afshinala | Unsorted

Telegram-канал afshinala - افشين علا

4727

✅شاعر، نویسنده و فعال فرهنگی ✅دانش آموخته علوم سیاسی در دانشگاه تهران

Subscribe to a channel

افشين علا

🍀شعر کودک

️🔹زبان خوش مادری🔹

به نام خداوند جان و خرد
خدایی که ناز مرا می‌خرد

خدایی که از مادر و از پدر
به جسم و دل ماست  نزدیک‌تر

خدای محمد، رسول امین
خدای امامان روی زمین

فرستادشان تا که دانا شویم
بزرگ و عزیز و توانا شویم

پس از آن امامان و پیغمبران
بزرگان و پاکان و نام‌آوران،

خدا شاعران را به ما هدیه داد
از آن جمله، فردوسی پاکزاد

که سی سال رنج فراوان کشید
که تا شاهنامه بیاید پدید

کتابی که چون ماه تابنده است
پس از قرن‌ها همچنان زنده است

پر از درس اخلاق و جنگ‌آوری
همه با زبان خوش مادری

کتابی که باغی پر اندیشه است
اگر ما درختیم، آن ریشه است

کتابی که در کوچه‌ها از قدیم
به هر سو وزیده شبیه نسیم

چه بسیار خواندند در خانه‌ها
از آن داستان‌ها و افسانه‌ها

همه دور هم زیر نور چراغ
چه در زیر سقف و چه در دشت و باغ

چه در مکتب، از این و آن، سال‌ها
چه در قهوه‌خانه ز نقال‌ها

شنیدند و صد نکته آموختند
از آن قصه‌ها توشه اندوختند

چه خوب است ما هم به آن رو کنیم
به اشعار شیرین آن خو کنیم

تو هم بعد از این قدر آن را بدان
بیا کودکم شاهنامه بخوان!

✍️ افشین علا

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹ای خفته در توس 🔹

 
ای ضامن آه و آهو، مضمون ناب غزل‌ها
شور تو آهنگ اشعار، مضراب ضرب‌المثل‌ها

صیاد وقتی تو باشی از دام رستن نشاید
مدهوش فهمت مفاهیم، صیدت غزال غزل‌ها

پابوست ای خفته در توس، مهریه‌ی نوعروسان
دیدارت ای جان شیرین، آغاز ماه عسل‌ها

با آرزوهای بسیار سوی تو آرند زوار
بسیار پیران که بر دوش، بس کودکان در بغل‌ها

گیرند تا  مشهدت را یک بار دیگر در آغوش
در بستر مرگ خواهند، افتد به تأخیر اجل‌ها

تنها تو شاهی در این ملک، دل‌های ما پایتختت
سلطان تویی گرچه تاریخ، بسیار بیند بدل‌ها

عهدی که بستیم با تو زان صبحدم در نشابور
باقی‌ست تا صبح محشر، عهدی مصون از خلل‌ها

با ما مدارا کن ای شاه وقتی می‌آییم، از راه
تنها به آمال بنگر! شرمنده ایم از عمل ها


✍🏻افشین علا



‌‎✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

🔹مرزهای کهنه‌ی عادت🔹

باید هم استوار بمانی هم ترس تیشه داشته باشی
هرسو تبر به قصد تو آید وقتی که ریشه داشته باشی

حق داشت مادرم که دعایی در کودکی به گردنم آویخت
آن را درست گفت که: با خود باید همیشه داشته باشی

باور نکردمش ولی الآن گویم تو را که خشم حسودان
خاکسترت کند اگر امکان یا نام و پیشه داشته باشی

وقتی جواب آینه‌ها را با سنگ می‌دهند در این شهر
باید که هم دروغ بگویی هم خرده‌شیشه داشته باشی

هرگز گذر مکن به ظرافت از مرزهای کهنه‌ی عادت
در کف برای جذب جماعت باید کلیشه داشته باشی

چون سینماست طبع خلایق باید در انتشار حقایق
چشمی به ذوق مردم حاذق چشمی به گیشه داشته باشی

شد وقت آن‌که در سفری دور زین جاده‌های تنگ‌تر از گور
مثل گوزن خسته‌ی مغرور آهنگ بیشه داشته باشی

✍️ افشین علا
🗓️ اردیبهشت ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹به نام خدا🔹

