پیامها و تصاویرتان را به اینجا بفرستید: @Bonyadbazargan1373
🔸یزدی پیرو موازنه منفی مصدق بود
🔹گفتوگوی روزنامه هممیهن با مهدی معتمدی مهر به مناسبت ششمین سالگرد درگذشت دکتر ابراهیم یزدی
🔹منبع: روزنامه هممیهن مورخ ۷ شهریور ۱۴۰۲
📌دکتر یزدی البته سوابق رسمی در عرصه دیپلوماسی نداشت، اما اسناد و شواهد نشان میدهند که ایشان در این دوران کوتاه به خوبی از پس این مسئولیت برآمده و در حد مطلوبی، مدیریت موفقی در این عرصه ارایه داده است.
📌وجه امتیاز خاطرات دکتر یزدی این است که فقط متکی بر حافظه نیست و بلکه دقیقاً مستند و با ارایه تصاویر اسناد همراه است.
📌الگوی مدیریتی که دکتر یزدی در این دوره در وزارت خارجه تدوین و تثبیت میکند بر اساس سیاست عقلانی و ملی اصول «موازنه منفی و بیطرفی مثبت» است که در زمان دکتر مصدق بر اساس واقعبینی سیاسی انتخاب شده و علاوه بر آن که موید تامین منافع ملی حداکثری بود، متضمن صلح پایدار و پرهیز از ورود به مناقشات دو بلوک شرق و غرب در دوران جنگ سرد بود.
📌این میزان توفیق دکتر یزدی در وزارت خارجه مرهون حفظ ساختار تخصصی وزارتخانه، بهرهگیری از دانش و تجربه افراد باسابقه و مطالعه عمیق و روششناسانه در زمانهای بود که دعوای «تعهد» و «تخصص» مناقشهای جدی میان انقلابیگرایان با افرادی مانند دکتر یزدی و دکتر چمران و مهندس بازرگان بود.
📌دکتر یزدی به صراحت مطرح میکند که جنگ ایران و عراق هم قابل پیشبینی و هم قابل پیشگیری بود. اما این روند منجر به وقوع جنگ را نباید یک امر اتفاقی تلقی کرد. در عموم انقلابهای ایدئولوژیک قرن بیستم، گرایشی تحت عنوان «صدور انقلاب» مطرح بود. در کوبا، چگوارا و در شوروی، تروتسکی و در ایران نیز جریانات و افراد بیتجربهای که آن روزها با عنوان «خط امام» و «حزبالله» و نظایر آن معرفی میشدند و همچنین بخش وسیعی از نیروهای چپ از حزب توده و چریکهای فدایی گرفته تا مجاهدین خلق به شدت نسبت به این تئوری، علاقمندی نشان میدادند و البته مهندس بازرگان و دکتر یزدی به شدت در تقابل با این رویکرد بودند.
📌در آن دوران از شخصیتهایی تراز اول حزب جمهوری گرفته تا مجاهدین خلق و تودهایها همگی مدافع لغو قراردادهای نظامی بودند و حتی هر طرفی سعی میکرد که اعتبار اجتماعی این سنخ تصمیمات انقلابی را به خود تخصیص دهد. اما بعداً که جنگ شد و نادرست بودن این اقدام و بسیاری دیگر از تصمیمات انقلابی برملا شد، جملگی شانه خالی کردند و گناه را به گردن دولت موقت انداختند. خوشبختانه در این زمینه اسناد فراوانند.
📌بسیار متاسفم که پس از انقلاب نه تنها از دانش، خلوص، ظرفیت و تجربه افرادی مانند دکتر یزدی در راستای سازندگی و توسعه کشور استفاده نشد، بلکه هزینهها شد و توطئهها صورت گرفت تا چنین افرادی خانهنشین شوند و ملت و کشوری از خدماتشان بینصیب بماند. این رویه نادرست یک سنت جوامع توسعهنایافته و یک خصلت شرکآمیز اجتماعی و ایمانی است که از موهبت قدرشناسی و رشد سرمایهها نگران است.
📌این خصلت در طول قرنها سبب شده است که قدر سرمایههای انسانی و اجتماعی دانسته نشود. عبور از مشروطه، عبور از مصدق، عبور از بازرگان، عبور از اصلاحات، عبور از خاتمی و اینک، «عبور از انتخابات» وجوه تاریک و تداوم غمانگیز این سنت تکراری و نامبارک تاریخی و اخلاقی در هر دوره را نشان میدهد.
@Bonyadbazargan
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://telegra.ph/NAI-08-30
🔶 پادکست «چرا مخالف استبداد هستیم؟» دومین گفتار از سلسله گفتارهای «گام به گام با بازرگان»
روایت بخشی از دفاعیات مهندس مهدی بازرگان در دادگاه نظامی سال ۱۳۴۲، با عنوان «چرا مخالف استبداد هستیم؟»
متن و صدا: دکتر علی ملکپور
🔷 بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
@Bonyadbazargan
🔶 گزارشی از یک بدرقه...
ویدیویی به یاد دکتر ابراهیم یزدی در ششمین سالروز درگذشت ایشان
#بازنشر
@Bonyadbazargan
🔶 حکومت در اندیشه سیاسی مهدی بازرگان؛ چکیده مقاله
✍️مسعود غفاری، علی محمدزاده
🔷 منبع: پرتال جامع علوم انسانی
📌حکومت در اندیشه سیاسی بازرگان برایندی از مبانی دینی و فکری اندیشه او و متاثر از تحولات حوزه اجتماعی و سیاسی دورانش بوده است. در بررسی آرا و اندیشههای بازرگان به دو نوع حکومت: دموکراسی مبتنی بر دین و دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی بر میخوریم که در عین دارا بودن اشتراکات فراوان، تفاوتهایی هم با یکدیگر دارند.
📌 بازرگان در چارچوب ایدیولوژی اسلامی و متاثر از تحولات سیاسی و اجتماعی دهههای 40 و 50 حکومت دموکراسی دینی خود را که تلفیقی از عناصر و اصول دینی و دموکراتیک از قبیل آزادی، تقوا، عدالت، اطاعت از حاکم منتخب مردم، مشارکت و مشورت با مردم، رای اکثریت، تساهل و اقتصاد اسلامی ... را صرف نظر از سازگاری یا عدم سازگاری عناصر دینی و دموکراتیک طراحی میکند.
📌بازرگان به دموکراسی مبتنی بر قانون عقیدهای راسخ و دایمی دارد، اما در آثار متاخرش بعد از انقلاب، چنین حکومتی نمود بیشتری دارد. در این حکومت از محدوده دخالت دین در سیاست کاسته شده است و حکومت را امری بشری و عقلانی فرض می کند. عناصری چون: آزادیهای مدنی، مساوات و برابری، اقتصاد آزاد و رقابتی، کوچک سازی دولت، تفکیک قوا، تاهل و تسامح، رای اکثریت و تمرکز زدایی در آن برجستگی بیشتری دارد. تاثیر پذیری از آموزه های دینی در این نوع حکومت نیز مشهود است.
📌اما در آثار متاخرش بعد از انقلاب، چنین حکومتی نمود بیشتری دارد. در این حکومت از محدوده دخالت دین در سیاست کاسته شده است و حکومت را امری بشری و عقلانی فرض می کند. عناصری چون: آزادیهای مدنی، مساوات و برابری، اقتصاد آزاد و رقابتی، کوچکسازی دولت، تفکیک قوا، تاهل و تسامح، رای اکثریت و تمرکز زدایی در آن برجستگی بیشتری دارد. تاثیر پذیری از آموزههای دینی در این نوع حکومت نیز مشهود است.
@Bonyadbazargan
🔶 مهندس مهدی بازرگان: ما مصدقی هستیم و مصدق را از خادمان بزرگ و افتخارات ایران و شرق میدانیم.
ما از مصدق به عنوان یگانه رئیس دولتی که در طول تاریخ ایران محبوب و منتخب واقعی اکثریت مردم بود و قدم در راه خواستههای ملت برداشته و توانست پیوند بین ملت و دولت را برقرار سازد و مفهوم واقعی دولت را بفهماند و به بزرگترین موقعیت تاریخ اخیر ایران یعنی شکست استعمار نایل گردد تجلیل و از حزب و راه مصدق پیروی میکنیم.
