شاهنامهپژوه و عضو هيئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی سخنرانیها ونوشتهها در زمینه شاهنامهشناسی و ایرانشناسی @dr_khatibi_abolfazl کارنامه علمی: https://t.me/dr_khatibi_abolfazl/576 تماس با گرداننده کانال: @parvaneh_esm 09100079566
«مرگ رستم»
برداشت از درسگفتار شماره ۱۴ در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ دکتر ابوالفضل خطیبی
@dr_khatibi_abolfazl
زنان را همین بس بود یک هنر
نشینند و زایند شیران نر
نگارندۀ این سطور، این بیت زنستیزانه را، به رغم شهرت آن به نام فردوسی، نتوانست در هیچیک از چاپهای معتبر و نامعتبر شاهنامه بیابد. این بیت بدون نام سراینده درامثال و حکم آمده است (دهخدا، ۱۳۸۶: ۲/ ۹۲۰) ، ولی در برخی کتابهایی که پس از آن در بارۀ امثال وحکم نوشته شده، بیت مذکور به نام فردوسی درج شده است (برای مثال نک.ذوالفقاری، :۱۳۸۹: ۲/ ۱۱۳۳) . این بیت، در طومارهای نقالی چاپ شده نیز دیده نمیشود. کهنترین منبعی که نگارنده در آن به این بیت برخورده است، کتابی است از بیبی خانم استرآبادی به نام معایب الرجال، نگاشته در اواخر عصر قاجار(۱۳۱۲ق). او در نوشتۀ خود، مصراع یکم را کامل نقل کرده و به مضمون مصراع دوم نیز بدینسان اشاره کرده است:
زنان را همین بس بود یک هنر که مردان اگر سر به اوج آسمان کشند زائیدۀ زنانند و پسافتادۀ ایشان. (بیبی خانم، ۱۳۷۲ش/ ۱۹۹۲م: ۴۶)
شاید بیت مورد بحث، از روی بیت زیر در گرشاسبنامه ساخته شده باشد. اسدی پس ازچند بیت در نکوهش زنان، میگوید (اسدی طوسی، (اسدی طوسی، ۱۳۵۴: ۲۶۰):
هنرشـان همیـن اسـت کانـدر گهـر ( کمر)
به گاهِ زَهه مردم آرند به بر
چنانکه ملاحظه میشود هم قافیۀ دو بیت یکسان است و هم مضمون آنها یکی است.
منابع
ـ اسـدی طوسـی، علیبـن احمـد (۱۳۵۴). گرشاسـبنامه. بـه کوشش حبیب یغمایی. تهران:طهوری.
ـ بیبیخانـم اسـترابادی ( ۱۳۷۲ ش ۱۹۹۲ م ). معایبالرجـال. به کوشش افسانه نجمآبادی. کلمبیا:دانشگاه کلمبیا.
ـ دهخدا،علی اکبر(۱۳۸۶).امثال و حکم. تهران: امیرکبیر.
ـ ذوالفقـاری،حسـن(۱۳۸۹).فرهنـگ بـزرگ ضرب المثلهای فارسی.تهران:معین
یادداشتهای شاهنامهشناسی(۲)
گزارش میراث ، آبان ۱۳۹۴
@dr_khatibi_abolfazl
«هشتاد تا نود درصد از شاهنامۀ ویراستۀ ژول مول فرانسوی تنها مبتنی بر دستنویس مورخ ۸۴۴ هجری قمری است که در کتابخانه ملی پاریس نگهداری میشود»
ویژگی های شاهنامه ی تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق
نویسنده : خطیبی، ابوالفضل ؛
مجله:پاژ»زمستان ۱۳۸۷ - شماره ۴ (۱۶صفحه - از ۳۳ تا ۴۸ )
@dr_khatibi_abolfazl
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
با درود و با یاد و ادای احترام به همه درگذشتگان، فرا رسیدن نوروز باستانی و بهار ۱۴۰۴ را به همه شما گرامیان شادباش عرض میکنم. امیدوارم سال نو و بهار نو حامل تندرستی و شادکامی و احوال نو برای تک تک شما عزیزان و سربلندی ایران عزیزمان باشد.
