کانال پدیدارشناسی قران تفسیر و خوانش پدیدارشناسانه سوره های مکی قران(جزءسی) ادمین :فرامرزمعتمددزفولی نویسنده و پژوهشگر:تحصیلات دکترای جامعه شناسی فرهنگی ارتباط با ادمین: @faramarzmotamad1 f_motamad@yahoo.com
۳۷-۱)سوره برخاستن(قیامه)
آیات آغازین این سوره ؛در چهارچوب سوره های آخرالزمانی؛ شروعی با قسم گفتن برای جلب مخاطب دارند. مخاطبانی که گویی چندان باور به سخنان و اخبار آینده و نزدیک ندارند و در انکارند . نه از این مخاطبان و هویتشان در سوره آگاهیم و نه آیات بطور مستقیم می گویند که گوینده آیات کیست چنانچه اگر نام رب هم بکار برده می شود ضمیر آن غایب است .
آیات اول و دوم دو سوگند می باشند .سوگند به روز قیامه که معنی آن روز برخاستن است:
"نه ؛سوگند به روز قیامه( ۱)؛و نه، سوگند به شخص ملامتگر! (۲)
طبری این روز را :روز رستاخیز و نفس لوامه را تنی ملامت کننده ترجمه و معادل سازی کرده ؛چنانکه در کشف الاسرار نیز به همین سان قیامه معادل رستاخیز و نفس لوامه را "تن نکوهیده خود رابر گناه کاری" آورده است.هرچه در تفاسیر پیش می رویم نفس لوامه به معنی و مفهوم نفس در علم النفس نزدیک تر می شود.طباطبایی به وجدان ملامت کننده مومن و یا کافر تفسیر می کند .اما درست تر آن است که پدیدارشناسانه در زمینه خود آیات که به ملامت و انذار مخاطب می پردازند گام برداریم و از زمینه اولیه آیات دور نگردیم و نفس را به شخص و یا کس ملامتگر ترجمه کنیم .آمدن "لا" بر آغاز دو آیه معنی سوگندها را به قاعده منفی می کند؛ هرچند که چنین برداشتی کمتر شده و نشان می دهد شیوه و قرائتی خاص بر معنی این دو آیه سیطره دارد که از آن محتملا دوریم .ساختار آیات کوتاه و شعری و اجد کوبش و تنش هراس انگیزی برای مخاطب است .فواصل و قوافی آخر هر آیه با آیه متناظر بعدی به خوبی حفظ می شوند و آهنگین بودن سوره را در تکرار خود القا می کنند:
آیا انسان حساب می کند (می پندارد)که هرگز جمع نخواهیم کرد استخوان های او را؟(۳)بلی قادریم سرو سامان بدهیم بنان (انگشتان :طبری)اورا (۴)بلکه انسان می خواهد در پیش روی خود فجور(بدی:سور آبادی) کند .(۵)
نکته مهمی که در خوانش پدیدارشناسانه آیات می باید پیوسته پیش روی ما باشد آن است که زمینه درست آیات چیست و کدام است ؛زیرا هر پاسخی که متن ارائه می کند، ناظر به چالش و سوالی است که پیش تر برای مخاطب اش شکل یافته است و اکنون ما رد آن چالش و گفتگو را در متن می یابیم. دو آیه بالا ؛بی تردید به گونه ای غیر مستقیم پاسخ انکار و ناباوری مخاطب از توانایی گوینده آیات بر دوباره زنده کردن آدمیان است. چنانچه آیات متن نیز در برابر این انکار مضمر ؛ بیانی قاطع بر قدرت خود بر این کار دارد. مخاطب آیات مطمئنا اعراب و کسانی اند که واجد نگاه دهر محور و به زبان امروز مادی و گیتیانه به تولد و مرگ آدمی می باشند و بعد از مرگ و خاک شدن ؛ زنده شدن و برخاستن آدمیان را از گورها محال می دانند.متن پاسخ می دهد و توانایی خود را حتی تا جمع دوباره انگشتان نیز نشان می دهد؛اما پرسش مقدر آن است چرا استخوان ها و عظام ؟ در کلام دینی و عقیده مصطلح ، افراد واجد روح و روانی هستند پس چرا به این نکته مهم و تحصیل حاصل بودن حضور ارواح پیش بارگاه ربوبی از سوی متن اشاره ای نمی رود و زنده شدن وابسته به بازگشت و سامان یافتن بدن گیتیانه می شود ؟یعنی چالش میان باور مندی و یا ناباوری به حیات مجدد در همین محل در میان طرفین باقی می ماند و اشاره ای به روح و نامیرایی ارواح نمی گردد؟
طرح این پرسش از سویی و نیز تعجیل نداشتن ما در یافتن پاسخ و تعلیق پاسخ های مقدر و پیشین از سوی دیگر شایدبه ما کمک کند تا در آیات و نیز سوره ای بعدی به پیگیری و شناخت بیشتری از مخاطبان آیات و آنچه مربوط به پدیدارشناسی مفهوم روح و یا روان در متن است نزدیک شویم .
۳۶-۳)سوره فرستادگان(مرسلات)
ساختار سوره در عین آنکه بوسیله ترجیع بند "ویل یومئذ للمکذبین"به هم مرتبط شده اما واجد یک ساختار معنایی است که در عموم سوره های آخرالزمانی تکرار می شود . از عناصر مهم این ساختار معنایی انسان شناسی این آیات است.در این انسان شناسی انسان به خودی خود و در آغاز بسیار ضعیف و خرد و حتی واجد وضعیتی تحقیر آمیز است(ماء مهین).یاداوری مکرر آن برای مخاطب؛ بیان قدرت و عظمت گوینده آیات که خالق اوست می باشد.براستی هنوز یافته نشد که این استعاره پر کاربرد که از جهتی بیانی متاملانه از خلق آدمی از آبی ناچیز است ، انحصارا از متن برخاسته و یا جایی دیگر است.جایی که بطور مثال مخاطب عرب آیات در ادبیات و اشعار خود از پیش با آن آشنا بوده است و کاربرد آن اینک از باب تذکر و یاداوری برای اوست .
