احادیث و روایات معارف تشیع معرفی و ارائه کتب معتبر سخنرانیهای اعتقادی ارتباط: @saghaleyn1214
💢 روایتی جالب توجّه دربارهٔ "شب جمعه"
🔹وَ رَوَى أَبُو بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيُنَادِي كُلَّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ مِنْ أَوَّلِ اللَّيْلِ إِلَى آخِرِهِ أَ لاَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَدْعُونِي لآِخِرَتِهِ وَ دُنْيَاهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُجِيبَهُ أَ لاَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ يَتُوبُ إِلَيَّ مِنْ ذُنُوبِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَتُوبَ عَلَيْهِ أَ لاَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ قَدْ قَتَّرْتُ عَلَيْهِ رِزْقَهُ يَسْأَلُنِي الزِّيَادَةَ فِي رِزْقِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُوَسِّعَ عَلَيْهِ أَ لاَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ سَقِيمٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أَشْفِيَهُ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأُعَافِيَهُ أَ لاَ عَبْدُ مُؤْمِنٌ مَحْبُوسٌ مَغْمُومٌ يَسْأَلُنِي أَنْ أُطْلِقَهُ مِنْ حَبْسِهِ فَأُخَلِّيَ سَرْبَهُ أَ لاَ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ مَظْلُومٌ يَسْأَلُنِي أَنْ آخُذَ لَهُ بِظُلاَمَتِهِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَأَنْتَصِرَ لَهُ وَ آخُذَ لَهُ بِظُلاَمَتِهِ قَالَ فَمَا يَزَالُ يُنَادِي بِهَذَا حَتَّى يَطْلُعَ الْفَجْرُ.
✍🏻 أبوبصير از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمودند:
همانا خداوند تبارك و تعالى هر شب جمعه از فراز عرش جلالِ خويش از آغاز شب تا سحرگاه ندا میدهد: آيا بندهٔ مؤمنى نيست كه پيش از بر دميدن صبح از من خواهشى براى آخرت يا دنياى خويش داشته باشد، تا التماس و خواستۀ او را برآورده سازم؟! آيا بندۀ مؤمنى نيست كه پيش از برآمدنِ صبح برخيزد و بر آستان من از گناهان خويش توبه آورد تا او را اجابت كنم و گناهانش را بيامرزم؟ آيا هيچ بندۀ مؤمنى نيست كه رزقش را کم كرده باشم و او پيش از طلوع صبح دست بدعا بردارد و از من درخواست كند كه رزقش را زیاد گردانم، و من رزق او را زياده گردانم؟! آيا هيچ بندۀ مؤمنى نيست كه بيمار باشد و پيش از دميدن صبح از من شفاى خويش طلبد، و من خواسته او را اجابت كرده و وى را عافيت و تندرستى عطا نمايم؟! آيا هيچ بندۀ مؤمنى نيست كه در بند زندان و اندوه گرفتار باشد و پيش از طلوع صبح از من درخواست كند كه او را از گرفتارى رهائى بخشم و من او را از اندوه رهائى بخشم و خاطرش را آسوده گردانم؟! آيا بندۀ مؤمنى نيست كه بر او ستم رفته باشد و پيش از دميدن صبح از من درخواست و دادخواهى از ظالم كند و من او را يارى كرده و داد او از ستمكار بستانم و حقّ او را به وى باز رسانم؟!
آن حضرت فرمودند: اين ندا پياپى از سوى خداوند متعال میرسد تا هنگامى كه صبح بردمد.
📚 کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۱ ص۴۲۰
@fazaelvamaaref
🌹🌸 اَلْمُفَضَّلُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: لَوْ لاَ أَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ أَمِيرَاَلْمُؤْمِنِينَ لَمْ يَكُنْ لِفَاطِمَةَ كُفْوٌ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ.
📚 بحار الأنوار، ج ۴٣ ص ١٠٧
@fazaelvamaaref
🕋 تبرّک به پردهٔ کعبه
✍🏻 مجلسی اوّل رحمه الله:
«در موثق كالصحيح منقولست از عبدالملك بن عتبه كه گفت سؤال كردم از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللّه عليه از آن چه بما مى رسد از پردهٔ كعبه که آيا جايز است آن را بپوشيم؟ حضرت فرمودند: چون حرير است از جهت پوشش اطفال غيرِ بالغ خوبست و از جهت جلد قرآن و از جهت بالش زير سر به قصد تيمّن و تبرّك، يا آنكه بركت لازم اوست إن شاء الله؛ و مشيّت الهى نسبت به خوبانست نه به بَدان.
و توهّم آنكه وقف است بر كعبه دفع میشود به آنكه چنين وقف كردهاند كه يك سال پوشش كعبه باشد و بعد از آنِ از خدمه باشد.»
📚 لوامع صاحبقرانی، ج۷، ص۲۵۸
@fazaelvamaaref
پیرو مطلب قبل
🎥 معرفی کتاب صوتی _ هنری "بی تاب کعبه"
کاری نو و جذاب و پربار
👈🏻 برای آشنایی کامل با اين اثر ارزشمند، و مشاهده توضیحات و ویژگیها و تهیه این اثر، به لینک ذیل مراجعه فرمایید:
https://tamamoddin.ir/bitaab
@fazaelvamaaref
🕋 حجّ با مال حرام
✍🏻 راوی گويد: امام صادق عليه السّلام فرمودند: اگر شخصی مالی را از راه غير حلال به دست بیاورد و با آن به حجّ برود و شروع به تَلبيه (لبيكِ مخصوص حجّ) كند، ندا میآید: "لاَ لَبَّيْكَ وَ لاَ سَعْدَيْكَ" و لبیکِ او ردّ میشود و به او پاسخی داده نمیشود. و اگر از راه حلال به دست آورده باشد، لبیک او را پاسخ میدهند و قبولش میکنند.
«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ عَنِ اِبْنِ بُكَيْرٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِاَلله عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِذَا اِكْتَسَبَ اَلرَّجُلُ مَالاً مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ ثُمَّ حَجَّ فَلَبَّی نُودِيَ لاَ لَبَّيْكَ وَ لاَ سَعْدَيْكَ وَ إِنْ كَانَ مِنْ حِلِّهِ فَلَبَّی نُودِيَ لَبَّيْكَ وَ سَعْدَيْكَ.»