بانوی گرامی سرکار خانم بدریه بحرینی
رئیس محترم شورای اسلامی شهر کیش

به عنوان عضوی کوچک از اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات ایران اسلامی، وظیفه‌ی خود می‌دانم ضمن تبریک روز شوراها، بابت خدمات و مجاهدت‌های کم‌نظیر شما در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی کیش تشکر و قدردانی کنم. از آنجا که اهل کلمه‌ام و برای کلمات، حرمت قائلم و با خدایی که به قلم سوگند خورده، عهد بسته‌ام جز به‌حق سخن نگویم، می‌گویم و می‌آیمش از عهده برون: که در طول چهل سال نقش‌آفرینی‌ام در عرصه‌های گوناگون فرهنگی، افتخار آشنایی با بسیاری از بانوان نمونه‌ی ایران را داشته‌ام، اما بی‌مداهنه و اغراق، شما را از سرآمدان این فهرست پرافتخار می‌دانم. به‌گونه‌ای که برای معرفی زن مسلمان ایرانی، می‌توانم از شما به عنوان یک بانوی "معیار" یاد کنم. چراکه هم در منش فردی، هم در مدیریت خانواده و تربیت فرزند صالح، و هم در خدمت به همنوعان خود در عرصه‌های مدیریتی و اجرایی، همواره در اوج بوده‌اید. ضمن آن‌که برخلاف برخی نورچشمیان و تازه به دوران رسیدگان، درخشش و موفقیت خود را با اتکا به خودتان کسب کرده‌اید، نه صاحبان قدرت و ثروت‌ و اصحاب سیاست. آن هم با تحمل سختی‌ها و تلخکامی‌های بسیار که در طی مسیر حق، بر سر راه زنان عفیف و درستکار قرار می‌گیرد. تلخی‌ها، موانع و مرارت‌هایی که چه‌بسا مردان را نیز از پا می‌اندازد. اما شما توانستید به همگان ثابت کنید که: شیرزن ایرانی می‌تواند علاوه بر تدبیر امور خانه، در عرصه‌های اجتماعی نیز بدون تعلق به باند یا جناحی و بدون سر خم کردن در برابر کسی، با تکیه به فضائلی که خداوند به زن عطا کرده است، قله‌های موفقیت را زیر پا بگذارد و مغرور و سربلند، بر عهد خویش بایستد و جز در برابر خدا خاضع و تسلیم نباشد و به چیزی جز خدمت به خلق خدا نیندیشد. شما به ما آموختید که زن، می‌تواند بدون توسل به تظاهرات و جلوه‌گری‌های نابرازنده‌ی رایج در برخی موقعیت‌ها، پا به پای مردان و حتی بیش از آنان در عرصه‌ها بدرخشد و در عین حال، مراقب حریم مقدس خود باشد و به احدی اجازه ندهد که به این حرمت خدشه وارد کند. علاوه بر همه‌ی اینها شما توانستید از همه‌ی موانع پیش روی زنان در جوامع کوچک عبور کنید و با کسب تحصیلات عالی به مدارجی برسید که مایه‌ی مباهات همشهریان‌تان اعم از زنان فهیم و مردان شریف جزیره‌ی زیبای کیش باشد. ضمن آن‌که سر سوزنی به مواهب آلوده و نامشروع این اقلیم فریبنده و ثروتمند، طمع نداشته‌اید. در حالی که اگر نژاده و پاک‌دست و خداشناس نبودید، با ارتباطاتی که دارید به‌راحتی می‌توانستید به قول امروزی‌ها بار خود را ببندید و از حق بومیان مظلوم کیش، این نگین گرانبهای خلیج همیشه فارس، برای خود جیفه‌ی دنیوی ذخیره کنید. اما ازآنجا که خداوند شما را در زمره‌ی "الست بربکم قالوا بلی" قرار داده است، به تعبیر حافظ: به آب چشمه‌ی خورشید نیز دامن، تر نکردید. و کیست که نداند انتخاب این شیوه‌ در عرصه‌ی خدمت، با چه سختی‌ها و قدرنشناسی‌ها و مرارت‌هایی همراه است. اما یقین دارم بر همین صراط خواهید ماند و انشاالله منشأ خدمات روزافزون به شهر و کشور و مردم دردمند اما سرافرازمان خواهید بود. در پایان ضمن تبریک مجدد به شما و یکایک اعضای خدوم و شریف شورای اسلامی شهر کیش، شعر ناقابلی را که تقدیم به شما خواهر ایمانی‌‌ام سروده‌ام تقدیم حضورتان می‌کنم.

🔹پاک‌دستی🔹

شیربانوی عرب، ایرانی بیدار، بدریه!
با غرور از خانه بیرون آی
بر سریر سروری در زادگاه خویش
سر به گردون سای
در سرافرازی همین‌ات بس:
کیش، میراث نیاکان تو بود اما
یک وجب از خاک این اقلیم رویایی به نامت نیست
پیش رویت گرچه از هرسو مهیا، سفره‌ی ناپاک و رنگینی است،
شبهه‌خواری در مرامت نیست
چشم و دل سیری گوارای وجودت باد
گرچه می‌دانم
قدرنشناسی ز خوبان، رسم ننگینی است،
شاد باش، اما مبر از یاد:
پاک‌دستی جرم سنگینی است!

✍️ افشین علا
🗓️ اردیبهشت ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔸به برخی مسئولان🔸

اين ميز، همزاد شما نيست
ميراث اجداد شما نيست

اين سازمان‌ها و ادارات
املاك و بنياد شما نيست

سرمايه‌ی اين خاك زرخيز
اموال اولاد شما نيست

بيكار بايد باشد آيا
هر كس كه داماد شما نيست؟!

رندان عالم را شمردم
ديدم به تعداد شما نيست!

چنگال‌تان كج گردد! اين ملك
بشقاب سالاد شما نيست

جولان دهيد! اما خداوند
غافل ز بيداد شما نيست

چون ميزهاتان را بگيرند
فردا كسی ياد شما نيست

✍🏻افشين علا

✨🆔 @afshinala
🔺 کانال اشعار و یادداشتهای افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹مقصود مذهب🔹

يا جعفر صادق! جهان را یاوری کن
در شام تاریک ستم روشنگری کن

شد مهد دانش، زخمی تيغ تغافل
در دامنت بیمار خود را بستری کن

بر ما كه برگشتيم سوی جاهلیت
ای وارث پیغمبران! پیغمبری کن

عمری به نام دین به کام کفر رفتیم
مقصود مذهب را به ما یادآوری کن

جان جهانی را ز گمراهی رها ساز
تنها نگویم شیعیان را سروری کن

از دین‌گریزان را به معنا رهنمون شو
روحانیت را سوی رحمت رهبری کن

فتوا بده ای مرجع تقلید دلها
در اختلافات مراجع، داوری کن

آیات را در حوض كوثر شستشو ده
یک بار دیگر حوزه ها را جعفری کن

✍🏻افشین علا

‏✨🆔 @afshinala
🔺 کانال اشعار و یادداشتهای افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹کار فرهنگی شعار نیست، ضرورت است🔹

