anqanotes | Unsorted

Telegram-канал anqanotes - عنقاء

4414

✨ عنقاء: جُستارهایی نقّادانه در دین‌پژوهی 🖋 ارتباط با مسؤول (زهیر میرکریمی) https://t.me/zoheir_mirkarimi 💡 بازتاب‌دادن پژوهش‌های حوزه‌ی مطالعات ادیان به معنای تأیید یا رد آن‌ها نیست.

Subscribe to a channel

عنقاء

🎓 دِیوید پاوِرز

✨ آشنایی با پژوهشگران | سیره‌پژوهی

📗 معرفی کتابِ «زید: داستانِ غیرمشهورِ پسرخوانده‌ی محمّد»


🔻 متأخرترین تک‌نگاریِ دِیوید پاورز با عنوان زید: داستانِ غیرمشهورِ پسرخوانده‌ی محمّد در سال ۲۰۱۴ میلادی در ۱۹۲ صفحه از سوی نشرِ دانشگاه پنسیلوانیا منتشر شده است. این کتاب، چنانچه از نامش پیداست، به بررسی شخصیت «زید» در متون تاریخی و سیره‌های اسلامی و عربی (و مقایسه‌ی آنها با متون بایبلی و پسابایبلی) می‌پردازد و برای ارائه‌ی تصویری کامل‌تر از زید، شخصیتِ فرزندش «اُسامة» و یکی از همسرانش «زینب» را نیز بررسی می‌کند. این کتاب در واقع دنباله‌ی تک‌نگاریِ پیشین او، یعنی کتاب مهم و بحث‌برانگیزِ «محمّد پدرِ هیچ‌یک از مردانِ شما نیست: ساختنِ آخرین پیامبر» است که در سال ۲۰۰۹م منتشر شده بود (به این کتاب نیز در فرسته‌های بعدی خواهم پرداخت).

🔻 ادعا و استدلال مرکزیِ پاوِرز در این کتاب این است که روایت‌های اصلیِ عربی و اسلامی درباره زید که به پذیرش او به‌عنوان فرزندخوانده از سوی محمّد در مکّه، نفی این فرزند‌خواندگی از سوی محمّد در مدینه، و ازدواج محمّد با همسرِ سابقِ او (یعنی زینب بنت جَحش) می‌پردازند جعلیاتی داستانی‌اند که قصدشان ایجادِ بافتاری ساختگی برای برخی از آیه‌های موجود در سوره‌ی احزاب بوده است. این آیه‌ها (مانند آیه‌های ۳۷ تا ۴۰ از سوره‌ی احزاب) می‌خواسته‌اند نشان بدهند که پیامبر بدون وارث مستقیم (چه پسرِ طبیعی و خَلقی و چه پسری از طریق فرزندخواندگی) بوده است. البته پاوِرز معتقد است که خودِ این آیه‌ها نیز پس از درگذشت محمّد به متنِ هنوز‌رسمی‌نشده‌ی قرآن افزوده شده‌اند.

🔻 بنابراین، روایت‌ها و متون سیره‌ی مربوط به زید، چارچوبی تفسیری و تاریخی ارائه می‌کنند که در آنها شأنِ نزول/صدور این آیه‌های ساختگی برای مخاطبانِ آن زمان، یعنی جامعه مسلمانان در دوره‌ی پساپیامبری/اُموی، درک می‌شده است. نظر پاورز بر این است که ظهور رقبای سیاسیِ متعدد مشروعیت و قدرت خلیفه را به چالش می‌کشیده است: رقبایی که مدعی مشروعیت بر اساس نسب‌بردن به محمّد یا بر اساس ادعای نبوت یا هر دو بوده‌اند. پس قُصّاص و سیره‌نویسان با افزودن‌ این آیه‌های ساختگی در قرآنِ هنوز رسمی‌نشده و برساختنِ روایت‌های تاریخی برای نزول/صدور آنها ادعای رقبای سیاسی را تضعیف کرده‌اند. همچنین، گزارش‌هایِ تاریخی موجود درباره‌ی زید، خانواده‌اش، و تعامل آنها با محمّد عملاً آیه‌‌‌ی ۴۰ از سوره‌ی احزاب را به ابزاری برای تحکیمِ آموزه‌ی برساخته‌ی «ختم نبوت» تبدیل کرده است.

🔻 پاورز در این کتاب کوشیده است تا نشان بدهد که روایت‌های عربی و اسلامیِ موجود درباره‌ی زید، اسامه، زینب، و تعامل آنها با محمّد و اطرافیانِ او تا چه حد مشابه (و برآمده از) روایت‌های بایبلی و پسابایبلیِ نظیر است که کارکردهایی مشابه داشته‌اند.‌ کتاب پس از یک پیش‌گفتار کوتاه (که ترجمه‌ی آن را در فرسته‌ی بعدی می‌آوردم) دربردارنده‌ی مقدمه‌ای مفصل،چهارِ فصل اصلی، و نتیجه‌گیری است. پاوِرز در هر یک از فصل‌های اصلیِ کتاب (به‌ترتیب با عنوان‌های «زید»، «زینب»، «مؤته»، و «اُسامه») ابتدا روایت‌های اسلامی و عربیِ موجود درباره‌ی شخصیتِ مورد بحث در آن فصل را می‌آورد و آنها را بررسی می‌کند، سپس روایت‌های نظیر بایبلی و پسابایبلی را می‌آورد، و در پایانِ هر بخش روایت‌های اسلامی و عربی را با روایت‌های بایبلی و پسابایبلی مقایسه می‌کند. پاورز در فصلِ پایانی، یعنی نتیجه‌گیری، همه‌ی موادِ‌ تاریخی را در کنار هم قرار می‌دهد تا به سود ادعایش استدلال کند.


🔗 در فرسته‌های بعدی بیشتر درباره‌ی این کتاب و دیگر آثار دِیوید پاوِرز خواهم نوشت. همچنین، بخش‌هایی از این فرسته با استفاده از نقد و بررسی‌های موجود درباره‌ی کتاب نگاشته شده است که در فرسته‌های دیگری به آن نقدها خواهم پرداخت.


📗 برای دسترسی به نسخه‌ی الکترونیکی کتاب به اینجا در آشیانه‌ی عنقاء رجوع کنید. همچنین، برای ارجاع به این کتاب می‌توانید از عبارت زیر استفاده کنید:
Powers, David. Zayd. Pennsylvania:University of Pennsylvania Press, 2014.

#محمد #زید #زینب #اسامه #ختم_نبوت #قرآن #بایبل #پسابایبلی #تاریخ_اسلام #دیوید_پاورز
#Muhammad #Zayd #Zaynab #Usamah #Adoption #Finality_of_Prophecy #Quran #Bible #Post_biblical #History_of_Islam #David_Powers

🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

🔎 وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَخْرُجونَ مِن دِينِ اللَّهِ أَفْواجاً: سونامیِ بی‌دینی و خداناباوری در کشورهای اسلامی

✨ معرفی منابع

📌 معرفی مقاله‌ی «سونامیِ خاموش: بی‌دینی و خداناباوری در جهانِ اسلام» نوشته‌ی جَک دِیوید اِلِر در اُکتبر ۲۰۲۲ میلادی


🔻 تعداد خداناباوران، بی‌دینان، یا شکاکان و منتقدانِ دین در کشورهای مسلمان‌نشین معمولاً محل بحث و اختلاف نظر بوده است. از یک سو، نهادها و مراجع دینی و سیاسیِ این کشورها تمایل دارند که تعداد این دسته از شهروندان خود را اندک و ناچیز جلوه دهند، و از سوی دیگر، منتقدان و خداناباوران می‌کوشند چنین نگاه‌هایی را گسترده و فراگیر نشان بدهند. متأسفانه به علت مخاطرات دینی و سیاسی و فرهنگی و محدودیت‌هایِ روشی پیمایش‌ها و نظرسنجی‌ها نیز هیچ‌گاه اطمینان‌آور نبوده‌اند. در چنین شرایطی شاید بررسی و تحلیل چندین پیمایش در کشورهای مسلمان‌نشین بتواند فرآیندی که در این جوامع شکل گرفته است را اندکی آشکار کند.

🔻 بسیاری از پیمایش‌ها و تخمین‌های غیرحکومتی نشان‌دهنده‌ی تعداد قابل‌توجهِ گروندگان به بی‌دینی و خداناباوری در کشورهایی‌اند که اکثریت جمعیت‌شان را مسلمانان تشکیل می‌دهند، برای نمونه نتیجه‌ی یکی از آنها این‌چنین است: ترکیه ۱۷ درصد، اندونزی ۱۵ درصد، ایران ۱۶ درصد، مراکش ۸ درصد، و مصر ۷ درصد. البته، میزانِ گرایش به بی‌دینی و خداناباوری در گروه‌های سنیِ پایین‌تر افزایش می‌یابد: در تونس ۵۰ درصد و در الجزایر ۲۵ درصد‌ِ جوانان زیر ۳۰ سال به بی‌دینی یا خداناباوری گرایش دارند.

🔻 نشریه‌ی «مطالعات سکولار» یا Secular Studies که انتشاراتِ بریل آن را منتشر می‌کند در اُکتبر سال گذشته‌ی میلادی مقاله‌ای را با عنوان «سونامیِ خاموش: بی‌دینی و خداناباوری در جهانِ اسلام» منتشر کرد که در آن جَک دِیوید اِلِر به بررسی پدیده‌ی بسیار تأثیرگذار اما خاموش و نادیده‌گرفته‌شده‌ی «بی‌دینی و خداناباوری» پرداخته است. مقاله افزون بر اینکه نتایج تعدادی از پیمایش‌ها و نظرسنجی‌ها در کشورهای مسلمان‌نشین را آورده است،‌ به خودِ معانی و دلالت‌های بی‌دینی و خداناباوری در جوامع مسلمان نیز پرداخته است و مخاطرات زندگی با بی‌دینی یا خداناباوری در چنین کشورهایی را نیز بررسی کرده است

🔻 ترجمه‌ای آزاد از چکیده‌ی مقاله: هم دانشمندان و هم عموم مردم تمایل دارند که تصور کنند اسلام از مدرن‌شدن و سکولارشدن مصون است و همه‌ی مسلمانان مذهبی‌هایی متعصب‌اند. با این حال، مراجع مذهبی افزایش تعداد بی‌ایمانان در کشورهایی که اکثریتِ جمعیت‌ِ آنها مسلمان‌اند را «سونامی» خوانده‌اند. این مقاله، در یک فراتحلیل، به بررسی پژوهش‌ها و پیمایش‌های موجود درباره‌ی بی‌دینی و خداناباوری در کشورهای اسلامی می‌پردازد. مقاله پس از بررسی اطلاعات آماری بی‌دینی و خداناباوری در کشورهای اسلامی، از جمله در مصر و ایران و عربستان، معانی و دلالت‌های «بی‌دینی» را در زبان کشورهای اسلامی بررسی می‌کند و نشان می‌دهد که معنای‌ این واژه‌ها الزاماً معادل معنای‌شان در زبان انگلیسی نیست، بلکه در رابطه با مفاهیم محلیِ «دین» و «دین‌داری» ساخته شده‌اند. این مقاله سپس درباره‌ی خطرات اجتماعی و حقوقی که افراد بی‌ایمان و خداناباور را در جوامع دینی‌ تهدید می‌کنند بحث می‌کند؛ و در نهایت به بررسی زندگی و فعالیت‌های بی‌دینان و خداناباوران به صورت فردی، گروهی، و مجازی می‌پردازد. مقاله با تأملاتی درباره‌ی مدرن‌سازی و سکولارسازی پایان می‌یابد و به نیروهایی اشاره می‌کند که بی‌ایمانی را در زمینه‌های اکثریت مسلمان ممکن و رایج کرده‌اند و منجر به ظهور سکولاریسم‌ها و خداناباوری‌های خاص و گوناگون شده‌اند.


📗 برای ارجاع به مقاله می‌توانید از عبارت زیر استفاده کنید:
Eller, Jack David. "A Quiet Tsunami: Nonreligion and Atheism in the Muslim World" in Secular Studies (4) 2022, 117-139.

📖 برای دسترسی به مقاله بنگرید به اینجا در آشیانه‌ی عنقاء.


#بی‌دینی #الحاد #خداناباوری #اسلام‌پژوهی
#Secularism #Modernism #Nonreligion #Atheism #Islamic_Studies

🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

🔍 فَبُهِتَ الَّذِی ...: مناظره میان المهدی خلیفه‌ی عباسی و مار تیموتِئوس بِطْریقِ نِسطوری، حدوداً به سال ۷۸۱ میلادی

✨ معرفی منابع

🖋 یادداشت‌های دین‌پژوهان | Pseudo-Theophorus

بخش ۱ از ۲


🔻 «مار تیموتِئوس» بِطْریقِ نِسطوری در اواخر سده‌ی ۷ و اوایل سده‌ی ۸ میلادی نویسنده‌یِ دفاعیه‌‌ای مسیحی در قالبِ مباحثه‌ای الهیاتی با المهدی، خلیفه‌یِ سومِ عباسی، است. این مناظره‌یِ دو-روزه، زمانی میانِ رسیدنِ تیموتئوس به این مقام در سال ۷۷۹ یا ۷۸۰ میلادی و پیش از مرگِ خلیفه‌ی عباسی در سال ۷۸۵ میلادی انجام گرفته است. شرحِ گفت‌وگوها را تیموتِئوس اندک‌زمانی پس از مناظره در نامه‌ای به دوست خود نوشته است. مباحثه احتمالاً به زبانِ عربی بوده اما متنِ سُریانیِ آن برجای مانده است. در این مناظره و مباحثه به موضوع‌هایی همچون مسیح‌شناسی، تثلیث، ختنه‌، تحریفِ کتابِ‌هایِ مقدس، نبوتِ پیامبرِ اسلام، و تصلیب و مرگِ عیسی پرداخته شده است.

