-
گروه دوستان و هواداران استاد فاضل نظری متصل به کانال @fazelnazarii
عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر
بجز از امشب و فردا شب و شب های دگر
#عماد_خراسانیЧитать полностью…
باز کن دستان خود را بی امان جایم بده
تا که بالا تر رود هر دم تب و تبهای من
،
از شراب عشق خود لبریز کن پیمانه را
مست مستم کن بیا سر ریز کن میخانه را
مست و مدهوشم کن و جامی به دستانم بده
هر نفس دیوانه تر کن این منِ دیوانه را
،
دلبرا چشمان تو هوش از سر من می برد
چون نگاهم می کنی روح و روانم می پرد
نازنینا ناز کم کن این دل دیوانه ام
تا ابد تا هست دنیا ، ناز چشمت می خرد
،
در بر آغوش تو من تا ثریا می روم
چون غریقی می شوم تا عمق دریا میروم
چون گره کردی دو دستت را میان جان من
با تمام عاشقی ،پایان دنیا می روم
#سیناخالقی
از شراب ناب میگویم نه از چشمان تو
هر دو بی تابم کنند این کجا و آن کجااا...
بداهه
مستم ڪن
آنقدر بریز
تا نشناسم سر از پا را
بگذار در تو دیوانگے ڪنم...
احسان_پهلوان
#DYATHON - When I Disappear
ویرانه دل ماست که با هر نِگه دوست
صد بار بَنا گشت و دِگر بار فرو ریخت…
شاعر: #ناشناس
#Music
@Melodic_Moments
حرفِ دل
در دل بماند
بهتر است
راز دل را گر نگویی
زندگی آسان‌تر است..
متن و خوانش🍁zari 🍁
آن هنگام که گفتم «میروم»
اگر گفته بودی «بمان»
نمی‌ماندم؛
اما دست کم روزی بهانه‌ی خوبی برای بازگشت داشتم.
#جمال_ثریا
ڪَـر چہ خاڪسترم و مصلحتم خاموشــی است
آتش افــــــــــروزم و....
شرح شب هجـــراݧ ڪَویم..!
#شهریار
✨✨✨
امیدوارم یزدان
رنگین کمانی به ازای هر طوفان
لبخندی به ازای هر اشک ،
و اجابتی نزدیک برای هر دعا
برایتان فراهم سازد .
شبتون ماه 🌙
صد نامه فرستادم و آن شاه سواران
پیکی ندوانید و سلامی نفرستاد...
#حافظ
☕️
سلام فرشته بانو
شبتون بخیر
منم گروه شعر فوروارد آزاد میخوام
آخرین باری که باهم قهوه خوردیم "او" نبود
میز بود و صندلی بود و کسی آن‌سو نبود
محو ِ نم‌نم‌های ِ پشت ِ پنجره، غرق ِ خیال
گویی اصلن با من ِ دلتنگ رودررو نبود
وصف ِ موی ِ او و روی ِ او فراتر از بهار
سنبل این‌‌گونه خرامان، گل چنین خوشبو نبود
"سعدی" ِ شیراز در زیبایی‌اش بیتی نداشت
وصف ِ او در شعرهای ِ "خواجه" و "خواجو" نبود
مثل ِ چشمش کهربانه،یشم نه،فیروزه نه
این‌چنین گنجینه ای درمعبد ِ هندونبود
بس که آن زن/بور بود آن شهد و آن شیرین لبی
شک ندارم جرعه ای درطاقت ِ کندونبود
از پری مهتاب‌تر، جذاب‌تر، نایابتر
گرچه افسون بود و افسانه ولی جادو نبود
ماه بود و چشم‌هایش چون دو دریاچه شراب
مست چون مژگان ِ نازش رقص ِ بال ِ قو نبود
"ماه" بود و "دلبر" و "آهو"ی ِ کرمانشاه ِ عشق
گرچه نامش اختصاری "میم. دال/آهو" نبود
سایه روشن بود و با من بود و از من دور ِ دور
آن‌قدرهادووووورکه نزدیک‌تر از اونبود
کافه چی من را صدا زد، گفت وقت ِ رفتن است
چشم وا کردم کسی جز "هیچ‌کس" آن‌سو نبود
این غزل جا مانده بود از عهد ِ عشقی گم‌شده
قصر بود و شاه ِ شاهان بود و شهبانو نبود ...
