📗کانال رادیو "تبلیغات روی موج آگاهی" نقد و بررسی صنعت بازاریابی و تبلیغات 📗زیر نظر علیجاه شهربانوئی تماس: @alijah ثبت مشاوره : https://alijah.work/تماس-با-من درباره مدیر کانال https://alijah.work/ 📗تعرفه تبلیغ در کانال: https://sh.alijah.work/9k3
🔹 این کار تپسی جالب بود
〰️
علیجاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات
🌐 @alijahsh
وضعیت زیبای جیببری در تلگرام!
〰️
علیجاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات
🌐 @alijahsh
🔹«من آینده دارم»؛ وقتی ایهام، همه چیز نیست
در کمپین جدید بانک آینده، یکبار دیگر با ایدهای آشنا مواجه میشویم: استفاده از نام برند در قالب ایهام.
چند تصویر با ترکیب تیپهای متنوع اجتماعی و یک جملهی ساده اما چندلایه: «من آینده دارم».
در نگاه اول، این شعار از منظر زبانشناختی هوشمندانه است:
۱. معنای اول و مستقیم: من در بانک آینده حساب دارم.
۲. معنای دوم و احساسیتر: من با این حساب، آیندهدارم.
ترکیبی است از بازی زبانی، ایهام و احساس تعلق. و تا اینجا، هیچ ایرادی نیست—اتفاقاً جذاب هم هست.
اما دو نکته مهم وجود دارد که به نظرم، این کمپین را نیازمند بازنگری در فازهای بعدی میکند:
۱. تکرار یک تکنیک، بدون توسعهی خلاقانه
بانک آینده سالهاست از همین بازی زبانی روی نام خود استفاده میکند. یکبار با شعارهای احساسی، یکبار با تیپهای مختلف، یکبار با تغییر فونت و رنگ… اما در نهایت، تکنیک همان است.
مخاطب عام ممکن است یادش نماند که این ایهام قبلاً هم استفاده شده، اما این برای تیم خلاقیت برند کافی نیست. تکرار، اگر بدون خلاقیت تازه باشد، بهتدریج از تاثیرگذاری میافتد—بهویژه در کمپینهایی با این میزان هزینه و گستردگی.
۲. آیندهدار بودن، اما چرا؟
شعار «من آینده دارم»، شعار امیدوارکنندهای است، اما در این کمپین، چراییاش مشخص نشده.
چه چیزی در بانک آینده باعث میشود این افراد آینده داشته باشند؟
چه خدماتی، چه تجربهای، چه ارزشی در این حساب هست که آنها را «آیندهدار» کرده؟
برخی ممکن است بگویند این یک کمپین برندینگ است و وظیفهاش فقط ساختن حس است نه توضیح خدمات.
اما در شرایط امروز اقتصاد، جایی که برندها برای هر ریال باید استراتژیکتر عمل کنند، حتی کمپینهای برندینگ هم بهتر است لایهای از ارزش واقعی و وعدهی مشخص را منتقل کنند.
🔹جمعبندی:
ایده، سالم و درست است؛ ایهام، خوشساخت است؛ اجرا، شستهرفته.
اما انتظار میرود برندهایی با این سطح سرمایهگذاری، فراتر از تکرار باشند.
اگر در فازهای بعدی این کمپین - البته اگر فازهای بعدی داشته باشد.- چرایی «آیندهدار بودن» هم باز شود و وعده برند شفافتر بیان گردد، این شعار میتواند هم ماندگارتر شود، هم مؤثرتر.
〰️
علیجاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات
🌐 @alijahsh
🔹 گفتم امتیاز این مرحله استفاده از هوش مصنوعی را از دست ندم
Prompt:
Create an action figure that closely resembles the person in the provided image. The packaging should be vertical, sleek, and designed in [color scheme], with a premium, collector-grade toy box style.
The action figure should look like a real, high-quality toy and include accessories placed beside the figure inside the packaging (such as [relevant objects/tools]).
At the top of the box, include my name [Your Name] and a short title [Your Title/Role] as part of the toy box design.
▶️ مافیای مدرک؛ بازاری پررونق برای فروش «پوستِ آموزش»
در سالهای اخیر، یک جریان نگرانکننده در حوزه آموزش مدیریت و کسبوکار در ایران شکل گرفته که شاید بد نباشد اسمش را بگذاریم: مافیای تحصیل و مدرک.
