أنقل ما أرى به فائدة النشر بدون رابط القناة ممنوع شرعاً × قناتي الثانية ✍🏻 @IslamPictures4 📮للتواصل 👈🏻 @Arabic200bot
أللهم ارفع مقامنا، و مقام والديّ، و أحبائي و أساتذتي، و كل من له حق علي، و أقاربي، و أعضاء قناتي، و والديهم و جميع المسلمين في الدنيا والآخرة و ارزقهم العتق من النار آمين يارب 🤲.
Читать полностью…"وَقُل لِلَّذِينَ يُحَاوِلُونَ تَدْمِيرَنَا إِنَّ جَمَالَ أَرْوَاحِنَا لَن يُهْزَمَ." 🌱☁
#ترجمه
به کسانی که در پی نابودی ما هستند، بگو: زیبایی روحهای ما هرگز فرو نخواهد ریخت.
@Arabic200
"وَأَنَّا فِي غَمْسَةٍ مِنَ الْجَنَّةِ نَنْسَى مَا مَسَّنَا مِنْ نَصَبٍ؛ فَاحْتَسِبْ كُلَّ مَا يُؤْذِيكَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَاجْعَلِ الرِّضَا لَكَ زَادًا، وَظُنَّ بِالرَّحْمَـنِ خَيْرًا." 🌱✉
#ترجمه
و ما ( یه روزی) غرق ( در نعمت های) بهشت، تمام سختیها و رنجها را فراموش میکنیم؛ پس هر آزار و زحمتی که در راه خدا بر تو میگذرد، با صبر و شکیبایی به حساب آور. راضی بودن را چون زاد و توشهای (گرانبها) انتخاب کن و به خداوندمهربان گمان خوب کن.
@Arabic200
«عَلَّمَتْنَا الشَّدَائِدُ أَنَّ اللَّهَ أَقْرَبُ، عَلَّمَتْنَا مَن يُحِبُّ أَكْثَرَ، مَن يُحِبُّ أَصْدَقَ، عَلَّمَتْنَا مَن يُصَاحِبُنَا فِي اللَّيَالِي الْمُوْجِعَاتِ بِدَعَوَاتِهِ، وَمَن يَنَامُ دُونَ أَنْ يُلَاحِظَ صَوْتًا لِجِرَاحِنَا، تُعِيدُ الشَّدَائِدُ تَرْتِيبَ أَرْوَاحِنَا وَعَلَاقَاتِنَا كُلَّ مَرَّةٍ، الْحَمْدُ لِلَّهِ.»
#ترجمه
🌸 مشکلات به ما آموختهاند که خداوند نزدیکترین است، به ما آموختهاند که چه کسی بیشتر دوستمان دارد و چه کسانی به راستی ما را دوست دارند. به ما آموختهاند که چه کسی در شبهای دردناک با دعاهایش ما را همراهی میکند و چه کسی بی خبر از صدای زخمهای ما، میخوابد. مشکلات هر بار روح و روابط ما را دوباره ساماندهی میکنند. شکرخدا.
@Arabic200
- العَالَمُ لَيْسَ وَرْدِيَّ اللَّونِ بَلْ مُخْتَلَطٌ مِنْ أَلْوَانٍ دَاكِنَةٍ وَفِي بَعْضِ الْأَحْيَانِ بِاللَّوْنِ الْأَبْيَضِ وَالْسَّوْدِ، يَا إِلَهي، الْلَّهُمَّ بَسَاتِينٌ مِنَ الرِّضَا وَالْبَرَكَةِ وَالْحَيَاةِ السَّعِيدةِ. ☁
#ترجمه
💫 جهان رنگی یکدست و صورتی ندارد؛ بلکه ترکیبی از رنگهای تیره و گاه سیاه و سفید است. ای پروردگار، باغهای پر از خشنودی، برکت و زندگی شاد را برای ما پدید آور. 🌻
🌸 1. دَاكِنَةٌ
- ترجمه: تیره، تاریک.
- مثال: "السَّماءُ كانت دَاكِنَةً قبلَ العاصفة."
- ترجمه: "آسمان قبل از طوفان تیره بود."
- کاربرد: به اشیاء یا رنگهایی که روشن نیستند، اطلاق میشود. این کلمه بیشتر برای توصیف حالتهای غمانگیز یا ترسناک به کار میرود. در زبان عربی چندین کاربرد مختلف دارد:
1. توصیف رنگ:
- مثال: "هذا اللون داكن."
- ترجمه: "این رنگ تیره است."
2. توصیف حالت روحی یا عاطفی:
- مثال: "كان مزاجه داكناً بسبب المشاكل."
- ترجمه: "حال او به خاطر مشکلات غمگین و افسرده بود."
3. توصیف مکانی یا جغرافیایی:
- مثال: "السماء كانت داكنة بالغيوم."
- ترجمه: "آسمان به دلیل ابرها تاریک بود."
4. در ادبیات و شعر:
- مثال: "الشعر الداكن يعبر عن الأحزان."
