🔷 پشت پرده!
✍️ مرتضی مردیها
برخلاف برخی تصورات و ادعاها، کسی در اینجا با امریکا هماهنگ نکرده بود. اساساً این دولتها مطلقاً همدیگر را به رسمیت نمیشناسند که بخواهند ارتباطی بگیرند و کاری را با مشورت و رضایت هم پیش ببرند. فهم این آسان است، مگر برای کسانی که بخواهند ضعف خود را در فهم مسائل با گویۀ عوامانۀ «کار خودشان است» و «پشتپرده با هم ساختهاند» روپوش کنند.
باری، آنچه باعث شد این ماجرا به رغم پتانسیل بالایی که برای جنگی تمامعیار داشت به یک نمایش هماهنگ شده بیشتر شبیه شود، بیش از هر چیزی، به گمان من، ناشی از ماهیت دمکراسی امروزین در کشورهای بزرگ غربی است. حکومتهایی که یک رییس جمهور یا نخست وزیر را برای مدت کوتاهی به مصدر قدرتی برمیکشند که ریسمانهای متعددی به اجزای بدنش بسته است و سر هر نخ دست کسانی است. از حزب خود گرفته تا حزب رقیب، از کنگره تا سنا، و از وسایل ارتباط جمعی تا گروههای روشنفکری، و از لابی گروههای ذینفع گرفته تا عامۀ مردمی که از هر چیزی و باید و نباید هر کاری فقط ربط آن را با مالیات سراغ میگیرند.
اینکه شخصیت شخص اول این کشورها چگونه باشد البته گاهی تأثیراتی در برخی حرکتهای مهم آنها در عرصۀ بینالملل داشته است، ولی این تأثیرها به ندرت روی میدهد. عموم یا عمدۀ آنها کاری به جز تمشیت عادی امور انجام نمیدهند.
این دورۀ چهارساله برای آنها یک فرصت طلایی است برای ریاست و شهرت و جاه و جلال و البته مدیریت امور. که برای همان هم معمولاً ریسمانها به جنبش درمیآیند و فرد مزبور بایستی بهگونهای برقصد که کششهای نخهای ناهمسو با هم خرج و دخل کنند و فیالجمله تعادلی برقرار باشد.
حال اگر ماجرای مهمی هم این وسط پیدا شود و رییس جمهور یا نخستوزیر مربوطه بخواهد حرکتی صورت دهد که لازم باشد مقداری قدمش را بلندتر بردارد، ریسمانها از جهات مختلف با شدتی بیشتر کشیده میشود و دیگر نمیتوان با حرکات موزون و نرم ایجاد تعادل کرد، بلکه حاصلِ آن نقش زمین شدن است. این نه صرفاً مربوط به امور بینالملل است و نه امور جنگی و مداخلهای. حتی برای تغییر و بهبودی داخلی هم رؤسا ترجیح میدهند سنگ بزرگ برندارند تا در هنگام پرتاب از پشت به زمین نخورند.
فرض کنید رییس جمهور یا نخستوزیری هوس کند در فرانسه نظام حمایتی قویای را که باعث ورشکستگی دولت شده اصلاح کند، یا برعکس، در امریکا بخواهد نظام بیمه درمانی را بهشکلی درست کند که همۀ شهروندان بیمه باشند، مطمئناً نخواهد توانست و شکستش حتمی است، بهویژه اگر بخواهد با یک تصمیم و یکجا کار را انجام دهد.
حافظ میگوید: «درویش را نباشد برگ سرای سلطان | ماییم و کهنهدلقی کآتش در آن توان زد»
به نظر میرسد رؤسای موقت امروزین دمکراسیهای بزرگ، به سبب ساخت این نوع حکومت در عصر حاضر، بسیار درویشصفت شدهاند.
از ماهیت و ساخت دوران اخیر دمکراسی اگر بگذریم، میرسیم به عامل گرایش حزبی. هرچند همانطور که گفتم نظام ریسمانی فرق خیلی زیادی میان این یا آن رییس جمهور یا نخست وزیر نمیگذارد. کارنامۀ آقای رونالد ریگان جمهوریخواه (بهرغم اینکه یکی از بافکرترین و باشخصیتترین رؤسای جمهور تاریخ امریکا بود) دستکم در مورد ایران، خیلی بهتر از کارنامۀ سلف ناصالح او، کارترِ دمکرات نبود. باوجوداین، میان دو حزب رقیب تفاوت مهمی هست.
که حزب دمکرات امریکا باشد یا کارگر انگلستان یا سوسیالیست فرانسه، میراث مشاع نامبارک اینان یکی این است که شبهمسألهها و حتی ضدمسألهها را با مسائل اصلی جابهجا کردند. مثلاً گرمایش جهانی به جای امنیت بینالمللی؛ آزادی به جای نظم؛ استقلال به جای همگرایی؛ و ترغیب تئوری «هرطور راحتی» در عرصۀ اخلاق و فرهنگ. اینگونه است که اینک اعتبار یک رییس جمهور یا نخستوزیر بیشتر با این سنجیده میشود که چقدر در سفرهای کاری و تفاهمنامهها و مصاحبهها راجع به استقلال ملل (دُوَل) و تنوع فرهنگی و احترام به تفاوتها فعال باشد تا در مورد امنیت و توسعه و نظریۀ «بنیآدم اعضای یکدیگرند».
آنچه را هم که این گروه در مورد حقوق بشر تأکید میکنند بسا مسألهدار است و مشکوک. حق مردم کرۀ شمالی و کوبا و نظایر آنها در داشتن یک زندگی معمولی برایشان کمتر مهم است تا حق دگرباشان جنسی در اینکه چگونه نامیده شوند، مثلاً میس یا مستر یا چیز سومی! اینگونه است که نام آقای اوباما همراه است با چیزهایی مثل تفاهمنامۀ کاهش گازهای گلخانهای و اوباما کِر. گویا اصلاً مهم نیست که او در مورد یکی از مهمترین اتفاقات دورانش دقیقاً اوباما کَر بود. یا آقای میتران که از نگاه خودش مهمترین دستاورد ۱۴ سال ریاستجمهوریاش حذف مجازات اعدام بود!
#فرهیختگان #پشت_پرده #ماهیت_دموکراسی
@akhalaji
🔷 هنگامه معامله بزرگ!
✍️ سید حسین موسویان
منطقه و جهان با شش واقعیت مواجه است:
اول: منطقه خاورمیانه در چند دهه گذشته بخاطر بحرانها و جنگها دچار گسترش تروریسم، افراط گرایی، قومیت گرایی، فساد و نهایتا ظهور بازیگران غیر دولتی شده است.
دوم: خروج آمریکا از برجام، دشمنیهای ایران و آمریکا و تقابلات منطقهای آنها را افزایش داد و اوضاع وخیمتر شد.
سوم: خاورمیانه بعد از اکتبر ۲۰۲۳ و جنگ اسرائیل و حماس درحادترین شرایط نظامی-امنیتی-سیاسی قرار گرفته و خطر گسترش جنگ به کل منطقه بیش ازهرزمان جدی شده است.
چهارم: اسرائیل و ایران در چهار دهه گذشته در تقابل بوده، اما هیچکدام موفق به شکست قطعی دیگری نشده است. ناتو با تمام ظرفیت از اسرائیل حمایت کرده و خواهد کرد. از طرف دیگر، درجریان تجاوز عراق به ایران دردهه ۱۹۸۰، همه قدرتهای جهانی و منطقهای با تمام ظرفیت از صدام متجاوز حمایت کردند، اما ایران به تنهایی توانست از حاکمیت و تمامیت ارضی خود دفاع کند و بعد ازآن هم توان نظامی خود را بسیار بیشتر افزایش دهد. ادامه این تقابل برندهای ندارد.
پنچم: نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل بدنبال افزایش تنش و کشاندن آمریکا به جنگ علیه ایران است. حمله اسرائیل به سرکنسولگری ایران در راستای همین استراتژی بود.
ششم: خاورمیانه بخاطر بحرانهای متعدد در آستانه سقوط است و تحمل یک جنگ دیگر را ندارد. اجماع غالب بین المللی این است که جنگ بین اسرائیل و ایران، میتواند منجر به جنگ منطقهای و یک فاجعه دیگری شود که هیچ برندهای نخواهد داشت.
علیرغم چنین وضعیتی، قدرتهای منطقهای وجهانی بجای تلاش برای یک راه حل جامع به منظورتامین صلحی پایدار درمنطقه، بر راه حلهای کوتاه مدت متمرکز هستند.
دردوره ماموریتم به آلمان دردهه ۱۹۹۰، روابط ایران و آلمان یک دوره تعامل سازنده تجربه کرد که نتایجی منطقهای و بین المللی داشت. در آن مقطع دو کشور به موازات توسعه روابط دوجانبه، درمورد بسته بزرگتری گفتگو کردند که شامل:
۱) میانجیگری صدراعظم آلمان برای رفع خصومتهای آمریکا و اسرائیل با ایران،
۲) تشکیل گروهای کاری مشترک بین ایران و غرب در چهار موضوع مهم مورد اختلاف یعنی سلاحهای کشتار جمعی، تروریسم، حقوق بشر و پروسه صلح و
۳) ایجاد یک سیستم همکاری و امنیت جمعی در حوزه خلیج فارس بین ایران، عراق، عربستان و سایر کشورهای عربی خلیج فارس.
اگرآمریکا در آن مقطع با این بسته کلان همراهی کرده بود، امروز شرایط منطقه و روابط ایران و غرب متفاوت بود. گفتگوهای صدراعظم کهل و رئیس جمهور هاشمی رفسنجانی موجب شد که سفرها و همکاریهای متقابل سیاسی-اقتصادی- پارلمانی- فرهنگی و همکاریهای اقتصادی ایران با آلمان گسترش چشمگیری یافت، آلمان در نشستهای ناتو و گروه کشورهای صتعتی غرب (جی ۷) با سیاست آمریکا برای تحریم و فشارایران مخالفت کرد و بیشترین اعتبارات بانکی و بیمهای جهان را در اختیار ایران گذاشت تا تهران بتواند پروسه بازسازی خرابیهای جنگ را تسریع کند.
روند همکاریهای بین ایران و آلمان، موجب شد که بزرگترین تبادل انسانی بین حزب الله لبنان و اسرائیل در نیمه دهه ۱۹۹۰ انجام شد و امید تحولات بیشتر درمسیر صلح را بوجود آورد.
بعد از این تبادل با مقامات آلمانی گفتگوهایی برای خاتمه بخشیدن به تقابلات نظامی اسرائیل و حزب الله لبنان داشتم بر این اساس که:
۱) اسرائیل نیروی نظامی خود را از جنوب لبنان خارج و به حاکمیت و تمامیت ارضی لبنان احترام بگذارد، و متقابلا
۲) حزب الله هم از حمله نظامی به شمال اسرائیل خوداری کند.
مقامات ایران و لبنان و اسرائیل نسبت به این ایده نظر مثبت داشتند. اما نهایتا این تلاشها و ابتکارات شکست خورد، چون آمریکا با دو ایده کلیدی ابتکار مشترک ایران و آلمان یعنی:
۱) ایجاد سیستم همکاری و امنیت در خلیج فارس، و
۲) تشکیل گروهای کاری مشترک ایران و غرب برای گفتگو در مورد سلاحهای کشتار جمعی، تروریسم، پروسه صلح و حقوق بشر مخالفت کرد.
اما این سابقه تاریخی میتواند مورد استفاده قرار گیرد. بدیهی است که گفتگوهای مستقیم ایران و آمریکا، پایان بخشیدن به جنگ غزه، ابتکاری برای آتش بس بین اسرائیل و ایران و گفتگوهای هشت کشور حاشیه خلیج فارس برای ایجاد یک مکانیزم همکاری جمعی؛ نیازهای اساسی برای حصول یک بسته توافق کلان و جامع جهت صلح و ثبات و امنیت پایدار در خاورمیانه خواهد بود.
خاورمیانه خسته و مجروح و در آستانه سقوط است. تمام توافقات کوتاه مدت و موردی در چند دهه گذشته به شکست انجامیده است. زمان یک گفتگوی کلان منطقهای و بین المللی برای ایجاد صلحی پایداردر خاورمیانه فرا رسیده است. چنین امر مهمی نیازمند جسارت و شجاعت رهبران قدرتهای منطقهای و جهانی است.
#معامله_بزرگ
@akhalaji
🔷 خشونت خانگی؛ چرا دولتهای مسلمان کاری نمیکنند؟
✍️لیزا حجار
🔸اگر زن متأهلی در کشوری مسلمان در معرض خشونت خانگی قرار بگیرد و بخواهد از همسرش شکایت کند یا از او طلاق بگیرد، با دردسرهای زیادی مواجه میشود. حکومتها در این کشورها هنوز خشونت خانگی را «جرمانگاری» نکردهاند و زنان در مواجهه با خشونت از حمایت قانونی برخوردار نیستند. احکامِ شریعت هم بسیاری از حقوق زنان را به رسمیت نمیشناسد و اطاعت از مردان را وظیفهی زنان قلمداد میکند.
🔸اما برای جلوگیری از «خشونت خانگی»، که متداولترین آسیبی است که زنان با آن مواجهند، چه میتوان کرد؟ لیزا حجار، استاد جامعهشناسی دانشگاه کالیفرنیا در سانتاباربارا، مینویسد گام اول در جهت رفع خشونت خانگی این است که آن را ذیل عنوان «خشونت» تعریف کنیم؛ یعنی دولت باید این نوع خشونت را به رسمیت بشناسد و آن را جرمانگاری کند.