🔅 الوهیتِ عیسی
مناظره با پرسشِ خلیفه از بِطْریق درباره‌یِ عیسی آغاز می‌شود که می‌پرسد: "آیا شما نمی‌گویید مسیح، پسر خدا است؟"
بِطْریق می‌گوید: "ای پادشاه! مسیح، پسرِ خدا است و من به او معترفم و به همین دلیل، ستایش‌اش می‌کنم. این را از خودِ مسیح در انجیل و از کتبِ تورات و انبیاء آموختم که او را می‌شناسند و با نامِ «پسرِ خدا» خطاب می‌کنند، اما نه پسری جسمانی، آن‌گونه که فرزندان به طورِ طبیعی زاده می‌شوند، بلکه پسری ستودنی و شگفت‌آور؛ والاتَر و برتر از عقل و واژه‌ها، آنگونه که پسری الهی باید باشد."

🔅 بکارتِ مریم و زادنِ عیسی
خلیفه از بِکارتِ مریم می‌پرسد و می‌گوید اینکه مریم بدونِ مُجامعت با مردی، عیسی را حامله شده و زاده است در قرآن آمده است، اما چگونه ممکن است او بدونِ زدودنِ بکارتِ مادرش زاده شود؟
بِطْریق پاسخ می‌دهد اگر از منظر قوانینِ طبیعت بنگریم، هر دو واقعه امکان‌ناپذیر است، اما اگر خدایِ طبیعت را در نظر بگیریم، باکره می‌تواند بدونِ زناشویی حامله شود و بدونِ از دست دادنِ بکارت، زایمان کند.
خلیفه می‌گوید ما برایِ موردِ دوم نه شاهدی در کتابِ مقدس داریم و نه در طبیعت.
بِطْریق در پاسخ از کتابِ مُقَدَس، حوا را مثال می‌زَنَد که از پهلویِ آدم زاده شد بدن آن را پاره کُنَد یا عیسی به آسمان رفت بدونِ پاره کردنِ آسمان. در طبیعت هم تمامِ میوه‌ها بدونِ پاره کردن و شکستنِ درختان زاده می‌شَوَند، یا بینایی یا رایحه‌یِ میوه‌ها و درختان و گیاهان و پرتوی خورشید.

🔅 طبیعتِ مسیح
خلیفه درباره‌یِ طبیعتِ دوگانه‌ی عیسی می‌گوید: "پس دو موجودِ مجزایند: اگر یکی جاودانی و خدا از خدا باشد، آنگونه که می‌گویی و دیگری فانی، پس دومی انسانی خالص است از مریم."
بِطْریق پاسخ می‌دهد: "مسیح، نه دو موجود است و نه دو پسر، ای پادشاه! بلکه پسر و مسیح یکی‌اند، در او دو طبیعت وجود دارد، یکی متعلق به کلمه و دیگری که از مریم است خود را در کلمه-خدا پیچیده است. ... ای پادشاه! ما نه منکر طبیعتِ دوگانه‌ایم و نه ارتباطِ دوجانبه‌یِ آنان، اما شهادت می‌دهیم که هر دویِ آن‌ها یک مسیح و پسر را تشکیل می‌دهند."
خلیفه می‌گوید: "اگر او یکی است، پس دو تا نیست؛ و اگر دو تا است، پس یکی نیست."
بِطْریق پاسخ می‌دهد: «کلمه‌یِ خدا با پوششِ انسانی‌ای که مریم به او داده است، یکی است، و همان مسیح است و دو تا نیست، هرچند در او تفاوت طبیعی بین کلمه-خدا و انسانیت‌اش وجود دارد."
خلیفه می‌پرسد: "آیا شما به پدر، پسر، و روح‌القدس ایمان ندارید؟"
بِطْریق پاسخ می‌دهد: "من آنان را ستایش می‌کنم و به ایشان ایمان دارم."
خلیفه می‌گوید: "پس شما به سه خدا اعتقاد دارید؟"
بِطْریق می‌گوید: "ایمان به سه نامِ مذکور، شاملِ ایمان به سه نفر است و ایمان به این سه، شاملِ باور به خدایِ یکتا است... ما به پدر، پسر، و روح‌القدس به منزله‌ی یک خدا ایمان داریم. این چیزی است که عیسی مسیح به ما آموخت و ما از کتبِ انبیاء آموختیم."

ادامه در 👇🏼
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

#گلچین_چهار_فصل_دورنما (۴)

▪️خیلی دور، خیلی نزدیک
هفت مصاحبه با اسلام‌پژوهان ساکن خارج ایران

🔹در طی دو سال گذشته، در قالب مجموعۀ «خیلی دور، خیلی نزدیک» به میزبانی زهیر میرکریمی، دین‌پژوه ساکن ملبورن، هفت نشست زنده با پژوهشگران ایرانی ساکن خارج ایران در اینستاگرام برگزار کردیم. دیدن یا شنیدن این گفت‌وگوها را به شما علاقه‌مندان مطالعات آکادمیک اسلام پیش‌نهاد می‌کنیم. مدت‌زمان هر گفت‌وگو حدود نود دقیقه است. شما هم این گفت‌وگوها را ـ اگر دیدید و پسندیدید ـ به دیگرانی پیش‌نهاد کنید.

۱. قرآن مورخان: تفسیری تاریخی‌ـ‌انتقادی
مجید سلیمانی (پاریس)
آپارات | یوتوب | پادکست

۲. مدافعه‌جویی‌های آشکار و پنهان در اسلام‌پژوهی
مجید دانشگر (دانشگاه فرایبورگ)
آپارات | یوتوب | پادکست

۳. عربستان در دوران باستان متأخر
مجید منتظرمهدی (دانشگاه آکسفورد)
آپارات | یوتوب | پادکست

۴. تعامل زردشتیان و مسلمانان در بغداد سدۀ سوم
کیانوش رضانیا (دانشگاه بوخوم)
آپارات | یوتوب | پادکست

۵. نسخه‌پژوهی از مکه تا ملبورن
لیلا الحق (دانشگاه موناش)
آپارات | یوتوب | پادکست

۶. ایزوتسو: اسلام‌پژوهی و فلسفۀ شرقی
بهمن ذکی‌پور (دانشگاه میجی)
آپارات | یوتوب | پادکست

۷. نهضت ترجمه: از ایران به اسلام
محسن ذاکری (دانشگاه بوخوم)
آپارات | یوتوب | پادکست

#دورنما_ببینیم
#دورنما_بشنویم
#با_دورنما_بمانیم

@doornamaa

Читать полностью…

عنقاء

قرآن‌های کوفی در ایران و دیگر پاره‌های آن در جهان، مرتضی کریمی‌نیا، تهران: مرکز طبع و نشر قرآن جمهوری اسلامی ایران، 1401. 584صفحه، رنگی، شابک:9786006239767.

دستنویس‌های قرآنی به خط حجازی و کوفی کهن‌ترین اسناد برجا مانده از میراث اسلامی به شمار می‌آیند. این کتاب تلاشی است نخستین برای توجه دادن پژوهشگران میراث ایرانی‌ـ‌اسلامی و علاقمندان نسخه‌های قرآنی به مهم‌ترین عناصر تاریخی، ادبی، هنری، و قرآن‌شناختی در این آثار کهن؛ وزان میان، نزدیک به سیصد نسخۀ قرآنی کهن (سدۀ نخست تا آغاز سدۀ پنجم هجری) از مهم‌ترین کتابخانه‌ها و موزه‌های ایران معرفی و بررسی تفصیلی شده‌اند.

از آنجا که بسیاری از نسخه‌های کوفی در ایران و جهان، طی قرون گذشته، پاره پاره شده و تکه‌های مختلف آن در صورت سالم ماندن، اکنون در جاهای مختلف نگهداری می‌شوند، مؤلف کوشیده است تمام پاره‌های مشابه یا متعلق به هر نسخه را در ایران و جهان شناسایی کرده، در کنار هم دراورد. آنگاه افزون بر معرفی ظاهری نسخه، به جزییاتی درباب نوع و ویژگی‌های خط کوفی، ویژگی‌های تزئینی و تذهیب‌های آن، اطلاعاتی از زندگی کاتب یا واقف، اطلاعات تاریخی دربارۀ نسخه و محیط کتابت آن، شیوۀ نقطه گذاری و اعراب گذاری آیات، رسم یا املای قرآنی به‌کار رفته، وقرائت‌های رسمی (سَبعه و عَشَره)، شاذّ، و گاه ناشناخته در آن، پرداخته است.

با شناسایی و تحلیل نسخه‌هایی کهن از قرآن در کتابخانه‌های آستان قدس رضوی، ملی ایران، دانشگاه تهران، مجلس شورای اسلامی، آیة الله مرعشی، و آیة الله گلپایگانی، و موزه‌های آستانه قم، ملی ایران، ملی پارس، ملی کاشان، ملی ملک، چهلستون اصفهان، رضا عباسی، و حرم امام علی (ع)، و دیگر پاره‌های آن‌ها در مراکز خارج از ایران، چون کتابخانه‌های کنگره، بریتانیا، چِستربیتی، بادلیان، واتیکان، لایدن، گوتا، توبینگن، ملی فرانسه، ملی روسیه، ملی اتریش، سلطنتی دانمارک، دولتی برلین، و موزه‌های توپقاپی، هنرهای ترک و اسلام، لاهور، باردو، لووْر، بریتانیا، اشمولین، متروپلیتن، فِریِر و ساکْلر، هنر دیترویت، هنر والترز، هنر شیکاگو، هنر کلیوند، هنر لس‌آنجلس، هنر هاروارد، هنر اسلامی قطر، و هنر اسلامی تونس، مجموعۀ شخصی ناصر خلیلی، و خانه‌های حراج ساتبیز، کریستیز و بُنهامز، و جز آن، گوشه‌هایی از سیر تحول کتابت قرآن کریم در سده‌های نخست را در این کتاب می‌توان یافت.
https://www.kateban.com/media/post/6447bdffab6f6.jpg

Читать полностью…

عنقاء

🔍 نقّادان متنِ بایبل به دنبال چه‌اند؟

✨ روش‌شناسی

🖋 یادداشت‌های دین‌پژوهان | Pseudo-Theophorus


🔻هدفِ نَقّادانِ متن در ابتدا، تعیین قرائتِ اصلیِ متونِ کتابِ مقدس بود. پس از آشنایی با دشواری‌ها و پیچیدگی‌هایِ نگارش و نشر در دورانِ کُهَن، تعبیرِ «اصلی» اکنون مشکل‌ساز به نظر می‌رسد. تعیین «متنِ مبداء» برایِ عَهدِ جدید امکان‌پذیر به نظر می‌رسد زیرا ما انبوهی از متون و نسخه‌ها در اختیار داریم که به فاصله‌یِ اندکی پس از نگارشِ «متونِ دست‌نوشته»، رونویسی شده‌اند. دشواریِ اصلی نقادانِ عهدِ جدید، انتخابِ بینِ نسخه‌هایِ متعدد است.

🔻 در موردِ عَهدِ عَتیق، ماجرا پیچیده‌تر است. عَهدِ عَتیق در طولِ دورانِ شگل‌گیری، دگرگونی‌هایی به خود دیده است، اما تشخیصِ نوشته‌یِ اصلیِ نویسنده و کارهایِ ویرایشیِ کاتبان و رونویسیِ صِرفِ نسخه‌هایِ نهایی، ساده نیست. نَقّادانِ عهدِ عتیق باید تصمیم بگیرند هدف، کدام یک از مراحلِ تصنیف یا انتقالِ متنِ مقدس است. هدفِ نقادانِ عهدِ عتیق، بازسازیِ شکلِ ادبیِ نهاییِ متن است. این شکلِ نهایی از پسِ دورانی پیچیده و غیرقابلِ بازیابی از تصنیف به دست آمده است. از لحظه‌ای که متن به شکلِ نهاییِ دارایِ اتوریته (مرجعیت) می‌رسد، تاریخِ طولانیِ انتقال آغاز می‌شود.

🔻 «متنِ مبداء» معادلِ اصطلاحِ آلمانیِ Ausgangstext است؛ و در نقادیِ متنِ عهدِ جدید به متنی گفته می‌شود که سرمنشاء و خاستگاه قرائت‌‌هایِ مختلفِ یک متن است.
«متنِ دست‌نوشته» نیز معادلِ Autograph است؛ و منظور نسخه‌یِ اصلیِ یک متن به دست‌خطِ خودِ نویسنده‌ است. البته هیچ اتوگرافی از هیچ‌یک از متونِ کتابِ مقدس، برجا نمانده است.


