أنقل ما أرى به فائدة النشر بدون رابط القناة ممنوع شرعاً × قناتي الثانية ✍🏻 @IslamPictures4 📮للتواصل 👈🏻 @Arabic200bot
- **تارِكًا وَرَاءَهُ أَحْلَامَ الطُّفُولَةِ: تارِكًا: حال منصوب، وَرَاءَهُ: ظرف مكان، أَحْلَامَ: مفعول به، الطُّفُولَةِ: مضاف إليه.
- **وَأَصْدِقَائَهُ، وَجَمَالَ النَّخِيلِ: وَ: حرف عطف، أَصْدِقَائَهُ: معطوف منصوب، جَمَالَ: معطوف منصوب، النَّخِيلِ: مضاف إليه.
---
وَدَّعَ الْقَرْيَةَ وَعَيْنَاهُ مَلِيئَتَانِ بِالْأَمَلِ، غَارِقًا فِي أَفْكَارِهِ حَوْلَ الْحَيَاةِ الْجَدِيدَةِ.
- **وَدَّعَ الْقَرْيَةَ: وَدَّعَ: فعل ماضی، الْقَرْيَةَ: مفعول به.
- **وَعَيْنَاهُ مَلِيئَتَانِ بِالْأَمَلِ: وَ: حرف عطف، عَيْنَاهُ: مبتدأ، مَلِيئَتَانِ: خبر، بِالْأَمَلِ: جار و مجرور.
- **غَارِقًا فِي أَفْكَارِهِ حَوْلَ الْحَيَاةِ الْجَدِيدَةِ: غَارِقًا: حال منصوب، فِي أَفْكَارِهِ: جار و مجرور، حَوْلَ الْحَيَاةِ: جار و مجرور، الْجَدِيدَةِ: نعت مجرور.
@Arabic200
#تعليم_الجمل_العربية
#آموزش_جملات_عربی
1. فَارُوق يتمتع بالحكمة والحنكة العسكرية.
فاروق از حکمت و تجربه نظامی برخوردار است.
2. تَسعى أحلامَنا جميعًا لتحقيق أهدافنا في الحياة.
همه ما در تلاشیم تا به آرزوهایمان در زندگی برسیم.
3. سَعَادَة تَجِدُهَا في لحظات بسيطة مع الأحباب.
شادی را در لحظات ساده با عزیزان پیدا میکنید.
4. تعيش في قرية صغيرة على ضفاف النهر هادئة و جميلة.
در یک روستای کوچک در کنار رودخانه آرام و زیبا زندگی میکند.
5. الحَيَاة مليئة بالتحديات و الفرص.
زندگی پر از چالشها و فرصتهاست.
6. عِشْقُ الوطن يُشجعنا على البناء والتطوير.
عشق به میهن ما را به سمت ساخت و توسعه تشویق میکند.
7. يُفضل الكثيرون البسِيطة في أسلوب حياتهم.
بسیاری از مردم زندگی ساده را ترجیح میدهند.
8. تَلَاحُمُ المجتمعات يُعَزِّزُ السلام والألفة.
همبستگی جوامع باعث تقویت صلح و دوستی میشود.
9. يَبْتَسِم الأطفال بدهشة عند رؤية الألوان.
کودکان با تعجب در هنگام دیدن رنگها لبخند میزنند.
10. يُستَحَبُّ أن يَسْتَهْوِي الشخص القراءة لتنمية عقله.
فرد باید از خواندن برای تقویت ذهن خود لذت ببرد.
11. مياه الأمطار يَتَرَشَّح من الأسطح إلى الشوارع.
آب باران از سقفها به خیابانها میریزد.
12. تَنَاغُمُ الألوان في اللوحة يُضفي عليها جمالاً خاصًا.
هماهنگی رنگها در تابلو زیبایی خاصی به آن میبخشد.
13. سَلَاسَة اللغة العربية تُسهل عملية التعلم.
سادگی زبان عربی فرایند یادگیری را آسان میکند.
14. حِكَايَات الجدة دائمًا تحمل صفات الحكمة والتحذير.
داستانهای مادربزرگ همیشه شامل حکمت و هشدار است.
15. يَتَجَاوَز العلماء الحدود لاستكشاف المجهول.
دانشمندان مرزها را برای کشف ناشناختهها پشت سر میگذارند.
16. أظهر الفريق شُجَاعًا في مواجهة التحديات.
تیم در مواجهه با چالشها شجاعت نشان دادند.
17. الأمل هو مفتاح النجاح في الحياة.
امید کلید موفقیت در زندگی است.
18. المشاريع الكبيرة تحتاج إلى تخطيط دقيق و عمل جاد.
پروژههای بزرگ به برنامهریزی دقیق و کار سخت نیاز دارند.
@Arabic200
#ترجمه
#رمان
فاروق و رؤیاهای بزرگش
در روستای نخلها، جایی که عشق به زندگی ساده و همبستگی مردم همچون جریان آب در رگهاست، فاروق جوانی بود که همیشه با لبخند به زندگی خوشامد میگفت. او عاشق نور خورشیدی بود که از میان شاخههای درختان نخل میتابید و صبحها با بوی نان تازه به استقبال روز میرفت. زندگی در هماهنگی کامل پیش میرفت و مردم روزهای خود را در میان مزارع، کار و داستانهایی که نسل به نسل منتقل میشد، سپری میکردند.
اما رویای فاروق بزرگتر از اینها بود. او مشتاق بود که دنیای بیرون را ببیند و افقهای وسیعتری را تجربه کند. قبل از اینکه تصمیم به ترک روستا بگیرد، با خانوادهاش مشورت کرد و آنها با تصمیم او موافقت کردند.
در یک روز آفتابی، فاروق با شجاعت تصمیم گرفت به شهر برود. وسایل سادهاش را جمع کرد و رویاهای کودکی، دوستان و زیبایی نخلها را پشت سر گذاشت. او با چشمانی پر از امید، روستا را وداع گفت و در افکارش به زندگی جدید غرق شد.
---
ادامه دارد...
@Arabic200
پروژهٔ فرهنگی و علمیات را که با ارزشترین اوقات خود را برایش دادهای و از سلامتیات برایش مایه گذاشتهای، هرگز در درگیریها و بحث و جدلها تباه نکن.
به راهت ادامه بده و مواظب این تقاطعهای حواس پرتکن باش!
- عبدالله الشهری
پروژههایم | My Project
🌹1. خُطَّةٌ:
- لهجه عراقی: خُطَّةْ
- لهجه شامی: خُطِّةْ
- لهجه سعودی: خُطَّةْ
- لهجه مصری: خُطَّةْ
---
🌹2. *تُخَصِّصِينَ:
- لهجه عراقی: تْخَصْصِينْ
- لهجه شامی: تْخَصْصِي
- لهجه سعودی: تْخَصْصِينْ
- لهجه مصری: تْخَصْصِي
---
🌹3.* مَادَّةٌ:
- لهجه عراقی: مَادَّةْ
- لهجه شامی: مَادِّةْ
- لهجه سعودی: مَادَّةْ
- لهجه مصری: مَادَّةْ
---
🌹4. * مُتَمَيِّزٌ:
- لهجه عراقی: مُتَمَيِّزْ
- لهجه شامی: مُتَمَيِّزْ
- لهجه سعودی: مُتَمَيِّزْ
- لهجه مصری: مُتَمَيِّزْ
---
🌹5.* تَنْظِيمُ وَقْتِكِ:
- لهجه عراقی: تَنْظِيمْ وَقْتِچْ
- لهجه شامی: تَنْظِيمْ وَقْتِكْ
- لهجه سعودی: تَنْظِيمْ وَقْتِكْ
- لهجه مصری: تَنْظِيمْ وَقْتَكْ
---
🌹6. *تُفَضِّلِينَ:
- لهجه عراقی: تُفَضِّلِينْ
- لهجه شامی: تُفَضِّلِي
- لهجه سعودی: تُفَضِّلِينْ
- لهجه مصری: تُفَضِّلِي
---
🌹7. *جَدْوَلٌ زَمَنِيٌّ:
- لهجه عراقی: جَدْوَلْ زَمَنِيّ
- لهجه شامی: جَدْوَلْ زَمَنِيّ
- لهجه سعودی: جَدْوَلْ زَمَنِيّ
- لهجه مصری: جَدْوَلْ زَمَنِيّ
---
🌹8. *فَهْمِ الْمَفَاهِيمِ:
- لهجه عراقی: فَهْمْ الْمَفَاهِيمْ
- لهجه شامی: فَهْمْ الْمَفَاهِيمْ
- لهجه سعودی: فَهْمْ الْمَفَاهِيمْ
- لهجه مصری: فَهْمْ الْمَفَاهِيمْ
---
🌹9. * فَتَراتٍ لِلرَّاحَةِ:
- لهجه عراقی: فَتَرَاتْ لِلرَّاحَةْ
- لهجه شامی: فَتَرَاتْ لِلرَّاحَةْ
- لهجه سعودی: فَتَرَاتْ لِلرَّاحَةْ
- لهجه مصری: فَتَرَاتْ لِلرَّاحَةْ
---
🌹10. *بِالتَّوْفِيقِ:
- لهجه عراقی: بِالتَّوْفِيقْ
- لهجه شامی: بِالتَّوْفِيقْ
- لهجه سعودی: بِالتَّوْفِيقْ
- لهجه مصری: بِالتَّوْفِيقْ
@Arabic200
#مفردات
#المرادفات
#الأضداد
1. خُطَّةٌ:
- معنی: برنامه، طرح
- مترادف: بَرْنَامَجٌ (برنامه)
- متضاد: فَوْضَى (بینظمی)
2. تُخَصِّصِينَ:
- معنی: تخصیص میدهی، معین میکنی (مشخص سازی)
- مترادف: تَحَدِّدِينَ (معین کردن)
- متضاد: تَهْمَلِينَ (بیتوجهی، غفلت)
3. مَادَّةٌ:
- معنی: درس، موضوع
- مترادف: مَوْضُوعٌ (موضوع)
4. مُتَمَيِّزٌ:
- معنی: ممتاز، برتر (خاص)
- مترادف: رَائِعٌ (عالی)
- متضاد: عَادٍ (معمولی)
5. تنْظِيمِ وَقْتِكِ:
- معنی: مدیریت زمان (برنامهریزی زمان)
- مترادف: تَرَتِيبَاتُ الْوَقْتِ (تنظیم زمان)
- متضاد: عَدَمُ التَّرْتِيبِ (عدم ترتیب)
6. تُفَضِّلِينَ:
- معنی: ترجیح میدهی (برگزیدن)
- مترادف: تَفْضَلِينَ (ترجیح دادن)
- متضاد: تَكْرَهِينَ (نفرت داشتن)
7. جَدْوَلٌ زَمَنِيٌّ:
- معنی: برنامه زمانی
- مترادف: خُطَّةٌ زَمَنِيَّةٌ (برنامه زمانبندی)
- متضاد: عَدَمُ التَّنْظِيمِ (بینظمی)
8. فَهْمِ الْمَفَاهِيمِ:
- معنی: درک مفاهیم
- مترادف: إِدْرَاكُ الْمَعَانِي (درک معانی)
- متضاد: عَدَمُ الْفَهْمِ (عدم درک)
9. فَتَراتٍ لِلرَّاحَةِ:
- معنی: زمانهای استراحت
- مترادف: أَوْقَاتُ الرَّاحَةِ (زمانهای آسایش)
- متضاد: الْكَدُّ وَالتَّعَبُ (کار و خستگی)
10. بِالتَّوْفِيقِ:
- معنی: موفقیت
- مترادف: النَّجَاحُ (کامیابی)
- متضاد: الْفَشَلُ (شکست)
@Arabic200
شَمسُ الخَمِيسِ إذَا تَغِيبْ
زِد فِي الصَّلَاةِ عَلىٰ الحَبيبْ
ﷺ ♡゙
#ترجمه @Arabic200
خورشید پنجشنبه که به غروب میگراید،
بر محبوب دلها بیشتر درود بفرست.
