شاهنامهپژوه و عضو هيئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی سخنرانیها ونوشتهها در زمینه شاهنامهشناسی و ایرانشناسی @dr_khatibi_abolfazl کارنامه علمی: https://t.me/dr_khatibi_abolfazl/576 تماس با گرداننده کانال: @parvaneh_esm 09100079566
شب یلدا
ابوالفضل خطیبی
کتابخانه ملی- ۳۰ آذر ۱۳۹۸
@dr_khatibi_abolfazl
نقد کتاب «سنجش منابع تاریخی شاهنامه در پادشاهی خسرو انوشیروان» پژوهش و نگارش دکتر فرزین غفوری
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
نخستین جلسه از سلسله نشستهای نقد و بررسی برترینهای پانزدهمین جشنواره پژوهش فرهنگی سال، با نقد کتاب «سنجش منابع تاریخی شاهنامه» اثر دکترفرزین غفوری چهارشنبه 1 خرداد 1398، با حضوردکتر حسین دهقان، دکتر ابوالفضل خطیبی و دکتر علی دلیر
@dr_khatibi_abolfazl
نقد و بررسی کتابِ سنجش منابع تاریخی شاهنامه-دکتر فرزین غفوری (نویسندهٔ کتاب)
دکتر ابوالفضل خطیبی (مهمان منتقد)
دکتر سجاد آیدنلو (ارتباط تلفنی)
بخش اول
@dr_khatibi_abolfazl
فقدان شاهنامه شناس برجسته
دکتر سجاد آیدنلو
نامه فرهنگستان ( فرهنگ نویسی)؛ دوره ۲۳؛ شماره ۹۰؛ خرداد و تیر ۱۴۰۳؛ صص۳-۹.
@dr_khatibi_abolfazl
یادداشتی از دکتر سیداحمدرضا قائممقامی به یاد دکتر خطیبی:
اگر من نرفتی به مازندران
چند سال پیش مرحوم دکتر ابوالفضل خطیبی از من پرسید که فلانی چه میگویی در فعل این بیت که شناسه ندارد؟ عرض کردم این یک فعل تمنایی (optative) کهنه است، به اسلوب ادوار قدیمتر زبان، و اگر درست به یاد داشته باشم، او را به کتاب زبان کهنترین متون نثر فارسی از استاد لازار رجوع دادم. از آن زمان به بعد شاید هیچ کتاب فارسی را ندیده باشم که نویسندگان آنها ساخت این افعال را در بعضی متون کهن ما درست تشخیص داده باشند. پس به یاد آن مرحوم و به جهت یادآوری به دوستاران زبان فارسی این چند سطر را در توضیح این ساخت مینویسم.
در ادوار قدیمتر زبان فارسی (یعنی در دورهای از رواج فارسی میانه)، فعل تمنایی شناسه نمیپذیرفته و نشانهٔ وجه تمنایی مستقیماً به مادهٔ مضارع یا فعل کمکی ماضی (یعنی h) میپیوسته و از این دو به ترتیب فعل تمنایی مضارع و فعل تمنایی ماضی ساخته میشده است.* این نشانهٔ وجه تمنایی یک یاء مجهول، یعنی ē، بوده است. به عنوان مثال جملهای مانند همان بیت فردوسی از خود میسازم:
اگر من به مازندران نرفتمی، دیوان به ایران آمدندی.
agar man nē raft hē ō māzandarān, dēvān ō ērān mad hē.
ملاحظه میشود که از هر دو فعل، که یکی مفرد و یکی جمع است، هیچ یک شناسه ندارد. همین hē است که در فارسی بدل به ی در تمنایی ماضی شده است.
چیزی از این در فارسی باقی مانده و چیزهایی را هم کاتبان ضایع کردهاند. در فارسی علاوه بر یاء تمنایی (که چنانکه گفتیم در تلفظ یاء مجهول است)، در بعضی لهجات یک یذ، یعنی ēdh، نیز تداول داشته که احتمالاً بازمانده است از صرف باصطلاح ناگذر تمنایی باستانی (یعنی aita). از جملهٔ این لهجات لهجهٔ هرات بوده که فعل تمنایی آن به همان شیوهٔ قدیم، یعنی بدون شناسه، ساخته میشده است.