📗 برای دسترسی به منبع این یادداشت بنگرید به کتاب «نقّادی متنی بایبل» که پیش از این در اینجا معرفی شده است. برای ارجاع به منبع می‌توانید از عبارت زیر استفاده کنید:
Anderson, Amy, and Widder, Wendy. Textual Criticism of the Bible (Revised Edition). Bellingham: Lexham Press, 2018.


#بایبل‌پژوهی #نقادی_متنی #روش‌شناسی
#Biblical_studies #Textual_Criticism #Methodology

🖋 یادداشتی از Pseudo-Theophorus

@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

🔍 بررسی زیرمتن‌های سُریانی‌زبانِ روایتِ «اصحاب کهف» در قرآن

✨ معرفی منابع

📌 انتشار ترجمه‌ی فارسی مقاله‌ی «معارفِ سُریانی و قرآنِ عربی: اصحاب کهف در سوره‌ی کهف و در سنّت مسیحیِ سُریانی» نوشته‌ی سیدنی گریفیث


🔻از هنگامی که کریستف لوکزِنبِرگ کتاب «خوانش سریانی قرآن» را در سال ۲۰۰۰م منتشر کرد بحث‌ها و نقدهای متنوعی در فضای دانشگاهی و بیش از آن در فضای رسانه‌های عمومی معطوف به آن شکل گرفت. ادعای اصلی لوکزنبرگ این بود که بسیاری از گره‌های ناگشوده در فهم واژه‌ها و عبارت‌های قرآن نه در زبان عربی بلکه به دست زبان سُریانی گشوده می‌شوند. کتاب لوکزنبرگ مملوء از نمونه‌هایی است که عبارت‌های قرآن را در زبان سُریانی معنا کرده است و خوانش‌هایی نو ارائه کرده است؛ خوانش‌هایی که با آنچه در عربی از آن عبارت‌ها فهمیده می‌شود تفاوت دارند. البته واکنش مجامع علمی و دانشگاهی چندان به سود ادعای لوکزنبرگ نبود. نقدهای بسیاری ناظر به روش و نمونه‌های او مطرح شدند و کتابش در محافل علمی، به‌ظاهر،‌ چندان جدی گرفته نشد. اما نگاهی که لوکزنبرگ در کتابش ارائه کرده بود رویکردی در قرآن‌پژوهی را دوباره قوّت بخشید: توجه به متون مسیحیت سُریانی‌زبان به‌مثابه‌ی بخشی از زیرمتن‌های اصلی قرآن.

🔻 پس از لوکزنبرگ پژوهش‌های بسیاری چه در همراهی با رویکرد او (با جرح و تعدیل) و چه در نقد روش‌ و نمونه‌های کتاب او منتشر شدند. کتاب «قرآن در بافتار تاریخی‌اش» یکی از پی‌آمدهای همان جنبشی است که لوکزنبرگ با کتابش در فضای دانشگاهی ایجاد کرد. این کتاب که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد مجموعه‌ای از ۱۲ مقاله است که در زمینه‌ی قرآن‌پژوهی و تاریخ اسلام آغازین نوشته شده‌اند و گابرییِل سعید رِینولدز ویراستار آنها بوده است. فصل پنجم کتاب با عنوان معارفِ سُریانی و قرآنِ عربی: اصحاب کهف در سوره‌ی کهف و در سنّت مسیحیِ سُریانی نوشته‌ی سیدنی گریفیث به بررسی نسبت متون سُریانی‌زبان با قرآن پرداخته است و، به‌منزله‌ی یک نمونه‌کاوی، روایت قرآنی اصحاب کهف را با زیرمتن‌های سُریانی‌زبان آن مقایسه کرده است.

🔻 سیدنی گریفیث، استادِ ادبیات و زبان‌های مصری و سامی در دانشکده‌ی مطالعات سامی در دانشگاه کاتولیکِ امریکا است. او متولد ۱۹۳۸ میلادی است. تسلط گریفیث به ادبیات مسیحی، ادبیات سُریانی، و عربی قرآنی این مقاله را به یکی از منابع اصلی در زمینه‌ی زیرمتن‌های سُریانی قرآن برای روایت اصحاب کهف تبدیل کرده است.

🔻 من این مقاله را در سال ۱۳۹۹ ترجمه کردم. قرار بود این مقاله در کنار ترجمه‌ی دیگر مقاله‌های کتاب «قرآن در بافتار تاریخی‌اش» در یک مجلّد منتشر بشوند، اما خبر رسید که دانشور ارجمند، آقای سعید شفیعی، تمامیِ کتاب را ترجمه کرده‌اند و کار ایشان به‌زودی منتشر خواهد شد. از آن زمان بیش از ۲ سال گذشته است و امیدوارم ترجمه‌ی ایشان هرچه زودتر منتشر بشود. تا آن زمان، ترجمه‌ی خودم از این مقاله را مستقلاً منتشر می‌کنم. پرونده‌ی این مقاله که پس از این فرسته در عنقاء هم‌رسان خواهد شد دو-زبانه است: متن انگلیسی بند-به-بند آمده است و در زیر هر بند ترجمه‌ی فارسی نوشته شده است. از نقدونظرها استقبال خواهم کرد.


🔗 خواندنی‌های بیشتر
پیش از این در سه فرسته در عنقاء چکیده‌ای از مطالب همین مقاله را آورده‌ام، بنگرید به این فرسته و دو فرسته‌ی پس از آن.

❗️پانویس
کریستف لوکزنبرگ نامی مستعار است که نویسنده‌ی کتاب آن را احتمالاً برای مصون ماندن از تهدید‌های مسلمانان انتخاب کرده است. ویراست یکم کتاب لوکزنبرگ در سال ۲۰۰۰م به آلمانی با عنوان Die Syro-Aramische Lesart des Koran منتشر شد. ترجمه‌ی انگلیسی آن در سال ۲۰۰۷م در برلین با عنوان The Syro-Aramaic Reading of the Koran منتشر شد. این کتاب در سال ۲۰۲۰ به فارسی ترجمه شد و با عنوان «خوانش سریانی-آرامی قرآن» منتشر شد. اما ترجمه‌ی فارسیِ عنوان کتاب نادرست است. لوکزنبرگ در خط یکم از بند چهارم از صفحه‌ی نهم کتاب (ترجمه‌ی انگلیسی) به‌وضوح مشخص می‌کند که منظور از عبارت Syro-Aramaic در عنوانِ کتاب همانا Syriac است. پس عنوان کتاب یا «خوانش سوری-آرامی قرآن» می‌تواند باشد یا «خوانش سریانی قرآن». توضیح بیشتر اینکه زبانِ سریانی گویشی خاص از زبان آرامی است که در ابتدا در شمال سوریه در منطقه‌ی اِدِسا و نواحی اطرافش به آن گویش می‌شده است.

📗 برای دسترسی به مقاله‌ی انگلیسی، بنگرید به:
Griffith, Sidney. "Christian Lore and the Arabic Qur’an: The 'Companions of the Cave' in Surat al-Kahf and in Syriac Christian Tradition." in The Qur’an in Its Historical Context, ed. G. S. Reynolds (London: Routledge, 2008), 109–38.

#قرآن #قرآن‌پژوهی #سریانی #زیرمتن #اصحاب_کهف #سیدنی_گریفیث
#Quran #Quranic_Studies #Syriac #Hypotext #Companion_of_the_Cave #Sidney_Griffith

🖋زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

♦️اگر به قرآن‌پژوهی و مطالعات ترجمه علاقه دارید احتمالا این جلسه برای شما است. روز شنبه در این آدرس برگزار می‌شود: https://join.skype.com/o9ZLc5Pilh5M

Читать полностью…

عنقاء

📌 خیلی دور، خیلی نزدیک
گفت‌وگو با پژوهشگران ایرانیِ خارج از مرزها
به میزبانیِ زهیر میرکریمی (ملبورن)

🔷 نشست هفتم
نهضت ترجمه: از ایران به اسلام
با حضور محسن ذاکری (بوخوم)

🔹 پنج‌شنبه ۴ اسفند / ۲۳ فوریه
ساعت ۲۱ تهران/ ۱۸:۳۰ بوخوم / ۴:۳۰ آدینۀ ملبورن

✅ در صفحۀ اینستاگرام دورنما:
https://www.instagram.com/doornamaaa/

#خیلی_دور_خیلی_نزدیک
#محسن_ذاکری
#نهضت_ترجمه
#ایران_و_اسلام
#با_دورنما_همراه_باشیم

@doornamaa

Читать полностью…

عنقاء

📗 نسخه‌ی الکترونیکیِ کتاب «فرهنگ نگارشیِ دادانِ کهن: تحلیلیْ توصیفی و کمّی از تنوّعِ زبان‌شناختی» نوشته‌ی فُکِلین کُتسْرا

نشر بریل کتاب را با دسترسی رایگان در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است. نشانی کتاب در زیر آمده است:
Kootstra, Fokelien. The Writing Culture of Ancient Dadan: A Description and Quantitative Analysis of Linguistic Variation. Leiden: Brill, 2022.

🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

🔅هفتمین دورۀ متن‌خوانی

🔹دوره‌های کلاسیک‌خوانی با موضوع تفسیر و علوم قرآن را هشت سال است که برگزار می‌کنم. همواره به بهانه‌‌های مختلف از اهمیت و ضرورت متن‌خوانی گفته‌ام و تسلط بر متون کلاسیک میراث مسلمانان را پیش‌شرط لازم برای اسلام‌پژوهی به‌معنای امروزی و مدرن کلمه دانسته‌ام. جرقۀ آغاز این دوره‌ها به زمانی برمی‌گردد که دانشجویانم بارها در کلاس‌های مختلف از من می‌پرسیدند ـ و هم‌چنان هم می‌پرسند ـ که برای تقویت متن‌خوانی‌مان چه کنیم و پاسخ من همیشه این بوده است که متن بخوانید و متن بخوانید! این پرسش‌‌ها و سپس درخواست‌ها سرانجام به تشکیل و برگزاری دوره‌هایی خارج از ساعت‌های کلاس دانشگاه انجامید. اتفاقاً متن درسیِ این اولین دوره‌ها ـ که به‌صورت غیررسمی در خود دانشگاه برگزار می‌شد ـ بخش‌هایی از «مجمع‌البیان لعلوم القرآن» تفسیر مشهور امین‌الاسلام طبرِسی، مفسر امامی سدۀ ششم هجری، بود. به‌لطف گروهی از دوستان و دانشجویان هم‌دل، این دوره‌ها در سال‌های بعدی با متونی دیگر ادامه یافت و نخستین دورۀ رسمی بیرون از دانشگاه در پاییز نودوپنج در «بنیاد دائرةالمعارف اسلامی» برگزار شد. از آن سال تا به امروز، شش دورۀ متن‌خوانی در جاهای مختلف و با متن‌های متنوع، به‌صورت حضوری و آن‌لاین و آف‌لاین، برگزار کرده‌ام که اخبار این دوره‌ها و گزیده‌ای از فایل‌های آن‌ها در کانال تلگرام من در دسترس‌اند.

🔹اکنون خرسندم که هفتمین دوره با عنوان کلیِ «متن‌خوانیِ آثار کلاسیک تفسیر و علوم قرآن» را در زمستان جاری برگزار خواهم کرد. در این دورۀ پنج‌هفته‌ای، که از یکشنبۀ آینده آغاز می‌شود، در قالب ده جلسۀ حدوداً نود دقیقه‌ای، به تفسیر سورۀ حدید (سورۀ پنجاه‌وهفتم قرآن) بر مبنای متن تفسیر «مجمع‌البیان» خواهم پرداخت. دوره به‌صورت آن‌لاین در گوگل‌میت برگزار می‌شود و برای تسهیل در تکرار و تمرین مطالب، فایل صوتیِ ضبط‌شدۀ هر جلسه در اختیار ثبت‌نام‌کنندگان قرار خواهد گرفت.

✔️ برای ثبت‌نام و کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ چندوچون دوره از طریق پیام‌رسان‌های معتبر به خانم نرگس طوافی (۰۹۱۲۵۰۲۰۸۲۴) پیام دهید.

▪️برگرفته از اینستاگرام مهرداد عباسی

@drmehrdadabbasi

Читать полностью…

عنقاء

نقد‌ها و نظرها و پرسش‌ها

📌 عنوان: گزارشی از برخی یافته‌های پژوهشگران درباره‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های عربستان در دورانِ باستان و اسلامِ آغازین و پی‌آمدهایشان برای دین‌پژوهی

بخش ۵ از ۵
------------------------

🔅نقد/نظر/پرسش هشتم
در قرآن، سوره‌ی نوح آیه‌ی ۲۳، از «ودّ» به عنوان یکی از ایزدان اقوام دیرین یاد شده است، و قطعاً ربطی به دومة الجندل ندارد.
پاسخ پیشنهادی: بحث در نشست درباره‌ی میزان دانش و رویکرد بعضی از نویسندگان متون عربی و اسلامی بود، مانند هشام کلبی در کتاب الأصنام که پرستش «ودّ» را به «دومة الجندل» منسوب کرده است. بحث درباره‌ی اینکه قرآن درباره‌ی «ودّ» چه گفته است نبود.


