیاد که وقت صید کردن
فقط سکوت باشد، صدا نمی‌گذارد

چه حرص‌ها که دارند برای قدرت اما
قَدَر نمی پذیرد، قضا نمی‌گذارد

بلای جان مردم شدند و دوست دارند
که در امان بمانند، بلا نمی‌گذارد

چه بی‌شمار کس‌ها غریبه با هوس‌ها
هوای زهد دارند، هوا نمی‌گذارد

چه نکته‌ها شد از بر، خطيب تا به منبر
درست گوید اما خطا نمی‌گذارد

چه تیرها که بدخواه نشانه رفت و یک آه
گرفت راه او چون دعا نمی‌گذارد

ستمگران عالم چقدر دوست دارند
عزیز خلق باشند، خدا نمی‌گذارد!

✍ افشین علا

📚کانال رسمی افشین علا


@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

لعل و خزف 💎



اگرچه لعل و خزف شد بهایشان یکسان
نریز هستی خود را به پایشان یکسان

از آن گروه به ظاهر رفیق دوری کن
که هست بود و نبودت برایشان یکسان

اگر برای خدا در کنارشان ماندی
برو که با تو نباشد خدایشان یکسان

به جای صدرنشینی به کنج قانع باش
که نیست رند و هنرمند جایشان یکسان

ز حرمتی که پس از مرگ می‌نهند چه سود؟
که هست شیوه‌ی جشن و عزایشان یکسان

مزن به طبل خرد در همایشی که رسد
به گوش، ناله‌ی جغد و همایشان یکسان

هوس مباز به پرواز و با قفس خو کن
که هست کوچه و محبس، هوایشان یکسان



افشین علا✍🏻


📚کانال رسمی افشین علا


@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

نیمه‌ی شعبان🌤️



مهدی اگر نبود، به تن جان نداشتیم
در این شب ستم، سر و سامان نداشتیم

تن داشتیم، روح ولی در میان نبود
سر داشتیم، جز به گریبان نداشتیم

افسرده می‌شدیم ز تکرار روزها
زیرا به روز واقعه ایمان نداشتیم

بیهوده محو ظاهر آیات می‌شدیم
چیزی به نام باطن قرآن نداشتیم

سلطان عالمیم که او پادشاه ماست
ای وای اگر که سایه‌ی سلطان نداشتیم

روی زمین نبود اگر حجت خدا
راهی به جز اطاعت شیطان نداشتیم

در ابر غیبت است ولی آسمان اگر
ابری نبود نعمت باران نداشتیم

ما زخمیان داغ جگرسوز کربلا
بی‌منتقم، امید به درمان نداشتیم

دق‌مرگ می‌شدیم ز ماتم، قرار شوق
این‌گونه بر مزار شهیدان نداشتیم

بی او ز هر کجای جهان، برق اشتیاق
در چشم‌های خیره به ایران نداشتیم

در اوج یأس، گرم شکفتن نمی‌شدیم
در فصل سرد، نرگس خندان نداشتیم

بی هیچ بهره از رمضان می‌گذشت عمر
عیدی اگر چو نیمه‌ی شعبان نداشتیم



افشین علا✍🏻

اسفند ۱۴۰۲


📚کانال رسمی #افشین_علا


⚜️ @afshinala ⚜️

Читать полностью…

افشين علا

🌤️به پیشگاه منجی موعود



بازآ که نقش خدعه در این ره کشیده‌اند
لشکر به هرطرف، صف روبه کشیده‌اند

مستضعفان منتظرت را به خاک و خون
هر گوشه‌ی قلمروت ای شه کشیده‌اند

بنگر که غاصبان زمین از دروغ و مکر
بر چهره‌ها نقاب مُوَجّه کشیده‌اند

فرعونیان عصر، غلامان قصر را
چون بندگان به جانب درگه کشیده‌اند

دیوارهای فاصله با ساکنان کوخ
اطراف کاخ‌ قشر مرفه کشیده‌اند

بر لوح روزگار، زمام مراد را
تنها به دست چاکر و ابله کشیده‌اند

خس را به صدر برده و شمشاد و سرو را
در نقش‌ها تکیده و کوته کشیده‌اند

دلدادگان شعبده را با طناب جهل
در چاه‌های به‌به و چه‌چه کشیده‌اند

تردامنان سفله، رها و حصارها
گرد یلان پاک و منزه کشیده‌اند

تا سد کنند راه نفس، میله‌ی قفس
در پیش روی مردم آگه کشیده‌اند

انگار خاک مرده به رخسار آفتاب
گویی حجاب غم به رخ مه کشیده‌اند

بازآ که عمر واژه به پایان رسیده است
مفهوم‌ها برای سخن ته کشیده‌اند

✍🏻افشین علا