🔸حجار میگوید دولت مسئولیت حفظ امنیت شهروندان را بر عهده دارد، پس موظف است از انواع خشونت جلوگیری کند. اما خودداری از تلقی خشونت خانگی بهعنوان خشونت (چون در حوزهی خصوصی رخ میدهد)، بهانهای به دولتها میدهد که از انجام این مسئولیت شانه خالی کنند و برای مرتکبین مصونیت بههمراه میآورد.
🔸سازمان ملل در راستای تلاش مستمر برای ارتقاء حقوق زنان و بهرسمیتشناختن آن بهعنوان حقوق بشر، در سال ۱۹۷۹ «کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان» را به اتفاق آراء تصویب کرد و اکثر کشورها نیز آن را امضا کردند. این کنوانسیون در عین حال که اهمیت سنت را در شکلدهی روابط جنسیتی به رسمیت میشناسد، دولتها را موظف میکند که تمامی اقدامات مقتضی را در جهت اصلاح الگوهای رفتار فرهنگی تبعیضآمیز علیه زنان اتخاذ کنند.
🔸اما بعضی کشورهای امضا کننده، از جمله کشورهای مسلمان، تنها زمانی حاضر به امضای معاهده شدند که توانستند تبصرههایی به آن اضافه کنند؛ از جمله اینکه پذیرش اجتماعی اصلاحات منوط به سازگاری آنها با باورهای دینی است. اما در مواجهه با چنین نسبیگرایی فرهنگی، این فرهنگ است که باید اصلاح شود نه اینکه حقوق زنان قربانی شوند.
🔸در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، منتقدان حقوق زنان و حقوق بشر ادعا میکنند که این ارزشها ذاتاً غربی هستند. اینگونه انتقادها حقوق زنان را در چارچوبهایی چون امپریالیسم فرهنگی تعریف میکنند و نسبت به آنها ابراز دلواپسی میکنند. حجار میگوید در واقع در حال حاضر حقوق زنان با چنین انگی به یکی از اصلیترین نگرانی کشورهای مسلمان تبدیل شده.
🔸به عقیده حجار، یکی از روشهای کاربست رویکرد تطبیقی در مواجهه با خشونت خانگی در جوامع مسلمان، برجستهکردن تفاوتها در رابطه بین دین و دولت است. این رابطه را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
👈 یک: فرقهایسازی (Communalization) - در کشورهایی مانند اسرائیل، هند، و نیجریه که گروههای مذهبی مختلف قوانین «احوال شخصیه» جداگانهای دارند. به این ترتیب برای هر فرد دو سطح قانون وجود دارد: قانون دولتی و قوانین فرقهای که فقط بر اعضای گروه خاص حاکم است. فرقهایسازی قوانین خانواده باعث میشود که قربانیان خشونت خانگی از حمایت دولت برخوردار نباشند و نتوانند از قوانین ملی به عنوان اهرم بازدارندهی خشونت استفاده کنند.
👈 دو: ملیسازی (Nationalization)- دولت در بسیاری از کشورهای جهان عرب، اسلام را به عنوان دین رسمی معرفی کرده و از احکام شریعت برای شکلدادن به قوانین و سیاستهای ملی استفاده میکند. این دولتها مذهب را بهگونهای ملیسازی کردهاند که مرز میان قوانین مذهبی و اقتدار دولت، کمرنگ شده است. از جملهی این فشارها معافیت از مجازات برای مرتکبین خشونت خانگی است، چراکه برای آنان پایبندی به شریعت بر نگرانیدر مورد آسیبپذیری زنان در برابر خشونت اولویت دارد.
👈 سه: دینسالارسازی (Theocratization)- دولت در کشورهایی مانند ایران و پاکستان خود را اسلامی تعریف میکند و قانون دینی و قانون دولت یکی است. در این کشورها دفاع از دین برابر با دفاع از دولت است، به نقد و چالش کشیدن دین، کفر و ارتداد تلقی میشود و دولت برای آن مجازات در نظر گرفته است.
🔸حجار مینویسد اگرچه شریعت در جوامع اسلامی به روشهای مختلف اجرا، تفسیر و استفاده میشود، اما در بسیاری از زمینهها توجیهی قوی برای دولتها درجهت انکار یا محدودکردن حقوق زنان فراهم میکند. تا جایی که این امر زنان را در برابر خشونت خانگی و خانوادگی آسیبپذیر میکند.
▪️چکیدهای از پژوهش حجار را در زیر بخوانید:
https://daneshkadeh.org/women-legal-reforms/12373/
@Daneshkadeh_org
خشونت #خشونت_خانگی
@akhalaji
🔷 صلح مسلح، سلاح صلح!
🖊️ شورای سردبیری
حدود ده روز پیش و زمانی که حکومت ایران در تنگنای تصمیمگیری برای تغییر رویکرد و نشان دادن آمادگی خود برای درگیری رودرروی جنگی با اسرائیل بود، اقای حجاریان حکمی را در قالب توییت بیان کرد: "صلح مسلح منفعتی برای ایران ندارد." مشروح این حکم چنین بود:
"راهبرد اصلاحطلبان، صلحطلبی در بیرون، و دموکراسی و حاکمیت قانون در داخل است.
صلح مسلّح منفعتی برای ایران ندارد زیرا بنیهی دفاعی، مادی و معنوی کشور را تحلیل میبرد و ما، بَدَل ما یَتَحلّل نداریم. بالعکس، اسرائیل مستظهر به حمایت امریکاست و میتواند کسریهای خود را جبران کند."
حالا ، فارغ از آنچه در رابطه با اسرائیل رخ داد، نگاهی به مدلول این حکم لازم می نماید:
این حکم از دو جهت قابل وارسی است: یک؛ از جنبه منطق درونی متن، و دو ؛ از زاویه تطابق حکم با شرایط واقعی .
در مورد اول ، متاسفانه جمله اول که گزاره درستی است ربطی به گزاره دوم ندارد: یعنی صلحطلبی اصلاح طلبان گرایش یک حزب در سیاست خارجی را نشان میدهد که الزاما ربطی به اینکه کشور نیاز یا باور به صلح مسلح داشته باشد یا نه ، ندارد. واضح است که صلحخواهی مد نظر حجاریان که نظریهپرداز خردمند و در میان اصلاح طلبان صاحب یک منش چارچوبدار تفکر است از نوع صلحطلبی ملوس شبه اصلاحطلبان متلونالمزاج نیست. بنابر این آنچه در پی می آید حاشیهای است بر یک بحث جدی .
موضوع سخن آن است که یک کشور چه مسلح باشد و چه دستش خالی از سلاح، میتواند جنگطلب و یا صلحطلب باشد. بنابر این بخش اعلام سیاست اصلاحطلبان در جمله اول حشو زائد است و بود یا نبودش تغییری در مفهوم گزاره دوم (بینفع بودن صلح مسلح ) نمیدهد. آنقدر زائد است که اگر آن را برداریم و دوباره بخوانیم ، همان را مستفاد می کنیم که در قبل بود. اینکه ما روزی صلح مسلح بخواهیم یا نه به عوامل دیگری بستگی دارد . راستش اصلا به توانایی اسرائیل یا هر کشور دیگر برای داشتن جریان مداوم سلاح و ناتوانی ما در "تبدیل سلاحهای تحلیل رفته به سلاح نو" ربطی ندارد.
دوم ، که بحث اصلی است: اصل حکم نامفید بودن صلح مسلح در گزاره دوم هم قابل خدشه جدی است: چرا منفعت ندارد؟ چون بنیه کشور را هدر میدهد؟ چون رقبای ما از دیگران حمایت میگیرند؟ چون هرقدر برای تسلیح کشور خرج کنیم باز هم عقبیم؟ چون نمیتوانیم سلاح کهنه تحلیل رفته را عوض کنیم؟ ... اساسا گزاره "تحلیل رفتن بنیه دفاعی مادی و معنوی کشور" چقدر دقت دارد؟
نویسنده در فضای کوچکی که در اختیار داشته، امکان ارائه استدلال نداشته است، و البته خوب است در جایی دیگر این بحث را باز کند. امید که این کار را بکند.
حالا ببینیم اساسا موضوع بر سر چیست و چقدر به حکومت کنونی و عملکرد آن مربوط و یا نابسته است. اینکه یک ملت در تنظیم موقعیت خود در مقابل جهان خارج دنبال صلحی مسلح باشد و یا تنشزدایی و همپیوندی را دنبال کند به عوامل مختلفی بستگی دارد. اول اینکه مفهوم صلح مسلح به طور خلاصه این را میرساند که "با دیگران خوشخو و در تعامل و بده بستان باش، اما چماقی هم در خانهات نگه دار !" و دیگر اینکه آنچه در جهان امروز و از دوران جنگ سرد حاکم بود نه صلح مسلح ، که متارکه مسلح یا به عبارت مشهورتر، ترک مخاصمه بود و هست. دوران جنگ سرد و تنشزدایی و فروکاستهای هستهای سالت یک و سالت دو همه در حوزه متارکه و کاهش احتمال درگیری بود و نه صلح . موارد صلح معمولا محدود و فقط بین ژاپن شکست خورده و آمریکا قابل حصول و دوام بود و هست. هنگامی هم که پاکستان به سراغ سلاح هستهای رفت به متارکه مسلح با هند رسید : فقط بنیه دفاعی را افزایش نداد؛ "تعادل" نظامی را برقرار کرد که به معنای صلح نیست. همچنین نباید از صلح مسلح مفهوم میلیتاریسم داشت (و آن را مقابل صلحطلبی اصلاحطلبانه گذاشت) و باید در هر گونه ترک خصومت و (با اغماض) صلحی، مساله تعادل را جستجو کرد . صلح بین دو کشور ، مانند جنگ بین آنها حاصل یک تعادل چند جانبه و مثل یک تعادل شیمیایی همواره در جابجایی است : دو کشور را در نظر بگیریم که یکی تا بندندان مسلح است و دیگری فاقد توان رزم و تسلیحات مناسب. میتوانند به صورت مفروض در صلح باشند، اما اقتصاد سیاسی به ما میگوید در جریان تبادل، یا جریان منابع از کشور دوم به کشور اول به طور پیوسته ادامه می یابد، و یا در صورت نارضایتی و مقاومت کشور دوم، جریان منابع به کشور اول به زور ادامه می یابد. کشورها در خلاء زندگی نمیکنند و مرز بین آنها نمیتواند ایستا و مرده باشد. مرزها در شرایطی که خصومتهای حاد در میان نباشد مانند غشاء سلولها هستند: مواد از دو طرف به داخل و به خارج تراووش میکنند. کشورها به خاطر منافع تجاری محصول مبادله میکنند، سبک زندگی مبادله میکنند ، و افکار و ایده هم منتقل میکنند.
@jameeno
#صلح_مسلح #سلاح_صلح
@akhalaji
🔷 هنگامه دیپلماسی است، نه جنگ!
🔸 فضا را سرد کنید و گرم نکنید
👈 عباس آخوندی
✍️ این چند جمله را برای ثبت در تاریخ مینویسم. با امید آنکه با عقل سردِ سرد، دور از هیجان و با تدبیر مقامات تصمیمگیر امکان گریز از درگیری در جنگ فراهم شود.
۱. در این موقعیت از تاریخ ایران باید بهشدت نگران نفوذ سرویسها و آشفتهسازی فضا بود. فکر نکنیم، فضای هیجانی موجود، لزوما متضمن منافع ملی است. عقل سرد و تدبیر بر هیجان ارجحیت دارد.
۲. عنوان حمله ایران به تاسیاست نظامی اسرائیل، تنبیه، دفاع از حیثیت ملی ایران، بازدارندگی و تمام بود. استحاله از این وضعیت به یک وضعیت جنگی و حماسی سم مهلک سیاست ایران در این مقطع است.
۳. خط تبلیغی ایران باید این باشد که ما آنجا که لازم بود توانمان را نشان دهیم، دادیم. حالا همانند یک پیروز باید از صحنه بیرون بیاییم. نه آنکه در صحنه بمانیم و ندای هل من مبارز سر دهیم. ما باید در اوج، از صحنه خارج شویم. ماندن ما در میدان ما را از اوج به زیر خواهد کشید.
۴. سیاست تبلیغی ایران باید این باشد که ما تا آخرین لحظه طرفدار دیپلماسی هستیم و به آن وفادار خواهم ماند. البته که هوشیاری خود را برای دفاع از سرزمین ایران حفظ خواهیم کرد و برای آن جانفشانی خواهیم نمود. اینکه وزارتخارجه ما بگوید زمان پاسخگویی ما به لحظه کاهش یافته است، این عین بیسیاستی است. هیچکس در منازعه دست خود را رو نمیکند و برای خود پیشاپیش مشکل ایجاد نمیکند. او باید بگوید ما امیدواریم که تمام کشورهای جهان راه دیپلماسی را در پیش بگیرند. ایران باید تاکید کند که آماده مذاکره در تمام سطوح و با تمام کشورهای جهان و سازمان ملل برای استقرار امنیت در جهان و منطقه است.
