🔴دوستان عزيز با توجه به نقشه هاي هواشناسي تا سه ماه آينده فقط سه الي چهار روز بارندگي در برخی استانها واحتمالا كل كشور خواهيم داشت ،
با توجه به فقط بيست ميلی متر باران تا اين لحظه بايد شاهد شديدترين خشك سالي سالهاي اخير باشيم كه خود اين موضوع اوضاع امنيتي را صد چندان به مخاطره خواهد انداخت ، عدم رعايت مصرف بهينه اب همه ما را به منجلابي سخت خواهد انداخت.
ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺸﻨﻪ ﺍﺳﺖ
.ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺁﺏ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﺼﺮﻑ ﮐﻨﯿﻢ
ﺗﺎ : رﻭﺯی۱۷/۰۰۰/۰۰۰
ﻟﯿﺘﺮ آﺏ ، ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺷﻮﺩ
لطفاً ﺍﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ بگذارید.
💧ﻭﺭﻭﺩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﻫﺸﺘﻤﻴﻦ ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ
ﻃﺒﻖ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺍﺯ ۸ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻭﺭﻩ ۳۰ ﺳﺎﻝ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ...
ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ
ﻭ ﮐﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﺩﻭﻟﺖ
ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ ،
ﺗﺎ ۱۰ﺳﺎﻝ ﺁﺗﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ،
ﮐﺎﻣﻼ ﺑﯿﺎﺑﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!
💧ﻃﺒﻖ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﻧﺎﺳﺎ ﺷﺪﺕ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﮐﻞ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﺤﺾ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺯﺭﺍﻋﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
ﺍﮔﺮ ﺗﺪﺍﺑﯿﺮ ﺟﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ ﺑﮕﻔﺘﻪ ﻧﺎﺳﺎ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﺧﺸﮏ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﺸﮏ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ!!
ﻭ ﺟﺎﻟﺐ ﺍﯾﻨﮑﻪ
ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ۲۵ %
ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﯾﯽ،
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ
ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺭﺍ ﺟﺪﯼ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ!!!
ﻣﻮﻗﻊ ﺷﺴﺘﻦ ﻇﺮﻑ/
ﺣﻤﺎﻡ / ﻟﺒﺎس/ مسوﺍﮎ /
ﺍﺗﻮﻣﺒﯿﻞ / ﻭﺿﻮ،،،،،
ﺑﻪ ﺍﺭﺯﺵ
ﺁﺏ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ!!
ﺑﺎ ﺁﺏ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻨﯿﻢ!!
ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﻢ ﺍﺳت
💧ﺁﺏ ﻣﺎﯾﻪ ﺣﯿﺎﺕ ﺍﺳﺖ...💧
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواهش میکنم فقط نخوانید
اگر شما هم ذره ای ناراحت شدید این متن را بفرستیدبرای دوستان و هر گروهی که عضو هستید🙏
اگر خطرِ بمب هستهای از سرِ بشریّت رفع شود، خطرِ بیاخلاقی همواره هست که او را در معرضِ تهدیدِ جدّی قرار دهد.
بازسازیِ اخلاقی به همان اندازه ضرورت و فوریّت دارد که بازسازیِ مادّی، این دو به هم بستهاند.
متأسفانه در دنیای کنونی هرچه بارِ مشکلات سنگینتر میگردد، به مردم مجالِ کمتری دست میدهد که به اخلاق بپردازند.
دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@Tafakkor
این بذر سحرآمیز!
واژهی «نمیدانم»، بذر درختِ «سعادت» است که در تاریکی و تنهایی در خاکِ «جستجو کردن»، «مطالعه کردن»، «شنیدن»، «خواندن» و «تجربه کردن» ریشه میدواند و حاصل آن، میوههای شیرینی مثل «پذیرفتن»، «عشق ورزیدن»، «سخت نگرفتن»، «عمل کردن»، «صبر کردن» و «مدارا کردن» خواهد بود.
سعادت واقعی انسان، از «نمیدانم» آغاز میشود.
@DevelopmentSc
امروز طرحی دیدم که به گریهام انداخت و متنی از روزنامهٔ لوموند فرانسه:
خوشتر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
(مولوی)
متن کوتاه روزنامۀ فرانسوی Le Monde در سرمقالهاش دربارۀ ایران:
ایران - این سرزمین خسته اما نجیب - امروز تنها ایستاده است: زخمی، محاصرهشده، اما شکستناپذیر. جهانی از زور و دروغ علیه اوست، و او همچنان ایستاده است - نه با ارتشها، نه با زرادخانهها، بلکه با قلبهایی که هنوز میتپند، با اشعاری که هنوز زمزمه میشوند، و با غروری که قرنهاست نتوانستند دفنش کنند.
تنهاست، اما سربلند.
خونین است، اما پرخروش.
خسته است، اما تسلیمناپذیر.
این است ... ایران.
Iran - this weary but noble land - today stands alone: wounded, encircled, but unbroken. A world of force and falsehood has turned against her, and yet she stands - not with armies, not with arsenals, but with hearts that still beat, with poems still whispered, and with a pride that centuries could not bury.
She is alone, yet proud.
She is bleeding, yet roaring.
She is tired, yet unbowed.
This... is Iran.
☘🌸 @montakhabsal
ایران از پای نمیاُفتد، میتپد و چون قُقنوس از خاکستر خود برمیخیزد؛ مانندِ دُلفین جَست میزند و پیدا میشود و نهان میشود، و باز از نو پدیدار. هر کجا که گمان کنید که نیست، درست همانجا هست، در هر لباس، هر سیما، چه در زربفت و چه در کرباس، چه گویا و چه خاموش. هزاران هزار صدا در خرابههایِ تو پیچید که: «دیوان آمد، دیوان آمد!» این صدا در خرابههایِ دیگر نیز پیچیده است و گوشِ روزگار با آن آشناست؛ ولی دیوان میآیند و میروند، غولان میآیند و میروند، دوالپایان پاورچین پاورچین میگذرند، و آن روندهٔ بزرگ که ایران نام دارد، میماند.
✍️ محمدعلی اسلامی ندوشن
💢وارن بافت میگوید:«بهترین سرمایه گذاری ممکن، سرمایه گذاری بر روی خودتان است»
👌۳۰ روش برای سرمایه گذاری بر روی خودتان
۱.روزانه مطالعه کنید.
۲.سالمتر غذا بخورید.
۳.آشپزی بیاموزید.
۴.سحرخیز باشید.
۵.از تعللکردن دست بردارید.
۶.زمان خود را مدیریت کنید.
۷.بیشتر سفر کنید.
۸.به یک روال ثابت، پابند بمانید.
۹.پول خود را سرمایه گذاری کنید.
۱۰.خودتان را به چالش بکشید.
۱۱.موفقیت را تجسم کنید.
۱۲.دیگران را ببخشید.
۱۳.نگران خودتان باشید.
۱۴.یادداشت بردارید.
۱۵.به پادکستهای صوتی گوش کنید.
۱۶.وسایل بهدردنخور نخرید.
۱۷.خردمندانه دوستانتان را انتخاب کنید.
۱۸.با خانواده خود در ارتباط بمانید.
۱۹.از دوستان زهرآگینتان فاصله بگیرید.
۲۰.هر روز، ۱٪ بهتر شوید.
۲۱.کسب و کارتان را شروع کنید.
۲۲.شکایت نکنید.
۲۳.مشاوری باتجربه بیابید.
۲۴.چیز جدیدی بیاموزید.
۲۵.هدفگذاری کنید.
۲۶.برای هفته خود برنامهریزی کنید.
۲۷.با مدیتیشن(مراقبه) مأنوس شوید.
۲۸.با شکرگزاری مأنوس شوید.
۲۹.برای زندگیتان برنامه داشته باشید.
۳۰.نرمش کنید.
❗️میزنم گر من ره خلق، ای رفیق/ در ره شرعی تو قطاع الطریق
دزد جاهل، گر یکی ابریق برد/دزد عارف، دفتر تحقیق برد
میزدی خود، پشت پا بر راستی/راستی از دیگران میخواستی؟
‼️دیگر ای گندم نمای جو فروش/با ردای عجب، عیب خود مپوش (پروین اعتصامی)
t.me/aftabemehr
با شخصیت ترین ، بخشنده ترین ، با شرف ترین ، فهیم ترین ، صبورترین و دریک کلام شایسته ترین و محبوب ترین رهبر دنیا آشنا بشید
کلیپ را تا آخر ببینید تا دلیل اینهمه صفات خوب را بدانید 👆🏻👆🏻👆🏻🥰🥰🥰😍👏🏻👌
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿
با درود به همراهان گرامی
فایل صوتی و پاورپوینت این کلاسها👆 را می توانید از آفتاب مهر تهیه کنید.