اسفند ۱۴۰۲


📚کانال رسمی افشین علا
@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

⚫️تسلیت به تاجیکستان

از خروش افتاد بيماری که بی‌مانند بود
خرقه خالی کرد درویشی که دولتمند بود

داشتند انسی کهن با ناله‌اش ایرانیان
با گل باغ وطن آن لاله خویشاوند بود

نغمه‌اش زیر و بم احساس ما را می‌شناخت
بین ما با بی‌قراری‌ها پل پیوند بود

آتشی از باستان در سینه‌ی ما روشن است
او هم آری بر سر این شعله چون اسپند بود

بست عهدی در ازل با ساقی روز الست
تا ز راه آید اجل، باقی بر آن سوگند بود

از گلوی بی‌قرارش واژه‌های تلخ نیز
چون‌که می‌آمد برون چون حبه‌های قند بود

در غمش ایرانی و تاجیک و افغانی گریست
رشته‌‌ی وحدت میان ما چو گردنبند بود

تسلیت می‌گوید ایران ملت تاجیک را
گرچه خود چون مادر و او نازنین‌فرزند بود

در پناه ماه هشتم بی‌گمان آسوده است
زان‌که سلطان خراسان نیز از او خرسند بود



✍🏻افشین علا
اسفند ۱۴۰۲


📚کانال رسمی افشین علا

@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

🐠در سردخانه‌ی شیلات سرودم:



به سردخانه شبی رفتم برای دیدن میگوها
به شوق و حیرت از انبوهی به رنج و زحمت از آن بوها

مدام زل زده بودم من به لاشه‌های نهان در یخ
به جسم تیره‌ی ماهی‌ها به چشم خیره‌ی میگوها

یکی به خنده یکی با اخم توگوییا که به من می‌گفت
به زیر خاک فرو رفتند چه چشم‌ها و چه ابروها

ز بسته‌بندیِ‌شان پر زد خیال من به کفن‌پوشان
به آن حجاب که پنهان شد در آن برای ابد، موها

چه بندها ز چه انگشتان شدند از نظرم پنهان
چقدر آینه خالی شد ز شانه‌ها و ز گیسوها

به یاد نعش خود افتادم به سردخانه پس از مردن
درون کاور چرکینی کزآن برون زده پهلوها

تن مرا نه خریداری نه دوست‌داری و نه یاری
در انتظار که غسالان برند جانب سکوها

برای غسل، نه چون صیدی که هست رونق بازارش
نه مثل شستن یک ماهی میان شادی جاشوها

به مرگ کمترم از ماهی که نیست مشتری‌ام هرگز
برای سرعت تدفینم ولی به صف شده بازوها

ستاره گرچه فراوان بود در آسمان خلیج آن‌شب
گره نخورد نگاهم هیچ به برق آن‌همه سوسوها


✍🏻افشین علا
بوشهر بندر دیر


📚کانال رسمی افشین علا


@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

💵پول

گور پدر پول! که ما را به هدر داد
هم حرص فزون‌خواهی و هم خون جگر داد

شد سکه به تدبیر نیاکان بشر، ضرب
اما هوس جنگ به ابنای بشر داد

بذری‌ست که آن را چو کسی در دل خود کاشت
جز کینه نرویید اگر برگ و ثمر داد

خشکاند ز انبوهی خود دست سخاوت
پاکان جهان را چه بسا دامن تر داد

صد فتنه برانگیخت میان زن و شوهر
عشاق چه بسیار که از عشق حذر داد

افروخت بسی آتش کین در دل دختر
از سهم کلانی که فلانی به پسر داد

هم فاصله انداخت میان دو برادر
هم خون به دل مادر و هم دق به پدر داد

ما را که پی مشهد و حج و عتباتیم
تا ترکیه و چین و دبی، حرص سفر داد

آموزش رندی به مدیران و مریدان
در هر دو سر میز پی کیسه‌ی زر داد

بسیار چپی را که فرستاد پی راست
بس راستیان را پی چپ میل گذر داد

چون فاقد آنیم، به ما صاحب منصب
صد وعده‌ی بیهوده به اما و اگر داد

در ثانیه‌ای نیز به امضای مقامات
با چشمکی انگیزه‌ی ترتیب اثر داد

با مردم نوکیسه درآمیخت به میلیارد
صنار گر از لطف به اصحاب هنر داد

این‌قدر مگو پول هدر رفت، چه پولی؟
پول است که عمر همگان را به هدر داد!