۵. من از مقالهای که امروز بایدن تحت "عنوان لحظه حقیقت اوکراین و اسرائیل" انتشار داد، اتخاذ یک سیاست سه مرحلهای را استنباط میکنم. مرحله اول مخالفت با تشدید جنگ، مرحله دوم اجازه درگیری و به قول خودشان دفاع از خود به اسرائیل و مرحله سوم ایجاد اجماع جهانی و منطقهای برای یک نوع تحریم همهجانبه علیه توانمندی دفاعی ایران است.
✍️ البته، این روش سیاسی بایدن در درگیریهای قبلی هم بودهاست. در این مورد نیز به همین نوع عمل میکند و اینک در مرحه دوم به مفهوم رفع منع است. در مرحله بعدی وارد فرایند اجماعسازی علیه ایران خواهد شد.
✍️ قطعا در این مرحله همهی کشورهای منطقه به او خواهند پیوست. این را از موضعگیری وزرای خارجه انگلستان و آلمان در روز جاری نیز میتوان فهمید.
✍️ روسیه و چین نیز در یک فرایند زمانبر؛ تاکید میکنم زمانبر و نه فوری و در موقعیتهایی که ساخته خواهد شد با آن موافقت خواهند کرد و یا دستِکم مخالفت نخواهند نمود.
✍️ بنابراین، از قضا سیاست ما در برابر تجاوز مجدد اسرائیل باید خویشتنداری و احاله آن به موقعیتهای دیگر و پاسخهای غیرمستقیم باشد. ما باید فضا را سرد کنیم. گرم نکنیم. گرم کردن فضا عین خواسته اسرائیل است.
@javadrooh
#جنگ #دیپلماسی #هنگامه_دیپلماسی
@akhalaji
🔷 درسهای اخلاق در شرایط بحران!
✍️ محسن جلالپور
این روزها که سایه جنگ بر سر خاورمیانه خیمه افکنده و متغیرهای اقتصادی همچون آهوان گریزپا، مشغول جستوخیز هستند و مدام بالا و پایین میروند، عقلانیترین کار، بردن داراییها به پناهگاه امن و خرید دلار و سکه است اما آیا چنین کاری اخلاقی هم هست؟
شخصا در سالهای گذشته بارها در معرض چنین پرسشهایی قرار گرفتهام اما معمولا از پاسخ دادن طفره رفتهام اما اگر پاسخ درست دادهام، حتما این نکته را اضافه کردهام که بهتر است در چنین مواقعی نفع شخصی را کنار بگذاریم تا وضعیت از این که هست، آشفتهتر نشود.
اگر تحولات بازارها را دنبال کنید، با نظر برخی اقتصاددانان و مشاوران مالی مواجه میشوید که به مردم توصیه میکنند تا میتوانند سکه و دلار بخرند تا از نوسان قیمتها در امان بمانند. اگرچه خرید کالا بیش از نیاز، میتواند هر فرد یا خانوار را در شرایط افزایش قیمت، از نوسانها مصون بدارد، اما وقتی به صورت رفتار گروهی در میآید، باعث افزایش التهاب در بازار داراییها میشود که این اتفاق زیان کل جامعه را به دنبال دارد.
در چنین شرایطی یاد اعلام حریق در سالن سینما میافتم. فرض کنید در سالن سینمایی نشستهاید و دارید فیلم تماشا میکنید، در گوشهای از سالن آتشی میبینید که به سرعت در حال سرایت به دیگر نقاط سالن است. چه میکنید؟ داد میزنید و همه را هوشیار میکنید یا میدوید و مدیر سالن را مطلع میکنید؟ طبیعی است با داد زدن شما، افراد به سوی درهای خروجی هجوم میآورند و خیلی از تماشاچیان زیر دست و پا له میشوند و بقیه هم میسوزند و خاکستر میشوند. اگر حریق را اطلاع ندهید، اتفاق بدتری میافتد و ممکن است هیچکس جان سالم در نبرد.
البته توصیه به مردم برای خرید و انباشت ارز و طلا در مواقع بحرانی با اعلام حریق در سالن سینما تفاوت اساسی دارد که مهمتریناش تفاوت مسأله مرگ و زندگی با کسب منفعت است. در سالن سینما چون مسأله مرگ و زندگی است، شما وظیفه دارید داد بزنید تا همه از وقوع خطر مطلع شوند اما در مقوله بازارها، بهتر است داد نزنید که آهای مردم، بشتابید که بازارها ملتهب شدهاند و اگر اقدام به خرید نکنید، زیان میکنید.
چند سال پیش یکی از مشاوران مالی که روایتگری محبوب و سرشناس بود، با تشریح پدیده «پول داغ» به مردم توصیه کرد همه داراییهای نقدی خود را تبدیل به کالا کنند. این توصیه در فضای مجازی میلیونها بار دیده شد و به شدت مورد توجه جامعه قرار گرفت اما بزرگانی همچون موسی غنینژاد و مسعود نیلی چنین توصیههایی را مغایر با چارچوب اخلاقی اقتصاددانان اعلام کردند چون به عقیده آنها باعث تشدید تنش در جامعه میشود.
به خاطر دارم که این موضوع بحثهای زیادی میان اقتصاددانان ایجاد کرد و برخی معتقد بودند باید واقعیتهای اقتصاد را به صراحت به جامعه گفت اما برخی معتقد بودند اعلام عمومی برخی واقعیتهای اقتصادی به زیان جامعه تمام میشود و اقتصاد کشور را در معرض شوکهای سنگین قرار میدهد.
البته بیان عمومی واقعیتها هم خوب است و هم عواقب نگرانکننده دارد؛ مفید است چون به سیاستمداران کمک میکند تا تصمیم درست بگیرند. مفید است چون آگاهی عمومی را افزایش میدهد و به تصمیمگیری بهتر آحاد اقتصادی کمک میکند. اما وقتی اقتصاد گرفتار چالشهای زیاد است و متغیرهای اقتصادی در نوسان مداوم هستند، توصیه به خرید طلا و سکه و دیگر داراییها، بدون آنکه کمکی به حل مسأله کند، میتواند سبب وخیمتر شدن اوضاع شود.
به طور مثال، گفتن یک روایت واقعی یا غیر واقعی درباره یک بانک میتواند به هجوم یکباره مردم به شعبههای آن بانک منجر شود و پدیده «هراس بانکی» را وجود آورد. این قاعده در پزشکی هم وجود دارد و معمولا پزشکان وقتی احتمال میدهند که بیان وضعیت بیماری شخص، ممکن است باعث بدتر شدن حال او شود از بیان واقعیت به او خودداری میکنند که چنین رفتاری بیش از همه به نفع خود فرد بیمار خواهد بود.
به هر حال این حق همه مردم است که به فکر حداکثر کردن منافع خود باشند اما از آنجا که شرایط سختی پیش رو داریم، اخلاق حکم میکند که از رفتارهایی که به سود خودمان و به زیان جامعه تمام میشود پرهیز کنیم.
/channel/IRANINtellectuals
#اخلاق #درس_اخلاق #اخلاق_اقتصادی
@akhalaji
🔷 سخنی با مدعیالعموم!
✍️ روزبه علمداری
🔹 در خبرها بود که دادستان تهران علیه چند روزنامه و شخص حقیقی به دلیل نوع انعکاس خبر یا اظهارنظر در مورد پاسخ جمهوری اسلامی ایران به جنایت رژیم صهیونیستی در دمشق اعلام جرم کرده است.
🔻 در این مورد چند نکته وجود دارد که توجه به آن ضروری است:
۱. نفس چنین برخوردهایی تداعی گر وجود وضعیت جنگی در کشور و شرایط اضطراری مقتضی آن است. در حالی که نقطه قوت جمهوری اسلامی ایران در قضیه اخیر و برخی قضایای گذشته همچون روزهای حمله به پایگاه عین الاسد، مراقبت از عدم ورود جامعه به چنین وضعیتی و دور کردن سایه جنگ از زندگی روزمره مردم است.
۲. با توجه به شرایط ویژه جامعه از جهت نرخ بالای تورم، کاهش مشارکت در انتخابات ها، انواع شکاف های اجتماعی و... نمی توان توقع داشت که همانند شرایط عادی، در برهه های حساس و نقاط عطف ملی همه افراد نظری یکسان داشته باشند و انتقاد تعطیل شود. از قضا افراد و روزنامه هایی که علیه آنها اعلام جرم شده کسانی هستند که در داخل فضای کشور در حال فعالیت هستند و در قلمرو های خارج از قانون و کنترل های رسمی حضور ندارند.
۳. برخورد سریع با دیدگاههای یاد شده، برخلاف روح پاسخ محکم و بازدارنده جمهوری اسلامی ایران به رژیم اشغالگر قدس بوده و پیام ضعف و انفعال را منتقل می کند.
۴. همانگونه که آقای عباس عبدی در حساب توئیتری خود نوشت، این اعلام جرم ها دفاع از اقدام نظامی ایران را سخت می کند، چرا که هم شاید موافقان آن به واسطه این رفتارها دیگر رغبت به بیان نظر مثبت خود نکند و هم احتمالا متهم به نظرات منفعت جویانه و مصلحتی شوند.
🔹 این در حالی است که در فضای آزاد رسانه های جهانی شاهدیم که بعضا به روشنی از اقدام ایران دفاع می شود و رسانه های داخل خودمان نیز برای اثبات حقانیت جمهوری اسلامی ایران دست به نقل همان نظرات می زنند! نگاه کنید به پرسش و پاسخ صریح مجری شبکه اسکای نیوز با وزیر خارجه انگلیس. اما چرا این اتفاق در ایران رخ نمی دهد؟ چون آن فضای آزاد مورد انتظار وجود ندارد و در نتیجه، مدافعان نیز کلامشان نفوذی نخواهد داشت.
🔹 در مجموع اینکه، اگر پاسخ نظامی ایران به اسرائیل «ترکیبی» و چند بعدی بود، پیوست رسانه ای آن نیز باید شامل برنامه ای ترکیبی و هوشمندانه باشد و از برخوردهای تک بعدی، ساده و چکشی اجتناب شود.
@chandsanieh
#نقد #انتقاد
@akhalaji
🔸به نام خدا
🔹فراخوان مقاله پژوهشنامه علوم سیاسی
▪️اولویتها و موضوعهای پیشنهادی برای تدوین مقاله علمی-پژوهشی در سال 1403
فرهیخته گرامی
فصلنامه علمی-پژوهشی پژوهشنامه علوم سیاسی از پژوهشگران ارجمند برای ارائهی مقالههای وزین خود به این فصلنامه دعوت به عمل می آورد. پژوهشنامه علوم سیاسی پذیرای نوشتارهای استوار بر «اصالت»، «نوآوری و تولید دانش»، «ارتقاء دانش سیاست بهویژه دانش و بینش بومی»و با «رویکرد حلّ مسائل موجود ایران» است.