@Bonyadbazargan
🔸در هفتادمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد، مهدی معتمدی مهر فعال سیاسی از تاثیرات این کودتا بر سیاست ایران میگوید
🔹منبع: امتداد
📌کودتای ۲۸ مرداد فقط به سقوط دولت ملی دکتر مصدق نیانجامید، بلکه رویدادی بود که فرایند حاکمیت قانون را با یک اخلال طولانی مواجه کرد. اخلالی که تا همین امروز هم بعد از ۷۰ سال وجود دارد. برغم اینکه حکومت، ساختار حاکمیت و نظام سیاسی به طور کلی تغییر کرده، اما اثرات مخربی که کودتا بر جامعه ایران و کلیت ساختار زمامداری گذاشت همچنان وجود دارد.
📌بعضی از جریانات نوپهلویطلب و سلطنتطلب سعی میکنند مفهوم مشروطیت را به یک نوع حکومت پادشاهی تقلیل بدهند، در صورتی که به این نحو نیست. ما وقتی جنبش مشروطه را در سراسر جهان بررسی میکنیم میبینیم این جنبش در یک معنای کلی است که در واژه constitution دیده میشود.
@Bonyadbazargan
🔸فرمان عزل مصدق یا تیر خلاص به مشروطیت؟
✍️ مهدی معتمدیمهر
🔹منبع: روزنامه سازندگی مورخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۱
@Bonyadbazargan
📌«نوپهلویطلبها» با نادیدهگرفتن متعمدانه اصل بنیادین «مشروطه» و فروکاستن معنای «حاکمیت نظام قانون اساسی» یا به عبارتی موجزتر، «حاکمیت قانون» به مثابه تنها ترجمان دقیق از [CONSTITUTION ] به نوعی حکومت پادشاهی و بهمنظور سرپوشگذاشتن بر ننگ همکاری با سرویسهای امنیتی و نظامی بیگانگان اصرار دارند که ۲۸ مرداد، در واکنش به عدول مصدق از قانون اساسی مشروطه، انحلال مجلس هفدهم و در چارچوب اختیارات سلطنت تحقق یافت.
📌«انقلاب مشروطه» در خلاء اتفاق نیافتاد و رویدادی منحصر به ایران نبود و بلکه در ادامه مختصات فکری و حقوقی عصر جدید و اقتضائات تردیدناپذیر مدرنیته در جهان رخ داد و در پرتو خردگرایی و آگاهیهای ناشی از تحولات کیفی دوران رنسانس در حوزههای بازرگانی، فلسفی، رشد صنعتی و فراگیرشدن سرمایهداری، محقق شد.
📌قانون اساسی، مهمترین میثاق میان هر ملت با حکومت محسوب میشود. با عنایت به قاعده «العقود، تابعه للمقصود» که در فقه امامیه نیز تایید شده است، اصول و قواعد کلی حاکم بر هر قانون اساسی، زمینه فهم همهجانبه و دقیق آن را فراهم میآورد. اصل هفتم متمم قانون اساسی مشروطه بهصراحت بیان میکند که «اساس مشروطیت، جزئاً و کلاً تعطیلبردار نیست.»
📌تسری دادن حق انحلال مجلسین به عزل نخستوزیر، نوعی قیاس است که ابتناء بر تفسیر موسع از قانون دارد و بنا بر اصول و قواعد کلی حقوق ایران و فقه امامیه مردود است و دوم آن که زمانی که متاثر از وقایع نهم اسفند ۱۳۳۱، هیات هشت نفره مرضیالطرفین مرکب از نمایندگان مورد وثوق شاه و مصدق تشکیل میشود و تفسیر دمکراتیک دکتر مصدق از قانون اساسی در حوزه اختیارات محدود شاه را میپذیرد و حتی شخص شاه نیز اعلام میکند که این تفسیر به روح قانون اساسی نزدیکتر است، ماهیت سیاسی عزم شاه بر عزل مصدق در ۲۵ مرداد ۱۳۳۲ و عدول از موازین قانونی آشکار میشود.
📌اصل ۴۵ متمم قانون اساسی مشروطه صراحت دارد که قابلیت اجرایی فرامین پادشاه، منوط و مشروط به امضای وزیر مربوطه است و اصل ۶۴ همان قانون مقرر میدارد که: «وزرا نمیتوانند احکام شفاهی یا کتبی پادشاه را مستمسک قرار داده و از خودشان سلب مسئولیت کنند. مفهوم این اصول، هیچ اقتضایی ندارد؛ مگر اعلام بیاعتباری هرگونه تمایلات مقام سلطنت به هر نحو از اعمال حکومت و از همین روست که مصدق، صدور و ابلاغ دستور کتبی شاه مبنی بر حکم خلع وی از مقام نخستوزیری را نمیپذیرد و فاقد وجاهت قانونی میداند.
📌برخی تاریخنگاران یا حقوقدانان فرمالیست میگویند که اگرچه انحلال مجلس در نظامهای پارلمانی امری معمول است، اما در گام نخست، رییس دولت باید استعفا دهد و بعد، مجلس را منحل کند. این ادعا، با رویه سیاسی رایج در سایر دولتهای مشروطه و نظامهای پارلمانی نیز ناسازگار است و منجر به هرج و مرج و بیدولتی میشود. درست است که نخستوزیر، مشروعیت خود را از مجلس میگیرد، اما در شرایط اضطراری پیشبینی شده در قانون که دولت، مجلس را منحل میکند، نه تنها مجاز به استعفا نیست و بلکه ملزم به برگزاری «انتخابات زودهنگام» است و مجلس بعدی، محق و موظف است که نخستوزیر را خلع یا ابقا کند.
📌به موجب قانون تمدید اختیارات شش ماهه به نخستوزیر که مصوب مجلس هفدهم بوده و به توشیح شاه نیز رسیده بود، این اختیارات فوقالعاده تا ۳۰ دی ۱۳۳۲ اعتبار قانونی داشت و بر همین اساس، نه تنها شخص پادشاه، بلکه مجلس شورای ملی نیز از حق استیضاح یا عزل نخستوزیر در مرداد ۱۳۳۲ برخوردار نبوده است.
📌معنای «قیام ملی» کاملا مشخص و بر شاخص حمایت و حضور مردم استوار است. در قیام ۳۰ تیر، این حضور بهوضوح دیده میشود. طرفداران نظریه «قیام ملی» وظیفه دارند مشخص کنند که اگر ۲۸ مرداد را کودتا ندانسته و قیام تلقی میکنند، شاه چه نیازی به مداخله خارجی، توطئه در ارتش و قتل رئیس شهربانی دولت مصدق داشت؟ کدام طیف از اجتماعات مردمی در ۲۸ مرداد در حمایت از شاه و علیه مصدق قیام کردند؟ آیا همکاری سرویسهای امنیتی دولتهای آمریکا و انگلستان و آشوبطلبیهای چماقداران و لمپنهای پایتخت،کمترین حکایتی از حمایت مردمی را روایت میکنند؟ در سایر شهرهای ایران نیز، کدام تجمع مردمی و مستقل از دربار در روز ۲۸ مرداد در حمایت از شاه پدید آمد؟
@Bonyadbazargan
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://bit.ly/3Kn8Kw9
🔴 ۲۸ مرداد؛ درد همیشه ماندگار!
▪️ بازخوانی کودتای ۲۸ مرداد در هفتادمین سالگشت
@Bonyadbazargan
✅ با حضور:
1️⃣ لطفالله میثمی؛
🔸جنگی در قالب کودتا
2️⃣ ناصر زرافشان؛
🔸 ماهیت جنبش ملیکردن نفت و نقش مداخلات خارجی
3️⃣ داریوش رحمانیان؛
🔸زمینههای اجتماعی کودتای ۲۸ مرداد
4️⃣ آزاده شعبانی؛
🔸روایتی خلاف جریان از زنان و کودتای۲۸ مرداد ۳۲
5️⃣ حسین رفیعی؛
🔸نقش روحانیت در نهضت ملی و کودتای ۲۸ مرداد
6️⃣ هاشم آقاجری؛
🔸پیامدهای بلندمدت کودتای ۲۸ مرداد بر تاریخ معاصر ایران
7️⃣ و با پیامهایی از دکتر همایون کاتوزیان و مهندس عبدالعلی بازرگان
🔹زمان برگزاری:
▪️ جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲
ساعت ۱۵:۳۰ الی ۱۸:۳۰ ( ۳:۳۰ الی۶:۳۰)
🔸مکان برگزاری:
▪️ کانون توحید، میدان توحید، خیابان پرچم
▪️ پخش مستقیم از:
◀️ اینستاگرام چشمانداز
@cheshmandaziran
◀️ تلگرام ایران فردا
http://t.me/iranfardamag
چرا دچار استبداد شدهایم؟ بخش ۳
✍️ شادروان مهندس مهدی بازرگان
🔷 منبع: مجموعه آثار ۶ مهندس مهدی بازرگان؛ مدافعات
📌استبداد زائیده ناامنی و بیچارگی و اسارت ملی یا سلب استقلال و بی شخصیتی و تفرقه و دشمنی و عقب افتادگی است و خود زائیده همین چیزها است. استبداد و آثار آن لازم و ملزوم و تقویت کننده یکدیگرند. هر دو باید با هم دفع شوند. به جنگ یکی بدون دیگری نمیتوان رفت. اگر به فرض مرده یا کشته شود مجدداً زائیده و بزرگ میشود.