🔅 نقد/نظر/پرسش نهم
خلاصه‌ی ۲ ساعت سخنرانی: زبان و خط عربی از شمال شبه جزیره آمده، نه از جنوب. همین! دست کم اشاره ای به پیامدهای کشفیات در خصوص استنادات تاریخی قرآن می‌شد. با این هدف در این جلسه شرکت کردیم، نه به قصد تکرار دانسته‌های قدیمی.
پاسخ پیشنهادی: این نشست ضبط شده است و برگه‌های آن نیز در دسترس‌اند و در آنها می‌توان مطالبی درباره‌ی پی‌آمدهای یافته‌های کتیبه‌شناختی درباره‌ی قرآن و استنادات تاریخی آن (همچون الحجر و رقیم) را دید. همچنین، در این نشست یافته‌هایی را آوردم که بعضاً برای نخستین بار در سال ۲۰۲۲ میلادی منتشر شده بودند (چند ماه پیش از این). البته دانشورانی چون شما هستند که بسیار روزآمد‌اند و شاید مطالب این نشست برایشان تکراری بوده است.


🔅 نقد/نظر/پرسش دهم
اینکه بگوییم مسیحیت از دو قرن پیش از اسلام خیلی فراگیر بوده است و بت‌پرستی از بین رفته بوده است و این را از روی کتیبه‌ها بگوییم با این حرف که زبان و خط عربی تقریبا مسیحی بوده است در تعارض است. در واقع نشان می‌دهد نویسندگان کتیبه‌هایِ به خط و زبانِ عربی اکثراً مسیحی بوده‌اند. شاید هم دلایل کافی آورده نشد اینجا.
پاسخ پیشنهادی: ادعای نخست این است که مسیحیت و یهودیت از حدود سده‌های ۴ و ۵ میلادی در عربستان از شمال تا جنوب حتی در میان صحرانشینان و کوچ‌گردها گسترده و شناخته‌شده بوده است. شواهد این ادعا به‌طور کلان این است که از آن زمانه به بعد اشاره‌ای به خدایان و مناسک مشرکانه در کتیبه‌ها دیگر مشاهده نمی‌شود و محتوای یکتاپرستانه و نشانه‌های صلیب و دیگر شواهدی که مؤید حضور یکتاپرستی در عربستان است افزایش می‌یابند (در کنار دیگر شواهد). ادعای نخست منحصر به خط و زبان عربی نیست و سرتاسر عربستان را دربرمی‌گیرد. ادعای دوم (که احمد الجلاد از آن دفاع می‌کند) این است که خط و زبان عربی دلالت‌های مسیحی داشته است، یعنی آن‌کسانی که به عربی می‌نوشته‌اند محتواهایی را بر سنگ‌ها نگاشته‌اند که دلالت‌های مسیحی دارند و بازتاب‌دهنده‌ی هویتی مسیحی بوده‌اند. این ادعا نیز شواهدی دارد (هرچند باید در انتظار شواهد بیشتری باشیم) از جمله اینکه در هیچ‌یک از سنگ‌نبشته‌های عربی منسوب به سده‌ی ششم میلادی (از آنچه تا کنون یافت شده‌اند) نشانی از اشاره به خدایان و مناسک مشرکانه وجود ندارد،‌ و بلکه نشانه‌هایی از مسیحیت در خود دارند. البته هنوز می‌توان گفت که: "نویسندگان کتیبه‌هایی که به خط و زبانِ عربی‌اند اکثراً مسیحی بوده‌اند". بله، از لحاظ منطقی ممکن است (اثبات شیء نفی ماعدا نمی‌کند)، یعنی ممکن است که بعداً‌ سنگ‌نبشته‌هایی به خط و زبان عربی منسوب به سده‌‌ی ششم میلادی یافت بشوند که اشارات مشرکانه داشته باشند، اما تاکنون چنین چیزی یافت نشده است. در مجموع،‌ ادعای یکم به کمک ادعای دوم می‌آید: سنگ‌نبشته‌‌ها با محتوای مشرکانه از سده‌ی ۴ و ۵ میلادی به بعد در کل عربستان محو شده‌اند یا بسیار اندک شده‌اند (بر اساس یافته‌ها تاکنون، باید منتظر کاوش‌های تازه بمانیم). در این جا شاید گفته بشود که: «منطقه‌ی مکه و مدینه و طائف استثناء‌اند و مشرکان فقط در آنجا حضور داشته‌اند». در پاسخ می‌توانیم به دو سنگ‌نبشته اشاره کنیم که تاکنون در آن منطقه یافت شده‌اند و حتی آنها نیز محتوای یکتاپرستانه دارند: سنگ‌نبشته‌ی موسوم به «عبد شمس» و سنگ‌نبشته‌ای دیگر در مسیر طائف به مکه. احمد الجلاد در مقاله‌ای نشان داده است که محتوای آنها یکتاپرستانه است و نویسندگان این سنگ‌نبشته‌ها احتمالاً یهودی و مسیحی بوده‌اند. در آینده در فرسته‌هایی جداگانه در عنقاء به این دو سنگ‌نبشته و دلالت‌هایشان خواهم پرداخت.


🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

نقد‌ها و نظرها و پرسش‌ها

📌 عنوان: گزارشی از برخی یافته‌های پژوهشگران درباره‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های عربستان در دورانِ باستان و اسلامِ آغازین و پی‌آمدهایشان برای دین‌پژوهی

بخش ۳ از ۵
------------------------

🔅نقد/نظر/پرسش دوم (ادامه)
۳. لزوم طبقه‌بندی روش‌های تحلیلی فهم سنگ‌نبشته‌ها: پرسش این است که روش‌های فهم این منابع تا چه حدی به شکل علمی و نظری طبقه‌بندی شده است تا بتوانیم بر آن اساس نسبت به میزان علم‌آوری آنها داوری کنیم؟ قدر مسلم باید یافته‌های مبتنی بر این منابع بتواند رقیب برداشت‌های مبتنی بر متن که با آن‌همه نظریه‌های قوی پشتیبانی می‌شوند، باشد تا بتواند آنها را نقد و رد کند و جایگزین آن شوند؛ مثلاً بشود گفت برداشتی که مبتنی بر کلمه‌ای از فلان سنگ نبشته است بر برداشت رایج ترجیح دارد که بتواند ایجاد اطمینان کند. (چنانکه در هرمنوتیک مطرح است بالاخره پیش‌فرض‌هایی در تفسیر تأثیر می‌گذارد و تفسیر از نظر سطح حجیت به مواردی چون دلالت مطابقی و تضمنی و التزامی و غیره طبقه‌بندی شده است).
پاسخ پیشنهادی: از همان آغاز کشف و بررسی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌ها (بیرون از سرزمین عربستان) مباحث مرتبط با روش‌شناسیِ این حوزه‌ی پژوهشی نیز گسترش یافته‌اند. کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های عربستان نخستین موارد نبوده‌اند و پیش از آنها دانش کتیبه‌شناسی، پارین‌شناسی، خط‌شناسی، باستان‌شناسی، زبان‌شناسیِ تاریخی، کتیبه‌خوانی و ترجمه، و دانش‌های مرتبط به آنها در سده‌هایی توسعه یافته بوده‌اند. کتاب‌ها و مقاله‌های بسیاری می‌توان یافت که هم به‌طور عام به مباحث روش‌شناسی تاریخ و باستا‌ن‌شناسی و باستان‌مردم‌شناسی و کتیبه‌شناسی و خط‌شناسی و ... پرداخته‌اند و هم به طور خاص به مباحث روش‌شناختیِ کتیبه‌های عربستانی پرداخته‌اند.‌ این حوزه‌ی مطالعاتی کاملاً روش‌مند و مستند به منابع روش‌شناختی گسترده‌ای است. طبیعتاً در مورد این که از مجموع سنگ‌نبشته‌ها چه نتیجه‌هایی می‌توان گرفت ابعاد هرمنوتیکی نیز (مانند هر متن دیگری) کمابیش دخالت خواهند داشت و مباحث مربوط به دلالت آنجا معنا پیدا خواهند کرد. اما در موارد معینی این سنگ‌نبشته‌ها (به نحو قطعی الثبوت و قطعی الدلالة) نشانه‌های روشنی بر نادرستی روایت‌های تاریخی ارائه می‌کنند. برای مثال، تعداد و گستردگی و تنوع سنگ‌نبشته‌های تاکنون کشف شده (و تخمینِ میلیونی آنها) ادعای منابع متنیِ سنتیِ عربی و اسلامی درباره‌ی بی‌سوادی عرب‌های پیشااسلامی، یا هرج و مرج و عدم وجود حکومت در عربستان، یا رایج‌بودن خدایان مشخصی به عنوان خدای اصلی در بعضی مناطق را قاطعانه ردّ می‌کنند (و نمونه‌ها بیش از این است). البته از سوی دیگر، بعضی از این سنگ‌نبشته‌ها در تأیید روایت‌های کمتر مورد توجه ولی موجود در خزانه‌ی تاریخ‌نگاری اسلامی به کار می‌آیند. در غایت، در ترازوی سنجش منابع متنی (ادبی و نوشتاری) در برابر منابع سندی (مادی و باستان‌شناختی)، کفه با اهتمام به جمیع شرایط به نفع منابع سندی (مثل کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌ها) است؛ و در موارد تعارض میان منابع متنی و منابع سندی باید توجه خاصی به منابع سندی و مادی داشته باشیم.


🔅 نقد/نظر/پرسش سوم
طبق بحث‌های شاخت و بعضی دیگر از مستشرقان، تمدن عربی شکل گرفته و ریشه گرفته از تمدن بیزانس و ایران است و در این راستا نظریه اشاعه[؟] پررنگ می‌شود. پرسش است در این کتیبه‌ها و آثار نمودی از یک تمدنِ قبلِ اسلامی در جامعه‌ی عربی مشاهده شده است که رابطه‌ی عربِ قبلِ اسلام با ایران را نشان دهد؟ آیا در سنگ‌نبشته ها نشانی از ارتباط عرب قبل از اسلام با امپراتوری ایران (ساسانی) وجود داشت یا خیر؟ آیا همانطور که مسیر تجاری شبه‌جزیره با بیزانس با سنگ نبشته‌ها کشف شد، آیا چنین مسیری برای مسیر شبه جزیره و ایران کشف شده است؟

پاسخ پیشنهادی: چندین سنگ‌نبشته‌ به خط صفائی یافت شده‌اند که در آنها پارسیان یاد شده‌اند و ذکر حمله‌های نظامی آنها به بُصرا، به رومیان، و به دیگر مناطق شمالی شبه‌جزیره‌ی عربستان آمده است. سنگ‌نبشته‌های دیگری نیز موجودند که ارتباط با ساسانیان را تأیید می‌کنند. برای منابع بیشتر، از جمله، بنگرید به کتاب‌ها و مقاله‌های لیلیٰ نعمة، کریستییَن روبَن، مایکل مک‌دانلد، و احمد الجلاد که در نشست معرفی کردم. همچنین برای سنگ‌نبشته‌ها و تحلیل‌های مرتبط با محتوای آنها درباره‌ی روابط عربستان و حاکمان عرب پیشااسلامی با امپراتوری‌های ایرانی و رومی بنگرید به کتابی به نشانی زیر که منتخبی از نوشتارهای کریستییَن روبَن به انتخابِ دوستِ دانشورم محمدعلی خوانین‌زاده است:
— روبن، کریستییَن. ۱۴۰۰ سال پادشاهی در عربستان پیش از اسلام. گزینش، ترجمه و تحقیق: محمدعلی خوانین‌زاده. تهران: حکمت، ۱۴۰۱.


@anqanotes
ادامه‌ی نقد/نظر/پرسش‌ها 👇🏼

Читать полностью…

عنقاء

نقد‌ها و نظرها و پرسش‌ها

📌 عنوان: گزارشی از برخی یافته‌های پژوهشگران درباره‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های عربستان در دورانِ باستان و اسلامِ آغازین و پی‌آمدهایشان برای دین‌پژوهی


🔻 در پایان نشست سخنرانی درباره‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های عربستانی، حاضران نقد‌ها و نظرها و پرسش‌هایی مطرح کردند که چون مدت زمانِ نشست به پایان رسیده بود گفت‌وگو و پاسخ‌گویی میسر نشد. از همه‌ی بزرگوارانی که سخنانم را نقد کردند و پرسش مطرح کردند قدردانی می‌کنم. به قدر بضاعتم و به‌اجمال مطالبی درباره‌ی نقدها و نظرها و پرسش‌ها نوشته‌ام که در ۵ فرسته تقدیم می‌کنم. پاسخ‌ها صرفاً پاسخ‌های پیشنهادی‌اند و شاید کامل نباشند. همچنین، این پاسخ‌ها بر پایه‌ی یافته‌های کنونی‌اند؛ یافته‌های تازه در آینده بر فرضیه‌ها و نظریه‌پردازی‌ها تأثیر خواهند داشت و می‌توانند پاسخ‌ها را تقویت، تأیید، تضعیف، یا رد کنند. پوزش می‌خواهم اگر نقد و نظر و پرسشی در این میان از قلم افتاده است. نام ناقدان و صاحب‌نظران و پرسشگران را نیاورده‌ام تا حافظ حریم اشخاصی باشم که شاید تمایلی به ذکر نامشان در اینجا نداشته‌اند.

