احادیث و روایات معارف تشیع معرفی و ارائه کتب معتبر سخنرانیهای اعتقادی ارتباط: @saghaleyn1214
✍🏻 علامه مجلسی رحمه الله:
🔘 بسند معتبر از حضرت صادق علیه السلام مروی است که: چون روز قیامت آید، منادی ندا کند که: کجایند زیارت کنندگان حسین بن علی؟ پس برخیزند گروهی از مردم که شماره نتواند کرد عدد ایشان را به غیر از خداوند؛ پس از ایشان پرسند که به چه جهت و برای چه مطلب زیارت قبر آن حضرت کردید؟ گویند: پروردگارا برای محبت رسول خدا و محبّت علی و فاطمة - صلوات اللَّه علیهم - و برای ترحّم و متاثّر شدن از ظلمی که بر آن حضرت واقع شده است. پس گویند که: اینک محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین - صلوات اللَّه علیهم - حاضرند، پس ملحق شوید به ایشان که شما با ایشان خواهید بود در درجه ایشان، ملحق شوید به عَلَم رسول خدا صلی الله علیه و آله. پس آیند به زیر علم آن حضرت و آن علَم در دست امیرالمؤمنین - صلوات اللَّه علیه - باشد و در پیش و جانب راست و جانب چپ و عقب آن علم باشند تا همگی داخل بهشت شوند.
📗 تحفه الزایر، نشر مؤسسه امام هادی علیه السلام، صفحه ۲۳۰
@fazaelvamaaref
#سانسور_تحریف #عاشورا_در_عامه #حرکت_امام_حسین علیه السّلام
🔥 إهانتهای تکاندهنده ابنالعربی مالکی، به امام حسین علیه السّلام
❓چرا #احمدبنحنبل از لعن یزید ملعون خودداری میکردهست؟! (طبق کلام ابنالعربی مالکی)
/channel/ashkvareh/5335
↪️ پیرو مطالب قبل
ای که گفتی بر یزید و آل او لعنت مکن
ز آنکه شاید حقتعالی کرده باشد رحمتش
آنچه با آل نبی کرد او اگر بخشد خدای
هم ببخشاید تُرا گر کرده باشی لعنتش.
🔸#ابن_حجر هیثمی مینویسد:
«إبن الصلاح از بزرگانِ فقهاء و محدّثین، در فتاوای خود گفته: لعن و سبّ يزيد در شأن مؤمن نیست، حتّی اگر او دستور به قتل حسین داده باشد!!!! هرچند نزد ما این مسئله ثابت نشده؛ زیرا روایت داریم که لعن مسلمان مانند قتل اوست، و يزيد با قتل حسین مرتکب کفر نشده، هرچند گناهی بزرگ است، و فقط قتل أنبياء سبب کفر میگردد.»
(وَ أما سبّ يزِيد و لعنه فَلَيْسَ ذَلِك من شَأْن الْمُؤمنِينَ وَ إِن صَحَّ أَنه قَتله أَو أَمر بقتْله
وَ قد ورد فِي الحَدِيث الْمَحْفُوظ أَن لعن الْمُسلم كقتله وَ قَاتل الْحُسَيْن رَضِي الله عَنهُ لَا يكفر بذلك وَ إِنَّمَا ارْتكب إِثْمًا عَظِيما وَ إِنَّمَا يكفر بِالْقَتْلِ قَاتل نَبِي من الْأَنْبِيَاء. _ الصواعق، ج٢ ص۶٣٩)
«در بحث تکفیر و عدم تکفیر يزيد، باید گفت که اصل در مسلمان بودن اوست، و تا ثابت نشود که او از دین خارج شده، نمیتوان او را تکفیر نمود. و طريقه صحيح عالِمانه، این است که يزيد را به خداوند واگذار کنیم و در شأنش توقّف نمائیم.» ‼️
(وَالْأَصْل أَنه مُسلم فنأخذ بذلك الأَصْل حَتَّى يثبت عندنَا مَا يُوجب الْإِخْرَاج عَنْهُ _ الصواعق، ج٢ ص۶٣٢)
حقیر گویم: چرا قاتلان عمر و عثمان را نیز به خداوند متعال واگذار نمیکنند؟! آیا این تناقض نیست؟!
➖ سپس مىگوید:
«گروهی با لعن یزید مخالفند، از جمله افرادی که فتوا به عدم جواز لعن یزید دادهاند، غزالی است، و این همان سیره بزرگان ما است که با لعن شخص معیّن مخالفند، مگر کسی که با کفر از دنیا رفته باشد، مانند أبيجهل و أبيلهب؛ ولی در غير اين صورت، لعن جایز نیست، زیرا ممکن است که آن شخص بالاخره توبه کند و خداوند متعال از او درگذرد و عاقبت بخیر شود. يزيد اگرچه فاسقی خبیث بود، و اگر بپذیریم در قتل حسین دخالت و رضایت داشته، تأویل و توجیه دارد، و لو باطل؛ و این فسق است نه کفر!!!! چه اینکه دخالت و رضایت او در قتل حسین ثابت نیست!!!!»
(وَ قَالَ آخَرُونَ لَا يجوز لَعنه إِذْ لم يثبت عندنَا مَا يَقْتَضِيهِ وَبِه أفتى الْغَزالِيّ وَأطَال فِي الِانْتِصَار لَهُ وَ هَذَا هُوَ اللَّائِق بقواعد أَئِمَّتنَا وَ بِمَا صَرَّحُوا بِهِ من أَنه لَا يجوز أَن يلعن شخص بِخُصُوصِهِ إِلَّا إِن علم مَوته على الْكفْر كَأبي جهل وَ أبي لَهب... _ الصواعق، ج٢ ص۶٣٧)
✅ حقير گویم: قاتلان عمر و عثمان، کافرند و در جهنّم، ولی قاتل امام حسین علیه السّلام، فقط فاسق است و خاطی، ممکن است توبه کند و بخشیده شود!!!! این است دین و آئین این جماعت!
این در حالی است که خود ابنحجر روایت کرده: اگر کسی نزد عمر بن عبدالعزيز، يزيد را "أميرالمؤمنین" خطاب میکرد، او را شلاق میزد و تنبیه مینمود. (الصواعق، ج٢ ص۶٣٣) و این جماعت عمر بن عبدالعزيز را عمرِ ثانی میدانند و از حکّام الهی و عادل و لایق!
با این حال، يزيد را تبرئه و تطهير میکنند و حتّی امید بخشش و عاقبت بخیری درباره او دارند!!! حشرهم الله مع يزيد.
@fazaelvamaaref
👆🏻١ - ابن تیمیه به نکته کلیدی اشاره کرد که از مبانی سُنّیان است، یعنی باید از لعن یزید جلوگیری شود، تا لعن یزید به رؤسای او از صحابه نرسد. زیرا کسانی که زمینه حکومت و قدرت او را فراهم کردند، بیش از او مقصّرند. پس مشخّص است که سُنّیان از کشف حقایق هراس و نگرانی دارند، لذا حاضرند از لعن نجس خبیثی چون يزيد نیز بگذرند، تا چهره خُلفایشان مخدوش و مکشوف نگردد.
٢ - گروهی از سُنّیان، يزيد نجس لعین را امامی هدایتگر و صالح و بلکه از انبیاء و اولیاء میدانند، بعد ابن تیمیه در پاسخ به این غلو نفرتانگیز و دور از واقع، فقط میگوید: "إشتباه کردهاند و این زیادهروی است". ولی شیعیان را که برای اهل بیت علیهم السّلام کرامات و إعجاز و مقامات خاصّ قائلند را غالی و کافر و مشرک میداند! کراماتی که تاریخ ثبت و ضبط کرده و ادّعای گزاف نیست. غلو تا آن حدّ درباره يزيد فقط یک اشتباه است، ولی بیان واقعیّتها درباره اهل بیت علیهم السّلام، کفر و شرک است!
٣ - تلاش مذبوحانه ابن تیمیه برای تطهير يزيد خبیث، از لکّههای ننگ بر دامان اوست. لذا تصریح کرده يزيد را مسلمان میداند و مانند #احمدبنحنبل لعنش نمیکند. باید از وی پرسيد که: شجاعت و کرامت يزيد کدام موارد است⁉️ آیا دستور به قتل فرزند رسول اکرم صلی الله علیه و آله و غارت و اسارت نوامیس آن حضرت، شجاعت و کرامت است؟! یا قتل عام مردم مدینه و تجاوز به نوامیس مسلمین و تخریب کعبه و شرب خمر و فسق علنی؟! اگر يزيد فسق علنی نداشت، پس چرا علیه او قیام شد؟! ابن تیمیه یا تاریخ نمیداند یا اینجا نیز خود را به نافهمی زده! اینکه انتقال اهل بیت امام حسین عليهم السّلام و رأس مطهّر امام به شام را نیز تکذیب کرده، پاسخش گذشت. (اینجا)
۴ - الحمدلله خودشان معترفند که در حبّ و بغض، تابع سیره افرادی چون #احمدبنحنبل هستند، و این سیره چنان ظلمانی است که حتّی يزيد نیز شامل لعن نمیگردد.