به هر صورت همانطور که در ادامه می بینیم تکیه بر این بعد هویتی آدمی و اعلان ضعف او بخشی از توانش کلامی سوره هاست که به مخاطب عرضه می شود .اگرچه این بیان بر اساس درک عملی و تجربه زیسته چگونگی باروری آدمی در آن زمانه است که شاید تا دو قرن پیش هم باور عموم دانشمندان بوده است .در این باور جنس ذکور بواسطه مایع جنسی خود جنس ماده را بارور می کند و بدن و رحم جنس ماده صرفا محل نگهداری فرزند بوده است و به زبان و تلقی آیات قرارگاه اش تا هنگام تولد و انسان خلق شده از "آبی خوار کرده "(طبری)و"یا آبی ننگین"(کشف الاسرار) :
"آیا شما را از آبی ناچیز نیافریدیم؟(۲۰)که آن را در جایگاهی استوار نهادیم ؛(۲۱)تا وقتی معین(۲۲).پس توانا بودیم و نیکو تواناییم!(۲۳)وای در آن روز بر تکذیب کنندگان!آیا زمین را جایگاه(انسان ها)قرار ندا یم؟(۲۵)در حال حیات و در حال مرگشان؟و کوه های استوار بلند در آن نهادیم و به شما آبی گوارا نوشاندیم.وای در آن روز بر تکذیب کنندگان!(۲۸)
اکنون هنگام آن است که گوینده نتیجه سخن و یاداوری (قدرت و توانایی و نعمت )خود را به مخاطبینی که باور به روز "فصل" که نداشتند تحقیر آمیزبیان کند:
بروید به سوی همان چیزی که تکذیبش می کردید(۲۹) به سوی دودی سه شاخه راه افتید.(۳۰) نه سایبان است و نه از لهیب آتش باز می دارد.(۳۱)همانا آن شراره هایی بلند چون قصر پرتاب می کند.(۳۲)گویی اشترانی زرد رنگند.(۳۳) وای در آن روز بر تکذیب کنندگان!(۳۴)
ساختار تصویری و روایی آیات هراس و عجزی موهن بر مخاطبان ناباور ترسیم می کند .ناباورانی که انذار و تهدید آمدن چنین روزی را نمی پذیرفتند و اکنون در کمال ترس و ضعف به سوی چنین آتش بلندی رانده می شوند.نه می توانند صحبت کنند و نه عذری بخواهند:
این روزی است که سخن نمی گویند(۳۵) و به آنها اجازه داده نمی شود تا پوزش بخواهند
(۳۶)وای در آن روز بر تکذیب کنندگان(۳۷).
۳۶-۱)سوره فرستادگان(مرسلات)
سوره مرسلات با قسم خود به چیزها و یا اعمالی که بیانی از کار و افعالی می باشند آغاز می شود.مفسران سنتی عاملان آنها را به فریشتگان (طبری )ویا بادهاو یا پیامبران(ابوالفتوح) و نواندیشانی (بازرگان )به طوفان ها اشاره داده اند و به شرح و بسط آنها پرداخته اند . اگرچه طباطبایی باور دارد پنج نام و صفت را نمی توان به یک مفهوم برگرداند ولی ایشان هم راه به فرشتگان می برد.
بدرستی ابهام و عدم تعینی بر این آیات سایه افکنده ولی به هر حال با شدت و تندی که آغاز گر سوره برای توجه مخاطب نیاز است سخن و آیات شروع می شوند.با کلمه ذکر و القا کنندگان آن و نیز هشدار (نذر و عذر) به آیه ۷ می رسیم که جان کلام است:
"که آنچه وعده داده می شوید قطعا واقع شدنی است."وعده رسیدن واقعه و آخرزمان شدن و اتفاقی عظیم رخ دادن.بی تردید مخاطب کلام کسی باید باشد که پیشتر با چنین وعده هایی آشنا باشد و آنها راشنیده باشد (تاعذری نمانده و یا بداند آنچه وعده داده شده اتفاق افتادنی است).اما این وعده چیست:"پس وقتی که نجوم محو شوند و آنگاه که آسمان شکافته شود و آنگاه که کوه هااز جا کنده و پخش شوند"و نیز "آنگاه که برای رسولان تعیین وقت شود"(۱۱)
پدیدارشناسی فهم و بیان گوینده از این اتفاقات راه بر ماست به درک بین الاذهانی آن عصر از این عناصر و اتفاقات و کاسمولوژی متن.یعنی خاموش شدن نجوم و نیز پاره شدن آسمان و پخش شدن جبال. هر کدام از این اتفاقات مستقل و از چشم ناظر زمینی اتفاق می افتند؛زمینی که بستر و منظرگاه آن حوادث برای زمینیان است ولی قابل تامل آنکه هیچ اثر ویرانکننده ای را متقبل جز بر کوه ها نمی شود.زمین اگرچه ممکن است بلرزد اما مسطح است و بستر اتفاقات وعده داده شده و محل حضور رسولان .همانطور که در جزء سی نیز گفته شد و در سوره های آخر الزمانی دیدیم ؛ اینجا هم بر همین نحو است ،هرگز در نمی یابیم عامل این اتفاقات مهیب کیست یا چیست .چنانکه نه سخن از رب مخاطب است و نه نام رحمن و یا الله آمده و به او این افعال منتسب شده است.
▶️ فایل صوتی
متن قرآن، تاریخ قرآن: بررسی ادبی و نسخه شناختی
مرتضی کریمی نیا و محسن گودرزی
12 ژوئن 2021, حلقه دیدگاه نو
🔹 @didgahenochannel
◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️
با سلام و درود
پیرامون این مدخل و کاسمولوژی در قران ؛اینجانب در دقایق ۱:۱۸ الی ۱:۲۸سخنی کوتاه و حضوری دارم و به تعبیر پدیداری مفهوم تسخیر درآوردن شمس و قمر توسط خداوند(الله)می پردازم :"و سخر شمس و القمر..."
درخواست اطلاعرسانی بیشتر
بعضی از خوانندگان محترم سایت خواستهاند از مجملی از نظریات تحقیقی یک قرن اخیر در بارۀ وثاقت تاریخی قرآن آگاه شوند. به اطلاع آنها میرسانیم که در مرداد ماه ۱۳۹۶ مقالۀ سودمندی را از آرش نراقی با عنوان «منطق اصلاح فکر دینی» در این وبسایت منتشر کردهایم که در بخش نهایی آن مقاله گزارش مختصر و دقیقی از این نظریات ارائه شده است. در آنجا یادآور شدهایم که یکی از هدفهای نشر این مقاله آگاه ساختن خوانندگان از آن نظریات است. اینک آن مقاله را باز هم ذیلاً منتشر میکنیم و علاقمندان را به خواندن آن فرامیخوانیم.
صاحب این قلم (مجتهد شبستری) در دهۀ ۱۹۷۰ میلادی که در آلمان بود با کتاب تاریخ قرآن نولدکه که تنها به زبان آلمانی قابل خواندن بود و مهمترین مرجع در تاریخ قرآن به شمار میرفت آشنا شد و پس از آن همواره مباحث تاریخ قرآن را (نظریهها وجوابها را) در حد وسع خود تعقیب کرده است. واضح است که نتایج تحقیقات تاریخی برای همیشه و برای همگان یقینآور و اطمینانآور نیستند. ممکن است کسانی به آنها اطمینان پیدا کنند و کسانی نه.
«منطق اصلاح فکر دینی» | آرش نراقی
محمد مجتهد شبستری
توجه فرمایید: متن یادداشت «چرا عنوان «قرائت نبوی از جهان» را کنار گذاشتم؟» به صورتی که در زیر میخوانید تصحیح شده است
چرا عنوان «قرائت نبوی از جهان» را کنار گذاشتم؟
برای خوانندگان آثار اینجانب این پرسش پیش آمده که چرا نگارندۀ مقالات «قرائت نبوی از جهان» این عنوان را کنار گذاشت؟ پاسخ کوتاه این پرسش این است که در آن عنوان دو مدعای تاریخی، مسلم گرفته شده بود: اول اینکه تمامی متن فعلی قرآن از نگاه تاریخی اثر یا آثار یک شخص است که «نبی» بوده است و جهان را وحیانی قرائت کرده است. دوم اینکه آن شخص همانا حضرت محمد پیامبر اسلام است.