غروب پنج‌شنبه ۲۸ فروردین‌ماه وقتی که خسته از یک روز پرمشغله و پروازی همراه با تأخیر، از هواپیما خارج شدم و پا به سالن ترمینال فرودگاه مشهد گذاشتم، جز این‌که زودتر به هتل برسم و استراحت کنم، حوصله‌ی هیچ کاری را نداشتم. اما وقتی وارد سالن شدم، طنین صدای دلنشین کودکانی که در گوشه‌ای از ترمینال، سرودی را همراه با نوای موسیقی، همخوانی می‌کردند، خستگی‌ را از تنم زدود. دختران و پسرانی که معلوم بود خوب تمرین کرده بودند و بر نحوه‌ی صحیح اجرای سرود، اشراف داشتند. موسیقی هم اگرچه از طریق وسایل صوتی پخش می‌شد، ملودی جذاب و دلنشینی داشت. بدیهی است مضمون سرود، خوشامدگویی به مسافران و زائران امام رضا (ع) بود. با آن‌که برای رسیدن به راننده‌ی محترمی که از مدتی قبل منتظرم بود عجله داشتم، بی‌اختیار ایستادم و همراه با سایر مسافران که مثل من غافلگیر شده بودند، اجرای بچه‌ها را تماشا کردم. خیلی‌ها عکس و فیلم می‌گرفتند و خیلی‌ها هم ایستاده یا نشسته، با اشک و لبخند این صحنه را تماشا می‌کردند.
اما نکته‌ای که بیشتر از هر چیز دیگری توجهم را جلب کرد، این بود که در مواجهه با این فضای معنوی، تقریبا تمام بانوانی که شال و روسری از سر برداشته بودند، پوشش‌ خود را کامل کردند. دقت کنید! نه مأموری در کار بود و نه اجبار یا حتی تذکری! اما همان بانوانی که به هر دلیل به پوشش اسلامی باور نداشتند، به احترام آن بچه‌ها، آن سرود، و آن فضای معنوی و دلنشین در فرودگاه مشهد مقدس، روسری بر سر کردند.
ضمن تقدیر از مسئولان ذی‌ربط در آستان قدس رضوی که چنین برنامه‌ی ساده اما اثرگذاری را تدارک دیده‌اند، خواستم به همین بهانه به همه‌ی دست‌اندرکاران به‌ویژه متولیان امر به معروف و نهی از منکر، و همین‌طور به اقشار محترمی که نگران اجرایی نشدن قانون موسوم به حجاب و عفاف هستند، عرض کنم: این فقط یک نمونه و یک قدم کوچک اما صحیح در حوزه‌ی تبلیغ و ترویج دیانت بین آحاد مردم بود. اما نشان داد که هزار راه نرفته هم هست که به آن نیندیشیده‌ایم. و این که: وقتی می‌گوییم برای ترویج حجاب یا سایر آموزه‌های شرع مبین اسلام، کار فرهنگی لازم است نه اجبار، این حرف را جدی بگیرید. این یک ضرورت است، نه شعار.

✍️ افشین علا
🗓️ فروردین ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹حلقه‌ی مفقوده‌ای به نام "پیگیری"🔹

رهبر انقلاب در سخنان امروزشان به نکات مهمی اشاره کردند که ذکر یکایک آنها در این مجال نمی‌گنجد. تنها می‌خواهم به موردی اشاره کنم که از آن به عنوان یک "کمبود" نام بردند. کمبودی که اگر دقت کنیم، با رفع آن بسیاری از مدیریت‌های معیوب کشور اصلاح می‌شود. آن هم لزوم "پیگیری" تصمیم‌هاست. همین و بس!
شاید پیش پا افتاده به نظر برسد. ولی شخصا آفات و مصائب ناشی از این کمبود را در دستگاه‌های اجرایی کشور با گوشت و پوستم لمس کرده‌ام. چه بسیارند صاحبان مناصب عالی که یکی از یکی شایسته‌تر و دردآشناتر و فهیم‌ترند. حرف دلسوزان را می‌فهمند. مشکلات را درک می‌کنند. دستور پیگیری هم می‌دهند. اما امان از روند کند و معیوب عملی شدن وعده‌ها و تصمیم‌ها! کاش مسئولان اهمیت این موضوع را دریابند و برای رضای خدا و خلق خدا هرچه زودتر این کمبود را رفع کنند. در پایان بد نیست این بخش از بیانات رهبر انقلاب را مرور کنیم. فکر می‌کنم نیاز به هیچ توضیح اضافه‌ای نداشته باشد:

🔹تیزبینی و تصمیم‌گیری کافی نیست؛ کمبود «پیگیری» مشکل اصلی مدیریت در کشور است.

🔹ما یک کمبود داریم در کشور که آن مهم است. ما کمبود قانون نداریم، کمبود مقررات نداریم، کمبود طرح‌های خوب نداریم. این‌قدر طرح‌های خوب آمده، رفته، گفته شده، تصویب شده. آنی که کمبود داریم «پیگیری» است، پیگیری. پیگیری کنید.

🔹من خواهشم این است که دنبال کنید. جلسه خوب است، تصمیم‌گیری خوب است، شوق و ذوق و انگیزه‌ی سران و مدیران بسیار خوب و چیز لازم و مبارکی است، اما کافی نیست.

‌🔹شما که مدیرید، شوق دارید، علاقه دارید، دستور هم می‌دهید به آن نفر دوم‌تان، آن هم احیاناً به نفر بعدی دستور می‌دهد، اما همین‌طور در طول این فرآیند، این دستور هی ضعیف می‌شود، ضعیف می‌شود، گاهی به جایی می‌رسد که هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

✍️ افشین علا
🗓️٢٦ فروردین ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹خدا یارتان باد🔹