این ی یا یذ با یاء تکرار منشأ واحد دارد، ولی غلط است اگر گمان بریم که فعل تکراری (مثلاً "هر روز به مدرسه رفتمی") را هم میتوان بدون شناسه ساخت (و این اشتباهی است که بعضی شارحان متون کهن کردهاند). این خلاف قواعد است. بعلاوه، غلط است که یذ را نشانهٔ فعل تکراری نیز بدانیم: نشانهٔ فعل تکراری فقط ی بوده. یکی از کاتبان طبقات انصاری به نحو افراطی فعلهای ماضی تکراری را نیز با یذ ساخته و مصحّحان اینها را گاه (نه همیشه، چون ضابطهٔ درستی در تصحیح آن متن ظاهراً در کار نبوده) وارد متن کردهاند.
آنچه از متنهای هرات چاپ شده پرغلط است و گناه این اولاً به عهدهٔ کاتبان است. با این همه، میتوان و باید این متنها را از نو تصحیح بهتری کرد و این کار کسانی است که تمامی متون هروی را با هم مورد بررسی و تدقیق قرار دهند و تحقیقی دقیق دربارهٔ نسخههای موجود آثار عبدالله انصاری کنند و آن گاه آن را با آنچه از گویش امروزین هرات شناخته است بسنجند و به علاوه از آثار عربی انصاری نیز غفلت نکنند و سعی در شناخت تمامی جوانب منظومهٔ فکری انصاری کنند، زیرا بدون این شناخت چنین کاری شدنی نیست. بنابراین، این کار کار کسانی نیست که وقتی به متون عرفانی میرسند به قول خود دماغشان را میگیرند. چنین کسانی مرد چنین کاری نیستند. برای شروع باید تفسیر انصاری را تصحیح کرد، چون ترجمه و تفسیر قرآن است و آیات قرآن و عبارات عربی در تصحیح آن بسیار راهگشا. اکنون که دو تصحیح از این تفسیر در شرف انتشار است، میتوان امیدوار بود که گامی استوار در این راه برداشته شده است.
یادآوری دیگر این است که زبان عبارت از مفردات نیست. استادانی که به نام "دانش گونهشناسی" متکفّل وظیفهٔ شناخت لهجات قدیم هرات و ماوراءالنهر و سیستان و جز آنها شدهاند، گرچه فوایدی به تحقیقات رساندهاند، ولی چنان در آب مفردات غوطه خوردهاند که از باقی تقریباً غافل ماندهاند. این جا نمیتوان به شرح گفت که در این راه چه باید کرد، ولی من برای بعضی شاگردانم در همین سالهای اخیر تشریح کردهام که برای این شناخت لهجات قدیم در متون کهن چه اسبابی لازم است. امیدوارم بعضی از آن دوستان این نوع "گویششناسی" (نه "گونهشناسی") را به از این که هست متعهّد شوند.
در کتاب استاد لازار هرچه باید دربارهٔ فعل تمنایی در فارسی و دربارهٔ بسیاری مسائل اساسی زبان فارسی در آن ادوار گفته شود گفته شده. کاش دوست گرامی آقای حریری که مدتی است کار ترجمهٔ کتاب را فروگذاشته، آن را برگیرد و از سر گیرد و قومی را منتدار خود کند.
——
* این توضیح غیر تاریخی است. در فارسی میانه ساخت ماضی، بخلاف غالب افعال مضارع، ساخت ترکیبی است. از این منظر این طور نیز میتوان گفت که فعل ماضی تمنایی در فارسی میانه عبارت است از مادهٔ ماضی و hē.
/channel/YaddashtQaemmaqami/555
@dr_khatibi_abolfazl
«راوي و روايت مرگ جهانپهلوان در شاهنامه»
ابوالفضل خطیبی
مجلة دانشكدة ادبيات و علوم انساني دانشگاه تربيت معلم
پاييز 73ـ بهار 74 (شمارة ويژة يادنامة دكتر عباس زرياب خوئي)، ص 133ـ146.