@aftabemehr
09121483033
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌹
کاش می شد خنده را تدریس کرد
کارگاه خوشدلی تاسیس کرد
کاش می شد عشق را تعلیم داد
نا امیدان را امید و بیم داد
شاد بود و شادمانی را ستود
با نشاط دیگران ، دلشاد بود
کاش می شد دشمنی را سر برید
دوستی را مثل شربت سر کشید
دشمن بی رحمی و اجحاف بود
دوستدار نیکی و انصاف بود
کاش می شد پشت پا زد بر غرور
دور شد از خود پسندی، دور دور
با صفا و یکدل و آزاده بود
مثل شبنم بی ریا و ساده بود
از دو رنگی و ریا پرهیز کرد
کینه را در سینه حلق آویز کرد
کاش می شد ساده و آزاد زیست
در جهانی خرم و آباد زیست
@aftabemehr
09121483033
فایلهای صوتی کلاس های دکتر سرگلزایی در آفتاب مهر :
🔸 مدیریت تفکر : تفکر خلاق تفکر نقاد
🔸 تاریخ اندیشه بشری
🔸 زن_مرد_ ارتباط
🔸هم اندیشی با مولانا
🔸یونگ تئوری
🔸یونگ عملی
🔸 خودهیپنوتیزم
🔸قصه درمانی
🔸ازدواج ، جدال ، همزیستی، همکوشی
🔸-مداخله درمانی در روابط خارج زناشویی
🔸-فرزندپروری
🔸 زوج درمانی
🔸- سکسولوژی
🔸-سفر قهرمانی
🔸تحلیل رفتار متقابل ( TA)
🔸 آسیب شناسی روانی: افسردگی،اضطراب، وسواس ، اعتیاد
🔸مدیریت روابط خارج زناشویی
🔸زندگی جنسی ، تعادل و انحراف
🔸-آموزش سایکودرام
🔸تحلیل رویا( تئوری وعملی)
🔸 نوبت عاشقی
🔸رهایی از اضطراب زیستی، اجتماعی، روانی و وجودی
🔸 ان ال پی
🔸 رفتار جنسی
🔸مهارت تصمیم گیری و حل مسئله نقاد
🔸-روانشناسی بازاریابی و تبلیغات
🔸 دین اندیشی نقادانه
🔸-دوره مهارت های زندگی نوجوان ( تفکر نقاد-تفکر خلاق- مدیریت احساسات و هیحانات)
🔸سایکومیتولوژی( رد پای اساطیر در روانشناسی)
🔸 اسطوره موسای کلیم و سفر قهرمانی کارول پیرسون
🔸 یونگ، اسطوره و معنای زندگی
🔸روانشناسی عشق و ازدواج-سلامت و بیماری در ازدواج
🔸درسگفتار رهایی از عادت ها
🔸 بنیان های فلسفی روانشناسی
🔸 مدیریت استرس
🔸 عقده های بنیادین در روانشناسی تحلیلی
🔸سفر قهرمانی ترنس واتز
🔸حکمت اساطیر
🔸-سواد جنسی
🔸-الکلیسم ( سبب شناسی-درمان طبی-درمان روان شناختی)
🔸وبینار گفتگو با نوجوان
🔸مهارت کار تیمی
🔸انسان و تاریخ
🔸مهارت های زندگی ۱ - مدیریت تفکر
🔸مهارت های زندگی ۲ مدیریت روابط
🔸مهارت های زندگی ۳ خودآگاهی
🔸روانشناسی خرید -مشتری
🔸در جست و جوی اصالت
🔸روان شناسی اجتماعی
🔸گشت و گذار فلسفی با نوجوان
🔸وبینار شادکامی
🔸وبینار مذاهب قرن بیستم
🔸مهارت تصمیم گیری ارزش محور
🔸انحراف جنسی چیست؟
🔸پرسوناهای ناکارآمد یک پرسفون
🔸موانع تفکر نقاد
🔸خودشناسی به روش یونگ
🔸مدیریت روابط بین فردی
🔸سفری در جستجوی معنا
🔸وبینار مهارت جرات ورزی و ابراز وجود
🔸وبینار امید واهی و کوری خودخواسته
🔸وبینار عادت و رهایی از عادت
🔸ان ال پی (۱۴۰۱)
☎️
09121483033
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
نهم دیماه سالروز درگذشت خسرو فرشیدورد
این خانه قشنگ است، ولی خانۀ من نیست
این خاک چه زیباست، ولی خاکِ وطن نیست
آن دخترِ چشمآبیِ گیسویطلایی
طنّازِ سیهچشم، چو معشوقۀ من نیست
آن کشور نو، آن وطنِ دانش و صنعت
هرگز به دلانگیزیِ ایرانِ کهن نیست
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفیست که در کَلگَری و نیس و پکن نیست
در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجیست که در ساحل دریای عَدَن نیست
در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطریست که در نافۀ آهوی خُتن نیست
آوارهام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که رَوَم، هیچ کجا خانۀ من نیست
آوارگی و خانهبهدوشی چه بلاییست
دردیست که همتاش در این دیرِ کهن نیست
من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ؟
در شهر غریبی که درو فهمِ سخن نیست
هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
بیشبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست
پاریس قشنگ است، ولی نیست چو تهران
لندن به دلاویزی شیرازِ کهن نیست
هرچند که سرسبز بُوَد دامنۀ آلپ
چون دامنِ البرز، پر از چین و شکن نیست
این کوه بلند است، ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست، ولی رود تَجَن نیست
این شهر عظیم است، ولی شهر غریب است
این خانه قشنگ است، ولی خانۀ من نیست!
خسرو فرشیدورد (۱۳۰۸-۱۳۸۸) پژوهشگر، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بود. او در زمینۀ دستور و نگارش زبان فارسی و نقد ادبی آثار ارزشمندی تأليف کرد که از آن جمله میتوان به فعل و گروه فعلی و تحول آن در زبان فارسی، جمله و تحول آن در زبان فارسی، دستور مفصل امروز و در گلستان خیال حافظ اشاره کرد. مجموعۀ اشعار دکتر فرشیدورد نیز با نام صلای عشق به چاپ رسیده است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Ⓜ️ بهنظرتون تفاوت عزتنفس و اعتمادبهنفس چیه؟
🔻احتمالاً کلماتی مثل عزتنفس، اعتمادبهنفس، پذیرش خود و موارد مشابه رو زیاد شنیدیم. اما اینا به چه معنی هستن و چه تفاوتی دارند!؟عزتنفس در واقع احساس کلی که ما درباره ارزش و اهمیت خودمون داریم. عزتنفس یکی از عوامل مهم توی سلامت روانه و عزتنفس بالا میتونه اثرات مثبت زیادی رو داشته باشه. اما جالبه بدونین عزتنفس به مفاهیم دیگهای هم نزدیک و شبیهه. این مفاهیم با هم دیگه مرتبط هستن و همهشون توی شکلگیری و توسعه عزتنفس ما تأثیرگذارن، اما یکی نیستن. توی این پست این مفاهیم و تفاوتشون رو توضیح دادیم.
🔻اما چرا مهمه که این موارد رو بدونیم؟ تشخیص دادن تفاوت هر کدوم از این مفاهیم کمک میکنه بدونیم کجا نیاز به تمرکز و رشد بیشتری داریم تا بتونیم اون رو تغییر بدیم و دید بهتر نسبت به خودمون پیدا کنیم و عزتنفسمون رو بالا ببریم. شما نیاز دارین روی کدوم مورد کار کنین؟ +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
اینجا چه خبر است؟!
جادهی عباسآباد/کلاردشت
کمپین مبارزه با بیشعوری
زندگی،
کمدی
یا تراژدی؟
همه شما با نماد تئاتر آشنا هستید،
دو صورتک یکی شاد و دیگری غمگین.
در یونان باستان –
که خاستگاه تئاتر بود – دو ژانر نمایشی وجود داشت: «کمدی» و «تراژدی»، صورتک شاد نماد کمدی بود و صورتک غمگین نماد تراژدی.
کمدی به معنای نمایشهای خنده دار نبود بلکه نمایشهایی را شامل میشد که انتهایی خوش داشتند و هدف آنها دمیدن امید و خوشبینی در تماشاگران بود.
معمولا قهرمان کمدی با مشکلات و چالشهای زیادی روبرو میشد و گاهی خسته، زخمی و ناامید میشد اما در نهایت پیروز و سربلند از آزمون زندگی بیرون میآمد.
برخلاف کمدی، تراژدی، شاهنامهای نبود که آخرش خوش باشد!
در تراژدی، قهرمان با دشواریها دست و پنجه نرم میکرد و نهایت توان خود را به کار میبرد ولی مقهور تقدیر میشد و در نهایت محکوم به درد و رنج و شکست میشد.