📌 هیچ کجای دنیا مثل ایران داری چنین شرائط خاص نبوده است. هیچ کجا هم استبداد نتوانسته است اینطور ریشه و دوام پیدا کند. در سایر جاها یا ملت و دولت با هم منقرض شدهاند (مصر و آشور و امپراطوری روم)، یا ملت مانده و حاکم شده است (اروپای بعد از قرون وسطی و چین و ژاپون) و یا از ابتدا زندگی اجتماعی و حکومت مردم بر مردم را نگاه داشتهاند و متفقا رفتهاند (یونان و تا اندازهای فنیقیه).
📌 لابد میپرسید حالا که زندگی مدرن شده
«اجتماعاتمان به یکدیگر و به دنیای خارج پیوسته»، کشاورزی از آن صورت درآمده، داری تجارت خارجی و صنایع داخلی هستیم، چرا باز استبداد دست از سرمان برنمیدارد؟ شاید استبدادی در کار نیست و حکومت ملی دموکراسی حسابی داریم ولی حالیمان نیست!
📌 دلیلش اینست که اولاً شرائط خیلی هم عوض نشده است و موجبات استبداد در مملکت و ملتمانکاملاً برقرار است. مضافاً به اینکه عوامل خارجی جدید و یا استعمار و خودِ استبداد، با تمام زرنگی و زور، وجود خود را تحمل و تحکیم مینماید.
📌 بعد از مشروطه جریان امور که ناشی از کمی رشد و ضعف ملت و دولت مشروطه و هوشیاری و فعالیت استعمار بود طوری گشت که استبداد، از جهات زیادی نافذتر و زیانبخشتر از استبداد اصیل قدیم شده است.
📌تجزیه ایران به دو منطقه نفوذ روس و انگلیس و قراردادِ کذائی ١٩٠٧، و بعد تأسیس پلیسجنوب بهدست انگلیسها در همین دوره اتفاق افتاد. جنگ بینالمللی رخ داد. ایران، هم وارد جنگ شد ( چون از سه طرف قوی متخاصم عثمانی و روس و انگلیس وارد خاک ما شده با خودشان و با ایلات ایران میجنگیدند و مناطقی را در تصرف داشتند) و هم بیطرف بود (چون اعلان جنگ نداد و بهرهی از فتح نهائی نبرد). عدهی از وکلا و رجال وطنخواه ، مهاجرت کردند.
📌مملکت چند بار دچار قحطی و وبا و بلا شد، بدون آنکه اداره یا مسئولی پیدا شود که مردهها را از توی کوچهها جمع کند. خود مردم هم نه بنا به وظائف مسلمانی، و نه به آداب اجتماعی و انسانی، تشکیلات خیریه یا بهداشتی و غیره ندشتند، که به داد گرسنهها و ناخوشها و فقرا برسند.
📌جنگ که تمام شد تکلیف ایران باز روشن نبود. وضع اقتصادی و بازار فوقالعاده خراب و کساد بود. واردات همه ساله بر صادرات فزونی داشت. نه عدلیه درستی داشتیم و نه معارف صحیحی، نه امنیتی، نه حسابی و نه کتابی و نه سر و سامانی، هرج و مرج و از هم پاشیدگی و بیتکلیفی و بیصاحبیِ کامل، بر سراسر مملکت حکومت میکرد. خارجیها (مخصوصاً روس و انگلیس) علناً در امور دخالت داشتند.
📌البته چند چیز در این دوره بهطور محسوس توسعه یافت : مدارس و تحصیلات جدید، وزارتخانهها و تشکیلات دولتی و بالاخره روزنامه و حزب و حرف. هر یک از اینها جنبههای خوب داشت و جنبههای بد. آنچه بیش از همه بهطور منظم در پیشروی و توسعه بود و پا بر جا ماند، تشکیلاتاداری یا خیل اعضاء دولتی بود.
📌دولتها و مجلسها میآمدند و میرفتند و جز حرف و ناله و فریاد چیزی تحویل کسی نمیدادند . اصلاً حزب و ایدئولوژی و افکار سیاسی مشخصی وجود نداشت. هر دفعه کرسیهای دولت و مجلس، بیشتر از ملییّون خالی میشد.
📌خلاصه آنکه مردم از دولتِ سرِ مشروطیت، هرج و مرج و همه جور افتضاح دیدند اما آبادی و امنیت قضائی و دفاع ندیدند …، عکسالعمل طبیعی این اوضاع و احوال، کودتای ١٢٩٩ بود.
https://b2n.ir/n57113
🔶 چرا دچار استبداد شدهایم؟ بخش ۱
✍️ شادروان مهندس مهدی بازرگان
🔷 منبع: مجموعه آثار ۶ مهندس مهدی بازرگان؛ مدافعات
📌 چون مبداء و منشاء و نژاد ما ايرانیها هم مثل سايرين يعنی اصالًا انسان و مخلوق خدا و ساخته و پرداخته فطرت است و فطرت انسانی بر پايه آزادی و دفاع از نفس و زايندگی میباشد. ما هم يقيناً مثل مللی كه از قديم يا اخيراً برخوردار از استقلال و خود مختاری ملی هستند، آزاد و آدم خلق شده و آزاد و آدم پا به فلالت ايران گذاشتهایم.
📌از طرف ديگر استبدا خوشبختانه در زمان و مكان، استمرار نداشته است. يعنی دورههای ضعف و فطرت برايش پيش آمده است. همچنين به واسطه ضعف ذاتی و كوتاهنظری و نبودن وسائل نفوذ فنی ، مثل امروزه نتوانسته است در تمام مناطق و اقطار و زوايای مملكت و در تمام شئون رخنه نمايد و در برابرش چيزهائی وجود داشته است. از جمله ديانت و روحانيّت كه كمابيش بر كنار و آزاد مانده است. ايلات و عشاير با تمام مشکلاتی كه از جهات مختلف دارند، كه بيشتر تحت شرايط كهن و كوهستانی يا بدوی ولی تقريبا مستقل از نفوذ دولتهای مركزی میزيستهاند. بازار و پيشهها كه درآمد و نيمه استقلالی از خود داشتهاند ... .
📌اينها خود نقطه اميد است. اگر فطرت و مايه ما هم عزت نفس و استقلال است پس از آن فطرت و مايه ، يقيناً مبانی و ميراثهائی به جا مانده است كه میتواند مبداء نمو و نجات ما باشد.
📌 آنچه در ابتدا و در طول مدت تاريخ طولانی (بگوئيم ۲۵۰۰ ساله) ايران سبب استیلا و استقرار استبداد شدهاست و آن همه آثار و خرابیها به وجود آوردهاست، بايد چیزی يا چيزهائی ريشهدارِ وسيعِ طبيعی از نوع شرايط و عوامل جغرافيائی وتاريخی مملكت باشد. چنين عامل يا عواملی حتما تأثير و نشانههای آن را نه تنها در سيستم حكومتی بلكه در روحيّات و حالات و ساير خصوصيات ملّت و مملكتمان نيز بايد ببينيم. بنابر اين باز بايد قدری حوصله به خرج داده مسئله را با ديد وسيعتری ، با تفصیل بيشتری از عمق و از قديم نگاه کنیم و جنبه سياسی آن را در منظره كلی قضيه جستجو نمائيم.
📌۱. تأثير همسايههای خارجی:
همانطور كه میدانيم نژاد اصلی ما آرين است. از شاخه هندواروپائی میباشد ، اقوام آريائی تشكيل دهندگان نژاد ايران، پس از جدائی از عموزادگان هندی و اروپائی خود، يك حالت غريبی و محصورشدگی در فلات ايران پيدا كردند.
مغرب ما طوايف سامی میزيستند كه اصولا خشن و خونخوار بودند و گاه گاه حملاتی به مادها میكردند.
( آرامیها، آشوريها، كلدانیها، آن طرفتر فینیقیها و بالاخره اعراب كه حمله آنها وضع و حساب و آثار خاصی داشته است)
📌 در جنوب دريای گرم و يا سواحل نامساعد خليج فارس، مواجه با صحاري عربستان، به عوض يك وسيله ارتباط و تبادل، يک سد آبی يا خندق غيرقابل عبور تشكيل میداد. در شرق تا آنجائی كه به تبّت و پامير و هندوكش میخورد ، باز در حكم سد و حصار حساب میشود ولی بالاتر از آن ... . در شمال شرقی و شمال، با تركستان و تركها همجوار میشديم.