#مقاله
@dr_khatibi_abolfazl
"فردوسی در پایان داستان رستم و سهراب (۲ /۱۹۹) از شخصی به نام «بهرام نیكوسخن» سخنانی نقل میكند كه به گمان ملكالشعرا بهار (ص ۷۸۸) و شهبازی (ص 66-67). با بهرام بن مردانشاه یكی است و فردوسی داستان رستم و سهراب را از كتاب وی نقل كرده است. چنین مینماید كه حدس دیگر شهبازی، مبنی بر اینكه فردوسی در این داستان فقط سخنانی پندآموز از حكیمی دانشمند نقل كرده است (همانجا)، درستتر باشد، چه، ذكر نام بهرام در این داستان ــ ولو مراد همان بهرام بن مردانشاه باشد ــ دلیلی قانعكننده بر اثبات این فرض كه وی روایتگر كل داستان نیز هست، نخواهد بود. "
برداشت از اینجا
@dr_khatibi_abolfazl
اشارات فردوسی به تعیین مرز ایران و توران در زمان منوچهر
میدانیم داستان آرش در شاهنامه نیست و در منبع او هم نبوده است، اما در چندین بیت به نام آرش و تیرافکنی او و تعیین مرز ایران و توران اشاره شده است. در داستان «رزم دوازده رخ»، ایرانیان به فرماندهی گودرز، در برابر تورانیان به فرماندهی پیران صف کشیدهاند و پیش از آنکه جنگ آغاز شود، پیران در نامهای به گودرز پیشنهاد صلح میدهد و یادآور میشود که حاضر است پیکی نزد افراسیاب بفرستد و از او اجازه بگیرد که هر شهری را که کیخسرو گمان میبرد از آن ایرانیان است و تورانیان تصاحب کردهاند، بازپس دهد، درست مانند زمان منوچهرشاه که او با تعیین مرز میان ایران و توران (بخشش) در درازای رود جیحون، نظم نوینی را در جهان بنیاد نهاد:
چنان چون به گاه منوچهرشاه
به بخشش همی داشت گیتی نگاه
در بیت دیگری نیز به تقسیمبندی عادلانۀ سرزمین ایران و توران در زمان منوچهر اشاره شده است. افراسیاب پس از دیدن خواب دهشتناکی میگوید:
منوچهر گیتی ببخشید راست
هم او بهرۀ خویشتن کم نخواست
این گزارش با آنچه در زمان منوچهر در شاهنامه روی داده است، همخوانی ندارد. در شاهنامه خبری از تعیین مرز میان ایران و توران در زمان منوچهر و افراسیاب نیست و اساساً افراسیاب در زمان منوچهر ظهور نمیکند، بلکه در زمان جانشین او، نوذر و با کشتن همو، پای به عرصۀ نامآوری مینهد. در بیت دیگری بازهم به معاصر بودن افراسیاب با منوچهر اشاره شده و گفته شده است افراسیاب با منوچهر و نوذر و کیقباد بر سر کین بود:
ز سر با منوچهر نو کین نهاد
همیدون ابا نوذر و کیقباد
این اختلاف را چگونه میتوان توجیه کرد؟ داستان از این قرار است که بنابر روایت رسمی خداینامه که سرچشمۀ آن به یشتهای اوستا میرسد و در منابع پهلوی و بیشتر منابع فارسی و عربی منبعث از خداینامه باقی مانده است، افراسیاب در زمان منوچهر به ایران میتازد و بخشهای وسیعی از ایران را فراچنگ میآورد و منوچهر را در طبرستان در حصار میگیرد و در نهایت بین ایران و توران آشتی برقرار میشود، بر این قرار که تورانیان به اندازۀ یک تیرپرتاب از ایران عقب بنشینند. آرش کمانگیر تیری از کمان رها میکند که تا دوردستها بر کرانۀ جیحون مینشیند و همین جیحون از آن پس مرز میان ایران و توران تعیین میگردد. بنابراین، هرسه بیت بالا به همین رویداد اشاره دارد که در شاهنامه نیست. بنابر شاهنامه در زمان کیقباد افراسیاب از ایران به آن سوی جیحون رانده میشود و جیحون به عنوان مرز دو کشور تعیین میشود، اما اشارۀ شاهنامه در بیتهای بالا به تعیین مرز جیحون با تیرافکنی آرش در زمان منوچهر و افراسیاب منبعث از همان تحریر رسمی است که وارد تحریری از خداینامه میشود که به شاهنامه رسیده است. توضیح بیشتر آنکه هنگام تدوین تحریری از خداینامه که شاهنامه بر مبنای آن به نظم درآمده است، تغییرات بسیاری در این بخش رخ میدهد تا فضای لازم برای هنرنماییهای برخی خاندانهای بزرگ ایرانشهر بهویژه خاندان سکایی سیستان و پهلوان پرآوازۀ خاندان، رستم، و خاندان کارن با پهلوانانی چون قارن و کشواد و گودرز فراهم شود، ولی اشاراتی از روایت رسمی کهنتر برای تعیین مرز ایران و توران در زمان منوچهر، بهسبب شهرت و رواج آن، در این تحریر که با پهلوانان همدلی شده، باقی مانده است.