این مافیا کارش آموزش نیست، کارش باد کردن آدمهاست؛ بهویژه مدیران.
مخصوصاً از مسیرهایی مثل دورههای امبیاِی و دیبیاِی که قرار بود آموزشهای عمیق و کاربردی برای مدیران و رهبران سازمانی باشند، اما در برخی موارد به «پوست»ی از یادگیری تبدیل شدهاند:شیک، گرانقیمت، اما توخالی.
هدف این مافیا روشن است:
فروش مدرک، فروش عنوان، فروش پرستیژ.
اما ماجرا فقط این نیست.
این وسط شومنها وارد بازی میشوند. آدمهایی که بهجای تجربه و تخصص، تکیهشان بر لحن قانعکننده، ظاهر مرتب و بازیهای بعضا خندهداری است از اونورآبیها یادگرفتهاند.
استادان جدی و باسابقه که دغدغه آموزش واقعی دارند، معمولاً در این بازی جایی ندارند، چون نه میخواهند وارد فضای مدرکفروشی شوند، نه حاضرند زیر بار استانداردهای سطحی این فضا بروند.
نتیجه:
جای خالی اساتید واقعی، توسط شومنهایی پر میشود که تشنه دیدهشدناند.
مؤسسات آموزشی هم که به جای محتوا، مدرک میفروشند، از حضور این چهرههای فیک استقبال میکنند؛ یک بازی برد-برد برای فروش «ظاهر آموزش».
شرکتکننده هم، اغلب بدون اینکه فرصت کافی برای سنجش داشته باشد، در پایان دوره، مدرکی میگیرد که بیشتر به درد قاب کردن روی دیوار میخورد.
یادمان نرود: ماجرای آموزش مدیریت، فقط یاد گرفتن چند اسلاید یا چند فرمول نیست.
شناخت بیزینس، تصمیمگیری راهبردی، تحلیل بازار، مدیریت برند و دهها موضوع دیگر، با آزمون و خطا، تجربه، و یادگیری عمیق بهدست میآیند.
مدیر محترم،
اگر بهدنبال رشد واقعی هستید، بهجای سرمایهگذاری روی پوستِ آموزش، وقت و انرژیتان را صرف مسیرهای واقعی یادگیری کنید—جایی که آموزش، هنوز «حرمت» دارد.
🌐 لینک کامل ویدئو در یوتوب
〰️
علیجاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات
🌐 @alijahsh
🔹رهبرانی که با انگیزه شروع میکنند اگر رشد کنند، میتوانند دنیا را تغییر دهند.
لِی جون وقتی شیائومی رو در سال ۲۰۱۰ راه انداخت، فقط یک کارآفرین باانگیزه نبود. کسی بود که باور داشت میتونه بازی بازار موبایل رو عوض کنه.
خیلیها مقایسهش میکردن با استیو جابز نه فقط بهخاطر سبک لباس پوشیدنش بلکه بهخاطر درکش از محصول، تجربه کاربر و تسلطش بر روایت برند.
اون موقع، شیائومی یه استارتاپ چالاک بود که گوشیهای ردهبالای بازار رو با مدلهای اقتصادی و باکیفیت زیر سوال برد.
اما امروز لِی جون یک رهبر پختهست که تونسته شیائومی رو از یک برند موبایل، به یک اکوسیستم فناوری جهانی تبدیل کنه.
شیائومی حالا در حال ساخت خودرو برقیه، توی هوش مصنوعی سرمایهگذاری کرده و داره برای خانههای هوشمند آینده نقشه میکشه.
اما نکته کلیدی اینه:
رهبرانی که با برندشون تکامل پیدا میکنن میمونن نه اونایی که هنوز با ذهنیت سالهای شروع تصمیم میگیرن.
