«گفت: به چه کار آمدهای؟
گفت: تا از تو آسایشی یابم و مؤانستی.»
_به امیدِ اُنس و آسایش ...
@ArtttLand
در زبان انگلیسی، وقتی میخواهند به کسی که در شرایطی بسیار سخت است، بگویند «کمی صبر کن، به زودی کمک از جایی خواهد رسید»، میگویند: hang in there: مثلِ غریقی که در آبهای عمیق معلق است: منتظرِ دستانِ کشیدهٔ نجات-غریق. نجات-غریقی که گاه یک عبارت است، گاه یک قطعه موسیقی، گاه یک انسانِ دیگر، و غالباً نیرویی که از درونِ خود فرد سر برمیکشد.
ابراهیم سلطانی
@ArtttLand
یه تنهایی و خلسهی خاصی داره این آهنگ، انگار یه برهوت بیانتهاست که داری تووش راه میری، بدون ِ مقصد، بدون ِ هدف، فقط و فقط دنبال یه کور سوی امید هستی که بیاویزی ازش ...
@ArtttLand
I love you much
It's not enough
You love blow and I love puff
And life is like a pipe
And I'm a tiny penny
Rolling up the walls inside
We only said goodbye with words
I died a hundred times
You go back to her
And I go back to
We only said goodbye with words
I died a hundred times
You go back to her
And I go back to
Black, black
Black, black
Black, black
@ArtttLand
از یاد نبر تغییر یه دوی امدادیه و از مشروطه تا امروز، چراغ آزادیخواهی روشن مونده. نذار باورت بشه تموم شد. نذار باورت بشه رهایی ممکن نیست. تاریکی رفتنیه. شاید نه فورا، ولی قطعا.
همیشه طعم خون رو به یاد داشتهباش، اما زندگی کن. نذار رقص سرخوشی رو ازت بدزدن. خدانور زندگی خودت باش: مهربون و مبارز.
و اگه پدر یا مادری، با نوجوونت و جوونت خیلی مهربون باش. بچههامون بهشدت تحت فشار عصبین.
و هروقت خواستی ناامید بشی، فرهاد میثمی رو دوباره سرچ کن...
#حمیدسلیمی
@ArtttLand
درختان را هنوز ای برف!
شوق برگوباری هست
زمستان گرچه طولانیست،
آخر نوبهاری هست!
فاضل
@ArtttLand
درختِ بیخواب، برای پرندهای که ترکش کرد، آواز دلتنگی میخواند
@ArtttLand
هیچ «نیمهگمشده»ای وجود ندارد. تنها چیزی که وجود دارد تکههایی از زمان است که در آنها ما با کسی حال خوشی داریم. حالا ممکن است سه دقیقه باشد، دو روز یا پنج سال. یا همه عمر.
چخوف
عکس : محسن سخا
@ArtttLand
گریههای پدر محمدمهدی بر مزار محمد حسینی
و شعرِ زندگیِ هر انسان
که در قافیهی سُرخِ یک خون بپذیرد پایان
مسیحِ چارمیخِ ابدیتِ یک تاریخ است...
#احمد_شاملو
.
زمانیکه عیسی بر صلیب بود،
ناگهان به آواز بلند گفت:
«ایلی، ایلی، لَما سَبَقْتَنی؟»
یعنی الهی الهی، مرا چرا ترک کردی؟!...»
@ArtttLand
ما در شادیهای مشترکمان به هم میرسیم، اما در اندوههای مشترکمان، نه فقط ۱. به هم میرسیم؛ بلکه ۲. به هم رسیدگی میکنیم؛ و ۳. از درد مشترک به درکی مشترک میرسیم. در اندوههای مشترک است که آرام و رام و فروتن و مهربان و آمادهٔ هم-افق-شدن با دیگرانایم.
@ArtttLand
این روزها، «زنده نگاه داشتنِ امید» چیزی بیش از «امیدوار بودن» است: نوعی «احترامِ عمیق» به جانهاییست که در راهِ یک امیدِ بزرگ از دست رفتند. «امیدوار بودن» یک وضعیتِ روانشناختیست، «امید را زنده نگاه داشتن» یک کنش اخلاقی.
ابراهیم سلطانی
@ArtttLand
«سرنوشتباوری» در شرایطی که مهار امور از دست انسانها خارج میشود، مقبولیت بیشتری مییابد: مثلاً در زمانهٔ یک بحران جهانی (بیماری جهانگیر)، یک بحران ملی (نظام سیاسیِ ناکارآمد)، یا تراژدیهای شخصی. و اگر چند بحران همزمان شوند، فرد، سخن آنتیگونه را میپذیرد: «روز را از شب گریزی نیست، چنانکه مرا از سرنوشت خویش.»