ترکیب کمدی و تراژدی در تئاتر یونان باستان در پی ایجاد یک تعادل در ذهن مخاطب بود: از یک طرف کمدی این پیام را داشت که برای عاقبت خوش، تدبیر به کار ببر، تلاش و مقاومت کن و تسلیم نشو و از طرف دیگر تراژدی این پیام را داشت که نیروهایی فراتر از توان تو وجود دارند که تقدیری را رقم میزنند که تمام تدبیر و هوش و قدرت تو از تغییر دادن آن عاجز است و تو چارهای جز پذیرش آنها نداری.
بنابراین دوگانه کمدی/تراژدی در واقع دو گانه اختیار و جبر است.
اگر جهان را یکسره جبرآمیز ببینیم و تسلیم این جبر گردیم وضع زندگیمان از آنچه «تقدیر» نگاشته نیز بدتر میشود و اگر جهان را یکسره تابع انتخاب و عمل و اختیار خود بیانگاریم و تقدیر یا تصادف را انکار کنیم زمانی که با شرایط غیر قابل کنترل مواجه شویم دچار سرخوردگی و ناکامی میشویم و عنان از کف میدهیم!
مولانا در مثنوی نیز همین دوگانه متناقض را به کار میگیرد از یک سو جانب اختیار را میگیرد و میگوید:
این که گویی این کنم یا آن کنم
خود دلیل اختیار است ای صنم
و از سوی دیگر جانب جبر را میگیرد و میسراید:
ما همه شیران ولی شیر علم
حملهمان از باد او شد دم به دم
و به ما میآموزد حال که به جز تسلیم در برابر تقدیر چارهای نیست پس چرا این تسلیم را با میل و رضا انجام ندهیم:
در كف شير نر خونخوارهای
غیر تسلیم و رضا کو چارهای؟!
هفته پیش کتابی خواندم از مرحوم «دکتر ابولقاسم تفضلی» با نام «تخته نرد، تقدیر یا تدبیر».
در این کتاب نگارنده دو بازی معروف و جهانی شطرنج و تخته نرد را با هم مقایسه میکند و به این نتیجه میرسد که تخته بازان بیش از شطرنج بازان با ذات زندگی هماهنگ میشوند زیرا که تخته باز ضمن اینکه میداند با رعایت هوشمندانه قواعد بازی و در نظر داشتن تاکتیک درست «شانس پیروزی» بیشتری دارد اما همواره این معنا را هم در نظر دارد که بخش بزرگی از نتیجه بازی نه در اختیار او که در اختیار «کعبتین» کر و کور و بیاحساس است که بی هیچ منطق و عدالتی میچرخند و اعدادی را مینمایانند که ما ناچار از خواندن آنها هستیم!
در همین زمینه است که «محمد بن محمود آملی» صاحب «نفایس الفنون» سروده است:
تقدیر چو کعبتین و تدبیر چو نرد
در دست تو هست
لیک در دست تو نیست!
جالب اینجاست که حکیم «ابولقاسم فردوسی» که ۱۶۷ بیت را در شاهنامه به تاریخ تخته نرد اختصاص داده است و ابداعکننده تخته نرد را بزرگمهر دانشمند دانسته است .
سرگذشت بزرگمهر را در ژانر تراژدی تصویر کرده است! بزرگمهر هم هوش و تدبیر دارد و هم صداقت و خوشنیتی، اما تقدیر برای او سختترین فرجام را رقم زده است و او به اتهام جرم نکرده، سالها در زندان و زیر شکنجه زندانبان و مامور «انوشیروان عادل» پیر و کور میشود ولی میگوید:
چو آرد بد و نیک «رای سپهر»
چه شاه و چه موبد چه بوذرجمهر
ز تخمی که یزدان به اختر بکشت
ببایدش بر تارک ما نبشت
دکتر محمدرضا سرگلزایی
این یک حقیقت تلخ است که معمولا آنانی که هیچ چیز درباره خود نمیدانند، به آموزش دیگران دست میزنند. حال آنکه میدانند بهترین شیوه تعلیم و تربیت نمونه خوب بودن است. در این حیص و بیص هرکسی مشغول تعلیم دادن به دیگری است و هیچ کس نیست که بفهمد که راه اصلاح و ترقی دقیقا از "درون خود او" آغاز میشود..
یونگ و هسه
@Tafakkor
#معرفی_کتاب
نام کتاب: #عشق_و_زندگی
نویسنده: #دکتر_دین_ارنیش
مترجم: ابوالقاسم پوزش
انتشارات دانشگاه فردوسی- شماره 383
دکتر "Dean Ornish" متخصص قلب در امریکا، کتابی نوشته اند به نام
"Love & Surviva " که به فارسی تحت عنوان "عشق و زندگی" ترجمه شده است. ایشان به عنوان یک طبیب پژوهش های مربوط به کیفیت و کمیٌت ارتباط بین فردی و تاثیر آن بر سلامت جسمی را بررسی و جمع آوری کرده است.
در این کتاب به حجم زیادی از پژوهش های علمی برخورد می کنید که نشان می دهند ما انسان ها همان طور که برای سالم بودن به غذای خوب نیاز داریم ، به هوای خوب نیاز داریم و به آب آشامیدنی پاک نیاز داریم ، به ارتباطات سالم هم احتیاج داریم. یعنی نه تنها اگر ارتباطات رضایت بخش در زندگی نداشته باشیم از نظر روانی، هیجانی و احساسی حال بدی داریم، بلکه از نظر جسمانی هم دچار مشکلات جسمانی و بیماری ها می شویم.
یکی از این تحقیقات این بود که قبل از دوره اپیدمی سرما خوردگی، به دو گروه داوطلب پرسشنامه هایی را می دهند؛ اول گروهی که کمتر از چهار ارتباط صمیمی در زندگی شان دارند ، و گروه دوم کسانی که بیش از چهار ارتباط در زندگی شان دارند. (یعنی کمیٌت ارتباط دوستانه را بررسی می کنند). بعد از مطالعه می بینند کسانی که بیش از چهار ارتباط صمیمانه در زندگی شان دارند یک چهارم گروه دیگر دچار بیماری سرما خوردگی می شوند. یعنی اگرچه بیماری سرما خوردگی یک بیماری کاملأ ویروسی است، اما ارتباط های صمیمانه ی ما می توانند در مقاومت ما نسبت به آن نقش داشته باشند.
مکانیزم این مقاومت به میزان ساخت ایمونوگلوبولین A مربوط است، ایمونوگلوبولین A پادتنی است در حلق و بینی ما که از عفونت های تنفسی ویروسی پیشگیری می کند .و میزان ساخت این ایمونوگلوبولین تحت تاثیر روابط بین فردی ما قرار دارد!
در تحقیق دیگری تعدادی زوج را برای اینکه کیفیت رابطه شان را بفهمند، تحت یک سری تست فرافکن قرار دادند (یک تست projective). یک نقاشی از دونفر که در پارک بودند را به این زوج ها نشان دادند و گفتند که شما یک داستان بسازید راجع به این که این دو نفر دارند به همدیگر چه می گویند. بر اساس حدس این که آن دو نفر دارند به همدیگر چه می گویند کیفیت رابطه ای که در آن هستند را ارزیابی کردند، زیرا فرض این بود که آنها رابطه شان را در داستانی که ساختند project می کنند. بر این اساس افراد را به دو دسته تقسیم می کردند؛ گروهی که روابط شان با یارشان رضایت بخش است و گروه دیگر کسانی که رابطه شان رضایت بخش نیست. آن هایی که روابط غیر رضایت بخش داشتند شش برابر بیشتر دچار بیماری ویروسی در زمان اپیدمی شده بودند.
بنابراین چه کیفیت رابطه (رضایت بخش بودن و یا نبودن آن) و چه کمیٌت رابطه (یعنی تعداد روابط صمیمانه ای که ما با دیگران داریم) در ابتلاء ما به بیماری ویروسی نقش بازی می کند.
در این کتاب به تحقیق دیگری اشاره شده، به این ترتیب که به دو گروه داوطلب فیلم نشان می دهند. یک گروه فیلمی را نگاه می کنند که مربوط به روابط بین فردی نیست و یک سری از داوطلب ها فیلمی را نگاه می کنند که راجع به فعالیت های انسان دوستانه ی مادر ترزاست، یعنی راجع به عواطف انسانی، محبت و بخشندگی در یک رابطه بین فردی. از هر دو گروه قبل از تماشای فیلم و بعد از تماشای فیلم نمونه ی بزاق دهانشان را برای اندازه گیری ایمونوگلوبولین A گرفتند ، گروهی که فیلم خنثی را نگاه کرده بودند طبیعتأ تفاوتی هم در ایمونوگلوبولین بزاق شان قبل و بعد از فیلم مشاهده نشد در حالی که گروهی که فیلم محبت و بخشندگی های مادر ترزا را نگاه گرده بودند ایمونوگلوبولین بزاق شان چند برابر شده بود .
یعنی حتی تماشای فیلم محبت آمیز می تواند بعضی از ما آدم ها را در مقابل بعضی بیماری ها به صورت طبیعی واکسینه کند.