✍🏻افشین علا

بهمن ۱۴۰۲

📚کانال اشعار و‌ مطالب افشین علا📚


@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

به بهانه‌ی میلاد سید الساجدین امام زین‌العابدین(ع)



✨فرج را از تو می‌خواهم✨

یاری‌ام کن ای که یاران را دعا کردی
خستگان، شب‌زنده‌داران را دعا کردی

آشنا در کربلا چون با عطش بودی
تشنه‌کامان، بی‌قراران را دعا کردی

آفتاب و باد و باران با تو بد کردند
آفتاب و باد و باران را دعا کردی

از عطش اکنده و با چشم بارانی
دشت‌ها و کشتزاران را دعا کردی

گرچه نیروی نظامی با تو دشمن بود
با مدارا مرزداران را دعا کردی

از خدا تاب و توان توبه می‌خواهم
چون شنیدم توبه‌کاران را دعا کردی

گرچه در انبان ندارم تحفه‌ای جز شرم
دلخوشم چون شرمساران را دعا کردی

خوش به حال آن‌که عمری روزه‌‌داری کرد
چون‌که عمری روزه‌داران را دعا کردی

روز میلادت فرج را از تو می‌خواهم
چون خودت چشم‌انتظاران را دعا کردی



✍🏻افشین علا
بهمن ۱۴۰۲


📚کانال رسمی افشین علا

@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

https://www.aryanews.com/News/120240210132042195/

Читать полностью…

افشين علا

▪️شاه بی شهود▪️


از شام ها گریخت شمیم تو یاعلی
ایام شد تهی ز نسیم تو یاعلی

گفتی دهید سهم خلافت به دیگری
با آن که کس نبود سهیم تو یاعلی

با چشم بسته رد شدی از "فسق در نهان"
این گونه بود حفظ حریم تو یاعلی

وحشت نداشت از تو کسی وقت اعتراض
لکنت کسی نداشت ز بیم تو یاعلی

بر خصم، راه آب نبستی اگرچه بست
در کربلا به ذبح عظیم تو یاعلی

بر نعش طلحه نیز به زاری گریستی
زیراکه بود یار قدیم تو یاعلی

بعد از جمل، جمیله‌ی پیغمبرت ندید
جز رحم، از وجود رحیم تو یاعلی

گفتی چو بندگان ندوید از پی‌ام، به خلق
ای لشکر فرشته ندیم تو یاعلی

ترسا شکایت از تو به اسلام چون که برد
تسلیم بود قلب سلیم تو یاعلی

وقتی که شد به اسم، خطاب و تو "یا امیر"
آشفته گشت روی بسیم تو یاعلی

محکوم بی گناه من ای شاه بی شهود!
نازد قضا به حکم حکیم تو یاعلی

چشم برادر، آتش خشم تو را چشید
بی هیچ بهره از زر و سیم تو یاعلی

فرقی نبود بین غذای تو با اسیر
جانم فدای فرق دو نیم تو یاعلی

بعد از تو تکیه گاه برای بشر نماند
تنها نه شیعه ماند یتیم تو یاعلی...


✍️ افشین علا


‏✨🆔
@afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

به مناسبت سالروز وفات حضرت خديجه (س)

◾️باغبان عترت◾️


بانوی مکه، گرچه خداوند مال بود
در جستجوی موهبتی لایزال بود

معشوق را چو یافت، به او‌ داد هرچه داشت
آری، که کمترین هنرش بذل مال بود

دلداده‌ی جمال مهی نو‌دمیده شد
چون بدر كاملی كه خراب از هلال بود

اعداد عاجزند ز درك حساب دل
كی عشق پاك در گرو سن و سال بود؟

دوشیزگان به بنت خويلد حسد برند
از بس که در سراچه ی حسنش جمال بود

پیغمبری که خال و خطش رشک یوسف است
مدهوش آن فضایل و آن خط و خال بود

پیمان به جای دخترکان با خدیجه بست
چون شرط وصل خاتم خوبان، کمال بود

آباد، باغ عترت از آن ازدواج شد
میلاد یاس در گرو آن وصال بود

عمري پس از وفات غريبانه اش، رسول
در حسرت خدیجه ی نیکوخصال بود...