من متوجه شدم که مطالعات تاریخی که تا کنون در بارۀ متن قرآن انجام شده برای مطمئن شدن از آن دو مدعای تاریخی کافی نیستند. در این صورت صداقت علمی ایجاب میکرد آن عنوان را گرچه بسیار جذاب مینمود رها سازم. پس از این توجه بود که دیدم آنچه از آن بحثها برای من باقی میماند همین است که بگویم ما میتوانیم از متن فعلی قرآن «خوانش پدیدارشناسانه» و «خوانش روایی» ارائه کنیم و این ارائه تحت همین دو عنوان، فعلاً در همین وبسایت قابل خواندن است.
محمد مجتهد شبستری
۱ خرداد ۱۴۰۰
پديدارشناسي آيات صيام در قرآن
"ایام معدودات"یا"شهر رمضان "؟
فرامرز معتمددزفولی
(کانال پدیدارشناسی قرآن)
@faramarzmotamad
✨ قرآن و بافتار بایبلی آن: نسبت متن قرآن با متون بایبلی و پسابایبلی چیست؟
📌 روز سیام رمضان ۱۴۴۲ هجری | جزء سیام قرآن | نبإ:۱ تا ناس:۶
بخش ۱ از ۱ (موضوع: زمانِ رستاخیز؛ ثبتِ اَعمالِ آدمی در کتاب؛ اقراء: خواندنِ لفظ یا طلبِ یاری؟؛ روایت إقرأ: تاریخ یا تاریخسازی)
———————————————
📖 سورهی نازعات، آیههای ۴۲ تا ۴۴
يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا ﴿۴٢﴾ فِيمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا ﴿۴٣﴾ إِلَىٰ رَبِّكَ مُنتَهَاهَا ﴿۴۴﴾
در باره رستاخيز از تو مىپرسند كه فرارسيدنش چه وقت است؟ ﴿۴٢﴾ تو را چه به گفتگو در آن. ﴿۴۳﴾ علم آن با پروردگار تو است. ﴿۴۴﴾
🔻 قرآن علم به «ساعة» را فقط به خدا نسبت میدهد. همین آموزه را میتوان در انجیل مَتّیٰ، انجیل مَرقُس، و کتابِ اعمالِ رسولان در عهد جدید نیز یافت.
📚 عهد جدید، انجیل مَتّیٰ، بخش ۲۴، بند ۳۶: زمان این روز [رستاخیز] و ساعت آن را کس نداند، نه فرشتگان آسمانها و نه پسر، هیچکس جز پدرِ و بَس. [پ.س.]
📚 عهد جدید، انجیل مَرقُس، بخش ۱۳، بند ۳۲: زمان این روز [رستاخیز] یا ساعتِ آن را کس نداند، نه فرشتگان آسمانها و نه پسر، هیچکس جز پدر. [پ.س.]
📚 عهد جدید، اعمال رسولان، بخش ۱، بند ۷: ایشان را پاسخ گفت: "دانستن زمانها و اوقاتی که پدر به اقتدار خویش مقرر کرده است، بر شما مقدر نیست." [پ.س.]
———————————————
📖 سورهی مطففین، آیههای ۱۸ تا ۲۱
كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ ﴿١٨﴾ وَ مَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ ﴿١٩﴾ كِتَابٌ مَّرْقُومٌ ﴿٢٠﴾ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ ﴿٢١﴾
نه چنين است، در حقيقت، كتاب نيكان در «علّيّون» است. ﴿١٨﴾ و تو چه دانى كه «علّيّون» چيست؟ ﴿١٩﴾ كتابى است نوشتهشده. ﴿٢٠﴾ مقرّبان آن را مشاهده خواهند كرد. ﴿٢١﴾
🔻 موضوع ثبتِ اَعمال آدمی در قرآن میتواند بازتاب همین آموزه در بایبل عبری و در عهد جدید باشد که آن را در کتاب دانیال (بخش ۷، بند ۱۰)، کتاب مَلاکیِ نبئ (بخش ۳،بند ۱۶)؛ مکاشفهی یوحنّا (بخش ۲۰، بند ۱۲)، کتاب دوم اَخنوخ (تفسیرِ بر بندهای ۱۰ تا ۱۲ از بخش ۸۲)، و تفسیرِ یهودیِ میشنا (پِرکِی آبوت، بخش ۲، بند ۱) میتوان یافت.
📚 متون پسابایبلی، میشنا، پِرکِی آبوت (فصلِ آباء)، بخش ۲، بند ۱: توجهت را به سه چیز معطوف دار و آنگاه دیگر در چنگال گناه گرفتار نخواهی شد و آگاه باش که چه چیزی بر فراز تو است: چشمی که میبیند، گوشی که میشنود، و تمامی اَعمالت که در کتابی نوشته میشوند. [ز.م.]
———————————————
📖 سورهی علق، آیهی ۱
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ
بخوان به نام پروردگارت كه آفريد.
🔻 نزد مفسران و محدثان مشهور است که آیههای آغازینِ سورهی علق نخستین آیههاییاند که پیامبر اسلام، بنا بر احادیثِ اسلامی، آنها را بر زبان آورده است. واژهی «اقْرَأْ» معمولاً به «بخوان» برگردانده میشود و مفسران معنای «خواندنِ لفظی» را به آن نسبت دادهاند، و احادیثی نیز این معنا را پشتیبانی میکنند. اما عبارت «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» مشابه عبارتِ «وَ-یِقرأ بِشِم یهوه» (וַיִּקְרָא֙ בְּשֵׁם יְהוָ֔ה) در بایبل عبری است که معنای آن «از نامِ پروردگارت یاری بخواه» است. یعنی در این آیه، «اقْرَأْ» میتواند بهمعنای «خواندنِ لفظی» نباشد (برخلاف آنچه در نقلها آمده است که پیامبر به فرشته میگوید که «خواندن» نمیداند) بلکه به معنای «یاری طلبیدن» و «استمداد کردن» از نام پروردگار است. در این معنا، «اقْرَأْ» ناظر به عمل است نه به لفظ و کلام.
🔻 پیش از این، در عنقاء، در نقد و بررسی نقلهای سنتی اسلامی که چند آیهی نخست سورهی علق را اولین آیههای صادرشده از جانب پیامبر اسلام میدانند یادداشتی نوشتهام. خلاصه اینکه از یک سو اَنگیلیکا نُیوِرت با بررسیهای متنی نشان داده است که این سوره متعلق به دورهی مکهی متقدم نیست و نمیتواند جزء نخستین آیههای صادرشده باشد؛ و از سوی دیگر، شان انتونی روایت «إقرأ» در فرهنگ عربی-اسلامی را با روایت بسیار مشابهِ «کَدمِن» در فرهنگ انگلیسی-مسیحی مقایسه کرده است و احتمال داده که هر دو روایت ریشههای مشترک یونانی و بایبلی دارند، و روایت اسلامی نیز احتمالاً برساختهای متأخر در سدهی دوم هجری است.