بخش ۱ از ۵
------------------------

🔅نقد/نظر/پرسش یکم
۱. گزارش‌های دیگر –غیر از این موارد سنگ‌نبشته ها و ...- به ما می‌گویند که در آن تاریخ در آن مکان، یهودیّت غالب بوده است؛ در حالی که این گزارش نشان می‌دهد که مسیحیّت غالب بوده است؛ این معضل چطور قابل حل است؟
پاسخ پیشنهادی: منابع متنی و مادی نشان‌می‌دهند که هم مسیحیّت و هم یهودیّت از سده‌ی چهارم میلادی در جنوب عربستان و یمن حضور داشته‌اند، چه به‌مثابه‌ی دین عمومی مردم و چه به‌منزله‌ی دین حکومتی. حضور مسیحیّت و یهودیّت در شمالِ عربستان، یعنی فلسطین-اسرائیل، شبه‌جزیره‌ی سینا، سوریه و اردن و عراق و حتی جنوب شرقی ایران نیز مسلم است. اکنون بعضی سنگ‌نبشته‌ها از حضور گسترده‌ی مسیحیّت (و از میان رفتن شرک و خدایان مشرکانه) حتی در میان صحرانشینان و کوچ‌گردهای شمال حجاز و حتی خود حجاز خبر می‌دهند. البته این مطلب با روایت‌های سنتی عربی و اسلامی که یثرب و نواحی شمالی آن را یهودی‌نشین و مسیحی‌نشین معرفی می‌کند منافاتی ندارد. آنچه شاید تازه بنُماید حضور گسترده‌تر مسیحیت در حجاز و شاید حتی در زادگاه اسلام (یعنی مکه و مدینه و طائف) است. باید در انتظار یافته‌های بیشتر برای تأییدِ بیشتر این مطلب یا تجدیدنظر در آن بمانیم.

۲. جای تعجب بسیار است که میلیون‌ها کتیبه در آن ناحیه پیدا شده است؛ مگر آنجا چقدر سواد وجود داشته است؟ گویی مرکز تمدن جهان آنجا بوده است که این‌همه نشانه‌ی تمدن در آن پیدا شده است.
پاسخ پیشنهادی: تاکنون در حدود ۱۰۰ هزار کتیبه و سنگ‌نبشته یافت شده‌اند. کریستین روبن تخمین می‌زند که در منطقه‌ی حِمیٰ و نجران دست‌کم یک‌میلیون سنگ‌نبشته وجود دارند که البته هنوز ثبت و فهرست‌برداری نشده‌اند، و احمد الجلاد تخمین می‌زند که کاوش برای ثبت تمامی کتیبه‌های عربستان با سرعت کنونی بیش از صد سال به ‌طول خواهد کشید. اما اگر همین تعدادِ تخمینی از سنگ‌نبشته‌ها را بر دوره‌ی تقریباً هزارساله‌ای که در درازنای آن نوشته شده‌اند (یعنی دست‌کم از نیمه‌ی هزاره‌ی یکم پیش از میلاد تا سده‌ی ششم میلادی) تقسیم کنیم به سالی حدود حداکثر ۱۰۰۰ سنگ‌نبشته در هر منطقه می‌رسیم که البته تعداد بسیار زیادی نیست. این عدد اگرچه نشان‌دهنده‌ی گستردگی سواد در میان ساکنان عربستان و صحرانشینان بسی بیشتر از ادعای منابع سنتی عربی و اسلامی است، اما نشانگر همگانی‌بودن سواد نیست. باید به این مطلب توجه کنیم که بسیاری از این سنگ‌نبشته‌‌ها صرفاً دربردارنده‌ی نام و نسب نویسنده‌‌اند. اما مطلبی که بعضی کتیبه‌شناسان از جمله احمد الجلاد یادآوری می‌کنند این است که جنوب عربستان و یمن (و به مسامحه، کل سرزمین عربستان در آن زمان) در کنار سرزمین‌های ایرانی و سرزمین‌های یونانی و رومی، قطب سوم تمدن بشری بوده است. هم منابع کتیبه‌شناختی و هم دیگر یافته‌های باستان‌شناختی نافی این فرض‌اند که عربستان در دوران پیشااسلامی سرزمینی جاهلی و به‌دور از تمدن و حکومت بوده است.


@anqanotes
ادامه‌ی نقد/نظر/پرسش‌ها 👇🏼

Читать полностью…

عنقاء

🎤 آوای نشست

🔅 عنوان: گزارشی از برخی یافته‌های پژوهشگران درباره‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های عربستان در دورانِ باستان و اسلامِ آغازین و پی‌آمدهایشان برای دین‌پژوهی
🔅 گزارشگر: زهیر میرکریمی
🔅 میزبان: انجمن مباحثات قرآنی
🔅 تاریخ: ۲۸ دی ۱۴۰۱
🔅 مدت سخنرانی: ۱۰۶ دقیقه

🔻 آنچه در این فرسته منتشر می‌شود تنها شاملِ بخشِ ارائه‌ی مطالب از این نشست است، و دربردارنده‌ی بخشِ آغازینِ نشست و بخش «نقد و نظر و پرسش» نیست. در فرسته‌ای جداگانه گزارشی از پرسش‌هایی که مطرح شدند را خواهم آورد و پاسخ‌هایی ارائه خواهم کرد.

🔻 توضیح و تصحیح: در زمان ۳۳:۳۴ گفته‌ام که سال‌شماری به روش بُصری انجام شده است که در این مورد نادرست است و روش سال‌شماری در آن کتیبه بُصری نیست. در زمان ۴۹:۱۲ چنانچه از عنوان برگه نیز مشخص است، مطالبی درباره‌‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌ها به «زبان عربی اما به خطوط غیرعربی» ارائه کرده‌ام اما در زمان ارائه‌ی مطلب به اندازه‌ی کافی توضیح نداده‌ام که درباره‌ی چه دسته‌ای از کتیبه‌ها سخن می‌گویم. در زمان ۱:۳۸:۴۰ گفته‌ام «مدینه» که منظور «یثرب» است.

🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

🎓 دِیوید پاوِرز

✨ آشنایی با پژوهشگران | سیره‌پژوهی


🔻دِیوید سْتیفِن پاوِرز متولد ۱۹۵۱ در کلیوْلند در ایالات اُهایو در ایالات متحده‌ی امریکا است. پاوِرز دانش‌آموخته‌ی دوره‌ی دکتری در دانشگاه پرینستون است و در سال ۱۹۷۹م از آنجا فارغ‌التحصیل شده است. او هم‌اکنون استادِ دانشکده‌ی خاورِ نزدیک و استادِ معینِ مدرسه‌ی حقوق کُرنِل در دانشگاه کُرنِل در ایالات متحده‌ی امریکاست. فعالیت‌های او در زمینه‌ی آموزشی شامل تدریس در دوره‌های «متون عربی کلاسیک»، «آشنایی با تمدن اسلامی»، «جستجو برای محمّدِ تاریخی»، «قانون، جامعه، و فرهنگ در خاورمیانه»، «قرآن و تفسیر»، «نظریه و روش در مطالعات خاور نزدیک»، و «تاریخ و فقه اسلامی» است. او در برنامه‌های پژوهشی گوناگونی مشارکت دارند از جمله در زمینه‌های تاریخ، مطالعات یهودی، مطالعات سده‌های میانه، مطالعات خاورنزدیک، و مطالعات ادیان. پژوهش‌های پاوِرز بر ظهور اسلام، تاریخِ فقه اسلامی، و جنسیت در اسلام تمرکز دارد. او، همچنین، بنیان‌گذار و ویراستار نشریه‌ی جامعه و فقه اسلامی است که نشر بریل آن را از سال ۱۹۹۴م تاکنون منتشر کرده است.

🔻 دِیوید پاوِرز نویسنده و ویراستار چندین کتاب در زمینه‌ی مطالعات اسلام و قرآن است، از جمله:
زَید: داستانِ غیرمشهورِ پسرخوانده‌ی محمّد. نشر دانشگاه پنسیلوانیا، ۲۰۱۴م.
اندیشه‌ی حقوقیِ اسلامی: مُجمَلی از فقهای مسلمان. نشر بریل، ۲۰۱۳م.
محمّد پدرِ هیچ‌یک از مردانِ شما نیست: ساختنِ آخرین پیامبر. نشر دانشگاه پنسیلوانیا، ۲۰۰۹م.
اجرای عدالت در مَحاکِم اسلامی: قاضی و مَحاکِم‌اش. نشر بریل، ۲۰۰۶م.
فقه، جامعه، و فرهنگ در مغرب، ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰م. نشر دانشگاه کیمبریج، ۲۰۰۲ م.
تفسیرِ حقوقیِ اسلامی: مُفتی‌ها و فتاوایشان. نشر دانشگاه هاروارد، ۱۹۹۶م.
مطالعاتی در باب قرآن و حدیث: شکل‌گیریِ فقه المواریث اسلامی. نشر دانشگاه کالیفرنیا، ۱۹۸۶م.

🔻 همچنین، او تعداد زیادی مقاله در نشریه‌ها و کتاب‌ها منتشر کرده است که بعضی از مهم‌ترین آنها در سال‌های اخیر عبارتند از:
• «بی‌تقصیر، بی‌پسر، و خاتمِ پیامبران: بازبینیِ [نسبتِ] محمّد و أحزاب<۳۳>:۳۶-۴۰» در نشریه‌ی عربیکا،‌۲۰۲۰م.
• «قرآن و محیط حقوقی‌اش» در کتاب ساختارشکنی در مطالعات اسلام ویراسته‌ی مجید دانشگر و آرِن هیوز، ۲۰۲۰م.
• «از نوزی به مدینه: بازبینی نساء<۴>:۱۲ب» در کتاب ساختارهای قدرت: فقه و جنسیت در سرتاسر خاور نزدیکِ باستان و فراتر از آن ویراسته‌ی ایلان پِلِد، ۲۰۱۶م.
• «ارث» در کتاب‌نامه‌های آکسفورد برای مطالعات اسلامی ویراسته‌ی اَندرو ریپین، ۲۰۱۵م.
• «پایانِ نبوت» در دست‌نامه‌ی آکسفورد برای ادیان ابراهیمی ویراسته‌ی ادام سیلوِرستین و گی استِرامسا، ۲۰۱۵.

🔻 پاوِرز نویسنده‌ی مدخل‌های متعدد در دانش‌نامه‌ی اسلام، دانش‌نامه‌ی قرآن، دانش‌نامه‌ی تاریخ حقوق، و دانش‌نامه‌ی تمدن اسلامیِ سده‌های میانه است. کارنامه‌ی پژوهشی او اینجا در دسترس است.


🔗 در چند فرسته‌ی آینده به معرفی و بررسی و نقد دو کتاب از او خواهم پرداخت: کتاب «زَید: داستانِ غیرمشهورِ پسرخوانده‌ی محمّد» و کتاب «محمّد پدرِ هیچ‌یک از مردانِ شما نیست: ساختنِ آخرین پیامبر».


#دیوید_پاورز #اسلام‌پژوهی #قرآن‌پژوهی #تاریخ_اسلام #فقه_اسلامی #اسلام_آغازین
#David_Powers #Islamic_Studies #Quranic_Studies #History_of_Islam #Islamic_Law #Early_Islam

🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

ادامه از 👆🏼

بخش ۲ از ۲


🔅 ادعای بشارت به محمد در انجیل
در جایی خلیفه به بِطْریق می‌گوید: "همان‌گونه که یهودیان با عیسی برخورد کردند و او را نپذیرفتند، مسیحیان هم محمّد را نپذیرفتند."
بِطْریق در پاسخ می‌گوید: "یهودیان علی‌رغم این‌که در تورات و کُتُبِ انبیاء شاهدانِ بسیاری درباره‌یِ عیسی وجود دارد او را نپذیرفتند و از این جهت در خور نکوهش‌اند. اما ما محمّد را نپذیرفته‌ایم زیرا حتی یک شاهد هم درباره‌‌یِ او در کُتُبِ‌مان نداریم."
خلیفه پاسخ می‌دهد: "شواهد بسیاری وجود داشت اماِ این کُتُب، تحریف شده‌اند و شما آن‌ها را حذف کرده‌اید."
بِطْریق پاسخ می‌دهد: "کجا آمده است که کُتُب را تحریف کرده‌ایم و کجاست آن کتابِ تحریف نشده که شما از آن فهمیده‌اید کُتُبی که ما استفاده می‌کنیم تحریف ‌شده‌اند؟ اگر چنین کتابی هست بیاورید‌اش شاید ما بتوانیم از آن بیاموزیم که کدام انجیل تحریف ‌شده است و کدام‌یک تحریف نشده است تا از آن استفاده کنیم. اگر چنین انجیلی وجود ندارد چگونه شما می‌دانید انجیلِ در اختیارِ ما تحریف شده است؟ از تحریفِ انجیل چه نفعی می‌توانستیم بِبَریم؟ حتی اگر اشاره‌ای هم به نامِ محمّد در انجیل شده بود ما آن را حذف نمی‌کردیم، بلکه به سادگی می‌گفتیم آن محمّد هنوز نیامده است و آنی نیست که شما پیروی‌اش می‌کنید و در آینده خواهد آمد. مثلاً، به یهودیان بنگرید: آنان نمی‌توانند نامِ عیسی را از تورات و کتبِ انبیاء پاک کنند، تنها می‌گویند او در آینده خواهد آمد و هنوز به این دنیا نیامده است... ما نیز چنین می‌کردیم: اگر نامِ محمد جایی در کتاب‌مان آمده بود، جرأت نمی‌کردیم آن را حذف کنیم، به سادگی درباره‌یِ اسمِ و شخصیتِ درست‌اش طفره می‌رفتیم همان‌گونه که یهودیان با عیسی رفتار کردند. در حقیقت، اگر من در انجیل پیشگوییِ ظهورِ محمد را می‌دیدم، انجیل را برایِ قرآن رها می‌کردم، همانگونه که تورات و کُتُبِ انبیا را برای انجیل ترک کردم."