که ایران چو باغیست خرم بهار
شکفته همیشه گل کامکار
هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز
فریبا شکوهی
@dr_khatibi_abolfazl
"بانگِ باستان "
شاهنامه خوان : کیخسرو دهقانی
(ارمغان نوروزی کانال جستارها در سال ۱۴۰۰)
@dr_khatibi_abolfazl
بنیاد پژوهشهای ایران باستان آژیار و خبرنامۀ ایران باستان تقدیم میکند:
به یاد و گرامیداشت شادروان ابوالفضل خطیبی
تهیه و تدوین: بهناز شیخانصاری
بر اساس متن مصاحبه با دکتر فریبا شکوهی
به یاری پروانه اسماعیلزاده
موسیقی: قطعه چکاد از استاد مشکاتیان
نماهنگ بانگ باستان از کیخسرو دهقانی
@AzhyarFoundation
@Ancientirannews
@dr_khatibi_abolfazl
لطفا در اطلاعرسانی این وبینار به ما یاری رسانید.
بنیاد آژیار با همکاری خبرنامۀ ایران باستان برگزار میکند:
ششمین وبینار آژیار
مطالعات شاهنامه
شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
به یاد و بزرگداشت دکتر ابوالفضل خطیبی
۲۵ اسفند روز پایان سرایش شاهنامه است.
شاهنامه با بیتهای زیر به پایان میرسد:
"سر آمد کنون قصۀ یزدگِرد
به ماه سپندارمذ روز اِرد
ز هجرت شده پنج هشتاد بار
به نام جهانداورِ کردگار"
پیوند گوگلمیت
https://meet.google.com/wue-acko-dbd
@AzhyarFoundation
/channel/Ancientirannews
@dr_khatibi_abolfazl
بنیاد آژیار با همکاری خبرنامۀ ایران باستان برگزار میکند:
ششمین وبینار آژیار
مطالعات شاهنامه
شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
به یاد و بزرگداشتِ
دکتر ابوالفضل خطیبی
به کوشش نیما آصفی و پروانه اسماعیلزاده
پیوند گوگلمیت
https://meet.google.com/wue-acko-dbd
@AzhyarFoundation
@dr_khatibi_abolfazl
«شاهنامه» ای کهن/ همخوانی بخشی از دستنویس «سعدلو» با کهن ترین دستنویس کامل «شاهنامه»
ابوالفضل خطیبی
نشر دانش بهار ۱۳۸۲ شماره ۱۰۷
@dr_khatibi_abolfazl
پنجمین همایش مجازی شاهنامه پژوهی
یکشنبه ۱۲ اسفند ۱۴۰۳
نشانی فیلم سخنرانان و عناوین سخنرانی:
دکتر جلال خالقی مطلق: شیوههای بیان در شاهنامه
دکتر محمود امیدسالار: حماسۀ ملی ایران و حماسههای ملی دیگران
دکتر خداداد رضاخانی: شاهنامه و تاریخنگاری محلی در ایران شرقی
دکتر پدرام جم: شاهنامه و دورالکبس تقویم زرتشتیان
دکتر لیلا ورهرام: منشأ نام اسفندیار
@anjomane_mihr
@Ancientirannews
@dr_khatibi_abolfazl
مَردگیران(جشن بهاری زنان)
جلال خالقی مطلق
#اسفندگان #سپندارمذگان #مردگیران
@dr_khatibi_abolfazl
گفتار اندر نهادن جشن سده
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیرهتن و تیزگاز
دوچشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دودِ دهانش جهان تیرهگون
نگه کرد هوشنگِ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ
به زور کَیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی رَست
برآمد به سنگِ گران سنگ خُرد
چو مارِ سیَه یافت آن دستبرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذَرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبعِ سنگ آتش آمد فراز
هر آن کس که بر سنگ آهن زدی
ازو روشنایی پدید آمدی
جهاندار پیشِ جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
.
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بِخَردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گِردِ او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد
برداشت از مقاله " آیا روایت جشن سده در شاهنامه الحاقی است؟"
ابوالفضل خطیبی
@dr_khatibi_abolfazl
باز هم ماجرای ضحاک ماردوش
دکتر ابوالفضل خطیبی
نقد کتاب ضحاک نوشته علی حصوری
کتاب ماه هنر- مهر آبان 1379
@dr_khatibi_abolfazl
سخنان دکتر فریبا شکوهی همسر و همکار دکتر خطیبی در دومین سالگرد درگذشت ایشان در قطعه نام آوران بهشت زهرا در ۲۱ دی ماه ۱۴۰۳.