📌منطقه فاصل، قسمت حاصلخيز و پر نعمت بلخ و بخارا و سمرقند بود و آنها را به جانب خود دعوت مینمود. حملات و ضربات عمده و پی در پی آرينها ازهمين ناحيه از طرف طوايف و اقوامِ مختلفِ نژاد زرد، به نام تركها و تركمنها، ازبكها، تاتارها و بالاخره مغولها كه در صحاری و تيغزارهای شمال چين میزيستهاند ، به عمل میآمد. چه در ايران باستان، قبل از اسلام به دست پارتها، و چه بعد از اسلام به دست وبه نام امثال غزنويان، سلجوقيان، خوارزمشاهيان، مغولان چنگيزي، تيموريان وغيره ... .
📌 به طور كه در قسمت دوم شرح داديم يك قسمت از شالوده استبداد ايران به وسيله همين مهاجمين خارجی صورت میگرفت. همان كسانی كه با یك تنه زدن، موج حملاتشان، امپراطوری بزرگ روم را به دو نیمه کرده قسمت غربی آن را به کلی متلاشی و متصرف نمود.
📌طبيعی است وقتی قوم متجاوزی آنهم از طوايف بی باكِ سفاكِ مغولِ امثال چنگيز، وارد خاكی میشود و به رأفت و مشورت عمل نمینمايد ، حداكثر شدت عمل و خشونت و ذلت و اضطراب و استبداد را به كار میبرد. بعد هم كه خانهخواه و ظاهراً همكيش و همكار میشود، بالاخره وحشت و نفرت كه از بين نمیرود. مسلماً ، پشت اندر پشت، يك روح بدبينی و دوریگزینی در مردمی كه اجدادشان مقتول و مضروب یا مطرود بودهاند، به جای میماند. و در آنها كه به عنوان پيشخدمتی و مباشرت يا متولیگری و وزارت و يا بالاخره شاعری و نديمی تقرب يافته اند ، روح تظاهر و تملق باقی میگذارد.
https://b2n.ir/g54237
🔶 پادکست «سازگاری ایرانی» اولین گفتار از سلسله گفتارهای «گام به گام با بازرگان»
خلاصه کتاب «سازگاری ایرانی» نوشته مهندس مهدی بازرگان
متن و صدا: دکتر علی ملکپور
🔷 بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان
@Bonyadbazargan
🔸تعامل زنده یادان آیتالله منتظری و مهندس بازرگان
تبادل نظر، همفکری و همکاری روحانیون آزاده و روشنفکران از جمله دلایل موفقیت انقلاب مشروطه بود که در برهههای دیگر هم تکرار شد. یکی از موارد شاخص این تعامل، رابطه آیت الله منتظری و مهندس بازرگان بوده است. در این مستند کوتاه، سعیشده به گوشههایی از این رابطه و پیامدهای مثبت آن بر سپهر سیاسی ایران، بویژه در دوران پس از انقلاب ۵۷ پرداخته شود.
@bonyadbazargan
🔶دموکراسی در اسلام
🔷 برگرفته از خلاصه مجموعه آثار (۱۷) مهندس مهدی بازرگان
📌 در آزادی سياسی و دموكراسی اين سئوال پيش میآيد كه آيا قرآن كاری به آزاديهای اجتماعی و حكومتهای بشری دارد؟ آيا دستوری راجع به حكومت میدهد يا نه؟ آيا اصولا دين وارد سياست میشود يا نه؟ دينی كه انبياء آوردهاند وارد سياست و حكومت و مسـائل اقتصادی و امثال آن میشود يا نه؟ واگر وارد سياست میشود، مسئله استقلال دين و سياست و يا ادغام دين و سياست چه میشود؟
📌 از يك نظر، دين و خدا و پيغمبران به هيچ وجـه منالوجوه وارد سياست نمیشوند و برنامه انبيا، اول از همه برای آخرت است و بعد خدا، آخرت و خدا هم كاری بـه حكومت و امور زندگی ندارد. نه اينكه بگويم بـه آن نپردازيم، بلكه میگويم اين بخش، به جای خود محفوظ. ولی از نظر ديگر، اصلاً بعثت و مأموريت انبياء چيزي جز يك عمل سياسی نيست و در واقع برای درافتادن با حكومتها و قدرتهای سياسی است.
📌اگر سياست را به معنايی كـه در جامعهشناسی تفسير میكننـد، يعنی به معنای احراز قدرت و دعوا بر سر قدرت بگيريم، اصلا دين چيزی جز سياست نيسـت واز همان اول، دعوای پيغمبران بر سر قدرت سلاطين و ملوك و امرا وحكّام و اربابها- به عنوان مهمترين مانع رسيدن انسانها به خدا و آخرت- بوده است؛ خدا، كسی كه اورا مالك خودشان بدانند، كسی كه درخواستشان فقط از او باشـد، كسی كه عاشقش باشند و از او خشيت داشته و برايش قربانی كننـد.
📌گفـتن «لا اِلهَ اِلَّا الله» بزرگترين شعار سياسی و حكومتی است. برای اينكه نقش تمام حكومتها را تعيين میكند و در واقع تاريخ بعثت انبياء، تاريخ مقابله و منازعه با سياست و قدرت اسـت. چرا چنين است، باز هم به خاطر آزادی اسـت و خـدا نمیخواهد شما بندگان او، بنده بندگان شويد و تحت سيطره و حاكميت و سلطنت و ارباب بـودنِ هيچكسی بجز او باشيد. اين است كه پيغمبران را میفرستد برای اينكه مبارزه كنند، تا مردم هيچ ارباب و سروری جز خدا نداشته باشند.
📌 خدا شما را آزاد خلق كرده است، پس چرا به زير يوغ ديگران میرويد. از نمايندگانی كه از طرف رسول اكرم(ص) به حبشه، مصـر يا جاهای ديگری مانند ايران میرفتند، میپرسيدند حرف شما چيست؟ و اين پيغمبری كه آمده است، چه ادعايی دارد؟ جواب میدادند: پيغمبر ما آمده که انسانها را از عبادت بندگان درآورد و به عبادت خدای يكتا رهنمون شود. مقصود از رسالت و بعثت اين است كه بشر، بنده هيچ كس جز خدای رحمان نشود؛ خداوند رحمانی كه جز خير برای مـا نمیخواهد، همانی كه هيچ احتياجی به ما ندارد و اگر مـا را بنـده خـود كـرده اسـت، برای اين است كه ما را به مقام قرب و تقرّب خودش برساند.
@bonyadbazargan
🔶 سخنان مرحوم آیتالله منتظری درباره مهندس بازرگان
📌 مرحوم مهندس بازرگان در طریقی که داشت، مرد خودش بود. مرد فهم و درک خودش بود. در راهی که فکر میکرد، راه حق و درستی است، استقامت داشت.
📌 هر چه بلا بر سر اسلام و ملت میآید از سوی افراد منافق است، آنهایی که ظاهر و باطنشان یکی نیست.
@bonyadbazargan
🔶چرا با استبداد مخالفیم؟
🔷 برگرفته از دفاعیات مهندس بازرگان در دادگاه نظامی
📌طبيعی است كه مابین حكومت و ملت، قهراً روابط و تاثیرات متقابل يا مبادلاتی برقرار میشود. در حكومتهای نوع دموكراسی كه حكومت منبعث از مردم و منتخب آنها است تأثير ملّت و مردم را روی دولت خيلی بيشتر میبينيم.
📌ولی در حكومتهای نوع استبداد، در عين آنكه تبادل و تأثيرهای متقابله برقرار است، ولی شدت اثر از ناحيه حكومت اعمال میشود. در آنجا مردماند كه حكومت را میسازند و در اينجا به عكس. بنابراين میارزد كه به كُنه و طبيعت روش استبدادی مراجعه كرده و احوال و اوضاع اجتماعی مملكت و روحيّات ملّی را در مقابلش قرار دهيم، به شكايات و درد دلهای مردم رسيدگی كنيم و علت و معلولها را جستجو نمائيم. آثار و زيانهای استبداد را تشخيص دهیم.
📌بعضی از اين آثار و زيانها و شكايات كاملا آشكار است. يعنی به زبان آمده و میآيد. بعضی ديگر را بايد با تحقيق و تطبيق بيشتر بيرون بياوريم. خواهيم ديد كه پارهای از آنها كه بيشتر مورد توجه و اعلام شدهاند، خصوصی و فردی است. ظلمها، سلب حقوقها، فشارها و غيره. برخی ديگر اجتماعی و ملی است؛ ناامنی و ناتوانی، عقب افتادگی، استعمار و غيره.