📗 بخشهایی از مطالب این فرسته از منبع زیر برگرفته شدهاند:
Reynolds, Gabriel Said. The Qur’an and the Bible: Text and Commentary. New Haven: Yale University Press, 2018.
#بایبل #قرآن #رمضان #روز_سیام #جزء_سیام
#Bible #Quran
🖋 زهیر میرکریمی
@anqanotes
🔻بررسی مدخل «اسطورهها و قصهها در قرآن» نوشته انگیلیکا نویورت در سومین نشست تلگرامی «سی شب سی مدخل»
✔️ علی سلطانی جمعهشب در جمع علاقهمندان حاضر در برنامهٔ رمضانی چت صوتی «سی شب سی مدخل» کانال تلگرام دینآنلاین، از مدخل «اسطورهها و قصهها در قرآن» به قلم انگلیکیا نویورت، گزارشی در حدود بیست دقیقه عرضه کرد. مدخلی که با نگاهی تطبیقی بین شیوهٔ روایتگری قرآن و عهدین، نسبت این متون مقدس توحیدی با اسطوره را تحلیل میکند و شیوهٔ روایت کردن امم پیشین و پیامبران ابراهیمی در قرآن را از این زاویه، نمونه به نمونه محل بحث مصداقی خود قرار میدهد.
در ادامهٔ این نشست فاطمه توفیقی در جایگاه ناقد حضور یافت و دربارهْ اسطوره و تعریف آن و نیز بازاندیشی دربارهٔ جایگاه آن در متون مقدس سخن گفت. پس از شنیدن گفتار نخست و توضیحات کارشناس، حاضران در نشست دربارهٔ جایگاه قصص و اسطورهها در قرآن به بحث و تبادل نظر پرداختند.
#سی_شب_سی_مدخل
#دایره_المعارف_قرآن
🆔 @dinonline
♦️نشست بررسی مدخل «علوم اجتماعی و قرآن» نوشتهی دِیل آیکلمن در دایرةالمعارف قرآن انتشارات / بریل هلند
حسن محدثیی گیلوایی
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
حسن محدثی ضمن انتقاد از ضعف محتوای مدخل، در بیان نسبت علوم اجتماعی و قرآن چهار مفهوم زیر را از هم متمایز ساخت:
۱. علوم اجتماعی در قرآن،
۲. علوم اجتماعی قرآنی،
۳. علوم اجتماعی در خدمت قرآن، و
۴. علوم اجتماعی دربارهی قرآن.
او ضمن نقد خَلط مفهومیی جامعهنگری (view of society) و جامعهشناسی (sociology) در بین مدافعان"علوم اجتماعی در قرآن" و"علوم اجتماعی قرآنی" و نیز نقد مفهوم "علوم اجتماعی در خدمت قرآن"، به تشریح کاربست "علوم اجتماعی در بارهی قرآن" پرداخت.
نگاه وی به سه مفهوم نخست نگاهی آسیبشناختی بود. محدثی در بیان رویکرد مقبول (مفهوم چهارم)، به تحقیق در دست انتشاری اشاره کرد که با رویکرد مطالعهی جامعهشناختیی قرآن، سعی در تبیین جهتگیریهای اجتماعیی دین و قرآن دارد.
بر مبنای این تبیین، اسلام تفکر اجتماعی دارد و نه علم جامعهشناسی. محدثی گام بعدی آن تحقیق را عرضهی نظریهی اجتماعی دینی بهمثابه نظریهای هنجارین دانست.
🆔 @dinonline
@NewHasanMohaddesi
عکسهای نسخههای خطی گرانقدر قرآن کریم، درج شده در پایان جلد مربوط به مدخل «نسخههای خطی قرآن» در Encylopedia of the Qur'an
عكسها در پایان پیدیاف عرضه شده از مدخل موجود است.
@dinonline
🔻نشست بررسی مدخل «شکل و ساختار قرآن» نوشتهٔ انگلیکا نوریوت در دایرةالمعارف قرآن انتشارات بریل هلند
در این نشست که هفدهمین نشست از سلسله نشستهای رمضانی سایت دینآنلاین با عنوان «سی شب سی مدخل» بود، علی سلطانی گزارشی از آرای نویورت در زمینهٔ تعریف سورهها(متن-واحدهای) درونی سورهها، تلاش برای تاریخگذاری تقریبی بر مبنای فواصل و ساختارهای آیات از قبیل بندهای پایانی و خوشهسوگندها و ... بیان کرد.
در ادامه طلوع خادمالشریعه از جمله همکاران نویورت در پروژه کرپوس کرانیکوم، به تشریح سنخ کارهای پژوهشی نویورت، امکان تاریخگذاری تقریبی بر مبنای تاریخ درونقرآنی، تلاشهای نویورت در شناخت و کشف ساختارهای سورههای مکی و ... پرداخت.
در پایان نیز حاضران دربارهٔ مباحث مطرح به بحث و گفتگو پرداختند.
#سی_شب_سی_مدخل
#دایره_المعارف_قرآن
🆔 @dinonline
🔻نشست بررسی مدخل «شب قدر و رمضان» نوشتهٔ انگلیکا نوریوت و رکسان مارکوت در دایرةالمعارف قرآن انتشارات بریل هلند
✔️در این نشست که بیستمین نشست از سلسله نشستهای رمضانی سایت دینآنلاین با عنوان «سی شب سی مدخل» بود، علی سلطانی گزارشی از آرای نویورت در مدخل رمضان در رابطه با شباهت روزهداری و آیین افطار اسلامی با روزه و عید فِصح یهودی و عید پاک مسیحی و نیز ارتباط مشابه هر سهٔ این عید با مفهوم تاریخ نجات (در قرآن فرقان) پرداخت.
در ادامه محسن معینی، پژوهشگر میهمان، در بیانی تکمیلی در مقام بیان مفاهیم و تعاریف و احادیث روزه و ماه رمضان در سنت اسلامی برآمد. او در این زمینه به معنای واژه رمضان، قداست مفهوم شهر یا ماه، حرمت نسیء در قرآن و ... پرداخت.
در پایان نیز حاضران به بحث و گفتگو درباره مفاهیم مطرح شده در نشست پرداختند.