@dr_khatibi_abolfazl
در سوگ دومین سالگرد درگذشت دکتر ابوالفضل خطیبی
با ابوالفضل خطیبی از روزگار تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و از وقتی که گاهوبیگاه به مناسبت همایشهای سالانهٔ بزرگداشت فردوسی به مشهد میآمد، از نزدیک آشنا شدم. در آن روزها همکاری او با دکتر خالقیمطلق در تصحیح شاهنامه زبانزد و شهرهٔ خاص و عام بود، لذا مشتاقانه در سفرهای متناوبش به مشهد، با او همکلام میشدم و ضمن گفتگو از دانش و تجربهاش بهره میبردم. او مهربان و صمیمی بود، ذرهای تبختر و خودبزرگبینی در رفتار و کردارش مشاهده نمیشد.
در سالهای حضورش در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی با بزرگان و نامدارانی دمخور بود و از هر کدام، خاطرات و آموزههای درخور توجّهی در ذهن داشت. بشّاش و خندان بود و تا میتوانست با شوخی و مزاح لبخند را بر لبان اطرافیانش مینشاند. این همه - بهرغم فاصلهٔ سنی زیاد میان من و او - سبب شد تا دوستی و صمیمیتی عمیق بین ما ایجاد شود، تا آنجا که حتی اگر در زمانی بهجز روز بزرگداشت فردوسی هم به مشهد میآمد، حتماً به من خبر میداد تا اگر فرصتی فراهم شود، یکدیگر را ببینیم. به یاد دارم که روزی به من زنگ زد و گفت: من الان در مشهد هستم؛ سپس با لحنی پر از مهر و انرژی ادامه داد:
بیا به فلانجا و با خودت یک هارد اکسترنال هم بیاور تا تصویر نسخههای مهم شاهنامه را در اختیارت بگذارم. به دیدارش شتافتم و ساعتی را با هم در خلوت و تنهایی سخن گفتیم.
او به همان اندازه که بیادعا و فروتن بود، در برابر کژیها و ناراستیها و لجاجتها و بزرگخویشتنیها برمیآشفت و ایستادگی میکرد. در برابر سرقتهای علمی و پژوهشهای ضعیفِ مدّعیانه، هیچ ملاحظهای را برنمیتافت و بیپروا نسبت به آنها واکنش نشان میداد. البته پاس کوششهای جوانان و نوآموزان را نگه میداشت و از هیچ کوششی در تشویق و ترغیب آنان فروگذار نمیکرد.
او به دانشگاه فردوسی مشهد و گروه زبان و ادبیات آن علاقهٔ خاصی داشت. همواره به این گروه به چشم احترام مینگریست و در سخنان خصوصی و گاه عمومی خود، ارج و قدر این گروه و استادان نامآور آن را یادآور میشد. این علاقه و احترام تا بدانجا بود که گاه از سخنانش بوی تعصب و جانبداری به مشام میرسید، امّا او خالصانه و با تمام وجود، این گروه و بویژه دکتر یاحقّی را دوست میداشت.
***
در دومین سالگرد درگذشتش میخواهم خاطرهای را بازگویم که شاید بهجز یکی دو نفر از دوستان نزدیک، کسی از آن خبر نداشته باشد.
اندکی از اواسط دههٔ ۹۰ گذشته بود که جذب یکی از دانشآموختگان گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در حوزهٔ شاهنامه و حماسه، سر و صدایی به پا کرده بود. اغلب اعضای گروه به دلیل آشنایی اندک او با شاهنامه مخالف بودند و وجود داوطلبانی را که بیش از وی واجد شرایط بودند، دلیل محکمی بر مخالفت خود میدانستند. در مقابل، دو سه نفری هم به دلایلی از جمله رزومهٔ فربهاش بر جذب ایشان پای میفشردند.
در این گیر و دار، موضوع بین دانشجویان هم پخش شده بود و گاه در فضای مجازی سخنانی رد و بدل میشد.
شبی زندهیاد خطیبی به من زنگ زد و با ناراحتی پرسید: آیا این درست است که فلانی قرار است جذب گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد شود؟ من که نمیدانستم او چه اندازه از کموکیف کار مطّلع است، با احتیاط پاسخ دادم: بله، درست است. برآشفت و با لحنی آگنده از خشم و حسرت گفت: شأن گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد بالاتر از این است که … .
قلم را از نوشتن سخنانی که میان من و آن استادِ زندهیاد رد و بدل شد بازمیدارم؛ امروز خطیبی عزیز روی در نقاب خاک کشیده و آن شخص، بیخبر گروه را ترک کرده است.