📚 الکافی، ج ۵ ص ۱۲۴
🔸 مجلسی اوّل رحمه الله:
«و يدلّ على أَنَّ الحجّ من المال الحرام غير مقبول، و إذا اشترى ثَوْبَي الإحرام بعين المال الحرام وكذا الهَدْي كان الحجّ باطلاً على المشهور، فلو كان حَجَّ كذلك كان عليه إعادة الحجّ، أمّا إذا اشترى الثوبَين و الهَدْي من الحلال أو اشترى في الذّمّة ثمَّ رفع الحرام كان صحيحاً غير مقبول. نُودِيَ لَبَّيْكَ وَ سَعْدَيْكَ، النداء يمكن أن يكون من الملائكة أو الجِنّ و يكونوا في خدمته أو إعانته في المهمّات، أو يكون من الله تعالى ويكون الله في قضاء حوائجه، بل الظاهر أَنّه كناية عن قبول حجّه سواء وقع النداء و يكون على الحقيقة أو لم يقع و كان مجازاً، و يلزمه قضاء الحوائج و كفاية المهمّات، و الأَوْلى أن يخرج الحاجّ خُمس ماله ثمَّ يذهب إلى الحجّ.» (إحياء الأحاديث في شرح تهذيب الحديث، مخطوط)
وقتی امام صادق علیه السلام، کافرِ مسخرهکنندهٔ حجّ را خوار و ذلیل کرد
حواشی و تضعيفات و تبلیغات علیه سفر حج
حج، در آموزههای صوفیه
قابل توجه افرادی که دیگران را از سفر حج نهی میکنند
@fazaelvamaaref
‼️ از اتّهامات عجیبِ ابنتیمیه به شیعیان
🔥 #ابن_تیمیه که در دشمنی با اهل بیت علیهم السّلام و شیعیان، سخنان جنونآمیز میگوید و گوی سبقت را از دیگران ربوده، در بخشی از نقد خود به شیعیان مینویسد:
«بعض حماقات الشيعة ... وَ مِثْلُ كَوْنِهِمْ يَكْرَهُونَ التَّكَلُّمَ بِلَفْظِ الْعَشَرَةِ، أَوْ فِعْلِ شَيْءٍ يَكُونُ عَشَرَةً حَتَّى فِي الْبِنَاءِ لَا يَبْنُونَ عَلَى عَشَرَةِ أَعْمِدَةٍ، وَ لَا بِعَشَرَةِ جُذُوعٍ، وَ نَحْوِ ذَلِكَ، لِكَوْنِهِمْ يُبْغِضُونَ خِيَارَ الصَّحَابَةِ، وَ هُمُ الْعَشْرَةُ الْمَشْهُودُ لَهُمْ بِالْجَنَّةِ _ أَبُوبَكْرٍ، وَ عُمَرُ، وَ عُثْمَانُ، وَ عَلِيٌّ، وَ طَلْحَةُ، وَ الزُّبَيْرُ، وَ سَعْدُ بْنُ أَبِي وَقَّاصٍ، وَ سَعِيدُ بْنُ زَيْدِ [بْنِ عَمْرِو بْنِ نُفَيْلٍ]، وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ، وَ أَبُو عُبَيْدَةَ بْنُ الْجَرَّاحِ _ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ - يُبْغِضُونَ هَؤُلَاءِ إِلَّا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ...»
✍🏻 حاصل آنکه: شیعیان از بکار بردن لفظ "دَه" إکراه داشته و به این عدد بغض دارند، و مطابق با عدد دَه، ساخت و ساز و زراعت نمیکنند. این مسئله به دلیل بغض آنان به اصحاب دهگانه بهشتی (عَشرة مُبَشّرة) است، یعنی ابابکر و عمر و عثمان و علی و طلحه و زبیر و سعد بن ابیوقاص و سعيد بن زيد، عبدالرحمن بن عوف، ابوعبیده جراح؛ و شیعیان فقط علی بن أبى طالب را دوست دارند و باقی را دشمن میدارند.
📚 منهاج السنّة، ج۱ ص۳۸
اینکه شیعیان از عدد دَه تنفّر دارند و با عدد دَه کار نمیکنند، از کجا آمده⁉️
آیا تا بحال چنین چیزی در منابر ما، کتب ما، دروس ما ذکر شده است⁉️
بخلاف ادّعای وی، مثلا: در روایات ما وارد شده هر کس دَه مرتبه "یا الله" و یا اینکه "یا رَبّ" بگوید، ندا میآید که: لبیک بندهٔ من، حاجتت چیست؟ (الکافی، ج۲ ص۵۱۸)
آیا ابنتیمیه مُخدّر يا مُسکر مصرف میکرده است؟ هرچند بغض او به شیعیان، بیش از مُخدّر و مُسکر عقلش را ربوده و همچون مجانین درباره شیعیان سخن میگفته است.
درباره عدم صحّت حديث "عَشره مُبشّره" باید مستقل سخن گفت و در این مجال کوتاه، جای آن نیست.
@fazaelvamaaref
#غلاة #روشنگری #غلو #غلوستیزی #سخنرانی
🎙 جناب استاد دهقانی
💡چرا «غالیان» بیش از نواصب، اهل بیت (علیهم السلام) را آزار میدهند؟!
@maarefevahyani2
❌ أخّاذی و شیّادی بنام اهل بیت علیهم السّلام
بارها بیان شد که انگیزهٔ سران گمراهی و ضلالت و جریانات فرقهای، یا شهرت است، یا ثروت، یا قدرت، یا همه این موارد؛ اگر انگیزهٔ مدّعی، ثروت باشد، غالبا با یک بهانه شرعی و مقدّس، از مریدان و دیگران اخذ اموال میکند، چنانکه مکرّر دیده و شنیدهایم که فلان قطب و عارف و صوفی و سرکرده، به بهانه دستوری از طریق خواب و رؤیا و یا کشف و شهود به مریدان و اطرافیان گفته باید پولی بدهند تا فلان مأموریّت إلهی انجام شود، یا این پرداخت مال، امتحانی است برای آنان، یا مانند فرقه نعمتاللهی که بجای خمس، "عشريه" را معیّن کردهاند. خلاصه کافیست بوی پول به مشامشان برسد.
➖ وقتی به دنبال مطلبی درباره شیخ بهایی رحمه الله بودم، با گزارش ذیل مواجه شدم. دیدم این حالت چقدر شبیه به حالات برخی عُرفا و صوفیهٔ متأخر و معاصر است.
✅ وقتی هنوز جریان صوفیه در دولت صفویه حاکم و نافذ بود، گاهی گروههای مختلفی از صوفیان در جایجای قلمرو دولت صفویه، به دنبال کسب قدرت بودند که تفصیلش موجب خروج از مطلب است. در این میان افرادی هم که از طریق سلاطين وقت به منسبی میرسیدند، صاحب جایگاه میشدند و بعضاً از این جایگاه سوءاستفاده میکردند، خصوصاً در آن دوره که بازار کراماتبافیِ عارفانه داغ بود و مردمِ سادهی زودفریب نیز همیشه در صحنه!