دکتر ابوالفضل خطیبی
اردیبهشت ۱۴۰۱
@AfsharFoundation
@dr_khatibi_abolfazl
وُرا، وِرا، وَرا
ابوالفضل خطیبی
در شاهنامه و متون نظم و نثر فارسی صورت ورا فراوان به کار رفته است. اجزای این صورت چیست و آن را چگونه باید تلفظ کرد؟
@dr_khatibi_abolfazl
جبر و اختیار در شاهنامه
تلاقی پروردگار با زمانه
ابوالفضل خطیبی
از سلسه نشست های علمی دانشگاه ادیان
چهارشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۱
@dr_khatibi_abolfazl
نقد کتاب «سنجش منابع تاریخی شاهنامه در پادشاهی خسرو انوشیروان» پژوهش و نگارش دکتر فرزین غفوری
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
نخستین جلسه از سلسله نشستهای نقد و بررسی برترینهای پانزدهمین جشنواره پژوهش فرهنگی سال، با نقد کتاب «سنجش منابع تاریخی شاهنامه» اثر دکترفرزین غفوری چهارشنبه 1 خرداد 1398، با حضوردکتر حسین دهقان، دکتر ابوالفضل خطیبی و دکتر علی دلیر
@dr_khatibi_abolfazl
هزارۀ فردوسی
متن مقاله چاپ شده در مراسم نکوداشت فردوسی و زاد روز دکتر خطیبی به همراه مقدمۀ دکتر فریبا شکوهی در ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ در موزه سینما.
@dr_khatibi_abolfazl
بیست و پنجم اردیبهشتماه زادروز ابوالفضل خطیبی
فردوسی و روایت ملّی ایران
بخشی از سخنان دکتر ابوالفضل خطیبی در دومین مجلس از سلسله مجالس علمی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
سهشنبه، ۲۵ اردیبهشتماه ۱۳۹۷
کانون زبان پارسی
@AfsharFoundation
@dr_khatibi_abolfazl
بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی
و گرامیداشت زادروز دکتر ابوالفضل خطیبی
سخنران:
دکتر فریبا شکوهی عضو هیئت علمی فرهنگستانِ زبان و ادب فارسی
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰
خ ولیعصر؛ نرسیده به تجریش؛ باغ فردوس؛ موزه سینما؛ سالن فردوس
@dr_khatibi_abolfazl
اردیبهشتِ خجسته
اشه وهیشته Aša vahišta
۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
برداشت از درسگفتار ۲۳۶
ابوالفضل خطیبی
@dr_khatibi_abolfazl
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با همکاری انتشارات سخن منتشر کرد.
کتاب "شبرنگنامه ؛ داستان شبرنگ پسر دیو سپید و رستم " به کوشش دکتر ابوالفضل خطیبی،دکتر گابریله وان دن برگ به چاپ دوم رسید.