#سی_شب_سی_مدخل
#دایره_المعارف_قرآن
🆔 @dinonline
۳۶-۴)سوره فرستادگان(مرسلات)
شیوه تصویر سازی آیات برای افراد خاطی و موصوف به ناباوران که روز فصل را تکذیب می کردند شباهت به اسیرانی دارد که ترسیده و ناتوان چه در عذر خواهی و چه در سخن گفتن، به پیش بزرگ و پادشاه پیروزی برده می شوند،جمع شده و شکست خورده.در سوره نبا ء نیز همین حالت و "عذاب قریب "در پیش" رحمن" چنین تصویر می شود:"یوم یقوم الروح و الملکه صفا لا یتکلمون الا من اذن له الرحمن و قال صوابا".در ادامه سوره رو به آن افراد گفته می شود:
"این روز فصل است که شما و پیشینیان را جمع می کنیم(۳۸)پس اگر نیرنگی دارید؛در برابر من پس حیله و راه چاره کنید(۳۹)وای در این روز بر تکذیب کنندگان"(۴۰)
قابل توجه آنکه گوینده سخن که سوق دهنده ناباوران به سوی دود سه شاخه و همچنین جمع کننده آنها در این روز است ؛با تغییر ضمیر به مخاطب متکلم واحده به طعن می خواهد آنان چاره جویی و یا اگر کید و نیرنگی دارند بزنند؛ اما تکلیف نهایی را با ترجیع بند وای بر تکذیب کنندگان در چنین روزی به اتمام می رساند .هرچند که اینجا نه از مرگ خبری هست و نه قیامت و تغییری متافیزیکی و ناظر به واقعیت.چنانچه از حال تاییدشده گان و خوبان که متقین نام دارند بسیار طبیعی و عینی نیز خبر می دهد:
"همانا متقین در سایه ها و چشمه هاهستند(۴۱) و میوه ها از آنچه میل (شهی)می کنند(۴۲)بخاطر آنچه می کردید (تعملون)بخورید و بیاشامید؛گوارایتان باشد(۴۳)البته اینچنین ما محسنین را جزا می دهیم(۴۵)
محسنین و متقین صفت کسانی هستند که به جزایی نیکو رسیده اند.(در برابر مکذبین و مجرمین)دلیل آن هم عمل آنهاست؛اگرچه گفته نمی شود که آنان چه کرده اند که مستحق این جزا و پاداش شده اند .در آخر گوینده آیات از آینده به زمان حال وباز می گردد و روی به ناباوران می کند ؛یعنی کسانی که اکنون پیش روی او هستند و هنوز روز فصل و اتفاقات هم زمان آن نیامده است .آیات در ضمن تهدید خود از فرصت کم برای برخوداری آنان ؛ علت استحقاق جزای بدشان را هم می گوید که به عدم همراهی شان با رکوع کنندگان است :
"بخورید و اندک (قلیل)برخوردارشوید که شما مجرمید(۴۶) وای در آن روز بر تکذیب کنندگان (۴۷) و چون به آنها گفته شود رکوع کنید رکوع نمی کنند(۴۸) وای در آن روز بر تکذیب کنندگان!(۴۹)پس به کدامین سخن (حدیث) بعد از آن ایمان می آورند؟"(۵۰)
پنچاهمین آیه که گویی مایوس از همراهی این ناباوران است و دیگر آن لحن پر تپش و کوبش را ندارد آیه آخر سوره است و از کلمه و فعل ایمان آوردن استفاده می کند ؛فعل و کنشی دینی که در طول سوره و اتفاقات؛ عمل به آن هرگز درخواست نشده بود ولی در آخرین آیه با عدم امید به انجام آن به رغم روایت چنان داستانی و حدیثی ذکر و بیان می گردد.
سوره مرسلات با این آیه به پایان میرسد .با این توجه که هرگز نام رب و یا الله در آن ذکر نمی شود.
در گونه شناسی سوره که به وضوح گونه و سنخ سوره های آخرالزمانی است ما می توانیم به تشخیص یک ساختار معنایی و محتوایی مشترکی برسیم و در دیگر سوره ها چهارچوب تکرار شونده آن را هم بیابیم.
۱)در این سوره ها ابتدا برای جلب مخاطب و جدی بودن سخن و نیز هراس افکندن در او قسم هایی به عناصری ادا می شود.عموما این عناصر هویتی اختری و آسمانی دارند و گاها به پدیده های مشهود که مخاطب؛ تجارب زنده و موثری از آنها دارد نیز ذکر می شود.نکته مهم آنکه این سوگند ها حالت و بیان شرطی دارند .
۲)شناسه دوم ؛جواب شرط بیان و چگونگی رخ دادن اتفاقات سهمگین و رعب آور است .حوادثی در آسمان و یا نجوم و اختران و زمین رخ می دهد و موجب زوال آن عناصر می شود.البته این زوال موجب نابودی زمین که بستر اتفاقات بعدی است نمی افتد و مهمتر هیچگاه به سبب و یا علت آنها اشاره نمی شود.
۳)شناسه بعدی اشاره ای به ناچیز و حقیربودن انسان ؛ برغم برخورداری وی از نعمت های زمین و مورد لطف واقع شدن او پس از خلقتش است.
۴)آوردن انسان ها و جمع کر ن آنها و یا برانگیختن شان از گورها .
۵)دو دسته شدن آدمیان به نیکوکاران و بدکاران و راهی آتش و یا جهنم شدن بد فرجامان و بیان سختی و الم و حسرت شان . همچنین در برابر آن پاداش برانگیزاننده نیکو کاران و شرح باغ ها و برخورداری و خوردنی ها و آشامیدنی ها و لذت ها.
این ساختار پنج بخشی بصورتی مکرر در این سورها دیده می شود و مارا به گونه شناسی سوره های آخرالزمانی راه می دهد.این سوره ها عموما واجد ساختار روایی و بصری خاص خود می باشند که حاکم بر آنها است .اما نکته مهم این است که سوره ها ی این سنخ از آغاز تا انجام روایتشان دارای یک مرکز معنایی هستند .این مرکز معنایی تماما حول و هوش واقعه و حادثه ای است که موجب داوری و مجازاتی سخت و یا پاداش اعمال نیکوی افراد می شود.
۳۶-۲)سوره فرستادگان (مرسلات)
ساختار آیات بعدی سوره بر اساس همان سبک توفنده و پرمهابت خود پاسخ تمام شرط ها و اتفاقات را برای مخاطب می دهد:
"برای چه روزی تعیین وقت شود؟
برای روز فصل(جدایی)
و تو چه دانی که روز فصل چیست؟وای درآن روز بر تکذیب کنندگان"(۱۵)طرح پرسش و پاسخ و پس از آن تکرار ترجیع بند :وای بر دروغ گویان و تکذیب کنندگان در این روز؛ نشان از سبک و ادبیت خاصی است که بر سوره مستولی است و تا آخر هم پی گرفته می شود.(۹ دفعه)همان طور که در می یابیم به رغم آن اتفاقات سهمگین هنوز آسیبی به منکرانی که مورد عتاب واقع شده اند نمی افتد و بر تهدید افزوده می گردد چنانچه آنها را به هلاکت همچون "اولین ها" خبر می دهد :"آیا نخستین هارا هلاک نکردیم ؟سپس به دنبال آنها دیگرها را؛ما با مجرمین چنین می کنیم"(۱۸) اگر چه آیات هرگزبیان نمی کنند آنچه موجب هلاکت گروه های پیشین و آینده بود چیست و این نابودی کجا اتفاق افتاده است و مجرمان چه کاری را به نادرستی انجام داده اند که شایسته چنین سرنوشت ناهنجاری گردند (به غیر از دو بار مدنی تمام کاربردهای مجرمین و اشتقاق های آن به تعدادچهل و نه بار به سوره های مکی مربوطند ).اما "مکذبین"بی تردید مخاطب این آیات اند و به قاعده این سوره مسبوق به پاسخ انکار آمیز شان در گذشته است.چنانکه "مجرمین" هم اگر چه مابازاء خوداجتماعی و یا دینی خود را دارند اما در متن اشاره ای به کیستی و هویت آنها را نمی یابیم .چنانکه گوینده آیات را نیز که با ضمیر "نا "و متکلم مع الغیر جمع است بازنمی یابیم کیستند. هر چند در ادامه و توجه دادن آیات به خلقت؛ ارجاع آن را به مقام الاهگانی و ربوبی به صورت مضمر می بینیم ؛بی آنکه به نام و اسمی آشنا ضمیر افعال منتسب شود.پس باید در انتظار بیشتر ماند تا گوینده از هویت خود پرده افکنی نماید. عدم تعجیل و پیش کشیدن پاسخ های پیشین و از قبل آماده مهلت آنکه متن خود را برای ما اظهار کند را می ستاند و بر تعلیق پدیدارشناسانه ما خدشه می آورد.