تعداد بسیار زیادی از این نوع پژوهش در این کتاب آمده که نشان می دهد ما انسان ها حیواناتی کاملأ اجتماعی هستیم. به این معنا که سلامت جسمانی ما هم اساسأ در انزوا و تنهایی قابل تأمین نیست. بنابراین جدا از جنبه های روانپزشکی قضیه، ما حتی اگر بخواهیم که از نظر جسمانی بدنی سالم داشته باشیم به روابط مبتنی بر صداقت ، اعتماد و محبت نیاز داریم.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
** به علت نایاب بودن کتاب "عشق و زندگی" ، فایل PDF آن به پیوست در کانال به اشتراک گذاشته می شود.
https://drsargolzaei.com/images/mbooks/41220_1_eshgh_va_zendegi.jpg
فایلهای صوتی کلاس های دکتر سرگلزایی در آفتاب مهر :
🔸 مدیریت تفکر : تفکر خلاق تفکر نقاد
🔸 تاریخ اندیشه بشری
🔸 زن_مرد_ ارتباط
🔸هم اندیشی با مولانا
🔸یونگ تئوری
🔸یونگ عملی
🔸 خودهیپنوتیزم
🔸قصه درمانی
🔸ازدواج ، جدال ، همزیستی، همکوشی
🔸-مداخله درمانی در روابط خارج زناشویی
🔸-فرزندپروری
🔸 زوج درمانی
🔸- سکسولوژی
🔸-سفر قهرمانی
🔸تحلیل رفتار متقابل ( TA)
🔸 آسیب شناسی روانی: افسردگی،اضطراب، وسواس ، اعتیاد
🔸مدیریت روابط خارج زناشویی
🔸زندگی جنسی ، تعادل و انحراف
🔸-آموزش سایکودرام
🔸تحلیل رویا( تئوری وعملی)
🔸 نوبت عاشقی
🔸رهایی از اضطراب زیستی، اجتماعی، روانی و وجودی
🔸 ان ال پی
🔸 رفتار جنسی
🔸مهارت تصمیم گیری و حل مسئله نقاد
🔸-روانشناسی بازاریابی و تبلیغات
🔸 دین اندیشی نقادانه
🔸-دوره مهارت های زندگی نوجوان ( تفکر نقاد-تفکر خلاق- مدیریت احساسات و هیحانات)
🔸سایکومیتولوژی( رد پای اساطیر در روانشناسی)
🔸 اسطوره موسای کلیم و سفر قهرمانی کارول پیرسون
🔸 یونگ، اسطوره و معنای زندگی
🔸روانشناسی عشق و ازدواج-سلامت و بیماری در ازدواج
🔸درسگفتار رهایی از عادت ها
🔸 بنیان های فلسفی روانشناسی
🔸 مدیریت استرس
🔸 عقده های بنیادین در روانشناسی تحلیلی
🔸سفر قهرمانی ترنس واتز
🔸حکمت اساطیر
🔸-سواد جنسی
🔸-الکلیسم ( سبب شناسی-درمان طبی-درمان روان شناختی)
🔸وبینار گفتگو با نوجوان
🔸مهارت کار تیمی
🔸انسان و تاریخ
🔸مهارت های زندگی ۱ - مدیریت تفکر
🔸مهارت های زندگی ۲ مدیریت روابط
🔸مهارت های زندگی ۳ خودآگاهی
🔸روانشناسی خرید -مشتری
🔸در جست و جوی اصالت
🔸روان شناسی اجتماعی
🔸گشت و گذار فلسفی با نوجوان
🔸وبینار شادکامی
🔸وبینار مذاهب قرن بیستم
🔸مهارت تصمیم گیری ارزش محور
🔸انحراف جنسی چیست؟
🔸پرسوناهای ناکارآمد یک پرسفون
🔸موانع تفکر نقاد
🔸خودشناسی به روش یونگ
🔸مدیریت روابط بین فردی
🔸سفری در جستجوی معنا
🔸وبینار مهارت جرات ورزی و ابراز وجود
🔸وبینار امید واهی و کوری خودخواسته
🔸وبینار عادت و رهایی از عادت
🔸ان ال پی (۱۴۰۱)
☎️
09121483033
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
*🔷 به ملاقات صلح برویم!*
✍🏻 نعمتالله فاضلی
✅ هفتم تیر در خانهی اندیشمندان علوم انسانی درباب وضع امروزمان سخنرانی داشتم. بعد از سخنرانی یکی پرسید ما شهروندان عادی که نه سیاستمداریم، نه حکمران، نه متفکر، نه هنرمند و نه چیزی دیگر و فقط شهروند عادی هستیم در این موقعیت دشوار چه کنیم؟
🔻گفتم به ملاقات صلح بروید. گفت چطور و یعنی چه؟ گفتم جوابم را مینویسم و در کانالم میگذارم.
🔻در سخنرانیام پیشنهاد دادم نشستهایی در فضاهای شهری، کافهها و فرهنگسراها و ... برگزار شود و در آن یک استاد و متخصص شرکت کند و شهروندان هم بیایند و با او پرسش و پاسخ کنند. هدف اصلی این ملاقاتها فقط دیدار و ملاقات رودرروی شهروندان باشد تا با هم باشند و یکدیگر را ببینند و احساس تنهایی نکنند. در عین حال، گفتگو هم بکنند.
🔻از پیشنهادم استقبال شد و حتی یکی اعلام کرد حاضر است کمک مالی کند و برای برگزاری این نشستها پیشقدم شد. مسولان خانهی اندیشمندان هم استقبال کردند. دبیر کمسیون انجمنهای علمی وزارت علوم هم پذیرفت کار دعوت و هماهنگی استادان را انجام دهد.
✅ اما ملاقاتهای صلح در فضاهای شهری کافی نیستند. پیشنهاد میکنم شهروندان عادی ملاحظات زیر را هم جدی بگیرند تا خودشان را صلحآمیز ملاقات کنند.
🔻۱) ابهام را تحمل کنیم. آماده باشیم تا در وضعیت خطیر، پرمخاطره، بسیار پیچیده و مبهم زندگی کنیم. ظرفیت تحمل ابهام در وجودمان را توسعه دهیم. معلوم نیست به زودی ایران روی آرام ببیند. جامعهی ایران با عدم قطعیتهای مخاطرهآمیزی درگیر است. این را بپذیریم.
🔻۲) با هم و کنار هم باشیم. ملاقاتهای حضوری و دورهمیمان را گسترش دهیم. مراقب باشیم غرق فضای مجازی و رسانهها نشویم. اینها ما را منزویتر و تنهاتر و مضطربتر میکنند. با هم بودن، ورزش و ورز دادن انسان شدن و بودن ماست. این را به خاطر بسپاریم.
🔻۳) کنشگری کنیم. هر کس هر طور میتواند فعالیت مدنی و جمعی داوطلبانهای را پیش بگیرد. بروید عضو یکی از نهادهای مدنی داوطلبانه محیط زیستی، میراث فرهنگی، نهادهای خیریه، یا گروههای مدنی فرهنگی، هنری و کتابخوانی شوید.
🔻۴) رژیم رسانهای بگیریم. این را سرلوحهی افکارتان قرار دهید که متخصص علوم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیستید. بنابراین، شناختتان از امور ناقص و شاید نادرست است. مهمتر این که مطالبی که رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر میکنند ممکن است کاملا نادرست یا جانبهدارانه باشد. بنابراین رشتهی افکارتان را به دست رسانهها و شبکههای اجتماعی نسپارید. تا حد ممکن از رسانهها و شبکههای اجتماعی فاصله بگیرید و به جایش با ملاقات دوستان و خویشانتان سرگرم شوید.
🔻۵) کتاب بخوانیم. میدانم که در موقعیت جنگی، کتاب خواندن آسان نیست. اما روزانه چند ورقی کتاب بخوانید.
🔻۶) مراقبت کنیم. از اطراف و اطرافیانمان مراقبت کنیم. احوال هم را بپرسیم. مراقب فقرا باشیم. به سالمندان بیشتر توجه کنیم. بیشتر از محیط زیست مراقبت کنیم. بکوشیم کمتر مصرف کنیم. بکوشیم مهربانتر باشیم. با خودمان هم مهربان باشیم.
🔻۷) سکوت کنیم. مقداری هم تمرین سکوت کنیم. ذهن شلوغمان را مدیریت کنیم و اجازه ندهیم مدام در معرض هجوم خبرهای بد و سیل اطلاعات باشد. خیاموار به جهان گذران بنگریم و دم را غنیمت شماریم و شادی را فراموش نکنیم.
