گروه دوستان و هواداران استاد فاضل نظری متصل به کانال @fazelnazarii
🔸اگر شما هم بهتازگی با چنین مشکلاتی مواجه شدهاید پیشنهاد میکنم برای مدتی کوتاه، دست از نوشتن بکشید:
🔅وقتیکه بهجبر شروع به نوشتن میکنید و تا زمانی که نوشتهتان تمام شود مدام به حرکت عقربههای ساعت زل میزنید.
🔺وقتیکه نوشتههایتان را بهخاطر کمالگراییهای بیجهت، نصفهنیمه رها میکنید و سراغ نوشتن ایدهای دیگر میروید.
🔅وقتیکه احساس میکنید ذهنتان هیچ ایدهای برای نوشتن ندارد و با بنبستی در نوشتن، روبهرو شدهاید.
🔺وقتیکه مینویسید فقط برای اینکه نوشته باشید و بدون هیچ اشتیاق و رغبتی، کلمهها را کنار هم ردیف میکنید.
🔅وقتیکه مدتهاست خیال میکنید نیازی به آموزش دیدن ندارید و خودتان، همهچیز را خواهید آموخت؛ غافل از اینکه شما در هر مرحله از هر حوزهای که باشید نیاز به آموزش و بهروز کردن اطلاعات خود دارید.
✅ کنار گذاشتن نوشتن برای مدتی کوتاه بهمعنای بهصلح رسیدن با ننوشتن نیست. بلکه یعنی تمرکز روی ایدهها و نظم بخشیدن به افکارمان. سعی کنید تا فاصلهی زمانی بین نوشتههایتان بیشتر از چند روز نشود و هرچه زودتر به دنیای کلمهها برگردید.
✍ غزاله غفارزاده
@ghazaleghaffarzadeh
@ButterflyPoetry
◍⃟🦋
اگر عشق
آخرین عبادت ما نیست
پس آمده ایم اینجا
برای کدام درد بی شفا
شعر بخوانیم و باز به خانه برگردیم؟
#سیدعلیصالحی
•┈✾~🍃💎🍃~✾┈•
در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم میفروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود میکردند.
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج میبرد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد...
به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدر است؟ کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه. مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پارهای جهنم را به نام فرد كرد و سند را به او داد. مرد با خوشحالی آن را گرفت و از کلیسا خارج شد.
به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم را خریدم، این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمیدهم، برويد و خوش باشيد!
نام آن مرد مارتين لوتر بود...
@Silencedd
آرزو میکنم
خوشبختی بار و بندیلشو ببنده
بیاد بشینه کنج قلبت...
آدما نسبت به ما هیچ وظیفهای ندارن
اگه خوبیای میکنن
از ذات قشنگشونه
ذات قشنگ هیچکسیو نابود نکنید
شکوهمند ترین اتفاق جهان قطعا در فاصلهها اتفاق میافتد؛ آن هنگام که از مختصات شفاف معشوق دور میمانی و در میان هزار و یک هیاهوی کوچک و بزرگ، بی هیچ دلیلی، دلتنگی بسیار وحشتناکی بر تکه تکه قلبت مینشیند.
چنان وحشتناک که انگار طوفانی سیاه، شهری را فرا میگیرد و کودکان از شدت ترس، لال میشوند.
دلتنگیهای بدون دلیل در میان حجم انبوهی از ملال و گرفتاری، بدون شک زیباترین بهانهی آفرینش است.
برایتان آرزومندم!
محمدصالح هاشمیان
گاهی دور و گاهی نزدیک
✳️ @Ranjeroshan
✳️ @Ranjeroshan
🌹
اگر اندکی پایینتر بود آسمان
مثل دیگر شاعران
آرزو نمیکردم که چیزی بر آن بنویسم
میبریدم و
پیشبند پرندههایش میکردم.
اگر این رودها ادامه نمییافتند
به خیالشان ته دنیا را ببینند
بر ساحل نمینشستم
(مثل پرندهها، قایقها)
و به شور ابد
نمیاندیشیدم،
تقطیرش میکردم
در قلمم میریختم.
اگر این ماه
آنقدر جدی نبود
که طی هزاران سال
حتا یک قدم به سمت خانۀ من برندارد
بر میداشتم و
صافش میکردم روی میز
مینوشتم: چه ارزش دارد زندگی
که این همه چیز داشته باشی و بگذاری بمیری.
حیف
هیچکدامشان مال ما نیست
و چه قدر دوستت دارم زندگی!
که همین فرصت کوتاه را، به علاوۀ او
به من هدیه کردی.
شمس لنگرودی
🌹☕️
.
...
- و من بجای تمام کلماتی که نتوانستم با تو حرف بزنم
گریه کردم!!
...
صفر را بستند
تا ما به بيرون
زنگ نزنيم...
از شما چه پنهان :
ما از درون زنگ زديم ...!!!!
