atorshiz | Unsorted

Telegram-канал atorshiz - تاریخ ایران

1455

شناسایی منابع و مآخذ مربوط به تاریخ اجتماعی زرتشتیان و ذکر مطالب محققان و پژوهشگران تاریخ کیش زرتشتی. ارتباط با مدیریت کانال: @aDaryosh مسئول تبادلات کانال: @Kardarigan_respendial

Subscribe to a channel

تاریخ ایران

مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۱۱)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
خلاصه، کتاب سوم دینکرد، به بررسی این موضوع می پردازد و برای تشریح کلمه خویت ودثه، لغتهای تازه ای چون خویشتن دهشن(۱)(توالد و تناسل) و نزد پتوند(۲) (نزد پیوند (۳)_ وصلت، همخونها ) به کار می برد. پدر و دختر، برادر و خواهر ، در این کتاب نزدپتوندار (۴) یا همخونهایی خوانده می شوند که با هم پیوند دارند. مفسری که نامش نوسای برزمهر(۵) است، وصلتهای همخون را دارای خوش فرجام ترین و خجسته ترین نتیجه ها می داند. و از جمله می گوید که زناشوییهای همخون معاصی کبیره را خثنی و نابود می کند. روشنترین مبحث دینکرد مبحثی است که در خلال آن یکی از دستوران مزدایی با «جهود»ی به مباحثه می پردازد و چنین می گوید: «خویت ودثه کمال تعاون متقابل در میان انسانها است. این وصلت، وصلت با خویشان، و بویژه خویشان بی فصل است. و پیوند متقابل در میان سه خویشاوندی - که عبارت از پدر و دختر، پسر و زنی که او را زاده است، و خلاصه، برادر و خواهرند . به نظر من مظهر منتهای کمال است.(۶) وانگهی، این سه نوع زناشویی در خود اساطیر ایران هم توضيحها و مثالهایی دارد یکی آنکه، اهورمزدا ، خدای بزرگ، با دخترش اسپنتا ارمئیتی(۷) ، الوهه زمین، عقد زناشویی بست و ثمره این وصلت گیو (ک) مرد (کیومرث)(۸) نخستین انسان، شد. (در اساطیر یونان نیز زئوس(۹)- خدای خدایان - دخترش ارا(۱۰) را که یونانیان به چشم «الوهه زناشویی» می نگرند، به زنی گرفت. دوم آنکه گیو (ک) مرد با مادرش اسپنتا ارمئینی، زمین، جفت شد و مشيا(۱۱)، (مرد)، و مشیائوی(۱۲)، [زن]، را به وجود آورد. سوم آنکه، مشیا، مرد، با خواهرش مشیائوی، زن، عقد زناشویی بست و مایه تولد انسانها شد (برادران و خواهران، فرزندان هر مشيا و مشیائوی، هم نمی توانستند مایه تکثیر نژاد بشر شوند، مگر آنکه به راه زناشوییهای آغشته به زناء بروند. همه این افسانه ها، خواه از زئوس و ارا ، خواه از اهورمزدا و اسپنتا ارمئیتی یا دیگران سخن بگوید، دوره ای را به یاد می آورد که انسانها هنوز در قبال زناشویی با نزدیکترین خویشاوندانشان هیچ نفرت و دهشتی نداشتند. چنانکه وست خاطر نشان می کند، در همان دوره ای که دینکرد نوشته شد، دیگر زناشویی در میان اقربای بی فصل وجود نداشت ودیگر ازدواجهای همخون چیزی جز وصلت در میان اقربای درجه دوم نبود و وصلتهایی که به چشم زناء با محارم می نگریم، دیگر چیزی جز «حوادث گذشته» نبود. بندهشن، که به منزله «سفر تکوین» ایرانیان است، همچنان، این کارهای کهن را به «پهلوانان» اسطوره ها اسناد می داد. «از زناشویی منوش خورشید- ونيک(۱۳) و خواهرش، منوش خورنر(۱۴) تولد یافت. از زناشویی منوش خورنر (و خواهرش)، منوش چهر-منوچهر- (۱۵) بزاد.» فریدون افسانه ای که قهرمان مشترک بسیاری از اساطیر هندواروپایی است و ایرانیان شمار سالهای زندگیش را (مثل حضرت نوح) به رقمی باور نکردنی می رسانند. این سعادت را یافت که بتواند دختر و نوه و نبيرة خویش، و از پی دختر و نوه و نبیره، فرزندان و زادگان خویش را تا نسل هفتم به زنی بگیرد.(ص ۱۳۲_۱۳۳)


۱)Xvestan- dahisn
۲)nazdpalvand
۳)nazd paywand
۴)nazdpatvandar
۵)Nasaiburzmitr
۶) دینکرد، کتاب سوم، ص ۸۲
۷)Spenta- Armaiti
۸)Vidyo K- Mart
۹)Zeus
۱۰)Heri
۱۱)Masya
۱۲)Masyadi
۱۳)Manusi Xwarsed Venig
۱۴)Manusi XVarnar
۱۵)Manus - Cihar


مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۹)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
این تهمتها تنها به فرقه ها ربط دارد ، اما تهمتهایی هم هست که بر مزداییان زده شده است. مسعودی ازدواجهایی را خاطرنشان می کند که در میان پدر و دختر صورت گرفته است اما باید دانست که این ازدواجها در عهد ساسانی انجام نپذیرفته است، که در دنیای افسانه، و بویژه در اساطیر ایران رخ داده است. بلعمی وزیر دوره سامانیان اتهامی بسیار مبهم به زردشتیان می زند، آنجا که از مزدک سخن به میان می آورد می گوید که «وی مذهبی تازه نیاورد، و آنچه به نام مذهب آورد آیین مزدا و آیینی بود که معاشرت و مزاوجت با مادر و خواهر خویش را مباح میدانست.» طبری مثالهایی از اساطیر و تاریخ افسانه ای بر می گیرد. آنچه نویسندگان بیگانه و «بیرون از آیین مزدا» به ما گفته اند، کم و بیش همین است. و اگر ما، برای فهم و درك گفته های این گروه، منابع و مراجع پاک زردشتی در دست نمی داشتیم، هرآینه شهادتهای آنان رغبت و علاقه ای در دل ما، نمی توانست برانگیزد. دکتر وست، یکی از نخستین کسانی بود که به چنین فکری افتاد و راجع به مساله، کتابی بسیار در خور توجه نوشت و این کتاب را به اتفاق ترجمه در سه کتاب پهلوی در مجموعه «کتب مقدسه شرق»(۱) انتشار داد. مزداییان که چندین قرن بود که این چیزها را پاک به دست فراموشی سپرده بودند و به پاکی رسوم و اخلاق و به آبروی معنوی اجتماع خودشان به منتهی درجه اهمیت می دهند، از کتابهایی که دانشمند انگلیسی انتشار داده بود ، دلخور و خشمگین شدند، زیرا که، «ازدواج با همخون» خودوده-خویت و دثه - به نظر زردشتیان امروز ما، همان ازدواج دخترعمه و پسرعمه و دختر خاله و پسرخاله و دخترعمه و پسرعمه است، نه ازدواجی که در میان خویشاوندان نزدیک صورت بگیرد. بررسی انتقادی تورات، دو سه قرن پیش، کاتولیکها را به خشم می آورد، و ممکن نبود که مزداییان در برابر بررسی کتب مقدس ایران در قرن نوزدهم خونسرد و بی اعتناء بمانند. پس، یکی از زردشتیان بمبئی، داراب دستور پشوتن سنجانا(۲) ، که دستوری  بسیار فاضل است، چنین پنداشت که از راه انتشار کتابی در دفاع از مذهب خویش به هواداری راه حق و آرمان راست و درست برخیزد، و برای اعاده شرف همکیشان و نیاکانش کتابی مختصر - که کتاب مجادله بود . به نام «ازدواج با اقربا در ایران باستان»(۳) نوشت. و در این کتاب (که در سال ۱۸۸۸ در لندن انتشار یافت) نتایجی را که دکتر وست به دست آورده بود، طرح کرد، و از نو به بررسی این نتایج پرداخت. سنجانا اگرچه نتوانست اعتبار پژوهشهایی را که بر مبنای علم صورت گرفته بود و ارزشی بی چون و چرا داشت، از میان ببرد، توفیق یافت که شاخ و برگ را از میان بردارد و موضوع را به قید چارچوب درست خود بیاورد و نظر مزدایی عصر جدید را به کرسی بنشاند، مؤلف این کتاب مختصر، پیش از هر چیز، در مقام رد دو سه شهادتی که جای شک و شبهه دارد، برمی آید و برای حصول به این منظور، از روی دقت و وسواس، به سوی منابع باستانی روی می آورد و از نو به کاوش و بررسی این منابع می پردازد. چنانکه سنجانا می گوید، اگر کامبوزیا خواهرش را به زنی گرفت، موضوع در مصر، و طبق رسم فراعنه، جریان یافته بود. و اگر کواد اول دخترش سامبیکه(۴) را به زنی گرفت، برای این بود که آیین مزدك را پذیرفته بود و دین و مذهب نیاکانش را رها کرده بود. سپس، سنجانا با ما چنین می گوید: مگر مثالهای جداگانه ای که از همه کتب دوره باستان برگرفته شده است، به راستی این اجازه را به ما می دهد که در صدد تعمیم و اطلاق قضیه برآییم؟ نمونه هایی از ازدواج در میان خویشان نزديك در میان ملل دیگر کم نیست (صفحه های 2-II). ازدواج با همخون در روم و یونان و حتی به چیزی که عجب و غرابتی بس بیشتر دارد . در میان عبرانيون هم وجود داشته است. مگر خود «عهد عتیق» از ناحوم(۵) و عمرام(۶) و لوط(۷) و دیگران سخن نمی گوید؟ مگر باید از این سخنان چنین نتیجه بگیریم که زناشوییهای همخون، در میان ملل، رسمی رایج بوده است؟ اما سنجانا سرانجام در وظیفه خود که اعادة شرف بود ، شکست خورد، زیرا که دانشمند آلمانی هوبِشمان پشت سر هم، جوابی بسیار خشن به او داد که چند صفحه ای از مجله «انجمن خاور شناسی آلمان» را پر کرد. و جوابی که هوبشمان داده بود، به این مباحثه و مجادله پایان داد. (ص ۱۲۷_ ۱۳۰)