ز رهزنان نهراسید، بخت یار شماست
کمان غیرت آرش در انتظار شماست

اگر که دامن عزت به عجز تر نکنید
هزار مرکب بیگانگان غبار شماست

بلاد تازه به دوران رسیده می‌دانند
که ملک جام جم از باستان دیار شماست

به گوشه گوشه‌ی این خاک قهرمان‌پرور
قلوب ملت ایران امیدوار شماست

به هر طرف، سپری از دعا چو حرز جواد
ز بارگاه شه هشتمین نثار شماست

ز گنج‌های کهن، زاد و برگ بردارید
که دین و دانش و فرهنگ، اعتبار شماست

رموز حافظ و آموزه‌های شیخ اجل
میان مخمل قرآن به کوله‌بار شماست

حکیم توس چو نام‌آوران نیشابور
به روز واقعه چون سرو، سایه‌سار شماست

هزار نکته‌ی باریک‌تر ز مو آری
ز مثنوی جلالی در اختیار شماست

چه بیم از آن‌همه اختر به روی پرچم خصم؟
که آفتاب نیاکان طلایه‌دار شماست

اگر نگین سلیمانی آورید به دست
به یک اشاره‌، صف اهرمن شکار شماست

هزار دشمن اگر می‌کنند قصد هلاک
ملال نیست که پروردگار یار شماست

✍️ افشین علا
🗓️فروردین ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹نفوذ🔹

نفوذ یعنی: درست وقتی کلافه‌اند از امور، مردم
به دست خود بافتن کلافی که چاره‌جویی در آن شود گم

نفوذ یعنی: ز شش جهت در کمین، اجانب ولی به داخل
هنوز ریزند رند و جاهل در آتش خشم خلق، هیزم

نفوذ یعنی: صعود اولاد حاکمان بر ستیغ ثروت
کزین کجی‌ها وطن بسوزد چو جان انسان ز نیش کژدم

نفوذ یعنی: نشاندن نور چشمیان بر سریر قدرت
که وهن منصب کنند هردم چه در خموشی، چه در تکلم

نفوذ یعنی: کنون که بیداد کرده بر ملتی گرانی
ز هر طرف علتی ببندد کمر به افزایش تورم

نفوذ یعنی: چو پیر قوم از جوان‌گرایی سخن بگوید
جوان خامی به مصدر آید پر از تبختر پر از توهم

نفوذ یعنی: چنان تهی از خرد شود شیوه‌ی مدیران
که یار دلسوز خون بگرید که خصم دانا کند تبسم

نفوذ یعنی: گسیل نوکیسه‌گان مصدرنشین به خارج
کنون که خرج سفر به داخل رسیده تا آسمان هفتم

نفوذ یعنی: وفور اجلاس یا سمینار یا مراسم
به صرف شام و ناهار وقتی که سفره‌ها شد تهی ز گندم

سخن کنم مختصر: "نفوذی" نه شاخ دارد نه دم، برادر!
منم، تویی، اوست، هر که با آبروی عدل است در تخاصم

✍️ افشین علا
🗓️فروردین ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹انسان🔹

"آیا خدایت نیستم؟" ناگه خطابم کرد
گفتم که هستی! باده در جام شرابم کرد

نام مرا در زمره‌ی "قالوا بلی" گنجاند
با بنده‌اش مأنوس شد، "انسان" خطابم کرد

این جان بی‌مقدار را قابل چرا دانست؟!
من خاک بودم، ذره بودم، آفتابم کرد

من نیست بودم،  شهد هستی را به کامم ریخت
هم مست، هم هشیار، هم بیدار و خوابم کرد

من هیچ بودم، پوچ بودم، معنی‌ام بخشید
آمیخت با آب و گلم، مضمون نابم کرد

درمانده بودم، لنگ بودم، رفتنم آموخت
در چابکی با جبرئیلش هم‌رکابم کرد

جان مرا با عشق خود آباد کرد اما
در دام شیطان چون‌که افتادم خرابم کرد

گاهی به خلوتگاه خود در خانه راهم داد
هر قدر اما در زدم گاهی جوابم کرد!

گاهی نوازش کرد با آیات رحمانی
گاهی ولیکن با همان قرآن عتابم کرد

با هر گناه تازه می‌پرسم مرا بخشید؟
یا از ازل مشمول آیات عذابم کرد؟

آخر چه دید از من که بهر دوستی با خود
در بین مخلوقات عالم انتخابم کرد؟!

می‌شد که حیوان یا علف یا سنگ باشم من
آخر نفهمیدم چرا "آدم" حسابم کرد؟!

✍️ افشین علا

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

▪️مرغ باغ ملکوتم نی‌ام از عالم خاک▪️
▪️چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم▪️

بار دیگر یادگاری نازنین از بیت حکیم محی‌الدین مهدی الهی قمشه‌ای، عالم خاک را در نوردید و به اقلیم ابدی پر کشید. بانوی فاضل و دانشمند زنده‌یاد "شریفه الهی قمشه‌ای" هم‌زمان با عید سعید فطر، روزه‌ی هجران را افطار کرد و به وصال معبود ازلی رسید. آن یگانه‌ بانو همچون پدر متأله، مادر بافضیلت و خواهران و برادران فاضل خویش، عمر شریفش را به تعلیم آموزه‌های قرآن مجید، و شعر و ادب فارسی گذراند. در همه حال، شمع محفل یاران و حلقه‌ی وصل خاندان و دوستان نیز بود. رویی گشاده چون آفتاب داشت و گفتاری به شیرینی شعر ناب. خانه‌اش دری بود که به باغ بهشت باز می‌شد و سفره‌ی همیشه گشاده‌اش، جلوه‌ی مجسمی از جنات تجری من تحتها‌الانهار داشت.
اکنون آن بانوی نورانی در بزم الهی پدر حکیم خویش مهمان شده و بر دامان آسمانی مادری فرزانه سر نهاده و جگرگوشه‌ی نوجوانش را در بر گرفته و به خلوت عارفانه‌ی خواهران و برادران عرش‌آشیانش پا نهاده است. اما داغ فراق او آفتی است که بر درخت طاقت بازماندگان و راحت دوست‌داران بی‌شمارش چنگ می‌اندازد. من نیز در این مصیبت بزرگ به سوگ نشسته‌ام و سهم‌گینی جای خالی آن عصاره‌ی فضایل خاندان الهی قمشه‌ای را با تمام وجود احساس می‌کنم.
از صمیم جان، این ضایعه‌ی تلخ را به همسر عاشق و بی‌قرارش سرهنگ منوچهر الهی، فرزندان سوگوارش شهرزاد، بهار و فرهاد، و خواهران و برادران داغدیده‌ به‌ویژه استاد ارجمند جناب دکتر حسین الهی قمشه‌ای تسلیت عرض می‌کنم.