"صوفیان خلیفه" مدّتی حاکم خراسان در دوره شاه تهماسب بود که سرکرده صوفیان روملو محسوب میشد. در همان ایّام حاکم هرات در جنگی کشته شد و هرات در خطر بود و قزلباشها از خوف تهدید سپاه ازبک، صوفیان خلیفه را به هرات دعوت کردند، وی پسرش را بجای خود گماشت و راهی هرات شد. "اسکندر بیگ منشی" پیرامون وی نوشته:
«صوفيان خليفه مرد شجاع دلير مردانه و صوفى يكجهتِ اين دودمان مقدّس بود، امّا جنونى بر طبيعتش غالب بود، و اعمال و افعال ديوانگان از وی بسيار به ظهور مىرسید، بعضى عُقلاء او را مرد مزور ابله طراز مىدانستند، در هرات به سخن جمعى اشرار، ابواب جور و اعتساف بر روى خلايق گشوده استشفاع و التماس را دربست، و به هركس از مردم شهر و بلوكات گمان اندك تَموّلى بود به مصادره و مؤاخذه او گرفتارگشته، از غايت جنون با كمال تزوير و ابله طرازى اظهار مىكرد كه 👈🏻 دوشينه در واقعهای از حضرات دوازده امام عليهم السّلام به من اشاره شد كه از فلان شخص مبلغ كذا گرفته به غازيان ده و دفع دشمنان ما كن، و حكم امام را چاره نيست، اكثر بر دوستان خود كه هوس حكومت او كرده (با دعوت خود) به شهر آورده بودندش، تحميلات حكمى كرده، گريانگريان در مجمع هذيان مىگفت كه هر چند در خدمت حضرات ائمه درخواست كردم كه فلان شخص دوست من است مرا ازين تكليف معاف داريد (که از او پول بگیرم)، در معرض قبول نيفتاد، فرموده امامان را كم و زياد جايز نيست. القصّه بدين حيله با جنون سرشار زرِ بسيار به حصول پيوسته، مردم از جور او به جان رسيده....»
📘 تاریخ عالم آرای عبّاسی، ج ١ ص ۴۶
اگر نبود زحمات فقهاء و علمائی چون علّامه مجلسی و ملّا محمد طاهر قمّی و شيخ حرّ عاملی و أمثالهم که جهاد مردانه در ردّ صوفیه نمودند، هیچگاه دولت صفویه و زندگی مردم آن دوره، از لوث صوفیه و شیّادان پاک نمیشد. هرچند بعد از روشنگری، سران دولت صفویه نیز جبران نموده و در نشر و وسعت مکتب اهل بیت علیهم السّلام پا به پای علمای وقت دویدند. غرض آنکه همیشه افرادی در لباس و بنام تشیّع بوده و هستند که برای أغراض خود، راهزنی معنوی کنند، ولی از برکت وجود عالِمان، نقشههای شوم آنان به هدف نمیرسد.
@fazaelvamaaref
✨ کتابی بینظیر
💢 آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله:
«شيخ مفيد كتاب كافى را «مِن أجلّ كتب الشيعة و أكثرها فائدة» مىداند. (تصحيح الاعتقاد، ص ٧٠. در نقل محدث نورى حرف «مِن» نيامده است، خاتمه مستدرك ٢١:٤٦٤).
(يعنی کتاب الکافی، از بزرگترین کتب شیعه و پرفایدهترینِ آنهاست.)
➖ شهيد اوّل در وصف آن مىگويد:
"لم يعمل للإمامية مثله" (بحار ١٠٧:١٨٨).
(يعنی در شیعه مانند این کتاب وجود ندارد.)
نظير اين داورى را محقّق كركى ارائه كرده است (بحار ١٠٨:٦٣، و نيز ٧٥)
➖ ملّا محمد تقى مجلسى مىگويد:
"لم يصنّف فى الإسلام مثله" (بحار ١١٠:٦٩).
(يعنی در بین مسلمین (نه تنها شیعه)، مانند این کتاب تألیف نشده است.)
ستايش از اين كتاب در كلام ساير بزرگان و فُقهاء تكرار شده است.»
📓 مقالات، پرونده شیخ کلینی و کافی، ص۱۰۲
@fazaelvamaaref
✅ ابتکار شیخ کلینی رحمه الله
✍🏻 آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله:
«تنظيم ابواب الكافى، با وجود برخى مشابهات بين اين كتاب و كتابهاى پيشينيان بويژه كتابهاى سىگانه "حسين بن سعيد" كاملا ابتكارى است. كسانى كه صحيح #بخارى و الكافى را با يكديگر مقايسه كردهاند، برترى خيرهكننده كافى را در شيوه تنظيم احاديث به روشنى دريافتهاند. به گفته مرحوم مجلسى اول، كتابى همچون كافى درنظم درست ابواب و احاديث ديده نشده است.»
📚 مقالات، ص۱۱۴
@fazaelvamaaref
#رجال
✅ مأمون لعنه الله، و علّت انتخاب امام رضا علیه السّلام به ولیعهدی
✍🏻 #ذهبی مینویسد:
«قال ابن جرير في تاريخه: إن عيسى بن محمد بن أبي خالد بينما هو عرض أصحابه، ورد عليه كتاب الحسن بن سهل يعلمه فيه أن المأمون جعل علي بن موسى ولي عهده؛ لأنه نظر في بني العباس، و بني علي فلم يجد أحدًا هو أفضل و لا أعلم و لا أورع منه، و أنه سماه الرضى من آل محمد.»
➖ ابن جرير (#طبری) در تاریخش نوشته که مأمون در بین آل عبّاس و آل علی، أحدی را برتر و عالِمتر و با ورعتر از علی بن موسی ندید، و او را رضی (برگزیده و مورد پسند) از آل محمد (عليهم السّلام) نامید.
📚 سیر أعلام النبلاء، ط_الحدیث، ج۸ ص۱۱۶
@fazaelvamaaref
✴️ جایگاه نام "محمّد" نزد اهل بیت علیهم السّلام
🔻اسحاق بن عمّار نقل كرده است:
محضر مبارك امام صادق عليه السّلام رسيدم و عرضه داشتم خداوند پسری به من عطاء فرموده است. حضرت فرمودند: آيا نامش را
محمّد نگذاشتى؟ عرض كردم: چرا، او را به اين نام موسوم كردم. حضرت فرمودند:
محمّد را نزن و دشنامش نده، خداوند متعال او را در هنگام حياتت نور چشمت، و بعد از مرگت خلَف و جانشين صالحى قرار داده است.
«مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ يَحْيَى اَلْخُزَاعِيِّ عَنْ أَبِيهِ يَحْيَى بْنِ أَبِي اَلْعَلاَءِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَخَبَّرْتُهُ أَنَّهُ وُلِدَ لِي غُلاَمٌ فَقَالَ أَ لاَ سَمَّيْتَهُ مُحَمَّداً قَالَ قُلْتُ قَدْ فَعَلْتُ قَالَ فَلاَ تَضْرِبْ مُحَمَّداً وَ لاَ تَسُبَّهُ جَعَلَهُ اَللَّهُ قُرَّةَ عَيْنٍ لَكَ فِي حَيَاتِكَ وَ خَلَفَ صِدْقٍ مِنْ بَعْدِكَ...»
📚 الکافی، ج۵ ص۱۱۴
➖مجلسی اوّل رحمه الله:
«و يدلّ على استحباب تعظيم من سمّي باسم محمّد صلىاللهعليهوآله بعدم السَّبّ و الضرب إذا لم يكن واجباً» (إحياء الأحاديث في شرح تهذيب الحديث، مخطوط)
یعنی: این روایت دلالت دارد بر اینکه مستحب است شخصی که محمّد نام دارد را تعظیم نماییم که فحشش ندهیم و کتکش نزنیم، در صورتی که تنبیه او واجب و شرعی نباشد.
✅ همچنین از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمودند:
«هر کس چهار فرزند نصیبش شود و هیچ یک را به نام من ننهد، بر من جفا کرده است». (الکافی، ج ۶، ص ۱۹)
🔹 در روایتی میخوانیم که کسی به امام صادق علیه السّلام عرض کرد: خداوند به من پسری داده است. امام فرمودند: مبارک باشد، چه نامی برایش انتخاب کردهای؟ عرض کرد: محمّد. امام به نشانه احترام سر مبارک را خم کردند، و نام محمّد را تکرار میکردند به حدّی که صورت ایشان به زمین نزدیک شد. سپس فرمودند: جان خودم و فرزندان و همسران و پدر و مادر و تمام ساکنان زمین فدای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله باد! اکنون که چنین نام مبارکی برایش انتخاب کردهای به او دشنام نده واو را کتک نزن و در حقّش بدی نکن و توجّه داشته باش که هیچ خانهای نیست که در آن نام محمّد باشد مگر آنکه هر روز آن خانه را تطهیر و تقدیس میکنند». (الکافی، ج ۶، ص ۳۹)
🌸 صلوات امام حسن عسکری علیه السّلام بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا حَمَلَ وَحْيَكَ وَ بَلَّغَ رِسَالاَتِكَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا أَحَلَّ حَلاَلَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ وَ عَلَّمَ كِتَابَكَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا أَقَامَ الصَّلاَةَ وَ آتَى الزَّكَاةَ وَ دَعَا إِلَى دِينِكَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا صَدَّقَ بِوَعْدِكَ وَ أَشْفَقَ مِنْ وَعِيدِكَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا غَفَرْتَ بِهِ الذُّنُوبَ وَ سَتَرْتَ بِهِ الْعُيُوبَ وَ فَرَّجْتَ بِهِ الْكُرُوبَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا دَفَعْتَ بِهِ الشَّقَاءَ وَ كَشَفْتَ بِهِ الْغَمَّاءَ وَ أَجَبْتَ بِهِ الدُّعَاءَ وَ نَجَّيْتَ بِهِ مِنَ الْبَلاَءِ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا رَحِمْتَ بِهِ الْعِبَادَ وَ أَحْيَيْتَ بِهِ الْبِلاَدَ وَ قَصَمْتَ بِهِ الْجَبَابِرَةَ وَ أَهْلَكْتَ بِهِ الْفَرَاعِنَةَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا أَضْعَفْتَ بِهِ الْأَمْوَالَ وَ أَحْرَزْتَ بِهِ مِنَ الْأَهْوَالِ وَ كَسَرْتَ بِهِ الْأَصْنَامَ وَ رَحِمْتَ بِهِ الْأَنَامَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ كَمَا بَعَثْتَهُ بِخَيْرِ الْأَدْيَانِ وَ أَعْزَزْتَ بِهِ الْإِيْمَانَ وَ تَبَّرْتَ بِهِ الْأَوْثَانَ وَ عَظَّمْتَ بِهِ اَلْبَيْتَ الْحَرَامَ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ وَ سَلِّمْ تَسْلِيماً الصَّلاَةُ.» (مصباح المتهجّد، ص ۴۰۰)
@fazaelvamaaref
✅ اینگونه نماز بخوان
✍🏻 زراره گويد: امام باقر عليه السّلام فرمودند:
«هرگاه به نماز مىايستى، بر تو باد كه با حضور قلب بدان متوجّه باشى؛ زيرا همان مقدار كه بدان متوجّه باشى، براى تو منظور مىگردد، و در هنگام نماز با دست، سر و محاسن خود بازى مكن، فکرت را مشغول مکن، خميازه مكش، و دستبسته يا دستبهسينه نماز مگزار كه اين كار را مجوس انجام مىدهند، و دهانبند مزن، و بر سر دو پا منشين، و فراخ مشو، همچنانكه شتر فراخ مىشود، و دو بازوى خود را بر زمين مگستران، و انگشتانت را مشكن، زيرا همه اينها موجب نقص نماز است. و از روى كسالت، تنبلى، خوابآلودگى و سنگينى براى نماز برمخيز؛ زيرا اين امور از خصلتهاى نفاق است و خداوند سبحان مؤمنان را نهى فرموده از اينكه در حال مستى - يعنى مستىِ خواب - به نماز ايستند و دربارۀ منافقان مىفرمايد: «و هرگاه به نماز برخيزند از روى كسالت و تنبلى برمىخيزند و عمل خود را به مردم مىنمايانند و خدا را ياد نمىكنند مگر اندكى.»
«إِذَا قُمْتَ فِي اَلصَّلاَةِ فَعَلَيْكَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى صَلاَتِكَ فَإِنَّمَا يُحْسَبُ لَكَ مِنْهَا مَا أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ وَ لاَ تَعْبَثْ فِيهَا بِيَدِكَ وَ لاَ بِرَأْسِكَ وَ لاَ بِلِحْيَتِكَ وَ لاَ تُحَدِّثْ نَفْسَكَ وَ لاَ تَتَثَاءَبْ وَ لاَ تَتَمَطَّ وَ لاَ تُكَفِّرْ فَإِنَّمَا يَفْعَلُ ذَلِكَ اَلْمَجُوسُ وَ لاَ تَلَثَّمْ وَ لاَ تَحْتَفِزْ وَ لاَ تَفَرَّجْ كَمَا يَتَفَرَّجُ اَلْبَعِيرُ وَ لاَ تُقْعِ عَلَى قَدَمَيْكَ وَ لاَ تَفْتَرِشْ ذِرَاعَيْكَ وَ لاَ تُفَرْقِعْ أَصَابِعَكَ فَإِنَّ ذَلِكَ كُلَّهُ نُقْصَانٌ مِنَ اَلصَّلاَةِ وَ لاَ تَقُمْ إِلَى اَلصَّلاَةِ مُتَكَاسِلاً وَ لاَ مُتَنَاعِساً وَ لاَ مُتَثَاقِلاً فَإِنَّهَا مِنْ خِلاَلِ اَلنِّفَاقِ فَإِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ نَهَى اَلْمُؤْمِنِينَ أَنْ يَقُومُوا إِلَى اَلصَّلاَةِ وَ هُمْ سُكَارَى يَعْنِي سُكْرَ اَلنَّوْمِ وَ قَالَ لِلْمُنَافِقِينَ «وَ إِذٰا قٰامُوا إِلَى اَلصَّلاٰةِ قٰامُوا كُسٰالىٰ يُرٰاؤُنَ اَلنّٰاسَ وَ لاٰ يَذْكُرُونَ اَللّٰهَ إِلاّٰ قَلِيلاً.»