از اینرو، ضمن استقبال از ایدههای نو و خلاقانه، برخی اولویتها و موضوعهای پیشنهادی، برای تدوین مقاله در پژوهشنامه علوم سیاسی، به شرح زیر اعلام میشود:
- آسیبشناسی توسعه سیاسی در جمهوری اسلامی ایران
- آسیبشناسی سیاسی دلایل ناکارآمدی سیاستگذاری توسعه اقتصادی مناطق مرزی در ایران
- آسیبشناسی سیاستگذاری ج. ا. ایران در ساماندهی کولبران و بدوکی ها
- آسیبشناسی گفتمان انقلاب اسلامی و ارزشهای دنیای مدرن؛ حقوق بشر، صلح، همگرایی و همزیستی مسالمت آمیز
- آسیبشناسی رویکرد سیاست خارجی ج. ا. ایران در جذب سرمایه گذاری خارجی
- آسیبشناسی سیاسی تعدّد مراکز تصمیم گیری و مشکل مسئولیت پذیری و پاسخگویی در ج. ا. ایران
- آسیبشناسی نقش مسئولین محلی (استانداران و فرمانداران) در اجرای سیاست های دولت در ج. ا. ایران
- آسیبشناسی سیاست های کلی نظام در حوزه انسجام اجتماعی، هویت و همبستگی ملی
- آسیبشناسی پدیده بی تفاوتی سیاسی در ایران کنونی
- آسیبشناسی سیاست های حجاب در ج. ا. ایران
- آینده پژوهی و نیاز سنجی گفتمانی در ایران
- آیندهپژوهی جنبش های سیاسی- اجتماعی در ایران
- آیندهپژوهی و بایسته های سیاسی ایران توسعه یافته در 1420
- ارزیابی و دورنمای هیدروپولیتیک ایران؛ چشم اندازها و پیامدهای سیاسی تغییرات اقلیمی در ایران
- ارزیابی دلایل سیاسی نهضت سند نویسی های راهبردی و عدم توفیق آن در ایران
- بررسی دلایل سیاسی- اجتماعی مقاومت اجتماعی در برابر سیاست های جمعیتی ج. ا. ایران
- تکاپوها، وضعیتسنجی و آیندهنگاری کارکردهای طبقه متوسط سنتی و جدید در تحولات سیاسی ایران
- توسعه تکنولوژیک، هوش مصنوعی و سیاست ورزی در ایران
- جایگاه نشاط سیاسی- اجتماعی در ایران در نظام سیاستگذاری و اجرایی کشور
- جریان شناسی کنشگران صلح و مصالحه سیاسی در ج. ا. ایران
- جریان شناسی و بررسی تعاملات و تقابلات مطبوعات سیاسی مکتوب، رسانه ها، شبکه های اجتماعی و ماهواره ای داخل و خارج کشور در موضوعات مهم
- چشم انداز ابر چالش های سیاسی در ایران
- چشم انداز تعاملات قوا در ج. ا. ایران
- خود تحریمی ها و تأثیر آن بر وضعیت توسعه سیاسی در ایران
- دلایل شکست سند چشم انداز 20 ساله در ایران؛ درس هایی برای آینده
- دولت و نهاد دانشگاه در ج. ا. ایران
- زنان و سیاست ورزی در ج. ا. ایران؛ موفقیت ها و ناکامی ها
- ظرفیت ها و چالش های حقوق شهروندی در ج. ا. ایران
- مسائل و سیاست های کارگری در ج. ا. ایران
- مسأله دوتابعیتی ها؛ از رویکرد توطئه انگارانه تا رویکرد فرصت محور در چشم انداز تطبیقی
- مسأله مهاجرت در ایران؛ بررسی سیاست های ج. ا. ایران در ایجاد شرایط بازگشت مهاجران به وطن
- نحوه مواجهه ج. ا. ایران با مناسبت های ملی و مذهبی؛ آسیب شناسی و راهکارها
- نقش و جایگاه دولت، طبقات و نیروهای اجتماعی در توسعه سیاسی (دولت توسعه گرا، احزاب، نهادهای مدنی، نخبگان توسعه خواه، روشنفکران، روحانیت، سبلیرتی ها)
- نهاد دولت و سیاست های اجتماعی در پسا ناآرامی های سال 1401
- نهاد دولت، بایسته های کارآمدی و سیاست ورزی در ایران
- وضعیت سنجی وزن و تأثیر آراء مردم بر سرنوشت خویش در ج. ا. ایران
- وضعیت سنجی کمّی و کیفی شکاف های دولت و ملت در ایران و راهکارهای ترمیم آن
- وضعیت سنجی تأثیرگذاری سیاستگذاری های محرومیت زدایی در ج. ا. ایران
- وضعیت سنجی و آسیب شناسی سیاسی نیروها، اقشار و طبقات اجتماعی در ایران کنونی
- وضعیت سنجی، بررسی تطبیقی و آسیب شناسی سیاسی بازارهای مالی(بورس) در ایران کنونی
- وضعیت سنجی نسبت توسعه سیاسی و فساد در ایران
- وضعیت سنجی کیفیت حکمرانی در ایران (پیشران ها، بازدارنده ها و چشم اندازها)
- وضعیت سنجی و آینده نگاری رشته علوم سیاسی در ایران
- مطالعات تطبیقی (بررسی هریک از محورهای اعلامی بصورت مقایسه ای با دیگر کشورها با هدف آگاهی، ارائه چشم انداز و پیشنهادات راهبردی)
با سپاس
دبیرخانه پژوهشنامه علوم سیاسی
https://www.ipsajournal.ir
#فراخوان_مقاله #پژوهشنامه_علوم_سیاسی
@akhalaji
🔷 راهبرد عقلانی پیش روی ایران!
🔹 تحلیل واقعبینانه و بهرهمندی از ظرفیت دیپلماسی
✍️ دکتر سیدرضا صالحی امیری
🔻 تحلیل واقعبینانه از شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی کشور و همزمان ضرورت بهره مندی حداکثری از ظرفیت دیپلماسی برای کاهش یا عبور از تهدیدات و بازسازی روابط، اعتماد دوجانبه و گسترش روابط سیاسی و اقتصادی با همسایگان خصوصاً حوزه خلیج فارس، یک استراتژی عقلانی و انکارناپذیر در شرایط کنونی است.
- تهاجم ایران یک تصمیم استراتژیک برای نمایش اقتدار، امنیت و غرور ملی بود .
- تداوم حملات و ترورهای اسراییل در بیش از یک دهه گذشته در داخل کشور و منطقه و همزمان سکوت همراه با عدم پاسخگویی این باور و ذهنیت را در میان دشمنان و حتی ایرانیان ایجاد نمود که ایران توانائی تقابل مستقیم با اسراییل را نداشته و صرفا به جنگ ویا انتقام نیابتی اکتفا خواهدکرد.
- عملیات دیرهنگام ایران فارغ از تحلیل نظامی، چندین دستاورد را به همراه داشته است:
۱- پیام روشن به اسرائیل، غرب و ناتو که ایران با حداکثر قدرت ملی و نظامی از منافع ملی خود دفاع و تحت هیچ شرایطی سکوت و عقب نشینی نخواهد داشت
۲- پیام واضح به همسایگان برای حفظ استقلال خود و عدم تسلیم در برابر تهدیدات و فشارهای اسرائیل
۳- ایجاد یک ظرفیت بازدارندگی برای تغییر در معادلات و تصمیم گیری های اسرائیل و غرب در منطقه خاورمیانه ...
۴- شکستن دیوار یاس و نا امیدی و ایجاد خودباوری در کشورهای اسلامی و عربی منطقه که شکست پذیری اسرائیل ممکن خواهد بود
۵- پیشگیری از تکرار ترور، انفجار و جنایات اسرائیل علیه اشخاص، اهداف و منافع ملی ایران
۶- شکسته شدن باور شکست ناپذیری اسرائیل طی چهار دهه گذشته در افکار عمومی ایران، خاورمیانه و حتی جهانیان
۸- پشتیبانی و افزایش سطح توان تشکیلاتی، قدرت نظامی، سازماندهی و شجاعت نیروهای مقاومت درلبنان، عراق، سوریه، یمن در برابر تجاوزطلبی و جنایات اسرائیل
۹- ارتقاء سطح انسجام، وفاق و همگرائی ملی ایرانیان دربرابر دشمنان ملت
۱۰- ضرورت رویکرد استراتژیک به تهدیدات و هوشیاری حداکثری برای پرهیز از قرارگرفتن در تله حریف و یا تحلیل های رادیکال و افراطی جریانات داخلی. قطعاً جنگ آخرین گزینه برای مقابله با تهدیدات می باشد. تحلیل واقع بینانه از شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی کشور و همزمان ضرورت بهره مندی حداکثری از ظرفیت دیپلماسی برای کاهش یا عبور از تهدیدات و بازسازی روابط ، اعتماد دوجانبه و گسترش روابط سیاسی و اقتصادی با همسایگان خصوصاً حوزه خلیج فارس، یک استراتژی عقلانی و انکارناپذیر در شرایط کنونی است.
#راهبرد_عقلانی #تحلیل_واقعبینانه #بهرهمندی_از_ظرفیت_دیپلماسی
@akhalaji
🔷 چرا میان افراد در جامعۀ ما این قدر اصطکاک وجود دارد؟
🔹 سی علّت تنشآفرین!
✍️ محمود سریعالقلم
۱. فقدان آموزشِ قبول کردن تفاوتهای یکدیگر در دورانِ دبستان؛
۲. دلبستگی عمیق به نفر اول بودن و همه جا دیده شدن؛
۳. تربیت عمدتاً احساسی در خانواده؛
۴. ارزیابی کردنِ افراد و موضوعات بدون Fact؛
۵. لذتِ قابل توجه از بدگویی و غیبت کردن؛
۶. فقدان شکلگیری اعتماد به نفس در دورانِ دبستان؛
۷. داشتن انتظارات غیرواقعی از دیگران؛
۸. عذرخواهی نکردن؛
۹. نیت خوانی بدون Fact؛
۱۰. فقدان فضا و فرهنگِ انتقادی در درون خانوادهها؛
۱۱. ورود و قضاوت افراد در صدها موضوع؛
۱۲. پخش کردن حرفی که صحّت آن معلوم نیست؛
۱۳. باور کردن سریع شنیدهها؛
۱۴. ارزیابیهای صفر-یک از دیگران؛
۱۵. غرور نامتوازن افراد با سطح توانایی آنها؛
۱۶. لذتِ فراوان از بیاهمیت جلوه دادن دیگران؛
۱۷. ناشیگری در جملهبندی و نحوۀ حرف زدن؛
۱۸. تقریباً تعطیلی خودانتقادی؛
۱۹. قدرنشناسی و تشکر نکردن از کارهای خوبِ دیگران؛
۲۰. نداشتنِ دفترچهای با دو ستون مثبت و منفی از خود؛
۲۱. ضعف در برنامهریزیهای دراز مدت سازمانهای آموزشی؛
۲۲. بیانِ آگاهانۀ سخنان مبهم برای گیج کردن طرفِ مقابل؛
۲۳. کنجکاوی شدید در سَردرآوردن از کارهای دیگران؛
۲۴. ناراحتی ناخودآگاه افراد از موقعیت و امکاناتِ مالی دیگران؛
۲۵. تمرین نکردن خویشتنداری در دورانِ دبستان؛
۲۶. مطرح کردن نقلِ قولهای اشتباه و سخنانِ غیرضروی در تعامل با دیگران؛
۲۷. عوض کردن راحت و دائمی حرفها و قولها؛
۲۸. بیتوجهی و بیفکری نسبت به پیآمدهای احتمالی سخنانی که بیان میشود؛
۲۹. فقدانِ فرصتِ یادگیری مدیریتِ هیجان و خشم در دورانِ دبستان؛
۳۰. متمرکز نبودن بر زندگی، کار و توانایی های خود.
#اصطکاک #سی_علت_تنشآفرین
@akhalaji
🔷 ده پیامد احتمالی و درس از حمله ایران به اسرائیل!
✍️ مهرزاد بروجردی
• جنگ سرد ۴۵ ساله ایران و اسرائیل خط قرمز خود را دوباره تعریف کرد.
• حمله بیش از انتظار جمهوری اسلامی ایران، محدودیت های بازدارندگی آمریکا را نشان داد.
• بازدارندگی اسرائیل تضعیف شد و نیاز اتکای آن به دفاع ایالات متحده برجسته تر گردید.
• تواناییهای نظامی جمهوری اسلامی ایران حالا در بوته یک راستیآزمایی جدی است.
• هزینه حمله نظامی به سفارتخانهها در سراسر جهان افزایش یافت.
• حمایت از جمهوری اسلامی ایران در میان فلسطینیها و جوامع عرب مسلمان، صرف نظر از نتیجه، افزایش یافته است.
* نفوذ جمهوری اسلامی ایران در امور خاورمیانه افزایش یافته است، مگر اینکه به چالش جدی کشیده شود.
• درک سیاست داخلی ایران کلید درک سیاست خارجی آن است.
• ایران قدرت آتش حزبالله را برای حوادث احتمالی آینده علیه اسرائیل حفظ می کند.
• اگر اسرائیل از دفاع به تهاجم تغییر جهت دهد، جمهوری اسلامی ایران ممکن است جاهطلبیهای هستهای خود را تشدید کند.
/channel/FarjamiMahmud
#جنگ
@akhalaji
🔷 سە پیش فرض ایران برای حمله به اسرائیل
✍️ صلاحالدین خدیو
توقیف کشتی مرتبط با اسرائیل چند ساعت قبل از آغاز حملەی انتقام جویانەی ایران، در واقع پیش درآمد این حمله بود، یحتمل با هدف ارسال پیامی صریح به آمریکا و انگلیس با این مضمون: در صورت گسترش جنگ و تلافی جویی اسرائیل و مداخلەی دولت های غربی به سود آن، امنیت تنگەی هرمز به خطر خواهد افتاد.
امری که در بحبوحەی جنگ اوکراین و ناامنی در دریای سرخ، بیش از پیش به افزایش بهای نفت و حامل های انرژی خواهد انجامید.
در این صورت اقتصاد کشورهای اروپایی بیش از پیش تحت فشار قرار گرفته و ارادەی مردد آنها در حمایت از اوکراین را تضعیف خواهد نمود.
پیش فرض دوم ایران احتمالا یک حملەی کنترل شده به هدف احیای بازدارندگی از دست رفته در برابر اسرائیل است.
شواهد و قرائن حاکیست که تهران تعمدا به سوی مراکز جمعیتی و شهرهای بزرگ نظیر تل آویو و حیفا نشانه گیری نکرده است.
انتخاب جولان اشغالی که رسما خاک اسرائیل محسوب نمی شود و مرکزی نظامی در صحرای نقب به هدف عدم تحریک بیش از حد اسرائیل صورت گرفته است.
اهرم سوم تهران که احتمالا در پیغام و پسغام های چند روز اخیر به گوش طرف های غربی رسانده شده شاید تهدیدی از این قبیل باشد: در صورت حملەی گستردەی اسرائیل و آمریکا به داخل ایران، تهران از ان.پی.تی خارج و سریعا به سمت ساخت نخستین سلاح اتمی اش خواهد رفت.
با توجه به رسیدن تقریبی ایران به نقطەی گریز هستەای، عملی کردن این فرضیه دور از ذهن نیست.
هر سه پیش فرض ایران جهت محدود نگه داشتن دامنەی جنگ و کنترل سریع آن توسط طرف های سوم است.
هدف اصلی ایران نه وارد کردن خسارت و تلفات عمده به اسرائیل، بلکه اثبات توانایی اش در عبور از دفاع هوایی آن است.
با توجه به وجود متغیرهای غیر قابل پیش بینی و حوادث غیر مترقبه باید منتظر ماند و دید که این روند عملا چگونه پبش می رود.
@sharname1
#جنگ
@akhalaji
🔷 به امید پیروزی واقعی، نه در جنگ، که بر جنگ!