✍️ افشین علا
🗓️فروردین ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

https://B2n.ir/nx7314

Читать полностью…

افشين علا

🌙وداع با رمضان🌙



چون من، اگرچه خصم حرامی نداشتی
کم، بنده را عزیز و گرامی نداشتی

از چون منی سراغ گرفتی که بی‌کسم
آیا نشان مردم نامی نداشتی؟

خواندی مرا به رونق شب‌های قدر خویش
با آن‌که خود، نیاز به حامی نداشتی

کردی قبول، شعر مرا نیز، خود مگر
چون سعدی و سنایی و جامی نداشتی؟

اکرام کرده‌ای همگان را به یک نظر
کاری به شأن عارف و عامی نداشتی

نازم به دعوتت ز خلایق که در شمار
چشمی به صدر و ذیل اسامی نداشتی

پختی طعام‌های بهشتی برای خلق
پروای ناسپاسی و خامی نداشتی

شهر صیامی و به علی شهره‌ای، ولی
این‌قدر کاش کوفی و شامی نداشتی

عید است و من به جای طرب، غرق حسرتم
ای ماه روزه! کاش تمامی نداشتی...


✍🏻افشین علا


✨کانال رسمی افشین علا✨
📚
@afshinala 📚

Читать полностью…

افشين علا

🔹گوشت، سيرى چند؟!


پزشک، نسخه‌ی خود را نوشت با لبخند
برای مرد سیاستمدار دولتمند

مریض چون که غنی بود و نامدار و بزرگ
به جای عرض تشکر به چهره چین افکند

ولی پزشک نرنجید و طرز مصرف را
برای آن که بفهمد، شمرده گفت و بلند:

سه قرص می‌دهمت با سه شربت و سه پماد
ولی مهم‌تر از این‌ها هزار نکته و پند

اگر که نشنوی آن را نمی‌شوی درمان
نه با دوا و نه دارو، نه حیله و ترفند

سه بار در روز از خود بپرس: آیا من
همیشه می‌فهمم، دیگران نمی‌فهمند؟!

سه بار هر نوبت با خودت بکن تکرار:
نمی‌رسانم از این پس به جان خلق، گزند

شبی بلند شو از خواب و قطره اشکی ریز
برای درد و غم مردم فقیر و نژند

خیال کن دو سه نوبت تو هم گرفتاری
شبیه مردم زندان کشیده‌ی دربند

سه بار جانب قصابی محله برو
بپرس چون زن همسایه، گوشت سیری چند؟

اگر به خلق، بدی کرده‌ای تلافی کن
چنان که از تو شود دلشکسته ای خرسند

چو کام مردم داناست از غرور تو تلخ
از این به بعد چنان کن که از تو گردد قند

غریبه را بنواز و بگیر قدرت را
ز چاپلوس زبان‌باز و قوم و خویشاوند

به اشتباه خود اقرار کن، اگرچه بزرگ
که اعتراف رهاند اسیر را ز کمند

عنان به تازه به دوران رسیدگان مسپار
در سرای به پاکان گشا، به سفله ببند

"ببین که از که بریدی و با که پیوستی؟"
چه شد نصیبت از آن قهرها و این پیوند؟

به اوج رفته‌ای اما هنوز ناراضی
در آتشی و نداری قرار مثل سپند

از انتقاد میاشوب، از اعتراض نترس
که ناصحان خردمند همچو جام جم‌اند

خلاصه پند بگیر از ملوک خفته به گور
که خاک گور چه نام‌آوران کشیده به بند

"من آن‌چه شرط بلاغ است با تو می‌گویم"
اگر قبول نیفتاد، مشنو و مپسند

هزار نسخه، علاج غم تو را نکند
اگر برای تو بیچارگان دعا نکنند...


✍🏻افشین علا



‎✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
‏ @afshinala

Читать полностью…

افشين علا

🔹زمزمه‌ای برای شب قدر🔹

اگر بار گناهانم عظیم است
چو یارم عیب پوش آمد چه بیم است؟

گناهم شد پلی تا بگذرد دوست
کجی را بین، صراط المستقیم است!

سری دارم که از سامان، گریزان
دلی دارم که در کویت مقیم است

در این دریا ز توفانم نترسان
که می‌دانم تقدم با نسیم است

اگر حادث شود از ما خطایی
خطاپوشی ترا عهدی قدیم است

به آیات عذابم وعده دادی
ولیکن نام قرآنت کریم است

کلیدی یافتم در محبس عمر
که بسم الله رحمن رحیم است...