۱)The Sacred Books of the East
۲)D . D . P . Sunjana
۳)The Next
- of - kin Marriages in old Iran
۴)Sambyke
۵)Nahom
۶)Amram
۷)Lot

مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷

🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

کتاب بسیار نایاب بستان السیاحه یا سیاحت نامه
تألیف: حاج زین العابدین شیروانی
از انتشارات کتابخانه سنائی. با همکاری انجمن آثار ملی

گراور از نسخه خطی

♦️♦️♦️به فروش می رسد♦️♦️♦️
#فروشی
#کتاب_مرجع
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی

@aDaryosh

@atorabanorg

Читать полностью…

تاریخ ایران

سفرنامه شاردن
دوره پنج جلدی (متن کامل) با جلد گالینگور
چاپ نخست سال ۱۳۷۲ـ یکی از بهترین ترجمه ها و کاملترین نسخه‌های موجود سفرنامه شاردن هستش. این چاپ بسیار نایاب هستش. و از مهمترین منابع دوران صفویه

♦️♦️♦️به فروش می رسد♦️♦️♦️
#فروشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی


@aDaryosh

@atorabanorg

Читать полностью…

تاریخ ایران

سومین ضربه از تن ضحاک بس گونه خرفستر پدید آمدن
#تاریخ_کیش_زرتشت
#اساطیر
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
فریدون(پهلوی: frēdōn، اوستا: θraētaona)، با معنایی که روشن نیست... باید گفت که در اوستا اشاره به فریدون اندک است، او پسر -āθwya است که دومین کسی بود که گیاه هوم را بر فشرد تا عصاره ی آن در آیین های دینی نوشیده شود (یسنه ۹، بند ۸_۷). او کسی است که بر اژی دهاک غالب می شود و دو زن او را از وی می رباید(یشت ۵، بند ۳۵_۳۳). فریدون فرّ شاهی را که به پیکر مرغِ وارَغنَه از جمشید جدا شده بود، بدست می آورد (یشت ۱۹، بند ۳۶). در دینکرد درباره ی علت این که فریدون ضحاک را نکشت و وی را در بند کرد چنین آمده است:"درباره ی غلبه ی فریدون[بر] ضحاک. برای میراندن ِ[ضحاک]،گرز بر شانه و دل و سر کوبیدن و نمردن ضحاک از آن ضربه و سپس به شمشیر زدن و به نخستین، دومین و سومین ضربه از تن ضحاک بس گونه خرفستر پدید آمدن. گفت دادار اورمزد به فریدون که او را مَشکاف که ضحاک است، زیرا اگر وی را بشکافی، ضحاک این زمین را پُر کند از مورِ گزنده و کژدم و چلپاسه و کشف و وزغ".(ص ۱۹۲_۱۹۱)

مأخذ: بهار.مهرداد. پژوهشی در اساطیر ایران. ویراستار کتایون مزداپور. ویرایش ۳. تهران. آگاه. چاپ دهم ۱۳۹۳
🔥  @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

کشتار زرتشتیان در زمان حمله محمود افغان
#تاریخ_اجتماعی_زرتشتیان
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
بانوی ایرانشناس فرانسوی، منان در کتاب پارسیان (چاپ سال ۱۸۹۷ میلادی) در مورد زرتشتیان ایران می نویسد: چون محمود افغان در حمله خود به کرمان در سال ۱۷۲۰ میلادی نتوانست حصار شهر را بشکند به محله زرتشتیان که در بیرون دروازه شهر بود حمله کرد و پس از قتل و غارت آنان برگشت نمود. محمود باز در سال ۱۷۲۲ به کرمان حمله برد و آن مقارن با اوقاتی بود که سلطان حسین صفوی حکم به کشتار همه زرتشتیان اصفهان داده بود. عده ای از آنها به یزد و از بندرعباس به هندوستان مهاجرت نمودند. پیران و سالخوردگان زرتشتی کرمان آنچه را از پدران خود شنیده اند برایم چنین گفته اند: موقعی که افغانان بشهر کرمان حمله ور شدند چون در خندق شهر آب انداخته شده بود نتوانستند به اندرون شهر رخنه کنند. ناچار به پیرامون شهر در محلی که از همه آبادتر و پرجمعیت تر و بنام گبرآباد (شمال شهر کرمان) بود حمله ور شدند و از آنجا به دروازه گبری آمدند. آن روز مصادف بود با روز اورمزد تیرماه که جشنی به نام خرفستر کشی Xarafastar (حشرات و گزندگان موذی) در خارج از آبادی با شرکت جوانان و توانمندان برگزار شده بود. اما پیران و کودکان که توانایی شرکت در جشن نداشتند در شهر بودند. پس لشکریان افاغنه در آن حمله پیران و کودکان را کشتار، و خانه ها را ویران و تاراج کردند و سپس به سوی برگزاران جشن که در خارج از آبادی بودند رفتند و چون جنگ ابزاری با خود نداشتند همگی از پای در آمدند و قتل عام شدند. تنها عده ای توانستند خود را در چاههای قنوات بیندازند و به شهر برسانند و پس از چندی عده ای از بهدينان خراسان و سیستان هم به آنها می پیوندند. گاهی آثاری از کفش و کمر چرمی آن کشته شدگان در دخمه ای بنام ساردین در چهار کیلومتری شمال شهر کرمان دیده می شود.(ج ۷ _ ص ۴۰۰۶)


مأخذ: سروشیان.جمشید سروش، مقاله: زرتشتیان یزد و کرمان در سده پیش، نامواره دکتر محمود افشار، جلد هفتم، گردآورنده: ایرج افشار با همکاری کریم اصفهانیان، موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، تهران ۱۳۷۲
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش ازاسلام(شماره ۷)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
به هر حال، شمارۀ آنان که تهمت زده اند ، از شماره نمونه ها و مثالها بیشتر است. بزرگترین شهودی که از میان مسیحیون، به تهمت زنی برخاسته اند، فوستوس ارمنی(۱) و ازنيك ارمنی(۲) هستند که چندان خبر و اطلاعی به ما نمی دهند. ایرانیانی که از دین باستانی خودشان برگشته اند، در دوره ای که سالهای سال از نابود شدن کشور شاهنشاهی و ملی شان گذشته است و بیش و کم همه چیز مذهب پیشینشان را فراموش کرده اند، بیشترین جماعتی هستند که آبروی نیاکانشان را می برند و تهمتها به ایشان می زنند. در حقیقت، بیشتر از آنکه مزداییان راستین را به باد سرزنش بگیرند، فرقه هایی چون مانویان و مزدکیان و خرم دینان و پیروان مازیار و دیگران را به گناه زناشوییهای آمیخته به زناء به باد ملامت می گیرند. بگذارید تا سه چهار تن را از میانشان نام ببریم.
ابن الندیم الوراق، در جایی که از خرمدینان، پیروان بابك، سخن می گوید، روایت می کند که اینان با نزدیکترین خویشاوندان خودشان معاشرت و مخالطت دارند و نزدیکترین رابطه ها را در میان همخونها و زنان همخون حرام نمی دانند (ولهم مشاركة في الحرم والاهل ولايمتنع الواحد منهم من حرمة الاخر ولايمنعه لا باحتهم المحرمات والمحارم ) مؤلفی دیگر، طاهر اسفراینی در مقام سخن گفتن از پیروان همان بابك [که در دوره خلافت المعتصم سرزمین مدی آتروپاتن « آذربایجان»(۳)  را بر هم زدند] - و پیروان مازیار (که در آن واحد در کوههای گرگان(۴) و طبرستان آشوب و شورشی به راه انداختند و می گوید که به ایشان تهمت زناء با خویشاوندان نزديك زده میشد، (يستحيل المحرمات كلها). طاهر چنین می گوید: «مردان و زنان شبانه در این کوهها گرد می آمدند، سپس چراغها و مشعلها را خاموش می کردند و هر مردی به سوی زنی می رفت...» (والبابكية في تلك الجبال - يجتمعون فيها ليلة... و يجتمع فيها الرجال و النسا، ثم يطفئون السُرج والنيران و يقوم كل واحد منهم إلى واحدة من النساء اللاتي جلسن معهم كمايقع...). اگر سخن طاهر را باور داریم، این گردهماییهای شبانه به راستی عرصه و موسم هرزگی و فسق و فجور بوده است. این شهادتها ، شهادتهایی است که باید درباره شان شک و شبهه داشت، چه شایعه هایی که در آن زمان درباره این شورشیان بر سر زبانها افتاده بود، چندان اساس نداشت و در پشت نقاب مذهب، غرضی سیاسی نهفته بود: المعتصم می خواست که از راه کشتن مازیار ، هوادار مخوف سلطنت دودمان ساسانی را که خطرها داشت، از پای در آورد و کانون مقاومت ملت ایران را در امتداد کوههای البرز از میان بردارد ... مليون که شمارشان بسیار بود، در آن زمان چندین کانون سلطنت خواه را نگه می داشتند و همه حوائج و لوازم این کانونها را فراهم می آوردند و این کانونهای سلطنت خواه، در خفا، در آرزوی تجدید حیات شاهنشاهی ساسانی به سر می بردند. مازیار که نزديك آمل شکست خورد و اسیر شد و به سوی بغداد برده شد، یا در عالم مستی، یا زیر شکنجه، زبان به این اعترافها گشود:
افشین - خیذر(۵)  پسر کاوس - بابك و من روزگاری دراز بود که سوگند خورده بودیم که اعراب را بیرون برانیم و شاهنشاهی را به خاندان ساسانی بازگردانیم.» چنانکه مرعشی می گوید، این اعترافها که در آن زمان هیاهوی بسیار برانگیخت، تشویشی در دربار بغداد به بار آورد، باعث رعب و وحشت خليفه المعتصم و دو پسرش الوثيق و المتوكل شد و جان بسیاری از ایرانیان، و از جمله افشین بدبخت را که با آن همه بیرگی و نامردی به دشمن فروخته شده بود، به باد داد.(ص ۱۲۴ _ ۱۲۶)