شبرنگنامه | دکتر ابوالفضل خطیبی،دکتر گابریله وان دن برگ | چاپ دوم | جلد سخت | 256 صفحه | 490000 تومان
www.sokhanpub.net
@dr_khatibi_abolfazl
نقد و بررسی کتابِ سنجش منابع تاریخی شاهنامه-دکتر فرزین غفوری (نویسندهٔ کتاب)
دکتر ابوالفضل خطیبی (مهمان منتقد)
دکتر سجاد آیدنلو (ارتباط تلفنی)
بخش دوم
@dr_khatibi_abolfazl
نگه کن که تا چارهی کار چیست/ برین خستگیها بر آزار کیست، (از هشت جلدی)
شرح بیت ۱۱۵۰(چاپ سخن ۱۱۴۷) رستم و اسپندیار و نکته ای در تصحیح متن.
ابوالفضل خطیبی
برداشت از درسگفتارهای رستم و اسپندیار
اسفند ۱۳۹۶
@dr_khatibi_abolfazl
:
جهان را همه چون تنِ خویش خواه
[ب ۱۱۸۵.دوم] آقای خطیبی در نامهای (بیتاریخ) دربارۀ مصراع دوم این بیت به نگارنده نوشته اند: "... آیا سعدی در بیت معروف بنیآدم اعضای یک پیکرند، از این بیت تأثیر نپذیرفته است؟ آیا بر اساس این بیت نمیتوان گفت ضبط یک پیکرند درست است، نه یکدیگرند؟"
خالقی مطلق، جلال؛ یادداشتهای شاهنامه؛ ج10؛ ص۱۸۶
*داستان نوشینروان مصرع دوم بیت۱۱۸۵ هشت جلدی و بیت ۱۱۸۶ چهارجلدی
@dr_khatibi_abolfazl
ویژگیهای مهّم فرهنگ ولف
دکتر ابوالفضل خطیبی
۱۳۶۹/۱۲ درسگفتار شماره ۲۰
@dr_khatibi_abolfazl
تعداد محدودی کتاب "برگزیده مقالههای نشر دانش(۱۱) در باره شاهنامه" از دکتر ابوالفضل خطیبی با کوشش و لطف آقای حسین نوروزی از شاگردان دکتر خطیبی به دست ما رسیده است.
برای تهیه کتاب می توانید به شناسه تلگرامی زیر پیام دهید :
@Maryam_B49
قیمت: سیصد هزار تومان به اضافه هزینه حمل
مشخصات کتاب:
انتشارات مرکز نشر دانشگاهی
چاپ اول: ۱۳۸۵
سرشناسه: خطیبی، ابوالفضل
۲۴۶ صفحه
با
@dr_khatibi_abolfazl
وُ لیکن، وَ لیکن
دکتر ابوالقضل خطیبی
برداشت از درسگفتارهای رستم و اسفندیار
بهمن ۱۳۹۶؛ پژوهشگاه علوم انسانی؛ re51
@dr_khatibi_abolfazl
هویت ملی
سخنران: دکتر ابوالفضل خطیبی
میزبان : دکتر شهرام جلیلیان
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
@scuanjomanhistorych
@dr_khatibi_abolfazl
مخالفت دکتر خطیبی با تصحیح هفتخوان به هفتخان
تاریخ:۱۳۹۶/۱۰/۱۹
برداشت از درسگفتار رستم و اسفندیار
پژوهشگاه علوم انسانی
@dr_khatibi_abolfazl
داستان زال و رودابه ۴
ابوالفضل خطیبی
از بیت ۲۴۳ تا ۳۲۵
پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷
تهران- کتابخانه ملی
@dr_khatibi_abolfazl
به مناسبت روز حکیم عمر خیّام
خیّام از نیشابور تا روم (جایگاه خیام در ادبیات دیوانی ترک و ترجمههای ترکی رباعیات)
فریبا شکوهی
فصلنامۀ جستارهای نوین ادبی دانشگاه فردوسی مشهد دورۀ ۵۵، شمارۀ ۴ (شماره پیاپی ۲۱۹)، اسفند ۱۴۰۱ (صفحه ۷۷- ۱۰۰)
#خیام
@dr_khatibi_abolfazl
📸 بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در موزه سینمای ایران
#موزه_سینمای_ایران
@museumcinema
@dr_khatibi_abolfazl
نمایش نسخه مرمت شده «فردوسی» در موزه سینما
موزه سینما همزمان با روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و با همکاری فیلمخانه ملی ايران بخش هایی از یکی از مهم ترین آثار تاریخ سینمای ایران به نام «فردوسی» را نمایش میدهد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، نسخه مرمت شده فیلم «فردوسی» که توسط فیلمخانه ملی ایران ترمیم و بازسازی شده روز سه شنبه 25 اردیبهشت ماه ساعت 15 در سالن فردوس موزه سینما به نمایش در خواهد آمد .