لِی جون فهمید برای موندن در بازی، باید تغییر کنه
از تمرکز بر محصول، به معماری اکوسیستم
از شوقِ اولیه، به بلوغ استراتژیک
از بازیگر نوظهور، به بازیساز جهانی
این یعنی:
اگر هنوز مثل روز اول فکر میکنی، یعنی برندت جلو رفته ولی تو جا موندی
اگر تنها سرمایهت انگیزهست، آینده رو به کسی میبازی که با فکر و تجربه حرکت میکنه
برندهای ماندگار، فقط نوآوری نمیکنن
بلکه با تغییر جهان، خودشونم تغییر میدن
〰️
علیجاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات
🌐 @alijahsh
دیوید بکهام و تییری هانری، دو بازیکن سرشناس فوتبال در جایگاه ویژه در انتظار شروع بازی فوتبال هستند. بکهام متوجه میشود که چیپس Lay’s آنها تمام شده است. آن دو تصمیم میگیرند در چند دقیقه مانده به شروع بازی، چیپس را جور کنند.
این تبلیغ جالب از کمپین No Lay’s, No Game را ببینید
I تبلیغ | تصویر I
► @tabdig ◄
تبلیغات ۱۴۲۴ با حضور رضا گلزار
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
📗 پشت صحنه تبلیغات و آژانس ها تبلیغاتی در مصاحبه با «تاکشد»
در یوتوب ببینید:
🌐 https://www.youtube.com/watch?v=f3f3yqjligc
این پست در X از طریق یک تلفن همراه معمولی که مستقیما از طریق سرویس Direct To Cell به ماهواره اسپیس ایکس متصل شده، ارسال شده است.
ما هم اندر خم یک کوچهایم!
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
📗 برند Rizla تصمیم گرفته در این کمپین تبلیغاتی با اضافه کردن جملات مثبت برای مخاطباش این لحظات ناجور را تحملپذیرتر کنه
📌 نکته آموزش این کمپین برای کارفرمای ایرانی، تعداد افراد مشغول در ویدئوی پشت صحنه است.
بویژه اون کارفرمایی که انتظار داره یک نفر با یک موبایل یا یک لپتاپ یک کمپین قوی براش طراحی کنه.
▫️ راستی بنظر شما Rizla چه فعالیتی داره؟
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
این تبلیغ هیچ وقت قدیمی نمیشه.
هرچند bbc بنگاه خبرپراکنی خوشنامی نیست، اما میخواد بگه ما دو روی سکه خبر را بیطرفانه پوشش می دیم.
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
سخنرانی کاندیدای کنگره آمریکا از ایالت جروجیا در بابل :)
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
دو تا انتخاب داده: صاف یا لغزنده
بعد زده تو 《کوتاهترین》را انتخاب می کنی که جزو گزینهها نیست! :)
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
هماکنون در منزل برخی افراد
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
قانون پارتو در تبلیغات
کاری ندارم که این تبلیغ رو دادم هوش مصنوعی برای من بازسازی کنه، چون شیشه ماشینم کثیف بود و خواستم اون بخش رو حذف کنه (که البته برداشت، ولی در عوض، نوشتۀ روی بیلبورد رو هم خراب کرد!)
اما اگر شما هم این تبلیغ محیطی رو در سطح شهر تهران دیده باشید، احتمالاً مثل من ذهنتون رفته سمت یه قانون آشنا در مدیریت: قانون پارتو.
شعار این بیلبورد اینه:
«۲۰ دندان سالم در ۸۰ سالگی»
و خب، عدد ۲۰ از ۸۰ برای من ناخودآگاه یادآور همون قانون ۲۰/۸۰ پارتو بود؛ اینکه ۲۰ درصد تلاشها، ۸۰ درصد نتایج رو میسازن.
البته این پست بیشتر لحن طنز داره و قرار نیست خیلی جدی گرفته بشه. فقط یه شوخی شیرین بود با بازی اعداد در تبلیغات 😄
〰️
علیجاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات
🌐 @alijahsh
🔹وقتی تبلیغ تو مسیریاب، مسیر رو گم میکنه!
یکی از کاربران بهدرستی اعتراض کرده که تبلیغِ داخل یک اپلیکیشن مسیریابی، اونقدر بزرگ و بد طراحی شده که کاربر نمیتونه مسیرش رو پیدا کنه!
و راست هم میگه.
تبلیغات درونبرنامهای، مخصوصاً در اپهایی مثل مسیریاب، نیاز به خلاقیت و ظرافت داره. نه فقط از نظر اندازه و محل نمایش، بلکه از نظر تناسب با لحظه مصرف کاربر.
