-
گروه دوستان و هواداران استاد فاضل نظری متصل به کانال @fazelnazarii
با غزلی دیگر همراه ما باشید😊🌹
#نشد
هی غزل گفتم برای چشم تو آخر نشد
نامه های من برایت برگِی از دفتر نشد
وعده کردی با من و گفتی که جانت می شوم
خشکی لبهای من با وعده هایت تر نشد
این که حرف اولت بود و پر از امّید ،حیف
من تورا میگیرمت در زیر بال و پر نشد
سالها گفتی تو را میخواهمت پس کو عمل؟
داستانهای تو را کردم همه باور، نشد
با تو بودم چون درختی سبز هنگام بهار
آه، هرگز این درختم غرق بار و بر نشد
شعله می زد عشق وقتی که شدی همراز من
حیف، مِسوار وجودم ، مثل سیم و زر نشد
زخمها خورده تنم در زندگی اما هنوز
هیچ زخمی بر تن من مثل آن خنجر نشد
#شعر
#مهران_بدیعی
/channel/badieepoem
ای مطرب شیرین نفس هر لحظه می‌جنبان جرس
ای عیش زین نِه بر فرس بر جان ما زن ای صبا
ای بانگ نای خوش سمر در بانگ تو طعم شکر
آید مرا شام و سحر از بانگ تو بوی وفا
✍ #مولانا
و جمعه ای که از رایحه موهای توپراست
دلنشین ترین جمعه قلب من است
هر جمعه در انتظار جمعه بعدی
که مرا
به کوچه های عطر آگین تو ببرد
#سیناخالقی
به تو فکر می کنم
و موهایت
که در باد می رقصند
به تو
که با نوازش دستانت
بهار را
به تنم
بر می گردانی ...
به خودم فکر می کنم
که چقدر ندارمت ...
و به امروز
که جمعه است ...
#سیناخالقی
صدایِ تو
چشمانِ تو
لب‌هایِ تو
دستانِ تو
سکوت‌مان، کلام‌مان
روشنی که می‌رود
روشنی که باز می‌آید
تبسمی یگانه میانِ هر دوی ما از نیاز به دانستن،
شب را نظاره کردم که روز را می آفریند، بی‌آنکه سیمای‌مان دگر شده باشد..
پل الوار
به درختان که می نگری
خشکیده و خواب آلوده
به چشمان بی رمق خورشید
خیره مانده اند
اما به من نگاه کن
که جهانم چگونه از برایت سبز است
هنوز برگی ازدفترم اینجا باقیست
که روی آن عاشقانه خواهم نوشت
بخوان مرا ...
مرا با هجای دوست داشتن بخوان ...
مرا با نوازش واژه های شعر بخوان
مرا با قلب آکنده از مهر بخوان ...
بخوان مرا ...
#سیناخالقی
@ButterflyPoetry
◍⃟🦋
در انتظار توام
در چنان هوایی بیا
که گریز از تو ممکن نباشد؛
تو تمام تنهایی‌هایم را از من گرفته‌ای؛
خیابان‌ها بی حضور تو
راه‌های آشکار جهنم‌اند...!
#شمس_لنگرودی
•┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•
خبر بد : هيچ چيز هميشگى نيست ،
خبرخوب : هيچ چيز هميشگى نيست .
..
ظهر بخیر❤️
🌸
چه حس قشنگی است
من باشم و زمستان
و فنجانی از چای هیزمی
نگاهت
که جرعه جرعه بنوشم
وگرم شود
استخوان تنهایی ام
#سیناخالقی
@ButterflyPoetry
◍⃟🦋
من چه می‌دانستم بودنت این همه حال خوش دارد...
نمی‌دانستم وقتی فروغ می‌گوید مرا بپیچ در حریر بوسه‌ات،چه لذتی میان پیچیده شدن در حریر بوسه‌هایت هست...
آخر از کجا باید می‌فهمیدم وقتی آیدا با عنوان خدای کوچک من خوانده می‌شود،چه حظّی می‌برد...
چطور باید درک می‌کردم در بند آغوش تو بودن عین رهایی‌ست؟
چه می‌دانستم یک نفر می‌آید و می‌تواند بشود شهرت،کشورت،خانواده ات...
من شبیه حال بودن با تو را قبلِ تو زندگی نکردم...
اگر این روزهایم زندگی‌ست،پس روزهای قبلِ آمدنت به زندگی‌ام را چه بنامم؟
#سیما_امیرخانی
•┈✾~🍃🕊🍃~✾┈•
زمزمه‌ی شعر نگاه تو را
می شنوم با دل و جان آشناست
اشک زلال غزل حافظ است
نغمه‌ی مرغان بهشتی نواست ...
#هوشنگ_ابتهاج
@ButterflyPoetry
◍⃟🦋
هر چه مینویسم
آغشته به عطر و بوی توست .
انگار واژه ها را از دامن تو برمیدارم ..
همه و همه بوی تورا میدهند
آخر تو کیستی ؟
حضرت جانانم ...
که اینگونه بوی شمیم عشقت همه ی وادی الفاظ و خیالم را پر کرده است ؟
تو کیستی ؟
#راحم_تبریزی
•┈✾~🍃💐🍃~✾┈•
حس قشنگ زندگی روستایی(آذربایجان)
تنور دلتون گرم ..