👈 عباس موسایی
✍ کلاوزویتس، متفکر پروسی و یکی از برجستهترین نظریهپردازان پیرامون جنگ، در کتابی تحت عنوان "ماهیت جنگ" توضیح میدهد که فرض کنید ما دشمنی داریم و در موقعیت و وضعیت استراتژیکی گیر کردهایم که موقعیت ما نیست؛ در این صورت باید سعی کنیم از آن بیرون بیاییم و برای بیرون آمدن از آن موقعیت باید آرایش نظامی متفاوتی داشته باشیم.
✍ ایشان با هوشمندی جنگ را ادامه و تابعی از سیاست میداند و بیش از جنگافزارها، به سیاست بهعنوان مقوم و مقدمه جنگ مینگرد.
✍ مختصات عرصه عمومی منطقه و کشورمان، بهگونهای رقم خورده است که مثلثی متشکل از سه ضلع راست افراطی، ایران را در معرض جنگی خطرناک قرار دادهاند؛ راست افراطی صهیونیستی، راست افراطی سلطنتطلب و بخشهایی از راست افراطی داخلی.
✍ با مدد از پرآوازهترین نظریهپرداز جنگ میتوان ذهنیت استراتژیک اهل تصمیم و تدبیر کشور را نسبت به مختصات هر نوع منازعه و تخاصمی که به سرازیر شدن خشونت و بیدار شدن زشتهای خفته و حوادث کوچک بیشماری که تغذیهکننده ویرانی و آشوباند، هشیار کرد و انذار داد که غریزه و احساسات ملی، آنگاه که در میدان گستردهتری تحت عنوان آگاهی و مصلحت ملی، تعریف شوند، میتوانند بازدارنده کشور و ملت از سیل و طغیانها و مخاطرات باشند و آنگاه که مستقل از این مبانی و موارد باشند، میتوانند ویرانگر ظاهر شوند.
✍ سن تزو، فرزانه چین باستان نیز در فرازی زیبا از« هنر رزم» میگوید: خودت را بشناس و دشمنانات را، خواهی دید که در هزار نبرد، شکست نخواهی خورد.
✍ با ارجاع به سان تزو، پرسیدنی است که با شناختی که از رژیم صهیونیستی و بحرانی که راست افراطی حاکم بر آن بدان درگیر شده است و نیز شناختی کلان از موقعیت و مختصات داخلی، مصلحت ملی ما، جنگ است یا ایجاد یک اتحاد جهانی و داخلی برای راست افراطی در اسرائیل!!
✍ هر نوع محاسبه اشتباه میتواند ایران عزیز را به دومینویی از مخاطرات وارد کند که مصائب امروز در مقایسه با آن اوضاع، بسیار کماهمیت باشد و روزی رسیدن به اوضاع امروزین، آرزو باشد.
✍ از قائممقام فراهانی نقل کردهاند که میگفت: ما جز در آستانه نخواهیم ایستاد، آنجا ایستادن نیز کاری است سترگ.
✍ خداوند بزرگ و عقلانیت، کشور و ملت ما را در این آستانه، از افتادن به ورطه جنگ محافظت کند. تنها کاری که میتوان کرد، متقاعد کردن بخشهایی از حاکمیت است که تمایلات افراطی رادیکال ندارد و همچنان امکان تأثیرگذاری بر تصمیمات کلان را هرچند اندک دارد.
✍ برای غلبه بر این اوضاع خطرناک، جامعه مدنی، شخصیتها، احزاب سیاسی و هر آنکه کوچکترین امکانی دارد، حتی اگر کمترین احتمال جنگ وجود داشته باشد؛ باز هم از نقطه عزیمت دفاع از ایران و مصالح ملی، پرچم "نه به جنگ" برافرازد.
✍ آنچه در زیر پوست جامعه ایران میگذرد، علیرغم نگرانی از ناوضعیت موجود، عدم مطالبه جنگی است که اوضاع را بدتر کند و بدیهی است که، علیرغم همه عدمقطعیتها در پیامدهای نظامی جنگ، ناوضعیتتر شدن اوضاع عمومی، از نتایج قطعی آن است.
✍ در مقدماتی متشکل از عدمقطعیتها، آنچه اما به نابسامانیهای محتمل، سامان و سازمان میدهد، درجهای از نیروهای اخلاقی است که در نقش تعادلافکن ظاهر میشود؛ چنانکه کلاوزویتس میگوید: «وقتی عدمقطعیت در یک کفه ترازو باشد، باید شجاعت و اطمینان به خود را در کفه دیگر گذاشت، تا تعادل به دست آید».
✍ و چه بسیاری از فیلسوفان تاریخ، شجاعت تعادلافکنی برای ایجاد وحدت ملی برای غلبه بر جنگ و ایجاد زمینه برای توسعه ملی را، هنر و فضیلت رهبران ملتها دانستهاند.
✍ استراتژیستهای بزرگ، بدون تحمیل جنگ به ملت و کشور خود، خواستههای خود را بر دشمنان ملت و کشورشان تحمیل میکنند؛ دور نگهداشتن ایران از سایه شوم جنگ، هم بازی نکردن در زمین جنگطلبان بحرانزی است و توسعه دموکراتیک آن، اقتداری همهجانبه، برای تحمیل خواستهها بر دشمن را در پی خواهد داشت.
🔅چه زیبا میگوید قیصر شعر و ادب، شاعر خوزستانی حاضر در جنگ که عواقب و آثار آن را دیده بود:
شهیدی که بر خاک میخفت
سرانگشت در خون خود میزد و مینوشت
دو سه حرف بر سنگ:
«به امید پیروزی واقعی
نه در جنگ،
که بر جنگ!»
@javadrooh
#جنگ
@akhalaji
🔷 نمودار شاخص بورس تلآویو!
اسراییل شش ماهه درگیر جنگ مستقیم در غزه هست ولی بورس اش طی شش ماه گذشته 39 درصد #رشد کرده است!!
واسه همینه که میگم جنگ ایران کاملا خیالی و اوهام است چون اون سر جنگ که اسراییل هست نه ارزش پولش از دست رفته نه بورس اش ریخته!
این چه طور جنگی هست آخه؟ جنگِ یک طرفه ایران با بورس خودش؟ جنگ ایران با ارزش ریال و پول ملی خودش؟
واقعا این وضعیت تاسفبار و خجالتآور است.
@hamian_bourse
#بورس_تلآویو #بورس_خونین_تهران
@akhalaji
🔷 «النصر بالرعب»، از بازگشت گشت ارشاد تا نماز جمعه صدیقی!
🖊️ شورای سردبیری:
رخدادهای شگفتانگیز روزهای اخیر، بویژه اعلام رسمی آغاز دوباره سختگیری علیه بیحجابی و بدحجابی زنان، آنهم پس از تجربه تلخ مهسا امینی و جنبش اعتراضی گسترده مردم علیه حجاب اجباری و گشت ارشاد و نیز سپردن مجدد تریبون نماز جمعه پایتخت به صدیقی، پس از افشای مستند فساد مالی بزرگ او در زمینخواری ازگل، موجی از حیرت در میان افکارعمومی داخلی و حتی خارجی برانگیخته است.
منتقدان برای تحلیل چنین رویکردهایی که از نمای بیرونی، نوعی «خودتخریبی» آشکار را به تصویر میکشند، از تعابیری همانند «لجاجت» و «دهنکجی» به مردم استفاده میکنند که چندان هم دور از واقعیت نیست اما مفاهیمی از این جنس برای شناخت دقیق پشتپرده و پیامدهای اقداماتی چنین ابربحرانساز، ناکافی بهنظر میرسند.
فهم روشنتر واقعیت، نیازمند یک بازخوانی مختصر تاریخی است. پس از پیروزی غافلگیرکننده و قاطع سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ ، «جناح راست» آن روزگار که اکنون به «اصولگرایان» تغییر نام دادهاند، شوک برزگی را تجربه کردند اما راهبران سازانده آنان برای پیشگیری از سقوط سنگر به سنگرشان، دور هم جمع شدند و نسبت به بازسازی وضعیت اردوگاه آشفتهشان اقدام کردند. بخشی از اقدامات، آمادهباش و اعزام تمامعیار نیروهایشان مانند سپاه، بسیج، گروههای فشار، قوه قضاییه و ... به میدان نبرد سیاسی با دولت اصلاحات بود.اقدام موازی دیگر که اهمیتی همپای اقدام نخست داشت، تئوریزه کردن خشونت عریان و پنهان علیه دولت خاتمی،مجلس اصلاحطلب و مطالبات اکثریت مردم بود که ساماندهی آن به مصباح یزدی سپرده شد تا از تریبونهای رسمی مانند نماز جمعه و صدا و سیما، تئوریسازی و ترویج آن را بر عهده گیرد. مصباح یزدی که پدر معنوی جبهه پایداری امروزی است، از باورمندان و مروجان نظریه افراطی «النصر بالرعب» بود که رمز پیروزی را در ایجاد وحشت بیمحابای فیزیکی و سیاسی در اردوگاه مخالفان میدانست و منتقدانش او را به نادیده گرفتن شرع، قانون و اخلاق برای کسب و تقویت قدرت و نیز هیچانگاری مطالبات اکثریت، متهم میکردند.
نتیجه این دو تلاش در کشیدن ترمز دولت و مجلس اصلاحات، خارج از هدف و حوصله این نوشتار است اما نکته قابلتوجه برای بازیابی و انطباق آن با شرایط کنونی کشور و درک اهداف و انگیزه تندروهای حاکمیت، بازگشت دور تند به اجراییسازی تئوری «النصر بالرعب» است که خود، پیامد چند تحول عمده در سپهر سیاسی ایران است.
پس از رخدادهای چند سال اخیر مانند جنبش مهسا، و بویژه آمار مشارکت پایین انتخابات، همگان و حتی حاکمیت، راز عمومی اما مگوی در «اقلیت بودن نظام» از پرده، برون افتاد. همزمان، جبهه پایداریها، به عنوان فرزندان خلف سیاسی مصباح یزدی و شیفتگان تجویزهای افراطی او، توانسته بودند در انتخاباتی بدون رقیب و در غیاب اکثریت رایدهندگان، رییسی را روانه پاستور و مناصب قدرت را تصاحب کنند.
دور از انتظار نبود،حاکمان تندرو که نه مایل و نه قادر به جذب مخالفان و منتقدان بودند، احیای شدیدتر «النصر بالرعب» را در دستور کار قرار دهند و اجرایی سازند. آنان با دو هدف و البته دو پیام متفاوت، اقدامات خود را کلید زدهاند. مخاطب نخست آنان، اکثریت مخالف هستند تا به آنان بگویند هرچند، اکثریت عددی با شماست اما ابزارهای قدرت و سرکوب، هنوز در کنترل ماست و مطالباتتان برای ما کوچکترین ارزشی ندارد.آنان امیدوارند با چند قدرتنمایی و دهنکجی آشکار و پر بازتاب به مردم، اکثریت را ناامید و از پیگیری جدیتر و متحدتر مطالباتشان ، منصرف کنند.
مخاطب دوم اجرایی شدن بیرودربایستی «النصر بالرعب»، بدنه اجتماعی حاکمیت و بویژه تندروهاست که با آشکار شدن در اقلیت بودنشان و ضربات محکم و پی در پی اخیر به مشروعیت و اعتبار نظام، روحیه خود را باختهاند. تندروهای حاکم امیدوارند، با بیاعتناییهای فاحش به مطالبات اکثریت و سرکوب آنان، روحیه از دسترفته اقلیت حامی خود را بتدریج، احیا و انان را دوباره اطراف خود متحد سازند.
سوای این دو هدف اصلی در اجرای تند و تیز الزامات تاکتیک «النصر بالرعب»، هدف فرعی اما مهم دیگری نیز نشانهگذاری شده که همانا ایجاد موجهای مصنوعی در قالب تحقیر و توهین به مطالبات اکثریت مردم، برای به حاشیهبردن امواج واقعی مانند گرانیهای بیپایان، افشای فسادهای مالی کلان و پر تعداد، ناکارآمدی مدیریتی، بنبست دیپلماتیک و احتمال وقوع جنگی خانمانبرانداز است.
حال باید دید آیا اکثریت مردم، مقهور تاکتیک «#النصر_بالرعب» خواهند شد یا همانند اغلب استراتژیهای ناکام پیشین نظام، فرجام آن تنگتر شدن حلقه حاکمیت از سوی مردم و مصداق «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» خواهد شد؟ برای فهم و دیدن و لمس پاسخ این پرسش، زمان انتظار زیادی لازم نیست: اندکی صبر ...
@jameeno
@akhalaji
🔷 دانشگاههای برتر جهان!
🔹 تعداد دانشگاههای کشورهای مختلف در فهرست 200 دانشگاه برتر دنیا
🇺🇸 United States: 56
🇬🇧 United Kingdom: 25
🇩🇪 Germany: 21
🇨🇳 China: 13
🇦🇺 Australia: 11
🇳🇱 Netherlands: 11
🇨🇦 Canada: 8
🇨🇭 Switzerland: 7
🇰🇷 South Korea: 6
🇸🇪 Sweden: 6
🇫🇷 France: 5
🇭🇰 Hong Kong: 5
🇯🇵 Japan: 5
🇧🇪 Belgium: 4
🇩🇰 Denmark: 3
🇮🇹 Italy: 3
🇸🇬 Singapore: 2
🇦🇹 Austria: 1
🇫🇮 Finland: 1
🇮🇪 Ireland: 1
🇲🇴 Macao: 1
🇳🇿 New Zealand: 1
🇳🇴 Norway: 1
🇷🇺 Russia: 1
🇿🇦 South Africa: 1
🇪🇸 Spain: 1
🇹🇼 Taiwan: 1
💥 توجه: هلند در بهترین وضعیت است چون تنها ۱۴ دانشگاه جامع (پژوهش-محور) دارد که ۱۱ مورد در بین ۲۰۰ دانشگاه برتر جهان جای دارند!