۱)Faustus
۲)Eznik
۳)Medie- Atropatene
۴)Hyrcanic
۵)Xcysur

مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام(شماره ۵)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
بحث درباره وجود این گونه ازدواجها در میان ایرانیان پیشین، در قرن نوزدهم نیز هنوز جریان داشت. گروهی، به این فرض که چنین وصلتهایی در میان بوده است، مزداییان عصر جدید را که به قرار معلوم، از قرن ششم میلادی، خبری از هیچیك این چیزها ندارند، به باد سرزنش می گرفتند، باران ملامت بر سرشان فرو می ریختند، تهمت شناعتها بر ایشان می زدند. زردشتیان که هیچیك از رسوم و آداب قرن ششم را به یاد نداشتند، این تهمتها را افتراء محض میشمردند و بر روی و ریا چنین می پنداشتند. حقیقت این است که در آن زمان، مرحله، مرحله روشهای پرخاشجویانه و رفتارهای زودباورانه ای بود که هنوز اخلاق مسیحیت را در صف مقابل هرزگی و آشفتگی «بت پرستان» قرار می داد. از هر دو سوی مجادله ای بس ناگوار و بس دردناك به راه افتاد تا سرانجام دانسته شود که ایرانیان دوره ساسانیان با زناشوییهای همخون سازگار بوده اند یا سازگار نبوده اند. در جستجوی دلیل و برهان، سخت به بررسی آثار نویسندگان دوره باستان پرداختند ، مطالب آموزنده ای را که در نوشته های این نویسندگان پیدا می شد، نقل کردند، بسیار قلم زدند و کاغذ فراوان سیاه کردند، چندان که امروز نوشته هایی زیبا و پرمایه، و در حقیقت آموزنده در دست داریم. در میان شهودی که به ادعا و اتهام برمی خیزند، نویسندگان یونانی، چنانکه باید، در راس همه شهود دیگر جای دارند. سپس، نوبت به نویسندگان لاتینی و مسیحیون و ایرانیانی می رسد که به دین اسلام در آمده اند. واهمّ این نویسندگان انتیستن(۱) و آگاتیاس(۲) و کلمان اسکندرانی(۳) و کاتول(۴) و کتزیاس(۵) و دیوژن لانرس(۶) و اوزب(۷) و هرودوت(۸) و مینسیوس فلیکس(۹) وفيلوستات(۱۰) و کنت کورسه(۱۱) (کوینتوس کورشيوس روفوس) و پلوتارک(۱۲) - کزانتوس اليدوس(۱۳) و سوتیون(۱۴) (به گفته کلمان اسکندرانی) و - لوكن(۱۵) - و خلاصه، سن-ژروم(۱۶) هستند. شهادتهای آنان اغلب ضد و نقیض است. کته زیاس که، به نام طبیب، در دربار هخامنشی زیسته است، با این همه درخور اعتماد و وثوق است. دقت و ایجاز پتولمه(۱۷) - بطلميوس - از همه کمتر است، زیرا که از زناشوییهای همخون در سرزمین پارتها ، سرزمین ژدروزی(۱۸) (مکران) - پارس- سرزمین ماد، و سرزمین اری(۱۹) (هرات کنونی) و در بیرون از ایران، در هند و آشور و بابل و بین النهرین و جاهای دیگر سخن می گوید. ارسطو، که در هوش و فراست و واقع بینی سرآمد همه نویسندگان دوره باستان است و مردی است که با احوال ایرانیان آشنایی دارد و از زردشت برایمان سخن گفته است، از این ازدواجها خبری ندارد. برخی از نویسندگان مثالهایی از دربارهای شاهی برای ما آورده اند. به قول اینان، کامبیز خواهر خویش را به زنی گرفته بوده است و ساتراپ تریتوکم(۲۰)  با خواهرش رکسان(۲۱) - داریوش باخواهرش پریستیس(۲۲) - اردشیر با دخترش - ساتراپ سیزی میتر(۲۳) (ساتراپ باکتریان) با مادرش عقد زناشویی بسته بوده است. برخی از این نویسندگان، بیشتر از هر کس دیگر به مغان تهمت می زنند: کزانتوس لیدوس که نامش در نوشته های کلمان اسکندرانی آمده است، سوتیون(۲۴) که در نوشته های دیوژن لائرس از وی نقل قول شده است . و استرابون از این گروه هستند و بویژه، کاتول نیز از این گروه است که آشکارا در این زمینه چنین می گوید: (مغ را باید مادر و برادر مادر» به بار آورند.)(۲۵) (ص ۱۲۱ _ ۱۲۳)

۱)Antisthene
۲)Agathias
۳)Clement
۴)Catulle
۵)Ctesias
۶)Diogene Laerce
۷)Eusebe
۸)Hérodote
۹)Mincius Felix
۱۰)Philostates
۱۱)Quinte - Curce
۱۲)Plutarque
۱۳)Xanthus Lydus
۱۴)Sotion
۱۵)Lucain
۱۶)Saint- Jerome
۱۷)Ptolemée
۱۸)Gedrosie
۱۹)Arie
۲۰)Terituchmes
۲۱)Roxane
۲۲)Parysalis
۲۳)Sysimithres
۲۴)Sotion
۲۵) magus ex matre et gnato gignatur oportet


مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش ازاسلام(شماره ۳)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
درباره منشا زناشوییهای همخون در فلات ایران، در حال حاضر، دو نظر متضاد هست و از هر دو نظر دفاعی بسیار شایسته و زبردستانه صورت گرفته است. نظر اول که نظر جی. هوپ مولتن(۱) باشد، این رسم و عادت را به بومیان سرزمین ماد - مدی (۲) یعنی «مغان»(۳) نسبت می دهد. وصلتهای همخون مثل عرضه اجساد به دمِ حرص و ولع مرغان شکاری، با اعتقاد به ستارگان، شاید میراث مردمی پیش از ایرانیان باشد که، پیش از مهاجرت آریاها ، فلات ایران در دست آنان و عیلامیها بود. (در شوش قدیم گوشت مردگان پیش از دفن از استخوانهایشان جدا می شد. کافرهای سیاهپوش که هرگز مزدایی نبوده اند، اجساد مردگانشان را در کوه و بیابان می نهادند. هنوز هم که هنوز است زردشتیان برای از سر واکردن مردگانشان کاری جز این صورت نمی دهند.) در واقع، عقیده مولتن، عقیده ای است که جز یکی از جنبه های قضیه را در نظر نمی گیرد و اندکی در ساده انگاشتن قضیه به راه مبالغه می رود : هر چیزی را که در میان رسوم و آداب ایران قدیم کم و بیش عجیب و حتی غیر عادی است، دارای منشأ و منبعی می پندارد که روی هم رفته بر ما تاریک است و چندان خبری از آن نداریم. بدینگونه دوگانگی «نیکی» و «بدی»، «نور» و «ظلمت» را که سخنها درباره اش گفته اند و به نظر ما از خصائص ادیان و مذاهب ایرانیان، از قبیل آیین مزدا و آیین مهرپرستی(۴) و آیین مانی و آیینهای دیگر است، یادگار این بومیان می داند. وانگهی، این بومیان کیستند؟ مولتن اینان را همان قوم و قبیله مغان می پندارد، که یکی از قبیله های بومی سرزمین مدی [ماد] بوده اند و به قراری که جهانگردان یونانی گفته اند، مردگانشان را رها می کرده اند. شکل و منظره قیافه ها ، از لحاظ تیره شناسی، مردمی را که پیش از ایرانیان، در این سرزمین می زیسته اند. گاهی به عیلامیها و گاهی به گروهی «شبه ارمنی»، خویشاوند مدیترانه ایهای کهن، نزديك نشان می دهد. ما چیزی از این مقوله نمی دانیم و نه می توانیم باور داریم که رسم زناشوییهای همخون منشأ بومی داشته است و نه می توانیم باور داشته باشیم که ایرانیان این رسم را از اسلاف خودشان اقتباس کرده اند. اما برخی دیگر از «ارباب نظر» - مانند فایست(۵) و شرادر(۶) قضیه را به نحوی دیگر شرح می دهند. به گمان ایشان، زناء با محارم شاید یکی از آن آداب و رسوم کهن هند و اروپایی باشد که گروه نژادی «بالت و اسلاو » (۷) ایرلندیها و ایرانیان زنده و پابرجا نگهش داشته اند. اما رسم وصلتهای همخون که جنبه زناء با محارم دارد، گذشته از لیتوانیاییها و ایرلندیها و پروسيها"، در میان ملل و اقوام باستانی هم دیده می شود. یونانیان ازدواج عمو را با دختر برادرش، ازدواج عمه را با پسر برادرش و ناخواهری را با نابرادریش جائز می دانسته اند، در صورتی که مقدونیها - که خشونت و سرسختی شان بیشتر از همه اقوام جزایر یونان بود، بر وصلت خواهر و برادر . صحه می گذاشتند. اساطیر هند و اروپایی، از این گونه وصلتها ، نمونه ها و مثالهایی بسیار فراهم می آورد. گذشته از خدای خدایان ژوپیتر (۸) و خدای جنگ مارس(۹) که ادب باستان داستانِ پیوندهای آمیخته به زنایِ هردوشان را به حد شياع برایمان باز گفته است. از روی متون ودایی می دانیم که یامی (۱۰) زیبا در آتش عشق برادرش باما(۱۱) می سوخته، در صورتی که «کتب مقدسه» ، ایران، به تفصیل، از وصلت یماه (۱۲) با برادرش یمه(۱۳) سخن می گوید: این جفت عجیب و غریب صاحب یک پسر و یک دختر شد. به موجب این فرض، ایرانیان، پیش از استقرار و توطن در فلانی که به نامشان خوانده شد، طبق رسوم و آداب نژادیشان به زناشوییهای همخون مبادرت مبادرت داشته اند. (ص ۱۱۸ _ ۱۲۰)


۱) J . Hope Moulton
۲) Médic
۳) Mages
۴) mithraisme
۵) Fcist
۶) Schrader
۷) Balt - Slaves
۸) Jupiter
۹) Mars
۱۰) Yami
۱۱) Yama
۱۲) Ymāh
۱۳) Yma


مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۱)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
ازدواج با محارم - بر حسب آنچه که عموم مردم می اندیشند . در میان اقوام و دینداران مختلف کم و بیش نمونه هایی دارد و در میان سلسله های پادشاهی ایران باستان نیز مرسوم بوده است و در متون پهلوی، مزداپرستان بدین امر بسیار سفارش شده اند. آنچه در مورد شاهنامه می توان گفت این است که هر چند زندگی مردم عادی در شاهنامه نمود چندانی ندارد و نمونه های گزارش شده در شاهنامه به اندازه ای نیست که بتوان از آن نتیجه گیری قاطع و فراگیر کرد؛ حتی در خصوص زندگی پهلوانان شاهنامه نیز جز یک نمونه مشکوک، اظهارنظر سخت می نماید؛ اما آنچه در اثنای مطالعه این موضوع می توان نتیجه گرفت این است که در شاهنامه هفت نمونه ازدواج یا پیشنهاد یا ادعا یا وصیت به ازدواج با محارم، وجود داشته است و خودوده به شکلی که در متون پهلوی آمده به معنی ازدواج با مادر، خواهر و دختر تنها در چهار مورد آن به چشم می خورد و تمام این موارد نیز در میان خاندان های شاهی، روایت شده است که خاستگاه آن، به دوره پیش از زرتشت باز می گردد.(بخش نتیجه، ص ۱۲۱)

ماخذ: حیدری،حسین. قاسم پور، محدثه. خویشاپیوندی در متون پهلوی و بازتاب آن در شاهنامه. مجله زن در فرهنگ و هنر، دوره ۴، شماره ۴، زمستان ۱۳۹۱

🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

اوستای جیبی همراه پیوست سالنامه جاویدان شاهنشاهی (بسیار نایاب و کلکسیونی)
تاریخ چاپ: ۲۵۳۵ شاهنشاهی


به فروش می رسد

@aDaryosh

Читать полностью…

تاریخ ایران

فرضیه های جدید درباره زرتشت (شماره ۵)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#زرتشت_و_اوستا 
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
اکنون به مباحثی توجه می کنیم که بویس و کلنز درباره تاریخ زردشت ارائه داده اند این مباحث را می توان افراطی گفت، زیرا یکی اعتقاد به يک دوره بسیار دور باستانی دارد. و دیگری می خواهد شخصیت صرف زردشت را در قالب «حوزه گاهانی» قرار دهد. در اینجا، باید متذکر شوم که بخش بزرگی از ملاحظاتی را که در بررسی مجدد دیدگاه های اوليه خود انجام داده ام به عنوان نقدی بر تجدید ساختار پیشنهادی از سوی بویس دارای ارزش و اعتبار است؛ بنابراین، نیازی به تکرار این برهانها نمی بینم. تنها باید یادآور شوم که مری بویس ظرف بیست سال گذشته يک تاریخ تقریبی را برای زردشت پیشنهاد میکند که دوره ای از ۱۷۰۰ تا ۱۲۰۰ پیش از میلاد را در بر می گیرد. هرچند تصریح می کند که به گزینش عدد ۱۲۰۰ تمایل بیشتری دارد تا بدین صورت از ايجاد يک شکاف زمانی بزرگ بين اوستای قدیم و جدید جلوگیری کند. بنابر اظهارات بويس، زردشت يک روحانی تعلیم یافته است، و از سنین پایین غرق در مکاشفات دینی بوده است. و پیامبری است که مؤلف نه تنها گاهان، بلکه تمامی متون اوستای قدیم بوده است. بنابراین، وی پیش از آن دوران می زیسته است که مردمش از استپ های آسیای مرکزی به سمت سرزمین هایی بروند که بعداً به تصرف در آورده اند، یعنی در عصر حماسه آفرینی ایرانی، زمانی که آنان دارای ساختار اجتماعی دو طبقه جنگجویان - شبانان و روحانیان بوده اند. بویس دلایل بسیاری را در زمانهای مختلف و در مآخذ گوناگون ارائه داده است، از جلد نخست تاریخ کیش زرتشت در سال ۱۹۷۵ تا چاپ سخنرانی های دانشگاه کلمبیا در سال ۱۹۹۲ نظریه های خود را ثابت کرده است. هرچند در این جا امکان بررسی تمامی این استدلال ها وجود ندارد، ولی به هر حال يک موضوع کلی وجود دارد که در همه آنها ثابت است. این دلایل بر اساس فرضیاتی است که همگی به یکدیگر زنجیر شده اند، و در برخی موارد بنابر فرضیاتی اند که قطعیت یافته اند، در حالی که در اصل این گونه نیست. به عنوان نمونه، نظریه ای وجود دارد که از مقاله توماس بار و در سال ۱۹۷۳ الهام گرفته شده که بنابر آن يک دوره ۱۰۰ - ۱۵۰ ساله را می توان برای نسل هایی در نظر گرفت که طبق فروردین یشت از سینه (Saēna، به معنای سیمرغ)، پسر اهوم استوت کسی که نماز یَثَه اهو به جای می آورد)، تا اوتَيوتى، پسر ويتكَوى، ادامه می یابد، يا يک دوره ۱۵۰ - ۲۰۰ساله که بین گاهان و يشتها سپری شده است. در واقع، و طبق نظر بویس، مدرکی نداریم که ثابت کند تدوین يشتها به تدریج از قرنهای نهم - هشتم کمابیش آغاز شده و تا آخر آن دوره پایان یافته است. از آنجا که اثری از غرب ایران در اوستا دیده نمی شود، استدلال بارو را نیز نمی توان پذیرفت. کاملا روشن است که اگر قرار بود این متون به تاریخ اوج اقتدار عصر هخامنشی تعلق داشته باشد (که نه فقط ممکن بلکه محتمل نیز می باشد)، بنابر این محاسبه نسل ها می توانست تاریخ زندگی زردشت را بين قرنهای هفتم و ششم پیش از میلاد تأیید کند.(ص ۵۲ _ ۵۳)

مأخذ: نیولی، گراردو. زردشت در تاریخ. ترجمه: مهدیه چراغیان. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

حدود بیست جلد از مجله بررسی های تاریخی به فروش می رسد

کتاب ها متعلق به کتابخانه کاخ جنوبی جوانان بوده و این نسخه ها نایاب هستند.

@aDaryosh

@atorabanorg

Читать полностью…

تاریخ ایران

فرضیه های جدید درباره زرتشت (شماره ۳)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#زرتشت_و_اوستا
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
در واقع امر، آریایی های غرب، مردم ماد و پارس بایست تحت تأثیر چشمگیر شاخص هايی چون شرایط محیطی خاص، ارتباط با دیگر فرهنگ ها و جوامع دیرپا و همچنین شرایط سیاسی و‌ نظامی بوده باشند، و تمامی این عوامل منجر به بروز تغییراتی بنیادین، خاص و سریع شده است که بازتاب آنها را می توان در منابع تاریخ باستان یافت. از سوی دیگر، هیچ عامل مسلمی وجود ندارد که ما را در بازسازی رابطه بين يشتها و گاهان، یا رابطه هر یک از این دو با یسنا هپتنگهایتی یاری رساند. در این موارد، مشکلات مربوط به این رویداد شماری مطلق و نسبی پیچیده خواهند بود، به غير از زمانی که در یشتها به قطعه ای از يک سرود دینی بر می خوریم که به طور غیرمستقیم با قطعه ای دیگر از يك سرود دیگر در ارتباط است. در این خصوص، می توانیم به مقاله «ادبیات ایران باستان» گرشویچ مراجعه کنیم که در سال ۱۹۶۸ به چاپ رسیده است. به هر روی، استدلال من با نشانه های مورد تأیید قرار گرفت که گمراه کننده بود: یعنی درست است که گاهان درباره مادها و پارسیان سخن نمی گوید، ولی در اوستای جدید نیز غرب ایران، حتی در بخش هایی که ما به طور منطقی می پنداریم به هخامنشیان یا دوره پس از آنها تعلق داشته است، اصلاً جایگاهی ندارد. این واقعیت غیر قابل تغییر یکی از نکات مهمی را به زیر سوال می برد که براساس آن نظريه قبلی ام را بنا نهاده بودم. حال برای توضیح اینکه چرا گاهان و تمامی پیکر، اوستا نسبت به مادها و پارسیان سکوت کرده، باید برهانی غیر از شکاف زمانی بیابیم. در این نمونه هم، توضیحات گرشویچ در اثر ذکر شده در بالا، می تواند راهگشا باشد.(ص ۵۰ _ ۵۱)

مأخذ: نیولی، گراردو. زردشت در تاریخ. ترجمه: مهدیه چراغیان. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

فرضیه های جدید درباره زرتشت (شماره ۱)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#زرتشت_و_اوستا
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
در این مرحله از تحقیق، خود را مرهون ایلیا گرشویچ می دانم. هنگامی که در سال ۱۹۸۰ میخواستم کتابی با موضوع زمان و مکان زردشت به چاپ برسانم، بخت با من یار بود و می توانستم از مشاوره ایشان بهره مند شوم. از این رو، ایشان همیشه به من یادآور می شد که نظر من درباره دیدگاه هنینگ درباره تاریخ زندگی زردشت اشتباه بوده است، زیرا این انتقاد از داوری نادرست نسبت به آنچه وی در سخنرانی های رتنبای کترک ایراد کرده و سپس چاپ شده، سرچشمه گرفته است. در حقیقت، همین اشتباه من بود که منجر شد تا چنین تحلیل نادرستی از همان اظهارنظر خوب و مختصر هنینگ ابراز کنم و تنها گذشت زمان بود که این مهم را برایم روشن کرد. بنابراین از گرشویچ سپاسگزارم که مرا متقاعد کرد تا در دیدگاه خود نسبت به موضوعی تجدید نظر کنم که برای شناخت ما از تاریخ و آیین ایران باستان حیاتی است. از این روست که در این جا از نظر هنینگ استقبال میکنم:

کاملاً واضح است که شناخت جزئیات درباره هر فرد بدون دانستن حداقل زمان، مکان زندگی وی، شرایط زندگی و جایگاه فرهنگی که در آن قرار دارد، غیرممکن است. این تاریخ باید به هر صورت مشخص شود؛ در غیر این صورت، تمامی مباحث درباره زردشت بی نتیجه باقی خواهد ماند.