✍ افشین علا

✨🆔
@afshinala
🔺 کانال رسمی افشین علا 🔺

Читать полностью…

افشين علا

💦خلیج فارس💦

خلیج فارس یعنی پهنه‌ی پاک زلالی‌ها
در این خاک کهن، سرچشمه‌ی فرخنده‌فالی‌ها

کنام آبی ایرانیان از باستان باشد
نه استخر شیوخ نوظهور و تازه‌والی‌ها

بگیرند از خلیج فارس، رونق در دل ایران
شقایق‌ها اگر سرخ‌اند یا سبزند شالی‌ها

نه تنها در جنوب، آیینه‌ی فخر است بر ساحل
که مانند خزر تاجی است بر فرق شمالی‌ها

کنار دارها آواز می‌خوانند با یادش
زنان و دختران وقتی که می‌بافند قالی‌ها

به نام فارس در تقویم‌‌ها ثبت است تا محشر
ز عبری‌ها و هجری‌ها گرفته تا جلالی‌ها

طلا را مس نمی‌خوانند در صنعت‌گری هرگز
سفیهان! دست بردارید، از این خوش‌خیالی‌ها

بمال ای خصم! چشمت را مگر از خواب برخیزی
که خواهی دید زین هذیان باطل، گوش‌مالی‌ها

به خاک ساحلش مالیده‌ شد بسیار پیش از این
دماغ انگلیسی‌ها و پوز پرتغالی‌ها

بدان ای طفل بی‌تاریخ، صدها قرن در ایران
بسا پیر مغان خندیده بر این خردسالی‌ها

خلیج فارس می‌بلعد تو را ای دزد دریایی
ز حرف یاوه کن پرهیز در آشفته‌حالی‌ها

چه آمد بر سر کاخ سفید ای باختر؟ کم‌کم
غروب غرب نزدیک است زین قحط‌الرجالی‌ها

✍️ افشین علا
🗓️ اردیبهشت ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹زاده‌ی بیشه‌ی البرز🔹

نظر از روی طمع سوی بزرگانم نیست
ترسی از زوزه و از پوزه‌ی گرگانم نیست

از پدر برده‌ام این ارث که از سیلی خویش
سُرخم اما سر خم پیش بزرگانم نیست

داده شیرم زنی از دوده‌ی پاکان که نیاز
به فلان شخص و فلان منصب و ارگانم نیست

زاده‌ی بیشه البرزم و از ریشه سترگ
وحشت تازه ستبران و سترگانم نیست

طبرستانی‌ام و نوری‌ام و خاک بهشت
خوش‌تر از رامسر و ساری و گرگانم نیست

اگر از سوی بزرگان نظر لطف به ماست
نظر از روی طمع سوی بزرگانم نیست...

✍🏻افشين علا

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

برای شهادت استاد مرتضی مطهری

🔹داغ دنباله‌دار🔹

تیر شقاوتی که تو را در شقیقه‌ ماند
در جان ما پس از تو به رسم وثیقه ماند

فرقان اگرچه محو شد از صحنه، باطنش
هرگز نمرد و زنده به نام سلیقه ماند

خاری شد آن گلوله که در کام عاشقان
هر سال و ماه و روز؟ نه! در هر دقیقه ماند

شمشیرهای مکر و ریا را ز هر طرف
زهری به قصد محو کلامت به تیغه ماند

با رویش جوانه هنوز است در ستیز
زقّوم بغض و جهل که در این حدیقه ماند

بر حوض کوثری و ندیم علی، ولی
از هجر توست حوزه اگر در مضیقه ماند

در حجره‌ها نگر که ز ژرفای خطبه‌ات
سربسته در خفا صدفی چون عتیقه ماند

بعد از تو بهر نسل جوان ای دریغ و درد
احکام مبطلات و خیارات و صیغه ماند

✍️ افشین علا
🗓️ اردیبهشت ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

▪️شهیدان بندر▪️

چو کشتی به سرمنزل آتش بگیرد
نباشد عجب گر گِل آتش بگیرد

ز آتش گریزند مردم به دریا
چه سازند اگر ساحل آتش بگیرد؟

نگین وطن سوخت یارب چراغی
مبادا که در محفل آتش بگیرد

در این مزرع ای میوه‌چینان منصب
مبادا دگر حاصل آتش بگیرد

گلوگاه ایرانیان بار دیگر
مبادا که ناغافل آتش بگیرد

عجب نیست تهران بسوزد در این غم
گلو گر بسوزد، دل آتش بگیرد

شهیدان بندر که رفتند، بگذار
که این جان ناقابل آتش بگیرد

✍️ افشین علا
🗓️ اردیبهشت ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

برای دوست نازنینم، شاعر صاحبدل سید احمد میرزاده

🔹سرو دیار توس🔹

بال ملک، مقابل رویم نهاده است
آئینه‌ای که صاف‌تر از جام باده است

شکر خدا به قحط وفا شد رفیق من
صاحبدلی که ختم رسل را نواده است

او هدیه‌ی رضاست که در سرزمین توس
بر من ز باغ خلد، دری را گشاده است

نازم به قامتش که در اوج فروتنی
بر عهد آسمانی خویش ایستاده است

رحمت بر آن پدر که به او لقمه‌ی حلال
رحمت به مادری که به او شیر داده است

نام‌آوران به غربت او رشک می‌برند
در خلوتی که خاص یلان نژاده است

ای شاه توس! حافظ این سرو سبز باش
سروی که نام دیگر او میرزاده است

✍️ افشین علا
🗓️ اردیبهشت ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹به روسیه و چین🔹

خواهید اگر که رشک سلاطین‌تان کنند
باید که خلق، تکیه به آئین‌تان کنند

مردانگی اگر که ببینند از شما
بر دیده مثل جام جهان‌بین‌تان کنند

تسخیر تایوان و کی‌اف، افتخار نیست
تسخیر دل کنید که تحسین‌تان کنند

از غنچه‌های غمزده‌ی غرب آسیا
دفع ستم کنید که گلچین‌تان کنند

حائل شوید بین شیاطین و غزه، تا
تقویم‌ها جدا ز شیاطین‌تان کنند

در این خرابه مانع کودک‌کشی شوید
تا فخر کاخ چین و کرملین‌تان کنند

یک تکه جان‌پناه ز دیوار چین بس است
تا حفظ جان به سایه‌ی پرچین‌تان کنند

خوشنام نزد مردم عالم شوید اگر
مرهم‌گذار زخم فلسطین‌تان کنند

زین قتل‌عام و نسل‌کشی، ساده مگذرید
آیندگان مباد که نفرین‌تان کنند!

