آنچه که موفقیت را تضمین میکند رهایی از اسارت رنگ و جنسیت و اعتقاد و ... است
@daneshagahi
قسمت دوم و فوق العاده حساس با موفقیت جدا شد
قدرت مهندسی و علم را ببینیم
@daneshagahi
پوشش کامل برنامه پرتاب تلسکوپ فضایی جیمزوب فردا در صفحه اسکایگرویتی
https://instagram.com/sky__gravity
پرده اول: نپرس مایکل کجاست، بپرس مایکل در چه زمانی ست.
...
پرده دوم: مارتا تو از کدوم زمانی؟ نپرس کدوم زمان، بپرس کدوم دنیا.
...
در مقالهای که در شماره اخیر مجله تاریخ علم چاپ شد، اشاره شده است که واژه 《تکامل》 برای اوولوشن از جانب ترکان عثمانی استفاده و سپس از رهگذر ایشان به ادبیات رسمی ما نیز وارد شده است. این سند قدیمی که ابتدا در ۱۳۱۸ق منتشر شده، واژهنامه مصور فرانسه به ترکی است که در مدخلهای جداگانهای به داروینیسم و اوولوشن اشاره کرده و توضیحاتی به دست داده است. این یعنی ترکان عثمانی دستکم از آن تاریخ با آن دو مفهوم آشنا بودهاند. برای مشاهده استنادات فراوان دیگر، مقاله را از نظر بگذرانید.
بامهر
محمد معصومی
https://www.instagram.com/p/CS65IeOKwam/?utm_medium=share_sheet
- ذهن ما چگونه به وسیلهی ویروسهای ایدئولوژیک آلوده میشود؟
فرایند آلایندگی ویروسهای ایدئولوژیک دقیقاً همانند آلودگی با ویروسهای بیولوژیک است و این تشابه، یک فرصت خوب برای بررسی چگونگی ایجاد آلودگی و راههای درمان آن در اختیار ما قرار میدهد.
ویروسهای بیولوژیک حامل مواد ژنتیکی بوده و انواع ویروسهای ایدئولوژیک، حاوی اطلاعات.
هر کدام روشی برای ورود به بدن و ذهن دارند. ویروسهای زیستی میتوانند از طریق مجاری تنفسی، دهان، زخمها و حتی منافذ پوست وارد بدن شوند و انواع ایدئولوژیک آن از مسیرهای شنیدن، دیدن و خواندن اطلاعات.
اما ویروسها چگونه به کالبد و ذهن حمله میکنند؟
هر دو از طریق وجود نقص در قربانی، به هدف میرسند. ویروسهای زیستی از طریق نقص در عملکرد سیستم ایمنی بدن و انواع ایدئولوژیک از طریق نقص در سیستم پردازش و ادراک که ناشی از کمبود دانش و اطلاعات است.
اما همانطور که میدانیم سیستم ایمنی بدن میتواند در مقابل انواع آلودگیهای ویروسی و میکروبی مقاومت کند و تنها زمانی شکست میخورد که یا شناختی از نوع ماده ژنتیکی نداشته باشد یا با حجم بسیار بالایی از آلودگی مواجه شود و یا اینکه به روشی فریب خورد.
در مورد ویروسهای ایدئولوژیک هم این سه مورد عیناً مشاهده میشود.
آنها برخلاف ویروسهای زیستی، به ذهن افراد حمله می کنند و مسیرهای عصبی را آلوده کرده و در نهایت در تاریکترین وضعیت تا زمان مرگ زیستی، شخص را رها میکنند.
ویروسهای ایدئولوژیک معمولاً با داستانهایی آغاز می شوند که گروههای اجتماعی از وقوع آنها بیخبرند و امکان راستیآزمایی آنها نیز وجود ندارد. این داستانها اغلب مسلّح به فریبهای بزرگی هستند.
معمولترین مکانیزم فریب آنها استفاده از کمبودهای شخصی و شخصیتی، اجتماعی و جغرافیایی است. مثلاً برای افراد محدود به یک اکوسیستم خشک و بیابانی، داستانهایی میسازند که در آنها وعدهی سرزمینهای سرسبز و پر آب داده میشود.