🔅 ختنه
خلیفه می‌پرسد: "آیا عیسی مسیح مختون بود؟"
بِطْریق پاسخ می‌دهد: "بله!"
سپس خلیفه می‌پرسد: "پس چرا شما خود را ختنه نمی‌کُنید؟"
تیموتِئوس پاسخ می‌دَهَد: "عیسی مسیح هم مختون بود و هم تعمید داده شده بود. او در هشت روزگی بر اساسِ شریعت ختنه و در سی‌سالگی تعمید داده شد و با تعمیدَ ختنه را منسوخ کرد. من آنگونه که عیسی از شریعت پیروی می‌کرد، از شریعت پیروی نمی‌کُنَم. من پیرو انجیلَم و به همین علت علی‌رغم این که عیسی مختون بود من خود را ختنه نمی‌کنم، اما خود را مانندِ او تعمید می‌دهم. من به عیسی باور دارم و چون او تعمید یافته بود من هم تعمید را ضروری می‌دانم؛ تصویر را رها می‌کنم و به واقعیت خواهم آویخت. تمامِ تورات، تصویرِ انجیل است. قربانی‌هایِ شریعت، تصویرِ قربانی شدنِ عیسی مسیح است، کُهانَتِ شریعت، تصویرِ کُهانَتِ عیسی است، و ختنه‌یِ جسمانی، تصویرِ ختنه‌ِ معنویِ او است."

🔅 تصلیبِ عیسی
مهدی از تیموتِئوس می‌پرسد: "پس آیا خودِ خدا هم می‌تواند بِمیرَد؟"
تیموتِئوس پاسخ می‌دَهَد: "پسرِ خدا در طبیعتِ ما [ذاتِ انسانی] مُرد، نه در طبیعتِ الهیِ خویش."
خلیفه، آیه‌یِ معروفِ ۱۵۷ از سوره‌یِ نساء را برایِ بِطْریق می‌خوانَد و او پاسخ می‌دهد: "در سوره‌یِ عیسی مکتوب است: سلام بر من؛ روزى كه زاده شدم و روزى كه مى‌ميرم و روزى كه ديگر بار زنده برانگيخته مى‌شوم. این آیه نشان می‌دَهَد او مُرد و برانگیخته شد."
خلیفه از او می‌پرسد: "کدام یک از انبیاء به تصلیبِ عیسی اشاره کرده‌اند؟" و بِطْریق در پاسخ به داود، اِشَعیا، اِرمیا، دانیال، و زکریا اشاره می‌کند.


پانویس:
نِسطورگرایی (Nestorianisme) گرایشی مسیح‌شناختی در میانِ بعضی مسیحیان بوده است که از یک سو –همچون دوطبیعت‌باوری– برای عیسی دو طبیعت قائل است: طبیعتِ انسانی و طبیعتِ الهی؛ اما نِسطورگرایی –برخلافِ دو‌طبیعت‌باوری– این دو طبیعت را در یک «شخص» یا «اُقنوم» کاملاً متّحد نمی‌داند. نام این گرایشِ مسیح‌شناختی از نامِ نِسطوریوس (حدود ۳۸۶ تا حدود ۴۵۰م)، گرفته شده است. این گرایش در سومین نشست از نشست‌هایِ هفت‌گانه‌یِ شورایِ سراسریِ مسیحیّت در سده‌هایِ آغازینِ مسیحی، یعنی در شورایِ اِفِسُس (در ۴۳۱م)، ناراست‌کیشانه دانسته شد و نِسطوریوس که در زمانِ برگزاریِ شورا اسقفِ اعظمِ شهرِ کُنستانتینُپُل بود از مقامِ خود عزل و طرد شد.


📗 برای دسترسی به منابعی که این مناظره را روایت کرده‌اند بنگرید به:
1- Mingana, Alphonse. The Apology of Timothy the Patriarch before the Caliph Mahdi. New Jersey: Gorgias Press, 2009.
2- Hoyland, Robert. Seeing Islam as Others Saw It. Princeton: Darwin Press, 1997.

🖋 یادداشت‌های دین‌پژوهان | Pseudo-Theophorus
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

سنگ قبرهای رازآلود در جنوبِ شرق آسیا: کتیبه‌های پارسی در جهان مالایا-اندونزی

🔻 کالج سِینت کاترین (سالن اجتماعات پژوهشگران) میزبان مجید دانشگر (از دانشگاه کِیمبریج) برای ارائه‌ی سخنرانی در مورد برخی از سنگ‌نبشته‌های مرموز و مفقود در جزیره‌ی سوماترا در کشور اندونزی است.

🔻 دانشگر به معرفی و تحلیل تاثیر برخی از این کتیبه‌های پارسی -گاهی با رنگ‌ولعاب شیعی- و ارتباط آنها با پارسی‌زبانان هند و آسیای مرکزی می‌پردازد.

🔻 این نشست به دو صورت حضوری و برخط ارائه خواهد شد. برای ثبت‌نام رایگان در این نشست از پیوند زیر بهره بگیرید.
Majid Daneshgar - Mysterious Gravestones in Southeast Asia
Date & Time: May 22, 2023 12:00 PM (London)
Registration Link: https://tinyurl.com/mr3k84et

🔻 پیشتر مقاله‌ای از مجید دانشگر درباره‌ی کتیبه‌ای که دربردارنده‌ی اشعاری منسوب به مولوی است در عنقاء معرفی شده بود.

@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

💡فراخوانِ همکاری با عنقاء


عنقاء انجامِ کاری را آغاز کرده است که در آن گفت‌وگوهای گابرییِل سعید رِینولدز با دین‌پژوهان (که تاکنون نزدیک به ۴۰ گفت‌وگو از آنها در شبکه‌ی یوتیوب با عنوان ExploringtheQuranandtheBible">Exploring the Qur'an and the Bible منتشر شده‌اند) را پیاده‌سازی، ترجمه، زیرنویس، و صداگذاری می‌کند و در قالبِ پرونده‌های صوتی، تصویری، و متنی منتشر خواهد کرد. عنقاء علاقه‌مندان به دین‌پژوهیِ تاریخی‑انتقادی و ادبی-انتقادی که هریک ‌از توانمندی‌های فنی زیر را دارا هستند به همکاری دعوت می‌کند.


👂پیاده‌سازیِ گفت‌وگوهای مصاحبه
مهارتِ شنیداریِ خوب، حروف‌چینیِ تند، و تسلط در فهم گفت‌وگوها به زبانِ انگلیسی

📝 ترجمه
مهارتِ کافی در ترجمه از زبانِ انگلیسی به زبانِ فارسی، درک خوب از موضوع سخن (دین‌پژوهی، اسلام‌پژوهی، قرآن‌پژوهی)، آشنایی با قواعدِ نوشتاریِ علمی و دانشگاهی

🖍 ویرایش
مهارتِ زبانیِ کافی برای ویرایش، توجّه بسیار به جزئیات در بررسی و ویرایشِ علمی و صوریِ متنِ انگلیسی و فارسی، توانایی هم‌سنجیِ متون دو-زبانه

🎬 زیرنویس‌گذاری
تجربه‌ی کار با نرم‌افزارهای تدوین (همچون اَدوبی پرِمییِر، اَدوبی آدیشِن)، زیرنویس‌گذاری، و مدیریت صداگذاریِ فیلم

🎤 صداگذاری و دوبله
تجربه‌ی صداگذاری و دوبله، صدای مناسب

🗣 زبان‌دانی
آشنایی با زبان‌های سامی، به‌ویژه عربی، عِبری، یا سُریانی
آشنایی با زبان‌های اروپاییِ غیرانگلیسی همچون آلمانی و فرانسوی


🟢 از داوطلبان گرامی انتظار می‌رود که توانمندی‌های زیر برای کار گروهی را نیز دارا باشند:
• تخصیص دست‌کم ۵ ساعت در هفته
• امکان همکاری به‌مدت دست‌کم ۲ ماه
• شفافیت در نحوه‌ی انجام کار
• توجّه بسیار به جزئیات و کیفیت انجام کار
• اشتیاق به یادگیری و بهبودبخشیِ توانمندی‌ها
• دسترسی به اینترنت پرسرعت (گفت آنچه یافت می‌نشود آنم آرزوست!)
• دسترسی به پیام‌رسان تلگرام، و بسترهای هم‌رسانی داده‌های الکترونیکی همچون Google Docs و Dropbox


⚠️ توجه: عنقاء، همانند دیگر طرح‌هایی که تاکنون انجام داده است، از این طرح سودِ مالی نخواهد برد و همکاری‌کنندگان می‌پذیرند که وقت و توان‌شان را به‌رایگان در اختیارِ این کار قرار دهند. البته همه‌ی هزینه‌های لازم برای انجام کار،‌ از جمله وسایل، منابع، اشتراک‌ها، و نرم‌افزارها از سوی عنقاء تأمین خواهند شد.


📝 اگر به همکاری با عنقاء در این طرح علاقه‌مندید، چکیده‌ای درباره‌ی خودتان، توانمندی‌هایتان، و پیشینه‌ی کاری‌‌تان را برای عنقاء در تلگرام به این شناسه یا با نامه‌ی الکترونیکی به نشانیِ anqanotes@outlook.com بفرستید. عنقاء وابسته به هیچ نهاد یا سازمان دولتی در ایران یا خارج از ایران نیست و در همین راستا فقط با اشخاص حقیقی یا اشخاص حقوقیِ غیردولتی همکاری خواهد کرد. اگر علاقه دارید که از این طرح صرفاً حمایتِ مالی کنید نیز می‌توانید به نشانی‌های بالا پیام بفرستید.


🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

📖دوره آموزش زبان عبری کتاب مقدس


👨‍🎓 مدرس: امیررضا حقیقت‌خواه
(PhD student, Université catholique de Louvain)
🥇دارای مدرک زبان عبری سطح C1 از موسسه اروپایی ECL


🔹🔸 فرصتی ویژه برای دانشجویان و پژوهشگران 🔹🔸


👈 این دوره آموزشی، برای آموزش زبان عبری کتاب مقدس به علاقه‌مندانی که دانش زبانی عبری ندارد طراحی شده است.این دوره در چهار ترم هشت جلسه‌ای ارائه خواهد شد.

در این دوره، علاوه بر تدریس گرامر زبان عبری کتاب مقدس به طور تفصیلی، هر جلسه بخش‌هایی از کتاب مقدس نیز خوانده خواهد شد. در پایان این دوره، زبان‌آموزان قادر خواهند بود با ساختار گرامری کتاب مقدس به طور کامل آشنا شوند.

📚منبع اصلی دوره ی آموزشی :
Kahn, L. (2015). The Routledge Introductory Course in Biblical Hebrew. Routledge.
 

🕰 ساعت برگزاری کلاس، روز‌های چهارشنبه ساعت ۱۹:۳۰ الی ۲۱:۰۰ خواهد بود.
تاریخ شروع کلاس : ۲۰ اردیبهشت

✍️ جهت کسب اطلاعات بیشتر،‌ به این کانال مراجعه بفرمایید و برای ثبت نام به این آیدی (@HebClass)پیام بدهید.

Читать полностью…

عنقاء

✨ ترجمه‌ی فارسیِ مقاله‌ی «معارفِ مسیحی و قرآنِ عربی: اصحاب کهف در سوره‌ی کهف و در سنّت مسیحیِ سُریانی» نوشته‌ی سیدنی گریفیث، فصل پنجم از کتاب «قرآن در بافتار تاریخی‌اش» با ویراستاریِ گابرییِل سعید رِینولدز.

📗 برای ارجاع به این مقاله از عبارت زیر استفاده کنید:
گریفیث سیدنی (۲۰۰۸)، «معارفِ مسیحی و قرآنِ عربی» (زهیر میرکریمی، مترجم.)، در گابرییِل سعید رِینولدز (ویراستار.)، قرآن در بافتار تاریخی‌اش (لندن: نشر راتلِج)، ص. ۱۰۹–۱۳۷.

@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

#پادکست

خیلی دور، خیلی نزدیک (۷)

🔅نهضت ترجمه: از ایران به اسلام
گفت‌وگوی زهیر میرکریمی با محسن ذاکری

🔹این گفت‌وگو پنج‌شنبه ۴ اسفند ۱۴۰۱ به صورت زنده از صفحۀ اینستاگرام دورنما پخش شده است.

🔹 این پادکست را در حساب کاربری #رادیو_دورنما در اپلیکیشن‌های معتبر پادکست‌خوان و در صفحۀ شنیدنی‌ها در تارنمای دورنما هم می‌توانید بشنوید.