ﷺ ♡゙
1. فَكِّرْ (تفكر)
- مترادف: تَأَمَّلَ (تامل کرد)، تَعَمَّقَ (عمیق فکر کرد)
- متضاد: تَجَاهَلَ (نادیده گرفت)، أَهْمَلَ (غفلت کرد)
2. إِعْدَاد (إعداد)
- مترادف: تَجْهِيز (تجهیز)، تَحْضِير (تهیه)
- متضاد: إِلْغَاء (لغو)، تَجَنُّب (اجتناب)
3. تُخَطِّطِين (تخطط)
- مترادف: تُبَرْمِج (برنامهریزی میکند)، تَرْسُم (ترسیم میکند)
- متضاد: عَبَث (بینظمی)، عَشْوَائِيَّة (تصادفی)
4. سَلَطَة (سلطة)
- مترادف: صَلْطَة (سالاد)
- الأَطْعِمَة السَّاخِنَة (غذاهای گرم)، الطَّعَام الرَّئِيسِيّ (غذای اصلی)
5. مَشْوِيٍّ (مشوي)
- مترادف: مُحَمَّص (تُست شده)، مُشَوَّح (کبابی)
- مَسْلُوق (آبپز)، مَطْهُوٌّ عَلَى البُخَار (بخارپز)
6. التَّوَابِل (التوابل)
- مترادف: البَهَارَات (ادویهها)
- متضاد: مُنَكِّه صِنَاعِيّ (طعمدهنده مصنوعی)، بِدُون نَكْهَة (بدون طعم)
7. لَذِيذَة (لذيذة)
- مترادف: شَهِيَّة (خوشمزه)، طَيِّبَة (لذیذ)
- متضاد: بِلَا طَعْم (بیمزه)، سَيِّئَة المَذَاق (بدطعم)
8. تَقْطِيع (تقطيع)
- مترادف: تَقْصِيص (برش دادن)، تَكْسِير (خرد کردن)
- متضاد: تَجْمِيع (جمعآوری)، تَوْحِيد (یکپارچهسازی)
9. مَزِيج (مزيج)
- مترادف:خَلِيط (ترکیب)، مَزْج (مخلوط)
- متضاد: فَصْل (تفکیک)، تَفْكِيك (جداسازی)
10. وَجْبَة (وجبة)
- مترادف: طَعَام (غذا)، أَكْلَة (خوراک)
- متضاد: جُوع (گرسنگی)، تَجْوِيع (عدم تغذیه)
11. شَهِيَّة (شهية)
- مترادف: لَذِيذَة (خوشمزه)، فَاتِحَة لِلشَّهِيَّة (اشتهاآور)
- متضاد: مَعْدُومَة الشَّهِيَّة (بیاشتها)، سَيِّئَة المَذَاق (بدطعم)
12. تَحْسِين (تحسين)
- مترادف: تَرْقِيَة (ارتقا)، تَطْوِير (بهبود)
- متضاد: تَفَاقُم (بدتر شدن)، تَسْوِئَة (بدتر کردن)
13. نَكْهَة (نكهة)
- مترادف: طَعْم (طعم)، رَائِحَة (عطر)
- متضاد: بِلَا نَكْهَة (بدون طعم)
14. مُسْتَقِلّ (مستقل)
- مترادف: حُرّ (آزاد)، ذَاتِيّ (خودکفا)
- متضاد:تَابِع (وابسته)، مَرْهُون (مشروط)
15. مُتَحَرِّر (متحرر)
- مترادف:مُنْطَلِق (آزاد)، غَيْر مُقَيَّد (غیرمحدود)
- متضاد:مُقَيَّد (محدود)، مَقْيُود (مقید)
16. تَسْتَعِدِّي (آماده میشوی)
- مترادف: تَجْهَزِين (آماده میشوی)، تَتَحَضَّرِين (تدارک میبینی)
- متضاد: تَتَكَاسَلِين (تنبل میشوی).
@Arabic200
✰﷽✰
ليستى از پر بازدیدترین و خاصترین کانالهای تلگرامی تقدیم نگاه شما.
#گروهانس
❥❥💠✿━━━━━━●
@tab_ahlesunnat
@Motakhallefin_channel
❥❥💠✿━━━━━━●
برای عضویت در هر ڪدام از ڪانال ها لطفا روی اسم شان ڪلیڪ نمائید....
📜 #هــر_روز_یـڪ_حـدیث_ڪوتاه
📍عبادت در هنگام هرج و مرج
🔹قال رسول اللهﷺ:الْعِبَادَةُ فِي الْهَرْجِ كَهِجْرَةٍ إِلَيَّ
📚(┈┈ ••✦صحیح مسلم✦•• ┈┈ )
ما فقدته
أَبْعَدَهُ اللَّهُ عَنكَ لِأَنَّهُ رَأَى شَيْئًا لَمْ تَرَهُ أَنتَ
فَاحْمَدِ اللَّهَ...
#ترجمه
آن چه را که از دست دادهای،
خداوند آن را از تو دور کرده، چون چیزی دیده که تو ندیدهای؛
پس شکر خدا را بجا آور...
@Arabic200
#حوار
#مکالمه
أحمد: السَّلامُ عَلَيكُم، يا إخوة! هَلْ تَتَحَدَّثُونَ عن أَعْمالِ نَجيب مَحفوظ؟
(احمد: سلام بر شما برادران! آیا راجع به آثار نجيب محفوظ صحبت میکنید؟)
عبد الرحمن: وَ عَلَيكُمُ السَّلام! نَعَم، نَجيب مَحفوظ يُعَدُّ أَحَدَ عُلَماءِ الأدَبِ في مِصْرَ. إنَّهُ كَتَبَ رِواياتٍ قَويَّةً مِثلَ "مِراءَةُ الشِّعرِ" و"الطَّريقُ".
(عبد الرحمن: و سلام بر شما! بله، نجيب محفوظ یکی از دانشمندان ادب در مصر است. او رمانهای قویای نوشته مانند "آینه شعر" و "راه".)
قاسم: صَحيح، أَعمالُهُ تُناقشُ الحَيَاةَ اليوميَّةَ للمَصرِيِّينَ وَتَجَارِبَهُمُ في الحَياةِ. لكنْ، هَذَا لا يَجعلُنا نَغفَلُ عن أَدَبِ المتنَبِّي.
(قاسم: درست است، آثار او زندگی روزمره مصریها و تجربیاتشان را در زندگی بررسی میکند. اما، این ما را از ادبیات المتنبی غافل نمیکند.)
أحمد: أَحسَنتَ، المتنبي شَاعرٌ مُبدِعٌ. أَشعَارُهُ تَحمِلُ مَعانٍ عَميقَةً و حِكَمًا رَائعةً. كَيفَ تَصفُون أَثرَهُ في الأدَبِ العَربي؟
(احمد: درست گفتی، المتنبی شاعر خلاقی است. شعرهای او معانی عمیق و حکمتهای فوقالعادهای دارند. چطور اثر او را در ادبیات عرب توصیف میکنید؟)
عبد الرحمن: المُتنَبِّي قَد سَطرَ في أَشعَارهِ مَعارِفَ مِن الشجاعةِ وَالحِكمةِ، وعُرفَ بفصاحَتِهِ. حتى أَنَّ أَشعَارَهُ تَعلّمَها الطُلَّابُ في المدارس.
(عبد الرحمن: المتنبی در شعرهایش معارف شجاعت و حکمت را ثبت کرده و به فصاحت شناخته میشود. حتی شعرهای او را دانشآموزان در مدارس آموختهاند.)
قاسم: وَ بارودي أيضاً كانَ كاتباً مُبدِعاً ومُجَدِّداً في الشِّعرٍ العَربي. لقد جَمعَ بَينَ العَصرِ القديمِ وَالحديثِ في أبياته.
(قاسم: و بارودی نیز نویسندهای خلاق و نوآور در شعر عربی بود. او در اشعارش بین عصر کهن و جدید را گرد آورده است.)
أحمد: مَما لا شَكَّ فيه، بارودي له تأثيرٌ كبيرٌ على الشُّعراءِ ، وَقد أَنجزَ أَعْمالاً مُشَارٍ إليها، وَاستَخدَمَ أُسَلُوبًا جدِيدًا في كِتابَتِهِ.
(احمد: بدون شک، بارودی تاثیر زیادی بر شاعران داشته و آثار قابل توجهی خلق کرده و از سبک جدیدی در نوشتن استفاده کرده است.)
عبد الرحمن: أنا أُفضِّلُ رِواياتِ نَجيب مَحفوظ، بينما أُعتبرُ الرَّمزَ الفِكريَّ للمُتنَبّي أكثرَ تَأثيراً.
(عبد الرحمن: من رمانهای نجيب محفوظ را ترجیح میدهم، در حالی که من فکر میکنم علامت فکری المتنبی تأثیر بیشتری دارد.)
قاسم: وَالإبداعُ الأدَبِيُّ يَستُمِرُّ، كُلُّ كَاتبٍ يضيفُ لمَستَهُ الفَرِيدةَ.