- ترجمه: "شعر تیره نمایانگر اندوهها است."
🌷2. السَّعِيدَةُ
- ترجمه: شاد.
- مثال: "الأطفالُ دائمًا في حالةٍ سَعِيدَةٍ."
- ترجمه: "کودکان همیشه در حالت شادی هستند."
- کاربرد: کلمه *سَعِيدَة* دارای چند کاربرد و معنا است:
1. خوشحال
- مثال: "كانت الطفلة سَعِيدَةً بوجودِ أصدقائِها."
- ترجمه: "کودک به خاطر حضور دوستانش خوشحال بود."
2. خوشبخت
- مثال: "تعيش الأسرة في بيتٍ سَعِيد."
- ترجمه: "خانواده در یک خانه خوشبخت زندگی میکند."
3. در معنای مثبت بودن
- مثال: "إنّ السلوكيات السَّعِيدة تُعزّزُ الصحةَ النفسيةَ."
- ترجمه: "رفتارهای مثبت سلامت روانی را تقویت میکند."
4. مبارک
- مثال: "أتمنى لك سَنَةً سَعِيدَةً!"
- ترجمه: "برای تو سالی مبارک آرزو میکنم!"
@Arabic200
اللّهُمَّ اجعَلني مِمَّن جَبَرتَ قَلبَهُ، وأُوتي سُؤولَهُ، ورَضِيتَ عَنهُ وأَرْضَيْتَهُ، يَا رَبَّ حَصِّنْ قَلْبِي، وكَبِّرْ حَظِّي، وَاصْرِفْ عَنِّي شَتَاتَ الفِكْرِ وَالتَّفْكِيرِ، وارزُقْنِي مِنْ حَيْثُ لا أَحْتَسِبُ.
#ترجمه
ای پروردگار! مرا از آن دسته افرادی قرار ده که دلهایشان را مرهم نهادهای و آرزوهایشان را برآورده ساختهای و از آنها خشنود شدهای؛ و آنها نیز به رضایت تو نائل گشتهاند. پروردگار! دلم را در پناه خود قرار ده و نصیبم را وسعت بخش. پریشانی اندیشه و فکر را از من دور کن و روزیام را از جایی که هرگز تصور نمیکنم، عطا فرما.
@Arabic200
اللهم نستودِعكَ غزة، وأهلَها ونازِحِيهَا
اربطْ على قُلوبِهِم وثَبِّتْ أقدَامَهُم، وانصُرهُم عَلى مَن ظَلَمَهُم، اللَّهمَّ اشفِ صُدُورَ قَومٍ مُؤمِنِين.
#ترجمه
ای خدا، غزه و اهلش و آوارگانش را به تو میسپاریم.
بر دلهایشان استحکام بخش و قدمهایشان را ثابت بدار، و آنها را در برابر ظلمکنندگانی که بر آنها ستم کردهاند، یاری فرما.
ای خدا، سینههای قوم مؤمنین را شفا ده.
@Arabic200
#ترجمه
اگر "سیبویه" و "جاحظ" و "معری" و دیگر شخصیتهای بزرگ ادب عربی وجود نداشتند، فرانسویها هرگز نمیتوانستند شخصیتهایی همچون "رینان"، "کازانوا" و "ماسینیون" و دیگر شخصیتها را در عرصهی ادب و فرهنگ معرفی کنند.
(طه حُسين)
@Arabic200
#ترجمه
عنق:
- به معنای گروهی از مردم است؛
مانند جمله: «مردم بهصورت گروه گروه آمدند.»
اوزاع:
- اوزاع: با صیغه جمع، به معنای گروههای مردمی است؛
مثال: «گروههای مختلف مردم به میدان آمدند تا در جشنواره شرکت کنند.»
@Arabic200
نص الكتاب:
كُلُّ أخْلاطٍ مِنَ الناس فَهم أوْزَاع وأعناق.
مَا أُنزِلَ بَعْدَ صَوْتِكَ صَوْتٌ يُرْضِينِي
#ترجمه
پس از صدای تو، دیگر صدایی نیست که مرا خرسند سازد.
«پس از آنکه صدای تو به گوشم رسید، دیگر هیچ نغمهای نتوانست دل مرا شاد کند.»
صَوْت:
يَسْمَعُ صوتَ الطيور.
او صدای پرندگان را میشنود.
ماضي: صَوَّتَ
مثال: هو صَوَّتَ في الانتخاباتِ.
او در انتخابات رأی داد.
مضارع: يُصَوِّتُ
مثال: هو يُصَوِّتُ في الانتخاباتِ.
او در انتخابات رای میدهد.
تصویت
@Arabic200
"يَا بُنَيَّ لَا تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْدًا".