عاشقانه های #شهراد_میدری
اجرا آنلاین🍁zari 🍁
آخر به قطاری که تو رفتی نرسیدم
سَهم من از آغوش تو یک بَدرَقه هم نیست
#هادی‌معراجی
هر بار
کتیبه‌ی خاطرات را ورق می‌زنم
واژه‌هایت
هجا به هجا
آوار می‌شوند
کوله‌بارِ ثقیلِ دلتنگی را
از شانه‌هایِ خمیده‌ام بردار
بازش کن
تو آمده‌ای و
پر شده از بیکرانه‌ی رویا
#مرضیه_بازرگانی_گلپر
@Navay_Deli
از مهر خود و کین تو در تابم من
در چشم تو گوئی به میان آبم من
یا من گنهی کردم و در خشمی تو
یا تو دگری داری و در خوابم من
در دل همه شرک روی برخاک چه سود
زهری که به جان رسید تریاک چه سود
خود را به میان خلق زاهد کردن
با نفس پلیدو جامه ی پاک چه سود؟
چون با دل نیست وفا در یک پوست
در چشم تو یکرنگ بود دشمن و دوست
بس بس که شکایت تو ناکرده به است
رو رو که حکایت تو ناگفته نکوست
مهستی گنجوی
سفر به ادبیات #ابیات_کاربردی
وقتی یارتون خوشگله و شما رو نمی‌خواد، این‌جوری دلداری بدین خودتونو😒😉
عذری بنه ای دل! که تو درویشی و او را
در مملکت ِحُسن سر تاجوری بود
#حافظ
معنی: ای دل من، با این دلیل خودتو قانع کن و این سرنوشت رو بپذیر که تو مثل یه درویش تهی‌دستی و اون لامصب تو شهر زیبارویان شایسته پادشاهی بود.
@safar_be_adabiyat
به نام خداوند شعر...
داشتم فکر میکردم چی بنویسم که حق مطلب ادا بشه ،🤔
دیدم بهترین راه شکر کردن هست شکر از نعمت هایی که خدا بهم داده...🤲
خدیا! شکرت که به قلمم اجازه شعر بنویسه
خدیا ممنونم که مخاطب هایی بهم دادی که عاشق شعر هستند ❤️
خدایا شکرت که اجازه دادی برای بار دوم رتبه اول استانی رو کسب کنم
از همه مخاطبان عزیزی که اشعار رو دنبال میکنند متشکرم...
دفعه قبلی که اول شدیم گفتم تا چند وقت دیگه ۳۰۰ نفر میشیم الا ۵ نفر فاصله داریم 🙃
پس خدیا شکرت....
.
پریشان دماغیم ساقی کجاست
شراب ز شب مانده باقی کجاست
دماغم ز میخانه بویی شنید
حذر کن که دیوانه هویی کشید
#رضی_الدین_آرتیمانی 🌾🦏🕊
.
من ابر شدم گریه شدم شانه شدی تو؟
یک شانه ی بی منتِ مردانه شدی تو؟
آشفتگیِ خاطرِ من هیچ، اقلاً...
گیسوی پریشانِ مرا شانه شدی تو؟
مجنون نشدی، هرچه که لیلا شدم از عشق
آواره یِ کوی تو شدم، خانه شدی تو؟
حوایِ تو بودم نشدی آدمِ قصه...
از شوق شدم بلبل تو، دانه شدی تو؟
تاریک شدی، نور شدم در شبِ تارت...
شمعت شدم و ماهِ تو، دیوانه شدی تو؟
من شانه شدم تا تو بباری غم خود را...
آن وقت که من گریه شدم شانه شدی تو؟
✍طاهره اباذری
اجرا🍁zari 🍁
چیزی ویرانگرتر از آن نیست که دریابیم،
فریب همان کسانی را خورده‌ایم که باورشان داشته‌ایم!
✍🏻#لئو_بوسکایا
#عکس_نوشته
کانال 🌸مهر بانو ۲۰۱۸🌸
@MehrBanooo_2018
کلیپی از فیلم زیبای غرور و تعصب🩵
و موسیقی خاطره انگیز آلتا گراسیا اثر اسکار هریس 🩵
مات چشمان توأم؛ اما دلم درگير نيست...