(قاسم: و خلاقیت ادبی ادامه دارد، هر نویسندهای لمس خاص خود را اضافه میکند.)
@Arabic200
حَياةُ فَاروقَ فِي الْمَدينَةِ
عَندما وَصَلَ فَاروقُ إِلَى الْمَدينَةِ، كَانَ يَبحثُ عَن فُرْصَةٍ لِلِاندماجِ مَعَ الْحَيَاةِ الْجَدِيدَةِ. صَدْفَةً، التَقَى بِشَابٍ يُدْعَى حُسَيْن، الَّذِي كَانَ يَعْمَلُ فِي مَصْنَعٍ قَرِيبٍ مِن مَكَانِ إِقَامَتِهِ. حُسَيْنٌ كَانَ شَابًا طَمُوحًا وَلدَيْهِ خِبْرَةٌ فِي الْعَمَلِ بِالْمَدِينَةِ. تَبَادَلَا الْحَدِيثَ، وَعَرَفَ فَاروقُ أَنَّ حُسَيْنَ يُمكنُهُ مُسَاعَدَتَهُ فِي إِيجَادِ عَمَلٍ.
حُسَيْنٌ دَعَا فَاروقَ لِلِانْضِمَامِ إِلَيْهِ فِي الْمَصْنَعِ. قَالَ لَهُ: "تَأْتِي إِلَى الْعَمَلِ مَعِي، سَأُرِيكَ كَيْفِيَّةَ الْقِيَامِ بِالْأُمُورِ. سَتَتَعَلَّمُ سَرِيعًا". بِهَذِهِ الْكَلِمَاتِ، اسْتَعَادَ فَاروقُ بَعْضَ الْأَمَلِ. بَدَأَ الْعَمَلَ بِجَانِبِ حُسَيْنٍ، وَاسْتَغْرَقَ وَقْتًا قَصِيرًا لِتَعَلُّمِ الْمَهَامِّ. كَانَ الْعَمَلُ فِي الْمَصْنَعِ شَاقًّا، وَلَكِنْ لَمْ يَسْعَفْهُ الْوَقْتُ لِيَفْكِرَ فِي مَعَانَاةِ الْحَيَاةِ فِي الْمَدِينَةِ.
مَعَ مَرُورِ الأَيَّامِ، أَصْبَحَ فَاروقُ أَكْثَرَ تَكَيُّفًا مَعَ الْحَيَاةِ الْجَدِيدَةِ، وَمَعَ كُلِّ يَوْمٍ كَانَ يَمُّرُ، بَدَأَ يُشْعِرُ بوجودِ صِدَاقَاتٍ وَثِيقَةٍ مَعَ زُمَلَائِهِ. كَانَتْ أَوْقَاتُ الْعَمَلِ تَمْلَأُهُ بِالطَّاقَةِ، وَرَغْمَ التَّعَبِ، كَانَتِ الِابْتِسَامَاتُ وَالْهَتَافَاتُ بَيْنَ الْعُمَّالِ تَجْعَلُ الأَوْقَاتَ أَفْضَلَ.
لَكِنَّ قَلْبَهُ مَا زَالَ مُشْتَاقًا لِلْقُرَى وَهُدُوءِهَا. فِي اللَّيْلِ، كَانَ يَنظُرُ إِلَى السَّمَاءِ، وَيَتَذَكَّرُ نُجُومَ النَّخْلِ اللَّامِعَةَ، وَصَوْتَ النَّارِ الَّتِي تُحْمَى فِي الْقَرْيَةِ.
حُسَيْنٌ كَانَ دَائِمًا هُنَاكَ لِيُشَجِّعَهُ، وَيُشَارِكُ قِصَصًا عنِ الْحَيَاةِ فِي الْمَدِينَةِ. "إنَّهَا مَدِينَةٌ مَلِيئَةٌ بِالْفُرَصِ، فَاروقُ. عَلَيْكَ أَنْ تُؤْمِنَ بِنَفْسِكَ وَتَسْتَفِيدَ مِن كُلِّ لَحْظَةٍ".
لَكِنَّ رَغْمَ كُلِّ عَدَالَةِ حُسَيْنَ، بَدَأَ فَاروقُ يَتَسَاءَلُ عَنْ هُوِيَّتِهِ وَمَكَانِهِ. كَانَ هُنَاكَ شُعُورٌ دَاخِلِيٌّ يُخْبِرُهُ أَنَّ الْجَمَالَ الحَقِيقِيَّ مَا زَالَ فِي النَّخْلِ، وَأَنَّ الْعَوْدَةَ إِلَى الْجُذُورِ قَدْ تَكُونُ الْخِيَارَ الأَفْضَلَ.
فِي نِهَايَةِ الْمَطَافِ، قَرَّرَ فَاروقُ أَنْ يُعْطِيَ الْمَدِينَةَ فُرْصَةً، وَلَكِنَّهُ لَمْ يَنْسَ أَبَدًا ذِكْرَيَاتِ قَرْيَتِهِ، بَلْ اعْتَبَرَهَا دَافِعًا لِمُوَاصَلَةِ السَّعْيِ نَحْوَ تَحْقِيقِ أَحْلَامِهِ.
يتبع...
@Arabic200
#ترجمه
حَياةُ فَاروقَ فِي الْمَدينَةِ
عَندما وَصَلَ فَاروقُ إِلَى الْمَدينَةِ، كَانَ يَبحثُ عَن فُرْصَةٍ لِلِاندماجِ مَعَ الْحَيَاةِ الْجَدِيدَةِ. صَدْفَةً، التَقَى بِشَابٍ يُدْعَى حُسَيْن، الَّذِي كَانَ يَعْمَلُ فِي مَصْنَعٍ قَرِيبٍ مِن مَكَانِ إِقَامَتِهِ. حُسَيْنٌ كَانَ شَابًا طَمُوحًا وَلدَيْهِ خِبْرَةٌ فِي الْعَمَلِ بِالْمَدِينَةِ. تَبَادَلَا الْحَدِيثَ، وَعَرَفَ فَاروقُ أَنَّ حُسَيْنَ يُمكنُهُ مُسَاعَدَتَهُ فِي إِيجَادِ عَمَلٍ.
حُسَيْنٌ دَعَا فَاروقَ لِلِانْضِمَامِ إِلَيْهِ فِي الْمَصْنَعِ. قَالَ لَهُ: "تَأْتِي إِلَى الْعَمَلِ مَعِي، سَأُرِيكَ كَيْفِيَّةَ الْقِيَامِ بِالْأُمُورِ. سَتَتَعَلَّمُ سَرِيعًا". بِهَذِهِ الْكَلِمَاتِ، اسْتَعَادَ فَاروقُ بَعْضَ الْأَمَلِ. بَدَأَ الْعَمَلَ بِجَانِبِ حُسَيْنٍ، وَاسْتَغْرَقَ وَقْتًا قَصِيرًا لِتَعَلُّمِ الْمَهَامِّ. كَانَ الْعَمَلُ فِي الْمَصْنَعِ شَاقًّا، وَلَكِنْ لَمْ يَسْعَفْهُ الْوَقْتُ لِيَفْكِرَ فِي مَعَانَاةِ الْحَيَاةِ فِي الْمَدِينَةِ.
مَعَ مَرُورِ الأَيَّامِ، أَصْبَحَ فَاروقُ أَكْثَرَ تَكَيُّفًا مَعَ الْحَيَاةِ الْجَدِيدَةِ، وَمَعَ كُلِّ يَوْمٍ كَانَ يَمُّرُ، بَدَأَ يُشْعِرُ بوجودِ صِدَاقَاتٍ وَثِيقَةٍ مَعَ زُمَلَائِهِ. كَانَتْ أَوْقَاتُ الْعَمَلِ تَمْلَأُهُ بِالطَّاقَةِ، وَرَغْمَ التَّعَبِ، كَانَتِ الِابْتِسَامَاتُ وَالْهَتَافَاتُ بَيْنَ الْعُمَّالِ تَجْعَلُ الأَوْقَاتَ أَفْضَلَ.
لَكِنَّ قَلْبَهُ مَا زَالَ مُشْتَاقًا لِلْقُرَى وَهُدُوءِهَا. فِي اللَّيْلِ، كَانَ يَنظُرُ إِلَى السَّمَاءِ، وَيَتَذَكَّرُ نُجُومَ النَّخْلِ اللَّامِعَةَ، وَصَوْتَ النَّارِ الَّتِي تُحْمَى فِي الْقَرْيَةِ.
حُسَيْنٌ كَانَ دَائِمًا هُنَاكَ لِيُشَجِّعَهُ، وَيُشَارِكُ قِصَصًا عنِ الْحَيَاةِ فِي الْمَدِينَةِ. "إنَّهَا مَدِينَةٌ مَلِيئَةٌ بِالْفُرَصِ، فَاروقُ. عَلَيْكَ أَنْ تُؤْمِنَ بِنَفْسِكَ وَتَسْتَفِيدَ مِن كُلِّ لَحْظَةٍ".
لَكِنَّ رَغْمَ كُلِّ عَدَالَةِ حُسَيْنَ، بَدَأَ فَاروقُ يَتَسَاءَلُ عَنْ هُوِيَّتِهِ وَمَكَانِهِ. كَانَ هُنَاكَ شُعُورٌ دَاخِلِيٌّ يُخْبِرُهُ أَنَّ الْجَمَالَ الحَقِيقِيَّ مَا زَالَ فِي النَّخْلِ، وَأَنَّ الْعَوْدَةَ إِلَى الْجُذُورِ قَدْ تَكُونُ الْخِيَارَ الأَفْضَلَ.
فِي نِهَايَةِ الْمَطَافِ، قَرَّرَ فَاروقُ أَنْ يُعْطِيَ الْمَدِينَةَ فُرْصَةً، وَلَكِنَّهُ لَمْ يَنْسَ أَبَدًا ذِكْرَيَاتِ قَرْيَتِهِ، بَلْ اعْتَبَرَهَا دَافِعًا لِمُوَاصَلَةِ السَّعْيِ نَحْوَ تَحْقِيقِ أَحْلَامِهِ.
يتبع...
@Arabic200
#ترجمه
#مکالمه
#حوار
السيد محمد: مَرْحَبًا، كَيْفَ حَالُكَ الْيَوْمَ؟
آقای محمد: سلام، حال شما امروز چطور است؟
السيد حسن: أَهْلًا محمد! أَنَا بِخَيْرٍ، وَأَنْتَ؟
آقای حسن: سلام محمد! من خوبم، تو چطوری؟
السيد محمد: أنا أُفكر في الذهاب إلى السُوق لشراء بعض الأشياء.