✍ افشین علا


‏✨🆔 @afshinala
🔺 کانال اشعار و یادداشتهای افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

ضمن تبریک نوروز و آرزوی بهروزی و شادی یکایک ایرانیان در سال نو، ان‌شاءالله در نخستین بامداد سال ۱۴۰۳ در برنامه‌ی ویژه‌ی تحویل سال شبکه‌ی نسیم سیما با شما عزیزان سخن خواهم گفت.

✍ افشین علا
🗓️۲۹ اسفند ۱۴۰۲

✨🆔 @afshinala
🔺افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🌲🌳در جنگل هزارجریب🌳🌲


اسفند ماه
در بیشه ی بنفش
حیران به روی خاک نشستم
مدهوش رنگ و نقش
ناگاه
قرقاولی به نخوت یک طاووس
دامن کشان رسید کنار من
یک باره چون خروس
در گوش من خروش برآورد: "دور شو!"
گفتم: "چه كرده ام؟!"
با طعنه گفت:
"گیرم نیامدی به شکار من!
این گونه بر حواشی دامانم
آسوده ازچه نشستی؟"
گفتم: "به روی خاک نشستم"، گفت:
"بر فرشی از بنفشه نشستی!"



✍🏻افشین علا



‎✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

همراه با برادرم نصرالله زکوی، فرزندان داغدارش، سایر بستگان و اهالی عباسا، ناباورانه در سوگ بانوی پرهیزکار و باایمان زنده‌یاد سکینه دهقان نشسته‌ایم.
این چند بیت ناقابل را که در وصف آن بانوی بهشتی سروده‌ام تقدیم روح بلندش می‌کنم.

▪️تسلیت به عباسا▪️


روستامان شد تهی از عطر آن دامان پاک
وای از این داغ و امان از رفتن آن جان پاک

بارش لطف الهی بود بر روی زمین
حیف! سوی ابرها برگشت آن باران پاک

از جهان چشم‌تنگ و از زمین رنگ‌رنگ
چشم پوشید آن زن پوشیده‌ با چشمان پاک

مثل شمعی سوخت اما خنده از لب برنداشت
تا که خود خاموش شد آن شعله‌ی لرزان پاک

با وضو باید در این صحن و سرا وارد شوی
چون به مژگان رُفت عمری خانه و ایوان پاک

سر نهاد اکنون به دامان گل یاس نبی
زیست زهراوار چون آن چشمه‌ی جوشان پاک

سنگ می‌نالد ز هجرش دل که دارد جای خود
حک شد آری در دلم با چهره‌ی خندان پاک

✍ افشین علا
🗓️اسفند ۱۴۰۲

✨🆔 @afshinala
🔺افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔸دام دامنگیر🔸


ای دل این تقصیر اگر از جانب تقدیر بود
عقل را کم سرزنش کن زان که بی تقصیر بود

بخت را دشنام کم گو،خرده بر طالع مگیر
ناله کم کن کاش قدری ناله را تاثیر بود

من نه خود گمراه بودم راه ناهموار شد
من نه خود پابند گشتم، دام دامنگیر بود

آن چه را در فهم می جستم نشان از وهم داشت
آن چه را پرواز می پنداشتم زنجیر بود

عشق در خامی گرامی بود، اما زود بود
عقل در پیری غنیمت بود، اما دیر بود

جام وقت تشنگی ها از تهی لبریز ماند
کام وقتی آمد از در، دیده و دل سیر بود

آن که چون روباه آمد انس با روحم گرفت
در پلشتی موش بود و در درشتی شیر بود

آن چه نوش انگاشتم چون مار بر دل نیش زد
آن چه را مرهم شمردم نیزه بود و تیر بود

چاره جز تکرار اینم نیست با خود روز و شب
آن چه آمد، آن چه رفت از جانب تقدیر بود...


✍🏻افشین علا


✨🆔 @afshinala
🔺 کانال اشعار و یادداشتهای افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

درخت صبر🌴

ریشه خواهد زد نهال سبز زیتونی که در اسفند
باغبان پیر، اما استوار باغ آفت‌دیده‌ی دین کاشت
هم به‌زودی کودکان غزه می‌چینند
میوه‌ی شیرین پیروزی از آن نخلی که صبر نسل پیشین کاشت
ریشه خواهد زد به‌زودی ساقه‌ی ترد نهالانی که اهریمن
زیر آوار ستم در خاک و خون افکند
ساقه‌های نورسی کز روی کین با جسم خونین کاشت
پیکر نوزادهای خفته در خون سبز خواهد شد
تندباد خاوران از ریشه خواهد کند
شاخه‌های قوم غاصب را که چون زقوم
باختر با بغض دیرین کاشت
سبز خواهد شد تبر در دست‌های ملتی دربند
از پی محو درخت هرز اسرائیل
از همان بذری که در خاک فلسطین کاشت