🔻۸) مدارا کنیم. جنگ تحمیلی ۱۲ روزه چیزهای مهمی را عریان و بر ملا کرد. از جمله این که ما همه با تفکرات، نگرشهای سیاسی و سبکهای زندگی مختلف و متفاوتیم. اما برای ایجاد امنیت و زندگی پایدار ناگزیر باید همدیگر را تحمل کنیم، تفاوتهایمان را به رسمیت بشناسیم و خود را هممیهن بدانیم. اصل بنیادی زندگی جمعی و سیاسی حاکم بر زندگی ما باید "میهنسالاری" باشد، نه دینسالاری، نه حزبسالاری، نه قبیلهسالاری. حامیان حکومت چارهای جز مدارا با سکولارها و حتی بیدینان ندارند. سکولارها و بیدینان هم باید حکومتیها را هممیهن خود بدانند. هممیهن بودن یعنی مدارا، تساهل و به رسمیت شناخت دیگران با همهی تفاوتهایشان.
🔻۹) خلاق باشیم. ظرفیتها، قابلیتها، استعدادها و بالقوگیهای خودمان و محیطمان را ببینیم و باور کنیم. همیشه راه و چاهی برای عبور از مشکلات هست و میتوان ساخته و پرداخته کرد. کافی است گفتگو کنیم، تعامل داشته باشیم، از هم دور نشویم، به هم اعتماد بیشتری بورزیم. امید در همین چیزهاست.
🔻۱۰) در هر بحثی، میهنسالاری خط قرمزتان باشد. هر تحلیل، خبر و دیدگاهی را که انتهایش تخریب میهن و کشتار هم میهنان است، نپذیرید. فریب میهنستیزان را نخورید. حتی اگر ظاهرا با دادههای متقن و استدلالهای معقول با شما سخن بگویند. یقین بدانید این افراد اگر با متخصص و خبرهی سیاسی بحث کنند، مغالطهها و نادرستیهایشان بر ملا میشود
در شرایط بحرانی ، چطور آرامش روانی خود را حفظ کنیم؟
🔹 ۱. تنظیم ورودیهای روانی
🔸 از اخبار لحظهای ،
تصاویر تکاندهنده ،
و شایعات دوری کنید .
فقط در بازههای مشخص ، از منابع رسمی پیگیر باشید . مواجههی دائم،
سیستم عصبی را در حالت هشدار نگه میدارد .
🔹 ۲. بازگشت به بدن ؛
ریشه در لحظه حال
🔸 ذهن در بحرانها ، میان گذشته و آینده پرتاب میشود . تکنیکهایی مثل تنفس عمیق ،
دوش آب ولرم ،
تمرکز بر حواس پنجگانه ،
روان را به وضعیت امن بازمیگرداند .
🔹 ۳. حفظ ریتمهای عادی زندگی
🔸 خواب ، تغذیه ، و کارهای کوچک روزمره پیام «ادامهی زندگی» به مغز میدهند .
این کار، نشانهی بیخیالی نیست ؛ نوعی تابآوری فعال است .
🔹 ۴. گفتوگو با دیگران ،
نه فقط درباره بحران
🔸 حرف زدن با افراد امن ، حتی درباره موضوعات عادی زندگی ،
نقش تهویه روانی دارد.
اضطراب را نباید با اضطراب پاسخ داد .
🔹 ۵. مدیریت ذهنی در برابر فاجعهسازی
🔸 ذهن در بحران تعمیم میدهد.
باید با جملاتی مثل:
«الان امنم» یا «پیشداوری نکنم» آن را مهار کرد.
🧩 یادمان باشد:
در دل بحران،
مراقبت از روان،
عملی قهرمانانه است. ذهن سالم، تصمیمات سالم میگیرد.
معنای زندگی از شخص به شخص، از روز به روز، و ساعت به ساعت تغییر میکند. چیزی که حائز اهمیت است معنای زندگی بهطورکلی نیست، بلکه معنای زندگی هر فرد در هر لحظه از زندگی است.
برای بیان کلیتر این مبحث بهتر است آن را با این سؤال که از یک قهرمان شطرنج پرسیده شده روشنتر کنم. «بهترین حرکت مهره در بازی چیست؟»
کاملاً مشخص است که حرکت خوب یا بهترین حرکت بدون درنظرگرفتن شرایط بازی و شخصیت حریف معنایی ندارد.
همین شرایط برای زندگی انسان هم صدق میکند. هیچکس نباید به دنبال معنای مطلق در زندگی باشد. هر انسان در زندگی وظیفه و مأموریت ویژهای دارد تا به هدفی که منتظر محققشدن به دست اوست رسیدگی کند. نه خود فرد و نه زندگیاش قابل جایگزینی نیستند. در نتیجه وظیفهٔ هر فرد در زندگی همانند فرصتهایش خاص و منحصربهفرد هستند.
ویکتور فرانکل
انسان در جستجوی معنا
@Tafakkor
Ⓜ️ بوسه ای که زندگی من را عوض کرد!
📌اولین بار که پایم به مدرسه باز شد، کمتر از شش سال سن داشتم و جثه ام کوچک بود. آن وقتها مهد کودک و پیش دبستانی در روستا نبود و دانش آموزان غیررسمی به نام "مستمع آزاد" در کلاس اول می نشستند. جایم آخر کلاس و هم نیمکتی ام سکینه؛ جثه ای درشت و حرکاتی کند داشت. مبتلا به فلج مغزی بود. هیچ کدام از ما توسط معلم و سایر دانش آموزان به حساب نمی آمدیم. کار من این بود که دست سکینه را بگیرم تا بتواند حروف را به سختی بر کاغذ بنویسد. پائیز به آخر نرسیده؛ سکینه خزان شد. کالبد بی جانش را پیچیده در پتو بر تخته گذاشتند. سکینه که رفت من هم دل و دماغی برایم نماند؛ مدرسه را رها کردم. سال بعد که به سن مدرسه رسیدم، هنوز جثه ام ریز بود. با این تصور که هنوز مستمع آزادم، من را بر روی نیمکت آخر کلاس نشاندند.
📌معلم ما خانم معلمی بود تازه کار که از دانشسرای عشایری آمده بود. نامش ثریا در لباس های رنگین عشایری همچون طاووس بود و صورت شادابش در میانه شبستان چارقد و لچک و طرّه زلفهای سیاهش چون خوشه پروین می درخشید. دبستانهای ما هنوز زیر سایه تعلیمات عشایری بودند و خود، از عشایر و دست پرورده آن عشایر زاده دانشمند (قاسم صادقی)که دلبسته طبیعت بود و عاشق زندگی، به شاگردانش گفته بود که با لباس خودشان بر سر کلاس بروند. لباسی پر نقش و نگار با الهام از طبیعت همان منطقه.
📌پائیز و زمستان گذشت و بهار از راه رسید. من دانش آموز رسمی بودم نشسته بر آخرین نیمکت، خاموش و منتظر که نام"مستمع آزاد" را یدک می کشیدم. تعطیلات نوروز که تمام شد معلم شروع به پرسیدن کرد. اما همه درسها در چهارده روز تعطیلی از کله ها پریده بود. کسی جواب نداد. دوباره پرسید. با ترس دست بلند کردم و گفتم:
- خانم اجازه!
-مگر بلدی؟
-خانم اجازه بله
-بفرما
📌برای نخستین مواجهه رسمی با تخته سیاه به پیش تاختم. قامتم به تخته سیاه نمی رسید. با بزرگواری و مهربانی یا شاید ترحم، چهار پایه ای زیر پایم گذاشت و من مسلط، سراسر میدان فراخ تخته سیاه را یک تنه، با سلاح گچ سفید و رگبار کلمات فتح کردم. معلم جیغی کشید و سرخ شد. از خوشحالی بود یا نمی دانم چه، هر چه بود خم شد، مرا بغل کرد و بوسید. مهربانی او در میان امواج عطرآگین گردن آویز میخک دوچندان بر من نشست. مرا بر نیمکت اول نشاند و دفتری از وسایل شخصی خود به من هدیه داد. همان سال شاگرد اول شدم و سالهای دیگر هم(منسوب به دکتر سهراب صادقی فوق تخصص مغز و اعصاب)
🛜تجویز راهبردی:
🔻هوارد گاردنر، استاد دانشگاه هاروارد و روانشناس معروف و معاصر، نظریه ای دارد به نام هوش های چندگانه. او می گوید هوش صرفاً هوش ریاضی یا همان IQ نیست. او اول هشت هوش و در نهایت ده هوش را شناسایی کرد: هوش های موسیقایی، تصویری_فضایی، کلامی_زبانی، جسمی_حرکتی، منطقی_ریاضی، درون فردی، برون فردی، طبیعتگرا، اخلاقی و بالاخره هوش وجودی
🔻آنچه زندگی را هیجانانگیز میکند در واقع این است که افراد مختلف ترکیبی ویژه از هوش ها و استعدادها هستند و از ترکیب یکسانی تشکیل نشدهاند. همه انسانها باهوشاند فقط شکل های متفاوتی از هوش نسبت به هم دارند. همین نکته ساده را اگر بپذیریم سه کار باید بکنیم:
➖1-موفقیت را فقط یک بعدی تعریف نکنیم. اگر بچه ما در ریاضی ضعیف است، ایرادی ندارد. شاید او نویسنده بزرگ جهانی باشد. مگر نویسندگان، ریاضیات خوبی داشته اند؟
➖2-هر فردی را به مثابه یک گلوله استعداد (بسته استعداد کشف نشده) نگاه کنیم. همان بچه کمحرف خجالتی بدلباس شاید بزرگ ترین مجسمه ساز قرن باشد.