#دورنما_را_بشنویم
#با_دورنما_همراه_باشیم

@doornamaa

Читать полностью…

عنقاء

دانشگاهیان سیاهی لشکر نیستند
گفت‌وگو با روزنامه هم‌میهن (۱ اسفند)

امیر مازیار

آنچه از سوی حاکمان درباره دانشگاه‌ها به‌رسمیت شناخته نشده مشارکت فعال دانشگاه در برنامه‌های حکمرانی و برنامه‌سازی و سیاست‌سازی است. اینکه یکی از وظایف دانشگاه، نظارت، نقد و اندیشه‌ورزی در حوزه حکمرانی است. اندیشه هم یک عرصه پرمخاطره است. هر وقت در حوزه اندیشه به قالب‌ها، شیوه‌ها و دستورالعمل‌ها ارجاع می‌شود، اندیشه کشته می‌شود و رشد نمی‌کند. ظاهرا تصویری که از دانشگاه در نظام حکمرانی ما وجود دارد این است که دانشگاه حداکثر باید تکنیسین تربیت کند. اینطور فکر می‌کنند که ما برنامه‌ها و استراتژی‌های روشنی داریم که بی‌عیب و نقص هستند و دانشگاه‌ها باید آنها را در جامعه تزریق کنند یا حداکثر راهکاری عملی برای اجرایی شدن آنها ارائه دهند. درحالی‌که وظیفه دانشگاه این است که اتفاقا آن کلان سیاست‌ها و تصمیم‌ها را مورد ارزیابی و نقد قرار دهد و بر آنها نظارت و قضاوت کند.
اتفاقات اخیر خود مصداقی از بی‌توجهی سیاستمداران به هشدارهای دانشگاهیان بوده که قبلا درباره پیدایش این بحران هشدار داده بودند اما کسی صدای آنها را نشنید. وقتی صدای دانشگاهیان و پژوهشگران شنیده نشود به فریاد در کوچه و خیابان تبدیل خواهد شد. خب حالا که این اتفاق افتاد به جای اینکه به دانشگاه و دانشگاهیان به مثابه نخبگان جامعه نگریسته شود که می‌توانند به درک این بحران و حل آن کمک کنند، باز هم صدای آنها شنیده نمی‌شود. وقتی تحمل شنیدن صدای نقد و هشدار دانشگاه نباشد چطور می‌توان صدای مردم را شنید؟
برای فکر و اندیشه دانشگاهی، مرجعیت و اعتباری قائل نیستیم و یک حلقه پنهان تصمیم‌سازی و اندیشه‌ورزی وجود دارد که  حاصل اندیشه خود را در جامعه در معرض دید قرار نمی‌دهد و فکر می‌کند  بقیه خصوصا اندیشمندان علوم انسانی باید تابع این اندیشه‌ورزی باشند نه سهیم و شریک در آن. این همراه شده با این دیدگاه به‌ویژه در علوم انسانی که علمی که در دانشگاه‌ها وجود دارد یک علم غربی است که نظام سلطه آن را تولید می‌کند و نباید به آن تن دهیم.

.

متن کامل را در لینک زیر ببینید:

https://b2n.ir/g20499

@amirmaziar1

Читать полностью…

عنقاء

🎞 بارگیری کامل ترجمه‌ی فارسیِ مستند «عیسی و اسلام»


🔻 به پیشنهاد برخی از مخاطبان ارجمند، همه‌ی ۱۴ نوابخش‌ِ مستند «عیسی و اسلام» که پیش از این در عنقاء منتشر شده‌اند برای بارگیریِ یکجا در پوشه‌هایِ ابری (در دراپ‌باکس) قرار داده شده‌اند. با پیوند‌های زیر می‌توانید این مستند را در چهار کیفیت (عالی، بالا، متوسط، و پایین) بارگیری کنید. این پیوندها تا آخرین روز سال ۱۴۰۱ خورشیدی فعال خواهند بود.

🔅 مستند «عیسی و اسلام» با کیفیت عالی (1080p) به حجم ۹/۹ گیگابایت
🔅 مستند «عیسی و اسلام» با کیفیت بالا (720p) به حجم ۶/۲ گیگابایت
🔅 مستند «عیسی و اسلام» با کیفیت متوسط (480p) به حجم ۴/۴ گیگابایت
🔅 مستند «عیسی و اسلام» با کیفیت پایین (240p) به حجم ۱/۵ گیگابایت

📗 کتاب «عیسی و اسلام: ترجمه‌ی فارسی مستندی از آرشیپل ۳۳ و آرته‌‌ی فرانسه» که دربردارنده‌ی متن و ترجمه‌ی سخنان پژوهشگران و راویِ این مستند است نیز پیش از این در عنقاء منتشر شده است.


🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

🔍 توصیف و تحلیل کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های دادانی در عربستان

✨ تازه‌های نشر

📌 معرفی کتاب «فرهنگ نگارشیِ دادانِ کهن: تحلیلیْ توصیفی و کمّی از تنوّعِ زبان‌شناختی» نوشته‌ی فُکِلین کُتسْرا در دسامبر ۲۰۲۲ میلادی


🔻 نشر بریل در آخرین روزهای ماهِ دسامبر سال ۲۰۲۲ میلادی (دی ۱۴۰۱) کتاب فرهنگ نگارشیِ دادانِ کهن: تحلیلیْ توصیفی و کمّی از تنوّعِ زبان‌شناختی نوشته‌ی فُکِلین کُتسْرا را به‌عنوان ۱۱۰-اُمین جلد از مجموعه‌ی «مطالعاتی در زبان‌ها و زبان‌شناسیِ‌ سامی» که آرِن روبین و احمد الجلاد سرویراستاران آن‌اند در ۳۴۲ صفحه منتشر کرده است و با دسترسی رایگان در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است.

🔻 نشر بریل کتاب را چنین توصیف کرده است (ترجمه):
این اثر بر بافتارِ اجتماعی نگارش در عربستانِ غربیِ کهن در واحه‌ی دادانِ کهن (همان العُلای امروزی در شمالِ غربی شبه جزیره‌ی عربستان) در میان سده‌های ششم پیش از میلاد تا یکم پیش از میلاد تمرکز دارد؛ و توصیف و تحلیلی از زبانِ کتیبه‌ها و تنوع موجود در آنها ارائه می‌دهد. این کتاب نخستین اثری است که به بررسی نظام‌مند، تنوعِ زبانیِ کتیبه‌های دادانی پرداخته است. این مطالعه، توصیفِ کاملِ زبان‌های به‌کار رفته در کتیبه‌ها را با تحلیل آماریِ توزیع تنوع در گونه‌های متنی مختلف و انحاء نگارشِ کتیبه‌‌ها ترکیب می‌کند. هدف این تحلیل، با در نظر گرفتن همبستگی‌های میان ویژگی‌های درون‌زبانی و برون‌زبانی، رویکردی کل‌نگرتر به شیء کتیبه‌شناختی است. از طریق این رویکرد تصویری از فرهنگ غنیِ نگارش پدیدار می‌شود که در آن می‌توانیم نوآوری و همچنین استفاده‌ی عمدی از ویژگی‌های زبانی باستانی را در انواع متون رسمی‌تر ببینیم.

🔻 زبان و خط دادانی در منطقه‌ای استفاده می‌شده است که امروزه «اَلعُلا» نامیده می‌شود و در استان «مدینه» در منطقه‌ی حجاز واقع است. به‌واسطه‌ی ارتباطی که میان این زبان و زبان عربی کهن وجود دارد مطالعه‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های دادانی برای مطالعات اسلامی و قرآنی کارآمد است. برای نمونه، سنگ‌نبشته‌هایی یافت شده‌اند که دربردارنده‌ی اطلاعاتی از مناسک دینی مردمان دادانی‌اند. از جمله، دست‌کم ۱۱ کتیبه موجودند که به «حگگ» («حجج» یا «حجّ» در عربی) برای خدایان دادانی پرداخته‌اند. تصویری از کتیبه‌ی AH 197 را در تصویری که به پیوست این فرسته موجود است آورده‌ام. متنِ آن بازگوکننده‌ی حج و تقدیم پیشکش در معبدِ (=بِت) خدای ناپیدا (ذوغبت) بر فراز کوه است. آوانویسی و ترجمه‌ی بخشی از آن چنین است:

📜 آوانویسی با حروف عربی: حگگو / ه-نق / و ه-غنی‌و / ب-بت-هم / ... / ب-ه-مصد / ... / ل-ذ-غبت
ترجمه به فارسی: آنان حج را به‌جای آوردند و پیشکش کردند در معبدشان ... بر فراز کوه [سرخ‌رنگ] ... برای ذوغبت [=خدای غیب]


🔻 ترجمه‌ای از فهرست مطالب کتاب:

🔅 فهرست تصاویر، نقشه‌ها، و جدول‌ها
🔅 نشانه‌ها و کوته‌نوشت‌ها
🔅 قدردانی


🔅 درآمد
خطوط اصلی اثر پیش‌ِرو / مجموعه‌متونِ [کتیبه‌های دادانی] / رهیافتی کل‌گرایانه به شیء کتیبه‌شناختی / مکتب‌های نگارشی و تنوع

🔅 فصل یکم: واحه‌ی دادان در مکان و زمان
پادشاهی‌های دادانی و لحیانی / مباحث زبان‌شناسانه‌ی تاریخی / حضور مَعینیان در دادان / پارین‌نگاری / دادان در مجموعه‌متون دیگر / شواهد باستان‌شناختی / چکیده‌ی شواهد تاریخ‌گذاری

🔅 فصل دوم: خط و انحاء حکّاکی
نویسه‌ها و شکل‌های متنوع آنها / سبک‌های خط / متن الفباییِ دادانی / چکیده: سبک‌های متنوع، شکل‌های متنوع

🔅 فصل سوم: گونه‌های ادبی و دستورهای ساخت
بَرنوشته / شرح‌حال / استدعا / سنگ‌نبشته‌های شخصی / چکیده

🔅 فصل چهارم: زبان‌نوشتارشناسی و آواشناسی
جداکننده‌های واژه‌ها / أُمَّهات قِراءَة / سه-واکه‌ای‌ها / واکه‌های کوتاه پایانی / دو-واکه‌ای‌ها / دگرگونی‌های آوایی

🔅 فصل پنجم: صَرفِ فعل
تصریفِ پَسوندی / تصریفِ پیشوندی / اَبوابِ [فعل] / وجه وصفی

🔅 فصل ششم: صرفِ اسم و ضمیر
جنس / عدد / اسم‌سازی / ضمیرِ اشاره / ضمیر موصولی / همذ / مه / مَن / ضمیر شخصی / حروف اضافه / اعداد / قُیود / حروف / حروف ربط

🔅 فصل هفتم: رهیافتی کمّی به تنوع
روش‌شناسی: آمار / داده و روش‌شناسی

🔅 فصل هشتم: تحلیل
نوع‌های درونیِ متن / نشانگر‌های ثبت / هم‌آیندی‌های غیرمشخصِ مهم / بحث / چکیده

🔅 جمع‌بندی‌ها
فصل‌های توصیفی و دستور‌زبانی / فصل‌های تحلیل‌گرِ تنوع / تنوع و سواد / جهت‌گیری‌ها برای آینده / چکیده

🔅 واژه‌نامه
🔅 کتاب‌نامه
🔅 نمایه‌ی کتیبه‌ها



🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

@drmehrdadabbasi

Читать полностью…

عنقاء

نقد‌ها و نظرها و پرسش‌ها

📌 عنوان: گزارشی از برخی یافته‌های پژوهشگران درباره‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های عربستان در دورانِ باستان و اسلامِ آغازین و پی‌آمدهایشان برای دین‌پژوهی

بخش ۴ از ۵
------------------------

🔅 نقد/نظر/پرسش چهارم
از آیات قرآن که روی سنگ، استخوان کتف شتر، و غیره در زمان خود پیامبر نوشته می‌شد چیزی پیدا شده است؟
پاسخ پیشنهادی: تاکنون شاهدی مادی از متن قرآن که بر خود تاریخ داشته باشد از زمانه‌ی زندگی پیامبر یافت نشده است. البته تاریخ‌گذاری کربن برای بعضی مصاحف قرآنی بحثی جداگانه‌ و نیازمند دقت‌ها و نقادی‌های بیشتر است. شواهدی از متون نوشته‌شده به خط و زبان سبائی بر روی چوب از جنوب عربستان یافت شده‌اند که با تاریخ‌گذاری کربن منسوب به سده‌ی ۱۰ یا ۱۱ پیش از میلاد عیسی است؛ یعنی امکان باقی‌ماندن چنین نوشته‌هایی اساساً وجود دارد.


🔅‌نقد/نظر/پرسش پنجم
در دو فیلم ظاهراً مستند مختلف ادعا شده که در مکه و مدینه‌ی فعلی هیچ یافته‌ی باستان‌شناسانه از دوران صدر اسلام یافت نشده؛ و با تکیه بر این و برخی دلایل دیگر نتیجه می‌گیرد که مکه‌ی فعلی خاستگاه اسلام نبوده بلکه پترا زادگاه پیامبر و خاستگاه اسلام بوده. تحقیقات شما درباره‌ی رد یا تایید این نظر، یافته‌ای ارائه می‌کند؟
پاسخ پیشنهادی: بعضی از مطالب آن مستند قابل تأمل‌اند و‌ بعضی شبه‌علمی می‌نُمایند. البته این مطلب که تاکنون هیچ نامی از مکه در منابع کتیبه‌شناختیِ‌ پیشااسلامی یافت نشده است محل تأمل جدی است؛ زیرا در تضاد با ادعای منابع سنتی عربی و اسلامی است که مدعی‌اند مکه شهری بسیار قدیمی، و مرکز عبور و مرور کاروان‌های بسیاری بوده است (البته همواره می‌توانیم در انتظار کشف‌های تازه بمانیم).