#حسین_پناهی
بزرگترین اندوه ابوتراب «امام علی ع » جهل مردم زمانه بود که علی خیبر شکن را مجبور به پذیرش شرایطی کرده بود که بالاجبار سر در چاه میکرد و ضجه میزد
در مصرع آخر اشاره شده که فرشتگان مقرب الهی هنوز هم در عرش خدا دارن برای مظلومیت و درد و داغ علی ع خاک بر سر میریزند
البته میتونه اشاره به این داشته باشه که ملائک هنوز هم در داغ شهادت علی ع دارن عزاداری میکنن و خاک بر سر میریزند
«بقدر وسع کمم عرض ارادت کردم حضرات ببخشند»🙏🌹
.
جهان پیر است و بیبنیاد، از این فرهادکش فریاد
که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم
#حافظ
وقتی که چنین دست به دامان شرابم
پیداست که چشمان تو کردهست خرابم
از شمع وجودم چه به جا مانده به جز اشک؟
هم معنی بیهودگیام، نقش بر آبم !
هر چند شبیهیم، دریغا که به هر حال
تو چشمهی جوشانی و من موج سرابم
سوگند به یکتایی چشمان تو ای دوست
یک عمر نیامد احدی جز تو به خوابم
بین من و دریا، نفسی بیش نماندهست
افسوس که هرگز نشکستهست حبابم
#حسین_دهلوی
📕آشفتگی
شعر ناب بخوانیم
بگو دوستم میداری تا شعرهایم بجوشند
و واژگانم الهی شوند
عاشقم باش تا با اسب به فتحِ خورشید بروم
دل دل نکن
این تنها فرصت من است تا بیاموزم
و بیافرینم !
#نزار_قبانی
بیتفاوتی یا بیشعوری زیست محیطی
چند سالی است که در رابطه با آسیبهای زیست محیطی تحقیق میکنم. در این زمینه مسائل متعدد زیست محیطی را مورد بررسی و کنکاش قرار دادهام. مهمترین سوالی که در این زمینه ذهن مرا به خود مشغول کرد میزان پایبندی یا بهتر بگویم عدم پایبندی ما به دغدغههای موجود زیست محیطی است. اینکه چرا ما نسبت به مسائلی چون کمبود و آلودگی آب، آلودگی هوا و خاک، آلودگی دریا و مراتع و جنگلها و مواردی از این دست ساکتیم و نه تنها ساکتیم که خود کاتالیزور تخریب و نابودی محیط زیست هستیم.
در اینجا بود که بر مفهوم بی تفاوتی زیست محیطی تمرکز کردم.
بی تفاوتی زیست محیطی یکی از مصادیق بیتفاوتی اجتماعی است که از عدم علاقه به مسائل محیط زیست و باور به این که در مورد مشکلات این حوزه اغراق شده است ناشی میشود. مردم ما کمترین حس مسئولیتی به آسیبهای زیست محیطی و مخاطرات پیش رو ندارند. حتی تمایلی به جدی فرض کردن مساله نیز ندارند. نکته جالب ماجرا اینجاست که اصلا تفاوتی بین باسوادها و بیسوادها، زنان و مردان، شهرنشین و روستانشین و دارا و ندار در مورد دغدغههای زیست محیطی وجود ندارد. همه شما به راحتی میتوانید برای تائید این مدعا پدیده زباله ریزی را در جامعه ایرانی در ذهن خود مجسم کنید. همه زباله میریزند... همه
#خاویر_کرمنت در کتابش، #بیشعوری را مرضی میداند که میتواند هر کسی را در هر زمانی بدون هیچ هشداری آلوده کند. او میگوید بیشعوری ربطی به سواد ندارد، به رفتار آدم ربط دارد. حتی بعضی از بیشعورترین افراد، کسانیاند که متخصص محسوب میشوند و دیگران را راهنمایی میکنند. بیشعوری واگیر دارد... مشکل ما هیچوقت احمقها نبودهاند بلکه مشکل ما بیشعورها هستند. بله ممکن است بیتفاوتی ما به مسائل زیست محیطی ناشی از عدم آگاهی از مخاطرات زیست محیطی باشد. اما آنچه در جامعه امروز ما در حال رخ دادن است نوعی بیشعوری زیست محیطی است. دقیقا به همان دلیل که فردی که در خیابان باریک دوبله پارک میکند بیشعور است، بیتوجهی ما به بحران آب، آلودگی زیست محیطی، مساله زباله و خیلی از مسائل دیگر عین بیشعوری است.
و باز هم به قول خاویر کرمنت
بیشعوری از جای دیگری ﻣﯽﺁﯾﺪ؛ از خانه و مدرسه، از سرانه مطالعه، از خود شیفتگی، از بی وجدانی، از مرکز فرهنگ فاسد ما...
✏️#علیاصغر_فیروزجائیان
#فرهنگ
کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸
@MehrBanooo_2018
من عاشق تواَم
روزای سخت من بی تو نمیگذره.
با تو اگرچه دور، با تو اگرچه دیر،
از بیتو بهتره ...
@Silencedd
این قطعه بی کلام بسیار معروفه و دلیل جالبی داره این قطعه همزمان بر ۱۲ فرکانس تنظیم شده و گوش کرد اون در زمانی که تنهایید باعث میشه مغز شما فکر کنه یک نفر که خیلی دوسش دارید شما رو بغل کرده و همون احساس رو ایجاد کنه.