تنها از زبان حافظ میگویم:
زیرکی را گفتم این احوال بین، خندید و گفت:
صعبروزی، بوالعجبکاری، پریشانعالمی
سلمان ساکت
۲۱ دیماه ۱۴۰۳
@Avaze_Sorkh
@dr_khatibi_abolfazl
۳۳۳۰ چُنان شمع رخشان فروپژمرد
به مردی کسی یک نفس نشمَرد!
داستان نوشینروان
[ب ۳۳۳۰.دوم] میگوید: اگر زمان مرگ کسی فرا رسد، هر اندازه قوی و دلاور باشد، حتی یک نفس اضافی هم نمی تواند بکشد.
ابوالفضل خطیبی
یادداشتهای شاهنامه دفتر دهم ص۳۳
@dr_khatibi_abolfazl
برین دینِ خرّم بمانم دراز
برداشت از درسگفتار شماره ۷۷ در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ دکتر ابوالفضل خطیبی
@dr_khatibi_abolfazl
کلیه سخنرانیها در یوتیوب بارگذاری شده است.
با ضربه زدن روی نام سخنران ها می توانید فیلم سخنرانی را ببینید.
که ایران چو باغیست خُرّم بهار/ شکفته همیشه گل کامکار،
اگر بفگنی خیره دیوارِ باغ / چه باغ و چه دشت و چه دریا، چه راغ
نگر تا تو دیوار او نفگنی / دل و پشت ایرانیان نشکنی!
کزان پس بود غارت و تاختن / خروش سواران و کین آختن!
من ایدون شنیدم که جای مِهی / همی مردم ناسزا را دهی!
که" هر کو سلیحش به دشمن دِهد / همی خویشتن را به کشتن دِهد!
که چون باز خواهد کش آید به کار / بداندیش با او کند کارزار!"
@dr_khatibi_abolfazl
توضیحات خانم دکتر فرنگیس شریفزاده دربارۀ شاهنامۀ اهدایی رییسجمهور تاجیکستان.
خانم دکتر شریفزاده این فیلم کوتاه را برای ششمین وبینار ایرانشناسی آژیار ضبط و ارسال کردند.
وبینار مطالعات شاهنامه به میزبانی بنیاد آژیار و خبرنامۀ ایران باستان و به یاد و بزرگداشت استاد خطیبی در سالروز پایان سرایش شاهنامه، ۲۵ اسفند، برگزار شد.
@AzhyarFoundation
@Ancientirannews
@dr_khatibi_abolfazl
با درود فراوان،
بسیار خرسندم که در چنین شبی افتخار داشتم که شنونده سخنان تک تک سخنرانان فاضل و ارجمند باشم. گردهمایی مجازی که از سوی انجمن آژیار به همت جناب دکتر نیما آصفی و بانو اسماعیل زاده در سالروز پایان سرایش شاهنامه در ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ به نام و یاد همسرم دکتر خطیبی برگزار شد. در آستانه سال نو برای همه شما عزیزان سعادت و سلامت آرزومندم. بی تردید تا زمانی که نام فردوسی و شاهنامه در این سرزمین در میان باشد، نام پژوهندگان شاهنامه و خدمتگزاران فرهنگ و ادب ایران زمین در خاطره ها زنده و جاری خواهد بود. پاینده باشید.
با سپاس فراوان
فریبا شکوهی
@dr_khatibi_abolfazl
لطفا در اطلاعرسانی این وبینار به ما یاری رسانید.