ابراهیم سلطانی
@ArtttLand
زخمهایی که بر سعادت ِ ما از درون وارد میشود، بسیار عمیقتر از زخم هایی است که از بیرون میرسند ...
این واقعیتی آشکار و انکارناپذیر است که عنصر ِ اساسی برای خوشی ِ انسان، و درواقع برای همهی نحوهی زندگی او، آن چيزيست که در خود ِ اوست یا در وجودش جریان دارد. زیرا سرچشمهی مستقیم خرسندی یا ناخرسندی عمیق او که نخست از احساس، خواست و تفکر او حاصل میگردد، در این جاست، حال آنکه هر آنچه بیرون از اوست فقط غیرمستقیم بر او تاثیر میگذارد.
به این علت، وقایع یا روابط بیرونی یکسان بر هرکس تأثیری کاملا متفاوت دارند و آدمیان حتی در محیطی یکسان، در جهانهای متفاوتی زندگی میکنند زیرا انسان فقط تصورات، احساسات و ارادهی خود را بیواسطه درک میکند و عوامل ِ بیرونی، تنها از طریق اینها بر او تأثیر میگذارند.
#شوپنهاور
در باب حکمت زندگی
@ArtttLand
Half asleep
My heart is heavy
Running on empty
Why won't you talk to me?
Just need you to give me
If only a small piece
Of your love
So, I know it won't fade away
(And I just want you to know)
My love, no games, I miss you every day..
@ArtttLand
There's a light we might see
ما برای رهایی از رنج، همهچیز را امتحان کردیم. برای رهایی از رنج به همهجا رفتیم، هر چیزی خریدیم و هر چیزی خوردیم. درنهایت هنگامیکه فرد بهاندازه کافی تلاش کرد، آنگاه با احتمال بلوغ معنوی، تمایلی برای متوقف کردن این تلاش بیهوده برای رهایی از رنج پدید آمده و رنج واقعاً تجربه میشود. در آن لحظهی مهم، آنچه فراسوی رنج است ادراک میشود، همان چیزی که باوجود رنج، دستنخورده باقی میماند. و این ادراک ماهیت حقیقی فرد است.
گنگاجی
@ArtttLand
نقشه های خدا همیشه از خواسته های ما قشنگتره،
بهش اعتماد کن🌱
@ArtttLand
چیکار کنیم؟
پرسه بزن درون خودت، ریشهی خشم و رنجت رو جستجو کن.
گاهی صبح خیلی زود برو یهجای خلوت و در مسیر باد بایست. تمرین درخت بودن کن
ادامه بده درخت بی پرنده ... ادامه بده
#حمید_سلیمی
عکس : محسن سخا
@ArtttLand
در رگ ها آسمان نیست. در این زمانه درخت ها از مردمان خرمترند. کوه ها از آرزوها بلندترند. نیها از اندیشه ها راستترند. برف ها از دلها سپیدترند.
خرده مگیر. روزی خواهد رسید که من بروم خانه همسایه را آب پاشی کنم و تو به کاج همسایه سلام کنی و سارها بر خوان ما بنشینند و مردمان مهربان تر از درخت شوند. اینک رنجه مشو اگر در مغازه ها پای گلها بهای آن را مینویسند و خروس را پیش از سپیده دم سر میبرند و اسب را به گاری میبندند... خوراک مانده را به گدا میبخشند. چنین نخواهد ماند.
بر بلندای خود بالا رو و سپیدهدم خود را چشم به راه باش. جهان را نوازش کن. دریچه را بگشا. پیچک راببین. بر روشنی بپیچ. از زبالهها رو مگردان که پاره حقیقت است. جوانه بزن.
لبریز شو تا سرشاری ات به هر سو رو کند. صدایی تو را میخواند. روانه شو. سرمشق خودت باش. با چشمان خودت ببین. با یافته خویش بزی.
میان این روز ابری من تو را صدا زدم. من ترا میان جهان صدا خواهم کرد و چشم به راه صدایت خواهم ماند و در این دره تنهایی تو آب روان باش و زمزمه کن. من خواهم شنید.
_نامهٔ #سهراب_سپهری به دوستش نازی
#نامه_ها
عکس : محسن سخا
@ArtttLand
Kiss me hard before you go Summertime sadness
I just wanted you to know That, baby,
you're the best...
@ArtttLand