اما چگونه مغز افراد در مقابل این داستانها و فریبها شکست خورده و آنها را میپذیرد؟
شبکهی عصبی مغز انسان بر اساس 《 مدل بهینه 》 پردازش میکند. یعنی تلاش مینماید که با کمترین هزینهی مصرف انرژی، پردازش اطلاعات را انجام دهد. پس اگر مفهومی بتواند مکانیسم پاداشدهی مغز را فعّال کند و در کنار آن حجم بالایی از تایید محیطی را هم داشته باشد (مانند موضوع لود بالای ویروس در همین وضعیت فعلی بیماری کرونا) می تواند مسیرهای عصبی و الگوهای پردازشی قدرتمندی در مغز ایجاد کند و اگر این مسیرهای عصبی در طول زمان همچنان مورد تایید قدرتمند گروههای اجتماعی مختلف مانند مدرسه، خانواده، دوستان و آشنایان قرار گیرد میتواند به شدت پرقدرت شود.
اما راهکار چیست؟
همانطور که برای پیشگیری و یا مقابله با آلودگی ویروسهای زیستی واکسن ساخته میشود، برای مقابله با ویروسهای ذهنی هم نیازمند واکسن هستیم.
ساختار این واکسنها باید بر اساس دانش و آگاهی بنا گردد. هر مقدار که پاسخهای دقیق و قابل استناد با روشهای علمی به پرسشهای منتج از جهانبینی افراد داده شود مغز در مقابل فریبهای ایدئولوژیک ایمن میگردد.
راهکار بعدی، واکسنسازی شک و ارزیابی مستندات است.
اگر داستانی مجهز به مستندات نباشد هرگز نباید مورد قبول قرار گیرد؛ مستنداتی قابل آزمون و قابل تکرارپذیری آزمون .
و آخرین راهکار دفاعی، تغییر نگرش به پذیرش جمعی است. هرگاه یک خط فکری بدون هیچگونه آزمایش و راستیآزمایی مورد وثوق جمعیت بسیار زیادی از افراد عادی و مقلّد قرار گرفت، باید از آن تفکّر و محیط فاصلهی جدی گرفت تا در مقابل حجم بالای لود ویروس قرار نگرفته و به مغز و شبکه عصبی فرصت تفکّری عمیقتر دهیم.
و اگر در مورد درمان سوال دارید، متاسفانه تنها یک درمان برای جامعهی طاعونزده وجود دارد:
《 اصلاح عمیق 》
سروش سارابی
@daneshagahi
https://bit.ly/2XzuGQ5
کاش از این خواب خرگوشی بیدار میشدین، تنها پاسخ برای تعامل با جهان هستی علم است، به دنبال پاسخ در ماورا نباشید.
@daneshagahi
گفتگوی من و برخی از اساتید با موضوع «سیر فرگشت از نقطه آغاز تا کنون» در اتاق یار مهربان در کلابهوس
Читать полностью…به این تصویر خوب نگاه کنید، این تصویر نشان دهنده جایگاه ما در جهان زیستی است.
شما می توانید ادعا کنید که علم نمیتواند چگونگی پیدایش انسان را توضیح دهد و در هیچ آزمایشگاهی یک نمونه از چگونگی پیدایش انسان نشان داده نشده است.
بسیار خوب پس به آزمایشگاه طبیعت بروید، یک نمونه از گونه انسان، یک نمونه از مگس میوه و یک نمونه از انواع طنبدار نیزک را از هر گوشهای از جهان که خواستید بردارید، کد ژنتیک آن را در هر آزمایشگاهی به هر تعداد بار که خواستید رمزگشایی کنید و ببینید که ژنهای یکسان HOX چگونه ساختار نگهداری بدن آنها را شکل میدهند.
چه رابطه ای بین انسان، مگس میوه و نیزک وجود دارد؟!