📌 دستهای هم هستند كه مستور و عميقاند ولی عامتر و شايد مهمتر باشند. آنهایی كه در تربيت و در نسل و نژاد اثر گذاردهاند. اتفاقاً مبارزه با اين دسته و محو آنها هم واجبتر است و هم مشكلتر.
https://tnu.ir/s/N22pn
🔊فایل صوتی
ابراهیم یزدی
منشور بازرگان
@nehzatazadiiran
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
🔸یزدی همراه بازرگان
✍️ محمد توسلی
🔹 باز نشر به مناسبت سالگرد درگذشت، منبع: شرق
📌 نهضت آزادی ایران اگرچه در اردیبهشت سال ۱۳۴۰ تأسیس شد و دکتر یزدی یکسال قبل از آن در سال ۱۳۳۹ برای ادامه تحصیل در دورههای تخصصی به آمریکا رفته است، اما از همان سالهای ابتدایی دهه بیست با بسترهای آماده شده توسعه فرهنگی - اجتماعی توسط پیشگامان روشنفکری دینی مهندس مهدی بازرگان، آیتالله طالقانی و دکتر یدالله سحابی در فعالیتهای مختلفی پیوند خورده است.
📌بهرهگیری از جلسات تفسیر قرآن طالقانی در مسجد هدایت بخشی از بسترهای آشنایی او با معارف دینی و دریافت پاسخهایی است که نسل جوان آن دوران برای چالشهای پیشروی جامعه خود با آنها روبرو بوده است. برخی از این چالشها پیرایهها و خرافات دینی بود که در فرهنگ اسلام سنتی جامعه وجود داشت و مخالفان بهویژه حزب توده با استناد به آنها زمینه جذب جوانان و دانشجویان را فراهم میکرد.
📌اگرچه دکتر یزدی در سال ۱۳۴۰ هنگام تأسیس نهضت آزادی، در ایران نبود؛ اما او و سایر اعضای سابق انجمن اسلامی دانشجویان چون (دکتر مصطفی چمران، دکتر علی شریعتی و...) به علت پیوندهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی گذشته خود، در سال ۱۳۴۱ نهضت آزادی ایران را در خارج کشور تاسیس کردند. باتوجهبه شرایط و جو فرهنگی خارج از کشور ابتدا به پایهگذاری انجمنهای اسلامی دانشجویان در آمریکا و اروپا همت گماشتند.
📌 به طور خلاصه میتوان زندگی دکتر ابراهیم یزدی را در تداوم دو نهضت خداپرستان و نهضت آزادی مورد بررسی قرارداد که طی بیش از شصت سال تلاش و صبوری با پذیرش مسئولیت و تحمل هزینههای سنگین، گفتمان بازرگان و راه مصدق را در طول عمر سیاسی خود پیگیری کرده است و همواره همراه و پیگیر راه بازرگان بوده است.
@Bonyadbazargan
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://telegra.ph/NAI-08-28
4_6003702167649652461.pdf
🔶 متن کامل مقاله «حکومت در اندیشه سیاسی مهدی بازرگان»
@Bonyadbazargan
🔸 جایگاه دین و نقش نوگرایان دینی پس از جنبش"زن، زندگی، آزادی"
🔹 فراخواندن «نسل صامت» به گفتوگو
🔹 گفتوگو با سید علی محمودی
🔹 چشم انداز ایران، شماره ۴۰، امرداد و شهریور ۱۴۰۲
@Bonyadbazargan
📌 تحولات اخیر ایران، نهاد دین را که روحانیان متولی آناند، با چالش جدی روبهرو کرده است. شهروندان معترض، روحانیان رسمی و حکومتی را مورد پرسش و انتقاد قرار دادهاند که جایگاه آنان چه تأثیرات و پیامدهایی برای شهروندان ایران داشته است. به نظر میرسد وابستگی نهاد روحانیت به حکومت، مشکلساز شده است، زیرا شهروندان عموماً و بهطور عمده، روحانیت دولتی را همراه و همگام حکومت میدانند؛ بنابراین، مشکل اصلی، وابستگی روحانیان به قدرت سیاسی است. موضوع استقلال نهاد دین از حکومت، از دوران «روشنگری» در سده هجدهم میلادی توسط فیلسوفان بزرگ و نامآوری با انتشار مقالات و رسالههایی مطرح شد و مورد بحث قرار گرفت. در سنت دینی مسلمانان و شیعیان نیز، عالمان دینی که با عنوانهای «آیتالله» و «مرجع تقلید دینی» در ایران، عراق و لبنان شناخته میشوند، به همین راه رفتهاند. آنان نیز از دیرباز و همواره معتقد به استقلال نهاد دین از حکومت بوده و هستند. این عالمان دینی بر این نظر بوده و هستند که نهاد دین باید در کار دینپژوهی، دینشناسی، نقد قدرت سیاسی، تربیت دانشجویان علوم دینی و نیز برپایی گردهماییهای مذهبی و مناسک دینی باشد، نه در استخدام و دنبالرو حکومتها.
📌 نواندیشان و روشنفکران دینی از آنجا که معتقد به استقلال نهاد دین از حکومتاند، با پرسشگری و انتقاد شهروندان بهویژه کنشگران معترض در تحولات اخیر روبهرو نشدهاند. آنان از اندیشههای فیلسوفان یادشده و مشی عالمان برجسته دینی آموختهاند که وابستگی نهاد دین به حکومت، سیاستی خردمندانه نیست، زیرا از سویی جفا به دین و دینداری مؤمنانه است؛ از سوی دیگر، دو صنف روحانیان و دولتیان را دچار بحران میکند. این بحران، بالمآل مردم و کشور را به هاویه آشفتگی، اختلاف و تنازع درمیافکند.
📌 ادبیات نواندیشان و روشنفکران دینی، در گذشته و حال، سرمایهای است که میتواند پاسخهای درخوری به تحولات اخیر ایران بدهد. این ادبیات شامل اصول و بنیانهایی است که در چارچوب گفتارها و نوشتارها، به غنا و ژرفایی دانش، بینش و کنشگری جوانان معترض میافزاید؛ زیرا آمیزهای است از خردورزی، روششناسی، اخلاقگرایی و آموزههای کلی و جهانشمول دینی؛ البته از نوگرایان دینی انتظار میرود که همپای دگرگونیهای اجتماعی، مدنی و سیاسی ایران، در ماهیت، سَمتگیری، هدفها، امکانات و تنگناهای حرکتهای مدنی اندیشه کنند و آراء و پیشنهادهای خود را با نسل جوان در میان بگذارند.
📌 از سوی دیگر، مسئولیت نسل نو، یعنی فعالان و حامیان جنبش «زن، زندگی، آزادی» را نباید فراموش کرد. درست است که این نسل دینستیز نیست و این صفتی پسندیده و عاقلانه است؛ اما لازم است تأکید کنم دینداری نسلهای جدید ایران، قابلتأمل، دقت و نقادی است. هر دین و مذهبی اصول اعتقادی و آداب و مناسکی دارد. انسانها میتوانند به دینی و یا مذهبی باورمند باشند یا نباشند. دینداری، امری اختیاری و آزاد است. در پذیرش دین، اکراه و اجبار راه ندارد ( قرآن، سوره بقره، آیه 256). اما آنکه به دین و یا مذهبی میگرود، بهویژه اگر دینداری او مؤمنانه باشد، ضروری است به کتاب و سنت آن دین روی آورد و از این دو منبع، راه و رسم دینداری را بیاموزد و تجربه کند. این انگاره که هر فرد، چه جوان و سالمند و چه زن و مرد، در دینداری به برداشت و سلیقه شخصی خویش اقتدا و اتکا کند و با دستکاری شخصی در دین، خود پیامآور و شارع خویش باشد، نه با خرد و اخلاق سازگار است و نه با تجربههای درازدامن تاریخیِ مؤمنان.
📌 در اسلام با اصول اعتقادی مواجه هستیم که اشخاص دینگرا از رهگذر تحقیق و نه تقلید، میتوانند آنها را باور کنند. نیز فروعی همچون نماز و روزه و ذکات که پذیرفتهاند آنها را ادا نمایند. اینکه آداب دینی و مناسک مذهبی، «سلیقهای» شوند، یعنی به عدد هر فرد، دینداریهای گونهگون داشته باشیم، نمیتوان بدون پرسش از دلایل، علتها و پیامدهای چنین پدیدهای، از کنار آن گذشت. بهعنوان نمونه، اکنون در ایران افرادی را بهویژه در میان جوانان میشناسیم که نماز نمیخوانند، یا گاهی نماز میخوانند و گاهی نمیخوانند، روزه نمیگیرند، یا گاهی روزه میگیرند و گاهی نمیگیرند، و مانند اینها. به عبارت دیگر، آنان در مواجهه با دین، بهصورت گزینشی دست به انتخابهای فردی میزنند؛ یعنی آنچه را خوش دارند از دین برمیدارند و آنچه را خوش نمیدارند، کنار میگذارند.