(دارم به این فکر میکنم که به بازار بروم و چند چیز بخرم.)
السيد حسن: فكرةٌ جيدة! ماذا تحتاج؟
(ایدهٔ خوبی است! چه چیزی نیاز داری؟)
السيد محمد: أَحْتَاجُ إِلَى فَوَاكِهَ وَخُضَرٍ وَبَعْضِ الْأَشْيَاءِ الْمَنْزِلِيَّةِ.
آقای محمد: به میوهها، سبزیجات و برخی از وسایل خانگی نیاز دارم.
السيد حسن: وَأَنَا أُرِيدُ شِرَاءِ بَعْضِ الْمُعَدَّاتِ الرِّيَاضِيَّةِ.
آقای حسن: و من میخواهم بعضی از وسایل ورزشی بخرم.
السيد محمد: عال! هَلْ تُودُّ أَنْ نَذْهَبَ مَعًا؟
آقای محمد: عالی است! آیا میخواهی با هم برویم؟
السيد حسن: بِالتَّأْكِيدِ، لِنَذْهَبْ فِي السَّاعَةِ الثَّالِثَةِ.
آقای حسن: حتماً، بیاییم ساعت سه برویم.
السيد محمد: مُمْتَازٌ! سَأَكُونُ جَاهِزًا.
آقای محمد: عالی است! من آماده خواهم شد.
السيد حسن: حَسَنًا، أَرَاكَ بَعْدَ قَلِيلٍ.
آقای حسن: باشه، بعداً میبینمت.
السيد محمد: إِلَى اللِّقَاءِ!
آقای محمد: به امید دیدار !
@Arabic200
#تحليل_نحوي
*فاروق وأحلامه الكبيرة*
---
فِي قَرْيَةِ النَّخِيلِ، حَيْثُ عِشْقُ الحَيَاةِ البَسِيطَةِ وَتَلاحُمُ النَّاسِ، كَانَ فَارُوقُ شَابًّا يَبْتَسِمُ لِلْحَيَاةِ.
- **فِي قَرْيَةِ النَّخِيلِ: جار و مجرور، شبه جمله در محل خبر مقدم.
- **حَيْثُ عِشْقُ الحَيَاةِ البَسِيطَةِ وَتَلاحُمُ النَّاسِ: جمله موصولی در محل رفع نعت برای "قَرْيَةِ النَّخِيلِ".
- **كَانَ فَارُوقُ شَابًّا يَبْتَسِمُ لِلْحَيَاةِ: کانَ و أخواتها، فَارُوقُ: اسم کان، مرفوع و علامت رفع ضمه، شَابًّا: خبر کان، منصوب و علامت نصب فتحه، يَبْتَسِمُ: فعل مضارع، مرفوع و علامت رفع ضمه، جمله فعلیه در محل نعت برای "شَابٍ".
---
يَسْتَهْوِي ضَوْءَ الشَّمْسِ الَّذِي يَتَرشَّحُ بَيْنَ أَشْجَارِ النَّخِيلِ، وَيُحِبُّ اسْتِنْشَاقَ هَوَاءِ الصَّبَاحِ الْمَشْبُوعِ بِرَائِحَةِ الْخُبْزِ الطَّازَجِ.
- **يَسْتَهْوِي ضَوْءَ الشَّمْسِ: فعل مضارع مرفوع، و الضمیر المستتر تقدیره "هو"، ضَوْءَ: مفعول به منصوب و علامت نصب فتحه، الشَّمْسِ: مضاف إليه.
- **الَّذِي يَتَرشَّحُ بَيْنَ أَشْجَارِ النَّخِيلِ: الَّذِي: اسم موصول، يَتَرشَّحُ: فعل مضارع، و الضمیر المستتر تقدیره "هو"، بَيْنَ: ظرف مكان، أَشْجَارِ: مضاف إليه، النَّخِيلِ: مضاف إليه.
- **وَيُحِبُّ اسْتِنْشَاقَ هَوَاءِ الصَّبَاحِ الْمَشْبُوعِ بِرَائِحَةِ الْخُبْزِ الطَّازَجِ:
يُحِبُّ: فعل مضارع مرفوع، و الضمیر المستتر تقدیره "هو"، اسْتِنْشَاقَ: مفعول به منصوب، هَوَاءِ: مضاف إليه، الصَّبَاحِ: مضاف إليه، الْمَشْبُوعِ: نعت لهَوَاءِ، بِرَائِحَةِ: شبه جمله در محل نعت، الْخُبْزِ: مضاف إليه، الطَّازَجِ: نعت للْخُبْزِ.
---
كَانَتِ الحَيَاةُ تَمْضِي بِتَنَاغُمٍ وَسَلاَسَةٍ، وَالنَّاسُ يَمْضُونَ أَيَّامَهُمْ بَيْنَ الْمَزَارِعِ، وَالْعَمَلِ، وَالْحِكَايَاتِ الَّتِي تَتَنَاقَلُهَا الْأَجْيَالُ.
- **كَانَتِ الحَيَاةُ تَمْضِي: كانَ و أخواتها، الحَيَاةُ: اسم کان مرفوع، تَمْضِي: فعل مضارع، و الضمیر المستتر تقدیره "هي"، جمله فعلیه در محل نعت.
- **بِتَنَاغُمٍ وَسَلاَسَةٍ: شبه جمله در محل حال.
- **وَالنَّاسُ يَمْضُونَ أَيَّامَهُمْ: النَّاسُ: مبتدأ مرفوع، يَمْضُونَ: فعل مضارع مرفوع، أَيَّامَهُمْ: مفعول به منصوب، و مضاف إليه.
- **بَيْنَ الْمَزَارِعِ: ظرف مكان، و مضاف إليه.
- **وَالْعَمَلِ: معطوف على "الْمَزَارِعِ".
- **وَالْحِكَايَاتِ الَّتِي تَتَنَاقَلُهَا الْأَجْيَالُ: معطوف على "الْمَزَارِعِ"، الَّتِي: اسم موصول، تَتَنَاقَلُهَا: فعل مضارع، و الضمیر المتصل مفعول به، الْأَجْيَالُ: فاعل مرفوع.
---
لَكِنْ حُلْمُ فَارُوقَ كَانَ أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ.
- **لَكِنْ: حرف استدراك.
- **حُلْمُ فَارُوقَ: مبتدأ مرفوع، فَارُوقَ: مضاف إليه.
- **كَانَ أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ: كانَ و أخواتها، أَكْبَرَ: خبر كان، مِنْ: حرف جر، ذَلِكَ: اسم إشارة، جمله فعلیه در محل نعت.
---
كَانَ يَتَوَقُ لِرُؤْيَةِ الْعَالَمِ الْخَارِجِيِّ، لِأُفُقٍ وَاسِعٍ يَتَجَاوَزُ حُدُودَهُ.
- **كَانَ يَتَوَقُ: كانَ و أخواتها، يَتَوَقُ: فعل مضارع، و الضمیر المستتر تقدیره "هو"، جمله فعلیه در محل نعت.
- **لِرُؤْيَةِ الْعَالَمِ الْخَارِجِيِّ: جر و مجرور، شبه جمله در محل مفعول به.
- **لِأُفُقٍ وَاسِعٍ: جر و مجرور، شبه جمله در محل حال.
- **يَتَجَاوَزُ حُدُودَهُ: فعل مضارع، حُدُودَهُ: مفعول به، و مضاف إليه، جمله فعلیه در محل نعت.
---
فِي يَوْمٍ مُشْمِسٍ، اتَّخَذَ فَارُوقُ قَرَارًا شُجَاعًا بِالرَّحِيلِ إِلَى الْمَدِينَةِ.
- **فِي يَوْمٍ مُشْمِسٍ: جر و مجرور، شبه جمله در محل ظرف زمان.
- **اتَّخَذَ فَارُوقُ: اتَّخَذَ: فعل ماضی، فَارُوقُ: فاعل مرفوع، و علامت رفع ضمه.
- **قَرَارًا شُجَاعًا: قَرَارًا: مفعول به منصوب، شُجَاعًا: نعت منصوب.
- **بِالرَّحِيلِ إِلَى الْمَدِينَةِ: جر و مجرور، شبه جمله در محل حال.
---
قَبْلَ أَنْ يُقَرِّرَ الرَّحِيلَ، تَشَاوَرَ مَعَ أُسْرَتِهِ، وَقَدْ وَافَقَتِ الأُسْرَةُ عَلَى قَرَارِهِ.
- **قَبْلَ أَنْ يُقَرِّرَ الرَّحِيلَ: قَبْلَ: ظرف زمان، أَنْ: حرف نصب، يُقَرِّرَ: فعل مضارع منصوب، الرَّحِيلَ: مفعول به منصوب.
- **تَشَاوَرَ مَعَ أُسْرَتِهِ: تَشَاوَرَ: فعل ماضی، مَعَ: حرف جر، أُسْرَتِهِ: اسم مجرور.
- **وَقَدْ وَافَقَتِ الأُسْرَةُ عَلَى قَرَارِهِ: وَافَقَتْ: فعل ماضی، الأُسْرَةُ: فاعل مرفوع، عَلَى قَرَارِهِ: جر و مجرور
---
جَمَعَ أَغْرَاضَهُ الْبَسِيطَةَ، تارِكًا وَرَاءَهُ أَحْلَامَ الطُّفُولَةِ، وَأَصْدِقَائَهُ، وَجَمَالَ النَّخِيلِ.
- **جَمَعَ أَغْرَاضَهُ: جَمَعَ: فعل ماضی، أَغْرَاضَهُ: مفعول به.
- **الْبَسِيطَةَ: نعت منصوب.