🍂🍁/channel/d55007
✨🍃🍃✨
می شود نوشت
از
کولی دور گردی که در انبوه نداشته هایش
گیسوانش پر است از نیاز نوازش
آنجا که می خندد
و دندانهایش
تاریخ غمگینش را باز می سراید
و من
واژه های شاعری غمگین را می دیدم
که به سمت کولی می دویدند
واژه هایی عمیق از احساسی ناشناخته
آنجا که غرق در ابهام
تنها نیاز خور و خواب را
در او توانست معنا کند
و عشق را در پستوی جان به گروگان گرفت
تا انگاه که کولی
دیگر
کولی نباشد!
"کولی مگر تو دل را در عمق سینه کُشتی
هر کس که دید رویت، پنداشت برتر از توست"
#سیناخالقی
@ButterflyPoetry
◍⃟🦋﷽
بي تابَم
برايِ آغازِ روزي ديگر
در كنارِ " تو
يِك روزِ ديگر از بودنِ تو در زندگي ام
گذشت...!
چشمانت
را باز كن تا صُبح
رونمايي كند..
#ابولفضل_وکیلی
سلام پرو🦋انه ها ،صبح شده خیر است
صبحتون دلچسب، به لطافت گل ...☀️
روزتون پر‌شور و نشاط🌝پر از شادیهای بی دلیل، سرشار از عشق و زیبایی
•┈✾~🍃🌻🍃~✾┈•
.
غیابِ تو در من رخنه کرده است
شبیه نخ که در سوزن می‌رود.
هرکار که می‌کنم به رنگ نبودنِ تو کوک می‌خورد.
شاعر: #دابلیو_اس_مروین
می ترسم ...
می ترسم از روزی که
در انتهای شعر ایستاده باشم
بی آنکه دستهایم
از عطر ناب وجودتو
پر شده باشند ...
می ترسم از شعری که
از لابه لای موهای تو جوانه نزده باشد ...
می ترسم ...
از احساسی که بی تو
بر لب حوض خانه مان
خشک شده باشد ...
می ترسم ...
از خودم
از شعرم
از روزهای سرد بی تو می ترسم ...
#سیناخالقی
سعدی اگه شاهکار هندسی این ماهی رو می‌دید شاید حرفش رو پس می‌گرفت و دیگه نمی‌گفت: "مشکلِ دردِ عشق را حل نکند مهندسی." (:
✨
•
هیچ وقت از دوباره آغاز کردن نترس
شاید داستان جدیدت رو
بیشتر دوست داشتی...
✨
و کسی نمی‌داند؛
چقدر فرصت باقیست تا جبران گذشته‌ها کنیم...
#عکس_نوشته
کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸
@MehrBanooo_2018
بخوان زیر باران که یار توام
#همایون_شجریان
@shaeranehayeman2
@ButterflyPoetry
◍⃟🦋
🎙رضا صادقی
🎼بمونی برام
بدون تو،بی عشق چه ناراحتم
بیا حال و روز منو خوب کن
بمون با منه خسته درگیر شو
بیا خستگی هامو مغلوب کن..!
#گندم_نسرکانی
#ب
•┈✾~🍃🎶🍃~✾┈•
غزلی دیگر از #مهران_بدیعی نوش نگاهتان:
ای یار نیک سیرت و زیبا، بیا بیا
من را نساز یکّه و تنها ، بیا بیا
دل را ببین که بی تو هوایش گرفته است
آه ای طبیب ، بهر مداوا بیا بیا
درمان درد می شوی و سینه رام تو
من سخت رام می شوم اما بیا بیا
گویی که شعر ،راه رسیدن به یار بود
نام تو گشت حل معما بیا بیا
بانوی شعر، حضرت دلدار ، ای صنم
ما رعیتیم، حضرت والا بیا بیا
#مهران_بدیعی
/channel/badieepoem
می‌روی اما گریز چشم وحشی رنگ تو
راز این اندوه بی آرام نتواند نهفت
می‌روی خاموش و می‌پیچد به گوش خسته‌ام
آنچه با من لرزش لبهای بی‌تاب تو گفت
چیست ای دلدار این اندوه بی‌آرام چیست
کز نگاهت می تراود نازدار و شرمگین ؟
آه می‌لرزد دلم از ناله‌ای اندوه بار
کیست این بیمار در چشمت که می‌گرید حزین ؟
چون خزان آرا گل مهتاب رویا رنگ و مست
می‌شکوفد در نگاهت راز عشقی ناشکیب
وز میان سایه های وحشی اندوه رنگ
خنده می‌ریزید به چشمت آرزویی دل فریب
چون صفای آسمان در صبح نمناک بهار
می‌تراود از نگاهت گریه پنهان دوش
آری ای چشم گریز آهنگ سامان سوخته
بر چه گریان گشته بودی دوش؟ از من وامپوش
بر چه گریان گشته بودی؟ آه ای چشم سیاه
از تپیدن باز می ماند دل خوش باورم
در گمان اینکه شاید شاید آن اشک نهان
بود در خلوت سرای سینه‌ات یادآورم
#هوشنگ_ابتهاج
زیبایی ات...
دیکتاتوری است
با تاجی از
شاخه های زیتون.
#سیاوش_شمشیری