➖3-موفقیت های کوچک دیگران -می تواند یک کودک باشد یا کارمند تازه وارد، یک کارآفرین جوان باشد یا یک برنامه نویس 16 ساله- را جدی بگیریم. فراموش نکنیم یک بوسه چه تاثیری می تواند در سرنوشت آدمی بگذارد.
🍥 یکی از تعاریف توسعه این است: افزایش گستره انتخاب افراد از طریق قابلیت ها و محیط توانمندساز. نهادها (به ویژه نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالی) را به گونه ای طراحی کنیم که امکان تست و کشف و پرورش استعدادهای متفاوت وجود داشته باشد و نه اینکه همه را یک شکل، یک سان و یک گونه پرورش دهیم. نهادها باید آزادی و گستره انتخاب را افزایش دهند و نه آن که انسان هایی با هوش و استعدادهای مختلف را محدود، محصور و مجبور کنند. مثلا همین که آزادی تغییر رشته وجود داشته باشد کمک می کند فرد بتواند مسیر خودش را در زندگی دوباره پیدا کند نه اینکه گرفتار تصمیمات اشتباه قبلی خود باقی بماند.
❗️شاید من و شما نتوانیم کشورمان را تغییر دهیم، اما می توانیم کمک کنیم ده استعداد کشف نشده، راهشان را در زندگی و کسب وکار پیدا کنند و انتخاب هایشان گسترده تر شود. اینگونه همه ما می توانیم یک کنشگر توسعه باشیم. از منظر توسعه، هیچکس مستمع آزاد نیست!
📝 دکتر مجتبی لشکربلوکی
🔸سواد و دموکراسی
#نعمت_الله_فاضلی
▫️سواد دموکراسی می آورد. باورتان می شود؟ این گزاره ساده و عجیب حاصل ده سال پژوهش ژوزف هنریچ انسان شناس بلندآوازه دانشگاه بریتیش کلمبیا در ونکوور است.
▫️قصه روشن است. بی سوادی سیستمی ناکارآمدی و نادانی سیستمی میزاید و این سیستم ها هم برای حفظ قدرت چاره ای جز خودکامگی و استبداد و زورگویی ندارند. همچنین این سیستم ها به دلیل ناکارِآمدی و نادانی، نظام آموزشی را هم ناکارآمد می کنند و موجب گسترش بی سوادی همگانی می شوند. برآیند این وضعیت تقویت و بازتولید خودکامگی و استبداد است.
▫️مشکل اصلی کجاست؟ این هم روشن است. ساختار شناختی و مغزی انسان بی سواد فاقد ذهن تحلیلی و انتقادی است و نمی تواند پیچیدگی ها را تجزیه و تحلیل نماید. اجازه دهید به نتایج پژوهش هنریچ نگاهی کنیم.
▫️هنریچ و همکارش ابتدا در ۲۰۱۰ نتایج تحقیق شان درباره راز توسعه دموکراسی در جوامع غربی را در مجله نیچر منتشر کردند. آنها گفتند مردمان غربی با دیگران تفاوت دارند و گونه ای انسان متمایز از دیگر مردمان خردمند هستند که توانسته اند سامان دموکراتیک در کشورهای شان تاسیس کنند. نام این گونه را انسان کژدیس نهادند.
▫️انتشار این مقاله سر و صدا کرد و هنریچ پژوهش هایش را ادامه داد و در ۲۰۲۰ کتاب" انسان کژگونه؛ دمکراسی، برآیند پانزده قرن کژدیسی جوامع غربی" (۱۴۰۱) را منتشر کرد.
▫️پرسش هنریچ معمای جهان امروز است: جوامع غربی دموکراتیک چگونه از دولت های پیشامدرن به دولت های مدرن دموکراتیک رسیدند اما سایر کشورها نرسیدند؟
▫️این معمای بزرگ را بسیاری از محققان و متفکران بزرگ کاویده اند، اما پاسخ هنریچ کاملا متفاوت از بقیه است.
▫️هنریچ نشان می دهد جوامع دموکراتیک از سال ۵۰۰ میلادی تحولات شان را آغاز کردند و نه از رنسانس در پانصد سال پیش. همچنین هنریچ نشان می دهد دولت ها و سامان سیاسی دموکراتیک حاصل دو تحول ساختاری است: ۱) ظهور سواد همگانی؛ ۲) تحول نهاد خویشاوندی.
▫️بحث تحول نهاد خویشاوندی را که از هزار و پانصد سال پیش آغاز شد فعلا کنار می گذارم و جدا بیان می کنم. اما بحث سواد و دموکراسی مختصر می گویم. البته کتاب او ۸۷۸ صفحه است و فقط نتیجه اش را می گویم.
▫️ اروپا از قرن شانزدهم سوادآموزی همگانی را آغاز کرد و تا ۱۹۵۰ تمام جمعیت باسواد شدند. به قول هنریچ "در قرن شانزدهم مهارت خواندن و نوشتن همچون آتش به پنبه زار اروپا افتاد"(۴۴).
▫️هنریچ در دیباچه اش می نویسد سوادآموزی همگانی مغز انسان کژگون را تغییر داد و باعث شد " مداربندی های عصبی آن از نو سیم پیچی شد" و " لب پیشانی به ویژه در ناحیه بروکا که نقش مهمی در تکلم دارد تغییر کرد" و در نتیجه این تغییر " پردازش گفتار و تفکر درباره اذهان دیگران" هم متحول شد. (۳۷).
▫️”خواندن" حتی بیش از نوشتن نقش مهمی در این تحول داشت. خوانایی و نویسایی قلمرو واژگانی ما را گسترش می دهد، تفکر مفهومی و انتزاعی را ایجاد می کند، باعث ذخیره و انباشت تجربه ها و دانش ها می شود، شیوه تفکر تحلیلی و انتقادی را جایگزین شیوه تفکر کلی می سازد، درک همدلانه را تقویت می کند، موجب تقویت تفکر مستقل می گردد، و شکل تازه ای از تعاملات اجتماعی را می آفریند.
▫️هنریچ اینها را نشان می دهد و بیان می کند که اینها لازمه دموکراسی اند. میزان پیشرفت دموکراسی تابعی از میزان خوانایی و نویسایی مردم هر جامعه است.
▫️ در کتابم "الفبای زندگی"(۱۴۰۳) همین قصه را درباره بحران دموکراسی در ایران شرح داده ام. می دانم باسواد کردن ۲۱ میلیون نفر جمعیت بی سواد کنونی کار ساده ای نیست. سخت تر از آن میلیون ها نفری هستند که دیپلم و حتی مدرک دانشگاهی دارند اما خوانا و نویسا نیستند.
▫️در "الفبای زندگی" نشان داده ام محتاج مدرسه ایم اما مدرسه ای با کیفیت که بتواند انسان توانمند خوانا و نویسا تربیت کند. این راه تحقق دموکراسی در ایران است. اگرچه این راهی نیست و نباشد که یک شبه طی شود.
عضویت در کانال الفبا 👇
🌼 @alefbaaa
چرا دوستیها، صمیمانهتر از بیشتر ازدواج هاست؟
پاسخ،
در تمایل به کنترل کردن ماست.
ما در روابط دوستانه نیازی به کنترل و تغییر دیگری نمیبینیم.
او را همینگونه که هست میپذیریم و سعی میکنیم با عیب و حُسن او کنار بیاییم و از بودن در کنارش لذت ببریم.
ولی در زندگی مشترک، اغلب زوج ها به شدت تمایل به کنترل و تغییر دیگری دارند،
تا به خواستهها و ایدهآلهایشان نزدیکتر شوند.
غافل از اینکه ما قادر به کنترل و تغییر دیگران نیستیم.
همین تلاشِ دائمی برای کنترل و تغییر دیگری باعث میشود ما نتوانیم حقیقتا از بودن در کنار یکدیگر لذت ببریم.