📚 الکافی، ج۳ ص۲۹۹
@fazaelvamaaref
👈🏻 مهم و کاربردی
✅ یکی از وصایای مهم امام صادق عليه السّلام به شیعیان
🎙 استاد شیخ عبّاس مفید
@fazaelvamaaref
💠 اطلاعیه: اختلاف روز عرفه و عید قربان با تقویم رسمی
🔹 باتوجه به اینکه شروع ماه ذیالحجه با تقویم رسمی یک روز اختلاف دارد. لذا روزی که در تقویم به عنوان عید قربان آمده، در واقع روز عرفه است و روزه گرفتن در آن روز مستحب است.
اما روز بعد که مطابق با نظر معظمله روز عید قربان است، روزه گرفتن در آن حرام میباشد.
🔹 مؤمنین گرامی نسبت به این تفاوت دقت لازم را مبذول فرمایند.
🌐 @sistani_fa
🌹🌸💐🌹🌸💐🌹🌸💐🌹
سالروز ازدواج امیرالمؤمنین علیه السّلام و حضرت زهرا سلام الله علیها
🔶 علّامه مجلسی رحمه الله:
✍🏻 رسول اکرم صلی الله علیه و آله، روز اوّل ماه ذی الحجّه، و به قولی روز ششم این ماه، فاطمه اطهر سلام الله و صلواته علیها را به نکاح حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیهماالسلام درآوردند. ( زاد المعاد، به نقل از مصباح المتهجّد، شیخ طوسی رحمه الله )
🔹 عیون أخبار الرضا علیه السّلام:
جَعْفَرُ بْنُ نُعَیْمٍ الشَّاذَانِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنِ ابْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ علیه السلام قَالَ: قَالَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله یَا عَلِیُّ لَقَدْ عَاتَبَنِی رِجَالٌ مِنْ قُرَیْشٍ فِی أَمْرِ فَاطِمَةَ وَ قَالُوا خَطَبْنَاهَا إِلَیْکَ فَمَنَعْتَنَا وَ زَوَّجْتَ عَلِیّاً فَقُلْتُ لَهُمْ وَ اللَّهِ مَا أَنَا مَنَعْتُکُمْ وَ زَوَّجْتُهُ بَلِ اللَّهُ مَنَعَکُمْ وَ زَوَّجَهُ فَهَبَطَ عَلَیَّ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ یَقُولُ لَوْ لَمْ أَخْلُقْ عَلِیّاً لَمَا کَانَ لِفَاطِمَةَ ابْنَتِکَ کُفْوٌ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ.
✍🏻 از امام رضا علیه السّلام، از حضرت امیرالمومنین علیه السّلام روایت شده که فرمودند: پیغمبر اکرم به من فرمودند: یا علی! گروهی از مردان قریش درباره فاطمه (علیها السّلام) مرا مورد عتاب قرار دادند و گفتند که ما خواستگار فاطمه بودیم و تو نپذیرفتی، اکنون او را به علی بن ابی طالب دادی!!! من گفتم: بخدا قسم من نبودم که درخواست ازدواج شما با فاطمه را ردّ کردم، بلکه خداوند متعال خواستگاری شما را نپذیرفت و فاطمه را برای علی (علیهما السلام) تزویج کرد، زیرا جبرئیل بر من نازل شد و گفت: خدای تعالی میفرماید اگر من علی را خلق نمیکردم، از حضرت آدم به بعد شوهری که شایسته فاطمه باشد در روی زمین یافت نمیشد.
📚 بحارالانوار، ٤٣/٩٢، به نقل از "عیون أخبار الرضا علیه السلام و مصباح المتهجّد شیخ رحمه الله"
مطالب مرتبط:
t.me/fazaelvamaaref/8577
t.me/fazaelvamaaref/8578
t.me/fazaelvamaaref/8579
@fazaelvamaaref
🎥 قطعاتی زیبا برگرفته از کتاب "هَلُمّ الی الحج" تألیف جناب "محمد حسین ذاکر" و جناب "محمد رضا مهدیان" ( بخش دوم )
معرفی کتاب مذکور
@fazaelvamaaref
🎥 قطعاتی زیبا برگرفته از کتاب "هَلُمّ الی الحجّ" تألیف جناب "محمد حسین ذاکر" و جناب "محمد رضا مهدیان" ( بخش اول )
👈🏻 در دورهای که تمام هجمهها به زيارت حجّ و قبور معصومین علیهم السّلام است و همه بابت کمبودهای مالیشان از خداوند و اهل بیت علیهم السّلام طلب دارند، سخنان فلان منبری نیز در تضعیف حجّ، هرسال نمکی است بر این زخم؛ ایشان طوری میگوید: "نروید حجّ و پولتان را خرج وهابیها نکنید" انگار زمان اهل بیت علیهم السّلام امورات حجّ در اختیار شیعیان بوده!!! این سخنان نسنجیده حاصل جهل و بیسوادی دینی است، وگرنه اندک فحصی در قرآن و روایات جای هیچ شکّی در اهمیّت و تکرار سفر حجّ باقی نمیگذارد.
📗 کتاب مذکور، با جامعیّت و زیبایی به شبهات رایج درباره حجّ پاسخ داده، و آبیست بر آتش شبهات و وسوسههای شیاطین جنّی و إنسی در تضعیف این مهم.