#مرادفات
#مترادف
1. فَارُوق - (نام شخص)
2. أَحْلَامَ - طُمُوحَات، آمال - (آرزوها)
3. سَعَادَة - فَرَح، بَهْجَة - (شادمانی، خوشحالی)
4. قَرْيَة - بَلْدَة، مُجْتَمَع - (دهکده، جامعه)
5. الحَيَاة - الْوُجُود، الْمَعِيشَة - (زندگی، معیشت)
6. عِشْق - حُبّ، شَغَف - (عشق، اشتیاق)
7. الْبَسِيطَة - السَّهْلَة، الْعَادِيَّة - (ساده، عادی)
8. تَلَاحُم - تَوَاقُف، تَآلُف - (همزیستی، توافق)
9. يَبْتَسِم - يَضْحَك، يَتَبَسَّم - (لبخند زدن)
10. يَسْتَهْوِي - يُحِبُّ، يَمِيلُ إِلَى - (دوست داشتن، تمایل داشتن به)
11. يَتَرَشَّح - يَتَسَرَّب، يَتَدَفَّق - (نشت کردن، جاری شدن)
12. تَنَاغُم - إِنْسِجَام، تَنْسِيق - (هماهنگی، انسجام)
13. سَلَاسَة - سُهُولَة، إِنْسِيَابِيَّة - (سادگی، راحتی)
14. حِكَايَات - قِصَص، رِوَايَات - (داستانها، روایتها)
15. يَتَجَاوَز - يَتَخَطَّى، يَتَعَدَّى - (عبور کردن، فراتر رفتن)
16. شُجَاعًا - جَرِيئًا، جَسُورًا - (شجاع، دلیر)
17. أَمَل - رَجَاء، تَوَقُّع - (امید)
18. كَبِيرَة - عَظِيمَة، وَاسِعَة - (بزرگ، وسیع)
#أضداد
#متضاد
- (مُضَاد لكَلِمَة كَبِيرَة): صَغِيرَة - (کوچک)
- (مُضَاد لكَلِمَة عِشْق): كَرَاهِيَة - (نفرت)
- (مُضَاد لكَلِمَة سَلَاسَة): تَعْقِيد - (پیچیدگی)
#رواية
#رمان
فَاروقُ وَأَحْلَامُهُ الكَبِيرَةُ
---
فِي قَرْيَةِ النَّخِيلِ، حَيْثُ عِشْقُ الحَيَاةِ البَسِيطَةِ وَتَلاحُمُ النَّاسِ، كَانَ فَارُوقُ شَابًّا يَبْتَسِمُ لِلْحَيَاةِ. يَسْتَهْوِي ضَوْءَ الشَّمْسِ الَّذِي يَتَرشَّحُ بَيْنَ أَشْجَارِ النَّخِيلِ، وَيُحِبُّ اسْتِنْشَاقَ هَوَاءِ الصَّبَاحِ الْمَشْبُعِ بِرَائِحَةِ الْخُبْزِ الطَّازَجِ. كَانَتِ الحَيَاةُ تَمْضِي بِتَنَاغُمٍ وَسَلاَسَةٍ، وَالنَّاسُ يَمْضُونَ أَيَّامَهُمْ بَيْنَ الْمَزَارِعِ، وَالْعَمَلِ، وَالْحِكَايَاتِ الَّتِي تَتَنَاقَلُهَا الْأَجْيَالُ.
لَكِنْ حُلْمَ فَارُوقَ كَانَ أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ. كَانَ يَتَوَقُ لِرُؤْيَةِ الْعَالَمِ الْخَارِجِيِّ، لِأُفُقٍ وَاسِعٍ يَتَجَاوَزُ حُدُودَهُ. قَبْلَ أَنْ يُقَرِّرَ الرَّحِيلَ، تَشَاوَرَ مَعَ أُسْرَتِهِ، وَقَدْ وَافَقَتِ الأُسْرَةُ عَلَى قَرَارِهِ.
فِي يَوْمٍ مُشْمِسٍ، اتَّخَذَ فَارُوقُ قَرَارًا شُجَاعًا بِالرَّحِيلِ إِلَى الْمَدِينَةِ. جَمَعَ أَغْرَاضَهُ الْبَسِيطَةَ، تارِكًا وَرَاءَهُ أَحْلاَمَ الطُّفُولَةِ، وَأَصْدِقَائَهُ، وَجَمَالَ النَّخِيلِ. وَدَّعَ الْقَرْيَةَ وَعَيْنَاهُ مَلِيئَتَانِ بِالْأَمَلِ، غَارِقًا فِي أَفْكَارِهِ حَوْلَ الْحَيَاةِ الْجَدِيدَةِ.
---
يَتْبَع...
@Arabic200
#کتاب گنجینه ی صرف و نحو ( #مبادئ_العربية )
دکتر مصطفى خرم دل رحمه الله
بسیار کاربردی و عالی
@Arabic200
1. خُطَّةٌ:
1. وَضَعْتُ خُطَّةً مُحْكَمَةً لِمَشْرُوعِي. (یک برنامه محکم برای پروژهام طراحی کردم.)
---
2. تَتَضَمَّنُ خُطَّتِي عَدَّةَ مَرَاحِلٍ لِلتَّنْفِيذِ. (برنامهام چند مرحله برای اجرا دارد.)
---
3. فِي حَالِ الْفَوْضَى، لَا يُمْكِنُنَا تَطْبِيقُ أَيِّ خُطَّةٍ. (در صورت بینظمی، نمیتوانیم هیچ برنامهای را اجرا کنیم.)
---
2. تُخَصِّصِينَ:
1. هَلْ تُخَصِّصِينَ وَقْتًا لِلدِّرَاسَةِ كُلَّ يَوْمٍ؟ (آیا هر روز زمانی را برای مطالعه اختصاص میدهی؟)
---
2. تَحْدِيدُ الْأَهْدَافِ يَجْعَلُكَ تُخَصِّصِينَ جُهُودَكِ بِكَفَاءَةٍ. (تعیین اهداف باعث میشود تلاشهایت را به طور مؤثری تخصیص دهی.)
---
3. إِذَا كُنْتِ تَهْمَلِينَ وَظَائِفَكِ، سَتُوَاجِهِينَ صُعُوبَاتٍ كَثِيرَةً. (اگر وظایفت را نادیده بگیری، با مشکلات زیادی مواجه خواهی شد.)
---
3. مَادَّةٌ:
1. مَادَّتِي الْمُفَضَّلَةُ هِيَ النَّحْوُ. (درس مورد علاقه من نحو است.)
---
2. هَذِهِ الْمَادَّةُ تَحْتَاجُ إِلَى فَهْمٍ عَمِيقٍ. (این درس نیاز به درک عمیق دارد.)
---
3. لَا يَجِبُ أَنْ تَكُونَ مَوْضُوعَاتُ الدِّرَاسَةِ صَعْبَةً. (موضوعات درسی نباید سخت باشند.)
---
4. مُتَمَيِّزٌ:
1. الطَّالِبُ مُتَمَيِّزٌ فِي كُلِّ الْمَوَادِّ. (دانشآموز در همه درسها ممتاز است.)
---
2. لَدَيْهَا أُسْلُوبٌ رَائِعٌ فِي الْكِتَابَةِ. (او در نوشتن سبک عالی دارد.)
---
3. لَا تَكُونِي عَادِيَّةً، كُونِي مُتَمَيِّزَةً. (معمولی نباش، برتر باش.)
---
5. تَنْظِيمُ وَقْتِكِ:
1. تَنْظِيمُ وَقْتِكِ يَجْعَلُكِ أَكْثَرَ إِنْتَاجِيَّةً. (مدیریت زمانت تو را کارآمدتر میکند.)
---
2. عَلَيْكِ تَرْتِيبَاتُ الْوَقْتِ بِشَكْلٍ مُنَظَّمٍ. (باید زمانت را به طور منظم تنظیم کنی.)
---
3. عَدَمُ التَّرْتِيبِ سَيُؤَثِّرُ عَلَى أَدَائِكِ. (عدم ترتیب بر عملکردت تأثیر خواهد گذاشت.)
---
6. تُفَضِّلِينَ:
1. مَاذَا تُفَضِّلِينَ، الشَّايَ أَمْ الْقَهْوَةَ؟ (چه چیزی را ترجیح میدهی، چای یا قهوه؟)
---
2. تَفْضَلِينَ دِرَاسَةَ الْعُلُومِ عَلَى دِرَاسَةِ الْآدَابِ. (ترجیح میدهی علوم را به جای ادبیات بخوانی.)
---
3. تَخْتَارِينَ أَنْ تَسِيرِي فِي طَرِيقِ الْعِلْمِ. (انتخاب میکنی که در مسیر علم گام برداری.)
---
7. جَدْوَلٌ زَمَنِيٌّ:
1. إِعْدَادُ جَدْوَلٍ زَمَنِيٍّ يُسَاعِدُكِ عَلَى تَنْظِيمِ وَقْتِكِ. (تهیه یک برنامه زمانی به تو در مدیریت زمان کمک میکند.)
---
2. خُطَّةٌ زَمَنِيَّةٌ دَقِيقَةٌ تُضْمَنُ النَّجَاحَ. (برنامه زمانبندی دقیق موفقیت را تضمین میکند.)
---
3. فِي عَدَمِ التَّنْظِيمِ، لَا يُمْكِنُ تَحْقِيقُ أَهْدَافِنَا. (در بینظمی، نمیتوانیم به اهدافمان برسیم.)
---
8. فَهْمِ الْمَفَاهِيمِ:
1. إِذَا كَانَ لَدَيْكِ فَهْمٌ جَيِّدٌ لِلْمَفَاهِيمِ، سَتَكُونِينَ نَاجِحَةً. (اگر درک خوبی از مفاهیم داشته باشی، موفق خواهی بود.)
---
2. إِدْرَاكُ الْمَعَانِي يَتَطَلَّبُ تَرْكِيزًا. (درک معانی نیاز به تمرکز دارد.)
---
3. عَدَمُ الْفَهْمِ يُؤَدِّي إِلَى الْفَشَلِ. (عدم درک منجر به شکست میشود.)
---
9. فَتَراتٍ لِلرَّاحَةِ:
1. لَا تَنْسَي أَنْ تَأْخُذِي فَتَراتٍ لِلرَّاحَةِ بَيْنَ الْمَهَامِّ. (فراموش نکن که بین وظایف زمانهای استراحت بگیری.)
---
2. أَوْقَاتُ الرَّاحَةِ تُسَاعِدُ فِي زِيَادَةِ الْإِنْتَاجِيَّةِ. (زمانهای آسایش به افزایش کارایی کمک میکنند.)
---
3. الْكَدُّ وَالتَّعَبُ دُونَ رَاحَةٍ يُضْعِفُ الصِّحَّةَ. (کار و خستگی بدون استراحت، سلامت را ضعیف میکنند.)
---
10. بِالتَّوْفِيقِ:
1. أَتَمَنَّى لَكِ بِالتَّوْفِيقِ فِي الِامْتِحَانِ. (برای امتحانت آرزو موفقیت میکنم.)