🔵 مؤسسهی خدمات تحصیلی رویش و دانش
t.me/RandDSS
#دانشگاههای_برتر_جهان
@akhalaji
🔷 "شطرنج آخرالزمان"!
شطرنج همیشه مثال خوبی برای تشریح و روشنسازی حضور و حرکت در عرصه سیاست بوده است و عبارت "حرکت بعدی" در آن یکی از بنیادیترین پرسشها و چالشهای عرصه سیاست خصمانه و میدان جنگ نیز هست: نمیدانی حرکت بعدی حریف چیست اما در مقابل چند حرکت ممکن او ، چند حرکت لازم از سوی خودت را میدانی و جنگ در صفحه شطرنج اینگونه پیش میرود تا بالاخره یکی حذف شود. بازیگر خوب آن است که قدرت تحلیلی عمیقتر داشته باشد و حرکات بعدی رقیب را هم به قریب احتمال بداند و خود در برابر انها حرکات بعدی مناسب در ذهن داشته باشد و "کمتر بخورد و بیشتر و اساسیتر بزند". در این بازی، استاد هم آن کسی است که به جای داشتن معادلات متنوع "حرکت من و حرکت رقیب و بعد دوباره من و دوباره او ، و بعدش تا خدا چه خواهد، ..." یک "استراتژی" داشته باشد و حرکت عجولانه (به هم ریختن اعصاب) نکند. یعنی قبل از حرکت اول خود بداند حرکات بعدیاش چیست، براساس کدام منطق است و میخواهد به چه نتیجهای برسد. ... و استاد تمام، آن کس است که، حریف و تواناییهای اورا هم میشناسد و اهداف و استراتژی مطلوب و اسلوبهای او را مطالعه کرده است. ورود غیر از این به بازی شطرنج احتمال باخت بالا و خیط شدن دارد.
در صحنه جنگ واقعی ، به این نوع بازی میتوان اسم استراتژی آخرالزمانی داد: روی توانایی خودت کمتر حساب میکنی تا شانس و کمک خداوند، .... و خدا کاری با میز شطرنج آدمیان هرگز نداشته است. شطرنج عرصه تحرکات آخرالزمانی نیست!
اگر شطرنج بلد نیستیم، میتوانیم وارد بازی نشویم و کناری بنشینیم، تخمه بشکنیم ، و به بازی دیگران نگاه کنیم. اما اگر پشت میز مینشینیم ، حداقل باید بدانیم آچمز یعنی چه!
@jameeno
#شطرنج_آخرالزمان #شطرنج_آخرالزمانی #آچمز
@akhalaji
میزان این انتقال و وضعیت تراز کلی مبادله را چند متغیر تعیین میکنند که آقای حجاریان از آنها نام برده است (بنیه دفاعی، مادی، و معنوی) و آشکار است طرف برنده در تراز این مبادله، آن کشور هست که قویتر است. همچنین در موقعیتی که چیزی برای مبادله وجود ندارد (مثل عربستان و قطر) بنیه دفاعی تنها تعیین کننده ماهیت رابطه است و عنصر جابجا کننده تعادل محسوب میشود.
حالا در مورد ایران ، با توجه به سابقه تاریخی آن در قرون جدید که همه میدانیم (با فرهنگ خاص تعارض گریز، تنها ، آسیبپذیر،) به دوران کنونی و بویژه تاثیرات چهار دهه حاکمیت یک حکومت ویرانگر نگاه کنیم. کشور ما آن بنیههایی را که آقای حجاریان به آنها توجه دارد از دست داده است: بنیه مادی (اقتصادی) از بین رفته و کشور در حالتی مستهلک به ردههای پایین قدرت اقتصادی (حجم اقتصاد، نرخ رشد، درگیری با رکود تورمی و حذف شدگی از بازارها) رسیده، از نظر معنوی (انسجام درونی ملی) وضع اسفناکی دارد ، و از جنبه دفاعی هم مانند آدمی یکپا است: ابزار تهاجمی (به قیمت تضعیف عمومی کشور) کسب کرده ، اما فاقد قدرت دفاعی (فناوری رهگیری) و متحدان متعهد خارجی است. آینده نیز نوید بهتری برایش نمیدهد. مثلا اگر کسی بتواند ۳۰۰ وسیله تخریبی به ایران شلیک کند، چند کشور هست که دیوار دفاعی برای خاک ایران تامین کنند؟
نتیجه آنکه از نظرگاه تاریخی، این کشور برای بقا فعلا چیزی در مشت ندارد، اما نیاز فراوان دارد. این هم واضح است که با صلحطلبی ماندلایی و دالاییلامایی نمیتوان کشور را در روابطی نسبتا پایدار با همسایگانی دشمنخو و جهانیانی غارتگر حفظ دائم کرد. صلح کردن وسیله میخواهد: یا زور زیاد، یا ضعف زیاد. صلحطلبی از نوعی که اصلاح طلبان بایداز آن حمایت کنند ، در منطقه ما بدون مسلح بودن امری پوچ و خلاف عقل این جهانی است. آنچه میتوان واقعبینانه و فارع از تمایلات جناحی برای آینده دوربرد ایران و استراتژی امنیت ملیاش توصیه کرد، حرکت در همان جهت صلح مسلح (ما میگوئیم فعلا متارکه مسلح) با منطقه پیرامون است و البته نه "میلیتاریسم با انگیزش روستایی!" (که حاصل شناخت سران حکومت از جهان پیرامون است). واضح است که ما وضعیت مورد مطالبه را صرفا انبار کردن موشک نمیدانیم: بلکه انتظام وضع کشور در مسیر عقلانیت ابزاری، بهبود اقتصادی (بدون حضور دزدان حکومتی ) از نوع آلمان ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۰، تجدید سرمایه اجتماعی از طریق نفی استبداد فردی و ایجاد حس مشارکت ملی (حتی اندکی شوونیستی)، و جستجوی پیوندهای اقتصادی عمیق و دوجانبه با آسیا و اروپا ( یعنی تضمینهای اقتصادی صلح و متارکه) میدانیم. البته که در دوران کنونی کار مشکلی است، اما تنها مسیر است. همه اینها تامین کننده آن بنیه اولیه ذکر شده توسط آقای حجاریان (بنیه دفاعی) هستند که ضامن بقای ما به عنوان یک ملت و کشور است.
سر جمع، برای قرار گرفتن در موقعیت متعادل و با ثبات، کشور ما به یک مانور بزرگ نیازمند است: در بعضی مواضع باید عقب بکشیم و در موارد و مواضع دیگر جلو برویم. مثلا از آمریکای جنوبی باید دل بکنیم (مثل این است که دویست کیلومتر بروی که زبالهات را بگذاری پشت در خانه دشمنت!) و آسیای موسوم به میانه را دریابیم، نگاه فرقهگرا به روابط بویژه در خاورمیانه را بکلی دور بیندازیم، بین قدرتها مانور موازنه مثبت و منفی بدهیم، ... در کنار همه اینها باید چماق را در پستو تکثیر و سنگین کنیم و حواسمان باشد سهل نگیریم، که فعلا با قواعد واقعی این جهان نمیخواند. اسمش را هرچه میخواهید بگذارید: صلح مسلح، متارکه مسلح، همزیستی مسلحانه، ترک مخاصمه، ادغام داوطلبانه در روابط بینالمللی، ... ما قبلا اسمش را استراتژی #خارپشت گذاشتهایم. این نوعی استراتژی امنیت ملی است که میلیتاریستی نیست (یعنی مثل روش حکومت فعلی ستیزهجو نیست)، اما به این که تنها تضمین متعادل بودن جایگاهش در رابطه با جهان خارج مسلح بودن حداکثری همراه با همپیوندیهای اقتصادی منطقهای است باور دارد.
@jameeno
#صلح_مسلح #سلاح_صلح
@akhalaji
🔷 راهبرد اصلاحطلبانه!
🔹صلحطلبی جهانی و قانونگرایی ملی
✍️ سعید حجاریان
✅ راهبرد اصلاحطلبان، صلحطلبی در بیرون، و دموکراسی و حاکمیت قانون در داخل است.
✅ صلح مسلّح منفعتی برای ایران ندارد زیرا بنیهی دفاعی، مادی و معنوی کشور را تحلیل میبرد و ما، بَدَل ما یَتَحلّل نداریم. بالعکس، اسرائیل مستظهر به حمایت امریکاست و میتواند کسریهای خود را جبران کند.
https://x.com/saeedhajjarian/status/1778778503002906642?s=46&t=nud9kuq-ftaw5e5tfHiIDg
#صلحطلبی #قانونگرایی
@akhalaji
🔹 نکته؛ از هوای «آزادی» تا نگرانی «افزایش قیمت گوشت»!
1️⃣ در ۱۵ سالگی دلم در هوای «آزادی» میتپید و «انقلابی» شدم.
2️⃣ در ۱۸ تا ۲۰ سالگی نگران «استقلال» میهنم بودم و «رزمنده» شدم.
3️⃣ از ۲۰ تا ۳۵ سالگی، دل در گرو «علم» نهادم و «دانشجو و استاد» شدم.
4️⃣ از ۳۵ تا ۵۵ سالگی عاشق «عدالت و قانون» بودم و «مدیر اجرایی» شدم.
🔔 و اکنون در ۶۰ سالگی نگران «قیمت گوشت و برنج» هستم.
✍️ گودرز صادقیهشجین
t.me/zarifaneh
#آزادی #استقلال #قانون #عدالت #علم #دانش
@akhalaji
🔷 چالش حیاتی زبانها و گویشهای ایرانی!
🔹 کدام زبانها و گویشهای ایرانی در خطر نابودی قرار دارند؟
@chandsanieh
#زبان #گویش
@akhalaji
🔷 دنیل کانمن؛ بنیانگذار مکتب «اقتصاد رفتاری»!
✍️ سیامک قاسمی
جهان در روز گذشته یکی از عجیبترین اندیشمندان خود را از دست داد. دنیل کانمن، روانشناسی که نوبل اقتصاد گرفت و همین کافیست برای آنکه بدانید چه اعجوبهای بوده است.
کانمن که از بنیانگذاران مکتب «اقتصاد رفتاری» است، با نظریات خود ، بسیاری از اصول اقتصاد کلاسیک در دویست سال گذشته و از زمان «آدام اسمیت» را به چالش کشید و ثابت کرد که انسان الزاما نه بر اساس حداکثر منافع و عقلانیت خود که بسیاری از مواقع بر اساس ترس ها، طمعها و احساساتش تصمیمات بزرگ زندگیش را میگیرد.
او این فرض بدیهی در اقتصاد کلاسیک را که انسان موجودیست عقلایی که بر اساس حداکثر منافع خود تصمیم میگیرد را با پژوهش ها و تحقیقات بسیار نقض کرد و ثابت کرد، بسیاری از تصمیمات اقتصادی ما بر اساس احساسات ما و در تضاد با منافع ما است. نظریات «فرااعتمادی» و «زیان گریزی» او اساس بسیاری از مدل سازی های مالی و تجاری است.
کانمن که اصالتی اسراییلی- آمریکایی داشت، با نگاشتن کتاب«تفکر، سریع و کند» مکتب اقتصاد رفتاری را بنیان گذاشت که بیشترین جوایز نوبل اقتصاد در طی دو دهه اخیر را به خود اختصاص داد.
کتاب «تفکر، سریع و کند» او، نقطه عطفی در زندگی من بود و همچنان بسیاری از دیدگاههای خود در اقتصاد و سرمایهگذاری را وامدار این کتاب هستم.
@sut_tw
📎 پیوست
#دنیل_کانمن #اقتصاد_رفتاری #مکتب_اقتصاد_رفتاری
@akhalaji
🔸به نام خدا
🔹فراخوان مقاله پژوهشنامه علوم سیاسی
▪️اولویتها و موضوعهای پیشنهادی برای تدوین مقاله علمی-پژوهشی در سال 1403
https://www.ipsajournal.ir
#فراخوان_مقاله #پژوهشنامه_علوم_سیاسی
@akhalaji
🔷 همراه اول دیجیکالا را خرید!
✍️ سیدصادق حسینی روزنامه نگار نوشت:
🔹 همراه اول، سهامدار اصلی دیجیکالا میشود. همراه اول توانست سهم سهامداران ازجمله سرآوا را بخرد و سهام اکثریت غول اقتصاد دیجیتال را از آن خود کند.
🔹 خرید دیجی کالا توسط همراه اول، بزرگترین معامله در تاریخ اکوسیستم اقتصاد دیجیتال ایران تا به امروز است.
#همراه_اول #دیجیکالا
@akhalaji
🔷 پس از حمله دیشب!
👈 صابر گلعنبری
✍️ بالاخره چنان که قبلا هم پیشبینی شد ایران مستقیما به حمله به بخش کنسولی سفارت خود در دمشق واکنش نشان داد و عرض هم شد که حملات ایران به شکلی نخواهد بود که به جنگی ختم شود و در این شرایط هیچ طرفی، نه اسرائیل و نه آمریکا به دنبال جنگ نیستند و اتفاق خاصی هم نمیافتد.