و تنها زمانی که بیش از بیست سال از این تحقیق می گذشت، فهمیدم که همان زمان که گرشویچ با در نظر گرفتن اینکه انسان جایز الخطاست. در مورد استاد خویش نوشت: «احتمال آنکه وی در راستای حل معضل گامی به خطا برداشته باشد، به حداقل رسیده بود.» حق با وی بود. در آن زمان مسمم شدم تا دیدگاه های قبلی خود را اصلاح کنم و نتایج آن را همراه با پیشنهادی متفاوت برای حل مشکل تاریخ زندگی زردشت ارائه دهم. و آن را پنجاه سال پس از ایراد سخنرانی های هنینگ به وی تقدیم کنم. همان انگیزه ای که نقد گرشویچ در من برانگیخت، و ما در طول این کار به آن بارها اشاره خواهیم کرد،‌ مرا بر آن داشت تا این کار را انجام دهم. البته، دلیل دیگری را هم باید افزود. کنار گذاشتن تاریخ پیشنهادی هنینگ همزمان با از هم پاشیدگی مطالعات زردشتی است که بر همگان واضح و مبرهن است. در حالی که یک بار، پیش از سومین سخنرانی هنینگ، در رتنبای کترک با تاریخ بین هزاره اول و دوم پیش از میلاد موافقت شده بود، اما اکنون شرایط اساساً تغییر کرده است. اگر کسی بخواهد زمانی را درک کند که ما برای این چهره پیشرو در دین ایرانی و اندیشه فلسفی باستان در نظر می گیریم، فردی که تأثیر چشمگیری بر ذهن و قدرت تحلیل یونانیان داشته و سپس به شکل های مختلف از دوره انسان گرایی تا عصر روشنگری و تا عصر ما، وارد فرهنگ غرب شده، با ایده های متضاد و متغایری مواجه می شود که یک دوره هزار ساله یا بیشتر از آن را شامل می‌شود. بنابراین عجیب نیست همان فردی که تصور می شود در آن زمان می زیسته، نه تنها ابهام حیرت زایی برای زمان حیاتش باشد، بلکه ظاهراً محو هم می شود. البته باید گفت برخی تصور می کنند زردشت تنها يک نام بوده است و هیچ وجهه تاریخی واقعی ندارد. بنابراین، درباره بنیانگذار دین پیش از تاریخ و حتی به نوعی ایران باستان طیف گسترده ای از نظریات دیده می شود. گروهی آن را يک نام نمادین می دانند که به يک گروه اجتماعی اطلاق می شده که از روی مراسم عبادی شان شناخته می شده اند. در دو سوی این طیف، نظریه های بویس و کلنز وجود دارد. این نظریه ها به ترتیب در مجموعه ای از مطالعات درباره زردشتی گری و اوستا توضیح داده شده اند. مرجعیت فراوان این نظریه پردازان ایجاب می کند که توجهی خاص به آنها مبذول شود. در این راستا، بویس در کتاب تاریخ کیش زرتشت، بزرگ ترین کتابی که تاکنون درباره تاریخ زردشتیگری نوشته شده است، این نظریه هایش را توضیح داده است. کلنز نیز با توجه به مطالعات خود در زمینه زبان اوستا و به ویژه گاهان، نظرات خود را به تدریج بیان کرده است. همان طور که بویس با نظریات استاد خویش، هنینگ، درباره زردشت و گسترش تاریخی زردشتیگری جلو می رود. شکاف بین نظریات کلنز و آموزه های دوشن گیمن افزایش می یابد. دوشن گیمن بود که برای نخستین بار ژان کلنز را در مطالعه فرهنگ ایرانی همراه با توجه ویژه ای به دین راهنمایی کرده و بر کنار گذاشتن نظریه تقسیم بندی سه گانه در مورد ایران ابرام داشت. کلنز برخی از استدلالهای موله را مجدداً احیا می کند، به ویژه آنهایی را که می توانیم اذعان کنیم در آن ساختار کیش به طور قطع بر تاریخ پیروز می شود.(ص ۴۷ _ ۴۹)

مأخذ: نیولی، گراردو. زردشت در تاریخ. ترجمه: مهدیه چراغیان. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام(شماره ۱۰)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
در سایه کشف رمز و بررسی منابع ایرانی، امروز ، حقیقت تاریخی به مقیاس درست خود روشن شده است. «وست» یکی از نخستین کسانی است که در متون پهلوی به بررسی مطالبی که درباره زناشوییهای همخون ارتباط دارد، پرداخته است. چنانکه «وست » در کتاب خویش موسوم به «معنی خویت ودثه - زناشویی با افراد همخونه(۱) می گوید، زردشتیان عصر ما وجود ازدواجهایی را با خویشاوندان نزدیك» در میان نیاکان خویش نمی پذیرند. علت این امر آن است که اکنون چنین وصلتهایی در اجتماع ایشان حرام است. هر شهادتی را که از ناحیه نویسندگان یونان یا نویسندگان سرزمینهای دیگر سرچشمه گرفته باشد و به ازدواج ایرانیان پیشین با مادر و خواهران یا دختران خودشان ارتباط داشته باشد، چیزی جز «افترائی زاده جهل» نمی شمارند. زیرا که، به قول زردشتیان، این گونه وصلتها، تنها کار فرقه هایی بود که اهل رفض بوده اند. وست از پی این سخنان چنین می گوید: « با این همه، کلمه «خويتوك دث(۲) از لغت اوستایی(۳) می آید که به معنی «تفویض خویشتن» یا «تفویض به دست خویش» است. ما این اصطلاح را در گاهان، کهنترین بخش کتاب مقدس نمی یابیم، اما تنها کلمه خویتو(۴) را در آن پیدا می کنیم که به معنی «خویشتن» یا خویشاوند است ( مراجعه فرمایید به فارسی امروز که خویش xYes به معنی خویشتن و خویشاوند است). کهنترین نشانه اصطلاح(۵) در یسنا(۶) دید می شود. و این بند در آن باره چنین می گوید:«خودوده بزرگترین و نیکوترین و برترین چیزی است که هست و خواهد بود، چنین کاری اهورایی و زردشتی است.» وست، در دنباله حرفهایش چنین می گوید: در بندهای دیگر «اوستای تازه اصطلاح :(۷) - ازدواج با همخون - تنها به معنی عمل نیست که به معنی عامل، به معنی شخصی است که این کار را انجام می دهد. و خلاصه جایی دیگر، به ما می گوید که این کردار نيك، این ازدواج با همخون در میان مرد و زن، در میان خوئیتودثه ، و خوئیتیودثی انجام می پذیرد. آنگاه تفسیر متن درباره این اصطلاح، دو سه توضیح خوب به ما ارزانی می دارد. اما جایی که موضوع بسیار زیبا شرح داده شده است، در ترجمه پهلوی یسنا (۴۱ - ۴۴) است که در دوره پادشاهی خسرو اول (۵۳۱-۵۷۹ میلادی) صورت گرفته است. اینجا، برایمان شرح داده می شود اورمزد چگونه با سپندارمذ(۸) دختر خود، به «ازدواج همخون» خویت ودثه دست زد و وهومن (بهمن)(۹) را به بار آورد. سپس، به واپسین بخش درشت مانسر- نسك ( فرگرد۱۹) (۱۰) می رسیم که برایمان از زناشویی در میان برادر و خواهر حرف می زند و از تأثیر مذهبی خجسته ای که چون خودیت ودثه «به میل منقابل... و به يك دل و به يك زبان انجام پذیرد» به بار می آورد، سخن می گوید. بکونسک (بغ نسک)(۱۱) (فردگرد ۱۴-۱۰) از وصلت پدر ودختر حرف می زند. ارداویرافنامه(۱۲) که به نیوشاپور(۱۳) مفسری که مشاور خسرو اوّل یا مردی همنام بوده است . اسناد داده می شود، و به احتمال در اواخر قرن ششم نوشته شده است، برایمان از عروج قدیس به آسمان، به مدت هفت روز، حرف می زند و قدیس در جریان این هفت روز در مرتبه دوم آسمان، در میان چیزهای دیگر، ارواح آن کسانی را می بیند که چون آیین «خویت ودثه» را به جای آورده اند و به زبان دیگر زناشویی همخون کرده اند، از سعادت جاودانی برخوردار می شوند. و در اعماق دوزخ روح زنی را می بیند که خویت ودثه را زیر پا گذاشته است و گرفتار بدترین شکنجه ها و عذابها شده است. این عبارتها ، سراپا ، در یکی از دستنبشته ها هست . و چنین می نماید که ویراز قدیس(۱۴) قهرمان خویت ودثه بوده است و هفت تن از خواهرانش را به زنی گرفته بوده است.(ص ۱۳۰ _ ۱۳۲)

۱)Meaning Of Khvetikdas
۲)Khvatik - das
۳)hvaet- vadaea
۴)hvaetu
۵)hvact - vadaei
۶)XIII- ۲۸
۷)hivanet vil : i10
۸)Spendarma
۹)Vohuman
۱۰)Viarastminsair - Nask ( Farg . XIX
۱۱)Bako - Nask
۱۲)Arta - VIraiz namak
۱۳)Nizsapor
۱۴)VIraiz

مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۸)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
خلاصه، بیرونی معروف ، هم آواز و همداستان با شهرستانی، درباره به آفرید رافضی می گوید که پیروان خویش را بر می انگیخت که ازدواج با خواهر و مادر و دختر یا خواهرزاده و برادرزاده خویش را بر ازدواج با هر کسی دیگر مقدم بدارند. اشتراک زنان، به اتفاق اشتراک همه داراییها اساس آیین مزدک شد. اما چنانکه میدانیم، مانویان که زندگی خانوادگی را به باد سرزنش می گرفتند، از همان دوره امپراتوری بیزانس گرفتار تهمت زناء با محارم شدند . شخص سنت اوگوستن نیز در مذمت و ملامت اینان، به گناه چنین کاری کوتاهی نکرده است. مانویان که در قرن سیزدهم، به نام کاتارها(۱) در ایتالیا و فرانسه پدید آمدند، دوباره به اتهام این شناعتها گرفتار سرزنش شدند. یکی از پیشنمازان مجامله دوست آلمان، معروف به هيان بن بیان پاساو(۲) ، تفاصيل ذیل را که شارل مولينيه باور نمی دارد، درباره ایشان به روی کاغذ آورده است: «اهل رفض می گویند که جماع طبیعی با مادر خویش یا خواهر خویش یا نامادری خویش جماعی حلال است، به شرط آنکه طبق آیین فرقه مربوطه صورت گرفته باشد : پس اگر یکی از ایشان بخواهد مادرش را به تصرف دربیاورد باید هیجده دینار به او بدهد، برای آنکه مادرش به او شیر داده است. بدین گونه، ناموس طبیعی از میان می رود و به او اجازه میدهد که مادرش را به تصرف بیاورد برای آنکه تصور می رود که دیگر چیزی وی را به مادرش پیوند نمی دهد، و ذمه او پاك از قید هر گونه احترام طبیعی در قبال مادرش آزاد است، به مانند کیسه ای تهی که چون از گندم تهی شد، پاك آزاد می شود. و کسی که خواسته باشد با خواهر خود به جماع (زناء) برخیزد باید شش دینار به او بدهد و کسی که خواسته باشد با نامادریش نزديک شود باید نه دینار به او بدهد و بدین گونه اهل رفض می گویند که زناء با محارم کاری مجاز است و کمترین گناهی ندارد. به این متن که بسیار روشن است. برای شارل مولینیه که آن را افتراء محض می داند، تشویش و اضطرابی به بار می آورد. بی گمان، درصدد اعاده شرف کاتارها برآمدن، فکری جوانمردانه است. اما اندیشه های تازه ما را نباید به پیشینیان و آیینها و مرامهایشان اسناد داد : نیکوتر این است که بکوشیم تا حقیقت تاریخی را روشن کنیم و درونی ترین و ژرفترین اعتقادهایمان را پنهان نداریم. به نظر مانویان، جماع، طبق نصّ و معنی و روح متون، عملی حیوانی است، گناهی است که پاکان باید از آن خودداری و احتراز داشته باشند. عنصر هواخواه، بدین گونه، با اقدام خویش به ازدواج، گناه می کند، گناهی که گناه نفس است، خواه ازدواج او ، با مفهوم ازدواج در میان یهود و نصاری، مفهوم و عقیده ای که امروز همه نژاد سفید پذیرفته است، مطابق باشد، خواه مطابق با این مفهوم نباشد، و زنش زنی بیگانه یاخویشاوندی نزدیك باشد، باز هم باید کفاره این گناه، چنانکه شاید و باید ، پرداخته شود و باز هم گنهکار باید در مقام توبه و استغفار برآید. ازدواج، خواه همخون باشد و خواه همخون نباشد، به نظر کاتارها، گناه است. و این امر، درست نتیجه واپسین جمله کشیش آلمانی است که بی گمان، آن را ، از خود در نیاورده است. مانویان، پیش از آمرزش، زناء با محارم را ، مثل هر وصلتی دیگر، مباح و حلال می دانستند اما هرگز در مقام توصیه آن برنمی آمدند و پیروانشان را پیوسته از این کار برحذر می داشتند. اگرچه بد نهادانی از این آزادی زودگذر، از این جواز موقت، سوءاستفاده کرده اند، گناه به گردن آیین مانوی که از هر گناه نفس، هر چه باشد ، دهشت دارد، نمی تواند بود.(ص ۱۲۶ _ ۱۲۷)

۱)Cathares
۲)Passau

مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

کتاب بسیار نایاب باستان شناسی ایران باستان

تألیف: لوئی واندنبرگ با مقدمه رمن گیرشمن
ترجمه: عیسی بهنام
انتشارات دانشگاه تهران ـ شهریور ماه ۱۳۴۸

♦️♦️♦️به فروش می رسد♦️♦️♦️
#فروشی
#کتاب_مرجع
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی


@aDaryosh

@atorabanorg

Читать полностью…

تاریخ ایران

مجموعه مقالات و کتب از استاد رهام اشه(نایاب)
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@atorabanorg

Читать полностью…

تاریخ ایران

خرفسترهای تغییر نقش دهنده
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
به مرور زمان و به واسطه‌ی پیشرفت و به کارگیری برخی خرفستران مانند زنبور عسل و کرم ابریشم برای امور سودمند، جهان بینی متون پهلوی که باعث شده بود برخی از این جانوران در گروه خرفستران قرار گیرند، به چالش کشیده شد. موبدان به چشم خود دیدند که بسیاری از جانورانی که با عنوان «خرفستر» مردود و مطرود به حساب می‌آمدند، اینک وارد زندگی طبقه‌ی عامه و تولیدکننده شده بودند و مردم از این «خرفستران» فایده‌های زیادی می‌دیدند. لذا برای توجیه این چالش، اقدام به ارائه‌ی مجوز شرعی کردند. نمونه‌ی این تجویز شرعی را می‌توان در بندهش دید:

«بسیاری از خرفستران را هرمزد، به(واسطه‌ی)همه آگاهی به سود آفریدگان بازگردانید، مانند مگس که انگبین کند، کرم که ابریشم و کژ(قژ، نوعی ابریشم پست است)از اوست و ادک(؟)که کژدم را، و برگ‌مار که مار را کشد و دیگر از این گونه، به مانند تیر دشمنان اند که چون بیاید، از کار نماند. باز به همان دشمنان افگنند. آن کار هرمزد نیز به همان آیین افتاد. مانند ماهی که ماهی، مرغ که مرغ، دد که دد را کشد و خورد. این نیز نشان نبرد و آمیزش است که هیچ پاکی در او به کار نرود».

البته همچنان که پیش از این هم دیدیم، خود بندهش نیز یک توجیه منطقی ارائه داده مبنی بر اینکه کالبد خرفستران از چهار عنصر اهورایی آب، باد، خاک و آتش تشکیل شده، لذا می‌توان از وجود آنان حتی دارو نیز تهیه کرد:

«ددانِ بدآفریده همانا نَه خرفستر گونه‌اند، باشد که از بیم دوری جویند و باشد که نیز به میل رام شوند، مانند پیل و شیر. ایشان را هستی‌مندی از چهار عنصر "آب، زمین، باد و آتش است"».

مولف بندهش در بحث خرفستران نیز اشاره کرد که هستی خرفستران را اورمزد به شکل مادی درآورد تا مردمان آنان را دیده و از آسیب‌شان در امان باشند و بتوانند نابودشان کنند.
یکی دیگر از این خرفستران مگس زرین است. طبق روایات داراب هرمزدیار یکی از عجایب هفتگانه‌ی جمشید مگسان زرین بود «که همی پریدند، اگر کسی زهر خورده بودی، آواز پر مگسان بشنودی، زهر از او بشدی» (ص ۱۱۰_۱۰۹)

ماخذ: قلی زاده.خسرو، دانشنامه‌ی اساطیری جانوران و اصطلاحات وابسته، تهران، بنگاه نشر ترجمه و نشر کتاب پارسه، چاپ اول ۱۳۹۲
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

کتاب (بسیار نایاب) آیین شاهنشاهی ایران

♦️♦️به فروش می رسد♦️♦️

نوشته: دکتر ذبیح الله صفا
امضای شخص دکتر ذبیح الله صفا در صفحه اول کتاب موجود است که کتاب رو تقدیم کردند به دکتر عیسی سپهبدی

بیادگار جشن فرخنده تاجگذاری اعلیحضرت محمد رضا شاه پهلوی و علیا حضرت فرح پهلوی (آبان ۱۳۴۶)

@aDaryosh


@atorabanorg

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش ازاسلام(شماره ۶)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
شدت اتهام، در عهد ساسانی، بسی از این کمتراست، زیرا که، بندرت، مثالهایی از این دوره آورده شده است. اما فرقه هایی که تأمل و تبصّری کمتر و تعصبی بیشتر از نویسندگان دوره باستان دارند، به عوض آنکه مدارک و ادله ای عرضه بدارندو مثالهایی برای ما بیاورند، به همین خرسند می شوند که فریادهای دهشت از دل برآورندو حجتها و برهانهایی سست و نااستوار و شهادتهایی بسیار آمیخته به ابهام به میان بیاورند. در آثار این نویسندگان، درباره سرتاسر دوره ساسانیان که بیشتر از چهار قرن (از قرن سوم تا قرن هفتم) گسترش داشته است بجز دو سه مثال چیزی نمی توانیم بیابیم و یکی از مثالها که در این میان می توان یافت، داستان روحی مضطرب، عنصری از دین برگشته است که دین و مذهب نیاکانش را رها کرد و به دین مسیح روی آورد و چون به این کردار خویش چندان قانع نبود، پای فراتر نهاد و خواست که از لذت و فيض شهادت برخوردار شود. این مهران گشنسپ(۱) که روحی آتشین و مضطرب داشت، به قرار معلوم، برای آنکه چیزی از تعالیم و دستورهای آسمانی را به دست اهمال و مسامحه نسپرده باشد، خواهرش هزارووای(۲) را به زنی گرفت. در جریان چهار قرن تاریخ، در خاندان شاهی، کمتر نمونه ای از این زناشوییهای همخون دیده می شود و تازه، باید داستان زناشویی کواد اول را هم در این میان به حساب آورد، همان کسی که به گناه کفر و زندقه از تخت به زیر آورده شد. بیست و هفت پادشاه و ملکه ای که زاده دودمان ساسان هستند، در زمینه وصلت با خویشاوندان نزديك، بیشتر از دو سه نمونه برای ما فراهم نمی آورند ... و ناگفته نماند که در میانشان، اشخاصی پرهیزکار و پارسا و مزداییانی راست و درست، مانند اردشیر، پیروز (۳)، وهرام پنجم، خسرو اول و خسرو دوم و دیگران بوده اند. در میان بزرگزادگان، رفتار وهرام زوبین (۴)(وهرام چوبینه)،یکی از پهلوانان مردم پسند شاهنامه را باید به خاطر سپرد. وهرام خواهرش گردیه (۵) دلیر را به زنی گرفته بود، به این امید که برای دست یافتن به تخت و تاج ایران از پشتیبانی «دستوران» بهره مند شود. (ص ۱۲۳ _ ۱۲۴)