📎متن کامل یادداشت را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
https://b2n.ir/y59630
@Bonyadbazargan
🔶 پیام مهندس عبدالعلی بازرگان به مناسبت هفتادمین سالگرد کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق
📌 نخست وزیر وقت انگلیس گفت، تنها شبی که آرام خوابیدم، شبی بود که خبر پیروزی کودتا علیه دکتر مصدق به من رسید.
📌 در سامانه سازمان اطلاعات و امنیت انگلیس آمده است، خسارتی که مصدق به انگلیس زد از خسارت آلمان به انگلیس در جنگ جهانی دوم بیشتر بود.
📌من از نگاه امروز که به دیروز مینگرم و دستاورد سه انقلاب مشروطیت، نهضت ملی و 22 بهمن 57 را ارزیابی می کنم، درمییابم که ما همواره به پیروزی به چشم یک مجسمه زیبایی که باید در طاقچه گذاشته و تماشا کنیم، نگاه کردهایم، در حالیکه باید بعنوان گلدان گلی که باید مراقبت و نگهبانی شود نگاه نکردیم و امروز شاهد به تاراج رفتن دستاوردها هستیم.
@Bonyadbazargan
🔶لطفلله میثمی: خط مشی دکتر مصدق احیای قانون اساسی انقلاب مشروطیت بود
🔷منبع: کانال امتداد
📌 در هفتادمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد، کیوان صمیمی فعال سیاسی از تاثیرات این کودتا بر سیاست ایران میگوید: خطمشی دکتر مصدق احیای قانون اساسی انقلاب مشروطیت بود و حرکت وی در نهضت ملی ایران دو مولفه داشت: ۱-استیفای حقوق ایران در نفت، ۲- اصلاحات داخلی، یعنی اصلاح قانون انتخابات،
📌در این راستا شعار ملی شدن نفت در سراسر ایران مطرح شد و وقتی نمایندگان نهضت ملی وارد مجلس شانزدهم شدند، قانون نه مادهای ملی شدن صنعت نفت در سراسر ایران را تصویب کردند و بعد در ۲۹ خرداد سال ۱۳۳۰ خلع ید انجام شد.
@Bonyadbazargan
🔸 واقعیات مهم کودتای 28 مرداد!
✍️ حسین آبادیان
📌 درباره حوادث منجر به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ این نکات مهماند:
۱. حکم عزل مصدق از نخست وزیری در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۳۲ صادر شد و نه بر خلاف مشهور ۲۵ مرداد.
۲. در روز ۲۲ مرداد رفراندوم انحلال مجلس هفدهم در تهران جریان داشت؛ روز ۱۹ مرداد رفراندوم در شهرستانها برگزار شده بود.
۳. حکم عزل مصدق از نخست وزیری نیمه شب ۲۵ مرداد با اسکورت تانکها و توسط سرهنگ نصیری فرمانده گارد شاهنشاهی به در منزل دکتر مصدق برده شد، و نه توسط وزارت دربار در ساعات کار اداری به دفتر نخست وزیری که محل کار او بود.
۴. صبح روز ۲۵ مرداد نتیجه رفراندوم اعلام شد، یعنی روز ۲۲ مرداد مجلس هنوز رسما قانونیت داشت.
۵. این سخن که گویا سید حسین فاطمی قبل از کودتا از ضرورت استقرار جمهوری دفاع میکرد دروغ محض است؛ در روزنامه باختر امروز هرگز بحثی در این باره نشد.
۶. پس اگر حکم عزل مصدق در خلاء مجلس را امری قانونی بدانیم، باید گفت حکم عزل قبل از اعلام نتیجه رفراندوم صادر شد؛ آنهم به دستور دولتهای چرچیل و آیزنهاور؛ نه تصمیم شخصی شاه.
۷. اساسا چنانکه در کتابی با استناد به اسناد معتبر نشان داده ام؛ طرح کودتا حداقل از ۲۸ مرداد ۱۳۳۱ یعنی یکسال قبل در دستور کار قرار داشت.
۸. کاشانی هرگز با کودتا مخالف نبود، مواضع و مطالب او از بیش از یکسال قبل تاییدی است بر این موضوع. اگر کسی شک دارد، مطالب روزنامه اطلاعات را به ویژه در روزهای ۲۵ تا ۳۱ مرداد مطالعه کند. کاشانی معتقد بود مصدق چون علیه نظام سلطنت قیام کرده است - که واقعیت نداشت - باید بدون محاکمه اعدام شود.
۹. انحلال مجلس هفدهم برای آن بود که نمایندگانی مثل علی زهری و صدالبته مظفر بقایی مانع کشف راز قتل افشارطوس بودند و اکثریت هم با ایشان همسو بودند.
۱۰. متهمین به قتل افشارطوس در مجلس بست نشسته بودند و کسی را یارای مقابله با ایشان نبود.
@Bonyadbazargan
🔶 نگاهی به کتاب «بعثت و ایدئولوژی»
🔷 شادروان محمد بستهنگار
📌 در تبعید زندان برازجان هفتهای سه شب تفسیر قرآن توسط مهندس بازرگان انجام میشد، جلسات عمومی گفتوگو هم انجام میشد، حاصل این جلسات تفسیر، تکمیل و تدوین سخنرانی و نوشته «بعثت و ایدئولوژی» مهندس بازرگان بود.
📌 تفاوت این نوشته با سایر نوشتههای مهندس بازرگان این است که «بعثت و ایدئولوژی» حاصل جمع مذاکرات و گفت و گوهایی است که با دوستان و شاگردانشان انجام دادند، در واقع هم نظر بازرگان است و هم نظر شاگردان و یارانشان.
📌 مهندس بازرگان در این نوشته بر مبنای محتوای آیات و احادیث و بیان صریح حضرت علی، میگوید صاحب حکومت و برگزیده زمامداری مردمند و حکومت اسلامی یک حکومت دموکراسی اعلای عامه است. حکومت حق تعیین سرنوشت ملت را ندارد. مهندس بازرگان حق ویژهای در حکومت اسلامی برای طبقهای از جمله روحانیت قایل نبود.
📌 سالها بعد که مهندس بازرگان سخنرانی معروف «آخرت و خدا» را انجام داد، باز به گذشته خود برگشت، مطالب کتاب «بعثت و ایدئولوژی» را به صورت دیگری بیان کرد. برخی فکر کردند، مهندس بازرگان در افکار خود تجدید نظر کرده اما چنین نیست.
@Bonyadbazargan
🔶 چرا دچار استبداد شدهایم؟ بخش ۲
✍️ شادروان مهندس مهدی بازرگان
🔷 منبع: مجموعه آثار ۶ مهندس مهدی بازرگان؛ مدافعات
📌 آبادیهای مسکونی ایران مانند واحد جزیرههای متفرق محصور در میان دره و تنگه یا بیابانهائیکه کمینگاه یا جولانگاه دستجات جنگجوی راهزن یا صحراگردِ غارتگر بودهاند، قرار داشته است. یعنی بهطور کلی مردم متمدن شهرنشین یا دهنشین ایران، چه از خارجکشور و چه از اطراف و چه از پشتِ خانه و دروازههای خود، دائماً در معرض تهاجم و تهدید بودهاند.
📌حالت پراکنده دور از هم، اجازه و امکان تجمع و تقویت لازم بری دفاع در مقابل مهاجمین را نمیداده است و بهطورکلی نیروی دفاعی مردم بسیار ضعیف بوده است و رفتهرفته قبول دزدی و ظلم را برای خود امر عادی و سرنوشتِ مقدَّر میپنداشته است.
📌ایرانی ذاتاً «استبدادی» نبوده. چیزی از ملل متمدّن و برومندی که امروزه تحت حکومتهای ملّی زندگی میکنند، کم نداشتهاست. نه تنها با اسارت و استبداد زندگی نمیکردند بلکه رژیم ابتدائی اشتراکی و روحیه اجتماعی داشتهاند.
📌در هر حال، پس از استقرار نژاد آرین در ایران و قرار گرفتن در تحت شرائط جغرافیائی خارجی و داخلی، و عوامل معیشتی محلی بود که استبداد برای خود استحکام و استمرار تحصیل نمود.