۵ - تقوا و احتیاطی که این آقایان بدان ملتزم هستند، فقط درباره بزرگان خودشان است، ولی درباره امیرالمؤمنین و اولاد ایشان عليهم السّلام، چنین تقوا و احتیاطی دیده نمیشود، از لعن و سبّ گرفته تا طعن و تنقیص، نثار آن حضرات میکنند، باز هم از عدالت خارج نشده و توثيق هم میشوند و روایاتشان نیز ثبت و ضبط و مورد عمل واقع میگردد. قاتلان عمر بن خطّاب و عثمان، کافر و مخلّد در نارند، ولی قتله حضرت زهرا و امیرالمومنین و امام حسین و اهل بیت علیهم السّلام، از صحابه و مجتهد و حاکم شرعی و معذورند!
(#سانسور_تحریف)
@fazaelvamaaref
📢 بیانیه آیت الله سیستانی حفظه الله، در واکنش به جنایت اخیر رژیم صهیونیستی
/channel/ebnearabi/2463
https://fa.shafaqna.com/news/1859578/
#سانسور_تحریف
⛔️ تألیف کتاب در دفاع از يزيد لعنه الله
در طول تاریخ، از زمان شهادت امام حسین علیه السّلام تا به امروز، جمع قابل توجّهی از علماء و بزرگان مخالفین شیعه بودهاند که به هر نحو ممکن سعی در مشروعیت بخشیدن به حکومت یزید لعنه الله و دفاع از وی نمودهاند. از طرفی برخی علمای مخالفین نیز در مذمّت و تکفیر یزید کوشیده و قلم زدهاند. یکی از مشهورترین تألیفات در این زمینه که ماجرای جالب توجّهی دارد، کتاب معروف "الرّد علی المتعصّب العنيد المانع من ذمّ يزيد" است.
➖علّت تألیف این کتاب چه بود؟
شخصی در مجلس وعظ ابنجوزی (عالم مشهور مخالفین) از جواز لعن یزید ملعون سؤال میکند. وی در نهایت میگوید که علمای با تقوایی مثل #احمدبنحنبل !!!! لعن او را جایز میشمارند. وقتی این سخن به گوش شیخ "عبدالمغیث حنبلی" میرسد در ردّ سخن ابنجوزی میکوشد و رسالهای در دفاع از يزيد تصنیف میکند، برخی آن رساله را برای ابنجوزی میآورند و ردّ آن را از او طلب میکنند. ابنجوزی، شیخ عبدالمغیث را شخص کماطّلاع از احادیث، متعصّب و در زمره اشخاصی که جاهل است معرّفی کرده و افزوده است: "این شخص، منقولات را نمیداند و معقولات را نمیفهمد، با اینحال حدیث میخواند، در حالی که حدیث صحیح از سقیم را نمیشناسد."
سپس اخباری را که دالّ بر کجفهمی یا نافهمی آن شخص است، نقل کرده و گفته: همینقدر در جهل و بدفهمی او ما را بس، که در مقابل حسین (علیه السّلام) به يزيد (لعنه الله) تعصّب میورزد و چون من از حسین دفاع کردهام، بر من غضب میکند. در ادامه، با نقل روایاتی از احمد بن حنبل ابتدا در جواز لعن یزید به قرآن تمسّک کرده که: «فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ» که فسادی بزرگتر از قتل میشناسید؟ سپس طعنه زده به جاهلانی که در عدم جواز لعن یزیدبه برخی روایات تمسّک میکنند. در بخش دیگر، مشمولین لعنتِ "رباخواران، رشوه گیرندگان و ..." را ذکر کرده و فصلی باز کرده که هرکس با آنچه دوست دارد محشور خواهد شد و این شیخ با یزید بن معاويه محشور خواهد شد. (مقدّمه کتاب)
🔸 انعکاسِ این مسئله در علمای أعصار بعد
بعنوان نمونه، #ابن_اثیر مینویسد:
«وَ فِیهَا، فِی الْمُحَرَّمِ، تُوُفِّیَ عَبْدُ الْمُغِیثِ بْنُ زُهَیْرٍ الْحَرْبِیُّ بِبَغْدَادَ وَکَانَ مِنْ أَعْیَانِ الْحَنَابِلَةِ، قَدْ سَمِعَ الْحَدِیثَ الْکَثِیرَ، وَصَنَّفَ کِتَابًا فِی فَضَائِلِ یَزِیدَ بْنِ مُعَاوِیَةَ أَتَى فِیهِ بِالْعَجَائِبِ، وَقَدْ رَدَّ عَلَیْهِ أَبُو الْفَرَجِ بْنُ الْجَوْزِیِّ، وَکَانَ بَیْنَهُمَا عَدَاوَةٌ.»
✍🏻 و در این سال در محرّم، عبد المغیث حربي [حنبلی] در بغداد از دنیا رفت و از بزرگان حنابله بود و حدیث زیادی شنیده بود و کتابی در فضائل یزید بن معاویه تألیف کرد و در آن مسائل عجیبی را آورد، و ابو الفرج بن الجوزی بر او ردّیه زد و بین او و ابن جوزی دشمنی بود. (الکامل فی التاریخ، تحقیق: تدمری، ج١٠ ص۴۶)
🔘 #ذهبی نیز نوشته است:
«و عبد المغیث بن زهیر أبو العز الحربی محدث بغداد وصالحها وأحد من عنی بالأثر والسنة. سمع ابن الحصین و طبقته و توفی فی المحرم عن ثلاث وثمانین سنة. و کان ثقة سنیًا مفتیًا صاحب طریقة حمیدة. تبادر وصنف جزءًا فی فضایل یزید أتى فیه بالموضوعات.»
✍🏻 عبد المغیث بن زهیر أبو العز الحربي [حنبلی] محدّث بغداد و انسان صالح و یکی از کسانی است که به حدیث و سنّت توجّه خاص داشت. از ابنالحصین و طبقه او حدیث شنید و در محرّم سال ۵٨٣ هجری درگذشت و فردی ثقه و سُنّی و مفتی و صاحبراه و روشی نیکو و مورد ستایش بود. شتاب و عجله کرد و کتابی در فضائل یزید تألیف کرد و در آن روایات و اخبار جعلی آورد. (العبر فی خبر من غبر، المحقق: أبو هاجر زغلول، ج٣ ص٨۵)
«وَ قَدْ أَلّفَ (جُزْءاً) فِی فَضَائِل یَزِیْد، أَتَى فِیهِ بعَجَائِب وَ أَوَابد، لَوْ لَمْ یُؤَلّفه لَکَانَ خَیراً وَ عَمِلَهُ ردّاً عَلَى ابْنِ الجَوْزِیّ، وَ وَقَعَ بَیْنهُمَا عدَاوَة.»
✍🏻 و او (عبد المغیث حنبلی) رسالهای در فضائل یزید تألیف کرد و در آن روایات عجیب و غریب آورد و اگر آن را تألیف نمیکرد بهتر بود، و او این کار را در بر ابن جوزی انجام داد و بین آن ها دشمنی بود. (سیر أعلام النبلاء، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، ج٢١ ص١۵٩)
هنوز نیز در برخی مراکز علمی سُنّیان، دهها رساله و پایاننامه و کتاب در دفاع و تطهير دشمنان اهل بیت علیهم السّلام نوشته و منتشر میشود، و ما همچنان در خواب غفلت به سر میبریم.
لعن الله يزيد 🔥
@fazaelvamaaref
#آداب #نجوم_افلاک
🌙 نحوستِ ماه صفر
⭕️ علامه مجلسی رحمه الله:
✍🏻 این ماه مشهور است به شوم بودن و نحوست، و ممکن است برای این نحوست دو وجه مطرح باشد:
الف) طبق نظر علمای شیعه، چون وفات* رسول خدا صلی الله علیه و آله در این ماه واقع شده، لذا این ماه نحس است.
ب) اینکه ماه صفر، بعد از ماههای حرام میآید که جنگ و قتال در آن حرام است، و چون این ماه شروع جنگ و قتال است، شوم است.
👈🏻 و من در روایات شیعی دلیلی بر نحوست این ماه ندیدهام، بلکه در روایات غیرمعتبر سُنیان آمده.
📗 زاد المعاد، ط_أعلمی، ص ٢۴٧
* وفات، اعم از مرگِ طبیعی و شهادت است و برای هردو بکار میرود.
✴️ پی نوشت:
الف) از صدقه و نماز اول ماه غافل مشوید
ب) وقتی در روایات ما درباره دلیل نحوست ماه صفر چیزی نیامده، ما اجازه نداریم از پیش خود برای نحوست ماه صفر دلیل بتراشیم، حال بنگرید چه خرافات و أعمال و بدعتهایی که در این مورد بین مردم مرسوم نگشته است
@herz_asemani
🕌 مساجدی که با لعن امیرالمؤمنین و به شکرانه قتل امام حسین علیهما السّلام ساخته شد (نستجیربالله)
🔻 مرحوم کراجکی، شاگرد شیخ مفید و شیخ طوسی (رحمهم الله) مینویسد:
یکی از ائمّهٔ جمعه نواصب در مصر، در خطبه نماز جمعه سَبِّ امیرالمؤمنین علیه السّلام را فراموش کرده بود. بعد از آنکه نماز تمام شده و مردم متفرّق شده بودند در میام راه ناگهان بخاطر میآورَد که این کار را انجام نداده است. همانجا امیرالمؤمنین علیه السّلام را لعن میکند (نستجیربالله) و مردم میگویند: چون در اینجا به یاد این فریضه مهم افتادیم، خوب است که در اینجا مسجدی بنا کنیم. Pو نامش را هم "مسجد الذِّکر" گذاشتند‼️ زیرا در اینجا یادشان آمده بود که چنین عملی را انجام دهند. این مسجد تا الان نیز باقیست در محلّه سوق وردان؛ در یکی از سالها به دلیلی آن مسجد خراب شد، در آنجا چراغهای بسیاری دیدم و آثار بُخور که برای نذر بوده است. به من گفتند: از خاک این مسجد برای شفاء استفاده میکردند. سپس آنجا را آباد کرده و تعظيمش میکردند.