---
2. النَّجَاحُ يَأْتِي بِالتَّوْفِيقِ وَالْعَمَلِ الْجَادِّ. (کامیابی با موفقیت و کار سخت میآید.)
---
3. الْفَشَلُ لَيْسَ نِهَايَةً، بَلْ دَرْسٌ لِلْمُسْتَقْبَلِ. (شکست پایان نیست، بلکه درسی برای آینده است.)
@Arabic200
#حوار
#مکالمه
بتول: مَرْحَبًا شَيْمَاءُ، هَلْ لَدَيْكِ خُطَّةٌ لِلْدِّراسةِ قَبْلَ الاِمْتِحَانَاتِ؟
بتول: سلام شیما، آیا برنامهای برای مطالعه قبل از امتحانات داری؟
شَيْمَاء: نَعَمْ، بَتُولُ. أُرِيدُ أَنْ أَبْدَأَ بِمُرَاجَعَةِ الدُّروسِ مِنْ بَدَايَةِ العَامِ.
شیماء: بله، بتول. میخواهم از ابتدای سال تحصیلی به مرور درسها شروع کنم.
بتول: فِكْرَةٌ جَيِّدَةٌ. هَلْ سَتُخَصِّصِينَ وَقْتًا لِكُلِّ مَادَّةٍ؟
بتول: ایده خوبی است. آیا برای هر درس زمانی را اختصاص میدهی؟
شَيْمَاء: نَعَمْ، سَأُخَصِّصُ سَاعَةً لِكُلِّ مَادَّةٍ، وَسَأَبْدَأُ بِالعربية.
شیماء: بله، یک ساعت برای هر درس اختصاص میدهم و از عربى شروع میکنم.
بتول: مُتَمَيِّزٌ! وَأَيْنَ سَتَدْرُسِينَ؟ هَلْ تُفَضِّلِينَ الدِّراسةَ بِمَفْرَدِكِ أَمْ مَعَ أَصْدِقَائِكِ؟
بتول: عالی! کجا درس میخوانی؟ آیا تنهایی درس میخوانی یا با دوستانت؟
شَيْمَاء: أُفَضِّلُ الدِّراسةَ مَعَ صَدِيقَاتِي، فَهِيَ تُسَاعِدُنِي عَلَى فَهْمِ الْمَفَاهِيمِ.
شیماء: دوست دارم با دوستانم درس بخوانم، چرا که به من کمک میکند مفاهیم را بهتر درک کنم.
بتول: فِكْرَةٌ رَائِعَةٌ. هَلْ سَتَقُومِينَ بِعَمَلِ جَدْوَلٍ زَمَنِيٍّ لِلْمُرَاجَعَةِ؟
بتول: ایدهای عالی. آیا برنامهای زمانبندیشده برای مرور دارید؟
شَيْمَاء: نَعَمْ، سَأَعِدُّ جَدْوَلًا يُنَظِّمُ أَوْقَاتَ الدِّراسةِ وَالْمُرَاجَعَةِ لِكُلِّ مَادَّةٍ.
شیماء: بله، یک جدول تنظیم میکنم که زمانهای مطالعه و مرور هر درس را نشان دهد.
بتول: بِالتَّأْكِيدِ، سَيُسَاعِدُكِ الْجَدْوَلُ فِي تَنْظِيمِ وَقْتِكِ. تَحْتَاجِينَ أَيْضًا إِلَى أَخْذِ فَتَراتٍ لِلرَّاحَةِ.
بتول: قطعاً، جدول بهت در مدیریت وقت کمک خواهد کرد. همچنین نیاز به استراحتهای کوتاه داری.
شَيْمَاء: صَحِيحٌ! سَأُحَارِصُ عَلَى أَخْذِ فَتْرَاتٍ قَصِيرَةٍ لِلرَّاحَةِ بَيْنَ الدُّروسِ.
شیماء: درست است! سعی میکنم بین درسها زمانهای کوتاهی برای استراحت بگیرم.
بتول: بِالتَّوْفِيقِ لَكِ، أَتَمَنَّى أَنْ تَنْجَحِي فِي الْاِمْتِحَانَاتِ.
بتول: موفق باشی، امیدوارم در امتحانات موفق شوی.
شَيْمَاء: شُكْرًا.
شیماء: متشکرم.
@Arabic200
رأيناكم في المواقف ؛ فلا تكثرون الكلام.
#ترجمه
شما را در موقعیتها دیدیم؛ پس زیاد حرف نزنید.
@Arabic200
لانَ العُمرَ مَرةً واحِدةً، ريلاكس لِكُلِشي / لِكُلِّ شَيءٍ.
#ترجمه
زندگی فقط یکبار
اتفاق میافتد، پس
برای همه چیز آرام باش.
#حوار
#مکالمه
السَّيِّدَةُ مَرْيَم: مَرْحَبًا سَارَة! اليَوْمَ أُرِيدُ أَنْ أُعِدَّ وَصْفَةً صِحِّيَّةً. مَاذَا عَنْكِ؟
(خانم مریم: سلام سارا! امروز میخواهم یک دستور پخت سالم درست کنم. تو چه برنامهای داری؟)
السَّيِّدَةُ سَارَة: مَرْحَبًا! ذَلِكَ رَائِع! أَنَا أَيْضًا أُفَكِّرُ فِي إِعْدَادِ عَشَاءٍ سَهْلٍ وَلَذِيذٍ. مَاذَا تُخَطِّطِين؟
(خانم سارا: سلام! خیلی خوبه! من هم به فکر تهیه یک شام سریع و خوشمزه هستم. چه چیزی در نظر داری؟)
السَّيِّدَةُ مَرْيَم: كُنْتُ أُفَكِّرُ فِي إِعْدَادِ سَلَطَةِ كِينُوَا مَعَ الخُضَارِ الطَّازِجَةِ. مَاذَا عَنْكِ؟
(خانم مریم: میخواستم یک سالاد کینوا با سبزیجات تازه درست کنم. تو چه چیزی پختهای؟)
السَّيِّدَةُ سَارَة: رَائِع! أَنَا أَنْوِي إِعْدَادَ دَجَاجٍ مَشْوِيٍّ. سَيَتَنَاسَبُ مَعَ السَّلَطَةِ. أَقْتَرِحُ عَلَيْكِ اسْتِخْدَامَ التَّوَابِلِ اللَّذِيذَةِ.
(خانم سارا: عالیه! من قصد دارم مرغ کبابی درست کنم. با سالاد مخلوط میشود. بهت پیشنهاد میکنم ادویههای خوشمزه استفاده کنی.)
السَّيِّدَةُ مَرْيَم: نَعَمْ، سَأُضِيفُ التَّوَابِلَ إِلَى السَّلَطَةِ. مَا هِيَ التَّوَابِلُ الَّتِي تَسْتَخْدِمِينَهَا؟
(خانم مریم: بله، حتماً! ادویه به سالاد هم میزنم. تو چه ادویههایی استفاده میکنی؟)
السَّيِّدَةُ سَارَة: عَادَةً أَسْتَخْدِمُ الكُرْكُمَ وَالفِلْفِلَ الأَسْوَدَ. وَأَيْضًا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْمُونِ لِتَحْسِينِ الطَّعْمِ.
(خانم سارا: من معمولاً از زردچوبه و فلفل سیاه استفاده میکنم. همچنین کمی لیمو ترش برای طعم بهتر.)
السَّيِّدَةُ مَرْيَم: فِكْرَةٌ جَيِّدَةٌ! سَأُضِيفُ قَلِيلًا مِنَ الأَفُوكَادُو إِلَى السَّلَطَةِ لِلْحُصُولِ عَلَى دُهُونٍ صِحِّيَّةٍ.
(خانم مریم: ایده خوبیه! من هم مقداری آووکادو به سالاد اضافه میکنم تا چربیهای سالم داشته باشه.)
السَّيِّدَةُ سَارَة: الأَفُوكَادُو رَائِع! يُمْكِنُكِ أَيْضًا إِضَافَةُ بَعْضِ حُبُوبِ السِّمْسِمِ لِإِضْفَاءِ نَكْهَةٍ مُخْتَلِفَةٍ.
(خانم سارا: آووکادو عالیه! میتونی کمی دانه کنجد هم بزنید تا طعمی متفاوت داشته باشه.)
السَّيِّدَةُ مَرْيَم: شُكْرًا عَلَى اقْتِرَاحِكِ! أُحِبُّ أَنْ أُضِيفَ حُبُوبَ السِّمْسِمِ إِلَى السَّلَطَةِ.
(خانم مریم: ممنون از پیشنهادت! خیلی دوست دارم دانه کنجد رو به سالاد اضافه کنم.)
السَّيِّدَةُ سَارَة: بَعْدَ طَهْيِ الدَّجَاجِ، يُمْكِنُكِ تَقْطِيعُهُ إِلَى قِطَعٍ صَغِيرَةٍ وَتَقْدِيمُهُ فَوْقَ السَّلَطَةِ.
(خانم سارا: بعد از پختن مرغ، میتونی آن را به قطعات کوچک برش بزنی و روی سالاد بریزی.)
السَّيِّدَةُ مَرْيَم: مَزِيجٌ لَذِيذ! آمُلُ أَنْ نُعِدَّ عَشَاءً جَيِّدًا.
(خانم مریم: چه ترکیب خوشمزهای! امیدوارم شام خوبی درست کنیم.)
السَّيِّدَةُ سَارَة: نَعَمْ، وَأَنَا أَيْضًا! دَعِينَا نُشَارِكْ صُوَرَ الطَّعَامِ بَعْدَ الإِنْتِهَاءِ.
(خانم سارا: بله، من هم همینطور! بیایید بعد از پختن عکسهای غذا را به همدیگه نشان بدیم.)
السَّيِّدَةُ مَرْيَم: بِالتَّأْكِيدِ! اسْتَعِدِّي لِلِاسْتِمْتَاعِ بِوَجْبَةٍ شَهِيَّةٍ.
(خانم مریم: حتماً! آماده باش برای لذت بردن از غذایی خوشمزه.)
السَّيِّدَةُ سَارَة: رَائِع! لَا أَسْتَطِيعُ الإِنْتِظَارَ!
(خانم سارا: عالیه! بیصبرانه منتظرم!)