با سلام و احترام به دوستان عزیز و دنبال کنندگان کانال پدیدارشناسی قران ؛از هفته آینده تلاش می کنم خوانش پدیدارشناسانه سوره های مکی قران که مربوط به جزء ۲۹ و ۲۸ و ۲۷ و ۲۶می باشد را مورد خوانش و تفسیر پدیدارشناسانه قرار دهم.(حدودا شانزده سوره مکی). در هر هفته به یک سوره پرداخته می شود.روند کار نیز بصورت نوشته های کوتاه و پی در پی خواهد بود و اصل بر موجز بودن است نخستین سوره که به آن خواهیم پرداخت سوره مرسلات می باشد.دوستان علاقمند می توانند نظرات و نقدهای خود را در گروه پدیدارشناسی قرار دهند تا دوستان از آن بهره ببرند و اینجانب از آنها استفاده کنم.
Читать полностью…" متن قرآن، تاریخ قرآن: بررسی ادبی و نسخه شناختی" ،
سخنرانان: مرتضی کریمی نیا، محسن گودرزی
حلقه مجازی " دیدگاه نو" ، خرداد ۱۴۰۰
با حضور:
رسول جعفریان
فروغ جهانبخش
سروش دباغ
عبدالکریم سروش
مجید سلطانی
فرهاد شفتی
احمد صدری
محمود صدری
حسین کاجی حسین کمالی
یاسر میردامادی
و ....
دکتر #سروش_دباغ
@SoroushDabbagh_official
🔻🔻🔻
🔻نشست بررسی مدخل «کیهانشناسی» نوشتهٔ آنگلیکا نویورت در دایرةالمعارف قرآن انتشارات بریل هلند
✔️در سیامین نشست از سلسله نشستهای رمضانی سایت دینآنلاین با عنوان «سی شب سی مدخل» علی سلطانی جلسه را با گزارش مدخل آغاز کرد. از جمله مباحث مطرح در این گزارش گرایش قرآن به اسطورهزدایی در بیانهای کیهانشناسانه، زمان و فضا در بافت کیهانی قرآن متاثر از الگوی بطلمیوسی، ساکنان و خلقت جهان آفرینش، اسطوره آفرینش (خلقت انسان، اعتراض فرشتگان، امتناع ابلیس، آزمودن آدم و حوا) و سیر اسطورهزدایانه در تقابل با عهدین در شش دسته آیات ۲۶-۴۸حجر، ۷۱-۸۵ ص، ۶۱-۶۵ اسراء، ۱۱۵-۱۲۳ طه، ۱۰-۳۴ اعراف، ۲۸-۳۹ بقره بود.
درادامه، سیدمحمدعلی طباطبایی میهمان نشست هم به نقد مدخل پرداخت. از نگاه او محتوای مدخل بیشتر مربوط به جهانبینی و رابطه با خدا و نه کیهانشناسی است و تلقی رواج کیهانشناسی بطلمیوسی در زمان نزول قرآن در غرب عالم و روند اسطورهزدایانه قرآن در اشارات کیهانشناسی به تحلیل نویورت نادرست است. از دید طباطبایی کیهانشناسی دینی بابلی/توراتی حاکم بر عضر نزول در غرب عالم بوده و فهم آن لازمهٔ فهم آیات کیهانشناسانه است.
🆔 @dinonline
...أخرَجنا لهُم دابهً مِنَ الارضِ تُکلّمهم انّ الناسَ کانوا بایاتنا لایوقِنون (نمل/82)
خوانش ابن کثیر، نافع، ابوعمرو و ابن عامر از «انّ الناس...» ، «اِنَّ»- به کسر - است اما حمزه، کسائی و عاصم، «اَنَّ» -به فتح- خوانده اند. قرائت به کسر، بر خلاف قرائت به فتح مبتنی بر «استئناف» (شروع جمله جدید) است.
به عقیده قیسی و ابن ابی مریم، قرائت کسر مبتنی بر تقدیر «القول» است. یعنی «تکلّمهم فتقولُ إنّ الناس...» (با ایشان سخن می گوید، پس می گوید که مردمان...) اما ابن عاشور حمل جمله « انّ الناس کانوا بایاتنا لایوقنون» را بر حکایت گفتار آن جنبنده (دابه الارض) بعید شمرده است. به عقیده وی، «إنّ» در این مقام برای تعلیل است؛ یعنی علّت آشکار ساختن جنبنده خارق العاده آن است که مشرکان به آیات الهی یقین نیافتند، پس این نشانه که آن ها را مجبور می سازد، آشکار می گردد اما دیگر زمانی است که ایمان به ایشان نفعی نمی بخشد. به عقیده ابن عاشور، خوانش به فتح همزه نیز برای تعلیل است، چون فتح همزه، به در تقدیر بودن حرف جرّ - که باء سببیت باشد- دلالت دارد. به همین سان، طباطبایی جمله «انّ الناس کانوا بایاتنا لایوقنون» را بر وفق هر دو قرائت در مقام تعلیل تحقّق گفتار الهی (وقوع القول) معرفی می کند، با این تفاوت که قرائت به فتح همزه، نیازمند به تقدیر «لام» است. (یعنی لأنّ الناس...) اما قرائت به کسر، بی نیاز از تقدیر است.
از دیگر سو، قرائت عبداللّه از آیه فوق را به صورت «بانّ الناس» بازگفته اند. قرائت عبداللّه، قرائت «أنّ الناس» -به فتح- را موید می دارد، چنانکه اخفش أوسط، ابن جوزی و باقولی معنای «أنّ الناس» -به فتح- را «بأنّ الناس» دانسته اند. در این راستا، شیخ طوسی بر آن است که قرّاء اهل کوفه ، به سبب قرائت «بانّ الناس» از عبداللّه، به فتح همزه «أنّ» قرائت کرده اند. فراء نیز قرائت عبداللّه به صورت «بانّ الناس» و نیز قرائت ابیّ بن کعب به صورت «تنبئهم أنّ الناس» را دلیلی برای خوانش فتح معرفی می کند. ابن زنجله هم بیان می دارد که عاصم ، حمزه و کسائی در قرائت خویش به قرائت عبداللّه احتجاج جسته اند.