✍️ افشین علا
🗓️ فروردین ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹لطفا نشود دوباره تکرار!🔹

یک روز پدر به خاطر قرض
با غصه و آه و اخم بسیار
صبحانه نخورده رفت کنجی
تا صبح نشسته بود بیدار

مادر که همیشه مهربان است
با خنده نشست پیش بابا
آرام ز دست خود در آورد
یک حلقه‌ی زرد رنگ زیبا

ای کاش پدر نمی‌پذیرفت
ای کاش نمی‌فروختش زود
یک سال تمام غصه خوردیم
آن حلقه نشان عشق‌شان بود

یک سال تمام ما دو خواهر
چیزی نخریدیم و نخوردیم
امروز تمام پول‌مان را
بردیم به گوشه‌ای شمردیم

دیدیم که مبلغ کمی نیست
رفتیم یواشکی به بازار
یک حلقه شبیه آن خریدیم
با زحمت و جست و جوی بسیار

خشکش زد و باورش نمی‌شد
چون چشم پدر به حلقه افتاد
وقتی که شنید ماجرا را
با شادی و شرم خنده سرداد

آن‌وقت گرفت‌مان در آغوش
در حلقه‌ی دست پر توانش
برگشت که اشک را نبینیم
در قاب دو چشم مهربانش

گفتیم: "نگو به مادر این را
ما طاقت دردسر نداریم"
گفتیم: "بگو خودت خریدی
ما هم مثلاً خبر نداریم"

گفتیم: "بگو که هیچ گنجی
نایاب‌تر از دل شما نیست
آن را به کسی نمی‌فروشم
این حلقه که قابل شما نیست"

گفتیم: "پدر! نرو دوباره
با حلقه‌ی مادرم به بازار
این کار شما شگون ندارد
لطفا نشود دوباره تکرار!"

✍️ افشین علا

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار افشین علا🔺

https://B2n.ir/sf9796

Читать полностью…

افشين علا

🍀میانکاله🍀

میانکاله، این نازک اندام زیبا
گلوگاه سبزی است،
باریک و بکر و فریبا
که بر گردن خاک چون سینه ریزی گران است
مبادا ببندید راه نفس بر گلویش
که حلقوم مازندران است
مبادا رهانید تیری به سویش
که خلوتگه آهوان است
اگر عاشق این دیارید،
حریم میانکاله را پاس دارید!

زمینی است پنهان در او گنج حیرت
شبیه است خاکش
به روز نخستین خلقت
دیاری است از جنس افسانه های قدیمی
پس این شهر را واگذارید با ساکنانش
گیاهان مأنوس با کنج خلوت
غزالان و غازان با هم صمیمی
و مرداب و همسایگانش
مجویید صیدی از این خطه در دام هاتان
مبادا که خواب شبانگاهی ماهیانش
بیاشوبد از گام هاتان
اگر در خلیجش به قایق سوارید،
حریم میانکاله را پاس دارید

مبادا میانکاله را پس بگیرید از آهو
که شوق دویدن نماند
مبادا میانکاله را پس بگیرید،
از اردک و قو
که ذوق پریدن نماند
مبادا میانکاله را پس بگیرید،
از بچه ماهی
که شور به دریا رسیدن نماند
نخواهید این آب و گل را سترون
که گل را مجالی برای دمیدن نماند
شما نیز با من
بر این عهد اگر استوارید،
حریم میانکاله را پاس دارید

مبادا نهی پا در این کوچه بن بست،
چون جای کوچ پرستوست
هیاهو مکن چون که میعاد مرغان عاشق،
که خلوتگه قوست
مجال بقا در میانکاله تنگ است،
پس خاویاران آبستنش را میازار
به مرغابی کوچکش فرصت شستشو ده
تنش را میازار
مگیر این مجال نفس را ز بهشهر و گرگان
که این خاک با او قشنگ است
بگو‌ با بزرگان
به هر عزم، سویش اگر رهسپارید
حریم میانکاله را پاس دارید...


✍️افشين علا


‏🆔 @afshinala
🔺 کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺


https://b2n.ir/r00388

Читать полностью…

افشين علا

🔹مذاکره می‌کنیم، اما...🔹

خاموش باش مردک گستاخ و گوش کن
کمتر میان معرکه جوش و خروش کن

وقتی که از مذاکره دم می‌زنی، دو روز
اصوات زشت و انکر خود را خموش کن

خواهی اگر در آینه‌ی ما نظر کنی
پیشانی چروک نیاور، اتوش کن!

هم شیوه‌ی سخنوری آموز در رجز
هم رنگ موی و گونه‌ی خود را رتوش کن

این نکته را که ملت ایران دلاورند
در سر اگرچه فاقد مغزی، فروش کن!

کم پارس کن که پارس ز روئین‌تنان پر است
ترک مصاف لشکر پولادپوش کن

در باورت چگونه بگنجد که گویمت
ای بی‌خرد! که گوش به بانگ سروش کن

جام جم است در کف ایرانیان، بفهم!
تاریخ را بخوان و کمی کسب هوش کن

این سرو را سکندر و چنگیز خم نکرد
چندی جنون تو نیز چو اسب چموش کن

با ناوهای خویش نه از ما که قبض روح
از گاوهای شیرده خودفروش کن

اینجا حجاز نیست که شیر شتر خوری
خواهی اگر شرنگ، بفرما و نوش کن

این پنبه‌دانه‌ است که لف‌لف جویده‌ای
کمتر در این خیال عبث، حرص و جوش کن

غارتگر خزانه‌ی تو موش صهیون است
با شیر در نيفت، ز خود دفع موش کن!