روزی که متوجه بشویم این موضوع از توان ما خارج است و دست از کنترل دیگری برداریم، صمیمت به رابطه ما برمیگردد. ❤
ویلیام گلاسر
@aftabemehr
09121483033
چرا واقعیتها را نمیپذیریم؟ سی علت
دکتر محمود سریعالقلم
۱. چون دایرۀ مشورت ما محدود است، خیلی اشتباه میکنیم؛
۲. چون با وجود IQ بالا به شدت از EQ پایین رنج میبریم؛
۳. چون ناخودآگاه بسیاری از ما، یک عمر دست نخورده باقی میماند؛
۴. چون اکثریتِ مطلق پدران و مادران، تربیت را صرفاً تحسین فرزندان خود میدانند؛
۵. چون افراد به موجب مشکلات معاش، به ندرت فرصتِ کشف خود را پیدا میکنند؛
۶. چون اگر واقعیت را بپذیریم، نگران از دست دادن جایگاه خود هستیم؛
۷. چون احساساتمان بر محاسباتمان مسلط هستند؛
۸. چون نوشتههای سعدی، فردوسی و دیگر مشاهیر ایرانی را بسیار کم خواندهایم؛
۹. چون اشتباه را نه تجربه بلکه ضعف ابدی تلقی میکنیم؛
۱۰. چون یک ضعف بسیار بنیادی داریم: میخواهیم همه ما را تایید کنند؛
۱۱. چون نه درخانواده، نه در مدرسه و نه در جامعه، آداب نقد را به ما نمیآموزند؛
۱۲. چون با تاریخ خود بیگانهایم؛
۱۳. چون به ما آموزش ندادهاند که انسان، مجموعهای از ضعفها و قوتها است؛
۱۴. چون وقتی فردی اشتباه میکند، او را اصلاح نمیکنیم بلکه عمدتاً تخریب میکنیم؛
۱۵. چون بسیار کم کتاب میخوانیم، دامنۀ واژگان ما در فهم پدیدهها و تعامل با یکدیگر بسیار محدود است؛
۱۶. چون بیش از اینکه تمایل داشته باشیم افکار و رفتار یکدیگر را بازبینی کنیم، میخواهیم دورهم باشیم؛
۱۷. چون تمرین نکردهایم که ۵۰ صفحه در مورد خود بنویسیم؛
۱۸. چون عموماً علیرغم تواضع در ظاهر، اکثر رفتارهای ما با خودمحوری و خود حق بینی آمیخته هستند؛
۱۹. چون به شدت برتری طلبیم، نمیتوانیم ضعفهای خود را بپذیریم؛
۲۰. چون تصور میکنیم پرسشگری و مشورت، ما را ضعیف نشان میدهد؛
۲۱. چون ماهیت خطاپذیری انسان را با ماهیت ثابت فرشتگان اشتباه گرفتهایم؛
۲۲. چون اهداف ما با امکاناتمان توازن ندارند؛
۲۳. چون واژۀ Fact در منظومۀ ادبی و فکری ما وجود ندارد؛
۲۴. چون تقریباً در هیچ عرصهای باهم رقابت نمیکنیم؛
۲۵. چون زبانِ انگلیسی نمیدانیم تا در دایرۀ جهانی، خود را محک بزنیم؛
۲۶. چون چند میلیون نفر آسیایی، آفریقایی، اروپایی یا از کشورهای عربی در کشور ما زندگی نمیکنند؛
۲۷. چون فرصتِ مقایسه نداریم؛
۲۸. چون تاریخ چین، هند، روسیه، آمریکا و اروپا را نخواندهایم؛
۲۹. چون تصمیمسازان جامعه، کمتر ذهن ریاضی دارند و بیشتر انتزاعی هستند؛
۳۰. چون غرق در خود و منافع خود هستیم، همکاری، یادگیری و مشارکت با دیگران تقریباً تعطیل است.
ارسال نظر
کانال تلگرام 👇
t.me/sariolghalam
وجدان کشور اگر میخواهد قدمی بردارد باید به این موضوعِ زنده بپردازد که آیندهی این سرزمین را با مشکل روبرو میدارد. سؤال این است: نوجوانان و جوانانی که چند سال دیگر شهروندانِ مسئولِ ایران خواهند بود، با چه اعتقاد و اندیشهای به آن نگاه خواهند کرد؟ آیا آنچه را ارزنده خواهند شمرد، ارزشمندهاست یا بیارزشیها؟
همهی کتابخانهها و همایشها و مدرسهها بیاثر خواهند بود اگر نیروی تمیزِ درست از نادرست در معرض اختلال قرار گیرد. وقتی از ایران حرف زده میشود منظور آن نیست که آن را بستایند و کمبودهای تاریخیاَش را بپوشانند. از نداشتهها حرف زدن به همان اندازه اهمّیّت دارد که از داشتهها. اگر ملّتی آموخت که پایبند انصاف و جویندهی حقیقت است، قابل احترام خواهد بود، وگرنه میراثِ گذشته چیزی بر او نمیافزاید.
وطن نیز از آنجا مفهوم پیدا میکند که کانونِ «یادگارها» است، وگرنه خاکی بیش نیست، و یادگارها هم حاصلِ کوششِ انسانیاَند. ایران یعنی دستاوردهای انسانیاَش از گذشتههای دور.
دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@Tafakkor
🔳⭕️برای قوهای سیاه شمع بخرید!
مجتبی لشکربلوکی
بگذارید با یک سوال چالشی شروع کنم صادقانه جواب دهید: برگردید به سی سال پیش، آیا آن موقع می توانستیم رییس جمهور شدن ترامپ را پیش بینی کنیم؟ ظهور بیت کوین را چی؟ ۱۱ سپتامبر را چی؟
می توانستیم پیش بینی کنیم یک چیزی وارد زندگی مان می شود که صبح را با آن آغاز می کنیم، شب با آن به رخت خواب می رویم. مونس همیشگی ماست؛ داخل مترو، تاکسی، کلاس، اداره، مدرسه حتی دستشویی و حمام، موقع غذا خوردن و ... هم آن را چک می کنیم (موبایل را می گویم). قطعا نه! رای آوردن خاتمی سال ۷۶؛ احمدی نژاد ۸۴ و روحانی ۹۲ را چه؟ ممکن است الان بگویید قابل پیش بینی بود. این همان خطای رایجی است که به آن می گویند پس بینی! شما کرونا را هم پیش بینی می کردید که در طول دو سال ۹ هزار میلیارد دلار به اقتصاد جهان ضربه بزند؟ احتمالا این را دیگر نمی توانستید!
به این ها می گویند قوی سیاه! داستان قوی سیاه چیست؟ قبل از اینکه استرالیا کشف شود، همه ما فکر می کردیم که قوها سفیدند تا اینکه فهمیدیم در استرالیا قوهایی هستند که سفید نیستند اتفاقا برعکس، سیاه هستند! میلیون ها بار دیدن قوهای سفید باعث نمی شود که قوهای سیاه وجود نداشته باشند.
قوهای سیاه نماد، رخدادهای مبهوت کننده هستند. از آن جهت مبهوت کننده اند که کسی آن را پیش بینی نمی کرد و برای آن هم آماده نبود. چرا؟ به این دلیل که ما آدم ها با نگاه کردن به تجربه گذشته (تاریخ)، می خواهیم آینده را پیشبینی کنیم. و خوب بدیهی است که در گذشته موبایل اختراع نشده بود. داعش وجود نداشت. هیتلر به دنیا نیامده بود. اتحاد جماهیر شوروی فرو نپاشیده بود و جنگ روسیه و اوکراین پیش نیامده بود و یا اگر آمده بود ما اکنون فراموش کردیم.
قوهای سیاه سه ويژگی را دارند:
▫️اول؛ دور از انتظار هستند. بنابراین ما احتمال رخداد آن را بسیار پایین ارزیابی می کنیم.
▫️دوم؛ اگر رخ بدهند تأثیرات خیلی مهم و یا وحشتناکی دارند.
▫️سوم؛ بعد از وقوع، انسانها ادعا میکنند که چنین رویدادی قابل پیشبینی بود!
دقت کنید که قوهای سیاه همیشه منفی نیستند بلکه می توانند تاثیرات مثبت داشته باشند: متاورس، اینرنت ماهواره ای، موبایل، هوش مصنوعی، رمزارزها و رای آوردن مهاجرین و اقلیت ها در انتخابات کشورهای پیشرفته؛ همه قوهای سیاه مثبت هستند.
☑️⭕️تجویز راهبردی:
اولین کار این است که بپذیریم که تعیین احتمال رخداد کشف قوهای سیاه با استفاده از روشهای علمی قابل محاسبه نیست. متاسفانه خبرگان هم در این زمینه به اندازه عوام قدرت پیش بینی دارند. پیش فرضهای ما باعث می شود که نسبت به دیدن قوهای سیاه کور باشیم. یک جمله بامزه از نسیم نیکلاس طالب (نظریه پرداز قوی سیاه) است که می گوید: مشکل خبرگان این است که نمی دانند که چه چیزهایی را نمی دانند.