📌لازم است روی عامل معیشتی یا اقتصادی، خودمان تجزیهتحلیل بیشتری بنمائیم. بعضی از این تأثیرها تأیید و توسعه همان تأثیرهای ناشیه از وضع ساختمانی فلات ایران است. بعضی دیگر تازه و علاوه بر آنها است و جمعاً در جهت تسهیل و تحکیم استبداد عمل کرده است.
📌کشاورزی میتوانسته است کمابیش کلیه احتیاجات واحد ده را برآورد و یکنوع استغناء و استقلال فراهم کند. اجتماعات ایران ، احتیاج و اجباری به تماس و تبادل با دیگران نداشته و در صدد آن برنیامدهاند. استغناء و استقلال خوب است اما وقتی توأم با انزوا و کنارهگیری از اجتماعِ بزرگتر شد و مقیاس آن بهحدود خانواده و فرد رسید، خودبینی و خودخواهی و کوتاه فکری و روح انفرادی با همهمعایب و مضار آنرا پدید میآورد.
📌چنان محیطهای پرت افتاده و چنین معاش دربسته ، ایرانیان را که از خارج دائماً دزدی ودشمنی دیدهاند، از اجتماعی بودن و روح اشتراکیداشتن دورکرده، بهبدبینی و گوشهگیری و فردی زندگی کردن و فردی فکر کردن کشانده است.
📌برای او اداره مملکت و طرز حکومت مسأله کاملاً فرعی است. داشتن یک سیاست مستقل دولتی و نیروی لشکری مملکتی نیز، برای او بیارزش و بیاهمیت است. زندگی و اقتصاد و امنیت و حکومت را در چهاردیواری قلعهی ده و مزارع اطراف آن میبیند و بس.
📌شاید هیچ قومی در دنیا از این جهت با ایرانیها برابری نداشته باشد. ایرانی به سهولت، شرائط مقاومت را با هر اوضاع و احوال تطبیق میدهد. و این روحیه بوده استکه ایرانی را به هر تقدیر، سَرِِپا نگاهداشته است. «سوختهایم وساختهایم و ماندهایم».
📌در این مقاومت فرساینده، عوامل ضعف و قدرت هر دو بوده است و بر روی هم، بیش از آنچه ارادهی تغییر، سهم داشته باشد، روحیه «سازگاری» حکومت کرده است و البته به سازگاری اکتفا کردن افتخاری نیست ولی ما میتوانیم همین خاصیّت را در جهت مثبت بهکار برده و امیدوار باشیم استعداد تحمل و قدرت تحولیکه در ما وجود دارد، اجازه دهد بهراحتی خود را از مواریث ننگین استبداد بیرون آورده درک شرائط و لوازم حکومت ملی را بنمائیم و با قبول مشکلات و محرومیتهای برنامه سنگین مبارزه و اصلاح، خود را بزودی به جرگه انسانها وارد سازیم. کافی است خصلت سازگاری را ازحالت منفعل بهحالت فعال یعنی تحت فرمان اراده خودمان در آوریم.
https://b2n.ir/f78426
@Bonyadbazargan
🔹هشداری به فقیهان و عالمان تا توجیهگر ظلمِ ظالمان نباشند
🔸بخشی از نامه علی بن الحسین(ع) به مسلم زُهْری که از فقهای مدینه بود:
@Bonyadbazargan
📌پس بنگر که فردا که در پیشگاه خدا میایستی چگونه مردی خواهی بود... گمان مبر که خدا عذر تو را بپذیرد و از تقصیرت درگذرد؛ هیهات! که چنین نخواهد بود.
📌خدا در قرآن از علما پیمان گرفته است که « دین خدا را بر مردمان آشکار کنند و پنهان مدارند» و بدان که کوچکترین چیزی که تو پنهان کرده و سبکترین چیزی که آن را تحمل کردهای، این است که دلنگرانیِ ستمگر را بدل به آسودگی کردهای و راه گمراهی را بر او آسان ساختهای؛ و این کار با نزدیک شدن تو به او و پذیرفتن دعوت او صورت گرفته است.
📌از آن میترسم که فردای قیامت با این گناه در میان خیانتکاران جای داشته باشی و از تو بپرسند از آنچه گرفتی و به ستمکاری ستمگران کمک کردی.... و بپرسند که چرا به کسی نزدیک شدی که حق هیچکس را نمیداد و چرا در آن هنگام که تو را به خود نزدیک کرد از باطلی جلوگیری نکردی؟ و چرا با دشمن خدا دوست شدی؟
📌آیا در آن هنگام که ستمگران تو را برای همکاری فراخواندند، همچون قطبی قرار ندادند که آسیاب ستمکاری خویش را بر گرد آن به گردش درآورند، و همچون پلی نشدی که بر تو میگذشتند و به بلاها و جنایتهایی که بر #مردم روا میداشتند دست مییافتند؟
📌آیا تو فریبکاریهای ایشان را توجیه نکردی و گام به گام ایشان نرفتی؟
آنان به وسیله تو علما را به شک انداختند و دلهای نادانان را به سوی خود جلب کردند... نیرومندترین دستیاران و وزیران ایشان کاری را که تو برای اصلاح فساد ایشان(توجیه فسادشان) انجام دادی و سبب آمد و شد خاص و عام نزد ایشان شدی برای آنان انجام ندادند...
📚الحیات جلد ۲ صفحه ۴۵۷
@Bonyadbazargan
🔶 سخنرانی دکتر ابراهیم یزدی با عنوان بازرگان و پارادوکس ایران
📌 اکثر کارشناسانی که وضعیت ایران را بررسی کردهاند، بر این باورند که ایران یک کشور توسعه نیافته یا کمتر توسعه یافته است. طنز قضیه این است که ایران تمام عوامل و شرایط توسعه را دارد، اما توسعه نیافته است.
📌 جواب بازرگان به این سوال که چرا توسعه پیدا نکردهایم؟ این است که ما ایرانیها مبتلا به یک بیماری یا فاجعه تاریخی هستیم، این که ۲۵۰۰ سال استبداد بر ما حکومت کرده است. استبداد تبدیل به یک فرهنگ شده است. ما ایرانیها استبداد زده شدهایم.
📌 مرحوم مهندس بازرگان در جای جای نوشتههای خود این روحیات ایرانیها را بیان میکند؛ سلطهگری، سلطهپذیری، احساس حقارت، جامعهگریزی و تمایل به انزوا، فقدان روح همکاری جمعی، بینظمی، قضا قدری بودن، عدم احساس تعلق ملی و ...
📌 بازرگان دو شرط اساسی برای رستگاری بیان میکند. اول آگاهی به نقاط ضعف خودمان و دوم یک اراده قاطع جمعی برای تغییرات اساسی.
@bonyadbazargan
🔶 برگرفته از «ریشههای نهضت عاشورا» مندرج در مجموعه آثار (۱۷) مهندس مهدی بازرگان
@bonyadbazargan
🔶 ریشههای نهضت عاشورا
🔷 برگرفته از خلاصه مجموعه آثار (۱۷) مهندس مهدی بازرگان
📌 ريشه اصلی عاشورا، حركتی ضداستبدادی است. نهضت عاشورا مقابله با خلافتی است كه تبديل به ملوكيت و از ملوكيت به سلطنت تبديل شده است. اگر پابه پای تنزيل وحی پيش برويم، اين نكته جالب است كه قرآن در معرفی خدا به مردم برخلاف ما كه اوّل «اَشَهِداَنَّ لا الهَ الاالله» میگوييم؛ و در شرعيات و رسالات میگويند اصول دين چيست؟ توحيد، نبوت و معاد يا روز قيامت، قيامت را اول و توحيد را آخر آورده است.
📌 آری قرآن هيچ وقت خدا را اوّل معرفی نمیكند. اول به سراغ قيامت میرود (به صورت خبرو انذار)، نه به عنوان اينكه صرفاً قيامـت چيزی است از طرف خدا، بلكه قيامت مثل يك چيز واقع شدنی ماننـد پديده باران آمدن، طوفان، زلزله، و امثال اينهاست، اين واقعيتها را در نظر بگيرد.
📌 مرتباً اسم ربّ را میآورد، تـا هفت هشـت گروه از تنزيل وحی، صحبت ربّ است. ابتدا رَبِ پيغمبر، بعد «ربّه» و «ربّ النّاس» میآید تا به «رَبُّالعالَمین» میرسد؛ خدا اين شربت را پله به پله و گام به گام در زبان پيامبر و در حلقـوم بشـر وارد میكند، چرا؟ چون مسئله ربوبيت و ارباب داشتن و رئيس داشـتن و آمر داشـتن و...طبيعیترين امراجتماعی بشرِ آن زمان و حتی حالاست.