➖ (أنّ أحد خطبائهم بمصر نسى أن يلعن أميرالمؤمنين عليه السّلام على المنبر في خطبته و ذكر ذلك في الطريق عند منصرفه، فلعنه حيث ذكر قضاء لما نسيه، و قياما بما يرى أنّه فرض، و قد لزم و بنى في ذلك المكان مسجدا و هو باق إلى الآن بسوق وردان يعرف بمسجد الذكر، و هدم في بعض السنين لأمر من الأمور فرأيت في موضعه سرجا كثيرة و آثار بخور لنذور، و قيل لي: إنّه يؤخذ من ترابه و يتشافى به، ثمّ بني بعد ذلك و عظم أمره.)
📘 التعجّب من أغلاط العامة في مسألة الإمامة، نشر دارالغدیر، ص١١٨
استشفاء به خاک قبر امام حسین علیه السّلام، شرک و سبب خروج از دین میشود، ولی استشفاء به خاک مسجدی که اساسش با لعن و سَبّ امیرالمومنین عليه السّلام بوده، بلامانع بوده ‼️
✍🏻 و از امام باقر علیه السّلام روایت است که فرمودند: به انگیزه خوشحالی از قتل امام حسین علیه السّلام، چهار مسجد در کوفه تجدید بنا شد: مسجد اشعث، مسجد جریر، مسجد سمّاک، مسجد شبث بن ربعی.
(مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عُبَیْسِ بْنِ هِشَامٍ عَنْ سَالِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ: جُدِّدَتْ أَرْبَعَةُ مَسَاجِدَ بِالْکُوفَةِ فَرَحاً لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ مَسْجِدُ الْأَشْعَثِ وَ مَسْجِدُ جَرِیرٍ وَ مَسْجِدُ سِمَاکٍ وَ مَسْجِدُ شَبَثِ بْنِ رِبْعِیٍّ.)
📚 الکافي، ج٣ ص۴٩١
(#عاشورا_در_عامه)
@fazaelvamaaref
#مکتبامامتپژوهیهند
(به بهانه أيام شهادت #امام_سجاد علیه السّلام)
❌ از جمله اهانتهای برخی سُنّیان به امام سجّاد علیه السّلام
✍🏻 علّامه میر حامد حسین رحمه الله:
از جملۀ افترائات بیّنۀ اهل سنّت که برای تنقیص شأن جناب سیّد سجّاد علیه السّلام بر بافتهاند، این ست که - معاذ اللّه - آن جناب علاوه بر فلان و بهمان، از مروان بن الحکم _ لعین بن لعین که با قطع نظر از دیگر مطاعن قبیحه و مشائن فضیحه او ناصبیّتش بحدّی رسیده که به حسب اعتراف مخاطب ما (دهلوی) رئیس گروه شقاوتپژوه نواصب بود _ روایت میفرموده! و این أمر در شناعت و رسوایی بحدّی رسیده که أحدی از عُقلاء در کذب صریح و إفک قبیح بودنش شک نمیکند. حالا بعضی از عبارات که مشتمل بر این بهتان واضح البطلان میباشد را باید شنید.
➖نَوَوی در «تهذیب الأسماء و اللّغات» در ترجمۀ "جناب امام زین العابدین علیه السّلام گفته:
سمع أباه و ابن عبّاس و المسور و أبا رافع و عائشة و أمّ سلمة و صفیّة أزواج النّبیّ صلّی اللّه علیه و سلّم و مروان بن الحکم! و سعید بن المسیّب و آخرین من التابعين."
➖و #ابن_تیمیه - خذله اللّه - در «منهاج» در ذکر جناب امام زین العابدین علیه السّلام گفته:
"أخذ عن أبیه و ابن عبّاس و المسور بن محزمة و أبی رافع مولی النّبیّ صلّی اللّه علیه و سلّم
و عائشة و أمّ سلمة و صفیّة أمّهات المؤمنین و عن مروان بن الحکم و سعید بن المسیّب و عبد اللّه بن عثمان و ذکوان مولی عائشة و غيرهم"
➖ و #ذهبی در «کاشف» گفته:
"مروان بن الحکم الاموی ولد سنة اثنین و لم یصحّ له سماع و له عن عثمان و سبرة، و عنه عروة و مجاهد و علیّ بن الحسین!"
(و مشابه اینها را #ابن_حجر عسقلانی در" تهذيب التهذيب" گفته است)
🔸 و نیز گمان فاسد أکابر سُنّیه آنست که جناب امام زین العابدین علیه السّلام مثل آحاد مسلمین تعلّم حدیث از علماءِ حدیث میکرد‼️ چنانچه #ابن_تیمیه - خذله اللّه - در «منهاج» گفته:
"و أمّا قوله: و أخذوا أحکامهم الفروعیّة عن الأئمّة المعصومین النّاقلین عن جدّهم رسول اللّه صلّی اللّه تعالی علیه و سلم، إلخ، فیقال اوّلا: القوم المذکورون إنّما کانوا یتعلّمون الحدیث من العلماء به کما یتعلّم سائر المسلمین، و هذا متواتر عنهم،
فعلیّ بن الحسین یروی تارة عن أبان بن عثمان بن عفّان عن أسامة بن زید مولی النّبی صلّی اللّه تعالی علیه و سلم «لا یرث المسلم الکافر و لا الکافر المسلم» رواه البخاریّ و مسلم و أبو جعفر محمّد بن علی یروی عن جابر بن عبد اللّه حدیث مناسک الحجّ الطویل، و هو أحسن ما روی فی هذا الباب و من هذه الطریق رواه مسلم فی صحیحه من حدیث جعفر ابن محمّد عن جابر!"
(کلام مؤلف ادامه دارد)
📚 عبقات الأنوار، ج٢٣ ص١٢٣
لذا برای تنقیص مقام امام سجاد علیه السّلام گفتهاند که ایشان نقل روایت دارد از مروان خبیث لعین، گویی که امام نیاز داشته به اخذ از او، یا او را ثقه میدانسته و در مقام یادگیری کتاب و سنّت بوده است. در صورتی که امام سجّاد علیه السّلام هیچ نیازی به علوم دیگران نداشتهاند، و مواردی هم که از نواصب و مخالفین مطلبی را نقل فرمودهاند، در مقام احتجاج و از جهت اعتراف خصم میباشد.
@fazaelvamaaref
⚫️ حالات ملکوتی #امام_سجاد علیه السّلام هنگام شهادت
🔻 از امام کاظم علیه السّلام نقل شده است که چون زمان شهادت علی بن حسین علیهما السّلام فرا رسید، از هوش رفت، سپس چشمان خود را گشود و "سوره اذا وقعت الواقعة و انا فتحنا" را قرائت فرمودند و بعد فرمود:
"وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَآءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ." زمر - ٧۴
✍🏻 تمام ستایشها ویژه خداست كه درباره ما به وعدهاش وفا كرد، و زمین [بهشت] را به ما میراث داد كه هر جای از بهشت را بخواهیم، جای خود قرار میدهیم. آری نیكوست پاداش عمل كنندگان.
سپس در همان لحظه قبض روح شد و دیگر هیچ نفرمودند.
«لَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاةُ أُغْمِیَ عَلَیْهِ ثُمَّ فَتَحَ عَیْنَیْهِ وَ قَرَأَ إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ وَ إِنَّا فَتَحْنا لَکَ وَ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ ثُمَّ قُبِضَ مِنْ سَاعَتِهِ وَ لَمْ یَقُلْ شَیْئاً.»
📚 الکافی، ج١ ص۴۶٨
"أغمي عليه" كان الإغماء هنا كناية عن التوجه إلى عالم القدس، قرأ إذا وقعت أي سورة إذا وقعت، و كذا قوله إِنّٰا فَتَحْنٰا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً و قال أي عند رؤية ما أعد الله له عليه السلام من الدرجات العالية و المقامات الرفيعة.
اَلَّذِي صَدَقَنٰا وَعْدَهُ قال البيضاوي: أي بالبعث و الثواب وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ، يريدون المكان الذي استقروا فيه على الاستعارة، و إيراثها تمليها مختلفة عليهم من أعمالهم أو تمكينهم من التصرف فيها تمكين الوارث فيما يرثه، نَتَبَوَّأُ مِنَ اَلْجَنَّةِ حَيْثُ نَشٰاءُ أي نتبوء كل منا في أي مقام أراده من جنته الواسعة، مع أن في الجنة مقامات معنوية لا يتمانع واردوها فَنِعْمَ أَجْرُ اَلْعٰامِلِينَ الجنة. (مرآة العقول، ج ۶ ص١٢)
@fazaelvamaaref
(به بهانه ایّام شهادت #امام_سجاد علیه السّلام)
🐪 حيواندوستی در سیره امام سجّاد علیه السّلام
شاید مردم ندانند که اهل بیت علیهم السّلام در جای خود، حیوانات را محترم شمرده و حقوق آنان را رعایت میکردند. اینکه حیوانی را در منزل بیاوریم که جایش در منزل نیست، حیواندوستی نیست، بلکه خیانت و ظلم به حقوق حیوانات محسوب میشود.