دوباره به این ژنهای زیبای HOX نگاه کنید.
میبینید که انسان و همه این گونهها، ماشینهای زیستی هستند که تنها در برخی صفات متفاوتند.
علم بر اساس تجربه و تکرار کار می کند و بر همین اساس هیچ چهارچوب دیگری برای توصیف جهان طبیعی غیر از علم وجود ندارد که به این زیبایی بتواند مسیر پیدایش حیات را نشان دهد.
همین روش تجربی سایر سوالات بنیادی شما را به همین زیبایی پاسخ میدهد.
سروش سارابی
@daneshagahi
When they went ashore the animals that took up a land life carried with them a part of the sea in their bodies, a heritage which they passed on to their children and which even today links each land animal with its origin in the ancient sea.
- Rachel Carson
حیواناتی که زندگی روی خشکی را در پیش گرفتند زمانی که به ساحل آمدند قسمتی از دریا را نیز در پیکرشان با خود به خشکی آوردند، میراثی که آن را به فرزندانشان هم انتقال دادند، میراثی که حتی امروزه نیز هر حیوان خشکی را به خاستگاهش در دریای کُهن پیوند میدهد.
- ریچِل کارسن (۱۹۶۴-۱۹۰۷)، نویسنده و زیستشناسِ دریایی آمریکایی
از کتاب دریایِ پیرامون ما (۱۹۵۱)
◾در تصویر بالا نمایی فرضی میبینیم از تیکتالیک.
@Englishnutsbolts
و چشم جهان، ماشین زمان
با موفقیت سفر خود را آغاز کرد
اشک در چشمم حلقه زده
جداسازی تایید شد
@daneshagahi
اکنون در مقابل بالاترین سطح از علم و دانش میتوان سجده کرد.
اکنون میتوان قسم یاد کرد به نام کاشف حقایق.
شب سختی خواهد بود برای آنانکه میدانند، از فردای طلوع چشم جهان، تا همیشه باید خاموش بمانند.
@daneshagahi
این کتاب از اون دست کتابهایی است که بارها و بارها باید خواندش، جرد دیاموند استاد بی شک روایت کردن پدیدههای چند جانبه است، قطعا طعم خوش لحظات خواندن کتاب اسلحه فولاد،میکروب، را به خاطر دارید...
این بار همان لحظات را در داستان پیدایش خودمان تجربه خواهیم کرد.
@daneshagahi
ماجرای مشکل واکسن مدرنا در ژاپن مربوط به اشکال در خط تولید و بسته بندی ویالها بوده که در یک پکیج 570هزارتایی در خط تولید کشور اسپانیا رخ داده و دیده شدن یک ماده خارجی در داخل 39 ویال بوده و گفته شده مشکل خاصی نبوده و فعلا استفاده از این پکیج تولید شده خاص متوقف شده.
⚫️ و آنچه که در رسانه های معاند سلامت مردم در ایران منتشر شده:
"مقامات ژاپن از آلودگی در بیش از یک و نیم میلیون دوز واکسن مدرنا خبر دادند، اعتراف بی بی سی به آلوده بودن واکسن آمریکایی مدرنا"
Prime Minister Yoshihide Suga said Thursday that the government’s decision to suspend use of some 1.63 million doses of Moderna Inc.’s COVID-19 vaccine — a move that followed the discovery of foreign materials in one batch — will have little impact on its national vaccine rollout plans.
“I’ve received a report from the health ministry saying that it will not have a big impact,” Suga told reporters. “I have instructed the health ministry that safety is the top priority.”
Nonetheless, the incident is another bump in the road for Suga’s goal of completing both rounds of vaccination for 80% of all residents by early October.
Earlier in the day, the health ministry said that the foreign substance had been identified in 39 vials, all of which had the lot number 3004667, at eight workplace and large-scale inoculation sites in five prefectures — Aichi, Ibaraki, Gifu, Saitama and Tokyo — since Aug. 16. The ministry has decided to no longer use the around 570,000 doses with the lot number.