@Arabic200
برترین کانال های تلگرامیمون
✅ آشپزی درخانه
✅ اناشید سرودهای خاص به هرزبونی
✅ کانالی مخصوص ترک کردن گناه
✅ حفظ قرآن دریک سال
✅ داستان های جالب وپندآموز
✅ سوالات باجواب
✅ نکات همسرانه
✅ اطلاعات پزشکی
✅ خواهرانه هامون
✅ استوری های زیبامون
✅ یادگیری عربی خیلی آسون
✅ زیباترین عکس نوشته هامون
✅ دعای آرامبخش
✅ ذکرهایی مخصوص دلتنگی
✅ تربیت کودکان
✅ شیخ پردل محبوب دلها
✅ بهترین کانال سلامت جسم وجان
✅ دست بافتنی هامون
✅ صوتی های قرآن
✅کتابخانه
✅سلامتکده درمان باقرآن
✅ خیاطی
✅تفسیرقران
وخیلی ازکانال های دیگرمون چیدیم براتون کافیه کلیک کنین ❤️🩵
/channel/addlist/scsRULyUN8s2MWI0
جهت هماهنگی تبادل 👇
@Kkgfffhwtu
یه خبر خوب دارم براتون باهرخریدتون یک هدیه ازمون بگیرین 😍😍😍
انواع جواهرت هرچیزی که بخوایین تاج عروس تل ریسه مو دستبند گردن بدن گل سینه وغیره میسازم 🥰چه پسرونه چه دخترونه / حتی برای ماشینتونم خواسته ای باشه میپذیریم
😍❤️
باقیمت خیلی مناسب بهتون وارزونترازهمه جاارسال میشه
حتما نگاه کنین به کانالمون شایدپسندکردین🤗❤️
ایدی برای سفارش @hayderashidi
فقط ایران
لینک کانال👇
/channel/sakhtebadalijat
#حوار
#مکالمه
أحمد: وَأنتَ مُحِقٌّ، كُلُّ كاتبٍ يُقدِّمُ عالَمًا خاصًّا به. كيفَ ترى تطور الأدب العربي في العصر الحديث؟
ترجمه: و تو درست میگویی، هر نویسنده جهانی خاص از خود ارائه میدهد. نظر تو دربارهی توسعهی ادبیات عربی در عصر مدرن چیست؟
---
عبد الرحمن: أعتقدُ أنَّ الأدب العربي في العصر الحديث يشهدُ تنوّعًا كبيرًا. هناك الكثير من الأصوات الجديدة والشعوب الذين يعبرون عن قضاياهم.
ترجمه: من فکر میکنم که ادبیات عربی در عصر مدرن تنوع زیادی پیدا کرده است. بسیاری از صداهای جدید و ملتها وجود دارند که به بیان مسائل خود میپردازند.
---
قاسم: نعم، ومع استخدام وسائل التواصل الاجتماعي، أصبح الكُتّاب قادرين على الوصول إلى جمهورٍ أوسع. كيف ترى تأثير الإنترنت على الأدب؟
ترجمه: بله، و با استفاده از رسانههای اجتماعی، نویسندگان قادر به رسیدن به مخاطبان بیشتری شدند. نظر تو دربارهی تأثیر اینترنت بر ادبیات چیست؟
---
أحمد: الإنترنت فتحَ أبوابًا جديدة، لكنّه أيضًا جعلَ الكُتّاب يواجهون تحدياتٍ في الحفاظ على جودة أدبهم. هل تعتقدون أنَّ هذا التحدّي يؤثر على المضمون؟
ترجمه: اینترنت درهاهای جدیدی را گشوده است، اما همچنین نویسندگان را با چالشهایی در حفظ کیفیت ادبیاتشان روبرو کرده است. آیا فکر میکنید این چالش بر محتوا تأثیر دارد؟
---
عبد الرحمن: بالتأكيد، فمع تزايد المنافسة، يلجأ بعضهم إلى الكتابة السريعة دون التمعّن في التفاصيل. لكنّ هناك أيضًا مَن يكتبون بتعمق واحترافية.
ترجمه: قطعاً، با افزایش رقابت، برخی به نوشتن سریع بدون دقت به جزئیات روی میآورند. اما همچنین کسانی هستند که با دقت و حرفهایگری مینویسند.
---
قاسم: وعلينا أن نُقدِّر جهود أولئك الذين يسعون للحفاظ على التراث الأدبي واللغة الفصحى، مثلما فعل المتنبي وبارودي.
ترجمه: و ما باید تلاشهای کسانی را که در حفظ میراث ادبی و زبان فصحی کوشیدهاند، مانند المتنبی و بارودی، قدردانی کنیم.
---
أحمد: فعلاً، علينا دعم الأدباء الذين يضيفون قيمة للأدب العربي. هل لديكم أية توصيات لكتبٍ جديدة؟
ترجمه: واقعاً، ما باید از نویسندگانی که به ادبیات عربی ارزش افزوده میدهند، حمایت کنیم. آیا هیچ توصیهای برای کتابهای جدید دارید؟
---
عبد الرحمن: أنصح بقراءة أعمال الكاتبة "أهواك" للكاتب "عز الدين شكري"، التي تُعبر عن تحديات الحب في العصر الحديث.
ترجمه: به خواندن اثر "أهواك" از نویسنده "عز الدین شکری" که چالشهای عشق در عصر مدرن را بیان میکند، توصیه میکنم.
---
قاسم: وأنا أوصي بـ "القاهرة" لنجيب محفوظ، فهي تعكس الروح المصرية وتعالج القضايا الاجتماعية بأسلوب مؤثر.
ترجمه: و من همچنین "القاهره" از نجيب محفوظ را توصیه میکنم، زیرا روح مصری را منعکس میکند و مسائل اجتماعی را به شیوهای تأثیرگذار بررسی میکند.
---
أحمد: يبدو أنَّ النقاش حول الأدب لا ينتهي، وكل كاتب يترك بصمة. دعونا نواصل القراءة والنقاش!
ترجمه: به نظر میرسد که بحث دربارهی ادبیات تمامنشدنی است و هر نویسنده اثری از خود به جا میگذارد. بیایید به خواندن و بحث ادامه دهیم!
---
عبد الرحمن: أتفق، الشغف بالأدب يُثري أرواحنا ويغذي عقولنا.
ترجمه: موافقم، عشق به ادبیات روح ما را غنی کرده و به ذهن ما غذا میدهد.
---
قاسم: فلنستمر في تبادل الأفكار والأعمال الأدبية، فكل حوارٍ يُضفي لمسة جديدة على تجربتنا الأدبية.
ترجمه: بیایید به تبادل افکار و آثار ادبی ادامه دهیم، زیرا هر گفتگویی بر تجربه ادبی ما تأثیر تازهای میگذارد.
@Arabic200
حَياةُ فَاروقَ فِي الْمَدينَةِ
عَندما وَصَلَ فَاروقُ إِلَى الْمَدينَةِ، كَانَ يَبحثُ عَن فُرْصَةٍ لِلِاندماجِ مَعَ الْحَيَاةِ الْجَدِيدَةِ. صَدْفَةً، التَقَى بِشَابٍ يُدْعَى حُسَيْن، الَّذِي كَانَ يَعْمَلُ فِي مَصْنَعٍ قَرِيبٍ مِن مَكَانِ إِقَامَتِهِ. حُسَيْنٌ كَانَ شَابًا طَمُوحًا وَلدَيْهِ خِبْرَةٌ فِي الْعَمَلِ بِالْمَدِينَةِ. تَبَادَلَا الْحَدِيثَ، وَعَرَفَ فَاروقُ أَنَّ حُسَيْنَ يُمكنُهُ مُسَاعَدَتَهُ فِي إِيجَادِ عَمَلٍ.
حُسَيْنٌ دَعَا فَاروقَ لِلِانْضِمَامِ إِلَيْهِ فِي الْمَصْنَعِ. قَالَ لَهُ: "تَأْتِي إِلَى الْعَمَلِ مَعِي، سَأُرِيكَ كَيْفِيَّةَ الْقِيَامِ بِالْأُمُورِ. سَتَتَعَلَّمُ سَرِيعًا". بِهَذِهِ الْكَلِمَاتِ، اسْتَعَادَ فَاروقُ بَعْضَ الْأَمَلِ. بَدَأَ الْعَمَلَ بِجَانِبِ حُسَيْنٍ، وَاسْتَغْرَقَ وَقْتًا قَصِيرًا لِتَعَلُّمِ الْمَهَامِّ. كَانَ الْعَمَلُ فِي الْمَصْنَعِ شَاقًّا، وَلَكِنْ لَمْ يَسْعَفْهُ الْوَقْتُ لِيَفْكِرَ فِي مَعَانَاةِ الْحَيَاةِ فِي الْمَدِينَةِ.
يتبع...
#ترجمه
زندگی فاروق در شهر
وقتی فاروق به شهر رسید، در جستجوی فرصتی برای ادغام در زندگی جدید خود بود. به طور تصادفی با جوانی به نام حسین ملاقات کرد که در کارخانهای نزدیک محل اقامتش مشغول به کار بود. حسین، جوانی بلندپرواز با تجربهای در کار در شهر بود، آنها با هم صحبت کردند و فاروق فهمید که حسین میتواند به او در پیدا کردن شغل کمک کند.
حسین از فاروق دعوت کرد که به او در کارخانه بپیوندد. به او گفت: "برای کار با من بیا، به تو نشان خواهم داد که چگونه کارها را انجام دهی. به زودی همه چیز را یاد میگیری."
با این کلمات، فاروق بخشی از امید را باز یافت/ این دعوت، شاخکی از امید را در دل فاروق شکوفا کرد. او در کنار حسین در کارخانه شروع به کار کرد و زمان کمی صرف یادگیری وظایف کرد.
کار در کارخانه دشوار بود، اما وقت برای فکر کردن به سختیهای زندگی در شهر نداشت.
@Arabic200
🔹پویش غذا و لباس برای ➖غزه ➖
🔔پروردگار میفرماید.(انما المومنون اخوه)
⭕یک سال گرسنگی و سختی و انحصار
🔹یک سال قتل و عام و پاکسازی قومی
📌چگونه سیر بخوریم وقتی میبینیم آنها یک وعده غذای درست در شبانه روز ندارند؟!
📌چگونه گرم بخوابیم وقتی هوا بشدت سرده و انها هیچ لباس و وسیله ی گرمایشی ندارند؟!
📌قطعا این قضیه به هر انسانی که عقل سلیم و وجدان زنده ای داشته باشد مربوط است!
🌩🌩🌩🌩🌩🌩🌩🌩🪴🪴🪴🪴
ما موسسه آرامش دلها بعد از مدتها و تحقیقات فراوان توانستیم راه مستقیم برای ارسال کمک های مالی شما به قلب غزه و تهیه ی غذا و پوشاک را پیدا کنیم و اکنون بعد از یک سال رسما این پویش را شروع میکنیم...