🔻«مطابق با روایات:
علی بن الحسین علیهما السّلام شتری داشت که بر اساس بعضی از روایات بیست و دو بار با او به حجّ رفته بود، اما در تمام این مدّت حتّی یک ضربه تازیانه هم به او نزد. امام سجاد علیه السّلام در شب شهادت خود سفارش کرد به این شتر رسیدگی شود. وقتی امام به شهادت رسیدند، شتر یکسره به سوی قبر مطهّر امام رفت، در حالی که هرگز قبر امام را ندیده بود. خود را به روی قبر انداخت و گردن خود را بر آن میزد و اشک از چشمهایش جاری شده بود. خبر به امام باقر علیه السّلام رسید. امام کنار قبر پدر رفت و به شتر گفت: آرام باش، بلند شو، خداوند تو را مبارک گرداند. شتر بلند شد و برگشت، ولی پس از اندکی باز به سوی قبر برگشت و رفتار قبل را تکرار کرد. امام باقر علیه السّلام باز آمدند و او را آرام کردند، ولی بار سوّم فرمودند: او را رها کنید! او میداند که از دنیا خواهد رفت. سه روز نگذشت که شتر از دنیا رفت.»
(... کَانَتْ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ نَاقَةٌ قَدْ حَجَّ عَلَیْهَا اثْنَتَیْنِ وَ عِشْرِینَ حَجَّةً مَا قَرَعَهَا بِمِقْرَعَةٍ قَطُّ قَالَ فَجَاءَتْ بَعْدَ مَوْتِهِ فَمَا شَعَرْتُ بِهَا حَتَّی جَاءَنِی بَعْضُ الْمَوَالِی فَقَالَ إِنَّ النَّاقَةَ قَدْ خَرَجَتْ فَأَتَتْ قَبْرَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فَبَرَکَتْ عَلَیْهِ وَ دَلَکَتْ بِجِرَانِهَا وَ تَرْغُو فَقُلْتُ أَدْرِکُوهَا فَجَاءُونِی بِهَا قَبْلَ أَنْ یَعْلَمُوا بِهَا أَوْ یَرَوْهَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام وَ مَا کَانَتْ رَأَتِ الْقَبْرَ قَطُّ _ ... فَأَوْصَی بِنَاقَتِهِ أَنْ یُحْضَرَ لَهَا عِصَامٌ وَ یُقَامَ لَهَا عَلَفٌ )
📚 بحارالانوار، ج۴۶ ص١۴٧ و ١۴٨، به نقل از "بصائرالدرجات و الکافی"
اینکه امام علیه السّلام در طول هزاران فرسخ رفت و برگشت به سفر حجّ، حتّی یک تازیانه به شترش نزده است، آن هم چیزی که برای حیوان طبیعی است و اصلا حسّ درد به او دست نمیدهد، اوج مهربانی با حیوان است. اینکه يک حیوان تا این حدّ به صاحبش وابستگی و احساس داشته باشد که از فراق صاحبش نالان و غمین بشود، یعنی صاحبش تمام حقوق او را رعایت کرده است.
بارها دیدهایم افرادی که سگ دارند، وفاداری و وابستگی سگ را تبلیغ میکنند که مثلا به دلیل دوری از صاحبش حتّی گریان شده و ناله میزده، لذا دیگر گزارشات فوق تعجّب و استبعادی ندارد. در عالَم حیوانات، مشابه چنین رفتارهایی را از حیوانات مختلف دیدهایم.
@fazaelvamaaref
چرا امام حسین علیه السّلام زنان و دختران را با خود به کربلا برد ⁉️
یکی از إشکالات سُنّیان به #حرکت_امام_حسین علیه السّلام همين مسئله است. فارغ از پاسخهای گوناگون و متعدّدی که داده شده، از قول یکی از علمای خودشان پاسخ میدهیم.
➖علّامه مجلسی رحمه الله، از #زمخشری نقل کرده است:
✍🏻 «اگر کسی بگوید: چرا رسول اکرم صلی الله علیه و آله در #روز_مباهله زن و کودک را با خود برد؟!
خواهم گفت: این امر نشان میداد که آن حضرت از اعتماد به نفس بالایی نسبت به دینش برخوردار است و راستین بودن و یقین به ایمانش را میرساند که عزیزترین افراد و جگرگوشهها و محبوبترینِ خاندان خود را با خود همراه فرمود، و فقط خود را در معرض خطر قرار نداد، چون به کذب بودن باورهای خصمش اعتقاد داشت و میدانست اگر مباهله صورت بگیرد، دشمنان او به همراه عزیزانشان به هلاکت خواهند رسید؛ و از میان خویشاوندان، کودکان و زنان را برگزید که محبوب قلوب هستند و از بقیه عزیزترند.
اینها کسانی هستند که انسان حاضر است بخاطرشان جان خود را فدا کند و تا پای جان برایشان بجنگد. از این روی، مرسوم بود که در جنگها زنان و کودکان را با خود میبُردند تا به دلیل حضور آنان، از دشمن فرار نکنند، و به نگهبانان آنها "حماة الحقائق" میگفتند...»
(... و خص الأبناء و النساء لأنهم أعز الأهل و ألصقهم بالقلوب و ربما فداهم الرجل بنفسه و حارب دونهم حتی یقتل و من ثم كانوا یسوقون مع أنفسهم الظعائن فی الحروب لتمنعهم من الهرب و یسمون الذادة عنها حماة الحقائق ....)
📚 بحارالانوار، ج ٣۵ ص ٢۶٠، به نقل از "کشّاف" ج ١ ص ٣٠٧ _ و در چاپ دیگر: ج ١ ص ٣۶٩
✅ توجّه شود که مخاطبِ این مطلب سُنّیان هستند، از این روی از قول عالِم خودشان پاسخ آورده شد، زیرا در عقیده شیعه، این مسئله حلّ شده و پذیرفته شده است.
حال سُنّیان اگر این وجوه را برای رسول اکرم صلی الله علیه و آله میپذیرند، باید برای امام حسین علیه السّلام نیز همین وجوه یا وجه عامّی که علامتگذاری شده را بپذیرند. چه اینکه امام حسین علیه السّلام نیز فرزند و جانشین آن حضرت است.
@fazaelvamaaref
#سانسور_تحریف
💠 #احمدبنحنبل و تبرّک عجیبش به لباس #شافعی
یکی از إشکالات برخی سُنّیان _ خصوصا #ابن_تیمیه و أتباعش _ به شیعیان اين است که چرا قبور و آثار اهل بیت علیهم السّلام را تبرّک و تعظيم میکنید؟!
حال باید دید درباره مطالب ذیل چه پاسخی دارند؟!
➖ "بدر الدّين عيني" که صاحب یکی از شروح مهم صحیح بخاری است، درباره تبرّک و تعظيم حجرالأسود و برخی أشياء دیگر مطالبی آورده، که خلاصهاش از این قرار است:
«درباره بوسیدن حجرالأسود روایاتی وارد شده، و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودهاند: این سنگ از بهشت آمده است.
و از ابن عبّاس نقل شده که: هرکس به بیعت با رسول اکرم موفّق نشده، این سنگ را لمس کند که مانند بیعت با آن حضرت است.
همچنین برای لمس رکن أسود نیز روایت داریم.
از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده که: هرکس مقابل حجرالأسود قرار بگیرد، إنگار که مقابل دست خداوند متعال قرار گرفته؛ لذا بوسیدن و لمس حجرالأسود سنّت و مستحبّ است.
درباره جابر روایت شده که: حجر الأسود را لمس میکرد، سپس گریان میشد، بعد آن را میبوسید، سپس دستش را به صورت میکشید.
شافعی گفته: بوسيدن أماکن شریفه و دست و پای صالحین به قصد تبرّک، عملی نيکو و پسندیده است. همچنین ابوهریره یکی از آثار رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ذریّه ایشان را به قصد تبرّک میبوسید. ثابت عنانی، همیشه دست أنس بن مالک را میبوسید و میگفت: دستی که دست رسول خدا را لمس کرده، متبرّک است.
👈🏻 حافظ ابوسعید بن العلائی نقل کرده در نوشتههایی از احمد بن حنبل که حفّاظ ما نسخهبرداری کردهاند، دیدم: از احمد بن حنبل درباره بوسیدن قبر و منبر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) سؤال کردند، او گفت: ایرادی ندارد و جایز است. وقتی این نوشته را به رؤیت #ابن_تیمیه رساندیم، او بسیار تعجّب کرد و گفت: احمد نزد من محترم است، واقعا این کلام را گفته؟! گفتم: عجیتتر اینکه احمد بن حنبل لباس شافعی را میشسته و آب آن را به قصد تبرّک مینوشیده! اگر چنین احترامی برای اهل علم لازم باشد، پس قبور صحابه و انبیاء و آثار ایشان را چگونه باید تعظيم و احترام نمود؟!
محبّ طبری گفته: از بوسیدن و لمس حجرالأسود، میتوان فهمید که بوسیدن هرچیزی که تعظيم خداوند باشد، جایز است...»