In addition, the use of 1.06 million doses with the lot numbers 3004734 and 3004956 has also been suspended as a precaution, as they were manufactured around the same time and on the same manufacturing line in Spain. The decision was made after the government consulted with Takeda Pharmaceutical Co., which is in charge of distribution in Japan on behalf of Moderna.
Some vials with one of the three suspended lot numbers have already been used, and it is not clear whether that includes any of the 39 vials with the foreign substance.
https://www.japantimes.co.jp/news/2021/08/26/national/science-health/moderna-vaccinations-suspended/
قبل از پیدایش ما حیوانات، گیاهان در خشکیها پدیدار شدند، در واقع جنگلها یکی از عمده دلایل پیدایش گونههای متنوع زیستی بر روخشکی بودند.
ما جدا از آنکه ماشینزیستی، حیوان و میمون هستیم در حقیقت نوادگان گونههایی هستیم که در آغوش این مادر مهربان پدیدار شدند.
@daneshagahi
همانگونه که برای پیشگیری از بیماریهای ناشی از ویروسهای بیولوژیک نیاز به واکسن داریم
برای سلامت یک جامعه نیز نیاز به سلامت شبکه عصبی افراد آن جامعه است،
ایدئولوژیها که نمونهای از آسیبهای الگوهای پردازش هستند هم مانند ویروسهای بیولوژیکی میتوانند موجب بیماری شوند، اما به جای سلول به توان تحلیل و فهم جامعه حمله میکنند.
تنها راه پیشگیری از آن افزایش دانش و آگاهی است.
به زودی به روزهای انتشار شدیدتر هر دو ویروس نزدیک میشویم.
مراقب خود و جامعه باشیم.
@daneshagahi
چقدر ملموس شده
در دنیای هریپاتر زندان مخوفی وجود داشت به نام آزکابان. در زندان آزکابان هیچ سلولی وجود نداشت. زندانیان همه آزاد بودند حتی دربهای زندان هم باز بود؛ اما آزکابان مشهور به زندانبانهایش بود.
آنها شادی و امید را از وجود افراد بیرون میکشیدند و در بدترین حالت، حتی خاطراتشان را نیز استخراج میکردند و درنهایت نیز با خارج کردن امید به آینده از مغزشان، تنها پوستهای خالی را از فرد بهجا میگذاردند. هرچند زندانیان امکان فرار داشتند اما نمیتوانستند. آنها غرق در یأس و ناامیدی بودند. نه حتی خاطرهای داشتند و نه حتی هویتی خارج از آن دیوارها، خاکستری تنها رنگی بود که در آزکابان دیده میشد.
در آزکابان دیوارهای زندان در مقایسه با نگهبانان مخوف آن، بیمعنی بودند.
زندانیانی که وارد آزکابان میشدند، میدانستند که سالهای حبسشان چیزی نیست که باید نگرانش باشند، در اصل حضور در کنار این موجودات شیطانی که چیزی جز بدبختی و ناامیدی را به ارمغان نمیآوردند، بزرگترین نگرانی آنها بود. جرم اکثر این زندانیان تنها یکچیز بود، آنها در سرزمین تاریکی که به دنیا آمده بودند در جستجوی رنگهای رنگینکمان بودند.
@daneshagahi
ماسک، دستکش، تاریکی و چراغ زنبوری
و
«از پذیرش داروهای اضافی شما معذوریم. لطفا اصرار نفرمایید» برای یک لقمه نان
چگونه سرنوشت مردمان سرزمین نشسته بر گنج، به فروش ته مانده داروهایشان برای نان رسیده است؟
تقلید، فراموش کردن تاریخ و تکیه بر خرافات.