لَا تَذْكُرْ النِّعَمَ أَمَامَ كُلِّ أَحَدٍ، فَلَيْسَ كُلُّ مُسْتَمِعٍ لَكَ مُحِبًّا، لَا تَكُنْ كِتَابًا مَفْتُوحًا مُتَاحًا لِمَنْ حَوْلَكَ، وَإِن كَانُوا مُقَرَّبِينَ، وَإِن كَانُوا أَهْلَكَ، أَخْفِ بَعْضَ أَسْرَارِكَ، فَرُبَّمَا لَنْ يَمْلِكَ أَحَدٌ قَمِيصَ يُوسُفَ، وَلَنْ تَمْلِكَ أَنْتَ صَبْرَ وَإِيمَانَ يَعْقُوبَ.
#ترجمه
🌹"(يعقوب گفت) ای پسركم، خوابهایت را برای برادرانت تعریف نکن؛ زیرا آنها برای تو نقشهی بدی خواهند کشید."
نعمتهایت را در برابر هر کسی مطرح نکن، زیرا همه شنوندگان تو، دوستدار (واقعیات) نیستند. چون کتابی باز نباش که در دسترس همگان، حتی نزدیکان و خانوادهات قرار گیرد. برخی از رازهایت را پنهان کن؛ زیرا ممکن است هیچکس پیراهن یوسف را نداشته باشد و تو نیز صبر و ایمان یعقوب را نداشته باشی.
1. يَقُصُّ (قصه می گوید، روایت می کند) :
- مترادف : يَحْكِي (حکایت میکند).
2. رُؤْيَا (خواب):
- مترادف : حُلْم
3. مُحِبّ (دوستدار یا عاشق ):
- مترادف: عَاشِقٌ.
4. يَكِيدُوا (نقشه ی بدی میکشند):
- مترادف :
1. يُحَايِلُوا،
2. يَخَادِعُوا،
3. يَمْكُرُوا.
@Arabic200
رَضِيَ اللهُ عَنْ كُلِّ مَنْ عَلَّمَنا حَرْفًا، مَنْ سَتَرَ لَنا عَيْبًا، مَنْ نَصَحَ لَنا أَمْرًا، مَنْ تَجَاوَزَ لَنا عَنْ سَيِّئَةٍ، مَنْ تَغَاضَى عَنْ تَقْصِيرٍ، وَ سَانَدَ عِندَ احْتِيَاجٍ، مَنْ يَذْكُرُنا بِخَيْرٍ رَغْمَ ذُنُوبِنا، مَنْ يَذْكُرُنا فِي السُّجودِ دُونَ طَلَبٍ مِنَّا، وَ فِي الْفِرْدَوْسِ حِينَ اللِّقاءِ.
#ترجمه
🌷خداوند راضی باشد از هر کسی که به ما یک حرف آموخت؛ از آن که عیوب ما را پوشاند؛ از کسی که به ما نصیحتی کرد؛ از آن که از خطاهایمان گذشت؛ از آن که بر کوتاهیهای ما چشم پوشید؛ از کسی که در مواقع نیاز به ما یاری رساند؛ از آن کس که با وجود گناهان ما در یاد ما خوبی را به یاد آورد؛ کسی که در سجده ها، ما را یاد کند بدون درخواست ما؛ و در بهشت، هنگام دیدار، یادمان کند.
@Arabic200
"فِي حَيَاةِ كُلِّ إنْسَانٍ شَمسٌ بَشَرِيَّةٌ صَغِيرَةٌ تُضِيءُ حَيَاتَهُ، مِثْلَمَا تُضِيءُ شَمْسُ الدُّنْيَا الْعَالَمَ."
#ترجمه
"در زندگی هر انسانى، خورشید کوچک انسانی میدرخشد که زندگیش را روشن میسازد، همانطور که خورشید بزرگ دنیا، به جهان روشنی میبخشد."
@Arabic200
🌹 ماضی:
- هو عَمَّ (مذکر): او (به چیزی) روی آورد یا شامل شد.
- هي عَمَّت (مؤنث): او (به چیزی) روی آورد یا شامل شد.
- نحن عَمَّنا (جمع): ما (به چیزی) روی آورده یا شامل شدهایم.
- أنتم عَمَّتم (جمع مذکر): شما (به چیزی) روی آورده یا شامل شدهاید.
- أنتنّ عَمَمتن (جمع مؤنث): شما (به چیزی) روی آورده یا شامل شدهاید.
### مضارع:
- أنا أَعْمُ (مفرد): من (به چیزی) روی میآورم یا شامل میشوم.
- أنتَ تَعُمُ (مفرد مذکر): تو (به چیزی) روی میآوری یا شامل میشوی.
- أنتِ تَعُمِّين (مفرد مؤنث): تو (به چیزی) روی میآوری یا شامل میشوی.
- هو يَعُمُ (مفرد مذکر): او (به چیزی) روی میآورد یا شامل میشود.
- هي تَعُمُّ (مفرد مؤنث): او (به چیزی) روی میآورد یا شامل میشود.
- نحن نَعُمُّ (جمع): ما (به چیزی) روی میآوریم یا شامل میشویم.
- أنتم تَعُمُّون (جمع مذکر): شما (به چیزی) روی میآورید یا شامل میشوید.