@fazaelvamaaref
✅ هیبت امام صادق عليه السّلام مانع از چنین سؤالی است
✍🏻 حنان بن سدير گويد: زنی در عشیره ما بود و كنيزی داشت كه نوحهگر بود. و دوست داشت كه از طریق پدرم در اين مورد از امام صادق عليه السّلام سؤال كند، كه اگر حلال است او را نگه دارد، وگرنه آن كنيز را بفروشد و بهايش را مصرف كند، تا خداوند متعال برايش گشايش كند. پدرم به او گفت: به خدا سوگند من شأن امام صادق عليه السّلام را والاتر از آن میدانم كه چنين سؤالی از او بپرسم. ولی بالاخره وقتی خدمت آن حضرت رفتيم من اين مطلب را برای آن حضرت بازگو كردم. حضرت فرمودند: آيا شرط میكند كه مزد بگيرد؟ عرض كردم: نمیدانم شرط میكند يا نه.
فرمودند: به او بگو شرط نكند، ولی آنچه را به او میبخشند بگيرد.
«كَانَتِ اِمْرَأَةٌ مَعَنَا فِي اَلْحَيِّ وَ لَهَا جَارِيَةٌ نَائِحَةٌ فَجَاءَتْ إِلَی أَبِي فَقَالَتْ يَا عَمِّ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ مَعِيشَتِي مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ مِنْ هَذِهِ اَلْجَارِيَةِ اَلنَّائِحَةِ وَ قَدْ أَحْبَبْتُ أَنْ تَسْأَلَ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ ذَلِكَ فَإِنْ كَانَ حَلاَلاً وَ إِلاَّ بِعْتُهَا وَ أَكَلْتُ مِنْ ثَمَنِهَا حَتَّی يَأْتِيَ اَللَّهُ بِالْفَرَجِ فَقَالَ لَهَا أَبِي وَ اَللَّهِ إِنِّي لَأُعْظِمُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنْ هَذِهِ اَلْمَسْأَلَةِ قَالَ فَلَمَّا قَدِمْنَا عَلَيْهِ أَخْبَرْتُهُ أَنَا بِذَلِكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَ تُشَارِطُ قُلْتُ وَ اَللَّهِ مَا أَدْرِي تُشَارِطُ أَمْ لاَ فَقَالَ قُلْ لَهَا لاَ تُشَارِطُ وَ تَقْبَلُ مَا أُعْطِيَتْ.»
📚 الکافی، ج۵ ص۱۱۷
فروعات فقهیِ این مسئله را در کتب فقهی و رسالههای عملیه بجویید. غرض، بیانِ ادبِ اصحاب امام صادق عليه السّلام به ایشان بود.
@fazaelvamaaref
✅ توصيه رسول اکرم صلی الله علیه و آله به زنانی که آرایشگرند
🔸 زنی بود بنام "امّ عطیّه" که شغلش آرایشگری بود. روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله به او فرمودند:
«هنگامی که دختر را آرایش میکنی، صورت او را با پارچه مشور، چرا که پارچه، رطوبت صورت را جذب میکند و طراوت را از بین میبرَد.»
«... إِذَا أَنْتِ قَیَّنْتِ الْجَارِیَةَ فَلَا تَغْسِلِی وَجْهَهَا بِالْخِرْقَةِ فَإِنَّ الْخِرْقَةَ تَشْرَبُ مَاءَ الْوَجْهِ _ الکافی، ج۵ ص۱۱۸»
💢 و در روایت دیگری فرمودند:
موی دیگری را به موی زن وصل مکن. (که موی او را زیاد نشان دهد)
«... وَ لاَ تَصِلِي اَلشَّعْرَ بِالشَّعْر _ الکافی، ج۵ ص۱۱۹»
یکی از اعمالی که هم خودش حرام است و هم کسب درآمد به وسیله آن حرام است، "تدلیس ماشطه" میباشد.
ماشطه یعنی زن آرایشگر؛ و اگر زن آرایشگر با نوعی آرایشگری، خلاف واقع را نشان دهد، تدلیس است. مثلا زنی میخواهد ازدواج کند و کسی رغبت به او ندارد، ولی زن آرایشگر، او را به گونهای آرایش میکند که مردم رغبت به ازدواج او میکنند و خلاف واقع را میبینند. مثلا زن را زیباتر جلوه میدهد، عیوب او را میپوشاند و امثالهما.
برای اطّلاعِ بیشتر از حکمِ درآمدِ آرایشگری و جزئیات بیشتر درباره این شغل، از فقیه مورد نظر خود سؤال فرمائید.
@fazaelvamaaref
#روشنگری #غلوستیزی #غلو #تقصیر
🎙 جناب استاد دهقانی
💡توضیحاتی مختصر پیرامون روش صحیح #امام_شناسی و خطر انحراف در این مسیر !
@maarefevahyani2
😡 توهین شنیع أبوإسحاق الشيرازي (٤٧٦ هـ) به ساحت مقدّس صدّیق اکبر صلواتاللهعلیه
ابو اسحاق شیرازی فقیه برجستهی قرن پنجم در کتاب " الإشارة إلى مذهب أهل الحق " در بخش "مسائل الخلافة والخلفاء" به هنگام سخن از افضلیت و اعلمیت خلفا به حدیث مدينة العلم پرداخته و میگوید:
فإن قيل: عليّ أعلم من أبي بكر لأنّ النبيّ صلّىاللهعلیه[وآله]وسلّم قال: "أنا مدينة العلم وعلي بابها، فمن أراد المدينة فليقصد الباب"
يقال لهم: هذا الخبر إمّا أن يكون عليّ رواه أو غيره، فإن كان غير عليّ رواه فهذا علم من العلوم قد علمناه من غير الباب، وإذا جاز أن يعلم علم من العلوم من غير الباب جاز أن يُعلم جميعها أو أكثرها من غير الباب، وإن كان عليّ قد رواه فهذه شهادته لنفسه وشهادة الرجل لنفسه لا تقبل، فدلّ على أنّ الخبر له معنی غير ما ذهبوا إليه....
📖 الإشارة إلى مذهب أهل الحق (ط دار الضياء)، ص ١٣١_١٣٢ ؛ (ط وزارة الأوقاف _ مصر) ، ص ١٧٨
در این عبارات با بیحیاییِ تمام صراحتا احتمالِ کذب به صِدق صادِق مصدَّق امیر المؤمنین صلواتاللهعلیه داده است.
جالب اینکه شخصی در حاشیهی نسخهای که در دار الکتب المصرية نگهداری میشود(رک: الإشارة ،مقدمة المحقق، ط الضياء، ص ٥٤ _ ٥٥) در حاشیهی این عبارات شنیع، به مؤلف چنین اعتراض کرده است:
📜 "لا يخفى ما فيه من إساءة الأدب على سيّدنا عليّ كرّماللهوجهه، فإنّه لو صحّ عنه لوجب الأخذ به...."
البته این محشِّی در ادامه با تکرار سخنان برخی متعصّبان عامّه به تضعیف و تکذیب حدیث مدینه پرداخته و تضعیف حدیث را أولی دانسته نسبت به رویکرد ابو اسحاق شیرازی.