@quranshenasi
🔻نشست بررسی مدخل «قرآن و زندگی روزمره» نوشتهٔ نصر حامد ابوزید در دایرةالمعارف قرآن انتشارات بریل هلند
✔️در این نشست که بیست و هفتمین نشست از سلسله نشستهای رمضانی سایت دینآنلاین با عنوان «سی شب سی مدخل» بود، علی سلطانی در گزارشی از این مدخل که از سنخ متفاوت مطالعات جامعهشناختی و مردم شناختی بود، به نگاه ابوزید به فعالیتهای شکلدهندهٔ زندگی روزانهٔ مردم عادی در رابطه با قرآن، به ویژه از منظر سرشت شفاهی قرآن و ریزش آن در فعالیتهای نظیر نماز جماعت، حج، آداب ماه رمضان، تلاوت و شنیدن قرآن، کلاسهای حفظ و قرائت، جایگاه قاریان، نظام آموزشی مدارس دینی و غیردینی، عبارات بسمله و الحمدالله و نظایر آن پرداخت. نیز از اشکال مختلف اقلام و اشیاء حاوی آیات قرآنی نظیر پلاکها و تابلوها و ... و لزوم درنظر داشتن سبک دینداری مردم عادی و غفلت از آن در گفتارهای نخبهگرا سخن به میان آمد.
در ادامه ابراهیم موسیپور بشلی به جایگاه مدخل در زمانهٔ نگارش خود، محدودیت جغرافیایی دادههای مدخل، پرداختن به زندگی عبادی بهرغم تعریف زندگی روزمره به زندگی «غیرعبادی» در ابتدای مدخل و ... اشاره کرد. همچنین او به توجه کم به زندگی دینی عامیانهٔ عموم مردم و نسبتش با قرآن پرداخت و این موضوع علمی را شاخهٔ مطالعاتیِ جامعهشناسانهٔ متفاوتی از دیگر موضوعات تحلیلی مرتبط با قرآن برشمرد. موسیپور همچنین مجموعه ارتباطهای غیراستثنائی بین مردم را تعریف درست زندگی روزمره دانست.
در پایان حاضران در نشست دربارهٔ مطالعات و دادههای مطرحشده به گفتوگو پرداختند.
🆔 @dinonline
چرا عنوان «قرائت نبوی از جهان» را کنار گذاشتم؟
برای خوانندگان آثار اینجانب این پرسش پیش آمده که چرا نگارندۀ مقالات «قرائت نبوی از جهان» این عنوان را کنار گذاشت؟ پاسخ کوتاه این پرسش این است که در آن عنوان دو مدعای تاریخی مسلم گرفته شده بود: اول اینکه تمامی متن فعلی قرآن از نگاه تاریخی اثر یا آثار یک شخص است که «نبی» بوده است و جهان را وحیانی قرائت کرده است. دوم اینکه آن شخص همانا حضرت محمد پیامبر اسلام است. وقتی با مطالعات بیشتر دریافتم که آن دو مدعای تاریخی هر دو با پژوهشهای متأخر مورد تردید قرار گرفتهاست، صداقت علمی ایجاب میکرد آن عنوان را گرچه بسیار جذاب مینمود رها سازم.
پس از این دگردیسی فکری آنچه از آن بحثها برای من باقی ماند همین بود که بگویم ما میتوانیم از متن فعلی قرآن «خوانش پدیدارشناسانه» و «خوانش روایی» ارائه کنیم و این ارائه تحت همین دو عنوان فعلاً در وبسایت قابل خواندن است.
محمد مجتهد شبستری
۱ خرداد ۱۴۰۰
http://mohammadmojtahedshabestari.com/
🔻خوانش و بررسی مدخل آخرالزمان در دایرهالمعارف لایدن
✔️ در نخستین شب از شبهای رمضانی کانال تلگرام با اجرای علی سلطانی نخستین مدخل برگزیده از سی مدخل برای بررسی در شبهای رمضان را به موضوع آخرالزمان اختصاص داد.
علی سلطانی پس از گزارشی از مدخل آخرالزمان از کارشناس مهمان نشست دکترمحمد احمدی منش دعوت کرد تا در این زمینه با حاضران در این برنامه به گفتوگو بپردازند و نظرات خود را در این باره مطرح کنند.
#سی_شب_سی_مدخل
#دایره_المعارف_قرآن
🆔 @dinonline
🔻مدخل «آیه» نوشته انگیلیکا نویورت در دومین نشست «سی شب سی مدخل» بررسی شد
✔️در دومین شب از شبهای بررسی مدخلهای دایرةالمعارف انتشارات بریل، علی سلطانی، ضمن معرفی انگیلیکا نویورت قرآنپژوه معاصر آلمانی به گزارشی از مدخل «آیه»ی او پرداخت.
در این نشست که ساعت ۲۲ پنجشنبه شب در کانال تلگرام دینآنلاین برگزار شد خانم طلوع خادمالشریعه از شاگردان انگلیکا نویورت دربارهی این مدخل توضیحاتی داد.
در ادامه حاضران به بحث و گفتوگو درباره این مدخل، موضوع سیر تحول مفهوم آیه در مصحف و نیز ارتباط آن با مفاهیمی چون ساختار و سیر آیات مکی و مدنی پرداختند.
#سی_شب_سی_مدخل
#دایره_المعارف_قرآن
🆔 @dinonline
زبان و سبک قرآن.mp3
🔻نشست بررسی مدخل «زبان و سبک قرآن» نوشتهٔ کلود ژیلیو و پییر لارشه در دایرةالمعارف قرآن انتشارات بریل هلند
در این نشست که سیزدهمین نشست از سلسله نشستهای رمضانی سایت دینآنلاین با عنوان «سی شب سی مدخل» بود، به روال هر شب در آغاز نشست علی سلطانی کارشناس و دبیر نشست، گزارشی چکیدهوار از مهمترین نکات نویسندگان مدخل در موضوعاتی نظیر تردید در انگاره گویش فصیح قریش، تلاش مسلمانان در ساخت و ترویج روایاتی دال بر برتری زبان عربی بر سایر زبانها، سیاق جدلی و نه ادبی آیات تحدی، واژگان دخیل و شاهد آن بر نادرستی خلوص زبان عربی و قرآن، وامداری زبان قرآن به سبک شعری پیش از خود و مقاومت مسلمانان در این زمینه و تردید در نظریه «کلامی» اعجاز و نظم قرآن و واژگان سُریانی دخیل و ... بیان کرد. سپس سلطانی با نگاه انتقادی به مدخل کم بودن ارجاعات آیات قرآنی، گرایش سوگیرانه و غیرگزارشگر، نبود یک نمونه تحلیلی قرآنی بیطرف و گویا برای سنجش آرای موافقان و مخالفان ابعاد بلاغی و شباهت به ردیهنویسیهای جدلی قرون هجده میلادی به قبل را از موارد درخور نقد این مدخل شمرد...
#سی_شب_سی_مدخل
#دایره_المعارف_قرآن
🆔 @dinonline
🔻نشست بررسی مدخل «سنت شفاهی/سنت شفاهی و مکتوب عربستان» نوشتهٔ ویلیام گراهام و آلن جونز در دایرةالمعارف قرآن انتشارات بریل هلند
✔️در این نشست که پانزدهمین نشست از سلسله نشستهای رمضانی سایت دینآنلاین با عنوان «سی شب سی مدخل» بود، به روال هر شب در آغاز نشست علی سلطانی کارشناس و مدیر نشست، گزارشی دربارهٔ هر دو مدخل بیان کرد و به لوازم سرشت شفاهی اشاره کرد.