- أنتنّ تَعُمُّن (جمع مؤنث): شما (به چیزی) روی میآورید یا شامل میشوید.
### فعل امر:
- عُمّ (مخاطب مذکر): روی آور یا شامل شو.
- عُمّي (مخاطب مؤنث): روی آور یا شامل شو.
🌹 ماضی:
- أنا تَنَفَّرْتُ (مفرد)
- أنتَ تَنَفَّرْتَ (مفرد مذکر)
- أنتِ تَنَفَّرْتِ (مفرد مؤنث)
- هو تَنَفَّرَ (مفرد مذکر)
- هي تَنَفَّرَت (مفرد مؤنث)
- نحن تَنَفَّرْنَا (جمع)
- أنتم تَنَفَّرْتُم (جمع مذکر)
- أنتنّ تَنَفَّرْتُنَ (جمع مؤنث)
### مضارع:
- أنا أَتَنَفَّرُ (مفرد)
- أنتَ تَتَنَفَّرُ (مفرد مذکر)
- أنتِ تَتَنَفَّرِينَ (مفرد مؤنث)
- هو يَتَنَفَّرُ (مفرد مذکر)
- هي تَتَنَفَّرُ (مفرد مؤنث)
- نحن نَتَنَفَّرُ (جمع)
- أنتم تَتَنَفَّرُونَ (جمع مذکر)
- أنتنّ تَتَنَفَّرْنَ (جمع مؤنث)
### فعل امر:
- تَنَفَّرْ (مخاطب مذکر)
- تَنَفَّرِي (مخاطب مؤنث)
🌹 فعل "ضَفَّ" به معنای "افزودن" یا "اضافه کردن" است.
ماضی:
- أنا ضَفَفْتُ (من اضافه کردم)
- أنتَ ضَفَفْتَ (تو اضافه کردی - مذکر)
- أنتِ ضَفَفْتِ (تو اضافه کردی - مؤنث)
- هو ضَفَّ (او اضافه کرد - مذکر)
- هي ضَفَّت (او اضافه کرد - مؤنث)
- نحن ضَفَفْنَا (ما اضافه کردیم)
- أنتم ضَفَفْتُم (شما اضافه کردید - جمع مذکر)
- أنتنّ ضَفَفْتُنَّ (شما اضافه کردید - جمع مؤنث)
### مضارع:
- أنا أَضِيفُ (من اضافه میکنم)
- أنتَ تَضِيفُ (تو اضافه میکنی - مذکر)
- أنتِ تَضِيفِينَ (تو اضافه میکنی - مؤنث)
- هو يَضِيفُ (او اضافه میکند - مذکر)
- هي تَضِيفُ (او اضافه میکند - مؤنث)
- نحن نَضِيفُ (ما اضافه میکنیم)
- أنتم تَضِيفُونَ (شما اضافه میکنید - جمع مذکر)
- أنتنّ تَضِفْنَ (شما اضافه میکنید - جمع مؤنث)
### امر:
- أَضِفْ (اضافه کن - مفرد مذکر)
- أَضِفِي (اضافه کن - مفرد مؤنث)
- أَضِفُوا (اضافه کنید - جمع مذکر)
- أَضِفْنَ (اضافه کنید - جمع مؤنث)
@Arabic200
مَا سُميّتِ الدُّنيا دُنْيًا إِلّا لأنَّهَا أَدْنَى عِندَ اللهِ مِن كُلِّ شَيْءٍ، فَوَاللهِ لَو كُنتَ تَحْمِلُ في صَدْرِكَ مِثْقالَ ذَرَّةٍ مِن حُزنٍ ثُمَّ رَجَوْتَ اللهَ لَعَلِمْتَ أَنَّ تِلْكَ الذَّرَّةَ الحَزِينَةَ أَكْرَمُ عِندَ اللهِ مِن الدُّنيا بِمَا فِيهَا .🌱
#ترجمه
دنیا تنها به دلیل این که در نزد خداوند از همهی چیزها پستتر است، "دنیا" نامیده میشود. سوگند به خدا، اگر در دل خود حتی به اندازهی یک ذره غم داشته باشی و به درگاه خداوند استغاثه کنی، در خواهی یافت که آن غم کوچک در نزد خداوند از همهی دنیا و آنچه در آن است، ارجمندتر است.
@Arabic200
"لَا تَكُن حَارِسًا عَلَى كُلِّ شَيْء فَإِنَّ هُنَاكَ أَشْيَاءَ دَعْهَا تَذْهَبُ وَأُخْرَى دَعْهَا تَنْتَهِي، اسْتَمْتِعْ بِتَغَيُّرِ الْأَحْوَال فَإِنَّ لِلَّهِ حِكْمَةً بَالِغَةً لَا تُدْرِكُهَا عُقُولُ الْبَشَر." ✉🍉
#ترجمه
نگهبان همه چیز نباش؛ بعضی از چیزها را بگذار که بروند و برخی دیگر را به پایانی برسان. از دگرگونی اوضاع لذت ببر، چرا که خداوند حکمتهایی عمیق دارد که عقلهای بشر از درک آن ناتواناند.