(... وَ أَخْبرنِي الْحَافِظ أَبُو سعيد ابْن العلائي قَالَ: رَأَيْت فِي كَلَام أَحْمد بن حَنْبَل فِي جُزْء قديم عَلَيْهِ خطّ ابْن نَاصِر وَغَيره من الْحفاظ، أَن الإِمَام أَحْمد سُئِلَ عَن تَقْبِيل قبر النَّبِي، صلى الله عَلَيْهِ وَسلم، وتقبيل منبره، فَقَالَ: لَا بَأْس بذلك، قَالَ: فأريناه للشَّيْخ تَقِيّ الدّين بن تَيْمِية فَصَارَ يتعجب من ذَلِك، وَيَقُول: عجبت أَحْمد عِنْدِي جليل يَقُوله؟ هَذَا كَلَامه أَو معنى كَلَامه؟ وَ قَالَ: وَأي عجب فِي ذَلِك وَقد روينَا عَن الإِمَام أَحْمد أَنه غسل قَمِيصًا للشَّافِعِيّ وَشرب المَاء الَّذِي غسله بِهِ، وَإِذا كَانَ هَذَا تَعْظِيمه لأهل الْعلم فَكيف بمقادير الصَّحَابَة؟ وَكَيف بآثار الْأَنْبِيَاء، عَلَيْهِم الصَّلَاة وَالسَّلَام؟)
📚 عمدة القاري، ج٩ ص٢۴٠ _٢۴١
↪️ آیا قبور و آثار و هرچه که به اهل بیت علیهم پیامبر علیهم السّلام منسوب باشد، به اندازه حجرالأسود و دست أنس بن مالک کذّاب و قبور صحابه و لباس شافعی ارزش ندارد⁉️طبق مبنای ابن تیمیه و أتباعش، آیا شیعه مشرک است یا بزرگان سُنّیان که از سنگ گرفته تا دست و لباس و قبر و منبر، همه را تعظيم و تبرّک میکردهاند⁉️
پاسخ روشن است، این جماعت فقط با اهل بیت علیهم السّلام مشکل دارند. امان از ناصبیگری!
@fazaelvamaaref
بسیار مهم
📸 برای #ابن_تیمیه آری، برای انبیاء و اوصیاء خیر
👈🏻 "ابن قیّم جوزی" از مهمترین شاگردان ابن تیمیه، میگوید:
«کثیری از افرادی که به شیخ ما ابن تیمیه تمایل نداشتند، بعد از مرگش او را دیدهاند و او به مسائل سخت و مشکل آنان پاسخ داده؛ و این را فقط جاهلانی که به ماهیّت روح و احکام آن جهل دارند، إنکار میکنند.»
✅ جالب شد، از نظر این جماعت، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السّلام بعد از مرگشان مانند مُردگانِ دیگر نه میشنوند و نه میبینند، لذا توسّل و استمداد نسبت به آنان معنایی ندارد، ولی ابن تیمیه ناصبی، بعد از مرگش میشنود و میبیند و خدمات علمی نیز میدهد!!!! هم در خواب دیگران میآمده و هم در بیداری بر آنان ظاهر میشده!!!!
گفتنیست که ابنتیمیه در حیات خود مدّعی بوده که موجودی به شکل او ظاهر میشده و در نقاطی از بلاد اسلام برای مردم فتوا میداده است!!!
ان شاء الله در نوشتاری مستقل، به بررسی و تحلیل این مسئله خواهیم پرداخت تا ببینیم آن موجود ملَک بوده (به ادّعای این جماعت) یا شیطان!
@fazaelvamaaref
پیرو مطالب قبل
❗️در عین حالی که کتاب "فضائل يزيد" را تألیف کرده، امامِ صالح و زاهد و بزرگواری است!
➖ #ذهبی در شرح حال "عبدالمغیث حنبلی" نوشته است:
«عَبْدُ المُغِيْثِ بنُ زُهَيْرِ بنِ زُهَيْرِ بنِ عَلَوِيٍّ الحَرْبِيُّ، الشَّيْخُ، الإِمَامُ، المُحَدِّثُ، الزَّاهِدُ، الصَّالِحُ، المُتَّبَعُ، بَقِيَّةُ السَّلَفِ، أَبُو العِزِّ بنُ أَبِي حَرْبٍ البَغْدَادِيُّ، الحَرْبِيُّ. وُلِدَ: سَنَةَ خَمْس مائَة. وَ عُنِي بِالآثَار، وَ قرَأَ الكُتُب، وَ نسخ، وَ جَمَعَ، وَ صَنَّفَ، مَعَ الوَرَع، وَ الِدّين، وَ الصِّدْق، وَ التمسك بِالسُّنَن، وَ الوقع فِي النُّفُوْس، وَالجَلاَلَة... وَ قَدْ أَلّفَ (جُزْءاً) فِي فَضَائِل يَزِيْد، أَتَى فِيْهِ بعَجَائِب وَ أَوَابد، لَوْ لَمْ يُؤَلّفه لَكَانَ خَيراً، وَ عَمِلَهُ ردّاً عَلَى ابْنِ الجَوْزِيّ، وَ وَقَعَ بَيْنهُمَا عدَاوة... حكَى ابْنُ تَيْمِيَّةَ شَيْخُنَا، قَالَ: قِيْلَ: إِنَّ الخَلِيْفَةَ النَّاصِرَ لَمَّا بَلَغَهُ نَهْيُ عَبْدِ المُغِيْثِ عَنْ سَبِّ يَزِيْدَ، تَنَكَّرَ، وَقَصَدَهُ، وَسَأَلَهُ عَنْ ذَلِكَ، فَتَبَالَهَ عَنْهُ، وَ قَالَ: يَا هَذَا! إِنَّمَا قَصَدْتُ كَفَّ الأَلْسِنَةِ عَنْ لَعْنِ الخُلَفَاءِ، وَ إِلاَّ فَلَو فَتَحْنَا هَذَا، لَكَانَ خَلِيْفَةُ الوَقْتِ أَحَقَّ بِاللَّعْنِ؛ لأَنه يَفْعَلُ كَذَا، وَ يَفْعَلُ كَذَا وَ جَعَلَ يُعَدِّدُ خَطَايَاهُ، قَالَ: يَا شَيْخُ! ادْعُ لِي، وَ قَامَ.»
✍🏻 حاصل آنکه ذهبی گوید:
عبدالمغیث حنبلی، شیخ، امام، زاهد، صالح، باقیماندهٔ سلف ما، اهل علم و فضل و ورع و صدق و دیانت و مقید به سنّت بود. کتابی در فضائل يزيد نوشت و عجائب و غرائبی در آن نقل کرد، که بهتر بود نمینوشت. او برای ردّ ابنجوزی آن کتاب را تألیف کرد و بین آنان دشمنی برقرار بود. از شیخ ما #ابن_تیمیه نقل است که گفته: حکایت کردهاند که خلیفه وقت، به دلیل نهی عبدالمغیث از لعن و سبّ يزيد، او را مذمّت و توبیخ نمود، عبدالمغیث در پاسخ او گفت: من برای اینکه لعن یزید مقدّمه و سبب لعن خلفاء نشود چنین سخنی گفتم، و إلّا اگر باب این مسئله باز شود، خلیفه وقت به دلیل اعمال و رفتارش، أحقّ به لعن است.
📙 سير أعلام النبلاء، المحقق: مجموعة من المحققين بإشراف الشيخ شعيب الأرناؤوط،
الناشر: مؤسسة الرسالة، ج ٢١ ص ١۵٩
این چه امام صالح و مؤمن و عالِمی است که در فضیلت يزيد نجس خبیث کتاب نوشته ⁉️ واقعا شرمآور است! این جماعت هر ناصبی و معاند و جاهل و فاسقی را امام و پیشوا میدانند! ذهبي نیز زحمت کشیده و فقط گفته: ای کاش این کتاب را نمینوشت! همین؛ و جالب توجّه اینکه خودشان میدانند که خلفایشان مستحق لعن و مذمّتند، وگرنه چرا باید هراس داشته باشند تا لعن یزید به بالاتر از او نرسد؟! مگر خلفایشان چه کردهاند که لعن یزید بابی را برای لعن آنان میگشاید؟!
(#سانسور_تحریف)
@fazaelvamaaref
⚠️ چرا "غزالی" خواندنِ مقتل امام حسین علیه السّلام را حرام میدانست!؟
ابوحامد، محمّد غزالی، عالِم مشهور سُنّیان که از سران صوفیه نیز محسوب میشود، از پرچمداران دفاع از يزيد لعنه الله محسوب میشود. تا جایی که خواندن مقتل امام حسین علیه السّلام را حرام کرده بود. حال باید دید که يزيد برای او موضوعیّت داشته؟ یا مسئلهای دیگر در میان است.
#ابن_حجر هیثمی در کتاب "الصواعق المحرقة على أهل الرفض و الضلال و الزندقة" که بر علیه شیعیان نوشته شده، بخشی را به دیدگاه سُنّیان درباره يزيد اختصاص داده است. او نیز مطالبی مانند #ابن_تیمیه که در مطلب قبل بيان شد را مینویسد و میگوید:
🔻 «غزالی و غير او گفتهاند: بر واعظ و غیر واعظ حرام است که مقتل حسین را بخواند، یا اختلافات و مشاجرات بین صحابه را نقل کند، زیرا این امور سبب میشود تا مردم نسبت به صحابه نفرت پیدا کنند و آنان را طعن نمایند. زیرا آنان بزرگان و مشاهیر اسلام هستند. لذا طعنکننده به آنان، دین و دنیای خود را طعن میکند.»