۱)Mihran - GuSnasp
۲)Hazarovai
۳)Peroz
۴)Vahrim Zubcn
۵)Gurdiya


مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام(شماره ۴)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
انسان در قبول هر یک از این دو نظر گرفتار تردید می شود. هر دو نظر قرین حقیقت و باور کردنی است و چنین می توان پنداشت که در هر دو نظر مقداری حقیقت نهفته است، زیرا که وصلتهای همخون ضرورةً ، پدیده ای نیست که ویژه نژادی خاص یا محیطی خاص باشد. زناشوییهای همخون نیز - مثل «زناشویی با افراد عشیره» و «زناشویی با افراد بیرون از عشیره» که مردم شناسی امروز، صرف نظر از نژادها و منطقه ها، برسبیل تصادف، در میان اقوام و قبائل اولیه بخشهای گوناگون آمریکا و افریقا و استراليا، و در میان مللی به رنگهای گوناگون باز می یابد _ ، در آنِ واحد، در میان ملل عدیده ای که از نژادهای گوناگون هستند معمول و رایج بوده است. بی آنکه ملتی، در این میان، این رسم را از ملتی دیگر برگرفته باشد. استدلالها و استنتاجهای فایست و شرادر بیرون از اندازه رنگ و بوی قیاس دارد و پیچیدگی پدیده های عالم بشری را نادیده می گیرد. این امر که گروهی از ملل و اقوام، در زمانی معلوم و معین، به زبان مشترك سخن گفته اند ، نه دليل ۰وحدت نژادی این ملل و اقوام می شود و نه دليل وحدت همه مناسك و نظامهای این ملل و اقوام می تواند باشد. اگر فرانسه دارای عرف و عادت سویسِ فرانسه زبان و والونی(۱) است، یا انگلستان دارای عرف و عادت امریکا است، تنها به حکم این قضیه نیست که مردم فرانسه و سویس فرانسه زبان و والونی به زبان فرانسه و مردم انگلستان و امریکا به زبان انگلیسی حرف می زنند. تا آنجا که بتوانیم در عرصه تاریخ گذشته واپس برویم، به گروههای زبانی، وابسته به زبانهای هندواروپایی، برمی خوریم که برخی با زناشویی درون عشیره ای سازگارند و برخی دیگر زناشویی با افراد بیرون از عشیره را ترجیح می دهند، بی آنکه در بند منشأ زبان و لهجه خودشان باشند. اگرچه ازدواج در میان عموزاده ها و دایی زاده ها وعمه زاده ها و خاله زاده ها هنوز هم در میان ایرانیان فراوان است، اوستهای قفقاز(۲) خاله هایشان را به زنی می گیرند و کافرها همه زنان وابسته به عشیره مادری و عشیره، پدری را حرام می دانند و با این همه، از لحاظ زبان، همه شان به اجتماع هندواروپایی تعلق دارند. «زناشویی در اندرون عشیره»  پدیده ای انسانی است و کاری مربوط به گروه زبانی یا نژادی نیست. امری است که منشأ آن با منشأ انسان به هم در می آمیزد و در نتیجه، در شب زمان گم می شود . و ما هم، از شناخت منشأ آن چشم می پوشیم. زناشویی همخون را در میان ایرانیان پیشین معمول و رایج می بینیم: این پدیده، پدیده ای اجتماعی است که علاقه ما را بر می انگیزد، و چندان مهم نیست که در دوره پیش از تاریخ، منشأ بومی یا منشا بیگانه داشته است. (ص ۱۲۰ _ ۱۲۱)

۱)Wallonic
۲)Ossets

مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

مسئله ازدواج با محارم در دوران پیش از اسلام (شماره ۲)
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
#تاریخ_کیش_زرتشت
#مسئله_ازدواج_با_محارم
ازدواج در اندرون تیره، یکی از آن پدیده های اجتماعی است که از روزگار دیرین در میان عده بسیاری از ملل و اقوامی که ملل و اقوام اولیه خوانده می شوند دیده شده است. اما«ازدواج درون تیره ای» محدود که از چارچوب خانواده فراتر نمی رود ، یکی از آن صور و اشکال ازدواج است که ملل متمدن عصر ما قرنهاست مردود و محکوم دانسته اند. ازدواج در میان خویشاوندان نزدیک که باید به همان نام خود، یعنی زناء با محارم بخوانیم، امروز امری شنیع و کریه شمرده می شود. با این همه، اغلب، علت چنین قضیه ای روشن نیست. عللی که یهود و نصاری می گویند طاقت هیچ بحث علمی ندارد : به زعم این دو طائفه، زیست شناسی هنوز هیچ گونه دلیلی فراهم نیاورده است که اعتبار ازدواج همخون را از میان ببرد و مضرت آن را نشان بدهد. اما ، از زمان دور کم، منع و تحریم «زناء با محارم» قضیه ای شمرده شده است که دقیقا منشأ اجتماعی دارد . وانگهی، چنین امری بسیار دیر توانست در میان مردم تعمیم یابد، زیرا که پیش از گروش همه نژاد سفید به مذاهب و ادیانی چون مسیحیت و اسلام، و مذاهب دیگری که زاده مذهب يهود هستند ، ازدواج خویشاوندان نزدیك با هم در میان بسیاری از ملل و اقوام آریایی رونق داشته است. جی. آرتور تامسن (۱) چنین می نگارد: «تا آنجا که در حال حاضر اطلاع داریم، هیچ چیز ثابت نمی کند که زناشوییهای همخون خطرناك و بد باشد. تعصبهایی که در قبال «زناء با محارم» در میان هست، منشأ اجتماعی دارد، زیرا که از لحاظ زیست شناسی، در میان زناء با محارم و بقیه چیزها هیچ گونه تفاوتی نیست.»(۲) (ص ۱۱۷ _ ۱۱۸)


تعلیقات:
۱)J . Arthur Thomson

۲)دایره المعارف مذاهب و اخلاق، مقاله همخونی. به علاوه مراجعه فرمایید به:
الف_ روانکاوی فروید و مخصوصاً پدیده ای که عقده اودیپ خوانده است.
ب_ دورکم، تحریم زناء با محارم و منشا آن در سالنامه جامعه شناسی (۱۸۹۶ _ ۱۸۹۷ ) ، جلد اول ، صفحه ۳۸.

مأخذ: مظاهری، علی اکبر _ خانواده ایرانی در دوران پیش از اسلام _ با مقدمه پل فوکونه (استاد دانشگاه سوربن) و دکتر حامد فولادوند _ ترجمه: عبدالله توکل _ نشر قطره _ تهران، سال ۱۳۷۷
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

هشت جلد کتاب رحلی در زمینه باستان شناسی و باستان شناختی و کاوش هایی که در نوشیجان، شهداد، معبد آناهیتا کنگاور، گورستان لما(کهگیلویه و بویراحمد)، محوطه باستانی ازبکی (نایاب)

به فروش می رسد
@aDaryosh

@atorabanorg

Читать полностью…

تاریخ ایران

مجله باستان شناسی و هنر ایران (بسیار نایاب)از تابستان ۱۳۴۸ تا زمستان ۱۳۵۱

(به فروش می رسد)

از انتشارات وزارت فرهنگ و هنر (اداره کل باستان شناسی و فرهنگ عامه)
سه جلد هستش که یکی از جلدها دارای دو شماره هستش
@aDaryosh

@atorabanorg

Читать полностью…

تاریخ ایران

مجله هنر و مردم از شماره ۵۸ تا ۷۹ که در یک مجلد گالینگور به صورت یکجا بسیار نفیس و بی نقص صحافی شده از مرداد ماه سال ۱۳۴۶ تا اردیبهشت ماه ۱۳۴۸ (کلکسیونی)

به فروش می رسد

این شماره ها از مجله هنر و مردم دارای مقالات تاریخی و فرهنگی و هنری.... هستند و بسیار نایاب

@aDaryosh

@atorabanorg

Читать полностью…

تاریخ ایران

فرضیه های جدید درباره زرتشت (شماره ۴)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#زرتشت_و_اوستا
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
با توجه به اینکه نسبت به اعتبار تاریخی زمان سنتی، که زردشت را ۲۵۸ سال پیش از اسکندر قرار می دهد، نظر مثبتی ندارم، ولی تا این زمان باید اذعان دارم بعید است این عدد نتیجه محاسبات دوره ساسانی باشد، و در این زمینه احتمالاً «حق با هنینگ» است. دلیل این تغییر نظر را مرهون این واقعیت می دانم که به احتمال بسیار قوی، اعداد ۲۵۸ و ۳۰۰ سال گونه های متفاوتی از یک برآورد محاسباتی نیستند. بنابراین، با توجه به توضیحی که من با آن موافق هستم، این دو رقم نمی توانند با هم ارتباطی داشته باشند، یعنی نخستین تاریخ، زمانی باشد که زردشت، در ۴۲ سالگی ویشتاسپه را به دین دعوت کرده، و دومی سالی را نشان دهد که وی به دنیا آمده است. هر دو سال ۲۵۸ و ۳۰۰ بين زردشت و اسکندر با يک رویداد آغاز می شود، یعنی با ظهور دین و نخستین اشاعه آن، زمانی که زردشت ۳۰ سال داشته است، و نه ۴۲ سال، و نیز زمانی که ۳۰ سال از فرمانروایی ویشتاسپه گذشته است. ای. دبليو وست وای. وی. ویلیام جکسون این مهم را يک سده پیش آشکار کرده اند. کارلو چرتی با استدلالی محکم ثابت کرده است پذیرش دین، که در بندهشن بزرگ تر از آن یاد شده است، اشاره ای به گرویدن ویشتاسپه ندارد، ولی یادآور الهامی است که زردشت در سی سالگی داشته است؛ و از این رو، دومین شناسه و دلیل نظریه قبلی ام نیز نفی می شود: عدد ۲۵۸ حاصل تفریق ۴۲ سال (سنی که زردشت، ویشتاسپه را به دین دعوت کرده است) از ۳۰۰ نیست، عددی که پیش فرض فاصله سالهای بین ظهور زردشت و اسکندر است. در واقع، این اعداد نتیجه برآورد زمانی متفاوتی است که از دو دیدگاه مختلف محاسبه شده است، یعنی در یکی، اسکندر، نقطه شروع است که بر طبق آن تاریخ زردشت محاسبه می شود؛ و دیگری پایان دوره ای را نشان می دهد که در آن آیین جدیدی شکوفا می شود که بنابر فصل يک ارداویرافنامه ناب و عاری از هر شک و شبهه ای است. بنابر فصل ۲۵ گزیده های زادسپرم، شکوه و جبروت آن دست نخورده است. تنها نقطه اشتراک این دو محاسبه، اشاره به مقدونی ملعون و نابکار دارد که در سنت دینی زردشت، بزرگ ترین بحران را ایجاد کرده است. سومین دلیل که ضعیف ترین نیز هست، نسبت دادن زردشت به شش هزار سال قبل از قرنهای پنجم و چهارم پیش از میلاد، یا به پنج هزار سال قبل از نبرد تروا است که به هیچ وجه نمی تواند دلیلی بر این باشد که پیامبر در زمانهای خیلی دور می زیسته است، و تنها نشان دهنده این است که یونانیان دوره باستان نظریه هزاره ای را باور دارند. در این نظریه. چنانچه جکسون نیز خاطرنشان می کند، فروهر زردشت چند هزار سال پیش از تولد وی شکل گرفته است. ممکن است یونانیان به دلیل این که به تولد روحانی خاصی برای پیدایش وی در دنیای مادی باور دارند. به اشتباه رفته باشند. گرچه، برخی از آنها نیز زردشت را به قرن ششم نسبت می دهند. و وی را استاد فيثاغورث می دانند. در مقاله جدیدی تلاش کرده ام نشان دهم که تضاد و ناهماهنگی بین تاریخ چند هزاره ای و قرن ششم از درک نادرست یونانیان از این مهم سرچشمه می گیرد. و نه از منابع اطلاعاتی آنان " همان طور که ای. دبليو وست خاطرنشان می کند. این ناهمسانی با یکی از دلایلی منسوخ می شود که بارها در حوزه بی اعتباری تاریخ سنتی زردشت، یعنی سال ۲۵۸ پیش از اسکندر اقامه می شود. بنابراین، می توان منابع یونانی را در پشتیبانی از يک ترتیب زمانی جدید برای زردشت به مآخذ ایرانی افزود: یعنی نه تنها منابعی را که از ملاقات فيثاغورت و زردشت سخن به میان می آورند که طبق نظر کینگزلی، پارسیان آن را در قرن ششم پیش از میلاد می دانند - بلکه منابعی که زردشت را شش هزار سال قبل از خشایارشا یا افلاتون یا پنج هزار سال قبل از نبرد تروا در نظر می گیرند. علاوه بر این، در دو مقاله اخير تلاش کرده ام نشان دهم که بنابر شواهدی ملموس، مانویان نیز زردشت را به قرن ششم نسبت می دهند. شاید بدین دلیل که هم تحت تأثير سنت یهودی یا یهودی - مسیحی بوده اند که به احتمال از سنت یونانی مستقل بوده است و هم چنین بر حسب قراینی که لزوما از تأثیر روحانیت مغان ناشی شده است.(ص ۵۱ _ ۵۲)