پ.ن: این نسخه در چاپ اخیر کتاب "الإشارة" که توسط محمد سيد بن محمد حبيب الداغستاني در سال ١٤٤٥ هـ مورد استفاده قرار گرفته و حاشیهی مذکور در پاورقی ذکر شده است.
این کتاب به همراه صدها کتاب جدید الطبع و نایاب اخیرا از امارات به مكتبة نفس الرسول المصطفى رسیده است.
📝 کتاب "روضه کافی" از شیخ کلینی است یا خیر ⁉️
✍🏻 آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله:
«الكافى، گستردهترين كتاب حديثى شيعه از آثار قُدَماء دانشمندان امامى مذهب است كه از حوادث روزگار مصون مانده و بهطور كامل به دست ما رسيده است. گفتنى است كه برخى بدون ارائه هيچ دليل قابل توجّهى، در نسبت «كتاب روضه» به شيخ كلينى ترديد كردهاند يا آن را از زمره كتابهاى كافى ندانستهاند (رياض العلماء ٢:٢٦١) با اينكه نجاشى و شيخ طوسى تصريح كردهاند كه روضه، آخرين كتاب كافى است (رجال نجاشى: ١٠٢٦/٣٧٧، فهرست شيخ طوسى: ٦٠٣/٣٩٤). اسناد اين مجلّد هم دقيقا همان اسناد شناخته شده شیخ كلينى است (تجريد الأسانيد: ٧ و ٨، خاتمه مستدرك الوسائل ٢١:٥٣٦). بنابراين، بىشك «كتاب روضه» جزء پايانى كافى است. البتّه تفاوتهاى اندكى بين اين مجلّد و ساير مجلّدات كافى وجود دارد، همچون عدم باببندى اين مجلّد، كه كاملا طبيعى مىنمايد و هيچگونه ارتباطى با عدم انتساب كتاب به شیخ كلينى ندارد.»
📘 مقالات، پرونده شیخ کلینی و کافی، ص۱۰۱
@fazaelvamaaref
#رجال #اختلاف_الحدیث
🗓 به بهانه ایّام بزرگداشت شیخ کلینی رحمه الله
✍🏻 آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله:
➖ انگيزه تأليف الكافى:
«مؤلّف در مقدّمه كتاب، كسى را به عنوان اخى (برادر نسَبى يا برادر دينى؟) مخاطب قرار داده كه از اهل عصر شكايت كرده كه به نادانى خو گرفته و از دانش دورى گزيدهاند، آنها از طريق «استحسان» و تقليد پدران و «الاتكال على عقولهم فى دقيق الأشياء و جليلها» به دين روی آوردهاند. كلينى سپس به تفصيل بر لزوم علمآموزى از روى «علم و يقين و بصيرت» تأكيد مىورزد، و از «اديان فاسده و مذاهب بیپایه» كه در عصر وى پديدار شده به شدّت انتقاد مىكند. وى بار ديگر نادرستى روشِ «الاستحسان و التقليد و التأويل من غير علم و بصيرة» را متذكّر مىشود. وى در ادامه مىگويد: تو يادآور شدى كه امورى بر تو مشكل شده كه به جهت اختلاف روايت در آنها، حقايق آنها را نمىشناسى، و تو كسى را در نزد خود نمىيابى كه با وى گفتوگو كنى و بر دانش وى اعتماد ورزى، تو گفتى كه دوست دارى كه در نزد تو كتابى «كافى» باشد كه «جميع فنون علم الدين» در آن گِرد آمده باشد و دانشآموز بدان بسنده كند و هدايتجو بدان روی آورَد، و كسى كه علم دين و عمل بدان را با «روایات صحیح از اهل بيت علیهم السّلام» مىخواهد از آن برگيرد.
وى سپس به قواعد باب "تعارض اخبار" اشاره كرده و بر «موافقت كتاب» و «مخالفت عامّه» و «اجماع» به عنوان ضوابط ترجيح تكيه مىكند، ولى اشاره مىكند كه ما از اين قواعد تنها اندكى را مىشناسايم و لذا علم آن (شناخت روايات صحيح) را به ائمه عليهم السّلام وا مىنهيم و به قاعده «تخيير» بسنده مىكنيم. شیخ كلينى در ادامه مىگويد كه شكر خدا را كه تأليف آنچه را تو خواسته بودى ميسّر ساخت. اميدواريم كه به گونهاى باشد كه مىخواستى.
🔸 شیخ كلينى در خاتمهٔ مقدّمهٔ الکافی، اشاره مىكند كه كتاب «الحجّة» را اندكى گسترش داديم، هرچه حقّ آن را بهطور كامل ادا نكرديم. وى اميدوار است كه كتابى گستردهتر و كاملتر تأليف كند كه تمام حقوق آن را بجای آورَد. وى كتاب خود را با «كتاب عقل» كه مدار ثواب و عقاب بوده، آغاز مىكند. در اين مقدّمه چند نكته قابل توجّه است:
نكته اوّل: مؤلّف در اين كتاب به دنبال علم و يقين است و برخوددارى از عقلگرايى افراطى تكيه مىكند.
نكته دوّم: اين كتاب جميع فنون علم الدين را در بر دارد.
نكته سوم: وى كتاب را از «الآثار الصحيحة» جمعآورى كرده، اين عبارت در ارزيابى احاديث كافى بسيار مدّنظر بوده، چنانچه خواهد آمد.
نكته چهارم: وى در اخبار متعارض، بيشتر بر قاعده «تخيير» تكيه مىكند.
نكته پنجم: ظاهر عبارت مقدّمه اين است كه پس از تأليف كتاب نگاشته شده، لذا احتمال عدول از مطالب آن، جا ندارد.
برخى از اين نكتهها نيازمند به توضيح بيشترى است كه در بحثهاى آينده بدان مىپردازيم....»