نماهنگ ششمین وبینار ایرانشناسی آژیار
بنیاد آژیار با همکاری خبرنامۀ ایران باستان برگزار میکند:
ششمین وبینار آژیار
مطالعات شاهنامه
شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۸
به یاد و بزرگداشت دکتر ابوالفضل خطیبی
۲۵ اسفند روز پایان سرایش شاهنامه
سازنده و گویندۀ نماهنگ: بهناز شیخانصاری
موسیقی: قطعه آبی چون شب فیروزهفام نیشابور از کیهان کلهر
پویانمایی: مجموعه هزارافسان ساخته اصغر صفار
نبرد تهمورث با دیو ساخته آلن رایت و جان فورد از کتابخانه چستر بیتی
پیوند گوگلمیت
https://meet.google.com/wue-acko-dbd
@AzhyarFoundation
@dr_khatibi_abolfazl
داستان رستم و سهراب
دستنویس سعدلو/ «شاهنامه» ای کهن
@dr_khatibi_abolfazl
ششمین وبینار آژیار
مطالعات شاهنامه
شنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۸
به یاد و بزرگداشت دکتر ابوالفضل خطیبی
به کوشش نیما آصفی و پروانه اسماعیلزاده
پیوند گوگلمیت
۲۵ اسفند روز پایان سرایش شاهنامه
@AzhyarFoundation
@Ancientirannews
@dr_khatibi_abolfazl
ابوالفضل خطیبی
جشن زنان ، سپندارمذگان
پنجم اسفند ۱۳۹۹
#اسفندگان #سپندارمذگان
@dr_khatibi_abolfazl
تصحیح بیتی از شاهنامه
ابوالفضل خطیبی
تصحیح درست بیت ۱۹۳ از داستان جمشید(۸ جلدی خالقی ):
همه راز دل را گشایی بروی/ بدو شادمان شی و نازی بدوی
برداشت از: نشستششم شاهنامه در اندیشگاه کتابخانهملی
۱۳ آبان ۱۳۹۶
@dr_khatibi_abolfazl
خطیبی، ابوالفضل، «آیا روایت جشن سده در شاهنامه الحاقی است؟»، نامۀ فرهنگستان، س۱۶، ش۳ (شمارۀ پیاپی: ۶۳)، بهار ۱۳۹۷، ص۱۳۱-۱۵۲.
@dr_khatibi_abolfazl
شاهنامه به روایت دکتر ابوالفضل خطیبی
نبرد گودرز با پیران ویسه
زنده ماندن یا مردن به نام
گزینش و تدوین : کاوس ندایی
@dr_khatibi_abolfazl
پیام محمد افشار از همدان به شرکت کنندگان
مراسم نکوداشت دکتر ابوالفضل خطیبی
۲۰ دی ۱۴۰۳ موزه سینما
@dr_khatibi_abolfazl
دربارهٔ رسم الخط امروزی شاهنامه (به یاد مرحوم دکتر ابوالفضل خطیبی)
این بیت که در تصحیح استاد خالقی به این شکل ثبت است شاید مثال خوبی برای بیان آنچه این جا مقصود نویسنده است باشد:
به شهرم یکی مهرباندوست بود
که با من تو گفتی ز همپوست بود
جز مهرباندوست، که کلمهٔ مرکب نیست و ضبطش به این شکل اشکال دارد و قبلاً در همین یادداشتها دربارهٔ آن چیزی نوشته شده، معنای "ز همپوست" با این نوع نوشتن بر نویسندهٔ این سطور روشن نیست، چون همپوست دو نفرند که یک پوست دارند یا مجازاً دو روحند در یک تن. ولی در این صورت حرف اضافهٔ ز چه میکند؟ این جاست که بنده خود را ناچار میبیند (یا عقلش تا این جا یاری میکند) که "ز هم پوست" بخواند (اگر ضبط بیت اساساً به این شکل درست باشد)، و هم برای او در این جا معنای اصلی قدیم خود را دارد: "یک، واحد"، برابر با same انگلیسی:
of the same ...
این هم، که امروز جا به همان و همین داده، گویا برای فارسیزبانان امروز چیزی است نامفهوم. شاید از این جهت است که آن را به کلمات بعد میچسبانند. در مانند این شواهد، در تمامی آنها، هم را باید جدا نوشت:
بدین هم نشان تا چهارم پسر / همی نام ساسانش کردی پدر
بداند که شاهان چه کردند پیش / بورزد بدان هم نشان رای خویش
مقایسه شود با "بدان هم که بودی نماند همی" که هم را در آن نباید با نیز اشتباه کرد (اینکه چگونه هم معنای "نیز" گرفته خود نیازمند تحقیق جداگانهٔ دقیق است).
به ایران برادرت شاه نو است / جهاندار و بیدار کیخسرو است // ترا نیک داند به نام و گهر / ز هم خون و از مهرهٔ یک پدر
تهمتن هم ایدر بود با سپاه
سرت را هم اکنون ز تن برکنم
باری، راستش هم چنین را نیز باید جدا از هم نوشت و چندین تعبیر دیگر را. در تمامی اینها هم قید تأکید یا صفت است که معنای "درست" و "عیناً" و "واحد" دارد، با همان و همین امروزی قابل مقایسه است و معنای اصلیش "یک" و "واحد" بوده است. شاید کسی بتواند دنبال این بحث را چنانکه باید بگیرد و به نتایج دقیقتر درستتر برسد.
@YaddashtQaemmaqami
@dr_khatibi_abolfazl