📌 در آيتالكرسی، شخصيت مقابل خدا طاغوت است، «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا» و عمدهترین کار او این است که شما را از تاریکی به روشنایی درآورد. «وُالّذینَ کَفَروُا» و آنهایی هم که نسبت به «الله» کافر شدند، ولی دارند، اما وَلیُّ آنها طاغوت است و طاغوت هم، بـه قول مرحوم طالقانی، در واقع هر نوع طغيانگر، سـركش، زورمند، زورگو، مستبد، ديكتاتور، سلطان و امثال اينهاسـت. در حالی كه نهضـت رسالت و بعثت انبياء، در اصل، يك نهضت آزادی است، منتهی نه برای ايـران، بلكـه برای همه دنيا، برای بشريت و براب همه عالم.
📌تنها دستور حكومتی كه در قرآن آمده، اين است:
«وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ» يعنی كار، اداره اجتماعمان روی مشورت با يكديگراست، يعنی همان حكومت مردم بر مردم، به صورتی كه خدا به پيغمبر خود میگويد: آنجايی كـه دستور نماز، دستور اخلاق و دستورات ديگر دين است، تو حق نداری كوچكترين تبعيتـی از ديگران بكنی، واگر ذرهای به طرف آنها تمايل نشان بدهی، حسابت پاك است و عذاب ميبيني.
📌اما آنجايیكه اداره مردم، يعنی مديريت است، «وَشاوِرْهُمْ فِيالْأَمْرِ»(امر به معنای مدیریت و همان حکومت است)؛ درآنجا میگوید: با آنها مشورت کن و از منهم نپرس. يعنی با آنكه تو مأمور وحی هستی و آنها اين را قبول دارند، ولی باز از خودشان بپرس. پيغمبر نيز همين كار را میكرد و خيلی جاها هم برخلاف نظر او عمل میشد و در ادامهاش میگوید: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللهِ»
📌 در تصميم گيری مشورت كن، و اگر برخلاف نظر خودت تصميم گرفتی، به خدا توكّل كن. خدا با تو است، خدا با مشورت كنندگان است. پس میبينيد كه از نظر بعثت و مأموريت و انجام وظيفه، به لحاظ سياسی و سياست هم، دستور بر آزادی و دموكراسی و «حكومت مردم بر مردم» است. چرا؟ برای اينكه خدا میخواهد بندگانش زير انقياد و دستور هيچكس نروند و خودشان، خودشان را اداره كنند. اگر دموكراسی را به اين معنا بگيريم، يعنی «حكومت مردم بر مردم»، اين همان چيزی است كه قرآن میگويد و در رسالت و بعثت انبياء هم مطرح بوده است.
@bonyadbazargan
🔶 فرازهایی از زیارت عاشورا به روایت مهندس مهدی بازرگان
🔷 منبع مجموعه آثار (۲۹) مهندس مهدی بازرگان
📌 مبدأ و منشأ این حرکت، حرکت علیه استبداد بود. ببینید، تمام اینها از کجا شروع شد، نطفهاش کجا بود؟ معاویه بر خلاف عهدنامهای که با امام حسن بسته بود که حالا حکومت برای تو، اما نباید جانشین معین کنی، اما معاویه جانشین معین کرد و در زمان حیات خودش به همه جا نماینده فرستاد تا بیعت بگیرد. فقط در مدینه یک عدهای گفتند نه! پسر ابوبکر و عبدالله بن زبیر.
📌 امام حسین هم گفت نه! گفت من حاضر نیستم با کسی که لیاقت و صلاحیت ندارد، بیعت کنم. همانطورکه تو (یعنی معاویه) با برادرم تعهد کردی و پیمان بستی که بعد از خودت حکومت را به اختیار امت بگذاری و ولیعهد معین نکنی، من با یزید بیعت نمیکنم. همهی اینها، از همانجا شروع شد. اگر امام حسین آن روز گفته بود، بسیار خوب، حالا من کاری به کار اینها ندارم، باشد، این قضایا پیش نمیآمد.
📌 مطلب دیگر یک حرکت ضد دین و ضد استبداد بود، چون تعیین ولیعهد- یعنی برخلاف حاکمیت ملت- اولین عملی است که هر سلطان مستبد میکند، ملّت است که باید بگوید کی حکومت بکند. و کیکار خلاف میکند؟ منافق.
📌 بنابر این، واقعهی کربلا اولین درسی که به ما میدهد، و این درس هم برای همهی دنیاست- برای مسلمان و غیر مسلمان و شاید تا ظهور امام زمان- آنطورکه همیشه ما میبینیم- بروید تاریخ را نگاه کنید- در دنیا جنگ مابین قانون بوده و کسانی که به نام قانون و به اسم قانون و به نام دفاع از حق و عدالت میآمدند، غصب خلافت، سلطنت، رهبری، امامت و غیره میکردند.
📌 این عمل سیدالشهدا که این طور در دنیا مانده، و سال به سال هم توسعهاش بیشتر میشود، و هم در اعماق دلها و داخل خانهها است. زمان رضاشاه هم ما شاهد همین بودیم، تمام جلوگیریها را انجام میداد ولی این چشمه هی جوشانتر میشد، این عشق هی بیشتر میشد و خواهد بود و دنیا هم دنبال این میرود. درس میگیرد برای اینکه منافق را بشناسد، حُقِه بازها را بشناسد. گول ظاهر آنها را نخورد، گول ادعای آنها را نخورد، آن وقت این درس را به چه صورت داد؟ درس تصور در یک تابلوی زنده، به بهترین وجه مقابلهی حق و باطل در لباس منافق را به ما نشان داد.
📌 در دنیا خیلی ظلم شده، مظلوم خیلی بوده، خیلی از زنها و بچهها بیچاره و کشته شدهاند. خیلی از مردم، خیلی از جوانها شهید شدهاند، راجع به آنها شعرها گفته شده، سرودها گفته شده، شعارها گفته شده، تابلوها کشیده شده، جنگ سابینها در رم، از آن شاهکارهای- نمیدانم- موزه لوور، یکیش همان بود. حملهای بود که سابینها به شهر رم کرده بودند، از این نمونهها در تاریخ زیاد است، ولی بگردید کجا میتوانید یک تابلوی زنده و رنگین پیدا بکنید که یک سمت سراسر فضیلت، ارزش، ایثار، شهادت، برادری، محبت، حقیقت، حق و عدالت، و همه چیز از هر جهت باشد؛ حسینش را نگاه کنید، علی اصغرش را نگاه کنید، مظلومیت حضرت عباس که میرود آب برمیدارد، ولی نمیخورد؛ رفتار حسین بن علی با حر، آب دادن به آنها، نطقهایی که بین راه میکند، بعد اسارت زینب در کربلا، فلان و فلان، تمام اینها؛ از مدینه الی مکه، از مکه الی کربلا، به مقصد کوفه. میشود گفت- حالا اسمش را دین بگذارید، انسانی بگذارید، اخلاقی بگذارید، فرق نمیکند- هیچ ارزشی نیست که در این تابلو وجود نداشته باشد.
📌 آن طرف چی؟ یک سره شقاوت، یک سره خیانت، یک سره دروغگویی، یک سره ظلم، حتی خودشان به خودشان هم دروغ میگفتند. مگر به ابنسعد وعده ندادند که تو همان قدری که حسینبنعلی را کشتی، حکومت ری را داری. میگویند بین دزدها و غارتگرها، قانون جنگل حاکم است و به هم خیانت نمیکنند، اینها به خودشان هم خیانت کردند و بیرحمی نسبت به هر چه بشود، عدم حریت، عدم آزادی.
آنجا که سیدالشهدا میگوید: «اِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِیناً فَکُونُوا اَحْرَاراً فِی دُنْیاکُمْ»
اینها اصلاً هیچ ندارند، بنابراین برای بشریت و برای تاریخ، چه تابلوی گویا و روشنی بهتر از این تابلوست که این واقعه برای ما رسم میکند و میگوید.
https://tnu.ir/s/NEWBq
@bonyadbazargan
🔶 سخنرانی دکتر مصدق به مناسبت ۳۰ تیر
📌 پیام بغض آلود و سرشار از احساس انسانی و مـلی دکتر محمد مصدق در نخستیـن سالگـرد قیام سی تیر
( کمتر از یک مـاه پیش از کودتای آمریکایی انگلیسی ۲۸مـرداد ۱۳۳۲ و در فضای ملتهب و روزهای پرحادثه منجر به آن)
@bonyadbazargan