نزدیک شد زوال تل‌آویو طفل‌کش
فکری به حال عاقبت این وحوش کن

✍️ افشین علا
🗓️فروردین ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🔹استغاثه‌🔹

به اهل غزه رحم کن، ز طفل و مرد و زن، خدا
که وا رهند جملگی ز شر اهرمن، خدا

فتاده‌ام به تاب و تب، نه روز راحتم نه شب
ز قتل عام‌ها به لب رسید جان من، خدا

چقدر تکه‌تکه شد تن از زنان و کودکان
بگیر انتقام‌شان به حق پنج تن، خدا

چقدر سرو، سرنگون؟ چقدر لاله، واژگون؟
عدو خورَد چقدر خون؟ به ریشه‌اش بزن، خدا

به خاک و خون، چقدر تن؟ چقدر پشته از بدن؟
چقدر کشته در کفن، چقدر بی‌کفن خدا؟

برس به داد مسلمین که هیچ ملک و قوم و دین
ندیده ملتی چنین غریب در وطن، خدا

پناهگاه و آب و نان به غزه و رفح رسان
دگر رمق به کودکان نمانده در بدن، خدا

امان فرست یا مبین! چنان‌که یافت پیش از این
امان ز منجنیق کین، خلیل بت‌شکن، خدا

عدو به نیل کشته‌ای سپاه پیل کشته‌ای
صفی طویل کشته‌ای صف عدو شکن، خدا

در این نوار چون قفس نمانده مهلت نفس
امیدشان همین و بس: نسیمی از یمن! خدا

تو را به صاحب‌الزمان قسم که از فرج، نشان
فرست تا که ظالمان شوند ریشه‌کن، خدا

✍️ افشین علا
🗓️فروردین ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

🌙 عید آمده‌ست...

عید آمده‌ست، قند و گلابی درست کن
با شهد بوسه، شربت نابی درست کن

بر دیده‌ام به قصد سیاحت قدم گذار
اسباب عیش بر لب آبی درست کن

چون پای چشمه، دسترسی‌مان به باده نیست
زان چشم مست، جام شرابی درست کن

تا گل دمد ز کاسه‌ی افطاری و سحر
همرنگ آن دو گونه، لعابی درست کن

از بازوان خسته‌ی من دور پیکرت
آه ای عقیق سرخ! رکابی درست کن

حتی در این عطش به فریب تو دلخوشم
بر خاک این کویر، سرابی درست کن

بگشای روی شانه‌ی من، چتر گیسوان
سقفی برای خانه‌خرابی درست کن

از ابروان، برای رسیدن به ابرها
نازک‌تر از خیال، طنابی درست کن

بگذار با شراب لبت روزه وا کنم
حلوای تر به قصد ثوابی درست کن

پرسید اگر خدا به قیامت، از این گناه
با شرم آن نگاه، جوابی درست کن

تا در کنار هم بنشینیم چون قدیم
از گیسوان خاطره، تابی درست کن

تا دزدکی ببینمت از پشت پرده‌ها
از درزهای پنجره، قابی درست کن 

تا بیشتر فروغ بگیرد چراغ عمر
از شیشه‌ی امید، حبابی درست کن

شیرازه‌ای برای دل پاره پاره ام
با خنده‌ات بساز و کتابی درست کن

✍🏻افشین علا



📚کانال رسمی افشین علا📚

♻️
@afshinala ♻️

Читать полностью…

افشين علا

️کودک‌کش

در فلسطین خاک بگشاید دهان ای‌کاش
قوم غاصب را ببلعد ناگهان ای‌کاش

کاش توفانی وزد از جانب دریا
جسم‌شان در ماسه‌ها گردد نهان ای‌کاش

کودکان را مثل آهو می‌درند از هم
تیر غیب آید به جان روبهان ای‌کاش

عده‌ای گویند حق با قوم صهیون است!
لال گردند ای خدا این ابلهان ای‌کاش

پادشاهان عرب در خواب نوشین‌اند
برنخیزند از تشک‌ها این شهان ای‌کاش

دیدگان مسجدالاقصی شود روشن
ناگهان منجی رسد با همرهان ای‌کاش

ای خدا امشب در آتش با نتانیاهو
هرچه کودک‌کش بسوزد در جهان ای‌کاش!

✍ افشین علا

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…

افشين علا

شاعر : افشین علا
خواننده: ابوالحسن خوشرو
آهنگساز: محمد مهدی گورنگی


‌‎✳️کانال اشعار و یادداشت های افشین علا✳️
@afshinala

Читать полностью…

افشين علا

بیانات استاد دکتر حسین الهی قمشه‌ای، همیشه پرمضمون و نکته‌آموز است. اما سخنان ایشان در دیدار نوروزی امسال به دلیل تقارن با ایام شهادت مولای متقیان، حال و هوای خاصی داشت. چراکه حاوی زوایای ناگفته‌ای از عظمت اقیانوس بی‌کران مولا علی (ع) بود. ایشان با اشاره به قصیده‌ی قرآنیه‌ی مرحوم حکیم محی‌الدین مهدی الهی قمشه‌ای که در توصیف حضرت حیدر کرار سروده شده است، از قصد خود برای شرح مفصل این اثر در سال جدید خبر دادند. قصیده‌ای با این مطلع:
جبرئیل آمد به وحی عشق و برخواند آفرینم
گفت: برگو مدح شاه دین، امیرالمؤمنینم...
که سرشار از اشارات و مضامین قرآنی از بای "بسم‌الله" تا سین "ناس" در خصوص عظمت وجود نازنین مولای متقیان است. اثری کم‌‌نظیر که تا کنون اسرار نهفته در آن برای مخاطبان اشعار آئینی، به تفصیل بیان نشده است. بدیهی است شنیدن شرح سروده‌ی ارجمند آن پدر از زبان این پسر، بسیار مغتنم خواهد بود.
از درگاه خداوند، علو درجات آن حکیم متأله و طول عمر فرزند گرامی‌شان را طلب می‌کنم.

✍️ افشین علا
🗓️فروردین ۱۴۰۴

✨🆔 @afshinala
🔺کانال اشعار و مطالب افشین علا🔺

Читать полностью…
Subscribe to a channel