دومین کار این است که علاوه بر توجه به پارامترهای قطعی (آینده قطعی) و سناریوهای احتمالی (آینده های محتمل)، قوهای سیاه (آیندهای نامحتمل) را هم در نظر بگیریم. چگونه؟ به آینده های نامحتمل فکر کنیم از بین آینده های نامحتمل آنهایی که تاثیرات خیلی اساسی روی ما دارند را شناسایی کنیم و سپس از خود بپرسیم که اثرات آن چیست و سپس چگونه می توان از اثرات منفی آن آسیب ندید؟ مثلا ما فکر می کنیم تاکنون هیچ بانکی در ایران ورشکست نشده، اگر هم ورشکست شود بانک مرکزی جبران می کند. چرا؟ چون در گذشته چنین چیزی رخ نداده. اما شاید یک دفعه فهمیدیم یک قوی سیاه لعنتی وجود دارد و دقیقا همان بانکی که ۱۰۰٪ سپرده ما در آن است ورشکست شد و...
ما شاید نتوانیم جلوی سیل، زلزله، جنگ، تورم هزار درصدی را بگیریم. اما می توانیم در معرض یک رخداد باشیم یا نباشیم و یا می توانیم اقدامات جبرانی- پوششی برای آن ها داشته باشیم یا خیر. کسی که روی گسل خانه دارد، نسبت به زلزله بسیار آسیبپذیرتر از دیگران است. ما نمی توانیم جلوی زلزله را بگیریم، حتی نمیتوانیم بگوییم چه زمانی زلزله می آید؟ اما می توانیم در منطقه خطر زندگی نکنیم.
چند روزی میهمان خانواده ای در اروپا بودم. دیدم ۴۰۰ شمع کوچک خریداری کرده اند و نگهداری می کنند. از آنان پرسیدم داستان چیست؟ گفتند دولت الزام کرده برای سه ماه غذا و گرما و روشنایی باید برای خود تامین کنید که در صورت جنگ های داخلی!!! از سرما و تاریکی و گرسنگی در امان باشید. با خودم فکر کردم چقدر احتمال دارد که آن کشور درگیر جنگ شود، احتمال= صفر. از خودم پرسیدم اگر رخ دهد، تاثیر آن چقدر است؟ تاثیر=بی نهایت. دقیقا این همان قوی سیاه بود.
تجربه تاریخی نشان داده، ایران سرزمین قوهای سیاه است (از بلایای طبیعی گرفته تا غیرطبیعی)، قوهای سیاه هم تاثیرات مثبت هم تاثیرات منفی بالایی دارند. نمی توانیم قوهای سیاه را صید کنیم یا رام کنیم، اما می توانیم شمع بخریم و خود را برای قوی سیاه بعدی آماده نگاه داریم.
/channel/Dr_Lashkarbolouki
کتابهای دکتر سرگلزایی که در آفتاب مهر موجود است:
🔸 اعتیاد از سبب شناسی تا درمان( چاپ جدید) ۲۴۰۰۰ تومان.
🔸شخصیت سالم (چاپ جدید)
۳۲۰۰۰ تومان
🔸جزیرهٔ مجنون ۱۲۰۰۰ تومان
🔸یادداشت های یک روانپزشک ( چاپ جدید) ۲۵۰۰۰ تومان
🔸ابابیل نقد ۴۲۰۰۰ تومان
🔸به خاطر بوفالوها سهیل سرگلزایی ۵۰۰۰۰تومان
☎️ 09121483033
@aftabemehr
insta: aftabemehr_
#معرفی_کتاب
نام کتاب: #عشق_و_زندگی
نویسنده: #دکتر_دین_ارنیش
مترجم: ابوالقاسم پوزش
انتشارات دانشگاه فردوسی- شماره 383
دکتر "Dean Ornish" متخصص قلب در امریکا، کتابی نوشته اند به نام
"Love & Surviva " که به فارسی تحت عنوان "عشق و زندگی" ترجمه شده است. ایشان به عنوان یک طبیب پژوهش های مربوط به کیفیت و کمیٌت ارتباط بین فردی و تاثیر آن بر سلامت جسمی را بررسی و جمع آوری کرده است.
در این کتاب به حجم زیادی از پژوهش های علمی برخورد می کنید که نشان می دهند ما انسان ها همان طور که برای سالم بودن به غذای خوب نیاز داریم ، به هوای خوب نیاز داریم و به آب آشامیدنی پاک نیاز داریم ، به ارتباطات سالم هم احتیاج داریم. یعنی نه تنها اگر ارتباطات رضایت بخش در زندگی نداشته باشیم از نظر روانی، هیجانی و احساسی حال بدی داریم، بلکه از نظر جسمانی هم دچار مشکلات جسمانی و بیماری ها می شویم.
یکی از این تحقیقات این بود که قبل از دوره اپیدمی سرما خوردگی، به دو گروه داوطلب پرسشنامه هایی را می دهند؛ اول گروهی که کمتر از چهار ارتباط صمیمی در زندگی شان دارند ، و گروه دوم کسانی که بیش از چهار ارتباط در زندگی شان دارند. (یعنی کمیٌت ارتباط دوستانه را بررسی می کنند). بعد از مطالعه می بینند کسانی که بیش از چهار ارتباط صمیمانه در زندگی شان دارند یک چهارم گروه دیگر دچار بیماری سرما خوردگی می شوند. یعنی اگرچه بیماری سرما خوردگی یک بیماری کاملأ ویروسی است، اما ارتباط های صمیمانه ی ما می توانند در مقاومت ما نسبت به آن نقش داشته باشند.
مکانیزم این مقاومت به میزان ساخت ایمونوگلوبولین A مربوط است، ایمونوگلوبولین A پادتنی است در حلق و بینی ما که از عفونت های تنفسی ویروسی پیشگیری می کند .و میزان ساخت این ایمونوگلوبولین تحت تاثیر روابط بین فردی ما قرار دارد!
در تحقیق دیگری تعدادی زوج را برای اینکه کیفیت رابطه شان را بفهمند، تحت یک سری تست فرافکن قرار دادند (یک تست projective). یک نقاشی از دونفر که در پارک بودند را به این زوج ها نشان دادند و گفتند که شما یک داستان بسازید راجع به این که این دو نفر دارند به همدیگر چه می گویند. بر اساس حدس این که آن دو نفر دارند به همدیگر چه می گویند کیفیت رابطه ای که در آن هستند را ارزیابی کردند، زیرا فرض این بود که آنها رابطه شان را در داستانی که ساختند project می کنند. بر این اساس افراد را به دو دسته تقسیم می کردند؛ گروهی که روابط شان با یارشان رضایت بخش است و گروه دیگر کسانی که رابطه شان رضایت بخش نیست. آن هایی که روابط غیر رضایت بخش داشتند شش برابر بیشتر دچار بیماری ویروسی در زمان اپیدمی شده بودند.
بنابراین چه کیفیت رابطه (رضایت بخش بودن و یا نبودن آن) و چه کمیٌت رابطه (یعنی تعداد روابط صمیمانه ای که ما با دیگران داریم) در ابتلاء ما به بیماری ویروسی نقش بازی می کند.
در این کتاب به تحقیق دیگری اشاره شده، به این ترتیب که به دو گروه داوطلب فیلم نشان می دهند. یک گروه فیلمی را نگاه می کنند که مربوط به روابط بین فردی نیست و یک سری از داوطلب ها فیلمی را نگاه می کنند که راجع به فعالیت های انسان دوستانه ی مادر ترزاست، یعنی راجع به عواطف انسانی، محبت و بخشندگی در یک رابطه بین فردی. از هر دو گروه قبل از تماشای فیلم و بعد از تماشای فیلم نمونه ی بزاق دهانشان را برای اندازه گیری ایمونوگلوبولین A گرفتند ، گروهی که فیلم خنثی را نگاه کرده بودند طبیعتأ تفاوتی هم در ایمونوگلوبولین بزاق شان قبل و بعد از فیلم مشاهده نشد در حالی که گروهی که فیلم محبت و بخشندگی های مادر ترزا را نگاه گرده بودند ایمونوگلوبولین بزاق شان چند برابر شده بود .
یعنی حتی تماشای فیلم محبت آمیز می تواند بعضی از ما آدم ها را در مقابل بعضی بیماری ها به صورت طبیعی واکسینه کند.
تعداد بسیار زیادی از این نوع پژوهش در این کتاب آمده که نشان می دهد ما انسان ها حیواناتی کاملأ اجتماعی هستیم. به این معنا که سلامت جسمانی ما هم اساسأ در انزوا و تنهایی قابل تأمین نیست. بنابراین جدا از جنبه های روانپزشکی قضیه، ما حتی اگر بخواهیم که از نظر جسمانی بدنی سالم داشته باشیم به روابط مبتنی بر صداقت ، اعتماد و محبت نیاز داریم.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
** به علت نایاب بودن کتاب "عشق و زندگی" ، فایل PDF آن به پیوست در کانال به اشتراک گذاشته می شود.
https://drsargolzaei.com/images/mbooks/41220_1_eshgh_va_zendegi.jpg