@Arabic200
تمام آرمانها و شعارهای جهان را کنار بگذارید
که غزه همهی آنها را رسوا کرد
الْقُرْآن شِفَاء، رَحْمَة، هُدًى، ثَبَات، بَرَكَة، قُوَّة!
- "دَائِمًا استَمْدَدْ قُوَّتَكَ مِنَ اللَّه ثُمَّ مِنَ الْقُرْآن وَلَنْ تَنْهَزِمْ أَبَدًا! حَتَّى فِي أَعَزِّ حَالاتِ تَعَبِكَ، مَرَضِكَ، ابْتِلَائَاتِكَ، سَتُشْرِقُ رُوحُكَ مَادُمتَ مَعَ الْقُرْآن تُرَتِّلُهُ وَتَتَغَنَّى بِهِ"🌿
#ترجمه
قرآن شفا، رحمت، هدایت، ثبات، برکت و قدرت است!
- "همواره نیروی خود را از خدا و پس از آن از قرآن بگیر؛ هرگز شکست نخواهی خورد! حتی در سختترین لحظات خستگی، بیماری و آزمایشهایت، روح تو تابناک/درخشان خواهد شد، تا زمانی که قرآن را تلاوت کنی و آن را با لحن دلنشین بخوانی."
@Arabic200
حدس بزنید! اینها فیلم هالیوودی است یا فیلم ژانر وحشت (horror films)؟
این چهرهها را کدام گریمور معروف چنین گریم کرده است؟
این نه فیلم هالیوودی است و نه این چهرهها را کسی گریم کرده. این واقعیت #کودکان #غزه و شدت #توحش #تروریسم_اسرائیلی است...
وحشتناکتر از این صحنهها، عقل کم و قلب سنگ اسلامستیزان است. تصورش را بکنید، که اگر اینها فیلم بود، اسلامستیزان ایرانی چگونه با دیدن آن میگریستند. ولی برای این کودکانی که واقعی هستند، نه تنها اشکی نمیریزند، بلکه مانند آن علی کریمی کودن از قاتل #کودک_خوار آنها حمایت نیز میکنند...
"لَا بَأْسَ بِقَلِيلٍ مِنَ الْحُزْنِ مُقَابِلَ أَنْ تَتَّخِذَ قَرَارًا صَحِيحًا لِكَيْ تَبْنِيَ عَلَيْهِ حَيَاتَكَ، أَحْيَانًا تَكُونُ الْقَرَارَاتُ الْقَاسِيَةُ هِيَ السَّبِيلَ الْوَحِيدَ لِوَاقِعٍ أَفْضَلَ وَحَقِيقِيٍّ، الْوَقْتُ يُعَالِجُ كُلَّ شَيْءٍ وَيَهْدِمُ كُلَّ شَيْءٍ، حَتَّى تِلْكَ الذِّكْرَيَاتُ الْجَمِيلَةُ وَأَنْبَلُ الْعَوَاطِفِ تَمُوتُ وَيَحِلُّ مَحَلَّهَا نَوْعٌ مِّنَ الْحِكْمَةِ الْبَارِدَةِ الَّتِي تَجْعَلُ كُلَّ شَيْءٍ يَهْدَأُ."
#ترجمه
هیچ اشکالی ندارد که کمی غم را در ازای اتخاذ تصمیمی درست تحمل کنید تا بر اساس آن زندگیتان را بسازید. گاهی اوقات، تصمیمات سخت تنها راهی هستند برای رسیدن به واقعیتی بهتر و حقیقی. زمان، همه چیز را درمان و خوب میکند و همه چیز را ویران میسازد؛ حتی آن یادهای زیبا و شریفترین احساسات نیز میمیرند و به جای آنها نوعی حکمت سرد و بیاحساس ظهور میکند که همه چیز را آرام میسازد.
@Arabic200
حافظ علی قَابِلِتِک، شَغَفِک، مَزاجِک، و إِصْرارُک عَلَی الحَیَاةِ، أَحِبَّ مَا أَنتَ عَلَیْهِ، لِتُحْسِنَ التَّغییرَ بِسُهُولَةٍ، أَغْمِرْ رُوحَکَ بِالْحُبِّ الذَّاتِی وَلَا تُفَکِّرْ کَثِیرًا فِی مَا لَا یَعْنِیکَ🌾🌹.
#ترجمه
بر قابلیتهایت، اشتیاقت، حال و هوایت/ روحیاتت و ارادهات برای زندگی پایبند بمان. آنچه را که هستی، دوست بدار تا بتوانی به آسانی تغییر کنی. روح خود را با عشق به خود پر کن و در مورد آنچه به تو ارتباطی ندارد، بیش از حد فکر نکن.
@Arabic200
لولا "سيبويه" و"الجاحظ " و"المعرّي" وغيرهم ، لما وُجد عند الفرنسيين "رينان" ولا "كازانوفا" ولا "ماسينيون" ولا غيرُهم.