🔅نقد/نظر/پرسش ششم
خط سبئی دو نوع رسم الخط داشته است، یکی رسم‌الخط بزرگ، معروف به مُسند، و رسم‌الخط کوچک، معروف به زبور. مرادم از رسم‌الخط بزرگ و کوچک شبیه آن چیزی است که مثلاً در انگلیسی می‌بینیم. پرسشم آن است که سیر تحول این دو نوع رسم‌الخط چگونه بود که سرانجام فقط یک رسم‌الخط باقی ماند؟
پاسخ پیشنهادی: علت‌های افول و انقراض چنین رسم‌الخط‌هایی هنوز کاملاً‌ مشخص نیستند. هم خط مسند (برای کتیبه‌های رسمی و حکومتی) و هم خط زبور (برای نوشته‌های تجاری و اداری و شخصی و دینی/مذهبی) تا آستانه‌ی ظهور و گسترش حکومتِ پیامبر در مدینه استفاده می‌شده‌اند؛ و حتی نشانه‌هایی کتیبه‌شناختی منسوب به سده‌های ۲ یا ۳ هجری از آنها به‌دست آمده است، اما پس از آن کاملاً محو شده‌اند. یک نظریه این است که گسترش خط و زبان عربی از دو سده پیش از ظهور اسلام به همراه سیطره‌ی سیاسی و نظامی مسلمانان در دهه‌ها و سده‌‌های نخست اسلامی این خطوط و زبان‌ها را کاملاً به حاشیه رانده است و به‌تدریج آنها را محو کرده است. البته، چنانچه احمد الجلاد اذعان می‌کند، هنوز علت دقیق از بین رفتن این خطوط و زبان‌ها و زمان دقیق آن را نمی‌دانیم. نکته‌ی مهم درباره‌ی تفاوت خط مسند و زبور این است که خط زبور و خطوط مشابه زمانی می‌توانسته‌اند شکل‌گرفته باشند که هم وسیله و هم بستر نگارش چیزی غیر از سنگ باشد، یعنی ماده‌ی نگارش قلم و جوهر باشد،‌ یا وسیله‌ای نوک‌تیز باشد که بتوان با آن بر پوست، پاپیروس، یا پوست درخت و برگ‌های تازه که هنوز مرطوبند نوشت. از همین رو، هم خط زبور و هم خطوط انحاءدار عربیِ پیشااسلامی احتمالاً نشان از استفاده از جوهر در نگارش دارند.


🔅نقد/نظر/پرسش هفتم
خوب می‌شد تاریخ و محل اکتشاف این سنگ نبشته‌های هم‌آوا و محتوایی قرآنی رو می‌فرمودید.
پاسخ پیشنهادی: برای دسترسی به داده‌های تکمیلی درباره‌ی آن سنگ‌نبشته‌ها (sigla ZI 11 and Ja 2353) و تحلیل‌های متنی و سبکیِ محتوایِ شعری‌شان، و شباهت‌هایی که با سبک بعضی آیه‌های قرآنی دارند بنگرید به:
— Al-Iryāni, M. "Unšūdah min Maḥram Bilqīs", Aṯ-ṯawābit 41 (July–Sept. 2005), pp. 64–106.
— Al-Jallad, Ahmad. "The Linguistic Landscape of pre-Islamic Arabia: Context for the Qur’an" In: Mustafa Shah and Muhammad Abdel Haleem (eds.). The Oxford Handbook of Qur'anic Studies, pp. 121-2. Oxford: Oxford University Press, 2020.
— Beeston, Alfred Felix Landon. "Antecedents of Classical Arabic Verse?" In: Wolfhart Heinrichs and Gregor Schoeler (eds.). Festschrift Ewald Wagner zum 65. Geburtstag. Bd. 1. Semitische Studien unter besonderer Berücksichtigung der Südsemitistik (Beiruter Texte und Studien 54), pp. 234–43. Beirut: Franz Steiner Verlag Stuttgart, 1994.
— Stein, Peter. "The 'Ḥimyaritic' Language in pre-Islamic Yemen: A Critical Re-evaluation", Semitica et Classica 1 (2008), pp. 203–12.


@anqanotes
ادامه‌ی نقد/نظر/پرسش‌ها 👇🏼

Читать полностью…

عنقاء

نقد‌ها و نظرها و پرسش‌ها

📌 عنوان: گزارشی از برخی یافته‌های پژوهشگران درباره‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های عربستان در دورانِ باستان و اسلامِ آغازین و پی‌آمدهایشان برای دین‌پژوهی

بخش ۲ از ۵
------------------------

🔅نقد/نظر/پرسش یکم (ادامه)
۳. این مطالب چطور با اینکه «کعبه از زمان حضرت ابراهیم ع آنجا بوده است محل زیارت ادیان آنجا شکل گرفته است و اینها به طور متواتر به ما رسیده است» سازگار است؟
پاسخ پیشنهادی: نخست اینکه ابراهیم شخصیتی تاریخی نیست، بلکه شخصیتی اسطوره‌ای/روایی در کتاب‌های مقدس (بایبل عبری و عهد جدید و قرآن) و تفاسیر و متون مرتبط با آنها است. تاکنون هیچ شاهدی بیرون از متون مقدس بر حضور تاریخی او به دست نیامده است، چه اینکه حتی توصیف‌هایی که از زندگی و زمانه‌ی او در بایبل وجود دارد با آن دوره‌ی تاریخی که ادعا می‌شود در آن می‌زیسته است هم‌خوانی ندارند.از این رو، شاید نباید به دنبال شواهدی مادی و باستان‌شناختی برای مؤلفه‌های «دنیای روایت و اسطوره» باشیم، یا بالعکس، نباید شواهد مادی را با آن روایت‌ها بسنجیم. دوم آنکه انتساب بنای کعبه به ابراهیم و اسماعیل در قرآن شباهت بسیاری با روایت‌های پسابایبلی (اما پیشاقرآنی) از ساخت معبدی به دست ابراهیم و اسحاق دارد. برای دسترسی به گزارشی از یک مقاله در این باره ارجاع می‌دهم به این یادداشت. به بیان دیگر، ادعای ساخت کعبه در عربستان به دست ابراهیم و اسماعیل چه از لحاظ تاریخی و چه از لحاظ روایی محل تأمل است. سوم آنکه درباره‌ی چگونگی برساخته‌شدن این روایت‌ها در دوران پسااسلامی به فراخور مجادلات بیناادیانی و نیازهای هویتی و قومی مسلمانان ارجاع می‌دهم به این یادداشت و منبعی که در آن معرفی کرده‌ام. از این رو، شاید بتوان درباره‌ی وثاقت و اصالت چنین روایت‌هایی در متون اسلامی نقادی و بازاندیشی کرد.


🔅نقد/نظر/پرسش دوم
۱. محدودیت موارد مورد گزارش: گزارشات مطرح شده از موارد ثبت شده، حالت موجبه جزئیه دارند در آنها سخن از بودها است، احتمال می‌دهیم اگر سایر موارد خوانده شوند و کنار اینها قرار گیرند شکل هندسه این قصه را تغییر بدهد، پاسخ چیست؟
پاسخ پیشنهادی: دانش تاریخ مبتنی بر شواهد مادی و قضایای موجبه‌ی جزئیه است، و به شواهد و مستنداتِ جزئی حساس است و شواهد مخالف تخصیص ایجاد می‌کنند تا فرضیه را تغییر می‌دهند؛ برخلاف بعضی رویکردهای دیگر که یافتن شواهد جدید تغییری در موضع و ادعایشان ایجاد نمی‌کند، و شواهد اگر مخالف باشند به‌نحوی «توجیه» می‌شوند. بنابراین، یافته‌های تازه در سنگ‌نبشته‌ها می‌توانند تصور و فرضیه‌های ما را تغییر بدهند. اما در بعضی موارد می‌دانیم که چنین نخواهد شد. برای مثال، در سخنانم نمونه‌ای از سنگ‌نبشته‌ها درباره‌ی خدای «وَدّ» آوردم که منابع سنتی عربی و اسلامی مدعی حضور بت یا پرستش آن خدا در دومة الجندل بوده‌اند، اما هیچ سنگ‌نبشته‌ای یافت نشده است که ذکری از چنین خدایی داشته باشد (در میان سنگ‌نبشته‌های بسیار زیاد کشف شده در آنجا که نام خدایان دیگر یا محتوای یکتاپرستانه دارند). اکنون حتی اگر ناگهان سنگ‌نبشته‌ای که نام ود دارد در دومة الجندل یافت بشود باز همچنان پرسش باقی است که چرا در جایی که ادعا شده است خدای مورد پرستش ود بوده است در میان هزاران سنگ‌نبشته فقط یکی ذکر ود را بر خود دارد؟ به بیان دیگر، نسبت‌ها و فراوانی‌ها نیز در فرضیه‌های تاریخی مهم‌اند.

۲. لزوم روش‌مندی خوانش سنگ‌نبشته‌ها: پرسش این است که روش تحلیلی خواندن سنگ نبشته‌ها چیست؟ اصلا روش‌ها و قواعد کلانی مثل آنچه برای خواندن متن در تفسیر قاعده‌مند مطرح است، در این باره کار شده و وجود دارد که اطمینان آور باشد؟ (ما می دانیم مثلا در یک تفسیر کهن مثل تفسیر ابوالفتوح رازی، حسب معیارهای امروزی چقدر جابجایی کلمات و نامنضبط‌بودن متن مطرح است که می‌تواند معنا را دگرگون کند)
پاسخ پیشنهادی: در مورد مسأله‌ی روش، می‌توانیم بگوییم که با همان روشی که هر متنی را می‌فهمیم با همان روش متن کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌ها را نیز می‌فهمیم، در اینجا تفاوت چندانی وجود ندارد. تنها تفاوت متنِ سنگ‌نبشته‌ها با متن‌ِ منابع روایی این است که متن‌ِ منابع روایی (مثلاً متون سنتی عربی و اسلامی در سبک‌های سیره و مغازی یا تفاسیر یا کلام یا...) با نیتِ مشخصی برای خوانده‌شدن نوشته شده‌اند، پس چگونه خواندن‌شان با توجه به وثاقتِ (بعضاً) پایین و جزئیات زیادی که ارائه می‌کنند مسأله‌ی دشواری است و اطمینان‌آور نیستند. اما در مورد نوشته‌های کوتاهِ سنگ‌نبشته‌ها می‌دانیم که نیت پیچیده‌ای در پشتِ نگارشِ آنها نیست و وثاقت‌شان نیز (با احراز شرایط تاریخی و کتیبه‌شناختی و باستان‌شناختی) بسیار بالاتر از متن‌های روایی عربی و اسلامی است، چون دستبرد در محتوای‌شان تقریباً غیرممکن است یا قابل شناسایی‌اند.

@anqanotes
ادامه‌ی نقد/نظر/پرسش‌ها 👇🏼

Читать полностью…

عنقاء

📜 برگه‌های نشست

🔅 عنوان: گزارشی از برخی یافته‌های پژوهشگران درباره‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های عربستان در دورانِ باستان و اسلامِ آغازین و پی‌آمدهایشان برای دین‌پژوهی
🔅 گزارشگر: زهیر میرکریمی
🔅 میزبان: انجمن مباحثات قرآنی
🔅 تاریخ: ۲۸ دی ۱۴۰۱


🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…

عنقاء

📹 🎤 نما و آوای نشست

🔅 عنوان: گزارشی از برخی یافته‌های پژوهشگران درباره‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌های عربستان در دورانِ باستان و اسلامِ آغازین و پی‌آمدهایشان برای دین‌پژوهی
🔅 گزارشگر: زهیر میرکریمی
🔅 میزبان: انجمن مباحثات قرآنی
🔅 تاریخ: ۲۸ دی ۱۴۰۱
🔅 مدت سخنرانی: ۱۰۶ دقیقه
🔅 کیفیتِ نما: پایین


🔻 آنچه در این فرسته منتشر می‌شود تنها شاملِ بخشِ ارائه‌ی مطالب از این نشست است، و دربردارنده‌ی بخشِ آغازینِ نشست و بخش «نقد و نظر و پرسش» نیست. در فرسته‌ای جداگانه گزارشی از پرسش‌هایی که مطرح شدند را خواهم آورد و پاسخ‌هایی ارائه خواهم کرد.

🔻 توضیح و تصحیح: در زمان ۳۳:۳۴ گفته‌ام که سال‌شماری به روش بُصری انجام شده است که در این مورد نادرست است و روش سال‌شماری در آن کتیبه بُصری نیست. در زمان ۴۹:۱۲ چنانچه از عنوان برگه نیز مشخص است، مطالبی درباره‌‌ی کتیبه‌ها و سنگ‌نبشته‌ها به «زبان عربی اما به خطوط غیرعربی» ارائه کرده‌ام اما در زمان ارائه‌ی مطلب به اندازه‌ی کافی توضیح نداده‌ام که درباره‌ی چه دسته‌ای از کتیبه‌ها سخن می‌گویم. در زمان ۱:۳۸:۴۰ گفته‌ام «مدینه» که منظور «یثرب» است.

🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes

Читать полностью…
Subscribe to a channel