(قَالَ الْغَزالِيّ وَ غَيره وَيحرم على الْوَاعِظ وَ غَيره رِوَايَة مقتل الْحُسَيْن و حكاياته وَ مَا جرى بَين الصَّحَابَة من التشاجر والتخاصم فَإِنَّهُ يهيج على بغض الصَّحَابَة والطعن فيهم و هم أَعْلَام الدّين تلقى الْأَئِمَّة الدّين عَنْهُم رِوَايَة وَ نحن تلقيناه من الْأَئِمَّة دراية فالطاعن فيهم مطعون طَاعن فِي نَفسه وَ دينه... _ الصواعق، ج٢ ص۶۴٠)
✅آری، غزالی که کتاب او بعنوان کتاب اخلاق و عرفان شناخته میشود، آنقدر نگران آبروی رؤسای يزيد لعنه الله است که بیان مصائب امام حسین علیه السّلام و وقایع تاریخی را فدای این مسئله میکند و از کنار آن براحتی عبور مینماید. این صوفی سُنّی که رشحات ناصبیگری دارد، در برخی مراکز علمی ما، بنام معلّم اخلاق و عرفان معرّفی میشود!!! عرفانی که در آن يزيد و رؤسایش تطهير و تبرئه شوند، تکلیفش معلوم است.
اللهم العن قتلة الحسین علیه السّلام
@fazaelvamaaref
❌ گزارش مهمِّ #ابن_تيميه از أقوال علمای سُنّی، درباره يزيد لعنه الله
➖ إبن تيميه در وصیّتنامهای که نوشته (الوصية الکبری)، بخشی را به تبیین بحث لعن و غلو درباره صحابه و مشاهیر اسلام اختصاص داده است. وقتی بنام يزيد ملعون میرسد، میگوید:
«در زمان خودش، طعن و سبّ نسبت به او مطرح نبود، همچنین درباره دین و عدم دین او؛ زیرا بعد از معاویه با او بیعت شد. (حکومتش مشروعیت داشت) امّا وقایعی رخ داد که سبب شد تا عدّهای علنا او را لعن کنند، و چه بسا غرض آنان از این کار، لعن رؤسای يزيد نیز بوده است. لذا اهل سنّت کراهت دارند تا شخصی را بصورت معیّن لعن کنند. (بصورت عموم لعن میکنند، مثل: لعنت بر ظالمین) این جماعت میگویند: "يزيد کافری زندیق است و فرزند رسول اکرم صلی الله علیه و آله را به قتل رساند و در مدينه جنایاتی کرد، و شرب خمر مینمود و فسقش علنی بود."
از طرفی عدّهای دیگر از اهل تسنّن، وقتی لعن بر يزيد را مشاهده کردند، معتقد شدند که: "يزيد از بزرگان صالحین و امامان هدایتگر و عادل است!!!! او از بزرگان صحابه و از اولیاء الله است" و چه بسا به نبوّت او نیز قائلند!!!!! و میگویند: "کسی که درباره يزيد توقّف کند، خداوند او را در آتش جهنّم متوقّف خواهد کرد."
امّا مطابق مبنای اهل علم و إيمان، هر دوگروه درباره او زیادهروی کردهاند! يزيد در دوره خلافت عثمان متولّد شد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) را درک نکرد تا از صحابه باشد، و در دین و تقوا نیز مشهور نبوده است، به هر حال مسلمان بوده و نمیتوان به او کافر و زندیق گفت! او شجاع و کریم بود و فواحش علنی نداشت چنانکه از روی دشمنی به او نسبت دادهاند. در دوره خلافت او حسین بن علی کشته شد، امّا يزيد نه دستور به قتل او داد، نه به قتل او خوشنود بود. اینکه سر حسین را نزد او بردهاند و او با چوب به دندان حسین زده، صحّت ندارد. بلکه عامل قتل او ابن زیاد و ابن سعد بودند که او را مظلومانه کشتند و قتل او از مصائب بزرگ محسوب میشود، و قبل از آن، قتل عثمان از بزرگترین مصائب بود و این دو قتل، از بزرگترین اسباب فتنه در اسلام شد که شرورترین افراد، عامل این جنایات بودند. و واقعه هولناک حرّه و تخریب کعبه، از دیگر جنایاتی است که به امر يزيد انجام شد، زیرا اهل مدینه بیعت او را نقض کردند، و عُمّال يزيد را اخراج نمودند. لذا بزرگان اهل سنّت مانند #احمدبنحنبل نه او را سبّ میکنند نه محبّتش را دارند. و احمد بن حنبل بقول فرزندش، هیچگاه شخصی را بصورت معیّن لعن نکرده است. با این حال، گروهی از اهل سنّت لعن او را جایز میدانند، و گروهی دیگر او را مسلمان و صالح و مجتهد در اعمالش تلقّی میکنند. و آنچه بزرگان ما گفتهاند بهتر است، یعنی نه لعنش کنیم، نه محبّتش را داشته باشیم. اگر او فاسق و ظالم باشد، ممکن است خداوند متعال او را ببخشد. زیرا روایاتی در صحیح #بخاری مؤیّد این ادّعاست.»
(وَ لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ إذْ ذَاكَ يَتَكَلَّمُ فِي يزيد بن معاوية، وَلَا كَانَ الْكَلَامُ فِيهِ مِنْ الدِّينِ، ثُمَّ حَدَثَتْ بَعْدَ ذَلِكَ أَشْيَاءُ فَصَارَ قَوْمٌ يُظْهِرُونَ لَعْنَةَ يزيد بن معاوية، وَرُبَّمَا كَانَ غَرَضُهُمْ بِذَلِكَ التَّطَرُّقَ إلَى لَعْنَةِ غَيْرِهِ، فَكَرِهَ أَكْثَرُ أَهْلِ السُّنَّةِ لَعْنَةَ أَحَدٍ بِعَيْنِهِ، فَسَمِعَ بِذَلِكَ قَوْمٌ مِمَّنْ كَانَ يَتَسَنَّنُ؛ فَاعْتَقَدَ أَنَّ يزيد كَانَ مِنْ كِبَارِ الصَّالِحِينَ وَأَئِمَّةِ الْهُدَى. وَ صَارَ الْغُلَاةُ فِيهِ عَلَى طَرَفَيْ نَقِيضِ، هَؤُلَاءِ يَقُولُونَ: إنَّهُ كَافِرٌ زِنْدِيقٌ، وَإِنَّهُ قَتَلَ ابْنَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عليه وَسَلَّمَ، وَقَتَلَ الْأَنْصَارَ وَأَبْنَاءَهُمْ بِالْحَرَّةِ، لِيَأْخُذَ بِثَأْرِ أَهْلِ بَيْتِهِ الَّذِينَ قُتِلُوا كُفَّارًا، مِثْلُ جَدِّهِ لِأُمِّهِ عتبة بن ربيعة وَخَالِهِ الوليد وَغَيْرِهِمَا، وَيَذْكُرُونَ عَنْهُ مِنْ الِاشْتِهَارِ بِشُرْبِ الْخَمْرِ وَإِظْهَارِ الْفَوَاحِشِ وأَشْيَاءَ. وَ أَقْوَامٌ يَعْتَقِدُونَ أَنَّهُ كَانَ إمَامًا عَادِلًا هَادِيًا مَهْدِيًّا، وَأَنَّهُ كَانَ مِنْ الصَّحَابَةِ أَوْ أَكَابِرِ الصَّحَابَةِ، وَأَنَّهُ كَانَ مِنْ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ تَعَالَى، وَرُبَّمَا اعْتَقَدَ بَعْضُهُمْ أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْأَنْبِيَاءِ، وَيَقُولُونَ: مَنْ وَقَفَ فِي يزيد وَقَّفَهُ اللَّهُ عَلَى نَارِ جَهَنَّمَ....)