از تو اي يوسف دلم سير است و چشمم سير نيست
اين شكاف پشت پيراهن شهادت مي‌دهد
هيچ كس در ماجراي عشق بي‌تقصير نيست...
از تو پرسيدم برايت كيستم؟ گفتي: رفيق!
آنچه در "تعريف" ما گفتي كم از تحقير نيست!
هر زماني روبروي آينه رفتي بدان
در پريشان بودنت اين "آه" بي‌تاثير نيست...
قلب من! با يك تپش برگشت گاهي ممكن است
آنقدر‌ها هم كه مي‌گويند گاهي دير نيست
#حسين_زحمتكش
@beautiful_flowers_5
من می دانم نباید وایتکس را با جوهرنمک قاطی کنم ...
اما همیشه موقعِ شستشوی آشپزخانه و حمام ، یادم می رود ...
دوباره یادم رفت ...
دوباره نفسم گرفت ...
و بازهم راهیِ بیمارستان شدم ...
این حکایت ، حکایتِ رابطه هایِ اشتباه است ...
حکایتِ آدم هایِ اشتباهی که نباید باهم باشند ...
حکایتِ اِصرارهایِ بیجایی که جز آسیب و فاجعه نتیجه ای ندارد ...
حکایتِ فراموشی هایِ گاهگاهی
که هربار ، بیشتر از قبل ضربه می زند ...
و باز هم در مواجهه یِ مجدد ؛
کسی جایِ زخمِ قبلی اش را یادش نیست ...
نسلِ ما پر از آدم هایِ فراموشکاریست؛
که از یک سوراخ ، بارها گزیده می شوند !
✍نرگس_صرافیان_طوفان
اجرا آنلاین🍁zari 🍁
خیلی وقته هممون یه چیو گم کردیم
یه چیزی شبیه عشق ، عشق سوزان
وچقدر نبودش کمبود بزرگی
توما ایجاد کرده
سردرگمی.. بلاتکلیفی ..
هرکاری می‌کنی حالت خوب بشه نمیشه
میری سرکار صبح تا شب کار می‌کنی
همه چیز یادت بره , نمیره, کافیه یه تایم آزاد
داشته باشی, دوباره دلت هواشو می‌کنه
اولش تصویرش میاد جلو چشمات
تصورش می‌کنی که الان یعنی میشه
بیاد ببینمش
یهو یاد حرفهای تلخش می افتی که
چجور آتیشت زد, چطور تحقیرت کرد
چطور کاری باهات کرد که ساعتها پیاده
راه میرفتی, نمیفهمیدی ,کجایی
بدتر از همه ،گریه های توی شب، کناره سوفوری
که آخر شب ، کوچرو جارو میکردو نگاهی بهم انداختو از غم زیادم، دست از جارو
کشیدو سیگاری روشن کردو تو دلش گفت :هی از من سینه سوختترم هست
منم سیگارمو روشن کردمو گفتم خداقوت عمو خسته نباشی
اونم در جوابم گفت: خدانگهداره چشمای
پر دردت نبینم غمتو
منم بغضم شکستو زار زار گریه کردم
گفتش جوان دعا کن تو دلشکسته ای دعات میگیره
سیگارمو انداختم زمینو لهش کردم نتونستم حرف بزنم گفتم یاعلی ..m.t
شهریور403
#مجید_تقوی ✍️
لادن_میرفخرایی 🎙
در لابلای کدامین پاییز
خواهد آمد
یک نسیم سبز
از سفرهای زرد درخت!
#وارش
@Navay_Deli
.
انسانها در دو صورت چهره واقعی
خودشان را نشان می دهند؛
اول آنکه بدانند؛
کامل به خواسته هایشان رسیده اند،
یا اینکه بدانند؛
هرگز به خواسته هایشان نمیرسند!
#ارسطو 🌾🦏🕊
.
.
خلق دلسنگ اند و من آیینه با خود می‌برم
بشکنیدم دوستان دشنامِ پنهانی بس است
#فاضل_نظری 🌾🦏🕊
.