📕 مقالات، پرونده شیخ کلینی و کافی، ص۹۹
@fazaelvamaaref
💥 کسانی که نگران رزق و روزی و جهیزیهٔ ازدواجِ دخترانشان هستند، این روایت را بخوانند
✍🏻 شیخ صدوق رحمه الله به سندش از امام رضا، از امام کاظم نقل کرده که امام صادق علیهم السّلام از حال یکی از اصحاب خود جویا شدند؛ گفتند که او بیمار است. ایشان به قصد عیادت پیش او رفتند و بر بالای سرشان نشستند و دیدند به سختی بیمار است، به او فرمودند: به خداوند متعال حُسن ظنّ داشته باش! او عرض کرد: چنین نیز هست، امّا اندوه من به جهت دخترانم است و اندوه آنان است که مرا بیمار کرده است. امام صادق علیه السّلام فرمودند: همان امیدی که به چندین برابر شدن اعمال نیکت و پاک شدن اعمال بدت داری، همان امید را برای سامان یافتن دخترانت داشته باش؛ مگر نمیدانی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودهاند: هنگامی که از کنار سدرة المنتهی میگذشتم و به ساقهها و شاخههای آن رسیدم، دیدم که بعضی از میوههای شاخههای آن، مانند سینه آویزان است و از پارهاى از آنها شير مىچكيد و از پارۀ ديگر عسل و از برخى روغن و از بعضى آرد سفيد و از بعض ديگر نیشكر يا نخ و الياف و از ديگرى سِدر يا دارچين، و همۀ آنها به جانب زمين مىريخت. با خود گفتم این چیزهایی که از اینها خارج میشود به کجا روانه است؟ پروردگارم به من ندا داد که: اینها را از این مکانِ مرتفع فرو میریزم تا دختران افراد مؤمنِ امّت تو و فرزندانشان را به وسیله آنها غذا دهم؛ به پدران این دختران بگو، خود را به جهت عدم ثروت آنان نگران نکنید که من همان گونه که خلقشان کردم، رزقشان را نیز میدهم.
«سَأَلَ اَلصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَنْ بَعْضِ أَهْلِ مَجْلِسِهِ فَقِيلَ عَلِيلٌ فَقَصَدَهُ عَائِداً وَ جَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهِ فَوَجَدَهُ دَنِفاً فَقَالَ لَهُ أَحْسِنْ ظَنَّكَ بِاللَّهِ تَعَالَى فَقَالَ أَمَّا ظَنِّي بِاللَّهِ فَحَسَنٌ وَ لَكِنْ غَمِّي لِبَنَاتِي مَا أَمْرَضَنِي غَيْرَ رِفْقِي بِهِنَّ....»
📘 عیون أخبار الرّضا علیه السّلام، ج ٢ ص ٣
لذا رزق دخترانِ مؤمنین، به نحو خاصّ و جُدا از ارزاق دیگر جاری است، به شرط ایمان و توکّل و حُسنظنّ به خداوند متعال؛ اگر برای عدم تزویج دخترانمان، فقط مشکل مالی بهانه است، دیگر نزد خداوند متعال چه عذری برای تأخیر ازدواج آنان خواهیم داشت؟ آیا تضمین خداوند متعال را به اندازه تضمین یک ثروتمند باور داریم؟ بجای اینکه دائم نگران پول و مادیّات و جهیزیه باشیم، بیایم و قدری به ایمان و احتمال فساد دخترانِ دم بخت بیأندیشیم. برخی والدین دارند دخترانشان را نابود میکنند. دست از تجمّلگرایی و چشم و همچشمی و دنیاطلبی برداریم؛ ملاک و مبنای ازدواج باید مطابق با ثقلین باشد، نه رسومات و آداب بیاساس و خلاف عقل و شرع! بگذارید دختر در سنّی که نیاز اوست ازدواج کند، اگر سنّ ازدواجش بگذرد، آسیبهای جبرانناپذیری خواهد داشت. از خواستگار، فقط توقّع مادیّات نداشته باشید، این دستور دین است.
@fazaelvamaaref
#طلب_علم
🔴 تمام علم
🟢 در روایتی، امام صادق علیه السلام فرمودند:
«همه علم مردم را در چهار مورد یافتم: اوّل آنکه پروردگارت را بشناسی، دوّم آنکه بدانی با تو چه کرده است، سوّم آنکه بدانی از تو چه خواسته؟ چهارم آنکه بدانی چه چیز تو را از دین بیرون میبرَد.»
📕معاني الاخبار، ط_ مؤسسه نشر اسلامی، ص ٣٩٤
@fazaelvamaaref
💢 از دست كافری خلاص شدند، گرفتار عثمان شدند
✍🏻 فقیه ذوالفنون، مرحوم آقا محمدعلی بهبهانی:
«... با وجود حديث صحيح كه دالّ است بر نوريّت امیرالمومنین على عليه السّلام و حسنين بالمطابقه، و بر نوريّت فاطمه عليها السّلام بالتضمّن، به چه سبب على عليه السلام را ملقّب به "نور و ذوالنّورين و ذوالانوار" نكردند؟ و عثمان را بواسطۀ آنكه رقيّه و ام كلثوم (دختران رسول اکرم صلی الله علیه و آله) - كه نوريّت كسبيّه داشتهاند - ذوالنّورين لقب گذاشتهاند؟! با وجود آنكه حضرت فاطمه عليها السّلام و حسنين عليهما السّلام اشرفند از رقيّه و ام كلثوم بالاجماع، و در حديث است كه: «اگر على مخلوق نمىشد فاطمه علیهما السّلام را كُفوى نبود». بعلاوه آنكه شوهران آن دو دختر (رقيّه و ام كلثوم) قبل از عثمان كافر بودند، و هيچكدام از آن كافران را ذوالنّور نگفتند، و همچنين ابوالعاص بن ربيع را كه شوهر زينب دختر پيغمبر اکرم صلّى اللّه عليه و آله است نيز ذوالنّور نگفتند، و حال آنكه ابو العاص مسلمان شد، و زينب را داشت تا وفات يافت، و از زينب اَمامه را به هم رسانيد كه بعد از فاطمه عليها السّلام به وصيّت آن معصومه، زوجۀ امیرالمؤمنین عليه السّلام گرديد. و از آنچه اشاره به آن كرديم معلوم شد كه: تزويج عثمان به آنها موجب شرافت و فضيلتش نمىشود، زيرا كه غايتش آن است كه عثمان قائم مقام كافرى باشد، و آن دخترها از كافرى خلاص شده به دست او گرفتار باشند، به خلاف حضرت فاطمه عليها السّلام كه چندين نفر خواستگارى او نمودند حتّى ابوبكر و عمر - چنانكه زرندى در «نظم الدّرر» از انس بن مالك روايت نموده - و حضرت رسول اکرم نپذیرفت، بلكه فرمودند كه: «اگر على خلق نمىشد فاطمه را كُفوى نبود». ببين تفاوت ره از كجا است تا به كجا.»
✅ و از اينجا معلوم مىشود كه تزويج عمر به ام كلثوم موجب فضیلت عمر نمىگردد، بر فرض تسليم آنكه امیرالمؤمنین عليه السّلام با رضایت و بدون خوف و #تقیه دختر به عمر داده باشد، و دختر از او به جبر گرفتن، آسانتر است از غصب خلافت كه نظام دين و دنيا موقوف بر آن بود، پس هرگاه ممكن باشد غصب خلافت كبری، ازدواج با اکراه و اجبار ممكنتر خواهد بود، ديدۀ بصيرت باز كن.»
📙 راهبرد اهل سنّت به مسأله امامت، ص۳۸
@fazaelvamaaref