(طه حُسين)
📌شرح من معجم المحيط
عنق :
-: الجماعة من الناس؛
جاء الناسُ عُنُقاً عُنُقاً
ج أعناق.
أوزاع : الأوْزَاعُ : [بصيغة الجمع] الجماعات من الناس؛
تقاطر الأوزاعُ من الناس إلى الساحة للمشاركة في المهرجان.
🖋||خمسون معلومة عن اللغة العربيّة📚:
1. أمير الشعراء هو أحمد شوقي.
2. حافظ إبراهيم هو شاعر النيل.
3. أبو الطيب المتنبي هو الشاعر الذي قتله شعره
4. يسمى الشاعر الذي عاش عصرين بالمخضرم
5. الشاعر اللبناني بشارة الخوري شاعر يلقب بالأخطل الصغير
6. أبو العلاء المعرّي شاعر يلقب برهين المحبسين
7. عدد بحور الشعر العربي 16
8. كعب بن زهير صاحب قصيدة البردة
9. أبو تمام صاحب كتاب الحماسة
10. حسان بن ثابت هو شاعر الرسول صلى الله عليه وسلم
11. الشنفرى هو الشاعر الجاهلي الصعلوك الذي يضرب به المثل بسرعة الركض
12. البيان و التبيين كتاب للجاحظ جمع فيه صنوف البيان و الأحاديث و الخطب
13. من الأمثلة : ((إذا تم العقل نقص الكلام ))
14. الفرزدق هو لقب الشاعر الأموي المعروف همام بن غالب التميمي
15. من أبيات الشعر للسموأل:
إذا المرء لم يدنس من اللؤم عرضه .. فكل رداء يرتديه جميل.
16. كليلة ودمنة هو الكتاب الذي نقل من اللغة البهلوية (الفارسية القديمة) إلى العربية.
17. ابن قتيبة هو صاحب كتاب (عيون الأخبار).
18. العقد الفريد كتاب لابن عبد ربه يضم 25 باباً سمى كلا منها باسم زهرة.
19. عمر الخيام عالم الفلك الذي هو في الوقت نفسه شاعر مشهور
وكتب أشهر الرباعيات الشعرية
20. حاتم الطائي من هو الشاعر الجاهلي الذي ضرب به المثل في الكرم
21. أبو العتاهية هو شاعر الزهد و التنكر للدنيا
22. العقاد هو الأديب المصري الذي شارك المازني في انتقاد أنصار الشعر القديم
23. إيليا أبو ماضي شاعر لبناني في المهجر توفي في نيويورك سنة 1957 م
24. السموأل هو الشاعر المشهور بالوفاء لأنه فضل قتل ابنه على التفريط بالأمانة
25. ينتمي أبو نواس للعصر العباسي.
26. أبو فراس الحمداني شاعر أسره الروم أربع سنوات
27. من أصحاب المعلقات امرؤ القيس ولبيد بن ربيعة والحارث بن حلزة
28. أبو تمام هو صاحب قصيدة فتح عمورية
29. أبو العلاء المعري صاحب ديوان سقط الزند
30. ثابت بن جابر هو الشاعر الذي اشتهر في الجاهلية بتأبط شرا
31. المقامات فن نثري في العصر العباسي
32. معجم لسان العرب هو أضخم معجم في اللغة العربية موجود
33. أبو عثمان عمرو بن بحر هو اسم الجاحظ
34. الثعالبي هو صاحب كتاب يتيمة الدهر
35. أبو فرج الأصفهاني هو صاحب كتاب الأغاني
36. الفرزدق هو الشاعر الذي قيل عنه لولا شعره لذهب ثلث اللغة
37. الحطيئة هو الشاعر الذي هجا نفسه وأمه وأباه
38. الأخفش هو الذي أضاف البحر السادس عشر لبحور الشعر
39. محمود سامي البارودي هو الشاعر الذي لقب برب السيف والقلم
40. الحسن بن هانئ هو اسم الشاعر العباسي أبو نواس
41. شهاب الدين الأبشيهي هو صاحب كتاب المستطرف في كل فن مستظرف.
42. الخليل بن أحمد الفراهيدي هو واضع علم العروض
43. امرؤ القيس هو أمير شعراء الجاهلية
44. علي بن أبي طالب هو صاحب الخطب والحكم التي في كتاب نهج البلاغة
45. طه حسين هو عميد الأدب العربي
46. 10 هو عدد معلقات الشعر الجاهلي
47. سوق عكاظ هو مكان تجمع الشعراء في الجاهلية للتحكيم بينهم
48. طرفة بن العبد هو أصغر شعراء المعلقات سنا
49. الجاحظ هو الأديب العربي الذي مات بسقوط الكتب عليه
50. سميت أشهر عشر قصائد في الجاهلية بالمعلقات لأنها كانت تكتب بماء الذهب وتعلق على الكعبة.
اللغة العربية
💫🍃🌹
دعْك مما يحدث حولَك
و انْظُرْ إلى ما يحدثُ داخِلَكَ،
فأنتَ هناكَ تَعِيش..