در ادامه نصرت نیلساز در تکمیل نکات مدخل به دیگر آثار نویسندگان مدخل و دیگر قرآنپژوهان در ماهیت شفاهی، به اهمیت ماهیت شفاهی در سنت اسلامی، ارتباط بحث با نسخههای قرآن و رویکردهای مثل نقد منبع، پشتیانی گونه شفاهی و نسخه مکتوب از همدیگر و ... اشاره کرد.
در پایان نیز حاضران با در بحث، گفتوگوی جمعی درباره موضوع را بیان کردند.
#سی_شب_سی_مدخل
#دایره_المعارف_قرآن
🆔 @dinonline
🔻نشست بررسی مدخل «نسخههای خطی قرآن» نوشتهٔ فرانسوا دروش در دایرةالمعارف قرآن انتشارات بریل هلند
در این نشست که هجدهمین نشست از سلسله نشستهای رمضانی سایت دینآنلاین با عنوان «سی شب سی مدخل» بود، به رویهٔ شبهای گذشته در آغاز نشست، علی سلطانی گزارش دادههای مدخل را دربارهٔ مصحفهای پیش از دورهٔ عباسی (حجازی و اموی)، مصحفهای اوایل دورهٔ عباسی، سدهٔ چهارم و نیز مصحفهای جدید بیان کرد.
در ادامه مرتضی کریمینیا ضمن صحبت دربارهٔ برخی از کتابهای متقدم با موضوع مصحفها از قبیل کتاب المصاحف سجستانی، به دستاوردهای پژوهشی غربیان در این موضوع، یکدست نبودن قرائات قرآن تا قرن پنجم، سازگاری باور به تعدد قرائات و تحریف نشدن قرآن در میان گذشتگان، تلقی متفاوت ما از تحریف در دوران جدید به نسبت گذشتگان، مصحف «مشهد رضوی» به تازگی موردتحقیق قرارگرفته از سوی خود و .... اشاره کرد.
در پایان نیز حاضران ناظر به نکات مرتضی کریمینیا و دادههای مدخل پرسشهای خود در موضوع نسخههای خطی قرآن را مطرح کردند.
#سی_شب_سی_مدخل
#دایره_المعارف_قرآن
🆔 @dinonline
فَلَمَّا جَاءهَا نُودِيَ أَن بُورِكَ مَن فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (نمل/8)
در آیه فوق، اختلاف شده است که آیا «وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» ادامه ندایی است که از جانب خدا به موسی رسیده است یا آن که قائل، تغییر کرده است؟ از سُدّی، نقل است که چون خدا به موسی ندا داد، موسی هولناک شد، پس گفت «سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» بر این اساس، تسبیح، ادامه سخن خدا به موسی نیست بلکه از آن، انقطاع یافته است و بیانگر واکنش موسی به ندا و سخن خدا است. به گفته ابوعمرو دانی، اگر «وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» از ندای خدا به موسی، بیرون باشد، «حَوْلَهَا» محلّ وقف کافی است.
با این همه، آیه بعد ادامه گفتار خدا به موسی است: «يَا مُوسَى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» (نمل/9) بنابراین ظاهر آن است که گفتار خدا، در آیه پیشین قطع نشده است و «سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» را باید گفتار خداوند قلمداد کرد. از ابوحاتم نقل است که اگر «وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» داخل در ندای خدا به موسی نباشد، «حَوْلَهَا» محلّ وقف است ولی اگر تسبیح ، داخل در ندای خدا به موسی باشد، وقف بر «رَبِّ الْعَالَمِينَ» است.
@quranshenasi
با تشکر و تامل بر یاداشت های "پدیدارشناسی آیات "،صیام و نقد بر خوانش اینجانب .
۱)نکته آغازین که گفتن آن بهره ما از این یاداشتها خواهد بود،تامل هرمنوتیکی در پیش فرض معانی برای جستجوی دال ها و مدلول های لغوی آیات است.بطور مثال اگر توجه داشته باشید یکی از نقاط تعیین کنتده بحث آن است که ضمیر (ه)در یصومه به کجا برمی گردد؟دو طرف بحث یکی این نکره را به "شهر رمضان "بر می گرداند و اینجانب به "ایام معدودات"!این بحث را پایانی نیست و وابسته به دلایل غیر نحوی و بیرون متنی بحث و زمینه اجتماعی آیات باز می گردد .یعنی این تفاوت پیش تر از هر چیز ارجاع دارد به بیرون متن و به تلقی مفسر که از آیین و مناسک و یا توش و توان افراد نسبت به روزه .در اینجاست که تعیین تکلیف معنایی و هرمنوتیکی می شود!حال هر چقدر این پیش فرض ها و بیان زمینه شناسی فرهنگی متن تنقیح شده تر باشند، برای مخاطب اقناع کننده ترخواهند بود.این پیش فرض ها،ارجاع ها و تقدیر های معنایی کلمات را هدایت می کنند و مرجع ضمایر را روشن می کنند.این نکته و بهره مهم هرمنو تیکی از تفسیر ماست.
برای همین تکرار و توجه می دهم، در این بحث گفتن اینکه ضمیر یصومه به که برمی گردد جز در تنقیه و درک ما از عناصر پیشینی معلوم نمی شود . برای همین اینجانب با پدیدارشناسی آیات و نشاندن آنها در زمینه آیینی و مناسکی عصر و نزدیک شدن به ذهنیت مخاطب تلاش نمودم به این مقوله نزدیک شوم.
۲) ما در گونه شناسی آیات صیام به دو نوع روزه گرفتن در متن روبرو می شویم. گونه مناسکی در متن به قاعده می باید نزدیک ترین گونه به گونه شیوه روزه داری در یهودیت و یا مسیحیت از دین های معیار و هم جوار باشد و اگرنه معنی خود را از گونه آیین از دست می دهد و به گونه صیام کیفری و روزداری به عوض مجازات تبدیل می شود.(آیات مربوط به ظهار و قتل مومن)، باز تا این تفاوت و موضع ما در اینجا نسبت به این گونه ها روشن نشده باشد و تنسیق نشده باشد بحث جز تکرار ملال آور حاصلی ندارد.
۳)گفتن روزهای معدود و تغییر دادن زمینه بحث از روز به ماه و آن را در مقایسه دوازده ماه سال قرار دادن و اینکه یک ماه در برابر یک دوازده ماه اندکشمار و ناچیز است، معانی را از زمینه خود خارج کردن است.اینجا صحبت روزهایی معدوداست و نه حتی در مقایسه ماه هایی معدودچه به مقایسه سال که اصلا درست نمی باشد.
۴)اما پدیدارشناسی آیات صیام به "سنت پیامبر و ائمه و آنچه در ذهنیت مومنان شیعه و سنی از زمان پیامبر تا کنون "است نمی پردازد،زمینه پژوهش متن است و کمک گرفتن از عناصر معنایی و بینا منتی آن که می توان به آنها اتکا کرد .