✍️افشین علا
۱۵ اسفند ۱۴۰۲


📚کانال رسمی افشین علا

@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

برای آرون بوشنل🔥



خود سوختی ولی به جهانی شرر زدی
با تیر غم به قلب ستم نیشتر زدی

انسان شدی و گوهر خود را شناختی
آتش به کاخ اهرمن بدگهر زدی

تنها نسوختی تن خود را که آتشی
بر جسم و جان و هیمنه‌ی باختر زدی

تنها نه تار و پود تو مانند کاه سوخت
آتش به کاهدان ستم زین خبر زدی

خاکستر تو گشت چو خاری به چشم خصم
تیری به قلب تیره‌ی اصحاب شر زدی

رسواگر دغل شدی و مهر باطلی
بر مکر داعیان حقوق بشر زدی

باروت بغض کودک لرزان غزه بود
برق جرقه‌ای که به خون جگر زدی

برخاستی اگرچه از آن قوم بت‌پرست
زان سوختن به پیکر بتها تبر زدی

داغت تلنگری است که با دود و اشک و خون
در آزمون به مردم صاحب‌نظر زدی

کبریت پیش چشم سلبریتیان عصر
بر جان غرب‌باور اهل هنر زدی

زود است ساکنان تل‌آویو بنگرند
همچون عذاب گشتی و بر خشک و تر زدی

می‌گیرد این لهیب، گریبان غرب را
زان ضجه‌ها که با جگر شعله‌ور زدی



افشین علا✍🏻
اسفند ۱۴۰۲


📚کانال رسمی #افشین_علا

@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

شفقنا- افشین علا در پیامی به حجت الاسلام والمسلیمن سید حسن خمینی، درگذشت آیت الله موسوی بجنوردی را تسلیت گفت.
در این پیام آمده است:

حضور گرامی برادر بزرگوارم آیت‌الله سید حسن خمینی…


🔻ادامه در لینک زیر🔻


https://fa.shafaqna.com/news/1749616/%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%AA%D8%B3%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%81%D8%B4%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AE%D9%85/

B2n.ir/y39135

📚کانال رسمی افشین علا

@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

گرگ!



دخترم هش‌‌ دار! چون دارد جهان، بسیار گرگ
هست هم در بیشه‌ها هم کوچه و بازار، گرگ

خانه‌مان امن است، اما بره‌ی معصوم من
بارد آن بیرون ز هر سو از در و دیوار، گرگ

دل برای باختن خوب است، اما خوب من
دل نباز آسان که حتی دیده‌ام دلدار، گرگ

ای بسا بیداری اما خفته گرگی در کمین
ای بسا خوابی و بر بالین تو بیدار، گرگ

نیش چون خوردم فراوان می‌دهم هشدار: مار!
چون خطر بسیار دیدم می‌دهم اخطار: گرگ!

بارها شد خانه‌ام ویرانه، چون شد بارها
در لباس گوسفندان بر سرم آوار، گرگ

گرچه می‌دانم که بیزاری تو از تکرارها
باز ناچارم که در گوشت کنم تکرار: گرگ!...