#ترجمه
💫🍃🌹
🌸 رها کن/بی اعتنا باش به آنچه در اطراف تو میگذرد و به آنچه در درونت روی میدهد بنگر، چرا که تو در آنجا زندگی میکنی.
1. ماضی (گذشته):
- فعل ماضی: دعَا
- مثال: دعا زیدٌ قلمه.
- ترجمه: زید، قلم خود را گذاشت .
2. مضارع (حال):
- فعل مضارع: يدعو
- مثال: يدعو الأصدقاء إلى الحفل.
- ترجمه: او دوستان را به جشن فرامیخواند.
3. امر (دعوت کردن به انجام کار):
- فعل امر: ادعُ
- مثال: ادعُ إلى السكينة.
- ترجمه: به آرامش دعوت کن.
4. مصدر (اسم فعل یا مصدر):
- اسم مصدر: دُعاء
- مثال: الدعاءُ من أفضل الأعمال.
- ترجمه: دعا یکی از بهترین اعمال است.
🌷 کلمه «دع» در زبان عربی بسته به ساختار جمله و سیاق کلام، معانی متفاوتی دارد و معنای دقیق آن بستگی به جمله دارد.
1. دع به معنای دعا:
- مثال: ادعُ اللهَ في السَّحَر.
- ترجمه: در نیمهشب از خدا درخواست کن.
2. دع به معنای رها کن:
- مثال: دَعهمُ في شَأنِهم.
- ترجمه: آنها را به حال خود رها کن.
3. دع به معنای دعوت:
- مثال: ادعُ أصدقائك إلى العشاء.
- ترجمه: دوستانت را به شام دعوت کن.
@Arabic200
1. رَضِيَ
- معنی: خوشنود شدن، خشنود بودن.
- ریشه: این کلمه از رضى به معنای قبول و پسندیدن است.
- مثال: رَضيَ اللهُ عَنْهُ (خدا از او خشنود شود).
- مترادف: مترادف کلمه "رَضِيَ" در عربی عبارتند از:
1. قَنِعَ به معنای راضی بودن یا قناعت کردن.
2. سُرِرَ به معنای شاد شدن یا خرسند شدن.
3. أَقْبَلَ به معنای پذیرفتن یا استقبال کردن.
- متضاد: سَخَط (خشم) حُزْن.
2. عَلَّمَ
- معنی: آموزش دادن، یاد دادن.
- ریشه: از فعل "عَلِمَ" به معنای دانستن.
- مثال: عَلَّمَ المعلّمُ الطلّابَ (معلم به دانشآموزان آموزش داد).
- مترادف:
1. دَرَّسَ به معنای تدریس کردن.
2. وَعَى به معنای درک کردن یا یاد گرفتن.
- متضاد: جَهَلَ.
3. سَتَرَ
- معنی: پنهان کردن، پوشاندن.
- ریشه: از فعلن "سَتر" به معنی پوشش.
- مثال: سَتَرَ اللهُ عَیوبَنا (خدا عیوب ما را بپوشاند).
- مترادف: أَخْفَى
- متضاد: کَشَفَ (آشکار کردن).
4. نَصَحَ
- معنی: نصیحت کردن، مشاوره دادن.
- ریشه: از فعل "نَصَحَ" به معنای خیرخواهی.
- مثال: نَصَحَ الوالدُ ابْنَهُ (پدر به فرزندش نصیحت کرد).
- مترادف: 1. وَعَظَ به معنای نصیحت و ارشاد است.
2. أرْشَدَ - به معنای راهنمایی کردن.
- متضاد: غَشَّ به معنای فریب دادن یا نیرنگ زدن.
5. تَجَاوَزَ
- معنی: گذشتن از چیزی، عبور کردن.
- ریشه: از جَوز به معنی اجازه یا عبور.
- مثال: تَجَاوَزَ عَنْ الخَطَأ (از خطا گذشت).
- مترادف: عَبَرَ
- متضاد: تَوَقَّفَ به معنای ایستادن یا متوقف شدن.
6. سَانَدَ
- معنی: حمایت کردن، یاری رساندن.
- ریشه: ریشه کلمه "سانَدَ" در زبان عربی از حرفهای "سند" تشکیل شده است و به معنای کمک کردن یا حمایت کردن است.
- مثال: سَانَدَ الأصدقاءُ بَعْضَهُمْ بَعْضًا (دوستان به یکدیگر کمک کردند).
- مترادف: مُسَاعَدَة
- متضاد: 1. تَارَكَ به معنای رها کردن یا بیخیال شدن.
2. خَذَلَ به معنای ترک کردن
7.تقصير
-معنى: کوتاهی یا عدم انجام کامل وظایف است.
- مترادف: إهمال
- متضاد: اجتهاد
8. احتياج
-معنى: نیاز یا ضرورت به چیزی.