📓الوصیّة الکبری، ت: محمد عبدالله النمر، عثمان ضمیریة، الناشر: مکتبة الصدیق، ص ١٠۵ به بعد
✅ پینوشت:👇🏻
@fazaelvamaaref
#سانسور_تحریف
⚠️ #ابن_تيميه و تکذیبِ حاضر کردن رأس مطهّر امام حسین علیه السّلام نزد يزيد لعنه الله
یکی از واضحات تاریخ، مسئلهٔ انتقال اهل بیت امام حسین علیهم السّلام به شام، و جسارت يزيد لعنه الله به آنان و به رأس مطهّر امام است؛ امّا ابنتیمیه که متخصّص تکذیب فضائل و مصائب اهل بیت علیهم السّلام است، وقیحانه این مسئله را تکذیب میکند و مدّعی است که سند محکمی ندارد:
«فَقَدْ تَبَیَّنَ أَنَّ الْقِصَّةَ الَّتِی یَذْکُرُونَ فِیهَا حَمْلَ رَأْسِ الْحُسَیْنِ إلَى یَزِیدَ وَ نَکْتَهُ إیَّاهَا بِالْقَضِیبِ کَذَبُوا فِیهَا وَ إِنْ کَانَ الْحَمْلُ إلَى ابْنِ زِیَادٍ - وَ هُوَ الثَّابِتُ بِالْقِصَّةِ - فَلَمْ یُنْقَلْ بِإِسْنَادِ مَعْرُوفٍ أَنَّ الرَّأْسَ حُمِلَ إلَى قُدَّامِ یَزِیدَ. وَ لَمْ أَرَ فِی ذَلِکَ إلَّا إسْنَادًا مُنْقَطِعًا. (مجموع الفتاوى، الناشر: مجمع الملک فهد لطباعة المصحف الشریف، ع ١۴١۶، ج٢٧ ص۴٧٩)
➖ #عثمان_الخمیس (از دلدادگان ابن تیمیه) نیز گفته است که: زنان خاندان عصمت تکریم شدند و اسارت آنان به دستور و رضایت يزيد، دروغ و باطل است، و رأس حسین (علیه السّلام) نزد إبن زیاد در کوفه باقی ماند و نزد يزيد نرفت:
«فَالْهَاشِمِیَّاتُ کُنَّ عَزِیزَاتٍ مُکَرَّمَاتٍ فِی ذَلِکَ الزَّمَنِ، فَالْکَلَامُ الَّذِی یُقَالُ عَنْ یَزِیدَ أَنَّهُ سَبَى نِسَاءَ أَهْلِ بَیْتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ بَاطِلٌ مَکْذُوبٌ. وَ مَا ذُکِرَ أَنَّ رَأْسَ الْحُسَیْنِ أُرْسِلَ إِلَى یَزِیدَ فَهَذَا أَیْضًا لَم یَثْبُتْ، بَلْ إِنَّ رَأْسَ الْحُسَیْنِ بَقِیَ عِنْدَ عُبَیْدِ اللهِ فِی الْکُوفَةِ.» (حقبة من التاریخ، الناشر: مکتبة الإمام البخاری، الطبعة الثالثة، ص٢۶١)
✅ به غير از منقولات طبری که در این باره مشهور است (ج۵ ص۴۵٩_ نشر دارالتراث)، نظر برخی علماء و مورّخین سُنّی را مشاهده میکنیم که جایگاهشان در میان سُنّیان روشن است:
#ابن_کثیر (شاگرد ابن تیمیه و از مورّخین بزرگ سُنّیان) معتقد است که انتقال رأس شریف امام حسین علیه السّلام نزد یزید لعنه الله، قول مشهور نزد علمای تاریخ بوده و اسناد فراوان دارد:
«... وَ قَدِ اخْتَلَفَ الْعُلَمَاءُ بَعْدَ هَذَا فِی الرَّأْسِ هَلْ سَیَّرَهُ ابْنُ زِیَادٍ مِنَ الْکُوفَةِ إِلَى یَزِیدَ بِالشَّامِ أَمْ لَا. عَلَى قَوْلَیْنِ، وَ الْأَوَّلُ أَشْبَهُ وَ قَدْ وَرَدَ فِی ذَلِکَ آثَارٌ کَثِیرَةٌ. _ «وَ أَمَّا رَأْسُهُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَالْمَشْهُورُ بَیْنَ أَهْلِ التَّارِیخِ وَ عُلَمَاءِ السِّیَرِ أَنَّهُ بَعَثَ بِهِ ابْنُ زِیَادٍ إِلَى یَزِیدَ بْنِ مُعَاوِیَةَ، وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ أَنْکَرَ ذَلِکَ، وَ عِنْدِی أَنَّ الْأَوَّلَ أَشْهَرُ.» (البدایة والنهایة، الناشر: دار هجر، ج١١ ص۵٨٠)
🔸#ابن_حجر نقل کرده:
«وَ لما أنزل ابْن زِیَاد رَأس الْحُسَیْن وَأَصْحَابه جهزها مَعَ سَبَایَا آل الْحُسَیْن إِلَى یزِید فَلَمَّا وصلت إِلَیْهِ قیل إِنَّه ترحم عَلَیْهِ وتنکر لِابْنِ زِیَاد وَأرْسل بِرَأْسِهِ وَبَقِیَّة بنیه إِلَى الْمَدِینَة. وَ قَالَ سبط ابْن الْجَوْزِیّ وَ غَیره الْمَشْهُور أَنّه جمع أهل الشَّام وَ جعل ینکت الرَّأْس بالخیزران وَ جمع بِأَنَّهُ أظهر الأول و أخفى الثَّانِی بِقَرِینَة أَنه بَالغ فِی رفْعَة ابْن زِیَاد حَتَّى أدخلهُ على نِسَائِهِ.» (الصواعق المحرقة، الناشر: مؤسسة الرسالة، ص ۵٧٩)
ابن جوزی مینویسد:
«... لیس العجب من فعل عمر بن سعد، وعبید الله بن زیاد، و إنما العجب من خذلان یزید و ضربه بالقضیب على ثنیة الحسین، و إعادته إلى المدینة. أ فیجوز أن یفعل هذا (بالخوارج)؟ أو لیس فی الشرع أنهم یصلی (علیهم) و یدفنون....» (الرّد علی المتعصّب العنید المانع من ذم یزید، الناشر: دار الکتب العلمیة، بیروت، ص ۶٣)
🔹#ابن_اثیر نقل میکند:
«وَ الرَّأْسُ بَیْنَ یَدَیْهِ وَ مَعَهُ قَضِیبٌ وَ هُوَ یَنْکُتُ بِهِ ثَغْرَهُ، ثُمَّ قَالَ: إِنَّ هَذَا وَإِیَّانَا کَمَا قَالَ الْحُصَیْنُ بْنُ الْحُمَامِ:
أَبَى قَوْمُنَا أَنْ یُنْصِفُونَا فَأَنْصَفَتْ
قَوَاضِبُ فِی أَیْمَانِنَا تَقْطُرُ الدَّمَا
یُفَلِّقْنَ هَامًا مِنْ رِجَالٍ أَعِزَّةٍ
عَلَیْنَا وَهُمْ کَانُوا أَعَقَّ وَأَظْلَمَا.
فَقَالَ لَهُ أَبُو بَرْزَةَ الْأَسْلَمِیُّ: أَتَنْکُتُ بِقَضِیبِکَ فِی ثَغْرِ الْحُسَیْنِ؟ (الکامل فی التاریخ، الناشر: دار الکتاب العربی، بيروت، ج٣ ص١٨٨)
برای عاقل منصف همین مقدار کافیست.
لازم به ذکر است که بر خلاف ادّعای ابن تیمیه _ که گفت طریق صحیحی برای این مسئله وجود ندارد _ حدود ٢٠ طریق در این باره موجود میباشد.
🤲🏻 اللهم العن قتلة الحسین علیه السّلام
@fazaelvamaaref
🔻اول ماه صفر، ورود سر مطهر امام حسین علیه السلام و اهل بیتِ مظلومِ ایشان به شام
▪️ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺳﻴﺪ ﺑﻦ ﻃﺎﻭﻭﺱ مینویسد: ﻛﻮﻓﻴﺎﻥ ﺳﺮ مطهر امام ﺣﺴﻴﻦ علیه السلام ﺭﺍ ﺑﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻥِ ﺍﺳﻴﺮ ﺑﺮﺩند. ﭼﻮﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺩﻣﺸﻖ ﺭﺳﻴﺪﻧﺪ، ﺍﻡ ﻛﻠﺜﻮﻡ ﺑﻪ ﺷﻤﺮ لعنه الله ﻛﻪ ﺟﺰﺀ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺷﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: بتو حاجتی ﺩﺍﺭﻡ. ﮔﻔﺖ: ﭼﻴﺴﺖ⁉️ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﺎ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮ میبرید ﺍﺯ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩای ﻭﺍﺭﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺎﺷد، ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺑﮕﻮ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﻛﺠﺎﻭﻩﻫﺎی ﻣﺎ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺩﻭﺭ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺲ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﺩﻳﺪﻩﺍﻧﺪ ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺫﻟﻴﻞ ﺷﺪﻳﻢ. ﺷﻤﺮِ ﻣﻠﻌﻮﻥ ﺩﺭ مقابلهٔ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺁﻥ ﺑﺎﻧﻮ ﺍﺯ ﻋﻨﺎﺩ ﻭ ﻛﻔﺮی ﻛﻪ ﺩﺍﺷﺖ، ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﻧﻴﺰﻩ ﺑﺰﻧﻨﺪ ﻭ ﻣﻴﺎﻥ ﻛﺠﺎﻭﻩﻫﺎ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮﺍﻥ ﺑﮕﺮﺩﺍﻧﻨﺪ! ﺗﺎ ﺁﻥﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﺍﺯﻩ ﺩﻣﺸﻖ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﭘﻠﻪﻫﺎی ﻣﺴﺠﺪ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﭙﺎ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. یعنی ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺍﺳﻴﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ میﺩﺍﺷﺘﻨﺪ.
📜 لهوف، نشر العالم، ص ۱۷۴
🔥 اللهم العن قتلة الحسین علیه السلام
@fazaelvamaaref
❌ معنای تشیّع این نیست که فقط اهل بیت علیهم السّلام را دوست بداریم، بلکه برائت نیز یکی از اصول مهم در تشیّع است که مانند دو بال برای پرواز است
👈🏻 افرادی که این تفکّر (کافی بودن محبّت) را میپسندند، این مطلب را بخوانند
@fazaelvamaaref
#عاشورا_در_عامه
🔥 اوّلین نذر برای قتل امام حسین علیه السّلام
👥 طایفه "بنی أود" بر مذهب عثمانی بودند و گفته شده هیچگاه در قومشان عثمان لعن و طعن نشده است. آنان با بنّیامیّه - به خصوص شاخه مروانی - نیز ارتباط وثیقی برقرار نمودند. آنان نسبت به بنیامیّه به شدّت متعصّب و از امیرالمؤمنین علیه السّلام بیزار بودند. تا جایی که جز یک نفر، همگی در صفیّن در حمایت از معاویه لعنه الله وارد جنگ با امیرالمؤمنین علیه السّلام شدند. (مروج الذهب، ج٣ ص١۴۴)
➖ جنایت کربلا نیز عرصه دیگر از مشارکت این خاندان علیه اهل بیت علیهم السّلام بود. نقل است پس از شهادت امام حسین علیه السّلام یکی از آنان به نام "أسود بن خالد" نعلین حضرت و "جمیع بن خلق أودي" یکی از شمشیرهای ایشان را به غارت برد. (تاریخ طبری، ج۵ ص۴۵٣)
همچنین به ریاست یکی از أشراف خود بنام "عبدالله بن هانی أود" همکاریهای گستردهای را با "حجّاج بن یوسف" در تثبیت حکومت "عبدالملک بن مروان" از جمله جنگ با "عبدالله بن زبیر" و آتش زدن مکّه انجام داد و حجّاج پس از پیروزی بر دشمنان خود، از او تقدیر کرد.