@daneshagahi
صحنهای به شکل این تصویر زیبا را در حدود 10 هزار سال پیش در اوایل دوران میانسنگی تجسم کنید. گونه هوموساپینس غارنشین که بهتازگی با تغییرات شرایط آب و هوایی از غارها بیرون آمدهاند و از غارها تنها بهعنوان سرپناه استفاده میکنند، شبانگاه، از درون سرپناه خود نور و صدای رعدوبرقهای سهمگین که بر پهنه جنگل فرود میآیند را با وحشتی فراوان نظاره میکنند. طبیعت خشمگین بیتوجه به آنها قویترین نیروی خود را بیرحمانه بر آنها فرود میآورد نیرویی فرای تصور آنان. احتمالاً نیرومندترین قدرتهایی که مردمان آن اعصار تجربه کرده بودهاند، مربوط به قویترین افراد گروههای خودشان و یا حیوانات درنده بوده است، اما منبع آنهمه خشم آسمانی چه میتوانست باشد؟ کدام نیرو آنهمه قدرت دارد؟
تنها پاسخ ممکن برای شبکه عصبی علت-معلول خواه آنها فقط میتوانست یکچیز باشد:
«نیروهای ماورایی قدرتمند و خشمگینی که در آسمانها زندگی میکنند»
بر اساس تحقیقات علوم مختلف احتمالاً اعتقاد به قدرتهای ماورایی-آسمانی از همین دوران آغازشده است. به دو دلیل عمده، وجود این نیروهای آسمانی قدرتمند (که آغازگر باورهایی برای سالهای فراوان آینده شد) بهترین پاسخ برای سایر سؤالات ذهنهای جستجوگر آن دوران بوده است اول اینکه بدیهی است که وقتی یک نیروی ماورائی آسمانی توانایی ایجاد رعدوبرقهایی چنان سهمگین را دارد، به وجود آوردن درختان و حیوانات و هر آنچه وجود دارد سادهترین کار ممکن برایشان باشد. دوم اینکه ساختار شبکه عصبی مغز ذاتاً یک سیستم مصرفکننده بهینه انرژی است و هر آنچه برای تحلیل آن نیاز به مصرف انرژی کمتری باشد را سریعتر و راحتتر پذیرا خواهد بود.
در طی هزاران سال بعد، رویدادهای قدرتمند دیگری در طبیعت توسط مردمان هر بخشی از تاریخ دیده میشده است. زلزله، آتشفشان، سیل و ... و پاسخ چرایی وقوع آنها تنها به داستانهای پیشینیان بازمیگشت. هرچه رویدادها قدرتمندتر بودند، این نیروهای آسمانی در ذهنها قویتر، والاتر و بینقصتر ساخته و پرداخت میشد و خود دلیل واضحی میشد برای پاسخ سایر سؤالات غیرقابل درک.
این داستانها در طول تاریخ بهاندازهای قدرتمند و عمیق و گسترده شدهاند که همچنان در عصری که مفاهیم تخلیه بار الکتریکی، حرکت لایههای پوسته زمین و تمام سازوکارهای طبیعت در ابتداییترین کتابهای درسی نوشتهشده است، هنوز هستند اقوام فراوانی که از ترس این نیروهای ماورائی، چشم بر بخشش قدرتهایی دارند که منزل آنها در آسمان است.
مغز در مقابل پذیرش توضیحات جدید و نسبتاً پیچیده برای علت وقوع رویدادها، در مقابل دلایلی که بهاندازه هزاران سال قدمت دارند، دلایلی که مورد تائید بخش عمدهای از مردمان هستند، دلایلی که توضیح آنها بسیار آسان و در حد 2 کلمه است بسیار مقاوم است و بدتر آنکه شکستن سایر دلایلی که بر پایه دلایل اولیهای با این قدمت و گستردگی ساختهشده است کاری بسیار دشوار و سنگین برای شبکه عصبی ما خواهد بود.
پس بیدلیل نیست که امروزه توضیحات علمی در مقابل دلایل کهن، گسترده و ساده پذیر، کمترین شانس را برای بقا دارند. قانون فرگشت زیستی در مورد باورها و عقاید هم حاکم است. باورهای و عقایدی که مزیتی برای شبکه عصبی دارند باقی میمانند، هرچند با هزاران سند و مدرک و شاهد مسجل باشد که کاملاً غلط باطلشده هستند.