_مترادف: حاجة
-متضاد:
١. اكتفاء 2.عدم الحاجة
@Arabic200
خواب عجیب مادر، بعد از مرگ پسرش‼️
کلیک کنید روی لینک و داستان رو از زبان مادر این پسر بشنوید👇🏻
.مادری بعد از مرگ پسرش خواب دید که…🚫
/channel/addlist/07dGz4OegTFmOTRk
/channel/addlist/07dGz4OegTFmOTRk
لَو أَمْعَنتَ النَّظَرَ وَالتَّفَكُّرَ فيما حَوْلَكَ، سَتَجِدُ أَنَّ الْآفَاقَ وَاسِعَةٌ، وَالدُّروبَ كَثِيرَةٌ، وَالْمَجالاتَ وَفِيرَةٌ، وَالأَرْزَاقَ غَزِيرَةٌ، وَالأَبْوَابَ عَدِيدَةٌ، وَالْفُرَصَ مَدِيدَةٌ؛ وَسَتُدْرِكَ أَنَّ الضِّيقَ يَسْكُنُ حُدُودَ تَصَوُّرِكَ لَا الْحَيَاةَ الْفَسِيحَةَ مِنْ حَوْلِكَ، وَأَنَّ الشَّجَرَةَ لِتَهْطُلَ عَلَيْكَ بِثَمَارِهَا يَنْبَغِي أَنْ تُهَزَّهَا.
#ترجمه
🌷 اگر با دقت به اطراف خود بنگری و فکر کنی، خواهی یافت که افقها گسترده، راهها زیاد، زمینهها فراوان و روزیها پرشمار، درها متعدد و فرصتها فراوانند. آنگاه درمییابی که تنگنظری تنها در مرزهای تصورات تو جای دارد و نه در زندگی وسیع پیرامونت. برای آنکه درخت میوههایش را بر تو افشاند، باید آن را تکان دهی...
1. أَمْعَنتَ:
- معنی: به دقت نگاه کردن یا توجه کردن.
- کاربرد: معمولاً برای بیان نیاز به توجه و دقت در مشاهده یا تفکر استفاده میشود.
- معانی دیگر: در برخی موارد میتواند به معنای به عمق چیزی نفوذ کردن نیز در نظر گرفته شود.
2. غَزِيرَةٌ:
- معنی: فراوان یا غنی.
- کاربرد: برای توصیف عواملی که در مقدار زیاد و با کیفیت بالا وجود دارند.
- معانی دیگر: میتواند در برخی بافتها به معنای پرآب یا پربار نیز ترجمه شود.
3. مَدِيدَةٌ:
- معنی: ماندگار یا طولانی.
- کاربرد: برای توصیف فرصتهایی که زمان زیادی برای آنها داده شده است.
- معانی دیگر: ممکن است به معنای وسیع و گسترده نیز به کار رود.
4. الضِّيقَ:
- معنی: تنگنا یا محدودیت.
- کاربرد: اشاره به حالتهای روانی و عاطفی یا موانع در زندگی.
- معانی دیگر: بسته به بافت، میتواند به معنای نا آرامی یا استرس هم باشد.
@Arabic200
أحبُّ الهدوء بكل أشكاله؛ الأماكن الهادئة، اللحظات الهادئة، الأصوات الهادئة، الأضواء الهادئة، أجدُ أنّ أفضل الأفكار تتوَلّد لدي عندما يعمّ الهدوء من حولي، تنفر روحي -رغمًا عنها- من الضجيج والضوضاء، وفي عوالِم الهدوء أجدني دومًا أقرَب إلى ذاتي وضفاف أعماقي.
#ترجمه
من آرامش را در هر شکلی دوست دارم/ من به تمامی اشکال آرامش عشق میورزم؛ مکانهای ساکت، لحظات بیصدا، آواهای ملایم و نورهای آرامشبخش. دریافتهام که برترین اندیشهها در بستر سکوت و آرامش شکل میگیرد. روح من بهطور غریزی/ناخودآگاه از هیاهو و شلوغی دوری میگزیند و در دنیای آسودگی، همواره خود را نزدیکتر به ذات خویش و عمق وجودم مییابم.
🍃 "يعمّ" از فعل "عَمَّ" است که به معنی فراگرفتن یا فراگیری چیزی است. در متن، "يعمّ الهدوء" به این معناست که "هدوء (آرامش) در اطراف من فراگیر است" یا "هدوء به من احاطه دارد".
🍃 فعل "تَنفَّرَ" به معنای "تنفر داشتن" یا "بیزار بودن از چیزی" است.
🍃فعل "ضَفَّ" به معنای افزون کردن، اضافه کردن یا ضمیمه کردن است. زمانی که از "ضفاف" به عنوان مصدر استفاده میشود، به معنای عمل افزودن یا ضمیمه کردن چیزی به چیزی دیگر خواهد بود. این واژه معمولاً در زمینههای مختلفی مثل نوشتن، سخنرانی یا هر نوع فعالیتی که در آن اطلاعات یا مواد جدیدی اضافه میشود، به کار میرود.
@Arabic200