مثلاً واقعاً انتظار داریم طرف که دنبال مسیر محل کارشه، یهدفعه با دیدن تبلیغ اتوخسروانی وسط صفحه، نظرشو عوض کنه و بره ماشین بخره؟!
در جواب این اعتراضها، معمولاً دوستان رسانهفروش فوری میگن: «این تبلیغ برند اورنس داره».
اولاً این عزیزان برای فروش رسانه، از هر گیاه خشکی آویزون میشن!
ثانیاً خیلی وقتها خود مفهوم برند اورنس رو هم نمیدونن.
آگاهی از برند یعنی ایجاد حس خوشایند، نه انزجار. (کوین کلر، کتاب مدیریت استراتژیک برند)
مثل همون حسی که این کاربر نسبت به تبلیغ تجربه کرده—یک حس آزاردهنده، نه حس خوب.
مسأله اصلی ما تو تبلیغات دیجیتال، یه چیزه:
«گلدرشتایسم!»
اسم برند رو گنده کن، کپی بزرگ بزن، وسط هر چیزی بچسبون، بقیهش مهم نیست!
خلاقیت؟ استراتژی؟ تجربه کاربری؟
اگه خیلی هم اصرار کنی، میگن: «بابا اینجا ایرانه، اینا برا اونور دنیاست».
خیر! الان خیلی از برندهای ایرانی دارن دقیقاً روی همین سهپایه کار میکنن:
استراتژی، خلاقیت، اجرا.
و دارن نتیجهش رو هم میگیرن. نه فقط در فروش، بلکه در دوستداشتنی شدن برند.
پس بله، میشه از تبلیغات درونبرنامهای، نتیجه گرفت—اگه فقط بخوای درست انجامش بدی.
〰️
علیجاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات
🌐 @alijahsh
همه این آدمهای در حال تبلیغ یا تولید پادکست، توسط AI تولید شدند. دنیای رسانهها و اینفلوئنسرها به زودی تغییرات بزرگی خواهد کرد
یعنی به زودی شاهد خودکفایی برندها از مرحله خلق رسانه، تبلیغ، طراحی و اجرای پروسه بازاریابی، انجام فروش، ارائه خدمات یا ارسال محصول و در نهایت پشتیبانی فروش توسط AI خواهیم بود.
@SamanFaeghAcademy
🔹وقتی زیباییشناسی اسکاندیناوی به نجات خانهات میاد!
کمپین جدید DIY by IKEA که توسط آژانس VML UK طراحی شده، با یک نگاه هوشمندانه و عمیق به دغدغه امروزی خانوادهها، راهحلی خلاقانه برای «ترمیم مقرونبهصرفه» ارائه میده.
ایده سادهست اما هوشمندانه:
بهجای هزینهکرد سنگین برای بازسازی یا تعمیرات خانه، از محصولات مقرونبهصرفه و طراحی هوشمندانه آیکیا استفاده کن تا ظاهر خسته و آسیبدیده بخشهایی از خونه رو، به شکلی زیبا و تازه بازسازی کنی.
در این کمپین، مجموعهای از عکسهای «قبل و بعد» با اجرای مینیمالیستی و تمیز، نشون میده که چطور میشه یک نقص ساده (مثلاً جای ضربه، لک یا فرسودگی) رو با یک راهحل مقرونبهصرفه اما زیبا، به نقطه قوت طراحی داخلی تبدیل کرد.
این کمپین از آوریل ۲۰۲۵ در امارات، قطر، مصر و عمان اجرا میشه و با هدف قرار دادن کاربران در لحظات تصمیمگیری، پیش از ویدیوهای آموزش DIY در یوتیوب پخش میشه؛ یک اقدام هوشمندانه برای گرفتن تصمیم «خرید» دقیقاً در لحظهای که نیاز احساس میشه.
برند DIY by IKEA فقط یه کمپین تبلیغاتی نیست، یه تغییر زاویه دید به بازسازی و زیباسازی خونهست. یه جور پیشنهاد اقتصادی برای روزهایی که تعمیر خونه، دیگه ارزون درنمیاد.