👈🏻 وی به مناسبتی به حجّاج گفت: ما فضائلی داریم که احدی در عرب ندارد. و چون حجّاج از آن فضائل پرسید، وی این فضیلتها را چنین برشمرد:
هرگز در قوم ما به عثمان ناسزا گفته نشد!
هفتاد نفر از طایفه ما در صفیّن همراه معاویه بودند و با ابوتراب جز یکی از ما نبود و او هم آن طور که ما میدانیم، مرد بدی بود!
هیچکس از ما زنی را که دوستدار ابوتراب باشد به زنی نگرفته است!
در میان ما زنی نیست که نذر نکرده باشد اگر حسین کُشته شود، ده شتر قربانی کند و همه به نذر خود وفا کردند.‼️
به هر یک از ما گفتهاند که ابوتراب را ناسزا گوید یا لعن کند، او لعن کرده، و گفته است حسن و حسین دو پسر او را با مادرشان فاطمه نیز لعنت میکنم.‼️ (مروج الذهب، ج٣ ص١۴۴ _ شرح نهج البلاغه ابن أبي الحديد، ج۴ ص۶١)
🔘 این روایت با اندکی اختلاف در برخی دیگر از منابع چنین نقل شده است:
«روزی مردی از گروه بنی أود به نام عبدالله بن إدريس بن هانی، بر حجّاج وارد شد و سخنی گفت و حَجّاج به وی جواب درشتی داد. وی به حَجّاج گفت: ای امیر! چنین نگو؛ زیرا در بین قریش و ثَقیف، فضيلت قابل ذکری نیست، مگر آنکه در بین ما نیز همانند آن، وجود دارد. حَجّاج گفت: فضیلتهای شما چیست؟ پاسخ داد: هیچ گاه عثمان در جمعهای ما بدگویی نمیشود و به بدی یاد نمیگردد. حجّاج گفت: این، فضیلت است. او گفت: هیچ گاه در بین ما، خارجی و شورشی دیده نشده است. حجّاج گفت: این، فضیلت است. مرد گفت: در جنگها از ما، جز یک نفر، کسی همراه علی شرکت نکرده است، که این کارش، او را از چشم ما انداخته و مُنزوی ساخته است، و وی هیچ ارزش و منزلتی نزد ما ندارد. حجّاج گفت: این، فضیلت است. مرد گفت: هر کس از ما که بخواهد با زنی ازدواج کند، درباره او میپرسد که: آیا وی ابو تراب را دوست داشته و یا او را به نیکی یاد کرده است؟ اگر گفته شود که این زن چنین کرده است، با او ازدواج نمیکند. گفت: این، فضیلت است. مرد گفت: در بین ما پسری به دنیا نیامده که علی یا حسن یا حسین نامیده شده باشد و نیز دختری به دنیا نیامده که فاطمه شده باشد. حَجّاج گفت: این، فضیلت است. مرد گفت: روزی که حسین به سوی عراق آمد، زنی از قبیله ما نذر کرد که اگر خدا حسین را بکُشد، ده شتر قربانی کند و هنگامی که او کشته شد، به نذرش وفا کرد. حَجّاج گفت: این، فضیلت است. مرد گفت: از یک نفر از ما خواسته شد که از علی برائت بجوید و او را نفرین کند. وی گفت: حسن و حسین را هم میافزایم. حَجّاج گفت: سوگند به خدا که این، فضیلت است. (فرحة الغری، ص۴٩_۵٠)
@ashkvareh
#رجال
⚠️ به جرم محبّت امام سجّاد علیه السّلام
✍🏻 علّامه مجلسی رحمه الله:
«از امام صادق علیه السّلام منقول است که سعید بن جبیر اعتقاد به امامت زین العابدین علیه السّلام داشت، و ثنای آن جناب بسیار میگفت، و به این سبب حَجّاج لعین او را شهید کرد، چون سعید را به نزد آن ملعون بردند، گفت: توئی شقی بن کسیر!؟ (کنایه به نام سعید بن جبير) سعید گفت: مادر من نام مرا بهتر از تو میدانست و او مرا سعید بن جبیر نام کرد، حجّاج گفت: چه میگوئی در شأن أبوبکر و عمر، در بهشت میدانی ایشان را یا در جهنّم؟ سعید گفت: اگر داخل بهشت شوم و اهل بهشت را ببینم خواهم دانست که در بهشت است، و اگر داخل جهنّم شوم و اهل جهنّم را ببینم خواهم دانست که در جهنّم است، حجّاج گفت: چه میگوئی در حقّ خلفای دیگر؟ سعید گفت: مرا بر ایشان وکیل نکردهاند، حجّاج گفت: کدام یک را دوست تر میداری؟ گفت: هریک از ایشان که نزد خالق من پسندیدهترند، حجّاج گفت: کدام یک نزد خالق تو پسندیدهترند؟ سعید گفت: این علم نزد کسی است که آشکار و پنهان ایشان را میداند؛ حجّاج گفت: نمیخواهی بمن راست بگوئی؟ سعید گفت: نمیخواهم بتو دروغ بگویم، پس آن لعین امر کرد به قتل او.
🔻و یافعی از علمای مخالفان نقل کرده است که حجّاج بعد از شهادت سعيد، زیاده از چهل روز زنده نبود، و در ایّام مرض موت بیهوش میشد و باز به هوش میآمد و میگفت: چه میخواهد از من سعید بن جبیر؟ و در روایت است که هرگاه به خواب میرفت، سعید را میدید که دامن او را گرفته و میگفت: ای دشمن خدا به چه جهت مرا کُشتی؟»
📓 جلاء العیون، ص ٨۴١
@fazaelvamaaref
ایّام شهادت جانگداز #امام_سجاد علیه السّلام تسلیّت باد
⚫️ علّامه مجلسی رحمهالله مینویسد:
ابنقولویه و ابن شهرآشوب و دیگران از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده اند که جناب علی بن الحسین علیهما السّلام بر پدر بزرگوارش بیست سال - به روایتی چهل سال- گریست و هرگاه طعامی نزد او حاضر میکردند میگریست؛ چون آبی به نزد او میآوردند آنقدر میگریست که آن آب را مضاعف میکرد. پس یکی از غلامان آن جناب گفت: فدای تو شوم یابن رسول اللَّه میترسم که تو خود را هلاک کنی! حضرت فرمودند:
«ما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ» یعنی: شکایت میکنم درد و اندوه خود را بخدا و من میدانم از خداوند آنچه شما نمیدانید. سپس فرمودند: هیچوقت بخاطر نمیآورم کشته شدن فرزندان فاطمه را مگر آنکه گریه در گلوی من میگیرد.
👈🏻 به روایت دیگر فرمود: چرا نَگِریم در حالیکه پدر مرا منع کردند از آبی که وحشیان و درندگان میخورند، و با لب تشنه او را شهید کردند. به روایت دیگر به آن جناب گفتند که: آن قدر میگریی که خود را خواهی کُشت! ایضاً ابن قولویه و ابن شهر آشوب و دیگران روایت کردهاند که یکی از آزادکردههای آن حضرت گفت که: آیا وقت آن نشده است که گریه تو تمام شود؟ حضرت فرمود: وای بر تو، حضرت یعقوب دوازده پسر داشت و یک پسر او گم شد و از بسیاریِ گریه دیدههای او سفید شد و از وفور غم و اندوه پشت او خم شد با آنکه میدانست که او زنده است و من دیدم پدر و برادران و عموها و هفده نفر از خویشان خود را که در برابر من و بر دور من کُشتند و سر بریدند، چگونه اندوه من به نهایت رسد!؟
📓 جلاء العیون، ص ۸۳۵
@fazaelvamaaref
#طلسمها #شیطانی #جذب_جن
📸 آیا طلسم "نعل اسب" سبب برکت و موفقیت میگردد⁉️ این مسئله ریشه در کجا دارد؟!
@herz_asemani
#رجال
🎥 راویِ صحیح #بخاری و صحیح مسلم که توثيق شده، به امام حسین و امام حسن علیهما السّلام فحّاشی میکرد‼️
پیشتر نیز بیان شد که سُنّیان کوچکترین نقد و اهانتی به صحابه و تابعين را برنمیتابند، اگر کسی مطاعن آنان را بگوید، تکفیر و طردش میکنند و از عدالت ساقط میشود (با عنوان: #سانسور_تحریف مواردی قابل مشاهده است)، ولی دشمنان اهل بیت علیهم السّلام را توثيق و تطهير مینمایند!
👈🏻 بعنوان نمونه، این مورد را مشاهده فرمائید
@fazaelvamaaref
#ابن_تیمیه #سانسور_تحریف #عاشورا_در_عامه
/channel/ashkvareh/5296
👈🏻 پاسخی به شُبهه آقای مهدی مسائلی، با توجّه به مبانی و فکر ایشان:
/channel/mir_hamedhoseyn_110/632