سروش سارابی
http://bit.ly/2LweRDd
@daneshagahi
چرا همانطور که اورتلیوسایسم نداریم، ایدئولوژی داروینیسم هم نباید داشته باشیم؟
اورتلیوس تئوری رانش قاره های زمین را برای اولین بار مطرح کرد و تبدیل به چهارچوبی برای بررسی تغییرات علوم زمین شناسی در طول زمان شد. جدایش قاره از یکدیگر و تبدیل شدن آن به چیزی که امروزه در سطح کره زمین شاهد آن هستیم وبرخی از رخدادهای علوم زمین شناسی تنها بر اساس این تئوری علمی قابل توضیح هستند.
زمانی که آبراهام اورتلیوس فنلاندی این تئوری را مطرح کرد از یافته های فراوانی که زمین شناسان امروز درباره فرایند جدایش قاره ها میدادند، مطلع نبود. در طول زمان دانشمندان دستاوردهای جدید در مورد جدایش قاره ها به دست آورده اند و همه این دستاوردها بر اساس چهارچوب تئوری اولیه بوده و آن را کاملتر کرده است. با تمام اهمیتی که این تئوری در مباحث زمین شناسی دارد اما در میان عموم چرا هیچ کلمه ای با عنوان اورتلیوسایسم نداریم؟
دلیل آن واضح است. تئوری جدایش قاره ها توضیحی است که فقط برای دانشمندان قابل فهم و استفاده است و از آن به عنوان یک راه حل برای پاسخ به مباحث مربوط به زمین شناسی استفاده می کنند. در میان دانشمندان کسی پیرو تفکرات اورتلیوس نیست یا او را به عنوان رهبر مکتب فکری رانش قاره ها نمی شناسند که برای آن یک ایسم تعریف کنند. بر همین اساس چیزی با عنوان ایدئولوژی داروینیسم هم نداریم.
داروین یک تئوری علمی را مطرح کرد و که برای دانشمندان و متخصصین حوزه زیستشناسی قابل درک است و کاربرد دارد. هیچ زیستشناسی پیرو عقاید داروین نیست، حال آنکه تئوری ابتدایی او در طول زمان دستخوش تکامل فراوانی شده و دانشمندان تنها از جدیدترین نتایج به دست آمده استفاده می کنند.
پس دوستانی که هیچدانشی در حوزه زیستشناسی و حتی علم ندارید در مورد رد ایدئولوژی داروینیسم مطلب ننویسید چون شما نمیتوانید ایسمی که خودتان آن را ساختهاید و هیچ وجود خارجی و معنایی ندارد را رد کنید.
اگر دانش زیستشناسی و سواد علمی لازم را دارید میتوانید برای سوالاتی که توسط تئوری علمی فرگشت(که اولین بار داروین آن را مطرح کرد)پاسخ آنها ارائه شده، پاسخ علمی جدید در حوزه زیستشناسی ارائه کنید و به دست متخصصین بسپارید تا آن را ارزیابی کنند.
https://bit.ly/2AJrNgo
@daneshagahi
فرگشت یک تئوری است، یا حقیقت علمی (فکت)؟
Is Evolution a Theory or a Fact?
پاسخ هر دو است، اما این پاسخ نیازمند بررسی بیشتر و عمیقتر در معانی کلمات تئوری و حقیقت است.در کاربرد روزمره، تئوری اغلب به یک حدس یا یک گمانه زنی اشاره می کند. وقتی که مردم میگویند, "من یک تئوری در مورد اینکه چرا این اتفاق افتاده است دارم" آنها اغلب بر اساس شواهد ناقص یا بی نتیجه، یک نتیجه گیری را در ذهن خود ترسیم می کنند.
اما تعریف رسمی تئوری در علم با آن چیزی که در کاربرد روزمره به شکل لغوی معنی می کنند، کاملا متفاوت است.
کلمه تئوری در علم، به توضیحی جامع در مورد جنبه های از طبیعت اشاره می کند که توسط مقدار بسیار زیادی از شواهد حمایت می شود.