✍️ حالا شاید گفته شود که بیشتر موشکها و پهپادها به اهداف خود نرسیدند، بنابراین، لزومی به واکنش تند آمریکا و اسرائیل و به تبع آن وقوع جنگ نبوده و نیست.
✍️ اما صرفنظر از ساقط کردن و یا اصابت چه تعداد از موشکها و پهپادها به اهداف در داخل اسرائیل، در طول چند دهه گذشته به استثنای حملات موشکی عراق در سال۱۹۹۱، تاکنون از جانب یک کشور - و نه گروهها- موشکی به سمت اسرائیل شلیک نشده بود.
✍️ از این زاویه اگر به قضیه نگریسته شود، صرف همین اقدام یک تابوشکنی شمرده میشود و سیاست و دکترین امنیتی اسرائیل بر این اصل استوار بوده و هست که در مقابل کوچکترین حملات خارجی پاسخ دهد، اما وضعیت فعلی و نگرانی از شعلهور شدن جنگ همزمان در چند جبهه باعث شده است که هم اسرائیل و هم آمریکا به نوعی سیاست "بیتفاوتی" و "کنار آمدن" با حملات دیشب را در پیش بگیرند.
✍️ بااینحال، پرسش این است که آیا حملات دیشب ایران معادلات در سوریه را تغییر میدهد و از این به بعد شاهد حملات دیگر اسرائیل علیه اهداف ایرانی در آنجا خواهیم بود یا خیر؟
✍️ در پاسخ میتوان گفت که بعید است که حملات اسرائیلیها در سوریه متوقف شود و به احتمال زیاد ادامه مییابد؛ اما ممکن است در سطح و میزان حملات و ترورها فعلا تغییراتی اعمال و از ترور فرماندهان برجسته پرهیز کنند.
✍️ بااینحال، احتمالا اسرائیل برای این که بخواهد حملات ایران را در شکل دهی به معادله جدید در سوریه ناموفق جلوه دهد، بعید نیست که در روزهای پیشرو حملاتی را هم انجام دهد. البته، بعد از حملات موشکی و پهپادی دیشب بعید نیست که از این به بعد ایران به حملات اسرائیل علیه اهدافش در سوریه در سطوحی واکنش نشان دهد.
✍️ در کنار آن هم به احتمال زیاد، واکنش اسرائیل بر روی تشدید خرابکاریها و اقدامات غیرمستقیم علیه ایران متمرکز شود؛ چه در داخل چه در خارج. همچنین، بعید است که آمریکا به این راحتی با وضعیت جدید در منطقه کنار بیاید و احتمالا به اشکال مختلف در جهت تشدید فشارهای سیاسی و به ویژه اقتصادی گام بردارد.
✍️ خلاصه تنشها در منطقه هر چند همچنان کنترل شده ادامه خواهد داشت، اما سیر آنها تصاعدی و در جهت تشدید اهرمهای متعدد کمتر از جنگ و در چارچوب بازی لبه درگیری و پرتگاه است.
@javadrooh
#جنگ #لبه_درگیری
@akhalaji
🔷 چگونه دانشمان را به خرد تبدیل کنیم؟
🔹تفاوت «دانش» و «خرد» چیست؟
✍️ محمدرضا سلیمی
آیا افرادی را میشناسید که از دانش بالایی برخوردارند، اما خردمند نیستند؟ یعنی به آنچه میدانند درست و سودمند است عمل نمیکنند؟ تفاوت دانشمند و خردمند چیست؟ آیا هر دانشمندی خردمند است؟ چگونه دانشمان را به خرد تبدیل کنیم؟ تفاوت دانش و خرد چیست؟
دانش یعنی جمعآوریِ اطلاعات از طریق مشاهده یا آموختن پیرامون یک موضوع خاص. خرد یعنی بهکاربستن دانش از طریق تجربه و عمل. خرد فراتر از دانش است؛ خرد یعنی «تجسم تجربه». وقتی دانش میآموزیم، اطلاعات را جمعآوری میکنیم. سپس، با یک فرایند جادویی دانشمان را به خرد تبدیل میکنیم. افراد خردمند نهتنها تشخیص میدهند چه کاری درست است، بلکه زمینه و امکانات انجام آن کار درست را نیز فراهم میکنند. در واقع، دانش «میکارد»، خرد «برداشت میکند». دانشمند خطاها را خوب میشناسد، اما خردمند یک خطا را دو بار مرتکب نمیشود.
بنابراین، این تصور که هر دانشمندی خردمند است نادرست است. خردمندبودن فراتر از دانستن حقایق و واقعیتهاست. خرد یعنی زندگیکردن با دانش. البته، دانشمندبودن شرط لازم برای خردمندبودن است. خرد یکشبه حاصل نمیشود، اما دانش با مطالعهٔ چند کتاب پیرامون یک موضوع خاص بهدست میآید.
مراحل تبدیل دانش به خرد به شرح زیر است.
۱. پذیرای دانش باشید و آن را خوب جذب کنید. خوب گوشدادن، خوب خواندن و خوب مشاهدهکردن کلید جذب دانش هستند. ذهنتان را روی دانش نبندید.
۲. به آنچه میدانید عمل کنید. خرد یعنی تجربهٔ دانش و زندگی با آن. تصور کنید کجا میتوانید از دانشتان استفاده کنید. به قول سعدی: بار درخت علم ندانم مگر عمل | با علم اگر عمل نکنی شاخ بیبری
۳. دانشتان را درونی کنید. هرچند خرد از طریق تجربه حاصل میشود، تکرار تجربه به نهادینهشدن دانش در ذهنتان کمک میکند. با یک بار کوهرفتن کوهنورد نمیشویم. کار نیکوکردن از پرکردن است.
۴. با دوستان یا همکارانتان دربارهٔ آنچه میدانید گفتوگو کنید. یکی از راههای درونیکردن دانش بحث و گفتوگوست. دانشتان را با دیگران به اشتراک بگذارید. به قول سعدی: علم بدون بحث پایدار نمیماند.
۵. از خودتان سؤال کنید. وقتی در حال آموختن هستید، از خودتان بپرسید کجا و چگونه میتوانم از این دانش استفاده کنم.
۶. قوهٔ تخیلتان را فعال کنید. قوهٔ تخیل به ما کمک میکند کجا و چگونه میتوانیم از دانشمان در موقعیتهای واقعیِ زندگی استفاده کنیم.
۷. همدلی کنید. هرچند بسیاری از افراد با رویکرد خودمحورانه در زندگی به موفقیت دست مییابند، این رویکرد (رویکرد خودمحورانه) خردمندانه نیست؛ افراد خردمند با توجه به «خیر عموم» به موفقیت دست مییابند و در این راه گام برمیدارند.
۸. پذیرای تجربههای جدید باشید. همانطور که گفته شد، خرد از طریق تجربه حاصل میشود. البته، به این معنی نیست که هر چیزی را خودمان تجربه کنیم. برای رشد خرد لازم است از تجربههای مثبت یا منفیِ دیگران نیز درس بگیریم.
۹. از اشتباهکردن نهراسید. چیزی به نام «کاملبودن» وجود ندارد. بسیاری از افراد موفق نمیدانند که بیشترِ موفقیتهایشان از شکستهایشان نشئت میگیرند. البته، این افراد یک خطا را دو بار مرتکب نمیشوند.
۱۰. از دیگران کمک بگیرید. خردمندبودن به این معنا نیست که پاسخ همهٔ سؤالها را بدانید؛خردمند کسی است که اگر چیزی نمیداند یا در زمینهای دانش کم دارد، میداند به کجا مراجعه کند و از چه کسی کمک بگیرد. البته، تواضع فکری شرط لازم برای کمکخواستن از دیگران است.
۱۱. فردی خردمند را بهعنوان الگو در زندگیتان انتخاب کنید. شاید در محل کارتان یا در خانواده یا در فضای مجازی فردی یافت شود که بتوانید او را بهعنوان الگوی خودتان قرار دهید. زمانی که به «خردمندان» فکر میکنیم، افرادی «باتجربه» و «مسن» در ذهنمان مجسم میشوند؛ تاحدی این تصور درست است، اما خردمندبودن ربطی به «تجربه» و «سنوسال» ندارد. سعی کنید در زندگیِ واقعی و در فضای مجازی فالوور خردمندان باشید: کسانی که «تفکرشان» با «گفتارشان» و «رفتارشان» همهمخوانی دارد.
▪️کانال آموزش تفکر نقادانه
#فرهیختگان #خرد #دانش #خردمند #دانشمند
@akhalaji
🔷 شش نکته درباره یک جنگ!
✍️ شورای سردبیری جامعهنو
واضح است حکومت ایران قصد ورود به جنگ مستقیم ندارد، اما شرایط در حال هل دادن حکومت به سمت یک جنگ تعیین کننده است. برخی کیفیات مرتبط با این جنگ ناگزیر به شرح زیر است :
۱- فقط از داخل کشور به حکومت فشار نمیآید که به حرکت هیجانی دست بزند. فشار از بیرون هم هست. همه اقدامات احتیاطی دولتهای اروپایی ایجاد رودربایستی در حکومت ایران است که حرکتی انجام دهد. تبلیغات جهانی در حال قرار دادن حکومت در مسیر منتهی به حرکات دیوانهوار و از سر لاعلاجی است.
۲- استراتژیستهای اسرائیل منتظر حرکتی از سوی ایران هستند ک خودشان آن را طراحی کردهاند: انجام تحرکی از داخل ایران!
۳- اگر حکومت ایران اشتباه مورد نظر آنها را انجام دهد، پاسخدهی گسترده و فوری خواهد بود تا تعادل ذهنی حکومت ایران را به هم بزند و وادارش کند جنگ کور خودش را شروع کند.
۴- ایالات متحده در هیچ حرکت نظامی اسرائیل مشارکت مستقیم نخواهد کرد. اسراییل برای زدن ضربه کلان اولیه به دستیار یا پشتیبان نیاز ندارد.
۵- کشورهای عربی که فضای خود را برای رسیدن به ایران در اختیار عراق قرار دهند تنبیه نخواهند شد. ایران نمیتواند به عراق و سوریه و اردن تهاجمی تنبیهی داشته باشد.
۶ - ما در گام اول جنگ خط دفاعی-تهاجمی خود را در جنوب و غرب کشور از دست میدهیم. از نظر راداری کور خواهیم شد.
فقط عقل سرد در راس حکومت میتواند فیوز وضعیت بحرانی کنونی را بیرون بکشد. روزهای تاریخسازی در پیش است.
@jameeno
#جنگ
@akhalaji
🔷 همچندیِ [معادلۀ] خشنودی / ناخشنودی و سود / زیان در درگیریِ اسراییل / ایران!
✍️ محسن خلیلی
🔴 یک) دوستی/دشمنی، ژانوسِ دوچهرۀ سیاست است.
🟠 دو) مرزِ میانِ کشورها، زایندۀ همزمانِ دوستی/دشمنی است.
🟡 سه) كشورها، از دوستی/دشمنیِ میانِ دیگرکشورها، «خشنود»/«ناخشنود» و «سودمند»/«زیانمند» میگردند.
🟢 چهار) کشورها، از «آبِ گلآلودِ» پیکارِ میانِ منازعهجویان، «ماهیِ» خود را میگیرند؛ حذفِ رقیب، افزایشِ منابع/منافعِ مالی، بهدستگرفتنِ بازارِ دیگران، عقبانداختنِ رقیب از روند توسعه، انحرافِ توجّه از خوددرگیری در بحرانها، انزوای رقیبِ تُندرو، افزایشِ سرمایهگذاری خارجی، و ... .
🔵 پنج) «دوستی»، چندچهره است: اتّحاد، ائتلاف، همسویی، همکنشی، همنظری، همرأیی، همکلامی.
🟣 شش) «دشمنی»، چندچهره است: ضدِّاتّحاد، ضدِّائتلاف، ناهمسویی، ناهمکنشی، ناهمنظری، ناهمرأیی، ناهمکلامی.
⚫️ هفت) اسراییل/ایران، در آستانۀ رویاروییِ آشکار، قرار گرفتهاند.
⚪️ هشت) ایران، با همسایگانِ پانزدهگانه، نه دوست است و نه دشمن؛ همسايگان نیز، با ايران، نه دوستاند و نه دشمن.
🟤 نه) سبکِ رفتارِ پانزده کشور همسایۀ ایران، با نظام بینالملل، چنین است:
الف) آذربایجان (مصالحهجو/بینالمللیگرا)؛ ب) ارمنستان (مصالحهجو)؛ پ) افغانستان (انزواگرا)؛ ت) امارات متحدۀ عربی (بینالمللیگرا/مصالحهجو)؛ ث) بحرین (مصالحهجو/بینالمللیگرا)؛ ج) پاکستان (مصالحهجو)؛ چ) ترکمنستان (انزواگرا)؛ ح) ترکیه (بینالمللیگرا/مصالحهجو)؛ خ) روسیه (بینالمللیگرا/ستیزهجو)؛ د) عراق (مصالحهجو)؛ ذ) عربستان سعودی (بینالمللیگرا/مصالحهجو)؛ ر) عمان (مصالحهجو)؛ ز) قزاقستان (مصالحهجو/انزواگرا)؛ ژ) قطر (بینالمللیگرا/مصالحهجو)؛ س) کویت (مصالحهجو/بینالمللیگرا).