اینجا آیکیا داره همون چیزی رو یادمون میاره که همیشه میگه:
زیبایی و کارکرد، باید برای همه در دسترس باشه.
〰️
علیجاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات
🌐 @alijahsh
🔹وقتی رهبر، در میانه بحران، به دادههای ناقص واکنش شدید نشان میدهد، تیم سقوط میکند؛ حتی اگر همه ابزارهای نجات فراهم باشد.
پرواز KLM 433 در سال ۱۹۹۴ با یک هشدار ساده از مسیر خارج شد: هشدار فشار روغن پایین در یکی از موتورها. اما مشکل واقعی کجا بود؟ در موتور نبود، در ذهن خلبان بود.
او پیش از آنکه اطمینان حاصل کند، یکی از دو موتور سالم را از مدار خارج کرد.
وقتی تصمیم به نجات گرفت (go-around)، نه ابزار را درست به کار گرفت، نه سرعت را کنترل کرد، و نه نیرو را مدیریت. نتیجه:سقوط.
نه بهخاطر نقص فنی؛ بلکه بهخاطر تصمیمهای شتابزدهای که بر پایهی تفسیر ناقص واقعیت گرفته شدند.
این اتفاق در کسبوکار هم تکرار میشود: وقتی مدیر، با دیدن یک نشانه مبهم، واکنش تند نشان میدهد، وقتی بدون درک کامل داده، یک بخش را خاموش میکند و وقتی زمان اصلاح فرا میرسد، با تصمیم ناهماهنگ تیم را وارد حالت بحرانی میکند...
سازمان سقوط نمیکند چون ابزار ندارد؛ سقوط میکند چون ابزار را نادرست به کار میبرد، چون رهبر بهجای درک تصویر کامل، اسیر برداشتهای ناقص میشود.
درس برای رهبران:
🔺هر هشدار، بحران نیست.
🔺هر اقدام اصلاحی، فوراً نیاز به واکنش ندارد.
🔺و هر اشتباهی، با یک تصمیم نسنجیده دوم، فاجعه میشود.
رهبران بزرگ اول میپرسند: «آیا واقعاً باید این کار را بکنم؟ یا فقط دارم واکنش نشان میدهم؟»
〰️
علیجاه شهربانویی - مشاور بازاریابی و تبلیغات
🌐 @alijahsh
سفارش دهنده: اسنپپی
تهیهکننده: رضا قهرمانی(Vcast)
کارگردان: محمد مرادی
مدیر فیلمبرداری: علی احسانی
مدیر تولید: رحمان ریاحی
طراح صحنه و لباس: آذر نجیبی
تدوین: شباهنگ طوسی
جلوهی تصویری کامپیوتری: مصطفی مطوری
موسیقی: مسلم رسولی
استدیکم: محمدعلی عبدالهی
صداگذاری: امیر رستمی
گریم: فیروزه پرچمی
بازیگران: محمد احمدی، سعید عزیزی، روژینا نقش القلم، پویا بیکی، آیسا اسم زاده
دستیار تهیه: علیرضا مختاری
دستیار کارگردان: سهیل سهیلی
.
ویدئوی تبلیغاتی میهن
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
ارسالی همراهان گرامی کانال
ماکت تبلیغاتی متحرک نودالیت، حرکت چنگال روی نودل و بخاری که از آن خارج میشود
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
حالا اینکه بقول دوستی این گاز اوله نه گاز آخر را میشه پذیرفت، بالاخره دنیای تبلیغات دنیای خیالانگیز و رویاگونه ست.
اما من نگاه این سبکی اون آقاهه به دوستشو هیچجوره نتونستم هضم کنم :)
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
ایرانسل و مزاحمتهای هرروزه و بیپایان
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
تباه اینفلوئنسر مارکتینگ :))
البته شاید روی قشر خاصی اثر داشته باشه.
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
وقتی دلگیری و تنها :)
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
در سالروز تاسیس یادی کنیم از
تبلیغ شرکت هواپیمایی ملی هما در آلمان سال ۱۳۵۵
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
این تابلوهای تعاملی عالی هستن! :)
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work
مکدونالد داره میره در انیمههای محبوب!
〰️
علیجاه شهربانویی - ارائهدهنده راهحلهای بازاریابی
🌐 alijah.work