مأخذ: نیولی، گراردو. زردشت در تاریخ. ترجمه: مهدیه چراغیان. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

فرضیه های جدید درباره زرتشت (شماره ۲)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#زرتشت_و_اوستا
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
بیش از آنکه به نتایجی بپردازیم که مری بویس و ژان کلنز به آنها نائل شدند، فکر می کنم باید دلایلی را مطرح کنم که مرا متقاعد کرد نظریه زندگی زردشت بين اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد را کنار بگذارم، یعنی تاریخی را که در کتاب زمان و زادگاه زردشت متذکر شده بودم. در سالهای اخیر، برخی از تغییرات خط فکری خود را به صورت خلاصه عنوان کرده ام، بدون اینکه دلایل آن را توضیح داده باشم. پس از آن که بر آن شدم تا اثبات کنم دیدگاه سنت در مورد اینکه زردشت ۲۵۸ سال قبل از اسکندر می زیسته از نظر تاریخی اعتباری ندارد و آغاز زردشتی گری به اواخر هزاره دوم و میانه هزاره نخست پیش از میلاد بر می گردد، به دفعات این فکر از ذهنم می گذشت که فرض تاريخ بين قرن هفتم و ششم پیش از میلاد نیز الزاماً منتفی نیست، هر چند که آرايی با درجه احتمالی بیشتر تلقی می شوند. اکنون می توانم به جمع بندی دلایلی بپردازم که منجر شد تا نظر خود را تغییر دهم، یعنی دیدگاهی که در پشتیبانی از نظریه ای شکل گرفت که متقدم ترین تاریخ را برای زندگی زردشت ارائه داد (یعنی قرن دهم پیش از میلاد؛ از این رو، ما قرن هفتم - ششم پیش از میلاد را زمان مؤخر در نظر می گیریم). در سال ۱۹۸۰، زمانی که می خواستم این نظریه را به صورت کامل ارائه دهم، سه مبحث را مبنای کار خود قرار دادم. نخست، تفاوت های موجود در محیط اجتماعی و اقتصادی غرب ایران در زمان هخامنشیان با توجه به گسترش شهرسازی و تکوین مفهوم جدید فرمانروای حاکم در آن دوره، در قیاس با اجتماعی که در اوستا از آن نام برده شده و ساختارهای اجتماعی باستانی آن و اقتصادی که بر پایه مرتع داری، دامپروری و کشاورزی سنتی بوده است. دوم، دیدگاه منفی درباره ارزش و اعتبار تاريخ سنتی ۲۵۸ سال قبل از اسکندر است. سوم، تاریخ ظاهراً غیر واقعی برای زردشت که بیشتر بین یونانیان دیده می شود، یعنی در نظر گرفتن يک عهد دور و افسانه ای که اگر زندگی زردشت را هم زمان با کوروش در نظر بگیریم، توضیح آن بسیار دشوار می شود. ولی، اگر قرار بود فرض کنیم که زردشتی گری چند قرن پیش از شکل گیری شاهنشاهی پارسی به وجود آمده باشد، چنين استدلالی می توانست ممکن شود. در مبحث نخست، به نظرم باید گذر زمانی بین زردشت و این شاهنشاهی بزرگ آن قدر طولانی بوده باشد که امکان پیدایش تغییرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ذکر شده در بالا را میان مادها و پارسی ها به وجود آورده باشد. طبق محاسبات من، این دوره حدود چهار قرن بوده است . همان زمانی که ژان کلنز در سال ۱۹۸۵ در نظر گرفته بود و با نظر بسیاری از محققان سرشناس که پیش از من آمده اند، مطابقت دارد. با بررسی دقیق تر گاهان و یسنا هيتنگهایتی، و تحقیقاتی که در دهه هشتاد و نود انجام شد و در این خصوص به کارهای یوحنا نارتن،‌ مارتین شوارتز در سال ۱۹۸۶، ژان کلنز و اريک پيرار در سال ۱۹۸۸، هلموت هومباخ در سال ۱۹۹۱ می توانم اشاره کنم -‌ متقاعد شدم که قیاس جهان واقع در دوره هخامنشی با آنچه در اوستا مندرج شده، بی نتیجه است. درست است که افق اوستا، غرب ایران، ماد و پارس را شامل نمی شود و نظم و ترتیب محیط اجتماعی و سیاسی مردم معتقد به اوستا با پارسیان دوران هخامنشی، تا آنجای که می توانیم بازسازی کنیم، بسیار متفاوت است، ولی این بدان معنا نیست که ما لزوما تکامل آریایی ها را - ساکن در منطقه غرب فلات ایران در جهت يک ترتیب اجتماعی و سیاسی جدید در نظر بگیریم که در قالب يک فرایند تاریخی چندین قرن به طول انجامیده است.‌ (ص ۴۹ _ ۵۰)

مأخذ: نیولی، گراردو. زردشت در تاریخ. ترجمه: مهدیه چراغیان. بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه. سال ۱۳۹۳
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…

تاریخ ایران

سرزمین زرتشت در آریانه در شرقِ ایران(شماره ۴/پایانی)
#تاریخ_کیش_زرتشت
#پژوهشی_در_فرهنگ_زرتشتی
شاید اگر ضبطِ دشوارتر در متنِ دیودوروس را می‌پذیرفتیم، یعنی به‌جای نامِ Αριανοί' می‌خواندیم Αριμασπί'، که در پسِ آن، هم‌چنان‌که در اثرِ خودِ دیودوروس(کتابِ هجدهم، ۸۱، ۱؛ نیز نک یوستینوس، کتابِ دوازدهم، ۵، ۱، و کوینتوس کورتیوس، کتابِ هفتم، ۳، ۱)آمده، نامِ آریاسپای(۱)نهفته است و من در اثری که شانزده سال پیش منتشر شده کوشیدم احتمالِ درستیِ آن را ثابت کنم،(۲)این اشاره باز هم روشن‌تر می‌بود، چون مربوط به مردمی می‌شد که مورخانِ اسکندر از آنان یاد کرده‌اند، یعنی اِورگِت‌های سیستان، یاری‌دهندگانِ کوروشِ بزرگ که اسکندرِ مقدونی به آنان پاداش داده بود.(۳)در هر حال، اشاره به سیستان، حتی اگر ما ضبطِ Αριανοῖς' را ترجیح بدهیم، هم‌چنان معتبر است، چون سرزمینِ دامن‌کشی که هیلمند آن را آبیاری می‌کند، قطعاً ناحیه‌ی سفراگیسِ آریانه بوده است. پس زمانی که یونانیان با فتحِ ایران به‌دستِ اسکندر مستقیماً با ایرانِ شرقی آشنا شدند، اطلاعِ دقیق‌تری از خاستگاهِ دینِ زرتشتی یافتند، و پیامبرِ ایرانی دیگر به‌عنوانِ فرزانه‌ای که در دورانِ اساطیری می‌زیست یا پسرِ اورمزد(Oromazès)یا مردی پارسی_مادی یا یکی از پادشاهانِ بلخ به ما شناسانده نشد، بلکه قانون‌گذار و شارعی معرفی شد همانندِ مِنِس، مینوس و لوکورگوس که با قدرتِ معنوی که از άγοθὸς δαίμων(=روحِ خیر)کسب کرده بود، قوانین و احکامِ قومِ خود، آریاییان را مقرر داشته بود. نتیجه‌ی آن‌چه تا این‌جا در دو درسِ نخست گفتیم این است که زرتشت احتمالاً در آغازِ هزاره‌ی نخست پیش از میلاد، درونِ سرزمینِ پهناوری که یونانیان در اواخرِ قرنِ چهارم پیش از میلاد آن را با نامِ آریانه می‌شناختند، می‌زیسته است. صحراهای آسیای میانه یا خوارزم باز از این محدوده‌ی جغرافیایی بیرون می‌ماند.(ص ۵۳_۵۲)

یادداشت‌ها:
1. 'Αριάσπαι
۲. نیولی، سیستان، ص ۵۹.
3. Arrien, Anab., III, 27, 4_5; Diodore de Sicile, XVII, 81, 1; Justin, XII, 5, 1; Quinte-Curce, VII, 3, 1 et 3.

مأخذ: نیولی.گراردو، از زردشت تا مانی، ترجمه‌ی آرزو رسولی(طالقانی)، تهران، نشر ماهی، چاپ دوم ۱۳۹۵
🔥 @atorshiz 🔥

Читать полностью…
Subscribe to a channel