✍ افشین علا



📚کانال رسمی افسین علا

@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

📖شعر من از زبان شما زیباست

🌱محمد مذهب جعفری
۷ ساله از تهران


📚کانال اشعار و یادداشت های افشین علا

@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

❤️‍🔥دخترکشی



سعدیا دیگر بنی‌آدم برادر نیستند
جملگی اعضای یک اندام و پیکر نیستند

عضوهای بی‌شماری را به درد آورده چرخ
عضوهای دیگر اما یار و یاور نیستند

کودک چشم‌آبی غرب و سیه‌چشم عرب
در نگاه غربیان با هم برابر نیستند

شاید اطفالی که اکنون در فلسطین زنده‌اند
تا رسد شعرم به این مصراع، دیگر نیستند

از نگاه غربیان انگار در مشرق‌زمین
مادران داغ کودک‌دیده مادر نیستند

نزد آنانی که می‌گریند در سوگ سگان
صحنه‌های قتل‌ انسان گریه‌آور نیستند

کاش بی‌بی‌سی سوال از باربی‌سازان کند:
این عروسک‌ها که می‌سوزند دختر نیستند؟

ای نتانیاهو اگر مردی تو با مردان بجنگ
گرچه اسرائیلیان از دم مذکر نیستند

بی‌مروت! کودک‌اند اینها نه مردان حماس
خانه‌‌اند اینها که شد ویرانه، سنگر نیستند

کودکان هرچند بسیارند در ویرانه‌ها
ساقه‌های ترد ریحان‌اند لشکر نیستند

خادمان کعبه سرگرم‌اند در کاباره‌‌ها؟
یا که اهل جنگ جز با رقص خنجر نیستند؟

بار دیگر خو گرفت این قوم با دخترکشی؟
یا که غیرت داده از کف یا دلاور نیستند؟

پشته‌ها از کشته‌ها پیداست، دنیا کور نیست؟
آسمان از ناله‌ پر شد، گوش‌ها کر نیستند؟

تا به کی کودک‌کشی در غزه؟ آیا غربیان
در هراس از انتقام اهل خاور نیستند؟!



✍🏻افشین علا
بهمن ۱۴۰۲

کانال رسمی افشین علا📚

@afshinala





B2n.ir/d72245

Читать полностью…

افشين علا

یا حسین!

ای بی کفن که بر کفن خلق، نام توست
شاهی اگر نشسته به تختی، غلام توست

سرچشمه‌ی تداوم دین بر زمین پست
از ارتفاع حنجره‌ی تشنه‌کام توست

هر جا که جاده‌ای و سواری و مقصدی‌ست
درگیر شرم، از سفر ناتمام توست

"زخم از ستاره بر تنت افزون" و آسمان
با سیل اشک در صدد التیام توست

آتش چگونه شرم ندارد ز سوختن؟
وقتی که خاندان نبی در خیام توست

شش گوشه است قبر تو زیرا که دست‌ها
از هر طرف دراز به شوق سلام توست

مشک برادر تو اگر شد تهی ز آب
این اشک‌ها مقدمه‌ی انتقام توست...


✍ افشین علا

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🇮🇷چهل و پنج سالگی🇮🇷




ای باغ انقلاب که پر سرو و لاله‌ای
تو نهضت حسین علی را سلاله‌ای

هرجا که ملتی رمق از ظالمی ستاند
از دست توست در کف آنان حواله‌ای

مهری نشانده‌ای به دل مردم جهان
آن‌سان که صبح بر رخ هر برگ، ژاله‌ای

این کوه را هراس ز طوفان و تیشه نیست
این نخل را چه بیم ز خیل نخاله‌ای

اصحاب قبله با قلم خون نوشته‌اند
در این قبیله بر سر عهدت قباله‌ای

دست خداست این‌که فرو برد در زمین
انبوه دشمنان تو را چون زباله‌ای

از داعش و منافق و صدام و دیگران
مانده‌ست زیر پای تو برگ مچاله‌ای

با این‌همه، مرمت و اصلاح بایدت
زیرا همیشه در خطر استحاله‌ای

پس نو به نو ببال و به تکرار خو مکن
دل خوش مکن به سستی نطق و مقاله‌ای

شو پخته‌تر، که مرجع تقلید عالمی
پرمغزتر، که خلق جهان را رساله‌ای

از سفله‌گان و تازه به دوران رسیده‌گان
پرهیز کن، میفت ز چاهی به چاله‌ای

رزق وسیع مردم مستضعفی، مباد
نوکیسه‌گان خورند تورا چون نواله‌ای

بگشای چشم خویش که رندان گرفته‌اند
هرسو به کف ز خون شهیدان پیاله‌ای

سرچشمه‌ات به سوره‌ی کوثر رسد ولی
آلوده می‌کند قدحت را تفاله‌ای

خو کن به اعتراف که معمار فحل را
هنگام اشتباه چه حاجت به ماله‌ای؟

سرخورده می‌شوند جوانان اگر ز مهر
اطراف چهره‌ی تو نبینند هاله‌ای

در عدل و داد کوش که ریزد مهابتت
خیزد اگر ز جانب مظلوم، ناله‌ای

یک خواهش از تو دارم و دیگر نمی‌دهم
زین بیش رشته‌ی سخنم را اطاله‌ای

تا چند آزمون و خطا؟ وقت پختگی است
اکنون که نهضتی چهل و پنج ساله‌ای




افشین علا✍🏻
بهمن ۱۴۰۲



📚کانال رسمی افشین علا

@afshinala


B2n.ir/t08384

Читать полностью…
Subscribe to a channel