خیلی از تئوری های علمی به شکل بسیار خوبی پایدار شده اند به شکلی که احتمالا هیچ شواهد جدیدی نمی تواند در آنها تغییر قابل توجهی ایجاد کند.
به عنوان مثال, هیچ شواهد جدیدی نشان نخواهد داد که زمین به دور خورشید نمی چرخد (تئوری خورشید مرکز ) یا چیزهای زنده از سلول ساخته نشده اند (تئوری سلولی) یا ماده از اتم تشکیل نشده است یا پوسته کره زمین از صفحات سختی که در دوران های زمین شناسی بر روی هم حرکت کرده اند، تشکیل نشده است ( تئوری صفحات تکتونیکی).
تئوری تکامل (فرگشت) نیز مانند این نمونه های دیگر از تئوری های بنیادی علمی توسط تعداد بسیار زیادی از مشاهدات و تجربیات تایید شده حمایت می شود به صورتی که دانشمندان مطمئن هستند که اجزاء پایه ای تئوری تکامل(فرگشت) توسط هیچ شواهد جدیدی دچار تغییر و ابطال نخواهد شد.
به هر حال مانند تمام تئوری های دیگر علمی، تئوری تکامل (فرگشت) هم موضوعی است که به طور مداوم با ظهور علوم جدید و تکنولوژی های نوین و امکان مشاهدات و تجربیاتی که قبلا امکان پذیر نبوده، تکمیل تر خواهد شد.
یکی از مفیدترین خواص تئوری های علمی این است که می توان از آنها برای پیش بینی درباره رویداد های طبیعی یا پدیده هایی که هنوز مشاهده نشده اند استفاده کرد.
به طور مثال، تئوری جاذبه رفتار اشیاء را بر روی ماه و سایر سیارات، خیلی قبل از اینکه توسط فعالیت فضاپیما ها و فضانواردان تایید شود، پیش بینی کرده بود.
زیست شناسان تکاملی [به رهبری دکتر نیل شوبین] که تیکتالیک را کشف کردند، قبل از کشف، پیش بینی کرده بودند که آنها می بایست فسیل هایی از جانور میانی بین ماهی و حیوانات چهار دست و پای خشک زی در میان رسوبات پیدا کنند، که مربوط به 375 میلیون سال قبل بوده باشند.
کشف آنها، پیشبینی که بر اساس مفاهیم بنیادی تئوری تکامل انجام شده بود را تایید کرد و در لذا تایید هر پیشبینی بر اساس هر تئوری علمی، اعتماد به آن تئوری را افزایش می دهد.
در علم یک حقیقت معمولا به یک مشاهده، اندازه گیری یا اشکال دیگری از شواهد اشاره می کند که بتوان انتظار داشت در همان مسیر و تحت همان شرایط دوباره رخ دهد.
با این حال، داشنمندان همچنین از عبارت حقیقت برای اشاره به توضیح علمی استفاده می کنند که بارها آزمایش شده و مورد تایید قرار گرفته است و دیگر هیچ دلیل قانع کننده ای برای آزمایش و یا جستجوی شواهد جدید برای آن ندارند.
بر این اساس گذشته و تداوم رخدادهای تکاملی (فرگشتی) حقیقت علمی (فکت) هستند.
چون شواهدی که آنها را حمایت می کنند بسیار قوی هستند و برای دانشمندان دیگر این پرسش وجود ندارد که آیا تکامل (فرگشت) در زیست شناسی رخ داده است و آیا هم اکنون هم در حال رخ دادن است یا نه.به جای این پرسش، آنها به دنبال تحقیق درباره مکانیزم های تکامل (فرگشت) و پرسش هایی از این دست هستند که چگونه تکامل(فرگشت) می تواند سریعا رخ دهد.
سروش سارابی
برگرفته از کتاب علم، فرگشت، خلقتگرایی انتشارات آکادمی ملی علوم آمریکا
@daneshagahi
https://bit.ly/3gsVZ6i