🟥 ده) وضع و موضعِ همسایگانِ ایران، در هنگامۀ منازعۀ نظامیِ اسراییل/ایران، برپایۀ معادلۀ خشنودی/ناخشنودی و سودمندی/زیانمندی، چنین است:
الف) آذربایجان (خشنود/سودمند)؛ ب) ارمنستان (ناخشنود/زیانمند)؛ پ) افغانستان (خشنود/سودمند)؛ ت) امارات متحدۀ عربی (خشنود/زیانمند)؛ ث) بحرین (خشنود/سودمند)؛ ج) پاکستان (ناخشنود/سودمند)؛ چ) ترکمنستان (ناخشنود/ بیسود و بیزیان)؛ ح) ترکیه (ناخشنود/سودمند)؛ خ) روسیه (خشنود/سودمند)؛ د) عراق (ناخشنود/سودمند)؛ ذ) عربستان سعودی (خشنود/سودمند)؛ ر) عمان (ناخشنود/زیانمند)؛ ز) قزاقستان (خشنود/بیسود و بیزیان)؛ ژ) قطر (ناخشنود/سودمند)؛ س) کویت (ناخشنود/سودمند).
۲۵ فروردین ۱۴۰۳ / ۱۳ آوریل ۲۰۲۴
@kabkekebek
#جنگ
@akhalaji
🔷 عقلانیت حکمرانی در میانه بحران!
👈 علی ربیعی، جامعهشناس و سخنگوی دولت روحانی، در روزنامه "اعتماد" نوشت:
✍ زمانی که یک سیستم دچار بحرانهای متعددی هست، براساس خرد حکمرانی و علم مدیریت بحران، اقدام به سیاستگذاریهای چندجانبه برای کاستن از تاثیر بحران و پیشگیری از بههمریختگی و فروپاشی سیستم میکند. با شناسایی عوامل بهوجودآورنده بحران و شناسایی بحران شدید، اقدام به بسیج منابع برای غلبه بر آن میکنند.
✍ اصل مهم دیگر در علم مدیریت بحران، اقدام و تلاش برای پیشگیری از وقوع بحرانهای جدید و درهمتنیدگی بحرانهاست. مراقبت از ایجاد شرایط چندبحرانی و بسیج همه منابع اعم از فیزیکی و مادی، اجتماعی و فرهنگی برای تمرکز بر بحران اصلی باید صورت گیرد.
✍ امروز و در شرایطی که یک بحران خارجی، نظام و جامعه را تهدید میکند، نظام تدبیر و حکمرانی عقلایی به ما میگوید که ضروری است از تمام ظرفیتها و زیرسیستمها برای ایجاد همدلی، ثبات داخلی، افزایش اعتماد به ساختار سیاسی و ایجاد روحیه حمایتگرانه در برابر تهدید خارجی و بهطور کلی از یک انسجام اجتماعی بزرگ در برابر تهدید بیرونی استفاده شود.
✍ مواردی که برشمرده شد، قاعدههایی عقلایی در مدیریت بحران و نظام تدبیر محسوب میشوند.
✍ در شرایط ایران امروز در کشاکش بحرانهایی همچون سرمایه اجتماعی و اعتماد، فشار معیشت، فضای روانی ناآرام، وجود برخی زمینهها برای اعتراضات و همچنین یک تهدید خارجی بحرانزا -هرچند کهنه و دیرین- اما در شرایط و موقعیت جدید و مرتبط با موضوع امنیت ملی مواجه شدهایم.
✍ رژیم اسرائیل با بیپروایی، علیه تمامیت ارضی و هویت ملی ایرانی تعرضی را انجام داده است.- البته علل این جسارت در این شرایط فعلی ایران قابل بحث است.
✍ در چنین شرایطی، عقلانیت حکم میکند در داخل کشور سیاستهای آرامبخش، هماهنگساز، همدلانه و کمتنش اتخاذ و دنبال شود. حتی اجرای برخی سیاستهای اقتصادی و اجتماعی تنشزا تعطیل شود. رسانههای ملی در چنین شرایطی بیش از هر دورهای باید اقدام به آرامسازی کرده و برنامهسازیهای همسو با روح جمعی جامعه را دنبال کنند.
✍ معمولا دولتها از جامعه میخواهند که در فضایی آرام شرایط را برای تصمیمگیری و مقابله با تهدید فراهم آورند. نهادهای مدنی، نخبگان سیاسی -اجتماعی و گروه های مرجع هر یک سهمی در ناکام گذاشتن تهدیدها دارند.
✍ حالا حکایت کشور ما کاملا برعکس شده است. این روزها همراه با بحرانهای منطقهای، تداوم تحریم، تهدید حاکم شدن ترامپیستها و جسارت یافتن جدید رژیم اسراییل، نهادهای حاکمیتی خود هر روز با ایجاد یک تنش جدید، به طور مداوم با اظهارنظرها، تهدیدهای لفظی و مصوبات پرتنش اجتماعی، جامعه را متشنج میکنند.
✍ نگاه کنید به ماجرای پارک قیطریه، سیزدهبهدر، تهدید و تحدید کسبوکارها به خصوص در فضای مجازی و مباحث پیرامون حوزه فرهنگ و جامعه هنری.
✍ صداوسیما در کلان خطمشیای برای وحدتسازی و جامعیتبخشی ندارد، بلکه اتفاقا بعضا یک پای دوقطبیسازی هم میشود. از بلندگوهای برخی نمازجمعههای مهم صدای وحدتی شنیده نمیشود. بیشتر قطبیسازیها از تریبونهای رسمی دامن زده میشود.
✍ انگار نه انگار که با تحولات عظیمی در منطقه روبهرو هستیم و ایران عزیز به یک هدف تبدیل شده است. صدای تهدید در بیخ گوش ایران و زندگی ایرانیان بهکرات شنیده میشود و روحآزاری میکند.
✍ در این میان، دولت هم به جای اتخاذ سیاستهای اقتصادی و اجتماعی تسلیبخش، به بیان آمارهای قابلخدشه که خود منشا مناقشه میشوند، دل خوش کرده است. سازمان رسانهای دولت به مثابه یک سایت ستاد انتخاباتی، بیشتر به شیوه تهاجمی عمل میکند تا صدای یک دولت فراگیر.
✍ تنش در دانشگاهها همچنان ادامه دارد. تصفیه مدیران میانی و ورود افراد کمتجربه به طور افقی به نظام اداری و ناامید کردن کارمندان کماکان ادامه دارد و بهطور کلی تهدید جامعه به اشکال مختلف را شکل میدهد.
✍ من بر اساس فهم اجتماعی و سیاسی خود معتقدم، امروز اتخاذ سیاستهای کمتنش به مصلحت کشور است. یک دولت هوشمند باید کمیتههایی برای آرامبخشی و التیامبخشی با هدف نزدیک کردن دولت/ملت تشکیل دهد.
✍ اما متاسفانه من چنین چشماندازی را نمیبینم. امروز این یک مطالبه جدی از نهادهای حاکمیتی است که در این روزهای سخت، نهتنها زمینهسازی برای جولان بدخواهان ایجاد نکنند، بلکه در جهت امنیت و منافع ملی، سیاستهای متناسب را دنبال کنند.
@javadrooh
#مدیریت_بحران
@akhalaji
🔷داستان بازدارندگی!
✍️ آرش رئیسینژاد | دکترای روابط بینالملل
بازدارندگی یا deterrence از جنگ سرد تاکنون مبنای عملِ استراتژی کشورها بوده [است].
بازدارندگی به کاربرد مجموعهای از تهدیدها برای قانع کردنِ رقیب به عدمِ انجام یک عملِ نامطلوب اشاره دارد. خط قرمزی را ترسیم کرده و تهدید میکند که گذر از آن به برخورد سخت با رقیب میانجامد.
بازدارندگی نقطه مقابل وادارندگی یا compellence که اشاره به استفاده از تهدید برای قانع کردن حریف به عقبنشینی از انجام عملی نامطلوب دارد. یکی از مهمترین نمودهای وادارندگی دیپلماسی اجبار یا coercive diplomacy است که میتواند شامل جنگِ (آزادسازی کویت) یا تحریم (علیه ایران) باشد.
بازدارندگی و وادارندگی هر دو بخشی از اجبار یا coercion هستند. اجبار به معنای کنترلِ رفتارِ دیگری با استفاده از تهدید به کاربرد زور است.
بازدارندگی از زور برای جلوگیری از [یک عمل] و وادارندگی برای ترغیب به یک عمل استفاده میکند. به یاد داشته باشید که بنیانِ پنهانِ سیاست، کاربرد زور است و بس!
بازدارندگی با توان ضربه دوم درهمتنیده است که به تواناییِ پاسخِ قطعی به حمله اشاره دارد. بدون چنین قابلیتی نمیتوان در برابر حملهی بزرگِ اولیه، بازدارندگی داشت. در جنگ سرد، بازدارندگی بر پایه سهگانه بمبافکن استراتژیک، موشکِ بالستیک قارهپیما و موشک پرتابی از زیردریایی استوار بود.
نظریه بازدارندگی بر چهار ستون استوار است: عقلانیت که خواهناخواه حریف را عقلانی فرض میکند؛ تناسب که به متناسب بودن خطر و کاربرد زور علیه آن ارتباط دارد؛ عدم قطعیت که نشان میدهد بازدارندگی هیچگاه ۱۰۰٪ نیست؛ و مهمتر از همه، اعتبار که نشان میدهد تهدید به کاربرد زور صرفاً بلوف نیست.
بازدارندگی میتواند بازدارندگی ویژه باشد که درباره یک تهدید مشخص است و بازدارندگی عمومی باشد که به تهدیدِ بالقوه اشاره دارد.
همچنین، بازدارندگی میتواند بازدارندگی فوری باشد که مرتبط با تهدیدِ آنی است و میتواند بازدارندگی عمومی باشد که مربوط به تهدیدات در شرایطِ غیر بحرانی است.
در تقسیمبندی دیگر، بازدارندگی مستقیم که مربوط به دفاع از قلمرو یک کشور است در برابر بازدارندگی مُوَسَع (Extended Deterrence) که مرتبط با آن قلمرو متحدین آن کشور است.
سرانجام بازدارندگیبیشینه در برابر بازدارندگی کمینه است که به میزان زرادخانه سلاحهای استراتژیک اشاره دارد.
از جنگ سرد تاکنون دو نوع بازدارندگی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته [است]: بازدارندگی بیشینه که مبنای رقابت تسلیحات هستهای شده و بازدارندگی موسع که دینامیک اتحادها میان ابرقدرتها و اقمارشان را توضیح میداد. با این حال، دو پرسش بنیادین است که بازدارندگی هنوز راهحلی برای آن ندارد.
پرسش اول که از سوی [ژنرال] دوگل مطرح شد این است که آیا آمریکا حاضر است برای جلوگیری از تهدیدِ بمبارانِ پاریس توسط شوروی، مسکو را تهدید به بمباران کند؟ وی بازدارندگی موسع آمریکا را معتبر نمیدید چرا که آمریکا با این کار شهرهای خود را در خطر قرار میداد. همین امر باعث هستهای شدن فرانسه شد.
پرسش دوم درباره شرایط پیشینی پسینی یا Ex ante Ex post است. این شرایط برآمده از ناتوانی در جذبِ حملهی بزرگ اولیه است. مثلاً اگر حملهای انجام گیرد که ۷۰٪ توان هجومی کشور از میان رفت، آیا عاقلانه است که با توانِ باقیمانده ضربهی متقابل نشان داد؟ اگر پاسخی هم نباشد که بازدارندگی نیست.
این پرسش به ویژه برای کشورهایِ فاقد توان هستهای که از سوی رقیبی هستهای تهدید میشوند بیش از پیش حیاتی است. برای سالها پاسخی برای این مسئله یافت نمیشد تا آنکه توماس شلینگ با الهام از «سیاست رفتن به لبه پرتگاه» brinkmanship پاسخی تا حدودی معتبر برای روانشناسی بازدارندگی یافت.
او با الهام از بازی جوجهای یا Chicken Game كه در آن دو حریف، تمایلی به تسلیم در برابر دیگری ندارد، نشان داد چگونه یک بازیگر میتواند با تکیه بر رفتار غیرعقلانی به اهدافِ عقلانی دست یابد. رقابت دو راننده که در جادهای تنگ سرشاخ شده و هر کس وا دهد بازنده تلقی میشد را تصور کنید.
بنیان این نگاه بر اهمیت مهارناپذیری ریسک (Threat that leaves something to chance) استوار است. همین مفهوم است که جای تهدیدکننده و تهدیدشونده را عوض میکند. اگر عقلانیت از مفروضهای بازدارندگی است، پس بازیگری پیروز است که بتواند با ایجاد شرایط غیرعقلانی به اهدافِ عقلانی دست یابد!
جای شگفتی نیست که در بحرانهای جاری، از یکسو، ضعیف، توانایی به چالش کشیدن قوی را دارد و از دیگر سو، قوی با تهدید به تصاعدِ تنش میتواند ضعیف را رام سازد. با این حال، شرایط همواره شکننده خواهد بود چرا مرز مشخصی میان بلوف و رفتارِ غیرعقلانی نیست و جنگ از دل چنین ابهامی پدید میآید!
#فرهیختگان #بازدارندگی
@akhalaji