Читать полностью…هر کس لطف بهار میخواهد باید دشواری زمستان را تحمل کند.
✍🏻ژان ژاک روسو
🦋
بحثِ اصالته . . .
یه آدم ندید پدید رو شما اگه دنیارو هم به پاش بریزی
بازم دنبال یه چیز دیگه است!
ولی یه آدم با اصالت اگر یه احترام کوچیک
هم ببینه جبران میکنه.
میدونی چیه؟
بحث بحثِ اصالته..!!
.
🌹
هر جلوهٔ زیبا
ناخودآگاه مرا یاد تو میاندازد
و لاجرم مرا با خود به اوج میبرد
سرنگون میسازد میخنداند و میگریاند!
ای کاش لااقل دستم را میگرفتی
تا حرارت عشقم را درک کنی!
گرچه میدانم
هرگز نمیفهمی چقدر دوستت داشتم
و مشکل من این روزها همین است.
#نزار_قبانی
🌹☕️
.
گاهی باید به روند طبیعی زندگی اعتماد کرد، منتظر ماند و کارها را به نوبت پیش برد و صبور بود تا مشکلاتِ آزار دهنده با گذار زمان حل شوند.
همیشه که نمیشود دقت کرد و عمیق بود و غصه خورد! همیشه که نمیشود عذاب وجدان داشت برای مشکلاتِ در انتظار حل شدن و بخاطرشان به تک تک لحظات، جامهی سیاهِ اندوه پوشاند و عزادار بود... نمیشود که از چیزهای کوچک هم لذت نبرد، چرا که مشکلات بزرگ، شاهراه دلخوشی را مسدود کردهاند!
باید همچنان لبخند زد و همچنان لذت برد و همچنان دلخوش بود و تلاش هم کرد و احساس مسئولیت هم داشت و محتاط هم بود و به وقتش، با حالی خوبتر، موانع عظیمِ خوشبختی و آرامش را هم کنار زد.
بعضی مسائل، قدرت عظیمتری میطلبند اما نمیشود که از مسائل و خوشحالیهای کوچک هم چشمپوشی کرد!!!
باید صبور بود و از زندگی و از مسیر، لذت برد و به خاطر سپرد که همه چیز به وقتش اتفاق میافتد...
@Silencedd
✋
"دوش دیدم که مَلایِک درِ میخانه زدند
گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند
ساکِنانِ حَرَمِ سِتْر و عِفافِ مَلَکوت
با منِ راه نشین بادهٔ مَستانه زدند
آسمان بارِ اَمَانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نامِ منِ دیوانه زدند"
....
حافِظ » غَزَلیات » غَزَلِ شمارهٔ ۱۸۴
لیک در ظلمتِ
عبوسِ لطيفِ شب
من در پیِ نوای گُمی هستم...
#احمد_شاملو
@mashgheeshghs
─┅═༅𖣔𖣔༅═┅─
@majidsatar
#موسیقی_ارامبخش_عاشقانه
#بیکلام
#ایرانی
#قاصدک
آهنگساز .آرتا🇦🇿 🎹🎼
دعوتید به دلتنگی...
😔😔😔
#پیشنهاد_دانلود
#دوستان_دکلماتور
@majidsatar
در آن دوری و بد حالی
نبودم از رُخت خالی
به دل میدیدم و وز جان
سلامت میفرستادم ...
#هوشنگ_ابتهاج
@ButterflyPoetry
◍⃟🦋
❤️❤️:❤️❤️
#چشم _ #شب _ #روشن
در دل افتاد مرا آتش عشقت چون شمع...
#نسیمی
•┈✾~🍃✨🍃~✾┈•
.
#زن قادر است با سنگدلی و تمسخر #مرد را #دیوانه کند
و احساس ناراحتی وجدان هم نداشته باشد.
چون هر وقت که به تو نگاه کند، به خودش میگوید:
من جان این مرد را به لبش میرسانم،
اما بعد با #عشق خودم دوباره زنده اش میکنم.
📓ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#داستایفسکی
#ابله
━━━━ ༻⚪️༺ ━━━━
@Role_of_Imagination
━━━━ ༻🤍༺ ━━━━
.
هر شب كنار من جهان را دوره میکردی
این کهکشان بینشان را دوره میکردی
من با زبان بیزبانی عاشقت بودم!
تو با نگاهت این زبان را دوره میکردی
هر جا که ردی از نگاه ساکتم دیدی
با خندههایی ساده،آن را دوره میکردی
#سهیل_درخشان
به درختان که می نگری
خشکیده و خواب آلوده
به چشمان بی رمق خورشید
خیره مانده اند
اما به من نگاه کن
که جهانم چگونه از برایت سبز است
هنوز برگی ازدفترم اینجا باقیست
که روی آن عاشقانه خواهم نوشت
بخوان مرا ...
مرا با هجای دوست داشتن بخوان ...
مرا با نوازش واژه های شعر بخوان
مرا با قلب آکنده از مهر بخوان ...
بخوان مرا ...
#سیناخالقی