فصل سرماست و منتظر شرکت حد اکثری هستیم تا حداقل وظیفه ی انسانی و دینی و وجدانی خود را در مقابل این جنایات گسترده ی ظالمان به جا بیاوریم.
حساب های مخصوص 🩸غزه🩸
◀️کارت 6037697695866795
◀️شباIR120190000000218519503009
📄کمال عزیزان(صادرات)
🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹
◀️کارت 6037991534433408
◀️شبا IR130170000000368637292009
📄 هدایت رمضانی(ملی)
رسول الله(ﷺ): «مَن نَفَّسَ عن مؤمنٍ كُرْبَةً من كُرَبِ الدُّنيا نَفَّسَ اللهُ عنه كُرْبَةً من كُرَبِ يومِ القِيَامَة، ومن يَسَّرَ على مُعْسِرٍ يَسَّرَ اللهُ عليه في الدُّنيا والآخرةِ،
⭐کانال تلگرامی مرکز نیکوکاری ارامش دلها👇
🔵 /channel/arameshdlha ✅
♡ ㅤ ❍ㅤ ⎙ㅤ ⌲
فاروق
في قَرْيَةٍ صَغِيرَةٍ تُدْعَى النَّخيل، كَانَ النَّاسُ يَعِيشُونَ حَيَاةً بَسِيطَةً. كَانَتْ أَشْجَارُ النَّخيلِ وَالْمَزَارِعُ الخَضْرَاءُ مِنْ حَوْلِهَا تُضِيفُ جَمَالًا خَاصًّا إِلَى القَرْيَةِ. فِي كُلِّ صَبَاحٍ، كَانَتْ أَصْوَاتُ الطُّيُورِ تُسْمَعُ قَبْلَ شُرُوقِ الشَّمْسِ، وَكَانَتْ رَائِحَةُ الخُبْزِ الطَّازَجِ تَمْتَلِئُ المَكَانَ. كَانَ رِجَالُ القَرْيَةِ يَعْمَلُونَ فِي الْمَزَارِعِ، بَيْنَمَا كَانَتِ النِّسَاءُ يَقُمنَ بِالْخِيَاطَةِ وَالْحِيَاكَةِ لِتَأْمِينِ مَعِيشَتِهِنَّ.
فِي يَوْمٍ مَا، قَرَّرَ شَابٌّ يُدْعَى فَارُوق أَنْ يَتْرُكَ القَرْيَةَ وَيَتَوَجَّهَ إِلَى الْمَدِينَةِ. كَانَ دَائِمًا يَحْلُمُ بِرُؤْيَةِ عَالَمٍ أَكْبَرَ. وَدَّعَ فَارُوقُ القَرْيَةَ بِقَلْبٍ مَلِيءٍ بِالْأَمَلِ، وَدَخَلَ عَالَمًا جَدِيدًا. لَكِنَّ سَرِيعًا مَا أَدْرَكَ أَنَّ الْحَيَاةَ فِي الْمَدِينَةِ أَصْعَبُ بَكَثِيرٍ مِمَّا كَانَ يَتَصَوَّرُ. شَعَرَ بِالتَّعَبِ مِنْ ازْدِحَامِ الْمَدِينَةِ وَفُتُورِ الْحَيَاةِ فِيهَا، وَاشْتَاقَ لِجَمَالِيَّاتِ قَرْيَتِهِ
يتبع...
@Arabic200
#ترجمه
در یک روستای کوچک به نام النخیل، مردم زندگی سادهای داشتند. درختان خرما و مزارع سبز اطراف، زیبایی خاصی به روستا میبخشید. هر صبح، سحرگاهان صدای پرندگان زودتر از طلوع آفتاب شنیده میشد، و بوی نان تازه، همهجا را پر میکرد. مردان روستا به کار در مزارع میپرداختند و زنان نیز با دوخت و بافندگی زندگی را میگذرانیدند.
یک روز، جوانی به نام فاروق تصمیم گرفت از روستا به شهر برود. او همیشه آرزو داشت که دنیای بزرگتری را ببیند. فاروق با دل پر از امید، از اهالى روستا خداحافظی کرد و وارد دنیای جدیدی شد. اما به زودی فهمید که زندگی در شهر، بسیار سختتر از آنچه تصور میکرد، است. او از شلوغی و بیحالی شهر خسته شد و دلش برای زیباییهای روستا تنگ شد.
ادامه دارد..
🌹🍃 در اینجا، به چند نکته مهم سبکشناسی تطبیقی اشاره میکنیم:
1. توصیف و تصویرسازی: متن با توصیف دقیق از درختان نخل و مزارع سبز، فضایی زیبا و دلنشین را برای خواننده خلق میکند. این تصاویر ذهنی به وضوح میتوانند حس زیبایی طبیعی و آرامش را منتقل کنند.
2. تضاد زندگی روستایی و شهری: شخصیت اصلی (فاروق) که به سمت شهر میرود، نماد آرزوی تغییر و جستوجوی زندگی بهتر است. این تضاد بین زندگی آرام روستایی و شلوغی و سختی زندگی شهری به خوبی در متن مشهود است. این تضاد میتواند موضوعی برای نقد زندگی مدرن باشد.
3. حسی بودن: نویسنده از احساسات و وضعیتهای روانی شخصیتها بهره میبرد. حس نوستالژی و اشتیاق فاروق به زندگی روستایی و البته ناامیدیاش از زندگی در شهر، احساسات عمیق انسانی را نشان میدهد.
4. سادهنویسی و لحن محاورهای: داستان به زبان ساده و قابل فهم نوشته شده که باعث میشود خواننده به راحتی با آن ارتباط برقرار کند. لحن محاورهای و نزدیک به زبان روزمره، جذابیت بیشتری به متن میدهد.
5. ساختار روایی: داستان به صورت خطی و با توالی زمانی پیش میرود. ابتدا زندگی روستایی و سپس سفر به شهر و مشاهده چالشها و احساسات شخصیت اصلی معرفی میشود.
6. موضوع هویت و جستوجو: متن به جستوجوی هویت شخصیتی و فرهنگی اشاره میکند. فاروق به دنبال شناخت خود و دنیای بیشتر است، اما در نهایت متوجه میشود که جذابیت واقعی زندگی در همان سادگی روستایی نهفته است.
این داستان به وضوح با آثار نویسندگانی چون «محمود درویش» و «نزار قبانی» مشابهت دارد. هر دو نویسنده به عمیقترین احساسات انسانی، وابستگی به زادگاه و کنشهای اجتماعی میپردازند. مانند شعرهای آنها که دلتنگی و زیباییهای طبیعت را به تصویر میکشند، داستان ما نیز نشاندهنده زیباییهای زندگی ساده در روستا و مشکلات زندگی مدرن است.
این داستان همچنین نمایانگر کشمکش بین سنت و مدرنیته است، که یکی از تمهای مهم در ادبیات عرب معاصر است.
قصة قصيرة بالعربية:
في قرية صغيرة، عاش فتى يدعى محمد. كان محمد يحلم دائماً يجعل قريته مكاناً أفضل. كل يوم، كان يساعد جيرانه في الزراعة ويجمع القمامة من الشوارع. في يوم من الأيام، قرر أن يعمل على مشروع كبير، وهو زراعة شجرة كبيرة في وسط القرية.
جمع محمد الأطفال والكبار، وعرض عليهم فكرته. بدأ الجميع يتعاونون، وبدأوا بحفر الأرض وزراعة الشجرة. مع مرور الوقت، نمت الشجرة وأصبحت رمزاً للأمل والوحدة في القرية. وكان الناس يجتمعون تحت ظلها ليسردوا القصص ويحتفلوا بالمناسبات.
تعلم أهل القرية من محمد أن العمل الجماعي يمكن أن يغير الحياة. ومنذ ذلك اليوم، أصبحت القرية أكثر جمالاً وتكاتفاً.
#ترجمه
در یک روستای کوچک، پسری به نام محمد زندگی میکرد. محمد همیشه رویای بهبود روستایش را در سر داشت. هر روز به همسایگانش در کشاورزی کمک میکرد و زبالهها را از خیابانها جمع میکرد. یک روز تصمیم گرفت پروژه بزرگی راهاندازی کند، یعنی کاشت یک درخت بزرگ در وسط روستا.
محمد بچهها و بزرگترها را جمع کرد و ایدهاش را به آنها ارائه داد. همه با هم همکاری کردند، و شروع به کندن زمین و کاشتن درخت کردند. با گذشت زمان، درخت رشد کرد و به نماد امید و اتحاد در روستا تبدیل شد. مردم زیر سایهاش جمع میشدند تا داستانها را بگویند و مناسبتها را جشن بگیرند.
ساکنان روستا از محمد آموختند که کار گروهی میتواند زندگی را تغییر دهد. و از آن روز، روستا زیباتر و متحدتر شد.
سبک تطبیقی:
- موضوعات مشترک: داستان با بسیاری از داستانهای نویسندگان مسلمان عرب همراستا است، زیرا بر ارزشهایی همچون همکاری، اتحاد و تغییر اجتماعی تأکید دارد.
- ارزشهای اجتماعی: مانند بسیاری از داستانهای مشابه، این داستان نیز به اهمیت کار گروهی و تأثیر مثبت آن بر جامعه میپردازد. این موضوعات در آثار نویسندگانی مانند توفیق حكيم و نجيب محفوظ نیز مشهود است.
- ساختار ساده و معنادار: تلاش برای برجستهسازی پیام روشن و اخلاقی با روایتی ساده و قابل فهم، از ویژگیهای متداول در ادبیات داستانی عربی است.
سبکشناسی بلاغي:
مجاز و تشبیه: هرچند که مجاز و تشبیه در مورد خاصی به صورت بارز نیست، اما درخت به عنوان نماد امید و اتحاد عمل میکند، که خود نوعی تشبیه ضمنی است.
سبکشناسی نحوی:
- جملات ساده و مرکب: داستان عمدتاً شامل جملات ساده است که اطلاعات واضح و روشن ارائه میدهد. جملات مانند "كان محمد يحلم دائماً" و "اجتمعوا تحت ظلها" از جملات ساده و صریح تشکیل شدهاند.
- زمان فعل: فاعل و مفعول به صورت واضح مشخص شده است، که به انسجام متن کمک میکند. فعلها معمولاً در زمان ماضی آورده شدهاند که نشاندهنده رویدادهای گذشته است (مثلاً "عاش"، "جمع").
@Arabic200