فیلم سینمایی «فردوسی» ساخته «عبدالحسین سپنتا» و تهیهکنندگی «اردشیر ایرانی» محصول سال ۱۳۱۳ است که در حدود ۲۰ دقیقه از این فیلم برای علاقمندان سینما نمایش داده خواهد شد.
«عبدالحسین سپنتا» پس از ساختن فیلم«دختر لُر» فیلم «فردوسی» را در سال ۱۳۱۳ کلید زد و بدین ترتیب فیلم «فردوسی» ششمین فیلم تاریخ سینمای ایران لقب گرفت.
پس از نمایش این فیلم ، دکتر فریبا شکوهی عضو هیات علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، سخنرانی می کند و دکتر هومن شبیری نیز شاهنامه خواهد خواند.
نمایش این فیلم برای علاقمندان به سینما و همچنین علاقمندان این شاعر نامدار ایرانی آزاد و رایگان است.
@museumcinema
@dr_khatibi_abolfazl
بدین خرّمی بر بمانم دراز
ابوالفضل خطیبی
جشن نامه دکتر سرکاراتی؛ نشر قطره؛ ۱۳۸۷
@dr_khatibi_abolfazl
چپ آوازه افگند و از راست شد
دوست عزیزی از من پرسید: استاد معروفی در ادبیات در سخنرانی خود دربارۀ شاهنامه، این بیت را به مناسبتی به نام فردوسی خواند و تحلیل کرد:
چو رستم به زاولستان خواست شد / چپ افگند آواز و از راست شد
ولی در شاهنامه و اینترنت هرچه گشتم نیافتم: پاسخ دادم: نباید هم مییافتید، چون این بیت با دو اختلاف به صورت زیر از سعدی است، در باب اول در عدل و تدبیر و رای (تصحیح زندهیاد دکتر یوسفی، ص78):
چو بهمن به زاولستان خواست شد/ چپ آوازه افگند و از راست شد
البته چنین لغزشی ممکن است برای هرکسی، آن هم در یک سخنرانی پیش بیاید، چون، این بیت هم وزنِ شاهنامه را دارد و هم مضمون آن را. مفهوم بیت دشوار نیست، ولی معنی میکنیم: هنگامی که بهمن خواست به سیستان برود، آوازه درافکند که از جانب چپ میرود، ولی به سوی راست پیچید. سعدی مضمونِ بیت را از کجا گرفته است؟ اگر مأخذ او شاهنامه بوده، قاعتاً باید در آغاز لشکرکشی بهمن به زاولستان برای گرفتن انتقام از خاندان زال، به این مضمون اشاره شده باشد که نشده است. این مضمون را نه در بهمننامه یافتم و نه در طومارهای نقالی و منابع دیگر. چنین مینماید مضمونِ بیت – چنانکه در منبعی قدیمی یافت نشود- ساخته و پرداختۀ ذهن خلّاق سعدی باشد. چند بیت دیگرِ بوستان نیز به نام فردوسی معروف شده است که مهمترین آنها بیت زیر در هجونامۀ منسوب به فردوسی است:
که سفله خداوند هستی مباد / جوانمرد را تنگدستی مباد
هستی یعنی مال و دارایی و خداوند یعنی صاحب و دارنده و خداوند هستی یعنی مالدار و ثروتمند.
برداشت از صفحه فیس بوک
@dr_khatibi_abolfazl